قفرالیهود. [
ق َ رُل ْ ی َ ] (ع اِ مرکب ( ۞ دو قسم است ، یکی در ساحل دریایی یافت می شود که
مسمی به بحیرةالیهود است و موضعی که در قدیم کفرا میگفته اند و آن جسمی است بنفش
مایل به سرخی و در او حجریت غالب است و از دریا به ساحل می آید و قسمی از زمین
کنار دریا که حفر کنند به هم میرسد و مؤلف تذکره مخصوص به بحیره ٔ طبرستان ۞ و ساحل آن دانسته است و آنچه از جبال حاصل میشود از
اقسام مومیایی و عرق الجبال نامند و از قفرالیهود الطف است ، و از مطلق قفر مراد
اوست و بهترین قفرالیهود سیاه براق زودشکن است که بی خاک و سنگ باشد و در رایحه
شبیه به نفت و این قسم از اجزای تریاق کبیر است نه سایر اقسام ، در سیُم گرم و خشک
و در افعال قایم مقام زفت و قیر و قطران و نزد بعضی در منافع نائب مناب عنبر و
اکثر خواص او از مجربات است و شرب او جهت شکستگی اعضاء و ضربه ... و رفع اسهال
رطوبی و اقسام کرم معده و ریاح غلیظه ٔ شکم و قراقر و تقویت هاضمه و اعصاب و قرحه ٔ
ریه و اخراج چرک از سینه و رَبْو و ورم لوزتین و خناق بلغمی و سوداوی و صلابت رحم
و ضعف جگر و گرده و تقطیر بول و بواسیر و باجند و شراب جهت رفع احتباس حیض مأیوس
العلاج و با سرکه جهت خون منجمد در معده و تحلیل آن و ضماد او جهت تقویت اعضا و با
موم وآرد جو و نطرون جهت نقرس و مفاصل و اورام صلبه و باادویه مناسب جهت التیام
زخمها و نرم کردن اورام آن و رفع کرم آن و منع ورم جراحات و الصاق موی زیاد پلک
چشم و صاف کردن بشره و نضج خنازیر و رفع برص ناخن وقوبا مفید و بخور او جهت
گریزانیدن هوام و مار و پشه و خروج رحم و اختناق آن و نزولات نافع و محرک صرع
مصروعین است . و حقنه ٔ او با ماءالشعیر جهت قرحه ٔ امعاو سنون او جهت درد دندان
کرم زده و رفع رایحه ٔ کریهه ٔ دهان و اکتحال او جهت بیاض و مالیدن او بر درخت
انگور مانع کرم زدن آن و مضر محرورین و مصلحش سرکه و آب میوه های سرد و بدلش زِفت
و قیر و قدر شربتش تا یک درهم است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). کفرالیهود. مومیایی
کوهی . مومیایی پالوده . ابوطامون . اِسقلطس . اِستطلس .
///////////////
استطلس . [
اِ ت َ ل ُ ] (معرب ،اِ) گویند
قفرالیهود است . (اختیارات بدیعی ). بلغت یونانی نوعی از مومیائی باشد و آن مانند
زفت است و بوی قیر از آن می آید و در شکستگی و کوفتگی اعضا عمل مومیائی میکند و
آنرا مومیائی کوهی گویند و بعربی قفرالیهود خوانند. (برهان ). قفر. کفرالیهود.
مومیائی پالوده . اسقلطس . ابوطامون
.
