قره قاط (قره قات)
ناصر رضایی پور
پزشک و دستیار دکترای تخصصی طب سنتی ايران
دانشگاه علوم پزشکی شاهد
============================پزشک و دستیار دکترای تخصصی طب سنتی ايران
دانشگاه علوم پزشکی شاهد
نام لاتین:Vaccinium myrtillus
نام های تجاری :
Bilberry, Bilberry Extract, Bilberry Herb, Time Release Bilberry power, Standardized Bilberry Extract, Super Bilberry Plus, Bilberry Power, Bilberry Leaf
ماهیت :
• بخش دارویی: بخشهای دارویی شامل برگهای خشک شده، میوه رسیده خشک شده و میوه رسیده تازه میباشد.
•گل و میوه: گلها جانبی و منفرد هستند با طول 7-4 میلی متر، پایه کوتاه، و با رنگ سبز همراه با صورتی کمرنگ.
کاسه گل به تخمدان جوش خورده، دیرپا و دارای 5 لوب است. جام گل کروی-کوزه ای شکل و دارای 5 نوک میباشد. تعداد 10-8 پرچم وجود دارد که نزدیک به هم و کوتاهتر از معمول هستند. این پرچمها میلههای صافی دارند که به سمت قاعده گسترده شدهاند به همراه دو بساک شیپوری شکل به رنگ زرد قهوهای و یک ضمیمه مهمیزی عمودی. میوه نیز یک توت گرد، آبی تیره با دانههای بسیار و مغز بنفش رنگ میباشد.
•برگها، ساقه و ریشه: گیاه یک بوته کوتاه خزانکننده با شاخههای سبز رنگ و لبههای تیز به ارتفاع 50-15 سانتیمتر می باشد. برگها متناوب، بیضوی یا دوکی– بیضوی، نوکتیز و دندانهدار(مضرس) هستند.
•بوم: گیاه، بومی اروپای مرکزی و شمالی، آسیا و آمریکای شمالی است.
•فرآوری: برگها و میوه گیاه از ماه ژولای تا ماه آگوست در جنگل (Wild) جمعآوری و در سایه خشک میشود.
•توجه: Myrtilli folium نباید با میوههای Vaccinium uliginosum اشتباه شود.
•دیگر نامها:
Airelle, Black whortles (قره قاط سیاه), زغال اخته Bleaberry, Blueberry, Burren myrtle, Dyeberry, Huckleberry, Hurtleberry, Wine-berry Hurts, Trackleberry, Whortleberry
طب و گیاهشناسی قدیم ایران:
گیاهBilberry معادل «قراطاط» است، چنانکه از کتاب گرانقدر مخزنالادویه عقیلی خراسانی و همچنین کتاب ارزشمند تحفه حکیم مؤمن برمیآید، «قراطاط» که به فرنگی آن را «قرقاط» یا «قراقاط» نامیدهاند و میوهای است به اندازه فلفل و در ترشی شبیه به زرشک و افعالی نزدیک به زرشک هم دارد به اشتباه معادل «زقال» یا «جامون» دانسته شده که نام پارسی «قرانیا»ست.
اثرات و فارماکولوژی:
•ترکیبات موجود در برگ گیاه:
1) تاننهای Catechin (7-1٪): شامل پروآنتوسیاندینهای اولیگومریک.
2) فلاوونوئیدها: شامل آویکولارین، هایپروساید، ایزوکوئرسیترین، کوئرسیترین، مراتین، آستراگالین.
3) مونوترپنهای ایریدوئید: آسپرولوساید، مونوتروپئین.
4) مشتقات اسید کافئیک: اسید کلروژنیک.
5) اسیدهای فنولیک: شامل اسید سالیسیلیک، اسید جنتیسیک.
6) آلکالوئیدهای کوئینولیزیدین: میرتین، اپیمیرتین (هیبریدهای Vaccinium myrtillus و V.Vitis-idaea دارای آربوتین (هیدروکوئین گلوکوزید) هستند).
