شادنج . [ دَ ن َ ] (معرب ، اِ) معرب شادنه . حجرالدم .
(ذخیره خوارزمشاهی ). حجر الطور. حجر هندی
. بیدوند. معرب شادنه و آن را حجرالدم نیز گویند و آن سنگی است نرم و کوچک عدسی الشکل
جهة اسهال دموی و قرحه امعاء و زحیر وسل نافع.
(منتهی الارب ). ابوریحان در کتاب الجماهر فی معرفة الجواهر آرد: جالینوس گفته است
که شاذنه بخاطر سرخی رنگ سوده آن حجر الدم
خوانده شده ... و عطاردبن محمد الحاسب را کتابی است موسوم به منافعالاحجار که از این
باب در آن سخن بسیار رفته لیکن وی این بحث را با آنچه به عزائم و افسونها مانند
است درآمیخته است . (الجماهر چ حیدرآباد دکن ص 217). و از قول دیسقوریدس آورده است که سنگ
آهن ربای سوخته به شاذنه مبدل شود. (ایضاً ص213). در ترجمه صیدنه آمده : او را به رومی حمیاطوس و هماطیطس گویند
و بسریانی شادنا گویند و بپارسی شادنه بود و آن را بیدوند هم گویند و بتازی او را
حجرالدم گویند و در وجه تسمیه او به حجرالدم
گفته اند که چون جرم او را بسایند مانند خون شودچنانچه حجرلبنی را که سوده او را به شیر تشبیه کرده اند، و او را حجرطور گویند
به نسبت طورسینا و از جمله انواع او شادنج عدسی بهتر بود و استعمال او در ادویه
کنند و جرم او سرخ بود و بر آن نقطه ها بر شکل آبله بود بمقدار ماش و عدس ... و
چنین آورده اند که یک نوع از او آن است که جرم او سست بود و نیز او را کبریت احمر
گویند. (از ترجمه صیدنه صص 56 - 57).
و در مخزن
الادویه آمده : به سین مهمله نیز آمده و به عربی حجرالدم نامند جهت آنکه حابس دم
است و یا آنکه رنگ آن بعد سودن برنگ خون سرخ میباشد و حجرالطور نیز نامندجهت آنکه
از جبل الطور می آورند و حجر هندی نیز جهت آنکه در هند بهم میرسد ماهیت آن سنگی
است سریع التفتت عدسی شکل و جاورسی شکل نیز و به الوان مختلفه و به انواع متکثره
میباشد، سرخ و زرد و سفید و خاکستری و تیره
مایل به سیاهی و خشخاشی سرخ و زرد و با نقطه های ابلق و بهترین همه سرخ عدسی
شکل آن است که مصری نامند سریعالتفتت و مکسور آن نیز سرخ باشد و زبون ترین همه
خاکستری رنگ تیره آن است که هندی گویند و همه این انواع معدنی میباشند و حکیم میرمحمد مومن در
تحفه نوشته که فقیر همه اینها را مشاهده کرده
و تجربه نموده سفید را در فیروز کوه و سرخ و زرد و ابلق را درحوالی خوار ری و هندی
را در جبال قزوین ، و مصنوع نیز میباشد از مغناطیس محرق ، و این سیاه و زود شکن تر
از معدنی است و در جمیع افعال مانند معدنی ، بخلاف مصنوع از حجرالحمار محرق که
اغبر ثقیل الوزن میباشد. طبیعت مغسول آن در آخر اول سرد و در دوم خشک و غیر مغسول
آن در اول سرد و در آخر دوم خشک و بعضی در دوم سردو در سوم خشک و بعضی درسوم گرم و
خشک نیز گفته اند، و مستعمل ، مغسول آن است و قوت آن تا بیست سال باقی میماند
افعال و خواص آن مجفف ورادع و قابض بی لذع و خاتم و مدمل قروح و مقوی عصب و عضل و
