[1] - فیلزهرج . [
زَ رَ ] (معرب ، اِ مرکب )
دیوخار. (از فرهنگ فارسی معین ). درخت حضض است . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). و ثمره ٔ
او مثل فلفل است ، و آن قسمی از لوف الکبیر است که حضض هندی عصاره ٔ او و قاتل فیل
است . (از حکیم مؤمن ). و آن سه صنف باشد، یکی همان حضض است که از زرشک سازند و
دومی عصاره ٔ خولان است و سومی دوایی است که از بول شتر گیرند. (یادداشت مؤلف از
مفاتیح ). پیداست که تنها ماده ٔ گیاهی نیست . این سم را از مواد مختلفی میساخته
اند و چنانکه در ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان منقول است موارد استفاده ٔ مثبت طبی نیز
داشته است : شوینده است مر اعضا را و در وی اندکی قبض باشدو ریش دهان و آماسهای آن
را مفید است و رفتن ریم ازگوش بازدارد و موی را تقویت کند و درد چشم را ببرد و
داغها و سپیدی و سیاهی که در اندام پدید آید ببرد... (ترجمه ٔ صیدنه ). فیل زهره .
رجوع به فیل زهره شود.
///////////
دیوخار. [
وْ ] (اِ مرکب ) لوقیون . عوسج
. عرقد. حضض . فیل زهرج . (یادداشت مؤلف ). درختی پرخار و آن را سفید خار و خفچه
گویند و بعربی عوسج خوانند. (برهان ). درختی است پرخارو آن را سفیدخار و خفچه
گویند و بعربی شجرةالجن خوانند و در اختیارات شجرةاﷲ نوشته و بعضی گویند درختی است
مانند درخت کاج و شیره دارد که علاج لقوه کند. (آنندراج ). سه گونه از این جنس در
ایران هست گرگه تیغ،کام تیغ و آسه . (یادداشت مؤلف ). بوته ای از نوع لوکیوم که
در نواحی خشک میروید. (دایرة المعارف فارسی ).گیاهی است از تیره ٔ بادنجانیان جزو
دسته ٔ شابیزک ها،دارای برگهای کامل . گلهایش برنگهای سفید و بنفش کم رنگ و قرمز و
صورتی و زرد دیده میشود. در حدود هفتاد گونه از این گیاه شناخته شده که همگی در
نواحی معتدل و گرم میرویند. رجوع به گیاهشناسی ثابتی ص 182 شود. || سرو و صنوبر. (ناظم الاطباء) . || (ص مرکب ) مردم دیوانه و مصروع .
(از آنندراج
).
////////////
عوسج . [
ع َ س َ ] (ع اِ) ج ِ عوسجة.
(منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به عوسجة شود. || نوعی از خاربن . (ناظم الاطباء).
خاردرخت . (فرهنگ فارسی معین ). || نوعی از علیق باشد، و آن درختی است که برگ آن
را بپزند و در خضاب به کار برند. (برهان قاطع) (آنندراج ). از درختان خاردار است
که آن را میوه ای قرمزرنگ است و غالباً در زمینهای غیرمعمور میروید. یک دانه ٔ آن
را «عوسجة» نامند. (از اقرب الموارد). چون بزرگ و عظیم گردد غَرقَد خوانده میشود.
(از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). برگ آن عُرام نامیده میشود. (از منتهی الارب
). درختی است قریب به درخت انار و پرخار و برگش تند و مایل به درازی و با رطوبت
چسبنده و ثمرش بقدر نخودی و مایل بطول و سرخ ، و در درخت بسیار میماند و نمیریزد.
و قسمتی از عوسج را برگ مایل بسرخی است و خار او بیشتر و شاخه ها درازتر میباشد و
ثمرش عریض و با غلاف . مجموع او در اول و دوم سرد و در آخر دوم خشک . (از تحفه ٔ
حکیم مؤمن ). اشنگور. عِض ّ. عُض ّ. قَصَد. رجوع به اشنگور و عض و قصد شود. گویند
عصای موسی علیه السلام از آن درخت بوده است . (از منتهی الارب : قصد) : چون نزدیک رسید [ موسی ]آتشی دید بر سر
درختی و ایدون گویند که آن درخت عوسج بود، و عوسج داری بود با خار و خرد بود.
(ترجمه ٔ طبری بلعمی ). || سیاه درخت ، که نوعی درختچه است . (از فرهنگ فارسی معین
). رجوع به سیاه درخت شود. || دیوخار، که نوعی گیاه است . (از فرهنگ فارسی معین ).
رجوع به دیوخار شود. || ولیک ،که نوعی گیاه است . (از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به
ولیک شود. || (اِخ ) نام مردی است . || نام اسب طفیل بن شعیب است . (از منتهی
الارب ).
////////////
آسه حضحض خولان
. نامهای دیگر آن: دیوخار، پیل زهره، فیل
زهرج، حضض، حضض مکی، حضض یمانی، خولان، کحل خولان، سریم، زیررک، کامتیغ،آق تیکان،
چالی، آل چالسی، قورت تیکان، گرگ تیغ، آقچالی، آسه چینی و کهتر میباشد.
1. خولان یا حضض از نظر حرارت و برودت معتدل و کمی
خشک است و عده ای آن را سرد و خشک میدانند.
