۱۳۹۵ فروردین ۲۷, جمعه

قِثا/قثد، خیار، کَوَنده، بادرنگ اردو ، به ترکی حیار

[1]- قثا.   خیار(اِ.) میوه ای است از طایفه ٔ کدو آبدار و بی مزه ولی گوارا که تخازن نیز گویند و بر دو قسم است خیار بالنگ که خیارتره و خیارسبز نیز گویند و معطر و سبز واستوانه ای شکل و گواراست و خیارشنگ که کم عطرتر و درازتر و با انحناء و چندان گوارا نیست و هر دو از غذاهای مأکولند. (از ناظم الاطباء(. قسمی از تره کاری که آنرا اکثر خام می خورند و خیارتره معرب است . (آنندراج (. در ترجمه ٔ صیدله آمده : برومی تیطرا انکوزن گویند و کیسطرا ناقوس نیز گویند و... براق خیار گویند و اهل خراسان خیار را بادرنگ گویند و بماوراءالنهر بادرنگ گویند. قثاء. (مقدمة الادب زمخشری (. قثده . (خیار بادرنگ ( (مقدمة الادب زمخشری (. قثد. بادرنگ . و آن لطیفتر از خیار دراز بود. (ریاض الادویه (. صاحب بحر الجواهر گوید خیار قثد است و فارسی آن بادرنگ والطف است از قثاء. جلماثا. قثد. ضغبوس . قشعر. (منتهی الارب (.
خواص پزشکی : خیار را بعنوان مدر و برای رفع تبهای صفراوی و یرقان بکار می برند مخصوصاً موقعی که خیار زرد شده و رسیده باشد در این صورت مزه اش ترش می باشد و خاصیت زرداب در آن بیشتر است . تخم خیار مدر است و برای اورام کبد خوب است و در فرمول چهاردانه ٔ خنک وارد است . آب خیار بطور مالیدنی و برای رفع خارش بکار می رود. موادغذائی خیار خیلی کم است و سلولز زیاد دارد. در صد گرم خیار مواد زیر یافت میشود: آب 90 گرم ؛ سلولز 2 گرم ؛ مواد هیدروکربنه 1 - 5 گرم ؛ مواد ازته 2 گرم ؛ چربی 4% گرم ؛ 15 - 25 کالری حرارت می دهد. خیار را بطور سالاد قبل از غذا میل می نمایند. پوست خیار ویتامین c دارد خیارهای تازه و لطیف را بدون اینکه پوست بکنید بقطعاتی که برای ماشین آب میوه گیری مناسب است درآریدو با کمک رنده های معمولی آنرا رنده کنید آبش را بگیرید آب خیار بی مزه است . آب خیار را می توانید با آب سیب و هویج و کرفس بخورید سالهاست آب خیار را در معالجه ٔ کلیه مصرف می کنند زیرا کلیه ها را شستشو می دهد ومفید است و نیز در رژیم لاغری و تخلیه آن مصرف میشودخیار دارای ویتامینهای A و B و C و کلروفیل و ده نوع املاح معدنی است . خیاری که زیاد آب داشته باشد چندان غذائیت ندارد ولی با داشتن سلولز زیاد برای رفع یبوست مفید است . (فرهنگ خواص خوراکیها ص 223 تألیف احمد سپهر خراسانی ج 2 سال 1346( :
زرد و درازتر شده از غاوشوی خام
نه سبز چون خیار و نه شیرین چو خربزه .
لبیبی .

پیش عدو خوار ذوالفقار خداوند
شخص عدو روز گیرودار خیار است .

ناصرخسرو.

بسی خفتی کنون سر برکن از خواب
خری خیره مده مستان خیاری .

ناصرخسرو.

مال دادی بباد چون تو همی
گل بگوهر خری و خر بخیار.

سنائی .

نشگفت اگر ز نور تو بالم ز بهر آنک
نه تو کم از مهی و نه من کمتر از خیار.

سنائی .

زمانه دست حسود تو بشکند چو چنار
کز او سخاوت ناید چو از خیار آتش .

سوزنی .

قاضی که به رشوت بخورد پنج خیار
ثابت کند از بهر تو صد خربزه زار.

سعدی .

داروغه هندوانه و سرده خیار سبز
کلونده شد محصل و بدران گزیر گشت .

بسحاق اطعمه .

