رای بیل
بفتح راء مهمله و الف و دو یای مثناه تحتانیه در میان هر دو بای
موحدۀ مکسوره و لام در آخر
ماهیت آن
کل نباتی است هندی و سه نوع می باشد رای بیل و موتیه و موکره و
همه در شکل نبات شبیه بهم اند و در ممالک هند و بنکاله و دکهن بسیار بهم می رسد و خوش
بو است و از ان مانند یاسمین روغن ترتیب می دهند که کنجد مقشر را در کل آن پرورده به
حدی که کنجدها سرخ و معطر کردند پس از ان روغن می کیرند و عطر از نوع موتیه نیز مرتب
از برادۀ صندل می نمایند و کیاه آن تا بدو ذرع و زیاده نیز و شاخهای آن انبوه بعضی
مفروش بر روی زمین و پر کره و اکثر از بیخ آن روئیده و برک آن اندک نازک املس متوسط
در بزرکی و کوچکی و سبز رنک و کل آن سفید و خوش بو خصوص در شب و رای بیل اندک طولانی
و مضاعف و موتیه شبیه بدانۀ مروارید بزرکی و تضعیف این زیاده تا سه چهار مرتبه و موکره
از هر دو بزرکتر و برک آن پهن تر و ضخیم تر و تضعیف این زیاده و لیکن لطافت بوی این
هر دو زیاده است و کویند هر سه یک نوع اند و بحسب قوت و ضعف زمین و تربیت و عدم تربیت
مختلف می کردند و تربیت آن آنست که جایی که خواهند بنشانند درخت و یا قلم آن را باید
که خاک آن را خوب تصفیه نمایند و یا آنکه صاف خالص باشد و بعد از غرس همیشه آب می داده
باشند و قبل از موسم کل آن مثلا در بنکاله که بودن آفتاب در برج ثور است در اوآخر دلو
و یا اوائل حوت شاخهای بلند آن را قلم نمایند و سرهای شاخهای آن را بدستۀ کاه مشتعلی
اندک بسوزانند و اطراف بوتۀ آن را مقدار یک شبر خالی نمایند و ریشهای باریک آن را خصوص
از موکره دور نمایند و روز دیکر در ان آب بسیار ریزند و خاک بالای آن کنند و هر روز
آب می داده باشند کلهای بزرک خوش بو بار آورد و هر سال این عمل را تازه نمایند رای
بیل موتیه می کردد و بدون تربیت موتیه رای بیل بلکه کلهای بسیار کوچک و کم بو می شود
و می کویند که اکر شاخهای رای بیل و یا موتیه را مکرر بخوابانند و اکر هر دو طرف آن
را بعد بستن ریشه قطع نمایند که شاخهای تازه از بن آن بطرف بالا بروید و سر شاخها از
درخت روئیده بیخ کردد در چند دفع موکره می شود و کویند رای بیل یاسمین مضاعف است و
کویند کل رازقی عبارت ازین است
طبیعت آن
کرم و تر و سرد نیز کفته اند
افعال و خواص آن
جهت دفع صفرا و تسکین حرارت و قئ و فواق و جنون نافع و بوئیدن آن
مفرح و مقوی دل و دماغ و روغن آن قریب النفع بروغن یاسمین است که بهندی چنبیلی نامند
و کرم تر از ان دانسته اند
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
&&&&&&&
ربیتا
بفتح راء و کسر باء موحده و سکون یاء مثناه تحتانیه و فتح ثاء مثلثه
و الف
ماهیت آن
نوعی ماهی کوچکی است که از طرف هرموز می آورند و در کرم سیر از
ان ماهیابه می سازند و آن را ماهی دشنه موتو* نیز نامند و خشک آن را نیز اهل آنجا می
خورند
طبیعت آن
کرم تر از اربیان است
افعال و خواص آن
مهیج باه و مصلح حال معده و تشنکی آورد و مصلح آن تخم کاهو است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
* موتو. (اِ) قسمی ماهی خرد شبیه به ساردین
؛ و این کلمه در جنوب ایران معمول و خوردن ماهی مذکور در آنجا متداول است . (یادداشت
مولف ).
//////////////
آنچوي Anchovy موتوماهیان یا آنچویماهیان
(Engraulidae) نام یکی از خانوادهها
از ماهیان است.
اين ماهي هاي ريز و كوچولو در آشپزي كاربرد
زيادي دارند و در تهيه خيلي از غذاها و سسها از همين ماهي آنچوي استفاده ميشه.
ماهي آنچوي در جنوب ايران صيد ميشه و معمولا
به صورت خشك شده به فروش ميرسه منتها كنسروش (خارجيش البته) رو هم ميشه (دقيقا مثل
كنسرو تن ماهي) از بازار تهيه كرد كه به صورت صنعتي در روغن يا آب نمك فراوري شده.
در بوشهر آنچوي رو با نام "موتو"
ميشناسند. و به راحتي ميشه خشك شده اش رو از بازار تهيه كرد
ماهي موتو (حشينه) يكي از گونه هاي ماهيان
سطح زي است و سايز ريز و كوچكي دارد. اين ماهي را ميتوان در آبهاي خليج فارس صيد كرد.
ماهي موتو را بعد از صيد با تور بروي شن
و ماسه كنار ساحل دريا در زير نور مستقيم خورشيد پهن كرده و خشك ميكنند. و پس از خشك
شدن،شن و ماسه رو جدا کرده، ماهيان را كاملا كوبيده و آسياب ميكنند. سپس آماده استفاده
براي طبخ غذاهاي محلي است.
اگر قرار باشه ماهي ها به صورت كامل در غذاها مورد استفاده قرار بگيرند بايد حتما
شسته و تميز بشن چون حين فرايند خشك كردن ماسه بهشون چسبيده.
