۱۳۹۵ آذر ۱۹, جمعه

مداخل مخزن الادویه عقیلی خراسانی (سی و پنجم) 1

دند
بفتح دال و سکون نون و دال مهمله مشهور بحب السلاطین است و بفارسی تخم بید انجیر خطائی و بهندی جیپال کوته و جمال کوته نیز نامند
ماهیت آن
ثمر درختی است در غلافی و اکثر سه عدد در یک غلاف و هریک باز در غلافی بقدر پستۀ بسیار کوچکی و در طول از ان کمتر و هر دو غلاف آن در خامی سبز و غیر منقط و مغز آن دو پارچه بهم پیوسته مانند مغزهای دیکر و سفید رنک و چون کهنه کردد مائل بزردی و زرد و سیاه و پوسیده می کردد و بر بالای آن متصل بمغز نیز پوست رقیقی و در وسط آن هر دو مغز زبانۀ و پردۀ و آن در تازکی سفید سبز رنک و بعد خشکی و کهنکی زرد و سیاه و پوسیده می کردد و این زبانه و پرده بسمیت می باشد و طریق استعمال آن آنست که آن را عند الحاجت نه قبل از ان مقشر کرده زبانۀ آن را برآورده مدبر کرده بکار برند و در قرابادین دستور تدبیر آن مذکور شد و در مقدمه این کتاب نیز و بهترین آن سفید بالیدۀ آنست و بعد از ان مائل بزردی که پوسیده نشده باشد زیرا که زرد فاسد و سیاه آن و آنچه مقشر کرده مدتی مانده فاسد شده باشد خالی از سمیت نمی باشد استعمال آن مجوز نیست و برک آن شبیه ببرک بادنجان و از ان نازکتر و بلندی درخت آن تا بسه ذرع و در هند و بنکاله تا بدو قامت انسان دیده شده و کل آن زرد مائل بسفیدی و منبت آن خطا و چین و هند و بنکاله و سنجرستان است و ثمر خطائی و چینی آن بالیده تر و قویتر از هندی و بکالی و سنجری از همه ضعیف العمل تر است
طبیعت مغز آن
در اول چهارم کرم و خشک و در نهایت حدت و زبانۀ آن در آخر چهارم و با سمیت
افعال و خواص
آن
مقطع و جالی و مسهل بلغم و سودا و اخلاط غلیظه و سوخته و جاذب رطوبات خام و رقیق از دماغ و مفاصل و اقاصی و اعماق بدن و مفتح و جهت استسقا و یرقان و سنک کرده و مثانه و وجع ظهر و ورکین و ساق و نقرس و بالجمله اکثر امراض باردۀ بلغمیۀ رطوبیه را نافع خواه بتنهائی و یا با ادویۀ مناسبه و مقویه و معینۀ عمل آن و چون حلق را می سوزاند اکر بدان رسد و تا مدتی سوزش و دغدغۀ آن محسوس می کردد و اکثر مردم راقی می آورد بهتر آنست جهت رفع آن حب مشوی آن را شکسته در جوف دانه کشمش و یا مویز دانه برآورده کذاشته بلع نمایند خواه بالای آن دوای دیکر بیاشامند و یا نه و اهل هند و بنکاله مقدار کمی از آن را بقدر برداشت و آنکه اسهال کند باطفال شیرخواره اکر در مزاج شان سردی محسوس کردد به آب زنجبیل تازه که بهندی ادرک نامند و الا با شیر مرضعۀ آن حل کرده در مرض ام الصبیان و مرض دبه بتحریک دال مهمله و بای موحدۀ مشدده و ها که در ان مرض پهلوهای اطفال می جهد و کریه و اضطراب بسیار می کنند به حدی که شیر نمی کیرند و در اکثر اعراض با ام الصبیان مشارکت دارد سه چهار دست اجابت نموده با فاقه می آید مجرب است و نیز در معاجین و غیر آن در اکثر امراض مستعمل دارند و کفته اند اکتحال به آب سائیدۀ آن در چشم مار کزیده باعث عدم تضرر از زهر آنست اما باید که قلیلی باشد زیرا که دند کمال مضرت بچشم دارد و ضماد آن با ماست جهت شقاق و داء الثعلب و برص حیوانات و بدستور با آب لیمو و آب زنجبیل تازه جهت داء الثعلب و با ادویۀ مناسبه جهت جمیع اورام بارده و اوجاع و طلای آن حافظ سیاهی موی و لیکن مورث تورم و قرحه و تقشر جلد است و چون بر لب رسد سرخی آن را زائل کند و تکرار آن موجب برص مضر محرور المزاج و یابس و نحیف البد و در بلد و فصل حار استعمال آن جائز نیست مصلح آن جدا کردن قشر و پردۀ میان آن و مدبر کردن و یا در آب لیمو یک شب خیسانیدن و با کتیرا و نشاسته و برک کل سرخ و اندک زعفران استعمال نمودن و معینات فعل آن تربد سفید مجوف مدبر و هلیلۀ سیاه یا کابلی و عصارۀ عافث و افسنتین و بسفایج و انیسون و پیاز عنصل مشوی و اندک زعفران است و آشامیدن آب سرد بالای آن و با افیون و فرفیون مضر و استعمال آن مجوز نیست مقدار شربت آن در قوی الابدان یک عدد تا دو عدد و در غیر آن تا نصف دانه با مصلحات و معینات مذکوره و چون کسی غیر مدبر و یا مدبر آن را بسیار و زیاده از مقدار مقرر بخورد کرمی کند و لذع و اسهال بسیار آورد باید که ماست و دوغ بیاشامد و با شیر تازه دوشیده یا کره و روغن بخورد و سویق تفاح و ربوب و اقراص قابضۀ حابسه بنوشد و یا آنکه کسی پردۀ جوف آن را بخورد و احوال او متغیر شود باید که اولا شیر تازه دوشیده با روغن کاو بخورد و قئ کند پس ادویۀ حابسۀ لزجه و مغریه مانند شیرۀ تخم خرفه و لعاب بزر قطونا و صمغ عربی و کثیرا و نشاسته و فالودۀ برنج و جو مقشر با روغن کل و یا بادام شیرین و آب سیب و غورۀ و ربوب حامضه و ماهی پخته با مغز تخم کدو و آب کوشت و اکر مغص و کرب عارض کردد العبۀ مقویه با ملینات مناسبه بنوشند و حقنهای لینه با لعبه و اشیای مغربه و روغن کل و بعد تلیین شیر تازه دوشیده و اغذیۀ ملینۀ جالیه مانند برک چغندر و قطف و اجاصیه و خبیصه تناول نماید
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
///////////
[ دَ ] (اِ). خروع چینی ، و آن را حب الخطائی و حب السلاطین خوانند، یک دانگ آن مسهل رطوبات بود. (برهان ). حب السلاطین که دوایی مسهل است . (از فرهنگ جهانگیری ). تابو که حب السلاطین گویند. (آنندراج ). بیدانجیر خطایی و حب السلاطین . (ناظم الاطباء). حب الملوک . (یادداشت مولف ). به فارسی بیدانجیر خطایی نامند و مشهور به حب السلاطین است و گیاه او به قدر زرعی و برگش مثل برگ بادنجان و از آن رقیق تر و گلش به رنگ ثمرش و دانه  او در غلاف رقیقی مایل به سبزی ، و قسم چینی او بزرگ دانه و شبیه به پسته و بهترین نوع دند است . و قسم شجری شبیه به دانه  بیدانجیر و سیاه و کوچک و بطی ءالعمل است و قسم هندی متوسطالمقدار و اغبر مایل به زردی و منقط به سیاهی می باشد. (از تحفه  حکیم مومن ). و چینی بهتراز هر دو نوع دیگر بود. (از اختیارات بدیعی ) (از صیدنه  بیرونی ). دند مانند فستق و خروع می باشد. (نزهة القلوب ). || نام گیاهی است . (برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از آنندراج ) (از شرفنامه  منیری ). || قسمی از گدایان باشند که شاخ گوسفندی بریک دست و شانه  گوسفندی بر دست دیگر گرفته بر در خانه و پیش دکان مردمان آیند و شاخ را بدان شانه به قسمی بکشند که از آن صدای غریبی برآید و چیزی طلب کنندو اگر احیاناً در دادن اهمالی واقع شود به کارد اعضای خود مجروح سازند و شاخ شانه [ یا شاخ و شانه ] این معنی را دارد. (از برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ) (ازآنندراج ) :
یکی دندی میان داغ و دردی
ستاده بود بر دکان مردی .
عطار (از جهانگیری ). 
//////////////
دَِند
بشیرازی باتو گویند و آن خروع چینی است و حب خطایی خوانند و حب سلاطین هم گویند و آن سه نوع بود چینی و هندی و شجری چینی بمقدار فستقی باشد و شجری بمقدار بید انجیر بود و میل بسرخی زند و نقطه بر آنها باشد و هندی از چینی کوچکتر بود و از شجری بزرگتر و مغز آن میل بزردی زند و بعضی گویند حب الملوک ماهودانه بود و گفته شود و طبیعت دند گرم و خشک است در چهارم بهترین وی چینی بود پس سنجری پس هندی و شربتی از وی یک حبه و نیم بود تا دو حبه و گویند از دو دانگ تا نیم درم مسهل رطوبات سودا و بلغم بود و آنچه در مفاصل بود و نشاید که در شهرهای گرم استعمال کنند الا در شهرهای سرد و نیز استعمال در طبیعت‌های سرد باید کرد و مصلح وی آن بود که پوست وی پاک کنند به کارد باید که لب نزدیک وی نبرند که اگر لب بپوست وی رسد سرخی لب زایل کند و سفیدی مانند برص پیدا گردد و مغز وی را بگیرند در اندرون وی مانند زبان گنجشک بود آن را بیندازند با قدری نشاسته و ورق گل سرخ و زعفران و کثیرا و رازیانه بکوبند و اگر خواهند که با ادویه مسهله استعمال کنند و اگر با شیر خر و مسکه خورند هم شاید سودمند بود جهت سودا و بلغم و مسهل خلط خام بود و درد مفاصل را تحلیل دهد و سیاهی موی را نگاهدارد و رها نکند که زود سفید شود و عیسی بن علی گوید که وی سحج امعا آورد و باید که بعد از آن شیر تازه خورند غذا آب گوشت با آب سیب و غوره و قدری نبید بر آن افشانند و اگر ماهی خورند شاید و اگر حبوبی سازند از برنج و جو مقشر بروغن گل نافع بود
______________________________
صاحب مخزن الادویه می‌نویسد: دند بفتح دال مشهور بحب السلاطین است و بپارسی تخم بید انجیر خطایی و بهندی جیپاکوته و جمال‌کوته نامند و آن ثمر درختی است در غلافی و اکثر سه عدد در یک غلاف و هریک باز در غلافی بقدر پسته بسیار کوچکی و مغز آن دو پارچه بهم پیوسته مانند مغزهای دیگر و پوست رقیقی در میان آن دو مغز و این پوست و پرده سمی بود و عند الحاجت نه قبلی از آن باید آن را برآورده مدبر کرده بکار برند
لاتین‌CROTON TIGLIUM فرانسه‌PIGNON D ,INDE انگلیسی‌TIGLIA -SEED PLANT
اختیارات بدیعی
//////////////
دَند، تخم بید انجیر ختایی : *Croton tiglium
مشهور به حب‌السلاطین و به فارسی تخم بیدانجیر خطائی و به هندی چیپان و جمال کوته نامند؛ ثمر درختی است در غلافی و اکثر سه عدد در یک غلاف و هر یک باز در غلافی به قدر پستۀ بسیار کوچکی و در طول از آن کم‌تر و هر دو غلاف آن در خامی سبز و غیر منقط(نقطه نقطه) و مغز آن دو پارچۀ به هم پیوسته مانند مغزهای دیگر و سفید رنگ.
طبیعت آن مغز آن در اول چهارم گرم و خشک و در نهایت حدت و زبانه آن در آخر چهارم و با سمیّت
خواص آن قطع کننده و پاک کننده و مسهل بلغم و سودا و اخلاط غلیظ و سوخته و جذب کننده رطوبت های خام و رقیق از دماغ و مفاصل و اعماق بدن و باز کننده گرفتگی ها است. در اکثر امراض مورد استعمال دارد مثل امراض سرد بلغمی رطوبی و به تنهایی یا با سایر ادویه مناسب مقوی و کمک کننده حمل آن است و چون گلو را می سوزاند یعنی تا مدتی سوزش آن محسوس می گردد باعث استفراغ در اکثر بیماران شده و بهتر آن است که در هنگام مصرف بوداده آن را شکسته و در لای دانه کشمش و یا مویز دانه گذاشته و بلع نمایند. برای اشخاصی گرم مزاج و خشک و لاغر مضر و استعمال آن در گرمسیر و یا فصول گرم مجاز نیست. مصلح آن جدا کردن پوست و پرده میان آن را در آب لیمو به مدت یک شب خیسانده و با آب کتیرا و نشاسته و برگ گل سرخ و کمی زعفران استعمال نمایند
مخزن الادویه، تألیف مرحوم سید محمد حسین عقیلی علوی خراسانی شیرازی
/////////////
* كروتون مسهل أو حب الملوك (الاسم العلمي:Croton tiglium) هو نوع من النباتات يتبع جنس الكروتون من الفصيلة الفربيونية [1][2].
الأستخدامات[عدل]
الكروتون المسهل هو واحد من الخمسون عشباً المستعملة في الطب الشعبي الصيني. ويستخدم لمعالجة الإمساك ومن هنا أتت تسميته بالمسهل (بالإنجليزية: Purging Croton).

