ارنب بری . [ اَ ن َ ب ِ ب َرْ ری ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بفارسی خرگوش نامند و بعربی خُزَز گویند و ارنب معرب از ارنبا سریانی است و آن حیوانیست معروف و گویند مثل زنان حایض شود و منقلب میگردد نراو بمادگی و بالعکس و بهترین او سفید است . در اول سیم گرم و در دوم رطب و گویند خشک است . پوشیدن پوست او مسخن بدن و معدل خلط و قاطع بواسیر و مانع تأثیر برودت در بدن و موی محرق و غیرمحرق او حابس خون همه ٔاعضا و خون برشته ٔ او جهت اسهال و قرحه ٔ امعا و رفعسموم و طلاء خون گرم تازه ٔ او جهت کلف و بهق و بثوری که آب سفید از آن ترشح کند و جوشش خشکی که در سر بهم رسد و مسکن دردهای کهنه و مغز سر او که مشوی باشد جهت رعشه ٔ مرضی و دلوک او جهت اصلاح امراض لثه و درد آن و اعانت بر رویانیدن دندان اطفال و خاکستر دماغ او با پیه خرس و ماءالعسل و با آب پیاز عنصل جهت رفع داءالثعلب و پنیرمایه ٔ او را چون بقدر قیراطی تا نیم مثقال با سرکه بنوشند جهت صرع و تحلیل شیر منجمد درمعده و گزیدن افعی و ادویه ٔ قتاله و سه قیراط او رابا شراب جهت تب ربع مجرب دانسته اند و طلاء او جهت سرطان عجیب الفعل و دو مثقال او را چون بنوشند جهت رفع سیلان رطوبات رحم و شکم و آشامیدن و حمول آن بعد از طهر سه روز هر روز نیم مثقال مانع حمل زنان و زهره ٔ او را تأثیر بعکس پنیرمایه است و جلوس در طبیخ آن جهت نقرس و مفاصل و خوردن گوشت او مولد خون غلیظ و بهتر از خونی که از گوشت گاو و بز و میش بهم رسد و جهت بول در فراش و سلس البول و رعشه و فالج و امراض بارده نافع و اصلاح او پختن اوست به بخار آب و با روغن و شبت و مضر محرورالمزاج و مصلحش کاسنی است و سرکه و انار میخوش و چون مجموع او را پخته تناول نمایند جهت خدر نافع و هر گاه مجموع او را بسوزانند و سه مثقال آن را بنوشند جهت سنگ گرده مفید و چون جوف او را پاک نکرده در ظرفی بسوزانند و با روغن گلسرخ طلا نمایند جهت رویانیدن موی سر بسیار مؤثر و ضماد خاکستر استخوان او محلل خنازیر و پیه او جهت شقاق و منع ریختن موو بول او جهت حدت باصره و سرگین او بقدر نیم درهم تا یک درهم شُرباً جهت سلس البول و بول در فراش نافع وتعلیق هر دو چشم او مورث هیبت در نظرها. و مؤلف تذکره گوید که چون هفت روز هر روز دو حبه از مغز سر اوبا دو اوقیه شیر تازه بنوشند منع سفیدی موی میکند ومجرب است . و مؤلف جامع الادویه گوید که چون خصیه ٔ او را به نمک تلخ و ورس نمک سود کنند و دو دانگ آنرا سعوط نمایند جهت لقوه مجرّب است و خوردن او با روغن سداب جهت اخراج مشیمه آزموده است و بلیناس گوید که چون زهره ٔ او را بنوشند خواب به مرتبه ای بر او غلبه کند که تا سرکه به او ندهند و استنشاق نفرمایند بهوش نیاید و پنیرمایه ٔ او را با سرکه پادزهر جمیع سموم میداند و گوید چون زن فرج او را پخته تناول نماید درحال آبستن گردد و هم چنین حمول سرگین او را در این باب بسیار مؤثر دانسته است و نگاه داشتن کعب او را بجهت رفع چشم بد گوید مؤثر است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). لاغثورس و لاغرغیش (ظ: لاغوس ) خوانند، بپارسی خرگوش گویند بهترین آن است که لون اوبسیاهی زند و بیابانی بود که سگ صید کرده باشد و طبیعت آن گرم و خشک است . خون وی خون گرم بود و بر بهق و کلف طلا کنند زایل کند و خون وی بریان کنند دفع سموم بکند و سحج را نافع بود و جلاء چشم دهد و دماغ وی بریان کرده جهت رعشه که بعد از مرض حادث شده باشد مفید بود و چون ضماد کنند دماغ وی بر جای دندان ، زود بروید و در خواص آورده اند که پای وی چون بر زن تعلیق کنند آبستن نشود مادام که با وی باشد و بقراط گوید سروی چون بسوزانند و با پیه خرس با سرکه طلا کنند بر داءالثعلب نافع بود و پنیرمایه ٔ وی چون با نمک یا با روغن یا با عسل حل کنند و با سرکه بیاشامند منع آبستنی بکند و اگر زنی که هرگز آبستن نشود بعد از طهر برخویش برگیرد آبستن گردد و آن پادزهر مجموع زهرهای کشنده است باذن اﷲ تعالی خاصه گزیدگی افعی . و گویند چون بدن را بموی وی بخور کنند از سرما آسیبی نرسد اما گوشت وی خون غلیظ از وی حاصل میشود و حرق آن در نقرس و مفاصل نزدیکست بفعل مرق ثعلب در آن نشستن . گوشت وی اولی آن بود که با روغنها پزند مثل زیت و اگر بریان کنند ببخارات بهتر بود و وی سهر آورد و مصلح وی ابازیر بود. (اختیارات بدیعی ). و رجوع به خرگوش* شود.
* خرگوش . [ خ َ ] (اِ مرکب ) جانوریست معروف . گویند ماده ٔ او را مانند زنان حیض آید. (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). حیوانی وحشی که گوشهای دراز دارد. (ناظم الاطباء). ابوخداش . ابوخرانق . ابوعروة. ابوبنهان . ارنب . اصمع. حَوْشَب . درماء. درمة. درامة. عجوز. قُفّة. قَعیل . قُواع . لاغوش . لاغون . مقطعالاسحار.
خرگوش از نظر جانورشناسی : خرگوش نوعی از پستاندارانست که بتعداد زیاد و اقسام بسیار در قاره های اروپا و آسیا و افریقا و امریکای شمالی یافت میشود. خرگوش امریکای شمالی انواع متفاوت دارد که از آنجمله اند خرگوشهای پنجه سفید و خرگوشهای منطقه ٔ منجمد شمالی و خرگوشهای دم سفید و خرگوشهای دم سیاه . نوعی از خرگوشها که به انگلیسی هر می گویند از نوع دیگر آن که بزبان انگلیسی ربیت نامیده میشود بواسطه ٔ بزرگی جثه و بزرگتر بودن دو پا و درازی گوش و وسعت کف پا متمایز است و از این دو نوع خرگوشهای نوع دوم بچه های خود را برهنه و فاقد مو در سوراخهای زیرزمینی به دنیا می آورند در حالی که خرگوشهای نوع اول بچه های خود را با مو و در سطح زمین از دو تا چهار تا می زایند. خرگوش به اصناف متعدد و تعداد کثیر در سراسر کانادا و سرحد شمالی ایالات متحده ٔ امریکا و در کوهستانهای جنوبی آن یافت میشود. رنگ قهوه ای خرگوشهادر زمستانها بسفید تبدیل میشود زیرا این حیوان در زمستان پشمهای تابستانی خود را می ریزد. پاهای بلند خرگوش موجب میشود تا آن در روی برف به تندی بدود و این حیوان دراین نوع دویدن بین سایر پستانداران بی نظیر است . خرگوشهای مناطق منجمد شمالی در نواحی درخت زار شمالی کانادا و آلاسکا زیست می کنند و خرگوشهای دم سیاه در ایالات متحده ٔ امریکا بسیار یافت میشوند. این قسم خرگوش بواسطه ٔ چستی و چالاکی و سرعت گامها همه نوع سگهای شکاری را عقب می گذارد و فقط تازیها هستند که می توانند آنها را شکار کنند زیرا وجود آنها برای مزارع غلات بسیار زیانمند است . وجه تمایز خرگوشهای دم سیاه با خرگوشهای دم سفید علاوه بر سیاهی و سفیدی رنگ دم آنها در نوارهای سیاهرنگی است که در روی پشت آنها قرار دارد: در خرگوشهای دم سیاه اندازه ٔ هر یک از این نوارها وسیعتر و بزرگتر از اندازه ٔ نوار خرگوشهای دم سفیداست :
شیر غژم آورد و جست از جای خویش
آمد آن خرگوش را آلغده پیش .