از ماهي موتو در تهيه غذاهاي مختلف استفاده
ميكنند. استانهاي جنوبي كشور غذاهاي محلي خاص خودشون رو دارند. در استان بوشهر هم غذاهاي
جالبي با موتو تهيه ميشه كه اگر عمري باقي بود خواهيد ديد.
/////////////
موتوماهیان یا آنچویماهیان (Engraulidae) نام یکی از خانوادهها
از ماهیان است.
سردهها[ویرایش]
سردههای خانواده موتوماهیان
سرده گونه توضیح سرده گونه توضیح
موتوماهی کوتوله ریونگرو ۱ Anchoa ۳۵
Anchovia ۳ Anchoviella ۴
Cetengraulis ۲ موتوماهیهای
گرنادیر ۱۳
Encrasicholina ۵ لاشهماهیان ۹ سرده
شاخص for
anchovy.
این سرده شامل همه گونههای تجاری موتوماهیان میشود
موتوماهی جوروآ ۱ Lycengraulis ۴
موتوماهی دندانشمشیری ۱ Papuengraulis ۱
Pseudosetipinna ۱ موتوماهی بالهبالی ۱
موتوماهیهای بالهمویی ۸ موتوماهیهای
جامهدار ۲۰
Thryssa ۲۴
منابع[ویرایش]
در
ویکیانبار پروندههایی درباره موتوماهیان موجود است.
اسدی، هدایت و دیگران، اطلس ماهیان خلیج
فارس و دریای عمان، سازمان تحقیقات و آموزش شیلات ایران، تهران: ۱۳۷۵.
///////////////
به عربی انشوفه، انشوجه، بلم:
الأنشوفة أو الأنشوجة[1] أو البَلَم[2]
(باللاتينية: Engraulidae) هي عائلة من السمك الصغير يعيش في المياه المالحة ويتواجد بشكل أسراب.
يوجد حوالي 140 نوعاً مصنفة ضمن 16 جنساً. تتواجد في المحيط الأطلسي والمحيط الهادي
والمحيط الهندي وعادة ما تصنف بأنها من الأسماك الزيتية.
وصفها[عدل]
هي سمكة صغير خضراء اللون مع انعكاسات
زرقاء بسبب شريط فضي يمتد من قاعدة الزعنفة الذيلية ويتراوح طولها بين 2 سم إلى 40
سم
الانشوجة او الأنشوفة سمك يستخدم طعامًا
وهو شبيه بسمك الرنجة. تُستخدم أسماك الأنشوفة في السَّلطة والبيتزا والحساء وغالبًا
ما يتم تعليبها وتجفيفها وتصنيعها في نوع من العجينة. ويأكل بعض الناس هذه الأسماك
وهي مطبوخة طازجة.وتحتوي هذه الأسماك على لحم زيتي وطريِّ. ويبلغ طول معظم هذه الأسماك
أقل من 10سم، ويوجد لهذه الأسماك عيون كبيرة وأنف طويل بارز بشكل واضح إلى ما بعد فكها
السفلي. ولون سمك الأنشوفة فضي من الناحية السُفلى وأخضر أو أزرق من ناحية الظهر. يسبح
سمك الأنشوفة في جماعات كبيرة، وتعيش معظم هذه الأسماك في مياه ساحلية ضحلة، في المناطق
المدارية الدافئة. ويتم صيد أعداد هائلة من هذا السمك في البحر الأبيض المتوسط وعلى
طول ساحل بيرو في أمريكا الجنوبية. ويُدعى السمك الذي يتم صيده على ساحل بيرو من هذا
النوع من الأنشوفة باسم الأنسوفيتا. الأنشوجة سمكة صغيرة خضراء مع انعكاسات زرقاء بسبب
شريط طولي فضي اللون يمتد من قاعدة زعنفة الذيل. تتراوح ما بين 2 سم إلى 40 سنتيمترا
طول للسمك البالغ، و يتغير شكل السمكة ليصبح اكثر نحولا للأسماك الشمالية وسمك الأنشوجة
يأكل العوالق. وهناك أماكن في العالم تحظى فيها الانشوجة بمكانة كبيرة، ومن بين هذه
الاماكن البحر الأبيض المتوسط. فهذه السمكة الصغيرة التي يتم عادة تحليلها وحفظها في
الزيت، تتمتع بشعبية كبيرة في كل القارات. والذين يحبون هذا النوع من السمك، يعتبرون
مذاقها القوي ميزة. وربما قد نوافقهم الرأي في ما لو اشترينا النوعية المناسبة والجيدة
من الانشوجة وتم طهيها جيدا. ما هي نوعية الانشوجة غير الجيدة التي يجب ان نبتعد عنها؟..
هي تلك التي تأتي في عبوات معدنية مضاف إليها الزيت، لكنه ليس زيت الزيتون. اما الانشوجة
الجيدة، فهي تلك المعبأة في برطمان ومضاف إليها زيت الزيتون او تلك المملحة.وتحتاج
الانشوجة المملحة إلى نقعها وازالة الشوك منها، ومن المفضل اضافة زيت الزيتون إليها
قبل استخدامها، [3]
المعلومات الغذائية[عدل]
يحتوي كل 100غ من الأنشوفة النيء، بحسب
وزارة الزراعة الأميركية على المعلومات الغذائية التالية :
السعرات الحرارية: 131 كالوري
الدهون: 4.84 غ
الدهون المشبعة: 1.28 غ
الكاربوهيدرات: 0 غ
الألياف: 0 غ
البروتينات: 20.35 غ
الرماد: 1.44 غ
الكولسترول: 60 مغ
المراجع[عدل]
معلومات غذائية عن الأنشوفة
^ هيئة التقييس لدول مجلس التعاون لدول
الخليج العربية ص.1.
^ منير البعلبكي (1978) المورد، قاموس
إنكليزي–عربي، الطبعة الثانية عشرة. دار
العلم للملايين، بيروت.
