۱۳۹۵ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

قیصوم/قیسوم، برنجاسف، درمنه، بوی مادران، حبق الراعی، مسک چوپان، شویلا، شویله، گند واش، افسنتین


[1] - قیصوم[ ق َ ] (ع اِ) نوعی از برنجاسب است که بوی مادران باشد. (برهان ). برنجاسف* است و آن از اسپرمهاست . (از ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). شاه بابک . شاه بانگ . جمسفرم بری . برترف . شجره ٔ ابراهیم . شجره ٔ مریم . (یادداشت مرحوم دهخدا). گیاهی است و آن بر دو قسم است : نر و ماده . اطراف آن گیاه سودمند است و دارای شکوفه ای است طلائی و سخت تلخ و برگهایی چون سداب و میوه ای چون دانه ٔ آس و بسیار خوشبو که در معالجات به کار رود. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). گویند: فلان یمضع الشیح و القیصوم ؛ درباره ٔ کسی که خالص در بدویت باشد. (از اقرب الموارد از اساس اللغة). مشک چوپان . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به تحفه ٔ حکیم مؤمن شود.
* برنجاسف[ ب ِ رِ س َ ] (معرب ، اِ) معرب برنجاسپ که گیاه بوی مادران باشد. (از برهان ). حبق الراعی . (از منتهی الارب ). قیصوم است و از اسفرمهاست . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی : قراباذین ). به عربی قیصوم و به فارسی برتراسک و بوی مادران که قسمی از افسنتین است و به هندی گنده مار است . (از الفاظالادویة). نباتی است ساق دار قریب به ذرعی و شاخه های او باریک و برگش ریزه و گلش مثل شبت چتردار و زرد و سفید و مایل به کبودی نیز می باشد و ثقیل الرایحه و با عطریه و با نبات آن اندک چسبندگی و در کوه و صحرای سایه دار می روید و او غیر قیصوم است . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). بهترین وی زرد بود و طبیعت وی گرم است . (از اختیارات بدیعی ). گیاهی از تیره ٔ مرکبان که پایاست و دارای ساقه ٔ برافراشته و مستقیم می باشد. ارتفاع ساقه اش تا یک متر و نیم میرسد و بحد وفور بحالت خودرو کنار جاده ها و اراضی غیرمزروع نقاط مختلف اروپا و ایران میروید. (فرهنگ فارسی معین ). ارطاماسیا. ارطامیسیا. ارطمیاس . برتاشک . برترسک . برنجاسپ . برنجاست . برنجاسه . بلنجاسف . بومادران . بوی مادران . بویمدران . حبق الراعی . شویلا. شویله . عبیثرات .
//////////////
قیصوم
اشاره
در کتب طب سنتی با نامهای «قیصوم» و «قیسون» و «بابونی» آمده است.
به فرانسوی آن راSantoline وSantoline petit cypres وGarde -robe وAurone femelle و به انگلیسی‌Lavender cotton نامند. گیاهی است از خانواده‌Compositae نام علمی آن‌Achillea santolina L . می‌باشد.
شلیمر این‌گونه را مترادف‌Artemisia santonica ذکر کرده و نام فارسی آن را «درمنه ترکی» و «تخم درمنه ترکی» نیز می‌نویسد.

مشخصات
قیصوم گیاهی است زینتی زیرا گلهای طلایی زیبایی دارد. بلندی آن کمتر از 50 سانتی‌متر است و یکساله می‌باشد، برگهای آن سبز بدون دمبرگ، کوچک، کمی ضخیم و پوشیده از کرک است.
این گیاه در اروپا و آسیا انتشار دارد. در ایران در سواحل جنوب ایران، ناحیه بلوچستان، بوشهر، در شمال ایران در منجیل، در آذربایجان، در مرند و تبریز، در کرمان، یزد، اصفهان و در بیشه، ازنا، کشور و قم (راجرد) دیده می‌شود.
خواص- کاربرد
در هندوستان این گیاه را به عنوان داروی تونیک و بادشکن مصرف می‌کنند و
معارف گیاهی، ج‌5، ص: 9
قیصوم
A
- گل
برای معالجه شکم‌درد در بچه‌ها کاربرد دارد و در عین حال حشره‌کش است. توجه شود به گیاه دیگری از این خانواده به نام علمی‌Santolina chamaecyparissus L . نیز به انگلیسی‌Lavender cotton گفته می‌شود که آن معمولا برای دفع کرم مصرف می‌شود. گیاه نیمه‌چوبی مدیترانه‌ای است.
معارف گیاهی، ج‌5، ص: 10
هزار برگ آبی
اشاره
گیاه دیگری است که برگهای آن دارای تقسیمات زیادی می‌باشد به‌طوری که به صورت پر طیور درآمده است و چون بیشتر در باطلاقها و در آبهای راکد می‌روید به «هزار برگ آبی» معروف شده است. به فرانسوی‌Myriophylle و به انگلیسی‌Water milfoil گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Haloragaceae و دو گونه آن در ایران می‌روید:
1.Myriophyllum verticillatum L . که به فرانسوی‌Myriophylle verticille گفته می‌شود.
2.Myriophyllum spicatum L . که به فرانسوی‌Volant d'eav وMyrio Phylle epi گفته می‌شود.
مشخصات
گیاهی است که در داخل آبهای راکد می‌روید. برگهای آن دارای بریدگی زیاد به‌طوری که برگ را به شکل پر طیور درآورده است. گلهای پایینی آن دندانه‌دار و دراز است تا حدی که هم‌سطح گلهای بالایی که کوتاه‌ترند قرار می‌گیرد.
این گیاه در چین و در اروپا بخصوص در فرانسه وجود دارد. در ایران در شمال، در خوی و در قره‌چال دیده شده است.
معارف گیاهی، ج‌5، ص: 11
خواص- کاربرد
در چین از این گیاه به عنوان تب‌بر استفاده می‌شود [روا]. و برای رفع تشنگی و در موارد زکام بخصوص در زکامهای اطفال کاربرد دارد [استوارت . به‌علاوه در چین از برگهای له‌شده آن شیره‌ای بدست می‌آورند که در معالجه اسهال خونی مزمن کاربرد دارد [کروست و پتلو].
هزار برگ آبی
معارف گیاهی، ج‌5، ص:
//////////////
گندواش
اشاره
گونه دیگری از آرتمیزیا در ایران می‌روید که نام محلی آن در اطراف رشت «واش» و «گندواش» و در مازندران «گن‌نما» است. این گیاه که در چین بطور وسیعی مصرف دارویی دارد و در ایران نیز در تمام سرتاسر شمال ایران در مازندران و گیلان و بندر گز می‌روید از خانواده‌Compositae است و نام علمی آن‌Artemisia annua L . می‌باشد.