قوت باصره و حابس سیلان خون اعضای ظاهری و باطنی و آشامیدن آن با آب انارین و
امثال آن جهت نفث الدم و با شراب جهت عسرالبول و سیلان حیض دائم و درور منی و با
ادویه مناسبه جهت اسهال دموی و قرحه امعا و زحیر و سل و اکتحال آن با شیر دختران و سفیده تخم مرغ و امثال آن جهت رمد و دمعه و سلاق و سوزش
پلک چشم و قرحه و جرب و حکه حاد و با آب
حلبه جهت امراض بلغمی غلیظه چشم و با آب خالص
جهت خشونت اجفان پی ورم و چون از آن شافه سازند و به اقاقیا بیامیزند و در چشم کشند
جهت دفع امراض چشم و جرب نافع و ذرور غیرمغسول آن جهت گوشت زاید جراحات و رویانیدن
گوشت صالح مجرب و بدستور قطور ساییده آن
با آب که غلیظ باشد و با گشنیز و مانند آن جهت ثبور و قروح حاده و مزمنه و جراحات
مزمنه و جراحت مقعد و رحم و قضیب و اعضای عصبانی بی عدیل و طلای آن جهت حمره و
سوختگی آتش ، مقدار شربت آن از یکدانگ تا نیم مثقال ، مضر مثانه ، مصلح آن کتیرا،
بدل آن حجر مقناطیس سوخته و در ادویه عین حُضض
و یا روی سوخته نیم وزن آن و چهار دانگ آن
توتیا و در غیر آن دم الاخوین و طریقه غسل
و اقراص و مرهم آن درقرابادین مذکورشد و عدسی بسیار صلب سرخ خشک تر از سایر اقسام و
جهت قروح خصوص قروح سفل و قروح حادث از سوختگی آتش و لهیب آن نافع و شادنج مصنوع
مضر معده و احشا و مصلح آن عصاره زرشک است
. (مخزن الادویه ). و رجوع به ابن البیطار و دزی ج 1 ص 715 ذیل شاذنج و حجر الدم و تحفه حکیم مومن و اختیارات بدیعی و تذکره ضریر انطاکی ص 213 و الفاظ الادویه و شادنه و شاذنه و
شاذنج شود.
/////////////////
حجرالیهود. [ ح َج َ رُل ْ ی َ ] (ع اِ مرکب ) سنگ
جهودان . سنگ یهودا. حجر یهودی . زیتون بنی اسرائیل . سنگی است بشکل بلوط و مایل
بسفیدی با خطوط متوازیة و در آب نرم شود و طعمی ندارد و محمدبن احمد گوید: که نر و
ماده میباشد. ماده ٔ او مستدیر و مخطط بسیاهی و سرخی مثل دستنبویه و بقدر جوزی است
و جهت حصاة زنان مجرب و نر او بشکل بلوط و مخصوص حصاة مردان است . در اول گرم و در
دوم خشک . و گویند معتدل است و مدربول و مانع تولد حصاة و از یکدانگ تا نیم مثقال
او با 50 مثقال آب مفتت سنگ گرده و مثانه و طلای او جهت التیام جراحت و
با عسل جهت تلیین صلابات نافع و مضر معده و سپرز و مصلحش تخم کرفس و عسل است . و
گویند مضرجگر و مصلحش صمغ است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). و حمداﷲ مستوفی در نزهة
القلوب گوید: مانند جوز کوچک است زیتونی رنگ ، مخطط، گرد و دراز میباشد و بر سواحل
دریاها باشد و در همه روزها متحرک بود الا روز شنبه که آرام گیرد بدین سبب او را
حجر یهودی گویند. و صاحب اختیارات بدیعی گوید: سنگی است مانند زیتون و آنچه بزرگ
بود نزدیک بیضه ٔ کبوتر بود و خطوط بسیار بر وی
پیدا بود موازی یکدیگر، و حجرالزیتون نیز خوانند و گویند ازملک شام میروید و اکثر دراز
