۱۳۹۵ آبان ۳۰, یکشنبه

مداخل مخزن الادویه عقیلی خراسانی (سی و یکم) 4

خلاف
بکسر خاء معجمه و فتح لام و الف و فا و بفتح خا نیز آمده
ماهیت آن
شامل بیدمشک و بیدبری و بید موله است و از مطلق آن مراد بیدبری است که صفصاف و بفارسی بید ساده نامند درخت آن عظیم و رنک چوب آن سفید اندک رخو و برک آن باریک و بلند تا بشبری و کل آن در ایام بهار بعد روئیدن برک از شاخها و بین برکها می روید زرد رنک و اندک خوش بو و باریک و بلند بقدر انکشتی و ثمر آن مانند خوشه که از ساق شاخهای آن می روید و در کتب بید عبارت از آنست و در اکثر مواضع یافت می شود و قسمی نر آن بیکل و بهترین آن آن بود که در کنار آبها روئیده باشد
طبیعت کل آن
در دوم سرد و در اول تر و برک آن سرد و خشک و ثمر آن در اول سرد و تر با اندک قوت قبضی و لذعی و تجفیفی
افعال و خواص آن
 ملطف و مقوی دماغ و قلب حار و مفتح سدۀ جکر و رافع صداع و رمد و خفقان و تشنکی و ضعف معده و تپهای محرقه و صفراویه و جمیع امراض حاره و عرق شکوفۀ آن الطف از جرم شکوفۀ آن و در افعال مذکوره اقوی از عرق برک آن و جرم برک آن قابض و رادع و عصارۀ آن مسهل بلغم و صفرا و سودا و جهت صرع و منع لرز تپها و تفتیح سدۀ جکر و یرقان و صلابت سپرز و ادرار بول و اختناق رحم و مفاصل و نقرس و کزیدن عقرب و ادویۀ سمیه و قطور آن در کوش جهت پاک کردن چرک آن بسیار مفید و جلوس در طبیخ برک و شاخ آن جهت رفع فساد اعضا بغایت موثر و خوابیدن بر فرش آن جهت رفع حرارت کبد و قلب و ثمر آن جهت ضربه که بر حدقه رسیده باشد ضمادا و جهت نزف الدم و بدستور ضماد برک تازۀ آن و آشامیدن آن جهت اسهال دموی و عرق آن جهت خفقان حار و حمی جدری و حمیات حارۀ حاده و حمی دق و صمغ آنکه از برک آن بیرون می آید جالی و مقوی باصره و خاکستر چوب آن جهت نزف الدم و با سرکه جهت ثآلیل و نمله و ورم پستان و ورم اعضای ظاهری و زخمهای شری و آبله و اورام حاره و بدستور ضماد آب برک تازۀ آن و جرم برک آن قابض و رادع مضر تهی کاه مصلح آن کلاب و شکر مقدار شربت از آب آن از هشت درهم تا بیست درهم که با شکر بنوشند بدل آن ریباس و دستور آشامیدن آب برک آن در قرابادین در حرف المیم ذکر یافت و بهتر از آب کاسنی و ماء الشعیر است جهت اکثر امراض و آشامیدن بیست درهم آن جهت رفع سدۀ کبد نافع و عرق آن در حرف العین و روغن کل آنکه بدستور دهن ورد ترتیب دهند بارد و مجفف و منشف و مسکن صداع طلاء و مانع صعود ابخرۀ حاره و سورت خون نیز شربا و در سائر افعال قائم مقام روغن کل است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
////////
خِلاف . [ خ ِ ] (ع اِ) نوعی از بید است . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). درخت بید را گویند. چنین گویند که در عهد قدیم تخم او در زمین افتاده و بخلاف معهود درخت او برآمد و بزرگ شد. بدین سبب ، عرب او را خلاف نام نهاد و این تعریف خلیل بن احمد است و گفته اند از انواع نبات هرچه تلخ بوده طبع او گرم بوده الا بید که سرد است بدین واسطه او را خلاف گفته اند و شعری ایراد کرده اند:
کل مر ماخلا الصفصافا
مسخن یدعی کذاک خلافا.
(ترجمه  صیدنه ).

خِلاف نوعی از بید است نه بید ۞ . (منتهی الارب ). || آستین پیراهن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). آستین قمیص . (یادداشت بخط مولف ). || عکس . مقابل . (ناظم الاطباء). واروی . باشگونه . ضد. (یادداشت بخط مولف ) : یا تاویل کنم و بزبان گویم خلاف آنچه در دلست ... لازم باد بر من زیارت خانه  خدا. (تاریخ بیهقی ).
من این رندان و مستان دوست دارم
خلاف پارسایان و خطیبان .
سعدی (طیبات ).
//////////
خِلاف‌
بپارسی آن را بید خوانند و خلاف بلخی بهرامج بود و گفته شد و خلاف نوعی از صفصاف است و صمغ وی از ورق بیرون بیاید و بهترین بید آن بود که در کنار چشمه‌ها رسته باشد و طبیعت وی سرد و خشک بود ثمر وی و ورق وی هر دو قابض باشند بی‌آنکه بگزند و در وی تجفیفی بود و خاکستر وی در غایت تجفیف بود و در بستن خون بر وی ضماد کنند تر کرده و صمغ ورق وی بغایت جلادهنده بود و خاکستر وی با سرکه بر ثالیل و نمله ضماد کردن نافع بود و ورم پستان و ریشها و غلبه حرارت که در ورم گرم بود و شری و آبله چون به آب آن در حمام بشویند بغایت نافع بود و آب وی صداع را نافع بود و زایل کند و آب ورق وی ماده که از گوش گشوده بود و روانه باشد نافع بود و ثمر وی بر ضربی که بر حدقه زده باشند نهادن نیکو بود و قطع خون رفتن بکند و صمغ وی ضعف بصر را نافع بود و آب وی سده جگر را سود دهد و یرقان را و مقدار مستعمل از آب وی بیست درم بود و اسحق گوید مضر است به شراسیف و مصلح وی گلاب بود
______________________________
صاحب مخزن الادویه می‌نویسد: خلاف به کسر خا و فتح آن نیز آمده و شامل بیدمشک و بیدبری و بیدموله است و از مطلق آن مراد بید بری است که صفصاف و بفارسی بید ساده نامند
لاتین‌SALIX PENTANDRA فرانسه‌SAULE COMMON انگلیسی‌SWEET BAY LEAVED WILLOW
اختیارات بدیعی
////////////
بید(خِلاف) Salix spp

شامل بیدمشک و بید بری و بید موله است و از مطلق آن مراد بید بری است که صفصاف و به فارسی بید ساده نامند.
گل آن در دوم سرد و در اول تر و برگ آن سرد و خشک و ثمر آن در اول سرد و تر با اندک قوت قبضی و لذعی و تجفیفی
 
خواص آن شامل لطیف کنندگی و مقوی دماغ و قلب و باز کننده گرفتگیهای کبد و رافع سردرد و چشم درد و خفقان و تشنگی و ضعف معده و تب های گرم و سوزان و صفراوی و بالاخره تمام امراض گرم است. عرق شکوفۀ آن از جرم آن لطیف تر و از عرق برگ آن در فعل و انفعالات قوی تر است. جرم آن قابض و رادع و شیرۀ آن مسهل بلغم و صفرا است و برای صرع نافع و از تب های همراه با لرز جلوگیری نموده و یرقان و خشکی سپرز را از بین برده و مدر بول بوده و اختناق رحم و مفاصل و نقرس و گزیدگی عقرب را داروئی تریاقی می باشد. قطره آن در گوش برای پاک کردن چرک بسیار مفید و نشستن در جوشانندۀ برگ و شاخ آن برای دفع فساد اعضاء بسیار مؤثر است. اگر بر فرشی از برگ آن را بخوابند حرارت کبد و قلب را رفع و میوه آن را به صورت ضماد برای رفع ضربه ای که به حدقۀ چشم وارد شده باشداستعمال می کنند. آشامیدن آب آن برای اسهال های خونی و عرق برگ آن و شاخه آن برای رفع خفقان گرم و تب های گرم و تند مصرف می شود. صمغ آن که از برگ به دست می آید پاک کننده و مقویبینائی و خاکستر چوب آن برای بند آوردن خونریزی زخم و جراحات و در ترکیب با سرکه برای درمان جوش و دمل و تورم پستان و اعضاء ظاهری به کار می رود. ضماد برگ آن را با توجه به دستورات خاص برای زخم های پوستی و آبله و اورام گرم مورد استفاده قرار می دهند. مصرف بید برای تهی گاه مضر و مصلح آن گلاب و شکر است. روغن آن را که به ترتیب روغن گل سرخ به دست می آورند سرد و خشک کننده و مسکن سردرد بوده و به جای روغن گل مورد استفاده قرار می دهند