^ Froese, Rainer, and Daniel
Pauly, eds. (2008). "Engraulidae" in FishBase. December 2008 version.
مشاريع شقيقة في كومنز صور وملفات عن:
أنشوفة
معرفات الأصنوفة
موسوعة الحياة: 3191 GBIF: 7334
ITIS: 553173 ncbi: 43062 Fossilworks: 134523 السجل
الدولي للأنواع البحرية: 125465
أيقونة بوابةبوابة مطاعم وطعام أيقونة
بوابةبوابة عالم بحري أيقونة بوابةبوابة ملاحة أيقونة بوابةبوابة سمك
▼ ع ن ت
مجموعات فصائل سمك تجارية
مصايد الأسماك البرية
Large pelagic fish
الإسقمري سلمون Saury القرش سمكة السيف التونة albacore bigeye تن أزرق الزعنفة
Pacific
bluefin southern bluefin
تونة وثابة تونة الزعنفة الصفراء
Forage fish
أنشوفة كبلين Herring سمكة إيليش Menhaden سردين Shad Sprat european
أسماك قاعية
سلوريات الشكل Cod Atlantic Pacific Alaska
pollock السمك المفلطح مفلطح الهلبوت plaice sole طربوت عملاق الحدوق بوري (سمك) Orange roughy بلوق Rockfish
Smelt-whitings Toothfish
Freshwater fish
Carp سمك الحفش بلطي سلمون مرقط
مصايد الأسماك البرية
أنقليس Whitebait أسماك تجارية
قشريات
Crab Krill Lobster Shrimp قشريات تجارية
رخويات
صفيلح Mussel أخطبوطيات محار Scallops سبيدج more...
شوكيات الجلد
Sea cucumbers قنفذ البحر more...
Atlantic cod
Lobster
Pacific oysters
زراعة مائية
Carp مبروك كبير الرأس شبوط شائع crucian مبروك الحشائش مبروكة
الزبدية Catfish Freshwater prawns دنيس Mussels Oysters
Salmon Atlantic salmon trout coho chinook
Scallops Seaweed
مزرعة جمبري Tilapia
صيد الأسماك التجاري World fish
production Commercial species Fishing topics Fisheries glossary
تصنيفات: أسماكفصائل الأسماكأسماك زيتية
/////////////
به آذری انشوسلر:
//////////////
به بهاسای اندونزی ایکان تری، ایکان
بیلیس:
Ikan teri atau ikan bilis adalah sekelompok
ikan laut kecil anggota suku Engraulidae. Nama ini mencakup berbagai ikan
dengan warna tubuh perak kehijauan atau kebiruan.
Walaupun anggota Engraulidae ada yang memiliki panjang maksimum
23 cm, nama ikan teri biasanya diberikan bagi ikan dengan panjang maksimum
5 cm. Moncongnya tumpul dengan gigi yang kecil dan tajam pada kedua-dua
rahangnya. Mangsa utama ikan teri ialah plankton.
////////////
Anchovy
From Wikipedia, the
free encyclopedia
This article is
about the fish. For the town in Jamaica, see Anchovy, Jamaica.
"Anchovies"
redirects here. For the food, see Anchovies as food. For the David Thomas
Broughton EP, see Anchovies (EP).
Anchovies
|
|
Kingdom:
|
|
Phylum:
|
|
Class:
|
|
Order:
|
|
Family:
|
Engraulidae
|
Genera
|
|
See text
|
|
Global commercial capture of anchovy
in million tonnes 1950–2010[1]
|
An anchovy is a small,
common salt-water forage fish of
the familyEngraulidae.
The 144 species are placed in 17 genera;
they are found in the Atlantic, Indian, and Pacific Oceans, and in the Black Sea and the Mediterranean Sea. Anchovies are usually
classified as oily fish.[2]
Contents
[show]
&&&&&&&
رتم
بفتح را و تاء مثناه فوقانیه و میم لغت عربی است
ماهیت آن
نباتی است و دو نوع می باشد سیاه و سفید سیاه آن را شاخهای زیاده
بر ذرعی و بی برک و صلب مانند ریسمان و بر اشجار آویخته و پیچیده می باشد و کل آن زرد
و ثمر آن مانند لوبیا و دانۀ آن بشکل عدس و سفید آن را ثمر و کل و شاخ نیز مانند سیاه
آن الا آنکه رنک شاخهای آن سفید و کل آن کوچکتر است
طبیعت آن
در سوم کرم و خشک
افعال و خواص آن
جاذب و محلل و با قوت قابضه و تند دو درم از ثمر آن مقئ قوی و آشامیدن
آن جهت اقسام کرم و اخراج جنین مرده و قتل زندۀ آن و ادرار نمودن بول بقوت و حقنه بعصارۀ
آن جهت اسهال خون و عرق النسا نافع و خوردن هفت عدد دانۀ آن سه روز پی درپی سبب اسهال
و منع بروز دمل مضر معده مصلح آن سکنجبین مقدار شربت آن تا یک مثقال است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
/////////////
رتم
اشاره
در کتب طب سنتی به چند گیاه «رتم» گفته
میشود که از خانوادهLeguminosae
تیره فرعیPapilionaceae هستند. بهطور کلی به فرانسویGenet نامیده میشوند.
چند گونه از آنها که در زیر شرح داده میشود،
در طب سنتی مصرف دارویی دارند.
1. گونهGenista tinctoria L . و مترادفهای آنG .inermis Gilib . وG .hungarica Kern میباشد. این گیاه
در کتب طب سنتی «رتم سفید» و به علت ماده رنگی که دارد «جنستات الصباغین» نامبرده میشود.