خیار معروف و بر دو قسم است یکی خیار چنبر و دیگری خیار سبز و قصد از کپر بوستان خیار... می باشد. (قاموس مقدس (. خذعوبه ؛ پاره ای از خیار و از کدو و از پیه . (منتهی الارب (.
امثال :
تنها تو خیار نو ببازار نیاورده ای ، نظیر: تو اول کسی نیستی که این جور خانه می سازی .
بزک نمیر بهار میاد کمبزه با خیار میاد .
خیار بادرنگ ؛ بادرنگ . قِثَد. خیار ریزه . ضغبوس . قثاء. (منتهی الارب (. خیار بالنگ . (یادداشت مؤلف ( : قمر دلالت کند بر گندم و جو و خیار و خیار بادرنگ و خربزه . (التفهیم ابوریحان بیرونی (.
خیار بالنگ ؛ خیار سبز. خیار معمولی . مقابل خیار چنبر (خیارشنگ ( در تداول یزد و کرمان . (یادداشت مؤلف (. خیار پاییزه ،چه به بالنگ مشابهتی تمام دارد. (لغت محلی شوشترخطی (.
خیارتر ؛ خربزه ٔ نارس در اصطلاح مردم گناباد.
خیارترشی ؛ خیارریز از بادرنگ و چنبر که ترشی اندازند. خیار قاشقی . ضغبوس (یادداشت مؤلف (.
- ||
آچاری که از خیار و سرکه فراهم آید. (یادداشت مؤلف (.
خیارتره ؛ خیار و آن معرب است . (از منتهی الارب ( (از تاج العروس ( (از لسان العرب (.
خیارچنبر ؛ خیار شنگ . خیار شنبر. (ناظم الاطباء(. قسمی از خیارباریک و دراز بباریکی انگشتی و مطبوعتر و درازای یک چارک ذرع تا نیم ذرع . نوعی خیار که دراز و باریک است بیشتر قوسی شکل با جداولی در پوست طولا. خیارزه . شوشه خیار. شمشه خیار. خیار شمس . قثاء نیسابوری . (یادداشت مؤلف (.
- ||
فلوس ، خیار شنبر. خرنوب هندی . (یادداشت مؤلف (. دوائی است معروف و آنرا قثاءالهندی گویند اسهال آورد. (از برهان قاطع( (آنندراج (. دارویی است تلخ و مسهل که به تازیش خیار شنبر گویند. (شرفنامه ٔ منیری (.
خیاردان ؛ فالیز خیار. (ناظم الاطباء).
- ||
خیابان اشجار. (ناظم الاطباء).
خیار دراز ؛ قثاء. خیارزه . (ریاض الادویه ).
خیار دشتی ؛ قثاءالحمار. (یادداشت مؤلف ).
خیار ریز ؛ خیار کوچک . خیار ترشی . (یادداشت مؤلف ). خیار قاشقی .
خیارزه ؛ شوشه خیار و آن خیاری باشد دراز و آن را بعربی شعاریر خوانند. (برهان قاطع). خیار چنار. خیارشمش . شمشه خیار. (یادداشت مؤلف ). شوشه خیار را گویند که خیار چنبر باشد و بفارسی دری چفته خیار گویند یعنی خیار کج . (آنندراج ( (انجمن آرای ناصری ). خیار دراز. (ریاض الادویه ). قثاء. (ریاض الادویه ( : در سکنجبین یک جزء خیارزه است . (اختیارات بدیعی ). بعربی قثا و بهری خیار دراز گویند سرد و تر بود و در دوم عسرالبول را رفع کند و مضربود بمعده و خلطی که ازو متولد شود به اندک حرارتی متعفن گشته سبب تب گردد. (از اختیارات بدیعی ).
خیارزه خَر ؛ نباتی است که آنرا بعربی قثاَءَالحمار گویند. (انجمن آرای ناصری ).
خیارزِه ٔ سِپَند ؛ رستنی باشد مانند کبر که خارن دارد و آنرا بعربی قثاءالحمار و قثاءالبری گویند. (برهان قاطع). خیاردشتی . (ناظم الاطباء).
خیار سبز ؛ خیار معمولی غیرخیار چنبر. (یادداشت مؤلف ).
خیار شمس ؛ خیارچنبر. خیارزه . شوشه خیار. شمشه خیار. (یادداشت مؤلف ).
خیارشنبر ؛نوعی خیار. خیارچنبر. خیارشمش .
- ||
میوه ای است از درختی بزرگ و قشنگ شبیه به درخت گردو و از طایفه ٔ گلو مینوز که در ممالک حاره مانند عربستان و مصر وهندوستان و جزائر انتیل عمل می آید و مغز این را که فلوس خیار شنبری نامند در طب مانند مسهل استعمال کنند. (ناظم الاطباء). دوائی است معروف و بعربی قثاءالهندی گویند اسهال آورد. (از برهان قاطع). در حاشیه ٔ برهان قاطع آمده است : معرب خیار چنبر که آنرا خیارشنبار ذکر کرده اند این خیارشنبر (یا خیار چنبر( جز آن خیارچنبر است که نوعی خیار دراز است بلکه همان داروی اسهال آور است . فلوس . (بحر الجواهر). قثاء هندی . (یادداشت مؤلف ). در ترجمه ٔ صیدله آمده : طایفه ای خیارچنبر نویسند و بهندی آنرا کینال و برومی آغلیلو کالامن ... نیکوترین فلوس آن بود که براق بود و از جوف قصب بیرون آورند و لعاب او سیاه بود ابن ماسویه گوید خیارشنبر دو نوع بود یک نوع از کابل آورند و یکی از بصره ...
خواص پزشکی خیارشنبر: در اختیارات بدیعی آمده ، بپارسی خیارچنبر خوانند و آن هندی و مصری و کابلی بود و بهترین آن هندی بود که سبز و سیاه و رسیده بود و فلوس وی براق بود اولی آن بود که بوقت استعمال آنرا از قلم بیرون آورند و استعمال کنند طبیعت وی معتدل بود... بعضی گویند گرم است و بعضی گویند سرد است محلل و ملین بود و جهت ورمهای گرم نافع بود که در احشاء خاصه در حلق بود و چون به آن غرغره کنند با آب گشنیزتر و لعاب ... خفقان را نافع بود و طلا کردن آن بر نقرس و ورمهای صلب و مفاصل سود دهد و درد جگر را نافع بود و پاک گرداند و چون با تمر هندی بیاشامند مسهل مره صفرا بود و چون باترید بیاشامند مسهل بلغم و رطوبت بود و چون با آب کاسنی و آب عنب الثلعب بیاشامند یرقان را و درد جگر گرم را نافع بود خاصه چون آب کثوث اضافه کنند اسهال آورد ولی بی زحمت و اذیت بود : و اندر وی [ جابرسری بهندوستان ] خرمای هندی و خیارشنبر بود. (حدود العالم ). و اگر حاجت آید که مسهلی دهند مسهل از بنفشه و خیارشنبر سازند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). ثمر درختی است بقدر درخت گردکان و برگش کوچکتر و اطراف برگ تند و گلش زرد و بشکل یاسمین و مایل بسفیدی و ثمرش دراز و باریک قریب بذرعی و در جوف او... و بر آن رطوبتی سیاه منجمد و پرده های او را فلوس و رطوبت او را عسل خیار شنبر نامند و مستعمل عسل او است و شیرین و بدمزه می باشد در اول گرم و تر و ملین و... وبا ادویه مناسبه ٔ هر خلطی مسهل آن و مسکن حدت خون ومنقی عصب و ملین سینه موافق زنان حامله و مسهل برفق و بطئی العمل و جهت تحلیل اورام ظاهری و باطنی نافع.(از تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
خیارشنگ ؛ قسمی از خیار. (ناظم الاطباء). خیارچنبر، در تداول مردمان کرمان و یزد. (یادداشت مؤلف ). خیار شمش (در تداول مردم قزوین ).
خیارشور ؛ خیار که در آب نمک نگاهدارند غیر فصل را. (یادداشت مؤلف ).
خیار قاشقی ؛ نوعی از خیارسبز. خیارریز. خیارترشی . (یادداشت مؤلف ).
////////////////
خیار.  یكی دیگر از آموزه های بیماران " چان کی‌ین بزرگ‌بینی" این است كه خیار (Cucumis sativus) را نیز، كه در چین hu kwa    ("خربزه ایرانی") یا hwan kwa   ("خربزه زرد") نامیده می‌شود، رهاورد این سردار بلند آوازه  برای هم میهنانش می شمار ند. 6 تنها سندی كه پایه این دیدگاه شده گفته های لی شی‌ـ‌چن (Li Ši-čen) در  واپسین كتابش است7 كه بدون ارجاع به هیچ منبع کهن بی‌پروا پیش گذارده است.  راست اینکه چنین چیزی  كه پشتیبان گفته او باشد در كار نیست؛ خردک چیزی هم  که بنام  تاریخ آورده بر ساخته های فراخور حال نویسنده است آنهم تنها بر پایه  نام hu kwa.  برای رهائی گریبان خود از مشكل و پرهیز ازدشواری بیش اندیشی هر گیاهی را كه صفت hu در نامش بود سر آخر رهاورد مأموریت این سردار باستان می‌شمرده اند.
لی شی‌ـ‌چن تنها بر دو متن از دوره تانگ تکیه می کند‌: یکی ‌Pen ts'ao ši i كه در آن آمده است مردمان شمال، برای پرهیز از كاربرد نام شی لو (Ši Lo)    (273 تا 333 م) كه از مردمان هو بود، کاربرد نام hu kwa را تحریم كرده بودند و hwan kwa را جانشین آن کردند،1 و دیـــــــــــــــــــگری        Ši i lu نوشته توپائو (Tu Pao)  كه آغاز این تحریم را سال 608 شمرده است (سال چهارم دوره تا‌ـ‌یه Ta-ye از دودمان سویی Sui). 2 اگر این اطلاعات درســــــــــــت باشد، سرنخی درباره نقـــــــــــــطه آغاز دستمان می‌آید: گویا خیار پیش از سده ششم ترسائی در چین بود ه است. در Ts'i min yao šu، از سر آغازهای  سده ششم، از كشت خیار یاد شده، مگر اینكه این از افزوده های بعدی باشد. 3
به گفته انگلر،4 بسا که خاستگاه خیار هند بوده باشد؛ وات5 گوید "گویا روشن است كه دست كم یكی از زیستگاههای اصلی خیار شمال هند بوده است و پیشینه كشت آن را در كهن‌ترین ادوار كلاسیك آسیا می‌توان یافت". دو كاندول6 خاستگاه این گیاه را شمال باختری هند می‌داند.  هنوز دردرستی  این نظریه بی گمان نیستم، زیرا اینبارهم همچون موارد دیگر گواهان تاریخی مؤید آن ضعیف است؛1 و كشت خیار در مصر و در بین اقوام سامی بی‌ چون و چرا  پیشینه کهن دارد. 2 به هر روی این گیاه تیره خیاریان (Cucurbitacea) از حوزه فرهنگی مصر‌ـ‌باختر آسیا ست نه بومی چین.  به هر روی، ردپایی هم از هیچ گواه و سندی نیست كه گمان بی‌پایه  ورود این گیاه به چین به‌ دست سردار چان کی‌ین زا  تأیید كند. این نظریه كه خیار از سرزمینهای ایرانی به چین برده شده محتمل است، اما تا این لحظه هیچ سند تاریخی در تأیید آن به دست نیامده است. تنها چیزی كه بتوان نامش را سند گذاشت ظاهراً در همان صفت Hu نهفته است.
ابومنصور از خیار با نام qittā ، قثاء، سخن گفته و نام عربی‌ـ‌فارسی خیار (xiyār) و kawanda ،کَوَنده، در گویش خراسانی را هم افزوده است. 3 واژه خیار (xiyār) به شكل xīrā وارد زبانهای تركی عثمانی و هندوستانی شده است. واژه‌های فارسی xāwuš یا xāwaš به معنای خیار تخمی است كه برای تخم  گیری كارند و معنـــــــــــــــــای واژه به واژه اش "چشم گاو" (gāv-aš) اســــــــــــــــت؛ (aši در اوستایی، در فارسی میانه؛ aksi در سنسكریت، به معنای "چشم")، كه همبرابر  است با واژه سنسكریت gavāksī ("گونه ایی خیار").  یكی از نامهای پهلوی "خیار" vātran است كه bālan  ، bādran یا  vāranفارسی امروز و (bādran در افغانی) شده است. 4
از ساینو-ایرانیکا
////////////
قثاء

قشعر خوانند و کوچک آن را شعاریر و صفایس گویند بپارسی خیارزه گویند و شنکیار و خیار دراز هم گویند نیکوترین آن نیشابوری پخته بود و طبیعت آن سرد و تر بود در سیوم تسکین حرارت و صفرا بکند بول براند و تشنگی بنشاند و مثانه را موافق بود و بوئیدن قثاء و قثد در بیخودی که از حرارت بود انتعاش بخشد و ورق وی با عسل بر شری طلا کردن نافع بود و خوردن وی گزندگی سگ دیوانه را نافع بود و کیموس وی بد بود و مستعد عفونت بود و تبهای صعب آورد و درد معده و دفع ضرر وی بعسل یا مویز کنند و یا نانخواه و رازی گوید سبکتر از خیار بود و زودتر بگذرد و خیار و خیارزه و کدو محرورمزاج را نافع بود و محتاج اصلاح نبود لیکن اگر بسیار بخورند نفخ در شکم و ثقل پیدا کند و مصلح آن جوارش کمونی و سفرجل بود اما سردمزاج را مضر بود و اولی آن بود که بسیار نخورد و شراب صرمی در پی آن بیاشامند و جوارشات گرم
______________________________
صاحب مخزن الادویه می‌نویسد: قثاء بکسر قاف و فتح ثاء مشدده بفارسی خیارزه و بیونانی قیموطمشور و سریانی بوصینی و برومی قومیا و بهندی ککری نامند ثمر آن دو نوع می‌باشد یکی بزرگ و طولانی ضخیم اللحم قلیل البرز که در اول بهار می‌رسد و این را خیارزه کازرونی نامند نوع دوم کوچکتر و لحم آن نازکتر و تخم آن بیشتر و در اواخر تابستان می‌رسد و این را خیارزه نیشابوری نامند و این شیرین‌تر و لطیف‌تر است
مولانا نفیس کرمانی گفته که قثاء خیار است و آن بطیر خام مستدیر است که خام بود و این قول نادرست بود این مشهور به کمبزه و هوکو و کرکو است نه خیارزه
ابو ریحان در صیدنه می‌نویسد: اهل جرجان او را خیار گویند اهل یمن قشعر و اهل مغرب فقوص نامند و برومی فلوسیون و به هندوی کاکری گویند.
اختیارات بدیعی، ص: 339
////////////
خیار

اشاره

به فارسی «خیار» و در کتب طب سنتی و به عربی «قثّاء» گفته می‌شود به فرانسوی‌Concombre وCornichon و به انگلیسی‌Cucumber نامیده می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Cucurbitaceae نام علمی آن‌Cucumis sativus L . می‌باشد.