بود و گرد نیز بود، و بهترین وی زیتون شکل بود، نافع بود جهت سنگ گرده نیم مثقال
به آب گرم جهت ریگ مثانه همچنین اگر به آب برگ ترتیزک بسایند و لعق کنند نیکوتر
بود، عسرالبول را نافع بود لیکن مضعف معده بود و موافق وی نبود و اشتهاء ببرد و
اسحاق گوید: مضر است بسپرز و مصلح وی عسل است . و هرمس حکیم گوید: حجر یهودی چون
با خون خفاش سحق کنند و در چشم کشند موی مژه که ریخته باشد برویاندو موی ابرو و
همچنین سبیل ، چون بر وی مالند. و جالینوس گوید: در طبیعت معتدل بود و معده ٔ سرد را بد بودو مصلح آن تخم کرفس
بود. و فولس گوید: خون مقعد قطعکند. و در تذکره ٔ داود انطاکی آمده است : و یسمی
زیتون بنی اسرائیل و هو حجر یتکون ببیت المقدس و جبال الشام و یکون املس مستدیراً و
مستطیلاً و اجوده الزیتونی المشتمل علی خطوط مقاطعة و هو حار فی الاولی یابس فی الثانیة
اذا حک و شرب بالماء الحار فتت الحصی و منع تولده و لو فی المثانة و ان ذر فی
الجروح الحمها و یطلی بالعسل علی الصلابات فیحللها و هو یضر الکبد ویصلحه الصمغ و
شربته نصف درهم -انتهی . و ابن البیطار در مفردات خود آرد: قال الدیسقوریدوس فی
الخامسة: هو حجر بفلسطین شبیه فی شکله بالبلوط ابیض خشن الشکل جداً فیه خطوط
متوازیة کانها خطت بالبیکار، و هو حجرینماع بالماء لا طعم له و اذا اخذ منه مقدار
حمصة و حک علی مسن الماء کما تحک الشیاف و شرب بثلاث قوابوسات ماءٌ نفع من عسر
البول و فتت الحصاة المتولدة فی المثانة. قال جالینوس : لما جربت هذا الحجر فی من
به حصاة فی مثانته مانفع شیئا و لکنه فی الحصاة المتولدةفی الکلیتین قوی جداً. لی
جمعت هذا الحجر من ارض الشام بجبل بیروت بموضع یعرف منه بسوق جوینة، بضیعة تسمی
الجعیثة و من هناک یؤتی به الی دمشق -انتهی . و صاحب مخزن الادویة گوید: حجرالیهود،
حجرالزیتون است .
///////////////
حجرالزیتون . [ ح َ ج َ رُزْ زَ ] (ع اِ مرکب )حجرالزیتونی . زیتون بنی
اسرائیل . حجرالیهود. سنگ جهودان . ابوریحان بیرونی در کتاب الجماهر فی معرفة
الجواهر در ضمن ذکر مغناطیس گوید: والجذب و الانجذاب یوجدفی اشیاء کثیرة سواهما
(ای سوی الکهربا والمغناطیس ). فالنفط یجذب النار الی نفسه و الحجر الزیتونی یجذب
الزیت الیه و به سمی - انتهی . و صاحب تحفه گوید: حجرالزیتون حجرالیهود است و در
اختیارات بدیعی در شرح کلمه ٔ حجرالیهود گوید: بهترین وی زیتون شکل بود و داود ضریر انطاکی
در تذکره گوید: حجرالیهود و یسمی زیتون بنی اسرائیل و هو حجر یتکون ُ ببیت المقدس و
جبال الشام و یکون املس مستدیراً و مستطیلاً و اجوده الزیتونی المشتمل علی خطوط
مقاطعة و هو حار فی الاولی یابس فی الثانیة اذا حک و شرب بالماء الحار فتت الحصی و
منع تولده و لو فی المثانة و ان ذر فی الجروح الحمها و یطلی بالعسل علی الصلابات
فیحللها و هو یضرالکبد و یصلحه الصمغ و شربته نصف درهم . رجوع به حجرالیهود شود.