مشخصات
گیاه‌A .annua یکساله است، برگهای آن ریشه‌ای، نسبتا دراز با دمبرگ و گلهای آن کوچک است.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه وجود سینئول 49] یا اوکالیپتول 50]، آرتمیزیاکتون 51]، ایزوآرتمیزیاکتون 52]، کادینن 53] و کاریوفیلن 54]، تأیید شده است [چونگ یائوچی .
معارف گیاهی، ج‌5، ص: 30
خواص- کاربرد
در چین از تخم گیاه در استعمال داخلی برای معالجه عرق شبانه [تاناکا اوداشیما]. و رفع نفخ و سوءهاضمه و بیماری سل استفاده می‌شود [استوارت .
سرشاخه‌های علفی و جوان آن برای رفع اسهال خونی مزمن و بیماری‌های چشم کاربرد دارد [روا]. معمولا گیاه را قبل از گل کردن در تابستان چیده و خشک می‌کنند. این دارو تلخ و خنک‌کننده است و بخصوص برای کاهش تب و تب مالاریا و در موارد سرماخوردگی تابستانه با تب و برای رفع جوش و کورک استعمال می‌شود. در هند و چین از این گیاه برای معالجه زردی و به عنوان مدّر استفاده می‌شود. به علاوه برای کمک به هضم غذا و تقویت برای زنان حامله تجویز می‌شود [فوکود] و پس از تولد بچه به عنوان اشتهاآور توصیه می‌شود [کروست و پتلو].
گونه دیگری از این گیاه آرتمیز یا سابقا در بازار دارویی ایران به نام قیصوم عرضه می‌شد و در حقیقت نام آن «قیصوم بستانی» است. این گیاه در اروپا مصرف دارویی داشته است. به فرانسوی وAurone des jardins وAbrotane وCitronnelle و به انگلیسی‌Southernwood گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Compositae نام علمی آن‌Artemisia abrotanum L . می‌باشد.
به گیاه دیگری از منسوبین نزدیک بومادران نیز قیصوم گویند که شرح آن در بخش دیگری از این کتاب آمده است.
مشخصات
گیاهی است چندساله با ساقه‌های چوبی برگهای آن با تقسیمات زیاد به شکل نخ باریک درآمده و اگر بین انگشتان فشرده شود بوی لیموترش از آن استشمام می‌شود.
بلندی آن تا یک متر است. این گیاه بومی سیبری و بالکان است. در ایران تاکنون شناسایی نشده است.
معارف گیاهی، ج‌5، ص: 31
خواص- کاربرد
در کتب طب سنتی این گیاه را گرم و خشک می‌دانند و معتقدند که خوردن دم‌کرده آن برای رفع درد سینه و تنگی نفس، دفع کرم معده و روده و همچنین بعنوان مدّر مفید است. ضماد پخته گیاه بابه برای تحلیل ورمهای سخت نافع است. از له‌شده گیاه برای التیام زخم و جراحت استفاده می‌شود. جوشانده 40 گرم سرشاخه‌های خشک گلدار و برگ گیاه که در آب نمک جوشیده شده باشد، محلولی مفید برای معالجه زخمهای قانقرایایی و زخمهای عفونی در استعمال خارج است. اگر 20- 15 گرم از این گیاه را در 1000 گرم آب جوش، دم کنند برای تقویت و هضم غذا و همچنین به عنوان آرام‌بخش مفید است.
معارف گیاهی، ج‌5، ص: 32
//////////////
درمنه‌ها (Artemisia) جنسی از گیاهان شامل ۲۰۰ تا ۴۰۰ گونه گیاه از تیره گل‌ستاره‌ای‌ها (Asteraceae) هستند که کپه‌های خوشه‌ای و گل‌هایی معمولاً تلخ دارند. رنگ گل‌های آنها معلوم نیست.
بخشی از گونه‌ها[ویرایش]
·         برنجاسف جنوبی L. – برنجاسف کوهی
·         افسنطین – درمنه
·         Artemisia adamsii Besser
·         درمنه آفریقای جنوبی – African Wormwood، African Sagebrush
·         برنجاسف آلاسکایی Rydb. – Alaska Wormwood
·         Artemisia alba
·         Artemisia alcockii Pamp.
·         برنجاسف الوشن Hultén – Aleutian Wormwood
·         Artemisia amoena Poljakov
·         گندواش (گندواش)
درمنه آمریکایی (برنجاسف کالیفرنیایی) leaves
خاراگوش رومی (Artemisia pontica)
·         Artemisia araxina Takht.
·         برنجاسف درختی - Tree Wormwood
·         علف جگن کوچک Nutt. – برنجاسف کوچک، Low Sagebrush، Black Sage
·         Artemisia arctica Less. – برنجاسف شمالی
·         Artemisia arctisibirica Korobkov
·         علف جگن ساحلی DC.
·         Artemisia arenicola Krasch. ex Poljakov
·         برنجاسف درختی (Madeira wormwood ?)
·         درمنه چینی H.Lév. & Vaniot
·         Artemisia argyrophylla Ledeb.
·         برنجاسف دوساله Lam.
·         Artemisia aschurbajewii C.G.Aro
·         برنجاسف دوساله Less. – Oahu Wormwood
·         Artemisia austriaca Jacq.
·         Artemisia avarica Minat.
·         Artemisia badhysi Krasch. & Lincz. ex Poljakov
·         Artemisia balchanorum Krasch.
·         Artemisia baldshuanica Krasch. & Zaprjag.
·         Artemisia bargusinensis Spreng.
·         Artemisia bejdemaniae Leonova
·         برنجاسف دوساله Willd. – Biennial Sagewort، Biennial Wormwood
·         علف جگن بیگلو Gray – Bigelow Sage، Bigelow Sagebrush
Artemisia pycnocephala (Beach Sagewort) flowers
درمنه (Artemisia absinthium)
درمنه سانتونیکا (Levant Wormseed)
·         برنجاسف شمالی Pall.
·         Artemisia borotalensis Poljakov
·         علف جگن ساحلی Lundstr. ex Kindb.
·         Artemisia caespitosa Ledeb.
·         درمنه آمریکایی Less. – Coastal Sagebrush، California Sagebrush
·         Artemisia camelorum Krasch.
·         علف جگن ساحلی L. – Field Wormwood
·         علف جگن سیمین Pursh – Silver Sagebrush
·         علف جگن ساحلی – Canada Wormwood
·         Artemisia capillaris Thunb.
·         درمنه کاروثی Wood ex Carruth. – Carruth Sagewort، Carruth's Sagebrush
·         Artemisia caucasica Willd.
·         درمنه چامائملیفولیا Vill.
·         درمنه سانتونیکا O. Berg & C. F. Schmidt – Santonica، Levant Wormseed
·         Artemisia ciniformis Krasch. & Popov ex Poljakov
·         برنجاسف (???)
·         Artemisia commutata Besser
·         Artemisia compacta Fisch. ex DC.