انظر أيضاً[عدل]
الكروتون
قائمة أنواع الكروتون

مراجع[عدل]
^ موقع زيبكودزو (بالإنكليزية) Zipcodezoo كروتون مسهل تاريخ الولوج 01 أغسطس 2013
^ موقع لائحة النباتات (بالإنكليزية) The Plant List كروتون مسهل تاريخ الولوج 01 أغسطس 2013
///////////////
به آذری ایشلِدیچی کروتون:
İşlədici kroton (lat. Croton tiglium)[1] — kroton cinsinə aid bitki növü.[2]
/////////////
Croton tiglium
From Wikipedia, the free encyclopedia
Purging Croton
Croton tiglium
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Subfamily:
Tribe:
Genus:
Species:
C. tiglium
Croton tiglium
L.[1] (1753)
·         Croton acutus Thunb.
·         Croton arboreus Shecut
·         Croton birmanicus Müll.Arg.
·         Croton camaza Perr.
·         Croton himalaicus D.G.Long
·         Croton jamalgota Buch.-Ham.
·         Croton muricatus Blanco [Illegitimate]
·         Croton officinalis (Klotzsch) Alston [Illegitimate]
·         Croton pavana Buch.-Ham.
·         Croton tiglium var. tiglium
·         Halecus verus Raf.
·         Kurkas tiglium (L.) Raf.
·         Oxydectes birmanica (Müll.Arg.) Kuntze
·         Oxydectes blancoana Kuntze
·         Oxydectes pavana (Buch.-Ham.) Kuntze
·         Oxydectes tiglium (L.) Kuntze
·         Tiglium officinale Klotzsch [2]
Croton tiglium, known as Purging Croton, is a plant species in the Euphorbiaceae family. C. tiglium is also called Jamaal Gota in Hindi and Urdu.
Contents
  [show] 
Traditional uses[edit]
C. tiglium is one of the 50 fundamental herbs used in traditional Chinese medicine, where it has the name bā dòu (Chinese). C. tiglium is known as Japaala/ජාපාල or "Jayapala" in Sinhala and used in Sinhala traditional medical system of Sri Lanka.and in sanskrit also . Seeds have a purgative effect.[3][unreliable medical source?]The plant is poisonous with the bark used as an arrow poison and the seeds used to poison fish.[4]
Chemical constituents[edit]
Major known chemical constituents are crotonoleic acid,[3] glyceryl crotonatecrotonic acid[citation needed]crotonic resin, and various carcinogenic phorbolderivatives.
References[edit]
1.   Jump up^ "Croton tiglium information from NPGS/GRIN". Retrieved 2008-02-19.
2.   Jump up^ Croton tiglium, theplantlist.org
3.   Jump up to:a b N. R. Pillai (1999). "Gastro-intestinal effects of Croton tiglium in Experimental Animals". Ancient Science of Life. 18 (3&4): 205–209. PMC 3336487 PMID 22556892.
External links[edit]

This Euphorbiaceae-related article is a stub. You can help Wikipedia by expanding it.
·         Croton (plant)
·         Flora of China
·         Flora of Eastern Asia
·         Flora of Indo-China
·         Flora of Malesia
·         Plants described in 1753
·         Poisonous plants
·         Euphorbiaceae stubs
/////////////
24. (260). دَند ،  dand ، dend ، dund ،خروع صینی Croton tiglium. از دانتی  dantī سنسکریت، Croton polyandrus. (که Baliospermum montanum نیز نامیده می‌شود). ابو منصـور می‌افزاید این گیاه را در هندی چیپال čeipal* ‌گویند. در سنسکریت همان   jayapāla ، Croton jamalgota است (که این نام از واژۀ jamālgōta در  هندی گرفته شده است که sāraka نیز نامیده می‌شود. آن را در عربی دند صینی dend şīnī نیز می‌گویند (Löw, Aram. Pflanzennamen, p. 170). بسنجید با ص 448 کتاب پیش رو. در تبتی واژه‌های dan-da و dan-rog برای آن بکار می‌رود.
بهشناخت دو سویه ایران و چین باستان (ساینو-ایرانیکا)
*دند
دند[1091] را بهندی چیپال[1092] گویند، و او گرم و خشک است اندر آخر درجه‌ی سیم، آماسهای سرد که اندر مغز باشد ببرد، و سستی عصب را منفعت دهد، و او بر سه جنس بود، یکی بفستق ماند، دیگر ببید انجیر، سیم میانه است بمیان هر دو، و خلطهای غلیظ لزج را از بندگشایها بکشد و بدلش شیر دیودار است، و خاصیتش آنست که همه خلطها را از بن بکشد و اصلاحش کثیرا[1093] است، و شربتی از او نیم دانگ است
الابنیه عن حقایق الادویه
//////////

Croton polyandrum Roxb. is a synonym of Baliospermum solanifolium (Burm.) Suresh*
The record derives from WCSP which reports it as a synonym and as an illegitimate name (record 50873) with original publication details: Fl. Ind. ed. 1832 3: 682 1832.

