۱۳۹۵ فروردین ۱۷, سه‌شنبه

فرنجمشک، پلنگ مشک

فرنجمشک)فَ رَ مُ) (اِ.) گیاهی پایا از تیرة نعناعیان که دارای شاخه های پرپشت و متعدد است و به حالت خودرو در اکثر نواحی معتدل آسیا و اروپا (از جمله ایران ) می روید. برگ های این گیاه متقابل بیضوی و قلبی شکل و دندانه دارند. ریشة این گیاه کوچک و استوانه ای شکل و سخت و منشعب است . گل هایش سفید یا گلی رنگند که به تعداد 6 تا 12 در کنارة برگ ها مجتمع گردیده اند. میوه اش فندقه و قهوه ای رنگ می باشد. این گیاه در طب به عنوان بادشکن و ضد تشنج و مقوی معده و معرق و زیاد کنندة ترشحات صفرا تجویز می شود. به علاوه در رفع سرگیجه ، رفع حالت قی زنان باردار و بی خوابی و ضعف مصرف آن توصیه شده است ؛ فرنجمسک ، فرنجموشک ، افرنجمشک ، ریحان قرنفلی ، پلنگمشک ، برنجمشک نیز گفته می شود.
/////////////
فرنجمشک
فرهنگ لغت عمید
(اسم) ‹افرنجمشک، برنجمشک، فلنجمشک، پلنگ‌مشک› (زیست‌شناسی(
[faranjmo(e)šk] 
گیاهی از خانوادۀ نعناع با شاخه‌های متعدد، برگ‌های دندانه‌دار، و گل‌های سفید که دانه و گل آن مصرف دارویی دارد و در معالجۀ اختلال گوارش، درد معده، و ضعف قلب به کار می‌رود.
/////////////
فرنجمسک . [ ف َ رَ م ِ / م ُ ] (معرب ، اِ) قرنفل بستانی است . معرب پرنجمشک . (منتهی الارب ). افرنجمشک . اصابعالفتیات . بالنگوی صحرایی . بقلةالضب . (یادداشت به خط مؤلف ). فرنجمشک .
/////////////
فرنجمشک‌

افرنجمشک بود و گفته شد و وی ببواسیر نیکو بود و مره بیفزاید و تخم وی چون بیاشامند مجفف منی بود و وی معتدل‌تر از مرزنجوش بود و سیسنبر و منفعت‌های وی در الف گفته شد و بدل آن گویند قرنفل بود و قرنقل یا بادرنبویه بوزن آن و گویند بادرنبویه بوزن آن و تازیان آن را برنکو خوانند
صاحب مخزن الادویه می‌نویسد: فرنجمشک به فتح فا و سکون نون و فتح جیم و کسر میم ممرب پلنگمشک فارسی است و آن را فلنجمشک و ابرنمشک نیز نامند و بسریانی فلنلمشکا و برومی امیولوفراس و بیونانی اقبلیس و بهندی رام‌تلسی و انیل نیز گویند.
اختیارات بدیعی
/////////////////
فرنجمشک- بادرنجبویه

اشاره

چند گیاه است که همه از خانواده‌Labiatae ولی از جنسها و گونه‌های مختلف می‌باشند.
در فارسی در مناطق مختلف با نامهای بادرنجبویه و فرنجمشک نامیده می‌شوند و چون در اسناد مختلف علمی و کتب قدیمی این دو نام فارسی برای این چند گیاه در بعضی کتب برای یکی و در برخی کتب دیگر برای گیاه دیگر آمده است، یعنی گیاهی که در یک کتاب با نام فرنجمشک آمده در کتاب دیگری همان گیاه بادرنجبویه نامیده شده است و از طرفی خوشبختانه این چند گیاه از نظر عطر و بوی گیاه و تا حدود زیادی خواص طبی و دارویی نیز شبیه هستند و شاید علت اصلی این اختلاط شناسایی نیز همین باشد لذا این چند گیاه را در این بخش به شرح زیر می‌آوریم:
1. گونه‌Melissa officinalis L . که نامهای مترادف آن‌Melissa cordifolia Pers وMelissa rommana Mill . وM .graveolens Host . می‌باشد. به فرانسوی‌Melisse وMelisse officinale وCitrionelle وThe de France و به انگلیسی‌Balm وLemon balm گویند.
گیاه فوق را به فارسی «بادرنگ بویه» *گویند و در کتب طب سنتی با نامهای «بادرنجبویه»، «مفرح القلب» و «قرنفل بستانی» آمده است.
نام علمی آن در رشت و اطراف آن «وارنگ بو» می‌باشد. فلور ایران این گیاه را
معارف گیاهی، ج‌1، ص: 171
«فرنجمشک» نام گذارده است و در مازندران با نام محلی «پلنگ‌مشک» شناخته می‌شود. ضمنا توجه شود که در کتب قدیم نظیر ابو منصور موفق نام «فرنجمشک» و «پلنگ‌مشک» برای نوعی ریحان آمده است"O .gratissimum " که ریحان بوته‌ای می‌باشد.
وجه تسمیه این گیاه این است که در زبان لاتین به زنبور عسل ملیسا گویند و چون گل این گیاه فوق العاده مورد علاقه زنبور عسل است این گیاه را نیز ملیسا و به یونانی ملیسافولون یا برگ زنبور عسل نامند. سابقا مرسوم بوده که برای گرفتن زنبور عسل برگ بادرنجبویه را خرد کرده و در محل مورد نظر که می‌خواسته‌اند زنبورها جمع شوند می‌ریخته‌اند.
اگر برگ بادرنجبویه یا بادرنگ بویه را بین دو انگشت فشار داده له کنند بوی عطر مطبوعی شبیه بوی بادرنگ(Citrus medica) یا شبیه بوی لیمو از آن استشمام می‌شود که بادرنجبویه
الف) گل ب) مقطع گل
این نیز وجه تسمیه این گیاه به فارسی است. و چون بوی شبیه مشک می‌دهد آن را فرنگ مشک یا فرنجمشک یا قرنفل بستانی نیز می‌نامند.