مشخصات

خیار گیاهی است علفی یکساله با ساقه خزنده و پوشیده از تارهای سفت و خشن و برگهای بزرگ پیچک‌دار. گلهای آن زردرنگ بزرگ نر و ماده جداگانه روی یک پایه قرار دارند. میوه آن سبز و سفید و کوچک و بزرگ که مربوط به نژادهای مختلف آن است. میوه سبز نرسیده کوچک ارقام میوه ریز به عنوان خیار سبز چیده و خورده می‌شود و میوه‌های درشت آن در صنایع عطرسازی مصرف دارد.
در ایران در سطح وسیعی نژادهای مختلف خیار کاشته و تولید می‌شود، لذا از روش کشت آن صرفنظر می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی میوه خیار دارای مقدار کمی ساپونین [گرشوف و یک
معارف گیاهی، ج‌1، ص: 78
آنزیم به نام پروتئولی‌تیک 134] آنزیم [وان‌استی‌نیس کروزمان و ماده گلوتاتیون 135] می‌باشد [گاناپاتی و شاستری .
بررسی دیگری نشان می‌دهد که در خیار یعنی در میوه خیار پروتئولی‌تیک آنزیم و آسکوربیک‌اسید اکسیداز[136] و سوکسی‌نیک دهایدروژناز[137] و مالیک دهایدروژناز[138] یافت می‌شود و ماده معطر عامل آن با الکل قابل استخراج است. به علاوه در خیار آنزیم ارپسین 139] وجود دارد. و همچنین ویتامین‌B 1 وC در آن یافت می‌شود.
در هریک صد گرم خیار مواد زیر موجود است:
آب 95 گرم، پروتئین 9/ 0 گرم، مواد چرب 1/ 0 گرم، هیدراتهای کربن 5/ 2 گرم، خاکستر 5/ 0 گرم، فسفر 27 میلی‌گرم، آهن 1/ 1 میلی‌گرم، کلسیم 25 میلی‌گرم، پتاسیم 160 میلی‌گرم، ویتامین‌A 250 واحد بین المللی، سدیم 6 میلی‌گرم، تیامین 03/ 0 میلی‌گرم، رایبوفلاوین 04/ 0 میلی‌گرم، نیاسین 2/ 0 میلی‌گرم، ویتامین‌C 11 میلی‌گرم.

خواص- کاربرد

تخم خیار خنک‌کننده و مقوی و مدر است [روا]. خوردن سوپ خیار گرفتگی و بند آمدن ادرار را باز می‌کند.
مرهم له‌شده خیار برای ناراحتی‌های پوست و سوختگی از آتش و سوختگی در اثر آب‌جوش بسیار مفید است.
جوشانده ریشه خشک خیار مدر است و برای معالجه بیماریهای بری‌بری 140] مفید است [ایچی‌مورا]. عصاره برگهای له‌شده خیار به عنوان قی‌آور کودکان در مواردی که اختلال هضم داشته باشند، مصرف می‌شود [استوارت . در هندوچین خیار سبز و نرسیده که با شکر پخته شود برای اسهال خونی بچه‌ها داده می‌شود.
در اندونزی میوه و عصاره آن در موارد بیماری اسپرو[141] داده می‌شود و مفید است
معارف گیاهی، ج‌1، ص: 79
[هین . اسپرو بیماری نادری است که در اغلب کشورهای مناطق حاره و گاهی در مناطق معتدله دنیا هم یافت می‌شود. علامت مشخصه آن: لاغری، ضعف، از دست دادن وزن، انواع بی‌نظمی و اختلال در هاضمه بخصوص وجود اشکال در جذب چربی، گلوکز و ویتامینها است. تا به حال عامل اصلی و سبب بیماری مشخص نشده است. عصاره میوه خیار برای معالجه سنگ مثانه مفید است [وان‌استی‌نیس کروزمان .
از نظر حکمای طب سنتی طبیعت خیار نسبتا سرد و تر است و مغز آن مرطوبتر از پوست آن است. توصیه این است که خیار از قسمت پایین آن یعنی محل اتصال به گیاه خورده شود. عطش را تسکین می‌دهد و حرارت خون و صفرا و التهاب را نیز تسکین می‌دهد. برای معده‌های گرم و دردهای مثانه مفید است. ملین است و مدر و برای اخراج سنگ مثانه و سنگ کلیه نافع است. در این موارد مغز تلخ خیار مفیدتر است.
خیار نفاخ است و در معده سریعا فاسد می‌شود و بطی الهضم می‌باشد، اگر پخته شود زودتر در معده فاسد می‌شود تا خام آن، به این دلیل خیار را باید با نمک خورد.
تخم خیار مدر است و بازکننده و پاک‌کننده عروق از مواد لزج است. در استعمال خارج مالیدن آب خیار روی پوست بدن رفع خارش و تحریکات پوست می‌نماید. از آب خیار در تهیه تعدادی از لوازم آرایش استفاده می‌شود. از آب خیار، موم و عسل پمادی تهیه می‌شود که در صاف و لطیف کردن پوست و رفع جوش بسیار مؤثر است.
تخم خیار اثر ضد کرم دارد.
توضیح: نوعی از خیار به نام چنبر را که دراز، نازک، خمیده، سفید مایل به سبز و مخطط و شیاردار می‌باشد به فرانسوی‌Concombre serpent گویند به فارسی «خیار چنبر» و «خیار نیشابوری» و «خیار کازرونی» و خواص آن مشابه خواص خیار معمولی است.
معارف گیاهی، ج‌1، ص: 80
////////////////
خیار (به دری: بادرنگ) (Cucumis sativus) گیاهی از تیره کدوییان است و بومی کشور هند است که اقسام گوناگونی دارد. میوه‌اش درشت و سبز یا سفیدرنگ است و آن را خام می‌خورند بوته آن مانند بوته خربزه است. ۹۰ درصد حجم خیار آب است و این میوه قدرت حفظ آب را دارد بنابراین محتوای داخل آن نسبت به بیرون آن ۲۰ درجه خنک تر است.
محتویات
  [نهفتن] 
ریشه واژه[ویرایش]
واژه خیار ریشه و بنیاد فارسی داشته و از فارسی به زبان عربی داخل شده.
خواص خیار[ویرایش]
قراردادن خیار خام روی پوست، حرارت و التهاب را کاهش می‌دهد. خاصیت خنک‌کننده و تمیزکننده آن برای پوست مفید است. آب خیار تازه، سوزش سردل، اسید معده، زخم معده و ورم معده را تسکین می‌دهد. قرار دادن برش خیار روی چشم نه تنها تسکین آور است بلکه ورم را نیز کاهش می‌دهد.
مصرف روزانه آب خیار، در کنترل بیماری اگزما، آرتروز و نقرس نقش دارد. خیار برای افرادی که از بیماری ریه، معده و سینه رنج می‌برند، مفید است. پتاسیم موجود در آن برای بیماران دارای فشارخون بالا مفید است. خیار حاوی آنزیمی به نام ارپسین (Erepsin) است که در هضم پروتئین کمک می‌کند. مخلوطی از آب خیار، هویج، کاهو و اسفناج در رشد مو مؤثر است.
بیماری روماتیسم را که به علت اسید اوریک اضافه در بدن به وجود می‌آید با مصرف مخلوطی از آب خیار و هویج درمان کنید. خیار برای مقابله با بیماری‌های دندان و لثه نیز مؤثر است. این میوه خاصیت درمانی برای بیماری‌های کلیوی، مثانه، کبد و لوزالمعده دارد. ماده معدنی موجود در آن مانع ایجاد شکاف در ناخن‌های دست و پا می‌شود. خیار و آب آن برای بیماران دیابتی مفید است. ویتامین K موجود در آن، مانع رشد سلول‌های سرطانی و تومور می‌شود. پوست خیار منبع خوب سیلیکا (Silica) است که برای حفظ سلامتیبافت پیوندی مؤثر است.
خوردن خیار با پوست، مخصوصاً اگر تر و تازه باشد، برای معده بسیار مفید فایده است. اما در صورتیکه تازه نباشد و ایجاد دلدرد نمودجهت دفع ضرر باید با عسل یا مویز یا رازیانه خورد. همچنین اگر خیار خیلی رسیده و زرد شده باشد خوردن آن تولید دل درد می‌کند.
نگارخانه[ویرایش]
A Mediterranean cucumber, whole and cut open. (AA battery placed to compare sizes.)

A Marketmore Ridge cucumber.

