۱۳۹۵ فروردین ۱۷, سه‌شنبه

فراسیون، گندنای کوهی،

فراسیون . [ ف َ ] (معرب ، اِ) گیاهی است که به عربی صدف الارض گویند و در مؤید گوید: گندنای کوهی است و درکتب طبی نیز چنین است . (آنندراج ). نام گندنای کوهی باشد و آن را به تازی حشیشةالکلب و صوف الارض و سندیان الارض خوانند. چون با نمک بر گزیدگی سگ دیوانه (هار) ضماد کنند نافع باشد. و فراسین هم گفته اند و در فرهنگ سروری با شین و بر وزن تراویدن نوشته اند. (برهان ).ارجانی گوید: فراسیون گرم است در دو درجه و خشک است در سه درجه . سده های جگر و سپرز را بگشاید و بیماری یرقان را منفعت کند و درد گوش کهنه را تسکین دهد. بدل او در ادویه هم سنگ او سنبل است و ثلثان او اسارون .و تخم معصفر نیم جزو او. (ترجمه ٔ صیدنه ). فدیه البحراست . (فهرست مخزن الادویه ). نباتی است مابین شجر و گیاه و شاخهای بسیار از یک اصل میروید و مربع و با اندک زغب و مایل به سفیدی و برگش به قدر انگشت مهین و مایل به استداره و چین دار و باخشونت و تلخ و تخمش محیط ساق او و بعضی گلش مایل به زردی و بعضی مایل به ازرقی . منبتش خرابها و کوهها و در آخر ثور و اوایل جوزا گل کند و قوتش تا شش سال باقی است . به غایت منقی سینه و شش باشد. از لزوجات و مدر حیض و بول و شیر و عروق و محلل ریاح غلیظ و بلغم غلیظ و با قوت تریاقیه و جالی اعضای باطنی و ظاهری و مقوی آن و مخرج جنین ومشیمه و امثال آن . طبیخ او با شکر و انجیر و عسل و ایرسا، جهت ربو و سرفه ٔ کهنه و ضیق النفس ، و با شربت بنفشه جهت قرحه ٔ ریه و التیام جراحت آن بی عدیل است . با روغن زیتون و روغن گل جهت درد امعاء و با ادویه مناسب جهت سپرز و پهلو و تهی گاه و سنگ مثانه و خائیدن و بلع کردن آب او جهت قلاع و درد معده مفید باشد. ضماد او جهت جراحات کهنه و داخس و بردن گوشت فاسد زخمها و تحلیل خنازیر و نضج دمل و گشودن آن نافع... و مضر مثانه و گرده به حدی که اکثار او موجب ادرار خون شود و مصلحش کتیرا و عسل و سنبل و نزد بعضی رازیانه پادزهر ضرر اوست و مقوی فعل آن است . قدر شربتش تا سه درهم و بدلش در امراض سینه پرسیاوشان است دو وزن او،و در تحلیل ریاح اسارون و در اسهال لزوجات افتیمون و انیسون است و چون زمین را مغاک کرده به آتش گرم کنند و آتش را برداشته ، فراسیون را در او فرش نموده علیلی را که از برودت و ریاح زمین گیر شده باشد بر روی آن بخوابانند و از فراسیون بر آن لحاف کرده پس بپوشانند تا گرمی مغاک بر طرف شود در رفع امراض آن شخص مجرب دانسته اند. و چون در آب انگور فراسیون ریخته سه ماه بگذارند و بعد از آن صاف کنند، شراب مذکور در رفعاورام باطنی و امراض سینه و دفع فضلات و مواد بادره به غایت نافع است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن صص 172-173).
///////////
فرهنگ لغت عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] ‹فارسیون، فراشیون› (زیست‌شناسی)
[farāsiyun] 
گیاهی چندساله با ساقه‌های سفیدِ پوشیده از کرک، برگ‌های بیضی‌شکل، گل‌های سفید یا بنفش، و طعمی تلخ که مصرف دارویی دارد و برای تقویت قلب، از بین بردن تب، و ضدعفونی کردن مجاری تنفس به کار می‌رود.
/////////////////
