فستق . [
ف ُ ت ُ / ت
َ ] (معرب ، اِ) پسته . (فرهنگ فارسی معین ). و درختی است شبیه حبةالخضرا و معرب
پسته ٔ فارسی است . (از اقرب الموارد).
پسته . [ پ ِ / پ ُ ت َ / ت
ِ ] (اِ) نام میوه ای است که درخت آن در نقاط مختلف ایران ازجمله دامغان و قزوین و
رفسنجان و اردستان غرس شود و در مراوه تپه بحال وحشی است و پوست آن برای رنگ کردن
مصرف میشود. مؤلف قاموس مقدس گوید که آن در اصل از آسیای صغیر بسایر امکنه ٔ مشرق
و اروپای جنوبی انتشار یافت . فِستق . بُطم اخضر
////////////
پسته، Pistacia ، جنسی است از درخت یا درختچههای تیره Anacardiaceae (تیره پسته) شامل شش گونه و بومی ایران و باختر آسیا که به
سرزمینهای مدیترانه ای نیز برده اند. دست کم
سه گونه آن Pistacia Vera(پسته
خودرو /بنه) P. terebinthus
(چاتلانقوش/سقز/بنه) و P. acuminata (خُنجك/بنه) بومی ایراناند كه از دوران باستان جایگاه مهمی در
زندگی ایرانیان داشتهاند. هنوز هم پسته فراوان از افغانستان به هند صادر میشود و
یكی از خوردهای توانگران آن دیاراست. گونههایی كه از بلوچستان و افغانستان خیزد به
هند نمی رود. 1 پسته خودرو (Pistacia vera) بومی سغد و خراسان باستان
است،2 و هنوز در تركستان روسیه اهمیت فراوان دارد. 3
وقتی اسكندر با گذر از كوهها وارد باكتریا
شد، جاده تهی از هر گیاهی بود و جز تك
افتاده درختچههای مصطكی یا بنه (terminthus یا terebinthus)
چیزی به چشم نمیخورد. 4 بر پایه
آنچه دانشمندان همراه اسكندر پیش گذارده اند تئوفراستوس5 گوید این گیاه در
سرزمین مردم باكتریا میروید؛ دانههای آن درشكل و اندازه بادام را ماند، اما در مزه و شیرینی به از آن و از همین رو مردم آن سرزمین
آن را به از بادام شمرند. نیكاندروس اهل كولوفون6 (سده سوم پ م
) كه این میوه را βιστáκloυ یا Φιττáκloυ مینامد،
واژهای كه از یكی از زبانهای ایرانی مشتق شده (نک: صفحات پیش رو )، میگوید در
دره خوآسپس (Xoaspes) در
سوزیانا (Susiana) میروید.
پوزیدونیوس (Posidonius)، دیوسكوریدس (Dioscorides)، پلینی (Pliny) و
جالینوس (Galenus) از
یافت شدنش در سوریه نیز گفته اند. ویتهلیوس
(Vitellius) درخت پسته را به ایتالیا و
همکارش، فلاكوس پومپیوس (Flaccus Pompeius) در همان روزگار آن را به اسپانیا برد. 7
به جوانان پارسی پایمردی در برابر گرما،
سرما و باران را میآموختند؛ اینكه چگونه
از رودخانه بگذرند و زره و لباسشان خشك بماند؛ چگونه گله را به چرا برند،
سراسر شب در هوای آزاد پاسدار گله باشند، و با میوههای خودرو، چون بنه (Pistacia terebinthus)،
بلوط و گلابی خودرو سر كنند. 1
باستانیان ایرانیان را بنهخوار می گفتند و
گویا پیشنامشان شده باشد: وقتی پادشاه مادها،
ایشتو ویگو (آستواگس یونانیان) ، نشسته بر اورنگ، شكست
سپاهیان خود از مردان كورش را می دید چنین گفت: وه كه چه دلیرند این پارسیان بنهخوار!2
به گفته پولیانوس3، روغن بنه از چیزهائی بود كه میبایست همه روزه
سرمیز شاهان پارسی باشد. در بندهشن، پسته همراه دیگر میوههایی آمده كه
مغزشان خوراكی است و نه پوستشان. 4 "میوههای این كشور اینهاست:
خرما، پسته و سیب پردیس، و جز آنها كه در آب و هوای سرد ما یافت نشود. "5
تـوان چـنـشی (Twan Č'en-ši)
در
کتابش ، (Yu yan tsa tsu)،
كه
پیرامون 860 م نوشته و اطلاعات سودمند بسیار درباره گیاهان ایران و فوـلین دارد، این
میوهها را نام می برد:
’’فندق (Corylus
heterophylla)، مردم هو (ایرانیان) كه a-yüe
نامند، در سرزمینهای باختری میروید. 6
بر پایه گفته های بربرها، a-yüe همان فندق مردمان هو است.
این درخت در سال نخست فندق و در سال دوم a-yüe میآورد."7
چن تسانکی
كه
در دوره كاییـیوآن (741-713 م ) گیاهنامه دارویی Pen
ts'ao ši i
را
نوشت، میگوید: ’’میوههای گیاه a-yüe-hun
گرم
و گس است؛ زهری نیست؛ التهاب روده را درمان و رفع سردی را سود کند؛ مردم را نیرومند و درشــت اندام میسازد و در
ســرزمینهای باختر روید و اقوام وحشی میگویند
مانند فنــــــــــدق مردم هو
است. این درخت در سال نخست فندق و در سال دوم a-yüe-hun میآورد."
لی سون (Li Sün)
در كتـــــــــــــــــــــــــاب خود، Hai yao pen ts'ao
(نیمه دوم سده هشتــــــــم) مـــــــــــیگوید:
’’بر پایه Nan
čou ki
نوشته سو پیائو
( (Sü
Piao
1 گیاه بینام (wu min mu
) در درههای كوهستانی لینـنان (Lin-nan) (كوانـتون Kwan-tun) میروید. میوه آن
بظاهر فندق را ماند و میوه بینامش (wu min tse
) گفته اند. پارسیان
آن را میوه a-yüe-hun خوانند." 2 در مورد همین دوره، گواهی سلیمان،
تاجر عرب، را داریم كه در سال 851 م نوشت
پسته در چین میروید. 3
همانطور كه از دو صورت a-yüe در Yu yan tsa tsu و a-yüe-hun در Pen ts'ao ši i و Hai yao pen ts'ao برمی آید، صورت كاملتر
باید نشان دهنده تركیبی از اجزاء a-yüe و hun
باشد. برای درك آوانگاشت a-yüe، در نظر گرفتن دانستههای
زیر بایسته است.