ارزش غذایی[ویرایش]
Cucumber, with peel, raw
مواد مغذی در هر ۱۰۰ گرم (۳٫۵ اونس)
۶۵ کیلوژول (۱۶ کیلوکالری)
۳٫۶۳ g
قندها
۱٫۶۷
۰٫۵ g
۰٫۱۱ g
۰٫۶۵ g
۹۵٫۲۳
تیامین (ویتامین ب۱)
۰٫۰۲۷ میلی‌گرم (۲٪)
ریبوفلاوین (ویتامین ب۲)
۰٫۰۳۳ میلی‌گرم (۲٪)
نیاسین (ویتامین ب۳)
۰٫۰۹۸ میلی‌گرم (۱٪)
پانتوتنیک اسید (ویتامین ب۵)
۰٫۲۵۹ میلی‌گرم (۵٪)
۰٫۰۴ میلی‌گرم (۳٪)
اسید فولیک (ویتامین ب۹)
۷ میکروگرم (۲٪)
۲٫۸ میلی‌گرم (۵٪)
۱۶٫۴ میکروگرم (۱۶٪)
۱۶ میلی‌گرم (۲٪)
۰٫۲۸ میلی‌گرم (۲٪)
۱۳ میلی‌گرم (۴٪)
۰٫۰۷۹ میلی‌گرم (۴٪)
۲۴ میلی‌گرم (۳٪)
۱۴۷ میلی‌گرم (۳٪)
۲ میلی‌گرم (۰٪)
۰٫۲ میلی‌گرم (۲٪)
۱٫۳ µg
منابع[ویرایش]
به عربی خیار یا قثد:
الخيار، أو القَثَد،[2] وهو نبتة بستانية متسلقة من الفصيلة القرعية التي تضم القرع والكوسا وجميع أنواع البطيخ.
تغرس في الأرض على عمق يتراوح بين 12-18 ملم ثم تمتد بعد ذلك لأعلى وتعترش المواد من حولها. وعادة يقوم المزارعون بإسنادها بدعامات كالعيدان أو تزرع بالقرب من الجُدر. ونمط زراعتها غالباً يكون على شكل خطوط منفردة ممتدة على سطح الأرض تقطف أكثر من مرة على مدار العام حيث يقدر مكثه بين 80-100 يوم. موطنها الأصلي جنوب شرق آسيا إلا أن زراعتها توزعت في أماكن عديدة في العالم، تؤكل طازجةً حين نضجها بشكل نيء، ويعتبر الجوّ الدافئ الملائم لنموها.
محتويات
  [أظهر] 
الوصف النباتي[عدل]
الخيار ثمر أسطواني مطاول محدب الطرفين، أوراقه شبه مثلثية كبيرة الحجم وتشكل مظلةَ للثمرة من أشعة الشمس والعوامل المؤثرة، وسيقانه قصيرة زغباء، شعرها كثير، يتراوح طول الثمرة من 2.5-90 سم، ولها أجزاء لولبية تسمى المحاليق تنتشر عليها، لها قشر رقيق أخضر اللون في الوضع الطبيعي، أما حين اصفرار الثمرة فإن طعمها يصبر مريراً أو حامضاً بعض الأحيان.
مُخلل مصنوع من الخيار
ويقوم الناس بتخليل ثمارها لتحفظ على مدار العام ويصنعون منه المخلل، أزهارها صفراء مائلة للأبيض، حيث يطغى الماء على 95% من كتلتها، ومع أن هذه النبتة تصنف نباتياً على أنها من الفواكه إلا أنها تستعمل في أغراض الطهي والمقبلات والشطائر وتحضر في الطعام كوجبة رئيسية.
تلقيحها[عدل]
الخيار من حيث قابليته للإلقاح فإنه على نوعين، أما الأول فهو خيار إلقاحيّ، فتقوم أرتال مننحل العسل بنقل قُفرها إلى حقول ومزارع الخيار قبيل إزهاره وثم تقوم بصنع عسلها وتلقيح الأزهار ويشاركها في ذلك بعض الأنواع من النحل كالنحلة الطنانة، وفي حالة عدم اكتمال التلقيح للأزهار فإنه سيحدث إجهاض للثمار أو تشوهها.
أما النوع الثاني منه فهو الخيار اللاإلقاحي، لكنه قليل جداً، حيث تُنتج البراعم ثماراً لابذرية لكنها منخفضة الجودة، وغالباً ينمو هذا النوع من الخيار فيالدفيئات أو مناطق خاصةً بزراعتها يَبعد عنها النحل اللاقح، ويسود نمط الدفيئات في الولايات الأمريكية المتحدة.
الأنواع العادية من الخيار تنتج براعم مذكرة ومؤنثة بأعداد متساوية. ومع تطور تقانات الزراعة أصبحت أنواع من الخيار تهجّن فتنتج براعم أنثويةً فقط، ونظراً لافتقادها للَقاح فإنها تحتاج لملقحات، لذا يغرسهاالمزاعين في حقول تحوي نباتاً ملقحاً مع وجود قُفُر عديدة من نحل العسل وشاكلاتها من الملقحات لحصول عملية التلقيح.
حاجات زراعتها[عدل]
اختر مساحة تصلها أشعة الشمس بشكل كلي. أما في الأماكن الحارة، فيجب أن يُزرع في مكان مظلّل نسبيا (أي مثلا إلى جانب حائط). يُنكش التراب جيّدا بالمعول ثم تُضاف الأسمدة العضوية بكمية كبيرة ثم يُخلط السماد بالتربة جيدا. بعد انتهاء موجات الصقيع جميعها (أي في أوائل الربيع) تُزرع بذور الخيار، وكلما كانت درجة الحرارة عالية كلما سرُع نمو البذور.
تُترك مسافة 50 سم بين كل نبتة إذا كانت من النوع المعترش، و 30 سم إذا كانت من النوع العادي - الغير معترش. أما العمق الذي تُغرس فيه البذور فهو 5 سم. بعد نمو البذور بأربعة أسابيع تُضاف كمية من السماد العضوي على سطح التربة، ثم تُمهّد الأرض (و ذلك من خلال وضع أوراق الأشجار المتساقطة أو القش أو أي مادة عضوية على سطح التربة) وذلك للحفاظ على رطوبة وبرودة التربة. يجب ري النباتات ثلاث مرات في الأسبوع، وخاصة عندما تكون النباتات في طور التزهير وتكوين الثمار.
رسم توصيحي لنبات الخيار
تنضج حبات الخيار بسرعة الضوء، لذلك تفقّدها كل يوم وإلا كَبُرت وأصبح طعمها غير لذيذ، تنجح نباتات الخيار العترشة (المُعرّشة) بشكل أفضل إذا نمت على تعريشة (أي عندما تُربط بحبال إلى الأعلى حيث يكون الحبل موصولا بأي شيء فوقه) مما لو تُركت تنمو وتمتد على الأرض. أما لو أردت أن تزرع الخيار في أوعية أو حاضنات، يجب أن تكون هذه الأخيرة ذات فتحات من الأسفل لضمان تصريف المياه، ويجب أن تكون بعمق حوالي 15 سم وعرض 20 سم، كما لا تزرع فيها الصنف المعترش، ثم عليك أن تداوم على ريها وتسميدها كل أسبوعين.
الفوائد الصحية[عدل]
هو من النباتات الغنية بالماء وتحتوي على مواد قلوية ويعتبر الخيار من النباتات المدرة والتي تمنع تكون الحصى والملينة المفيدة لتمشية الأمعاء لما تحويه من ألياف، كما أن الخيار غني بفيتامين C ويحوي على القليل من فيتامين A و B كم يحوي أيضا على الأملاح المعدنية الهامة واللازمة لبناء الجسم مثل الصوديوم والكالسيوم والفوسفور والمغنزيوم.
هناك أنواع عديدة من الخيار فمنها خيار الماء والقثاء.
الخيار مفيد لعمل الماسكات للبشرة، كما تساعد قشوره في تخفيض درجة الحرارة عند استعمالها ككمادات ويساعدعلى تخفيف الاضطرابات العصبية ويحتوي على ألياف غذائية تسهل عملية الهضم وتطرد السموم وتنظف الأمعاء والخيار مدر جيد للبول لذا يمكن وصفه للأشخاص المصابين بالتهابات المسالك البولية كما يعد مادة قوية ملينة للأمعاء نظرا لاحتوائه على نسبة عالية من الألياف الغذائية والخيار يخفف الآلام الناجمة عن الصداع وينقي الجسم من الفضلات ويهدئ الأعصاب ويحافظ على صحة البشرة.
عصير الخيار المستعمل في علاج الكثير من الأمراض
استعمالات وفوائد الخيار الطبية[عدل]
بذور الخيار لها نفس المفعول الخاص ببذر اليقطين، وهي تدر البول وتفتت الرمل والحصى.كما أنه قاتل للدودة الوحيدة : 1\2 أوقية من بذر الخيار تُطحن وتسحق وتمزج مع السكر، تؤخذ على الريق ويشرب بعدها بساعة أو ساعتين فهو مسهل قوي.
=== فوائد الخيار للجسم ===
  1. - يحتوي الخيار على مضادات الأكسدة القوية التي تساعد على تخلص الجسم من السموم المختلفة لذالك يعمل على تقوية الجهاز المناعي .
  2. - يحتوي الخيار على البوتاسيوم الذي يساعد على ضبط معدلات ضغط الدم و النبض
  3. - يعتبر مصدر مهم للألياف النباتية المهمة لتخلص من الإمساك و تقليل الإصابة بسرطان القولون ، ويستخدم لعلاج حرقة المعدة .
  4. - يحتوي الخيار على نسبة عالية من الماء لذالك يستخدم كمرطب للعيون و التقليل من الإنتفاخ و علاج حروق الشمس .
  5. - يعتبر الخيار مدر للبول فهو يقلل حصى الكلى .
* فوائد الخيار للعيون[عدل]
يعد الخيار علاجا جديا للتخلص من إجهاد العين لإحتوائة على فيتامين ج و الماء و مضادات الأكسدة و حمض الكافييك و هذه المواد تمنع من إحتباس الماء تحت الجلد و التخلص من تورم و الإنتفاخ للعيون و ذالك عن طريق وضع شرائح الخيار على العين و تركها لمدة نص ساعة .
* فوائد الخيار للحامل[عدل]
يساعد الخيار على التخلص من الحموضة ( الحرقة ) و تهدئة المعدة لإحتوائه على الألياف لذالك يخفف من أعراض الحمل التي من أهمها إضرابات الجهاز الهضمي التي تؤثر على حالتك النفسية يمكنك معرفة المزيد عن فوائد الخيار للحامل . يحمي الجسم من الأمراض و الإلتهابات المختلفة لإحتوائة على مضادات الأكسدة المختلفة . الحفاظ على توازن الأملاح في الجسم لإحتوائه على البوتاسيوم و بتالي المحافظة على ضغط الدم و معدل نبضات القلب .
* فوائد الخيار للبشرة[عدل]
-يساعد الخيار في الحماية ضد أشعة الشمس الضارة . - التخلص من السموم و تأخير ظهور التجاعيد . - ترطيب البشرة . - تقليل من تهيج الجلد . - مفيد للبشرة الدهنية حيث يمكن إستخدام فناع الخيار الذي يساعد على تهدئة الإلتهابات و ترطيب البشرة يمكنك كعرفة المزيد فوائد الخيار للبشرة الدهنية .
البذور استعملت في : - الأمراض الراشحة - التهابات وأمراض الأمعاء - التهابات أمراض المجاري البولية - تعديل حموضة المعدة.
كما أنه مهدئ للأعصاب ومعالج للأمراض النفسية واعتلال المزاج، الخيار يزيل التوتر ويسكن الثورات النفسية، خافض لضغط الدم خصوصاً ذلك الذي يتعلق بالأسباب النفسية. يعالج أمراض الحساسية خصوصاً حساسية الجلد والشري، ويعصر الخيار ويشرب صباحاً ومساءً مقدار فنجان قهوة ويدهن بتكرار على الجلد. يستعمل زيت الخيار ومشتقاته في التركيبات التجميلية، كملطف، ومبرد ومنعم للجلد من كل الأمراض التي تهيّج الجلد، وخصوصا إذا كان السبب من الشمس أو آفات الجلد.
ويمزج الخيار في تحضير " الصابون " الجامد والصابون السائل، والجيلاتين Jelly. ويحضّر عصير الخيار ويمزج بالغليسرين وهو سائل منعم ومعقم للجلد. وهنالك تركيبة تجميلية للجلد وهي عبارة عن حليب الخيار يتكون من (صابون، زيت زيتون، شمع، زيت لوز، عصير خيار طازج، وكحول). في العطور يصنع زيت خاص يعطي رائحة الخيار. يكافح أمراض الصداع خصوصاً بوضع حلقات رقيقة على الجبهة وعلى الصدغ. يكافح الخيار العطش وهو مليّن للطبيعة ويعالج قبوضة المعدة والإمساك. خافض للحرارة والحميات. ينشط الخيار الكبد ويعالج اليرقان. يمنع الخيار خفقان وسرعة نبضات القلب.
فوائد زيت الخيار يتم استخراج زيت الخيار من بذور الخيار المجفف بالضغط البارد وهو ذو لون أصفر وقوام خفيف ورائحة الخيار. ويحتوي على الكثير من الاحماض الدهنية الاساسية مثل اللينوليك والأوليك. ومن فوائد زيت الخيار, زيادة صحة ونضارة البشرة والعناية بالشعر وليونته كما يمكن استخدامه للتخلص من الهالات السوداء حول العينين.
أنواع الخيار[عدل]
ومن أنواع الخيار عالميا: الخيار الإنجليزي (يصل طوله إلى قدمين أحيانا)، وهو نادر أو قليل البذور، وقشرته دقيقة ورقيقة وطعمه طيب. وقد أنزلت مؤسسة «سانزبوري» مؤخرا في الأسواق نوعا جديدا من الخيار الذي لا يحتاج إلى تقشير ويسمى «c-thru- cumber» (للاستهلاك والاستخدام السريع). أما الخيار الياباني «كيوري»، فهو معتدل الطعم ولونه داكن وقشرته تتمتع بتضاريس كثيرة وهو متوفر طيلة العام.والخيار المتوسطي الذي نعرفه في الدول العربية وتركيا وغيرها من دول أوروبا الجنوبية، الذي يكون عادة صغير الحجم وطيب المذاق وذا قشرة ناعمة ورائحة فاخرة أحيانا.
وهناك أيضا النوع الإيراني المعروف بـ«بميني» (Mini) وهو خال من البذور، ويتوفر بكثرة طوال العام في كندا وجمهورية الدومينيكان، بالإضافة إلى النوع الأميركي الشمالي البري. وعلى الرغم من أن الخيار ليس من أنواع الخضار، كما هو شائع، بل أحد أنواع الفاكهة، فإن كثيرين من الخبراء لا يمانعون في التسميتين. وهو من النباتات التي تنمو وتمتد كالعنب، إما على الأرض، وإما مدعومة بالخشب والأسيجة والقصب عموديا. وذات أوراق كبيرة وارفة تساهم في تظليل النبتة وحمايتها من حرارة الشمس والحشرات.
تاريخ الخيار[عدل]
قول المعلومات المتوفرة في شتى الموسوعات ومنها الموسوعة الإلكترونية الحرة، إن أصل الخيار من الهند وغرب القارة الآسيوية.وتشير الحفريات الأخيرة إلى أن سكان هذه المناطق يزرعون ويستخدمون الخيار ويطورون أنواعه المختلفة منذ 3000 عام. وأن الرومان هم الذين نقلوه من الهند إلى أوروبا. وكان الخيار من الثمار التي يأكلها أهل العراق القديم والبابلي في مدينة أور، وجاء ذكره في ملحمة جلجامش الشهيرة.
ويقول البعض إنه انتشر من بلدان جنوب شرق أوروبا (تركيا وبلغاريا) باتجاه اليونان، حيث كان يطلق عليه اسم «فيلوس» (vilwos) (حاليا «اغوري»).ومن اليونان تلقفه أهل روما والرومان، الذين أحبوه كثيرا، وبعدها انتقل إلى الصين وانتشر فيها.وتم ذكر ثمرة الخيار، كما هو معروف، مرتين في الإنجيل، خاصة في العهد القديم في سفر اشعياء، حيث تشير الأسطر إلى أن الخيار والبطيخ كانا متوفرين بكثرة أيام الفراعنة وبين العبيد من بني إسرائيل آنذاك.
ويقول كتاب «التاريخ الطبيعي لبليني» للكاتب والمؤرخ بليني (Pliny) المعروف، إن الإمبراطور الروماني تابيريس كان يحتفظ بخيارة على طاولته طوال الوقت، إذ كان يحب الثمرة حبا جما، وقد اضطر العارفون آنذاك إلى اختراع نظام أشبه بنظام البيوت الزجاجية لزراعته وتحصيله طوال العام للإمبراطور الشهير.ووصف بليني الخيار آنذاك على أنه صغير من ناحية الحجم كخيار لبنان وسورية وفلسطين واليونان وتركيا وبلغاريا (تعرف بخيار الغاريركن) (gherkin) كالكثير من بلدان أوروبا الشرقية، لكن هذا النوع نوع آخر من الخيار العادي).
وبالإضافة إلى ذكره لأنواع كثيرة من الخيار في إيطاليا قديما، فإن بليني يؤكد أن الرومان استخدموه لمعالجة عقصات العقارب ولإبعاد الفئران عن المنازل والحقول.وكانت النساء تتقلدن على خواصرهن عقدا من الخيار، في إشارة إلى رغبتهن في الأطفال، وكانت المنجبة تحمله معها وترميه بعد ولادة الطفل.
وفي القرون الوسطى تقول المعلومات المتوفرة إن فرنسا عرفت الخيار في القرن التاسع، وتم نقله إلى إنجلترا في القرن الثالث عشر، وعبر الإسبان وكريستوفر كولومبوس دخل الخيار إلى جزيرة هاييتي نهاية القرن الخامس عشر، ومن ثم إلى أميركا الشمالية، حيث زرعه السكان الهنود الأصليون في سهول داكوتا.وفي القرن السادس عشر ذكر المستكشف والرحالة الفرنسي جاك كارتييه أنه رأى الخيار الكبير بكثرة في إحدى المناطق التي كان يطلق عليها اسم مونتريال.
وجاء ذكر الخيار في كتاب وليام وود عام 1633 «نيو إنغلاند بروسباكت» (New England Prospect) الذي وضعه حول ملاحظاته على أميركا. وأثنى وود على نوعية الخيار والخضار التي كانت تزرع آنذاك في العالم الجديد.
ويقال إن اسم الخيار بالإنجليزية «كيوكمبر» (cucumber) جاء على الأرجح من تسمية الناس له عام 1600 بـ«كاوكمبر» (cowcumber) عام 1600، لأنهم كانوا يعتقدون أنه صالح فقط للبقر (cow) وغير صالح للبشر.وكان الناس يخافون الخضار غير المطبوخ الذي يتعفن في فصل الصيف، إذ كانت آثار الطاعون لا تزال حية في الأذهان آنذاك في بريطانيا وإنجلترا بشكل خاص.ومع هذا، فقد كان الخيار معروفا جدا أيام إدوارد الثالث وبعد القرن السابع عشر. وأثناء رحلته إلى تركيا وفلسطين ومصر وقبرص بداية القرن الثامن عشر، كتب فردريك هاسليكويست، أنه رأى الخيار ذا الشعر (الوبر الطويل) في مصر.ويقول في أحد النصوص إن هذا الخيار الذي كانت تستهلكه الطبقات الدنيا طيب المذاق وحلو وكان يؤكل مع اللحم.
الأمراض النباتية[عدل]
البياض الزغبي على الخيار[عدل]
يسببه فطر (باللاتينية: Pseudoperonospora cubensis). تظهر أعراض الإصابة بتبقع أصفر زاوي على السطح العلوي للأوراق ويقابلها نموات زغبية على السطح السفلي للأوراق ثم جفاف وموت وسقوط للأوراق المصابة. ويكافح هذا المرض باختيار أصناف مقاومة للإصابة وتأمين تهوية بين النباتات وجمع المخلفات وحرقها وتقليل الرطوبة وتنظيم الري والرش بأحد المبيدات الفطرية التالية: زينيب،مانيب،مانكوزيب،فوستيل الألمنيوم.
ذبول الخيار[عدل]
ويسببه فطر(باللاتينية: Fusarium oxysporum f.sp.cucumerinum). أعراض الإصابة ذبول مفاجئ للبادرات أو النباتات البالغة مع تلون الأوعية الناقلة باللون البني. ويكافح المرض بزراعة الأصناف المقاومة وعدم الإفراط بالأسمدة الآزوتية وتعقيم التربة قبل الزراعة وسقاية النباتات المصابة بأحد محاليل المبيدات التالية:بينوميل ،كاربندازيم، ثيوفانات الميتيل.