* Baliospermum montanum

From Wikipedia, the free encyclopedia
Baliospermum montanum
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Subfamily:
Tribe:
Genus:
Baliospermum
Blume
Species:
Baliospermum montanum
Jatropha montanaBaliospermum axillareBaliospermum solanifolium
Baliospermum montanum (Sanskrit : हस्तिदंती Hastidanti), commonly known as red physic nut, wild castor, wild croton and wild sultan seed, is a plant in the familyEuphorbiaceaeBaliospermum montanum is a stout undershrub with numerous flowers.
Contents
  [show] 
Distribution[edit]
Baliospermum montanum is distributed throughout the sub-Himalayan tracts from Khasi Hills to Kashmir. It is common in Bihar, West Bengal, and Penisnsular and Central India.
Description[edit]
Baliospermum montanum is a stout under-shrub 0.9-1.8m in height with herbaceous branches from the roots. Leaves are simple, sinuate-toothed, upper ones small, lower ones large and sometimes palmately 3-5 lobed. Flowers are numerous, arranged in axillary racemes with male flowers above and a few females below. Fruits are capsules, 8- 13mm long and obovoid. Seeds are ellipsoid smooth and mottled.[1]
Pharmacognosy and phytochemistry[edit]
Root in the medicinal part which is used in constipation, abdominal pain, general anasarca, piles, calculus, helminthic infections, scabies, dermic affections, suppurative ulcers and diseases caused by the morbidity of kapha and pitta. Root paste is applied to painful piles and swellings. Leaves are used in treatment of asthma and seeds are used in snakebite [2][3]
Antilukaemic and cytotoxic activities have been demonstrated in the esters of both 12-deoxyphorbol and 12-deoxy-16-hydroxyphorbol, isolated from B. montanum.[4]
Alcoholic extract of plant showed hypotensive activity in experimental animals. Stem is anti-dontalgic. The roots have the following properties: purgative, tonic, anodyne, digestive, acrid, thermogenic, anthelmintic, diuretic, febrifuge, diaphoretic, rubefacient and antiinflammatory. Seed is rubefacient, stimulant, purgative, and antidote for snakebite and its oil is antirheumatic. Leaf is antiasthmatic and wound healing. Root and seed oil is cathartic and antidropsical.[5]
The drug constitutes an important series of preparations like Dantyarishta, Kaisoraguggulu gulika, Dantiharitakileham, and othes.[6]
Several compounds have been isolated from this plant such as steroids, triterpenoids, diterpenes (baliosperminmontaninphorbol-12-deoxy-13-O-palmitatephorbol-12-deoxy-16-hydroxy-13-O-palmitate and phorbol-12-deoxy-5b-hydroxy-13-myristate) glycosides, saponins, alkaloids, flavanoids and phenolic compounds[7][8]
References[edit]
1.   Jump up^ Warrier, P. K., Nambiar, V. P. K. and Ramankutty, C. 1993-1995. Indian Medicinal Plants. Vol. 1-5. Orient Longman Ltd., Madras.
2.   Jump up^ Kurup, P. N. V., Ramdas, V. N. K. and Joshi, P.1979. Handbook of Medicinal Plants, New Delhi.
3.   Jump up^ Sharma, P. V. 1983. Dravyaguna Vijnana, Varanasi (in Hindi)
4.   Jump up^ Kinghorn, A. D. 1979. “Carcinogenic irritant Euphorbiaceae” in Toxic Plants. Ed. A. D. Kinghorn,Columbia University Press, New York. Pp.137-60.
5.   Jump up^ Bhakuni, D. S. Dhar, M. L., Dhar, M. M., Dhawan, B. N., Gupta, H and Srimal, R. C.1971. Screening of Indian plants for biological activity. Part III. Indian J. exp. Biol., 2:91.
6.   Jump up^ Sivarajan, V. V. and Balachandran, I. 1994. Ayurvedic Drugs and their Plant Sources. Oxford and IBH Publishing Co. Pvt . Ltd., New Delhi. p.570.
7.   Jump up^ M Johnson, EG Wesely, MI Zahir Hussain, N Selvan. In vivo and in vitro phytochemical and antibacterial efficacy of Baliospermum montanum (Willd.) Muell. Arg. Asian Pacific Journal of Tropical Medicine, Volume 3, Issue 11, (2010), Pages 894-897
8.   Jump up^ Ogura M., Kolke, K., Cordell, G. I. and Farnsworth, N. R. 1978. Potential anticancer agents. VIII. Constituents of Baliospermum montanum (Euphorbiaceae). Planta med., 33:128.

This Euphorbiaceae-related article is a stub. You can help Wikipedia by expanding it.
///////////
Danti, Red Physic Nut (Baliospermum Montanum)
Description Of Plant
Baliospermum montanum is monoecious and stout undershrub that grows up to 1.8mt in height. This plant has herbaceous branches that are arising from the roots. Upper branches bear small lanceolate leaves and lower branches have 3-5 lobed large, simple and sinuate-toothed leaves. Flowers are unisexual and are numerous arranged in axillary racemes. Male flower's calyx is round, membranous, long and finely mottled with 5-6 disc glands. Female flowers are small, hairy and have ovate and lanceolate sepals. Fruits of this plant are three lobed capsules. Seeds are mottled, smooth and contains oily endosperms. Flowers appears in month of January and February and fruits appears one month later.
General Information
Danti is shade loving plant grows in well humid climate. Red physic nut, wild castor, wild croton and wild sultan seeds are various common names of this herb. It is medicinal herb used in ayurvedic medicine for various diseases. For various medicinal purposes leaves, dantimool or dried root is used. Seeds and roots of this plant are purgatives. The solvents and extract of root is anticancer, antioxidant, antimicrobial, and immune stimulatory and hepato-protective in nature. It contains various chemical constituents like glycoterpenoids, steroids, flavonoids, titerpenoids, diterpenes, saponins and flavonoids. Leaves of this plant are anti-asthmatic and have wound healing properties.
Special Note About Danti (Danti Shodhana)
According to Charaka for the purification of dantimool danti roots are coated in paste of pippali and madhuka. After that this mass is wrapped in grass, tied and wrapped under the mud covering. This wrapped mass is heated to reduce the toxicity of dantimool.
Habitat
Danti is widely distributed throughout the sub Himalayan tracts from khasi hills to Kashmir. It is easily available in Bengal, Bihar, Madhya Pradesh and peninsular India.
Classification
Kingdom - Plantae
Order - Malpighiales
Family - Euphorbiaceae
Names
Latin name - Baliospermum monatum
English name - Red physic nut, Wild castor, Wild croton
Hindi name - Danti, Hakum, Hakun
Bengali name - Danti, Hakun
Gujarati name - Dantimul, Jamalgota
Marathi name - Danti
Telugu name - Ettadungida, Kanakapata
Tamil name - Kattamaraku, Niradimutta
Malayalam name - Dantika, Katalavanakku, Nagadanti
Oriya name - Donti
Burma name - Natcho
Persian name - Bedanjirekhatai
Arabic name - Habbussalantinebarri
Ayurvedic Properties
Hindi / Sanskrit
English
Rasa
Katu
Taste
Pungent
Guna
Guru, Tikshna
Physical Property
Heavy, Sharp
Virya
Ushna
Potency
Hot
Vipaka
Katu
Metabolic Property
(After Digestion)
Pungent
Effects On Dosha
It balances pitta and kapha dosha.
Charak Samhita
Sushrut Samhita
Vagbhata
Bhedniya - Herbs used in purgation
Moolini dravas - Herbs having roots as mainly used part.
Shamayadi, adhobhaghara
Shamayadi
Rajnighantu
ACCORDING TO RAJNIGHANTU, THERE ARE TWO TYPES OF DANTI:-
Danti (Laghu Danti)
Dravanti (Brehat Danti)
Ancient Verse About Danti