گرچه كهن واژه ایرانی گردو به دست ما نرسیده
است گواهان كافی برای تأیید این نتیجهگیری هست
كه این واژه چیزی مانند آغوزه، *agōza یا آنغوزه، *angōza بوده است. در یک سو، واژه
ارمنی engoiz، آسی
ängozä یا ängūz، و عبری egōz را داریم؛4 و
در دیگر سو، در یدغائی، كه زبانی هندوكشی است، صورت ogūzo را میبینیم كه با kōz و gōz
فارسی نو است مقایسه پذیر است. 5 معنای این واژه "میوه
آجیلی" (nut) به
طور اعم و گردو به طور اخص است. از این گذشته، در سنسكریت واژه ākhöta، aksōta، یا aksōda
هست كه چه بسا در گذشته دور از زبان فارسی
وام گرفته شده باشد، زیرا این صورت آخری
دوبار در نسخه خطی باور (Bower) آمده
است. 6 این واژه در زبان هندوستانی به صورت axrōt یا ākrōt به
زندگی ادامه داده است. اینكه صورت ایرانی
خاوری آن با a- آغازین باستانی براستی وجود داشته، با آوانگاشت چینی a-yüe روشن می شود، زیرا a-yüe
برابر است با (nw'eδ)
*a-nwieδ یا *a-gwieδ، a-gwüδ كهن؛1
و از نگاه من، مراد از آن، واژه ایرانی برای "میوه آجیلی" بوده است، با
a- آغازین كه از این پیش شرح
آن رفت؛ یعنی همان *angwīz، angwōz، agōz.
واژه چینی hun
برابر است با *Γwun یا wun كهن.
شاید اطلاعات زیر در مورد این واژه
ایرانی، سودمند باشد. كمپفر2
از Terebinthus
(بنه) یا Pistacea sylvestris
(پسته خودرو ) در ایران چنین گوید:
"Ea Pistaceae hortensi, quam
Theophrastus Therebinthum Indicam vocat, turn magnitudine, turn totius ac
partium figura persimilis est, nisi quod flosculos ferat fragrantiores, nuces
vero praeparvas, insipidas; unde a descriptione botanica abstinemus. Copiosa crescit in recessibus
montium brumalis genii, petrosis ac desertis, circa Schamachiam Mediae,
Schirasum Persidis, in Luristano et Larensi territoriis. Mihi nullibi conspecta
est copiosior quam in petroso monte circa Majin, pagum celebrem, una diaeta
dissitum Sjirasd: in quo mihi duplicis varietatis indicarunt arborem; unam
vulgariorem, quae generis sui retineat appellationem Diracht [diraxt, l tree ']
Ben seu Wen; alteram rariorem, in specie Kasudaan [kasu-dan], vel, ut rustici
pronunciant, Kasuden dictam, quae a priori fructuum rubedine differat. "
رودیگر و پات3 به این ben یا wen صورت فارسی میانه ven (’’پسته خودرو‘‘) را
افزودهاند. فرهنگ فارسی استینگاس (ص 200) این واژه را بَن (ban) یا وَن (wan) (نیز بَنَك / banak) به معنای "دانه بنه ایرانی" شمرده است. 4
فولرز5 آن را بَن (ban) نگاشته است. شلیمر6 این واژه را به شكل بنه (beneh) آوانگاری كرده است. وی این
درخت را همان Pistacia acuminata (خنجك/بنه) دانسته گوید:
"C'est
1'arbre qui fournit en Perse un produit assez semblable
a la
trmentine, mais plutôt mou que liquide, vu qu'on 1'obtient par des découpures,
dont le produit se rassemble durant les grandes chaleurs dans un creux fait en
terre glaise au pied de 1'arbre, de façon a ce que la matière secrétée perd une
grande partie de son huile essentielle avant d'être enlevée. Le rne'me produit,
obtenu a Kerman dans un outre, fixe a l'arbre et enlève aussit6t plein, e*tait
a peu près aussi liquide que la térébenthine de Venise. . . . La Pistacia
acuminata est sauvage auKordesthan persan et, d'âpres Buhse, aussi a
Reshm,Damghan et Dereghum (province de Yezd) ; Haussknecht la vit aussi a Kuh
Kiluye et dans le Luristan. "
همین واژه را در دار بن dariben، dar-i-ben (’’درخت بن‘‘) كردی و به احتمال فراوان در τερέβlυθos یونانی و صورتهای کهن تر τέρμlNθos و τρέμlθos میبینیم. 7 سرانجام وات8 واژه بلوچی ban، wan، wana، gwa، gwan، gwana را
برای Pistacia mutica (یا P. terebinthus، گونه mutica) می آورد ؛ این صورت بیش
از همه به آوانگاشت چینی نزدیک است.
هرچند تا آنجا كه می دانم، نشانه ای از واژه
مركب *agoz-van (vun) یعنی
’’دانه پسته‘‘یکراست در زبان فارسی یافت نشده است، وجود آن را میتوان بر
پایه نگارش چینی این واژه برداشت
كرد. همسان این واژه مركب را در واژههای كردی kizvan، kezvān، kazu-van، kasu-van (’’پسته‘‘ یا ’’درخت بنه‘‘) میتوان یافت. 1
در Honzō kōmoku
keimō (Ch. 25, fol. 24)،
نوشـــــــــــته اونــــــــو رانزان (Ono Ranzan)
، كه نخستین بار در سال 1804، منتشر شد و
ایگوچی بوشی (Iguči Bōši)
،
نوه او، در سال 1847 با بازنگری آن را چاپ كرد، همین گیاه
شمرده و
گفته شده كه در ژاپنی agetsu-konši خوانده میشود. در كانا (Kana) نیز نامهای fusudasiu یا fusudasu آمده
است. 2 او میگوید: " چیزی از خودروئی این گیاه در ژاپن نمی
دانیم. در گذشته آن را از كشورهای بیگانه می آوردند، نه امروز. نامش در كتابی Zōkyōhi furoku
نام
آمده و تصریح شده كه agetsu-konši میوه درخت č'a mu
است
(در ژاپنی: sakuboku)3.
استوارت1 a-yüe hun-tse2 را همان Pistacia vera [پسته خودرو ، بنه] دانسته
و ماتسومورا هم این را تأیید كرده است.
نام ژاپنی fusudasiu یا fusudasu بروشنی با پسته فارسی ارتباط دارد كه از
فارسی باستان *pistaka،
فارسی میانه *pistak،3
آمده و βlστakloυ، Φlττkloυ، πlστakloυ یا ψlστakloυ یونانی، psittacium لاتینی و pistacia یا pistachio انگلیسی از آن گرفته شده
است. به هر روی ، نمیدانم دیرینگی واژه ژاپنی تا كجاست یا از چه راههایی دریافت
شده است. چه بسا این واژه خاستگاه امروزی
داشته و ورود آن به ژاپن بدست اروپاییان انجام شده باشد.
در نوشته های چینی، این واژه ایرانی در جغرافیای دودمان مینگ4
در آوانـــــگاشت
[ki-]
pi-se-tan آمده و
گفته شده محصول سمرقند است، برگهای درخت چون
برگهای šan č'a
، (Camellia oleifera) و
میوه اش مانند میوه yin hin
(Salisburia
adiantifolia) [درخت معبد، جنكو] است.