·         Artemisia cuspidata Krasch.
·         Artemisia czukavinae Filatova
·         Artemisia daghestanica Krasch. & Poretzky
·         Artemisia demissa Krasch.
·         Artemisia depauperata Krasch.
·         Artemisia deserti Krasch.
·         Artemisia desertorum Spreng.
·         Artemisia diffusa Krasch. ex Poljakov
·         Artemisia dimoana Popov
·         Artemisia dolosa Krasch.
·         گیاه رویایی (برنجاسف) Bess. – Douglas' Mugwort، Douglas' Sagewort
·         ترخون
·         Artemisia dubia Wall.
·         Artemisia dubjanskyana Krasch. ex Poljakov
·         Artemisia dumosa Poljakov
·         Artemisia elongata Filatova & Ladygina
·         Artemisia eremophila Krasch. & Butkov ex Poljakov
·         Artemisia eriantha Ten.
·         Artemisia feddei H.Lév. & Vaniot
·         Artemisia fedtschenkoana Krasch.
·         Artemisia ferganensis Krasch. ex Poljakov
·         علف جگن ماسه‌ای Torr. – Sand Sagebrush، Sand Sagebush، Silvery Wormwood
·         Artemisia flava Jurtzev
·         Artemisia franserioides Greene – Ragweed Sagebrush
·         Artemisia freyniana (Pamp.) Krasch.
·         علف جگن دشتی Willd. – Fringed Sagebrush، Fringed Sagewort، Prairie Sagewort
یوشان (Artemisia alba)
برنجاسف جنوبی (برنجاسف کوهی)
·         Artemisia fulvella Filatova & Ladygina
·         Artemisia furcata Bieb. – Forked Wormwood
·         Artemisia galinae Ikonn.
·         Artemisia glabella Kar. & Kir.
·         درمنه ایتالیایی – Glacier Wormwood، Alpine Mugwort
·         Artemisia glanduligera Krasch. ex Poljakov
·         ترخون Pall. ex Willd.
·         Artemisia glaucina Krasch. ex Poljakov
·         Artemisia globosa Krasch.
·         Artemisia globularia Cham. ex Bess. – Purple Wormwood
·         Artemisia glomerata Ledeb. – Cudweed Sagewort، Pacific Alpine Wormwood
·         Artemisia gmelinii Webb ex Stechmann – Gmelin's Wormwood
·         برنجاسف خاکستری Nutt.
·         Artemisia gorjaevii Poljakov
·         Artemisia gracilescens Krasch. & Iljin
·         Artemisia gurganica (Krasch.) Filatova
·         Artemisia gypsacea Krasch.، Popov & Lincz. ex Poljakov
·         Artemisia halodendron Turcz. ex Besser
·         Artemisia halophila Krasch.
·         Artemisia heptapotamica Poljakov
·         Artemisia hippolyti Butkov
·         Artemisia hololeuca M.Bieb. ex Besser
·         Artemisia hulteniana Vorosch.
·         Artemisia incana (L.) Druce
·         Artemisia insulana Krasch.
·         Artemisia insularis Kitam.
·         Artemisia integrifolia L.
·         Artemisia issykkulensis Poljakov
·         Artemisia jacutica Drobow
·         Artemisia japonica Thunb.
·         Artemisia juncea Kar. & Kir.
·         Artemisia karatavica Krasch. & Abolin ex Poljakov
·         Artemisia karavajevii Leonova
·         Artemisia kaschgarica Krasch.
·         Artemisia kauaiensis (Skottsberg) Skottsberg – Kauai Wormwood
·         Artemisia keiskeana Miq.
·         Artemisia kelleri Krasch.
·         Artemisia kemrudica Krasch.
·         Artemisia knorringiana Krasch.
·         Artemisia kochiiformis Krasch. & Lincz. ex Poljakov
·         Artemisia koidzumii Nakai
·         Artemisia kopetdaghensis Krasch. ex Poljakov
·         Artemisia korovinii Poljakov
·         Artemisia korshinskyi Krasch. ex Poljakov
·         Artemisia krushiana Bess. – Krush's Wormwood
·         افسنتین Boiss. & Buhse
·         Artemisia kuschakewiczii C.G.A.Winkl.
·         Artemisia laciniata Willd. – Siberian Wormwood
·         Artemisia laciniatiformis Kom.
·         Artimisia lactiflora
·         Artemisia lagocephala (Besser) DC.
·         Artemisia lagopus Fisch. ex Besser
·         Artemisia latifolia Ledeb.
·         Artemisia ledebouriana Besser
·         Artemisia lehmanniana Bunge
·         Artemisia leontopodioides Fisch. ex Besser
·         Artemisia lessingiana Besser
·         Artemisia leucodes Schrenk
·         Artemisia leucophylla (Turcz. ex Besser) Pamp.
·         Artemisia leucotricha Krasch. ex Ladygina
·         برنجاسف خاکستری Bess. – Columbia River Wormwood
·         Artemisia lipskyi Poljakov
·         Artemisia littoricola Kitam.
·         Artemisia longifolia Nutt. – Longleaf Sagebrush، Longleaf Wormwood
·         برنجاسف خاکستری Nutt. – Gray Sagewort، Prairie Sage، White Sagebrush
·         Artemisia macilenta (Maxim.) Krasch.
·         Artemisia macrantha Ledeb.
·         Artemisia macrobotrys Ledeb. – Yukon Wormwood
·         Artemisia macrocephala Jacq. ex Besser
·         Artemisia macrorhiza Turcz.
·         Artemisia maracandica Bunge
·         برنجاسف پیرزن L. – برنجاسف کوهی
·         علف جگن ساحلی Spreng.
·         Artemisia martjanovii Krasch. ex Poljakov
·         Artemisia mauiensis (Gray) Skottsberg – Maui Wormwood
·         Artemisia maximovicziana Krasch. ex Poljakov
·         Artemisia medioxima Krasch. ex Poljakov
·         Artemisia messerschmidtiana Besser
·         برنجاسف لیمویی Bess. – برنجاسف میشو، خاراگوش میشو
·         Artemisia mogoltavica Poljakov
·         Artemisia mongolica (Besser) Fisch. ex Nakai
·         Artemisia mongolorum Krasch.
·         Artemisia montana (Nakai) Pamp.
·         Artemisia mucronulata Poljakov
·         Artemisia multisecta Leonova
·         Artemisia namanganica Poljakov
·         Artemisia nesiotica Raven – Island Sagebrush
·         Artemisia nigricans Filatova & Ladygina
·         Artemisia norvegica Fries – Norwegian Mugwort
·         Artemisia nova A. Nels. – Black Sagebrush
·         Artemisia obscura Pamp.
·         Artemisia obtusiloba Ledeb.
·         Artemisia oelandica (Besser) Krasch.