2. خولان عصاره این
گیاه میباشد که بدین صورت بدست میآید ریشه، ساقه و تخم این گیاه را چند روز در آب
خیسانده سپس کوبیده بعد از آن صاف نموده میگذارند که دُردهای آن ته نشین شود و مایع
زلال را آنقدر میجوشانند تا سفت شود و به صورت خمیر درآید و نوع مرغوب آن رنگ بیرونش
زرد و داخل آن سرخ باشد وقتی در آب حل شود کف آن به رنگ خون درآید و اگر در آتش بیندازید
شعله ور میشود.
/////////////
فیلزهرج.
درخت حضض مکی است و ثمره وی فلفل هندی بود و حضض مکی عصاره وی میباشد و آن
معتدل بود در حرارت و برودت و چون بر موی طلا کنند قوت آن بدهد و چون بیاشامند درد
سپرز و یرقان را نافع بود
صاحب تحفه مینویسد: فیلزهرج بمعنی سم الفیل
است و آن قسمی است که حضض هندی است و عصاره او قاتل فیل است
اختیارات بدیعی
/////////////
آسه
اشاره
به فارسی «دیوخار»
و «پیلزهره» و انواع و گونههای مختلفه آن در مناطق مختلف ایران با نامهای محلی شناخته
میشود که ضمن توضیح گونههای مختلف، نام و مشخصات آنها در آخر این بخش خواهد آمد.
در کتب طب سنتی با نامهای «آسه» و «فیلزهرج» آمده است. عصاره این گیاه را که در طب
سنتی به عنوان دارو به کار میبرند با نامهای «حضض»، «حضض»، «حضض مکی»، «حضض یمانی»،
«خولان» و «کحلخولان» معروف است. درختچهای است که به فرانسویLyciet وLyciet de Barbarie وJasminoide و به انگلیسیWillow leaved boxthorn وTea plant گفته میشود. گیاهی است از خانوادهSolanaceae و نام علمی آنLycium barbarum L . و مترادفهای آنLycium depressum Stocks
. وJasminoides flaccidum Moench . وLycium halimifolium Mill . میباشد.
مشخصات
آسه درختچهای است
خاردار به بلندی تا 2 متر برگهای آن کشیده بیضی قاعده آن باریک و با دمبرگ. گلها پایکدار
و طول پایک در حدود 4- 2 میلیمتر میباشد.
جام گل قیفی به رنگ
سرخ و ارغوانی به طول 10- 8 میلیمتر است. میوه آن گوشتی و تخممرغی به قطر 6- 3 میلیمتر
و پس از رسیدن به رنگ نارنجی یا قرمز درمیآید.
این درختچه در آسیای
صغیر، سوریه، عراق، عربستان و ارمنستان جنوبی تا ایران،
معارف گیاهی، ج3،
ص: 234
پاکستان، تاجیکستان
و افغانستان انتشار دارد. در ایران در ارسباران و دامنههای جنوبی البرز، ارنگه، قهرود،
کاشان و برازجون شیراز، جزیره خارک، بلوچستان (در بلوچستان با نام محلی «کهتر» و «زیرک»
نامیده میشود) در یزد، در خوزستان و لرستان شناسایی شده است.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی
در برگهای جوان آن اسید سیانیدریک وجود دارد به علاوه کمی قند و حدود 8 درصد تانن و
کولین در اعضای گیاه مشخص شده است.
خواص- کاربرد
در عربستان مرسوم
است اعضای هوایی، ریشه، تخم و ساقه گیاه را گرفته خرد کرده در حوضی میخیسانند و پس
از دو سه روز خیساندن خوب لگد میکنند و بعد آن را صاف کرده میگذارند که درد قسمت
صافشده تهنشین شود و مایع زلال روی آن را گرفته میجوشانند، آنقدر که سفت یعنی خمیری
شود و سپس آن را برداشته و در خیکهایی ریخته، حمل و توزیع مینمایند، این نوع عصاره
را خولان مینامند. در نوع دیگری روش تهیه آن است که ریشکها و زواید را گرفته و سپس
میپزند و عصاره خمیری را به شکل گلوله درمیآورند، این نوع را حضض نامند. علامت اینکه
خولان خالص است و با سایر گیاهان اختلاطی ندارد این است که رنگ بیرون آن زرد مایل به
سیاهی و رنگ داخل آن سرخ باشد وقتی در آب حل شود کف آن به رنگ خون درمیآید و طعم آن
کمی گس و تلخ است و اگر در آتش بیندازند شعلهور میشود.
خولان و یا حضض از
نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی از نظر حرارت و برودت معتدل است و کمی خشک و عدهای
از حکما آن را سرد و خشک میدانند.
از نظر خواص قابض
و محلل و خنککننده است. خوردن آن برای ورمهای داخلی، اسهال، قطع سیلان رطوبتها و عرق،
بند آوردن خونریزی، اخلاط سینه، تسکین سرفه، درد کبد، یرقان سیاه و شکمروش نافع و
درعینحال مدر است و در باز کردن عادت ماهیانه مفید است و برای بواسیر، حرارت کلیه،
زخم مجاری ادرار، التهاب و تشنگی نافع است. قطره آن برای بند آوردن جریان رطوبت و چرک
از گوش مفید است.
مضمضه آن برای تقویت
لثه سست و غرغره آن برای ورم حلق نافع است. مالیدن
معارف گیاهی، ج3،
ص: 235
آن به چشم برای ضعف
بینایی و جرب و خارش پلک و درد چشم و قطع نزول آب از چشم مفید است. تنقیه آن برای اسهال
مزمن و زخم رودهها مفید است. در شرح قانون آمده است که حضض با اینکه قطع خونریزی میکند
درعینحال در باز کردن عادت ماهیانه مفید است.