ایــــــــن واژه فارسی در
ویــــــــــــــــــــراست تاره Kwan yü ki با نام Tsen tin kwan yü ki
نیز
آمده است. نسخه اصلی، Kwan yü ki نوشته لو یینـیان (Lu Yin-yan)
بود،5
و در دوره وانـلی (Wan-li) در
سال 1600 انتشار یافت. نسخه بازنگری شده همراه با اضافات آن را تسایی فنـپین (Ts'ai Fan-pin)
(
hao Kiu-hia) در سال 1686 آماده كرد؛ انتشارات سهـمی تان (Se-mei t'an)
در
سال 1744 چاپ دیگری از این نسخه را در آورد. هم این نسخه و هم نسخه اصلی پیش روی
مناند. در نسخه اصلی6 زیر فرنام "سمرقند" تنها نام سه
فرآورده آمــــــده است: مرجان، كهربا و پارچـــــههای آراســــته (
hwa žui pu).
اما در نسخه بازنگری شده، پانزده چیز افزوده شده كه نخستین آنها [ki-]
pi-se-t'an است كه املای آن پیشتر
آمده،1 و گفته شده درختی است كه در منطقه سمرقند میروید. در این نسخه
میخوانیم: "برگهای این درخت مانند
برگهای درخت (Camellia oleifera) šan
č'a است؛ میوه اش چون دانههای آجیل چون (Salisburia adiantifolia) yin hin [درخت معبد]، اما كوچكتر است. " واژه pi-se-t'an بروشنی نمایانگر آوانگاشت واژه فارسی pistān (’’محل پسته خیز‘‘) است. 2
این واژه پارسی با آوانگاشت
pi-se-ta در Pen ts'ao kan mu ši i3 نوشته چائو هیوـمین (Čao
Hio-min) نیز به چشم میخورد. وی میگوید زیستگاه این
گیاه سرزمین مسلمانان است و از كتاب Yin šan čen yao،4 از سال 1331 یاد میكند، و آن را به هوـپیـلی (Hu-pi-lie)
یعنی
فغفور قوبیلای از دودمان یوآن نسبت میدهد. اما میدانیم كه این كتاب را هو سهـهوئی
(Ho Se-hwi) در سال 1331 نوشته است. 5
چون كتاب در دســــترس نیست، نمیتوانم بگویم كه آیـــا در آن نامی از pi-se-ta آمده است یا نه، و نمیدانم
متن چائو هیوـمین، به صورتی كه در ویرایش دوم درسال 1765 چاپ شده، در ویرایش
نخست کتاب او كه در سال 1650 چاپ شد بوده
است یا نه. دور نیست که آوانگاری pi-se-ta كه درست همبرابر پسته (pista) فارسی است، در دوره مغول ساخته شده باشد؛ زیرا ویژگیهای آوانگاری
به سبك دوره یوآن در آن نمایان است.
واژه فارسی پسته، pista (و نیز پاسته، pasta) بس پراكنده شده است: آن را در فستق، fystiq كردی، fesdux و fstoül ارمنی، fistaq یا fustaq عربی، fistiq عثمانلی،6 و fistaška روسی نیز مییابیم.
در دوره یوآن چینیها با ماستیك [كندر]،
صمغی كه از Pistacia lentiscus
[درخت مصطكی] گیرند آشنا شدند. 7 این ماده در Yin
šan čen yao، كه در سال 1331 نوشته
شده،زیر نام عربی آن، مصطكی (mastaki)، و با آوانگاشت ma-se-ta-ki
آمده
است. 1 لی شیـچن تنها خواص درمانی این محصول را می دانست، اما
ناآگاهی خود از چیستی این گیاه را پذیرا بود و ازهمینروست که یادداشت خود را
درباره آن پیوست مطلع زیره (ži-lo) کرده است. در كـــــــتاب Wu tsa tsu
از سال
1610 داریم كه مصطكی از تركستان خیزد و مانند tsiao
(Žanthoxylum) است و میوه اش بوزاری° فلفل سان آرد، با بویی بس تند که میتواند
جایگزین فلفل شود و گوارش خوراک را سود کند. 2 واژه فارسی كندرك (kundurak) (بر گرفته از كندر [kundur]) هم فزون بر واژه عربی
مصطكی (mastakī یا mästäkī) برای’’ماستیك‘‘ به كار میرود.
3 فارسی شده این واژه masdax و در كردی mstekki است. "از درختان Mastich این كوهها صمغ فراوان
گیرند و سودی سرشار روستاییان راست. . . . اما درختان ماستیك [Mastick] میوههای ریز سرخرنگ میآورند
و با زخمی کردن شاخههای درخت صمغ بیرون
تراود؛ بلندای این درخت چندان نیست و بزرگیش چون درخت بولی** خود مان: در این فصل سال نمی شود گفت این درختها صمغ میدهند یا نه واین را هم نمیتوانم بگویم كه
این درخت در همه چیز با درخت لنتیسك [ماستیک] كلوسیوس همخوان است یا خیر. "4 صمغ این درخت (ماستیك) چون اشک كوچك و نامنظم و
شكننده زرد رنگ و دارای مقطع شفاف است، اما هنگام جویدن نرم و خم پذیر شود. بلند
پایگان هند برای بهداشت دندانها و خوشبو كردن نفس چون سقز میجوند و در ساخت گونه
ای عطر کنند. 1 هنوز هم آن را در هند’’ صمغ مصطكی روم‘‘ میشناسند. 2
مورد پسته (و چندین مورد دیگر) از آنرو
گیراست كه نشان میدهد چینیها پیشرفت زبان فارسی را مو بمو پیگیری و با گذر زمان
واژههای فارسی امروزین را جایگزین واژههای فارسی میانه كردهاند.
////////////
پسته (درخت)
اشاره
در کتب طب سنتی با
نام (فستق) آمده است به فرانسویPistachier وPistachier commun وPistachier vrai و به انگلیسیPistachio وPistacio وPistacionut tree گفته میشود. گیاهی است از خانوادهAnacardiaceae یاTerebinthaceae . نام علمی آنPistacia vera L . و نامهای مترادف آن در بعضی مدارک
فنیPistacia reticulata Willd . وPistacia narbonensis L . وPistacia
trifolia L . از طرف
گیاهشناسان مختلف گفته شده است.
مشخصات
پسته، درخت کوچکی
است که بلندی آن کمتر از 5 متر، برگهای آن مرکب با 5- 3 برگچه و هر برگچه تخممرغی،
نوکتیز، براق، چرمی، صاف و روی برگ به رنگ سبز روشن و پشت برگ سبز مات به ابعاد
10- 5* 6- 3 سانتیمتر. گلهای آن گروهی خوشهای میوه آن تخممرغی نوکدار است. درخت پسته
دو پایه است و پایههای نر و پایههای ماده جداگانه دارد.
تکثیر این درخت از
طریق کشت بذر یا خوابانیدن و یا پیوند آن روی پستههای وحشی انجام میشود. در باغهای
پسته باید دقت شود به نسبت کافی از درختان پایههای نر نیز برای باروری پایههای ماده
کاشته شود.