مشخصات

گیاهی است چندساله که بلندی آن 80- 40 سانتی‌متر، برگها متقابل به رنگ سبز
معارف گیاهی، ج‌1، ص: 172
تیره و درخشان. ساقه آن چهارگوش بی‌کرک. گلهای آن کوچک سفید که معمولا در تابستان ظاهر می‌شوند و مورد هجوم زنبورهای عسل قرار می‌گیرند. رنگ گلها در بعضی ارقام کمی تیره و به رنگ گل به و در بعضی موارد تیره‌تر حتی سرخ و بنفش می‌باشد. میوه آن دراز، قهوه‌ای و کوچک است.
تکثیر این گیاه با کاشت پاجوشهای گیاه در پاییز صورت می‌گیرد و پس از آن با پخش طبیعی بذر گیاه به سهولت گسترش می‌یابد.
برداشت گیاه معمولا در اواخر اردیبهشت قبل از ظهور گلها باید انجام شود. برگها و سرشاخه‌ها که برداشت می‌شود در محلی در جریان هوا قرار می‌دهند که به سرعت خشک شود و پس از آن باید در محل تاریک و خشک نگهداری شود.
این گیاه بومی مناطق مدیترانه‌ای است و در اروپا و آسیا نیز در همین مناطق انتشار دارد. در ایران در کنار مجاری آبها و مناطق اطراف تهران، در شمال ایران در رشت و اطراف آن، رودبار و در آذربایجان و مناطق شرقی ایران و استانهای غربی می‌روید.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در برگ بادرنجبویه اسانس وجود دارد که معروف است و اسانس ملیس 251] نامیده می‌شود و ماده عامل و مؤثر گیاه است و اسانس روغنی فرار اکسیژنه می‌باشد.

خواص- کاربرد

برگهای بادرنجبویه را در فرانسه مانند چای دم می‌کنند و برای این کار 30- 20 گرم برگ خشک در هزار گرم آب‌جوش ریخته دم می‌کنند و به عنوان معرق، ضد تشنج، محرک معده ضد اسپاسم و برای جلوگیری از قی 4- 3 فنجان در روز می‌خورند و به همین علت گیاه را در فرانسه به نام چای فرانسه 252] نیز می‌نامند.
از برگهای این گیاه برای تهیه شربتی به نام او دو ملیس 253] نیز در فرانسه استفاده می‌شود که برای سنگینی معده و مبارزه با انواع سنکوپ 254] می‌خورند.
بادرنجبویه از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و خشک است. به
معارف گیاهی، ج‌1، ص: 173
صورت جوشانده یا شربت برای تقویت معده و حواس و کبد و ازدیاد هوش و حافظه تجویز می‌شود. همچنین برای تنگی‌نفس و خفقان مفید است و سکسکه را آرام می‌کند. جویدن آن دهان را خوش‌بو می‌کند و بوی شراب را زایل می‌سازد. مضمضه دم‌کرده یا جوشانده آن برای استحکام لثه و دندانها مفید است. اگر در محلول جوشانده آن بنشینند در مواردی که خون قاعدگی بی‌دلیل قطع شده مفید است و ضماد برگ آن نیز برای درد مفاصل نافع است.
2.Dracocephalum moldavica L . و نام دیگر آن در بعضی کتب‌Melissa cedronella آمده است (شلیمر) به فرانسوی‌Melisse turque وMelisse de Moldavie وDracocephale و به انگلیسی‌Moldavic calamint وMoldavian balm گفته می‌شود.
این گیاه را نیز در ارومیه که به صورت پرورشی در باغچه‌ها و مزرعه می‌کارند «بارنجبویا» می‌گویند.
از قسمت هوایی این گیاه، برگ و سرشاخه‌های آن نیز بوی مطبوع و عطری شبیه لیمو و بادرنگ یا بالنگ متصاعد می‌شود. تخم این گیاه را در زبان هندی «تخم فرنجمشک» می‌نامند.
این گیاه در فرانسه و در مناطق جنوبی فرانسه در جزیره سیسیل و در مولداویا و در آسیا می‌روید. در ایران در آذربایجان شرقی و غربی در باغچه‌ها کاشته می‌شود و در ارومیه نیز کاشته می‌شود. تکثیر این گیاه از طریق کشت بذر آن صورت می‌گیرد که در اوایل بهار مستقیما در مزرعه کاشته می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی این گیاه دارای اسانس روغنی فرار است که به عنوان منبع غنی از سیترال است. سیترال یک الدئید مایع است به فرمول‌C 9 H 51 CHO که بوی تند لیمویی دارد و معمولا از مرکبات و از این گیاه گرفته می‌شود و در صنعت عطرسازی مصرف دارد.

مشخصات

گیاهی است یکساله و چندساله، به صورت وحشی، ولی معمولا پرورش داده می‌شود. از نظر ابعاد گیاه کوچک است دارای گلهای آبی یا بنفش و بندرت سفید می‌باشد. قسمت مورد مصرف این گیاه از نظر دارویی برگها و سرشاخه‌های گلدار و در بعضی موارد تخم آن است.
معارف گیاهی، ج‌1، ص: 174

خواص- کاربرد

در هندوستان از تخم گیاه به عنوان تونیک، قابض، بادشکن و برای کاهش تب استفاده می‌شود و از گیاه به عنوان تونیک و قابض و از له‌شده آن برای التیام زخم استفاده می‌شود.
از نظر طبیعت این گیاه نیز گرم و خشک است.
3.Melissa Parviflora Benth این گیاه در دامنه‌های معتدل هیمالیا در هندوستان می‌روید در ایران تا به حال شناسایی نشده است. این گیاه را به زبان اردو «بارنجبویا» می‌نامند.
این گیاه در هندوستان در مواردی مشابه دو گیاه دیگر مصرف می‌شود. از برگها و سرشاخه‌های آن به عنوان تب‌بر و برای کنترل بیماریهای مغز، کبد و قلب و از له‌شده آن در محل گزیدگی حشرات سمی استفاده می‌شود. از میوه آن به عنوان تونیک مغزی و در موارد مالیخولیا به کار می‌رود. از دم‌کرده گیاه برای استحکام لثه‌ها و برطرف کردن مزه بد دهان استفاده می‌کنند و به علاوه گیاه محرک و مقوی معده است و برای نرم کردن مو به کار می‌رود [فوکود] در اندونزی برای معالجه سردرد مصرف دارد [باکر*].
هر سه گیاه فوق از نظر طبیعت گرم و خشک توصیف می‌شود و در کتب طب سنتی برای دو گیاه‌Melissa وDracocephale که در ایران یافت می‌شود و در دسترس است خواص تا حدود زیادی مشابه ذکر کرده‌اند. معتقدند که خوردن و بو کردن آنها بازکننده گرفتگی‌های دماغی است. درد سر را تخفیف می‌دهند و جویدن برگ آنها دهان را خوش‌بو می‌کند، برای استحکام لثه‌ها و دندان‌ها مفیدند. خوردن آنها برای تقویت کبد و معده نافع است و به هضم غذای سنگین کمک می‌کند و باد و گاز معده را تحلیل می‌برد و چون گرم هستند، توصیه این است که اشخاص گرم‌مزاج نخورند و اگر به هر صورت مصرف شده باشد برای رفع عوارض آن می‌توان از گل بنفشه و سکنجبین استفاده کرد. به علت تشابه خواص در نسخه‌های طبی اغلب به جای فرنجمشک از بادرنجبویه و یا بالعکس استفاده می‌شود.