فراسیون‌.  فراسیون گویند و حشیشة الکلب گویند و صوف الارض نیز گویند و آن کراث جبلی بود بپارسی گندنای کوهی و نیکوترین آن رومی بود سرخ‌رنگ تلخ و طبیعت ان گرم بود در دویم و خشک بود در سئوم مفتح سده جگر و سپرز بود و سینه و شش را پاک کند و حیض براند و عصاره وی درد گوش کهن را نافع بود و با عسل چشم را قوت دهد خوردن و کحل کردن و بعصاره آن سعوط کردن یرقان را نافع بود و با نمک بر گزندگی سگ دیوانه ضماد کردن سود دهد و گل وی چون خشک بود به آب بپزند با تخم وی چون تر بود بکوبند و آب وی بگیرند و با عسل بیامیزند قرحه شش را نافع بود و ربو و سرفه را و اگر با ایرسای خشک بیامیزند فضول غلیظ سینه را پاک کند و زنان چون بیاشامند حیض براند و مشیمه بیرون آورد و دشوار زادن را سود دهد و چون ضماد کنند بر ورق وی و عسل ریشها را که چرکن بود پاک گرداند و داخس و گوشت خورنده قطع کند و درد پهلوها را ساکن گرداند و عصاره ورق وی که در آفتاب خشک کرده باشند همین عمل بکند و عصاره وی در داروهای چشم و جرب قدیم و جدید و اصناف جرب سه‌گانه زایل کند چون به آب انار ترش حل کنند و بر پلک چشم بازگردانیده طلا کنند در کحلها کردن آثار ریشها و سفیدی که در چشم بود قدیم و جدید نافع بود و در شافها جلای چشم بدهد و جهت غشاوه عین و نور باصره مستعمل کنند و اگر نیم مثقال تا یک درم در طبیخ زوفا بگدازانند و با روغن بادام شیرین بیاشامند شش را نافع بود و سینه را پاک گرداند و رطوبتهای آن بیرون آورد و چون عصاره آن با قدری آب بگدازند و با قدری عسل بیامیزند و بر جراحتهای متعفن پلید ضماد کنند پاک گرداند و چون ضماد کنند بر دمامیل نارسیده و خنازیر تحلیل دهد و منضج و محلل بود آن را و فراسیون مجموع بادهای غلیظ را نافع بود خوردن و ضماد کردن و چون بر سینه ضماد کنند ضیق النفس را نافع بود و چون ورق وی بخایند و فروبرند نافع بود جهت وجعی که متولد شود در معده و اندرون و چون باب و زیت و یا آب تنها بپزند و تکمید* بر زهار زنان و مردان کنند نافع بود جهت دردی که عارض شده باشد از عسر البول ریاحی و جمیع اصناف اوجاع و ورق وی چون تر بود با گرده پیه بکوبند و بر ورمها نهند بگدازاند و همچنین همه جراحتها و چون وی بعسل پرورند نیکوترین معالجه سرفه بود و ربو و ضیق النفس را و اگر آب نخاله بگیرند و حسوی سازند در پختن پنج درم ورق وی اضافه کرده تمام بپزند و بیاشامند نافع بود جهت سرفه مفرط و نفث الدم و باید که شش روز پیاپی استعمال کنند که عجایب مجرب است و چون ورق وی بکوبند و ضماد کنند تعقد امعا و وجع آن را نافع بود و اسحق بن عمران گوید مضر بود به گرده و مثانه تا بحدی که خون بجای بول بیاید و تخم رازیانه نافع بود جهت دفع مضرت وی چون با وی خلط کنند یا پیش یا بعد از وی بیاشامند و صاحب منهاج گوید مضر بود به قضیب و گرده و مصلح آن سنبل الطیب بود و بدل آن بوزن آن اسارون و چهار دانک وزن آن لبان و گویند بدل آن انیسون و افتیمون بود و بدل آن بوزن آن لاغیه است و صاحب منهاج گوید شربتی از وی نیم درم بود و سده جگر و سپرز بگشاید و حیض براند
______________________________
صاحب مخزن الادویه می‌نویسد: فراسیون به فتح فا و همچنین به ضم فا آمده و بیونانی فراسین و برسون نیز و به لاطینی مادرویتیم و بعربی علقسا جهت آنکه تلخ است و هر چیز تلخ را علقم نامند و بفارسی افنان‌سر و کورار بمعنی کراث جبلی که گندنای گوهی باشد گویند و لفظ کرویا یمکن که تصحیف از کورار باشد