درخت پسته در شمال
سوریه، شمال عراق، آسیای صغیر و افغانستان انتشار
معارف گیاهی، ج1،
ص: 441
شاخه درخت پسته با
میوه
دارد و در مناطق مدیترانه،
ترکیه، ایران، شمال عراق و اخیرا در بعضی کشورهای دیگر نظیر امریکا نیز کاشته میشود.
پسته وحشی در ایران
در ارتفاعات زاگرس تا بلوچستان میروید. در جنگلهای کردستان، باختران، لرستان، فارس،
کرمان، جیرفت، بلوچستان، سیستان، خراسان و حوالی یزد دیده میشود. در کرمان و قزوین
در سطح وسیع و کموبیش در سایر مناطق ایران کاشته میشود.
میوه پسته که بیشتر
قسمت مستعمل آن است دارای پوست خارجی نرم و سبز مایل به بنفش و زیر آن پوست سخت سفیدی
است که همان پوست پسته خشک است. داخل آن مغز پسته قرار دارد و سطح مغز را پوسته بسیار
نازکی پوشانیده که آن را جفت مینامند.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی
در هریک صد گرم مغز پسته مواد زیر وجود دارد:
آب 3/ 5 گرم، پروتئین
3/ 19 گرم، مواد چربی 7/ 53 گرم، هیدراتهای کربن 17 گرم، خاکستر 7/ 2 گرم، کلسیم
131 میلیگرم، فسفر 500 میلیگرم، آهن 3/ 7 میلیگرم، پتاسیم 972 میلیگرم، ویتامینA 230 واحد بین المللی، تیامین 67/ 0 میلیگرم و نیاسین 4/ 1 میلیگرم.
معارف گیاهی، ج1،
ص: 442
خواص- کاربرد
مغز پسته از نظر طبیعت
طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و خشک است و عدهای آن را گرم و کمی تر میدانند. از نظر
خواص معتقدند که برای ازدیاد جنسی و تقویت ذهن مفید است و همچنین برای تسکین سرفه و
آرامش قلب و خفقان و سردی کبد و باز کردن انسداد و گرفتگی مجاری کبد و تقویت معده نافع
است، خصوصا اگر مغز آن با پوسته نازک روی مغز خورده شود.
پوسته سبز خارجی میوه
پسته سرد و خشک است. جویدن آن در دهان برای استحکام دندان و لثه و خوشبو کردن دهان
و التیام زخم داخل دهان مفید است.
قی و سکسکه و اسهال
را رفع میکند. اگر پوست سفید سخت آن را در آب بجوشانند و در جوشانده آن بنشینند برای
مقعد بیرون آمده نافع است. ریختن آب جوشانده پوست و برگ درخت روی موضع مورد نظر برای
رفع درد مقعد و رحم و جرب و خارش مقعد نافع است.
مغز آن و چربی مغز
آن برای معده مضر است خصوصا اگر پوسته نازک روی مغز هم گرفته شده باشد، برای رفع عوارض
آن باید زردآلو خورد. اگر اسراف در خوردن مغز پسته شود عوارض ناراحتکننده دارد و از
بدن دانههای قرمز بیرون میریزد، در این قبیل موارد باید سرکه و انار ترش و برگه زردآلوی
ترش خورد.
بزغنج
در کتب طب سنتی با
نام «بزغنج» یا «بزغند» آمده است و آن ثمر درخت پسته است که مغز نبسته است. خواص این
پوست بدون مغز با خواص پوست با مغز آن متفاوت است از نظر طبیعت سرد و خشک است و دارای
مقدار زیادی تانن میباشد و دباغان از آن برای دباغی پوست حیوانات استفاده میکنند.
در طب سنتی چین
622] برای پسته بخشی آمده است به عنوان گیاهی که از خارج و به احتمال قوی از ایران
وارد چین شده و در منطقهLingnan در چین کاشته میشود و در ردیف گیاهان طبی از آن استفاده
میشود.
در چین مغز پسته را
نرم کرده و برای رفع اسهال خونی میخورند. چینیها معتقدند که پوست درخت پسته برای
تقویت بنیان زنانگی مؤثر است و از جوشانده آن برای رفع خارش اعضای تناسلی زن استفاده
میشود.
معارف گیاهی، ج1،
ص: 443
//////////////
پسته گونهای گیاه است.[۱] این گیاه در کشورهایی
مثل ایران، سوریه، ترکمنستان و غرب افغانستان رشد میکند.[نیازمند منبع]
تولید پسته در ایران در سال ۲۰۰۵ معادل
۱۹۰٬۰۰۰ تن بوده که ایران را در مقام یکم در جهان قرار میدهد. بعد از ایران
آمریکا با تولید ۱۴۰٬۰۰۰ و ترکیه با تولید ۶۰٬۰۰۰ تن در مقام دوم و سوم قرار داشتهاند.[۲] تولید پسته اغلب در شهرستان انار، شهرستان رفسنجان،شهرستان سیرجان، شهرستان دامغان، قزوین، یزد و شهربابک صورت میگیرد.
واژه پسته پارسی میباشد و از طریق زبان
لاتین از پارسی وارد زبانهای اروپایی شدهاست.
///////////////
الفُستُق الحلبي هو نوع نباتي يتبع جنس البطم وينتمي إلى الفصيلة البطمية (باللاتينية: Anacardiaceae)، وتشتهر به منطقة مورك السورية.
محتويات
[أظهر]
الشجرة نفضية معمرة يبلغ ارتفاعها حوالي أربعة أمتار. النوع ثنائي المسكن، أي أن أشجاره تكون ذات جنس واحد، إما ذكر أو انثى، ولذا يتطلب الإثمار
وجود الجنسين في نفس الحقل على مسافات متقاربة لحدوث التأبير.
نورات فستق حلبي صنف كرمان
موطن الفستق الحلبي[عدل]
عبر قرونٍ طويلة اشتهرت منطقة حلب في سوريا بزراعة الفستق والذي انتشر منها إلى كافة البلدان وعرف عالميا ب الفستق الحلبي أو الشجرة الذهبية، يسمى في إيران
(pistah- پسته) أما في المغرب العربي فيعرف باسم (pistach - البيستاش) اما في الأونة الأخيرة فقد اصبحت مدينة مورك في سوريامن
اكبر منتجي الفسق الحلبي في سوريا
تاريخ الفستق الحلبي[عدل]
حبَّة فستق حلب محمَّصة ومُملَّحة.
يعود تاريخ زراعة الفستق الحلبي إلى 3500
سنة ق.م. بدأت زراعة الفستق الحلبي منذ قرون عديدة في عين التينة، ويدل على ذلك وجود أشجار مسنّة في قرية عين التينة في منطقة القلمون بمحافظة ريف دمشق تقدر أعمارها بحوالي 1800 سنة ولا زالت تحمل ثماراً حتى أن إحداها ذات
جذع يبلغ محيطه حوالي 11 متراً.[1] في مناطق غرب آسيا وبلاد الشام أما في منطقة البحر الأبيض المتوسط والشرق الأوسط.