افعال و خواص دیگر آن: ملطف و مقوی دماغ و قلب حار و مفتح سده جگر و رافع صداع و رمد[1] و خفقان وتشنگی و ضعف معده و تبهای محرقه و صفراویه و جمیع امراض حاره و عرق شکوفه آن لطیف تر از جرم شکوفه آن و در افعال مذکوره اقوی از عرق برگ آن و جرم برگ آن قابض و رادع[2] و عصاره آن مسهل بلغم و صفرا و سودا و جهت صرع و منع لرز تبها و تفتیح سده جگر و یرقان و صلابت سپرز و ادرار بول و اختناق رحم و مفاصل و نقرس و گزیدن عقرب و ادویه سمیه و قطور آن در گوش جهت پاک کردن چرک آن بسیار نافع است و نشستن در طبیخ برگ و شاخ آن جهت رفع فساد اعضا بغایت موثر و ثمر آن جهت ضربه ای که بر حدقه چشم رسیده باشد ضماداً و جهت نزف الدم[3] و به دستور ضماد برگ تازه آن و آشامیدن آن جهت اسهال دموی و عرق آن جهت خفقان حار و حمی جدری و حمیات حاره و حاده و حمی دق و صمغ آن که از برگ آن بیرون می آید جالی[4] و مقوی باصره[5] و خاکستر چوب آن جهت نزف الدم و ضماد آب برگ تازه آن و جرم برگ آن قابض و رادع است.

[1] چشم درد
[2] بازدارنده
[3] روانی خون
[4] جلا دهنده
[5] چشم

-------
مخزن الادویه، تألیف مرحوم سید محمد حسین عقیلی علوی خراسانی شیرازی
////////////
بید ( در متون طب سنتی خِلاف و در عربی صفصاف) (نام علمی: Salix)، (به انگلیسی: willow)، سرده‌ای از درختان و درختچه‌های برگریز با حدود ۴۰۰ گونه است که در اصل در خاک‌های مرطوب در آب‌وهوای سرد و مناطق معتدل در نیمکره شمالی یافت می‌شود.

ویژگی‌ها[ویرایش]
معمولاً شیره پوست آنها حاوی مقادیر بالای اسید سالیسیلیک است. آنها دارای پوست نرم، غالباً خم‌شونده، چوب سخت، شاخه‌های باریک و ریشه‌های بزرگ، فیبروسیت و غالباً ساقه‌دار هستند. ریشه‌های این نوع درختان را به خاطر سختی، اندازه و دوام بالای آنها می‌شناسند و حتی از قسمت‌های بیرون از خاک درخت نیز می‌رویند.

برگ‌ها معمولاً کشیده هستند و ممکن است انتهای آنها تخم‌مرغی نیز باشد و در برخی موارد لبه‌های دندانه‌دار دارند. بیشتر گونه‌های بید برگریز هستند. برخی گونه‌ها نیمه‌همیشه‌سبز هستند. گونه‌های با برگ‌های چرم‌مانند در بیدها کم دیده می‌شود.

گونه‌ها[ویرایش]
برخی از گونه‌های مهم آن چنین‌اند:

بید مجنون (نام علمی: Salix babylonica) - گونه‌ای که در اصل متعلق به نواحی خشک شمالی کشور چین بوده اما از طریق جاده ابریشم به دیگر نقاط جهان راه یافته‌است.
بید سفید (نام علمی: Salix alba) - گونه‌ای از بید که در شمال آفریقا، اروپا، آناتولی، عراق، ایران، افغانستان، قفقاز، قفقاز، تالش و سیبری می‌روید.
زردبید (نام علمی: Salix acmophylla) - گونه‌ای از بید که در ایران، افغانستان، پاکستان، ترکمنستان، عراق، سوریه، فلسطین، سینا، شمال هندوستان و جنوب‌شرق ترکیه می‌روید.
بیدمشک (نام علمی: salix aegyptiaca) - گونه‌ای که در ایران نیز می‌روید و از آن عرق بیدمشک می‌گیرند.
بید قطبی (نام علمی: Salix arctica)، گونه‌ی خزنده‌ی بسیار کوچکی از بید است که خود را برای زنده ماندن در ناحیه‌ی قطبی وفق داده است.
منابع[ویرایش]
          در ویکی‌انبار پرونده‌هایی درباره بید (سرده) موجود است.
          اطلاعات مرتبط در ویکی‌گونه: Salix
مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «willow»، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامه آزاد (بازیابی در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳).
ویکی
///////////
به عربی صفصاف:
صفصاف[عدل]
اضغط هنا للاطلاع على كيفية قراءة التصنيف
الفصيلة الصفصافية
الصفصاف الأبيض
الصفصاف الأبيض
التصنيف العلمي
المملكة: النبات
الشعبة:  البذريات
الشعيبة: مستورات البذور
الرتبة:   ملبيغيات
الفصيلة: الصفصافية
الاسم العلمي
Salix[1][2]  تعديل قيمة خاصية الاسم العلمي للأصنوفة (P225) في ويكي بيانات
كارولوس لينيوس ، 1753  تعديل قيمة خاصية الاسم العلمي للأصنوفة (P225) في ويكي بيانات
الأنواع
نحو 400، طالع النص
 معرض صور صفصاف  - ويكيميديا كومنز  تعديل قيمة خاصية معرض صور كومنز (P935) في ويكي بيانات
تعديل طالع توثيق القالب
الصفصاف (باللاتينية: Salix) جنس من الأشجار أو الشجيرات يتبع الفصيلة الصفصافية (باللاتينية: Salicaceae).
ذكر الصفصاف في مخطوطات سومرية وفرعونية قديمة. ينمو في التربة الرطبة في نصف الكرة الشمالي. ويتواجد الصفصاف في الكثير من أنحاء العالم حيث تزرع على جوانب الجداول والسواقي ليستفيد منها القرويين في عمل ظل وكسر سموم الرياح الحارة صيفا والرياح الباردة شتاء, كما تستخدم لعمل مماسك لبعض الأدوات الزراعية وكذلك استخدام الأغصان الصغيرة كحطب. توجد منها ما يصل طولها 30 متر ومنها ما هو قصير حتى 3 متر. تنمو الشجرة من الغصون المتكسرة توجد منها ما هو مذكر وما هو مؤنث. تحتوي قشرة الصفصاف على مادة الاسبرين (aspirin) المعروفة.
الأنواع[عدل]
ينتمي إلى هذا الجنس نحو 400 نوع، منها:
الصفصاف الأبيض (باللاتينية: Salix alba)
الصفصاف الأذني (باللاتينية: Salix aurita)
الصفصاف الأرجواني (باللاتينية: Salix purpurea)
الصفصاف الأسود (باللاتينية: Salix nigra)
الصفصاف البابلي (باللاتينية: Salix babylonica)
الصفصاف الباكي (باللاتينية: Salix × sepulcralis)
الصفصاف البلدي (باللاتينية: Salix safsaf) أو (باللاتينية: Salix mucronata)
الصفصاف حاد الأوراق (باللاتينية: Salix acutifolia)
الصفصاف خماسي الأسدية (باللاتينية: Salix pentandra)
الصفصاف خوخي الأوراق (باللاتينية: Salix amygdaloides)
الصفصاف الزاحف (باللاتينية: Salix repens)
صفصاف السلالين (باللاتينية: Salix viminalis)
الصفصاف السويسري (باللاتينية: Salix helvetica)
الصفصاف المصري (أو الخلاف) (باللاتينية: Salix aegyptiaca)
صفصاف المعز (باللاتينية: Salix caprea)
الصفصاف الهش أو الصفصاف القصف[3] (باللاتينية: Salix fragilis)
صفصاف رومي: هجين‏ بين الصفصاف الأبيض والصفصاف البابلي. ويسمى كذلك أم الشعور.
المراجع[عدل]
^ مذكور في : Species Plantarum معرف مكتبة تراث التنوع البيولوجي: http://biodiversitylibrary.org/page/359036 المؤلف: كارولوس لينيوس عنوان : Species plantarum الاصدارالأول المجلد: 2 الصفحة: 1015 تاريخ النشر: 1753
^ تعديل قيمة معرف موسوعة الحياة (P830) في ويكي بيانات"معرف Salix في موسوعة الحياة". eol.org. اطلع عليه بتاريخ 16 نوفمبر 2016.
^ أغروفوك. الصفصاف القصف. تاريخ الولوج 11 آب 2011.
أيقونة بوابةبوابة علم النبات
مشاريع شقيقة شاهد في كومنز صور وملفات عن: صفصاف
ضبط استنادي   
GND: 4130413-5 NDL: 00574233
تصنيفات: أشجارصفصافيةمنتجات حرجية غير خشبيةنباتات ثنائية المسكننباتات طبية
////////////
به آذری سُیود:

Söyüd (
lat. Salix) - söyüdkimilər fəsiləsinə aid bitki cinsi.
Qışdа yаrpаğını tökәn, iki еvli bitkidir. İri ölçülü аğаclаr vә yа хırdа kоllаrdır. Yаrpаqlаrı uzunsоv lаnsetvаridir, dаmаrlаnmаsı lәlәkvаridir, sаplаğı qısаdır. Çiçәk sırğаlаrı sаllаq vә yа dikdаyаnаndır. Yаrpаqlаmаdаn әvvәl vә yа sоnrа, yахud yаrpаqlаmа vахtı çiçәklәyirlәr. Nеktаrlı bitkilәrdir. Söyüd cinsinin yer kürәsindә 600-dәn аrtıq növü mәlumdur. Qаfqаzdа tәqribәn 25 növü, Аzәrbаycаndа isә 15 növü bitir. Çох qәdim cinsdir vә оnun qаzıntı һаlındа tаpılmış nümunәlәri üçüncü dövrә аiddir. Tеz böyüyәn, dеkоrаtiv bitki оlmаqlа gеniş аrеаlа mаlikdirlәr.
///////////
به عبری آغاوَه؟:
ערבה (שם מדעי: Salix) היא שמם של מספר סוגי עצים נשירים ומספר סוגי שיחים. ישנם 350 מיני ערבה השוכנים בעיקר באזורים הלחים של המקומות הקרים בחצי הכדור הצפוני. הערבה היא צמח נשיר ולרוב עליה מאורכים. במינים מסוימים העלים מעוגלים.

הערבה מתרבה ברבייה מינית על ידי פרחים ממין זכר וממין נקבה המופיעים כתפרחת על צמחים אחרים. התפרחות מופיעות בתחילת האביב, מעט לפני שהעלים מנצים. פרי הערבה הוא הלקט קטן המכיל כמות עצומה של זרעונים זעירים (בגודל של 0.1 מ"מ בערך) בתוך אבקה לבנה, המסייעת לפיזורם ברוח. זני הערבה השונים יכולים לעשות הכלאה זה עם זה וליצור תת-זנים מעורבים, הן בטבע והן בזנים מתורבתים.