به فرانسویGenet
وGenet des teinturiers
وDyer's greenweed
وPetit genet
وGenestrolle
وDyer's greenwood
وGenestrelle Dyer's broom
وGenestrole
و به انگلیسیWood waxen وWoad waxen گفته میشود.
مشخصات
درختچه کوچکی است به بلندی تا 5/ 1 متر.
شکل کلی آن شبیه درختچه طاووسی ولی دارای ساقههای چوبی سفید است خیلی پرشاخه و بدون
خار. برگهای آن کوچک بیضی کشیده نوکتیز به رنگ سبز روشن، گلهای آن درشت زرد رنگ خوشهای
که طول خوشه تا 6 سانتیمتر میرسد. و در بهار ظاهر میشود.
این گیاه بومی اروپا و آسیای صغیر است
و در ایران در جنگلهای ارسباران و قرهداغ بسیار دیده میشود. بیشتر جنگلها و مراتع
طبیعی مرطوب و گودالها را دوست
معارف گیاهی، ج4، ص: 127
دارد. برگ و گل و تخم آن در طب سنتی مصرف
دارویی دارد.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه علاوه
بر تانن، لعاب و یک ماده تلخ در برگ و تخم آن، در گلهای آن وجود دو ماده رنگی بنامهای
لوتئولین 179] و ژنیستئین گزارش شده است و در تخم آن ماده سمّی به نام سیتیزین وجود
دارد.
از گلهای این گیاه رنگ زردی میگیرند که
با رنگ آبی به نامWoad
مخلوط کرده و رنگ سبز ثابتی برای رنگرزی به دست میآید.
توضیح:Woad نام گیاهی است از خانوادهBrassicaceae که نام علمی آنIsatis tinctoria L . میباشد و در سایر
مجلدات این کتاب زیر نام وسمه شرح آن آمده است. از برگهای این گیاه رنگ آبی زیبایی
به نامWoad میگیرند.
خواص- کاربرد
گیاه رتم سفید از نظر طبیعت خیلی گرم و
خشک است و در مورد خواص آن معتقدند که قابض، ملیّن و مسهل (بسته به مقداری که خورده
شود) و قیآور و مدّر است. اگر هفت عدد از دانه آن روزانه تا سه روز پیدرپی خورده
شود، مسهل است و مانع بروز دمل میشود و ضد کرم است و برای اخراج جنین مرده و یا سقط
جنین زنده و اخراج ترشح بول و ادرار بسیار مؤثر است. چون تخم آن شدیدا سمّی است در
خوردن آن باید احتیاط کرد و در صورت ضرورت با تجویز و زیر نظر پزشک خورده شود.
اگر حدود 8 گرم از میوه یا دانه آن خورده
شود، قی و استفراغ شدید و ناراحتکننده میآورد. دم کرده گل آن ملایم است و غیر سمّی
و از دم کرده 20- 5 گرم گل در هزار گرم آب جوش به عنوان مدّر و از جوشانده 30 گرم گل
در هزار گرم آب قبل از اینکه گلها به دانه نشسته باشند، به عنوان مسهل میتوان خورد.
مقدار خوراک آن تا 5 گرم است و چون مضر معده است باید با سکنجبین خورده شود.
دم کرده 20 گرم گل در هزار گرم آب جوش
که روزی 3- 2 فنجان خورده شود مدّر
معارف گیاهی، ج4، ص: 128
رتم جاروییA - گل
است و در موارد وجود آلبومین نافع است.
جوشانده 30 گرم گل در هزار گرم آب که شیرین شده باشد نیز همین خاصیت را دارد.
2. گونهCytisus scoparius (L .)
Link
. که مترادفهای آنrius L .Sarothamnus scopa
وSpartium scoparium L . میباشد. این گیاه را به فرانسویGenet balais وSarothamne وSpartier balais و به انگلیسیBroom وCommon broom وScotch broom وScoparius ناماند.
توضیح: در مدارک فنی علمی جدید گیاهشناسان
هندی نام گیاه راCytisus scoparius L . و مترادف آن راSarothamnus scoparium Koch . نوشتهاند.
معارف گیاهی، ج4، ص: 129
مشخصات
درختچهای است به بلندی تا 4 متر دارای
شاخههای متعدد به رنگ سبز. برگهای پایینی آن دارای 3 برگچه. گلهای آن شبیه گلهای عدس
و نخود ولی به رنگ زرد طلایی است.
این گیاه در اروپا بخصوص مناطق مرکزی فرانسه
زیاد میروید. از وجود آن در ایران تا حال گزارشی نشده است. در طب سنتی سرشاخههای
گلدار و شاخههای جوان و گل آن مستعمل است.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در آن وجود آلکالوئیدهای
اسپارتئین 180]، ساروتامین 181]، ژنیستئین و گلوکوزید اسکوپارین 182] مشخص شده است
[کاریونه- کیمورا].
در گزارش بررسیهای دیگری آمده است که در
گیاه آلکالوئیدهای ال- اسپارتئین 183]، ساروتامین، ژنیستئین و به علاوه یک گلوکوزید
به نام اسکوپارین و ماده هایدروکسی تیرامین 184] وجود دارد و همچنین چهار آلکالوئید
دیگر که دو تای آنها اصلی و دو تای دیگر ایزومری اسپارتئین هستند با یک مادهای با
درجه جوش بالا نیز در گیاه مشخص شده است.
در گیاه سه کاروتنوئید به نامهای کریزانتماکسانتین
185]، کزانتوفیل 186] و کزانتوفیل اپوکسید[187] نیز وجود دارد.
