۱۳۹۵ خرداد ۱۲, چهارشنبه

کهربا عنبر؟


[1] - کهربا. [ ک َ رُ ] (نف مرکب ) رباینده ٔ که (مخفف کاه ). که رباینده . || (اِ مرکب ) مخفف کاه رباست . هرکه با خود دارد از علت یرقان ایمن باشد. (برهان ) (آنندراج ).ماده ٔ سقزی مستحاث زردرنگی که در سواحل دریای بالتیک یافت می گردد و چون آن را مالش دهند اجسام سبک را جذب می کند و بدین جهت است که کهربا و کاهربا نامیده می شود. (ناظم الاطباء). از اقوال قدما ظاهر می گردد که کهربا و سندروس یک جنس باشند و سندروس مخصوص بلاد هندو کهربا مختص بلاد مغرب و شمال باشد و در ربودن کاه هر دو شریکند و سندروس به اندک حرارتی که از مالیدن او به هم رسد جذب کاه می کند و کهربا محتاج به مالیدن زیاد است و در سندروس سرخی غالب است و در کهربا زردی و صلابت و در حین سوختن بوی شاخ سوخته از آن ظاهر گردد. و بهترین کهربا آن است که در ساحل بحر مغرب و از مزارع مغرب به هم رسد. (از اختیارات بدیعی ). رطوبتی است که از برگ دووم یعنی درخت مقل مکی چکد چون عسل ، پس بسته شود و چون آن را شکنند چیزهایی از قبیل مگس و سنگ و کاه در درون دارد و دلیل بر آن است که در اول روان بوده است . و اینکه پاره ای گویند صمغ درخت جوز رومی است غلط است . (ازبحر الجواهر) (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کهربا . خوروسفورون . ایلقطرون . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ابن البیطار می گوید همه ٔ مترجمان دیسقوریدوس و جالینوس در ترجمه ٔ کلمه ٔ سوکسینوم به غلط رفته اند که آن را صمغ حور رومی شمرده اند چه صفاتی که برای کهربا آمده است ، در صمغ حور رومی نیست و حق با ابن البیطار است چه کهربا یعنی سوکسینوم عنبر اشهب است . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). در برخی کتب صمغ مترشح از برخی درختان دیگراز قبیل درخت تبریزی (حور رومی ) را به نام کهربا یاد کرده اند به مناسبت خواص مشابهی که صمغ این گونه درختان با کهربا دارد. (فرهنگ فارسی معین ).
*کهربا.[ ک َ رَ ] (معرب ، اِ) کهرباء. صمغ درختی است که چون مالیده شود کاه را جذب کند، و در این خاصیت با سندروس مشترک است . معرب کاه ربای فارسی است یعنی جاذب کاه ، و پاره ای آن را کهرباة یا کهرباءة و نسبت بدان راکهربی گویند، و از آن است : سیال الکهربی . (از اقرب الموارد). رجوع به ماده ٔ قبل شود. || نیرویی است که در بعضی از اجسام بر اثر مالش یا حرارت یافعل و انفعالات شیمیایی پیدا می شود و جذب کردن و تولید نور و لرزاندن اعصاب حیوانات و تجزیه ٔ آب و نمکهااز خواص و آثار آن است . (از المنجد). الکتریسیته .
//////////////
89. نخستین باری که نام  کهربا در منابع چینی آمده از یافت شدنش در کی‌ـ پین (کشمیر) گوید.[1]  سپس  ازیافت شدنش در تا تسین (خاور هلنی) 2 و ایران ساسانی آگاه می شویم. 3 بندهشن که پهلوی این واژه، کهرُپای، Kahrupāī  را بدست می دهد درستی این گزارش را روشن می‌کند. 4 این واژه همبرابر است با  کهربا، Kāhrubā در پارسی امروز که واژه‌ای است مرکب برساخته از کاه و رُبا  ("کشنده، بلند کننده"). 5 عربها کهربای خود را از ایرانیان گرفته‌اند (نخست در کتاب ابن‌العباس)؛ و بین سده های نهم و دهم از عربی وارد زبان سریانی شد. 6 در زبان ارمنی آن را kahribā و kahribar می‌گویند.  همین واژه راهی باختر نیز شده است: carabe در اسپانیایی، carabe یا charabe در پرتغالی، carabe در ایتالیایی، carabé در فرانسوی؛  در بیزانسی؛ charabar در زبان کومانیایی* در دوره مینگ کهربا از شمار  فرآورده های هرات، ختن و سمــــــــــــــــرقند شمرده شده است. 7 گــــــــــــــونه ای ویژه  از آن به نام "کهربای زرین" (    kin p‛o) به عربستان (تی‌ین ـ فان / T‛ien-fan) نسبت داده شده است. 8
اینک، این پرسش که خود ایرانیان کهربا را از کجا آوردند؟  یاکوب9 از بررسی منابع عربی به این نتیجه رسیده است که تازیان کهربا را از منطقه بالتیک دریافت کردند*. اهمیت فراوان کهربای بالتیک در تاریخ بازرگانی بر کسی پوشیده نیست، اما گویا کارشناسان در این راه زیاده روی هائی کرده‌اند و این حقیقت به سادگی نادیده گرفته شده که کهربا در بسیاری از جاهای جهان یافت می‌شود.  نمی گویم بخش بزرگی از کهربایی که تازیان  به دست می‌آوردند از منابع بالتیک تأمین نمی‌شده است، اما هر چه جستم نتوانستم نتیجه بگیرم که این نظریه (چون نظریه ای بیش نیست) سرراست از داده هائی که نویسندگان عرب پیش گذارده اند  برخاسته باشد.  آنان بیش از این نمی گویند که کهربا در کشورهای روسیه و بلغارستان فراوان  است، اما چه کسی می‌تواند با بی گمانی بگوید کهربای روسیه یکسره از منطقه بالتیک می آمده است؟  روشن است که کهربا در جنوب روسیه و رومانی یافت می‌شود.  ابن بیطار هم در این مورد چیزی درباره روسیه و بلغارستان نمی‌ داند و تنها  با یاد از  کتاب الغافقی (alJafiki) [کذا در متن! Al-Ghafiqi]  از دو گونه کهربا گوید، که یکی از یونان و خاور می آید و دیگری که در بخش باختری اسپانیا در سرزمین های  کرانه ای و زیر زمین یافت می‌شود. [1] پلینی گوید بگفته فیلمون کهربا   ماده ای است سنگواره‌ای و در دو نقطه از سرزمین سکوتیا یافت می‌شد: یکجا سفیدِ رنگ پریده بنام electrum ، و جای دیگر سرخ  است و sualiternicum  نام دارد. 2  احتمالاً این کهربای ایشغوزها یا کهربای جنوب روسیه را ایشغوزهای ایرانی به کشور خود برده‌اند.  برای روشن سازی همیشگی پرسش خاستگاه  کهربا در ایران باستان و عربستان پیش از هر کار نیاز  است شمار ی کهربای ایرانی و عربی را که براستی از دوره باستان باشد به دست آورده تجزیه شیمیایی کنیم.  همچنین می‌دانیم ذخایر پرشمار  تأمین کهربا در دوران باستان مدتها پیش به پایان رسیده است.  به همین دلیل است که پلینی و چینی‌های باستان بر سر این واقعیت توافق دارند که کهربا محصول هند است، هرچند اینک  هیچ معدن کهربایی در آنجا یافت نمی‌شود. 3 پیشتر ها کهربا در بخش  یون ـ نان و حتی در نیایشگاه مقدس بودائی هوا ـ شان (Hwa-šan) در شن ـ سی یافت می‌شد. 4
