۱۳۹۶ مهر ۸, شنبه

مداخل مخزن الادویه (شست و یکم) 6

قطا
بفتح قاف و طا و الف جمع آن قطاه و قطوات نیز آمده و قطیات نیز و وجه تسمیۀ آن بقطات بجهت حکایت از صوت آنست یعنی در تصویت آن قطاقطا ظاهر می کردد و بفارسی سنک خوار و بترکی باقربقره و برومی فاسا و بیونانی رمیناموز و بهندی لوا نامند و نواب علوی خان مرحوم نوشته اند توهم نموده کسی که آن را سنک اشکنک دانسته و صاحب اختیارات بدیعی کفته که بفارسی اسفرود نامند
ماهیت آن
مرغی است و دو نوع است کبیر و صغیر و کبیر آن جبلی بقدر کبوتر و مخطط بالوان مختلفه و زردی بر ان غالب و صغیر آن بری و بجثۀ کنجشک بزرکی و مرقش با زردی و بر سر آن تاجی و در صحراهای کم آب و سنکستانها می باشد
طبیعت آن
در آخر دوم کرم و در سوم خشک و شیخ الرئیس نوشته ضعیف الحراره قوی الیبس است
افعال و خواص آن

اعضاء الراس و العصب و الغذاء مفتح سدد و مقوی معده و کبد مرطوبین و جهت فالج و برودت اعصاب و احشا و استسقا و قولنج بلغمی و تحلیل ریاح و تحریک باه نافع المضار دیرهضم و مولد سودا مصلح آن کذاشتن آنست بعد از ذبح دو روز در سرما و در کرما اقلا یک شب مانند طیور سرخ کوشت صلب دیکر پس مهرا پختن و با سرکه و روغن و ادویۀ طیبه الرائحه خوردن و سنکدان آن مولد سنک کرده و اکتحال خون کرماکرم آن جهت رفع بیاض و شب کوری و طلای استخوان سوخته آنکه در روغن زیتون بسیار جوشانیده باشند جهت رفع سعفه یعنی کچلی و داء الثعلب و رویانیدن موی در ان نافع است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
////////////
قطا. [ ق َ ] (ع اِ) مرغی است که به فارسی آن را سنگخوار گویند، و گویند که آواز کردن قطا، در بیابان مسافران را دلیل باشد بر اینکه در اینجا آب است . (آنندراج ). || ج ِ قَطاة. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قطاة شود. در مثل گویند: لیس قطاً مثل قُطَی ة؛ یعنی نیستند بزرگان مانند خردان . و نیز گویند: هو اهدی من القطا،و نیز گویند: هو اصدق من القطا. ذهبوا فی الارض بقطا؛ یعنی پراکنده شدند. (اقرب الموارد). || بیماریی است گوسفندان را. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
|| باقریقره . [ ق ِ ق َ رَ ] (ترکی ، اِ) اسم ترکی قطاة است . باقری قرا. (فهرست مخزن الادویه ).
باقرقره . [ ق ِ ق َ رَ / رِ ] (اِ) باقری قره . مرغی است حلال گوشت و ازجمله ،  طیور وحشی میباشد. همان خروس کولی است یا تترا ۞ . (یادداشت مو، لف ). قطاة. باقری قره . سیه سینه . سبری . رجوع به باقری قره شود.
//////////////
قس قطا در عربی:
قطا [4] (الاسم العلمي: Pterocles) ، هو جنس من الطيور ينتمي إلى قطويات (فصيلة: Cuculidae) .
الانواع[عدل]
انظر أيضا[عدل]
مراجع[عدل]
1.      ^ تعدى إلى الأعلى ل:أ ب ت ث ج مذكور في : نظام معلومات تصنيفية متكاملة — وصلة : ITIS TSN — تاريخ الاطلاع: 19 سبتمبر 2013 العنوان : Integrated Taxonomic Information System — تاريخ النشر:  2011
2.      ^ تعدى إلى الأعلى ل:أ ب ت ث ج مذكور في : IOC World Bird List, Version 6.3 وصلة : ITIS TSN — العنوان : IOC World Bird List. Version 6.3 — https://dx.doi.org/10.14344/IOC.ML.6.3
3.      ^   تعديل قيمة خاصية معرف موسوعة الحياة (P830) في ويكي بيانات"معرف Pterocles في موسوعة الحياة". eol.org. اطلع عليه بتاريخ 4 يونيو 2017.
Pinicola enucleator.jpg

هذه بذرة مقالة عن طائر أو متعلقة بالطيور بحاجة للتوسيع. شارك في تحريرها.
مشاريع شقيقة

في كومنز صور وملفات عن: قطا
مشاريع شقيقة

توجد في ويكي أنواع معلومات أكثر حول:Pterocles
  • Fossilworks ID39351 





/////////////
قس باقریقره در آذری:
Bağrıqara
Vikipediya, açıq ensiklopediya
?Bağrıqara
Aləmi:
Yarımaləm:
Bölmə:
Yarımbölmə:
Tip:
Yarımtip:
Sinif:
Yarımsinif:
Dəstə:
Fəsilə:
Cins:
Bağrıqara
Elmi adı
Pterocles Temminck, 1815
Bağrıqara (lat. Pterocles) - bağrıqaralar fəsiləsinə aid heyvan cinsi.
Növləri[redaktə | əsas redaktə]
·         Pterocles alchata
·         Pterocles namaqua
·         Pterocles exustus
·         Pterocles senegallus
·         Pterocles orientalis
·         Pterocles coronatus
·         Pterocles gutturalis
·         Pterocles burchelli
·         Pterocles personatus
·         Pterocles decoratus
·         Pterocles lichtensteinii
·         Pterocles bicinctus
·         Pterocles indicus
·         Pterocles quadricinctus
Mənbə[redaktə | əsas redaktə]
·         Bağrıqaralar
·         Heyvan cinsləri
//////////
سنگ خوار نام پرنده‌ای است که شبیه کبوتر است با پر و بالی خاکی رنگ و قهوه‌ای که از آن به مناسبت در باب حج و اطعمه و اشربه نام برده‏اند.

فهرست مندرجات




سنگ خوار (قطا) که در فارسى به آن «باقرقره» نیز گویند، پرنده‏اى شبیه کبوتر است با پر و بالى خاکى رنگ و قهوه‏اى، بالهاى نوک تیز، پاهاى کوتاه و تیز پرواز.