رودکی .
//////////////
ارنببری. لاعبورس و لاعرعس و لاعونی خوانند بپارسی خرگوش گویند بهترین وی آنست که لون آن بسیاهی زند و بیابانی که سگ صید کرده باشد و طبیعت آن گرم و خشک است خون وی چون گرم بود بر بهق و کلف طلا کنند زایل کند و چون خون وی بریان کنند دفع سموم کند و سجح را نافع بود و جلای چشم دهد و دماغ وی بریان کرده جهت رعشه که بعد از مرض حادث شود بغایت مفید بود و چون ضماد کنند دماغ وی بر جای دندان زود بروید و در خواص آورده که پای وی چون بر زن تعلیق کنند آبستن نشود ما دام که با وی باشد و بقراط گوید سر وی چون بسوزانند و با پیه خرس با سرکه طلا کنند برداء الثعلب نافع بود و اگر زن بعد از سه روز بیاشامد با سرکه منع آبستنی کند و اگر زنی که هرگز آبستن نشود و بعد از طهر بخویشتن گیرد آبستن گردد و آن پادزهر مجموع زهرهای کشنده است خاصه گزندگی افعی و گویند چون بدن را به موی آن بخور کنند از سرما اذیتی نرسد اما از گوشت وی خون غلیظ حاصل شود و مرق آن در نقرس و مفاصل نزدیک است به فعل ثعلب، در آن نشستن ولی اولی بود با روغنها آمیزند مثل زیت و اگر بریان کنند بخار آن بهتر بود و وی سهر آورد و مصلح وی ابازیر بود این مؤلف گوید اگر سم وی با صبر دقاق کنند و با سفیده تخممرغ بر شریان دریده نهند منع خون رفتن بکند
______________________________
صاحب تحفه مینویسد: ارنب بری را بعربی غور گویند
صاحب مخزن الادویه مینویسد: ارنب بری به فتح همزه و نون معرب از ارنبای سریانیست و بعربی نمور و بیونانی فروسیمون و اغروس و غرساوس و نیز بسریانی لاعوسی و بفارسی خرگوش و بترکی دوشان و بهندی مساوسسه و کهرهه نامند.
اختیارات بدیعی، ص: 27
///////////
Rabbit
From Wikipedia, the free encyclopedia
Kingdom:
| |
Phylum:
| |
Subphylum:
| |
Class:
| |
Order:
| |
Family:
| |
Genera
| |
Rabbits are small mammals in the family Leporidae of the order Lagomorpha, found in several parts of the world. There are eight different genera in the family classified as rabbits, including the European rabbit (Oryctolagus cuniculus), cottontail rabbits (genus Sylvilagus; 13 species), and the Amami rabbit(Pentalagus furnessi, an endangered species on Amami Ōshima, Japan). There are many other species of rabbit, and these, along with pikas and hares, make up the order Lagomorpha. The male is called abuck and the female is a doe; a young rabbit is a kitten or kit.
Contents
Habitat and range
Outdoor entrance to a rabbit burrow
Rabbit habitats include meadows, woods, forests, grasslands, deserts and wetlands.[1] Rabbits live in groups, and the best known species, the European rabbit, lives in underground burrows, or rabbit holes. A group of burrows is called a warren.[1]
More than half the world's rabbit population resides in North America.[1] They are also native to southwestern Europe, Southeast Asia, Sumatra, some islands of Japan, and in parts of Africa and South America. They are not naturally found in most of Eurasia, where a number of species of hares are present. Rabbits first entered South America relatively recently, as part of the Great American Interchange. Much of the continent has just one species of rabbit, the tapeti, while most of South America's southern cone is without rabbits.
Terminology
Male rabbits are called bucks; females are called does. An older term for an adult rabbit is coney, whilerabbit once referred only to the young animals.[3] Another term for a young rabbit is bunny, though this term is often applied informally (especially by children) to rabbits generally, especially domestic ones. More recently, the term kit or kitten has been used to refer to a young rabbit. A young hare is called aleveret; this term is sometimes informally applied to a young rabbit as well.
A group of rabbits is known as a colony, or nest (and occasionally a warren, though this more commonly refers to where the rabbits live).[4] A group of young rabbits with the same parentage is referred to as alitter, and a group of domestic rabbits is sometimes called a herd.[5]
Biology
A skin-skeletal preparation showing its incisors
Evolution
Because the rabbit's epiglottis is engaged over the soft palate except when swallowing, the rabbit is anobligate nasal breather. Rabbits have two sets of incisor teeth, one behind the other. This way they can be distinguished from rodents, with which they are often confused.[6] Carl Linnaeus originally grouped rabbits and rodents under the class Glires; later, they were separated as the scientific consensus is that many of their similarities were a result of convergent evolution. However, recent DNA analysis and the discovery of a common ancestor has supported the view that they share a common lineage, and thus rabbits and rodents are now often referred to together as members of the superorder Glires.[7]
Morphology
Video of a European rabbit, showing ears twitching and a jump
Set of wax models showing development of the rabbit heart
The rabbit's long ears, which can be more than 10 cm (4 in) long, are probably an adaptation for detectingpredators. They have large, powerful hind legs. The two front paws have 5 toes, the extra called the dewclaw. The hind feet have 4 toes.[8] They are plantigrade animals while at rest; however, they move around on their toes while running, assuming a more digitigrade form. Unlike some other paw structures of quadruped mammals, especially those of domesticated pets, rabbit paws lack pads.[citation needed] Their nails are strong and are used for digging; along with their teeth, they are also used for defense.[citation needed]
Wild rabbits do not differ[clarification needed (Compared to each other or compared to domesticated breeds?)] much in their body proportions or stance, with full, egg-shaped bodies. Their size can range anywhere from 20 cm (8 in) in length and 0.4 kg in weight to 50 cm (20 in) and more than 2 kg. The fur is most commonly long and soft, with colors such as shades of brown, gray, and buff. The tail is a little plume of brownish fur (white on top forcottontails).[2] Rabbits can see nearly 360 degrees, with a small blind spot at the bridge of the nose.[9]
Ecology
Rabbits are hindgut digesters. This means that most of their digestion takes place in their large intestine andcecum. In rabbits, the cecum is about 10 times bigger than the stomach and it along with the large intestine makes up roughly 40% of the rabbit's digestive tract.[10] The unique musculature of the cecum allows the intestinal tract of the rabbit to separate fibrous material from more digestible material; the fibrous material is passed as feces, while the more nutritious material is encased in a mucous lining as a cecotrope. Cecotropes, sometimes called "night feces", are high in minerals, vitamins and proteins that are necessary to the rabbit's health. Rabbits eat these to meet their nutritional requirements; the mucous coating allows the nutrients to pass through the acidic stomach for digestion in the intestines. This process allows rabbits to extract the necessary nutrients from their food.[11]
A litter of rabbit kits (baby rabbits)
A nest containing baby rabbits
Rabbits are prey animals and are therefore constantly aware of their surroundings. For instance, in Mediterranean Europe, rabbits are the main prey of red foxes, badgers, and Iberian lynxes.[12] If confronted by a potential threat, a rabbit may freeze and observe then warn others in the warren with powerful thumps on the ground. Rabbits have a remarkably wide field of vision, and a good deal of it is devoted to overhead scanning.[13] They survive predation by burrowing, hopping away in a zig-zag motion, and, if captured, delivering powerful kicks with their hind legs. Their strong teeth allow them to eat and to bite in order to escape a struggle.[14] The expected wild rabbit lifespan is about 3 years.[citation needed]
Sleep
Rabbits are crepuscular, most active at dawn and dusk. The average sleep time of a rabbit in captivity is said to be 8.4 hours.[15] As with other prey animals, rabbits often sleep with their eyes open so sudden movements will wake the rabbit and alert it to dangers.[16]
Diet and eating habits
A young rabbit looking through the grass.