•آثار برگ Bilberry:
دارو قابض (astringent) است و به علت داشتن تانن Catechin برای درمان اسهال مفید میباشد. این دارو ضد ویروس و در مطالعات حیوانی کاهنده چربی خون است.
• ترکیبات موجود در میوه گیاه:
1) اسیدهای میوه: شامل اسید کوئینیک (5-3٪)، اسید مالیک، اسید سیتریک.
2) تاننها (12-5٪): عمدتاً تاننهای Catechin شامل پروسیانیدینهای اولیگومریک.
3) آنتوسیانوئیدها (5/0-1/0٪): مالویدین، پئونیدین، پتونیدین، سیانیدین و
delphinidine-3-o-arabinoside, delphinidine-3-o-galactoside, delphinidine-3-o-glucoside
4) فلاوونوئیدها: شامل هایپروساید، ایزوکوئرسیترین، کوئرسیترین، آستراگالین.
5) ایریدوئیدها: شامل آسپرولوساید، اونوتروپئین(فقط در میوههای نارس).
6) مشتقات اسید کافئیک: اسید کلروژنیک.
7) پکتینها
•آثار میوه Bilberry:
ویژگیهای قابض بودن، مقوی بودن، آنتیاکسیدانی و آنتیسپتیک برای Bilberry شرح داده شده است. چندین عملکرد فارماکولوژیک چون عملکردهای چشمی، التیام زخم، ضد زخم، ضد اترواسکلروز و Vasoprotective برای Bilberry ثبت شده است. همچنین گزارش شده است که آنتوسیانینها تجمع پلاکتی را محدود میکنند. آثار کاهنده چربی و کاهنده قند تجویز خوراکی عصاره خشک آب الکلی برگ Vaccinium myrtillus در مطالعات حیوانی ثابت شده است. عصاره برگهای Vaccinium myrtillus اثر آنتیباکتریال ثابت شده علیه چندین گونه میکروبی از جمله استافیلوکوک طلایی واشرشیا کولی دارد.
- آثار ضد سرطانی: گزارش شده است که ترکیبات Bilberry فعالیت ضد سرطانی بالقوهای را در محیطهای آزمایشگاهی نشان دادهاند، از جمله جلوگیری از القاء اورنیتین دکربوکسیلاز (ODC) به وسیله پروموتر توموری فوربول 12-میریستات 13-استات.(TPA)
- آثار آنتیاکسیدانی: عصاره Bilberry (Vaccinium myrtillus) فعالیت آنتیاکسیدانی بالقوهای را نشان داده و لیپوپروتئینهای LDL پلاسما را از تغییرات اکسیداتیو –Copper یا photo-induced و مصرف ویتامین E در محیط آزمایشگاهی محافظت کرده است. اکسیداسیون این اجزاء سلولی در پاتولوژیهای عروقی و بیماریهای فرضی چون آترواسکلروز (تصلب شرائین)، سرطانزاییها و سایر بیماریهای قلبی عروقی دیده میشود.
- آثار ضد زخم: جلوگیری از افزایش نفوذپذیری مویرگی با منشاء histamine-induced و جلوگیری از شکنندگی مویرگی به عنوان مکانیسمهای بالقوه Bilberry در التیام زخم ثابت شده است. تاثیر عصاره گیاه روی موکوپلیساکاریدها ممکن است موجب آثار ضد زخمی آن باشد.
- آثار صحت ریز عروقی (میکرووسکولار) آنتوسیانوزیدها در محیط آزمایشگاه موجب آرامش (Relaxation) شریانهای طحالی میشوند. این اثر پس از پیشدرمانی با بتابلوکرها ظاهر میشود و پس از پیشدرمانی با ایندومتاسین یا لیزین استیل سالیسیلات نقصان مییابد.
- آثار تجمع پلاکتی: آنتوسیانوزیدهای Bilberry غلظتهای داخل سلولی CAMP را افزایش یا غلظت ترومبوکسان A2 را در پلاکت ها افزایش میدهند یا موجب هر دو تغییر میشوند. جزء آنتو سیانوزیدی عصاره Bilberry مسئوول عملکرد ضد پلاکتی است و تولید یک ماده شبیه پروستاگلندین (PGI2) را تحریک مینماید.