ومنها انتشرت إلى أوروبا.
كما أن شجرة الفستق الحلبي شجرة معروفة منذ
عهد الأشوريين ويعود أصلها إلى شجرة البطم التي تتواجد في منطقة حوض البحر الأبيض
المتوسط والشرق الأوسط ، إلا أن الموطن الأصلي للفستق الحلبي هو سورية (عين
التينة) وتشير كثير من المراجع إلى أن هذا الجنس (
(Pistachio - Pistacia vera L.عرف منذ 3500 سنة قبل
الميلاد في منطقة غرب آسيا وبلاد الشام ، واسم الفستق الحلبي نسبة إلى حلب كمنطقة
تقليدية بزراعة هذه الشجرة منذ القديم لذلك فإذا ما ذكرت مدينة حلب فإنه يترافق
معها الفستق الحلبي.
وإذا كانت حلب لا تذكر دون الفستق الحلبي
فالأكيد أن الفستق لا يُذكر دون مورك هذه البلدة الصغيرة التي اشتهرت بزراعته حتى
أصبحت أكبر منتج للفستق الحلبي في سورية (تقع شمال مدينة حماه حوالي 30 كم)
موطن شجرة الفستق الحلبي[عدل]
موطن شجرة الفستق الحلبي هو منطقة عين التينة في سوريا وقد عرفت شجرة الفستق الحلبي منذ العصور القديمة ويعود أصلها إلى شجرة
البطم التي تتواجد في منطقة حوض البحر الأبيض المتوسط والشرق الأوسط. وتشير كثير
من المراجع إلى أن هذا الجنس عرف في سورية منذ 3500 سنة قبل الميلاد في سورية بالتحديد في هذه المنطقة، واسم
الفستق الحلبي نسبة إلى حلب كمنطقة شهيرة
بزراعة هذه الشجرة منذ القديم لذلك فإذا ما ذكرت مدينة حلب فإنه يترافق معها
الفستق الحلبي.
تعد بلدة مورك مركز زراعة
الفستق، أصبحت أكبر منتج للفستق الحلبي في سورية. والبلدة تقع جنوب معرة النعمان وشمال مدينة حماة بنحو ثلاثين
كيلو متراً، ويبلغ عدد سكانها 17000 نسمة وتبلغ مساحة أراضيها نحو 68 ألف دونم
مغروسة كاملة بأشجار الفستق الحلبي لذلك هي تعد القرية الأولى من قرى دول العالم
التي تختص بزراعة كامل المساحة بنوع زراعي واحد هو شجرة الفستق الحلبي، ويبلغ عدد أشجار الفستق الحلبي في قرية مورك نحو 800 ألف شجرة منها
نحو 750 ألف شجرة مثمرة ومنتجة، ويقدر إنتاج القرية لعام 2006 م أكثر من 40 ألف طن وهو في تزايد مستمر.
ويدخل الفستق الحلبي في صناعة الحلويات الشرقية السورية الشهيرة، ويأكل كمكسرات متعددة
النكهات أو طازجاً في موسمه السنوي.
أنواع الفستق الحلبي[عدل]
1. العاشوري أو (الحلبي الأحمر) ويشكل حوالي 85
بالمئة من الحقول المزروعة في سوريا بذوره لها قدرة على الإنبات السريع.
2. العليمي ويشكل حوالي 8 بالمئة من الحقول في سورية
وتسميته عربية.
3. اللازوردي منشأه منطقة حلب ويشكل 7 بالمئة من
الحقول المزروعة في سورية.
4. الباتوري.
فوائده[عدل]
يقوى الذاكرة ويفيد مرضى القلب أما الزيت
المستخرج منه فله فوائد طبية عديدة.
مصادر[عدل]
وصلات خارجية[عدل]
ولمعلومات أكثر حول الفستق الحلبي أنظر
الرابط التالي:
//////////
به دیودهی
(مالدیوی):
ޕިސްތާ ބަދަން (އިނގިރޭސި ބަހުން: Pistachio nut)އަކީ ޕިސްތާ ގަހުގައި އަޅާ މޭވާ ޕިސްތާ ގެ އޮށެވެ. މިއީ ހަރުތޮށިގަނޑެއް ބޭރުން ލެވިފައި ހުންނަ ބަދަނެކެވެ. މިބަދަނުގެ ބޭރުގައި މަޑު
ފެހިކުލައިގެ ފަށެއް ހުރެއެވެ. މިފެހިކުލަ ޕިސްތާ ދޮންވެ ހަރުވެ، ފުރިހަމަ ބަދަނަށްވުމުން މަޑު
ރީނދޫ ނުވަތަ ރަތްކުލައަކަށް ބަދަލުވެއެވެ. މިބަދަން ހުންނަނީ ދިގުކޮށެވެ. ޕިސްތާ ބަދަނުގެ ބަރުދަނުގައި 1 ގްރާމް ވަރުހުރެއެވެ. ޕިސްތާ ގަހަކުން އަހަރަކު 50 ކިލޯ ގްރާމްގެ ޕިސްތާ ބަދަން، އުފައްދައެވެ. މާނައަކީ އަހަރަކު 50 ހާސް ޕިސްތާ އުފެދެއެވެ. ޕިސްތާ ގަސް ދުނިޔޭގައި ހުންނަތާ މިހާރު 80 މިލިއަން އަހަރު ވެދާނެ ކަމަށް ބުނެވެއެވެ.
///////////////
به عبری:
פיסטוק (שם עברי מלא: אלת הבטנה או אלה אמיתית, שם מדעי: Pistacia
vera) הוא עץ המתנשא לגובה 10 מטרים. מוצאו מהאזורים
ההרריים של איראן, טורקמניסטן ומערב אפגניסטן.
////////////////
به کردی فستق:
Fistiq yek dar ji malbata benîştokan û fêkiyên ew
darê ye. Darê fistiqê yek ji darên kuvî ya ku li çîyayên Kurdistanê diçê ye. Bi
fitiqa kuvî ra dibêjin benîştok.
Ku ye darê benîştokê qelem ke dikane çexa darê fistiqê ke. Her wiha darê
menegûşê,darê
butlumê, darê şengiliyan ji malbatekê ne û bi qelem kirinê kanîn
bibin fistiq.
///////////////
به پنجابی پسته:
پستہ امب ٹبر دا اک رکھ تے ایہدے فروٹ دی گری دا ناں اے۔ ایہ رکھ ایشیاء وچ ترکی توں لے کے پاکستان تک ہوندا اے۔ ایہدی گری اک من چاہیا سکا فروٹ اے۔
//////////////
به اردو پسته:
پستہ (Pistachio) (تلفظ؛ /pɪˈstæʃiˌoʊ/, -/stɑːʃiˌoʊ/, فارسی: پسته; Pistacia vera) کاجو کے خاندان کا وسطی ایشیاءاور مشرق وسطی کا مقامی ایک چھوٹا سا درخت ہے۔ [1][2] پستہ کے درخت ایران، شام، لبنان، ترکی، یونان، سنکیانگ (چین)،تیونس، کرغستان، تاجکستان، ترکمانستان، بھارت، مصر، اطالیہ (سسلی)، ازبکستان، افغانستان (خاص طور پر صوبہ سمنگاناور صوبہ بادغیس)، اور امریکہ خاص طور پر کیلیفورنیا کے علاقوں میں پائے جاتے ہیں۔
//////////////
به آذری پوسته:
Püstə mart-apreldə yarpaqlar açıldığı vaxt çiçəkləyir.