According to first shalok, Laghu danti and brhat danti are two types of danti. Laghudanti, vishalya, udumberparni, erandpahla, shighra, sheyanghanta, ghunpriya, barahangi, nikhumbh, and mukulak are various synonyms of laghu danti. Dravanti, shambri, chitra, pratyakparni, akhuparni, upchitra, shrutshroni, naygrodhi and vrisha are synonyms of brahat danti. Its leaves and branches resemble to castor. Both are pungent in taste, hot potency and has sharp properties and act as purgative and stimulant. Danti is used to cure hemorrhoids, calculi, abdominal pain, itching, leprosy, burning sensation, inflammation, abdominal disorders, bleeding disorders and worm infestation.
According to second shalok, Laghu danti is sweet in taste, have cold potency, good for both urination and purgation. It is used to pacify kapha dosha and used to treat poisoning and inflammation.
Practical Uses Of Baliospermum Monantum
Danti is blood purifier and paste of danti roots and seeds are used to reduce edema and pain. Both act as analgesics to relieve pain.
This herb has antipyretic properties and used to treat fever. This herb is also anti-inflammatory and used to reduce inflammation. Decoction of danti is used in pittaj jawara.
Roots are laxative and highly purgative in nature. Seeds and root powder of this herb is used to relieve constipation and it is best used for patients of piles.
Danti leaves are found to be very beneficial for the sufferers of jaundice.
Decoction of Leaves are used to treat asthma and bronchitis by pacifying kapha dosha. Paste of danti leaves are applied for quick healing of wounds.
Externally seeds of danti are used as stimulant and rubefacient. This herb is very effective in abdominal pain, bloating and abdominal tumors.
Roots of this herb are pungent, heating and diuretic in nature. It is also used in hemorrhoids, abdominal tumors and enlarged spleen.
External use of root paste over pile mass causes reduction in pain, swelling and shrinkage of pile mass.
Seed oil of danti is very effective in treating vata disorders like paralysis, sciatica, gout and neurological disorders etc.
Seed paste is also applied in poisoning of snake bites.
Danti is used to pacify pitta and kapha dosha.
Ayurvedic Products From Danti
Part Used
Roots
Leaves
Seeds
Seed oil
Dosage
Root powder - 1-3gm
Seed powder - 125-250mg
Seed oil - 3-5 drops
Cautions
It is not recommended in pregnancy and lactation.
Overdose may cause severe pain, nausea, diarrhea and vomiting.


///////////////
&&&&&&&
دوایا اغریا
بفتح دال و واو و الف و یای مثناه تحتانیه و فتح الف و سکون غین و فتح راء مهمله و یای مثناه تحتانیه و الف لغت یونانی است بمعنی قصب جبلی یا قصب بری
ماهیت آن
قصبی است که در سنک لاخ و زمین صلب می روید ساق آن شبیه بساق ریباس و طول آن زیاده بر شبری و مائل بزردی و زغب آن نیز مائل بزردی و بر سر آن چهار برک مربع شکل سبز مائل بسفیدی و بر بالای برکهای آن چیزی می روید بی کل و در ان تخم آن می باشد و خوش بو با اندک تندی و خام و پختۀ آن ماکول
طبیعت آن
در اول دوم کرم و خشک
افعال و خواص آن
مقوی حرارت معده و مصلح فساد آن و مدر بول و مخرج رطوبات غلیظه و تازۀ غیر مطبوخ آن ملین بطن و محلل ریاح شکم و رافع آروغ و خوش بو کنندۀ دهان و مسخن احشا است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
/////////////
دوایا اغریا. [ ] (معرب ، اِ) (اصطلاح پزشکی ) نام یونانی گیاهی است دارویی که در سنگلاخ و زمین سخت می روید و ساقش مثل ساق ریباس و طولش زیاده بر شبری و مایل به زردی و بر سر او چهار برگ مربعشکل و سبز مایل به سفیدی و بر بالای برگهای آن چیزی می روید بی گل و تخمش دراز و خوشبو و خام و پخته  او از ماکولات است . (از مخزن الادویة) (از تحفه  حکیم مومن ) (از مفردات ابن بیطار).
&&&&&&&
دوب
بضم دال و سکون واو و بای عجمی لغت هندی است بفارسی مرغ بفتح میم و سکون راء مهمله و غین معجمه نامند
ماهیت آن
علفی است خودرو که در هند و بنکاله بسیار بر زمینهای نمناک و در موسم برسات همه جا تمام صحرا می روید و بر زمین مفروش می باشد کویا مخمل سبز فرش نموده اند و برای اسپ بهترین علفی است تر و خشک هر دو را برغبت تمام می خورند و کرهدار و شاخهای آن متشعب و برک آن ریزه باریک و طعم آن تفه
طبیعت آن
مائل بسردی و باعتدال اقرب و با تریاقیت
افعال و خواص آن
آشامیدن برک و ساق نازک آن با برنج سفید شسته که باهم نرم سائیده باشند با قدری نبات جهت دفع قئ و هیضه و رفع سمیت مار کزیده و با فلفل جهت مار کزیده انفع و بتنهائی جهت تسکین عطش و حدت خون و صفرا و جوشش و سوزش اعضا و ضماد آن با برنج و زردچوبه و روغن یاسمین جهت جدا شدن و ریختن خشک ریشۀ جدری و بتنهائی جهت تحلیل اورام حاره و حمره و شری و نزول آب در اعضا که در ملک هند و بنکاله بسیار بهم می رسد نافع
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
//////////
مرغ . [ م َ ] ۞ (اِ) فریز است و آن نوعی ازسبزه باشد که حیوانات چرنده آن را به رغبت تمام خورند و آن زیاده از نیم شبر از زمین بلند نشود. و بغایت سبز و خرم و درهم روئیده باشد. (برهان ). نوعی از گیاه که به انبوهی روید بغایت سبز و نازک باشد و به هندی دوب گویند. (غیاث ). گیاهی است ۞ از تیره  گندمیان ۞ که علفی و پایا است و دارای ساقه  زیرزمینی افقی وگره داری است که از محل هر گره ریشه هایی کوچک خارج می شود. سرعت انتشار این گیاه بسیار زیاد است و بسهولت مزارع را اشغال می کند، کندن آن نیز بعلت داشتن ساقه  زیرزمینی دراز و ریشه دار بسیار مشکل است . این گیاه برگهای دراز نوک تیز و غلاف دار به رنگ سبز غبارآلود دارد. مرغ در اراضی بایر غالب نقاط معتدله مخصوصاً ایران فراوان یافت می شود و قسمت مورد استفاده  دارویی این گیاه ساقه  زیرزمینی آن است که بغلط ریشه خوانده می شود. بیدگیا. بیدگیاه . کرک . جرواش . علف قی سگ . ثیل صغیر. تخمه . تخم . بخیم . ایربق اوتی . بخیل . عرق الابخیل . عرق البخیل . عرق بخیل . خومه . فرژ. فرزد. || سبزه . چمن . مرتع. مرج . چمن وحشی
- فریز. [ ف َ / ف ِ ] (اِ) گیاهی است در نهایت سبزی وتازگی که از خوردن آن دواب فربه شوند. (برهان ). مَرغ . چمن . پرند. (یادداشت بخط مولف ). فرزد. فرزه . فریز. فریج . فرز. فرژ. (فرهنگ فارسی معین )
///////////

بید گیاه

گیاه مَرغ، Elymus repens subsp. repens
طبقه‌بندی علمی
فرمانرو: گیاهان
راسته:   گندم‌سانان
تیره:     گندمیان
گونه:    E. repens
نام علمی
Elymus repens

بید گیاه (در متون طب سنتی دوب) (همچنین: مَرغ، چمن گندمیِ رونده، گور گیاه، قیاق، خافور) (نام علمی: Elymus repens) نام یک گونه از تیره گندمیان است. گیاهی علفی و بیابانی، که به گیاه هرطمان و تیره گندمیان می‌رسد و ستور از آن تعذیه می‌کند.[1]
//////////
به عربی شعير الرمال الزاحف، حشيشة القمح الزاحفة
شعير الرمال الزاحف أو حشيشة القمح الزاحفة هو نوع نباتي عشبي معمر ينتمي إلى الفصيلة النجيلية. موطنه الأصلي أوروبا وأمريكا وشمال آسيا وأستراليا وينمو بسرعة كبيرة في الأراضي العشبية مشهور جداً كحشيشة ضارة تصعب مكافحتها بسبب انتشارها بالجذامير.
محتويات  [أظهر]
الوصف النباتي[عدل]
يصل ارتفاع النبات إلى متر واحد وأوراقه شريطية اسطوانية. يتميز بطول الراحبات الجذمورية وشكل طرفها المدبب. ينمو النبات بسرعة كبيرة وخاصة في البيئات الرطبة.
المكافحة[عدل]
يمكن مكافحته باستعمال مبيدات النجيليات وقت زراعة البقوليات أو المحاصيل عريضة الأوراق. يمكن أيضاً استعمال راوندأب إذا كان الحقل خالياً. يجب منع العشبة من الإزهار وتكوين الثمار بحشها بشكل مستمر حتى لا تنتشر بذوره في كامل المنطقة، والحش المستمر يؤدي لإضعافها وزيادة احتمالات القضاء عليها باستخدام المبيدات. لا تؤدي الفلاحة إلى القضاء على العشبة إلا في حالات الجفاف، وبخلاف ذلك فهي تؤدي إلى تقطيع الجذامير وانتشارها في أماكن جديدة.
الاستعمالات الطبية[عدل]
الجزء المستعمل من النبات جذوره وبذوره والجذمور ويتميز بتأثيره القوي على البكتيريا.