- آثار التیام بخشی زخم: جلوگیری از افزایش نفوذپذیری مویرگی با منشاء histamine-induced و جلوگیری از شکنندگی مویرگی به عنوان مکانیسمهای بالقوه Bilberry در التیام زخم ثابت شده است. تاثیر عصاره گیاه روی موکوپلیساکاریدها ممکن است موجب آثار ضد زخمی آن باشد.
کارآزماییهای بالینی :
• اثر ضد تجمع پلاکتی:
مطالعهای بر روی 30 فرد سالم با تجمع پلاکتی طبیعی آثار تجویز آنتوسیانینهای Vaccinium myrtillus (میرتوسیان 480 میلی گرم روزانه)، اسید آسکوربیک 3 گرم روزانه و آنتوسیانینهای Vaccinium myrtillus به همراه اسید آسکوربیک را روی تجمع پلاکتی با منشاء Collagen-induced و ADP- induced مورد بررسی قرار داد. در نمونه خونهای گرفته شده از شرکتکنندگان پس از 30 تا 60 روز درمان، تجمع پلاکتی به وضوح در همه افراد در مقایسه با مقادیر پایه کاهش یافته بود. کاهش تجمع پلاکتی در افرادی که فقط آنتوسیانینهای Vaccinium myrtillus دریافت کرده بودند نسبت به آنها که فقط اسید آسکوربیک دریافت کرده بودند بیشتر و در افرادی که هر دو را دریافت کرده بودند بسیار مشخصتر بود. تجمع پلاکتی در تستهای به عمل آمده در 120 روز پس از قطع درمان به مقادیر پایه برگشت.
• رتینوپاتی دیابتی:
-چهل بیمار مبتلا به رتینوپاتی دیابتی و یا رتینوپاتی ناشی از فشار خون به مدت یک ماه روزی دو مرتبه میرتوسین یا پلاسبو به میزان 160 میلی گرم دریافت کردند. گزارش شد که 90-77٪ بیماران تحت درمان به نسبت دوره پیش از درمان بهبودی را تجربه کردند، همچنانکه بوسیله افتالموسکپی و آنژیوگرافی فوندوس با فلوئورسین تأیید شد. اگرچه به نظر نمیرسید که یک مقایسه آماری بین گروه درمان و گروه پلاسبوی مورد مطالعه وجود داشته باشد.
-تجویز یک فرآورده آنتوسیانوزید Bilberry (ٰTegens 160میلیگرم در هر کپسول) به صورت روزی 2 مرتبه به مدت 12 ماه به طور قابل توجهی وضعیت شبکیه را در 40 بیمار مبتلا به مراحل اولیه رتینوپاتی در یک کارآزمایی کنترل شده بوسیله پلاسبو بهبود بخشید. بهبودی در 50٪ افراد گروه درمان، در مقایسه با 20٪ افراد گروه کنترل دیده شد؛ 30٪ افراد در گروه درمان بدون تغییر ماندند و 20٪ در مقایسه با گروه کنترل بدتر شدند، در حالیکه در گروه کنترل 45٪ بدون تغییر ماندند و 35٪ بدتر شدند.
- دوازده بیمار دیابتی به مدت 2 ماه تحت درمان با روزانه 6000 میلی گرم آنتوسیانوزید قرار گرفتند. استفاده از آمینواسیدهای نشاندار شده با رادیواکتیو کاهش قابل توجهی را در بیوسنتز، بویژه بیوسنتز کلاژن پلیمریک نشان داد. آنتوسیانوزیدها ممکن است در طول درمان طبیعی دیابت به جلوگیری از ایجاد آسیبهای ناشی از اختلال در عملکردهای سنتزی در بیماران دیابتی کمک نمایند.