شادنج. شادنه گویند و بعربی حجر الدم و آن انواع است عدسی
و جاورسی و هندی نیکوترین آن عدسی بود و دیگر جاورسی که آن را خشخاش نامند و بعد از
آن هندی و عدسی باید که از عدس پهنتر بود و بغایت سرخ بود چنانچه به سیاهی مایل بود
و آنچه کوچکتر بود چون بشکنند اندرون سرخ بود و زودشکن باشد و آنچه کوچکتر بود و گردتر
چون در آب بمالند سرخی وی زایل گردد و سفید گردد و صلب بود مانند سنگ و آن نوع بد بود
و آن را شادنه خشخاش مانند سنگی گویند و سرخ و نقطهها بر وی بود و ابن مؤلف گوید شادنه
عدسی را طوری نامند ازآنجهت که از طور سینا خیزد و شادنه هندی حجری صلب بود یکرنگ
چون نشسته باشند گرم است در اول و خشک است در دوم و آنچه شسته بود گرم است در اول درجه
دویم و شستن وی چنان است که بگیرند شادنه خوب و بکوبند بغایت سحق کنند و در کاسه چینی
کنند و آب از سر وی بریزند و در کاسه دیگر کنند و آنچه با آب روانه شده باشد نگاه دارند
دیگربار با آب سحق کنند و چندان مکرر کنند که آنچه شادنه بود با آب روانه شود و دیگ
بماند پس آن آبها بنهند تا شادنه در تک آب بنشیند بعد از آن آب از آن بریزند و شادنه
خشک کنند و در وی قبضی سخت بود و تخفیف و چون بر گوشت زیادت افشانند بگدازاند و ریشهای
چشم را نافع بود خاصه که با سفیده تخممرغ بود یا با آبی که حلبه در و پخته باشند چون
با شیر زنان خلط کنند و در چشمی که اشک از آن روانه بود چکانند سوزش آن را سودمند بود
چون طلا کنند و با خمیر بیاشامند عسر البول و سیلان طمث و خروج منی را نافع بود و منع
گوشت زیاده کند و در ریشها خون را ببندد و صحت چشم و جرب آن را نافع بود و وی مضر بود
بمعده و احشا و مصلح وی عصاره زرشک بود و بدل آن نیم وزن آن روی سوخته بود و چهار دانک
آن توتیا و شاپور گوید بدل آن حجر مغناطیس چون بسوزند شادنج بود در عمل.
______________________________
صاحب مخزن الادویه مینویسد: شادنج بفتح
شین و الف و بفتح دال معرب از شادنه فارسی است و به سین مهمله نیز آمده و بعربی حجر
الدم نامند بجهت آنکه حابس دم است و بعلت آنکه بعد از سودن برنگ خون سرخ میباشد وی
را حجر الطور نیز نامند و حجر هندی هم گویند و آن سنگی است سریع التفتیت عدسیشکل و
جاورسیشکل نیز و بالوان مختلفه سرخ و زرد و سفید و خاکستری تیره با نقطههای ابلق
و هندی آن سرخ بود.
لاتین CANNABIS SATIVAE SEMEN فرانسه CHENEVIS انگلیسیHEMPSEED (که جملگی به
شاهدانه بر می گردد).
اختیارات بدیعی، ص: 245
////////////////
شادنج:. را به لغت
رومی همیاطوس گویند و هماطیطس هم گویند و به سریانی شادنا گویند و کیفاددمیا نیز گویند
و به پارسی شاهدانه گویند و «بیدونا» هم گویند و به تازی او را حجر الدم گویند و از
جمله انواع او شادنج عدسی است و لون او سرخ باشد و بر جرم او به شکل نقطهها باشد به
مقدار ماش و عدس. (صیدنه ص 413. مخزن ص 537).
شادنج عدس مغسول:
به پارسی شادنه گویند و به عربی حجر الدم و آن انواع است: عدسی و جاورسی و هندی. نیکوترین آن عدسی بود و دیگر
جاورسی که آن را خشخاش نامند. و بعد از آن هندی. و عدسی باید که از عدس پهنتر بود
و به غایت سرخ بود، چنانچه به سیاهی مایل بود. (اختیارات ص 244). شادنج را به لغت رومی
«همیاطوس» گویند و «هماطیطیس» هم گویند و به سریانی «شادنا» گویند و «کیفاددمیا» نیز
گویند و به پارسی «شاهدانه» گویند و «بیدونا» هم گویند و به تازی او را حجر الدم گویند.
(صیدنه ص 413).
یادگار، در دانش پزشکی و داروسازی، متن،
ص: 326
/////////////
حجرالیهود.
اسامی دیگر: حجرالزیتون , سنگ جهودان
.حجر یهودی ,زیتون بنی اسرائیل .
سنگی است بشکل بلوط و مایل بسفیدی با خطوط
متوازیة و در آب نرم شود و طعمی ندارد و محمدبن احمد گوید: که نر و ماده میباشد.
ماده
او مستدیر و مخطط بسیاهی و سرخی مثل دستنبویه و بقدر جوزی است و جهت حصاة زنان
مجرب و نر او بشکل بلوط و مخصوص حصاة مردان است .
در اول گرم و در دوم خشک .