Rabbits are herbivores that feed by grazing on grass, forbs, and leafy weeds. In consequence, their diet contains large amounts of cellulose, which is hard to digest. Rabbits solve this problem via a form of hindgut fermentation. They pass two distinct types of feces: hard droppings and soft black viscous pellets, the latter of which are known as caecotrophs and are immediately eaten (a behaviour known as coprophagy). Rabbits reingest their own droppings (rather than chewing the cud as do cows and many other herbivores) to digest their food further and extract sufficient nutrients.[17]
Rabbits graze heavily and rapidly for roughly the first half-hour of a grazing period (usually in the late afternoon), followed by about half an hour of more selective feeding. In this time, the rabbit will also excrete many hard fecal pellets, being waste pellets that will not be reingested. If the environment is relatively non-threatening, the rabbit will remain outdoors for many hours, grazing at intervals. While out of the burrow, the rabbit will occasionally reingest its soft, partially digested pellets; this is rarely observed, since the pellets are reingested as they are produced. Reingestion is most common within the burrow between 8 o'clock in the morning and 5 o'clock in the evening, being carried out intermittently within that period.
Hard pellets are made up of hay-like fragments of plant cuticle and stalk, being the final waste product after redigestion of soft pellets. These are only released outside the burrow and are not reingested. Soft pellets are usually produced several hours after grazing, after the hard pellets have all been excreted. They are made up of micro-organisms and undigested plant cell walls.
The chewed plant material collects in the large cecum, a secondary chamber between the large and small intestine containing large quantities of symbiotic bacteria that help with the digestion of cellulose and also produce certain B vitamins. The pellets are about 56% bacteria by dry weight, largely accounting for the pellets being 24.4% protein on average. The soft feces form here and contain up to five times the vitamins of hard feces. After being excreted, they are eaten whole by the rabbit and redigested in a special part of the stomach. The pellets remain intact for up to six hours in the stomach; the bacteria within continue to digest the plant carbohydrates. This double-digestion process enables rabbits to use nutrients that they may have missed during the first passage through the gut, as well as the nutrients formed by the microbial activity and thus ensures that maximum nutrition is derived from the food they eat.[2] This process serves the same purpose within the rabbit as rumination does in cattle and sheep.[18]
Rabbit diseases
Rabbits can be affected by a number of diseases. These include pathogens that also affect other animals and/or humans, such as Bordetella bronchiseptica and Escherichia coli, as well as diseases unique to rabbits such as rabbit haemorrhagic disease: a form of calicivirus,[20] andmyxomatosis.
Rabbits and hares are almost never found to be infected with rabies and have not been known to transmit rabies to humans.[21]
Among the parasites that infect rabbits are tapeworms such as Taenia serialis, external parasites like fleas and mites, coccidia species, andToxoplasma gondii.[22][23]
Differences from hares
The most obvious difference between rabbits and hares is how their kits are born. Rabbits are altricial, having young that are born blind and hairless. In contrast, hares are precocial, born with hair and good vision. All rabbits except cottontail rabbits live underground in burrows or warrens, while hares live in simple nests above the ground (as do cottontail rabbits), and usually do not live in groups. Hares are generally larger than rabbits, with longer ears, larger and longer hind legs and have black markings on their fur. Hares have not been domesticated, while European rabbits are both raised for meat and kept as pets.[citation needed]
Domesticated rabbits
Vase with rabbit below, made 1777 in Sweden.
The only rabbit to be widely domesticated is the European rabbit, which has been extensively bred for food and later as a pet. It was first widely kept in ancient Rome and has been refined into a wide variety of breedsduring and since the Middle Ages.
Domesticated rabbits have mostly been bred to be much larger than wild rabbits, though selective breedinghas produced a range of sizes from dwarf to giant, which are kept as pets and food animals across the world. They have as much colour variation among themselves as other livestock and pet animals. Their fur is prized for its softness; today, Angora rabbits are raised for their long, soft fur, which is often spun into yarn. Other breeds are raised for the fur industry, particularly the Rex, which has a smooth, velvet-like coat and comes in a wide variety of colors and sizes.
As food and clothing
Rabbits - Kitchen, Hôtel Dieu, Beaune
Tanned rabbit pelt; rabbit pelt is prized for its softness.
Leporids such as European rabbits and hares are a food meat in Europe, China, South America, North America, some parts of the Middle East. By some estimates, world's annual rabbit meat production stands at around 200 million tons.[24]
Rabbit is sold in UK butchers and markets, and some supermarkets sell frozen rabbit meat. Additionally, some have begun selling fresh rabbit meat alongside other types of game. At farmers markets and the famousBorough Market in London, rabbits will be displayed dead and hanging unbutchered in the traditional style next to braces of pheasant and other small game. The countries where rabbit meat consumption is highest are Malta (8.89 kg per inhabitant), Italy (5.71 kg per inhabitant), Cyprus (4.37 kg per inhabitant), France(2.76 kg per inhabitant), Belgium (2.73 kg per inhabitant), Spain (2.61 kg per inhabitant) and Portugal(1.94 kg per inhabitant).[25]
Rabbit meat was once commonly sold in Sydney, Australia, the sellers of which giving the name to the rugby league team the South Sydney Rabbitohs, but it quickly became unpopular after the disease myxomatosiswas introduced in an attempt to wipe out the country's large feral rabbit population. Rabbit meat is also commonly used in Moroccan cuisine, where it is cooked in a tajine with "raisins and grilled almonds added a few minutes before serving".[26]
In China, rabbit meat is particularly popular in Sichuan cuisine. Among popular dishes are stewed rabbit, spicy diced rabbit, BBQ-style rabbit, and even spicy rabbit heads, which have been compared to the duck neck.[24]Rabbit meat is comparably unpopular elsewhere in the Asia-Pacific.[citation needed]
When used for food, rabbits are both hunted and bred for meat. Snares or guns are usually employed when catching wild rabbits for food. In many regions, rabbits are also bred for meat, a practice called cuniculture. Rabbits can then be killed by hitting the back of their heads, a practice from which the term rabbit punch is derived. Rabbit meat is a source of high quality protein.[27] It can be used in most ways chicken meat is used. In fact, well-known chef Mark Bittman says that domesticated rabbit tastes like chicken because both are blank palettes upon which any desired flavors can be layered.[28] Rabbit meat is leaner than beef, pork, and chicken meat. Rabbit products are generally labeled in three ways, the first being Fryer. This is a young rabbit between 2.0 and 2.3 kilograms (4.5 and 5 lb) and up to 9 weeks in age.[29] This type of meat is tender and fine grained. The next product is a Roaster; they are usually over 2.3 kilograms (5 lb) and up to 8 months in age. The flesh is firm and coarse grained and less tender than a fryer. Then there are giblets which include the liver and heart. One of the most common types of rabbit to be bred for meat is New Zealand white rabbit. The largest rabbit meat producing countries (100,000 tons or more per year) are China, Russia, Italy, France and Spain.[25]
In efficient production systems, rabbits can turn 20 percent of the proteins they eat into edible meat, compared to 22 to 23 percent for broiler chickens, 16 to 18 percent for pigs and 8 to 12 percent for beef; rabbit meat is more economical in terms of feed energy than beef.[25]
Compared with the meat of other species (especially pork and beef), rabbit meat is richer in proteins and certain vitamins and minerals, while it has less fat; rabbit fat contains less stearic and oleic acids than other species and higher proportions of the essential polyunsaturated linolenic and linoleic fatty acids.[25] The main health issues associated with the use of rabbits for meat are tularemia or rabbit fever which is an infection that may be contracted from close contact with rabbits[30] and the so-called rabbit starvation. Rabbit starvation is most likely due to the deficiency of fat in rabbit meat. In comparison, pemmican is a meat-based food that is nutritionally complete but is composed of dry meat fibers and fat in a 1:1 ratio by weight. Rabbit starvation is similar to other metabolic issues that arise in times of extreme starvation. An analogous condition (though with different symptoms) occurs when carbohydrates are ingested in the absence of fat and protein.[31] These conditions are not well-documented by Western medicine because such total absence of fat and protein are relatively rare and not likely to occur where medical attention is available. However, a slim variety of historical writings refer to rabbit starvation, for example, Vilhjamur Stefansson in the late 19th century, and in the journals of Charles Darwin.
