[1] - فو). اِ) در یونانی فو . گونه ای سنبل الطیب کبیر، و سنبل کوهی و سنبل جبلی نیز
گویند. (فرهنگ فارسی معین ). دارویی است به فارسی سنبله گویند. (منتهی الارب ). و
در وی عطری هست و قوت او به قوت سنبل مشابهت دارد. و بیرون نبات او سیاه باشد و
میانه ٔ او سپید بود. (ترجمه ٔ صیدنه ). نباتی است همچون کرفس بزرگ و بیخ آن فو
است و آن را زوله* گویند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). و گل آن به نرگس میماند و ساق آن
یک گز میشود و بول و حیض را براند. (برهان ). سنبل الطیب . علف گربه . (یادداشت
مؤلف ).
* زوله . [ ل َ/ ل ِ ] (اِ) در همدان صابونیه* را
گویند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). فو. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ) (یادداشت ایضاً). به
لغت جرجان فو است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
* صَابُونِيَة : گياهى است از قَرَنْفُلِيَّات كه گلهاى زياد مانند قرنفل مى
دهد مركز اين گياه در تركيه و يونان است و در سراسر اروپا موجود است . در گذشته از
ريشه هاى اين درخت براى شست و شو استفاده مى شده است .
////////////
ظیان . ] ظَی ْ یا ] (ع اِ) سپرم بیاوانی . (مهذب الاسماء). یاسمین
دشتی . یاسمین برّی . یاسمن زرد. یاسمین البر. قلیماطس . و داود ضریر انطاکی در
تذکره گوید: ظیان یاسمین بَرّ است و از آن رو آن را بدین نام خوانند که گل او
یاسمین است (؟) و آن گیاهی است مایل به زردی با برگهای دقیق ماننده تر چیزی به
لبلاب لکن نرمی اورا ندارد و در غیر فصل زمستان باشد و قوت بیخ آن بیست سال باقی
ماند و آن گرم و خشک است در چهارم و بیخ ریشه ها که از اخلاط سه گانه تولد کند
برکند خاصه مفاصل و نقرس را شرباً و طلاءً و آن را بر عرق النسا ضماد کنند ریش
پدید آرد و شفا بخشد و روغن آن و همچنین بیخ آن وقتی که نصف وقیه از آن در یک رطل
آب بجوشانند تا نصف آن تبخیر شود شفاء اعظم است در سرفه و ربو و بیماری انتصاب و
عسرالنفس و روغن او در فالج و لقوه و زمینگیری مجرب است و در همه ٔ افعال با خربق
اسود شریک است تا بدانجا که بعضی گمان برده اند که ظیان عین خربق سیاه است و ظیان
سبب کرب و غثیان شود و مصلح آن روغن بادام است و شربت آن یک مثقال است - انتهی .
و یاس سفید عبارت از اوست و به لغت اندلس و مغرب عشبةالنار نامند و یربه فوقه . ایزنزو. قلیماطس . و قسم مغربی او مشهور به عشبة است و آن نباتی است شبیه به لبلاب و درهم پیچیده و گل او بسیار خوشبو و قسمی را بر شاخهای او خاری شبیه به خار گل سرخ و گل او از یاسمین بستانی که چنپلی نامند بسیار کوچکتر و بیخش سیاه و باریک و پرشعبه و قوّت بیخ او تا بیست سال باقی است . در چهارم گرم و خشک و سایر اجزای او در سیم و محلل و ملطف و بوییدن گل او جهت صداع و شقیقه و روغن او جهت علل بارده و ربو و سعال مُزمن و فالج و لقوه نافع و طبیخ شاخ و بیخ او که نیم وقیه را در یک رطل آب بجوشانند تا به نصف رسد و با شکر و امثال او بنوشند جهت ضیق النفس و سرفه ٔ کهنه و فالج و استرخای مزمن بی عدیل است و ظاهراً روش خاصی که بالفعل متداول است از اینجا استنباط کرده باشند و حمول او مدر حیض و مُسقط جنین و طبیخ برگ و شاخ او به قدر سه درهم با مثل آن بسفایج و مقل ازرق مسهل قوی سوداوی و کرب است و مضمضه ٔ طبیخ او با سرکه جهت درد دندان نافع و یک مثقال از بیخ او کشنده ٔ بقی و کرب و مغص و در قوت مثل خربق سیاه و مسهل بلغم و سودا و با آب خبازی مقیئی قوی و قدر شربتش تا نیم درهم است و مصلحش روغن بادام وطلای او محرق و مقرّح جلد و بهترین ادویه ٔ برص و جهت عرق النسا و مفاصل و فالج و امثال آن مفید و روغنی که در آن بیخ مذکور را جوشانیده باشند جهت فالج و مانند آن به غایت نافع است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). || انگبین . عسل . || گیاهی است که بدان پوست پیرایند.
