[1]
- هندبا. [ هَِ دَ / دِ ] (ع اِ) هندب . کاسنی . هندباة. بَرّی بود و
بستانی . و آن دو نوع بود:یکی ورق آن پهن بود نزدیک به کاهو و نوعی دیگر ورق آن باریک
بود. طعم برّی آن تلخ و نوع نیکوی آن بستانی ، تر شیرین بود. بهترین نوع آن شامی است
که به یونانی انطوبیا خوانند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن )
//////////////
هندبا: و هندبا
به الف ممدوده و مقصوره از ترههاست، یعنی نبات او را در فصل تابستان
بیخ خشک نشود و باقلا و هندبا را لعاعة هم گویند و به لغت
رومی «انطوبیا» گویند و «طرکسمی» گویند و به لغت پارسی او را «کسناخ» گویند و بعضی
از پارسیان «کسنیج» گویند و «کسنی دشتی» را به لغت سریانی «خس مرارا» گویند و به پارسی
«طلخشقوق» است. (صیدنه ص 721). به پارسی کاسنی خوانند. بری بود و بستانی و بری را به
یونانی بقولس و فتجوریون گویند و ورق وی پهنتر از بستانی بود و بستانی را به یونانی
اندیقیا خوانند و آن دو نوع است یک نوع ورق وی پهن بود نزدیک به کاهو و یک نوع ورق
وی باریکتر بود و در طعم تلخی بود. نیکوترین آن شیرین بستانی بود و فاضلترین آن شامی
بود و آن را «انطونیا» خوانند. (اختیارات ص 452).
یادگار، در دانش پزشکی
و داروسازی، متن، ص: 381
////////////////
هندبا. بپارسی کاسنی خوانند بری بود و بستانی و بری را
بیونانی بقولس و فتجوریون گویند و ورق وی پهنتر از بستانی بود و معده را نیکوتر بود
و بستانی را بیونانی اندیقیا خوانند و آن دو نوع است یک نوع ورق وی پهن بود نزدیک به
کاهو و یک نوع ورق وی باریکتر بود و در طعم وی تلخی بود و نیکوترین آن شیرین بستانی
بود و فاضلترین آن شامی بود و آن را انطونیا خوانند و طبیعت آن سرد و تر بود در آخر
درجه اول و گویند سرد و خشک بود در اول و گویند خشکی وی در دویم مرتبه بود و بری را
طرحیقون خوانند و بپارسی تلخه و رازی گوید اقوی بود از بستانی در جمیع افعال عصاره
وی استسقا را نافع بود و سده جگر بگشاید و دفع سمها بکند چون بیاشامند خاصه بر سم عقرب
ضماد کردن نافع بود و چون آب وی با زیت بیاشامند پادزهر ادویههای کشنده بود و مقوی
قلب بود چون بیاشامند و لبن وی سفیدی چشم زایل کند و هندبای بستانی برودت در وی بیشتر
بود که در بری و مقوی معده بود و سده بگشاید و سپرز و حرارت خون و صفرا بگشاید و چون
آب وی بگیرند و با سکنجبین بیاشامند سده بگشاید و رطوبات عفن را پاک گرداند و تبهای
دراز را سودمند بود و کاسنی کیموس نیکو دهد و فاضلتر از کاهو بود در تفتیح سده در
تابستان تلخی وی زیاده گردد به سبب گرما پس اندکی میل بحرارت داشته باشد نزدیک باعتدال
و ضماد کردن خفقان را سود دهد و هندبا مسکن غثیان و هیجان صفرا و حرارت معده بود و
با اسفیداج طلائی مبرد بود و ضماد کردن بر نقرس نافع بود درد چشم گرم را ضماد کردن
نافع بود و شکم ببندد و تب ربع را سود دهد و گزندگی عقرب و مجموع جانوران و زنبور و
مار و سام ابرص را ضماد کردن با سویق نافع بود و چون به آب کاسنی و خیارچنبر حل کنند
و بدان غرغره کنند ورم حلق را سودمند بود و مسکن غشی و هیجان صفرا بود و هندبا بطی
الهضم بود و مصلح وی رشاد بود و نوعی از کاسنی بری هست که آن را خندریل خوانند و گفته
شد و کاسنی شامی که آن را مطونیا خوانند معتدلترین کاسنیها بود و کیموس وی نیکو مسیح
گوید وی میان کاسنی و کاهو بود و طبری گوید لطیفتر از کاهو بود و غذا اندکتر دهد
و چون ورق وی بکوبند و بر ورم گرم نهند بگدازد و سرد کند و آب وی و آب رازیانه تر یرقان
را نافع بود و بیخ وی از تخم وی بقوتتر بود و در منفعت پوست اصل وی مستعمل بود
______________________________
لاتینCICHOREUM INTYBUS فرانسهCHICOREE SAUVAGE انگلیسیWILD SUCCORY
اختیارات بدیعی، ص: 452
/////////////////
در
صفحات پیش از متن ارزشمند T'an hui yao یاد کردیم که در آن نام فرآورده های گیاهی
سرزمینهای بیگانه که به درخواست روشن فغفور تایی تسون (T'ai Tsun) از دودمان تانگ در سال 647 م به دربار وی
فرستاده شد آمده است. در این متن، پس ازنام بردن از اسفناج نپال، آمده است: "در میان آنها ts'o
ts'ai ("سبزی شراب") نیز بود با برگهای پهن
و دراز.[1] طعمی چون شراب خوب دارد و k'u
ts'ai (سبزی تلخ، کاهو، Lactuca) که بظاهر چون
kü است،[1] اما برگهای
آن درازتر و پهنتر است. گرچه کمابیش تلخ است، خوردن دراز مدتش سود آرد. hu k'in بظاهر
چون k'in ("کرفس"، Apium graveolens) است و خوشبو."
از این توصیف میتوان بر می
آید گویا سبزی ts'o ts'ai گونهای از Lactuca Cichorium، یا Sonchus بوده است. این جنسها ارتباطی نزدیک با یکدیگر دارند و همگی
از تیره Cichoraceae اند و چینیها با گذاشتن
نامهائی چند بر آنها موجب درآشفتگی شان با هم شدهاند. دو کاندول[1]
گمان میکرد که کاهو (Lactuca sativa) از دیرباز در چین شناخته نبوده، زیرا به گفته
لوریرو (Loureiro)، اروپاییان آن را به
ماکائو برده بودند.[1] نگر برتشنایدر[1] درباره این گفته این است که شاید دوکاندول
درست رفته هر چند در گیاهنامهها سخنی از ورود آن به چین در میان نیست؛ به نظر نمیرسد
نویسندگان پیش از دوره تانگ (906-618) از šen ts'ai (نام رایج کاهو در پکن) یا pai-kü نام برده باشند." دوکاندول
در این مورد نیز به این مطلب استناد کرده و آن را در کتابش خاستگاه گیاهان بستانی (ص 96) آورده است. به هر روی ، مسئله به این سادگیها نیست. چه بسا برتشنایدر در آن روزگار گیاهنامههای
چینی را کمابیش سطحی خوانده باشد، زیرا در آنها برخی گونههای Lactuca بروشنی
دارای خاستگاه بیگانه دانسته شده است. وی بیست و پنج سال سپس این باری دیگر در همین
موضوع نوشت،[1] و کمترین سخنی از ورود این گیاه به
چین نگفت و برعکس از نوشته او برمیآید که Lactuca، Cichorium و Sonchus از دوران باستان بومی
چین بودهاند، زیرا در Pen kin و Pie lu از سبزی تلخ (k'u
ts'ai) نام برده شده است. گمان می
رود نامهای pai kü و ku kü نام Cichorium endivia تره
فرنگی، آندیو باشند؛ و wo-kü نام Lactuca sativa [کاهو]، لی شیـچن در
توضیح نام آخری به نقل از Mo k'o hui si نوشته پن چن (P'en Čen)، در نیمه نخست سده یازدهم، میگوید wo ts'ai ("سبزی wo") از سرزمین کوا (Kwa) آمده و نامش را از همین جا گرفته است.[1] در Ts'in I lu نوشته تائو کو (T'ao ku) از دوره سونگ، آمده است:
فرستادگانی از سرزمین کوا (Kwa) به چین آمدند و به درخواست مردم تخم نوعی سبزی را پخش کردند؛ پاداش این کار آنان
چنان سخاوتمندانه بود که این سبزی ts'ien kin ts'ai
("سبزی هزار اشرفی") نامیده شد؛ اکنون این سبزی را wo-kü مینامند."[1] این افسانه ها گنگ و کودکانه و بدور
از درستی تاریخیاند. هیچ سرزمینی به نام
کوا نیست و این نام را تنها از نویسه در آورده اند و در هیچ
متن تاریخی چنین روایتی نیامده است.[1]
نام wo-kü در دوره تانگ یکسره شناخته بود و در Pen ts'ao ši i نوشته چن تسانـکی آمده است؛ وی دو گونه
سفید و بنفش راشناسائی کرده، اما در مورد ورود آن به چین خاموشی گزیده است.[1] هرچند با آوردن مثالی چند میتوان
نشان داد این نویسنده در شناخت گیاهان و
فرآورده های بیگانه بسیار دقیق بوده و همواره وقتی گیاه یا فرآورده ای بیگانه بوده
گوشزد کرده است. هیچ مدرکی برای اثبات این
مدعا که Lactuca از خارج وارد چین شده
نیست. تنها میتوان گفت همانطور که از
متن بالا در T'an hui yao برمیآید، شاید خواسته
ترهایش از باختر به چین رسیده باشد.