مضر طحال است از این
نظر باید با انیسون خورده شود. مقدار خوراک آن حد اکثر از 4- 2 گرم است. دمکرده یک
گرم از گیاه در یک فنجان آب بتدریج در 24 ساعت خورده میشود و برای رفع سیاهسرفه و
تسکین سرفه مفید است. در هند میوه گیاه را برای تقویت نیروی جنسی میخورند.
گونهها و انواع دیوخار
که در ایران میرویند و واریتههایی از آنکه در ایران میرویند و دارای خواص دارویی
مشابه آسه میباشند، به شرح زیر بهطور مختصر توضیح داده میشود:
1. سریم، به انگلیسیArabian boxthorn گفته میشود، نام علمی آنLycium shawii
Roemer Schult . و مترادفهای
آنL .barbarum Miller . وL .arabicum Schweinf . وL
.persicum Miers . وL .orientale Miers
. میباشد.
درختچهای است به
بلندی تا 3 متر بسیار خاردار، شاخههای آن سفید کموبیش نمدی و خارهای آن باریک و نمدی
است. گلها سفید و قیفی و میوه آن نارنجی به قطر 5- 3 میلیمتر. نام محلی آن در خوزستان
«سریم» و در بلوچستان «زیررک» میباشد.
گونه سریم در افریقای
شمالی، لیبی، مصر، صحرای سینا، اردن، عربستان، کویت و جنوب ایران انتشار دارد.
در جنوب ایران در
سد کرخه تا برازجان، کتل کمارج، بوشهر، لنگه، بندرعباس، مکران، چاهبهار و جزیره خارک
میروید. در برگهای جوان درختچه اسید سیانیدریک وجود دارد و از میوههای آن برای تقویت
نیروی جنسی استفاده میشود.
2. کامتیغ، نام علمی
این گونهLycium turcomanicum Turc . و مترادف آن
Lycium depressum Stocks subs. depressum
Schonbeck- Temesy
میباشد.
این درختچه با نامهای
محلی از جمله در کرج «کامتیغ» و در منجیل «آقتیکان» و در حوالی میانه «چالی و آلچالیسی»
نامیده میشود. در ایران و در دامنههای جنوبی البرز از کرج تا رودبار، منجیل، زنجان
و بیجار، خمسه، تخت جمشید، بندامیر،
معارف گیاهی، ج3،
ص: 236
دریاچه نیریز، خور،
طبس، شیرکوه یزد تا 200 متر ارتفاع و در رودشور تا 950 متر دیده میشود.
3. گرگتیغ. نام علمی
آنLycium ruthenicum Murray و مترادفهای آنL
.tartaricum Pall . وL .foliosum Stocks وL .armatum Griff . وL .glaucum Miers .L .turcomanicum Fisch . میباشد.
نامهای محلی آن در
شاهدشت «قورتتیکان و گرگتیغ» در منجیل «آقتیکان» و در حوالی میانه «الچالی و الچالیسی»
و در خیرآباد میانه و آذربایجان غربی «آقچالی» مینامند. ملاحظه میشود که نامهای
آن اغلب مشابه کامتیغ است زیرا خیلی به هم شبیه هستند.
این گونه دیوخار در
اروپای جنوب شرقی، ارمنستان، ترکیه، قفقاز، ایران، افغانستان، پاکستان، آسیای مرکزی
و مغولستان میروید. در ایران در بناب، شرفخانه، زنجان، خمسه، صوفیان، تلخهرود، زنوز،
مرند، همدان، منجیل، شاهدشت، خراسان، از تهران تا میامی، شاهرود، تربت جام، تربت حیدریه،
سیستان و در اطراف تبریز انتشار دارد.
4. گونه
Lycium depressum subs angustifolium
Schonbeck- Temesy
و مترادفهای آنLycium barbarum Dun
. وLycium foliosum L . میباشد.
این درختچه برگهایش
باریک کشیده نیزهای است. طول برگها 10- 5/ 5 برابر پهنای آن است و طول پایک میوه آن
حدود 20 میلیمتر است. در ارسباران، میانه، زنجان، خراسان، دشت گرگان، شیراز و در جنوب
کشور از خوزستان تا بندرعباس و بلوچستان و از هفتتپه خوزستان و دالکی تا بندرعباس،
ایرانشهر، اطراف کرمان، رفسنجان و سرانجام در اطراف تهران انتشار دارد.
5. گونهLycium edgeworthii Dun
. و مترادفهای آنL .indicum Wight . وL .europaeum Clarke میباشد.
درختچهای است خاردار
کوچک. شاخههای آن موجدار و در طول ساقه مخطط است. خارهای آن باریک نوکتیز و حدود
3 سانتیمتر طول دارد. برگهای آن متناوب نیزهای و اغلب کپهای است. گلهای آن معمولا
سفید دارای لوله باریک قیفی شکل به طول 11- 7 میلیمتر میباشد. میوه آن مدور کوچک
به قطر 4- 3 میلیمتر به رنگ زرد یا مرجانی است.
این گونه در پاکستان
و هند و ایران انتشار دارد. در ایران در قطبآباد لار،
معارف گیاهی، ج3،
ص: 237
آسه
الف. مقطع گل ب. مقطع
میوه
بمپشت، بمپور و نیکشهر
دیده میشود.
6. آسه چینی، به انگلیسیChinese matrimony vine گفته میشود. نام علمی آنLycium chinensis
Mill . میباشد
و واریتهای از آن با نام علمی
Lycium chinensis var ovatum( Veil. )C.