العفن السكليروتيني على الخيار[عدل]
ويسببه فطر(باللاتينية: Sclerotinia sclerotiorum). تبدأ الإصابة بظهور عفن عند قاعدة الساق ثم تتغطى قاعدة الساق بنمو قطني أبيض يمتد إلى الثمار. المكافحة:التخلص من البقايا المصابة والابتعاد عن الري بالرذاذ والتهوية الجيدة واتباع دورة زراعية مناسبة.
العفن الرمادي على الخيار[عدل]
ويسببه فطر (باللاتينية: Botrytis cinerea) ينتج عن الإصابة ذبول الأزهار وصغر الثمار ويغزو الفطر النهاية السفلى على هيئة عفن طري رمادي اللون يمتد ليصيب الثمرة كلها. المكافحة:بزراعة الأصناف المقاومة وتأمين ظروف زراعية مناسبة وتجنب إحداث الجروح والرش حين ظهور المرض ب: البر وديون،داي كلور فلوانيد،بروسيميدون.
تبرقش أو موزاييك الخيار[عدل]
وهو مرض فيروسي يسبب تبرقش الأوراق الحديثة وقصر السلاميات وتنقله حشرات المن وخنافس القرعيات ويكافح بزراعة أصناف مقاومة ومكافحة الأعشاب الضارة التابعة للفصيلة القرعية خصوصاً ومكافحة الحشرات الناقلة.[3]
التواء وانحناء الحبات[عدل]
نقص المنجنيز[عدل]
المصادر[عدل]
  1. ^  "معرف Cucumis sativus في موسوعة الحياة"eol.org. اطلع عليه بتاريخ 15 أبريل 2016.
  2. ^ لسان العرب لإبن منظور، حرف القاف، جذر قَثَدَ.
  3. ^ موقع الإسلام والعلمالخيار. تاريخ الولوج 2 حزيران 2011.