در ایران
Lactuca sativa کاهو (kāho فارسی ) خودرو و بستانی یافت میشود. [1] Cichoreum در فارسی کاسنی، kasnī و در عربی و ترکی عثمانی هندبا hindubā* نام دارد.[1]
بهشناخت دو سویه
ایران و چین باستان (ساینو-ایرانیکا)
///////////////////
هندبا. بکسر ها و سکون نون و کسر دال مهمله و فتح باء
موحده و الف لغت عربی است بفارسی کاسنی نامند
ماهیت آن
نباتی است معروف و
در اکثر بلاد بهم می رسد و اقسام می باشد از بری و بستانی و هریک نیز بر دو قسم
است آنچه را برک برزک و دراز و با خشونت و مائل بتلخی و ساق آن تا بدو ذرع و زیاده
نیز با شاخهای رخو و کل کبود و اندک بزرک و خوش منظر هندبای شامی نامند و آنچه را
برک کوچکتر و کل ریزه تر و کبود و تلخی آن زیاده هندباء البقل کویند و بحسب اختلاف
اهویه و امکنه و ازمنه تغیر در طعم و رنک و طبع آن بهم می رسد در تابستان کاه است
که تلخی بسیار بهم می رساند پس آن هنکام میل بحرارت کمی می نماید به حدی که اثر
برودت بسیار از ان ظاهر نمی کردد و بستانی را کاسنی و بری را طرخشقوق نامند
طبیعت
تر و تازه آن
در آخر اول سرد و
تر و با اجزای حارۀ لطیفه که از شستن زائل می کردد بسبب ضعف ترکیب و کمال لطافت و
لهذا در شرع و طب هر دو منع از غسل آن وارد شده است و آنچه در تابستان بسیار کرم و
یا بلدان حاره و در موسم کرمه بهم می رسد مائل بکرمی است و خشک آن مائل بخشکی و با
قوت قابضه باعتدال از غیر شدید و نوع صغیر آن را رطوبت و لطافت کمتر از کبیر و
بستانی ابرد و ارطب از بری
ص: 1713
افعال و خواص آن
مفتح و مسکن حدت
صفرا و خون و تشنکی اعضاء الراس طلای آب برک آن بتنهائی و یا با سرکه و صندل جهت
صداع حار و صفراوی و با صندل سرخ و سرکه و کلاب جهت شری و با طلا که نوعی از خمر
است جهت اورام حاره و درد چشم و ضماد کوبیدۀ برک آن جهت رمد حار خصوصا با روغن
بنفشه و مضمضه بطبیخ بیخ آن با سرکه و بتنهائی نیز و تخم آن نیز جهت وجع ضرس و غرغرۀ
آن با خیارشنبر و یا شراب شاه توت جهت ابتدای ورم حلق و خناق و بدستور با آب برک
کشنیز تازه اعضاء الصدر ضماد برک آن با آرد جو جهت خفقان و تقویت قلب حار و تحلیل
ورم جاسیه اعضاء الغذاء و النفض آشامیدن آن جهت تفتیح سدۀ کبد و طحال و یرقان و
استسقای حار و تفتیح سدۀ احشا و عروق و تقویت جکر و تسکین حرارت خون و تشنکی و
غثیان و هیجان صفرا و التهاب معده و موافق جکر حار و بارد و منقی مجاری بول و کرده
و هرچند تلخ تر باشد در رفع سدد و امراض کبد بهتر است و آشامیدن آن با خبه سنک شو
نموده با سکنجبین ساده جهت قئ صفراوی و هیجان صفرا و شری و هیجان دم صفراوی و جدری
و حصبه و هیضۀ صفراوی و آب برک تازۀ آن را که بجوشانند و کف آن را بکیرند و صاف
نموده که آب کاسنی مروق نامند با سکنجبین جهت تقویت معدۀ حار و استسقا و تفتیح سدد
و رفع تعفن رطوبات و خوردن برک آن یا سرکه مسکن صفرا و جهت حبس اسهال صفراوی و چون
با قدری رازیانه و کشوث بجوشانند تفتیح و اسهال آن زیاده کردد و بری آن موافق تر
از برای معده و بستانی آن از برای کبد الحمیات آشامیدن آب مروق آن با سکنجبین جهت
حمیات عتیقه و جهت حمیات ربع و حمیات بارده و آشامیدن مطبوخ برک تازه و کل و تخم و
بیخ آن بتمامی بتنهائی و یا با تخم کشوث باضافۀ سکنجبین بزوری و یا ساده و با شراب
کشوث و یا بزور هریک بحسب احتیاج جهت حمیات مرکبۀ کهنۀ وبائیه و استسقا و سپرز و
رفع تهبج اطراف مجرب السموم ضماد برک آن و همچنین طلای آب آن و آشامیدن آب آن نیز
با زیت و بادزهر ادویۀ کشنده و ضماد برک و بیخ آن باهم جهت لسع عقرب و هوام و
زنبور و سام ابرس و همچنین با سویق بی عدیل آلات المفاصل و الاورام ضماد آن با آرد
جو و سرکه جهت اوجاع مفاصل حاره و نقرس حار و اورام حاره و طلای آب برک آن با
سفیدآب و سرکه جهت تبرید عضوی که ارادۀ تبرید آن باشد عجیب الاثر مقدار شربت از آب
آن تا نیم رطل مضر صاحب سرفه که از سبب ورم محدب کبد نباشد و محرک آن والا چندان
مضر نیست بلکه در بعضی مواد نافع مصلح آن شکر و شربت بنفشه و امثال آن و تخم آن در
دوم سرد و خشک و مائل بحرارت و باجزای بارده نیز کفته اند و با قوت محرکه و مواد
ساکنه و صاحب شفاء الاسقام معتدل در حرارت و برودت و یابس در دوم دانسته
ص: 1714
افعال و خواص آن
جهت صداع و خفقان و
تفتیح سدد و استسقا و یرقان و حمیات صفراویه و سددیه نافع و با مطبوخ صندل و
رازیانه جهت رفع سموم و ضعف کرده و طحال و قطع نفث الدم و تحریک اشتها مؤثر و در
سائر افعال نائب مناب برک آنست مقدار شربت آن از دو درهم تا پنج درهم المضار کریه
الطعم و مغثی مصلح آن ادویۀ خوش بو و سکنجبین و صاحب شفاء الاسقام در بحث ورم طحال
نوشته که مضر طحال است مصلح آن سکنجبین و بیخ آن در اول کرم و در دوم خشک
افعال و خواص آن
بغایت مفتح و ملطف
اخلاط
٨٩٢و
منقی مجاری غذا و مدر بول و جهت تصفیۀ خون و رفع ورم احشا و استسقا و نضج و تحلیل
مواد و حمیات مرکبۀ مزمنه و اوجاع مفاصل و ادرار بول نافع مقدار شربت از جرم
سائیدۀ آن از یکدرهم تا چهار درهم و در مطبوخ از پنج درهم تا پانزده درهم است
هندبای بری
که آن را طرخشقوق و
بقله الیهودیه نیز نامند و غیر خندربلی است
ماهیت آن
نباتی است شبیه به
بستانی و برک آن از آن باریکتر و ریزه تر و ضخیم تر و کل آن کبود و طعم آن بسیار