Schneider
. در ردیف
درختچههای زینتی در ایران کاشته میشود. ولی اصل گیاه بومی چین است. برگهایش تخممرغی
شکل و 8- 3 سانتیمتر طول دارد. گلهای آن بنفش و کوچک و میوههایش کوچک تخممرغی کشیده
به رنگ قرمز مرجانی و به طول 2- 1 سانتیمتر است و در پاییز مانند گوشوارههای زیبایی
از شاخهها آویزان میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی
میوه آن دارای بتائین 399] است و در برگهای آن بتائین و کولین یافت میشود [چیو]. بتائین
مادهای شبیه پروتئین است.
معارف گیاهی، ج3،
ص: 238
خواص- کاربرد
گونه آسه چینی در
چین کاربرد وسیعی دارد و در ژاپن و شبهجزیره مالایا و سایر مناطق خاور دور نیز داروی
معروف و مستعملی است. معمولا گیاه را با ریشه در ماههای زمستان از خاک خارج کرده شسته
و تمیز نموده و پوست ریشه آن را کنده و در آفتاب خشک میکنند. برای صادرات قطعات ریشه
به طول 10- 6 سانتیمتر تهیه و تحت اثر بخار قرار میدهند، تا پوست و چوب ریشه جدا
شود.
در چین میوه و پوست
این درختچه برای ازدیاد دید چشم و تنظیم فعالیت کلیه مصرف میشود [چونگ .
دارو تلخ و سرد است
و داروی ویژه ناراحتیهای خون و استخوانها و ریهها میباشد. این دارو برای قطع اخلاط
خونی ریه تجویز میشود و در موارد سرفه و عرقهای شبانه و فرونشاندن تشنگی داروی مفید
است [چونگ یائوچی . ریشه و سرشاخهها و میوه آن تونیک است و برای اغلب بیماریهای مزمن
مفید میباشد [روا]. برای تنظیم و تسریع گردش خون و سایر اختلالات خونی نافع است [لیو
و چونگ کوئوتونونگ یائوچی . پوست ریشه آن مخصوصا برای تب سل داروی مفید است و مخلوط
با ژینسنگ داروی ویژه بیماران مبتلا به سل میباشد [کاریونه- کیمورا و هاو]. میوه
یا تخم میوه آن داروی نافعی برای بیماری قند[400] میباشد [هاو]. از پوست ریشه آن برای
معالجه جراحت و التهاب حلق استفاده میشود. و ضمنا ضد روماتیسم است [لوئی .
در هند و چین از پوست
ریشه آن برای رفع ناراحتیهای کلیه، استخوانها و دندان و از میوه آن برای معالجه بیماریهای
اعصاب استفاده میشود [کروست و پتلو].
پوست ریشه آن تببر
است و در موارد اختلالات کبد و ذاتالریه و کلیه مفید است [ایچی مورا]. در اندونزی
دمکرده برگهای آن با چای به صورت غرغره برای رفع دنداندرد به کار میرود [هین .
معارف گیاهی، ج3،
ص: 239
//////////////
دیوخار که آنرا سفیدخار یا خفچه نیز گویند، با نام علمی Lycium
barbarum گیاهی است پرخار از خانواده بادنجانیان (نامهای دیگر: سیبزمینیان، سولاناسه). دیوخار انواع وحشی و تزئینی
دارد و خاصیتهای متعدد دارویی آن معروف است.
دیوخار درخت یا درختچه ایست خزان پذیر که تا
۴ متر نیز رشد میکند. گلدهی از ماه خرداد تا مرداد بوده و رسیدن بذر از ماه مرداد
تا مهر انجام میپذیرد. گل دوجنسی و گردافشانی بوسیله حشرات از جمله زنبورها صورت
میگیرد. این گیاه در خاک رسی، شنی و لومی با زهکش خوب رشد میکند، رشد آن در خاکهای
خیلی کم مایه نیز امکان دارد.
تشریح دیوخار از کتاب گیاه شناسی اروپا ۱۸۸۵
میلادی
بته دیوخار با میوههای رسیده
زیست گاه[ویرایش]
خانه اولیه این گیاه هنوز یافت نشده ولی
احتمال این هست که زادگاه آن آسیای شرقی باشد. دیوخار در تمامی نیم کره جنوبییافت میشود.
خاصیتهای دارویی[ویرایش]
منابع[ویرایش]
تارنمای تبیان: درختان و درختچههای دارویی
///////////
به عربی عوسج:
عوسج أو عوشز، شجر ينبت عادة في الأراضي الجافة والحارة لأنه يعيش على القليل من
الرطوبة.
نبتة شجيرة شوكية معمرة يصل ارتفاعها إلى حوالي مترين. لها ساق خشبية متفرعة والفروع متعرجة ومتداخلة. الأوراق صغيرة وبسيطة ذات لون أخضر يميل إلى الصفرة، ويوجد على جانب الأوراق
شوكتان حادتان وهذه الأشواك سامة. الأزهار أحادية تخرج
في الجانب المقابل لمجموعة الأوراق وهي جرسية الشكل لونها بيضاء يميل إلى الزرقة،
الثمرة عوزة (لبية عنبية)
لونها أخضر، وعند النضج يتغير إلى اللون الأحمر، حلوة المذاق وتؤكل، تحتوي على بذور كثيرة والبذرة
شكلها كلوي منضغطة وذات لون بني.
يعرف العوسج بعدة أسماء منها: قصر، عوسجة،
عنب الذيب، الزعرور، المصع.