یاکوب5 هشدار داده است که گمان اشتقاق واژه چینی از کهرپای، kahrupāī پهلوی مشکلات حل ناشدنی ترتیب تاریخی را پیش می‌آورد.  مشکلات آواشناختیِ این گمان از این هم پیچیده‌تر است، زیرا واژه چینی hu-p‛o      در دوران باستان gu-bak* تلفظ  می‌شده و هرگونه شباهت ادعایی این دو واژه به باد می‌رود.  احتمال اینکه واژه یونانی harpaxپایه این واژه چینی باشداز این هم کمتر است، و به باورمن این واژه چینی از یکی از زبانهای باستانی یون ـ نان به نام شن (šan) یا تایی (T‛ai) گرفته شده که چینی‌ها دست کم از سده نخست میلادی گونه ای  کهربا را از آنجا می‌آوردند. از دید من، خاستگاه  واژه چینی tun-mou        برای کهربا، که ون چون (wan Č‛un) فیلسوف نخستین  و تنها کسی بود که آن را به کار برد، نیز همان جاست. [1]
برخلاف گمان کلاپرات (Klaproth)، واژه اویغوری kubik خاستگاه  واژه چینی نیست؛ برعکس، این واژه اویغوری (مثل xobax در زبان کره‌ای) آوانگاشت واژه چینی است.  واژه‌های xuba در زبان مغولی و xôba در زبان مانچویی نیز به همین ترتیب؛ جز آنکه این صورتها بعد ها که همخوان پایانی bak یا bek در چینی دیگر تلفظ   نمی‌شد از این زبان وام گرفته شده‌اند. 2
از ساینو-ایرانیکا
/////////////
کهربا: صمغ جوز رومی است. نیکوترین آن شمع رنگ بود که به زردی زند. (اختیارات ص 381). بولس «کهربا» را «یلیقطرون» نام نهاده است. و به لغت رومی «القطرون» گویند و سری گوید کهربا نوعی است از مهره‌ها که به واسطه آب بر ساحل دریای مغرب می‌افتد و بولس گوید کهربا صمغ درخت جوز رومی است که از او سیلان کند و منجمد شود و درخت او به درخت جوز معروف نیست، بلکه او جوز دیگر است و درخت او مشهور نبود در بلاد روم، بلکه در مواضع مخصوص بود. و حمزه گوید یکی از خواص کهربا آن است که او کاهها به خود جذب کند و نام او به پارسی از این جهت کرده‌اند و نزدیک او جوهر کهربا معدنی است نه نباتی. (صیدنه ص 615).
یادگار، در دانش پزشکی و داروسازی، متن، ص: 361
///////////

کهربا.  صمغ جوز رومی است نیکوترین آن شمع‌رنگ بود که بزردی زند و طبیعت آن سرد است و خشک و خشکی وی در دویم بود و گویند در وی حرارتی اندک بود و گویند گرم بود در سیم خون را ببندد از هر موضع که بود و خفقان را نافع بود و مقوی دل و مفرح بود و چون نیم مثقال به آب سرد بیاشامند قی ببندد و با مصطلی قوت معده بدهد و درد معده را نافع بود و عسر البول را سود دهد و خوزی گوید قطع رعاف بکند و چون بر ورمهای گرم بیامیزند نافع بود و اگر سحق کرده بر سوختگی آتش لطوخ کنند نافع بود و رازی گوید خون حیض ببندد و بدل وی طباشیر بود و ساوفرطس گوید بدل وی سندروس بود
صاحب مخزن الادویه می‌نویسد: کهربا فارسی است یا معرب کاه‌ربای فارسی و بیونانی دیامنیطس و بسریانی حمرما و برومی میغیرس و بهندی کیپور و بعربی قرن البحر و مصباح الروم نیز نامند
ابو ریحان در صیدنه می‌نویسد: بولس کهربا را یلیقطرون نام نهاده و برومی القطرون گویند.
اختیارات بدیعی
//////////////
کهربا به صمغ (انگمفسیل شدهٔ درخت گفته می‌شود که معمولاً به خاطر رنگ زیبایش دارای ارزش است. معمولاً ازاین ماده برای ساخت اشیاء تزئینی و جواهر استفاده می‌شود. عمده کهربای جهان عمری بین ۳۰ تا ۹۰ میلیون سال دارد. گاهی در داخل کهربا حشرات و حتی پستانداران کوچک به دام افتاده روزگاران پیش از تاریخ نیز یافت شده اند.
محتویات
  [نمایش] 
ریشه نام کهربا[ویرایش]
کهربا در لغت از دو واژه کاه و ربا ساخته شده است و به معنای رباینده کاه است. این معنا به این دلیل برای این ماده به کار می رود که به هنگام مالیده شدن آن به یک پارچه یا امثال آن، در سطح کهربا الکتریسیته ساکن القاء می شود و این الکتریسیته ساکن باعث ربایش کاه می گردد.
واژه عربی کَهرَبا معرب واژه پارسی کَهرُبا است که امروزه در زبان عربی به معنی «الکتریسیته» می باشد.
یک پشه و یک مگس به دام افتاده در کهربا، متعلق به حدود 40 تا 60 میلیون سال پیش
کانی شناسی[ویرایش]
کهربا در گروه فسیل‌های صمغی در ترکیب‌های آلی (سنگهای ارگانیک) که منشا گیاهی یا جانوری دارند قرار دارد. در دوران قدیم زمین شناسی به صورت صمغ از درختان کاج مخروطی شکل به نام (پیتوس-سوکسینیفراخارج شده و پس از خشک و سخت شدن به صورت فسیل و سنگ درآمده است.
ترکیب شیمیایی کهربا[ویرایش]
کهربا از انواع ناهمگونی از مواد رزینی (صمغی) تشکیل شده که کما بیش در الکل، اتر و کلوروفرم محلول اند و همچنین مواد نامحلول. فرمول کلی کهربا C۱۰H۱۶O است
سختی کهربا[ویرایش]
سختی کهربا در مناطق مختلف تفاوت هایی دارد، کهرباهای جوان تر، نرم تر از آنهایی هستند که مدت های طولانی زیر خاک مدفون بوده اند.
معادن بزرگ کهربا در جهان[ویرایش]
کشورهای ایتالیا، جمهوری دومینیکن، رومانی، برمه، چین، کانادا، مکزیک، ژاپن، روسیه و آمریکا دارای معدن کهربا هستند. کهربا-که از اوایل دوره زمین شناسی کرتاسه وجود داشته- توسط آفتیم آکرااز کوههای لبنان در جنوب بیروت استخراج شده است.معروف ترین کهربا ها در ساحل لهستان و شوروی سابق یافت می شوند. بزرگ ترین معدن کهربا در غرب کالیمینگراد در روسیه در عمق ۳۰ متری زمین در زیر شن و ماسه است.
رنگ کهربایی[ویرایش]
مورچه‌ای به دام افتاده در کهربا.
نوشتار اصلیرنگ کهربایی
این رنگ که در زبان انگلیسی Amber تلفظ می گردد، به رنگی بین رنگ های نارنجی و زرد گفته می شود. در صنایع روشنایی این رنگ کاربرد گسترده ای دارد، به طوری که گاهی اوقات در کنار نورهای اصلی (آبی، سبز، قرمز) به عنوان کمکی برای ساخت طیف رنگی مورد استفاده قرار می گیرد.
