۱۳۹۵ فروردین ۲۶, پنجشنبه

قاقلی به ترکی کاکولی

قاقلی[ ق ُ ] (ع ص نسبی ) منسوب به قاقله .
عود قاقلی ؛ قسمی از عود بخور است . جنسی ازعود که از صنفی بهتر است و از قماری پست تر. رجوع به ترجمه ٔ فارسی ابن بطوطه ص 645، 654، 655، 656 شود.
//////////////
قاقلی[ ق ُل ْ لا / ق ُ ] (معرب ،اِ) گیاهی است همچو اشنان شورمزه که شتر بچرد آن را. مدرّ بول و شیر است و از خوردن آن آب زرد روان گردد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) . و آن را به عربی قلام و به ترکی و فارسی شور نامند. نباتی است شبیه به اشنان و اسفند و رطوبت او بیشتراز اشنان و سبزتر از آن و طعم او شور و با تلخی و شتر به خوردن آن راغب و موافق مزاج او است . در دوم گرم و خشک و قلیل الغذا و آب او بقدر یک وقیه تا نیم رطل با آب مویز و شکر سرخ و مسهل زرداب و مدر بول و حیض و مفتح سدد و جهت ضعف معده و ترهل و درد کمر نافعو تازه ٔ او مدر شیر و محرک و مقوی باه است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رستنی باشد مانند اشنان و در طعم آن شوری هست و گویند مانند کشوث است در فعل و طبیعت وی گرم و خشک باشد و ضعف جگر را نافع است و آن را به عربی رجل الفروج خوانند. (برهان ). کاکل . (مهذب الاسماء).
////////////
قاقلی.  (اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی ؟] (زیست‌شناسی) [قدیمی]
[qāqollā] گیاهی شورمزه شبیه اشنان که در صابون‌سازی به کار می‌رود
فرهنگ لغت عمید
////////////
قاقلی - kakulli
Ingilizce-Osmanlica sozluk قاقلی kakulli maddesi. Sayfa:1419

قاقلی - kakulli ingilizce anlamı, قاقلی - kakulli osmanlıca ne demek. İngilizce osmanlıca sözlükte قاقلی - kakulli kelimesi nasıl geçiyor. kakulli osmanlıca nasıl yazılır. kakulli nedir, kakulli ne demek arapca yazılışı.
قاقلی means in Ottoman Turkish. What does that mean in the Ottoman language قاقلی. قاقلی attoman turkish I mean, قاقلی What is the meaning of the word, what does it mean in turkish قاقلی, Ottoman Turkish English Dictionary
قاقلی ما هي الكلمات الإنجليزية تعني؟ قاقلی تعني باللغة الإنجليزية. قاقلی ماذا يعني في اللغة العثمانية. قاقلی ماذا يعني التركي. العثماني قاموس اللغة الإنكليزية. قاموس اللغة الإنجليزية قاقلی
قاقلی چه کلمات انگلیسی چیست؟ قاقلی به معنای انگلیسی. قاقلی چه در زبان عثمانی بود. قاقلی به چه معنی است ترکی. واژه نامه انگلیسی عثمانی. فارسی انگلیسی فرهنگ لغت قاقلی
////////////
اشنان.  چهار جنس است سپید و زرد و سبز و جنسی دگر هندوی است. وی را فندق هندی گویند و نیز حرص صینی گویند و رته. (الابنیه ص 33). حرض گویند و آن انواع بود و آن را غاسول خوانند. (اختیارات ص 33). اشنان گیاهی است بی‌برگ و شاخه‌های ریزه شبیه به کرمهای خشکیده و گازران به آن جامه می‌شویند. سفید او را حرؤ العصافیر و سبز آن را غاسول نامند. (تحفه ص 26). در متعارف «قاقلی» گویند و او را به لغت عرب زاثا گویند. و گویند «حرض» اشنان بود و حرض را به لغت رومی اذرقیس گویند و در بعضی نواحی روم «سقیا» خوانند و به لغت سریانی «حلاتقامری» گویند و به پارسی اشنان گازران. (صیدنه ص 66). چوبک گیاهی است که بدان جامه شویند. (تنویر ص 79) و چوبک «بیخ خاری است که به پارسی آدریون و به یونانی
قوطوما گویند و به زبان شیرازی چوبک اشنان گویند. (آنندراج). حکیم میسری در علاج گوشت فزوده از اشنان نیز نام می‌برد:
بگو اشنان بسای، آنگه به هاون‌وزان سوده به ریشش بر پراکن
دگر سود شخار ار تیز زنگاربرو کن تا شود آن رستد ناکار
اشنه: شیبة العجوز گویند و کرکس پایه بغدادی نامند و به پارسی دواله و دوالی خوانند و داء المشک نیز و آن بر درخت صنوبر و جزر و بلوط و غیر آن پیچیده شود. (اختیارات ص 32، تحفه ص 25). اشنه به یونانی ابرویون و به عربی شیبة العجوز و مسک القرود و به فارسی دواله و دوالک و دوالی و به هندی چهریله و چریوه و اکسیر و سیخ نامند.