← خوردن سنگ خوار

مرغ سنگ خوار از حلال گوشتان و خوردن آن روا است[۱]


← کفّاره کشتن سنگ خوار در حال احرام

کفاره کشتن سنگ خوار در حال احرام یک بره نر از شیر گرفته شده و علف خوار مى‏باشد
[۲] [۳] 
/////////
Pterocles
From Wikipedia, the free encyclopedia
Pterocles
Pterocles senegallus hm.jpg
Spotted Sandgrouse
Kingdom:
Phylum:
Class:
Order:
Family:
Genus:
Pterocles
Temminck, 1815
species
see text
Pterocles is a genus of near passerine birds in the sandgrouse family. It includes all the species in the family except for two central Asian species in Syrrhaptes
These sandgrouse have small, pigeon-like heads and necks, but sturdy compact bodies. They have long pointed wings and sometimes tails. Their legs are feathered down to the toes, but unlike Syrrhaptes the toes are not feathered.
Pterocles sandgrouse have a fast direct flight, and flocks fly to watering holes at dawn and dusk.
Two to three eggs are laid directly on the ground. They are buff or greenish with cryptic markings. All species are resident.
Species in taxonomic order[edit]
·         Pin-tailed sandgrouseP. alchata
·         Namaqua sandgrouseP. namaqua
·         Chestnut-bellied sandgrouseP. exustus
·         Spotted sandgrouseP. senegallus
·         Black-bellied sandgrouseP. orientalis
·         Crowned sandgrouseP. coronatus
·         Yellow-throated sandgrouseP. gutturalis
·         Burchell's sandgrouseP. burchelli
·         Madagascan sandgrouseP. personatus
·         Black-faced sandgrouseP. decoratus
·         Lichtenstein's sandgrouseP. lichtensteinii
·         Double-banded sandgrouseP. bicinctus
·         Painted sandgrouseP. indicus
·         Four-banded sandgrouseP. quadricinctus
External links[edit]
·         Sandgrouse videos on the Internet Bird Collection
[hide]
·         v
·         t
·         e
·         order: Pteroclidiformes
·         family: Pteroclididae
·         Species
·         Tibetan sandgrouse
·         Pallas's sandgrouse
Pterocles
·         Pin-tailed sandgrouse
·         Namaqua sandgrouse
·         Chestnut-bellied sandgrouse
·         Spotted sandgrouse
·         Black-bellied sandgrouse
·         Crowned sandgrouse
·         Yellow-throated sandgrouse
·         Burchell's sandgrouse
·         Black-faced sandgrouse
·         Lichtenstein's sandgrouse
·         Double-banded sandgrouse
·         Painted sandgrouse
·         Four-banded sandgrouse
·         EoL104367
·         GBIF2480192
·         ITIS177044
·         NCBI56296
·         Fossilworks39351
·         Pterocles
·         Bird genera
&&&&&&
قطاف
بضم قاف و فتح طا و الف و فا بفارسی سبوسه و بهندی پوری نامند
ماهیت آن
نوع غذائی است که از آرد میده و با روغن و شیر خمیر کرده و نانهای تنک ساخته در جوف آنها مغز بادام و کردکان و فندق و پسته کوبیده با قند و کشمش پر می نمایند و با سبزیها و یا کوشت قیمه یا نخود مقشر پخته یا خام سبز پر کرده در روغن بریان می کنند و یا در فرن و یا در تنور در ظرفی چیده بریان می نمایند و می خورند
طبیعت آن
بانچه که از ان سازند راجع
افعال و خواص آن
کثیر الغذا و مولد خلط متین و مسمن بدن و مبهی و آنچه از بادام و شکر سازند برای محرورین و آنچه از پسته و جوز و فندق سازند برای مبرودین و آنچه از جوز یعنی مغز کردکان سازند سریع النزول و برای مبرودین و مشایخ بهتر است المضار مولد سدد و دیرهضم و آنچه با سبزیها ترتیب دهند مرطب و قلیل الغذاتر از سائر اقسام مصلح این عسل و مصلح سائر اقسام در محرورین سکنجبین حامض و در مبرودین عسل است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
////////////
قطاب . [ ق ُ / ق ُطْ طا ] (اِ) قسمی از نان روغنی به شکل سنبوسه . (ناظم الاطباء). غیاث اللغات از آئین اکبری نقل کند که قطاب به ضم اول نوعی از سنبوسه است .
///////////
سنبوسه . [ سَم ْ س َ / س ِ ] (اِ) شکل مثلث در لباس و سجاف جامه عموماً و در لچک زنان خصوصاً. (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || نانی است کوچک و شیرین آنرا قطاب خوانند. (آنندراج ). قطاب . (ناظم الاطباء): واگر بی خوابی رنجه دارد از برگ کوک ، کدو و اسفاناخ سنبوسه سازند. (ذخیره ،  خوارزمشاهی ). در بزماورد و سنبوسه زهر پنهان و تعبیه کردند. (تاریخ بیهق ص 132).
///////////
ویکی نویسی سنبوسه را زیر نام عربی قطاب شرح کرده:
قطاب نوعی شیرینی ایرانی است. این شیرینی از معروف‌ترین شیرینی‌های سنتی شهرهای یزد و کرمان است.[۱]

قطاب یزد[ویرایش]
این شیرینی در انواع سنتی یزدی و عسلی تهیه می‌شود.[۲] قطاب یزدی از دو بخش لایه خارجی و مغز داخلی تشکیل شده‌است. لایه خارجی آن که نانی سرخ شده در روغن است از آرد گندم، شیر یا ماست و زرده تخم مرغ تشکیل شده‌است که پس از طبخ در پودر قند غلطانده می‌شود. مغز داخلی این شیرینی نیز از مخلوط پودر بادام، پودر قند و هل تشکیل شده‌است.[۳] در قطاب عسلی، شیرین کننده اصلی بجای پودر قند، عسل است.[۲]

قطاب کرمان[ویرایش]
این شیرینی در دو نوع گردویی و پسته‌ای تهیه می‌شود. در لایه بیرونی که با خمیردرست می‌شود و با پودر قند تزیین می‌گردد و برای محتوای آن از مغز پسته و شکر آسیاب شده یا مغز گردو و شکر آسیاب شده استفاده می‌گردد. قطاب یکی از قدیمیترین و اصیل‌ترین شیرینی‌های ایرانی به حساب می‌آید. به طوری که گفته می‌شود تاریخچه پخت آن به سلسله هخامنشیان بر می‌گردد

منبع: http://www.irancloob.com/recipe-ghotab.html#ixzz3EHsKOvhR
>

منابع[ویرایش]
قطاب.[۴]