·         Artemisia olchonensis Leonova
·         Artemisia oliveriana J.Gay ex Besser
·         برنجاسف Pamp.
·         Artemisia packardiae J. Grimes & Ertter – Packard's Wormwood، Succor Creek Sagebrush
·         Artemisia pallasiana Fisch. ex Besser
·         Artemisia palmeri Gray – San Diego Sagewort
·         Artemisia palustris L.
·         Artemisia pannosa Krasch.
·         Artemisia papposa Blake & Cronq. – Owyhee Sage، Owyhee Sagebrush
·         Artemisia parryi Gray – خاراگوش پَری
·         Artemisia pattersonii Gray – خاراگوش پَترسون
·         Artemisia pectinata Pall.
·         Artemisia pedatifida Nutt. – برنجاسف پای پرنده
·         Artemisia pedemontana Balb.
·         درمنه ایرانی Boiss.
·         Artemisia pewzowii C.G.A.Winkl.
·         Artemisia phaeolepis Krasch.
·         Artemisia polysticha Poljakov
·         Artemisia pontica L. – خاراگوش رومی
·         Artemisia porrecta Krasch. ex Poljakov
·         Artemisia porteri Cronq. – خاراگوش پاتر
·         Artemisia prasina Krasch. ex Poljak.
·         برنجاسف جنوبی Krasch.
·         Artemisia prolixa Krasch. ex Poljak.
·         Artemisia punctigera Krasch. ex Poljakov
·         برنجاسف خاکستری Besser
·         Artemisia pycnocephala (Less.) DC. – خاراگوش کرانه
·         Artemisia pycnorhiza Ledeb.
·         Artemisia pygmaea Gray – برنجاسف کوتوله
·         Artemisia quinqueloba Trautv.
·         Artemisia remotiloba Krasch. ex Poljakov
·         Artemisia rhodantha Rupr.
·         Artemisia rigida (Nutt.) Gray – برنجاسف گَرها
·         Artemisia rothrockii Gray – برنجاسف تیمبرلین
·         Artemisia rubripes Nakai
·         علف جگن ساحلی L. – خاراگوش صخره، بومادران کوهی
·         Artemisia rutifolia Stephan ex Spreng.
·         Artemisia saissanica (Krasch.) Filatova
·         Artemisia saitoana Kitam.
·         Artemisia salsoloides Willd.
·         Artemisia samoiedorum Pamp.
·         Artemisia santolina Schrenk
·         Artemisia santolinifolia Turcz. ex Besser
·         Artemisia santonica L.
·         Artemisia saposhnikovii Krasch. ex Poljak.
·         Artemisia schischkinii Krasch.
·         Artemisia schmidtiana – Satiny Wormwood
·         Artemisia schrenkiana Ledeb.
·         Artemisia scoparia Waldst. & Kit. – خاراگوش سرخ‌ساقه
·         Artemisia scopiformis Ledeb.
·         Artemisia scopulorum Gray – Alpine Sagebrush، Dwarf Sagebrush
·         Artemisia scotina Nevski
·         Artemisia senjavinensis Bess. – خاراگوش قطبی
·         برنجاسف Turcz. ex Besser
·         Artemisia semiarida (Krasch. & Lavrenko) Filatova
·         Artemisia senjavinensis Besser
·         Artemisia sericea Weber ex Stechm.
·         Artemisia serotina Bunge
·         Artemisia serrata Nutt. – خاراگوش اره‌ای
·         Artemisia spinescens (synPicrothamnus desertorum) – Bud Brush، Bud Sage
·         Artemisia sieversiana Willd.
·         Artemisia skorniakowii C.G.A.Winkl.
·         Artemisia sogdiana Bunge
·         Artemisia songarica Schrenk
·         Artemisia spicigera K.Koch
·         Artemisia splendens Willd.
·         Artemisia stelleriana Bess. – Hoary Mugwort
·         Artemisia stenocephala Krasch. ex Poljak.
·         Artemisia stenophylla Kitam.
·         Artemisia stolonifera (Maxim.) Kom.
·         Artemisia subarctica Krasch.
·         Artemisia subchrysolepis Filatova
·         Artemisia sublessingiana Krasch. ex Poljakov
·         Artemisia subsalsa Filatova
·         Artemisia subviscosa Turcz. ex Besser
·         Artemisia succulenta Ledeb.
·         Artemisia suksdorfii خاراگوش ساحلی
·         Artemisia sylvatica Maxim.
·         Artemisia szowitziana (Besser) Grossh.
·         Artemisia tanacetifolia L.
·         Artemisia taurica Willd.
·         Artemisia tenuisecta Nevski
·         Artemisia terrae-albae Krasch.
·         Artemisia tianschanica Krasch. ex Poljak.
·         Artemisia tilesii Ledeb. – Tilesius' Wormwood
·         Artemisia tomentella Trautv.
·         Artemisia tournefortiana Rchb.
·         Artemisia transbaicalensis Leonova
·         Artemisia transiliensis Poljakov
·         Artemisia trautvetteriana Besser
·         Artemisia tridentata Nutt. – Big Sagebrush، Blue Sage، Black Sage، Basin Sagebrush
·         Artemisia triniana Besser
·         Artemisia tripartita Rydb. – Threetip Sagebrush
·         Artemisia turanica Krasch.
·         Artemisia turcomanica Gand.
·         Artemisia umbelliformis Lam. – Alps Wormwood
·         Artemisia unalaskensis Rydb.
·         Artemisia vachanica Krasch. ex Poljak.
·         Artemisia valida Krasch. ex Poljak.
·         Artemisia verlotiorum Lamotte – افسنطین چینی
·         اکلیپتا پرستراتا Willd.
·         برنجاسف L. – برنجاسف
مشخصات درخت درمنه[ویرایش]
درمنه، گیاهى است بوته‌اى و خودرو از خانواده ی کاسنی ها که داراى برگ و گلى معطر و خاصیت دارویى است . [۱]
منابع[ویرایش]
·         گونیلی، ابوالحسن: فرهنگ اصطلاحات کشاورزی، انتشارات پیام، تهران ۱۳۵۲ خورشیدی، ص۷۸.
·         ویکی‌پدیای انگلیسی، نسخه ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۶.
/////////////////////

این یک مقالهٔ خرد مرتبط با گیاه‌شناسی است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
·         درمنه
·         درمنه‌ها
·         گیاهان دارویی
//////////////
الشيح (الاسم العلميArtemisiaجنس نباتات عُشبيَّة برّيَّة مُعَمَّر، مُخشَوْشِبَة، من الفصيلة النجمية (المركّبات الأنبوبيَّة الزّهر). أنواعُه عديدة منتشرة في مُعظم أصقاع العالم، منها البريَّة، والطبيَّة، والصِّناعيَّة، والتّزينيَّةفُروعُها نحيلة مُخشَوشبةأوراقها مُتعاقبة، زَبّاءُ النَّصل، أزهارُها دقيقة، رُويسيَّة يغلبُ عليها اللَّونُ الأخضر المُوشّى بالأصفَر، أشهر أنواعه الأفسنتين، والقيصوم، والشُّوَيْلاء، والعَبَيْثَران، جميعها من النّباتات الطبيَّة الّتي تقطع البلغم، وتُخرج الدّيدان، وتُذهب الفُواق والمغص.