ابحث عن خيار في ويكاموس.
///////////////
به کردی سورانی خیار:
خەیار لە ڕۆژھەڵاتی ھیندستان بۆ ماوەی ٣٠٠٠ ساڵ زۆر بە فراوانی دەڕوێنرا. یۆنانییەکان ناسیویانە. ڕۆمانیەکانیش ناسیویانە، بە پێی نووسەر Pliny ئیمپراتۆر Tiberius بەردەوام بە ھاوین و زستان خەیار لەسەر سفرەکەی بووە.
سوودەکانی خەیار[دەستکاری]
خەیار دەوڵمەندە لە ڤیتامینەکان و کانزایەکان، ھەروەھا پێک دێت لە رێژەیکی زۆر گەورەی لە ئاو لە ڕادەی ٩٦% ھەوەھا وا دادەنرێت بە سەرچاوەێکی دەوڵەمەندی لە ڤیتامینەکان وەک ڤیتامین A و B وە ڤیتامین G. ھەروەھا سەرچاوەێکە لەکاربۆھایدرەیت و شەکرەکان و لەگەڵ پرۆتینەکان و لە کانزایەکان وەک کالیسیوم و ئاسن و منگەنیسوم و فۆسفات و پۆتاسیوم.
سوودی تەندروستی خەیار[دەستکاری]
  • گەشەکردن و بەھێز کەردنی قژ: شەربەتی خەیار بە سوودە بۆ گەشەکردن و بە ھێز کەردنی قژ کە پێک دێت لە سلیکون و گۆگرد بە تایبەتی ئەگەر شەربەتی گێزەر یان خەس یان سپێناخ تێکەڵی بکەێت.
  • ڕزگاری دان لە ئەستووربوونی چاو: ئەو ئاوەی کە لە ژێر چاودا کوئەبێتەوە لە وانەیە لێ رزگار ببیت لە ئەستور بونی چاوئەوەیش دانانی پارچەی خەیار لە سەر چاوێت بۆ ماوەی ١٠ خولەک.
  • چارەسەرکردنە لە سووتانی تیشکی ھەتاو: خەیار بە وە دەناسرێت کە لە توانای ئەوەدایە چارەسەری سووتانی پێست لە تیشکی خۆر بکات ئەویس بە دانانی رێژەیکی باشی لە شەربەتی خەیار لە سەر ئەو شوێنەی کە توشی سوتان بووە و مەساچی پێ بکرێت چونکە خەیار وەک تەرتیب کار دەکات لە سەر پێست و زوو چاکی ئەکاتەوە.
  • کەم کردنەوەی ڕەش بوونی ژێر چاو: خیار ئاورازێکی باشە بۆ رزگار بوون لە ڕەش بوونی ژێر چاو ھەروەھا کار ئەکات بۆ تەرتیب کردنی پێستی ژێر چاو بۆ ماوەی ١٠ خولەک.
  • تەرتیبی دەم و چاو: خەیار بە خاسیەتی تەرتیب دادەنرێت کە بە رەگەزێکی سەرەکی لە کرێمی تەرتیبەکاندا ھەیە و ھەروەھا پەڵەکانیش لا ئەبات کە بە ھۆی تیشکی ھەتاوەوە دروست بووە.
  • نەھێشتنی کونی پێست : خەیار بەس بۆ جوانکاری دانانرێت بەڵکو کار ئەکات بۆ نەھێشتی کونی پێست ئەویش ئاوی خەیار لەگەڵ رێژەیکی خەلی سێو یان ھەنگوین یانتەماتە.
  • رێک خستنی پەستانی خوێن: خەیار کار ئەکات بۆ رێک خستنی پەستانی خوێن ئەویش بە بوونی ڕێژەی کانزایەکان وەک سۆدیوم.
  • رێک خستنی پلەی گەرمی لەش: خەیار سەرچاوەیکی بەسوودە‌ بۆ تەرتیب کردن لەش ھەروەھا بۆ رێک خستنی پلەی گەرمیش ئەویش خواردنەوەی بەرداغێکی شەربەتی خەیار و تێکەڵ کەردنی لەگەڵ ئاوی معدەنووس.
سەرچاوە[دەستکاری]
///////////
به عبری:
מְלָפְפוֹן (שם מדעיCucumis sativus, מוכר גם בתור קישוא הגינה) הוא צמח מטפס חד-שנתי קיצי ממשפחת הדלועיים, בסוגמלפפון. המלפפון אינו דורש השקיה מרובה, ופריו המוארך עסיסי עשיר מאוד במים. צבעו ירוק (למעט המלפפון הלימוני האוסטרלי). נאכל חי,כבוש במלח או מוחמץ. מוצאו של הצמח בהודו, שם החלו בני אדם לגדל אותו לפני כ־3,000 שנה. כיום, המלפפון הוא ירק נפוץ ביותר, והוא גדל בחממות או בשדות פתוחים.
///////////////
به کشمیری لار
///////////////
به پنجاب کهیرا:
کھیرا کدو ٹبر دا چوکھا اگانوالا اک بوٹا اے۔ ایہ اک ویل ہوندی اے جیدے تے لمبوترا فروٹ لگدا اے جیہڑا کھان پین وچ کم اندا اے۔ ایس دا اصل دیس دکھنی ایشیاء اے۔
////////////
به پشتو بادرنگ:
بادرنگ (په انگرېزي: Cucumber) د سابه بابو په ډله کې راځي. دا د خوړو په توگه کارېږي. بادرنګ د هغو سبزیو او میوو په سر کې راځي، چې له تندې سره مبارزه کوي، له رومي ، کاهو او هندواڼې هم مخکې دی چې تقريبا 92% اوبه لري. بادرنګ دکاهو، رومي په پرتله ډېره لږه کالري لري ځکه خود ډنګروالي / لاغر ستوری بلل کیږي،دخوړو کارپوهان یې تل هغو کسانو ته سپارښتنه کوي، چې ډېر وزن لري پردې سربېره بادرنګ بوره نه لري ،چې دوزن د ډېرښت لامل وګرځي. ځینو علمي څېړنو دا ښودلې ده، چې بادرنګ دا وړتیا لري چې د نارينه دجنسي ځواک فعالیت لا پسې ډېر کړي په ځانګړي توګه هغه کسان چې دکوروالي پرمهال له ځانګړو ستونزو ځوریږي ، بادرنګ دجنسي ناروغیو د درملنۍ په سرکې راځي ، ځینې يي عضوي ویګرا ګڼي. دبادرنګ له ګټو یوه دا هم ده، چې دسړی ادرار زیاتوي او دا ددې لامل ګرځي، چې سړی له خپل کوروالي څخه خوښ شي پردې سربېره په بدن کې دوینې دجریان فعالیت زیاتوي،چې دا چاره دسړی او ښځی لپاره مهمه او ګټوره بلل شوې ده. ځینې څیړنې دا هم وايي:چې دبادرنګ بوی دښځو دراپارولو په برخه کې هم دپام وړ رول لوبوي ددې ترڅنګ هغه ښځې، چې دسترګو شاوخوا توروالې او پړسوب څخه ځوریږي کولای شي له بادرنګ څخه ګټه پورته کړي، چې دا پړسوب له منځه ولاړ شي . دا هم دیادوني وړ ده چې بادرنګ دخولې بد بوی له منځه وړي . دبادرنګ ځینې ګټې په دې ډول رالنډولای شو: بادرنګ په هضم کې مرسته کوي ، له بدن څخه د زهري موادو په ویستلو کې مرستندویه ثابتیږي او پر جنسي روغتیا یې اغیز مثبت دی، سرطان ناروغۍ ته هم ګټور دی او هغه وګړي چې دبدن پوست یې وچ وي دبادرنګ کارول ورته ګټه لري. کولای شو له مختلفو لارو څخه له بادرنګ ګټه پورته کړو که له هوږې او اوبو سره وخوړل شي اغیز یې ډېر دی ځینې خلک یې دجوس په بڼه هم کاروي
/////////////
به اردو کهیرا:
کھیرا ایک مفید سبزی ہے ۔ اس کے پودے کے خاندان کا حیاتیاتی نام Cucumis sativus ہے۔ اس کی کئی اقسام ہیں۔ جن کا رنگ عموماً سبز ہوتا ہے۔ اس کا آبائی وطن ہندوستان ہے۔ یہ مغربی ایشیاء میں بھی تین ہزار سال سے زیادہ عرصہ سے کاشت کیا جارہا ہے۔ فرانس تک یہ نویں صدی اور برطانیہ تک چودھویں صدی عیسوی تک پہنچا۔
///////////
به آذری عادی خیار:
Adi xiyar (lat. Cucumis sativus) – balqabaqkimilər fəsiləsinin xiyar cinsinə aid bitki növü.
Xiyar (Cucurmis sativus L.) həm açıq torpaqda və həm də istixanalarda yetişdirilir. Xiyarın kal meyvələri 8-12 günlüyündə dərilir. Ondan təzə halda, turşudulmaq, duza və sirkəyə qoymaq üçün istifadə edilir. Xiyarın keyfiyyətində onun iri və ya xırdalığının böyük əhəmiyyəti var. Xırda, toxumları sütül xiyarlar daha keyfiyyətli hesab olunur. Standarta əsasən, duza qoyulacaq xiyarlar xırda (50 mm-ə qədər) və iri (51-70 mm) kornişonlara, xırda (71-90 mm), orta iri (91-120 mm) və iri xiyarlara (121-140 mm) bölünür. 140 mm-dən iri xiyarları duza və sirkəyə qoymaq olmaz.
////////////
به ترکی حیار:
Hıyar (Cucumis sativus), kabakgiller (Cucurbitaceae) familyasından bir bitki türü ve meyvesine verilen ad. Anayurdunun Kuzey Hindistan olduğu sanılan bitkinin tarımı çok eski dönemlerden beri yaygın olarak yapılmaktadır.
/////////////
Cucumber (Cucumis sativus) is a widely cultivated plant in the gourd family, Cucurbitaceae. It is a creeping vine that bears cylindrical fruits that are used as culinary vegetables. There are three main varieties of cucumber: slicing,pickling, and burpless. Within these varieties, several different cultivars have emerged. The cucumber is originally from Southern Asia, but now grows on most continents. Many different varieties are traded on the global market. InNorth America, the term "wild cucumber" can refer to plants in the genera Echinocystis and Marah, but these are not closely related.
Contents
  [show
Description
The cucumber is a creeping vine that roots in the ground and grows up trellises or other supporting frames, wrapping around supports with thin, spiraling tendrils. The plant has large leaves that form a canopy over the fruit. The fruit of the cucumber is roughly cylindrical, elongated with tapered ends, and may be as large as 60 centimeters (24 in) long and 10 centimeters (3.9 in) in diameter. Having an enclosed seed and developing from a flower, botanically speaking, cucumbers are classified as pepoes, a type of botanical berry. Much like tomatoes and squash they are often also perceived, prepared and eaten as vegetables. Cucumbers are usually more than 90% water.
Flowering and pollination
A few cultivars of cucumber are parthenocarpic, the blossoms creating seedless fruit without pollination. Pollination for these cultivars degrades the quality. In the United States, these are usually grown in greenhouses, where bees are excluded. In Europe, they are grown outdoors in some regions, and bees are excluded from these areas.
Most cucumber cultivars, however, are seeded and require pollination. Thousands of hives of honey bees are annually carried to cucumber fields just before bloom for this purpose. Cucumbers may also be pollinated bybumblebees and several other bee species. Most cucumbers that require pollination are self-incompatible, so pollen from a different plant is required to form seeds and fruit.[1] Some self-compatible cultivars exist that are related to the 'Lemon' cultivar.[1] Symptoms of inadequate pollination include fruit abortion and misshapen fruit. Partially pollinated flowers may develop fruit that are green and develop normally near the stem end, but are pale yellow and withered at the blossom end.
Traditional cultivars produce male blossoms first, then female, in about equivalent numbers. Newer gynoecioushybrid cultivars produce almost all female blossoms. They may have a pollenizer cultivar interplanted, and the number of beehives per unit area is increased, but temperature changes induce male flowers even on these plants, which may be sufficient for pollination to occur.[1]
Genomic information
NCBI genome ID
diploid
323.99 Mb
Sequenced organelle
mitochondrion
Organelle size
244.82 Mb
Year of completion
2011
Genome
In 2009, an international team of researchers announced they had sequenced the cucumber genome.[2]
Production
Top five cucumber producers in 2013
Country
Production, millions of tonnes
China
54.3
Turkey
1.8
Iran
1.6
Russia
1.1
Ukraine
1.0
World
71,365,573
According to the Food and Agriculture Organization of the United Nations for cucumber and gherkin production in 2013, China produced 76% of the global output, followed by TurkeyIranRussia and Ukraine (table).
Nutrition
Cucumber, with peel, raw
Nutritional value per 100 g (3.5 oz)
65 kJ (16 kcal)
3.63 g
1.67
0.5 g
0.11 g
0.65 g
(2%)
0.027 mg
(3%)
0.033 mg
(1%)
0.098 mg
(5%)
0.259 mg
(3%)
0.04 mg
(2%)
7 μg
(3%)
2.8 mg
(16%)
16.4 μg
(2%)
16 mg
(2%)
0.28 mg
(4%)
13 mg
(4%)
0.079 mg
(3%)
24 mg
(3%)
147 mg
(0%)
2 mg
(2%)
0.2 mg
Other constituents
Water
95.23
1.3 µg