پرش به بالا «قطاب». مجله اینترنتی لقمه. بازبینی‌شده در ۱۰ مهر ۱۳۸۹.
پرش به بالا به: ۲٫۰ ۲٫۱ «قطاب». وبگاه آشپز ایرانی. بازبینی‌شده در ۱۰ مهر ۱۳۸۹.
پرش به بالا «شیرینی قطاب». تبیان. بازبینی‌شده در ۱۰ مهر ۱۳۸۹.
پرش به بالا [۱] مجله اینترنتی لقمه.
          در ویکی‌انبار پرونده‌هایی درباره،  قطاب موجود است.
          کتاب آشپزی ویکی‌کتاب یک دستور آشپزی در این رابطه دارد:
قطاب
[نمایش] ن ب و
آشپزی ایرانی
نشان خرد        این یک مقاله،  خرد پیرامون خوردنی‌ها است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
رده‌ها: بادام دسرهای ایرانی سوغات یزد شیرینی شیرینی‌های ایرانی یزد مقاله‌های خرد دِسِر
////////////
قس قطاب در عربی:
قطاب،هي حلوى إيرانية،[1] تُصنع من الدقيق،اللوز،مدقوق السكر وزيت نباتي.
مراجع[عدل]
^ Ramazani، N.; de Planhol , X. "BĀDĀM". Encyclopædia Iranica. اطلع عليه بتاريخ 7 October 2011. Cite uses deprecated parameter |coauthors= (مساعدة)
///////////
Qottab
From Wikipedia, the free encyclopedia
Qottab
Qottab.jpg
Type
Place of origin
Main ingredients
Qottab (Persianقطاب‎‎ qottâb) is an almond-filled deep-fried Iranian cuisine pastry or cake,[1]prepared with flouralmondspowdered sugarvegetable oil, and cardamom. The city of Yazd is well known for its qottab.
See also[edit]
·         Gosh-e Fil
·         Qutab
References[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png
Wikimedia Commons has media related to Qottab.
1.     Jump up^ Ramazani, N.; de Planhol , X. "BĀDĀM". Encyclopædia Iranica. Retrieved 7 October 2011.
[show]
·         v
·         t
·         e