- بهبود عملکرد شبکیه در یک مطالعه کوچک روی 40 بیمار نشان داده شد. معاینات افتالموسکوپیک و تحقیقات فلوئوروآنژیوگرافیک در یک مطالعه کنترل شده، تصادفی و دوسو کور با Specific exclusion criteria بر روی بیماران مبتلا به رتینوپاتی عروقی ناشی از دیابت یا فشار خون انجام شد. به بیماران به مدت یک ماه روزی 2 عدد کپسول Tegens حاوی 160 میلی گرم آنتوسیانوزیدهای Bilberry داده شد. 79٪ بیماران بهبود شبکیهای را نشان دادند. از میان 28 بیمار مبتلا به اختلالات افتالموسکوپیک و 13 بیمار در گروه درمان که به آنها آنتوسیانوزید داده شد، یک بیمار بهبود بیشتری یافته بود (8٪)، 9 بیمار بهبود یافته بودند (69٪) و 3 نفر هم تغییری نکرده بودند (23٪). هیچیک از 15 بیمار گروه پلاسبو تا قبل از درمان با Tegens تغییرات شبکیه را نشان ندادند و پس از آن 12 بیمار(80٪) بهبود یافتند و 3 نفر (20٪) تغییری نشان ندادند. یافتههای مشابهی هم در ارزیابیهای فلوئوروآنژیوگرافیک به دست آمد.
- بهبود شبکیهای قابل ملاحظه به همراه کاهش یا قطع خونریزی در مطالعه کوچکی روی 10 بیمار دیابتی با سطوح مختلفی از رتینوپاتی دیابتی به علت دیابت نوع 2 دیده شد. کپسولهای Tegens حاوی 80 میلیگرم آنتوسیانوزیدهای Bilberry با دوز روزانه 6 کپسول خوراکی در سه دوز منقسم به مدت 6 ماه تجویز شده بود.
- رتینوپاتی دیابتی به افزایش غیرطبیعی سنتز بافت همبند ارتباط داده شده است. مطالعهای روی بیماران دیابتی که از آمینواسیدهای رادیونشاندار استفاده میکردند، پس از 2 ماه مصرف روزانه 600 میلی گرم آنتوسیانوزید، کاهش قابل توجهی را در بیوسنتز، بویژه در کلاژن پلیمریک نشان داد. دقت بینایی کاهش یافته در بیماران دیابتی مبتلا به پاتولوژی شبکیه ارزیابی شد؛ عملکرد شبکیه بعد از تجویز عصاره خالص شده آنتوسیانوزید بهبود یافت.
• آب مروارید (کاتاراکت)
-در یک مطالعه تصادفی، دوسو کور و کنترل شده با پلاسبو، Bilberry از کدورت بیشتر عدسی در 97٪ چشمهای 50 بیمار مبتلا به کاتاراکت کورتیکال وابسته به سن جلوگیری کرد. یک عصاره Bilberry شامل 180 میلی گرم Bilberry و 100 میلی گرم ویتامین E به صورت خوراکی و دو بار در روز به مدت 8 ماه تجویز شد.
- در یک مطالعه تصادفی دوسو کور روی 51 بیمار مبتلا به کاتاراکت کورتیکال وابسته به سن که آنتوسیانینهای Vaccinium myrtillus را به همراه ویتامین E روزانه دو مرتبه به مدت 4 ماه دریافت کردند، بیماران درمان شده در مقایسه با دریافتکنندگان پلاسبو بهبودی قابل توجهی در کدورت عدسی نشان دادند.
• مشکلات قاعدگی (دیسمنوره)
در یک مطالعه تصادفی، دوسو کور و کنترل شده با پلاسبو به مدت سه روز و روزی 320 میلیگرم آنتوسیانینهای Vaccinium myrtillus به 30 بیمار مبتلا به دیسمنوره مزمن اولیه داده شد. تفاوت فاحشی در مورد چند علامت مورد تحقیق از جمله تهوع ، استفراغ و تندرنس پستانها بین دو گروه درمان و پلاسبو وجود داشت ولی اثری روی سردرد دیده نشد.