تلخ
طبیعت آن
در آخر اول سرد و
خشک و تبرید آن زیاده از بستانی
افعال و خواص آن
قابض طبع و مقوی
معده و در جمیع افعال بغیر از ترطیب قویتر از بستانی و قاطع نفث الدم و مدر حیض و
شیر و اکتحال لبن آن جهت جلای بیاض عین و حمول عصارۀ آن رافع اورام حارۀ فرج و رحم
السموم آشامیدن آب آن با روغن زیتون جهت رفع اکثر سموم مشروبه و هوام و ضماد بیخ
آن جهت کزیدن عقرب و زنبور و مار و با آرد جو جهت باد سرخ و با سفیدآب و سرکه جهت
سوختکی آتش و التهاب اعضا نافع و تخم و بیخ آن در افعال قویتر از بستانی و هر یکی
بدل دیکری اند و دستور آشامیدن برک بستانی آن جهت تفتیح سدۀ عروق و جکر و تپهای
دموی و صفراوی و دستور مروق نمودن آن و عرق آن و سفوف آن و معجون تخم آن همه در
قرابادین کبیر ذکر یافتند و نیز نوعی کاسنی بری می شود که تخم آن را فرنکان از
بلاد خود می آورند و در بنکاله در بساتین می کارند و در ابتدای موسم سرما برکهای
آن باریک طولانی و اندک مشرف و نازک و سفید رنک خصوص برکهای اندرونی آنکه حرارت
آفتاب بدان اثر نکرده باشد در ابتدا ساقی ندارد و در انتها از ان یک ساق باریکی می
روید و بر سر آن کل آن شبیه بکل کاسنی بستانی و اندک طولانی و تخم آن نیز شبیه
بدان و هرچند هوا سرد و تر باشد آن بهتر و لطیف تر می شود و آن را در هنکام کوچکی
و خامی دسته می بندند که حرارت آفتاب در جوف آن اثر نکند و برکهای آن نازک و لطیف
کردد و یحتمل که این نوعی از بری باشد
ص: 1715
طبیعت و افعال و
خواص آن
قریب به بری است
مخزن الأدویه عقیلی خراسانی
/////////////////
کاسنی معمولی (نام علمی:
Cichorium intybus L.) گیاهی
است از راسته گل مینا (Asterales) تیره گلستارهایها (Asteraceae) از سرده کاسنیها (Cichorium). از این گیاه دو گونه کِشتی و چهار تا شش گونه وحشی موجود است. کاسنی
انواع مختلفی دارد سه نوع آن معروف است. کاسنی بری که به tansy شهرت دارد در ایران نمیروید. کاسنی زرد که به گل قاصدک
شهرت دارد و در طب قدیم ایران به نام ترخشقون نام بردهاند در بیشتر نواحی ایران پراکندگی
دارد و کاسنی معمولی.
کاسنی معمولی، یک گیاه
دارویی پایا با گلهای آبی یا ارغوانی است. کاسنی در اصل بومی جهان قدیم است و بعداً
در قاره آمریکا نیز بهصورت گیاه خودروی کنار جادهای درآمده است. منشأ اصلی این گیاه
اروپای مرکزی، مناطق غربی و مرکزی آسیا و شمال آفریقا است و پراکندگی وسیعی در نواحی
مختلف ایران به خصوص شهرستان اقلید، آذربایجان و مناطق کوهستانی خراسان دارد. به آب
و هوای خنک، آفتابی یا کمی سایه نیاز دارد و گرمای شدید تابستان راتحمل نمیکند.
محتویات [نمایش]
خواص داروئی کاسنی[ویرایش]
شستشو دهندهٔ کبد و
کلیه، خون ساز، افزایش نیروی جنسی و افزایش حجم اسپرم در مردان.
کاسنی کاملاً سرد است،
و تقویت کننده کبد، و مسکن حرارت و عطش، و گرمی و تقویت کننده کلیه و فشار خون و صفرا
و پاک کننده مجرای ادرار و کلیهها است.
آب برگ کاسنی بهترین
داروی یرقان و کلیهها و کبد است، و جوشیده و صاف کرده آن برطرف کننده تبهای کهنه
و تقویت کننده معده همراه با گل قند درمان کننده تبهای جزئی مداوم است.
کاسنی برای تنظیم فشار
خون بسیار مفید است.
ضماد آن برطرف کننده
ورمهای گرم و درد چشم و افزاینده بینائی است.
تهیه ضمادی از کاسنی
و سرب سائیده و روغن گل درمان کننده سرطان زخم دار است.
کاسنی دوست کبد است
و کمکننده قند خون بیماران مبتلا به دیابت میباشد.
هرگاه آب کاسنی و آب
خیار چمبر را مخلوط کنید و در ابتدای شرع آنژین و بیماریهای حلقوی با آن غرغره کنید،
آن را درمان خواهد نمود.
تخم کاسنی در ترکیب
با سایر داروهای خنک مفید و برطرف کننده تبهای صفراوی، یرقان، خفقان، بیماریهای کبدی
و سردرد است.
تخم کاسنی هرگاه همراه
با صندل و تخم رازیانه پخته شود، دفع کننده سموم و ضعف کلیه و طحال و تحریک کننده اشتها
میباشد.
تخم کاسنی در جمیع حالات
جانشین برگ کاسنی میتواند بشود.
مقدار مجاز خوراک طبی
تخم کاسنی تا ۱۰ گرم است، و شربت آب آن ۴ تا ۱۰ گرم و داخل سایر جوشیدنیها برای پختن
دارو ۲۰ تا ۵۰ گرم است.
ریشه کاسنی گرم و خشک
است، برطرف کننده گیر و سده، نرمکننده اخلاط سینه، افزاینده ادرار، برطرف کننده تبها،
تصفیه و پاک کننده خون، و رفع کننده ورم احشاء و درد مفاصل و استسقاء.
برای درمان یبوست، جوشانده
برگ و ریشه کاسنی به مقدار ۲ فنجان صبح ناشنا بسیار مفید است.
برای تهیه ماسک زیبائی
از کاسنی، کاسنی را بکوبید و آب آن را بگیرید و با سفیده تخم مرغ مخلوط کنید و به صورت
بمالید. پس از یک ربع ساعت آن را با آب ساده بشوئید. این ماسک غدد را تحریک میکند
و عرقپوست را زیاد میکند. برای مبتلایان به امراض جلدی و اگزما مفید است.
کاسنی منبعی مفید برای
فروکتوز است و اینولین به خودی خود شکلی از فیبر طبیعی است که اگر در برنامه غذایی
گنجانده شوند به کنترل و کاهش وزن کمک شایانی میکنند. هر دوی این اهداف به تنظیم گرلین
که نخستین اسید آمینهای است که با احساس گرسنگی و رفتارهای غذاجویانه مرتبط است، کمک
میکند. مصرف کاسنی موجب کاهش ترشح هورمون گرلین و منجر به کنترل پرخوری و ایجاد احساس
سیری یا پری شکم میشود، که این امر در راستای تلاش برای کاهش وزن است.