Stub icon
This dessert-related article is a stub. You can help Wikipedia by expanding it.
·         Iranian pastries
·         Almonds
·         Iranian desserts
·         Yazd
·         Dessert stubs
&&&&&&
قطایف
بفتح قاف و طا و الف و کسر یای مثناه تحتانیه و فا بفارسی رشتۀ خطائی نامند
ماهیت و صنعت آن
در حرف الالف مع الطاء در اطریه ذکر یافت
طبیعت آن
در دوم کرم و تر و اصلی آن در رطوبت مائل باعتدال
افعال و خواص آن
سریع الهضم و کثیر الغذا و مولد خلط صالح و موافق ناقهین و ضعیف القوه چون با عسل بخورند بغایت مسمن بدن چون با مغز کردکان و یا با روغن آنکه تازه باشد تناول نمایند و بعد از ان سکنجبین بنوشند و اکثار آن به حدی که بر معده ثقیل باشد ممنوع و مضر مصلح آن سکنجبین است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
//////////////
قطائف . [ ق َ ءِ ] (ع اِ) نان گوزینه ولوزینه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || رشته ای که از میده ،  گندم سازند و آن را رشته ،  قطائف خوانند. (آنندراج از منتخب ). و در لطائف نوشته که حلوائی است نفیس ، و عرب آن را کنافه گویند و قطائف نگویند. (آنندراج ). || نوعی از خرما که سرخ سپیدی آمیز و باریک میان باشد. || ج ِ قطیفة.(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به قطیفة شود.
//////////
پیراشکی. (ا. روسی). نوعی خوراکی میان پر که از آرد میده (دو بار بیخته) و شیر و روغن و ... نهادن گوشت و سبزی و جز آن سازند. در فارسی گوزینه و لوزینه و سنبوسه و قطاب کمابیش همان است: پیراشکی: روسی (به خط روسی: пирожки به خط لاتین: pirozhki در انگلیسی: pirog).
به خطا کلوچه هم می گویند در حالی که آن نان روغنی بزرگ و خود دیگر است.
&&&&&&
قطف
بفتح قاف و طا و فا لغت عربی است و نیز سرمق نامند معرب از سلمه و یا سرمک و یا سرمه فارسی است و بسریانی قفطا و بیونانی افیلوکبیون و افکرکسیس و دیسقوریدوس اندرافکسیس و بقولی اطرافعس نامیده و بفارسی اسفناخ رومی و بهندی پانک و بقول دیکر ککروهن و کویند بهندی بتهوا بفتح بای موحده و ضم تای مثناه فوقانیه و خفای ها و بفتح واو و الف نامند
ماهیت آن
نباتی است بری و بستانی برک آن سبز مائل بزردی و طولانی و زودشکن و ساق آن مانند پودنه بلند و کل و تخم آن با زردی و اندک لزوجت و شوری و منبت آن نزدیک آبها و بری آن اقوی از بستانی
طبیعت آن
در دوم سرد و تر و سردی و تری بری کمتر از بستانی
افعال و خواص آن
تناول برک پختۀ آن سریع الهضم و مولد خلط صالح و موافق کبد حار و صفراوی مزاجان خصوصا با آب غوره و انار و مسکن عطش و صاحبان حمیات حاره و طحال و رادع اورام حارۀ حلق و سائر اورام باطنی و ملین سینه و بطن و آب مشوی آن با شکر مسهل و ساق آن مفتح سدد و رافع اورام حارۀ باطنیه و ظاهریه و حمره شربا و ضمادا و طلاء که پارچه را با آب آن تر کرده مکرر بر عضو کذارند و آشامیدن آب آن با شکر مفتت حصاه کرده و مثانه و محلل ورم طحال و بادویۀ مسخنۀ غیر محلله مبهی مضر مبرودین و مولد ریاح مصلح آن ادویۀ حاره عطره و طلای عصارۀ برک آن در حمام رافع جرب و حکه و آثار حادث در جلد و شستن جامۀ حریر و پشمینۀ رنکین به آب طبیخ آن پاک کنندۀ اوساخ آن بدون تغیر رنک و ضماد برک پختۀ آن محلل اورام حاره و حمره و تخم آن در کرمی معتدل و در اول خشک
افعال و خواص آن
مفتح سدد و مسهل و محلل لزوجات و اورام باطنیه و ظاهریه و مدر بول و مقئ قوی مرۀ صفرا چون با مصلح آنکه نمک و آب کرم و عسل است بیاشامند و چون بیست و یک روز هر روز دو مثقال آن را با ماء العسل بیاشامند جهت تفتیح سدد و استسقا و یرقان مجرب و جهت عسر البول و تقطیر آن و ضعف کرده و رفع التهاب احشا و حمیات حاره و سموم مفید و اکتحال آن با شکر بوزن آن جهت جرب نافع و بالخاصیه آشامیدن آن مبهی و منعظ مقدار شربت آن از یک مثقال و نیم تا دو مثقال با جلاب و شکر و کلاب و سکنجبین و سائر اشربۀ مناسبه و تخم بری آن را چون بقدر سه مثقال و نیم در نود مثقال آب بجوشانند تا بنصفه رسد پس بمالند و صاف کنند و بیاشامند جهت اخراج مشیمه که برنیاید و سه چهار روز یا زیاده مانده باشد مجرب دانسته اند مصلح آن در اسهال و هیجان قئ نمک و عسل و آب کرم و کفته اند بقلۀ آن بهتر از چغندر و سائر بقول است جهت آنکه زود منحدر می کردد و اخراج می یابد نه بسبب لزوجت بلکه تقویت تحلیلی که دارد مضر مبرود المزاج و معدۀ بارد و مولد ریاح غلیظه مصلح آن پختن آن با چغندر و مطیب بافاویۀ عطره و ابازیر حاره نمودن و با آبکامه خوردن است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
/////////////
سرمق . [ س َ م َ ] (معرب ، اِ) معرب سرمه ، نام تره که آن را به هندی بتهوا گویند. (غیاث ) (آنندراج ). شرنگ و آن گیاهی است پهن برگ ، خوردن دو درهم تخم سائیده ،  آن سه هفته تریاق است مر استسقا را و اکثار آن مورث هلاکت . (منتهی الارب ). معرب از سرمج فارسی و آن قطف است . (تحفه ،  حکیم مو، من ). تعریب سرمک است . (شرفنامه ،  منیری ). اسپاناخ . (الفاظ الادویه ). سرنگ . (مهذب الاسماء) :
به دفع زهر به دانا نموده ای تریاق
به نفع طبع به بیمار داده ای سرمق .
انوری .
///////////////
قطف‌
سرمق است و بشیرازی اسفاناخ رومی گویند بری و بستانی بود و طبیعت او سرد و تر بود در دویم و گویند سرد بود در اول و در وی قبضی بود و زود از شکم بگذرد و ورمهای گرم و جمره را نافع بود و تخم وی یرقان را سودمند بود و چون بپزند و اندکی بخورند شکم براند و چون پخته ضماد کنند ورمهای گرم را تحلیل دهد و این غذای نیکو بود و گرم جگر را نافع بود و محروری‌مزاج را احتیاج باصلاح آن نبود از بهر آنکه موافق ایشان بود خاصه چون با زیت بپزند و سردمزاج را بعد از آنکه بپزند باید که بزیت بریان کنند و با زیره‌های گرم و مربی مطیب گردانند و بخورند و گویند معده را بد بود و مولد ریاح غلیظ بود و نفخ و اسحق بن عمران گوید تخم وی ورمهای گرم را نافع بود و اگر دو درم از وی بعسل و آب گرم بیاشامند قی مره صفرا آورد و شریف گوید چون تخم وی با همچندان نبات سحق کنند و کحل سازند جرب چشم را نافع بود و وی محلل ورمهای حلق بود و ملین سینه و تخم وی در غایت نهایت سودمند بود در شفای ورمهای ظاهر و باطن آنچه ظاهر بود بکوبند و به آب قطف تر کنند و طلا کنند و آنچه در باطن بود سحق کرده بیاشامند با اشربه یا سکنجبین و جلاب و گلاب وی دوای نیکو بود جهت استسقا چون سه هفته از وی بیاشامند در هر روز دو درم و چون ورق وی نیم‌کوفته در حمام بخود بمالند حکه را نافع بود و چون جامه ابریشم و حریر چرکن باب طبخ وی بشویند پاک گرداند و هیچ رنگ و لون نگرداند اما نوع بری وی چون بگیرند مقدار پنج درم بجوشانند در مقدار نود مثقال آب تا باز نیمه آید و صافی کنند و زنی را که مشیمه در شکم مانده بود بیاشامد اگر چند روز بود بیندازد و مجرب است