و یاس سفید عبارت از اوست و به لغت اندلس و مغرب عشبةالنار نامند و یربه فوقه . ایزنزو. قلیماطس . و قسم مغربی او مشهور به عشبة است و آن نباتی است شبیه به لبلاب و درهم پیچیده و گل او بسیار خوشبو و قسمی را بر شاخهای او خاری شبیه به خار گل سرخ و گل او از یاسمین بستانی که چنپلی نامند بسیار کوچکتر و بیخش سیاه و باریک و پرشعبه و قوّت بیخ او تا بیست سال باقی است . در چهارم گرم و خشک و سایر اجزای او در سیم و محلل و ملطف و بوییدن گل او جهت صداع و شقیقه و روغن او جهت علل بارده و ربو و سعال مُزمن و فالج و لقوه نافع و طبیخ شاخ و بیخ او که نیم وقیه را در یک رطل آب بجوشانند تا به نصف رسد و با شکر و امثال او بنوشند جهت ضیق النفس و سرفه ٔ کهنه و فالج و استرخای مزمن بی عدیل است و ظاهراً روش خاصی که بالفعل متداول است از اینجا استنباط کرده باشند و حمول او مدر حیض و مُسقط جنین و طبیخ برگ و شاخ او به قدر سه درهم با مثل آن بسفایج و مقل ازرق مسهل قوی سوداوی و کرب است و مضمضه ٔ طبیخ او با سرکه جهت درد دندان نافع و یک مثقال از بیخ او کشنده ٔ بقی و کرب و مغص و در قوت مثل خربق سیاه و مسهل بلغم و سودا و با آب خبازی مقیئی قوی و قدر شربتش تا نیم درهم است و مصلحش روغن بادام وطلای او محرق و مقرّح جلد و بهترین ادویه ٔ برص و جهت عرق النسا و مفاصل و فالج و امثال آن مفید و روغنی که در آن بیخ مذکور را جوشانیده باشند جهت فالج و مانند آن به غایت نافع است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). || انگبین . عسل . || گیاهی است که بدان پوست پیرایند.
//////////////
ریشه عشبه: ریشهای است دراز، ناهموار، گرهدار، رنگ آن خاکستری تا قهوهای و یا
سیاه است. به شکل استوانه در ابعاد مداد و قابل انعطاف که در سطح و در پوست آن شیارها
و چروکهایی دیده میشود. مغز آن سفید میباشد. گیاه آن را در کتب طب سنتی با نام «ظیّان»
ذکر میکنند معمولا با تمشک میروید و اغلب به تمشک میپیچد. شلیمر نام عشبه را Smilax salsaparilla ذکر میکند.
معرف گیاهی ج. 5
* ازملک . [ اَ م َ ل َ ] (اِ) پیچکی
است خاردار که درهمه ٔ جنگلهای شمال ایران و اراضی کم ارتفاع ساحلی و در آستارا تا 800گزی دیده میشود. میوه ٔ آن
خوراکی وچوب وی برای سوخت بکار میرود. در لاطینی اسمیلاکس اکسلسا نام دارد و در
لاهیجان و شهسوار و رودسر ازملک نامیده میشود و تشابه میان این کلمه و اسمیلاکس
لاطینی سخت عجیب است . (گااوبا). در نور آنرا سِگلی و در درفک بالکا و در اشرف لم
و درساری مِلاش و در میاندره وِرگلام نامند. و ابن البیطارگوید برخی گمان برده اند
که طخش ازملک است . سمیلقس . (ابن البیطار). طقسوس . (ابن البیطار). شِنگیله .