جمع آلکالوئیدهای موجود در گیاه بر مبنای
اسپارتئین در حدود یک درصد است. آثار اسپارتئین با آثار دیژیتالین تفاوت دارد. ژنیستئین
نیز اثراتی مشابه اسپارتئین
معارف گیاهی، ج4، ص: 130
ولی کمی ضعیفتر دارد. خاصیت مدّر بودن
دارو در اثر وجود گلوکوزید اسکوپارین در گیاه است.]G .I .M .P[
در گزارش دیگری آمده است اثری که گیاه
اسکوپاریوس در تسریع گردش خون و برای رفع ناراحتیهای قلب دارد ناشی از وجود آلکالوئید
موجود در آن است. در گلهای گیاه یک ماده رزینی و کمی اسانس وجود دارد.
خواص- کاربرد
در چین و ژاپن جوشانده گیاه پرورشی اسکوپاریوس
را به صورت کمپرس گرم، روی اعضای شکسته میاندازند و به علاوه برای رفع سردرد و سرماخوردگی
میخورند [استوارت . از شاخه و برگهای آن با اجزای دیگری به عنوان مقوی قلبی میخورند.
گلهای آن مسهل و مدّر است و در موارد استسقا،
روماتیسم و نقرس نتیجه مفید دارد، برای این کار دم کرده سرشاخههای گلدار گیاه یا شکوفههای
آن به میزان 20- 15 گرم در هزار گرم آب جوش مصرف میشود. از آلکالوئید اسپارتئین به
عنوان دارو به صورت ملح سولفات اسپارتئین طبق تجویز پزشک برای تنظیم ضربان قلب استفاده
میشود. تزریق زیر جلدی آن در ترک اعتیاد مرفین و تسکین عوارض ترک اعتیاد تریاک اثر
مفید دارد.
3. گل طاووسی.[188]
معارف گیاهی ؛ ج4 ؛ ص130
فرانسویGenet d'Espagne وJoncier وSpartier tige jonc و به انگلیسیSpanish broom وWeaver's broom نامیده میشود.
این گیاه نیز از خانوادهLeguminosae تیره فرعیPapilionaceae است و نام علمی آنSpartium junceum L . و نامهای مترادف
آنGenista
juncea Scop
. وSpartium
odoratum Dulac
میباشد
مشخصات درختچهای است قوی ساقههای آن
سبز تیره تو خالی به بلندی 3- 2 متر و برگهای آن خیلی کوچک و کم است، به طوری که ساقهها
تقریبا لخت به نظر میرسد. گلها شبیه گل نخود به رنگ زرد و معطّر به صورت خوشه شل و
باز که در بهار و تابستان ظاهر میشوند. میوه آن به صورت غلاف به طول حدود 6 سانتیمتر
است. این گیاه در
معارف گیاهی، ج4، ص: 131
طاووسی
مناطق جنوبی اروپا و اسپانیا و جنوب فرانسه
انتشار دارد. در ایران به عنوان گیاه گلدار زینتی پرورش داده میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در تمام اندام
مختلف گیاه مخصوصا در گل و تخم آن آلکالوئید خیلی سمی سیتیزین وجود دارد. بنابراین
گیاهی است سمّی و در موارد لازم باید به مقدار کم، زیر نظر پزشک و با احتیاط مصرف شود.
خواص- کاربرد
گل این گیاه خاصیت مسهل دارد و دم کرده
8- 5 گرم گل در هزار گرم آب جوش
معارف گیاهی، ج4، ص: 132
که هر بار فقط در حدود 10 گرم خورده شود
به عنوان مسهل تجویز میشود. این دم کرده را ممکن است چند بار در روز هربار 10 گرم
خورد. معمولا مدّر است و اگر صبح ناشتا خورده شود اثر مسهل نیز دارد. در بعضی مناطق
اروپا از ساقههای نرم و قابل انعطاف آن برای سبدبافی استفاده میشود.
معارف گیاهی، ج4، ص: 133
&&&&&&&
رتیلا
بضم اول و فتح تای مثناه فوقانیه و سکون یای مثناه تحتانیه و فتح
لام و الف بفارسی انجورک و دلمه و خایه کیرک و خایه کزک و بترکی پای و بهندی مکری و
بسیار بزرک آن را یدمکر و آنکه پایهای دراز دارد مکرا نامند و بزرک آن را تا بقدر کنجشکی
دیده اند و آن را آوازی مانند آواز کنجشک و زرد و زغب دار
ماهیت آن
حیوانی است شبیه بعنکبوت و زردرنک و شکم آن بزرک و سریع الحرکت
و دست و پای آن کوتاه و اقسام می باشد و از سموم قتالۀ بارده است کزیدن آن و خوردن
عددی از ان قتال است
افعال و خواص آن
ضماد کوبیدۀ آن بر موضع کزیدۀ آن جذب سم ان می کند و اطهوریقس بستن
زندۀ آن را بر بازوی صاحب تپ دوری جهت رفع آن مجرب دانسته است و ترکان را عقیده آنست
که چون ملسوع آن در ظرف طلا مدتی نظر کند رفع اذیت آن می شود و از لسع بدترین آنها
که مصری بزرک شبیه بذبابیست که اطراف چراغ پرواز می کند ورم بهم می رسد در موضع آن
و کاه سرخ می کردد و کاه تیره و سبز و هریک از انواع آن را اعراض خاص است مثلا از سرخ
آن اندک وجعی و خارشی و زود تسکین یابد و از سیاه آن وجع شدید و رعشه و سردی بدن و
از سفید آن وجع کمی و خارش و اختلاف بطن و رتیلائی که بر پشت ان خطوط براق است خدر
و استرخای بدن و از زرد اغبر آنکه چون ارادۀ کزیدن کند اندک رطوبتی از دهن آن برآید
وجع بسیار و رعشه قوی و عرق و برآمدکی شکم عارض کردد و احیانا هلاک کرداند و عوارض
انواع دیکر آن قریب بدانها است علاج همه آنها بعد مکیدن موضع لسع و جذب سم بقوت فرو
بردن عضو در آب کرم و نطول با آب و نمک و دفن کردن در رمل و خاکستر کرم کرده و ضماد
نمودن موضع لسع بمر و نمک و یا بخاکستر چوب انجیر و آهک و قلی و با آب کرم سرشته و
خوردن شونیز و تخم کرفس بطریق سفوف و خوردن دواء الحلتیت و تریاق مخصوص برتیلا است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
///////////
رتیلا. [ رُ ت َ / ت ِ ] (از ع ، اِ) رتیل
. رتیلاء. لغتی است در رتیلاء. (منتهی الارب ). جانورکی زهردار که بفارسی دلمه گویند.