منابع[ویرایش]
در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔکهربا موجود است.
ویکی‌پدیای انگلیسیhttp://en.wikipedia.org/wiki/Amber
/////////////////
به عربی کهرمان:
الكهرمان راتنج متحجر من الأشجار الصنوبرية المنقرضة في بعض مناطق الغابات الصنوبرية العالمية وتحجرت وتشكلت قبل الآف السنين. الكهرمان لا يعتبر إطلاقاً من مجموعات الأحجار الكريمة المعدنية الأساسية وإنما مواد عضوية متحجرة بمعنى من المواد النباتية العضوية. ولذلك هو هش ويبعث روائح الشجر الصنوبري عند فركه باليد أو إحراقه ويتدرج لونه في العادة من الأصفر إلى أصفر الداكن, ويوجد إما بأشكال دائرية أو كتل غير منتظمة الشكل أو بشكل حبوب أو قطرات. هو هش قليلاً ويبعث رائحة مقبولة عند فركه باليدين, وعند إحراقه يصدر لهباً لامعاً ورائحة زكية ويصبح كهربائياً سلبياً بالاحتكاك. توجد أصناف من الحشرات المنقرضة مغلفة أحياناً في عينات الكهرمان.
تجدر الإشارة إلى أن الكهرمان الدومينيكي لا يتم تحسينه بالحرارة، أو بعلاج النفط، كما ولا يتم تعقيمه بالموصدة مثل الكثير من عنبر دول البلطيق. أضف إلى أنه لا يتم استخدام أي كهرمان مضغوط. فهذه التقنيات ليست معروفة حتى في تلك المناطق. كما وأن الألوان الزرقاء، والخضراء، والأرجوانية يمكن رؤيتها بسبب أشعة الشمس ما فوق البنفسجية ومصادر أخرى للنور. وهذا يعني أنه الكهرمان فلوري ونتيجة لذلك فيمكنه أيضاً أن يتميز عن الكهرمان الذي تم تلوينه وتحسينه اصطناعياً بكونه عنبراً أصلياً.
محتويات
  [أظهر
وجه التسمية[عدل]
الكهرمان لفظ فارسي عربيه العنبر الأشهب.[1] أصله غير معروف، والظاهر أنه مشتق من لفظة كهرم بزيادة الألف والنون للنسبة، معناها الأعمل والأشد تأثيرا، وأصلها كرتمه بمعنى المؤثر والعامل.[2]
كلمة كهرمان بالتركية أو قهرمان معناها البطل.
تكوين الكهرمان[عدل]
حشرات داخل الكهرمان
يتكون من مادة شبة صلبة غير متبلورة عضوية وغير منتظمة تفرز عن طريق الجيوب والقنوات خلايا النباتات. يعتبر العنبر متغاير الخصائص من حيث التركيب ولكنه متناسق من حيث الأجساد الراتينجية المتعددة فهو أكثر ميولا للذوبان في الكحول وسائل الأثير والكلوروفورم والتي ترتبط وتتحد مع عناصر أخرى (مادة حمرية) التي لا تذوب أو تتحلل، ويعتبر الكهرمان مجموعة من عناصر كيمائيه المتبلمرة وهي أتحادات جزئيين أو أكثر من مركب ما لتشكيل مركب ذي وزن جزئي أكبر بمعنى تحول مركب ما إلى آخر من أجزاء عدة متماثلة.ولانه لين ولزج فانه يحتوي في ثناياه في كثير من الأحيان حشراتوالفقاريات الصغيرة وبذور أو أجسام غريبة التي تلتصق به خلال مرحلة الانتقال إلى حالة التحجر وتوجد أيضا أصناف من الحشرات المنقرضة مغلفة أحيانا في عينات الكهرمان.
اللون في الكهرمان[عدل]
بسبب تنوع الشجر الصمغي المتحجر فقد تنوعت أنواع وألوان وأشكال العنبر, فالاسم عنبر تعني اللون الأصفر أو البرتقالي لكن ألوانه تبدأ من الأبيض - الأصفر - البرتقالي - احمر- البني يصل لدرجة الأسود، ويتدرج كل لونه ما بين درجات المزيج اللوني فمثلا من اصفر قاتم إلى اصفر شاحب ليموني، وهناك ألوان نادرة مثل الأحمر العنبري ويطلق عليه اسم العنبر الأحمر والعنبر الأخضر وهناك أنواع نادرة جدا تحمل اللون الأزرق.
أماكن تواجد الكهرمان[عدل]
تم الحصول عليه في العصور القديمة من ساحل بحر البلطيق الجنوبي وجمهورية الدومينيكان ما زال موجودا إلى الآن. ويوجد أيضا كميات صغيرة فيصقلية، رومانيا، سايبيريا، غرينلاند، مينامار (المعروفة سابقا ببورما)، أستراليا، والولايات المتحدة.وتعتبر بلدان البلطيق وامتدادها شرقا إلى روسيا وتتحجر فية أنواع من الحشرات والقوارض تختلف عن مناطق أخرى وبخاصة اجزاء من سيبيريا من أكبر مخزونات العالم ومن ثم تأتي دولة الدومنيكان ولكل منها جودة خاصة به يستعمل الكهرمان في الفنون وفي صناعة المجوهرات، حمالات السيجار، وسدادات الانابيب.
مراجع[عدل]
2.       ^ سید مرتضی مهدوی نصر : تحلیل وریشه شناسی واژه "کهرمان" (قهرمان) - لغت نامه دهخدا
  • محمد أبو غوش (2009) الأحجار الكريمة: خمسون ألف عام في كتاب. عمان، الأردن
به عبری:
עִנְבָּר הוא אבן חן הנוצרת מהתאבנות שרף עצים במעבה האדמה. מקורות הענבר הם מחצביםבעיקר באזור הים הבלטי או בצורתם השכיחה ביותר, לחוף נהר הדנובהשם ידוע על מציאת הענבר כבר בימי קדם. מעריכים כי בעברית המקראית נקרא הענבר "חשמל", וזאת על-סמך תרגום השבעיםאשר תרגם את המילה "חשמל" בפסוק "ומתוכה כעין החשמל מתוך האש" (יחזקאלא'ד')ל-ήλεκτρον (אלקטרון).
חומרים מסוימים, למשל צמרנטענים במטען חשמלי כאשר משפשפים אותם בענבר. היוונים הקדמונים שמו לב לתופעה זו, ועל פי השם היווני לענבר, "אלקטרון", כונתה התופעה החשמלית. כמו כן השם "ענבר" מתאר גון צבע צהוב או כתום נוטה למוזהב.
הענבר הוזכר כמקור פוטנציאלי למציאת שאריות DNA של חיות שנכחדודוגמת דינוזאוריםעל ידי מיצויו מדם החיה שנמצץ על ידי חרקשעקץ אותה, וזמן קצר אחר כך נלכד בשרף צמיגי ונכלא באבן הענבר. על בסיס רעיון זה נכתבה עלילתו של הספר והסרט "פארק היורהלמרות שהתגלה שהרעיון לא נכון מכיוון שהDNA שבדם החיה שנמצץ על ידי החרק צריך תנאי קור כדי לשמור על צורתו ולא לההרס, ומכיוון שהיה לכוד בתוך ענבר מתחת לאדמה אז הDNA לא היה בתנאים המתאימים.
הרמב"ם מזהה את הענבר ככיפת הירדן שהוא אחד מסימני קטורת הסמים שהיו הכוהנים מקטירים פעמיים בכל יום בבית המקדש.