و گویند معتدل است و مدربول و مانع تولد
حصاة و از یکدانگ تا نیم مثقال او با 50 مثقال آب مفتت سنگ گرده و مثانه و طلای او
جهت التیام جراحت و با عسل جهت تلیین صلابات نافع و مضر معده و سپرز و مصلحش تخم کرفس
و عسل است .و گویند مضر جگر و مصلحش صمغ است
.
(تحفه حکیم مومن ).
و حمداﷲ مستوفی در نزهة القلوب گوید: مانند
جوز کوچک است زیتونی رنگ ، مخطط، گرد و دراز میباشد و بر سواحل دریاها باشد و در همه
روزها متحرک بود الا روز شنبه که آرام گیرد بدین سبب او را حجر یهودی گویند.
و صاحب اختیارات بدیعی گوید: سنگی است
مانند زیتون و آنچه بزرگ بود نزدیک بیضه کبوتر
بود و خطوط بسیار بر وی پیدا بود موازی یکدیگر، و حجرالزیتون نیز خوانند و گویند ازملک
شام میروید و اکثر دراز بود و گرد نیز بود، و بهترین وی زیتون شکل بود، نافع بود جهت
سنگ گرده نیم مثقال به آب گرم جهت ریگ مثانه همچنین اگر به آب برگ ترتیزک بسایند و
لعق کنند نیکوتر بود، عسرالبول را نافع بود لیکن مضعف معده بود و موافق وی نبود و اشتهاء
ببرد و اسحاق گوید: مضر است بسپرز و مصلح وی عسل است .
و هرمس حکیم گوید: حجر یهودی چون با خون
خفاش سحق کنند و در چشم کشند موی مژه که ریخته باشد برویاندو موی ابرو و همچنین سبیل
، چون بر وی مالند. و جالینوس گوید: در طبیعت معتدل بود و معده سرد را بد بودو مصلح آن تخم کرفس بود.
و فولس گوید: خون مقعد قطع کند.
و در تذکره داود انطاکی آمده است : و یسمی زیتون بنی اسرائیل
و هو حجر یتکون ببیت المقدس و جبال الشام و یکون املس مستدیراً و مستطیلاً و اجوده
الزیتونی المشتمل علی خطوط مقاطعة و هو حار فی الاولی یابس فی الثانیة اذا حک و شرب
بالماء الحار فتت الحصی و منع تولده و لو فی المثانة و ان ذر فی الجروح الحمها و یطلی
بالعسل علی الصلابات فیحللها و هو یضر الکبد ویصلحه الصمغ و شربته نصف درهم -انتهی
.
و ابن البیطار در مفردات خود آرد: قال
الدیسقوریدوس فی الخامسة: هو حجر بفلسطین شبیه فی شکله بالبلوط ابیض خشن الشکل جداً
فیه خطوط متوازیة کانها خطت بالبیکار، و هو حجرینماع بالماء لا طعم له و اذا اخذ منه
مقدار حمصة و حک علی مسن الماء کما تحک الشیاف و شرب بثلاث قوابوسات ماءٌ نفع من عسر
البول و فتت الحصاة المتولدة فی المثانة.
قال جالینوس : لما جربت هذا الحجر فی من
به حصاة فی مثانته مانفع شیئا و لکنه فی الحصاة المتولدةفی الکلیتین قوی جداً.
////////////////
Chemical
composition and clinical trial of dissolving effects of Lapis judaicus on the
kidney stones
Pouya
Faridi, Hassan Seradja, Soliman Mohammadi-Samanib, Jamshid Roozbehc, Abdolali
Mohagheghzadehd
a
Department of Pharmacognosy, School of Pharmacy, Shiraz University of Medical
Sciences, Shiraz, Iran.
b
Department of Pharmaceutics, School of Pharmacy, Shiraz University of Medical
Sciences, Shiraz, Iran.
c
Department of Internal medicine, School of Medicine, Shiraz University of
Medical Sciences, Shiraz, Iran.
d
Department of Traditional Pharmacy, School of Pharmacy, Shiraz University of
Medical Sciences, Shiraz, Iran.
Kidney
stones are still a global affliction causing a great deal of economic loss and
morbidity. Currently there are some mechanical medical procedures which can reduce
the size or remove kidney calculi. Although these approaches are useful in many
cases, they are expensive and have inherent risks. Traditional knowledge and
experiential database can provide new functional leads to reduce time, money
and toxicity - the three main hurdles in the drug development. These records
are particularly valuable since effectively these medicines have been tested
for thousands of years on people. A golden triangle consisting of Traditional
medicine-Modern medicine- Modern Science will converge to form a real discovery
engine that can result in newer, safer, cheaper and effective therapies. The
aim of this study is to produce a drug dosage from Lapis judaicus as a drug
used in traditional Iranian medicine and evaluate its calcium stone dissolving
efficacy in a clinical study.