Rabbit pelts are sometimes used for clothing and accessories, such as scarves or hats. Angora rabbits are bred for their long, fine hair, which can be sheared and harvested like sheep wool. Rabbits are very good producers of manure; additionally, their urine, being high in nitrogen, makes lemon trees very productive. Their milk may also be of great medicinal or nutritional benefit due to its high protein content.[32]
Environmental problems
Rabbits have been a source of environmental problems when introduced into the wild by humans. As a result of their appetites, and the rate at which they breed, feral rabbit depredation can be problematic for agriculture. Gassing, barriers (fences), shooting, snaring, and ferreting have been used to control rabbit populations, but the most effective measures are diseases such as myxomatosis (myxo or mixi, colloquially) and calicivirus. In Europe, where rabbits are farmed on a large scale, they are protected against myxomatosis and calicivirus with a genetically modified virus. The virus was developed in Spain, and is beneficial to rabbit farmers. If it were to make its way into wild populations in areas such as Australia, it could create a population boom, as those diseases are the most serious threats to rabbit survival. Rabbits in Australia and New Zealand are considered to be such a pest that land owners are legally obliged to control them.[33][34]
Domestic rabbits can overpopulate rapidly, becoming a nuisance, as on this university campus.
European Rabbit in Shropshire, England, infected with myxomatosis, adisease caused by the Myxoma virus
In culture and literature
Rabbits are often used as a symbol of fertility or rebirth, and have long been associated with spring andEaster as the Easter Bunny. The species' role as a prey animal also lends itself as a symbol of innocence, another Easter connotation. They appear in folklore and modern children's stories, often but not invariably as sympathetic characters.
Additionally, rabbits are often used as symbols of playful sexuality, which also relates to the human perception of innocence, as well as its reputation as a prolific breeder.
Folklore and mythology
The rabbit often appears in folklore as the trickster archetype, as he uses his cunning to outwit his enemies.
· In Aztec mythology, a pantheon of four hundred rabbit gods known as Centzon Totochtin, led byOmetotchtli or Two Rabbit, represented fertility, parties, and drunkenness.
· In Chinese folklore, rabbits accompany Chang'e on the Moon. Also associated with the Chinese New Year(or Lunar New Year), rabbits are also one of the twelve celestial animals in the Chinese Zodiac for theChinese calendar. It is interesting to note that the Vietnamese lunar new year replaced the rabbit with a cat in their calendar, as rabbits did not inhabit Vietnam.
· A rabbit's foot is carried as an amulet believed to bring good luck. This is found in many parts of the world, and with the earliest use being in Europe around 600 B.C.[36]
· In Japanese tradition, rabbits live on the Moon where they make mochi, the popular snack of mashedsticky rice. This comes from interpreting the pattern of dark patches on the moon as a rabbit standing on tiptoes on the left pounding on an usu, a Japanese mortar (See also: Moon rabbit).
· In Jewish folklore, rabbits (shfanim שפנים) are associated with cowardice, a usage still current in contemporary Israeli spoken Hebrew (similar to English colloquial use of "chicken" to denote cowardice).
Tile with two rabbits, two snakesand a tortoise. Illustration for Zakariya al-Qazwini's book. Iran, 19th century.
· In Korean mythology, as in Japanese, rabbits live on the moon making rice cakes (Tteok in Korean).
· In Anishinaabe traditional beliefs, held by the Ojibwe and some other Native American peoples,Nanabozho, or Great Rabbit, is an important deity related to the creation of the world.
· Among English speakers, the rabbit may be invoked at the start of the month out of apotropaic ortalismanic superstition.
· A Vietnamese mythological story portrays the rabbit of innocence and youthfulness. The Gods of the myth are shown to be hunting and killing rabbits to show off their power.
On the Isle of Portland in Dorset, UK, the rabbit is said to be unlucky and speaking its name can cause upset with older residents. This is thought to date back to early times in the quarrying industry, where piles of extracted stone (not fit for sale) were built into tall rough walls (to save space) directly behind the working quarry face; the rabbit's natural tendency to burrow would weaken these "walls" and cause collapse, often resulting in injuries or even death. The name rabbit is often substituted with words such as “long ears” or “underground mutton”, so as not to have to say the actual word and bring bad luck to oneself. It is said that a public house (on the island) can be cleared of people by calling out the word rabbit and while this was very true in the past, it has gradually become more fable than fact over the past 50 years. See also Three hares.
Other fictional rabbits
The rabbit as trickster appears in American popular culture; for example the Br'er Rabbit character from African-American folktales and Disneyanimation; and the Warner Bros. cartoon character Bugs Bunny.
Anthropomorphized rabbits have appeared in a host of works of film, literature, and technology, notably the White Rabbit and the March Hare inLewis Carroll's Alice's Adventures in Wonderland; in the popular novels Watership Down, by Richard Adams, along with its film and television adaptations, Rabbit Hill by Robert Lawson, as well as in Beatrix Potter's Peter Rabbit stories, and Oswald the Lucky Rabbit, a 1920s cartoon character.
Urban legends
It was commonly believed that pregnancy tests were based on the idea that a rabbit would die if injected with a pregnant woman's urine. This is not true. However, in the 1920s it was discovered that if the urine contained the hCG, a hormone found in the bodies of pregnant women, the rabbit would display ovarian changes. The rabbit would then be killed to have its ovaries inspected, but the death of the rabbit was not the indicator of the results. Later revisions of the test allowed technicians to inspect the ovaries without killing the animal. A similar test involved injecting Xenopus frogsto make them lay eggs, but animal tests for pregnancy have been made obsolete by faster, cheaper, and simpler modern methods.
A black rabbit
Classifications
Rabbits and hares were formerly classified in the order Rodentia (rodent) until 1912, when they were moved into a new order Lagomorpha. This order also includes pikas.
See also
References
2. ^ Jump up to:a b c "rabbit". Encyclopædia Britannica (Standard ed.). Chicago:Encyclopædia Britannica, Inc. 2007.
5. Jump up^ "Common Questions: What Do You Call a Group of...?". archived copy of Animal Congregations, or What Do You Call a Group of.....?. U.S. Geological Survey Northern Prairie Wildlife Research Center. Archived fromthe original on 20 March 2015. Retrieved 2015-04-13.
6. Jump up^ Brown, Louise (2001). How to Care for Your Rabbit. Kingdom Books. p. 6. ISBN 978-1-85279-167-4.
7. Jump up^ Katherine Quesenberry & James W. Carpenter, Ferrets, Rabbits, and Rodents: Clinical Medicine and Surgery (3rd ed. 2011).
11. Jump up^ Dr. Byron de la Navarre's "Care of Rabbits" Susan A. Brown, DVM's "Overview of Common Rabbit Diseases: Diseases Related to Diet"
12. Jump up^ Fedriani, J. M.; Palomares, F.; Delibes, M. (1999). "Niche relations among three sympatric Mediterranean carnivores" (PDF). Oecologia 121: 138–148. doi:10.1007/s004420050915. JSTOR 4222449.
14. Jump up^ Davis, Susan E. and DeMello, Margo Stories Rabbits Tell: A Natural And Cultural History of A Misunderstood Creature. Lantern Books, 2003, p. 27.
16. Jump up^ Wright, Samantha (2011). For The Love of Parsley. A Guide To Your Rabbit's Most Common Behaviours. Lulu. pp. 35–36. ISBN 1-4467-9111-4.
17. Jump up^ "Information for Rabbit Owners — Oak Tree Veterinary Centre". Oaktreevet.co.uk. Archived from the original on 2012-06-23. Retrieved30 August 2010.
20. Jump up^ Cooke, Brian Douglas (2014). Australia's War Against Rabbits. CSIRO Publishing. ISBN 978-0-643-09612-7.
21. Jump up^ "Rabies: Other Wild Animals". Centers for Disease Control and Prevention. 15 November 2011. Retrieved 20 December 2012.