• زخمهای گوارشی
در یک مطالعه کنترل شده، غلظت و میزان ترشح پروستاگلندین مخاط معدهای PGE2 بدون تأثیر بر ترشح اسید معده به میزان قابل توجهی افزایش یافت. به 8 مرد 20 تا 36 ساله بدون هیچگونه سابقهای از زخمهای گوارشی به مدت ده روز، روزی دو مرتبه 600 میلیگرم رنگدانه آنتوسیانین داده شد. یک مورد، افزایش ترشح بزاق و طولانی شدن الگوی خواب را گزارش نمود.
• میوپی (Myopia)
بهبود حساسیت شبکیه در اندازه گیری با Computorized central primetry در 32 چشم از 42 چشم بزرگسال مبتلا به میوپی (D4- تا D25-) یافت شد. 24 بیمار به مدت 15 روز، روزی 3 قرص دریافت کردند که هر قرص حاوی 50 میلیگرم عصاره آب الکلی خشک Bilberry بود. تحلیل فردی نشان داد 58٪ افراد کاهش در کوری موقت (dazzling) را تجربه کردهاند، 1/79٪ بهبود در وضوح تصاویر بینایی را ذکر کردند و 1/54٪ بهبود در دید در نور گرگ و میش ((Twilight را.
• افزایش دید شبانه
مرور نظاممند مطالعات کنترل شده با پلاسبو در افراد دارای بینایی طبیعی یا بالاتر از میانگین، هیچگونه اثر مثبتی از آنتوسیانوزیدهای Vaccinium myrtillus در دید شبانه نشان نداده است. دوازده مطالعه معیارهای لازم برای این مرور را داشتند.
چهار مطالعه تصادفی کنترل شده تأثیر قابل توجهی از Bilberry روی دید در نور کم نشان ندادند. هفت مطالعه غیر تصادفی کنترل شده با پلاسبو و یک مطالعه تصادفی کنترل شده تأثیر مثبت را روی دست کم یکی از میزانهای خروجی مربوط به دید در نور کم نشان دادند. نویسندگان نتیجهگیری کردند که نتایج با توجه به تفاوتهای دقت روش، دوز و تفاوتهای جغرافیایی ساختار عصاره و سایر عوامل باید به دقت مورد تفسیر قرار گیرد.
حرکات مردمک در بعضی از بیمارانی که در یک مطالعه دوسو کور کنترل شده با پلاسبو Bilberry دریافت کردند بهبود یافت. چهل فرد بزرگسال هر کدام 240 میلیگرم آنتوسیانوزیدهای Bilberry یا پلاسبو دریافت کردند. 15 نفر از 20 نفری که دارو دریافت کرده بودند بهبود در حرکات مردمک را نشان دادند. بیشترین بهبودیها دو ساعت پس از تجویز مشاهده شد (p<0 .05="" div="" nbsp="">0>
دقت دید شبانه (NVA) و حساسیت کنتراست (CS) در مردانی که در یک مطالعه مقطعی دوسو کور کنترل شده با پلاسبو شرکت کردند بهبود نیافت. شرکتکنندگان در مطالعه (که 25 تا 47 ساله بودند) با 160 میلیگرم عصاره Bilberry (شامل 25٪ آنتوسیانوزید) ( 8 نفر) یا پلاسبو (7نفر) سه بار در روز به مدت سه هفته تحت درمان قرار گرفتند و بعد از یک دوره washout یک ماهه گروهها جابجا شدند، هیچ بهبودی در NVA یا CS در یک دوره درمان سه ماهه دیده نشد.
زمان ترمیم ماکولار و دید شبانه در 8 نفر که به مدت یک هفته روزی 2 عدد قرص 30 میلیگرمی آنتوسیانوزیدهای Bilberry خورده بودند بهبود قابل ملاحظهای (p<0 .05="" 22="" 85="" br="" nbsp="">
0>
0>
• نارسایی وریدی
در یک مطالعه کنترل شده روی 54 زن باردار با سن 24 تا 37 سال، بهبود قابل ملاحظهای (p<0 .05="" 320="" 60="" 80="" bilberry="" div="" nbsp="" tegense="">0>
مکملهای Bilberry علایم را در بیماران مبتلا به واریس وریدهای ساق پا بهبود بخشید. چهل و هفت بیمار در این مطالعه شرکت کردند. نیمی از بیماران با آنتوسیانوزیدهای Bilberry، 6 کپسول Tegens به مدت 30 روز، تحت درمان قرار گرفتند. نیم دیگر نیز پس از صافنکتومی با همین دوز از Bilberry درمان شدند.