لاتین ‌MARRUBIUM VULGARE فرانسه ‌MARRUBE BLANC انگلیسی‌TRUE HORCHOUND -BUGLE WEED
ابو ریحان در صیدنه می‌نویسد: فراسیون که بیخ آن را براسیون گویند و بلغت رومی براسیون رنگ سبز را گویند و او به جعده ماند و اطبا آن را صوف الارض گویند.
اختیارات بدیعی، ص: 324
* تکمید. [ ت َ ] (ع مص ) گرم کردن عضوی به بستن کماد** و جز آن بر وی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). پوست بدن را با چیزی گرم یا سوزنده چون خردل و امثال آن تحریک و گرم کردن تا خون به سوی بیرون میل کند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). کماد کردن بر عضو رنجور یعنی جامه ٔ گرم کرده ، یا سبوس و یا نمک و یا گاورس و مانند آن گرم کرده و در کیسه یا جامه ای بر عضو متورم یا دردمند نهادن ... (یادداشت ایضاً). آن را گویند که چیزی سازند از مس یا گوهری دیگر و دارویی که گرم کرده ، اندر وی کنند و بر موضع علت نهند تا حرارت و قوت دارو بدو میرسدو اگر این دارو اندر مثانه گوسفند یا شانه ٔ گاو کنند همان باشد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). و تکمید تر و خشک نافع است اما اگر ذات الریه از جنس حمره باشد، تر صواب ، و اگر جنس فلغمونی باشد، خشک اولیتر. با آنکه تکمید تر آن را که سود نکند زیان نیز نکند و خشک آنرا که زیان کند زیانی عظیم کند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی: و آنجا که ماده بسیار باشد ضمادهای خنک زیان دارد و تکمیدتر و خشک نافع است . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). اطبا فرمودند که از آرد میده و انگبین هر روز عجینی می ساز و بر وی تکمید می کن . (سندبادنامه ص 209).
**کماد.[ ک ِ ] (ع اِمص ) کوفتگی جامه ، اسم است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کوفتگی جامه ، اسم است کَمد را. (ناظم الاطباء). اسم است از کمدالقصّار الثوب ؛ کوفت گازر جامه را. (از اقرب الموارد). رجوع به کَمد شود. || (اِ) لته ٔ چرکین که گرم کرده بر عضو دردناک نهند و آن مفید ریح است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پارچه ٔ گرم کرده که بر عضو دردناک نهند. (ناظم الاطباء). جامه پاره ای چربناک و چرکین که گرم کنند و بر عضو دردناک نهند که بدان از باد و درد شکم شفا یابد. (از اقرب الموارد). رکوی که گرم کنند و بر عضوی نهند. ژنده ای که گرم کرده بر جای درد نهند تا بیاساید. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || (اِمص ) گرم کردن عضو دردرسیده را به بستن چیزی بر وی ، منه الحدیث : الکماد احب اِلی َّ من الکی .(منتهی الارب ) (آنندراج ). نهادن داروهای خشک بر عضوی چون نمک گرم و سبوس گرم . ج ، کمادات . (یادداشت به خطمرحوم دهخدا). کماد عبارت از چیزی چند باشد که در کیسه کنند خواه خشک و خواه تر و گرم کنند و بر اعضاء نهند و کمادات خشک اولی است در اوجاع لذاعه و مواد حاره . (اختیارات بدیعی: و آنجا که خشکی غلبه دارد یا ماده ٔ علت سخت غلیظ باشد و فسرده ، بخار ضماد و کماد تر از راه بینی به شش رسد، سود دارد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || درد شکم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ).