أماكن وجوده[عدل]
ينتشر العوسج في الأماكن الرملية الساحلية
والمسطحات الرسوبية والأراضي الحصوية ويتركز في نجد وصحراء النفود والحجاز والمناطق الجنوبية والشرقية من المملكة العربية
السعودية ويتواجد في وادي السرحان بالقرب من محافظة طبرجل،
كما يوجد في الكويت وفلسطين في صحراء النقبووادي الأردن وسيناء وليبيا.
شجيرة عوسج من وادي العجرم في النقبLycium shawii
التركيب الكيميائي[عدل]
يحتوي النبات على فلافونيدات ومواد عفصية وستيرولات وتربينات ثلاثية، كما يحتوي على المنغنيز والنيكل والنحاس والكروم الموليبدنوم، كما يحتوي على قلويدات ومواد سكرية وحمض الهيدروسيانيك وتحتوي الثمرة على زي زانتين.
الاستخدامات[عدل]
يعد نبات العوسج من النباتات المشهورة منذ
آلاف السنين وقد قال داود الأنطاكي في العوسج: "أنه يبرئ سائر أمراض العين خصوصاً البياض وإن قدم،
كيف استعمل، وقد يمزج ببياض البيض، أو بلبن النساء، وطبيخ جذره يوقف الجذام أو يبرئه، وإن تمودي عليه قطع القروح السائلة والجرب، والحكة والآثار
حتى الحناء إذا عجنت بمائه واختضب بها، وهو ينبت الشعر، وثمره كذلك في كل ماذكر،
ورماده يزيل القروح، وهو يضر الطحال وتصلحه الكثيراً".
ويقول أبو خالد
المتطبب في مخطوطته (الاعتماد في الأدوية
المفردة وقواها ومنافعها): إن العوسج نافع لقروح الفم ووجع الجوف، وضعف المعدة،
وإذا عصر ثمره وترك العصير حتى يجف ويجمد ثم يضاف إلى بياض البيض وألبان النساء ثم
يقطر في العين وينفع في جميع أوجاع العين وخاصة من البياض، وثمرته إذا أكلت نفعت
من نفث الدم، وجذر العوسج يفتت الحصى المتولدة في الكلى، كما يفيد العوسج في علاج
الجذام".
ويقول مجيد محمود من العراق عن العوسج:
"إن النبات يفيد في علاج المغص ومدر للبول وملين للبطن، يحتوي على مادة مقوية
للشهوة الجنسية، وسام بجرعات كبيرة"
ويقول ميلر: "إن العوسج نبات تحبه
الجمال وترعاه بنهم، أما الماعز والأبقار فلا تأكل خضرته بحماس، ولا ترعاه إلا حين
يندر تواجد مصادر غنية أخرى. ويعتبر نبات العوسج حطباً جيداً للوقود إذ لاينبعث
منه إلا قدر قليل من الدخان، وفي شمال عمان تطحن الثمار والنباتات اللينة، وتصنع
منها خلاصة تستخدم في تخفيف المغص ولتحسين حدة البصر. كما تؤكل الثمار كمسكن
للآلام ولعلاج الاضطرابات التي تصيب المعدة. ويضيف ميلر أن الإغريق القدماء أوصوا
باستخدام العوسج في مداواة القشرة التي تكون على الجفنين ولعلاج اللثة الملوثة،
والتشققات التي تصيب الشفتين، ولعلاج الدسنتاريا والأنيميا والسعال.
يقول التركماني (694هـ) في العوسج:
"أن ورقه الأخضر اللين يستعمل في علاج النملة والحمرة، وعصارة ورقه إذا صبخ
الورق بالماء حتى تغلظ وتنعقد، وتحفظ من الحرق، تنفع من بياض عيون العبيان، وإذا
سقيت بماء ورقة التوتياء المصنوعة بردت العين، ونفعت من الرق، وإذا شربت عصارته
نفعت من الجرب الصفراوي، وإذا دُق وعُصر ماؤه، وعجن به الحناء، ثم دلك به نفع من
الحكة والجرب، وإذا دخن بأغصانه طرد الهوام، وإذا دُق وعُصر ماؤه في العين سبعة
أيام متوالية نفع من بياض العين قديماً كان أو حديثاً".
ويقول جبر في كتاب "الشفاء في
النباتات" أن العوسج يفيد في علاج الإمساك، وذلك بأن تضاف كمية 20مل من أوراق
العوسج إلى لتر ماء سبق غليه ثم يترك لمدة عشر دقائق ويشرب من ذلك فنجان واحد في
اليوم، ويقول عقيل ورفاقه من السعودية أن الثمرة اللبية مدرة للطمث، تغذي الدم، مفيدة
في البواسير النازفة والجرب وآلام الأسنان، عصير الأوراق محسن لقوة النظر، كما تفيد
الثمار في تقوية الناحية الجنسية لدى الرجال".
أما الدراسات الحديثة فتقول أن ثمار العوسج
تحمي الكبد من التلف الناتج من التعرض للسموم، وتقول الدراسات أيضاً أن جذور نبات
العوسج تخفض ضغط الدم، كما ذكرت الأبحاث العينية الحديثة أن للجذور تأثير ملحوظ
على تخفيض الحمى، وقد عملت دراسة إكلينيكية وأعطت نتائج متميزة في تخفيض الحمى
وبالأخص في الملاريا، كما تقول دراسة أخرى أن الثمار العينية للعوسج تقوي الكبد والكلى.