نبات الشيح
محتويات
  [أظهر
·         الشيح الأردني (باللاتينية: Artemisia jordanica)
·         الشيح الحولي (باللاتينية: Artemisia annua)
·         البعيثران أو الشيح الخليلي (باللاتينية: Artemisia judaica)
·         شيح سيبر (باللاتينية: Artemisia sieberi)
·         الشيح الشجيري (باللاتينية: Artemisia arborescens)
·         شيح فرلوه (باللاتينية: Artemisia verlotiorum)
·         الشيح المكنسي (باللاتينية: Artemisia scoparia)
·         الشيح وحيد البذرة (باللاتينية: Artemisia monosperma)
1.       الشيح البلدي: ينتشر في شمال إفريقية وسورية وإيران وتركيا ويحتوي على 3% زيت طيار. وينتشر أيضاً في المناطق الوسطى والشمالية والشرقية من المملكة العربية السعودية، وهو يستعمل طبياً لاحتوائه على مادة «السانتونين» الطاردة للديدان المعوية. ويستخدم في الطب الشعبي علي الشيح «المصري»: هيئة منقوع يشرب لمدة ثلاثة أيام متتالية قبل النوم لطرد الديدان.
1.       ينتشر في شبه جزيرة سيناء ويحتوي على 6ر1% زيت طيار، وهو أقل فعالية من الشيح البلدي.
شيح المناطق البحرية: ينتشر في غرب أوروبا وأواسط آسيا. ويستخلص منه مادة «السانتونين» الفعالة بالإضافة إلى احتوائه على مادة « آرتميزين» والتي ليس لها مفعول طبي.
1.       الشيبة (شجرة مريم): يسمى أيضا «دقن الشيح» وهو من الأنواع الطبية التي تحتوى على مادة «السانتونين». وينمو برياً ولا يزرع.
2.       الترجون: ويسمي أيضا الطرَّاقون وينتشر في أوروبا الآسيوية. ويزرع في فرنسا لزيته. ولا يحتوى على مادة «السانتونين» ويعتبر من مجموعة نباتات التوابل حيث تستخدم أوراقه المسحوقة لتحسين نكهة الطعام، خاصة الأسماك المطبوخة.
3.       العناب عويذران، عاذر: وينتشر في المنطقتين الوسطى والشرقية من المملكة. حيث يستخدم عصيره الطازج لتسكين آلام الأذن كما يستخدم منقوع النبات كمسهل قوي.
1.       بعيثران، شيح، شيح بلدى، شيحان: وينتشر هذا النوع أيضا في شمال الحجاز وجنوبه والمنطقتين الوسطى والشرقية، وكذلك في شبه جزيرة سيناء، وجبل علبة في جمهورية مصر العربية. ويستعمل منقوع أوراقه وقممه الزهرية لطرد الغازات وإدرار الطمث.
1.       عاذر، غبيرة، عادر: ينتشر في المنطقة الوسطى الشرقية من صحراء النفود في المملكة. ويستخدم مسحوق النبات الجاف معلقا في الماء الدافئ مع ملعقة عسل عند النوم ضد الإمساك. كما يستعمل نفس الخليط مرتين في اليوم قبل الوجبات ضد الروماتيزم. كما يستعمل مغلي النبات لعلاج البرد.
استعمالات الشيح[عدل]
لأوراقه رائحة عطرية قوية وطيبة، يستعمل في الطب، ترعاه الماشية، ويصنف كحار يابس. يستعمل النبات كاملاً عدا جذوره والمواد الفعالة في الشيح زيته ومادة السانتونين المتوفرة فيه والفعالة في طرد الديدان من المعدة، كما أنه يقطع البلغم ويُذهب الفُواق، والمغص ويستعمل مغليه لعلاج الحميات ومنقوعه في تخفيف البول السكري. يُخلَط رمادُها مع أي دهن فيُزيل داء الثّعلب، والحزاز، وتُستخدم أوراق الشيح كبخور حيث يحرق في المنازل لتطهيرها من الروائح الكريهة ولطرد الهوام، والثّعابين، والحشرات.
يجب مراعاة عدم المبالغة في استخدامه بسبب مادة السانتونين ذات الآثار السمية إذا استخدمت بكثرة، أو بصورة مستمرة.
علاج مرض السرطان[عدل]
اكتشف علماء من جامعة كاليفورنيا في الولايات المتحدة الأمريكيةان نبات الشيح قادر على تدمير اغلب الخلايا السرطانية في الجسم خلال 16 ساعة فقط[2].[3] وحسب رأي العلماء، عند إضافة الحديد الى هذا المستحضر سوف يدمر 100 بالمائة الخلايا السرطانية في الجسم ويمنع ظهور خلايا سرطانية جديدة [4] [5] [6]
انظر أيضاً[عدل]
·         الدغل العشبي.
مراجع[عدل]
1.       ^ "معرف Artemisia في موسوعة الحياة"eol.org. اطلع عليه بتاريخ 25 أبريل 2016.
//////////////////
به پشتو ترخه:
ترخه (علمي نوم: Artemisia)
//////////
به عبری:
לַעֲנָה (שם מדעיArtemisia), סוג של צמחים שבו בסביבות 180 מינים. הלענה נפוצה בקרב המטבח המרוקאי וידועה בטעם העלים המריר שלה. בין השאר היא משמשת להכנת אבסינתאוזו ויין ורמוט. הלענה ידועה באבקניה האלרגנים אשר פורחים בסתיו וגורמים לאלרגיות רבות בקרב הרגישים אליה.
בישראל נפוצים 5 מינים:
·         לענת המדבר (Artemisia herba-alba, נקראת גם Artemisia sieberi)
·         לענה חד זרעית (Artemisia monosperma) - הנפוץ ביותר, שיח ירוק בעל עלים בשרניים. בחורף הענפים רכים והעלים גדולים ואילו בקיץ הענפים מתקשים והעלים קטנים.
·         לענת יהודה (Artemisia judaica) - צומחת בדרום הנגב, בדרום ירדן ובסיני.
·         לענה שיחנית (Artemisia arborescens) - מוכרת בשמה העממי כשִיבּה או שִיבּא.
עלי הלענה השיחנית מכילים שמן סנטונין (Santonin) שיש המאמינים שהוא בעל סגולות מרפא.
עלי הצמח מרים מאוד לכן לא חולטים אותם כפי שהם, אלא מוסיפים אותם לתה רגיל.