חמישה מיני ערבה גדלים בארץ ישראל:
///////////
به سواحلی مصفصافی:
Misafsafi (kutoka Kiarabu: صفصاف; Kilatini: Salix) ni familia ya miti fulani imeayo kando ya maji mengi katika Nusudunia ya Kaskazini. Misafsafi inayojulikana sana ni Msafsafi wa Babeli (Salix babylonica) kutoka Uchina na Msafsafi Mweupe (Salix alba) kutoka Ulaya.
////////////////
به کردی بی بیک:
Bî, bîk (bi latînî: Salix) sernavê gellek cureyên daran e. Bî li derê avî û li ber çeman diçê. Biyên Kurdistanê pelçên xwe yên zirav û dirêj qasî pêçiyakê ne. Drêjiyê wê digihê 5-6 m.
///////////
به ازبکی تُل:
Tol (Salix) — toldoshlarga mansub daraxtlar va buta, chala butalar turkumi. 300 turi maʼlum. Asosan, moʻʼtadil mintaqada, Yevropa va Shimoliy Amerikadatarqalgan. Oʻrta Osiyoda 22 turi bor. Daraxtlarining xodasi yoʻgʻon, poʻsti dagʻal, barglari navbat bilan joylashgan. Baʼzilari bargi yozilguncha, boshqalari bargi yozilgandan keyin yoki bargi yozilishi bilan bir vaqtda gullaydi. Ikki yoshli novdalari kuchala chiqaradi. Gullari ikki uyli, bir jinsli, mart— aprel oylarida gullaydi. Mevasi koʻsakcha. 25—30 kunda yetiladi. Urugʻi mayda, ochiq va nam yerda tez, yaʼni 5—10 soatda unib chiqadi. 15—20 kundan keyin unish qobiliyatini yoʻqotadi. Qalamchasidan, poya (xoda)sidan, parxishdan yaxshi koʻpayadi.
///////////
به پنجابی: ولو
////////
به پشتو: وله
//////////
به کردی سورانی بی، وی:
بی یان وی (ناوی زانستی: Silax) دارێکە لە تیرەی بییەکان (Salicinées). ئەم دارە بە زستاندا گەڵاکانی دەوەرێ و بەریشی نیە. بی دارێکە بە زۆری لە پاڵی ئاودا دەڕوێ و جۆری زۆری ھەیە.
///////////
به اردو بید مجنون:
بید مجنون (انگریزی: Willow) بید کی ایک قسم جس کی شاخیں زمین کی جانب نہایت جھکی رہتی ہیں، بعض لوگ اسے بے ثمر خیال کرتے ہیں۔ اسے مجنون سےتشبیہ اس کی خمیدگی اور حالتِ افسردگی کے باعث دی گئی ہے.
////////////
به ترکی استانبولی سوگوت:
Söğüt (Salix), söğütgiller (Salicaceae) familyasından Salix cinsini oluşturan boylu ağaç veya bodur çalı halinde, çoğunluğu kışın yaprak döken, ender olarak da her dem yeşil kalan odunsu bitkiler. Söğüt ağacının kabuğundan elde edilen salisin vücutta metabolize olarak Aspirin ilacının aktif maddesi olan salisilik asit'e dönüştürülür.
//////////
به زازاکی ویاله:
Viyale (be Latinki: salix, be İngılızki: willow) jew dara ke endemika. Peli viyalan zımıstan de finiyeni emma pelani kori viyalan nêfiniyeni. Asprin viyale ra vıraziyeno. Hititıci veri İsa de dara viyale ra ilaci vıraştêne. Veri İsay seserra 5. de Yunanıstano Antik de doktor Hipokrat dara viyale ra ilac diyo u vıraşto. Viyale bena derg u seba jew viyale rıstımvıraştış aseno. Viyale şena rıstım asen kera u rıstımi cı zaf kılm zeman de beno derg u resıno hare. Viyale Ewropa, Asya u Tırkiya de ki cuwına. Dara viyale cayo awdar de cuwına u gani aw bol u xeylê bo. Meyvey cı zey kapsülo. Dergiya jew viyala normal şena hirıs, hirıs u ponc metrey bo. Dara viyale de maddey Salisini esto. Raveri serra 1828 de doktoro Fransız Henri Leroux eno madde diyo u kerdo izole. Dıma izolasyon, kimyagero İtalyanRaffaale Piria eno madde ra jew formê saf vıraşto. Skala de maddey ke dara viyale ra vecina u name cı Salisiniyo ph 2.4 (dı noxt. çehar) o. Pêro viyalan be raya dali/gıli cı şiketene u resnayene jew viyala newe (newiye) vırazeni. Teyna Salix caprea (viyala bıze) u Salix amygdaloides teberi ninan de manıni. Enê, nışêni be dali/gıli cı şiketene nıresıni. Hem (eyni) zeman de jew viyala newe vıraştene u hibridi cı kerdene zaf aseno. Mısal qıtay Ewropa ra viyala sıpiye (Salix alba) u Çin ra suka Pekini ra viyale pekine (Salix babylonica) jew terefi ilimdaran ra jew beni u viyala salxıme (Salix × sepulcralis) vıraziyena.
////////////
Willow
From Wikipedia, the free encyclopedia
For other uses, see Willow (disambiguation).
"Willow tree" redirects here. For Willow tree figurines, see Willow Tree (figurines).
"Salix" redirects here. For other uses, see Salix (disambiguation).
Willow
Salix alba Morton.jpg
Salix alba 'Vitellina-Tristis'
Morton Arboretum acc. 58-95*1
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Tribe:
Genus:
Salix
L.
Species
Willows, (persian: بید، خِلاف, Arabic: صفصاف) also called sallows, and osiers, form the genus Salix, around 400 species[2] of deciduous trees and shrubs, found primarily on moist soils in cold and temperate regions of the Northern Hemisphere. Most species are known as willow, but some narrow-leaved shrub species are called osier, and some broader-leaved species are referred to as sallow (from Old English sealh, related to the Latin word salix, willow). Some willows (particularly arctic and alpine species) are low-growing or creeping shrubs; for example, the dwarf willow (Salix herbacea) rarely exceeds 6 cm (2.4 in) in height, though it spreads widely across the ground.
Contents
  [show] 
Description[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/1d/Salix_silesiaca_a5.jpg/220px-Salix_silesiaca_a5.jpg
At the base of the petiole a pair of stipules form. These may fall in spring, or last for much of the summer or even for more than one year (marcescence).
Willows all have abundant watery bark sap, which is heavily charged with salicylic acid, soft, usually pliant, tough wood, slender branches, and large, fibrous, often stoloniferous roots. The roots are remarkable for their toughness, size, and tenacity to life, and roots readily sprout from aerial parts of the plant.
The leaves are typically elongated, but may also be round to oval, frequently with serrated edges. Most species are deciduous; semievergreen willows with coriaceous leaves are rare, e.g. Salix micans and S. australior in the eastern Mediterranean. All the buds are lateral; no absolutely terminal bud is ever formed. The buds are covered by a single scale. Usually, the bud scale is fused into a cap-like shape, but in some species it wraps around and the edges overlap.[3] The leaves are simple, feather-veined, and typically linear-lanceolate. Usually they are serrate, rounded at base, acute or acuminate. The leaf petioles are short, the stipules often very conspicuous, resembling tiny, round leaves, and sometimes remaining for half the summer. On some species, however, they are small, inconspicuous, and caducous (soon falling). In color, the leaves show a great variety of greens, ranging from yellowish to bluish.
Flowers[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/e5/Young-catkin.jpg/220px-Young-catkin.jpg
Young male catkin
Willows are dioecious, with male and female flowers appearing as catkins on separate plants; the catkins are produced early in the spring, often before the leaves.
The staminate (male) flowers are without either calyx or corolla; they consist simply of stamens, varying in number from two to 10, accompanied by a nectariferous gland and inserted on the base of a scale which is itself borne on the rachis of a drooping raceme called a catkin, or ament. This scale is square, entire, and very hairy. The anthers are rose-colored in the bud, but orange or purple after the flower opens; they are two-celled and the cells open longitudinally. The filaments are threadlike, usually pale brown, and often bald.
The pistillate (female) flowers are also without calyx or corolla, and consist of a single ovary accompanied by a small, flat nectar gland and inserted on the base of a scale which is likewise borne on the rachis of a catkin. The ovary is one-celled, the style two-lobed, and the ovules numerous.
Cultivation[edit]
Almost all willows take root very readily from cuttings or where broken branches lie on the ground. The few exceptions include the goat willow (Salix caprea) and peachleaf willow (Salix amygdaloides). One famous example of such growth from cuttings involves the poet Alexander Pope, who begged a twig from a parcel tied with twigs sent from Spain to Lady Suffolk. This twig was planted and thrived, and legend has it that all of England's weeping willows are descended from this first one.[4][5]
Willows are often planted on the borders of streams so their interlacing roots may protect the bank against the action of the water. Frequently, the roots are much larger than the stem which grows from them.
Hybrids[edit]
Willows are very cross-compatible, and numerous hybrids occur, both naturally and in cultivation. A well-known ornamentalexample is the weeping willow (Salix × sepulcralis), which is a hybrid of Peking willow (Salix babylonica) from China and white willow (Salix alba) from Europe.
The hybrid cultivar 'Boydii' has gained the Royal Horticultural Society's Award of Garden Merit.[6]
Ecological issues[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/8a/Bourgoyen_knotted_willow_and_woodpile.jpg/200px-Bourgoyen_knotted_willow_and_woodpile.jpg
Knotted willow and woodpile in the Bourgoyen-OssemeersenGhent, Belgium
Willows are used as food plants by the larvae of some Lepidoptera species, such as the mourning cloak butterfly.[7] Ants, such as wood ants, are common on willows inhabited by aphids, coming to collect aphid honeydew, as sometimes do wasps.
A small number of willow species were widely planted in Australia, notably as erosion-control measures along watercourses. They are now regarded as invasive weeds, and many catchment management authorities are removing and replacing them with native trees.[8][9]
Willow roots spread widely and are very aggressive in seeking out moisture; for this reason, they can become problematic when planted in residential areas, where the roots are notorious for clogging French drainsdrainage systemsweeping tilesseptic systemsstorm drains, and sewer systems, particularly older, tile, concrete, or ceramic pipes. Newer, PVC sewer pipes are much less leaky at the joints, and are therefore less susceptible to problems from willow roots; the same is true of water supplypiping.[10][11]
Pests and diseases[edit]
Willow species are hosts to more than a hundred aphid species, belonging to Chaitophorus and other genera,[12] forming large colonies to feed on plant juices, on the underside of leaves in particular.[13] Corythucha elegans, the willow lace bug, is a bug species in the family Tingidae found on willows in North America.
Rust, caused by fungi of genus Melampsora, is known to damage leaves of willows, covering them with orange spots.[14]
Uses[edit]
Medicine[edit]
The leaves and bark of the willow tree have been mentioned in ancient texts from AssyriaSumer and Egypt[15] as a remedy for aches and fever,[16] and in Ancient Greece the physician Hippocrates wrote about its medicinal properties in the fifth century BC. Native Americans across the Americas relied on it as a staple of their medical treatments. It provides temporary pain relief. Salicin is metabolized into salicylic acid in the human body, and is a precursor of aspirin.[17] In 1763, its medicinal properties were observed by the Reverend Edward Stone in England. He notified the Royal Society, which published his findings. The active extract of the bark, called salicin, was isolated to its crystalline form in 1828 by Henri Leroux, a French pharmacist, and Raffaele Piria, an Italian chemist, who then succeeded in separating out the compound in its pure state. In 1897, Felix Hoffmann created a synthetically altered version of salicin (in his case derived from the Spiraeaplant), which caused less digestive upset than pure salicylic acid. The new drug, formally acetylsalicylic acid, was named Aspirin by Hoffmann's employer Bayer AG. This gave rise to the hugely important class of drugs known as nonsteroidal anti-inflammatory drugs (NSAIDs).
Willow has been listed as one of the 38 substances used to prepare Bach flower remedies,[18] a kind of alternative medicine.[19]
Manufacturing[edit]
Some of humans' earliest manufactured items may have been made from willow. A fishing net made from willow dates back to 8300 BC.[20] Basic crafts, such as basketsfish traps, wattle fences and wattle and daub house walls, were often woven from osiers or withies (rod-like willow shoots, often grown in coppices). One of the forms of Welsh coracle boat traditionally uses willow in the framework. Thin or split willow rods can be woven into wicker, which also has a long history. The relatively pliable willow is less likely to split while being woven than many other woods, and can be bent around sharp corners in basketry. Willow wood is also used in the manufacture of boxesbroomscricket bats, cradle boards, chairs and other furniture, dollsflutespolessweat lodgestoys, turnery, tool handles, veneerwands and whistles. In addition, tanninfibrepaperrope and string can be produced from the wood. Willow is also used in the manufacture of double basses for backs, sides and linings, and in making splines and blocks for bass repair.
Other[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/17/Salix_cinerea_flowers-2.jpg/250px-Salix_cinerea_flowers-2.jpg
Male catkin of Salix cinerea with bee
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/01/Willow_tree_in_spring%2C_England.JPG/250px-Willow_tree_in_spring%2C_England.JPG
Willow tree in spring, England
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/dc/Willow_species_with_Honeysuckle_woodbine.JPG/250px-Willow_species_with_Honeysuckle_woodbine.JPG
Willow tree with woodbine honeysuckle
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/b3/Salis_shield_Altes_Gebau_Coire.jpg/250px-Salis_shield_Altes_Gebau_Coire.jpg
The willow tree as seen as the main part of an heraldic escutcheon over the main portal of a patrician house belonging to the Salis family in Chur, Switzerland, circa 1750
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/73/Sandworm_by_Marco_Casagrande_%40_Wenduine%2C_Belgium.jpg/250px-Sandworm_by_Marco_Casagrande_%40_Wenduine%2C_Belgium.jpg
Environmental art installation "Sandworm" in the Wenduine Dunes, Belgium, made entirely out of willow
·         Agriculture: Willows produce a modest amount of nectar from which bees can make honey, and are especially valued as a source of early pollen for bees. Poor people at one time often ate willow catkins that had been cooked to form a mash.[21]
·         Art: Willow is used to make charcoal (for drawing) and in living sculptures. Living sculptures are created from live willow rods planted in the ground and woven into shapes such as domes and tunnels. Willow stems are used to weave baskets and three-dimensional sculptures, such as animals and figures. Willow stems are also used to create garden features, such as decorative panels and obelisks.
·         Energy: Willow is grown for biomass or biofuel, in energy forestry systems, as a consequence of its high energy in-energy out ratio, large carbon mitigation potential and fast growth.[22] Large-scale projects to support willow as an energy crop are already at commercial scale in Sweden.[23]Programs in other countries are being developed through initiatives such as the Willow Biomass Project in the US, and the Energy Coppice Project in the UK.[24] Willow may also be grown to produce charcoal.
·         Environment: As a plant, willow is used for biofiltrationconstructed wetlandsecological wastewater treatment systems, hedgesland reclamationlandscapingphytoremediation, streambank stabilisation (bioengineering), slope stabilisation, soil erosion control, shelterbelt and windbreaksoil building, soil reclamation, tree bog compost toilet, and wildlife habitat.
·         Religion: Willow is one of the "Four Species" used ritually during the Jewish holiday of Sukkot. In Buddhism, a willow branch is one of the chief attributes of Kwan Yin, the bodhisattva of compassion. Christian churches in northwestern Europe and Ukraine often used willow branches in place of palms in the ceremonies on Palm Sunday.[25]
Culture[edit]
In China, some people carry willow branches with them on the day of their Tomb Sweeping or Qingming Festival. Willow branches are also put up on gates and/or front doors, which they believe help ward off the evil spirits that wander on Qingming. Legend states that on Qingming Festival, the ruler of the underworld allows the spirits of the dead to return to earth. Since their presence may not always be welcome, willow branches keep them away.[26] In traditional pictures of the Goddess of Mercy Guanyin, she is often shown seated on a rock with a willow branch in a vase of water at her side. The Goddess employs this mysterious water and the branch for putting demons to flight. Taoist witches also use a small carving made from willow wood for communicating with the spirits of the dead. The image is sent to the nether world, where the disembodied spirit is deemed to enter it, and give the desired information to surviving relatives on its return.[27] The willow is a famous subject in many East Asian nations' cultures, particularly in pen and ink paintings from China and Japan.
gisaeng (Korean geisha) named Hongrang, who lived in the middle of the Joseon Dynasty, wrote the poem "By the willow in the rain in the evening", which she gave to her parting lover (Choi Gyeong-chang).[28] Hongrang wrote:
"...I will be the willow on your bedside."
In Japanese tradition, the willow is associated with ghosts. It is popularly supposed that a ghost will appear where a willow grows. Willow trees are also quite prevalent in folklore and myths.[29][30]
In English folklore, a willow tree is believed to be quite sinister, capable of uprooting itself and stalking travellers. The Viminal Hill, one of the Seven Hills Of Rome, derives its name from the Latin word for osier, viminia (pl.).
·         Hans Christian Andersen wrote a story called "Under the Willow Tree" (1853) in which children ask questions of a tree they call "willow-father", paired with another entity called "elder-mother".[31]
·         Old Man Willow in J. R. R. Tolkien's legendarium, appearing in The Lord of the Rings.
·         "Green Willow" is a Japanese ghost story in which a young samurai falls in love with a woman called Green Willow who has a close spiritual connection with a willow tree.[32] "The Willow Wife" is another, not dissimilar tale.[33] "Wisdom of the Willow Tree" is an Osage Nation story in which a young man seeks answers from a willow tree, addressing the tree in conversation as 'Grandfather'.[34]
·         In "The Secret of Salix Babylonicus," set in the Babylonian exile, the willow is portrayed benignly as a symbol of sympathy in grief and perseverance in suffering, an upright character who shows solidarity with the exiles and comes to express the spirit of the psalms.
·         The "Whomping Willow" is a feature of the grounds of Hogwarts School for Witchcraft and Wizardry in the Harry Potterstories.
In Central Europe a "hollow willow" is a common figure of speech, alluding to a person one can confide secrets in. The metaphor was used e.g. in the poem Král Lávra (King Lear) by Czech poet Karel Havlíček Borovský (1854).
Selected species[edit]
Main article: List of Salix species
The genus Salix is made up of around 400 species[2] of deciduous trees and shrubs:
·         Salix acutifolia Willd. – long-leaved violet willow
·         Salix alaxensis (Andersson) Coville
·         Salix alba L. – white willow
·         Salix amygdaloides Andersson – peachleaf willow
·         Salix arbuscula L.
·         Salix arbusculoides – littletree willow
·         Salix arctica Pall. – Arctic willow
·         Salix arizonica Dorn
·         Salix atrocinerea Brot. – grey willow
·         Salix aurita L. – eared willow
·         Salix babylonica L. – Babylon willow, Peking willow or weeping willow
·         Salix bakko
·         Salix barclayi Andersson
·         Salix barrattiana – Barratt's willow
·         Salix bebbiana Sarg. – beaked willow, long-beaked willow, and Bebb's willow
·         Salix bicolor
·         Salix bonplandiana Kunth – Bonpland willow
·         Salix boothii Dorn – Booth's willow
·         Salix brachycarpa Nutt.
·         Salix breweri Bebb – Brewer's willow
·         Salix canariensis Chr. Sm.
·         Salix candida Flüggé ex Willd. – sageleaf willow
·         Salix caprea L. – goat willow, or pussy willow
·         Salix caroliniana Michx. – coastal plain willow
·         Salix chaenomeloides Kimura
·         Salix cinerea L. – grey willow
·         Salix cordata Michx. – sand dune willow, furry willow, or heartleaf willow
·         Salix delnortensis C.K.Schneid. – Del Norte willow
·         Salix discolor Muhl. – American willow
·         Salix drummondiana Barratt ex Hook. – Drummond's willow
·         Salix eastwoodiae Cockerell ex A.Heller – Eastwood's willow, mountain willow, or Sierra willow
·         Salix eleagnos Scop. - olive willow
·         Salix eriocarpa
·         Salix exigua Nutt. – sandbar willow, narrowleaf willow, or coyote willow
·         Salix floridana
·         Salix fragilis L. – crack willow
·         Salix fuscescens - Alaska bog willow
·         Salix futura
·         Salix geyeriana Andersson – Geyer's willow
·         Salix gilgiana Seemen
·         Salix glauca L.
·         Salix glaucosericea
·         Salix gooddingii C. R. Ball – Goodding's willow, or Goodding's black willow
·         Salix gracilistyla Miq.
·         Salix hastata L.
·         Salix herbacea L. – dwarf willow, least willow or snowbed willow
·         Salix hookeriana Barratt ex Hook. – dune willow, coastal willow, or Hooker's willow
·         Salix hultenii
·         Salix humboldtiana Willd.
·         Salix integra Thunb.
·         Salix interior
·         Salix japonica Thunb.
·         Salix jepsonii C.K.Schneid. – Jepson's willow
·         Salix jessoensis Seemen
·         Salix koriyanagi Kimura ex Goerz
·         Salix kusanoi
·         Salix laevigata Bebb – red willow or polished willow
·         Salix lanata L. – woolly willow
·         Salix lapponum L. - downy willow
·         Salix lasiolepis Benth. – arroyo willow
·         Salix lemmonii Bebb – Lemmon's willow
·         Salix libani – Lebanese willow
·         Salix ligulifolia C.R.Ball – strapleaf willow
·         Salix lucida Muhl. – shining willow, Pacific willow, or whiplash willow
·         Salix lutea Nutt. – yellow willow
·         Salix magnifica Hemsl.
·         Salix matsudana Koidz. – Chinese willow or twisted willow, variant Corkscrew
·         Salix melanopsis Nutt. – dusky willow
·         Salix miyabeana Seemen
·         Salix monticola
·         Salix mucronata - Cape silver willow
·         Salix microphylla Schltdl. & Cham.
·         Salix myrsinifolia Salisb.
·         Salix myrtillifolia
·         Salix myrtilloides L. – swamp willow
·         Salix nakamurana
·         Salix nigra Marshall – black willow
·         Salix orestera C.K.Schneid. – Sierra willow or gray-leafed Sierra willow
·         Salix paradoxa Kunth
·         Salix pentandra L. – bay willow
·         Salix phylicifolia L.
·         Salix planifolia Pursh. – diamondleaf willow or tea-leafed willow
·         Salix polaris Wahlenb. – polar willow