(از ناظم الاطباء). حیوانیست مانندعنکبوت اما شکم وی بزرگ بود و رنگ او زرد بود و در
نواحی یزد بسیار بود، و او را خایه گیر خوانند و بپارسی دله و بترکی بای ، و از جمله گزندگان زهردار بود.(اختیارات بدیعی ). غنده .
(یواقیت العلوم ). حکیم مومن گوید: بفارسی انگورک نامند، و آن حیوانیست شبیه به عنکبوت
و دست و پای او کوتاه ، و آن را اقسامی میباشد و از سموم قاتله بارّه است و گزیدن او و خوردن عددی از آن قتال است
و ضماد کوبیده آن بر موضع گزیده اش جذب و رفع سم می کند و اطهوریقس بستن زنده او را بربازوی صاحب تب دوری جهت رفع تب مجرب دانسته
است و ذرور خشک او قاطع ثالیل است و گویند ملسوع او چون در ظرف طلا نظر کند رفع اذیت
میشود. (از تحفه حکیم مومن ص 125). و رجوع
به مفردات ابن بیطار و مخزن الادویه وتذکره
داود ضریر انطاکی شود. || نباتی است که بیونانی فالنجین خوانند، نافع بود بگزندگی
رتیلا و آن نبات را هم رتیلا خوانند. (اختیارات بدیعی ). گیاهی که شکوفه آن بشکوفه
سوسن ماند، گویند گزیدن رتیلا و عقرب را سود بخشد. (ناظم الاطباء) (آنندراج
).
- دلمه . [ دُ م َ / م ِ ] (اِ) جانوری
است زهردار شبیه به عنکبوت که به عربی رتیلا خوانند.(برهان ). رتیلا. (از منتهی الارب
). دلمک :
آنرا که گزید دلمه ازبهر بهی
باید که سفوف کرده شونیز دهی
آنگاه به آب گرم و اشخار و نمک
مرهم کنی و به موضع نیش نهی .
یوسف طبیب (از آنندراج ).
///////////
رتیلا
حیوانی است مانند عنکبوت و در یزد و آن
نواحی بسیار بود و آن را خایهگیرک و بپارسی دمله و بترکی پایی گویند و از جمله گزندگان
زهردار بود و لون وی زرد بود و نباتی هست که بیونانی آن را فالحین خوانند و نافع بود
بگزندگی رتیلا و آن نبات را هم رتیلا خوانند و درفا گفته شود
صاحب مخزن الادویه مینویسد: بفارسی انجورک
و دلسه و خایهگیرک و خایهگزک و بترکی پای و بهندی مکری و بزرگ آن را بدمکر و آنکه
پاهای دراز دارد مکرا نامند
صاحب تحفه مینویسد: بفارسی آن را انکورک
نامند و از سموم قاتله است گزیدن او و خوردن یک عدد او قتال است لاتینSYCOSA TRANKULA فرانسهTARENTULE انگلیسیTARANTULA
اختیارات بدیعی
///////////////
عنکبوت گرگی تارانتولا
عنکبوت گرگی تارانتولا، Lycosa tarantula
طبقهبندی علمی
فرمانرو: جانوران
شاخه: بندپایان
رده: عنکبوتیان
راسته: عنکبوت
تیره: عنکبوتهای گرگی
گونه: L. tarantula
نام علمی
Lycosa tarantula
عنکبوت گرگی تارانتولا (در متون طب سنتی
رتیلا، در منابع فارسی دلمه، غنده) (نام علمی: Lycosa tarantula) نام یک گونه از تیره
عنکبوتهای گرگی است.
منابع
پانویس
درج بند
مشارکتکنندگان ویکیپدیا، «Lycosa tarantula»، ویکیپدیای انگلیسی،
دانشنامه آزاد (بازیابی در ۵ اکتبر ۲۰۱۶)
///////////
Lycosa tarantula
From Wikipedia, the
free encyclopedia
Lycosa tarantula
|
|
Kingdom:
|
|
Phylum:
|
|
Class:
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
|
Species:
|
L. tarantula
|
·
Aranea tarantula
·
Lycosa tarantula
·
Lycosa rubiginosa
·
Tarentula apuliae
·
Tarentula
rubiginosa
·
Tarentula
fasciiventris
|
Frontal view
of Lycosa tarantula
Lycosa tarantula is the species originally known as the tarantula, a name
that nowadays commonly refers to spiders in another family entirely, Theraphosidae. It now may be better called
the tarantula wolf spider, being in the wolf spider family, the Lycosidae. Lycosa
tarantula is a large species found in southern Europe, especially in
the Apulia region of Italy and
near the city of Taranto, from which it
gets its name.[1]
Historical superstition has it that the
spider's bite can produce severe symptoms called tarantism.
Contents
[show]
This section does
not cite any sources. Please
help improve this section by adding citations to reliable sources.