چند نسخه از نظر نمونه طرز مصرف

تهیه شربت بادرنجبویه.
الف) شربت ساده
آب برگ بادرنجبویه 1 کیلوگرم
معارف گیاهی، ج‌1، ص: 175
قند 1 کیلوگرم باهم جوشانده قوام آورند و هربار تا 10 گرم میل شود.
ب) شربت مرکب زیر علاوه بر خواص فوق برای تقویت قلب نیز به تجویز شیخ الرئیس ابو علی سینا مصرف می‌شده است.
برگ تازه بادرنجبویه 40 گرم
تخم فرنجمشک- تخم بادرنجبویه
تخم کاسنی از هریک 50 گرم
گل‌گاوزبان- مغز ریشه شیرین‌بیان از هریک 20 گرم
رازیانه- بسفایج از هریک 16 گرم
ایرسا 12 گرم
آب سیب شیرین 1 کیلوگرم
قند سفید 750 گرم
مخلوط داروها را در گلاب و آب سیب بخیسانند و پس از آن بجوشانند و آن را صاف کنند و با 750 گرم قند مخلوط و جوشانیده و قوام آورند و هربار 35 گرم میل نمایند.

نسخه دیگر از شیخ الرئیس ابو علی سینا

تخم کاسنی- تخم فرنجمشک- تخم بادرنگبویه از هریک 50 گرم
گل‌گاوزبان- برگ و سرشاخه گاوزبان- ریشه بنفشه
مغز ریشه شیرین‌بیان از هریک 15 گرم
پرسیاوشان- بسفایج پوست گرفته و افتیمون از هریک 40 گرم
برگ بادرنجبویه 40 گرم
مجموع را در گلاب و عرق بیدمشک و آب خیسانده و جوشانده و صاف کنید با 800 گرم قند جوشانده قوام آورند و هربار حدود 35 گرم میل کنند.

نکته قابل ملاحظه‌ای از یادداشتهای دکترDr .Schlimmer

در بازار دارویی تهران طبق مطالعات و ملاحظات شلیمر سابقا اغلب به جای بادرنجبویه گیاه دیگری به نام‌Asperugo Procumbens به خریداران عرضه می‌کردند و این بررسی توسط آقای‌Dr .Haussknecht همکار شلیمر شخصا به عمل آمده است.[255]

