۱۳۹۵ خرداد ۱۲, چهارشنبه

کُندُس، کندش، رقیقه، ریشه گازران، وراترین، چوبک اشنان، خربق سفید (شلیمر)، دیوریطاس، اصطروثیون،ایلیبوروس

[1] - کندس . [ ک ُ دُ ] (اِ) بیخ گیاهی است . (آنندراج ). بیخ گیاهی که درون آن زرد و برونش سیاه و مقیی ٔ و مسهل و سفوف آن را چو به بینی کشند عطسه آورد. (ناظم الاطباء). رجوع به کندش شود.
*
کندش . [ ک ُ دُ ] (ع اِ) عکه که مرغی است مانند زاغ . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). عکه و زاغچه . (ناظم الاطباء). عکه . (دهار). عقعق . (اقرب الموارد). || مؤلف منتهی الارب نویسد: داروی معطر کندش است به (شین ) و کندس بدین معنی لغتی پست است . - انتهی . نوعی از داروها. (دهار). || نام گیاهی است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). بیخ گیاهی است که کندس نیز گویند. (ناظم الاطباء). گیاهی است از تیره ٔ سوسنیها و از دسته ٔ سورنجانها که آن را خربق سفید نیز گویند. برگهایش متناوب و بیضوی و بسیار بزرگ با رگبرگهای متعدد است . گلهایش سفید مایل به زردی و گل آذینش خوشه ای است که در انتهای میوه اش مرکب از سه کپسول پیوسته به هم از قاعده است و در بالا از یکدیگر مجزا می شوند. خربق سفید. خربق ابیض . پلخم . کندس . (فرهنگ فارسی معین ).
- جوهر کندش ؛ در پزشکی آلکالوئیدی است به نام وراترین که در کندش موجود است . توضیح اینکه در برخی مآخذ کندش را مرادف با چوبک اشنان نیز ذکر کرده اند . (فرهنگ فارسی معین ).
/////////
کندس ،کندش یا ریشه کارزان و کندشه، رقیقه
 Gypsophila struthium

به فارسی بیخ کارزان و کندش نیز نامند؛ بیخ نباتی است شبیه به کنگر برگ آن مایل به سبزی و سفیدی و در شام لباس پشمی را با آن می‌شویند و ظاهر بیخ آن مایل به سیاهی و باطن آن مایل به زردی و تندبوی در سرطان می‌رسد و قوت آن تا بیست سال باقی می‌ماند.
طبیعت آن در آخر سوم گرم و خشک و با قوت سمیت

خواص آن:عطسه آور قوی و سوزاننده خون و بلغم و خارج کننده سوداست. انفیه آن به اندازه یک عدس در ترکیب با روغن بنفشه بازکننده گرفتگیهای بینی و حل کننده بادها آن و اخلاط غلیظ  و خارج کننده آن ها به صورت عطسه و تحریک است در رفع بی حسی و فلج و لقوه مؤثر است. بیهوشی های ناشی از صرع و خشم را نیز بر طرف می سازد.برای بدبوئی بینی و صافی آواز و تقویت بینایی و رفع شبکوری به صورت انفیه و قطره بکار برده می شود .در ترکیب با روغن بنفشه و جوشانده قطره آن با سایر روغن ها مناسب دردهای گوش و کثافات آن و باد گرفتگی و طنین آن را برطرف می سازد مواقع استعمال آن در فصل سرما یا هوای خنک می باشد و در حین  امتلاء نیز از استعمال آن خود داری شود باید استعمال یا استنشاق آن با روغن بنفشه و تر نمودن با آب سرکه و گلاب یا یخ و یا برف سرد باشد.از موارد دیگر استفاده آن در ترکیب با سایر داروها برای تنگی نفس و آسم و اسهال و مدر بول و حیض و خارج کننده جنین و خورد کننده سنگهای رسوبی کلیه و مثانه بوده و استسقاء و یرقان و طحال را مفید است.هم چنین در رویانیدن موی و رفع خارش و دردهای مفاصل و سیاتیک مجرب است
برای ریه مضر است و نیز ایجاد غشی می نماید مصلح آن کتیرا و شیر تازه است که مقدار خوراک داروئی آن یک دانگ (0/77 گرم )تا دو دانگ (1/54 گرم)با شیر تازه جوشیده است مصرف آن برای گرم  مزاجان در فصل گرما بمیزان دو درم کشنده است که همراه با صدمات خناق و تشنگی مفرط و اختلال  حواس و درد شکم و پاره شدن امعاء می باشد.
مداوای فوری آن استفراغ با شیر و روغن و تنقیه قوی که در آن حنظل باشد و روغن گاو زیادی را باید به مریض بدهند و اگر تشنج پیدا نمود معالجه را از طریق تشنج خشک ادامه بدهند بعضی از اطبائ نیز نظر داده اند که اصلاًمعالجه شدنی نیست.از ترکیبات عطسه آور و مفید آن که پاک کننده مخاط بینی و سینوسهای پیشانی و سردرد مزمن است به عنوان نمونه به شرح زیر ذکر می گردد
خربق سفید و گل بنفشه و کندش هر کدام یک مثقال - کندش و خربق را کوفته و کاملاً نرم کنند و با گل بنفشه مخلوط نموده و انفیه محکم کنند،ایجاد عطسه های فراوان می کند و برای ختم آن با آب سرد در بینی بکشند