کاسنی به طور سنتی برای
درمان آرتروز به کار گرفته میشد، و مطالعات نشان دادند که کاسنی به طور قابل توجهی
دارای خواص ضدالتهابی میباشد که به همین دلیل موجب کاهش دردهای مفصلی – استخوانی میشود.
در مطالعات انجام شده در سال ۲۰۱۰، گزارشات حاکی از آن است که ۷۰٪ از بیمارانی که از
دردهای مفصلی-استخوانی رنج میبردند و با کاسنی تحت درمان قرار گرفتند و به طور قابل
ملاحظهای دردهایشان بهبود یافت. همچنین کاسنی را عموماً برای کاهش دردهایی که عامل
التهابی دارد، دردهای ماهیچهای و درد مفاصل میتوان مصرف نمود.
کاسنی خواصی همچون داروهای
مسکن دارد که اضطراب را کاهش داده و ذهن را آرام میسازد، بنابراین استرس و تأثیرات
خطرناک آن بر بدن را از بین میبرد. عصاره ریشه کاسنی به دلیل خواص آرامشبخشی به خواب
راحت کمک میکند و از بسیاری از قرصهای خوابآور مرسوم سالمتر است. کاهش استرس و
اضطراب خطر ابتلا به بیماریهای قلبی، عدم توازن هورمونها، مرض بیخوابی، زوال عملکرد
شناختی و پیری زودرس را تاحدودی تقلیل میدهد.
زیانهای کاسنی[ویرایش]
اگرچه میتوان مزایای
فراوانی برای کاسنی برشمرد، اما در صورت بارداری مصرف بیش از حد آن غیرمجاز است، زیرا
ممکن است موجب خونریریزی گردد و احتمال سقط جنین غیرعمدی را افزایش دهد. اگرچه تحقیقات
در این زمینه کافی نیست اما همان تحقیقات نشان میدهد که در دوران شیردهی نیز مصرف
بیش از حد آن ممنوع میباشد زیرا کاسنی از طریق شیر مادر به کودک منتقل میشود. ۸ مصرف
بیش از حد آن باعث ترش کردن معده، کاهش وزن (ورزشکارانی که دارای مقداری اضافه وزن
هستند میتوانند روزی ۲ الی ۵ بار از عرق کاسنی استفاده بکنند). روش مصرف: بعد ازهر
وعدهٔ غذایی با نصفی از لیوان آب مصرف شود.
کاسنی مضر است برای
اشخاصی که مبتلا به سرفه هستند. تخم کاسنی بدمزه و قی آور است.
خنثی کننده ناراحتیهای
کاسنی، شکر است و برای بدطعمی تخم کاسنی سکنجبین و ادویه خوشبو میباشد.
ارزش غذایی[ویرایش]
Chicory greens, raw
مواد مغذی در هر
۱۰۰ گرم (۳٫۵ اونس)
انرژی ۹۶ کیلوژول (۲۳ کیلوکالری)
کربوهیدراتها ۴٫۷ g
قندها ۰٫۷ g
فیبر ۴ g
چربی ۰٫۳ g
پروتئین ۱٫۷ g
ویتامین آی معادل ۲۸۶ میکروگرم (۳۲٪)
- بتاکاروتن ۳۴۳۰ میکروگرم (۳۲٪)
- لوتئین و زآکسانتین ۱۰۳۰۰ μg
تیامین (ویتامین ب۱) ۰٫۰۶ میلیگرم (۵٪)
ریبوفلاوین (ویتامین
ب۲) ۰٫۱ میلیگرم (۷٪)
نیاسین (ویتامین ب۳) ۰٫۵ میلیگرم (۳٪)
پانتوتنیک اسید (ویتامین
ب۵) ۱٫۱۵۹ میلیگرم (۲۳٪)
ویتامین ب۶ ۰٫۱۰۵ میلیگرم (۸٪)
اسید فولیک (ویتامین
ب۹) ۱۱۰ میکروگرم (۲۸٪)
ویتامین C ۲۴ میلیگرم (۴۰٪)
ویتامین E ۲٫۲۶ میلیگرم (۱۵٪)
ویتامین K ۲۹۷٫۶ میکروگرم (۲۸۳٪)
کلسیم ۱۰۰ میلیگرم (۱۰٪)
آهن ۰٫۹ میلیگرم (۷٪)
منیزیم ۳۰ میلیگرم (۸٪)
منگنز ۰٫۴۲۹ میلیگرم (۲۱٪)
فسفر ۴۷ میلیگرم (۷٪)
پتاسیم ۴۲۰ میلیگرم (۹٪)
سدیم ۴۵ میلیگرم (۲٪)
روی ۰٫۴۲ میلیگرم (۴٪)
Link to USDA Database entry
درصدها نسبیاند
منبع: پایگاه اطلاعاتی
مواد غذایی آمریکا
جستارهای وابسته[ویرایش]
دمنوش
کاسنی دشتی
اندیو
منابع[ویرایش]
مشارکتکنندگان ویکیپدیا،
«Chicory»، ویکیپدیای
انگلیسی، دانشنامه آزاد، (نسخه ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶).
کاسنی داروی رماتیسم
[۱]
پایگاه گیاهان داروئی
ایران (گیاه یاب)
////////////////////
الهندباء البرية وتعرف
أيضاً بجذور السريس والشيكوريا نبات ينتمي لجنس الهندباء من الفصيلة النجمية. تسمى
في السودان الموليتة
محتويات [أظهر]
الوصف النباتي[عدل]
النبات ثنائي الحول
يزهر في السنة الثانية. زهرة النبات بنفسحية جميلة.
الاستعمالات[عدل]
كانت قديما تتناول كقهوة،
في فرنسا يتناولونها مع القهوة، غنية بالبوتاسيوم والكالسبوم وهاضمة. تعتبر بذوره مفيدة
طبياً.تحتوي نبتة الهندباء البرية على أحد أنواع سكريات مادة (إينولين) والفروكتوز
والغلوكوز وعلى غليكوزيد مادة (إينتيبين) التي تعطي المشروب ذوق مرّ نسبياً إضافة إلى
العديد من الفيتامينات فئة (B1) و(B2) و(PP) و(С) والكولين والبروتينات والبيكتين والتانّين والأحماض العضوية والكاروتين
والمواد المعدنية (Na, Ca, Mg, K, Fe, P) والعناصر المجهرية وغيرها من المواد المفيدة الضرورية للأداء الحيوي
العادي. ولا تحتوي الهندباء البرية على كوفائين وتساعد على تخفيف شدّة التوتر العصبي
وتخفّض نسبة السكر في الدم وتسـاعد على عمل الجهاز الهضمي. ونالت هذه النبتة بالاعتراف
خاصة عند علاج أمراض القناة المعدية المعوية والكبد وجرى استخدامُها لدى التهابات مخاطي
المعدة والأمعاع الغليظة والدقيقة والكبد والحوصلة الصفراوية والكلى وأمراض حصى البول
والصفراء. كما تقي الهندباء البرية من الجراثيم وتتميز بفاعلية عالية لدى تهدئة الالتهابات
وإزالة التوتر العصبي وأنها مدرّة للبول والصفراء وتحسن النشاط القلبي وتقلّص من التعرّق
المفرط وتخلي الجسم من الكلسترول وغيرها من المواد الضارة. وتُستخدم كبديل للقهوة في
تغذية الأطفال. الطاقة الغذائية للمادة في جرعة واحدة (150 ممل) : 11 كيلو من السعرات
الحرارية. البروتين : 0.1 غرام ؛ الدهون : 0 غرام ؛ السكريات : 2.7 غرام ؛ النسيج العضوي
: 0.8 غرام. المحتوى : خلاصة من الهندباء البرية. تُحفظ في مكان بارد (بدرجة الحرارة
أقلّ من 20 درجة مئوية) وجافّ (الرطوبة لا تزيد 75 %) وتُقفل بإحكام.