///////////
فراسیون سفید

اشاره

در فارسی و در کتب مختلف با نامهای «شنار»، «فراسیون ابیض»، «فراسیون سفید»، «گندنای کوهی» و «افنان سر» و به عربی آن «صوف الارض» و «علقما» (زیرا تلخ است) و در بازار دارویی هند «فراسیم» نامبرده می‌شود. به فرانسوی‌Marrube blanc وMarrube vulgaire و به انگلیسی‌Horehound ,Marrubium ،White horehound وCommon horehound گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده نعناLabiatae نام علمی آن‌Marrubium vulgare L . و مترادفهای آن‌M .apulum Ten . وM .anisodon C .Koch .L . می‌باشد.

مشخصات گیاه

گیاهی است علفی چندساله به بلندی 70- 40 سانتی‌متر. گیاه پوشیده از کرک پنبه‌ای است و سفید به نظر می‌رسد. برگهای آن متقابل، بیضی، ناصاف، دندانه‌دار و نوک‌تیز است. گلهای آن کوچک سفید به‌طور گروهی از محل اتصال برگها به ساقه در قسمت بالای ساقه ظاهر می‌شود. برگها و سرشاخه‌های گلدار که مستعمل در طب سنتی است، تلخ می‌باشد.
تکثیر فراسیون سفید از طریق کاشت بذر آن در اوایل بهار در شرایط اقلیمی مناطق معتدل ایران صورت می‌گیرد. این گیاه به‌طور خودرو در اراضی متروکه، گودالها، خرابه‌ها، کنار جاده‌ها و در مناطق مختلف اروپا و شمال افریقا و آسیا می‌روید. در
معارف گیاهی، متن‌ج‌7، ص: 57
ایران تقریبا در تمام مناطق کشور از جمله در اطراف تهران، کرج، دامنه‌های البرز و در گرگان، گنبد قابوس، بندر گز، در مازندران در جنوب آمل، بابلسر، ساری، بین کجور و زانوس، درّه چالوس، هزارچم، سراب‌رود و در گیلان در ایسپیلی ییلاق و در لاهیجان و در جنوب و جنوب غربی ایران در اراک، تفرش و در کرمان در کوه سیرج و در سمنان بین بشم و سرخه و در خراسان بین مشهد و قوچان در ارتفاعات 1300- 1000 متری بین بجنورد، مراوه‌تپه، شریف‌آباد و ... دیده می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

طبق بررسی که به عمل آمده از 7/ 17 کیلوگرم گیاه فراسیون سفید در حدود 8/ 2 کیلوگرم ماده ماروبین 78] جدا شده است و در تجزیه گیاه علاوه بر ماروبین یک استرول و یک سسکی‌ترپن 79] در گیاه مشخص شده است G .I .M .P[ . در بررسی دیگری در گیاه وجود یک ماده تلخ و اسانس روغنی فرّار تأیید شده است. این بررسی نشان می‌دهد که در سرشاخه‌های گلدار خشک گیاه در حدود 4/ 0 درصد ماده عامل تلخ ماروبین در برگهای گیاه دو ماده متبلور که یکی از آنها ماروبین است وجود دارد]G .I .M .P[ .
ماروبین که به صورت بلورهای سوزنی شکل متبلور می‌شود به فرمول‌C 02 H 82 O 4 بسیار تلخ است، در آب حل نمی‌شود ولی در الکل حل می‌شود.