·         Salix prolixa Andersson – MacKenzie's willow
·         Salix pulchra
·         Salix purpurea L. – purple willow or purple osier
·         Salix reinii
·         Salix reticulata L. – net-veined willow
·         Salix retusa
·         Salix richardsonii
·         Salix rorida Lacksch.
·         Salix rupifraga
·         Salix schwerinii E. L. Wolf
·         Salix scouleriana Barratt ex Hook. – Scouler's willow
·         Salix sepulcralis group – hybrid willows
·         Salix sericea Marshall – silky willow
·         Salix serissaefolia
·         Salix serissima (L. H. Bailey) Fernald — autumn willow or fall willow
·         Salix serpyllifolia
·         Salix sessilifolia Nutt. – northwest sandbar willow
·         Salix shiraii
·         Salix sieboldiana
·         Salix sitchensis C. A. Sanson ex Bong. – Sitka willow
·         Salix subfragilis
·         Salix subopposita Miq.
·         Salix taraikensis
·         Salix tarraconensis
·         Salix taxifolia Kunth – yew-leaf willow
·         Salix tetrasperma Roxb. – Indian willow
·         Salix triandra L. – almond willow or almond-leaved willow
·         Salix udensis Trautv. & C. A. Mey.
·         Salix viminalis L. – common osier
·         Salix vulpina Andersson
·         Salix yezoalpina Koidz.
·         Salix yoshinoi
See also[edit]
·         iconTrees portal
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png
Wikimedia Commons has media related to Salix.