رسم توضيحي لنبات شعير الرمال الزاحف

نبات شعير الرمال الزاحف

سنبلة شعير الرمال الزاحف
فوائده[عدل]
يستخدم لعلاج عسر البول.
يستخدم اخراج حصاة الكلية.
يعتبر النبات مدراً ومسكناً للآلام.
يستعمل عصير بذوره كعلاج لمشاكل الكبد واليرقان.
المصادر[عدل]
Germplasm Resources Information Network: Elytrigia repens
a b c d Flora of NW Europe: Elytrigia repens
a b c d Flora of China: Elytrigia repens
Fitter, R., Fitter, A., & Farrer, A. (1984). Collins Guide to the Grasses, Sedges, Rushes and Ferns of Britain and Northern Europe. Collins ISBN 0-00-219128-8.
Snow, D. W. & Perrins, C. M. (1998). The Birds of the Western Palearctic Concise Edition. OUP ISBN 0-19-854099-X.
Plants for a Future: Elytrigia repens
Howard, Michael. Traditional Herbal Remedies (Century, 1987): p. 127.
///////////
به آذری سورونِن آیریقوتو:
Sürünən ayrıqotu (lat. Agropyron repens)[1] - ayrıqotu cinsinə aid bitki növü.[2]
////////////
به کردی فریز:
Firiz gîhayekî bi peng (pelça zirav) e. Kokê xwe ku li ku bi erdê dibê li wir ripiyan bera erdê dide. Ker û golik jê hezdikin.[[it:Elytrigia repens]
///////////
به ترکی آیریک اوتو:
Ayrık otu (Elytrigia repens), buğdaygiller (Poaceae) familyasından Asya, Kuzey Afrika ve en çok Avrupa'da bulunan bir bitki türü.
//////////
Elymus repens
From Wikipedia, the free encyclopedia
Elymus repens
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Species:
E. repens
Elymus repens
(
L.Gould
·         Agropyron repens (L.) P.Beauv.
·         Elytrigia repens (L.) Desv. ex Nevski
·         Triticum repens L.
Elymus repens, commonly known as couch grass, is a very common perennialspecies of grass native to most of EuropeAsia, the Arctic biome, and northwest Africa. It has been brought into other mild northern climates for forage or erosion control, but is often considered a weed.
Other names include common couch,[1] twitchquick grassquitch grass (also just quitch), dog grassquackgrassscutch grass, and witchgrass.[2][3][4][5]
&&&&&&&
دوادم
بتحریک دال و واو و الف و دال مهمله و میم و بدون الف نیز آمده
ماهیت آن
چیزی است مانند صمغ سرخ مائل بسیاهی که در جوف درختهای کهنه متکون می کردد و در همه افعال قائم مقام مومیائی است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
////////////
دوادم . [ دُ دِ ] (ع اِ) آب سرخ است که از درخت طلح یا درخت یز بیرون آید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یا دُوَدِم ، آب سرخ است که از درخت طلح یا درخت یز بیرون آید و اکثر از کوه بیروت از بلاد شام خیزد و گویند در جوف درختهای کهن متکون میگردد و در افعال قایم مقام مومیایی است که در بدل وی مستعمل می شود. (آنندراج ). چیزی است مثل صمغو سرخ مایل به سیاهی ، از جوف درختهای کهن درآید و در افعال قایم مقام مومیاست . (از تحفه  حکیم مومن ).
&&&&&&&
دود البقل
بفتح بای موحده و سکون قاف و لام بفارسی کرم سبزه نامند
ماهیت آن
کرمی است که در سبزه زارها و بسر برکهای سبز اشجار تکون می یابد شبیه بهزارپا و از ان کوچکتر و در غایت سبزی
طبیعت آن
سرد و خشک و تازۀ آن با رطوبت
افعال و خواص آن
خوردن آن جهت رفع سموم مشروبه و ضماد آن با روغن زیتون جهت کزیدن جانوران سمی نافع است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
/////////////
دودالبقل . [ دُل ْ ب َ ] (ع اِ مرکب ) کامپایی (Kampai) . کرمی است که در تره ها افتد. (ازمفردات ابن بیطار). رجوع به تحفه  حکیم مومن شود.
///////////////
Cabbage worm
From Wikipedia, the free encyclopedia
The term cabbage worm is primarily used for any of four kinds of lepidopteran whose larvae feed on cabbages and other cole crops. Host plants include broccoli, cauliflower, Brussels sprouts, collards, kale, mustard greens, turnip greens, radishes, turnips, rutabagas and kohlrabi. This small group of similar pest species is known to agriculturists as the cabbage worm compte butterflies (family Pieridae, type genus Pieris, garden whites).
·         The small white (P. rapae) is a small, common, cosmopolitan butterfly whose caterpillar has fine, short fuzz and is bright green; it prefers cabbage, broccoli and cauliflower. A larger Old World form (P. brassicae) is called large white. A common North American form (P. protodice) is known as the southern cabbage butterfly. The green-veined white (P. napi) occurs in Europe and North America.
·         The cabbage looper (Trichoplusia ni) is a member of the moth family Noctuidae. The caterpillar is smooth and green with white stripes. It is called a "looper" because it arches its body as it crawls, inchworm style. This species is very destructive to plants due to its voracious consumption of leaves. It is not restricted to cole crops; other plant hosts include tomato, cucumber, and potato. The adult of the species is a nocturnal brown moth.
·         The cabbage webworm (Hellula undalis) is a widely distributed webworm native to southern Europe or Asia that also injures cabbages and other vegetables in the Gulf states of the United States.
·         The diamondback moth (Plutella xylostella or, in some literature known by the synonym P. maculipennis) is a member of the moth family Plutellidae. The caterpillar is smooth and solid green in color. When disturbed, it thrashes and drops off the plant. The newly emerged larva is a leaf miner, entering the tissues of the leaf and consuming the parenchymabetween the two outer layers of the leaf. Larger larvae make holes through the leaf, consuming all the tissue. The adult of the species is a small, elongated gray moth with whitish spots on the forewings that form two diamond shapes when the moth is at rest. The diamondback moth is primarily a tropical species, but is migratory, reaching temperate zones in most years.
External links[edit]
·         Imported Cabbageworm info page
·         Cabbage Looper info page
·         Diamondback Moth info page
·         imported cabbage worm on the UF / IFAS Featured Creatures Web site
·         diamondback moth on the UF / IFAS Featured Creatures Web site
·         cabbage looper on the UF / IFAS Featured Creatures Web site
·         Lepidoptera
·         Agricultural pest insects