(مخزن ص 127).
یادگار، در دانش پزشکی و داروسازی، متن، ص: 275
//////////////
قاقلی‌.  نباتی است مانند اشنان و در طعم وی شوری بود با قبض و اسحق بن عمران گوید مانند کشوث بود در فعل و طبیعت آن گرم و خشک بود در اول و مسهل آب زرد بود خاصه تخم وی و آب وی مدر بود منی را و بول را و مسهل صفرا بود و جگر را سود دهد و کیموس وی نیکو بود و در معده ثقلی پیدا کند بسبب لزوجتی که در وی هست و شربتی از وی دو دانک رطلی تا نیم رطل بود با ده درم شکر سرخ و صاحب منهاج گوید با شکر العشر و حبیش بن الحسن گوید شرخ سرخ با قاقلی و شاهترج و لبلاب نیکو بود و قوی‌تر از شکر سفید بود
صاحب مخزن الادویه می‌نویسد: قاقلی بفتح قاف اول و کسر قاف ثانی و فتح لام مشدده و به لام و بضم قاف و کسر لام نیز آمده لغت قبطی است و بعربی قلام کرمان و فلاح و رجل الفروج و بفارسی کاکل و کاکسر و شابانک و نیز بفارسی و بترکی شور و بیونانی مروسیمون و برومی آوردقیون نامند.
اختیارات بدیعی، ص: 336
//////////////
کاکل.  نوعی از گندم هم هست که حنطه ٔ رومی گویند. (برهان ) (آنندراج ) (فهرست مخزن الادویه ) (شعوری ج ص 249). || مشترک است میان حنطه ٔ رومیه و اشنان . (فهرست مخزن الادویه ). || شوره گیاه را نیز گفته اند. (برهان ) (آنندراج ). شوره گیاه است که اشنان باشد و به عربی حمض خوانند. (از برهان ). مؤلف آنندراج آرد: در سامی گفته یکی از اقسام شوره گیاه است صحرائی ، که فقرا خورند... و از فرهنگ ناصری آرد: خوردن آن در فارس متداول است و آن را به لغت نبطی قاقلی و به عربی قلام و بیونانی مروسیون و بپارسی شابانک نیز گفته اند. (آنندراج ).
///////////////
قلام . [ ق ُل ْ لا ] (ع اِ) نوعی از شوره ٔ گیاه که قاقلی نامندش . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ابوالعلاء گوید :
لولا غضا نجد و قُلاّمُه ُ
لم یُثْن َ بالطیب علی رنده .

(از اقرب الموارد).

قاقلی است . (فهرست مخزن الادویه ). و نزدبعضی رعی الابل است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). کاگل . (مهذب الاسماء). قلام به ضم قاف و تشدید لام به الف کشیده ، کاگل . (بحر الجواهر). و رجوع به ترجمه ٔ صیدنه شود.