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/df/Wikispecies-logo.svg/34px-Wikispecies-logo.svg.png
Wikispecies has information related to: Salix
·         Aravah, the Hebrew name of the willow, for its ritual use during the Jewish Feast of Tabernacles;
·         Rhabdophaga rosaria, a willow gall;
·         Willow Biomass Project;
·         Willow water, using the biological rooting hormones indolebutyric acid and salicylic acid from willow branches to stimulate root growth in new cuttings;
·         Sail ogham letter meaning willow.
References[edit]
1.   Jump up^ "Genus Salix (willows)". Taxonomy. UniProt. Retrieved 2010-02-04.
2.   Jump up to:a b c Mabberley, D.J. 1997. The Plant Book, Cambridge University Press #2: Cambridge.
3.   Jump up^ George W. Argus. The Genus Salix (Salicaceae) in the Southeastern United States. Systematic Botany Monographs. 9JSTOR 25027618.
4.   Jump up^ Leland, John (2005) Aliens in the Backyard: Plant and Animal Imports into America, p. 70. Univ of South Carolina Press. At Google Books. Retrieved 11 August 2013.
6.   Jump up^ "RHS Plant Selector - Salix 'Boydii'". Retrieved 2 June 2013.
7.   Jump up^ "Mourning Cloak". Study of Northern Virginia Ecology. Fairfax County Public Schools.
8.   Jump up^ Albury/Wodonga Willow Management Working Group (December 1998). "Willows along watercourses: managing, removing and replacing". Department of Primary Industries, State Government of Victoria.
10.              Jump up^ Salix spp. UFL/eduWeeping Willow Fact Sheet ST-576, Edward F. Gilman and Dennis G. Watson, United States Forest Service
11.              Jump up^ "Rooting Around: Tree Roots", Dave Hanson, Yard & Garden Line News Volume 5 Number 15, University of MinnesotaExtension, October 1, 2003
12.              Jump up^ Blackman, R. L.; Eastop, V. F. (1994). Aphids on the World's Trees. CABI. ISBN 9780851988771.
13.              Jump up^ David V. Alford (2012). Pests of Ornamental Trees, Shrubs and Flowers. p. 78.
14.              Jump up^ Kenaley, Shawn C.; et al. (2010). "Leaf Rust" (PDF).
15.              Jump up^ James Breasted (English translation). "The Edwin Smith Papyrus". Retrieved 2007-06-09.
17.              Jump up^ W. Hale White. "Materia Medica Pharmacy, Pharmacology and Therapeutics". Retrieved 2011-04-02.
18.              Jump up^ D. S. Vohra (1 June 2004). Bach Flower Remedies: A Comprehensive Study. B. Jain Publishers. p. 3. ISBN 978-81-7021-271-3. Retrieved 2 September 2013.
19.              Jump up^ "Flower remedies"Cancer Research UK. Retrieved September 2013. Check date values in: |access-date= (help)
20.              Jump up^ The palaeoenvironment of the Antrea Net Find The Department of Geography, University of Helsinki
21.              Jump up^ Hageneder, Fred (2001). The Heritage of Trees. Edinburgh : Floris. ISBN 0-86315-359-3. p.172
22.              Jump up^ Aylott, Matthew J.; Casella, E; Tubby, I; Street, NR; Smith, P; Taylor, G (2008). "Yield and spatial supply of bioenergy poplar and willow short-rotation coppice in the UK" (PDF). New Phytologist. 178 (2): 358–370. doi:10.1111/j.1469-8137.2008.02396.xPMID 18331429. Retrieved 2008-10-22.
23.              Jump up^ Mola-Yudego, Blas; Aronsson, Pär. (2008). "Yield models for commercial willow biomass plantations in Sweden" (PDF). Biomass and Bioenergy. 32 (9): 829–837. doi:10.1016/j.biombioe.2008.01.002. Retrieved 2009-11-20.
24.              Jump up^ "Forestresearch.gov.uk". Forestresearch.gov.uk. Retrieved 2011-12-18.
25.              Jump up^ "ChurchYear.net". ChurchYear.net. Retrieved 2011-12-18.
26.              Jump up^ Doolittle, Justus (2002) [1876]. Social Life of the Chinese. Routledge. ISBN 978-0-7103-0753-8.
27.              Jump up^ Doré S.J., Henry; Kennelly, S.J. (Translator), M. (1914). Researches into Chinese Superstitions. Tusewei Press, Shanghai. Vol I p. 2
28.              Jump up^ "The Forest of Willows in Our Minds". Arirang TV. August 20, 2007. Retrieved September 10, 2007. Check date values in: |date= (help)
30.              Jump up^ "Mythology and Folklore of the Willow".
31.              Jump up^ "Under The Willow Tree". Hca.gilead.org.il. 2007-12-13. Retrieved 2011-12-18.
32.              Jump up^ "Green Willow". Spiritoftrees.org. Retrieved 2011-12-18.
33.              Jump up^ The Willow Wife Archived May 18, 2008, at the Wayback Machine.
34.              Jump up^ "Wisdom of the Willow Tree". Tweedsblues.net. Archived from the original on September 29, 2011. Retrieved 2011-12-18.
Bibliography[edit]
·         Keeler, Harriet L. (1990). Our Native Trees and How to Identify Them. New York: Charles Scriber's Sons. Pages 393–395. ISBN 0-87338-838-0.
·         Newsholme, C. (1992). Willows: The Genus SalixISBN 0-88192-565-9
·         Warren-Wren, S.C. (1992). The Complete Book of WillowsISBN 0-498-01262-X
·         Sviatlana Trybush, Šárka Jahodová, William Macalpine and Angela Karp. (2008). A genetic study of a Salix germplasm resource reveals new insights into relationships among subgenera, sections and species BioEnergy Research. 1(1):67 – 79.
External links[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/06/Wiktionary-logo-v2.svg/40px-Wiktionary-logo-v2.svg.png
Look up withy or osier in Wiktionary, the free dictionary.

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/06/Wiktionary-logo-v2.svg/40px-Wiktionary-logo-v2.svg.png
Look up willowsallowwithy, or osier in Wiktionary, the free dictionary.
·         1911 Encyclopaedia Britannica
·         Wikisource-logo.svg "Willow". The New Student's Reference Work. 1914.
[show]
·         v
·         t
·         e
[show]
·         v
·         t
·         e

[show]
·         v
·         t
·         e
·         EoL32667
·         GBIF3039576
·         Tropicos40028804
·         ITIS22476
·         NCBI40685
·         Fossilworks54580
·         WoRMS264935
·         IPNI36055-1
·         GRIN10657
·         FNA129059
·         FOC129059
·         PLANTSSALIX
·         AFPD: 194572