·         לענת המכבד (Artemisia scoparia)
מינים בולטים נוספים:
·         לענה דרקונית (Artemisia dracunculus) - עשב תיבול נפוץ, מוכר גם בשם טרגון.
·         לענה מצויה (Artemisia vulgaris) - בשימוש נרחב ברפואה הסינית העממית.
·         לענה חד-שנתית (Artemisia annua) - ממנה מפיקים ארטמיסינין (artemisinin) לטיפול טבעי במלריה.
·         לענת האבסינת (Artemisia absinthium) - ממנה מכינים את משקה האבסינת.
///////////////
به آذری یُوسان:
Yovşan (lat. Artemisia)[1] - çobanyastığıkımılər fəsiləsinə aid bitki cinsi.[2]
Azərbaycan Respublikasında 16 (bəzi məlumatlara görə 42) növü yayılmış, Tərxun adlanan bir növü isə becərilir. Bəzi növlərində efir yağları, turşular və s. maddələr var. Acı Yovşan (lat. Artemisia absinthium), adi yovşan (lat. Artemisia vulgaris) və başqa növləri dərman bitkisidir. Yarpaqlarından və gövdəsinin çiçəklənmiş uc hissəsindən hazırlanan dəmləmə, tinktura və ekstraktı iştahartıran vasitə kimi işlədilir.
////////////////
به ترکی یاوسان:
Yavşan ya da Pelin (Artemisia), papatyagiller (Asteraceae) familyasından 200-400 arasında türü bulunan, genellikle Kuzey ve Güney her iki yarımkürede kuru ya da yarı kurak habitatlarda yetişen, sert otsu ya da çalımsı bir bitki cinsiYavşan otu olarak da bilinir ve bu adla anılan Veronica ile karıştırmamak gerekir. Pelin otu (A. absinthium) türü vermut şarabı yapımında kullanılırken tarhun (A. dracunculus) türü mutfakta kullanılan baharattır.
Çoğunun yaprağı beya tüylerle kaplıdır. Türlerinin çoğundan elde edilen uçucu yağlarda güçlü aromalar ileterpenoid ve seskiterpen lakton bileşiklerinden kaynaklanan acı tatları vardır. Memelilerce yenmez, ancak bazıLepidoptera tırtıllarının besin bitkisidir. Çiçekleri ufaktır ve rüzgârla tozlaşır[1].
Bazı botanikçiler Artemisia cinsini birtakım cinslere ayırma eğilimindedirler; fakat, DNA analizleri[2]Crossostephium, Filifolium, Neopallasia, Seriphidium, Sphaeromeria cinslerinin ayrımını desteklemezken,Stilnolepis, Elachanthemum, Kaschgaria cinslerinin ayrımını destekler.
/////////////
افسنتین یا افسنتین[۱] (Artemisia absinthium L, wormwood) گیاهی است علفی، پایا، به ارتفاع ۸۰–۱۲۰ سانتیمتر. گیاهی است دارویی و در طب سنتی برای دفع کرم روده استفاده می‌شده است. هم‌چنین یکی از مواد تشکیل‌دهنده در شراب ورموتاست. این گیاه به علت دارا بودن توژون خاصیت روانگردان دارد.
نامهای دیگر[ویرایش]
افسنتین کبیر، مروه، کشوثای رومی، خترق، خاراگوش، قورت اودی، سینسوس، مجری، ربل، دسیسه، شیح رومی، افسنتین رومی، اسبسنت، سلیسینوس، افنیثون، کمثوثا، گول‌هه‌نگ، واش، افسنتین بحری، شیح، افسنتین صغیر، ابسنتین، گندواش و کشوثا
استفاده[ویرایش]
افسنتین یکی از مواد اصلی نوشیدنی ابسنث است و هم‌چنین برای معطر کردن در نوشیدنی‌هایی مثل ورموت، شراب و پلینکوواک به کار می‌رود. در قدیم به عنوان چاشنی در می‌انگبین استفاده می‌شده و در مراکش به همراه چای مصرف می‌کردند.
منابع[ویرایش]
1.       پرش به بالا علی‌اکبر دهخدا و دیگران، سرواژهٔ «افسنتین»، لغت‌نامهٔ دهخدا (بازیابی در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۶).
·         مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «Artemisia absinthium»، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۶).
در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔافسنتین موجود است.

·         ن

·         ب

·         و
///////////////

شيح ابن سينا (الاسم العلمي:Artemisia absinthium) هي نوع نباتي يتبع جنس الشيح من الفصيلة النجمية.[2][3] [4].
محتويات
  [أظهر
أسماء[عدل]
الأفْسَنْتين، أو الأَبْسَنْت، أو الدَّمْسيسَة، أو الشّيح الرُّومي، أو الخُتْرُق، أو شيح ابن سينا أو الشيبة أو شجرة مريم، أو شيبة العجوز، أو الشُّوَيلاء.
موئله[عدل]
الموطن الأصلي لنبات الدمسيسة أوروبا واليوم ينمو في آسيا الوسطى وشرقي الولايات المتحدة الأمريكية ويزرع في الأقاليم المعتدلة في جميع أنحاء العالم ويتكاثر عن طريق البذور في الربيع أو بتقسيم الجذور في فصل الخريف وتجنى الأوراق والازهار في نهاية الصيف. ينمو على جوانب الطرقات وفي البراري.
الوصف النباتي[عدل]
نبات معمر يصل ارتفاعه إلى حوالي متر ساقه خضراء إلى رمادية وأوراقه مركبة ريشية مغطاة بشعيرات كثيفة دقيقة بيضاء اللون ولها رائحة مميزة.الأزهار مركبة ذات لون مصفر والنبات له رائحة عطرية. يعرف بالافسنتين والشيبة وبالفرعونية شنايت.
المحتويات الكيميائية للدمسيسة[عدل]
تحتوي الدمسيسة على زيت طيار يصل نسبته إلى حوالي، 03 وزيت ثابت أهم مكوناته مادة السوجون التي لها تأثير قوي في علاج حالات المغص الكلوي وتسهيل خروج الحصوات وإدرار البول. كما يحتوي الزيت الطيار على ابروتامين وبيتابوربونين وسيسكوتربين لاكتون والمعروف بالارتيميزينين وكذلك فيتامين أ. كما يحتوي على جلوكوزيد الأفسنتين.
استعماله في الطب القديم[عدل]
تعد الدمسيسة من الأعشاب المصرية القديمة التي كانت وما زالت لها شهرة كبيرة في الوصفات الشعبية العلاجية. وقد استخدمت قديما في تفتيت الحصوات والتخلص من أورام الرحم على شكل لبوس موضعي. وكان هذا النبات في الماضي من المنكهات الرئيسية لشراب الفرموت الذي اشتق منه اسم الافستين الألماني، وكان يستخدم لتنقية كثير من المشروبات. ويعد هذا النبات أحد النباتات المرة بحق وله تأثير مقو على الجهاز الهضمي وبالأخص على المعدة والمرارة. يقول ابن البيطار أن عشب الافسنتين يستعمل في الهضم والإدرار وطرد الدود. ويصنع منه شراب كحولي باسمه.