24. ^ Jump up to:a b Olivia Geng, French Rabbit Heads: The Newest Delicacy in Chinese Cuisine. The Wall Street Journal Blog, 13 June 2014
26. Jump up^ 'Traditional Moroccan Cooking, Recipes from Fez', by Madame Guinadeau. (Serif, London, 2003). ISBN 1-897959-43-5.
28. Jump up^ "How to Cook Everything :: Braised Rabbit with Olives". 2008. Archived from the original on 17 May 2008. Retrieved 17 July 2008.
31. Jump up^ " "Cassava root causes cognitive damage in Congolese villages". National Institutes of Health, Fogarty International Center. Feb 2014.
32. Jump up^ Houdebine, Louis-Marie; Fan, Jianglin (1 June 2009). Rabbit Biotechnology: Rabbit Genomics, Transgenesis, Cloning and Models. シュプリンガー・ジャパン株式会社. pp. 68–72. ISBN 978-90-481-2226-4. Retrieved 8 October 2010.
33. Jump up^ "Feral animals in Australia — Invasive species". Environment.gov.au. 1 February 2010. Retrieved 30 August 2010.
34. Jump up^ "Rabbits — The role of government — Te Ara Encyclopedia of New Zealand". Teara.govt.nz. 1 March 2009. Retrieved 30 August 2010.
36. Jump up^ Ellis, Bill: Lucifer Ascending: The Occult in Folklore and Popular Culture (University of Kentucky, 2004) ISBN 0-8131-2289-9
Further reading
&&&&&&&
ارنب بحری . [ اَ ن َ ب ِ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حیوانی است صدفی شکل مایل بسرخی و مابین اجزاء او چیزی سبز مانند برگ اشنان و سر او در صلابت مثل سنگ و آن سم ّ قتال و در نهایت حرارت و احراق است و ضماد کوبیده ٔ او بتنهائی و با تخم انجره سترنده ٔ موی و همچنین طلاء روغن طبیخ او و سوخته ٔ او جالی باصره و دندان و طلاء خون او جهت کلف و بهق نافع است و خاکستر سر او با پیه خرس و بتنهائی جهت داءالثعلب بغایت مفید است و ابن تلمیذ طلاء او را جهت گزیدن زنبور فادزهر سریعالاثر میداند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). حیوانی است دریائی کوچک صدفی شکل سرخ رنگ و بر سر وی سنگ پاره ای است و اگر سر وی بسوزانند خاکستر آن نافع بود جهت داءالثعلب خاصه که باپیه خرس طلا کنند البته موی برویاند و اگر در چشم کشند آن خاکستر را جلاء دهد و از جمله ٔ سموم قتاله است و خون وی گرم بر بهق و کلف چون طلا کنند زایل کند و خاکستر آن چون سنون سازند دندان را جلا دهد و علامت خوردن آن ضیق النفس و سرخی چشم و سرفه ٔ خشک و دشخواری بول و نفث دم و درد معده و درد گرده و لون بول بنفشج بود و شش را ریش کند و از آن جمله است که کشنده بود ومعالجه ٔ آن به لعابات و روغن بادام شیرین و شیر زنان و خبازی و خطمی کنند جوشانیده . (اختیارات بدیعی ). نوعی از حیوانات دریائی صدفی سفالپد از خانواده ٔ سپی ئیده که شامل سی نوع فرعی است و در همه ٔ دریاها یافت شود. سیپیا. السبفیاس . (دمشقی ). لسان البحر. ماهی مرکب . (تحفه ). دِمیا . صاحب ذخیره ٔ خوارزمشاهی گوشت او را از سموم شمارد: و اورا زهر دادند بر دست خادمی و آن زهر شحم ارنب بحری بود. (تاریخ بیهق ). || استخوان ارنب بحری موسوم است به کف دریا. زبدالبحر. آذاریقون . فلومن .
/////////
ارنب بحری
بیونانی عشروش و ثلاسیوس و بهندی کاسا نامند
ماهیت آن
حیوانی است صدفی شکل مائل بسرخی ما بین اجزای آن چیزی سبز شبیه ببرک اشنان و در سر او سنک می باشد و کفته اند حیوانی است سر او مانند ارنب و بدن او مانند ماهی
طبیعت آن
بسیار کرم و حاد است
افعال و خواص و منافع آن
خاکستر آن جالی بصر و دندان و ضماد کوبیدۀ آن بتنهائی و یا با تخم انجره سترندۀ موی و همچنین طلای روغن مطبوخ آن و طلای خون آن جهت کلف و بهق و خاکستر سر آن با پیه خرس جهت داء الثعلب بغایت مفید و همچنین بتنهائی و ابن تلمیذ طلای آن را جهت کزیدن زنبور فادزهر سریع الاثر می داند المضار سم قاتل است چون بیاشامند بعد زمان قلیلی وجع بطن و عسر البول و ضیق النفس و سرفۀ خشک و
نفث الدم و قئ صفراوی و یرقان عارض شود و اکر بول بکند اندک شبیه بارغوان باشد و بدبو و عرق کریه متعفن از بدن او براید و قئ صفراوی مخلوط باندک خون نماید اصلاح آن خوردن شیر الاغ اولا و خوردن سلاقۀ برک خبازی و آشامیدن شراب صافی رقیق معصور که مبالغه در عصر آن نکرده باشند پس خورانیدن آب مطبوخ برک خبازی یا بیخ آن و بیخ مریم کوبیده مقدار یکرطل و خوردن سرطان نهری و آشامیدن ماء الشعیر سرد کرده و خربق سیاه و لبن سقمونیا با قطران یا ماء العسل مقدار یکرطل و اکر احتیاج بفصد شود فصد نمایند و تنظیف بطن نمایند بقئ و اسهال بعد از سکون اعراض بحسب لائق و علامت برء صاحب آن آنست که مکروه نماید او را شنیدن نام ماهی اولا پس دیدن آن پس خوردن آن را و خواب آمدن و بخواب دیدن و بخواب رفتن آن.
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
/////////////
ارنب بحری. حیوانیست دریائی کوچک صدفیشکل سرخرتگ و بر سر وی سنگپارهایست و اگر سروی بسوزانند خاکستر آن نافع بود جهت داء الثعلب خاصه که با پیه خرس طلا کنند البته موی برویاند و اگر در چشم کشند جلا بدهد و از جمله سموم قاتله است و خون وی گرم بر بهق و کلف چون طلا نمایند زایل کند و چون خاکستر آن سنون سازند دندان را جلا دهد و علامت خوردن آن ضیق النفس و سرخی چشم و سرفه خشک و دشخواری بول و نفث الدم و درد معده و درد گردن و لون بنفشهای بول بود و شش را ریش کند و از آن جمله است که کشنده است معالجات آن به لعابات روغن بادام شیرین و شیر زنان و خبازی و خطمی کنند جوشانیده
صاحب مخزن الادویه مینویسد: ارنب بحری را بیونانی عشروش و ثلاسیوس و بهندی کاسا نامند
حکیم مؤمن در تحفه مینویسد: حیوانیست صدفیشکل مایل بسرخی و ما بین اعضای او چیزی سبزمانند برگ اشنان و سر او در صلابت مثل سنگ و آن سم قاتل است
اختیارات بدیعی
/////////////
Aplysia depilans, the "depilatory sea hare", is a species of sea hare or sea slug, a marine opisthobranch gastropod mollusk in the family Aplysiidae. Its common name refers to the belief of fishermen that it caused hair loss.
Contents
This sea hare occurs in the eastern Atlantic and the Mediterranean. It can be found mostly in shallow water of about 1.5 to 10 m. It avoids the intertidal zone because the animals cannot absorb atmospheric oxygen and so die after stranding relatively quickly. Occasionally some are trapped in tide pools at low tide. The adults feed primarily on algae of the genus Ulva, especially sea lettuceUlva lactuca. During the planktonic phase of life they eat single-celled phytoplankton.
Individuals can grow up to 40 cm long and weighs up to 380 g. Their skin is dark brown to reddish brown, with white to light brown blotches. It has a yellow inner shell that is thinner, flatter and more poorly calcified than other sea hares and measures about 1.5 cm long.