Percentages are roughly approximated usingUS recommendations for adults.
Source: USDA Nutrient Database
In a 100 gram serving, raw cucumber (with peel) is 95% water, provides 16 calories and supplies low content ofessential nutrients, as it is notable only for vitamin K at 16% of the Daily Value (table).
Varieties
In general cultivation, cucumbers are classified into three main cultivar groups: "slicing", "pickling", and "burpless".
Slicing
Slicing cucumbers
Cucumbers grown to eat fresh are called slicing cucumbers. They are mainly eaten in the unripe green form, since the ripe yellow form normally becomes bitter and sour. Slicers grown commercially for the North American market are generally longer, smoother, more uniform in color, and have a much tougher skin. Slicers in other countries are smaller and have a thinner, more delicate skin. Smaller slicing cucumbers can also be pickled.
Pickling
Pickling cucumbers
Main article: Pickled cucumber
Cucumbers can be pickled for flavor and longer shelf-life. Although any cucumber can be pickled, commercial pickles are made from cucumbers specially bred for uniformity of length-to-diameter ratio and lack of voids in the flesh. Those cucumbers intended for pickling, called picklers, grow to about 7 cm (3 in) to 10 cm (4 in) long and 2.5 cm (1 in) wide. Compared to slicers, picklers tend to be shorter, thicker, less regularly shaped, and have bumpy skin with tiny white or black-dotted spines. They are never waxed. Color can vary from creamy yellow to pale or dark green. Pickling cucumbers are sometimes sold fresh as “Kirby” or “Liberty” cucumbers. The pickling process removes or degrades much of the nutrient content, especially that of vitamin C.[citation needed] Pickled cucumbers are soaked in brine or a combination of vinegar and brine, although not vinegar alone, often along with various spices. Pickled cucumbers are called "pickles" in the US or "gherkins" or "wallies" in the UK, the latter name being more common in the north of England and London, where it refers to the large vinegar-pickled cucumbers commonly sold in fish and chip shops.
Burpless
Isfahan burpless cucumber originally from Iran
Burpless cucumbers are sweeter and have a thinner skin than other varieties of cucumber, and are reputed to be easy to digest and to have a pleasant taste. They can grow as long as 2 feet (0.61 m). They are nearly seedless, and have a delicate skin. Most commonly grown in greenhouses, these parthenocarpic cucumbers are often found in grocery markets, shrink-wrapped in plastic. They are sometimes marketed as seedless or burpless, because the seeds and skin of other varieties of cucumbers are said to give some people gas.[4]
Several other cultivars are sold commercially:
'Dosakai' is a round, yellow, cucumber seen at a market in GunturIndia
  • Lebanese cucumbers are small, smooth-skinned and mild, yet with a distinct flavor and aroma. Like the English cucumber, Lebanese cucumbers are nearly seedless.
  • East Asian cucumbers are mild, slender, deep green, and have a bumpy, ridged skin. They can be used for slicing, salads, pickling, etc., and are available year-round. They are usually burpless as well.
  • Persian cucumber, which are mini, seedless, and slightly sweet, are available from Canada during the summer, and all year-round in the US. Easy to cut and peel, it is on average 4–7 in. long. They are commonly eaten chopped up in plain yogurt with mint or sliced thin and long with salt and lemon juice. Vines are parthenocarpic, requiring no pollinators for fruit set.
  • Beit Alpha cucumbers are small, sweet parthenocarpic cucumbers adapted to the dry climate of the Middle East.
  • Apple cucumbers are short, round cucumbers grown in New Zealand and parts of Europe, known for their light yellow-green color and mildly sweet flavor. When mature, the fruit may grow tiny spines, and contains numerous edible green seeds. The fruit is usually eaten raw, with skin.[5]
  • Schälgurken are eaten in Germany. Their thick skins are peeled and then they braised or fried, often with minced meat or dill. They are often known by the term 'Schmorgurken'.
  • Dosakai is a yellow cucumber available in parts of India. These fruits are generally spherical in shape. It is commonly cooked as curry, added in sambar or soup, daal and also in making dosa-aavakaaya (Indian pickle) and chutney; it is also grown and available through farms in Central California.
  • Kekiri is a smooth skinned cucumber, relatively hard, and not used for salads. It is cooked as spicy curry. It is found in dry zone of Sri Lanka. It becomes orange colored when the fruit is matured.
  • In May 2008, British supermarket chain Sainsbury's unveiled the 'c-thru-cumber', a thin-skinned variety that reportedly does not require peeling.[6]
  • Armenian cucumbers (also known as yard long cucumbers) are fruits produced by the plant Cucumis melovar. flexuosus. This is not the same species as the common cucumber (Cucumis sativus) although it is closely related. Armenian cucumbers have very long, ribbed fruit with a thin skin that does not require peeling, but are actually an immature melon. This is the variety sold in Middle Eastern markets as "pickled wild cucumber".[7]
Taste
The human olfactory response to cucumbers appear to vary. Most people report a mild, almost watery flavor or a light melon taste, while others sense a bitter taste with perfume qualities,[8] attributable to the chemical compound, cucurbitacin.[9]
Cultivation history
The cucumber originated in India, where a great many varieties have been observed,[10][11][12] from Cucumis hystrix.[10][13] It has been cultivated for at least 3,000 years, and was probably introduced to other parts of Europe by the Greeks or Romans. Records of cucumber cultivation appear in France in the 9th century, England in the 14th century, and in North America by the mid-16th century.
Earliest cultivation
An Indian yellow cucumber
The cucumber is listed among the foods of ancient Ur, and the legend of Gilgamesh describes people eating cucumbers. Some sources[who?] also state it was produced in ancient Thrace, and it is certainly part of modern cuisine in Bulgaria and Turkey, parts of which make up that ancient state. Cucumbers are mentioned in the Bible as one of the foods eaten by the Israelites in Egypt.[14] From India, it spread to Greece (where it was called "σίκυον", síkyon) and Italy (where the Romans were especially fond of the crop), and later into China.
Robert Daniel, in discussing an ostracon dated to the second half of the third century AD, has suggested identifying an otherwise unknown word, ολγιττα, with the Arabic al-qitta', the common word for cucumber.[15]
According to Pliny the Elder (The Natural History, Book XIX, Chapter 23), the Ancient Greeks grew cucumbers, and there were different varieties in Italy, Africa, and Moesia.
Roman Empire
According to Pliny, the Emperor Tiberius had the cucumber on his table daily during summer and winter. The Romans reportedly used artificial methods (similar to the greenhouse system) of growing to have it available for his table every day of the year. "Indeed, he was never without it; for he had raised beds made in frames upon wheels, by means of which the cucumbers were moved and exposed to the full heat of the sun; while, in winter, they were withdrawn, and placed under the protection of frames glazed with mirrorstone."[16]
Reportedly, they were also cultivated in cucumber houses glazed with oiled cloth known as “specularia”.[citation needed]
Pliny the Elder describes the Italian fruit as very small, probably like a gherkin, describing it as a wild cucumber considerably smaller than the cultivated one. Pliny also describes the preparation of a medication known as elaterium, though some scholars[who?] believe he was referring to Ecballium elaterium, known in pre-Linnean times as "Cucumis silvestris" or "Cucumis asininus" ("wild cucumber" or "donkey cucumber"), a species different from the common cucumber.[17] Pliny also writes about several other varieties of cucumber, including the cultivated cucumber,[18] and remedies from the different types (9 from the cultivated, 5 from the "anguine", and 26 from the "wild"). The Romans are reported to have used cucumbers to treat scorpion bites, bad eyesight, and to scare away mice. Wives wishing for children wore them around their waists. They were also carried by midwives, and thrown away when the child was born.[citation needed]
Middle Ages
Charlemagne had cucumbers grown in his gardens in the 8th/9th century. They were reportedly introduced into England in the early 14th century, lost, then reintroduced approximately 250 years later. The Spaniards (through the Italian Christopher Columbus) brought cucumbers to Haiti in 1494. In 1535,Jacques Cartier, a French explorer, found “very great cucumbers” grown on the site of what is now Montreal.
Post-enlightenment
This section needs additional citations for verification. Please help improve this article by adding citations to reliable sources. Unsourced material may be challenged and removed. (April 2015)
Throughout the 16th century, European trappers, traders, bison hunters, and explorers bartered for the products of American Indian agriculture. The tribes of the Great Plains and the Rocky Mountains learned from the Spanish how to grow European crops. The farmers on the Great Plains included the Mandanand Abenaki. They obtained cucumbers and watermelons from the Spanish, and added them to the crops they were already growing, including several varieties of corn and beanspumpkinssquash, and gourd plants.[19] The Iroquois were also growing them when the first Europeans visited them.[20]
In 1630, the Reverend Francis Higginson produced a book called New England’s Plantation in which, describing a garden on Conant’s Island in Boston Harbor known as The Governor’s Garden, he states: “The countrie aboundeth naturally with store of roots of great varietie and good to eat. Our turnips, parsnips, and carrots are here both bigger and sweeter than is ordinary to be found in England. Here are store of pompions, cowcumbers, and other things of that nature which I know not...”
William Wood also published in 1633’s New England Prospect (published in England) observations he made in 1629 in America: “The ground affords very good kitchin gardens, for Turneps, Parsnips, Carrots, Radishes, and Pompions, Muskmillons, Isquoter-squashes, coucumbars, Onyons, and whatever grows well in England grows as well there, many things being better and larger.”
In the later 17th century, a prejudice developed against uncooked vegetables and fruits. A number of articles in contemporary health publications stated that uncooked plants brought on summer diseases and should be forbidden to children. The cucumber kept this reputation for an inordinate period of time: “fit only for consumption by cows,” which some believe is why it gained the name, cowcumber.
A copper etching made by Maddalena Bouchard between 1772 and 1793 shows this plant to have smaller, almost bean-shaped fruits, and small yellow flowers. The small form of the cucumber is figured in Herbals of the 16th century, but states, "If hung in a tube while in blossom, the Cucumber will grow to a most surprising length."
Samuel Pepys wrote in his diary on 22 August 1663:[21] “this day Sir W. Batten tells me that Mr. Newburne is dead of eating cowcumbers, of which the other day I heard of another, I think.” In "The Greenstone Door", William Satchell notes that "Te Moanaroa was dead – of a surfeit of cucumbers...", having eaten four of the "prickly" melons. (Chapter XX, The Storm Cloud).
In the news
In May 2011, cucumbers infected with E. coli were claimed to have caused the deaths of at least ten people, leading to some retailers withdrawing cucumbers from sale in Germany, Austria and the Czech Republic.[22] The cucumbers were initially thought to have come from Spain. However, subsequent testing failed to show contamination in imported Spanish cucumbers, which led to the Spanish Government demanding compensation for Spanish farmers who had been forced to destroy huge quantities of cucumbers.[23]
After the outbreak, the World Health Organization stated that it was a completely new strain of the bacterium involved.[24]
Gallery
A tendril emerges from cucumber vines to facilitate climbing