בדורנו ניתן לייצר גם ענבר מלאכותי. ואחת הדרכים לבדיקת הענבר היא הכנסתו למי מלח: ענבר אמיתי יצוף.
//////////////
به پنجابی عنبر:
عنبر کسے رکھ دی پتھر بنی ہوئی گوند ہوندی اے۔
////////////
به کردی کَریبان، کَهریبان:
Karîban an kehrîban an jî kevirê teyîsok benîştê kacê (Pinus) yê fosîlkirî ye. Bi taybetî, li qeraxên başûrê Deryaya Baltîktê dîtin. Sert e û rengê wî zer û spî yan bi sore ve ye. Pircar şefaf e û mirov dikare tê de mêş û mûr an perçeyin giya bibîne.
/////////////
به آذری کِهرِبا:
Kəhrəba — qiymətli daş. Kəhrəbadan dərman istehsalında istifadə olunur. 
////////////////////////
به ترکی کهریبار:
Kehribar
Vikipedi, özgür ansiklopedi
Kehribar süs eşyası yapımında kullanılan açık sarıdan kızıla kadar çeşitli renklerde, yarı saydam, kolay kırılabilen ve ağaç reçinesifosilidir. Kehribara yapışan fosilleşmiş böcek,yaprak ve çiçek kalıntıları diğer taşlarda görülmeyen önemli özelliklerdendir. Bu kalıntıların incelenmesı eski devirler hakkında aydınlatıcı bilgilerin edinilmesine yardımcı olmaktadır.
Farklı tonlarda işlenmemiş amberler.
Amber içinde kalarak fosilleşmiş,Sciaridae familyasından bir sinek.
Kehribar, çamgiller (Pinaceae) familyasından, bir çam türü olan Pinus succinifera ağaçlarının fosilleşmişreçinesidir
Toplumlarda bazı süs eşya yapımında kullanılan açık sarıdan kızıla kadar çeşitli renklerde yarı saydam, kolay kırılabilen ve bir yere gömüldüğü zaman ufak cisimleri kendine çekme özelliği kazanan bir fosildir. Baltık Denizi'nden (RusyaPolonya) çıkarılan kehribar, yüzyıllardan beri kadınların süs eşyalarından en gözde sayılan taşlardan biri olarak benimsenmiştir. Parlaklık ve renk açısından onu hiçbir saydam taş ile kıyaslamak mümkün değildir. Kehribara yapışan fosilleşmiş böcekler, yabani bitkilerin fazla oluşu, diğer taşlarda görülmeyen önemli özelliklerdendir.
Dünya kehribar yataklarının %90'nı Rusya'nın Kaliningrad Bölgesinde bulunmaktadır.
Avrupa'da kehribar yatakları en çok RusyaUkraynaRomanyaİsveçİngiltereHollanda ve Sicilya'da görülmektedir. Kehribar ortalama 25 ile 40 m arasında değişen bir derinlikte ve eski devirlerde meydana gelendenizaltı çökeltilerinin iki tabakası arasında damarlar şeklinde bulunmaktadır. Buna mavi toprak denilmektedir. Bu kehribarın ikinci vatanıdır. Birinci vatanı ise bugünkü İskandinav ve Polonya Baltık Denizi'nin büyük bir kısmını içine alan sahalardır. Buralarda bir zamanlar büyük ormanların bulunduğu tahmin edilmektedir. Kıtalar arasındaki büyük değişikliklerin sonucunda bu bölgeler sular altında kalmış ve uzun seneler sonucu toplanançam sakızı kütleleri deniz suyuyla sürüklenip gitmişti. Bunlar üzerine kum ve çakıl taşlarının kaplanması ile mavitoprak olarak bilinen tabaka hasıl olmuştur. Yapılan tetkikler sonucunda ilim adamlarının verdikleri kararlardır.
Çok beğenilen bu süs eşyası yanında, kullanılan taşın içindeki böcekyaprak ve çiçek kalıntıları hiçbir zaman bozulmayacak şekilde mumyalanmıştır. Bunlar eski devirler hakkında aydınlatıcı bilgilerin edinilmesine yardımcı olmaktadır. Kehribarda deterpenik reçine asitleri, rezenler ve biraz uçucu yağ bulunur.
Kehribardan çeşitli kadın eşyaları yanında, tesbih ve ağızlık da yapılmaktadır. Eskiden uyarıcı ve antispazmodik olarak da kullanılırdı. Bugün ilaç olarak da kullanılmaktadır. Türkiye'de kehribar genellikle gösterişli tesbihyapımında kullanılmaktadır.
به تاگالوگی (فیلیپینی) عنبر:
Ang amber ay isang dagta ng puno (tree sap) na naging posil.
///////////////
Amber
From Wikipedia, the free encyclopedia
For other uses, see Amber (disambiguation).
Amber pendants made of modified amber. The oval pendant is 52 by 32 mm (2.0 by 1.3 in).
Part of a series on
Fossils[show]
Natural history[show]
Organs and processes[show]
Evolution of various taxa[show]
Evolution[show]
History of paleontology[show]
Branches of paleontology[show]
·         v
·         t
·         e
An ant inside Baltic amber
mosquito and a fly in this Baltic amber necklace are between 40 and 60 million years old
mosquito in amber
The Amber Room was reconstructed using new amber fromKaliningrad
National Archaeological Museum of Siritide to Matera
An amber violin bow frog, made by Keith Peck in 1996/97.[1]
Unpolished amber stones
Wood resin, the source of amber
Extracting Baltic amber from Holocene deposits, Gdansk, Poland
Unique colors of Baltic amber. Polished stones.
Fishing for amber on the coast of Baltic Sea. Winter storms throw out amber nuggets. Close to Gdansk, Poland.
Amber is fossilized tree resin (not sap), which has been appreciated for its color and natural beauty since Neolithic times.[2] Much valued from antiquity to the present as a gemstone, amber is made into a variety of decorative objects.[3] Amber is used as an ingredient in perfumes, as a healing agent in folk medicine, and as jewelry.
There are five classes of amber, defined on the basis of their chemical constituents. Because it originates as a soft, sticky tree resin, amber sometimes contains animal and plant material as inclusions. Amber occurring in coal seams is also called resinite, and the term ambrite is applied to that found specifically within New Zealand coal seams.[4]
Contents
  [hide
·         1History and names
·         2Legends
·         3Composition and formation
o    3.1Formation
o    3.3Inclusions
·         4Extraction and processing
o    4.2Treatment
·         5Appearance
·         6Classification
o    6.1Class I
§  6.1.1Ia
§  6.1.2Ib
§  6.1.3Ic
o    6.2Class II
o    6.3Class III
o    6.4Class IV
o    6.5Class V
·         7Geological record
·         8Use
o    8.1Jewelry
·         9See also
·         10References
·         11External links
History and names[edit]
The English word amber derives from Arabic ʿanbar عنبر[5] (cognate with Middle Persian ambar[6]) viaMiddle Latin ambar and Middle French ambre. The word was adopted in Middle English in the 14th century as referring to what is now known as ambergris (ambre gris or "grey amber"), a solid waxy substance derived from the sperm whale. In the Romance languages, the sense of the word had come to be extended to Baltic amber (fossil resin) from as early as the late 13th century. At first called white or yellow amber (ambre jaune), this meaning was adopted in English by the early 15th century. As the use of ambergris waned, this became the main sense of the word.[5]
The two substances ("yellow amber" and "grey amber") conceivably became associated or confused because they both were found washed up on beaches. Ambergris is less dense than water and floats, whereas amber is too dense to float, though less dense than stone.[7]
The classical names for amber, Latin electrum and Ancient Greek ἤλεκτρον (ēlektron), are connected to a term ἠλέκτωρ (ēlektōr) meaning "beaming Sun".[8][9] According to myth, whenPhaëton son of Helios (the Sun) was killed, his mourning sisters became poplar trees, and their tears became elektron, amber.[10]
Amber is discussed by Theophrastus in the 4th century BC, and again by Pytheas (c. 330 BC) whose work "On the Ocean" is lost, but was referenced by Pliny the Elder, according to whose The Natural History (in what is also the earliest known mention of the name Germania):[11]
Pytheas says that the Gutones, a people of Germany, inhabit the shores of an estuary of the Ocean called Mentonomon, their territory extending a distance of six thousand stadia; that, at one day's sail from this territory, is the Isle of Abalus, upon the shores of which, amber is thrown up by the waves in spring, it being an excretion of the sea in a concrete form; as, also, that the inhabitants use this amber by way of fuel, and sell it to their neighbors, the Teutones.