/////////////
رجل الفروج[ رِ لُل ْ ف ُ ] (ع اِ مرکب ) رجل الفلوس نیز گویند، آن قاقلیست . (ذخیره خوارزمشاهی ). به لغت اندلس قاقلی گویند. (از مفردات ابن بیطار ص 137).رجل الفلوس . قاقلی . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به دو کلمه ٔ بالا و تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ص 171 شود.
///////////
رجل الفلوس . [ رِ لُل ْ ف ُل ْ لو ] (ع اِ مرکب ) (از: رجل عربی ،به معنی پای + پولای لاتینی ، مرغ خانگی ) قاقلی . رجل الفروج . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجل الفروج . بلغت اندلس قاقلی گویند. (از مفردات ابن بیطار ص 137). رجوع به قاقلی و رجل الفروج و تذکره ٔ ضریر انطاکی ص 171 شود.
///////
القلام (باللاتينية: Sarcocornia) جنس نباتي ينتمي إلى الفصيلة القطيفية. يضم حوالي عشرين نوعاً من النباتات المتحملة للملوحة موطن معظمهاالبيئات المتوسطية[2].
من أنواعه[عدل]
·         القلام الألبي (باللاتينية: Sarcocornia alpini)
·         القلام الثمري (باللاتينية: Sarcocornia fruiticosum)
·         القلام خماسي الأزهار (باللاتينية: Sarcocornia quinqueflora)
·         القلام المعمر (باللاتينية: Sarcocornia perennis)
·         القلام الهادئي (باللاتينية: Sarcocornia pacifica)
·         القلام اليوتاوي (باللاتينية: Sarcocornia utahensis)
المراجع[عدل]
1.       ^  "معرف Sarcocornia في موسوعة الحياة"eol.org. اطلع عليه بتاريخ 15 أبريل 2016.

///////////////


Sarcocornia is a genus of flowering plants in the amaranth family, Amaranthaceae. They are known commonly assamphiresglassworts, or saltworts.[1] The genus has a cosmopolitan distribution,[2] and is most diverse in theCape Floristic Region of South Africa.[3]
These are dwarf shrubs taking an erect or prostrate, creeping form.[4] The new stems are fleshy and divided into joint-like segments. Older stems are woody and not segmented. The oppositely arranged leaves are borne on fleshy, knobby petioles, the blades forming small, triangular tips. The inflorescences are spikes made up of joint-like segments with tiny paired cymes of flowers emerging from the joints. The flowers have fleshy tepals, one or twostamens, and 2 or 3 styles.[1]
These halophytic plants often occur in wet saline habitat types, and occasionally in dry saline soils. They can be found in habitats such as estuariessalt marshes, tidal flats, seacliffs, salt pans, and saline sediment in seasonal desert waterways.[3]
The taxonomy of the genus is unclear, and study of the plants themselves is difficult because only fresh specimens can be used in the clear differentiation of taxa; many useful characters are not present in dry herbarium specimens.[1]Sarcocornia was formed from species formerly belonging to Salicornia and Arthrocnemum. Many sources accept the genus, but some authors continue to question its validity.[4]
Diversity[edit]
There are between 15 and 25 species in the genus.[1][2][3][5]
·         Sarcocornia alpini
·         Sarcocornia ambigua
·         Sarcocornia blackiana – thick-head glasswort
·         Sarcocornia capensis
·         Sarcocornia decumbens
·         Sarcocornia fruticosa
·         Sarcocornia globosa
·         Sarcocornia littorea
·         Sarcocornia magellanica
·         Sarcocornia mossiana
·         Sarcocornia natalensis
·         Sarcocornia neei
·         Sarcocornia obclavata
·         Sarcocornia pacifica – Pacific swampfire, Pacific glasswort
·         Sarcocornia perennis – chickenclaws, perennial glasswort, Virginia glasswort
·         Sarcocornia pillansii
·         Sarcocornia pulvinata
·         Sarcocornia quinqueflora – Australian samphire
·         Sarcocornia terminalis
·         Sarcocornia utahensis – Utah swampfire
·         Sarcocornia xerophila
References[edit]
1.       Jump up to:a b c d Sarcocornia. Flora of North America.
2.       Jump up to:a b Sarcocornia. PlantNET. National Herbarium of New South Wales, Royal Botanic Garden, Sydney.
3.       Jump up to:a b c Steffen, S., et al. (2010). Revision of Sarcocornia (Chenopodiaceae) in South Africa, Namibia and Mozambique. Systematic Botany 35(2), 390–408.