We
reviewed traditional Iranian medicine references to find medicines for urinary
stones. Afterward, we analyzed chemical constitutes of Lapis judaicus by using
CHN analyzer, GC-MS, XRD and XRF instruments. In the next step we did some
experiment to control the quality and some physicochemical values of Lapis
judaicus powder. Capsules and tablets were produced by Lapis judaicus powder. A
double blind randomized clinical trial was done on 60 patients which had calcium
stones larger than 5 mm in the lower pole of kidney. Thirty patients were
treated with Lapis judaicus capsule and the other thirty with placebo.
Totally
257 mono ingredient remedies were mentioned in these four references. Sixty one
drugs were noted in at least three references. From these sixty drugs, 47 were
herbal, 10 of animal and 4 of mineral origins. Chemical analysis showed that
Lapis judaicus does not contain organic compounds. It mostly consists of
calcite and dolomite crystals. It contains high concentrations of calcium,
magnesium, silicon and lower amounts of aluminum, sulfur, iron, potassium and
strontium. The size of kidney stones reduced significantly (p<0 .001="" 9="" and="" calcium="" completely="" concentration="" dissolved.="" drug="" from="" gravity="" group.="" group="" in="" increased="" magnesium="" moreover="" o:p="" patients="" reduced="" specific="" stone="" urine="" were="">0>
(p<0 .05="" a="" affect="" alt="" and="" as="" ast.="" based="" blood="" bun="" but="" calcium="" change.="" class="" clinical="" compound="" creatinine="" current="" didn="" dir="RTL" efficacy="" evidences="" for="" group="" in="" increased="" increasing="" its="" judaicus="" lapis="" lead="" like="" magnesium="" new="" of="" on="" parameters="" placebo="" reducing="" renal="" safety="" significantly="" size="" span="" stone="" stones="" suggest="" super-saturation="" t="" to="" treatment="" urinary="" urine="" we="" well="" would="">0>
.
Keywords:
Lapis judaicus, Kidney stone, Traditional Iranian medicine, Hajarol Yahud,
Calcium oxalate
بررسی ترکیبات شیمیایی و اثر حل کنندگی سنگ کلیه داروی
سنتی حجرالیهود
پویا فریدی، حسن سراج 1، سلیمان محمدی سامانی 2، جمشید روزبه 3، عبدالعلی
محقق زاده 4
1 بخش فارماکوگنوزی، دانشکده داروسازی،
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
2 بخش فارماسیوتیکس، دانشکده
داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز
3 مرکز تحقیقات نفرولوژی و
اورولوژی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز
4 بخش داروسازی سنتی، دانشکده
داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز
سنگ های کلیه یکی از شایع ترین بیماری های
کلیه و مجاری ادراری می باشد که باعث تحمیل هزینه های اقتصادی
فراوان به جامعه و منجر به مرگ در برخی بیماران می گردد. در حال حاضر روش های مکانیکی برای کاهش اندازه سنگ ها استفاده می شود. هرچند این روش ها
تا حدودی موثر است اما بسیار گران قیمت می باشد و معمولا عوارض
جانبی گسترده ای به همراه دارد. استفاده از دانش طب سنتی یکی از رویکردهای پرکاربرد در کشف داروهای جدید می باشد. مثلث
طلایی طب سنتی- طب مدرن و علوم جدید می تواند باعث ایجاد
روش هایی نوین، کم خطر، ارزان و موثر در فرایند کشف داروها گردد. هدف از این تحقیق، ساخت شکل دارویی مدرن از داروی سنتی حجرالیهود
و بررسی اثر بخشی بالینی این دارو در حل کردن سنگ های
کلسیمی کلیوی می باشد.