Earlier[12] Pliny says that a large island of three days' sail from the Scythian coast called Balcia byXenophon of Lampsacus, author of a fanciful travel book in Greek, is called Basilia by Pytheas. It is generally understood to be the same as Abalus. Based on the amber, the island could have beenHeligolandZealand, the shores of Bay of Gdansk, the Sambia Peninsula or the Curonian Lagoon, which were historically the richest sources of amber in northern Europe. It is assumed that there were well-established trade routes for amber connecting the Baltic with the Mediterranean (known as the "Amber Road"). Pliny states explicitly that the Germans export amber to Pannonia, from where it was traded further abroad by the Veneti. The ancient Italic peoples of southern Italy were working amber, the most important examples are on display at the National Archaeological Museum of Siritide to Matera. Amber used in antiquity as at Mycenae and in the prehistory of the Mediterranean comes from deposits of Sicily.
Pliny also cites the opinion of Nicias, according to whom amber "is a liquid produced by the rays of the sun; and that these rays, at the moment of the sun's setting, striking with the greatest force upon the surface of the soil, leave upon it an unctuous sweat, which is carried off by the tides of the Ocean, and thrown up upon the shores of Germany." Besides the fanciful explanations according to which amber is "produced by the Sun", Pliny cites opinions that are well aware of its origin in tree resin, citing the native Latin name of succinum (sūcinum, from sucus "juice").[13] "Amber is produced from a marrow discharged by trees belonging to the pine genus, like gum from the cherry, and resin from the ordinary pine. It is a liquid at first, which issues forth in considerable quantities, and is gradually hardened [...] Our forefathers, too, were of opinion that it is the juice of a tree, and for this reason gave it the name of 'succinum' and one great proof that it is the produce of a tree of the pine genus, is the fact that it emits a pine-like smell when rubbed, and that it burns, when ignited, with the odour and appearance of torch-pine wood."
He also states that amber is also found in Egypt and in India, and he even refers to the electrostatic properties of amber, by saying that "in Syria the women make the whorls of their spindles of this substance, and give it the name of harpax [from ἁρπάζω, "to drag"] from the circumstance that it attracts leaves towards it, chaff, and the light fringe of tissues."
Pliny says that the German name of amber was glæsum, "for which reason the Romans, when Germanicus Cæsar commanded the fleet in those parts, gave to one of these islands the name of Glæsaria, which by the barbarians was known as Austeravia". This is confirmed by the recorded Old High German glas and Old English glær for "amber" (c.f. glass). In Middle Low German, amber was known as berne-, barn-, börnstēn. The Low German term became dominant also in High Germanby the 18th century, thus modern German Bernstein besides Dutch Dutch barnsteen.
The Baltic Lithuanian term for amber is gintaras and Latvian dzintars. They, and the Slavic jantar or Hungarian gyanta ('resin'), are thought to originate from Phoenician jainitar ("sea-resin").[citation needed]
Early in the nineteenth century, the first reports of amber from North America came from discoveries in New Jersey along Crosswicks Creek near Trenton, at Camden, and near Woodbury.[3]
Legends[edit]
The origins of Baltic amber are associated with the Lithuanian legend about Juratė, the queen of the sea, who fell in love with Kastytis, a fisherman. According to one of the versions, her jealous father punished his daughter by destroying her amber palace and changing her into sea foam. The pieces of the Juratė’s palace can still be found on the Baltic shore. See also Jūratė and Kastytis.
Composition and formation[edit]
Amber is heterogeneous in composition, but consists of several resinous bodies more or less soluble in alcoholether and chloroform, associated with an insoluble bituminous substance. Amber is a macromolecule by free radical polymerization of several precursors in the labdane family, e.g. communic acid, cummunol, and biformene.[14][15] These labdanes are diterpenes (C20H32) and trienes, equipping the organic skeleton with three alkene groups for polymerization. As amber matures over the years, more polymerization takes place as well as isomerization reactions,crosslinking and cyclization.
Heated above 200 °C (392 °F), amber suffers decomposition, yielding an oil of amber, and leaving a black residue which is known as "amber colophony", or "amber pitch"; when dissolved in oil ofturpentine or in linseed oil this forms "amber varnish" or "amber lac".[14]
Formation[edit]
Molecular polymerization, resulting from high pressures and temperatures produced by overlying sediment, transforms the resin first into copal. Sustained heat and pressure drives off terpenes and results in the formation of amber.[16]
For this to happen, the resin must be resistant to decay. Many trees produce resin, but in the majority of cases this deposit is broken down by physical and biological processes. Exposure to sunlight, rain, microorganisms (such as bacteria and fungi), and extreme temperatures tends to disintegrate resin. For resin to survive long enough to become amber, it must be resistant to such forces or be produced under conditions that exclude them.[17]
Botanical origin[edit]
Fossil resins from Europe fall into two categories, the famous Baltic ambers and another that resembles the Agathis group. Fossil resins from the Americas and Africa are closely related to the modern genus Hymenaea,[18] while Baltic ambers are thought to be fossil resins fromSciadopityaceae family plants that used to live in north Europe.[19]
Inclusions[edit]
Baltic amber with inclusions
The abnormal development of resin in living trees (succinosis) can result in the formation of amber.[20] Impurities are quite often present, especially when the resin dropped onto the ground, so the material may be useless except for varnish-making. Such impure amber is called firniss.
Such inclusion of other substances can cause amber to have an unexpected color. Pyrites may give a bluish color. Bony amber owes its cloudy opacity to numerous tiny bubbles inside the resin.[21]However, so-called black amber is really only a kind of jet.