&&&&&&&
دود الحریر
بفتح حا و دو راء مهمله اول مکسور و در میان هر دو را یای مثناه تحتانیۀ ساکنه بفارسی کرم ابریشم نامند
ماهیت آن
کرمی است اندک طولانی سرخرنک تیره که در بعضی بلاد در فصل ربیع و در بعضی در اوائل خریف نیز نر و مادۀ آن باهم جفت شده تخم می دهند و آن تخمها را در بلاد سردسیر در پارچۀ پاکیزه بسته کسان لطیف پاکیزه غیر جنب و حائض در زیر بغل و یا بروی ناف خود می کذارند و می بندند تا مدت بست یوم که کرمی بدان رسیده بچه برآورند و در بلاد کرم سیر مانند بنکاله احتیاج بدان نیست و بعد باهم جفت شدن نر را از ماده جدا می کنند و نر را دور می اندازند مادۀ آن تخم می دهد ببزرکی دانۀ خشخاش کوچکی و سفید رنک و آن را نیز دور می اندازند و تخمها را بر روی پارچۀ لطیفی پهن می کنند و بالای آن پارچه پنبه دار یا دو سه لائی می اندازند و محفوظ می دارند تا بچه برآورند و چون بچه برآورند سفید می باشند پس سرخ رنک تیره می کردند برک توت را بسیار ریزه کرده بر آنها می پاشند و آنها اندک اندک می خورند و بتدریج بزرک می شوند و چون بزرک شدند احتیاج بریزه کردن برک توت نیست بلکه برکهای درشت و شاخهای آن را بر انها و نزد آنها می اندازند و آنها می خورند زیرا که خوراک آنها همانست و تا سه ماه بکمال می رسند و می کویند درین هنکام شش روز بسه بار اصلا برک توت نمی خورند بار اول یک روز بار دوم دو روز بار سوم سه روز پس شروع در تنیدن پیله بر خود می کنند و تا سه ماه دیکر پیلۀ آنها باتمام می رسد قدری را برای نتاج و تخم کیری و بچه کشی می کذارند و اینها پر برآورده پیله را سوراخ کرده بیرون می روند کسانی که عمله و ماهر بدانند نر و مادۀ آنها را باهم جفت نموده بدستور مذکور تخم کرفته پرورش می نمایند و تتمۀ پیلها را در آفتاب می اندازند تا خشک کردد و کرم در ان پیلها بمیرد از برای اخذ ابریشم زیرا که ابریشم از پیله سوراخ شده خوب برنمی آید و در مازندران و کیلانات ایران شنیده شده که پیلۀ آن بسیار بزرک بالیده بسطبری شصتی بلکه از ان قوی تر و به بلندی آن و در بعضی جاها شبیه ببیضۀ کبوتر و سفید رنک می شود و در بنکاله سالی دو مرتبه پیله می تند یکی اوائل بهار تا اوائل برسات و یکی اوائل خریف آنچه در اوائل بهار و اوائل برسات یعنی ایام و موسم بارش می تند بهتر می باشد
طبیعت آن
در اول کرم و در دوم خشک
افعال و
خواص آن
آشامیدن آن جهت خفقان و سه درهم از خشک آن جهت خفقان و سه درم از خشک آنکه سوده و با مرق کندم چند روز متوالی بخورند جهت تسمین بدن و نیکوئی رنک رخسار و تقویت باه مؤثر و ضماد پختۀ آن در روغن کنجد جهت خناق و اورام بارده و تقویت باه و تعلیف مرغ بدان بغایت مسمن آن و خوردن کوشت آن مرغ مسمن و مقوی باه و خاکستر سوختۀ آن جهت التحام زخم و تجفیف رطوبات آن و رفع آثار و تعلیق یک عدد درست خشک کردۀ آن در خرقۀ ارغوانی بسته جهت رفع تپ مؤثر است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
////////////
دودالحریر. [ دُل ْ ح َ ] (ع اِ مرکب ) به پارسی کرم ابریشم گویند: چون بگیرند و خشک کنند و سحق کنند و معجونی از آن بسازند وبیاشامند لون روی را بغایت نیکو گرداند و بدن فربه کند. (از ذخیره  خوارزمشاهی ) (از تحفه  حکیم مومن ).دودالقز. کرم قرمز. کرم ابریشم . (یادداشت مولف ).