ليس لهذا النبات علاقة
بنبات التاراكساكوم أو هندباء سن الأسد، مع أنهما ينتميان لنفس القبيلة والفصيلة.
المعلومات الغذائية[عدل]
يحتوي كل كوب من الهندباء
المقطعة (55غ)، بحسب وزارة الزراعة الأميركية على المعلومات الغذائية التالية :
السعرات الحرارية:
25
الدهون: 0.39
الكاربوهيدرات:
5.06
الألياف: 1.9
البروتينات: 1.49
الكولسترول: 0
معلومات غذائية عن الهندباء
رسم توضيحي لنبات الهندباء
البرية
مراجع[عدل]
^ تعديل القيمة في ويكي
بيانات"معرف Cichorium intybus
في موسوعة الحياة". eol.org. اطلع عليه بتاريخ 3 يوليو 2016.
////////////////
به کردی سورانی:
چەقچەقە یان کاسنی
(بە لاتین: Cichorium intybus) گیایەکی خۆڕسکی چەن ساڵەیە. ئەم ڕوەکە لە تیرەی کامپۆزیتیایە و ڕەنگی
گوڵەکانی شینە. ریشووەکەی دوای ئەوەی وشک و پاشان ھاڕدرا وەک چایی و قاوە لە ناوچەکانی
مەدیتەرانەدا دەخورێتەوە یان شیرەی بنەکەی وەک جاچکە ئەجاون. لە کوردستانیش چەن جۆری
ھەیە و یەکێکیان چەقچەقە تاڵەیە. ئەم گیایە لە سەرەتادا گیایەکی ئەوروپایی بووە بەڵام
ئێستا ئیتر لە تەواوی دونیادا دەڕوێ یان دەیڕوێنن.
////////////
به پنجابی:
کاسنی بوٹی اک جنگلی
بوٹی اے جیہڑی فصلاں وچ وی ہوندی اے۔
///////////
به پشتو:
تریز يا معمولي تريز
(علمي نوم: Cichorium intybus) د څو کلن یو درملي بوټي دي چې د تريز ډوله بوټي په کورنۍ او د تريز
په جنس پورې اړه لري او د نړۍ په بېلا بېلو سيمو کې په ځنگلونو او لارو ته نژدې شنه
کېږي. اوږدوالي یې ۱ متره دي او د جولای څخه تر اکتوبر پورې گل کوي.
//////////////
به آذری:
///////////////
به ترکی:
به ترکی بیضا هِندبا:
Beyaz hindiba (Cichorium Intybus), papatyagiller (Asteraceae) familyasından
yaprakları kökünün karanlıkta ve ısıyla zorlanmasıyla elde edilen tomurcuk şeklinde hindiba cinsinden bir sebze türü. İlk olarak Belçika'da yetiştirilmesi sebebi ile Belçika
hindibası adı da verilir. Bitki köküne özel şartlar uygulanarak elde edilen
beyaz hindiba hem sebze hem de salata olarak tüketilir.
Beyaz
hindiba az kalori içeren besleyici, zengin ve hafif bir besindir. Tadı buruktur
ancak son yıllarda burukluğun azaltıldığı çeşitleri de üretilmeye başlanmıştır.
Beyaz
hindiba tahminen 1830 yıllarında Brüksel civarında Hollanda ile yapılan Belçika bağımsızlık
savaşı sırasında Jan Lammers adlı çifçi tarafından tesadüf eseri bulunmuştur.
Savaş sırasında çıkardığı hindiba köklerini mahzeninde kumun altına gömen
çifçi, birkaç hafta sonra bu buruk tadlı köklerden tatlı ve yumuşak tadlı
yaprakların çıktığını gördü. Bu yaprakları çiğ kış sebzesi olarak satmaya
başladı. Kısa zamanda üretim Brüksel ve Leuven şehri civarına yayıldı. I. Dünya Savaşı sırasında
Kuzey Fransa'ya göç eden çiftçiler buralarda da beyaz hindiba tarımını
başlattılar. Hali hazırda Fransa dünyanın en büyük beyaz hindiba üreticisidir
ve buradan pek çok ülkeye ihraç edilmektedir. Türkiye'de de 2004 yılından beri
beyaz hindiba üretimi yapılmaktadır. Türkiye'de topraksız tarım hidrokültür ile
üretilmiş ilk üründür.
·
A vitamini 2167,0 IU
·
β-Karoten 1300,00 µg
·
B5 vitamini 0,90
mg
·
K vitamini 231 mcg
·
C vitamini 6,5 mg
·
Protein 1,3g
·
Enerji 17 kcal
·
Karbonhidrat 3,4 g
·
Yağ 0,2 g
·
Potasyum 314 mg
·
Demir 0,8
mg
·
Fosfor 28 mg
·
Bakır 0,10 mg
·
Manganez 0,42 mg
·
Su 93,8 g
Beyaz
hindiba yüksek miktarda potasyum içerir. Yüksek lif ve su içerir. Hem çiğ hem
pişmiş olarak tüketilebilir.
///////////////////
Chicory
From Wikipedia, the free encyclopedia
This article is about the cultivated
vegetable called chicon. For the Worldcons named Chicon, see Chicon (Worldcon). For Chicón, seeCh'iqun.
Common chicory
|
|
Kingdom:
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Tribe:
|
|
Genus:
|
|
Species:
|
C. intybus
|
Synonymy[show]
|
Common
chicory, Cichorium intybus,[4] is a somewhat
woody, perennial herbaceous plant of the dandelion family,
usually with bright blue flowers, rarely white or
pink. Many varieties are cultivated for salad leaves, chicons (blanched buds),
or roots (var. sativum), which are baked, ground, and used as a coffee substitute and additive. It is
also grown as a foragecrop for livestock.[5] It lives as a wild
plant on roadsides in its native Europe, and is now common in North America,
China, and Australia, where it has become widelynaturalized.[6][7][8]
"Chicory"
is also the common name in the United States for curly endive (Cichorium endivia); these
two closely related species are often confused.[9]
Contents
Common
chicory is also known as blue daisy, blue dandelion, blue
sailors, blue weed,bunk, coffeeweed, cornflower, hendibeh, horseweed, ragged
sailors, succory, wild bachelor's buttons, and wild
endive.[10] (Note: "Cornflower"
is commonly applied toCentaurea cyanus.)
Common names for varieties of var. foliosum include endive, radicchio, Belgian endive, French endive, red
endive, sugarloaf, and witloof (or witlof).
When
flowering, chicory has a tough, grooved, and more or less hairy stem, from 30
to 100 cm (10 to 40 in) tall. The leaves are stalked, lanceolate and unlobed. The flower heads
are 2 to 4 cm (0.79 to 1.6 in) wide, and usually bright blue, rarely
white or pink. Of the two rows of involucral bracts, the inner is longer and
erect, the outer is shorter and spreading. It flowers from July until October.
The achenes have no pappus (feathery
hairs), but do have toothed scales on top.[11]
Wild
chicory leaves usually have a bitter taste. Their bitterness is
appreciated in certain cuisines, such as in the Ligurian and Apulian regions of Italy and
also in southern part of India along with coffee, in Catalonia, Greece, and Turkey.[12] In Ligurian
cuisine, wild chicory leaves are an ingredient of preboggion and in Greek cuisine of horta; in the Apulian region, wild chicory
leaves are combined with fava bean puree in the
traditional local dish fave e cicorie selvatiche.;[13] in Albania, the leaves are used as a spinach
substitute, mainly served simmered and marinated in olive oil, or as ingredient
for fillings of byrek.