A string lattice supports vine growth
See also
References
  1. Jump up to:a b c Nonnecke, I.L. (1989). Vegetable Production. Springer.ISBN 9780442267216.
  2. Jump up^ Huang, S.; Li, R.; Zhang, Z.; Li, L.; Gu, X.; Fan, W.; Lucas, W.; Wang, X.; Xie, B.; Ni, P.; Ren, Y.; Zhu, H.; Li, J.; Lin, K.; Jin, W.; Fei, Z.; Li, G.; Staub, J.; Kilian, A.; Van Der Vossen, E. A. G.; Wu, Y.; Guo, J.; He, J.; Jia, Z.; Ren, Y.; Tian, G.; Lu, Y.; Ruan, J.; Qian, W.; Wang, M. (2009). "The genome of the cucumber, Cucumis sativus L". Nature Genetics 41 (12): 1275–1281.doi:10.1038/ng.475PMID 19881527.
  3. Jump up^ "Major Crops – By Countries/Regions, Rankings; Choose Cucumber and Gherkins, World". Food and Agricultural Organization, FAOSTAT. 2014. Retrieved 9 September 2015.
  4. Jump up^ Jordan-Reilly, Melissa (15 September 2013). "Why do cucumbers upset my digestion?". LiveStrong.com.
  5. Jump up^ Apple Cucumbers. Wairarapa Eco Farms. wefs.co.nz
  6. Jump up^ "The 'c-thru' cucumbers with no skin to encumber them". Daily Mail(London: Daily Mail). 28 May 2008. Retrieved 4 January 2011.
  7. Jump up^ Wild cucumbers got you in a pickle?. SFGate (16 October 2004). Retrieved on 2012-11-25.
  8. Jump up^ Adam Drewnowski and Carmen Gomez-Carneros (1 December 2000). "Bitter taste, phytonutrients, and the consumer: a review". American Journal of Clinical Nutrition. Retrieved 11 September 2011.
  9. Jump up^ Shang Y, et al. (2014). "Plant science. Biosynthesis, regulation, and domestication of bitterness in cucumber". Science 346 (6213): 1084–8.Bibcode:2014Sci...346.1084Sdoi:10.1126/science.1259215.PMID 25430763.
  10. Jump up to:a b Doijode, S. D. (2001). Seed storage of horticultural crops. Haworth Press.ISBN 1-56022-901-2 p. 281
  11. Jump up^ Renner, SS; Schaefer, H; Kocyan, A (2007). "Phylogenetics of Cucumis(Cucurbitaceae): Cucumber (C. sativus) belongs in an Asian/Australian clade far from melon (C. melo)". BMC Evolutionary Biology 7: 58.doi:10.1186/1471-2148-7-58PMC 3225884PMID 17425784.
  12. Jump up^ Cucumis hystrix. Newstrackindia.com (21 July 2010). Retrieved on 2012-11-25.
  13. Jump up^ cucumber, Encyclopaedia Britannica on-line.
  14. Jump up^ Numbers 11:5
  15. Jump up^ Although the ostracon was written in Greek, Daniel implies that the writer used the Arabic word instead of the Greek because the recipient, who has a Semitic name Salamanes, was a native Arabic speaker. Daniel, Robert W. (2000). "From Work on the Petra Papyri: Arabic on a Greek Ostracon from Roman Egypt and the Name of the Church Father Sozomen" (PDF).Zeitschrift für Papyrologie und Epigraphik 131: 173–176. JSTOR 20190675.
  16. Jump up^ Pliny, N.H., 19, 23
  17. Jump up^ Pliny, N.H., 20.3
  18. Jump up^ Pliny, N.H., 20.4–5
  19. Jump up^ Buchanan, David (2012). Taste, Memory: Forgotten Foods, Lost Flavors, and why They Matter. VT, USA: Chelsea Green Publishing. p. 109.ISBN 9781603584401.
  20. Jump up^ Kuhnlein, H. V.; Turner, N. J. (1996). Traditional Plant Foods of Canadian Indigenous Peoples: Nutrition, Botany and Use. Amsterdam, Netherlands: Gordon and Breach. p. 159. ISBN 9782881244650.
  21. Jump up^ Saturday 22 August 1663 (Pepys' Diary). Pepysdiary.com. Retrieved on 25 November 2012.
  22. Jump up^ "E.coli-infected cucumber scare spreads beyond Germany". BBC News(BBC). 29 May 2011. Retrieved 31 May 2011.
  23. Jump up^ "Deadly E. coli infections still rising in Germany". BBC News (BBC). 1 June 2011. Retrieved 1 June 2011.
  24. Jump up^ Gallagher, James (2 June 2011). "E. coli outbreak is a new strain". BBC News. Retrieved 2 June 2011.