·         GND4130413-5
·         NDL00574233
·         Medicinal plants
·         Salix
·         Dioecious plants
·         Non-timber forest products
&&&&&&
خِلاف البلخی
بفارسی بیدمشک نامند و در شام شاه بید و در روم بهرامج
ماهیت آن
درخت آن شبیه بدرخت بید ساده و از ان کوچکتر و برک آن از ان نازکتر و عریضتر و در طول کمتر و کل این قبل از برآمدن برک بهم می رسد بقدر انکشتی و بلوطی و بعضی شبیه بدست کربه و بران زغبهای بلند و بر سر آن دانهای ریزه و زرد با اندک سرخی و بعضی مائل باندک سیاهی و سفیدی و بسیار خوشبوی و هرچند زغبهای آن زیاده و زردی آن غالب باشد خوشبوتر می باشد
طبیعت آن
جالینوس سرد و تر دانسته و جمعی در اول کرم و مائل بخشکی و قول جالینوس اصح است
افعال و خواص آن
ملطف و مفتح سدۀ خفیف دماغی و مقوی دل و دماغ و مسکن صداع که از بخار و مواد حاره باشد و ملین طبع و عرق آن در جمیع افعال قویتر از عرق بید و کلاب و مقوی دل و دماغ و ملین طبع و معین قوت باه محرورین و مقوی احشا و چوب و برک آن در افعال و خواص و مصلح و قدر شربت مانند بید ساده است و نطول آن محلل نفخ در هر عضو که باشد و بوئیدن کل آن و یا عرق آن مقوی دماغ و محلل بادهای غلیظ و غرغره بعصارۀ برک آن جهت اخراج زلوی در حلق مانده و بدستور غرغره بطبیخ برک آن و روغن شکوفۀ آن سرد و تر و مجفف و مسکن درد سر حار و مانع صعود بخارات و خوردن آن مانع غلیان خون بسیار کرم و بدل آن روغن کل و طریق عمل دهن آن مثل روغن بنفشه است و چون با مغز بادام مقشر پرورده نمایند مانند بنفشه و از ان روغن بکیرند الطف و بدل عرق آن نیلوفر است یا بید ساده
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
/////////////
خلاف بلخی . [ خ ِ / خ َ ف ِ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بیدمشک . بهرامج ، رَنَف . بهرامه . بهرامج البر. (یادداشت بخط مولف ) : بفارسی بید مشک گویند و در شام شاه بید، گلش قبل از برگ بهم میرسد بقدر بلوطی و ملون بزردی و اندکی سرخی و سیاهی و سفیدی و بسیار خوشبو و جالینوس سرد و تر دانسته و جمعی دیگر در اول گرم و مایل بخشکی بیان نموده اند. محلل و ملطف و مفتح سده خفیفه  دماغی ، مقوی دل ، دماغ و مسکن صداع که از بخار و مواد حاره باشد و ملین طبع و عرق او در جمیع افعال قوی تر از عرق بید و گلاب و ملین طبع و مقوی دل و معین باه و مقوی احشاست و چوب و برگ او در خواص و مصلح و قدرت شربت مثل بید است و روغن بیدمشک و شکوفه  بید سرد و مخفف و مسکن دردسر حار ومانع صعود بخارات و خوردن او مانع غلیان خون بسیار گرم و بدلش روغن گل و طریق عمل او مثل روغن بنفشه است و چون با مغز بادام بطریق بنفشه و بادام گیرند الطف است بدل عرق او عرق نیلوفر. (تحفه  حکیم مومن ).
//////////////
بهرامج‌
زیق گویند و ضومران نیز خوانند و عطفل هم گویند و گل بید بلخی خوانند بپارسی بیدمشک خوانند و به تبریزی کله‌موش و بکرمانی کربکو طبیعت آن معتدل است نطول کردن محلل نفخ بود از هر عضوی که باشد و بوئیدن آن محلل ریاح غلیظ بود از سر و شکم براند و محرور را نافع بود و درد سر که از بخار مره صفرا بود ساکن گرداند و اگر با کنجد بپرورند مانند بادام در بنفشه و روغن از وی بگیرند روغنی خوش بود و اگر بعوض کنجد بادام کنند لطیف‌تر بود و در صفت ادهان منفعت وی گفته شود
______________________________
لاتین‌SALIX SYGOSTOMON فرانسه‌SAULE EGYPTIEN انگلیسی‌EGYPTION WILLOW
//////////////
بید مشک، خلاف البلخی، بهرامج: Salix aegyptica
به فارسی بیدمشک و در شام شاه بید و در روم بهرامج نامند؛ درخت آن شبیه به درخت بید ساده و از آن کوچک‌تر و برگ آن از آن نازک‌تر و عریض‌تر و در طول کم‌تر و گل این قبل از بر آمدن برگ به هم می‌رسد.
جالینوس سرد و تر دانسته و جمع در اول گرم و مائل به خشکی و قول جالینوس اصح است، روغن شکوفه آن سرد و تر است.
خواص آن لطیف کننده و باز کننده گرفتگی های مجاری خفیف دماغی و مقوی دل و دماغ و مسکن سردردهائی که از بخار و مواد گرم حاصل شده باشد ذکر کرده اند و نیز ملین طبع است. عرق آن در تمام فعل و انفعالات از عرق بید و گلاب قوی تر و احشاء را تقویت می کند. چوب برگ آن مانند بید مورد مصرف دارد. محلول آن حل کننده نفخ و بوئیدن گل و یا عرق آن مقوی دماغ و غرغره عصاره برگ بید مشک اخلاط اضافی دهان را از بین می برد. روغن شکوفه آن سرد تر و خشک کننده و مسکن درد سر گرم و خوردن آن فشار خون را پائین می آورد
افعال و خواص دیگر آن:  ملطف[1] و مفتح سده خفیف دماغی و مقوی دل و دماغ و مسکن صداع که از بخار و مواد حاره باشد و ملین طبع و عرق آن در جمیع افعال قویتر از عرق بید و گلاب و مقوی دل و دماغ و ملین طبع و معین قوت باه[2] محرورین و مقوی احشاء و چوب و برگ آن در افعال و خواص و مصلح و قدر شربت مانند بید ساده است و نطول[3] آن محلل نفخ در هر عضو که باشد و بوییدن گل آن و یا عرق آن مقوی دماغ و محلل بادهای غلیظه و غرغره به عصاره برگ آن جهت اخراج زلوی در حلق مانده نافع است.

[1]رقیق کننده
[2]شهوت
[3]آب جوشانیده به داروها که بر عضو ریخته شود
منبع
مخزن الادویه، تألیف مرحوم سید محمد حسین عقیلی علوی خراسانی شیرازی
///////////
بیدمِشک (در متون طب سنتی خِلاف بلخی، بهرامج) به گروهی از درخت یا درختچه‌های زینتی از سرده بید گفته می شود که سنبله‌های آن (که پرمانند و دارای اسانس معطری هستند) در آغاز فصل بهار به عمل می آید. سالیکس کاپری (نام علمی: salix aegyptiaca)، یکی از انواع آن است که دارای گل‌های زردکمرنگ دم‌گربه‌ای می‌باشد. ارتفاع درخت به ۹ متر می‌رسد.[۱]
اسانسی از این گیاه گرفته می‌شود بنام عرق بیدمشک. هم برای معطر کردن شربت و هم در طب سنتی دارای خواص درمانی بالا می‌باشد. شاخه های بیدمشک همچنین برای تزیین سفره هفت سین استفاده می شود.

محتویات  [نمایش]
خواص دارویی در طب سنتی[ویرایش]
طبیعت آن سرد و تر است. مقوی قوای دماغی و قلب، مفرح روح، ملین مزاج، سردردهای گرم مزاج را نیز تسکین می‌دهد. حکیم بوعلی سینا: بیدمشک (بهرامج) از نباتات خوشبواست. خاصیت: مالیدن آب و افشره‌اش ورم‌ها را فرونشاند. سر: شکوفه بیدمشک و بو کردن برگ آن بادهای متراکم سر را علاجند. اندامان دفعی: شکم را روان کند.[۲]

جستارهای وابسته[ویرایش]
فهرست درختان ایران
پانویس[ویرایش]
پرش به بالا گیاهان و باغچه‌ها، ص ۸۹
پرش به بالا قانون جلد 2 .شیخ الرئیس ابوعلی سینا .ترجمه عبدالرحمن شرفکندی(هه ژار) .انتشارات سروش
منابع[ویرایش]
بری، سوزان و برادلی، استیو. گیاهان و باغچه‌ها. ترجمه فرزاد، محمدعلی. چاپ اول. تهران: کارنگ، ۱۳۸۵. ISBN 964-6730-74-4.
سایت اینترنتی دانشگاه پیام نور ارومیه
نوشتاری از بهمن فصیحی، برگرفته از وب‌گاه مغان ارس (برداشت آزاد با ذکر منبع)
ویکی
////////
Pussy willow
From Wikipedia, the free encyclopedia
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/9/99/Question_book-new.svg/50px-Question_book-new.svg.png
This article needs additional citations for verification. Please help improve this article by adding citations to reliable sources. Unsourced material may be challenged and removed. (December 2010) (Learn how and when to remove this template message)
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/19/Salix_caprea_02.jpg/220px-Salix_caprea_02.jpg
Two flowering male catkins from a goat willow tree (Salix caprea).
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/ef/PussyWillow.JPG/220px-PussyWillow.JPG
Pussy willow used as Lunar New Year decoration.
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/fd/Osterpostkarte.JPG/220px-Osterpostkarte.JPG
Easter postcard (Germany)
Pussy willow ( Persian: خِلاف بلخی، بهرامج , Arabic: صفصاف مصري، آسيوي )is a name given to many of the smaller species of the genus Salix (willows and sallows) when their furry catkins are young in early spring. These species include (among many others):
·         Goat willow or goat sallow (Salix caprea), a small tree native to northern Europeand northwest Asia.
·         Grey willow or grey sallow (Salix cinerea), a small tree native to northern Europe
·         American pussy willow (Salix discolor), native to northern North America.
Before the male catkins of these species come into full flower they are covered in fine, greyish fur, leading to a fancied likeness to tiny cats, also known as “pussies”. The catkins appear long before the leaves, and are one of the earliest signs of spring. At other times of year trees of most of these species are usually known by their ordinary names.
Cultural traditions[edit]
The many buds of the pussy willow make it a favourite flower for Chinese New Year(Lunar New Year). The fluffy white blossoms of the pussy willow resemble silk, and they soon give forth young shoots the color of green jade. In Chinese tradition, this represents the coming of prosperity.[1] Towards the Lunar New Year period in spring, stalks of the plant may be bought from wet market vendors or supermarkets.
Once unbundled within one's residence, the stalks are frequently decorated with gold and red ornaments - ornaments with colours and text that signify prosperity and happiness. Felt pieces of red, pink and yellow are also a common decoration in Southeast Asia.
Xie Daoyun's comparison of snow and willow catkins is a famous line of poetry and is used to refer to precocious young female poets.[citation needed]
The flowering shoots of pussy willow are used both in Europe and America for spring religious decoration on Palm Sunday, as a replacement for palm branches, which do not grow that far north.
Ukrainian and Russian OrthodoxRuthenianPolishCzechSlovakBavarian and Austrian Roman CatholicsFinnish and Baltic Lutherans and Orthodox and various other Eastern European peoples carry pussy willows on Palm Sunday instead of palm branches. This custom has continued to this day among Ukrainian Orthodox Church, Romanian Orthodox, Russian Orthodox, Ruthenian Catholic, Ukrainian CatholicKashubian Catholic and Polish Catholic emigrees to North America. Sometimes, on Palm Sunday they will bless both palms and pussywillows in church. The branches will often be preserved throughout the year in the family's icon corner.
Pussy willow also plays a predominant role in Polish Dyngus Day (Easter Monday) observances, continued also among Polish-Americans, especially in the Buffalo, New York area.
In popular fiction[edit]
In the book The Best Christmas Pageant Ever by Barbara Robinson the character Imogene Herdman argues with a girl named Alice over which of them will play the Virgin Mary in their school's upcoming Christmas Pageant. Imogene threatens to stick a pussy willow down Alice's ear where no one would be able to reach it. She said "And it'll sit there and grow and grow and grow. So for the rest of your life, there'll be a pussy willow bush growing out of your ear." [2]
In the film Serial Mom, pussy willows play a prominent role in a key part of the film, as the titular character, Beverly Sutphin, begins leaving clues to her identity for neighbour Dottie Hinkle.
Notes[edit]
[show]
·         v
·         t
·         e
·         Easter traditions
·         Plant common names
·         Salix
///////////
همچنین:
Pussy willow
From Wikipedia, the free encyclopedia