In darkly clouded and even opaque amber, inclusions can be imaged using high-energy, high-contrast, high-resolution X-rays.[22]
Extraction and processing[edit]
Distribution and mining[edit]
Amber mine "Primorskoje" in Jantarny, Kaliningrad Oblast,Russia
Amber is globally distributed, mainly in rocks of Cretaceous age or younger. Historically, theSamland coast west of Königsberg in Prussia was the world's leading source of amber. About 90% of the world's extractable amber is still located in that area, which became the Kaliningrad Oblast of Russia in 1946.[23]
Pieces of amber torn from the seafloor are cast up by the waves, and collected by hand, dredging, or diving. Elsewhere, amber is mined, both in open works and underground galleries. Then nodules of blue earth have to be removed and an opaque crust must be cleaned off, which can be done in revolving barrels containing sand and water. Erosion removes this crust from sea-worn amber.[21]
Blue amber from Dominican Republic
Caribbean amber, especially Dominican blue amber, is mined through bell pitting, which is dangerous due to the risk of tunnel collapse.[24]
Treatment[edit]
The Vienna amber factories, which use pale amber to manufacture pipes and other smoking tools, turn it on a lathe and polish it with whitening and water or with rotten stone and oil. The final luster is given by friction with flannel.[21]
When gradually heated in an oil-bath, amber becomes soft and flexible. Two pieces of amber may be united by smearing the surfaces with linseed oil, heating them, and then pressing them together while hot. Cloudy amber may be clarified in an oil-bath, as the oil fills the numerous pores to which the turbidity is due. Small fragments, formerly thrown away or used only for varnish, are now used on a large scale in the formation of "ambroid" or "pressed amber".[21]
The pieces are carefully heated with exclusion of air and then compressed into a uniform mass by intense hydraulic pressure, the softened amber being forced through holes in a metal plate. The product is extensively used for the production of cheap jewelry and articles for smoking. This pressed amber yields brilliant interference colors in polarized light. Amber has often been imitated by other resins like copal and kauri gum, as well as by celluloid and even glass. Baltic amber is sometimes colored artificially, but also called "true amber".[21]
Appearance[edit]
Amber occurs in a range of different colors. As well as the usual yellow-orange-brown that is associated with the color "amber", amber itself can range from a whitish color through a pale lemon yellow, to brown and almost black. Other uncommon colors include red amber (sometimes known as "cherry amber"), green amber, and even blue amber, which is rare and highly sought after.
Yellow amber is a hard, translucent, yellow, orange, or brown fossil resin from evergreen trees. Known to the Iranians by the Pahlavi compound word kah-ruba (from kah “straw” plus rubay “attract, snatch,” referring to its electrical properties), which entered Arabic as kahraba' or kahraba (which later became the Arabic word for electricityكهرباء kahrabā'), it too was called amber in Europe (Old French and Middle English ambre). Found along the southern shore of the Baltic Sea, yellow amber reached the Middle East and western Europe via trade. Its coastal acquisition may have been one reason yellow amber came to be designated by the same term as ambergris. Moreover, like ambergris, the resin could be burned as an incense. The resin's most popular use was, however, for ornamentation—easily cut and polished, it could be transformed into beautiful jewelry. Much of the most highly prized amber is transparent, in contrast to the very common cloudy amber and opaque amber. Opaque amber contains numerous minute bubbles. This kind of amber is known as "bony amber".[25]
Although all Dominican amber is fluorescent, the rarest Dominican amber is blue amber. It turns blue in natural sunlight and any other partially or wholly ultraviolet light source. In long-wave UV light it has a very strong reflection, almost white. Only about 100 kg (220 lb) is found per year, which makes it valuable and expensive.[26]
Sometimes amber retains the form of drops and stalactites, just as it exuded from the ducts and receptacles of the injured trees.[21] It is thought that, in addition to exuding onto the surface of the tree, amber resin also originally flowed into hollow cavities or cracks within trees, thereby leading to the development of large lumps of amber of irregular form.
Classification[edit]
Amber can be classified into several forms. Most fundamentally, there are two types of plant resin with the potential for fossilization.Terpenoids, produced by conifers and angiosperms, consist of ring structures formed of isoprene (C5H8) units.[2] Phenolic resins are today only produced by angiosperms, and tend to serve functional uses. The extinct medullosans produced a third type of resin, which is often found as amber within their veins.[2] The composition of resins is highly variable; each species produces a unique blend of chemicals which can be identified by the use of pyrolysis–gas chromatography–mass spectrometry.[2] The overall chemical and structural composition is used to divide ambers into five classes.[27][28] There is also a separate classification of amber gemstones, according to the way of production.
Class I[edit]
This class is by far the most abundant. It comprises labdatriene carboxylic acids such as communic or ozic acids.[27] It is further split into three sub-classes. Classes Ia and Ib utilize regular labdanoid diterpenes (e.g. communic acid, communol, biformenes), while Ic usesenantio labdanoids (ozic acid, ozol, enantio biformenes).[29]
Ia[edit]
Includes Succinite (= 'normal' Baltic amber) and Glessite.[28] Have a communic acid base. They also include much succinic acid.[27]
Baltic amber yields on dry distillation succinic acid, the proportion varying from about 3% to 8%, and being greatest in the pale opaque orbony varieties. The aromatic and irritating fumes emitted by burning amber are mainly due to this acid. Baltic amber is distinguished by its yield of succinic acid, hence the name succinite. Succinite has a hardness between 2 and 3, which is rather greater than that of many other fossil resins. Its specific gravity varies from 1.05 to 1.10.[14] It can be distinguished from other ambers via IR spectroscopy due to a specificcarbonyl absorption peak. IR spectroscopy can detect the relative age of an amber sample.[verification needed] Succinic acid may not be an original component of amber, but rather a degradation product of abietic acid.[30]
Ib[edit]
Like class Ia ambers, these are based on communic acid; however, they lack succinic acid.[27]
Ic[edit]
This class is mainly based on enantio-labdatrienonic acids, such as ozic and zanzibaric acids.[27] Its most familiar representative is Dominican amber.[2]
Dominican amber differentiates itself from Baltic amber by being mostly transparent and often containing a higher number of fossilinclusions. This has enabled the detailed reconstruction of the ecosystem of a long-vanished tropical forest.[31] Resin from the extinct species Hymenaea protera is the source of Dominican amber and probably of most amber found in the tropics. It is not "succinite" but "retinite".[32]
Class II[edit]
These ambers are formed from resins with a sesquiterpenoid base, such as cadinene.[27]
Class III[edit]
These ambers are polystyrenes.[27]
Class IV[edit]
Class IV is something of a wastebasket; its ambers are not polymerized, but mainly consist of cedrene-based sesquiterpenoids.[27]
Class V[edit]
Class V resins are considered to be produced by a pine or pine relative. They comprise a mixture of diterpinoid resins and n-alkyl compounds. Their type mineral is highgate copalite.[28]
Geological record[edit]
Typical amber specimen with a number of indistinct inclusions
The oldest amber recovered dates to the Upper Carboniferous period (320 million years ago).[2][33] Its chemical composition makes it difficult to match the amber to its producers – it is most similar to the resins produced by flowering plants; however, there are no flowering plant fossils until the Cretaceous, and they were not common until the Upper Cretaceous. Amber becomes abundant long after the Carboniferous, in the Early Cretaceous150 million years ago,[2] when it is found in association withinsects. The oldest amber with arthropod inclusions comes from the Levant, from Lebanon and Jordan. This amber, roughly 125–135 million years old, is considered of high scientific value, providing evidence of some of the oldest sampled ecosystems.[34]
In Lebanon more than 450 outcrops of Lower Cretaceous amber were discovered by Dany Azar[35] a Lebanese paleontologist and entomologist. Among these outcrops 20 have yielded biological inclusions comprising the oldest representatives of several recent families of terrestrial arthropods. Even older, Jurassic amber has been found recently in Lebanon as well. Many remarkable insects and spiders were recently discovered in the amber of Jordan including the oldest zorapteransclerid beetles, umenocoleid roaches, and achiliid planthoppers.[34]
Baltic amber or succinite (historically documented as Prussian amber[14]) is found as irregular nodulesin marine glauconitic sand, known as blue earth, occurring in the Lower Oligocene strata of Sambia in Prussia (in historical sources also referred to as Glaesaria).[14] After 1945 this territory around Königsberg was turned into Kaliningrad OblastRussia, where amber is now systematically mined.[36]
It appears, however, to have been partly derived from older Eocene deposits and it occurs also as a derivative phase in later formations, such as glacial drift. Relics of an abundant flora occur as inclusions trapped within the amber while the resin was yet fresh, suggesting relations with the flora of Eastern Asia and the southern part of North AmericaHeinrich Göppert named the common amber-yielding pine of the Baltic forests Pinites succiniter, but as the wood does not seem to differ from that of the existing genus it has been also called Pinus succinifera. It is improbable, however, that the production of amber was limited to a single species; and indeed a large number of conifers belonging to different genera are represented in the amber-flora.[21]
Paleontological significance[edit]
Amber is a unique preservational mode, preserving otherwise unfossilizable parts of organisms; as such it is helpful in the reconstruction of ecosystems as well as organisms;[37] the chemical composition of the resin, however, is of limited utility in reconstructing the phylogenetic affinity of the resin producer.[2]
Amber sometimes contains animals or plant matter that became caught in the resin as it was secreted. Insects, spiders and even their webs, annelids, frogs,[38] crustaceans, bacteria and amoebae,[39] marine microfossils,[40] wood, flowers and fruit, hair, feathers and other small organisms have been recovered in ambers dating to 130 million years ago.[2]
In August 2012, two mites preserved in amber were determined to be the oldest animals ever to have been found in the substance; the mites are 230 million years old and were discovered in north-eastern Italy.[41]
Use[edit]
Solutrean of Altamira – MHNT
Amber has been used since prehistory (Solutrean) in the manufacture of jewelry and ornaments, and also in folk medicine. Amber also forms the flavoring for akvavit liquor. Amber has been used as an ingredient in perfumes.