بهبود قابل توجهی در علایمی چون ادم، احساس سنگینی، سوزش، درد، کرامپ ساقها ، خارش، پاراستزی، دیستروفی پوستی و Dyschromia و استعداد hemorrhagic suffusion (بویژه در گروه دوم) دیده شد. هیچکدام از بیماران این مطالعه دیورتیک یا داروی دیگری دریافت نکردند.
موارد و میزان مصرف:
• برگ Bilberry:
مصارف ثابت نشده: Bilberryبرای دیابت ملیتوس (جهت پیشگیری و درمان)، شکایات مربوط به لوله گوارش، کلیهها و مجاری ادراری و همچنین آرتریت، نقرس و درماتیت استفاده شده است. مصارف خارجی شامل التهاب مخاط دهانی، التهاب چشمی، سوختگی و بیماریهای پوستی است.
• میوه Bilberry:
ثابت شده بوسیله Commission E:
- اسهال (Diarrhea)
- التهاب دهان و حلق
Bilberry برای اسهال حاد غیر اختصاصی (بویژه در موارد انتریت واضح) استفاده داخلی و برای التهاب خفیف غشاهای مخاطی دهان و گلو مصرف خارجی دارد.
مصارف ثابت نشده: مصارف درمانی شامل مصرف داخلی برای اختلال بینایی، استفراغ (Vomiting)، خونریزی و بواسیر(هموروئید) و مصرف خارجی برای زخمهای پوستی دیر ترمیمشونده و التیام زخمها میباشد.
موارد منع مصرف:
بارداری: در طول بارداری مصرف نشود.
شیردهی: در طول شیردهی مصرف نشود.
احتیاطات و واکنشهای جانبی:
عوارض جانبی ممکن است شامل موارد مربوط به پوست و سیستمهای گوارشی و عصبی باشد. مصارف با دوز بالا و طولانی مدت Bilberry ممکن است منجر به مسمومیت مزمن شود. شکایات گوارشی چون تهوع به علت میزان زیاد tannin موجود، گزارش شده است. تجویز مزمن دوزهای بالا (روزانه 5/1 گرم بر کیلوگرم یا بیشتر) در حیوانات، کشنده گزارش شده است.
تداخلات دارویی:
ضد انعقادها، ضد پلاکتها و ترومبولیتیکها، هپارینهای با وزن مولکولی کم: افزایش خطر خونریزی با مصرف همزمان.
- تدبیر بالینی: بیمار را از نزدیک از لحاظ علایم و نشانههای خونریزی کنترل کنید. فقط در صورتی که بیمار Bilberry را به طور مداوم همراه با یک داروی دائم و استاندارد مصرفی میکند دوز داروی ضد انعقاد را تنظیم کنید.
میزان مصرف:
اطلاعات موثقی وجود ندارد.
میوه Bilberry
- نحوه تجویز: قرص، کپسول، داروی macerated برای تزریق، جهت مصرف داخلی و موضعی.
- اشکال دارویی: بیشتر کپسولها و قرصهای تجاری موجود با محتوای 25 تا 36٪ آنتوسیانوزید استاندارد شدهاند. کپسول: 40،60،80،125،160،310،320،375،400،500،1000 میلیگرمی
- قرص: 40 میلیگرمی
- آمادهسازی: جهت تدارک داروی تزریقی، از 10-5 گرم داروی خیس شده در آب سرد استفاده کنید، به مدت 10 دقیقه بجوشانید و سپس صاف نمایید (1 قاشق چایخوری = 4 گرم دارو). جهت مصرف خارجی عصاره 10٪ تهیه میشود.