متون طب سنتی ایران با هدف یافتن داروهای
مورد استفاده در طب ایرانی جهت درمان سنگ های مجاری ادراری مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از روش های CHN elemental analysis ، GC-MS
، XRD
و XRF ترکیبات موجود در حجرالیهود شناسایی شد. در مرحله بعد خصوصیات فیزیکوشیمیایی این دارومورد ارزیابی قرار گرفت و همچنین دو فرم
دارویی کپسول و قرص از آن تهیه شد. کارآزمایی بالینی دوسوکور
بر روی 06 بیمار دارای سنگ کلیه 5 میلی متری یا بزرگ تر در قسمت تحتانی کلیه انجام شد. سی نفر در گروه دارو و سی نفر در گروه
دارونما قرار گرفتند. مجموعا 257 ادویه مفرده در چهار کتب اصلی
طب ایرانی جهت درمان سنگ کلیه ذکر شده بود. شصت و یک دارو حداقل
در سه منبع مورد تاکید قرار گرفته بود. از این 01 ادویه مفرده، 47 گیاه، 16 دارو با منشا حیوانی و 4 دارو با منشا معدنی وجود داشت. حجر الیهود به
علت استفاده طولانی مدت و مکرر، تاکید بر اثر بخشی در درمان سنگ کلیه
توسط دانشمندان، استفاده در سیستم های گوناگون طب سنتی و داده های فارماکولوژیک نوین انتخاب شد. آنالیز های شیمیایی
نشان داد حجرالیهود حاوی ترکیبات آلی نمی باشد و به طور عمده
از کلسیت و دولومیت تشکیل شده است. بدین صورت 1%( و مقادیر کمتری از / 1%(، سیلیس ) 1 / 52 %(، منیزیوم) 8 / که حاوی
مقادیر زیاد از کلسیم) 4 آلومینیوم، سولفور و پتاسیم می باشد. مطالعات
بالینی نشان داد که این دارو به صورت معنا داری باعث کاهش اندازه سنگ های کلسیمی می شود (p<0 .001="" span="">)
. در 9 بیمار سنگ کاملا حل شد. علاوه بر این داروی حجرالیهود
باعث افزایش غلظت خونی کلسیم و کاهش غلظت ادراری آن ، افزایش غلظت ادراری منیزیوم و کاهش چگالی ادرار گردید (p<0 .05="" span="">)
. علاوه بر این تاثیر ناخواسته ای بر روی
ALt ، AST
، BUN
و creatinine ندارد. بر اساس این نتایج حجرالیهود می تواند بدون ایجاد عوارض جانبی شدید باعث کاهش اندازه سنگ کلیه شود،
نظر به یافته های موجود این دارو را به عنوان الگویی جدید برای داروهای آینده در درمان
بیماری سنگ کلیه پیشنهاد می کنیم. 0>0>
کلمات کلیدی: کلسیم اگزالات، کارآزمایی
بالینی، سنگ کلیه، حجرالیهود، طب سنتی ایران
///////////////
Jews Stone ~ Silicate of Lime
~ حجر اليهود
|
Hajar-al-Yahud (Silicate of
lime) is another miracle of my Allah's creations, the tiny ovular stones
resemble the shape of olives, & their name is more than 1,000 years old,
when your Sahib-ul-Qanoon wrote about them.
Triturated Hajar-al-Yahud is
widely used in Unani medicine for dissolving kidney stones, but Ibn-e-Seena
wrote that it weakens the stomach & decreases sex drive, so I feel that it
is not recommendable.
Description: It is a fossilized
stone primarily containing silicate of lime. It used as a diuretic and
lithontriptic, it is given in retention of urine and diseases of the
urinary organs. Useful in renal and bladder calculi.
Latin name : Fossil Encrinite
English Name : Lime Silicate, Jews Stone
Arabic Name : Hajrul Yahud
French Name : Encrinite de fossile
German Name : Versteinertes Encrite
Hindi Name : Hajrul Yahud, Bel Pathar, Ber Pathar
Persian Name : Sange Jahud
Sanskrit Name : Badrashma
Urdu Name : Hajrul Yahud
Useful in Following diseases : Dysuria, Kidney Stone
English Name : Lime Silicate, Jews Stone
Arabic Name : Hajrul Yahud
French Name : Encrinite de fossile
German Name : Versteinertes Encrite
Hindi Name : Hajrul Yahud, Bel Pathar, Ber Pathar
Persian Name : Sange Jahud
Sanskrit Name : Badrashma
Urdu Name : Hajrul Yahud
Useful in Following diseases : Dysuria, Kidney Stone
Tibb-e-Nabwi