افعال و خواص دیگر آن: عطسه آور قوی و سوزاننده خون و بلغم و بر کننده آن و مخرج مره سودا، سعوط[1] آن به قدر یک عدس با روغن بنفشه مفتح سده مصفات و محلل ریاح بینی و اخلاط غلیظه و مخرج آنها به عطسه و تحریک آنها و رافع بیحسی و خدر[2] و فالج و لقوه[3] و امثال اینها مصروع[4] و مسکوت[5] و نیز رافع خشم و بدبویی بینی و صاف کننده آواز و باعث قوت بینایی و رفع شبکوری سعوطاً و قطوراً با روغن بنفشه و داخل شیاف علل عین می‌نمایند. و قطور جوشانیده آن با روغن بنفشه و یا ادهان مناسبه دیگر در گوش جلادهنده اوساخ[6] و پاک کننده آنها و رافع امراض بارده و دودی و طنین و گرمی و بادهای حادث از برودت و رطوبت و کشتن کرم آن و بالجمله سعوط[7] و عطوس و قطور آن جهت اکثر امراض بارده رطبه دماغیه نافع اما باید که بعد از پاک کردن بدن و در فصل سرما و یا قریب بدان استعمال نمایند و اجتناب نمایند از استعمال آن در حین امتلای تام و فصول حاره و بلدان حاره و گرم مزاجان و اطفال و پیران بسیار ضعیف و بسا است که عطسه بسیار آورد و خود به خود تسکین نمی یابد.



[1] دارو به بینی ریختن
[2] سست گردیدن عضو و بخواب رفتن آن
[3] بیماری کجی دهان و روی که علت آن این است که عضله ها روی افتد و چشم و ابرو و پوست و پیشانی و لبها کوژ گردد.
[4] کسی که گرفتار بیماری صرع باشد
[5] کسی که دچار بیماری سکته شده باشد.
[6] چرکها و ریم ها
[7] داروی به بینی ریختنی
منبع
مخزن الادویه، تألیف مرحوم سید محمد حسین عقیلی علوی خراسانی شیرازی
/////////////////

کندش:

معدن کندش، ثغور بلاد روم است و او بیخی است که ظاهر او به لون سیاه است و میانه جرم او سپید است و بر جرم او پیوندها و گرهها باشد و در زمین فرغانه نوعی است از او نیک نبود در منفعت و خاصیت. و آنچه از او در ادویه استعمال کنند بیخ اوست و
یادگار، در دانش پزشکی و داروسازی، متن، ص: 360
طعم او تیز است و برگ او به برگ درخت «سادج» ماند و بیخ او چوبی سخت است و ظاهر او به لون سیاه باشد و میانه جرم او به لون زرد است و درخت او را به لغت رومی «دیوریطاس» گویند و گفته‌اند «کندش» را به زبان رومی «اصطروثیون» گویند و به سریانی کندش گویند و به یونانی «ایلیبوروس» گویند و «استیرووس» و به لغت لاتینی «ببلاطن» گویند. (صیدنه ص 673). بیخ نباتی است شبیه به کنگر و برگش ما بین سرخی و سفیدی و در شام لباس پشمینه را به آن می‌شویند و ظاهر بیخ او مایل به سیاهی و درونش مایل به زردی. (تحفه ص 225).
یادگار
//////////////
کندش ( کندس =ریشه ی کازران)
نام علمی : Gypsophila struthium
طبیعت گیاه : گرم و خشک
از نظر فقهی :
-عن ابراهیم بن ابی یحیی، عن ابی عبد الله علیه السلام قال: شکوت الیه الزکام ، فقال : صنع من صنع الله و جند من جند الله، بعثه الله الی عله فی بدنک لیقلعها، فاذا قلعها فعلیک بوزن دانق شونیز و نصف دانق کندس یدق و ینفخ الا نف، فانه یذهب الزکام و ان امکنک ان لا تعالجه بشیء فافعل، فان فیه منافع کثیره.
بحار الانوار-ج62-باب 65-ص183
ترجمه : از ابراهیم بن ابی یحیی از امام صادق علیه السّلام گفت: برای امام از زکام شکایت کردم، پس امام فرمودند: ساخته ای از ساختگان خداوند و لشگری از لشگریان خداوند است. او را خداوند به خاطرعلّتی (بیماری) که در بدن تو می باشد و برای از بین بردن آن برانگیخته است. بعد هنگامی که علّت را قطع کرد، پس یک دانق شونیز (یک گرم) نصف دانق کندس (نیم گرم) کوبیده و در بینی آن را می کشی (مثل انفیه) همانا آن زکام را از بین می برد و اگر برای تو امکان داشت، یعنی می توانستی آنرا معالجه نکنی، بگذار باقی باشد و در نتیجه او منافع بسیار می باشد. (جلوگیری از جذام می کند.)
خواص گیاه :
کندش ریشه گیاهی است، شبیه به کنگربرگ آن سبز مایل به سفید، سطح ریشه سیاه رنگ و داخل آن زرد است و دارای بوی تند می باشد. مواد دارویی آن تا بیست سال، خواص خود را حفظ می کنند. گیاهی است تقریباً سمّی. این دارو به شدت عطسه آور است و چنانچه به مقدار یک عدس از پودر آن را در بینی بکشند، عطسه می آورد و اگر آن را در روغن بنفشه یا روغن بادام شیرین مخلوط کرده و در بینی بچکانند، عطسه شدید عارض می شود و بسیاری از ناراحتی هایی که با عطسه مداوا می شود، برطرف می کند. مانند بیشتر سکسکه ها و لقوه برای افراد مبتلا به صرع که بیهوش شده اند، با چکاندن مختصر در این دارو در بینی به هوش می آید.
ضمناً بوی بد بینی را مرتفع می کند، امّا این دارو را باید به صورت کشیدن در بینی یا به صورت ضماد مصرف کنند و خوردن آن سمّی و خطرناک است. در فصل گرمای شدید و همچنین برای بچّه ها و افراد مسن، استعمال آن ممنوع است. برای افراد رطوبی مزاج مناسب ولی برای افراد گرم مزاج و خشک چندان مناسب نیست. گاهی در اثر کشیدن این دارو در بینی آنقدر عطسه می آورد که به آسانی ساکت نمی شود، درچنین حالتی باید جلوی بینی بیمار، روغن بنفشه بگیرند تا ببوید و یا سرکه و گلاب که مخلوط کرده اند، بینی را تر کنند و با برف و یخ بینی را خنک تا عطسه ساکت شود، لازم به ذکر است که افرادی که دارای فشارخون بالایی هستند، حقّ کشیدن کندس را در بینی ندارند چون احتمال پاره شدن مویرگ های آنان می رود.
////////////////