في التراث الديني[عدل]
ذكر العوسج في العهد الجديد وتحديدا في إنجيل متى 16:7 فقال السيد المسيح (انهم من ثمارهم
تعرفونهم :ايجتني عن الشوك عنب أو عن العوسج تين)
ذُكر العوسج في الإصحاح الخامس من سفر القضاة
في معرض حكاية رمزية قصها يوثام عن اختيار الأشجار العوسج ملكا لهم، وقصد بها الإشارة إلى الأصل الوضيع
لأخيه أبيمالك الذي كان اختير ملكا (قاضيا) وهو ابن جارية.(قض 9: 14 و 15).
////////////
גוג'י ברי,
(ג'וז'י ברי או וולפברי) הוא פרי יער של שיח רב שנתי ממשפחת הסולניים. השם
"גוג'י" מתייחס לפריו של Lycium barbarum,
וגם לפריו של המין L. chinense. השיח צומח לגובה של 1-3 מטרים.
מקור הצמח בדרום
מזרח אירופה ואסיה. תפוצתו היא בחצי הכדור
הצפוני. הפריחה מתרחשת בחודשים יוני עד ספטמבר,
בהתאם לקו הרוחב, הגובה מעל
לפני הקרקע, והאקלים. מחקרים ביו-מולקוריים מראים שהמינים L,
barbarum ,L. chinense ו-L. ruthenicum , משתייכים לקבוצהטקסונומית אחת (קלייד(.
//////////////
به ترکی لیسیوم
بارباروم:
Lycium barbarum, Türkiye'de
yetişen, kuşburnuna benzeyen, kırmızı tanecikli meyveleri olan
bir Asya bitkisidir. Kurt üzümü (İngilzce wolfberry) adıyla da
anılır.
Binlerce yıldır Çin tıbbında sağlık amacı ile
kullanılmaktadır. Dünyada daha çok chinese wolfberry olarak tanınır.Lycium
daystemum pojark da bu bitki ile aynı olup Uygur Türkçesi'nde ve Çin'in bazı yörelerınde bu
şekilde anılmaktadır.
///////////////
به اویغوری
ئالقات:
ئالقات
جىغان مىۋىسى ئالقات دەپ
ئاتىلىدۇ، ئالقات ئادەتتە ئارپا ئالقىتى ۋە قوناق ئالقىتى دەپ ئىككى خىلغا
بۆلۈنىدۇ.ئارپا ئالقىتى 8- ئاينىڭ بېشىدىن تارتىپ پىشىشقا باشلايدۇ، قوناق ئالقىتى
9-ئايدا پىشىدۇ.ئالقاتنىڭ كۆرۈنىشىسارغۇچ، قىزىل مارجانغا ئوخشاش بولۇپ، شېخىدا
غۇژمەك بولۇپ ئۆسىدۇ.ئالقات كېسەللىكلەرنى داۋالاشتا شىپالىق رولىغا ئېگە
بولغاچقا، كىشىلەر ئالقات شەربىتى ۋە ئالقات مۇرابباسى تەييارلاپ ئىستېمال قىلىدۇ.
ئالقات مۇرابباسىنىڭ رەڭگى سارغۇچ، تەمى چۈچۈمەل
كېلىدۇ، ئانچە قويۇق بولمايدۇ.ئالقات مۇرابباسى ھەر كۈنى بىر-ئىككى قوشۇقتىن
ئىستېمال قىلىپ بېرىلسە قان بېسىمىنى چۈشۈرىدۇ، قان تومۇر قېتىشىشى كېسىلىگە شىپا
بولىدۇ:كۆز تورلىشىشنىڭ ئالدىنى ئېلىپ، كۆزنى روشەنلەشتۈرىدۇ، كۆزنىڭ كۆرۈش
قۇۋۋىتىنى ئاشۇرىدۇ:ئاشقازاننى ياخشىلاپ ئىشتىھانى ئاچىدۇ.
//////////////
Lycium barbarum (simplified Chinese: 宁夏枸杞; traditional Chinese: 寧夏枸杞; pinyin: Níngxià gǒuqǐ)
is one of two species of boxthorn in the family Solanaceae from
which the goji berry
or wolfberry is harvested, the other beingLycium
chinense (Chinese: 枸杞; pinyin: gǒuqǐ).
It is native to southeastern Europe and Asia.[2]
It is also known as Chinese wolfberry,[3] Chinese
boxthorn,[3] Himalayan
goji,[3] Tibetan
goji,[3] mede
berry,[citation needed] barbary
matrimony vine,[3] Duke
of Argyll's tea tree,[3] Duke
of Argyll's tea plant,[3] Murali (in
India),[4] red
medlar [5] or matrimony
vine.[3]
Contents
[show]
Description[edit]
This section does not cite any sources. Please help improve
this section by adding citations
to reliable sources. Unsourced material may be challenged and removed. (May 2009)
|
Lycium barbarum illustration fromFlora
von Deutschland, Österreich und der Schweiz, by Prof. Dr. Otto Wilhelm
Thomé, 1885, Gera, Germany.
L. barbarum is a deciduous woody perennial
plant, growing 1–3 m high. It is grown in North China, primarily in theNingxia Hui Autonomous Region.
Leaves and flower[edit]
Wolfberry leaves and flower
L. barbarum leaves form on the shoot
either in an alternating arrangement or in bundles of up to three, each having
a shape that is either lanceolate (shaped like a spearhead longer than it is
wide) or ovate (egg-like).
Leaf dimensions are 7-cm in length by 3.5-cm broad with blunted or round tips.