Unsourced material may be challenged and removed. (August
2010) (Learn
how and when to remove this template message)
|
These spiders are rather large, the females
being as large as 30 mm (1.18 in.) in body length[2] and the males around 19 mm
(0.75 in.). As with other wolf spiders, the silken sac containing over one
hundred eggs is carried attached to the mother's spinnerets, and then after
they hatch the baby spiders climb on their mother's abdomen and ride around
with her for some time until they are sufficiently mature to survive on their
own.[2] (The picture that accompanies
this article shows a mother transporting her large brood.) After leaving their
mother's protection, the young spiders disperse and dig burrows. Females live
in their burrows all their lives except for nocturnal forays to capture prey,[2] but the mature males leave the
protection of burrows and wander about looking for mates. The males can live
for two years, and they die some time after reaching sexual maturity. The
females can live for four years or more. During the winter these spiders
hibernate in their burrows.
They are a nocturnal species and generally
lurk at the mouths of their burrows waiting for prey, so it is unlikely that
people would encounter them. Unlike the Salticidae (Jumping spiders), which may exhibit curiosity
about humans and may be content to wander around on one's hand, the Lycosidae (wolf spiders) have a very
strong tendency to flee at the approach of any large animal. They have quite
good eyesight, so it is unlikely that a human could approach them unseen, and
it is relatively difficult to capture them because they keep moving and can run
very fast. It is unlikely that humans could come in unintentional contact with
them. When wolf spiders are cornered, they show no inclination to make threat
displays, much less to advance on a human's hand with the intention of biting.
Main
article: tarantism
It has been at one time a traditional
belief among Apulian peasantry that a person bitten by one of these spiders
must be treated by indulging in a special kind of dancing. The dance, or some
version of it, is now known as the tarantella. In fact, however, the bites of this spider are not known to
cause severe symptoms in humans, much less endanger human life.[3]
This section does not cite any sources. Please
help improve this section by adding citations to reliable sources.
Unsourced material may be challenged and removed. (August
2010) (Learn
how and when to remove this template message)
|
In common with all other spiders (except
the Uloboridae) Lycosa tarantula possess
venom. Venom is important to the spider as a means to kill its prey, and,
secondarily, to protect itself. Evolutionarily, the venoms were tailored for
subduing insect prey, and mammal species can have vastly different reactions to
the same spider venom. Lycosa tarantula will rarely bite,
unless continually provoked, and the venom of the Lycosidae is
not particularly toxic to human beings, and is no more painful than the sting
of a bee. Fabre however,
did demonstrate that an artificially administered tarantula bite can kill small
mammals and birds.[3]
Given the low toxicity of wolf spider bites
and the small likelihood of actually being bitten, medical research efforts
have not been directed toward the bites of Lycosa tarantula.
·
Lycosa tarantula cisalpina Simon,
1937 — France
·
John Crompton, The Life of the Spider, Mentor, 1954.
pp. 56–57.
1.
Jump up^ The
American Heritage Dictionary, 4th Ed.(2009), Publisher: Houghton Mifflin
Company. "[Medieval Latin, from Old Italian tarantola,
after Taranto.]"
2.
^ Jump up to:a b c Foelix, Rainer F.
(2010). Biology of spiders (3rd ed.). Oxford: Oxford University
Press. pp. 8–9. ISBN 0199734828.
3.
^ Jump up to:a b Fabre,Jean-Henri;
Translated by Alexander Teixeira de Mattos; The Life of the spider;Pub: Dodd,
Mead, New York,1916. Download from: https://archive.org/details/lifespider00fabrgoog
Wikimedia
Commons has media related to Lycosa
tarantula.
|
Wikispecies has information related
to: Lycosa
tarantula
|
همچنین:
رُتِیل نام عمومی خانوادهای از عنکبوتهای
میگالومورف به نام ترافوسیده است که بیشتر در مناطق گرمسیری و بیابانی یافت میشوند.
تا کنون حدود ۹۰۰ گونه رتیل شناسایی شدهاست. تمامی گونههای رتیل شکارچی هستند و بیشتر
با استفاده از کمین به شکار میپردازند. بزرگترین گونه رتیلها میتوانند موشها و
حتی پرندگان کوچک را شکار کنند. بیشتر رتیلها برای انسانها بیخطر میباشند و حتی
برخی از گونههای آنها به عنوان جانور خانگی بهشمار میآیند در حالی که هنوز آمار
دقیقی از میزان آمار مرگ و میر انسانی ناشی از نیش رتیل در دست نیست. نیش رتیل زهری
دارد که گاهی میتواند ناراحتیهای شدیدی در طی یک دوره چند روزه به وجود بیاورد.
بسته به نوع گونه اندازه آنها از ۲٫۵ تا ۳۰ سانتیمتر متغیر است.
بزرگترین گونه رتیل غول پیکر پرنده خوار است که در حدود ۳۰ سانتیمتر طول و ۱۷۰ گرم
وزن دارد. این گونه در جنگلهای بارانی آمریکای شمالی یافت میشود. این نوع رتیل اغلب
از سوسکها، مارها، مارمولکهای کوچک، قورباغهها، پرندهها و حتی خفاشها و موشهای کوچک
تغذیه میکند.
///////////////
الرتيلاء (بالإنجليزية: Tarantula) اسم عام يطلق على
مجموعة من العناكب كبيرة الحجم ذات الشعر. وتوجد الرتيلاء في الأجواء الدافئة، مثل
المناطق الجنوبية والغربية من الولايات المتحدة، وفي المناطق الاستوائية بأكملها. وبعضها
يعيش أكثر من عشرين عاماً. وقد أخذت الرتيلاء اسمها من عنكبوت ذئبي ضخم يوجد حول نارانتو
في جنوبي إيطاليا. وكان الناس في وقت من الأوقات يعتقدون أن عضة هذا العنكبوب تسبب
مرضاً يسمى هَوَسَ الرقص. وكان الضحايا ـ كما كان يُعتقد ـ يقفزون في الهواء ويجرون
من مكان إلى مكان محدثين ضوضاء غريبة، وطبقاً لبعض المعتقدات الخاطئة، فإن أنجح علاج
كان يتمثل في الرقصة الإيطالية المليئة بالحيوية والتي عرفت بالتارنتية.