4.       Jump up to:a b Alonso, M. Á. and M. B. Crespo. (2008). Taxonomic and nomenclatural notes on South American taxa of Sarcocornia (Chenopodiaceae). In Annales Botanici Fennici 45(4), 241–254.
5.       Jump up^ Yaprak, A. E. (2012). Sarcocornia obclavata (Amaranthaceae) a new species from Turkey. Phytotaxa 49, 55–60.


////////////////

معرفی گیاه دارویی علف شور – Salsola Kali
ارسال توسط:Admin ۲۸ آذر ۱۳۹۲ نظری بدهید
معرفی گیاه دارویی علف شور
.
.
خانواده : Chenopodiaceae
گیاهان دارویی این تیره در استان مرکزی عبارتند از:
نام فارسیعلف شور 
نام علمی : Salsola Kali نام محلی: علف شور
نام فرانسه : Kali نام انگلیسی: Kali
نام آلمانی : Kalisalzkraut
.
مشخصات گیاهشناسی :
گیاهی یکساله به ارتفاع cm 60-30 بدون کرک یاکرکدار است ساقه مرکزی گیاه حالت قائم ولی انشعابات و شاخه‌های آن حالت افتاده یا خمیده دارند ناحیه راس برگها و براکترهای گیاه خاردار است. برگهای حالت گوشتدار و ساقه آغوش دارد. گل آن منفرد با مجتمع به تعداد ۳-۲ تایی است که مجموعاً خارهای کم و بیش فشرده بهم در کنار برگهای به وجود می‌آورند.
.
خواص داروییاعضاء این گیاه داری اثر ملین, ضد اسکوربوت, و مدر است در خاکستر آن مقدار زیادی کربنات پتاسیم یافت می‌شود.
.
این گیاه در اکثر اراضی تخریب یافته و شور استان یافت می‌شود.
.
تدوین : مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مرکزی
///////////////
علف شور (نام علمی Salsola rigida)، گیاهی است از خانواده کنوپودیانه با قاعده چوبی و قوی و ساقه‌های کاملاً راست که در قاعده گسترده می‌باشد. این گیاه دارای برگ‌های باریک، ریز و فشرده‌ای است که مدت زیادی از سال را رشد نموده و در پاییز بارور می‌گردد. علف شور گیاهی است خوش‌خوراک که همیشه مورد چرای مفرط قرار می‌گیرد و بعلت نرسیدن به مرحله دانه دهی ازدیاد طبیعی آن به سختی امکان‌پذیر است. علف شور به میزان فراوان در جنوب غربی تهران و هم چنین در شمال غربی و جنوب ایران و در استان سیستان و بلوچستان و هرمزگان و خراسان به چشم می‌خورد، این نوع علف شور نیز مانند S.Vermiculata واقع در کویرهایسوریه و هم چنین سایر گونه‌های دائمی آن، در اراضی شور به عمل نمی‌آید. این گیاه یکی از بهترین گیاهانی است که در مناطق غیر شور ولی کم باران می‌تواند کاشته شود. انواع علف شور خود را با خاک‌های فقیر و خاک‌های جلگه‌ای دست نخورده وفق داده، در خاک‌های حاصلخیز نواحی نیمه جلگه‌ای نیز رشد می‌نماید. گونه‌های دیگری از این گیاه که مورد تغذیه شتر قرار می‌گیرد عبارت‌اند از S.Foetida، S.Kali، S.Spionsa و S.Vermiculata.
منبع مورد استفاده[ویرایش]
به نقل از مقاله گیاهان مرتعی مورد استفاده شتر تألیف دکتر احسان مقدس، از انتشارات معاونت امور دام وزارت جهاد کشاورزی، سال ۱۳۷۴ تهران
//////////
الروثا (باللاتينية: Salsola) جنس نباتي يتبع الفصيلة القطيفية. يضم جنس الروثا 100-130 نوعاً من النباتات ذات الأهمية الرعوية.