______________________________
صاحب مخزن الادویه می‌نویسد: قطف بفتح قاف و طا لغت عربی است و نیز سرمق نامند معرب از سلمه و یا سرمک و یا سرمه فارسی است و بسریانی قفطا و بیونانی افیلوکبیون و افکرکسیس و دیسقوریدوس اندرافکسیس و بقولی اطرافعس نامیده و بفارسی اسفناج رومی و بهندی پانک و بقول دیگر ککروهن و تبهوا نیز نامند و آن نباتی است بری و بستانی‌
اختیارات بدیعی، ص: 352
///////////
////////////
//////////
&&&&&&
قطف بحری
اهل شام آن را ملوخ نامند و کفته اند بتهوا هندی این نوع است نه نوع اول و بیونانی لیمون و ملخ نیز خوانند
ماهیت آن
نباتی است شبیه بعوسج و بیخار و برک آن شبیه ببرک زیتون و از ان شریف تر و خشنتر و باندک شوری و قبضی منبت آن بسواحل دریا و شوره زارها و این بهتر از ان هر دو نوع است جهت آنکه موذی و مضر معده نیست بسبب ملوحت و قبضی که دارد
طبیعت آن
کرم در دوم و تر در اول
افعال و خواص آن
خوردن اطراف و برک نازک ریزۀ تازه تر آن خام و یا مطبوخ زیاده کنندۀ شیر و منی و معین بر جماع و سبک بر معده و زود اخراج می یابد بسبب اندک ملوحتی که دارد و آشامیدن بیخ آن بقدر دو درم با ماء العسل جهت شدخ عضل و تسکین مغص و ادرار بول و رفع احتباس آن مفید و بعضی قطف بحری را ملوخیا و بعضی نوع صغیر خطمی دانسته اند و هر دو غلط است و از پوست آن کساء مخطط و عبا و برد یعنی چادر و غیرها می بافند و یحتمل که این درخت سن باشد که در ملک هند و بنکاله و غیرها نیز می شود و برک و شاخهای نازک نرم نورستۀ آن را پخته می خورند مانند بقول دیکر و از پوست رسیدۀ ساقۀ درخت آنکه ببلندی یکدوقامت می شود و چوب آن سفید رخو سبک می باشد بجای پشم و موی حیوانات در بلاد ایران و عرب و در ملک هند مستعمل دارند در تافتن ریسمان از ان و بافتن و بعضی البسه و جل حیوانات و خریطه و کیسه و جوال و غیره برای کذاشتن شکر و برنج و فوفل و غیرها
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
//////////////
ملوح . [ م َ ] (ع اِ) به لغت شام قطف بحری است . (تحفه ،  حکیم مو، من ) (فهرست مخزن الا، دویه ). قطف . (تذکره ،  داود ضریر انطاکی ج 1 ص 332).
//////////
رغل . [ رُ ] (ع اِ) نوعی از علف شور و سلمه . ج ، ارغال .(ناظم الاطباء). نوعی از علف شور یا آن سرمق است که معرب سلمه باشد. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). سرم . سرمق . (السامی فی الاسامی ). سلمه . گیاهی است . (دهار).
////////////
رغل ملحي[2] (الاسم العلمي:Atriplex halimus) هي نوع نباتي يتبع جنس الرغل من الفصيلة القطيفية.[3][4] [5] [6]. أسماء محلية: القطف (في الجزائر). ينمو بصورة طبيعية في المناطق الجافة ذات التربة الملحية أو القلوية، وتتم زراعته كعلف في المراعي الطبيعية. يشكل الغذاء الرئيسي لفأر الرمل السمين[7].
انظر أيضاً[عدل]
مراجع[عدل]
1.      ^ تعدى إلى الأعلى ل:أ ب ت مذكور في : Species Plantarum. 1st Edition, Volume 2 — معرف مكتبة تراث التنوع البيولوجيhttp://biodiversitylibrary.org/page/359073 — المؤلفكارولوس لينيوس — العنوان : Species Plantarum — المجلد: 2 الصفحة:  1052
2.      ^ إيكارداإيكاردا و سورية: خمسة وعشرون عاماً من التعاون والعطاء. إيكاردا، حلب، سوريا. تم التحقق في 2009-09-11
3.      ^ موقع لائحة النباتات رغل ملحي تاريخ الولوج 25 مايو 2012
4.      ^ موقع لائحة النباتات أنواع الرغل تاريخ الولوج 25 مايو 2012
5.      ^ ديفيد جلدهيل (2008). أسماء النباتات1. مطبعة جامعة كامبرديجISBN 978-0-521-86645-3.
6.      ^ موقع zipcodezoo.com رغل ملحي تاريخ الولوج 15 سبتمبر 2012
7.      ^ Aharonson Z.؛ وآخرون. (1969). "Hypoglycaemic effect of the salt bush (Atriplex halimus) — a feeding source of the sand rat (Psammomys obesus)". Diabetologia5 (6): 379–83. doi:10.1007/BF00427975.
/////////////
قس در آذری:
Şoranlıq sirkəni (lat. Atriplex halimus)[1]  sirkən cinsinə aid bitki növü.[2]
///////////
قس در عبری با فیلترشکن!
/////////////
Atriplex halimus
From Wikipedia, the free encyclopedia
Atriplex halimus
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Species:
A. halimus
Atriplex halimus
L.
Atriplex halimus (known also by its common names: Mediterranean saltbushSea oracheShrubby oracheSilvery orache) is a species of fodder shrub in the Amaranthaceae family, which is native to Europe and Northern Africa, including the Sahara in Morocco.
This plant is often cultivated as forage because tolerating severe conditions of drought, and it can grow up in very alkaline and saline soils. In addition, it is useful to valorize degraded and marginal areas because it will contribute to the improvement of phytomass in this case.
It is a dietary staple for the Sand Rat (Psammomys obesus).
Contents
  [show] 
Hypoglycemic properties[edit]
Extracts from the leaves have shown to have significant hypoglycemic effects.[1]
Use in antiquity[edit]
According to Jewish tradition, the leaves of Atriplex halimus (orache), known in Mishnaic Hebrew as leʻūnīn (Hebrewלעונין),[2] and in biblical Hebrew (see: Job 30:4) as maluaḥ (Hebrewמלוח),[3] is said to be the plant gathered and eaten by the poor people who returned out of exile (in circa 352 BCE) to build the Second Temple.[4] Maimonides, in his commentary on MishnahKilaim 1:3, as also Ishtori Haparchi in his seminal work, Kaftor u'ferach,[5] both mention the leʻūnīn by its Arabic name, al-qaṭaf, a plant so-named to this very day. In the Mishnah (ibid.) we are told that the laws prohibiting the growing of diverse kinds in the same garden furrow do not apply to beets and to orache (Atriplex spp.) that are grown together, although dissimilar.[6]
References[edit]
2.     Jump up^ Mishnah, with Maimonides' Commentary, Tractate Kilaim 1:3, Mossad Harav Kook edition, vol. 1, Jerusalem 1963.
3.     Jump up^ Mistranslated as "mallows" in the King James Bible and as Nesseln (nettles) in the Luther Bible
4.     Jump up^ Babylonian TalmudKiddushin 66a, RASHI ibid., s.v. מלוחים.
5.     Jump up^ Kaftor u'ferach (ed. Avraham Yosef Havatzelet), vol. 3, Jerusalem 1999, p. 262.
6.     Jump up^ The Mishnah (ed. Herbert Danby), Kilaim 1:3, Oxford University Press 1977, p. 28, s.v. "beet and orach."
External links[edit]