The flowers grow in groups of one to three in the leaf axils. The calyx (eventually
ruptured by the growing berry) consists of bell-shaped or tubular sepals forming
short, triangular lobes. The corolla are
lavender or light purple, 9–14 mm wide with five or six lobes shorter than
the tube. The stamens are structured with filaments longer
than theanthers.
The anthers are longitudinally dehiscent. Plants are self-pollinating, but may
be cross pollinated by insects. In the northern hemisphere, flowering occurs
from June through September and berry maturation from June to October,
depending on the latitude, altitude, and climate. where frost does not occur
fruiting is continuous and plants do not lose their leaves.
Fruit[edit]
Main article: Goji
L. barbarum produces a bright orange-red, ellipsoid berry
1–2-cm deep. The number of seeds in each berry varies widely based on cultivar and
fruit size, containing anywhere between 10–60 tiny yellow seeds that are
compressed with a curved embryo. The berries ripen from July to October in the northern hemisphere.
Etymology[edit]
Lycium, the genus name, is derived from the ancient
southern Anatolianregion
of Lycia (Λυκία).[6] The
fruit is known in Traditional Chinese medicinereferences
as Fructus Lycii, which is Latin for "Lycium fruit".
In the English-speaking world, the name "goji
berry" has been used since the early 21st century.[citation needed] The word
"goji" is an approximation of the pronunciation of gǒuqǐ (枸杞),
the name for the berry producing plant in several Chinese dialects, including Hokkien and Shanghainese.
This name possibly derives from the same roots as the Persian
language term gojeh (گوجه)
which means "plum/berry".
In Tibetan the
plant is called dretsherma (འདྲི་ཚིར་མ།
), with dre meaning "ghost" and tsherma meaning
"thorn".[citation needed]
Cultivation[edit]
China[edit]
The majority of commercially produced wolfberries come
from the Ningxia Hui Autonomous Region of north-central China and the Xinjiang Uyghur
Autonomous Region of western
China, where they are grown on plantations.
In Zhongning County, Ningxia, wolfberry plantations
typically range between 40 and 400 hectares (100–1000 acres or 500–6000 mu) in area. As of 2005, over 10
million mu have been planted with
wolfberries in Ningxia.[7]
Cultivated along the fertile aggradational floodplains of
the Yellow River for more than 600 years, Ningxia
wolfberries have earned a reputation throughout Asia for premium quality
sometimes described commercially as "red diamonds".[8] Government
releases of annual wolfberry production, premium fruit grades, and export are
based on yields from Ningxia, the region recognized with
·
The largest annual harvest
in China, accounting for 42% (13 million kilograms, 2001) of the nation's total
yield of wolfberries, estimated at approximately 33 million kilograms (72
million pounds) in 2001.
·
Formation of an industrial
association of growers, processors, marketers, and scholars of wolfberry
cultivation to promote the berry's commercial and export potential.
·
The nation's only source of
therapeutic grade ("superior-grade") wolfberries used by
practitioners of traditional Chinese medicine.[9]
In addition, commercial volumes of wolfberries grow in
the Chinese regions of Inner
Mongolia, Qinghai, Gansu, Shaanxi, Shanxi, and Hebei. When ripe, the oblong, red berries are tender and must
be picked carefully or shaken from the vine into trays to avoid spoiling. The
fruits are preserved by drying them in full sun on open trays or by mechanical
dehydration employing a progressively increasing series of heat exposure over
48 hours.
Wolfberries are celebrated each August in Ningxia with
an annual festival coinciding with the berry harvest.[7] Originally
held in Ningxia's capital, Yinchuan, the festival has been based since 2000 in
Zhongning County, an important center of wolfberry cultivation for the region.[7] As
Ningxia's borders merge with three deserts,
wolfberries are also planted to control erosion and
reclaim irrigable soils from desertification.[10]
China, the main supplier of wolfberry products in the
world, had total exports generating US$120 million in 2004. This production
derived from 82,000 hectares farmed nationwide, yielding 95,000 tons of
wolfberries.[8]
Pesticide and fungicide use[edit]
Organochlorine pesticides are
conventionally used in commercial wolfberry cultivation to mitigate destruction
of the delicate berries by insects. Since the early 21st century, high levels of insecticide residues
(including fenvalerate, cypermethrin,
and acetamiprid) and fungicide residues (such as triadimenol and
isoprothiolane), have been detected by the United States Food and Drug Administration in
some imported wolfberries and wolfberry products of Chinese origin, leading to
the seizure of these products.[11]
China's Green Food Standard, administered by the
Chinese Ministry of Agriculture's China Green Food Development Center,
does permit some amount of pesticide and herbicide use.[12][13][14] Agriculture
in the Tibetan plateau (where many "Himalayan" or
"Tibetan"-branded berries originate) conventionally uses fertilizers
and pesticides, making organic claims for berries originating here dubious.[15]
United Kingdom[edit]
The Duke of Argyll introduced Lycium
barbarum into the United
Kingdom in the 1730s where it is known as Duke of Argyll's Tea
Tree.[3] It
was and still is used for hedging, especially in coastal districts. Its red
berries are attractive to a wide variety of British birds.[16]
The plant continues to grow wild in UK hedgerows.