Çiçəklər topa halında enli süpürgə-salxımlara yığılmışdır. Erkək çiçəklər dişi
çiçəklərdən 2-3 gün tez açılır. Çiçəkləmə 20-25 gün davam edir. Püstənin
meyvəsi iyul-avqustda yetişir. 7-8 yaşından meyvə verir, 100 il ömür sürür.
Meyvəsi qozvari, birtoxumlu çəyirdəkdir, sarımtıl-ağ rəngdədir. Kütləsi 0,9-2,5
q-dır. Meyvələr yetişdikdə çiçək yanlığı bürüşür, quruyur, partlayır və
meyvədən asanlıqla ayrılır. Ləpəsi açıq yaşıl, yaşıl rəngli, yanları bənövşəyi
olur. Dadı xoşagələn şirin və yağlıdır. Püstə ləpəsinin tərkibində 68% yağ,
18-22% zülali maddə, 9,5-17%-ə qədər karbohidrat, 4,6% sellüloza, 3,1% kül
vardır. Dadlı, lətif, yağlı və faydalı olduğundan çox qiymətlidir.
Püstənin meyvəsindən təzə, qovrulmuş və duzlanmış
halda istifadə edirlər. Ləpəsi qənnadı məmulatı (tort, pirojna, şokolad, Şərq
şirniyyatı) istehsalında işlədilir, eləcə də bəzi kolbasa məhsullarına və
pendirə qatılır. Püstənin yağı qurumayan yağ qrupuna aiddir, əczaçılıqda,
ətriyyatda və lakların hazırlanmasında geniş istifadə olunur. Püstənin
yarpaqlarında, meyvələrində, qabığında və oduncağında 10-12%-ə qədər aşılayıcı
maddə vardır. Müxtəlif növ mənənələr yarpaqlarda fır şişləri (buzqunç) əmələ
gətirir ki, bunun tərkibində 30-50% tanin olur. Bu, toxuculuq və yüngül
sənayedə aşılayıcı və boyaq maddəsi almaq üçün qiymətli xammaldır.
Püstənin ağacından iyul-avqust aylarında çəkilən
qətrandan yüksək keyfiyyətli lak hazırlanır.
Müasir xalq təbabətində püstə qanazlığında,
arıqlamada, vərəm xəstəliyində, qaraciyər ağrılarında tətbiq edilir.
////////////////////
به ترکی:
Antepfıstığı (Pistacia vera), sakız ağacıgiller (Anacardiaceae)
familyasından yenebilen kabuklu bir meyveve bu meyvenin
ağacı. Bazı yörelerde Şam fıstığı olarak da bilinir.
Antepfıstığı denilmesinin sebebi ilk fıstık işletmelerinin Gaziantep'te
kurulması ve Türkiye'ye buradan dağıtılmasıdır.[kaynak belirtilmeli] .Antepfıstığıağacından yetişir, yağlı, ince
kabukludur. Tatlıcılıkta, ayrıca eczacılıkta öksürük
şurubu yapımında kullanılır.
////////////////
The pistachio (/pɪˈstɑːʃiˌoʊ, -ˈstæ-/,[1] Persian: پسته; Pistacia
vera), a member of the cashew
family, is a small tree originating from Central
Asia and the Middle East.[2][3][4] The
tree produces seeds that are widely consumed as food.
Pistacia vera often
is confused with other species in the genus Pistacia that
are also known as pistachio. These other species can be distinguished by their geographic
distributions (in the wild) and their seeds which are much smaller and have a
soft shell.
Contents
[show]
History[edit]
Archaeology shows that pistachio seeds were a
common food as early as 6750 BC.[2] Pliny
the Elder writes in hisNatural History that pistacia,
"well known among us", was one of the trees unique to Syria, and that
the seed was introduced into Italy by the Roman Proconsul in
Syria, Lucius Vitellius the Elder (in
office in 35 AD) and into Hispaniaat the same time by Flaccus Pompeius.[5] The
early sixth-century manuscript De observatione ciborum ("On
the observance of foods") by Anthimus implies that pistacia remained
well known in Europe in Late
Antiquity.[citation needed]Archaeologists have
found evidence from excavations at Jarmo in
northeastern Iraq for
the consumption of atlantic pistachio.[2] The Hanging Gardens of Babylon were
said to have contained pistachio trees during the reign of KingMerodach-Baladan about 700 BC.[2]
The modern pistachio P. vera was
first cultivated in Bronze Age Central Asia, where the earliest example is from
Djarkutan, modern Uzbekistan.[6][7] It
appears in Dioscurides as pistakia πιστάκια,
recognizable as P. vera by its comparison to pine nuts.[8]
Additionally, remains of the Atlantic
pistachio and pistachio seed along with nut-cracking tools were discovered by archaeologists
at the Gesher Benot Ya'aqov site in Israel's Hula Valley, dated to 78,000 years
ago.[9] More
recently, the pistachio has been cultivated commercially in many parts of the
English-speaking world, in Australia, and in New Mexico[10] and
California, of the United States, where it was introduced in 1854 as a garden
tree.[11] David
Fairchildof the United States Department of
Agriculture introduced hardier cultivars collected in China to
California in 1904 and 1905, but it was not promoted as a commercial crop until
1929.[10][12] Walter T. Swingle’s pistachios from
Syria had already fruited well at Niles by 1917.[13]
The earliest records of pistachio in English
are around roughly year 1400, with the spellings "pistace" and
"pistacia". The word pistachio comes from medieval Italian pistacchio,
which is from classical Latin pistacium, which is from ancient
Greek pistákion and pistákē, which is generally
believed to be from Middle Persian, although unattested in Middle
Persian. Later in Persian, the word is attested as pesteh. As
mentioned, the tree came to the ancient Greeks from Western Asia.[14]
Botany[edit]
Leaves of a pistachio tree in Syria.
Habitat[edit]
Pistachio is a desert plant, and is highly
tolerant of saline soil. It has been reported to grow well when
irrigated with water having 3,000–4,000 ppm of soluble salts.[10] Pistachio
trees are fairly hardy in the right conditions, and can survive temperatures
ranging between −10 °C (14 °F) in winter and 48 °C (118 °F)
in summer. They need a sunny position and well-drained soil. Pistachio trees do
poorly in conditions of high humidity, and are susceptible to root rot in
winter if they get too much water and the soil is not sufficiently
free-draining. Long, hot summers are required for proper ripening of the fruit.
They have been known to thrive in warm moist environments.