By
cooking and discarding the water, the bitterness is reduced, after which the
chicory leaves may be sautéed with garlic, anchovies, and other ingredients. In this
form, the resulting greens might be combined with pasta[14] or accompany meat
dishes.[15]
Chicory
may be cultivated for its leaves, usually eaten raw as salad leaves. Cultivated chicory is generally
divided into three types, of which there are many varieties:[16]
·
Radicchio usually has
variegated red or red and green leaves. Some only refer to the white-veined
red-leaved type as radicchio, also known as red endive and red chicory. It has
a bitter and spicy taste, which mellows when it is grilled or roasted. It can
also be used to add color and zest to salads. It is largely used in Italy in
different varieties, the most famous being the ones from Treviso (known as radicchio rosso
di Treviso),[17][18] from Verona (radicchio di Verona), and Chioggia(radicchio di Chioggia), which
are classified as an IGP.[19] It is also common
in Greece.[citation needed]
Witloof, Belgian endive
·
Belgian endive, known in Dutch as witloof or witlof ("white
leaf"), endive or (very rarely) witloof in the United States,[21] indivia in Italy,
endivias in Spain, chicory in the UK, as witlof in Australia, endive in France,
and chicon in parts of northern France and in Wallonia. It has a small head of cream-coloured,
bitter leaves. It is grown completely underground or
indoors in the absence of sunlight in order to prevent the leaves from turning
green and opening up (etiolation). The plant
has to be kept just below the soil surface as it grows, only showing the very
tip of the leaves. It is often sold wrapped in blue paper to protect it from
light and so preserve its pale colour and delicate flavour. The smooth, creamy
white leaves may be served stuffed, baked, boiled, cut and cooked in a milk
sauce, or simply cut raw. The tender leaves are slightly bitter; the whiter the
leaf, the less bitter the taste. The harder inner part of the stem at the
bottom of the head should be cut out before cooking to prevent bitterness.
Belgium exports chicon/witloof to over 40 different countries. The technique
for growing blanched endives
was accidentally discovered in the 1850s at the Botanical Garden of Brussels in Saint-Josse-ten-Noode,
Belgium.[22]Today France is the
largest producer of endive.[23]
Leaves unlobed and pointed
Inflorescences of a blue-flowered form,
note the two rows of bracts
The Catalogna chicory (also known as
puntarelle) includes a whole subfamily (some varieties from Belgian endive and
some from radicchio)[24] of chicory and used
throughoutItaly.
Although
leaf chicory is often called "endive", true endive (Cichorium endivia) is a
different species in the genus and should not be confused with Belgian endive.
Root
chicory (Cichorium intybus var. sativum) has been
cultivated in Europe as a coffee substitute. The roots are baked,
roasted, ground, and used as an additive, especially in theMediterranean region (where the plant is
native). As a coffee additive, it is also mixed in Indian filter coffee,
and in parts of Southeast Asia, South Africa, and southern United States,
particularly in New Orleans.
It has been more widely used during economic crises such as the Great Depression in the 1930s and during World War II in Continental Europe.
Chicory, with sugar beetand rye,
was used as an ingredient of the East German Mischkaffee (mixed
coffee), introduced during the "East German coffee
crisis" of 1976-79.
Some
beer brewers use roasted chicory to add flavor to stouts (commonly
expected to have a coffee-like flavour). Others have added it to strong blond
Belgian-style ales, to augment the hops,
making a witlofbier, from the Dutch name for the plant.
Around
1970, it was found that the root contains up to 20% inulin, a polysaccharide similar tostarch. Inulin is mainly found in the plant
family Asteraceae as a
storage carbohydrate (for example Jerusalem artichoke, dahlia, yacon,
etc.). It is used as a sweetener in the food industry with a sweetening power 1⁄10 that of sucrose[25] and is sometimes
added to yogurts as a prebiotic.
Inulin is also gaining popularity as a source of soluble dietary fiber and functional food.[26]
Chicory
root extract is a dietary supplement or food additive produced by mixing dried,
ground chicory root with water, and removing the insoluble fraction by filtration and centrifugation. Other methods may be used to
remove pigments and sugars. It is used as a source of soluble fiber. Fresh chicory root typically
contains, by dry weight, 68% inulin, 14% sucrose, 5% cellulose, 6%protein, 4% ash,
and 3% other compounds. Dried chicory root extract contains, by weight, about
98% inulin and 2% other compounds.[27] Fresh chicory root
may contain between 13 and 23% inulin, by total weight.[28]
The
bitter substances are primarily the two sesquiterpene lactones lactucin and lactucopicrin. Other ingredients are aesculetin, aesculin,cichoriin, umbelliferone, scopoletin, 6,7-dihydrocoumarin, and further sesquiterpene lactones
and their glycosides.[29]
Chicory greens, raw
|
|
Nutritional value per 100 g (3.5 oz)
|
|
96 kJ
(23 kcal)
|
|
4.7 g
|
|
0.7 g
|
|
4 g
|
|
0.3 g
|
|
1.7 g
|
|
(36%)
286 μg
(32%)
3430 μg
10300 μg
|
|
(5%)
0.06 mg
|
|
(8%)
0.1 mg
|
|
(3%)
0.5 mg
|
|
(23%)
1.159 mg
|
|
(8%)
0.105 mg
|
|
(28%)
110 μg
|
|
(29%)
24 mg
|
|
(15%)
2.26 mg
|
|
(283%)
297.6 μg
|
|
(10%)
100 mg
|
|
(7%)
0.9 mg
|
|
(8%)
30 mg
|
|
(20%)
0.429 mg
|
|
(7%)
47 mg
|
|
(9%)
420 mg
|
|
(3%)
45 mg
|
|
(4%)
0.42 mg
|
|
|
|
·
Units
·
μg = micrograms • mg = milligrams
·
IU = International units
|
|
Percentages are roughly approximated usingUS recommendations for
adults.
Source: USDA Nutrient Database |
Belgian endive (witloof), raw
|
|
Nutritional value per 100 g (3.5 oz)
|
|
71 kJ
(17 kcal)
|
|
4 g
|
|
3.1 g
|
|
0.1 g
|
|
0.9 g
|
|
(5%)
0.062 mg
|
|
(2%)
0.027 mg
|
|
(1%)
0.16 mg
|
|
(3%)
0.145 mg
|
|
(3%)
0.042 mg
|
|
(9%)
37 μg
|
|
(3%)
2.8 mg
|
|
(2%)
19 mg
|
|
(2%)
0.24 mg
|
|
(3%)
10 mg
|
|
(5%)
0.1 mg
|
|
(4%)
26 mg
|
|
(4%)
211 mg
|
|
(0%)
2 mg
|
|
(2%)
0.16 mg
|
|
|
|
·
Units
·
μg = micrograms • mg = milligrams
·
IU = International units
|
|
Percentages are roughly approximated usingUS recommendations for
adults.
Source: USDA Nutrient Database |
Root
chicory contains volatile oils similar to those found in plants in the related
genusTanacetum which includes Tansy,
and is similarly effective at eliminating intestinal worms. All parts of the
plant contain these volatile oils, with the majority of the toxic components
concentrated in the plant's root.[30]
Chicory
is well known for its toxicity to internal parasites. Studies indicate that
ingestion of chicory by farm animals results in reduction of worm burdens,[31][32][33] which has prompted
its widespread use as a forage supplement. Only a few major companies are
active in research, development, and production of chicory varieties and
selections, most in New Zealand.
Chicory
(especially the flower), used as a folk medicine in Germany, is recorded in
many books as an ancient German treatment for everyday ailments. It is variously
used as a tonicand as
a treatment for gallstones, gastro-enteritis, sinus problems and cuts and bruises. (Howard M. 1987). Chicory contains inulin,[34][35] which may help
humans with weight loss, constipation, improving bowel function and general
health.[36] In rats, it may
increase calcium absorption and bone mineral density.[34] It also increases
absorption of calcium and other minerals in humans.[37][38][39][40]
Chicory
has been listed as
one of the 38 plants that are used to prepare Bach flower remedies,[45] a kind of alternative medicine.