معارف گیاهی ؛ ج‌1 ؛ ص175
ابراین توجه می‌دهد اشخاصی که علاقه دارند از بادرنجبویه استفاده کنند با توجه به اینکه این گیاه در اطراف تهران در پس‌قلعه- شمیرانات و در سایر مناطق شمال و
معارف گیاهی، ج‌1، ص: 176
آذربایجان فراوان می‌روید، شخصا اقدام به تهیه گیاه اصلی بادرنجبویه نمایند زیرا گیاه‌Asperugo Procumbens با اینکه شکل ظاهری گیاه شبیه بادرنجبویه است ولی آن خواص را ندارد.
برای مزید اطلاع مختصری در باب این گیاه در زیر نوشته می‌شود.
گیاه‌Asperugo Procumbens L . گیاهی است از خانواده‌Borraginaceae که به فرانسوی‌Rapette و به انگلیسی‌Goose grass گفته می‌شود.
خزنده یکساله برگهای بیضی‌شکل- گلهای آبی کوچک که از بغل برگها در می‌آید این گیاه نیز در اطراف تهران، شمیرانات و در دامنه‌های البرز در گچسر و در شمال در اطراف رشت پیربازار، آذربایجان در مزارع اطراف تبریز، کرمانشاه در دامنه کوه پرو، نهاوند، کبوترخان همدان و سرانجام در خرابه‌های شوش و بیشه دیده می‌شود و شاید هم علت این اشتباه همین باشد که در اغلب مناطقی که بادرنجبویه می‌روید این گیاه نیز می‌روید در حقیقت این گیاه از انواع گاوزبان است و خواص آن در حد گاوزبانها می‌باشد.
معارف گیاهی، ج‌1، ص: 177
* بادرنگ بویه . [ رَ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) معنی آن بعربی اترجیةالرائحه است . (ابن بیطار). گیاهی است که عقرب را هلاک کند و امراض سوداوی و بلغمی را نافع باشد، و بادرنجبویه معرب آنست و در عربی بقله ٔ اترجیه گویند. (برهان ). گیاهی است خوشبوی و ازجمله ٔ ریاحین و آنرا بادرود و بادرونه نیز گفته اند و مهلک عقرب است و دافع سم است و معرب آن بادرنجبویه است و آن امراض سوداوی و بلغمی را نافع. (آنندراج ). از نوع سپرغم خوب و خوشبو است ، بستانیست . (نزهة القلوب ). گیاهی است معطر و در خواص شبیه به نعناع . (ناظم الاطباء). ارض مضغبه ؛ زمین بادرنگ ناک .(منتهی الارب ). بادرنجبویه . (برهان ) (ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان ) (آنندراج ) (تحفه ). بادرنبویه . (اختیارات بدیعی ). بقله ٔ اُتْرُجیّه . (تحفه ) (برهان ) (اختیارات بدیعی ). بادرنگبویه . (تحفه ) (مفردات ابن بیطار) (بحرالجواهر) (اختیارات بدیعی ). تُرَنجان . (تحفه ) (اختیارات بدیعی ). بادروم . (ناظم الاطباء).بادرو. (برهان ).بالَنگو. (اختیارات بدیعی ). بادرویه . (لغت فرس اسدی ) (رشیدی ). باذروج . (برهان : بادرو) (نزهة القلوب ) (منتهی الارب ). نوعی خیار. (برهان : بادرو). باذروج . (رشیدی ). بادرنگ . (اختیارات بدیعی ). بستان افروز. (سروری ). ضَوْمَر. (برهان : بادروج ) (قاموس ). بادرنگ ریزه . (صراح ). بادروی کوهی . (ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان ). باذرنبویه . (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ). ریحان کوهی . (ناظم الاطباء: بادروج ، بادروم ). تره ٔ خراسانی . (ناظم الاطباء). باذرنجویه . بذرنبوذه . (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ). مال بوفلون (یونانی ). (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ). ترجان . (در تداول ابن بیطار). مالونان . (ابن بیطار). مالیطانا. (ابن بیطار). بادرونه . (برهان ). مفرح القلب . (تحفه ) (صیدنه ٔ ابوریحان ) (ابن بیطار). ترنجبویا. (صحاح ). حَوک . (منتهی الارب ). مفرح قلب محزون . (برهان : بادرو) (اختیارت بدیعی ). کَزْوان . حبق ترنجان . اترجیه . بورنگ . بارنگ بویه . کتروان . فرنجمشک . افرنجمشک . بادرنگویه . برگهای آن پرآبله و سبز تیره و توده های گلهای بنفش در بغل برگهاست ، برگ آن بوی اسانس بادرنج میدهد. (گیاه شناسی گل گلاب چ 1326 هَ . ش . دانشگاه طهران ص 248) . صاحب اختیارات بدیعی آرد: گیاهی است که بادرنبویه گویند و بادرنگ و ترنجان و بقله ٔ اترجیه نیز گویند، بپارسی بالنگو گویند و بهترین آن تازه بود و طبیعت آن گرم و خشک است در دویم سودمند بود جهت علتهای بلغمی و سودائی و بوی دهان خوش کند و نافع بود جهت سده ٔ دماغ و جرب و قوت دل و جگر بدهد و مفرح تمام بود و در تقویت دل و تفریح آن نظیر ندارد و خفقان زایل کند و ذهن صافی گرداند و مقدار شربتی از آب وی بیست درم بود. و اسحاق گوید: مضر بود بورک و مصلح وی صمغ عربی است و اگربا شراب ورق آن ضماد کنند بر گزندگی عقرب و رتیلاء وسگ دیوانه نافع بود و اگر بیاشامند همین عمل کند و اگر بیخ آن مضمضه کنند جهت دندان نیکو بود و اگر با نمک ضماد کنند بر خنازیر تحلیل یابد و همچنین بر دردمفاصل ضماد کنند ساکن گرداند. و از خواص وی آنست که چون قدری از ورق وی و تخم آن و بیخ آن مجموع خشک کرده در خرقه ای کنند و بابریشم محکم ببندند و در جیب نگاه دارند مادام که با خود داشته باشند هر کس که وی را بیند دوست دارد و محبوب خلق گردد و دایم شادمان بود. و مؤلف گوید بغایت مجربست و بکرات امتحان کرده اند و خوردن وی مقوی دل و جگر و معده بود و جهت خفقان سودائی و خفقان که از بلغم سوخته بود بغایت نافع بود و آنرا مفرح قلب المحزون خوانند، و بدل وی در تفریح بوزن آن ابریشم و چهار دانگ وزن آن پوست اترج . (اختیارات بدیعی ). حکیم مؤمن در تحفه آرد: بادرنگبوئه فارسی است و بعربی مفرح القلوب گویند نباتیست در بو شبیه به بادرنگ خودرو و بستانی میباشد، نوعی را برگش لطیف و طولانی و اطراف برگ مثل اره و ساقش پرشعبه و شبیه بریحان و گلش بنفش مایل بسرخی و بجای سبزی با طعام میخورند و ربیعی و صیفی میباشد و هر سال تخم او سبز می شود نه ریشه ، و تخمش شبیه تخم کتان و اغبر و بقله ٔ اترجیه و ترنجان نامند و نوعی دیگر در بوی باو شبیه و از آن تندبوتر و برگش مایل بتدویر و صحرائی و بستانی میباشد بی ساق و شاخهای بسیار از یک بیخ میروید و برگش با خشونتی و عریض و از برگ نعناع بزرگتر و گلش سفید و کم تخم . در دارالمرز، او را بادرنجبویه میدانند و ریشه ٔ او مثل نعناع هر سال سبز می شود و گربه این نوع را دوست دارد و جمعی که هر دو را یکی میدانند آنچنان نیست و آنچه مؤلف اختیارات بدیعی گفته که آن بالنگو است غلط است چه تخم بادرنجبویه باریکتر از تخم ریحان و اغبر است و حقیر تخم او را کشته و گیاه او را از جمله ٔ ریحان مشاهده نموده و آن ریحان سبزبرگ است و در بوی مثل شاهسفرم ، بادرنجبویه در دوم گرم و مقوی دل و دماغ و حواس و معده و جگر و مفرح و مفتح و ملطف طعام غلیظ و هاضم و مورث ذکا و حفظ و جهت عسرالنفس و خفقان و غشی و فواق و تحلیل سودا و امراض بلغمی و کابوس و مغص و امراض ورکین و گرده و رفع سموم مطلقاً و سوداوی و سده ٔ دماغی نافع و برگ مسحوق او از پنج درهم تا ده درهم با شراب جهت گزیدن سگ دیوانه و رتیلا شرباً و ضماداً مفید و خائیدن او جهت ازاله ٔ بوی شراب و بدبوئی دهان بسیار مؤثر و مضمضه ٔ طبیخش جهت فساد دندان و جلوس در آن جهت احتباس حیض و ضمادش جهت درد مفاصل و طلاء آب او جهت جرب سوداوی و نمله و نار فارسی و آکله و رفع لرز و قشعریره و با نمک جهت خنازیر و سه درهم او با نیم درهم نطرون جهت قرحه ٔ امعا و با یک مثقال نطرون جهت رفع ضرر قطران و سماروغ و لعوق او با عسل جهت عسر نفس انتصابی نافع و مضر ورک و مصلح او صمغ عربی و کندر و بدلش دو وزن آن ابریشم و دو ثلث آن پوست ترنج و قدر شربتش از خشک او تا ده درهم و از تازه اش تا بیست درهم است و گویند چون یک ساق او را با ریشه و تخم خشک کرده در پارچه ای با ریسمان ابریشم بسته با خود نگاه دارند باعث محبت دلها میگردد و تخمش در افعال ضعیف تر از برگش و یک مثقال او جهت رفع لرز و قشعریره و مغص نافع و قدر شربتش تا دو مثقال است . رجوع به مفردات ابن بیطار و تذکره ٔ داود ضریر انطاکی و ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان شود.
/////////////
بادَرَنجبویه یا بادَرَنگْبویه یا وارَنگ‌بو یا وارَانْوو (به گیلکی) (Melissa officinalis) گیاهی است معطر و علفی چندساله، خاستگاه اصلی آن شرق مدیترانه‌است و در بعضی از نقاط آذربایجان و جلگه خزر نیز یافت می‌شود. نام علمی این گیاه (Melissa) از واژه‌ای یونانی به معنای زنبور گرفته شده است. وجه تسمیه آن به این دلیل است که زنبور زمانی که مسافت زیادی از کندوی خود دور می‌شود، با عطر این گیاه راه بازگشت خود را پیدا می‌کند. گفته می‌شود کندوی معطر به بوی این گیاه، زنبور‌های جدید را تشویق می‌کند که در آن کندو اقامت کنند.[۱]
این گیاه از راسته نعناسانان (Lamiales) و تیره نعناعیان (Lamiaceaes) است که بین ماه‌های تیر و مرداد گل می‌دهد. ساقه‌های آن راست و چهار گوش بوده و پوشیده از کرک است. از کنار برگ‌هایش، گل‌هایی با کاسبرگ‌های رنگی می‌روید که در وهله اول زرد کم رنگ است، سپس به سفید و در نهایت به بنفش تبدیل می‌شود. می‌توان گفت تمام گیاه، عطر لیموی تندی از خود ساطع می‌کند. موطن اصلی این گیاه قسمت وسیعی از شرق مدیترانه است. امروزه به منظور بهره برداری‌های تزیینی و طبی و تولید عسل، این گیاه را در باغ‌ها و مزارع کشت می‌کنند.[۲]