- دوز روزانه: 20 تا 60 گرم میوه فرآوری نشده جهت مصرف داخلی. جهت مصرف خارجی از دم کرده 10٪ استفاده کنید. برای قرصها و کپسولهای تجاری موجود که با 36٪ آنتوسیانوزید استاندارد شدهاند دوز پیشنهادی 160-60 میلیگرم سه بار در روز است.
قرهقاط یا قرهقات (Caucasian Whortlebery) دو نوع است، اردبیلی و کلیبری.
قرهقاط اردبیلی: عبارت از میوههای تقریباً کروی به رنگ قرمز تیره یا کمرنگ دارای پوسته سفت و سخت و چروکیده است که اغلب دم میوه در پائین و باقیمانده کاسبرگ به صورت زائدههای برجسته و تاج مانند در بالا دیده میشوند. قسمت داخلی این میوهها دارای تعداد زیادی دانههای منشوری براق است. این میوهها متعلق به گیاهی است با نام سیاهگیله یا قرهقاط با نام علمی Vaccinium arctostaphyllos L از تیره قرهقاط (Ericaceae) که درختچهای است به ارتفاع تا دو متر با برگهای بدون دمبرگ و پهن، چرمی و ریزان، بیضی یا تخم مرغی شکل و گلهای سفید مایل به سبز یا صورتی و همچنین میوههای ستهای. این درختچه در جنگلهای اسالم، خلخال و ارتفاعات اردبیل رویش دارد.
قرهقاط کلیبری: عبارت از میوههایی است کروی با پوسته قرمز تیره و چروکیده، بدون دم یا با دم کوتاه و دارای یک برجستگی نوکتیز در بالا و کمی بزرگتر از قرهقاط اردبیلی. این میوهها از گیاه قرهقاط یا گالشانگورک با نام علمیRibes Biebersteinii Berl. Ex DC. از تیره انگورک (Grossulariaceae) به دست میآیند.
گالشانگورک درختچهای تا دو متر ارتفاع، با شاخههای تقریباً سفید رنگ، برگهای قلبیشکل با پنج لوب دندانهدار، بومی جنگلهای ارسباران و خصوصاً کلیبر آذربایجان است. قرهقاط به صورت دمکرده، به منظور پائین آوردن فشار و قند خون مصرف سنتی دارد. میوههای تازه قرهقاط اردبیلی جهت تهیه نوعی مربا مورد استفاده قرار میگیرد.
اما کمی هم در مورد «زقال» و «جامونی بدانیم:
«زقال» (به ضم زا) بنا به گفته دیسقوریدوس میوه درختی است بزرگ به اندازه زیتون و طولانی که در زمان خامی سبز رنگ، بعد از رسیدن یاقوتی رنگ و بعد از خشک شدن سیاه میگردد و طعم آن ترش با اندکی عفوصت و قبض است و آن را مانند زیتون مسلح نیز مینمایند. در هند و بنگال میوهای شبیه این میوه به بار میآید که آن را «جامون» مینامند و نام دیگر آن «کروند» است. طبیعت آن سرد مایل به اعتدال و خشک و با قوت قابضه است. افعال و خواص آن جهت اسهال و قرحه امعاء و تقویت آن و تسکین عطش و التهاب معده و کبد و غلیان خون و صفرا و منع صعود ابخره به دماغ نافع است. مصلح آن شکر است و میوه خشک نارس آن که سبز است جهت اورام و قروح مزمن بسیار مؤثر و خاکستر برگ آن جهت رفع آثار مفید است. «بغدادی» صاحب مالایسمع، این گیاه را نوعی از انبرباریس دانسته و طبیعت آن را در آخر دوم سرد گفته و غیرقابض و با رطوبت غرویه بلغمیه و مرخی و قاطع فروی عطش و مسکن سریع لهیب و نافع برای آنچه انبرباریس برای آن نافع است.