However, according to Cancer Research UK,
"there is no scientific evidence to prove that flower remedies can
control, cure or prevent any type of disease, including cancer".[46]
The Cherokee use an infusion of the root as a tonic for
nerves.[47] The Iroquois use adecoction of the roots as a wash and
apply a poultice of it to chancres and fever sores.[48]
Chicory
is highly digestible for ruminants and has a low fiber concentration.[49] Chicory roots are
an "excellent substitute for oats"
for horses due to their protein and fat content.[50]Chicory contains a low
quantity of reduced tannins[49] that may increase
protein utilization efficiency in ruminants.[51] Some tannins reduce
intestinal parasites.[52][53][54][55] (Excessively large
quantities of tannins, however, could bind with and precipitate proteins,
resulting in low digestibility and nutrient reduction.[52])
Although
chicory might have originated in France, Italy, and India,[56] much development of
chicory for use with livestock has taken place in New Zealand.[57]
·
Puna (Grasslands Puna)
Developed
in New Zealand, Grasslands Puna is well adapted to different climates, being
grown from Alberta, Canada, to New Mexico and Florida. It is resistant to bolting, which
leads to high nutrient levels in the leaves in spring. It also has high
resistance to grazing.
·
Forage Feast
A
variety from France used for human consumption and also for wildlife plots.[clarification
needed] It is very cold-hardy and, being
lower in tannins than other forage varieties, is suitable for human
consumption.
·
Choice
Choice
has been bred for high winter and early-spring growth activity, and lower
amounts of lactucin and lactone, which are believed to taint milk. It is also
use for seeding deer wildlife plots.
·
Oasis
Bred
for increased lactone rates for the forage industry, and for higher resistance
to fungal diseases like Sclerotinia.[clarification
needed]
·
Puna II
More
winter-active than most other varieties, which leads to greater persistence and
longevity.
·
Grouse
A
New Zealand variety used as a planting companion for forage brassicas. More prone to early flowering than
other varieties, with higher crowns more susceptible to overbrowsing.
·
Six Point
A
United States variety, very similar to Puna.
The
chicory plant is one of the earliest cited in recorded literature. Horace mentions it in reference to his
own diet, which he describes as very simple: "Me pascunt olivae, me
cichorea, me malvae" ("As for me, olives,
endives, and mallows provide sustenance").[58] In 1766,Frederick the Great banned
the importation of coffee into Prussia leading to the development of a
coffee-substitute by Brunswickinnkeeper
Christian Gottlieb Förster (died 1801), who gained a concession in 1769/70 to
manufacture it in Brunswick and Berlin. By 1795 there were 22 to 24 factories
of this type in Brunswick.[59][60] Lord Monboddo describes the plant in 1779[61] as the
"chicoree", which the French cultivated as a pot herb. In Napoleonic Era France, chicory frequently
appeared as either an adulterant in
coffee, or as a coffee substitute.[62] Chicory was also
adopted as a coffee substitute by Confederate soldiers during the American Civil War,
and has become common in the United States. It was also used in the United
Kingdom during the Second World War,
where Camp Coffee, a
coffee and chicory essence, has been on sale since 1885.
The
cultivated chicory plant has a history reaching back to ancient Egyptian time.
Medieval monks raised the plants and when coffee was introduced to Europe, the
Dutch thought that chicory made a lively addition to the bean drink.
In
the United States chicory root has long been used as a substitute for coffee in
prisons.[63] By the 1840s, the port of New Orleans was
the second largest importer of coffee (after New York).[62] Louisianans began
to add chicory root to their coffee when Union navalblockades during the American Civil
War cut off the port of New Orleans, thereby creating a long-standing
tradition.[62]
A
common meal in Rome, puntarelle, is made with chicory sprouts.[64] The United Nations
Food and Agriculture Organization (FAO) reports that Chicory is a
native plant of western Asia, North Africa and Europe.[4]
Chicory
is also mentioned in certain sericulture (silk-growing) texts. It is
said that the primary caretaker of the silkworms, the "silkworm mother",
should not eat or even touch it.[citation needed]
The
chicory flower is often seen as inspiration for the Romantic concept of the Blue Flower (e. g. in German language
'Blauwarte' ≈ 'blue lookout by the wayside'). It could open locked doors,
according to European folklore.[65]
1.
Jump up^ illustration from Prof. Dr. Otto
Wilhelm Thomé Flora von Deutschland, Österreich und der Schweiz 1885, Gera,
Germany
2.
Jump up^ "Cichorium
intybus L. synonyms". Tropicos.org.
Missouri Botanical Garden. Retrieved 23 March 2014.
4.
^ Jump up to:a b "Cichorium intybus". FAO - Food and
Agriculture Organization of the UN. Retrieved 2013-12-16.
5.
Jump up^ Blair, Robert (2011-04-30). "Nutrition and Feeding of Organic Cattle". ISBN 978-1-84593-758-4.
9.
Jump up^ "Endive, Chicory and Witloof". Aggie
Horticulture. Texas AgriLife Extension Service, Texas A&M System. Retrieved2013-12-16.
10.
Jump up^ John Cardina; Cathy Herms; Tim
Koch; Ted Webster. "ChickoryCichorium intybus". Ohio
Perennial & Biennial Weed Guide. Ohio State University OARDC Extension.
Retrieved February 25, 2013.
11.
Jump up^ Rose, Francis (1981). The Wild
Flower Key. Frederick Warne & Co. pp. 390–391. ISBN 0-7232-2419-6.
12.
Jump up^ Tijen İnaltong. "Wild Herbs of Turkey". Turkish
Cultural Foundation. Retrieved 2013-12-16.
13.
Jump up^ Kyle Phillips. "Fava Bean Puree with Wild Chicory Recipe - Fave e
Cicorie Selvatiche". About.com. Retrieved 2013-12-16.
14.
Jump up^ "Wild Chicory Spaghetti". Dolce
Vita Diaries. Nudo Italia. 2009-05-19. Retrieved 2013-12-16.
15.
Jump up^ Jaume Fàbrega, El gust d'un
poble: els plats més famosos de la cuina catalana. Llomillo fregit amb
xicoires
17.
Jump up^ Radicchio Rosso di Treviso IGP - Tardivo (Red Radicchio
of Treviso - Late harvest) (in Italian), Consorzio Tutela
Radicchio Rosso di Treviso e Variegato di Castelfranco IGP, retrieved2013-08-25
19.
Jump up^ Radicchio di Verona IGP (Radicchio of Verona IGP) (in
Italian), TreVenezie, 2 February 2009, retrieved 2013-08-25
22.
Jump up^ "Belgian endive- Cichorium intybus".
The Food Museum. Archived from the
original on 2005-07-29.[dead link]
24.
Jump up^ Cicoria Asparago o Catalogna - Long-stemmed Italian
Chicory, PROJECTFOODLAB, March 17, 2011, retrieved 2013-08-25
25.
Jump up^ Joseph O'Neill (2008-06-01). "Using inulin and oligofructose with high-intensity
sweeteners". New Hope 360. Penton. Retrieved2013-12-16.
26.
Jump up^ Madrigal L. Sangronis E. "Inulin
and derivates as key ingredients in functional foods. [Review]" [Spanish] Archivos
Latinoamericanos de Nutricion. 57(4):387-96, 2007 Dec.
27.
Jump up^ Kim, Meehye; Shin, HK (1996). "The Water-Soluble Extract of Chicory Reduces
Glucose uptake from the Perfused Jejunum in Rats" (PDF). J. Nutr. 126 (9):
2236–2242. PMID 8814212.
Retrieved 2008-08-20.
28.
Jump up^ Wilson, Robert; S; Y (2004). "Chicory Root Yield and Carbohydrate Composition is
Influenced by Cultivar Selection, Planting, and Harvest Date". Crop
Sci. 44 (3): 748–752.doi:10.2135/cropsci2004.0748.
Retrieved 2008-08-20.
29.
Jump up^ Harsh Pal Bais, GA Ravishankar (2001)
Cichorium intybus L – cultivation, processing, utility, value addition and
biotechnology, with an emphasis on current status and future prospects. Journal
of the Science of Food and Agriculture, 81, 467-484 (online)
31.