من أنواعها[عدل]
·         الروثا الأردنية (باللاتينية: Salsola jordanicola) في المشرق العربي
·         الروثا دائرية الأوراق (باللاتينية: Salsola cyclophylla) في المشرق العربي ومصر
·         الروثا البرقاوية (باللاتينية: Salsola cyrenaica) في المغرب العربي
·         الروثا الجزائرية (باللاتينية: Salsola algeriensis) في المغرب العربي
·         روثا الخذراف أو الخذراف (باللاتينية: Salsola volkensii)
·         الروثا الدودية (باللاتينية: Salsola vermiculata)
·         الروثا الزرقاء (باللاتينية: Salsola azaurena) في المشرق العربي
·         روثا ستوكسية (باللاتينية: Salsola stocksii)
·         الروثا الشلالية (باللاتينية: Salsola chellalensis) في المغرب العربي
·         الروثا الصليبية (باللاتينية: Salsola cruciata) في المغرب العربي
·         الروثا العنقودية (باللاتينية: Salsola glomerata) في المغرب العربي
·         الروثا الفرانكنية (باللاتينية: Salsola frankenioides) في المغرب العربي
·         الروثا القرميدية (باللاتينية: Salsola imbricata) في المشرق العربي والمغرب العربي ومصر
·         الروثا قصيرة الأوراق (باللاتينية: Salsola brevifolia) في المغرب العربي
·         الروثا متقابلة الأوراق (باللاتينية: Salsola oppositifolia)
·         الروثا مدببة الأوراق (باللاتينية: Salsola acutifolia)
·         الروثا المشرقية (باللاتينية: Salsola orientalis) في المشرق العربي
·         الروثا المغربية (باللاتينية: Salsola gaetula) في المغرب العربي والمشرق العربي ومصر
/////////////////
به سندی ٻوٽي : ٻوٽيءَ جو هڪ قسم، هن جا ست قسم ٿيندا آهن (١. اوتُ لاڻي يا اُشڪ لاڻي ٢. مِٺي لاڻي يا سمندر لاڻي ٣. گهرو لاڻي ٤. کاري لاڻي ٥. ڪؤنٽِي لاڻي ٦. پٽ لاڻي يا گڏهه لاڻي ٧. چوٽي لاڻي يا ڦِسر لاڻي) هن کي ساڙي کار ٺاهين ۽ ڀاڄيءَ طور به ڪم اچي. طبعياتي نالو Salsola
////////
به آذری قره گان :
Qarağan, Şorangə (lat. Salsola)] - pəncərkimilər fəsiləsinə aid bitki cinsi.
/////////////
Salsola is a genus of the subfamily Salsoloideae in the family Amaranthaceae. The genus sensu stricto is distributed in central and southwestern Asia, North Africa, and the Mediterranean.[1] A common name of various members of this genus and related genera is saltwort, for their salt tolerance. The genus name Salsola is from the Latin salsus, meaning "salty".[2]
Contents
  [show
Description[edit]
The species of Salsola are mostly subshrubsshrubs, small trees, and rarely annuals. The leaves are mostly alternate, rarely opposite, simple and entire. The bisexual flowers have 5 tepals and 5 stamens. The pistil ends in two stigmas. The fruit is spherical with a spiral embryo and no perisperm.[2][3][4]
Systematics[edit]
The genus name Salsola was first published in 1753 by Linnaeus in Species Plantarum.[5] Type species is Salsola soda L.
The genus Salsola belongs to the tribe Salsoleae s.s. of the subfamily Salsoloideae in the family Amaranthaceae. The genus was re-circumscribed in 2007 based on molecular phylogenetic research, greatly reducing the number of species.[1] Synonyms of Salsola sensu stricto are: Darniella Maire & WeillerFadenia Aellen & TownsendNeocaspia Tzvelev,Hypocylix Wol., and Seidlitzia Bunge ex Boiss..