Stub icon
This Amaranthaceae article is a stub. You can help Wikipedia by expanding it.
·         Atriplex
·         Flora of Europe
·         Flora of the Mediterranean
·         Flora of Israel
·         Flora of Lebanon
·         Flora of North Africa
·         Flora of the Sahara
·         Flora of Morocco
·         Forages
·         Energy crops
·         Flora of Western Sahara
·         Plants described in 1753
·         Amaranthaceae stubs
&&&&&&
قطلب
بضم قاف و سکون طا و ضم لام و باء موحده لغت شامی است بعربی قاتل ابیه و بعجمی اندلس مطردیه و عامه عصی الدب و بیونانی قوماریس و قوماورس نیز و ثمر آن را جنی الاحمر نامند و بعضی کفته اند که بلغت قدس نقیب و بیونانی باقولا کویند
ماهیت آن
درختی است شبیه بدرخت به و برک آن از برک آن نازک تر و ثمر آن بقدر آلوئی و بی تخم و چون رسیده پخته کردد زعفرانی رنک و سرخ یاقوتی و شیرین و خوش بو می شود با اندک قبضی و چون آب آن را بمکند بجای تخم ثفل باریک مانند کاه در ان می ماند
طبیعت آن
در دوم سرد و خشک
افعال و خواص آن
ثمر آن تریاق سموم قتاله و ضماد آن بر چشم جهت نضج آب نازل در ان مؤثر الاورام و البثور آشامیدن آب طبیخ برک آن جهت رفع ثآلیل و دمامیل و تحلیل اورام و بدستور ضماد برک مطبوخ آن و نطول آن جهت درد مقعده و رحم القروح و حرق النار ذرور برک آن جهت تجفیف قروح رطبه و ثآلیل و رفع سوختکی آتش و بدستور ضماد آن مؤثر و ثمر آن مضر معده و کفته اند آن را صمغی می باشد و کم یافت می شود و اکر بهم رسد خوردن آن جهت منع اسقاط جنین و حمول آن جهت بواسیر و بخور آن جهت رفع سحر و افسون موثر است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
/////////
قطلب . [ ق َ ل َ ] (ع اِ) درختی است که در کوههای شام بسیار میروید. برگهائی باریک و نرم و سخت سرخ دارد و دانه های آن چون انگور سبز است و هرگاه برسد چون یاقوت سرخ بود و بوی آن خوش است و طعم آن شیرین و هرگاه جویده شود تفاله  آن چون کاه گردد. یکی ِ آن قطلبة است . (اقرب الموارد از ابن بیطار).
////////////
قاتل ابیه . [ ت ِ ل ِ اَ ] (اِ مرکب ) ۞ نباتی است که مگس کشد و قابض است . بنگ . (ذخیره  خوارزمشاهی ). بنج . (ذخیره  خوارزمشاهی و قرابادین ). نزد بعضی بیداسقان و نزد جمعی قطلب است . معنی او به لغت پارسی چنان باشد که کشنده  پدر خویش و او را قرناروس هم گویند. اگر میوه  او را مجاورت کرده شود درد سر آرد. و چنین گویند که او را قاتل ابیه بدان سبب گویند که اجزاء او مر همدیگر را بخورد. و هر چه با او آمیخته شود آن را هم بخورد. و بعضی گفته اند که قاتل ابیه کندس است . دیوجانس گوید که درختی است که در او قوت قبض بلیغ است . (ترجمه  صیدنه  ابوریحان ). رجوع به حناء احمر شود. قطلب . (داود انطاکی ج 1 ص 20). نوعی از خصی الثعلب . خصی الکلب . (تحفه  حکیم مومن ). و گفته شده که از آن جهت این نام برآن نهاده اند که آن را دو ریشه است که یک سال یکی ازآن دو فربه گردد و دیگری لاغر. و به سال دیگر بعکس آنکه فربه بود لاغر و آنکه لاغر بود فربه شود. (دزی ).
/////////////
بج (نام علمی: Arbutus) (در طب سنتی برگک شیرازی، قاتل ابیه)نام یک سرده از تیره خلنگیان است.