Jump up^ Heckendorn, F; Häring, DA; Maurer, V; Senn, M;
Hertzberg, H (2007-05-15). "Individual administration of three tanniferous
forage plants to lambs artificially infected with Haemonchus contortus and
Cooperia curticei". Vet Parasitol. 146 (1–2):
123–34.doi:10.1016/j.vetpar.2007.01.009. PMID 17336459.
32.
Jump up^ Athanasiadou, S.; Gray, D; Younie, D;
Tzamaloukas, O; Jackson, F; Kyriazakis, I (February 2007). "The use of
chicory for parasite control in organic ewes and their lambs". Parasitology. 134 (Pt
2): 299–307. doi:10.1017/S0031182006001363. PMID 17032469.
33.
Jump up^ Tzamaloukas, O.; Athanasiadou, S; Kyriazakis,
I; Huntley, JF; Jackson, F (March 2006). "The effect of chicory (
Cichorium intybus ) and sulla ( Hedysarum coronarium ) on larval development
and mucosal cell responses of growing lambs challenged with Teladorsagia circumcincta". Parasitology. 132 (Pt
3): 419–26. doi:10.1017/S0031182005009194.PMID 16332288.
34.
^ Jump up to:a b Roberfroid,
MB; Cumps, J; Devogelaer, JP (2002). "Dietary chicory inulin increases
whole-body bone mineral density in growing male rats". The Journal of
Nutrition 132 (12): 3599–602.PMID 12468594.
35.
Jump up^ Roberfroid MB (2007). "Inulin-type fructans: functional food
ingredients". Journal of Nutrition 137 (11
suppl): 2493S–2502S.PMID 17951492.
37.
Jump up^ Coudray, C.; Bellanger, J.;
Castiglia-Delavaud, C.; Rémésy, C.; Vermorel, M.; Rayssignuier, Y.
(1997-06-01). "Effect of soluble or partly soluble dietary fibres
supplementation on absorption and balance of calcium, magnesium, iron and zinc
in healthy young men". European Journal of Clinical
Nutrition 51 (6): 375–380.ISSN 0954-3007. PMID 9192195.
38.
Jump up^ Abrams, Steven A.; Griffin, Ian
J.; Hawthorne, Keli M.; Liang, Lily; Gunn, Sheila K.; Darlington, Gretchen;
Ellis, Kenneth J. (2005-08-01). "A
combination of prebiotic short- and long-chain inulin-type fructans enhances
calcium absorption and bone mineralization in young adolescents". The
American Journal of Clinical Nutrition82 (2): 471–476. ISSN 0002-9165. PMID 16087995.
39.
Jump up^ Abrams, Steven A.; Hawthorne, Keli
M.; Aliu, Oluseyi; Hicks, Penni D.; Chen, Zhensheng; Griffin, Ian J.
(2007-10-01). "An inulin-type fructan enhances calcium absorption
primarily via an effect on colonic absorption in humans". The
Journal of Nutrition 137 (10): 2208–2212. ISSN 0022-3166. PMID 17884999.
40.
Jump up^ Abrams, Steven A.; Griffin, Ian
J.; Hawthorne, Keli M. (2007-11-01). "Young
adolescents who respond to an inulin-type fructan substantially increase total
absorbed calcium and daily calcium accretion to the skeleton". The
Journal of Nutrition 137 (11 Suppl): 2524S–2526S. ISSN 0022-3166. PMID 17951496.
41.
Jump up^ Tabassum N., Qazi M.A., Shah A., Shah
M.Y. "Curative potential of Kashni (Cichorium intybus Linn.) extract
against carbon tetrachloride induced hepatocellular damage in rats"
Pharmacologyonline 2010 2 (971-978)
42.
Jump up^ Hassan HA. Yousef MI.
"Ameliorating effect of chicory (Cichorium intybus L.)-supplemented diet
against nitrosamine precursors-induced liver injury and oxidative stress in
male rats."Food & Chemical Toxicology. 48(8-9):2163-9, 2010 Aug-Sep.
43.
Jump up^ Ahmed B. Khan S. Masood MH. Siddique
AH."Anti-hepatotoxic activity of cichotyboside, a sesquiterpene glycoside
from the seeds of Cichorium intybus." Journal of Asian Natural
Products Research.10(3-4):223-31, 2008 Mar-Apr.
44.
Jump up^ L. Zafar R. Mujahid Ali
S."Anti-hepatotoxic effects of root and root callus extracts of Cichorium
intybus" Journal of Ethnopharmacology. 63(3):227-31, 1998 Dec.
45.
Jump up^ D. S. Vohra (1 June 2004). Bach Flower Remedies: A Comprehensive Study.
B. Jain Publishers. p. 3. ISBN 978-81-7021-271-3.
Retrieved 2 September 2013.
47.
Jump up^ Hamel, Paul B. and Mary U. Chiltoskey
1975 Cherokee Plants and Their Uses -- A 400 Year History. Sylva, N.C. Herald
Publishing Co. (p. 29)
48.
Jump up^ Herrick, James William 1977 Iroquois Medical
Botany. State University of New York, Albany, PhD Thesis (p. 476)
49.
^ Jump up to:a b Agronomy,
American Society of (2005-10-25). "Advances in agronomy". ISBN 978-0-12-000786-8.
50.
Jump up^ Bureau Of Manufactures, United
States (1915). "Commerce reports". Bureau Of
Foreign And Domestic Commerce.|first1= missing |last1= in Authors list (help)
52.
^ Jump up to:a b "Tannins, Nutrition and Internal Parasites".
NR International. Archived from the original on 2008-12-10.
53.
Jump up^ Schreurs NM. Molan AL.
Lopez-Villalobos N. Barry TN. McNabb WC."Effects of grazing undrenched
weaner deer on chicory or perennial ryegrass/white clover pasture on the
viability of gastrointestinal nematodes and lungworms." Veterinary
Record. 151(12):348-53, 2002 Sep 21.
54.
Jump up^ Kidane A. Houdijk JG. Athanasiadou S.
Tolkamp BJ. Kyriazakis I."Effects of maternal protein nutrition and
subsequent grazing on chicory (Cichorium intybus) on parasitism and performance
of lambs." Journal of Animal Science. 88(4):1513-21, 2010 Apr.
55.
Jump up^ Effects of grazing undrenched weaner
deer on chicory or perennial ryegrass/white clover pasture on the viability of
gastrointestinal nematodes and lungworms. Schreurs NM. Molan AL.
Lopez-Villalobos N. Barry TN. McNabb WC. Veterinary Record. 151(12):348-53,
2002 Sep 21.
59.
Jump up^ Thomas Hengartner; Christoph Maria
Merki, eds. (1999).Genußmittel. Frankfurt a. M. New York: Campus Verlag. ISBN 3-593-36337-2.
60.
Jump up^ Carl Philipp Ribbentrop (1796). Vollständige
Geschichte und Beschreibung der Stadt Braunschweig. (in German) 2.
Braunschweig. pp. 146–148.
61.
Jump up^ Letter from Monboddo to John Hope, 29
April 1779; reprinted by William Knight 1900 ISBN 1-85506-207-0
62.
^ Jump up to:a b c Guas,
David; Raquel Pelzel (2009). DamGood Sweet: Desserts to Satisfy Your Sweet
Tooth, New Orleans Style.Newtown, Connecticut: Taunton Press. pp. 60–64. ISBN 978-1-60085-118-6.
63.
Jump up^ (a) Delaney, John H. "New York
(State). Dept. of Efficiency and Economy Annual Report". Albany New York,
1915, p. 673. Accessed via Google Books.
(b) "Prison Talk" website; Kentucky section:http://www.prisontalk.com/forums/archive/index.php/t-173368.html.
(b) "Prison Talk" website; Kentucky section:http://www.prisontalk.com/forums/archive/index.php/t-173368.html.