الدمسيسة تكافح البلهارسيا[عدل]
بعض البحوث العلمية ترى ان انعدام البلهارسيا شمال الخرطوم وحتى الشمالية يعود لنمو نبات (الدمسيسة) بكثرة في المنطقة الممتدة من الخرطوم وحتى الحدود المصرية شمالاً، وفي نفس الوقت يرجعون انتشار مرض البلهارسيا في الجزيرة إلى عدم وجود هذه الشجيرات هناك.. فقد ثبت ان مجرد وجود شجيرات الدمسيسة على حواف الترع ومجاري المياه يقتل القواقع التي تعيش داخلها ديدان البلهارسيا، وهذا يفسر عدم وجود هذا المرض شمال الخرطوم.. وقد جرت محاولات لزراعة شجيرات الدمسيسة بالجزيرة لمكافحة البلهارسيا بواسطتها، الا انها باءت بالفشل ولم تنمو!! ومعروف ان هذا النبات ينمو بكثرة على شاطيء النيل، خاصة الجزء الشمالي من الخرطوم وحتى مصر، واثبت فعالية في علاج بعض الأمراض مثل: آلام المعدة، خاصة قرحة المعدة، والإسهال المصحوب بالمغص، ويعمل كمسكن لآلام المرارة، واضطرا بات الكبد، والإمساك العصبي، خاصة عند النساء، والرمد خاصة عند الشيوخ.. وامراض القوباء في الرأس، وطارد للديدان، وينقي الجسم من السموم خاصة (السموم الرصاصية) الموجودة بمصانع البطاريات والمطابع، ويقوي الجهاز الهضمي ويقوي الذاكرة، ويقلل النسيان والشعور بالخجل، ويرفع الروح المعنوية.. كما ان منقوعه يساعد في تنظيف الرحم من بقايا المشيمة بعد الولادة، ويسهل الولادة أيضا، ويقوي الطلق، ويساعد على خروج الجنين الميت من الرحم!!.. ومن غرائب نبات الدمسيسة ان الإكثار من شرب منقوعه يؤدي إلى الجنون!!.. ومعروف أن الدمسيسة تحتوى على نسبة كبيرة من السميات، واستخدامها في العلاج لا يتم إلا بعد عزل المادة السامة منها!!.[5]
انظر أيضاً[عدل]
·         شيح
مراجع[عدل]
1.       ^  "معرف Artemisia absinthium في موسوعة الحياة"eol.org. اطلع عليه بتاريخ 25 أبريل 2016.
2.       ^ موقع لائحة النباتات شيح ابن سينا تاريخ الولوج 12 ابريل 2012
3.       ^ موقع لائحة النباتات أنواع الشيح تاريخ الولوج 12 ابريل 2012
4.       ^ موقع zipcodezoo.com شيح ابن سينا تاريخ الولوج 25 مايو 2012
5.       ^ دنيا الأعشاب [1]. تاريخ الولوج 3 شباط 2010.
////////////////
به پشتو مستیاره:
مستياره (علمي نومArtemísia absínthium) څو کلن درملي بوټی دی چې په اروپا او اسيا کې راشنه کېږي. نوموړی بوټی له درملنې پرته په خوړو او څښاک کې د خوند ښه والي لپاره کارول کېږي.
////////////
به آذری:
Acı yovşan (lat. Artemisia absinthium)[1] - yovşan cinsinə aid bitki növü.[2]
////////
به ترکی پلین اُتو:
Pelin otu (Artemisia absinthium), papatyagiller (Asteraceae) familyasından Anadolu'da doğal olarak bulunan bir yavşan türü. 120 cm'ye kadar uzayabilen bu bitki grimsi ya da beyazımsı yeşil renkli, parçalı yapraklıdır. Itırlı bir bitkidir. Hekimlikle kullanılır. Genellikle Akdeniz bölgesinde yetişir, kırmızı çiçekleri vardır.
Antik çağda ilaç olarak kullanılmış olan pelin otu, absinth, absinthe, absenta olarak da bilinen absent adlı alkollü içkinin ana maddesi olarak kullanılmaktadır. Bu içki rakı ya da brendi yapımına hazır mayşenin ya da daha önce damıtılmış tarımsal kökenli ispirtonun pelin otu ve başta anason olmak üzere başka baharatlarla beraber damıtılması sonucu elde edilir. Pelin otunun alkolle beraber damıtılmasından dolayı thujone ve anasondan dolayı da anethol içerir. Thujone uyuşturu etkisi olan bir madde olduğu için absinthlerin içeriğindeki thujone miktarı kontrol edilir ve üzerlerinde alkol miktarının yazdığı yere not edilir. Bu içki askeri hekimlerce uzun yıllarca askerlerin savaş motivasyonunu yüksek tutmak amacıyla kullanılmıştır.
Pelin otu ayrıca beyaz şarabın brendi ile çeşnilendirilmesi sonucu yapılan vermut içkisinde de kullanılır.
Dağlarda yetişen tadı acı olan bir çiçektir ve ilaç-içki yapımında kullanılır. Oldukça acı bir ottur.
Mide ve bağırsak ülseri ile böbrek yetmezliği olanlar kullanmamalıdır [1]
////////////////
Artemisia absinthium
From Wikipedia, the free encyclopedia
Artemisia absinthium
Artemisia absinthium growing wild in theCaucasus
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Species:
A. absinthium
Artemisia absinthium
L.[1]
·         Absinthium bipedale Gilib., not validly published
·         Absinthium majus Geoffr.[2]
·         Absinthium majus Garsault, not validly published
·         Absinthium officinale Lam.[2]
·         Absinthium officinale Brot.
·         Absinthium vulgare (L.) Lam.
·         Artemisia absinthia St.-Lag.
·         Artemisia arborescens var.cupaniana Chiov.
·         Artemisia arborescens f. rehan(Chiov.) Chiov.
·         Artemisia baldaccii Degen
·         Artemisia doonense Royle
·         Artemisia inodora Mill.
·         Artemisia kulbadica Boiss. & Buhse
·         Artemisia pendula Salisb.
·         Artemisia rehan Chiov.
·         Artemisia rhaetica Brügger
Artemisia absinthium (absinthiumabsinthe wormwoodwormwoodcommon wormwoodgreen ginger orgrand wormwood) is a species of Artemisianative to temperate regions of Eurasia[4] and Northern Africa and widely naturalized in Canada and the northern United States.[5] It is grown as an ornamental plant and is used as an ingredient in the spirit absinthe as well as some other alcoholic drinks.