When threatened they emit a white or purple ink. Aplysia depilans are one of the seven species of the genus which are known to swim occasionally rather than crawl. Although hermaphrodites, they cannot self-fertilize and require a partner.
The Greek Sophist Philostratus writes that the Roman Emperor Titus (died 81 AD) was poisoned by his brotherDomitian with a sea hare and that his death had been foretold to him by Apollonius of Tyana.[1] However, other classical sources such as Suetonius and Cassius Dio maintain he died of natural causes.
&&&&&&
اروسه . [ اَ س َ / س ِ ] (اِ) ابوخلسا. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به انخسا* و انخوسا شود. || اروسه (با راء هندی ) لغت هندی است و آنرا بانسه یعنی بای موحده دانسته و بفتح واو و الف و سکون نون و فتح سین مهمله و ها در آخر نیز نامند. نباتیست که در هند و بنگاله بسیار پیدا میشود، مابین شجر و گیاه ، به بلندی دو ذرع و زیاده بر آن و برگ آن شبیه ببرگ بید و اندک عریضتر از آن و شاخهای آن پرگره و چوب آن سفید و اکثر از آن خلال میسازند و گل آن بیشتر سفید و بعضی سرخ و بنفش نیز میباشند و آتش چوب آن تند میباشد و از زغال آن بارود میسازند. طبیعت آن گرم و خشک است در اول و گویند سرد است و گل آنرا سرد نوشته اند. گل آن جهت دق و دفع صفرا و تسکین حدت خون و سوزش بول و ناریت آن مفید و گویند بیخ آن جهت سرفه و ضیق النفس و ربو و تبهای بلغمی و صفراوی و غثیان و قی و یرقان و حرقةالبول و قروح مجاری بول که بهندی سوزاک و بفارسی سوزنک نامند و گفته اند تب دق را نیز مفید است و ثمر آن به مقدار جمیز صحرائی که بهندی کولر جنگلی نامند میشود و سبزرنگ و تخمهای آن ریزه . گویند تعلیق آن بر گلوی اطفال جهت سرفه ٔ ایشان نافع است . (مخزن الادویة، متن و فهرست ).
* انخسا. [ اَ خ ُ ] (اِ) انخوسا. (فرهنگ فارسی معین ). ابوخلسا**. کوک که خر بخورد و آن تره ای است که خواب افزاید. (مؤیدالفضلاء). شنجار. به ابخسا و انجوسا و انخوسا و... تصحیف شده . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به انجوسا شود.
** شنکار، شنجار، حناء الغول، خس الحمار، رجلالحمامه و شجرة الدم.
انوخلسا. [ اَ خ َ ] (اِ) ۞ انوخلثا. ابوخلسا. ابخوسا. خس الحمار. عاقرشمعا. شجرةالدم . رجل الحمامه . حمیرا. هرقلوس . شنقاد.کحلاء. انقلیا. و به سریانی حالوما و بلفظی دیگر بالقس و بفارسی کاهوخر و هوجویه . نام نباتی است شبیه به برگ کاهو و باریکتر و باخشونت و سیاه لون و ملاصق زمین و گلش اشقر و دانه اش سیاه و بیخش بقدر یک انگشت و بسیار سرخ و دارای اقسامی است . انوخلسا و ابوخلسا محرف انوخسا و انخسا یونانی است ۞ . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تحفه ٔ حکیم مؤمن و ترجمه ٔ صیدنه و بحرالجواهر و برهان شود.
///////////
کحلا. [ ک ُ ] (اِ) اسمی است مشترک بر چند چیز اول بر گاوزبان و آن دوائی است معروف که لسان الثور خوانند. || دوم مرزنگوش را گویند و آن نیز دوائی است که آذان الفار خوانند. || و سوم خردل صحرائی باشد. || و چهارم هوه جوه را گویند که ابوخلسا باشد. (برهان ) (آنندراج ). هوه چوه . (از منتهی الارب ).
///////////
ابو خلسا. انجوساست و خس الحمار و عاقر شمعا و شجرة الدم و رجل الحمامه و حمیرا و سوقلیوس و شفقاسی و کحلا و کحیلا و بربانی و حالوما و بلفظ دیگر بالقس و کاهوخر نیز خوانند و این جمله شنجار است و بپارسی شنکار و هوجویه نیز گویند و بهترینش آن بود که ورق آن سیاهرنگ بود و بیخ آن سطبر بود و ورق آن بسیار بود و طبیعت آن گرم و خشک است در اول و در دوم منفعت وی آن است که چون با سرکه بر بهق طلا کنند زایل کند و سپرز را نافع بود و جگر را پاک کند و چون با سرکه بود خواه خوردن و خواه ضماد کردن بر نقرس نافع بود و چون با پیه بز بر خنازیر نهند تحلیل یابد و ریشها را نافع بود و مرهم وی سوختگی را و شقاق مقعد را نافع بود و چون ورق وی را بریان کنند و با شراب بیاشامند شکم را ببندد و چون بخایند و بر گزندگان اندازند در دم بمیرند و بیخ او را زنان بر خویشتن برگیرند بچه بیندازند و ورم صلب که در رحم بود تحلیل دهد و بخود برگرفتن و در آب آن نشستن حیض را براند بقوت و مقدار استعمال از وی دو درم بود و بسیار مستعمل کردن صداع آورد و مصلح وی روغن بنفشه با کدو است.
صاحب مخزن الادویه مینویسد: ابو خلسا اسم یونانیست و بعربی حناء الغول و خس الحمار و اروسه و رجل الحمار و شنجار که معرب شنکار باشد و شیفارو بسریانی عاقر شمعا و حالوما و کحلا و کحیلا هریک بعربی نوعی از ابو خلسا است و هرقلو و هرقلوی و هقیلوسن نیز گویند و بفارسی هوجویه و بهندی رتن جوت گویند.
بانگلیسی-MELILOT -BUGLOSS
اختیارات بدیعی، ص: 17
//////////////
ابو خلسا
بفتح همزه و ضم بای موحده و سکون واو و فتح خای معجمه و سکون لام و فتح سین مهمله و الف اسم یونانی است و بعربی حناء الغول و خس الحمار و اروسه و رجل الحمامه و شنجار بشین و نون و جیم و الف و رای مهمله که معرب شنکار بکاف باشد و شیفار و بسریانی عاقر شمعا و حالوما و کحلا و کحیلا هریک بعربی اسم نوعی از ابو خلسا است و هر قلو و هر قلوی و هیقیلوس نیز کویند و بفارسی هوجویه و بهندی رتن جوت
ماهیت آن
کویند چهار صنف می باشد اول صنف کیاهی است و برک آن شبیه ببرک کاهو و باریک تر از ان و با خشونت و سیاه رنک و ساق آن مزغب و شاخها بسیار روئیده از حوالی بیخ آن و ملاصق زمین و خاردار و کل و دانۀ آن سیاه و بیخ آن بقدر انکشتی و بسیار سرخ و این قسم را عوام بغداد عوق فالوذج و ببعضی لغات فنجیون بفا و نون و جیم و یای مثناه تحتانیه و واو و نون و بعربی حمیرا بسبب بسیار سرخ بودن آن نامند و قوت آن تا چهار سال باقی می ماند مالیقی کفته رنک آن در تابستان سرخ می کردد مانند رنک خون و چون بدست برسد رنک می کرداند آن را و منبت آن زمین هائی است که خاک ان طیب باشد
طبیعت آن
کرم و خشک است در اول درجۀ دوم
افعال
و خواص و منافع آن
آن محلل اخلاط مراری و مالح و قابض اسهال و مدر حیض او دابغ معده و مجفف و آشامیدن عصاره
مخزن الادویه عقیلی خراسانی، ص: 182
///////////
شنگار (Alkanna) سردهای از گیاهان علفی شامل ۵۰ گونه در تیرهٔ گاوزبان (Boraginaceae) است که بومی اروپا، مدیترانه و باختر آسیا هستند.[۲]
در فارسی در قدیم آن را چوبخو و هوهچوه نیز مینامیدند.[۳]
شنگار در ایران ۵ گونه یکساله و چندساله دارد از جمله[۴]:
شنگار کوهستانی (Alkanna frigida)
شنگار جهرمی (Alkanna leptophylla)
شنگار برگهدار (Alkanna bracteosa)
شنگار کرکی (Alkanna trichophila)
فهرست گونهها[ویرایش]
Alkanna amana Rech. fil.