خواص- کاربرد

در هند از گیاه فراسیون سفید به عنوان تونیک تلخ و نرم‌کننده سینه، مدّر، بادشکن و داروی مفید سرماخوردگی، سرفه و ناراحتی‌های ریوی استفاده می‌شود.
در فرانسه معمول است برای دفع سنگ کیسه صفرا دم‌کرده‌ای با مخلوط چند گیاه و فراسیون سفید به شرح زیر مصرف می‌کنند. سرشاخه گلدار خشک فراسیون سفید 25 گرم، ریشه و سرشاخه گلدار غافث‌agrimonia eupatoria 50 گرم، ریوند چینی 25 گرم، ریشه اونونیس خاردار[80] 25 گرم را گرفته خرد کرده و خوب مخلوط
معارف گیاهی، متن‌ج‌7، ص: 58
می‌نمایند و در هربار یک قاشق قهوه‌خوری از مخلوط در یک پیمانه (220 گرم) آب جوش مدت 15 دقیقه دم می‌کنند و یک پیمانه صبح ناشتا و یک پیمانه عصر می‌خورند.
فراسیون از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی خیلی خشک و گرم است و از نظر خواص معتقدند که بازکننده گرفتگی‌های کبد و طحال است و اثر ضد سم دارد.
اگر چند قطره عصاره فراسیون در گوش ریخته شود، برای پاک کردن چرک و مواد زاید داخل گوش و باز کردن منافذ و برطرف کردن درد آن نافع است. جویدن برگ آن برای بیماری‌های دهان و استحکام دندانها مفید است. اگر 2 گرم از گل و سرشاخه گلدار خشک آن با شربت بنفشه مخلوط و دم شود، برای سرفه مرطوب و جراحات سینه و ریه و تنقیه و پاک کردن آنها از اخلاط خیلی مؤثر است و اگر 4- 2 گرم آن را به صورت دم‌کرده با دم‌کرده زوفا و روغن بادام شیرین مخلوط و بخورند برای پاک کردن سینه و ریه از اخلاط لزجه تأثیر فوق العاده دارد و اگر با شکر یا عسل و یا با انجیر دم‌کرده آن تهیه و خورده شود، برای تنگی نفس و سرفه بلغمی و قطع و قلع اخلاط و فضولات غلیظه مفید است. اگر سبوس و نخاله گندم را در آب جوش دهند و صاف نموده و در حدود 20 گرم از سرشاخه گلدار یا گل فراسیون و یا از تمام گیاه خشک را در آن جوش دهند تا غلیظ شود و سپس صاف نموده نیم‌گرم بنوشند، برای تسکین سرفه شدید، عجیب مؤثر است و اگر این کار تا یک هفته ادامه داده شود، بکلی رفع سرفه خواهد شد. دم‌کرده گل آن با آب و یا عصاره تخم آن با عسل برای جراحتهای ریه بسیار نافع است و اگر آن را با ایرسای خشک مخلوط نمایند برای پاک کردن رحم و افزایش ادرار و ازدیاد ترشح عادت ماهیانه و تسهیل زایمان و پاک کردن سینه از اخلاط بسیار نافع است. ضماد برگ آن با عسل برای تسکین درد پهلو و تنگی نفس مفید است و جویدن برگهای آن و بلعیدن آن برای درد معده نافع است. ضماد برگ تازه آن زیر ناف، برای رفع پیچیدگی مقعد و تعقد روده‌ها و درد آن بسیار نافع است.
خوردن عصاره گیاه ضد سم است و ضماد له‌شده گیاه در محل گاز گرفتن سگ هار و التیام جراحت و زخم آن مفید است. اگر برگ تازه آن را کوبیده و با پیه بز سرخ شده مخلوط و ضماد تهیه کنند برای تحلیل ورم از هر نوع نافع است. فراسیون برای کلیه و مثانه مضر است و اسراف در خوردن آن حتی ممکن است منجر به وجود خون در ادرار شود، در این موارد باید کتیرا، عسل، سنبل الطیب و رازیانه مصرف شود. مقدار خوراک آن تا 12 گرم است. اگر فراسیون سفید را در آب و یا روغن زیتون جوشانده
معارف گیاهی، متن‌ج‌7، ص: 59
و جوشانده آن را به صورت کمپرس در محل زهار مرد یا زن بکار برند برای رفع دردهای مثانه و همچنین برای قطره‌قطره ادرار کردن و بی‌نظمی و کمی ادرار نافع است. و در موارد وجود سنگ در دستگاه دفع ادرار و انسداد مجاری کبد و طحال مفید است. معمولا برای تهیه دم‌کرده 50- 40 گرم برگ خشک یا سرشاخه گلدار آن را در یک لیتر آب جوش مدت 15 دقیقه دم می‌کنند و 3- 2 فنجان در روز می‌خورند.
فراسیون کمک زیادی به التیام قروح و جراحتهای سینه و ریه و اخراج اخلاط می‌کند و در ضمن مقوی و اشتهاآور است و در بیماران سل ریوی از دم‌کرده آن استفاده می‌شود و یا تا 30 گرم عصاره تازه گیاه را با عسل یا شیر مخلوط می‌کنند و بتدریج در عرض روز می‌خورند.

سایر بررسی‌ها و تحقیقات که در مورد خواص درمانی فراسیون سفید در مراکز تحقیقاتی جهان به عمل آمده است.