Harvested Salsola soda
The genus Salsola s.s. comprises 24-25 species since Akhani et al., 2007:[1]
·         Salsola acutifolia (Bunge.) Botsch.
·         Salsola cruciata Chevall. ex Batt. & Traubut
·         Salsola cyrenaica (Maire & Weiller) Brullo
·         Salsola drummondii Ulbr.
·         Salsola florida (M.Bieb.) Poir.
·         Salsola foliosa (L.) Schrad.
·         Salsola genistoides Poir.
·         Salsola grandis Freitag, Vural & N.Adigüzel
·         Salsola glomerata (Maire) Brullo
·         Salsola gymnomaschala Maire
·         Salsola kerneri (Wol.) Botsch.
·         Salsola laricifolia Turcz. ex Litv.
·         Salsola longifolia Forssk.
·         Salsola makranica Freitag
·         Salsola melitensis Botsch.
·         Salsola oppositifolia Desf.
·         Salsola papillosa Willk.
·         Salsola rosmarinus (Ehrenb. ex Boiss.) Akhani (Basionym: Seidlitzia rosmarinus Ehrenb. ex Boiss.)
·         Salsola schweinfurthii Solms-Laub.
·         Salsola setifera (Moq.) Akhani (Basionym: Anabasis setifera Moq.)
·         Salsola sinaica Brullo
·         Salsola soda L.
·         Salsola stocksii Boiss.
·         Salsola tunetana Brullo
·         Salsola verticillata Schousboe
·         Salsola zygophylla Batt. & Traub.
·         Salsola zygophylloides (Aellen & Townsend) Akhani (Basionym: Fadenia zygophylloides Aellen & Townsend)
Excluded species: Many species formerly grouped in Salsola were excluded by Akhani et al. (2007). They are now classified in separate genera:[1]
·         Kali (for Salsola sect. Kali)
·         Turania (for Salsola sect. Sogdiana)
·         Xylosalsola (for Salsola sect. Coccosalsola subsect. Arbuscula)
·         Caroxylon (for Salsola sect. Caroxylon)
·         Caroxylon imbricatum (Forssk.) Moq. (Syn. Salsola imbricata Forssk.)
·         Caroxylon vermiculatum (L.) Akhani & Roalson (Syn. Salsola vermiculata L.)
·         Kaviria (for Salsola sect. Belanthera)
Uses[edit]
The leaves and shoots of Salsola soda, known in Italy as barba di frate or agretti, are cooked and used as vegetables. The species is also used for the production of potash.[6] In Namibia, where the plant is called Gannabos, it is a valuable fodder plant.[7]
References[edit]
Wikispecies has information related to: Salsola

Wikimedia Commons has media related to Salsola.
1.    Jump up to:a b c d Akhani, H., et al. (2007). Diversification of the Old World Salsoleae s.l. (Chenopodiaceae): Molecular phylogenetic analysis of nuclear and chloroplast data sets and a revised classification.] International Journal of Plant Sciences, 168(6), 931–56. Online.
2.    Jump up to:a b Mosyakin, S. L. Salsola. In: Flora of North America, Volume 4, 2004. (concerning the genus sensu lato)
3.    Jump up^ Gelin Zhu, Sergei L. Mosyakin & Steven E. Clemants: Chenopodiaceae in Flora of China, Volume 5, S. 402: Salsola s. l. - Online. (concerning the genus sensu lato)
4.    Jump up^ H. Freitag, I. C. Hedge, S. M. H. Jafri, G. Kothe-Heinrich, S. Omer & P. Uotila: Chenopodiaceae in Flora of PakistanSalsola s. l. - Online. (concerning the genussensu lato)
5.    Jump up^ Carl von Linné: Species Plantarum, 1, 1753 , S. 222 (First publication of genus)
6.    Jump up^ Salsola soda. Plants for a Future.
7.    Jump up^ Rothauge, Axel (25 February 2014). "Staying afloat during a drought"The Namibian.
·         Amaranthaceae
·         Halophytes
·         Flora of Italy
·         Flora of Namibia