The Jylgyndy Forest Reserve, a preserve protecting
the native habitat of Pistacia
vera groves, is located in the Nooken District of Jalal-Abad Province of Kyrgyzstan.
Characteristics[edit]
Pistachios in shell
The bush grows up to 10 m (33 ft)
tall. It has deciduous pinnate leaves 10–20
centimeters (4–8 inches) long. The plants are dioecious,
with separate male and female trees. The flowers are apetalous and unisexual,
and borne inpanicles.
The fruit is a drupe, containing an
elongated seed,
which is the edible portion. The seed, commonly thought of as a nut, is a culinary nut, not a botanical nut. The fruit has a hard, creamish exterior
shell. The seed has a mauvish skin and light green flesh, with a distinctive
flavor. When the fruit ripens, the shell changes from green to an autumnal
yellow/red, and abruptly splits part way open (see photo). This is known
as dehiscence, and happens with an audible pop.
The splitting open is a trait that has been selected by humans.[15] Commercial cultivars vary
in how consistently they split open.
Each pistachio tree averages around 50
kilograms (110 lb) of seeds, or around 50,000, every two years.[16]
The shell of the pistachio is naturally a
beige color, but it is sometimes dyed red or green
in commercial pistachios. Originally, dye was applied by importers to hide
stains on the shells caused when the seeds were picked by hand. Most pistachios
are now picked by machine and the shells remain unstained, making dyeing
unnecessary except to meet ingrained consumer expectations. Roasted pistachio
seeds can be artificially turned red if they are marinated prior to roasting in
a salt and strawberry marinade, or salt and citrus salts.
Like other members of the Anacardiaceae
family (which includes poison ivy, sumac, mango, and cashew),
pistachios contain urushiol, an irritant that can cause allergic reactions.[17]
Production and cultivation[edit]
Rank
|
Country
|
Production
(metric tonnes) |
|
1
|
478,600
|
||
2
|
196,930
|
||
3
|
88,600
|
||
4
|
74,000
|
||
5
|
54,516
|
||
—
|
916,921
|
Iran, the United States and Turkey are the
major producers of pistachios, together accounting for 83% of the world
production in 2013 (table).[18]
Cultivation[edit]
The trees are planted in orchards, and
take approximately seven to ten years to reach significant production.
Production is alternate-bearing or biennial-bearing,
meaning the harvest is heavier in alternate years. Peak production is reached
around 20 years. Trees are usually pruned to size to make the harvest easier.
One male tree produces enough pollen for eight to 12 drupe-bearing females.
Harvesting in the United States and in Greece is often accomplished using
equipment to shake the drupes off the tree. After hulling and drying,
pistachios are sorted according to open-mouth and closed-mouth shells.
Sun-drying has been found to be the best method of drying,[19] then
they are roasted or processed by special machines to produce pistachio kernels.
Pistachio trees are vulnerable to a wide
variety of diseases. Among these is infection by
the fungus Botryosphaeria, which causes panicle and shoot
blight (symptoms include death of the flowers and young shoots), and can damage
entire pistachio orchards.[citation needed]
In Greece, the
cultivated type of pistachios has an almost-white shell, sweet taste, a
red-green kernel and a closed-mouth shell relative to the 'Kerman' variety.
Most of the production in Greece comes from the island of Aegina and
the region of Thessaly-Almyros.[citation needed]
Main pistachio producing countries in yellow[20]
In California, almost all female pistachio
trees are thecultivar 'Kerman'.
A scion from a mature female 'Kerman' is
grafted onto a one-year-old rootstock.
Bulk container shipments of pistachio kernels
are prone to self-heating and spontaneous combustion because of their
high fat and low water contents.[21]
Consumption[edit]
Pistachio Turkish
delight
The kernels are often eaten whole, either
fresh or roasted and salted,
and are also used inpistachio ice cream, kulfi, spumoni,
historically in Neapolitan ice cream, pistachio butter,[22][23] pistachio
paste[24] and
confections such as baklava, pistachio chocolate,[25] pistachio halva,[26] pistachio lokum or biscotti and cold cuts such
as mortadella.
Americans make pistachio salad, which includes fresh pistachios or
pistachio pudding, whipped cream, and canned fruit.[27]
In July 2003, the Food and Drug Administration (FDA)
approved the first qualified health claim specific to seeds lowering the risk
of heart disease: "Scientific evidence suggests but does not prove that
eating 1.5 ounces (42.5 g) per day of most nuts, such as pistachios, as
part of a diet low in saturated fat and cholesterol may reduce the risk of
heart disease".[28]
China is the top pistachio consumer
worldwide, with annual consumption of 80,000 tons, while the United States
consumes 45,000 tons.[citation needed]
Nutritional information[edit]
Pistachio nuts, raw
|
|
Nutritional value per 100 g
(3.5 oz)
|
|
2,351 kJ (562 kcal)
|
|
27.51 g
|
|
7.66 g
|
|
10.3 g
|
|
45.39 g
|
|
5.556 g
|
|
23.820 g
|
|
13.744 g
|
|
20.27 g
|
|
1205 μg
|
|
(76%)
0.87 mg
|
|
(13%)
0.160 mg
|
|
(9%)
1.300 mg
|
|
(10%)
0.52 mg
|
|
(131%)
1.700 mg
|
|
(13%)
51 μg
|
|
(0%)
0 μg
|
|
(7%)
5.6 mg
|
|
(0%)
0 μg
|
|
(15%)
2.3 mg
|
|
(11%)
105 mg
|
|
(30%)
3.92 mg
|
|
(34%)
121 mg
|
|
(57%)
1.2 mg
|
|
(70%)
490 mg
|
|
(22%)
1025 mg
|
|
(23%)
2.2 mg
|
|
·
Units
·
μg = micrograms •
mg = milligrams
·
IU = International units
|
|
Percentages are roughly approximated usingUS recommendations for adults.
Source: USDA Nutrient Database |
Pistachio is a nutritionally dense food. In a
100 gram serving, pistachios provide 562 calories and
are a rich source (> 19% of the Daily
Value or DV) of protein, dietary
fiber, several dietary minerals and the B vitamins,thiamin and vitamin B6 (table).
Pistachios are a good source (10-19% DV) of calcium, vitamin
B5 and vitamin E(table).
The fat profile of raw pistachios consists
of saturated fats, monounsaturated fats and polyunsaturated fats.[29]Saturated
fatty acids include palmitic acid (10% of total) and stearic
acid (2%). Oleic acid is the most common monounsaturated fatty
acid (51% of total fat)[30] and linoleic
acid, a polyunsaturated fatty acid (18% of total).[31]
Toxin and safety concerns[edit]
As with other tree seeds, aflatoxin is
found in poorly harvested or processed pistachios. Aflatoxins are potentcarcinogenic chemicals
produced by molds such as Aspergillus flavus and Aspergillus parasiticus. The mold
contamination may occur from soil, poor storage, and spread by pests. High
levels of mold growth typically appear as gray to black filament-like growth.