//////////////
قفر الیهود. انواع است یک نوع را عرق الجبال گویند و بشیرازی
مومیای پالوده و یک نوع از آب حاصل میشود و آن را مومیای آبی گویند و آن نوع که کوهی
بود عرق کوه است که میچوشانند و میپالایند و وی مانند زفت بود و بوی قیر کند و نیکوترین
فرفیری بیض زرین بود و سیاه و چرکن بد بود و غش وی به زفت کنند و طبیعت آن گرم و خشک
بود در سئوم و گویند خشکی وی در دوم بود و مقوی اعضا بود و خون بسته بگدازاند و سفیدی
ناخن ببرد چون بمالند منضج خنازیر بود و چنین گویند آنچه خالص بود سودمند بود جهت کوفتگی
گوشت و شکستگی اعضا چون ضماد کنند از بیرون و با زیت بجوشانند و بیاشامند و مولف گوید
در شکستگی اعضا و کوفتگی آن عمل مومیائی میکند چندانکه امتحان کرده شود و آن را مومیای
کوهی خوانند و یونانی اسفلطس و ابو طامون گویند و کقر الیهود نیز گویند و برقوبالطوخ
کردن و بر نقرس و عرق النسا ضماد کردن نافع بود و چون بخود برگیرند یا رخان وی نافع
رود جهت اختناق رحم و اخراج مشیمه و چون با جندبیدستر و شراب بیاشامند حیض براند و
سرفه مزمن و عسر البول و گزندگی مجموع جانوران را نافع بود با شراب افسنتین و حنین
گوید بول براند و کرمها و حب القرع بکشد و قوت شهوت بدهد و درد رحم سرد را نافع بود
خوردن و در طبیخ آن نشستن و عرق النسا و درد پهلوها را نافع بود و چون بگدازند و با
چوب حقنه کنند قرحه امعا را نافع بود و استنشاق وی دویی و نزله را نافع بود و چون بر
دندان نهند درد ساکن کند و چون با آرد جو و موم و نطرون ضماد کنند بر نقرس و درد مفاصل
را نافع بود و چون در چشم کشند سفیدی زایل کند و مجفف رطوبات بود در ریشهای تر و اگر
در مرهم کنند گوشت برویاند و وی بادهای غلیظ که در معده بود بشکند و چون در جایگاهی
دود کنند مار و عقرب و مجموع گزندگان بگریزند و صیادنه وی را اسبرطم خوانند و شیخ الرئیس
گوید مقوی اعصاب و قرحه شش را نافع بود و نفث و ماده از سینه بیرون آورد و مرضهای خناق
و لوزتین و صلابت رحم را نافع بود و بدل آن گویند زفت بود و وی صداع آورد و مصلح وی
کافور بود و گلاب و شربتی از وی دو درم بود
صاحب مخزن الادویه مینویسد: قفر الیهود
معرب کفر الهیود است و سریانی یهودایا و برومی قرسطون و بیونانی برفیونینا نامند و
در وجه تسمیه آن گفتهاند که چون از بجیره یهودیه که قریه منیه نیز گویند قریب بقریه
کفرا که قدیم الایام آباد بوده از بین سنگهای زیر دریا مانند عنبر جوشیده و برمیاید
و لهذا مسمی به قفر الیهود نمودهاند
اختیارات بدیعی
////////////////
«مومیایی»
نام بین المللی : MUMMY
نامهای دیگر در فارسی : مومیایی، مومیا، عرق کوه.
مشخصات: مومیایی ماده ای است که از میان سنگهای کوهستانی یا از درون چشمه های
آب تراوش
می شود. شکل آن سیاه براق، بدون نا خالصی و
بدون بوی بد می باشد.
محل رویش : بهترین نوع مومیایی ایران از کوه های کهگلویه و بویر
احمد، استهبانات ، زاگرس بختیاری بدست می آید.
ترکیبات غذایی : .....................
نسخه های درمانی :
1ـ خوردن مومیایی بدن را تقویت می کند، کلیه
ها را تقویت کرده و به کار می اندازد، رعشه را درمان می کند، رحم و قدرت باروری را
تقویت کرده و خونریزی های معده و ششها را بند می آورد.
2ـ برای درمان میگرن، مثقال مرز نجوش را
جوشانده و مقداری مومیایی را در آن حل نموده میل کنید.
3ـ برای درمان سستی اعضاء، 2 مثقال اورشوم
(آویشن)را جوشانده و 2 حبه مومیایی را در آن حل نموده میل کنید.
4ـ برای درمان درد گوش و خارج ساختن چرک آن،
مقداری مومیایی را در روغن زیتون مخلوط کرده و در گوش بچکانید.
5ـ برای تقویت معده و روده، مومیایی را در
آب زیره و رازیانه حل کرده، میل نمایید.
6ـ برای درمان هموروئید، هفته ای دو بار
مقداری مومیایی را با روغن گاو مخلوط کرده و میل کنید.
7ـ برای به تعویق انداختن انزال یا بدست
آوردن قدرت نعوذ، به مدت 3 روز و هر روز به مقدار 2 دانه ی جو مومیایی را در 40
گرم عسل مخلوط کرده و میل کنید.
8ـ برای سریع تر جوش خوردن شکستگیها، قبل از
گچ گرفتن مقداری مومیایی را بر محل بمالید و هر روز نیز مقداری مومیایی میل کنید.
شکستگی به سرعت درمان می شود.
9ـ برای تسکین درد زانو، مقداری مومیایی را
در روغن بادام تلخ مخلوط کرده و بر محل بمالید.
10ـ برای درمان سستی کمر، مومیایی را در
روغن زیتون آب کرده و به کمر بمالید.
توجه : خواص درمانی مومیایی تا 40 سال باقی
می ماند.
منبع :
گیاهان دارویی زاگرس بختیاری ، چاپ اول ،
1387 ، مولف: مهدی رحیمی گل
سفیدی
///////////////
موم لایی.مومیایی سنگ یا عرق کوه/کانی
.کاملا نایاب
نام های دیگر:مومیایی،شیره کوه،قیر طبیعی،زفت رومی ، قیر معدنی،عرق الجبال ، زفت
البحر ،کفر الیهود ، فقر الیهود و آسفالت معدنی و مومیا
-1-موملایی سرشار از شبه فلز ید میباشد در نتیجه از پیشرفت گواتر جلوگیری
میکند،چه بخورند و چه
به روی غده تیروئید بمالند.