Alkanna areolata Boiss.
Alkanna attilae P. H. Davis
Alkanna aucheriana A. DC.
Alkanna calliensis Heldr. ex Boiss.
Alkanna cappadocica Boiss. & Balansa
Alkanna confusa Rech. fil.
Alkanna corcyrensis Hayek
Alkanna cordifolia C. Koch
Alkanna froedinii Rech. fil.
Alkanna frigida Boiss. (شنگار کوهستانی)
Alkanna galilaea Boiss.
Alkanna graeca Boiss. & Spruner
Alkanna haussknechtii Bornm.
Alkanna hirsutissima (Bertol.) A. DC.
Alkanna hispida Huber-Morath
Alkanna incana Boiss.
Alkanna kotschyana A. DC.
Alkanna leiocarpa Rech. fil.
Alkanna leptophylla Rech. fil. (شنگار جهرمی)
Alkanna lutea DC. - orcanette jaune
Alkanna macrophylla Boiss. & Heldr.
Alkanna macrosiphon Boiss. & Heldr.
Alkanna maleolens Bornm.
Alkanna megacarpa A. DC.
Alkanna methanaea Hausskn.
Alkanna noneiformis Griseb.
Alkanna oreodoxa Huber-Morath
Alkanna orientalis (L.) Boiss.
Alkanna pamphylica Huber-Morath & Reese
Alkanna pelia (Halácsy) Rech.f.
Alkanna phrygia Bornm.
Alkanna pinardii Boiss.
Alkanna pindicola Hausskn.
Alkanna prasinophylla Rech. fil.
Alkanna primuliflora Griseb.
Alkanna pseudotinctoria Huber-Morath
Alkanna pulmonaria Griseb.
Alkanna punctulata Huber-Morath
Alkanna sandwithii Rech.f.
Alkanna sartoriana Boiss. & Heldr.
Alkanna saxicola Huber-Morath
Alkanna scardica Griseb.
Alkanna shattuckia (Post) Post
Alkanna sieberi DC.
Alkanna sieheana Rech. fil.
Alkanna stribrnyi Velen.
Alkanna strigosa Boiss. & Hohen.
Alkanna tinctoria (L.) Tausch (Alkanet)
Alkanna trichophila Huber-Morath
Alkanna tubulosa Boiss.
Alkanna verecunda Huber-Morath
Alkanna viscidula Boiss.
منابع[ویرایش]
پرش به بالا ↑ Lamiales
پرش به بالا ↑ Wikipedia contributors, "Alkanna," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Alkanna&oldid=249437982 (accessed November 3, 2008).
پرش به بالا ↑ دهخدا، شنگار.
پرش به بالا ↑ مظفریان، ولیالله، فرهنگ نامهای گیاهان ایران: لاتینی، انگلیسی، فارسی تهران: فرهنگ معاصر ۱۳۷۵.
[نمایش] ن ب و
سردههای گیاهان ایران
رده: گاوزبانیان
/////////////
به عربی کحلا:
'الكحلاء'[2] أو ساق الحمام أو رجل الحمام أو خس الحمار أو شجرة الدم أو حِـنّـاء الغولة [3] أو الشنجار[4] جنس نباتي يتبع الفصيلة الحمحمية ويضم حوالي خمسين نوعاً ينمو معظمها في الوطن العربي وخاصة في المشرق العربي.
من أنواع الكحلاء الواطنة في الوطن العربي[عدل]
الكحلاء الأجمية (باللاتينية: Alkanna maleolens) في بلاد الشام
الكحلاء الجليلية (باللاتينية: Alkanna galilaea) في بلاد الشام
الكحلاء داكنة الأوراق (باللاتينية: Alkanna prasinophylla) في بلاد الشام
الكحلاء الغثة (باللاتينية: Alkanna strigosa) في بلاد الشام
كحلاء كوتشي (باللاتينية: Alkanna kotschyana) في بلاد الشام وتركيا
الكحلاء المحيرة (باللاتينية: Alkanna confusa) في بلاد الشام
الكحلاء المشرقية (باللاتينية: Alkanna orientalis) ويتبعها نويعا:
كحلاء مشرقية نويع المشرقية (باللاتينية: Alkanna orientalis (L.) Boiss. subsp. orientalis) في بلاد الشام
كحلاء مشرقية نويع كاملة الأوراق (باللاتينية: Alkanna orientalis subsp. integrifolia) في بلاد الشام
الكحلاء المصبوغة (باللاتينية: Alkanna tinctoria) في بلاد الشام ومصر والمغرب العربي
الكحلاء ملساء الثمار (باللاتينية: Alkanna leiocarpa) في بلاد الشام
الكحلاء الهلباء (باللاتينية: Alkanna hirsutissima) في بلاد الشام
من أنواعها الأخرى[عدل]
الكحلاء الشايبة (باللاتينية: Alkanna incana) في تركيا
الكحلاء قلبية الأوراق (باللاتينية: Alkanna cordifolia) في تركيا
الكحلاء كبيرة الثمار (باللاتينية: Alkanna megacarpa) في تركيا
الكحلاء المشعرة (باللاتينية: Alkanna hispida) في تركيا
الكحلاء اليونانية (باللاتينية: Alkanna graeca) في اليونان وبلغاريا
المراجع[عدل]
^ تعديل القيمة في ويكي بيانات"معرف Alkanna في موسوعة الحياة". eol.org. اطلع عليه بتاريخ 13 يوليو 2016.
^ المركز الدولي للطاقة الحيوية. فهرس الأعشاب والنباتات الطبيَّة. تاريخ الولوج 24 حزيران 2011.
^ بنلفقيه، حسن. المفردة رقم 193 بجامع ابن البيطار. موقع الوراق. تاريخ الولوج 3 تموز 2011.
^ قاموس المورد (إنكليزي عربي), ترجمة Alkanet, تأليف منير البعلبكي الطبعة الثالثة 1970
أيقونة بوابةبوابة علم النبات
مشاريع شقيقة في كومنز صور وملفات عن: كحلاء
معرفات الأصنوفة
موسوعة الحياة: 61209 Tropicos: 40009919 ITIS: 500667 ncbi: 475881 GRIN: ps://npgsweb.ars-grin.gov/gringlobal/taxonomygenus.aspx?id=388 PLANTS: ALKAN AFPD: 187940
Changing Forget-me-not 600.jpg هذه بذرة مقالة عن نبات متعلقة بالفصيلة الحمحمية بحاجة للتوسيع. شارك في تحريرها.
تصنيفات: نباتات طبيةحشائشعلم النباتزراعةأعشابطب بديلحمحميةأجناس نباتية
/////////////
به کردی:
Hinenîs an henîs (bi latînî: Alkanna) navê malbateke riwekan e ji binemala boraginaceae. Li Kurdistan, Îran,qefqaz, Anatoliya, başûrê Ewropa û bakurê Afrîkayê cihwar e. 30 heya 50 cureyên we hene. Bi almanî jê realkanna dibêjin.
Li Kurdistanê berê jê boyax çêdikirin, di bijîşkiya gelêrî de sud jê digirtin. Boyax ji koka riwekê dihate çêkirin. Bi boyaxa xwê hirî dihate boyaxkirin. Herwiha ji koka wê ya hişkkirî û pişirandî tozekê çêdikirin û wê tozê tevlî hin dermanên gelêrî dikirin. Kulîlka ya ku jê boyax çêdikirin mor, ya tevlî dermanan dikirin jî zer bû.
//////////
Alkanna
From Wikipedia, the free encyclopedia
Alkanna
| |
Alkanna orientalis
| |
Kingdom:
| |
(unranked):
| |
(unranked):
| |
(unranked):
| |
Order:
| |
Family:
| |
Tribe:
| |
Genus:
| |
Alkanna oreodoxa
Alkanna tinctoria with bright blue flowers
Alkanna aucheriana
List sources : NOTE: Each species from the list at Tropicos.org was also checked against its corresponding entry attheplantlist.org for accepted status before being included on this page.[1]
1. Jump up^ "Name - !Alkanna Tausch subordinate taxa". Tropicos. Saint Louis, Missouri: Missouri Botanical Garden. RetrievedJune 24, 2011.