It is unsafe to eat mold-infected and aflatoxin-contaminated pistachios.[32] Aflatoxin
contamination is a frequent risk, particularly in warmer and humid
environments. Food contaminated with aflatoxins has been found as the cause of
frequent outbreaks of acute illnesses in parts of the world. In some cases,
such as Kenya, this has led to several deaths.[33]
Pistachio shells typically split naturally
prior to harvest, with a hull covering the intact seeds. The hull protects the
kernel from invasion by molds and insects, but this hull protection can be
damaged in the orchard by poor orchard management practices, by birds, or after
harvest, which makes it much easier for pistachios to be exposed to
contamination. Some pistachios undergo so-called "early split",
wherein both the hull and the shell split. Damage or early splits can lead to
aflatoxin contamination.[34] In
some cases, a harvest may be treated to keep contamination below strict food
safety thresholds; in other cases, an entire batch of pistachios must be
destroyed because of aflatoxin contamination. In September 1997, the European
Union placed its first ban on pistachio imports from Iran due to high levels of
aflatoxin. The ban was lifted in December 1997 after Iran introduced and
improved food safety inspections and product quality.[32]
Pistachio shells may be helpful in cleaning
up pollution created by mercury emissions.[35]
See also[edit]
References[edit]
2.
^ Jump up to:a b c d "History and Agriculture
of the Pistachio Nut". IRECO. Retrieved 27 February 2012.[dead link]
3. Jump
up^ "Pistachios". IGA. Retrieved 27
February 2012. Iran, Iraq and Tunisia are the major producers of
pistachios.
4. Jump up^ AL-Saghir, M.G., and D.M.
Porter. 2012. Taxonomic revision of the genus Pistacia L.
(Anacardiaceae). American Journal of Plant Sciences, 3: 12-32.
8. Jump up^ James Strong, ed. Cyclopaedia
of Biblical, Theological, and Ecclesiastical Literature, s.v. "Nut".
9. Jump up^ "Remains
of seven types of edible nuts and nutcrackers found at 78,000-year-old
archaeological site". Scienceblog.com. February 2002.
Retrieved 2010-09-13.
10.
^ Jump up
to:a b c Esteban
Herrera (1997) Growing pistachios in New Mexico, New Mexico
State University, Cooperative Extension Service, Circular 532 [1]
11. Jump up^ Introduction to Fruit Crops
(Published Online), Mark Rieger, Rieger asserts that pistachios began to be
commercially harvested in the 1970s. 2006
12. Jump up^ Fairchild,
David (1938). The World Was My Garden. New York: Charles
Scribner's Sons. p. 174. ISBN 0-686-84310-X.; Commissioner
of Horticulture of the State of California,Biennial report1905/06, vol.
II:392.
13. Jump up^ Liberty Hyde Bailey, Cyclopedia of
American Agriculture: II.Crops, 1917, s.v."Importance of
plant introduction" p.
15. Jump up^ Towards
a comprehensive documentation and use of Pistacia genetic diversity in Central
and West Asia, North Africe and Europe, Report of the IPGRI Workshop, 14–17
December 1998, Irbid, Jordan – S.Padulosi and A. Hadj-Hassan, editors
16. Jump up^ Nugent, Jeff; Julia
Boniface (30 March 2005). "Pistachio
Nuts". Permaculture Plants: A Selection. Permanent Publications.
p. 41. ISBN 978-1-85623-029-2.
Retrieved 17 June 2008.
17. Jump up^ Mabberley, D. J.
(1993). The Plant Book. Cambridge: Cambridge Univ. Press.
p. 27. ISBN 0-521-34060-8.
18.
^ Jump up to:a b "Pistachios, FAOSTAT
Production/Crops". United Nations Food and Agricultural Organization,
Statistics Division (FAOSTAT). 2015. Retrieved 7 October 2015.
19. Jump up^ Abbas, K. A.; Saleh, A.
M.; Lasekan, Ola; Khalil, Sahar K. (2010). "A
Review on Factors Affecting Drying Process of Pistachio and Their Impact on
Product’s Quality". Journal of Agricultural Science 2 (1):
3–15.
21. Jump up^ "Risk
factor: self-heating/spontaneous combustion". Container Handbook.
GDV. Retrieved 17 June 2008.
22. Jump up^ Ardekani, A. S. H.;
Shahedi, M.; Kabir, G. (2009). "Optimizing
Formulation of Pistachio Butter Production" (PDF).Journal of
Science and Technology of Agriculture and Natural Resources 13 (47):
49–59.
23. Jump up^ Ardakani; Shahedi, M.;
Kabir, G. (2006). Optimizing of the
process of pistachio butter production. Acta Horticulturae 726.
pp. 565–568.
24. Jump up^ Shakerardekani, A.;
Karim, R.; Mohd Ghazali, H.; Chin, N. L. (2011). "Effect
of roasting conditions on hardness, moisture content and colour of pistachio
kernels" (PDF). International Food Research Journal 18:
704–710.
25. Jump up^ Ardakani (2006). The vital role of
pistachio processing industries in development of Iran non-oil exports.
Acta Horticulturae 726. pp. 579–581.
26. Jump up^ Shaker Ardakai, A.; Mir
Damadiha, F.; Salehi, F.; Shahedi, M.; Kabir, G. H.; Javan Shah, A.; et al.
(2007)."Pistachio
Halva Production". Document Number: 29328 (Iran Pistachio
Research Institute).
28. Jump up^ Office of Nutritional
Products, Labeling and Dietary Supplements (23 July 2003). "Qualified
Health Claims: Letter of Enforcement Discretion – Nuts and Coronary Heart
Disease (Docket No 02P-0505)". Center for Food Safety and
Applied Nutrition. Archived from the original on 17
June 2008. Retrieved 17 June 2008.
29. Jump up^ "Full
Report (All Nutrients): 12151, Nuts, pistachio nuts, raw". USDA National
Nutrient Database, version SR 27. 2015.
30. Jump up^ Okay Y (2002). "The comparison of some
pistachio cultivars regarding their fat, fatty acids and protein content".Die
Gartenbauwissenschaft 67 (3): 107–113.
31. Jump up^ Mustafa Yıldız, Ş. Türkan
Gürcan and Murat Özdemir (1998). "Oil
composition of pistachio nuts (Pistacia vera L.) from Turkey". Eur
J Lipid Sci and Tech 100 (3). doi:10.1002/(SICI)1521-4133(199803)100:3<84::aid-lipi84>3.0.CO;2-684::aid-lipi84>.
32.
^ Jump up
to:a b E.
Boutrif (1998). "Prevention
of aflatoxin in pistachios" (PDF). FAO, United Nations.
34. Jump up^ Doster and Michailides
(1994). "Aspergillus Moulds and Aflatoxins in Pistachio Nuts in
California". Phytopathology84 (6): 583–590. doi:10.1094/phyto-84-583.
35. Jump up^ "Unlikely
Mix: Used Tires, Pistachio Shells Can Clean Up Pollution". Sciencedaily.com.
2000. Retrieved6 February 2012.