محتویات
  [نمایش
نگارخانه[ویرایش]
·        

·        

·        

·        

·        
خواص درمانی بادرنجبویه[ویرایش]
بادرنجبویه داروی مورد علاقه پزشک بزرگ ایرانی، ابوعلی‌سینا بود که جهت تقویت قلب و انبساط روح تجویز می کرده است.
استفاده از این گیاه به عنوان یک داروی ضد افسردگی تا قرن هفدهم ادامه داشت. آزمایش‌های جدید بر روی حیوانات آزمایشگاهی نشان می دهد که این گیاه همانند یک داروی مسکن بر روی دستگاه عصبی مرکزی عمل می کند و به همین دلیل آرام بخش است. مطالعات جدید اثر بخشی عصاره بادرنجبویه رادر درمان موضعی ضایعات ویروسی تبخال براساس کاربردهای جدید تائید نموده.[۳]

جستارهای وابسته[ویرایش]
·         فهرست گیاهان
منابع[ویرایش]
در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔبادرنجبویه موجود است.
1.       پرش به بالا گیاه بادرنجبویه یا بادرنگبویه،مجله اینترنتی ستاره
2.       پرش به بالا خواص بادرنجبویه،سایت پارسه گرد
3.       پرش به بالا Schultz V. Hansel R.Tyler U.. Rational phytotherapy. A physician`s guide to herbal medicine،. NY : Springer – verlag، 1998.
·         Wikipedia contributors, «Lemon balm,» Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Lemon_balm&oldid=204940426
//////////////
ترنجان مخزني[عدل]
باللهجات العربية
الترنجان المخزني
النطاق:
المملكة:
الفرع:
القسم:
الشعبة:
حقيقات الأوراق Euphyllophytina
الشعيبة:
بذريات Spermatophyta
الصف:
الطائفة:
الصنف:
نجميدة Asteridae
الطبقة:
شفويانة Lamianae
الرتبة:
شفويات Lamiales
الفصيلة:
شفوية Lamiaceae
الأسرة:
قطرميات Nepetoideae
القبيلة:
نعناعية Mentheae
الجنس:
النوع:
الترنجان المخزني
Melissa officinalis
لينيوس، 1753