کُنْدُسْ
  
o        نام فارسی:
o        نام عربی:
o        نام انگلیسی: Sabadilla
o        نام محلی:
o        نام فرانسوی: Cevadille و Sebadille و Sabadille
o        نام علمی: Schoenocaulon
o        نام در کتب طب سنّتی:
o        مترادف: Sabadilla officinarum Br. Ratzeb.
o        خانواده: Liliaceae
o        جنس:
مشخصات و ویژگی ها
در فرهنگ شلیمر برای گیاه خربق سفید (V.album) به‌جای خربق سفید نام «کُنْدُسْ» یا «کُنْدش» را آورده است و مادۀ وراترین را نیز «جوهر کندس» می‌نامد و فرانسوی آن را همچنان Hellebore blanc می‌نویسد. در سند دیگری از اسناد و کتب طب سنتی معتبر نام «کندس» یا «کندش» را برای گیاه دیگری آورده‌اند. این گیاه را به فرانسوی Cevadille و Sebadille و Sabadille و به انگلیسی Sabadilla می‌نامند. گیاهی است از خانوادۀ Liliaceae، نام علمی آن Schoenocaulon و مترادف آن Sabadilla officinarum Br. Ratzeb. می‌باشد. گیاهی است چندساله دارای پیاز و برگ‌های آن دراز و نواری گسترده روی خاک و از وسط برگ‌ها هر سال ساقه‌ای به بلندی تا 2 متر بیرون می‌آید. گل‌های آن زردرنگ و در طول محور ساقه ظاهر می‌شود.
////////////
Gypsophila struthium

Gypsophila struthium
United :
class :
order :
family :
subfamily:
tribe :
genre :
G. struthium
Loefl.
Gypsophila struthium is one of nearly 100 species belonging to the genus Gypsophila , familyCaryophyllaceae . It is known as a soap dish and albalda. It is a plant gypsophila perennial part of underbrush cleared and vacant land, hillside chalky arid.
Index 
 [ocultar
·         1Taxonomy
·         2Common Name
·         3See also
·         4References
·         5Bibliography
Taxonomy [ edit ]
Struthium gypsophila was described by Pehr Löfling and published in Iter Hispanicum 303. 1758.
·         Gypsophila iberica Barkoudah
·         Saponaria struthium Loefl.
·         Castilian: albada, herbada, soap dish, white soap dish, soap dish La Mancha, soap dish la Mancha, jabuna, xabonera, soap dish yerba, yerba xabonera.
See also [ edit ]
·         Annex: Chronology of botany
·         History of Botany
References [ edit ]
1.     Volver arriba "Gypsophila struthium" . Tropicos.org. Missouri Botanical Garden . Retrieved on October 27, 2013.
References [ edit ]
·         Department of Environment of Villena (2001). "Plant Micro - reserves of Villena» Publications Department of Environment. 6.
Category : 
·         Gypsophila
 ///////////
http://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1111/boj.12105/abstract