در مورد جامون نیز گفته شده میوهای هندی است. درخت آن بسیار بزرگ بقدر گردو و از آن بزرگتر و برگ آن کمی باریک و بلند و به رنگ سبز تیره و شکوفه آن سفید و بسیار ریز و میوة آن شبیه انگور سیاه و کمی دراز و بعضی بزرگتر از آن و رنگ ظاهر و درون آن بنفش میباشد. جامون انواع باغی و صحرایی دارد. میوه نوع صحرایی آن کوچک و تخم آن بزرگ و کمآب و ترش و با عفوصت بسیار است. نوع باغی نیز دو گونه است: میوه یکی بزرگ و درشت و بسیار شاداب و چاشنیدار است و تخم کوچک و عفوصت کمی دارد که آن را رای جامون مینامند ولی گونه دوم در اوصاف مذکور بدین مرتبه نیست.
طبیعت جامون سرد در آخر دوم و خشک در سوم است. افعال و خواص آن حابس اسهال صفراوی و مقوی معده وکبد حارین و مطفی حدت دم و صفرا بوده، غرغره و مضمضه آن جهت خناق و قلاع حار و استحکام لثه مفید است. خوردن آن نیز جهت حبس اقسام اسهالات و تسکین حرارت معده و کبد و حدت صفرا و تشنگی و تحریک اشتها و باه گرممزاجان و جهت ذیابیطس (دیابت) مفید و طلای میوه رسیده آن جهت داءالثعلب نافع و رویاننده موی آن است در چند مرتبه. اگر نقوع ریشهای باریک بیخ آن و بیخهای باریک نازک آن به مقدار دو توله نیمکوفته شب در آب خیسانیده شده، صبح بمالند و صاف نموده تا مدت بیست روز بیاشامند و یا چهل روز مغز تخم کهنه آن را با مغز تخم کهنه انبه و هلیله بریان کرده مصرف نمایند جهت اسهال مزمن مجرب است. ذرور برگ خشک آن نیز جهت استحکام لثه مفید میباشد. اما ناشتا خوردن آن مضر است چرا که سبب برانگیختن صفرا میشود و به جهت دیرهضم بودن برای معده نیز مضر است. مصلح آن نمک است بدین ترتیب که آن را شسته و نمک بدان پاشیده و زمانی بگذارند و سپس تناول نمایند. آشامیدن افشره آن که آب آن را گرفته، صاف نموده قدری آب و نبات به قدری که مزه آن را نیکو گرداند اضافه نموده و بیاشامند و شراب آن نیز که آب آن را صاف نموده، با قدری نبات یا قند که مزه آن را چاشنیدار گرداند با آتش ملایم بپزند تا انگشتپیچ گردد در مواردی که گفته شد بهتر از خوردن میوه پخته آن است. و اگر براده آهن یا فولاد را در آب برگ آن بریزند و در آفتاب بگذارند نرم و سبک میگردد به حدی که جوش خورده بالای آن میآید و خوردن این آهن یا فولاد کشته جهت تقویت اشتها و رفع اسهال مزمن و استسقاء و بواسیر و امثال اینها نافع است.
یک نوع این میوه را گلاب جامون مینامند که مخصوص بنگال است و کمی گرد و شیرین بوده و بعضی کمی آبدار و خوشبو شبیه به بوی گلاب است، گویا که در گلاب پرورده شده و در میان بعضی یک، دو یا سه دانه بهم پیوسته وجود دارد و مغز آن سبز رنگ است ولی درخت آن به بزرگی درخت نوع اول نمیشود و بیشتر پراکنده میباشد و برگهای آن نیز در طول کوچکتر و کمی عریضتر و نازکتر و سبز روشن است. طبیعت آن معتدل مایل به برودت و یبوست و افعال و خواص آن مفرح قلب و دماغ و مقوی معده و کبد حار و نفاخ و تخم آن عافص و قابض و رادع است.
منابع:
1) PDR for Herbal Medicines (2004), Pages 76-79
2) مخزنالادویه، عقیلی علوی خراسانی، صص 292-291، 474-475، 679
3) تحفه حکیم مؤمن، صص
4) متداولترین گیاهان دارویی سنتی ایران، دکتر غلامرضا امین، دانشگاه علوم پزشکی تهران، 1384، صفحه 210
5) لوح فشرده لغتنامه دهخدا، انتشارات دانشگاه تهران
http://www.tandorostan.org/detailmostviewed/27/1/default.aspx