Jewelry[edit]
Amber has been used since the stone age, from 13,000 years ago.[2] Amber ornaments have been found in Mycenaean tombs and elsewhere across Europe.[42] To this day it is used in the manufacture of smoking and glassblowing mouthpieces.[43][44] Amber's place in culture and tradition lends it a tourism value; Palanga Amber Museum is dedicated to the fossilized resin.
Amber jewelry from Dominican Republic
Historic medicinal uses[edit]
Amber has long been used in folk medicine for its purported healing properties.[45] Amber and extracts were used from the time of Hippocrates in ancient Greece for a wide variety of treatments through the Middle Ages and up until the early twentieth century.[citation needed]
Scent of amber and amber perfumery[edit]
Lithuanian amber jewelry
In ancient China it was customary to burn amber during large festivities. If amber is heated under the right conditions, oil of amber is produced, and in past times this was combined carefully withnitric acid to create "artificial musk" – a resin with a peculiar musky odor.[46] Although when burned, amber does give off a characteristic "pinewood" fragrance, modern products, such as perfume, do not normally use actual amber due to the fact that fossilized amber produces very little scent. In perfumery, scents referred to as “amber” are often created and patented[47][48] to emulate the opulent golden warmth of the fossil.[49]
The modern name for amber is thought to come from the Arabic word, ambar, meaningambergris.[50][51] Ambergris is the waxy aromatic substance created in the intestines of sperm whales and was used in making perfumes both in ancient times as well as modern.
The scent of amber was originally derived from emulating the scent of ambergris and/or labdanumbut due to the endangered species status of the sperm whale the scent of amber is now largely derived from labdanum.[52] The term “amber” is loosely used to describe a scent that is warm, musky, rich and honey-like, and also somewhat oriental and earthy. It can be synthetically created or derived from natural resins. When derived from natural resins it is most often created out of labdanum. Benzoin is usually part of the recipe. Vanilla and cloves are sometimes used to enhance the aroma.
"Amber" perfumes may be created using combinations of labdanum, benzoin resincopal (itself a type of tree resin used in incense manufacture), vanilla, Dammara resin and/or synthetic materials.[46]
See also[edit]
·         Amber Road
·         Amber Room
·         Ammolite
·         Copal
·         List of types of amber
·         Pearl
·         Precious coral
References[edit]
1.     Jump up^ Jessamyn Reeves-Brown (November 1997). "Mastering New Materials: Commissioning an Amber Bow". Strings(65). Archived from the original on 14 May 2004. Retrieved 9 April 2007.
2.     Jump up to:a b c d e f g h i j Grimaldi, D. (2009). "Pushing Back Amber Production".Science 326 (5949): 51–2.Bibcode:2009Sci...326...51G.doi:10.1126/science.1179328.PMID 19797645.
3.     Jump up to:a b "Amber" (2004). In Maxine N. Lurie and Marc Mappen (eds.) Encyclopedia of New Jersey, Rutgers University Press,ISBN 0813533252.
4.     Jump up^ Poinar GO, Poinar R. (1995) The quest for life in amber. Basic Books, ISBN 0-201-48928-7, p. 133
5.     Jump up to:a b Harper, Douglas. "amber"Online Etymology Dictionary. and "amber".Oxford English Dictionary (3rd ed.).Oxford University Press. September 2005. (Subscription or UK public library membership required.)
7.     Jump up^ see: Abu Zaid al Hassan from Siraf & Sulaiman the Merchant (851), Silsilat-al-Tawarikh (travels in Asia).[clarification needed]
8.     Jump up^ Homeric (Iliad 6.513, 19.398). The feminine ἠλεκτρίς being later used as a name of the MoonKing, Rev. C.W. (1867). The Natural History of Gems or Decorative Stones. Cambridge (UK). p. 315.
9.     Jump up^ The derivation of the modern term "electric" from the Greek word for amber dates to the 1600 (Latin electricus"amber-like", in De Magnete by William Gilbert). Heilbron, J.L. (1979). Electricity in the 17th and 18th Centuries: A Study of Early Modern Physics. University of California Press. p. 169. ISBN 978-0-520-03478-5.. The word "electron" (for the fundamental particle) was coined in 1891 by the Irish physicist George Stoney whilst analyzing elementary charges for the first time. Aber, Susie Ward. "Welcome to the World of Amber". Emporia State University. Archived from the original on 28 April 2007. Retrieved 11 May 2007.."Origin of word Electron". Patent-invent.com. Retrieved 30 July 2010.
10.  Jump up^ Michael R. Collings, Gemlore: An Introduction to Precious and Semi-Precious Stones, 2009, p. 20
11.  Jump up^ Natural History 37.11.
12.  Jump up^ Natural History IV.27.13 or IV.13.95 in the Loeb edition.
13.  Jump up^ succinic acid as well as succinite, a term given to a particular type of amber byJames Dwight Dana
14.  Jump up to:a b c d e Rudler 1911, p. 792.
15.  Jump up^ Manuel Villanueva-García, Antonio Martínez-Richa, and Juvencio RoblesAssignment of vibrational spectra of labdatriene derivatives and ambers: A combined experimental and density functional theoretical study Arkivoc (EJ-1567C) pp. 449–458
16.  Jump up^ Rice, Patty C. (2006). Amber: Golden Gem of the Ages. 4th Ed. AuthorHouse.ISBN 1-4259-3849-3.
17.  Jump up^ Poinar, George O. (1992) Life in amber. Stanford, Calif.: Stanford University Press, p. 12, ISBN 0804720010
18.  Jump up^ Lambert, JB; Poinar Jr, GO (2002). "Amber: the organic gemstone". Accounts of Chemical Research 35 (8): 628–36.doi:10.1021/ar0001970.PMID 12186567.