الترنجان[1] المخزني أو المليسة المخزنية[بحاجة لمصدر] أو الحبق الترنجاني[2] (الاسم العلمي:
Melissa officinalis) هي نوع نباتي عشبي معمّر يتبعجنس المليسة من فصيلة الشفوية[3][4][5]. هو عشب معمر له ساق مربعة, له أزهار بيضاء وأحياناً قرمزية وتحتوي الثمرة على أربع بذور وتحتوي العشبة عامة على زيت طيار. ينمو طبيعياً في جنوب أوروبا و حوض البحر الأبيض المتوسط. يصل طول نبات الترنجان إلى 70-150 سم. تعطي أوراقه رائحة لطيفة تشبه رائحة الليمون وقريبة من النعنع. في نهاية الصيف، تظهر على النبات أزهار بيضاء صغيرة مليئة بالرحيق تجذب النحل، ومن هنا أتى اسم الجنس في هذا النبات (باليونانية: Melissa) من (اللغة الإغريقية ويعني 'نحل العسل').
تأتي النكهة المميزة للنبات من احتوائه على مركبات (terpenes citronellal، citronellol، citral و geraniol).
محتويات
  [أظهر
تسميات[عدل]
حشيشة النحل، ترنجان، حبق ترنجاني, مليسا (وهو اسم اغريقي يعني عسل النحل)، بلسم الليمون (بالإنجليزية: lemon balm).
يجب الانتباه إلى أن الاسم مليسة يطلق في الوطن العربي خطأً على شجرة الليبيا (باللاتينيةLippia citriodora) وهي نبات آخر تماماً ينتمي إلى الفصيلة اللويزية (باللاتينيةVerbenaceae).
الزراعة[عدل]
يزرع هذا النبات بسهولة في المناطق ذات الاحتمالية 4 إلى تسعة حسب تصنيف وزارة الزراعة في الولايات المتحدة الأمريكية. في المنطقة 4، يحتاج النبات إلى تربة ممهدة جيدة الصرف ورملية. وفي المنطقة 7، يمكن حصاده عند نهاية تشرين الثاني. يفضل هذا النبات التعرض للإشعاع الشمسي المباشر ولكنه مع ذلك يتحمل الظل بدرجةٍ متوسطة، أكثر من معظم الأعشاب. في المناخات الجافة، ينمو هذا النبات بشكل أفضل في الأماكن نصف الظلية. ومن السهل زراعة هذا النبات في أوعية داخل البيت.
يمكن إكثار النبات خضرياً أو بذرياً. في المناخات المعتدلة تموت ساق النبات في بداية الشتاء، ثم تنمو ثانيةً في الربيع. يمكن إكثار النبات بسهولة عن طريق العقل الساقية بعد وضعها في الماء، أو بالبذور. يتكاثر في الظروف المثالية بشكلٍ كبير مما يجعله عشباً ضاراً.
الاستخدامات[عدل]
مُنكه[عدل]
يستعمل نبات الترنجان غالباً كمنكه في المثلجات والشاي المصنوع من الأعشاب ساخناً كان أم مجمداً، وغالباً ما يستعمل بمرافقة أعشاب أخرى كالنعنع. ومن الشائع أيضاً إرفاق هذا النبات مع أطباق الفواكه أو الحلويات.
استخدامات طبيّة[عدل]
تستعمل الأوراق المسحوقة، عند دهنها على الجلد، كطاردٍ للبعوض. يستعمل الترنجان طبياً على شاكلة شايٍ عشبي، أو بشكل خلاصة. يُعتَقَد بأنه يحوي مواد مضادة للبكتريا وموادً مضادة للفيروسات (فعّال ضد مرض herpes simplex)، ويستعمل أيضاً كمهدئ أو مسكن لطيف. أظهرت دراسة واحدة على الأقل بأن الترنجان فعّال في تخفيض التوتر، مع أن مؤلفي الدراسة اقترحوا إجراء المزيد من الأبحاث.[6]. تم إثبات خواصه المضادة للبكتريا أيضاً بالبحث العلمي، بالرغم من أن هذه الخواص كانت أضعف من العديد من النباتات الأخرى التي دُرست.[7]. الزيت العطري المستخرج من نبات الترنجان شهيرٌ جداً في مجال المعالجة بالزيوت العطرية. وغالباً ما يتم تقطير هذا الزيت بالمرافقة مع زيت الليمون، (زيت السيترونيلا) أو مع زيوت أخرى.
تستعمل الأوراق لعلاج حالات التوتر والاكتئاب والقلق واضطرابات النوم الخفيفة إلى المتوسطة[8]. ولمستخرج هذا النبات خاصية مضادة لبعض أنواع البكتيريا المقاومة للمضادات الحيوية[9].
تحذير[عدل]
يجب تفادي أخذ نبات الترنجان من قبل الأشخاص الذين يتعاطون أدوية دَرَقيّة (كالثيروكسين مثلاً) لأن النبات يمنع امتصاص الدواء كما هو معتقد.[10]
على الرغم من الاستخدام الطبي الشعبي الواسع، فإن زيت الترنجان قد مُنع من قبل اتحاد العطور العالمي (IFRA) في التعديل الثاني والأربعين.
التركيب الكيميائي[عدل]
يحوي الترنجان مادة الأوجينول التي تقتل البكتريا والتي ثَبَتَ أنها تهدئ العضلات وتخدر الأنسجة. ويحوي أيضاً مواد دباغية (تانينات) تسهم في فعاليته المضادة للفيروسات، إضافةً إلى التيربينات التي تضيف له التأثيرات المسكنة.
انظر أيضاً[عدل]
·         مليسة
صور[عدل]
·        