کُفُله بور. والی گیلی . تمیس . کامپوره . سکیلم . تَلی . وشات دانه . کلکادانه .
ازمکلی .
////////////
اَزمَلَک نام عمومی هریک از دو گونهٔ این جنس در شمال ایران است که ریشهٔ آن طبعی گرم و کاربرد دارویی
دارد. جنسی از درختچههای جنگلی بالارونده از تیرهٔ مارچوبهئیان و غالباً دارای
شاخههای خاردار و پیچنده و میوههای گرد و کوچک قرمز و برّاق است.[۲]
این گیاه در جاهای
مختلف نامهای گوناگونی دارد، از جمله عُشبه، پیچ اَزمَلَک، سلبک، همیشک، سِکلیم،
بالکاملاس و گَمپوره.[۳]همچنین
در نور آن را سِگلی و در دُرفَک بالکا و در اشرف لم و درساری مِلاش و در میاندره
وِرگلام مینامند. در جاهای دیگر این نامها را نیز برایش میتوان یافت: شِنگیله،
کُفُلهبور، والی گیلی، تمیس، کامپوره، سکیلم، تَلی، وشاتدانه، کلکادانه، ازملکی.
همچنین، در کتابهای علمی عربی (از جمله در نوشتههای ابنالبیطار)
سمیلقس و طقسوس نامیده شده که
صورت عربی همان نامهای فرنگی این گیاهاند.[۴]
گونههای موجود در
ایران[ویرایش]
یک درختچهٔ ازملک
از گونهٔ Smilax
aspera L در منطقهٔ دُبِردو دِل
لاگو (به ایتالیایی: Doberdò del Lago) در کشور ایتالیا
ویژگیها[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
منابع[ویرایش]
·
صادقی، علیاشرف صادقی. فرهنگ جامع زبان فارسی.
ج. الف. تهران: فرهنگستان زبان و
ادب فارسی، ۱۳۹۳. (در دست چاپ)
//////////
* اَزمَلَک
اشاره
از گونههای مختلف
گیاه چوب چینی تا به حال فقط یک گونه از آن در ایران شناسایی شده است. این گیاه در
شمال ایران میروید و اسامی محلی آن در لاهیجان و شهسوار «ازملک»، در آستارا «شنگیله»،
در اطراف رشت «تمیس و کامپوره» و در سایر نقاط گیلان «کلکادانه»، در نور و کجور و آمل
«سکلیم»، در بهشهر «لم»، در ساری «بلاش»، در چالوس «تلی»، در گرگانرود «کفلهبور»،
در درفک «بالیکا» و در دیلمان «شاتدانه» میباشد. به فرانسویLiseron epineux و به انگلیسیGreen briar وChinaroot
green briar وPrickly ivy گفته میشود. گیاهی است از
خانوادهLiliaceae نام علمی آنSmilax excelsa L . میباشد.
مشخصات
ازملک از پیچهای خاردار
است در کلیه جنگلهای مخروبه ساحلی شمال تا میانبند وجود دارد. از درختان مجاور بالا
میرود، برگهای آن پهن قلبیشکل یا قلوهای، برّاق و دانههای آن سرخرنگ است.
آثار دارویی این گیاه
یا ریشه آن تا به حال مطالعه نشده ولی بههرحال در ریشه آن مقداری تانن یافت میشود.
انواع چوب چینی یا
ریشه چینی را باید با نظر پزشک و در حد مجاز و خیلی با احتیاط مصرف کرد.
معارف گیاهی، ج5،
ص: 70
//////////////
الاستعمالات[عدل]
الاستعمال الرئيسي للفشاغ هو لإضافة النكهات إلى المشروبات والعصائر. ويستعمل
أيضا في الطب البديل للضعف الجنسي والخصوبة. كما أنه ينظم عمل الهرمونات ويزيد من
النشاط والحيوية في الجسم. ومن الممكن أيضا أن يستخدم في علاج الصدفية، التهابات
المفاصل والأكزيما الجلدية.
مصادر[عدل]
///////////////
به آذری مِرِوچِه:
Mərəvcə (lat. Smilax)— smilacaceae fəsiləsinə aid bitki cinsi.