19.  Jump up^ Wolfe, A. P.; Tappert, R.; Muehlenbachs, K.; Boudreau, M.; McKellar, R. C.; Basinger, J. F.; Garrett, A. (30 June 2009)."A new proposal concerning the botanical origin of Baltic amber". Proceedings of the Royal Society B: Biological Sciences276 (1672): 3403–3412.doi:10.1098/rspb.2009.0806.PMC 2817186PMID 19570786.
21.  Jump up to:a b c d e f g Rudler 1911, p. 793.
22.  Jump up^ Amos, Jonathan (1 April 2008). "BBC News, " Secret 'dino bugs' revealed", 1 April 2008". BBC News. Archivedfrom the original on 28 August 2010. Retrieved 30 July 2010.
23.  Jump up^ Amber Trade and the Environment in the Kaliningrad Oblast. Gurukul.ucc.american.edu. Retrieved on 19 September 2012.
24.  Jump up^ Wichard, Wilfred and Weitschat, Wolfgang (2004) Im Bernsteinwald. – Gerstenberg Verlag, Hildesheim, ISBN 3-8067-2551-9
25.  Jump up^ "Amber". (1999). In G. W. Bowersock, Peter Brown, Oleg Grabar (eds.) Late Antiquity: A Guide to the Postclassical World, Harvard University Press, ISBN 0674511735.
26.  Jump up^ Manuel A. Iturralde-Vennet (2001)."Geology of the Amber-Bearing Deposits of the Greater Antilles" (PDF).Caribbean Journal of Science 37 (3): 141–167. Archived from the original(PDF) on 11 May 2011.
27.  Jump up to:a b c d e f g h Anderson, K; Winans, R; Botto, R (1992). "The nature and fate of natural resins in the geosphere—II. Identification, classification and nomenclature of resinites". Organic Geochemistry 18 (6): 829–841.doi:10.1016/0146-6380(92)90051-X.
28.  Jump up to:a b c Anderson, K; Botto, R (1993). "The nature and fate of natural resins in the geosphere—III. Re-evaluation of the structure and composition of Highgate Copalite and Glessite". Organic Geochemistry 20 (7): 1027.doi:10.1016/0146-6380(93)90111-N.
29.  Jump up^ Anderson, Ken B. (1996). "New Evidence Concerning the Structure, Composition, and Maturation of Class I (Polylabdanoid) Resinites". Amber, Resinite, and Fossil Resins. ACS Symposium Series 617. pp. 105–129.doi:10.1021/bk-1995-0617.ch006.ISBN 0-8412-3336-5.
30.  Jump up^ Shashoua, Yvonne (2007)."Degradation and inhibitive conservation of Baltic amber in museum collections"(PDF). Department of Conservation, The National Museum of Denmark. Archived from the original (PDF) on 11 May 2011.
31.  Jump up^ George Poinar, Jr. and Roberta Poinar, 1999. The Amber Forest: A Reconstruction of a Vanished World, (Princeton University Press) ISBN 0-691-02888-5
32.  Jump up^ Grimaldi, D. A. (1996) Amber – Window to the Past. – American Museum of Natural History, New York, ISBN 0810919664
33.  Jump up^ Bray, P. S.; Anderson, K. B. (2009). "Identification of Carboniferous (320 Million Years Old) Class Ic Amber".Science 326 (5949): 132–134.Bibcode:2009Sci...326..132B.doi:10.1126/science.1177539.PMID 19797659.
34.  Jump up to:a b Poinar, P.O., Jr., and R.K. Milki (2001) Lebanese Amber: The Oldest Insect Ecosystem in Fossilized Resin.Oregon State University Press, Corvallis.ISBN 0-87071-533-X.
35.  Jump up^ Azar, Dany (2012). "Lebanese amber: a "Guinness Book of Records"". Annales Universitatis Paedagogicae Cracoviensis111: 44–60.
36.  Jump up^ Langenheim, Jean (2003). Plant Resins: Chemistry, Evolution, Ecology, and Ethnobotany. Timber Press Inc. ISBN 0-88192-574-8.
37.  Jump up^ BBC – Radio 4 – Amber. Db.bbc.co.uk (16 February 2005). Retrieved on 23 April 2011.
38.  Jump up^ "Scientist: Frog could be 25 million years old". MSNBC. 16 February 2007. Retrieved 30 July 2010.
39.  Jump up^ Waggoner, Benjamin M. (13 July 1996)."Bacteria and protists from Middle Cretaceous amber of Ellsworth County, Kansas". PaleoBios 17 (1): 20–26.
40.  Jump up^ Girard, V.; Schmidt, A.; Saint Martin, S.; Struwe, S.; Perrichot, V.; Saint Martin, J.; Grosheny, D.; Breton, G.; Néraudeau, D. (2008). "Evidence for marine microfossils from amber". Proceedings of the National Academy of Sciences of the United States of America 105 (45): 17426–17429.Bibcode:2008PNAS..10517426G.doi:10.1073/pnas.0804980105.PMC 2582268PMID 18981417.
41.  Jump up^ Kaufman, Rachel (28 August 2012)."Goldbugs". National Geographic.
43.  Jump up^ "Interview with expert pipe maker, Baldo Baldi. Accessed 10-12-09". Pipesandtobaccos.com. 11 February 2000. Archived from the original on 16 February 2006. Retrieved 30 July 2010.
44.  Jump up^ "Maker of amber mouthpiece for glass blowing pipes. Accessed 10-12-09". Steinertindustries.com. 7 May 2007. Archived from the original on 16 July 2011. Retrieved 30 July 2010.
45.  Jump up^ Lisa Markman (2009). "Teething: Facts and Fiction" (PDF). Pediatr. Rev. 30 (8): e59–e64. doi:10.1542/pir.30-8-e59.PMID 19648257.
46.  Jump up to:a b Amber as an aphrodisiac. Aphrodisiacs-info.com. Retrieved on 19 September 2012.
47.  Jump up^ Thermer, Ernst T. "Saturated indane derivatives and processes for producing same" U.S. Patent 3,703,479U.S. Patent 3,681,464, issue date 1972
48.  Jump up^ Perfume compositions and perfume articles containing one isomer of an octahydrotetramethyl acetonaphthone, John B. Hall, Rumson; James Milton Sanders, Eatontown U.S. Patent 3,929,677, Publication Date: 30 December 1975
49.  Jump up^ Sorcery of Scent: Amber: A perfume myth. Sorceryofscent.blogspot.com (30 July 2008). Retrieved on 23 April 2011.
50.  Jump up^ Aber, Susie Ward. "Welcome to the World of Amber". Emporia State University. Archived from the original on 28 April 2007. Retrieved 11 May 2007.
51.  Jump up^ "Origin of word Electron". Patent-invent.com. Retrieved 30 July 2010.
52.  Jump up^ Gomes, Paula B, Mata, Vera G, Rodrigues, A E (2005). "Characterization of the Portuguese-Grown Cistus ladanifer Essential Oil" (PDF). Journal of Essential Oil Research 17 (2): 160.doi:10.1080/10412905.2005.9698864.
Attribution
·          This article incorporates text from a publication now in the public domainRudler, Frederick William (1911). "Amber (resin)". In Chisholm, Hugh.Encyclopædia Britannica 1 (11th ed.). Cambridge University Press. pp. 792–794.