2- شکسته گی تازه بمالید سرعت بهبود استخوان
و منطقه آسیب خورده 3 برابر شده(وجود ویتامینهای A-D-E)
***شکستگی و جوش خوردن استخوان :
برای درمان شکستگی و جوش خوردن هر چه سریعتر
استخوانها به اندازه یک گندم از مومنایی را هر صبح ناشتا با یک لیوان شیر میل کنید
3-دردهای مفصلی شدید ودرد ضربدیدگی تاندون
ها استفاده به صورت مالیدنی و پوستی
4-تقویت و تحکیم استخوان کودکان و افراد مسن
که دچار ضعف بافت استخوانی شدن(نگهدارند میباشد)
***هم برای کهنسالان مفیدبوده
ازکسالت وضعف آن ها میکاهدمومیایی مقاومت بدن رادر مقابل امراض بالا می بردو رنگ
پوست بدن را شفاف نگه میدارد
در ترکیب و شکل گیری مومیایی بعضی از انواع
قارچ ها رل مهم را بازی میکنند که دارای خاصیت پنی سیلین می
باشند.
5-تقویت جنسی شدید:روایت داریم از امام
رضا(ع)بعد از نزدیکی به اندازه 1 نخود با عسل خورده شود آب
رفته را باز گرداند
***برای به تعویق انداختن انزال یا بدست
آوردن قدرت نعوذ،
به مدت 3 روز و هر روز به مقدار 2 دانه ی جو
مومیایی سنگ(اصلی) را در 40 گرم عسل مخلوط کرده و میل کنید.
همچنین مصرف این ماده معجزه گر برای افرادی
که دچار بیماری های قلبی و عروقی ، مشکلات تنفسی ، ناتوانی های جسمی ،ناتوانی های
جنسی(سستی و انزال ،نعوظ)رنج می برند بسیار توصیه می شود
طرز تهیه روغن مومنایی
در ابتدا باید به این نکته اشاره کنم که این
طرز تهیه همان طرز تهیه روغن زفت معروف است که در عطاری ها موجود بوده ولی کیفیت
این روغن را ندارد.
مقدار 5 گرم مومنایی را در نیم فنجان آب گرم
مخلوط کرده و بعد از حل شدن در آب یه نیم فنجان روغن حیوانی(روغن گاو یا روغن
گوسفند)اضافه کرده و روی حرارت قرار دهید با خشک شدن آب روغن و مومنایی با هم
مخلوط می شوند که این روغن همان روغن مومنایی است
6- باعث التیام زخمها میگردد.
7-کسانی که تکرر ادرار دارند، کمی موملایی
را در روغن حیوانی آب کنند با کمی عسل مخلوط کنند شب حدود نصف نخود موملایی را با
یک قاشق عسل و کمی آب مخلوط و میل کنند.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
موملایی/مومیایی سنگ ، ماده ای است قهوه ای
یا سیاه رنگ که در نتیجه ی اکسید شدن هیدروکربنهای نفتی که از کربن و هیدروژن
تشکیل شده اند در شکافها و شکستگیهای طبقات زمین که در مجاورت ذخایر نفتی زیر
زمینی وجود دارند پیدا میشود.
-مومیایی در صد درجه حرارت ذوب میشود در
ترکیب مومیایی علاوه بر هیدروکربن ، اکسیژن ، نیتروژن ، ازت و گاهی گوگرد هم وجود
دارد . اسامی دیگر مومیایی،قیر طبیعی ،زفت رومی ،قیر معدنی ،عرق الجبال ،زفت البحر
، کفر الیهود ، فقر الیهود و آسفالت معدنی و مومیا است .
- در کوههای ........ ( ....... ) و
........ از شکافهای سنگهای کوه مومیایی بیرون می آید در عصر صفویه مومیایی
....... ممتاز بود.
مومیایی سنگی شفا بخش از بام دنیا
در تاریخ طبابت علما و دانشمندان از مومیایی
بحیث یک دارو مفید و با اهمیت نام برده و برای تداوی و درمان امراض مختلف از قبیل
:
سرمازدگی ، تکالیف جهاز تنفسی ، نفس تنگی ،
مرض شکر ، گرده ها ، استخوان ها ، توبر کلوز ، زخم معده ، روده ها ، سوختگی
، میرگی ، تکلیف های قلبی ، شتریس و غیره توصیه نموده اند .
در حدود ۲۵۰۰ سال پیش از امروز
ارسطو فیلسوف و دانشمند یونان به خصوصیات درمانی مومیایی پی برده و برای معالجه
بیماران از آن استفاده نموده بود.