This article needs additional citations for verification. Please help improve this article by adding citations to reliable sources. Unsourced material may be challenged and removed. (December 2010) (Learn how and when to remove this template message)

Two flowering male catkins from a goat willow tree (Salix caprea).

Pussy willow used as Lunar New Year decoration.

Easter postcard (Germany)
Pussy willow ( Persian: خِلاف بلخی، بهرامج , Arabic: صفصاف مصري، آسيوي )is a name given to many of the smaller species of the genus Salix (willows and sallows) when their furry catkins are young in early spring. These species include (among many others):
Goat willow or goat sallow (Salix caprea), a small tree native to northern Europe and northwest Asia.
Grey willow or grey sallow (Salix cinerea), a small tree native to northern Europe
American pussy willow (Salix discolor), native to northern North America.
Before the male catkins of these species come into full flower they are covered in fine, greyish fur, leading to a fancied likeness to tiny cats, also known as “pussies”. The catkins appear long before the leaves, and are one of the earliest signs of spring. At other times of year trees of most of these species are usually known by their ordinary names.
Cultural traditions[edit]
The many buds of the pussy willow make it a favourite flower for Chinese New Year (Lunar New Year). The fluffy white blossoms of the pussy willow resemble silk, and they soon give forth young shoots the color of green jade. In Chinese tradition, this represents the coming of prosperity.[1] Towards the Lunar New Year period in spring, stalks of the plant may be bought from wet market vendors or supermarkets.
Once unbundled within one's residence, the stalks are frequently decorated with gold and red ornaments - ornaments with colours and text that signify prosperity and happiness. Felt pieces of red, pink and yellow are also a common decoration in Southeast Asia.
Xie Daoyun's comparison of snow and willow catkins is a famous line of poetry and is used to refer to precocious young female poets.[citation needed]
The flowering shoots of pussy willow are used both in Europe and America for spring religious decoration on Palm Sunday, as a replacement for palm branches, which do not grow that far north.
Ukrainian and Russian Orthodox, Ruthenian, Polish, Czech, Slovak, Bavarian and Austrian Roman Catholics, Finnish and Baltic Lutherans and Orthodox and various other Eastern European peoples carry pussy willows on Palm Sunday instead of palm branches. This custom has continued to this day among Ukrainian Orthodox Church, Romanian Orthodox, Russian Orthodox, Ruthenian Catholic, Ukrainian Catholic, Kashubian Catholic and Polish Catholic emigrees to North America. Sometimes, on Palm Sunday they will bless both palms and pussywillows in church. The branches will often be preserved throughout the year in the family's icon corner.
Pussy willow also plays a predominant role in Polish Dyngus Day (Easter Monday) observances, continued also among Polish-Americans, especially in the Buffalo, New York area.
In popular fiction[edit]
In the book The Best Christmas Pageant Ever by Barbara Robinson the character Imogene Herdman argues with a girl named Alice over which of them will play the Virgin Mary in their school's upcoming Christmas Pageant. Imogene threatens to stick a pussy willow down Alice's ear where no one would be able to reach it. She said "And it'll sit there and grow and grow and grow. So for the rest of your life, there'll be a pussy willow bush growing out of your ear." [2]
In the film Serial Mom, pussy willows play a prominent role in a key part of the film, as the titular character, Beverly Sutphin, begins leaving clues to her identity for neighbour Dottie Hinkle.
Notes[edit]
Jump up ^ http://www.chineseparade.com/pdf/fruits_flowers_brochure.pdf
Jump up ^ ISBN 9780060250447
[show] v t e
Easter
Categories: Easter traditionsPlant common namesSalix
//////////
به آذری: میسیر سویودی
///////////
Salix aegyptiaca
Symbol question.svg

Salix aegyptiaca
Salix aegyptiaca - Botanischer Garten München-Nymphenburg - DSC07716.JPG
United :
(Without range):
(Without range):
order :
family :
genre :
S. aegyptiaca
L.
Salix aegyptiaca, is a species of willow belonging to the family of the Salicaceae . It is native to Southwest Asia .
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a7/Salix_aegyptiaca_-_Botanischer_Garten_M%C3%BCnchen-Nymphenburg_-_DSC07715.JPG/220px-Salix_aegyptiaca_-_Botanischer_Garten_M%C3%BCnchen-Nymphenburg_-_DSC07715.JPG
Leaf Detail
Index
·         1Description
·         2Distribution
·         3Taxonomy
·         4See also
·         5References
·         6Bibliography
·         7External links
Description [ edit ]
It is a shrub or tree that reaches a size of 2.5-10 m. The stipules reniform or semicordadas, petiole 4-12 mm, deciduous leaves obovate to elliptic-lanceolate, 5-15 x 3-6 cm, about half as wide as long, with appressed hairs on the undersides gray, glabrescent To puberulae the beam. With numerous catkins we close together, densely villous, early. The female fit of 4-6 x 1-1.5 cm. The fruit is a 7-9 mm capsule. 
Distribution [ edit ]
It is in Turkey in Anatolia (provinces of Bitlis , Hakkiari ), suresteste of Transcaucasia ( Zangezur , Karabakh ), northern Iran , is grown in Egypt , Iraq , Afghanistan and Pakistan .
Taxonomy [ edit ]
Salix aegyptiaca was described by Linnaeus and published in Centuria I. Plantarum ... 1: 33, 1755. 
Salix: generic name Latin for willow , its branches and wood. 
aegyptiaca: epithet geographic location referred to in Egypt .
·         Salix phlomoides M.Bieb. 
See also [ edit ]
·         Annex: Chronology of botany
·         History of Botany
·         Characteristics of salicaceae
References [ edit ]
2.    "Salix aegyptiaca ' . Tropicos.org. Missouri Botanical Garden . Retrieved December 22, 2013.
·         Cent. Pl. I :: 33. 1755 (Amoen, Acad. 4: 295, 1759)
·         "Salix aegyptiaca ' . Germplasm Resources Information Network (GRIN) online database.
References [ edit ]
1.  Nasir, E. & SI Ali (eds). 1980-2005. Fl. Pakistan Univ. Of Karachi, Karachi.
External links [ edit ]
·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/df/Wikispecies-logo.svg/15px-Wikispecies-logo.svg.png Wikispecies has an article on Salix aegyptiaca .
·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/15px-Commons-logo.svg.png Wikimedia Commons has media Salix aegyptiaca .
·         Salix
·         Flora of the Caucasus
·         Flora of Western Asia
·         Plants described in 1755
Plants described by Linnaeus