منابع[ویرایش]
مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «Arbutus»، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامه آزاد (بازیابی در ۲۴ فوریه ۲۰۱۴).
///////////
قس قطلب و قاتل ابیه در عربی:
القَطْلَب[2] أو قاتل أبيه[2] هو جنس شجيري صغير دائم الخضرة ينتمي إلى الفصيلة الخلنجية (باللاتينية: Ericaceae). موطن بعض أنواعه الأصلي حوض البحر الأبيض المتوسط وجنوب غرب آسيا وبعضها الآخر أمريكا الشمالية.
ثماره مأكولة ولكن الكميات الكبيرة منها تسبب إزعاجات معوية.
وصف[عدل]
القطلب شجيرات تثمر توتا أحمرا و لحاؤها متموج الاحمرار. بعد التلقيح, تتأخر مرحلة الاثمار حوالي خمسة أشهر، بحيث تظهر زهور جديدة في حين ثمار العام السابق تتهياء للنضج.
من أنواعه[عدل]
مراجع[عدل]
1.      ^ تعدى إلى الأعلى ل:أ ب مذكور في : Species Plantarum — معرف مكتبة تراث التنوع البيولوجيhttp://biodiversitylibrary.org/page/358414 — المؤلف:كارولوس لينيوس — العنوان : Species plantarum — الاصدارالأول المجلد: 1 الصفحة:  395
2.      ^ تعدى إلى الأعلى ل:أ ب قاموس المورد، البعلبكي، بيروت، لبنان.
/////////////
قس در آذری:
Çiyələk ağacı (lat. Arbutus) - erikakimilər fəsiləsinə aid bitki cinsi.
//////////////
قس در عبری با فیلترشکن!
////////////
قس آربوتوس در ترکی استانبولی:
Arbutusfundagiller familyasından yaklaşık 14 kadar türü içinde barındıran bir bitki cinsi. Daha çok Kuzey AmerikaAvrupa ve Akdeniz'deki ılıman bölgelerde bu cinse rastlanır. Türkiye'de ise iki türü kocayemiş (Arbutus unedo) ile Arbutus andrachne yetişmektedir.
//////////
Arbutus
From Wikipedia, the free encyclopedia
This article is about the plant genus. For other uses, see Arbutus (disambiguation).
'"Madroño" redirects here. In tropical America, this can refer to the mangosteen Garcinia madruno, an unrelated eudicot. For the botany journal, see Madroño (journal).
Arbutus
Arbouse.jpg
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Subfamily:
Genus:
Arbutus
L.[1]
Species
See text.
Arbutus is a genus of 11 accepted species[2] of flowering plants in the family Ericaceae, native to warm temperate regions of the Mediterranean, western Europe, the Canary Islands (Teneriffa) and North America. The name Arbutus was taken from Latin, where it referred to A. unedo.[3]
Contents
  [show] 
Description[edit]
Arbutus are small trees or shrubs with red flaking bark and edible red berries.[4] Fruit development is delayed for about five months after pollination, so that flowers appear while the previous year's fruit are ripening.[4]
Common names[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/63/MadroneLignotuber.jpg/220px-MadroneLignotuber.jpg
Arbutus menziesii lignotuber near ground level provides fire-resistant storage of energy and sprouting buds if fire damage requires replacement of the trunk or limbs. Note the typically smooth orange bark on the upper portion of the trunk.
Members of the genus are called madrones or madronas in the United States, from the Spanish name madroño (strawberry tree). In Canada—in British Columbia, where the species is common—arbutus is commonly used or, rarely and locally, "tick tree."[5][6] All refer to the same species, Arbutus menziesii, native to the Pacific Northwest and Northern California regions. It is Canada's only native broadleaved evergreen tree. Some species in the genera EpigaeaArctostaphylos and Gaultheria were formerly classified in Arbutus. As a result of its past classification, Epigaea repens (mayflower) has an alternative common name of "trailing arbutus".
Species[edit]
A study published in 2001 which analyzed ribosomal DNA from Arbutus and related genera suggests that Arbutus is paraphyletic and the Mediterranean Basin species of Arbutus are more closely related to ArctostaphylosArctousComarostaphylisOrnithostaphylos and Xylococcus than to the western North American species of Arbutus, and that the split between the two groups of species occurred at the Paleogene/Neogene boundary.[7]
Old World[edit]
·         Arbutus andrachne L. – Greek Strawberry Tree (Southeastern Europe and southwestern Asia)
·         Arbutus canariensis Duhamel – Canary Madrone (Canary Islands)
·         Arbutus pavarii Pampan. (Libya)
·         Arbutus unedo L. – Strawberry Tree (Mediterranean Basin, western France, and western Ireland)[8]
New World[edit]
·         Arbutus arizonica (A.Gray) Sarg. – Arizona Madrone (New MexicoArizona and western Mexico south to Jalisco)
·         Arbutus glandulosa Mart. & Galeotti (Central and southern Mexico)
·         Arbutus madrensis M. González - western Mexico
·         Arbutus menziesii Pursh – Pacific Madrone (West coast of North America from southern British Columbia to central California, on the west slopes of the Sierra Nevada and Pacific Coast Range mountains)
·         Arbutus occidentalis McVaugh & Rosatti - western Mexico
·         Arbutus peninsularis Rose & Goldman (Baja California Peninsula of Mexico)
·         Arbutus tessellata (Mexico)[9]
·         Arbutus xalapensis Kunth (syn. A. texana) – Texas Madrone (TexasNew Mexico and northeastern Mexico)[8]
Hybrids[edit]
·         Arbutus 'Marina' – Marina Strawberry Tree, unknown parentage although Arbutus unedo variety rubra is undoubtedly one of the parents. It is also likely that either or both of A. canariensis and A. andrachne conferred not only structural size but leaf size and smoothness of bark. The parent species likely experienced different blooming times, as the hybrid blooms nearly continuously and sets copious fruit.[citation needed]
·         Arbutus × andrachnoides Link (A. andrachne × A. unedo)[8]
Formerly placed here[edit]
·         Arctostaphylos tomentosa (Pursh) Lindl. (as A. tomentosa Pursh)
·         Arctostaphylos uva-ursi (L.) Spreng. (as A. uva-ursi L.)
·         Comarostaphylis discolor (Hook.) Diggs (as A. discolor Hook.)
·         Gaultheria phillyreifolia (Pers.) Sleumer (as A. phillyreifolia Pers.)[8]
Natural history[edit]
Arbutus species are used as food plants by some Lepidoptera species including emperor moth, Pavonia pavonia.
Uses and symbolism[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/0b/El_oso_y_el_madro%C3%B1o_de_la_Puerta_del_Sol%2C_Madrid.jpg/220px-El_oso_y_el_madro%C3%B1o_de_la_Puerta_del_Sol%2C_Madrid.jpg
The bear and the tree at Puerta del Sol, Madrid
Several species are widely cultivated as ornamental plants outside of their natural ranges, though cultivation is often difficult due to their intolerance of root disturbance. The hybrid Arbutus 'Marina' is much more adaptable and thrives under garden conditions.
The Arbutus unedo tree makes up part of the coat of arms (El oso y el madroño, The Bear and the Strawberry Tree) of the city of MadridSpain. In the center of the city (Puerta del Sol) there is a statue of a bear eating the fruit of the madroño tree. The image appears on city crests, taxi cabs, man-hole covers, and other city infrastructure.
The Arbutus was important to the Straits Salish people of Vancouver Island, who used arbutus bark and leaves to create medicines for colds, stomach problems, and tuberculosis, and as the basis for contraceptives. The tree also figured into certain myths of the Straits Salish.[10]
The fruit is edible but has minimal flavour and is not widely eaten. In Portugal, the fruit is sometimes distilled (legally or not) into a potent brandy known as medronho. In Madrid, the fruit is distilled into madroño, a sweet, fruity liqueur.
Arbutus is a great fuelwood tree since it burns hot and long. Many Pacific Northwest states in the United States use the wood of A. menziesii primarily as a heat source,[citation needed] as the wood holds no value in the production of homes since it doesn't grow in straight timbers.
My love's an arbutus is the title of a poem by the Irish writer Alfred Perceval Graves (1846–1931), set to music by his compatriot Charles Villiers Stanford (1852–1924)
Cultural significance[edit]
According to the Straits Salish, an anthropomorphic form of pitch would go fishing, but return to shore before it got too hot. One day he was too late getting back to shore and melted from the heat and several anthropomorphic trees rushed to get him - the first was Douglas Fir, who took most of the pitch, the Grand Fir received a small portion, and the Madrone received none - which is why they say it still has no pitch.
Also, according to the Great Flood legends of several bands in the northwest, the madrone helped people survive by providing an anchor on top of a mountain. Because of this the Saanich people do not burn madrone out of thanks for saving them.[11]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/f/f2/Edit-clear.svg/40px-Edit-clear.svg.png
This section contains what may be an unencyclopedic or excessive gallery of imagesGalleries containing indiscriminate images of the article subject are discouraged; please improve or remove the section accordingly. (Learn how and when to remove this template message)
·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/3/36/Arbutus_Victoria.jpg/112px-Arbutus_Victoria.jpg
Arbutus menziesii—full tree