·        
أوراق

·        
أوراق
مراجع[عدل]
1.       ^ الترنجان على موقع أغروفوك.
2.       ^ الحبق الترنجاني على موقع أغروفوك.
3.       ^ موقع لائحة النباتات مليسة مخزنية تاريخ الولوج 4 نوفمبر 2012
4.       ^ موقع لائحة النباتات أنواع المليسة تاريخ الولوج 4 نوفمبر 2012
5.       ^ موقع زيبكودزو مليسة مخزنية تاريخ الولوج 4 نوفمبر 2012
6.       ^ Kennedy، D.OW. Little, A.B. Scholey. (2004). "Attenuation of laboratory-induced stress in humans after acute administration of Melissa officinalis (Lemon Balm)". Psychosom Med 66 (4): 607–613. doi:10.1097/01.psy.0000132877.72833.71PMID 15272110.
7.       ^ Nascimento، G.G.FJ. Locatelli, P.C. Freitas, G.L. Silva (2002). "Antibacterial activity of plant extracts and phytochemicals on Antibiotic-resistant bacteria".Brazilian Journal of Microbiology 31 (4).
9.       ^ مجلة علم الأحياء الدقيقة البرازيلية [www.scielo.br/pdf/bjm/v31n4/a03v31n4.pdf النشاط المضاد للجراثيم للمستخلصات النباتية والمواد الكيميائية النباتية على البكتيريا المقاومة للمضادات الحيوية ISSN 1517-8382 ] تاريخ الولوج 4 نوفمبر 2012
///////////
به پشتو کرپوله:
کرپوله
د ويکيپېډيا، وړیا پوهنغونډ له خوا
Melissa officinalis
کرپوله
مملکه
بوټي
څانگه
Tracheobionta
طایفه
د دوو تیفه گانو نباتونه
کورنۍ
نعناعیانو (Lamiaceae)
جېنس
Melissa
ليمو ويلني يا کرپوله (په لاتينMelissa officinalis) د څو کلنه یو درملي بوټي دي چی په جنوبي اروپا او لويديځي آسياکې شنه کېږي او په طبيعي درملنې کی مهم رول لوبوي. دغه بوټي څښاکونو او خواړو ته هم ورکول کېږي.
توصيف[سمول]
کرپوله یو درملي او بوی لرونکي بوټي دي چی د نعناعیانو په کورنی او د Melissa په جنس پورې اړه لري. اوږدوالي یی ۷۰ – ۱۵۰ سانتيمتره دي او سپين گلان لري. دغه بوټي د جون څخه تر اگسټ پورې گل نیسی. ليمو ويلنی یو شمېر طبيعي مواد لکه اسانسونه (۰،۱٪ ) ټانينونه، فلافونويډونه او معدني توکې لري.
کرپوله په طب کې[سمول]
کرپوله پر هاضمې باندي ښه آغېزه او د ارامکوونکي درمل په توگه هم کارېدلای شی. نومړي پوټي د هېرپېس سیمپلکس پر ضد آغېزه لري.
·         نعنا ډوله بوټي
////////////////
به آذری دِرمان لمونوتو:
Dərman limonotubədrənc (lat. Melissa officinalis) və ya Xanım tərəsi - bədrənc cinsinə aid bitki növü.
////////////
به ترکی:
Limon otu (Melissa officinalis), merkezi Avrupa ve Akdeniz bölgelerinde yetişen, nane türü bir bitkidir.
70–150 cm'ye kadar uzayabilir. Yaprakları hafif bir limon aroması verir. Yazın açan küçük beyaz çiçekler nektar doludur. Bu durum türün isminin kaynağıdır.
////////////
Melissa officinalis, known as lemon balm,[2] balm,[3] common balm,[4] or balm mint, is a perennial herbaceous plant in the mint family Lamiaceae, native to south-central EuropeNorth Africa, the Mediterranean region, andCentral Asia.[5]
It grows to 70–150 cm (28–59 in) tall. The leaves have a gentle lemon scent, related to mint. During summer, small white flowers full of nectar appear. It is not to be confused with bee balm (which is genus Monarda). The white flowers attract bees, hence the genus name Melissa (Greek for 'honey bee'). Its flavour comes from citronellal (24%),geranial (16%), linalyl acetate (12%) and caryophyllene (12%).[citation needed]
Contents
  [show
Cultivation[edit]
M. officinalis is native to Europe, central Asia and Iran, but is now naturalized around the world.[6][7]
Lemon balm seeds require light and at least 20°C (70°F) to germinate. Lemon balm grows in clumps and spreads vegetatively, as well as by seed. In mild temperate zones, the stems of the plant die off at the start of the winter, but shoot up again in spring. Lemon balm grows vigorously and should not be planted where it will spread into other plantings.
M. officinalis may be the "honey-leaf" (μελισσόφυλλον) mentioned by Theophrastus.[8] It was in the herbal garden ofJohn Gerard, 1596.[9] The many cultivars of M. officinalis include:
·         M. officinalis 'Citronella'
·         M. officinalis 'Lemonella'
·         M. officinalis 'Quedlinburger'
·         M. officinalis 'Lime'
·         M. officinalis ‘Variegata’
·         M. officinalis ‘Aurea’
(M. officinalis ‘Quedlinburger Niederliegende’ is an improved variety bred for high essential oil content.)
Usage[edit]
Culinary use[edit]
Lemon balm is often used as a flavouring in ice cream and herbal teas, both hot and iced, often in combination with other herbs such as spearmint. It is also frequently paired with fruit dishes or candies. It can be used in fish dishes and is the key ingredient in lemon balm pesto.[6]:15-16
Uses in traditional and alternative medicine[edit]
Melissa (M. officinalis) essential oil
In the traditional Austrian medicine, M. officinalis leaves have been prescribed for internal (as tea) or external (essential oil) application for the treatment of disorders of the gastrointestinal tract, nervous system, liver, and bile.[10]It is also a common addition to peppermint tea, mostly because of its complementing flavor.
Lemon balm is the main ingredient of Carmelite Water, which is still for sale in German pharmacies.[11]
Lemon balm essential oil is very popular in aromatherapy. The essential oil is commonly codistilled with lemon oil,citronella oil, or other oils.
Research into possible effects on humans[edit]
High doses of purified lemon balm extracts were found to be effective in the amelioration of laboratory-induced stress in human subjects, producing "significantly increased self-ratings of calmness and reduced self-ratings of alertness." The authors further report a "significant increase in the speed of mathematical processing, with no reduction in accuracy" following the administration of a 300-mg dose of extract.[12]
Lemon balm is believed to inhibit the absorption of the thyroid medication thyroxine.[13]
Recent research found a daily dose of the tea reduced oxidative stress status in radiology staff who were exposed to persistent low-dose radiation during work. After only 30 days of taking the tea daily, consuming lemon balm tea resulted in a significant improvement in plasma levels of catalase, superoxide dismutase, and glutathione peroxidase, and a marked reduction in plasma DNA damage, myeloperoxidase, and lipid peroxidation.[14]
The crushed leaves, when rubbed on the skin, are used as a mosquito repellent.[15]
Lemon balm is also used medicinally as an herbal tea, or in extract form. It is used as an anxiolytic, mild sedative, or calming agent.[medical citation needed] At least one study has found it to be effective at reducing stress, although the study's authors call for further research.[16] Lemon balm extract was identified as a potent in vitro inhibitor of GABA transaminase, which explains anxiolytic effects. The major compound responsible for GABA transaminase inhibition activity in lemon balm was then found to be rosmarinic acid.[17]
Lemon balm and preparations thereof also have been shown to improve mood and mental performance. These effects are believed to involve muscarinicand nicotinic acetylcholine receptors.[18] Positive results have been achieved in a small clinical trial involving Alzheimer patients with mild to moderate symptoms.[19] Essential oils obtained from Melissa officinalis leaf showed high acetylcholinesterase and butyrylcholinesterase co-inhibitory activities.[20]
Its antibacterial properties have also been demonstrated scientifically, although they are markedly weaker than those from a number of other plants studied.[21] The extract of lemon balm was also found to have exceptionally high antioxidant activity.[22]
It is also used in at least one lip balm.
Lemon balm is mentioned in the scientific journal Endocrinology, where it is explained that Melissa officinalis exhibits antithyrotropic activity, inhibiting TSHfrom attaching to TSH receptors, hence making it of possible use in the treatment of Graves' disease or hyperthyroidism.[23]
Chemistry[edit]
Gallery[edit]
·        