Contents
  [show
Description[edit]
Artemisia absinthium is a herbaceousperennial plant with fibrous roots. The stems are straight, growing to 0.8–1.2 metres (2 ft 7 in–3 ft 11 in) (rarely 1.5 m, but, sometimes even larger) tall, grooved, branched, and silvery-green. Theleaves are spirally arranged, greenish-grey above and white below, covered with silky silvery-white trichomes, and bearing minute oil-producing glands; the basal leaves are up to 25 cm long, bipinnate to tripinnate with long petioles, with the cauline leaves (those on the stem) smaller, 5–10 cm long, less divided, and with short petioles; the uppermost leaves can be both simple and sessile (without a petiole). Its flowers are pale yellow, tubular, and clustered in spherical bent-down heads (capitula), which are in turn clustered in leafy and branched panicles. Flowering is from early summer to early autumn; pollination is anemophilous. The fruit is a small achene; seeddispersal is by gravity.[5]
It grows naturally on uncultivated, arid ground, on rocky slopes, and at the edge of footpaths and fields.
Toxicity[edit]
Artemisia absinthium contains thujone, a GABAA receptor antagonist that can cause epileptic-like convulsions andkidney failure when ingested in large amounts.[6]
Cultivation[edit]
Artemisia absinthium. Inflorescences
The plant can easily be cultivated in dry soil. It should be planted under bright exposure in fertile, mid-weight soil. It prefers soil rich in nitrogen. It can be propagated by ripened cuttings taken in Spring or Autumn in temperate climates, or by seeds in nursery beds. Artemisia absinthium also self-seeds generously. It is naturalised in some areas away from its native range, including much of North America and Kashmir Valley of India.[7]
This plant,[8] and its cultivars 'Lambrook Mist'[8] and 'Lambrook Silver'[9] have gained the Royal Horticultural Society'sAward of Garden Merit.
Uses[edit]
It is an ingredient in the spirit absinthe, and is used for flavouring in some other spirits and wines, including bitters,vermouth and pelinkovac. In the Middle Ages, it was used to spice mead, and in Morocco it is used as tea.[10] In 18th century England, wormwood was sometimes used instead of hops in beer.[11]
Etymology[edit]
Artemisia comes from Ancient Greek ἀρτεμισία, from Ἄρτεμις (Artemis).[12] In Hellenistic culture, Artemis was a goddess of the hunt, and protector of the forest and children. absinthum comes from the Ancient Greek ἀψίνθιον.
The word "wormwood" comes from Middle English wormwode or wermode. The form "wormwood" is attributable to its traditional use as a vermifuge.[13] Webster's Third New International Dictionary attributes the etymology to Old English wermōd (compare with German Wermut and the derived drink vermouth), which the OED (s.v.) marks as "of obscure origin".
Cultural history[edit]
Nicholas Culpeper insisted that wormwood was the key to understanding his 1651 book The English Physitian.Richard Mabey describes Culpeper's entry on this bitter-tasting plant as "stream-of-consciousness" and "unlike anything else in the herbal", and states that it reads "like the ramblings of a drunk". Culpeper biographer Benjamin Woolley suggests the piece may be an allegory about bitterness, as Culpeper had spent his life fighting the Establishment, and had been imprisoned and seriously wounded in battle as a result.[14]
William Shakespeare referred to Wormwood in his famous play Romeo and Juliet: Act 1, Scene 3. Juliet's childhood nurse said, "For I had then laid wormwood to my dug" meaning that the nurse had weaned Juliet, then aged three, by using the bitter taste of Wormwood on her nipple.
John Locke, in his 1689 book titled An Essay Concerning Human Understanding, used wormwood as an example of bitterness, writing that "For a child knows as certainly before it can speak the difference between the ideas of sweet and bitter (i.e. that sweet is not bitter), as it knows afterwards (when it comes to speak) that wormwood and sugarplums are not the same thing."[15]
Artemisia absinthium is traditionally used medicinally in Europe, and is believed to stimulate the appetite and relieve indigestion.[16]
References[edit]
2.     Jump up to:a b c Christian Rätsch (25 April 2005). The Encyclopedia of Psychoactive Plants: Ethnopharmacology and Its Applications. Inner Traditions/Bear. p. 69. ISBN 978-0-89281-978-2. Retrieved 27 April 2013.
6.     Jump up^ Olsen RW (April 2000). "Absinthe and gamma-aminobutyric acid receptors" . Proc. Natl. Acad. Sci. U.S.A. 97 (9): 4417–8. doi:10.1073/pnas.97.9.4417 . PMC 34311 .PMID 10781032
7.     Jump up^ Shafi et al., 2012
8.     Jump up to:a b "Artemisia absinthium 'Lambrook Mist' AGM". APPS.RHS.org.uk. Retrieved 31 August 2012.
9.     Jump up^ "Artemisia absinthium 'Lambrook Silver' AGM". APPS.RHS.org.uk. Retrieved 31 August 2012.
10.  Jump up^ Grieves, M. (1931). "Wormwood, Common". Botanical.com. Archived from the original on 28 May 2010. Retrieved 2010-07-12.
11.  Jump up^ Hartley, Dorothy (1985) [1954]. Food in England. Futura Publications. p. 456. ISBN 0-7088-2696-2.
12.  Jump up^ "absinthium"WiktionaryWikimedia Foundation. 2010. Retrieved 2010-07-12.
13.  Jump up^ "Wormwood". NYU Langone Medical Center. EBSCO Publishing. July 2012. Retrieved 31 May 2013.
14.  Jump up^ Richard Mabey (2010). Weeds. The Story of Outlaw Plants. Profile Books Ltd. pp. 102–103. ISBN 978 1 84668 081 6.
16.  Jump up^ Committee on Herbal Medicinal Products (2009). "Community Herbal Monograph on Artemisia absinthium L., Herba" (PDF). European Medicines Agency. Retrieved2 June 2013.
External links[edit]
Wikimedia Commons has media related to Artemisia absinthium.
·         Biodiversity Heritage Library bibliography for Artemisia absinthium
·         Erowid Wormwood Vault- information on the use and preparation of wormwood, along with user experiences.
·         Shafi G, Hasan TN, Syed NA, Al-Hazzani AA, Alshatwi AA, Jyothi A, Munshi A (2012). "Artemisia absinthium (AA): a novel potential complementary and alternative medicine for breast cancer". Molecular Biology Reports 39 (7): 7373–7379. doi:10.1007/s11033-012-1569-0PMID 22311047.
[show]
·         v
·         t
·         e
Plants in the Artemisia genus

[show]
·         v
·         t
·         e

·         GND4189692-0
·         Artemisia (genus)
·         Absinthe
·         Medicinal plants of Africa
·         Medicinal plants of Asia
·         Medicinal plants of Europe
·         Plants described in 1753