فراسیون سفید یکی از رایجترین گیاهان دارویی برای سرفه و سینه طی 2000 سال بوده است. حتی اشخاصی که به کاربرد گیاهان دارویی عقیده راسخی ندارند آثار مفید شفابخش این گیاه را انکار ننموده‌اند. فراسیون سفید ابتدا در رم قدیم به عنوان دارو مصرف می‌شده و از این گیاه به عنوان جزء اصلی یک نوع تریاق مؤثر ضد سم معروف به‌Theriaca استفاده می‌شده است. جالینوس پزشک معروف اولین کسی بوده که فراسیون سفید را برای تسکین سرفه و ناراحتی تنفسی توصیه می‌کرده و از آن تاریخ فراسیون سفید رسما به عنوان یک گیاه دارویی مفید سینه‌ای شناخته شده است. پزشک گیاه‌درمان معروف آلمانی به نام کشیش‌Hildegard of Bingen این گیاه را به عنوان بهترین دارو برای سرماخوردگی معرفی نمود. و کارشناس گیاه‌درمانی انگلیسی به نام‌John Girard در یادداشتهایش می‌نویسد:
«شربتی که از برگهای سبز و تازه گیاه فراسیون سفید و شکر تهیه شود بهترین دارو از نوع مفردات برای سرفه و خس‌خس کردن ریه‌هاست.» و پزشک گیاه‌درمان انگلیس در قرن هفدهم به نام‌Nicholas culpeper می‌نویسد علاوه بر موارد مسمومیتها که گیاه فراسیون تریاق خوبی است، جوشانده برگهای خشک گیاه با عسل برای اشخاص که مبتلا به ناراحتی نفسهای کوتاه هستند و سرفه می‌کنند و اشخاص مبتلا به سل خیلی مفید است. این گیاه کمک می‌کند که بلغمهای سفت
معارف گیاهی، متن‌ج‌7، ص: 60
نرم شده و با سرفه براحتی خارج شود. مهاجران اولیه این گیاه را با خود به امریکای شمالی برده‌اند و در آنجا به عنوان داروی مؤثر برای سرماخوردگی و سرفه و سل بسیار مورد استفاده قرار گرفت. در آن زمان کارشناسان گیاه‌درمانی امریکا از این گیاه به عنوان داروی ملین و برای افزایش مقدار عادت ماهیانه و درمان التهاب کبد و مالاریا و برای دفع انگلهای روده‌ای نیز مصرف می‌کردند.
در فراسیون سفید یک ماده شیمیایی به نام ماروبین وجود دارد که تحقیقات دانشمندان روسی و آلمانی نشان می‌دهد که برای نرم کردن و شل نمودن بلغم بسیار مفید است. در اروپا طی دهها سال از این گیاه به عنوان جزء اصلی در ترکیب شربتها و داروهای خشک زیرزبانی سرفه استفاده می‌کردند و این داروها در مقیاس وسیعی در امریکا نیز مصرف می‌شده است و حتی پزشکان محافظه‌کار و مخالف با گیاه‌درمانی نظیرDr Varro Tyler هم معتقد بودند این گیاه برای سرفه و سرماخوردگی بسیار نافع است. سازمان نظارت بر خوراک و دارو امریکا مفید بودن این گیاه را برای ناراحتی‌های سینه و سرفه تأیید نکرده است و این نظر در اثر توصیه یک کمیته مشورتی بوده که فقط یک نوع اکسپکتوران به نام‌Guaifenesin را در امریکا تصویب نموده و کمیته معتقد است این اکسپکتوران مؤثر است درحالی‌که عده زیادی از متخصصان ریه و جهاز تنفسی بر این عقیده‌اند که داروی‌Guaifenenin داروی بی‌اثری است. البته نظر سازمان نظارت بر خوراک و دارو امریکا فقط شامل آن دسته از فرآورده‌های دارویی فراسیون سفید است که روی قوطی آن برچسب «برای درمان سرفه» دارد می‌باشد، ولی مصرف خود گیاه و سایر فرآورده‌های آن برای ناراحتی‌ها و التهاب گلو در بازار عرضه می‌شود. طبق آخرین اخبار منتشره در ماخذ گیاه‌درمانی امریکا، ظاهرا کارشناسان گیاه‌درمانی درصدد برآمده‌اند موضوع مصرف فراسیون سفید برای سرفه را نیز با سازمان نظارت بر خوراک و دارو امریکا به بحث و مناقشه بگذارند.
آزمایشهایی که در اروپا روی جانوران آزمایشگاهی به عمل آمده نشان می‌دهد که گیاه فراسیون سفید برای باز کردن عروق مؤثر است بنابراین احتمالا ممکن است برای کاهش فشار خون در انسان نیز مؤثر باشد که البته باید مورد بررسی و آزمایش علمی قرار گیرد.
معارف گیاهی، متن‌ج‌7، ص: 61