////////////
کرم ابریشم. (ا. م.) منشاء اولیه پرورش کرم ابریشم کشور چین بوده و بیش از 5000 سال قدمت دارد. کشورهای اصلی تولیدکننده ابریشم شامل چین(5/57% از تولید جهانی)، ژاپن(2/13%)، هند(3/10)، کره جنوبی(4/5%) و تایلند(1/2%) میباشد. معمولترین گونه برای تولید تجاری ابریشم، کرم ابریشم درخت توت یا Bmbyx mori از زیر شاخه جانوران بند پا یا Tracheata است. کرم پروانه ابریشم عمدتاً از برگهای درخت توت تغذیه میکند. توت سفید یا Morus alba از خانواده Moraceae متداولترین نوع درخت توت در کشور ژاپن است. این خانواده شامل بیش از هزار گونه میباشد. کرم ابریشم (Silkworm) در واقع لارو نوعی پروانه (Bombyx mori) بومی آسیاست که پیله ای از فیبر بسیار قوی و لطیف می تند که منبع ابریشم تجاری است. گونه های مختلفی از کرم های ابریشم امروزه تکثیر و پرورش داده می شوند که از روی کیفیت ابریشم تولیدی به وسیله آنها شناسایی می شوند. این کرم ها از برگ درخت توت سفید (mulberries) و گاهی نیز Maclura pomifera تغذیه می کنند. این کرم ها هرگز گاز نمی گیرند و گزینه های مناسبی به عنوان غذا برای خزندگان، دوزیستان و سایر حیوانات هستند و ارزش غذایی بالایی دارند. کرم هایی که تازه از تخم خارج شده اند با توجه به اندازه کوچک، می توانند غذای مناسبی برای بچه های خزندگان باشند. کرم های ابریشم بدن نرم و سرعت حرکت پایینی دارند و می توانند تا 5/7 سانتی متر رشد کنند. سرعت رشد آنها تقریبا بالاست و می توانند در ۲۵ الی ۲۸ روز به اندازه ای معادل ۷ سانتی متر برسند. پراکندگی : اینگونه تنهاعضوی از خانواده بومبی سیده می باشد این حشره به عنوان تولید کننده ابریشم در تمامی کشورها می باشد که یکی از این کشورها ایالات متحده آمریکا می باشد . اهمیت: فرایند تولید ابریشم توسط کرم ابریشم را سری کالچر می گویند که بیش از ۳۰ قرن می باشد که روی آن کار می شود. اولین بار چینی ها دانستند که چگونه ابریشم را تولید کنند. ابریشم زمانی فرم می گیرد که لاروکامل، به دور خود پیله ای برای تبدیل به شفیرگی می تنند در این فرایند حداکثر ۹۱۴ متراز ابریشم توسط یک لارو تولید می شود. برای فرایند های تجاری شفیرها از بین می روند چون اگر شفیرگی کامل شود باعث شکستن ارزش فیبری ابریشم می گردد . حداکثر سه هزار پیله برای تولید یک پوند ابریشم تجاری مورد نیاز است. ظاهر حشره : شب پره سفید مایل به کرم دارای خطهای قهوهای کم رنگ در طول بال جلو می باشد. در بال آنها یک قوس حدود mm50 می باشد. بدن پرمویی دارد. لارو لخت است، دارای یک شاخک مقعدی است. شفیره بزرگ، تخمها سفید مایل به زرد و نیمه کروی. چرخه زندگی:شفیره ها اگراجازه داده شوند که به شب پره تبدیل شوند تغذیه نمی کنند، در طی ۲ - ۳ روز تبدیل به حشره کامل می شوند. در طی این دوره شب پره ۳۰۰- ۵۰۰ تخم می گذارد. کلونی ها در دمای ۲۵ درجه باشند، لاروها در سن ۶ ، ۱۲ ، ۱۸ روزگی جلداندازی کرده در طول دوره لاروی برگ های درخت توت به عنوان تغذیه برای آنها در نظر گرفته می شود، که هر لارو حدود gr 90 از برگ مصرف می کنند.
کرم ابریشم کرم ابریشم بیش ازچهار هزارسال توسط مردم پرورش داده می شد این کارنخستین بار در چین در حدود 2600 سال قبل از میلاد مسیح آغازشد چینی ها رازتهیه ابریشم را سالها مخفی نگه داشتند ودر اروپا و خاورمیانه تجارت می کردند. اما سرانجام به دست آوردن ابریشم از طریق کرم ابریشم توسط مردم دیگرکشورها یاد گرفته شد. اخیرا یاد گرفته ایم ازمواد مصنوعی موادی شبیه به ابریشم بسازیم اما تقاضا برای ابریشم طبیعی هنوز بالاست وکرم های ابریشم به خاطر تولید نخهای ابریشمی به کاربرده می شوند.عمل پروراندن کرم ابریشم نوغانداری نامیده می شود یک کرم بالغ طول قدش به پنج تا هفت سانتی مترمی رسد او یک کارگرشگفت انگیز است فقط در طی چند روز یک کرم ابریشم تنها پیله ای می تند که می تواند ششصد متر نخ ابریشم ازآن برداشت کرد اما بازبه بیست و پنج هزارپیله نیاز است تا نیم کیلونخ ابریشم خام تولید شود .امروزه بیشترنخ ابریشم به وسیله چین وهندوستان تولید می شود هرسال60000 تن ابریشم خام تولید می شود و تبدیل به پیراهن لباس روتختی پرده و دیگر فراورده ها می شود .این یک صنعت بزرگ است مخصوصا در چین ده میلیون کشاورز چینی کرم ابریشم پرورش می دهند . دردنیا انواع مختلفی ازکرم ابریشم برای تولید ابریشم مورداستفاده قرارمی گیردحتی نوعی از کرم ابریشم پیله را با همکاری کرم دیگری می تند و نخ دولایه تولید می کنند.اگر چه نخهای مصنوعی مانند نایلون و پلی استر وجود دارند که حکمتر وارزان تر از ابریشم هستند و قیمت آنها پایین تر است اما ابریشم به یک کالای تجملی تبد یل شده است و هنوز مورد تقاضا است زیرا در نگاه و احساس عالی است. کرم های ابریشم در طول زندگی خود، ۴ مرحله از تکامل را طی می کنند که در بیشتر حشرات قابل مشاهده است : تخم، لارو، شفیره، حشره بالغ چرخه زندگی کرم ابریشمحالت بالغ این حشره، پروانه است. در حالی که لارو آن، کرم ابریشم بوده و شفیره آن، در داخل پیله ای که می تند قرار می گیرد تا در نهایت به صورت پروانه از پیله خارج شود. به تدریج با رشد کرم، ۴ بار پوست اندازی توسط این حیوان انجام می شود. امروزه کرم های ابریشم فقط در محیط اسارت زندگی می کنند. آنها قرن ها پیش، به خانه های انسان ها منتقل شدند و پس از مدتی، دیگر توان زندگی در طبیعت را از دست دادند. این مورد بخصوص از زمانی که آنها توانایی پرواز را از دست دادند شدت بیشتری یافت. تمامی کرم های ابریشم در طبیعت منقرض شده اند. یکی دیگر از دلایل اصلی منقرض شدن این حیوانات در طبیعت این است که آنها فقط توانایی خوردن برگ درخت توت سفید را دارند. کرم ابریشم این کرم ها توسط دانشمندان برای بررسی فرومون ها مورد استفاده قرار گرفته اند. حشرات ماده از خود فرومون ترشح کرده و حشرات نر، به وسیله آنتن های روی سر خود، این فرومون ها را دریافت می کنند. این پروسه به پروانه نر اجازه می دهد که بتواند حشره ماده ای را برای جفتگیری پیدا کند. آنتن روی سر پروانه (بید) ماده از تعداد بسیار زیادی از موهای ریز تشکیل شده که احتمال دریافت فرومون های بسیار ناچیز را نیز برای این حیوان حتی در فواصل زیاد، افزایش می دهد. مراحل پرورش کرم ابریشم تفریخ : خروج کرم ازتخم را تفریخ گویند که در شرایط مساعد سیزده روز طول می کشد پس ازاینکه اولین آثار تفریخ مشاهده شد لازم است جهت تفریخ یکنواخت به مدت چهل وهشت ساعت دراتاقی کاملا تاریک که دارای دمای 25 درجه سانتیگراد و هشتاد درصد رطوبت داشته باشد قرار گیرد. رنگ تخم ها در ابتدا آبی روشن است که درست قبل از خارج شدن کرم ها ازتخم تیره رنگ می شوند. کرم جوان کرم ابریشم معمولا دارای پنج مرحله تغذیه و چهارمرحله پوست اندازی است که به هر مرحله از تغذیه (سن) و به هر مرحله از پوست اندازی (خواب ) گفته می شود . می توان گفت که کرم ابریشم دارای 5 سن و 4 خواب است سنین 1و2و3 را( کرم جوان) گویند.سنین کرم جوان حدود یازده روزطول می کشد. کرم بالغ سنین 4و5 به نام کرم ابریشم بالغ نامیده می شود که 15-16 روز به طول می انجامد در پایان سن پنجم کرمها از اشتها افتاده واز تغذیه باز می مانند جثه آنها کوچک شده و به رنگ زرد و شفاف درمی آیند که دراین زمان با گذاشتن وسایل پیله تنی بر روی کرمها موجبات تنیدن پیله فراهم می آید. عادت غذایی کرم ابریشم کرم ابریشم از برگ درخت توت برای تغذیه استفاده می کند و هیچ غذای دیگری را نخواهد خورد برگ های توت باید بلا فاصله بعد از بیرون آمدن کرم از تخم دراختیارش قرار گیرد برگهای تازه و لطیفی که مورد نیاز کرم جوان است دراوایل بهار در دسترس است .برگهای کهنه در سه مرحله اول زندگی کرم ابریشم (کرمهای جوان) بسیارخشن است در دوره چهارم و پنجم زندگی (کرم های بالغ) می توانداز برگهای سخت و خشن استفاده کنند.برگها باید عاری از مواد آفت کش باشند. یعد از جمع آوری مقدار زیادی از شاخه های درخت توت با برگ های تازه به عنوان ذخیره غذایی باید آنها را به مدت سه دقیقه در محلول گند زدا قرار داد. سپس برگها باید در زیر شیر آب خوب شسته شود تا تمام برگها خوب پاک و شسته شود زیرا می تواند باعث کشته شدن کرم های ابریشم شودبعد با تکان دادن آب اضافی برگها گرفته شده و در کیسه های پلاستیکی و جای خنک نگه داری شود. تشکیل پیله ابتدای هرتابستان پروانه کرم ابریشم ازپیله خارج می شود پروانه ماده پس ازجفت گیری 400 تخم کوچک می گذارد که طی تقریبا دوهفته یک کرم ابریشم 3میلی متری ازتخم خارج می شود به آنها برگ درخت توت سفید داده می شودکه حریصانه آنها را می بلعند سپس طی چهار مرحله پوست اندازی می کنندتا کاملا بالغ شوند .بعد ازحدود یک ماه هرکرم ابریشم شروع به ریسیدن پیله اطراف خودش می کند این کار به وسیله غده ترشح کننده کرم ابریشم انجام می شود. کرم ابریشم یک تارابریشمی نازک ترشح می کند و بعد با چسبی که تهیه می کندپیله را به صورت سطح صافی به هم می چسباند این کار سه روز و سه شب طول می کشد که بسته به خصوصیات نوع وروش پرورش کرم ابریشم ،یک پیله می تواند وزنی در حدود 5/1 تا 5/2 گرم داشته باشد. اگر چه پیله به عنوان محصول اصلی استفاده نمی شود در عوض برای تهیه ابریشم خام به کار می رود . دو تا سه روز بعد از تشکیل پیله کرم درون آن به شفیره تبدیل می شود و تقریبا بعد از دو هفته به صورت پروانه از پیله خارج می شود . شفیره (پوپ)در حشرات با استحاله (دگردیسی)کامل لارو پس از طی آخرین سن(Instar)لاروی وارد مرحله شفیرگی می‌شود. در این مرحله حشره فاقد حرکت و تغذیه و هرنوع فعالیت دیگری است. شفیره گاهی بدون پوشش ولی معمولاً در داخل پیله یا کپسول یا محفظه‌های دیگراین مرحله را طی می‌کند. ازشفیره کرم ابریشم برای تهیه غذای ماهی لوازم دارویی و آرایشی می شود. باید توجه کنید که طول رشته نخ ابریشمی یک پیله ممکن است 300تا 900 متر باشد خروج پروانه از پیله می تواند این رشته نخ را تکه تکه کند در حالی که ابریشم از پیله کامل که شفیره داخل آن است به دست می آید. (پیله از ۳۰۰ تا ۹۰۰ متر ابریشم اولیه تشکیل شده‌است. این الیاف بسیار نازک هستند. برای تهیه ی حدود ۵۰۰ گرم ابریشم ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ پیله مورد نیاز است.) اگر به پیله اجازه رشد بیشتر داده شود