العنكبوت الطيري الذي يعيش في أمريكا الجنوبية،
أحد أكبر العناكب في العالم وهو أيضاً من فصيلة الرتيلاء، وله جسم يتراوح طوله بين
ما يقرب من 7,5 إلى 9 سم. ويمكن أن يمد أطرافه حوالي 18سم. وتعيش بعض العناكب الطيرية
في الأشجار وتقتات الطيور الصغيرة. وبعض العناكب الرتيلائية في البرازيل تأكل الزواحف
الصغيرة، والبرمائيات. والنوع الأسترالي الذي ينتمي إلى مجموعة الرتيلاء المسماة النسيج
الأنبوبي، أكثر إثارة للرعب من عنكبوت الأرملة السوداء ـ وعنبكوت الباب السحري نوع
من الرتيلاء الموجودة في المناطق الدافئة من العالم.
والرتيلاء الموجودة في الولايات المتحدة
وديعة وتعيش في الجحور. وخطورة عضتها على الإنسان لاتزيد عن خطورة لسعة النحلة. وتتكون
وسيلتها الدفاعية الرئيسية من آلاف الشعيرات الجسمية المجهرية المهيجة التي يمكن أن
تطلق في الهواء بحركات احتكاكية تصدر من الأرجل. وتعتبر لسعة بعض عناكب الرتيلاء التي
تعيش في أمريكا الجنوبية خطيرة.[3]
المراجع[عدل]
^ مذكور في : نظام معلومات تصنيفية متكاملة
— وصلة : ITIS TSN — تاريخ الاطلاع: 22 أكتوبر
2013 — عنوان : Integrated
Taxonomic Information System
— تاريخ النشر: 2011
^
تعديل قيمة خاصية معرف موسوعة الحياة (P830) في ويكي بيانات"معرف Theraphosidae في موسوعة الحياة".
eol.org. اطلع عليه بتاريخ
17 ديسمبر 2016.
^ الموسوعة العربية العالمية
///////////////
به آذری تارانتول:
//////////
به بهاسای اندونزی تارانتولا:
Tarantula adalah nama yang diberikan untuk salah satu
jenis laba-laba dengan
ukuran sangat besar yang umumnya berambut.[1] [2] Laba-laba
ini masuk pada famili Theraphosidae dan paling tidak ada
sekitar 800 spesies yang telah berhasil diidentifikasi.[3] Sebagian
besar spesies tarantula tidak berbahaya untuk manusia, dan beberapa jenis
spesies lainnya menjadi terkenal karena diperdagangkan sebagai hewan
peliharaaan eksotik. [2] Tarantula
dapat menggigit, karena seperti laba-laba pada umumnya tarantula memiliki taring[4] dan
gigitannya dikenal menyakitkan untuk manusia, namun racun dalam gigitannya
lebih lemah daripada racun yang terdapat pada lebah madu pada umumnya [5] dan
gigitannya diketahui lebih sakit dari sengatan tawon.[5]
/////////////
به عبری:
פרווניתיים (שם מדעי: Theraphosidae;
נקראים גם טרנטולות) הם משפחת עכבישים בעלי ממדים גדולים והם הכבדים שבעכבישים החיים כיום.
////////////
به کردی تارانتولا:
Tarantûla cureyek
li dapîroşkên tûkotûko ji malbata pîrhelokên Theraphosidae ku
ji pezpezokan jî
mezintir dibin.
//////////
به مازرونی دلیمک، رُتل، راتل:
دِلیمِک، رُتِل یا راتِل (فارسی جه: رُتِیل)[۱] اتا حیوون هسته
که گرمسیر و بیابونی جائون ویشته پیدا وانه. حدوداً ۹۰۰جور رتل ره تا الآن ثبت هاکردنه.
دلیمکون همه شکارچی هستنه و ویشترشون کمین کانّه. این حیوون ِنیش بعضی گادِر خله سمی
و بعضی گادِر بیخطره. وشون ِقایده (=اندازه) هم ۲٫۵ تا ۳۰ سانتیمتر هسته. [۲]
/////////////
به پشتو غوندل:
غونډل (په لاتين: Mygalomorphae) د لویو غڼو څخه دی او د مځکني بې شمزۍ ژويو څخه تر ټولو لوی ژوي هم بلل کېږي. غونډل حشرې او نورو غڼو ښکار کوي.
///////////////
به ترکی استانبولی تارانتولاگیلر:
Theraphosidae, genel olarak Kuzey ve Güney
Amerika'da yaşayan, iri ve vücudu kıllarla kaplı örümceğimsi familyasıdır.
Yaklaşık 900 türü vardır.
//////////
Tarantula
From Wikipedia, the
free encyclopedia
This article is
about the Theraphosidae family of spiders. For the European tarantula wolf
spider, see Lycosa tarantula.
For other uses, see Tarantula
(disambiguation).
Not to be
confused with tarantella.
This article needs
additional citations for verification. Please
help improve this article by adding citations to reliable sources.
Unsourced material may be challenged and removed. (February 2016) (Learn
how and when to remove this template message)
|
Tarantula
|
|
Kingdom:
|
|
Phylum:
|
|
Subphylum:
|
|
Class:
|
|
Order:
|
|
Infraorder:
|
|
Family:
|
Theraphosidae
Thorell, 1870 |
Subfamilies
|
|
Tarantulas comprise a group of large and often hairy arachnids belonging to the Theraphosidae family of spiders, of which approximately 900 species
have been identified. This article only describes members of Theraphosidae,
although some other members of the same suborder are commonly referred to as
"tarantulas". Except in cases of anaphylaxis (severe allergic
reaction) no species of tarantula are dangerous to humans, and some species
have become popular in the exotic pet trade.
https://en.wikipedia.org/wiki/Tarantula