مقدار و نحوه مصرف

دم‌کرده گیاه برای درمان سرفه مصرف می‌شود. برای تهیه دم‌کرده باید یک قاشق مربّاخوری گیاه خشک را در یک پیمانه (220 گرم) آب جوش 15 دقیقه خیس کرده و 3 پیمانه در روز خورد و برای جبران تلخی آن ممکن است با کمی عسل خورده شود. در مورد مصرف تنطور آن 2/ 1 قاشق مربّاخوری تنطور 3 بار در روز خورده می‌شود. فراسیون سفید نباید به کودکان زیر 2 سال داده شود و برای کودکان بزرگتر از 2 سال و اشخاص بزرگتر از 65 سال بهتر است از دم‌کرده رقیق آن شروع و در صورت ضرورت تا حد مجاز غلظت دم‌کرده افزایش داده شود.
تا به حال گزارشی درباره وجود عوارض جانبی نامساعد برای گیاه در دست نیست ولی چون مصرف مقدار زیاد فرآورده‌های غلیظ فراسیون سفید ایجاد بی‌نظمی در ضربان قلب 81] می‌نماید، اشخاصی که دارای ناراحتی قلبی هستند باید از خوردن آن به‌هرحال اجتناب نمایند. با اینکه آثار این گیاه در افزایش عادت ماهیانه در آزمایشهای علمی هنوز نشان داده نشده است ولی بهتر است که زنهای باردار از خوردن آن پرهیز کنند و به‌طور کلی به استثنای زنان باردار و مادران شیرده و اشخاصی که مبتلا به بیماری‌های قلبی هستند برای بقیه اشخاص مصرف فراسیون سفید بلامانع است که با توصیه کارشناس گیاه‌درمانی و زیر نظر کارشناس و پزشک در حد مجاز مصرف شود.
اگر با مصرف آن ظرف دو هفته سرفه ساکت نشد، مصرف آن باید قطع شود.
معارف گیاهی، متن‌ج‌7، ص: 62
/////////////////
گندنای کوهی گیاهی گلدار از خانواده نعناعیان است. این گیاه بومی اروپا، شمال آفریقا و آسیا می‌باشد.
در ظاهر شبیه به نعناع است و بلندی آن ۲۵-۴۵ سانتی‌متر می‌باشد. برگ آن ۲-۵ سانتی‌متر طول دارد و دارای گل‌های سفید است.[۱]
نگارخانه[ویرایش]
·        

·        

·        

·        
منابع[ویرایش]
1.       پرش به بالا مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «Marrubium vulgare»، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۲۴ اکتبر ۲۰۱۰).
////////////
فراسيون شائع[عدل]
الفراسيون الشائع
نورات الفراسيون الشائع
نبات الفراسيون الشائع
النطاق:
المملكة:
الشعبة:
الشعيبة:
الصف:
الرتبة:
الفصيلة:
الأسرة:
Lamioideae
الجنس:
الفراسيون Marrubium
النوع:
الشائع vulgare
Marrubium vulgare
لينيوس، 1753

الفراسيون الشائع أو حشيشة الكلاب (باللاتينية
Marrubium vulgareنوع نباتي من جنس الفراسيون يتبع الفصيلة الشفوية.
الموئل والانتشار[عدل]
موطنها بلاد الشام ومصر والمغرب العربي وكل مناطق أوروبا تقريبا.[1]
مرادفات للاسم العلمي[عدل]
·         (باللاتينيةPrasium marrubium E. H. L. Krause, nom. superfl.)
·         (باللاتينيةMarrubium album Garsault, des. inval.)
·         (باللاتينيةMarrubium apulum Ten.)
·         (باللاتينيةMarrubium ballotoides Boiss. & Balansa)
·         (باللاتينيةMarrubium ballotoides Boiss. & Balansa)
·         (باللاتينيةMarrubium hamatum Kunth)
·         (باللاتينيةMarrubium uncinatum Stokes)
·         (باللاتينيةMarrubium vulgare subsp. apulum (Ten.) H. Lindb.)
·         (باللاتينيةMarrubium vulgare var. apulum (Ten.) Nyman)
·         (باللاتينيةMarrubium vulgare var. gossypinum Nábelek)
·         (باللاتينيةMarrubium vulgare var. microphyllum Baguet)
المصادر[عدل]

////////////////
به آذری عدی ایتوتو:


Adi itotu
 (lat. Marrubium vulgare) və ya Dovşan topuğu - itotu cinsinə aid bitki növü.
/////////////////
Marrubium vulgare
From Wikipedia, the free encyclopedia
white horehound
Marrubium vulgare[1]
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Species:
M. vulgare
Marrubium vulgare
L.
Marrubium vulgare (white horehound or common horehound) is a flowering plant in the family Lamiaceae, native to Europe, northern Africa, and southwestern and central Asia. It is also widely naturalized in many places, including most of North and South America.
It is a grey-leaved herbaceous perennial plant, somewhat resembling mint in appearance, and grows to 25–45 centimetres (10–18 in) tall. The leaves are 2–5 cm (0.8–2.0 in) long with a densely crinkled surface, and are covered in downy hairs. The flowers are white, borne in clusters on the upper part of the main stem.
Contents
  [show
Etymology[edit]
The Oxford English Dictionary derives the word from two Old English forms: "hoar" ("white," "light-colored," as in "hoarfrost") and "hune" a word of unknown origin designating a class of herbs or plants. The second element was altered by folk etymology.
Medicinal usage[edit]
Historical[edit]
De medicina
Horehound has been mentioned in conjunction with medicinal use dating at least back to the 1st century BC, where it appeared as a remedy for respiratory ailments in the treatise De Medicina by Roman encyclopaedist Aulus Cornelius Celsus.[2] The Roman agricultural writer Columella lists it as a remedy for expelling worms in farm animals in his important first-century work On Agriculture.[3] Since then, horehound has appeared for similar purposes in numerousherbals over the centuries, such as The Herball, or, Generall historie of plantes by John Gerard, and Every Man His Own Doctor: or, The Poor Planter’s Physician by Dr. John Tennent.[4]
Modern[edit]
Several modern scientific studies have been conducted on the usefulness of horehound. For example, a 2011 study concluded that the essential oil of M. vulgare contains potent antimicrobial and anticancer properties,[5] while a 2012 study found marrubiin, one of the primary active compounds found in horehound, to possess "antidiabetic, anti-atherogenic and anti-inflammatory properties".[6]
Culinary uses[edit]
Horehound is used to make hard lozenge candies that are considered by folk medicine to aid digestion, soothe sore throats, and relieve inflammation.[7]
It is also used in beverages, such as horehound beer, steeped as tea (similar to the Maghrebi mint tea), and in therock and rye cocktail.[8]
As an invasive weed[edit]
Horehound was introduced to southern Australia in the 19th century as a medicinal herb. It became a weed of native grasslands and pastures where it was introduced with settlers’ livestock, and was first declared under noxious weedslegislation. It now appears to have reached its full potential distribution.
It occupies disturbed or overgrazed ground, and is favoured by grazing because it is highly unpalatable to livestock. It may persist in native vegetation that has been grazed.
As biocontrol[edit]
Marrubium vulgare is also used as a natural grasshopper repellent in agriculture.
In astrology[edit]
According to John Gower in Book 7 of the Confessio Amantis, this plant was the herb of the fourth star of Nectanebus' astrology, Capella. Gower uses the older name, Alhaiot (VII:1338).
Gallery[edit]
·        
Wild horehound

·        
flowers

·        
foliage of young plants

·        
Horehound bug, a common insect that feeds on White Horehound
References[edit]
This article includes a list of references, but its sources remain unclear because it has insufficient inline citations. Please help to improve this article by introducing more precise citations. (July 2009)
1.       Jump up^ Franz Eugen Köhler, 1897, Köhler's Medizinal-Pflanzen
4.       Jump up^ [1]
6.       Jump up^ N. Mnonopi, R.-A. Levendal, N. Mzilikazi & C. L. Frost (2012). "Marrubiin, a constituent of Leonotis leonurus, alleviates diabetic symptoms". Phytomedicine 19 (6): 488–493. doi:10.1016/j.phymed.2011.12.008PMID 22326550.
7.       Jump up^ Tennant, John (1727). Every Man His Own Doctor. p10.
8.       Jump up^ imbibe magazine http://imbibemagazine.com/rock-rye-recipe/. Retrieved 20 October 2015. Missing or empty |title= (help)
Further reading[edit]
·         Everist, D.L. (1981) Poisonous Plants of Australia. 3rd edn (Angus & Robertson: Sydney). ISBN 0-207-14228-9
·         Parsons, W. & Cuthbertson, E. (2001) Noxious Weeds of Australia. 2nd edn (CSIRO Publishing: Collingwood). ISBN 0-643-06514-8

·         Jepson Manual Treatment