////////////
به ترکی ملوچان:
Melocan (Saparna),
Dikenucugiller (Smilacaceae), familyasından, odunsu, 15 m kadar boylanabilen,
sarılıcı, tırmanıcı, dikenli, çok yıllık bir bitkidir. Yüreğimsi yapraklarının
sapları kısadır, kenarlarında diken bulunur. Yaz sonu-sonbahar başında çiçek
açar, içinde üç tohum bulunan salkım meyveleri başlangıçta yeşil,
olgunlaştığında kırmızıdır[1].
Türkiye'de Anadolu saparnası ve Nemçe Saparnası türleri bulunur.Denize kıyısı
olan bölgelerimizde 800 m kadar yükseklerde görülür.
Özellikle Karadeniz
mutfağında Dikenucu Kavurası adıyla yemeği yapılır. Ordu Melocan
Kavurması adıyla Ordu ili adına coğrafi işaret olarak başvurusu
yapılmıştır. Halk tıbbında terleme, kanı temizleme ve cilt hastalıklarında
kullanılır. Eskiden frengi tedavisinda kullanılmıştır. Romatizma ve böbrek
rahatsızlıklarında kullanılır. Tükürüğü artırır ve ishal yapar. Kurutulmuş kökleri
çay şeklinde demlenerek kullanılır.[2]
//////////////////
Smilax is a genus of about 300–350 species, found in temperate zones, tropics and subtropics worldwide.[1] In Chinafor
example about 80 are found (39 of which are endemic),[2] while there are 20 in North America north of Mexico.[3][4]They are climbing flowering plants, many of which are woody
and/or thorny, in the monocotyledon familySmilacaceae, native throughout the tropical
and warm temperate regions of the world. Common names includecatbriers, greenbriers, prickly-ivys and smilaxes.
"Sarsaparilla" (also zarzaparrilla, sarsparilla) is a name
used specifically for the Jamaican S. regelii as well as a catch-all
term in particular for American species. Occasionally, the non-woody species
such as the smooth
herbaceous greenbrier (S. herbacea) are separated as
genus Nemexia; they are commonly known by the rather ambiguous name
"carrion flowers".
Greenbriers get their scientific name from the Greek myth of Crocus and
the nymph Smilax.[5] Though this myth has numerous forms, it
always centers around the unfulfilled and tragic love of a mortal man
who is turned into a flower, and a woodland nymph who
is transformed into a brambly vine.
Contents
[show]
A
typical Smilax sp. leaf
On their own, Smilax plants
will grow as shrubs, forming dense impenetrable thickets. They will also grow
over trees and other plants up to 10 m high, their hooked thorns allowing them
to hang onto and scramble over branches. The genus includes both deciduous and evergreen species. The leaves are
heart-shaped and vary from 4–30 cm long in different species.
Greenbrier is dioecious. However, only about one in three
colonies have plants of both sexes. Plants flower in May and June with
white/green clustered flowers. If pollination occurs, the plant will
produce a bright red to blue-black spherical berry fruit about
5–10 mm in diameter that matures in the fall.
The berry is rubbery
in texture and has a large, spherical seed in the center. The fruit stays
intact through winter, when birds and other animals
eat them to survive. The seeds are passed unharmed in the animal's droppings.
Since many Smilax colonies are single clones that have spread
by rhizomes, both sexes may not be present at a
site, in which case no fruit is formed.
Smilax is a very damage-tolerant plant capable
of growing back from its rhizomes after being cut down or burned down by fire. This, coupled with the fact that birds
and other small animals spread the seeds over large areas, makes the plants
very hard to get rid of. It grows best in moist woodlands with a soil pH between 5 and 6. The seeds have
the greatest chance of germinating after being exposed to a freeze.
Blue admiral (Kaniska canace)caterpillar on China smilax (S. china)
Besides their berries
providing an important food for birds and other animals during the winter,
greenbrier plants also provide shelter for many other animals. The thorny
thickets can effectively protect small animals from largerpredators who cannot enter the prickly
tangle. Deer and other herbivorous mammals will eat the foliage, as will
someinvertebrates such as Lepidoptera (butterflies and moths),
which also often drink nectar from the
flowers.