/////////////
تیره گاوزبان یا بوراژیناسه (به انگلیسی: Boraginaceae) دارای ۱۵۶ جنس یا سرده و ۲۵۰۰ گونه است. بیشتر گیاهان علفی با کرکهای ریش مانند، گاهی درختچهای و یا بالارونده هستند. گلآذین معمولاً گرزن مارپیچ است که با شکوفا شدن گلها باز میشود. گلها معمولاً دو جنسی و منظماند. کاسه گل متشکل از ۵ کاسبرگ آزاد یا پیوسته و معمولاً همپوش است. جام گل دارای ۵ گلبرگ پیوستهاست. پرچمها ۵ عدد است. بســاک رو به داخل و میلهها اغلب در قاعده دارای دیسک حاوی شهداند. تعدادی از گونههای آن مانند گل فراموشم نکن، گل گاوزبان، سینهدارو، هماور دارویی، زنگوله ای،سپستان،هلیوتروپیوم ، آلکانا و گل عسلی برای تزئین در کنارههای علفی کاشته میشود.[۲]
محتویات [نهفتن]
۱ پانویس
۲ جستارهای وابسته
۳ منابع
۴ پیوند به بیرون
پانویس[ویرایش]
پرش به بالا ↑ {{cite web |url=http://www.ars-grin.gov/cgi-bin/npgs/html/family.pl?160 |title=Boraginaceae Juss., nom. cons. |work=Germplasm Resources Information Network |publisher=[[United States Department of Agriculture |date=2007-04-12 |accessdate=2009-04-02}}
پرش به بالا ↑ بیگم فقیر، تیرههای متداول گیاهان گلدار، ۲۰۴.
/////////////
به عربی:
الحمحمية (الاسم العلمي:Boraginaceae) هي فصيلة من النباتات تتبع طبقة النجمياوايات من طائفة ثنائيات الفلقة[2][3]. تضم 146 جنساً تشمل حوالي 2000 نوع من الشجيرات والأشجار والحشائش مثل نبات أذن الفأر (باللاتينية: Myosotis) و زهرة الأفعى لسان الحملية وأبو العرق والجمية.
أسر[عدل]
الحمحماوات
السبستاناوات
المقيفاوات
زهراوات الأحراج
رقيباوات الشمس
اللينواوات
أجناس[عدل]
الحمحم (باللاتينية: Borago) وهو الجنس النموذجي للفصيلة
أذن الفأر (باللاتينية: Myosotis)
الحراق (باللاتينية: Trichodesma)
رقيب الشمس (باللاتينية: Heliotropium)
الرندرة (باللاتينية: Rindera)
الروشيليا (باللاتينية: Rochelia)
زهرة الأفعى أو الكحل (باللاتينية: Echium)
السبستان أو الدبق أو الغرف (باللاتينية: Cordia)
شجرة الأرنب (باللاتينية: Arnebia)
الكحلاء (باللاتينية: Alkanna)
لسان الثور (باللاتينية: Anchusa)
لسان الكلب (باللاتينية: Cynoglossum)
المصادر[عدل]
^ تعديل القيمة في ويكي بيانات"معرف Boraginaceae في موسوعة الحياة". eol.org. اطلع عليه بتاريخ 11 يوليو 2016.
^ موقع تاكسونوميكون (بالإنكليزية) Taxonomicon فصيلة الحمحمية تاريخ الولوج 27 كانون الثاني 2014
^ موقع لائحة النباتات (بالإنكليزية) The Plant List فصيلة الحمحمية تاريخ الولوج 27 كانون الثاني 2014
///////////
به پنجابی والپتی:
والپتے پھلوالے بوٹیاں دا اک ٹبر اے۔ ایس دے چوکھے سارے بوٹیاں دے پتیاں تے وال ہوندے نیں تے ایس باہجوں ایہدا ایہ ناں رکھیا گیا۔ ا؛ہدے وچ چاڑیاں، رکھ تے بوٹیاں ہوندیاں نیں۔ لسوڑہ ایس ٹبر دا عام ملنوالا رکھ اے۔
///////////
به عبری:
זיפניים (שם מדעי: Boraginaceae) משפחת צמחים עשבוניים, שיחניים ולעתים רחוקות עצים. משפחה זו נקראה משום שבמרבית סוגי המשפחה קיימים זיפים או שערות הנמצאים חלקי הצמח השונים.
////////////
به آذری:
Göyzabankimilər, sümürgənkimilər (lat. Boraginaceae) - sümürgənçiçəklilər sırasına aid bitki fəsiləsi.[1]
//////////
به ترکی:
Hodangiller (Boraginaceae), Lamiales takımına ait bir familyadır.
Dünyada 100 cins ve 2000 kadar türle tropikal, subtropikal ve ılıman bölgelerde yayılmış bir familyadır. Türkiye'de 34 cins ve 300’den fazla türü bulunmaktadır.
/////////////
The Boraginaceae, the borage or forget-me-not family, includes a variety ofshrubs, trees, and herbs, totaling about 2,000 species in 146 genera found worldwide. [3]
According to the APG II, the Boraginaceae belongs among the euasterid I group, including the orders Gentianales, Lamiales, and Solanales, but whether it should be assigned to one of these orders or to its own (Boraginales) is still uncertain. Under the older Cronquist system it was included in Lamiales, but it is now clear that it is no more similar to the other families in this order than they are to families in several other asterid orders. The Boraginaceae is paraphyleticwith respect to Hydrophyllaceae and the latter is included in the former in the APG II system. In some recent classifications the Boraginaceae is broken up into several families: Boraginaceae sensu stricto, Cordiaceae, Ehretiaceae,Heliotropiaceae, Lennoaceae, and Hydrophyllaceae.
These plants have alternately arranged leaves, or a combination of alternate and opposite leaves. The leaf blades usually have a narrow shape; many are linear or lance-shaped. They are smooth-edged or toothed, and some havepetioles. Most species have bisexual flowers, but some taxa are dioecious. Most pollination is by hymenopterans, such as bees. Most species haveinflorescences that have a coiling shape, at least when new. The flower has a usually five-lobed calyx. The corolla varies in shape from rotate to bell-shaped to tubular, but it generally has five lobes. It can be green, white, yellow, orange, pink, purple, or blue. There are five stamens and one style with one or two stigmas. The fruit is a drupe, sometimes fleshy.[4]
Most members of this family have hairy leaves. The coarse character of the hairs is due to cystoliths of silicon dioxide and calcium carbonate. These hairs can induce an adverse skin reaction, including itching and rash in some individuals, particularly among people who handle the plants regularly, such as gardeners. In some species, anthocyanins cause the flowers to change color from red to blue with age. This is may be a signal to pollinators that a flower is old and depleted of pollen and nectar.[5]
Well-known members of the family include:
Contents
· Pentaglottis
1. Jump up^ Angiosperm Phylogeny Group (2009). "An update of the Angiosperm Phylogeny Group classification for the orders and families of flowering plants: APG III" (PDF). Botanical Journal of the Linnean Society 161 (2): 105–121. doi:10.1111/j.1095-8339.2009.00996.x. Retrieved 2013-07-06.
2. Jump up^ "Boraginaceae Juss., nom. cons.". Germplasm Resources Information Network. United States Department of Agriculture. 2007-04-12. Retrieved 2009-04-02.
4. Jump up^ Watson, L. and M. J. Dallwitz. 1992 onwards. Boraginaceae Juss. The Families of Flowering Plants. Version: 19 August 2013.
· Distribution Map And Genus list At Boraginaceae At BoraginalesAt: Trees At: APweb At: Missouri Botanical Garden
· Diane, N., et al. 2002. A systematic analysis of Heliotropium, Tournefortia, and allied taxa of the Heliotropiaceae (Boraginales) based on ITS1 sequences and morphological data. American Journal of Botany 89(2), 287-95.
· Gottschling, M., et al. (2001). Secondary structure of the ITS1 transcript and its application in a reconstruction of the phylogeny of Boraginales. Plant Biology 3, 629-36.