On 15 January 2003, the Department for
Environment, Food and Rural Affairs launched a project to improve the
regulations protecting traditional countryside hedgerows, and specifically
mentioned Duke of Argyll's Tea Tree as one of the species to be found growing
in hedges located in Suffolk Sandlings, Hadleigh, Bawdsey, near Ipswich, and Walberswick.[17]
On June 18, 2007, the FSA (UK Food Standards Agency)
stated that there was a significant history of the fruit being consumed in
Europe before 1997, and has removed it from the Novel Foods list.[18] It
is now legal to sell the wolfberry in the UK as a food as reported by the
British Food Standards Agency,[19] but
see section in the Goji article on Marketing claims.
United States Lycium barbarum has become a high demand plant in the United
States. Nearly all major nursery catalogs now carry plants and there are many
suppliers found on various web sites. There are a number of varieties
available, ranging from leaf producing plants to fruit producing varieties.
Most listed plants are hardy zones
5-9. One variety, Phoenix Tears is hardy zones 3-10. This variety produces
fruit year round in warmer climates. The nutrient profile of both leaves and
fruit is well documented on this variety. Berries and leaves produced in the
United States are probably more pesticide free than those produced in China.
Importation of mature plants[edit]
Importation of Wolfberry plants into the United
Kingdom from most countries outside Europe is illegal, due to the possibility
they could be vectors of diseases attacking Solanaceae crops, such as potato or
tomato.[20] At
present only the US state of Pennsylvania requires inspection of Wolfberry
plants. There have been cases of Goji Mite infections in Pennsylvania and
California. The mites have been found on wild plants in Utah and do have the
potential to infect other Solenaceae family plants, but there is not
documentation of such infections occurring in the United States.[21]
See also[edit]
References[edit]
2.
Jump up^ Flint,
Harrison Leigh (1997). "Lycium
barbarum". Landscape plants for eastern North America: exclusive
of Florida and the immediate Gulf Coast. Chichester: John Wiley & Sons.
p. 326. ISBN 978-0-471-59919-7.
3.
^ Jump up
to:a b c d e f g h i j k "GRIN
Taxonomy for Lycium barbarum". United States Department of
Agriculture Germplasm Resources Information
Network.
7.
^ Jump
up to:a b c [1] Xinhua
News Agency, Opening ceremonies of Ningxia wolfberry festival, August 3, 2005.
8.
^ Jump up
to:a b [2] Staff
reporter, Wolfberry festival to be held in Ningxia, China Daily, July 19, 2004.
9.
Jump up^ [3] Staff
reporter, China's first provincial-level wolfberry association established,
People's Daily Online, August 19, 2001.
12.
Jump up^ Pathbreaking Newsletter Promotes
Development of Organic Sector in China Lila Buckley. Worldwatch
Institute. 28 February 2006.
13.
Jump up^ GAIN Report
#CH1072. Dueling Standards for Organic Foods 2001 Ralph Bean and Xiang
Qing. USDA Global Agriculture Information Network Foreign Agricultural Service.
12 Dec 2001.
14.
Jump up^ The Movement Toward Organic
Herb Cultivation in China Subhuti Dharmananda. Institute for
Traditional Medicine. January 2004.
15.
Jump up^ [5] Staff
Reporter. The commercial legend of goji. Selling a Chinese crop under the
Tibetan flag. TibetInfoNet, July 29, 2007.
16.
Jump up^ A Touch
Of Argyll In Norfolk Julia Page in The Corncrake, Colonsay
, Scotland " I was intrigued to discover that the common name of lycium
halimifolium is the Duke of Argyll's Tea-tree or Teaplant and was keen to
discover how this name came about. I succeeded with the help of my friend Craig
( nice Scottish name ) at Kew Gardens Library and a historical Who's Who.
Accessed November 2006
17.
Jump up^ Government Launches
Consultation On Future Of Legal Protection For Hedgerows Department
for Environment, Food and Rural Affairs, 15 January 2003. Retrieved 6 September
2006.
20.
Jump up^ Department
for Environment, Food and Rural Affairs, April, 2008. Prohibited Import of Goji
Plants. April 30, 2008
Further reading[edit]
Books
·
Ai, Changshan (2002). Zhi
Bu Liang Yi Hua Gou Qi (A Word About Lycium chinense, Effective for
Therapy and Nutrition). Changchun, China: Jilin Ke Xue Ji Shu Chu Ban She. ISBN
7-5384-2402-4. ISBN
978-7-5384-2402-7.
·
Gross, P.M./Zhang,
R./Zhang, X. (2006). Wolfberry: Nature's Bounty of Nutrition and Health.
BookSurge Publishing. ISBN
978-1-4196-2048-5
·
Oyama, Sumita (1964). Kuko
o Aishite Junen (Lycium chinense in Favorable Use for Ten Years).
Tokyo, Japan: Shufu no Tomosha.
·
Shufo no Tomosha (1963). Kuko
no koyo (Medicinal and Therapeutic Effects of Lycium chinense). Tokyo,
Japan.
·
Takayama, Eiji (1966). Jinsei
no Honbutai wa Rokujissai Kara: Furo Choju Kuko no Aiyo (The Real
Stage in Life Begins at Sixty: Habitual Use of Lycium chinense for Longevity).
Tokyo, Japan: Koyo Shobo
·
Zhang, Yanbo (2000). Molecular
Approach to the Authentication of Lycium barbarum and its Related Species.
M. Phil. thesis. Hong Kong, China: Hong Kong Baptist University
·
Zhao, Yue (2005). The
Market Prospect of Ningxia Wolfberry/Wolfberry Products in China. Thesis.
Netherlands: University of Professional Education Larenstein Deventer.
·
Daugs, Donald R. Grow a
Superfood, Goji Berries, Countryside Magazine, May/June 2014 pp. 63–67