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/3/32/PacificMadroneBlossom.jpg/90px-PacificMadroneBlossom.jpg
Arbutus menziesii—flowers

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f7/PacificMadronaBark.jpg/90px-PacificMadronaBark.jpg
Arbutus menziesii—bark

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/81/Arbutusunedo01.jpg/120px-Arbutusunedo01.jpg
Arbutus unedo—Corsica

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/5/5b/Arbutusunedo02.jpg/120px-Arbutusunedo02.jpg
Arbutus unedo—leaves and fruit

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/22/Madrone.jpg/120px-Madrone.jpg
Arbutus menziesii — trunk

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/7b/MadroneRefrigeratorTree2.jpg/120px-MadroneRefrigeratorTree2.jpg
Photographed in Los Altos, CA, Redwood Nature Preserve

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/87/Arbutus_or_Shammari_%28Bayda-Libya%29.jpg/120px-Arbutus_or_Shammari_%28Bayda-Libya%29.jpg
Photographed in Bayda, Libya
References[edit]
1.     Jump up^ "Genus: Arbutus L.". Germplasm Resources Information Network. United States Department of Agriculture. 2003-06-04. Retrieved 2012-04-17.
2.     Jump up^ "The plant list, Arbutus". Royal Botanic Garden, Kew.
3.     Jump up^ Quattrocchi, Umberto (2000). CRC World Dictionary of Plant Names. I: A-C. CRC Press. p. 182. ISBN 978-0-8493-2675-2.
4.     Jump up to:a b Mabberley, D.J. 1997. The plant book: A portable dictionary of the vascular plants. Cambridge University Press, Cambridge.
5.     Jump up^ Pojar, Jim; Andy MacKinnon (1994). Plants of Coastal British Columbia. Vancouver: Lone Pine Publishing. p. 49. ISBN 978-1-55105-042-3.
6.     Jump up^ Francis, Daniel (2000). The Encyclopedia of British Columbia (2nd ed.). Madeira Park, BC: Harbour Publishing. p. 20. ISBN 978-1-55017-200-3.
7.     Jump up^ Hileman, Lena C.; Vasey, Michael C.; Parker, V.Thomas (2001). "Phylogeny and Biogeography of the Arbutoideae (Ericaceae): Implications for the Madrean-Tethyan Hypothesis". Systematic Botany. 26 (1): 131–143. JSTOR 2666660.
8.     Jump up to:a b c d "GRIN Species Records of Arbutus". Germplasm Resources Information Network. United States Department of Agriculture. Retrieved 2012-04-17.
9.     Jump up^ Paul D. Sørensen 1987. Arbutus tessellata (Ericaceae), new from Mexico Brittonia, 39(2):263-267.
10.  Jump up^ Pojar and MacKinnon, 49
11.  Jump up^ Plants of the Pacific Northwest Coast: Washington, Oregon, British Columbia & Alaska, Written by Paul Alaback, ISBN 978-1-55105-530-5
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/4c/Wikisource-logo.svg/38px-Wikisource-logo.svg.png
Wikisource has the text of the 1905 New International Encyclopedia article Arbutus.
·         Hileman, Lena C.; Vasey, Michael C.; Thomas Parker, V. (2001). "Phylogeny and Biogeography of the Arbutoideae (Ericaceae): Implications for the Madrean-Tethyan Hypothesis". Systematic Botany. 26 (1): 131–143.
External links[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/df/Wikispecies-logo.svg/34px-Wikispecies-logo.svg.png
Wikispecies has information related to: Arbutus

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png
Wikimedia Commons has media related to Arbutus.

[hide]
·         v
·         t
·         e
Extant Arbutoideae subfamily species
Arbutus
·         Arbutus andrachne
·         Arbutus arizonica
·         Arbutus canariensis
·         Arbutus glandulosa
·         Arbutus madrensis
·         Arbutus menziesii
·         Arbutus occidentalis
·         Arbutus pavarii
·         Arbutus peninsularis
·         Arbutus tessellata
·         Arbutus unedo
·         Arbutus xalapensis
Subgenus Micrococcus
Section Micrococcus
·         Arctostaphylos mendocinoensis
·         Arctostaphylos myrtifolia
·         Arctostaphylos nissenana
·         Arctostaphylos nummularia
Subgenus Arctostaphylos
Section Arctostaphylos
·         Arctostaphylos bakeri
·         Arctostaphylos densiflora
·         Arctostaphylos edmundsii
·         Arctostaphylos franciscana
·         Arctostaphylos gabrielensis
·         Arctostaphylos glauca
·         Arctostaphylos hispidula
·         Arctostaphylos hookeri
·         Arctostaphylos insularis
·         Arctostaphylos klamathensis
·         Arctostaphylos manzanita
·         Arctostaphylos mewukka
·         Arctostaphylos nevadensis
·         Arctostaphylos parryana
·         Arctostaphylos patula
·         Arctostaphylos pumila
·         Arctostaphylos pungens
·         Arctostaphylos rudis
·         Arctostaphylos stanfordiana
·         Arctostaphylos uva-ursi
·         Arctostaphylos viscida
Section Foliobracteata
·         Arctostaphylos andersonii
·         Arctostaphylos auriculata
·         Arctostaphylos canescens
·         Arctostaphylos catalinae
·         Arctostaphylos columbiana
·         Arctostaphylos confertiflora
·         Arctostaphylos cruzensis
·         Arctostaphylos glandulosa
·         Arctostaphylos glutinosa
·         Arctostaphylos hooveri
·         Arctostaphylos imbricata
·         Arctostaphylos luciana
·         Arctostaphylos malloryi
·         Arctostaphylos montaraensis
·         Arctostaphylos montereyensis
·         Arctostaphylos morroensis
·         Arctostaphylos nortensis
·         Arctostaphylos obispoensis
·         Arctostaphylos osoensis
·         Arctostaphylos otayensis
·         Arctostaphylos pajaroensis
·         Arctostaphylos pallida
·         Arctostaphylos pechoensis
·         Arctostaphylos pilosula
·         Arctostaphylos purissima
·         Arctostaphylos refugioensis
·         Arctostaphylos regismontana
·         Arctostaphylos silvicola
·         Arctostaphylos tomentosa
·         Arctostaphylos virgata
·         Arctostaphylos viridissima
·         Arctostaphylos wellsii
Section Pictobracteata
Unassigned
·         Arctostaphylos rainbowensis
·         Arctostaphylos gabilanensis
·         Arctostaphylos ohloneana
Arctous
·         Arctous alpina
·         Arctous rubra
·         Comarostaphylis arbutoides
·         Comarostaphylis discolor
·         Comarostaphylis diversifolia
·         Comarostaphylis glaucescens
·         Comarostaphylis lanata
·         Comarostaphylis longifolia
·         Comarostaphylis mucronata
·         Comarostaphylis polifolia
·         Comarostaphylis sharpii
·         Comarostaphylis spinulosa
·         Ornithostaphylos oppositifolia
·         Xylococcus bicolor
·         EoL71122
·         GBIF2882796
·         Tropicos40018561
·         ITIS23625
·         NCBI13342
·         Fossilworks157352
·         IPNI14623-1
·         GRIN905
·         FNA102447
·         FOC102447
·         PLANTSARBUT
·         AFPD: 188257
·         Arbutus
·         Ericaceae genera
&&&&&&