این حشره با ایجاد سوراخی خود را از آن خارج خواهد کرد و با این سوراخ پیله دیگر قابل استفاده نخواهدشد برای جلوگیری از این موضوع آن را در آب گرم می‌جوشانند. این عمل باعث مرگ نوزاد می‌شود. در یک مزرعه پرورش کرم ابریشم پروانه های بالغ فقط به اندازه مورد نیازاجازه دارند از پیله خارج شوند باقیمانده به وسیله گرما در درون پیله کشته می شوند برای اینکه ابریشم بتواند ریسیده و به پارچه تبدیل شود. پس از جدا شدن نخ ابریشم، شفیره باقیمانده خشک و سپس آسیا میشود. میتوان با استفاده از یک مایع حلال چربی آنرا استخراج نمود. پیلههای کرم ابریشم هیچ ارزش غذایی ندارند. پروانه کرم ابریشم رنگ متمایل به زرد با بدنی کلفت و پرموى دارد. عمر پروانه بالغ مدت بسیارکوتاهی است به اندازه کافی طولانی برای این که پروانه بتواند تخمگذاری کند. پودر شفیره کرم ابریشم یک خوراک پروتئینی غیرمتداول برای حیوانات بوده که بهعنوان یک محصول فرعی پس از جدا کردن رشتههای ابریشم از پیله بدست میآید. در پودرهایی که روغن آنها گرفته شده، نسبت به پودرهای فرآوری نشده میزان پروتئین خام بیشتر بوده(بهترتیب 8/72% و 1/55%) و قابل مقایسه با پودر ماهی با کیفیت خوب است. بهدلیل وجود اسیدهای آمینه لیزین، متیونین، آرژنین، هیستیدین و ترئونین که اسیدهای آمینه محدود کنندهای هستند، پروتئین پودر کرم ابریشم ارزش بالایی ندارد. ضریب اسیدهای آمینه ضروری و ارزش بیولوژیکی آن به ترتیب 3/61% و 6/51% است. چربی پودر شفیره کرم ابریشم شامل 12/2% لسیتین7 ، 7/20% اسید چرب اشباع و 1/70% اسیدهای چرب غیر اشباع(شامل 14% اسید پالمیتیک8، 1/9% اسید اُلئیک9، 6/24% اسید لینولئیک10، 14% اسید لینولنیک11 و 4/8% دیگر اسیدهای چرب) میباشد. فیبر خام پودر شفیره کرم ابریشم عمدتاً کیتین12 بوده که استفاده از آن برای اغلب حیوانات (بهاستثناء سختپوستان که برای تشکیل اسکلت خارجی خود به کیتین نیاز دارند) مشکل است. جوجهها و خوکها بهتر از ماهی و میگو پروتئین خام پودر شفیره کرم ابریشم را هضم میکنند. در بین ماهیها، ماهی قزلآلا بهتر از کپور معمولی پروتئین را مصرف میکند(بهترتیب 4/84% و 9/63%). ممکن است محتوای بالای چربی پودر شفیره کرم ابریشم باعث کاهش قابلیت هضم پروتئین شود.همچنین پودر شفیره کرم ابریشم حاوی مواد جاذب شیمیایی و تحریک کننده اشتهای ماهیهاست. از آنجایی که مشخصه تحریک برای غذا خوردن به بخش روغنی شفیره کرم ابریشم مربوط میشود، ظرفیت جذبکنندگی در پودر بدون روغن ناچیز است. ارزش فیزیولوژیکی روغن شفیره کرم ابریشم مطلوب است، ‌اما سطح بالای اسیدهای چرب باعث اکسیداسیون سریع آن میشود. دلایل فعلی پرورش کرم ابریشم وتولید ابریشم در ایران 1- قدرت وتاریخ این صنعت خصوصا درجاده ابریشم 2- عجین بودن این صنعت بافرهنگ،آداب ورسوم وسنن برخی مناطق 3- پشتیبانی از صنایع دستی ملی کشور(فرش) که جزء لاینفک فرهنگ این سرزمین می باشد. 4- سهم این صنعت در اشتغال زایی ونیز اشتغال زنان وتبعات آن ازجمله کاهش بیکاری 5- ایجاد درآمد برای کشاورزان خصوصا درمناطقی که تنوع محصولات کم است 6- ارز آوری که با توجه به پایین بودن صادرات غیرنفتی ایران قابل چشم پوشی نیست
///////////
کرم ابریشم ی(در متون طب سنتی دود الحریر) کی از انواع کرم پیله‌ساز است و از آن جهت اهمیت دارد که از آن ابریشم تهیه می‌شود.
ویکی
//////////
به عربی دودة القز:
دودة القز (بالإنجليزية: Silk worm) واسمها العلمي (بالإنجليزية: Bombyx mori)، تقوم بتصنيع خيوط الحرير التي ينسج منها الحرير الطبيعي.
يسميها العلماء : ملكة الأنسجة بلا منازع.
محتويات  [أظهر]
دودة القز[عدل]
اسم عام يطلق على اليرقة المنتجة للحرير والتي تنتمي لفصائل متعددة من الفراشات. وتكون فراشة دودة القز البالغة عادة صفراء اللون أو مائلة بين الصفرة والبياض وهي ذات جسم سميك به شعر ولها جناح يبلغ طوله حوالي 3.8 سم (حوالي 1.5 بوصة). وتمتلك الفراشة البالغة فمًا بدائيًّا، وهي لا تأكل أثناء فترة بلوغها القصيرة الأمد، وبالنسبة لأنثى الفراشة فهي تموت بعد وضع البيض مباشرة، بينما يعيش الذكر لفترة قصيرة بعد ذلك. وتضع أنثى الفراشة من 300 إلى 400 بيضة تميل إلى اللون الأزرق في المرة الواحدة، ويثبت البيض بسطح مستوٍ عن طريق مادة صمغية تفرزها الأنثى. أما اليرقة، والتي تفقس في الفترة الممتدة من نهاية فصل الشتاء وبداية فصل الربيع، فيبلغ طولها حوالي 0.6 سم (حوالي 0.25 بوصة). وتتغذى اليرقات على أوراق نبات التوت الأبيض أو ورق البرتقال أو السيج أو ورق الخس. وتنتج يرقات دود القز التي تعيش على أوراق التوت أجود أنواع الحرير. ويبلغ طول اليرقات البالغة 7.5 سم (حوالي 3 بوصات) ويكون لونها رماديًّا يميل إلى الاصفرار أو رماديًّا غامقًا.
//////////
به آذری توت ایپِکقوردو:
 Tut ipəkqurdu (lat. Bombyx mori) - ipəkqurdu cinsinə aid heyvan növü.
/////////////
به بهاسای اندونزی نِجِنگات سوترا:
Ngengat sutra atau sutera (Bombyx mori: "ulat murbei") adalah ngengat yang memiliki nilai ekonomi tinggi sebagai penghasil serat/benang sutra. Makanan ulat sutra hanyalah daun murbei (Morus alba). Ia berasal dari utara Tiongkok.
/////////
به عبری پووای هامِشی:
טוואי המשי (שם מדעיBombyx mori - "זחל המשי של עץ התות") הוא מין של עשבעל גלגול מלא. הוא נקרא כך כיוון שהזחל טווה את הפקעת של שלב הגולם שלו ממשי גולמי. תזונתו של הזחל כוללת עלים של עץ התות, ורק לעתים רחוקות גם צמחים אחרים. תפוצתו המקורית הייתה בצפון סין. כיום הוא אינו מצוי בטבע.
//////////
به ترکی استانبولی ایپک بوچگی:
İpek böceği
Kelebek yumurtalarını dut yaprakları üzerine bırakır, yumurtladıktan üç dört gün sonra ölür. Baharda taze dut yaprakları üzerindeki yumurtalardan larva halinde çıkan tırtıllar sık tüylü ve siyahtır. Büyük bir iştahla devamlı dut yaprağı yerler ve dört beş defa gömlek değiştirerek bir birbuçuk ayda 7 veya 8 santime ulaşırlar. Büyüdükçe renkleri açılır ve tüyleri kaybolur. İyice büyüyüp de hücrelerine yerleşince üst dudağındaki delikten iplik halinde zamk gibi bir sıvı çıkararak kozasını yapmaya başlar. Tırtıl önce kozanın dış kısmını sonra kendi vücudunun etrafını örmeye devam eder ve görünmez olur. Eğer kendi haline bıraklırsa iki üç hafta içinde kelebek haline gelerek ördüğü kozayı parçalar ve dışarı çıkar. Bu yüzden kozayı parçalamadan kozalar sıcak suya atılır veya sıcak su buharına tutularak tırtıl öldürülür. Böylece ipek kozaları elde edilir. Bu kozalardan da tel şeklindeki ipek lifleri çıkarılıp ham ipek üretilir.
//////////////
Bombyx mori
From Wikipedia, the free encyclopedia
"Silkworm" redirects here. For other uses, see Silkworm (disambiguation).
Bombyx mori
Paired male (above), female (below)
Fifth instar silkworm larvae
Domesticated
Kingdom:
Phylum:
Class:
Order:
Family:
Genus:
Species:
B. mori
Bombyx mori
(
Linnaeus1758)
·         Phalaena mori Linnaeus, 1758
·         Bombyx arracanensis Moore & Hutton, 1862
·         Bombyx brunnea Grünberg, 1911
·         Bombyx croesi Moore & Hutton, 1862
·         Bombyx fortunatus Moore & Hutton, 1862
·         Bombyx meridionalis Wood-Mason, 1886
·         Bombyx sinensis Moore & Hutton, 1862
·         Bombyx textor Moore & Hutton, 1862
Silkworm (Bombyx mori)
"Silkworm" in seal script (top), Traditional (middle), and Simplified (bottom) Chinese characters
[show]Transcriptions
The silkworm is the larva or caterpillar of the domesticated silk mothBombyx mori (Latin: "silkworm of the mulberry tree"). It is an economically important insect, being a primary producer of silk. A silkworm's preferred food is white mulberryleaves (monophagous). Domestic silk moths are closely dependent on humans for reproduction, as a result of millennia of selective breeding. Wild silk moths are different (having not been selectively bred) from their domestic cousins; they are not as commercially viable in the production of silk.
Sericulture, the practice of breeding silkworms for the production of raw silk, has been under way for at least 5,000 years in China,[1] from where it spread to Koreaand Japan, India and later the West. The silkworm was domesticated from the wild silkmoth Bombyx mandarina, which has a range from northern India to northern China, Korea, Japan, and the far eastern regions of Russia. The domesticated silkworm derives from Chinese rather than Japanese or Korean stock.[2][3]
Silkworms were unlikely to have been domestically bred before the Neolithic age; before then, the tools required to facilitate the manufacturing of larger quantities of silk thread had not been developed. The domesticated B. mori and the wild B. mandarina can still breed and sometimes produce hybrids.[4]:342
https://en.wikipedia.org/wiki/Bombyx_mori