” ابن سینا فیلسوف و طبیب
نامدار درباره خصوصیات درمانی مومیایی چنین گفته است :
شکستگی و درد استخوان ها ،
ناتوانی های جسمی مؤثر است ،
مومیایی برای درمان زخم معده ،
جهاز تنفسی ،
به انسان انرژی میبخشد به دل ( قلب ) قوت
زیاد میدهد .
یکی از بهترین داروی های طبیعی شمرده میشود
” . البیرونی هم در آثار خود از مومیایی برای درمان امراض گوناگون توصیه نموده
است .
جالب است بدانید که
مومیایی در اثر زحمات و تجارب هزار ها
دانشمند و طبیب در طول اعصار جایگاه خود را منحیث یک داروی با ارزش و طبیعی تثبیت
نموده و با اهمیت درمانی بسیار عالی در خدمت بشر می باشد . امروز متخصصین بهداشتی
و مؤسسات داروسازی در کشورهای پیشرفته جهان در مورد مومیایی و اهمیت آن در
طبابت به تحقیقات خویش ادامه “ Labor Paseher “ میدهند.
نوشیدن محلول آن در روغنها و ضماد آن
جهت شکستگی اعضاء و ضرب دیدگی مفاصل و پاره
شدن زردپی و ماهیچه در طب قدیم تجویز میشد و در
طبابت برای التیام زخم و جراحات ، سوختگی روی جلد و شکستگی
استخوان ها استعمال گسترده دارد .
مومیایی در کم خونی نیز بسیار مؤثر است و
004 4737_0930 کریمی تلگرام
& وایبر
fara2_01@yahoo.com
Mummia, mumia, or "mummy"
is either a substance used in the embalming of mummies, or a
black tar like paste derived from the "sweat or "tears" of
rocks. used as a "medical preparation".[2] The
former sense relates to substances such as "asphaltum", bitumen, or
"mineral pitch"[3] or carabe[4] which
have in the past been used as one of the ingredients in the preservation
process of mummies.
Asphaltum (not necessarily the modern petroleum-derived asphalt) is a
resin but it is not commonly used as incense and the smell is rather
unattractive; but it was an ingredient in Plutarch's version of kyphi and is
still sometimes used as incense by occultists and magical practitioners.
Asphaltum is often used nowadays as a pigment, and also is used in some types
of folk medicine.[4] In
ancient times it was used to fill out the body cavities of some Egyptian
mummies.[5] Reportedly,
the black color of the mummies was attributed to the use of this pitch,
although it is known nowadays that the blackened color is only a result of the
drying process which the bodies would undergo. Nevertheless, this erroneous
notion caused the belief that all mummies contained large amounts of asphaltum
in their making.
Meaning[edit]
The term "mummy",
referring to preserved corpses, is derived from the ingredient mummia. Ancient
Egyptian mummy-making often utilized asphaltum (Persian: mumiya[6]) as an
ingredient for filling the empty body cavities once the organs were removed.[5] In
the Middle Ages, the resin that had been used on ancient Egyptian mummies was
believed to have superior medicinal and chemical value to regular asphaltum,[7] and
the resulting demand for the ingredient caused the term to be applied to the
dead bodies required to harvest it as much as to the ingredient itself.
In The Chemistry of Paints and Painting by Arthur H. Church, a
description is given of mummia's preparation for paint-making:
'Mummy,' as a pigment, is inferior to prepared, but
superior to raw, asphalt, inasmuch as it has been submitted to a considerable
degree of heat, and has thereby lost some of its volatile hydrocarbons.
Moreover, it is usual to grind up the bones and other parts of the mummy
together, so that the resulting powder has more solidity and is less fusible
than the asphalt alone would be. A London colourman informs me that one
Egyptian mummy furnishes sufficient material to satisfy the demands of his
customers for twenty years.
History[edit]
Mummia was offered for sale medicinally as late as 1908
in the catalogue of E. Merck.
While Egyptian mummies were traditionally the source
for mummia, as demand increased throughout the Renaissance, other types of
corpses came to be used including non-Egyptian mummies and bodies of the
recently deceased that were specially prepared. This was sometimes called mumia
falsa.[8]
See also[edit]
References[edit]
3.
Jump up^ http://chestofbooks.com/science/chemistry/Paints/Asphaltum-Bitumen-Mineral-Pitch-Antwerp-Brown-Mummy-Mumie.html
5.
^ Jump up to:a b S.
G. F. Brandon, "Mummification." Man, Myth and Magic: An Illustrated
Encyclopedia of the Supernatural
8.
Jump up^ R.J.
Forbes (1958), Studies
in Early Petroleum History, Leiden,
Netherlands: E.J. Brill, pp. 166–167, retrieved 10 June2010
//////////////////