·        
Leaves

·        
Leaves

·        
Leaves

·        
Plant

·        
Spectral comparison showing nectar guidevisible in UV

·        
Lemon balm leaves in the UBC Botanical Garden
References[edit]
1.       Jump up^ "Melissa officinalis information from NPGS/GRIN". www.ars-grin.gov. Retrieved 2008-03-04.
2.       Jump up^ "Lemon balm". University of Maryland Medical Center. Apr 5, 2011. Retrieved Oct 18, 2014.
3.       Jump up^   Chisholm, Hugh, ed. (1911). "Balm". Encyclopædia Britannica 3 (11th ed.). Cambridge University Press.
4.       Jump up^ "Melissa officinalis"Natural Resources Conservation Service PLANTS Database. USDA. Retrieved 6 July 2015.
6.       Jump up to:a b Herb Society of America. 2007 Lemon Balm: An Herb Society of America Guide
7.       Jump up^ United States Department of Agriculture, "PLANTS Profile for Melissa officinalis," http://plants.usda.gov/java/profile?symbol=MEOF2. Retrieved July 2, 2010.
8.       Jump up^ Theophrastus, Enquiry into Plants, VI.1.4, identified as "M. officinalis" in the index of the Loeb Classical Library edition by Arthur F. Hort, 1916 etc.
9.       Jump up^ As "Melissa" (Common Blam) in both issues of Gerard's Catalogus, 1596, 1599: Benjamin Daydon Jackson, A catalogue of plants cultivated in the garden of John Gerard, in the years 1596-1599, 1876;
10.    Jump up^ Vogl, S; Picker, P; Mihaly-Bison, J; Fakhrudin, N; Atanasov, AG; Heiss, EH; Wawrosch, C; Reznicek, G; et al. (2013). "Ethnopharmacological in vitrostudies on Austria's folk medicine-An unexplored lore in vitro anti-inflammatory activities of 71 Austrian traditional herbal drugs". Journal of Ethnopharmacology 149 (3): 750–71. doi:10.1016/j.jep.2013.06.007.PMC 3791396PMID 23770053.
11.    Jump up^ Hiller, Sabine (September 6, 2010). "FOOD Using lemon balm in the kitchen". The Mayo News. Retrieved May 2, 2012.
12.    Jump up^ Kennedy DO, Little W, Scholey AB (2004). "Attenuation of laboratory-induced stress in humans after acute administration of Melissa officinalis (Lemon Balm)". Psychosom Med 66 (4): 607–13.doi:10.1097/01.psy.0000132877.72833.71PMID 15272110.
14.    Jump up^ Zeraatpishe A., Oryan S., Bagheri M.H., Pilevarian A.A., Malekirad A.A., Baeeri M., Abdollahi M. (2011). "Effects of Melissa officinalis L. on oxidative status and DNA damage in subjects exposed to long-term low-dose ionizing radiation". Toxicology and Industrial Health 27 (3): 205–212.doi:10.1177/0748233710383889PMID 20858648.
15.    Jump up^ Jeong-Kyu KIM, Chang-Soo KANG, Jong-Kwon LEE, Young-Ran KIM, Hye-Yun HAN, Hwa Kyung YUN (2005). "Evaluation of Repellency Effect of Two Natural Aroma Mosquito Repellent Compounds, Citronella and Citronellal".Entomological Research 35 (2): 117–120. doi:10.1111/j.1748-5967.2005.tb00146.x.
16.    Jump up^ Kennedy, D. O.; Little, W; Scholey, AB (2004). "Attenuation of Laboratory-Induced Stress in Humans After Acute Administration of Melissa officinalis (Lemon Balm)". Psychosomatic Medicine 66 (4): 607–13.doi:10.1097/01.psy.0000132877.72833.71PMID 15272110.
17.    Jump up^ Awad, Rosalie; Muhammad, Asim; Durst, Tony; Trudeau, Vance L.; Arnason, John T. (2009). "Bioassay-guided fractionation of lemon balm (Melissa officinalis L.) using an in vitro measure of GABA transaminase activity".Phytotherapy Research 23 (8): 1075–81. doi:10.1002/ptr.2712.PMID 19165747.
18.    Jump up^ Kennedy, D O; Wake, G; Savelev, S; Tildesley, N T J; Perry, E K; Wesnes, K A; Scholey, A B (2003). "Modulation of Mood and Cognitive Performance Following Acute Administration of Single Doses of Melissa Officinalis (Lemon Balm) with Human CNS Nicotinic and Muscarinic Receptor-Binding Properties".Neuropsychopharmacology 28 (10): 1871–81. doi:10.1038/sj.npp.1300230.PMID 12888775.
19.    Jump up^ Akhondzadeh, S; Noroozian, M; Mohammadi, M; Ohadinia, S; Jamshidi, AH; Khani, M (2003). "Melissa officinalis extract in the treatment of patients with mild to moderate Alzheimer's disease: a double blind, randomised, placebo controlled trial". Journal of Neurology, Neurosurgery & Psychiatry 74 (7): 863–6. doi:10.1136/jnnp.74.7.863PMC 1738567PMID 12810768.
20.    Jump up^ Chaiyana W., Okonogi S."Inhibition of cholinesterase by essential oil from food plant". Phytomedicine. 19 (8-9) (pp 836-839), 2012.
21.    Jump up^ Nascimento, Gislene G. F.; Locatelli, Juliana; Freitas, Paulo C.; Silva, Giuliana L. (2000). "Antibacterial activity of plant extracts and phytochemicals on antibiotic-resistant bacteria". Brazilian Journal of Microbiology 31 (4): 247–56. doi:10.1590/S1517-83822000000400003.
22.    Jump up^ Dastmalchi, K; Damiendorman, H; Oinonen, P; Darwis, Y; Laakso, I; Hiltunen, R (2008). "Chemical composition and in vitro antioxidative activity of a lemon balm (Melissa officinalis L.) extract". LWT - Food Science and Technology 41 (3): 391–400. doi:10.1016/j.lwt.2007.03.007.
23.    Jump up^ Auf'mkolk, M.; Ingbar, J. C.; Kubota, K.; Amir, S. M.; Ingbar, S. H. (1985). "Extracts and Auto-Oxidized Constituents of Certain Plants Inhibit the Receptor-Binding and the Biological Activity of Graves' Immunoglobulins".Endocrinology 116 (5): 1687–93. doi:10.1210/endo-116-5-1687.PMID 2985357.
24.    Jump up^ "Lemon balm | University of Maryland Medical Center". Retrieved24 December 2013.
25.    Jump up^ "Melissa officinalis | Featured Extracts". Retrieved 24 December 2013.
26.    Jump up^ Natalie Harrington (2012). "Harmala Alkaloids as Bee Signaling Chemicals". Journal of Student Research 1 (1): 23–32.