Among the Lepidoptera
utilizing Smilax are Hesperiidae like the water snow flat (Tagiades litigiosa), Pieridae like thesmall grass yellow (Eurema smilax)[verification needed],
or moths like the peculiar and sometimes flightless genusThyrocopa. But particularly fond of
greenbriers are certain Nymphalidae caterpillars,
for example those of:
Diosgenin is found in Smilax
menispermoidea
American
sarsaparilla (S.
aristolochiifolia) from Köhler's
Medicinal Plants
An extract from the
roots of some species – most significantly Jamaican sarsaparilla (S.
regelii) – is used to make the sarsaparilla drink and other root beers, as well as herbal drinks like the
popular Baba Roots from Jamaica. Two species, S. domingensis and S.
havanensis, are used in a traditional soda-like Cuban beverage called pru.[6] The roots may also be used in soups or
stews. The young shoots can be eaten raw or cooked and are said to taste like asparagus, and the berries can be eaten both
raw and cooked. Stuffed smilax pancake, or fúlíng jiābǐng (simplified
Chinese: 茯苓夹饼;traditional
Chinese: 茯苓夾餅), is a traditional snack from the Beijing region.S. glabra is used in Chinese herbology. It is also a key ingredient
in the Chinese medical dessert guīlínggāo, which
makes use of its property to set certain kinds of jelly.
The powdered roots of
Jamaican Sarsaparilla are known as Rad. Sarzae. Jam. in pharmacy and are used as a traditional
medicine for gout in Latin American countries. Köhler's
Medicinal Plants of 1887 discusses the American
sarsaparilla (S.
aristolochiifolia), but as early as about 1569, in his treatise
devoted to syphilis, the Persian scholarImad
al-Din Mahmud ibn Mas‘ud Shirazi gave a detailed evaluation of
the medical properties of chinaroot.[7]
Diosgenin, a steroidal sapogenin, is reported from S.
menispermoidea.[citation needed] Other
active compounds reported from various greenbrier species are parillin (also sarsaparillin or smilacin), sarsapic
acid, sarsapogenin andsarsaponin.[citation needed]
Due to the nectar-rich
flowers, species like S.
medica and S.
officinalis are also useful honey plants.
The common floral
decoration smilax is Asparagus
asparagoides.[8][9] For example, in the stage version of Harvey, the opening scene describes the
home as being "festooned with
smilax".
The genus is divided
into a number of sections. Section Smilax includes "woody",[note 1] prickly vines of
temperate North America, for
example cat greenbrier (S. glauca) and
common greenbrier (S. rotundifolia).[10] Section Nemexia includes unarmed herbaceous plants of temperate North
America, for example "carrion flowers" like the smooth
herbaceous greenbrier (S. herbacea).[10]
Here is a list of
species:
88. Smilax herbacea L. – Smooth Herbaceous Greenbrier,
"carrion flower" (southernQuebec in Canada, Eastern United States)
China smilax (S. china), unripe fruit
The "carrion flower", S. herbacea
Smilax melastomifolia, called hoi kuahiwi onHawaiʻi
1.
Jump up^ Being a monocot, members of the family Smilacacea can
not lay down true wood.[citation needed]
3.
Jump up^ Flora of North America Vol. 26 Page 468, Catbrier,
greenbrier, sarsaparilla,Smilax Linnaeus,
Sp. Pl. 2: 1028. 1753; Gen. Pl. ed. 5, 455. 1754.
6.
Jump up^ Katz, Sandor. The Art of Fermentation. Chelsea
Green. pp. 162–163.ISBN 978-1-60358-286-5.
7.
Jump up^ F. Speziale, 'Introduction', 9; H. Tadjbakhshi, 'Hôpitaux
et médecins avicenniens en Iran à l'époque savafide', 27-28 in Fabrizio
Speziale (ed.), Hospitals in Iran and India. Leiden and Boston: Brill, 2012
10. ^ Jump up to:a b FNAEC (2002)
·
Mifsud, Stephen (2002): Wild Plants of Malta & Gozo – Mediterranean Smilax. Retrieved 2008-OCT-02.