۱۳۹۵ فروردین ۱۱, چهارشنبه

عِلک، صمغ، سقز مصطکی

[1] - علک . [ ع ِ ] (ع اِ) هر صمغی را گویند که آن را توان خایید، و بهترین وی علک رومی است که مصطکی باشد. (برهان ). هر صمغی که خاییده شود و سیلان نکند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). چیزی است که قابل مضغ باشد و از هم نپاشد، مانند سقز و مصطکی* . (مخزن الادویه ). صمغ صنوبر و ارزة و پسته و سرو و ینبوت و بطم . (منتهی الارب ). ج ، أعلاک ، و عُلوک.
* مصطکی . [ م َ طَ ] (معرب ، اِ) (از یونانی ماستیخه ) صمغ زردرنگ که از درخت ضرو تراود. (یادداشت مؤلف ). یک نوع سم سقزی خوشبو و شبیه به کندر که آن را اراء و پلاجور و رماس و رماست و کیه نیز گویند و درخت آن را و کشک و ولمشک نامند. (ناظم الاطباء). صمغی است زردرنگ . (غیاث ) (آنندراج ). صمغ درختی است . (نزههالقلوب ). علک الروم . (یادداشت مؤلف )  . علک رومی . (دهار) (مهذب الاسماء) (زمخشری ). کیا. (یادداشت مؤلف ). مصطکی که آخر آن را بأتلفظ کنند در لغت عرب «مصطکا» به فتح یاضم میم و الف مقصور و «مصطکاء» به فتح میم و الف ممدود است و اصل آن کلمه ای یونانی  است و در فرانسه نیز آن را ماستیک  نامند. آذربایجانیان گاهی نونی نیز به آخر آن بیفزایند و مصطکین گویند. (از نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز سال 2 شماره ٔ 1). کرکم . (منتهی الارب ). صمغی است که سپید آن را رومی مصطکی و سیاه آن را مصطکی نبطی گویند. درختش ریزه تر از کندر و سپید آن نافع جهت معده و مقعد و روده و جگر و سرفه ٔ کهنه به نوشیدن . (از منتهی الارب ). نوعی است از علک رومی و آن عربی اصلی نیست بلکه دخیل است در لغت عرب ، و هر دارویی که در وی مصطکی بکار برند عرب آن را مصطک گوید.مصطکی را کیا نیز گویند و به پارسی رماس و رماست خوانند. نیکوترین وی آن است که از قبرس آورند. مصطکی رومی بود و دو گونه است سفید که علک رومی است و روغن مصطکی را از آن گیرند و به سریانی علکا نامند و سیاه که قبطی یعنی مصری آن است . مصطکی سفید قطعه های بزرگ دارد و پوست درخت و چوب او به هم نیامیخته باشد. درعطرها و علاجها بکار برند و روغن آن را به هر عضوی که بمالند نرم شود و جگر و معده و امعأرا تقویت کند و اشتها بیفزاید. سرفه و نفث الدم و عفونت زایل کند. (از تذکره ٔ صیدنه ٔ ابوریحان بیرونی ). به پارسی کندر رومی خوانند و به سریانی کبا و به رومی مسطیخی و به یونانی سحینوس گویند و آن را علک رومی و کیه نیز گویند. جهت دفع زخم معده و سردرد و شقاق لبها و خونریزی زبان و سرفه ٔ بلغم و رانش شکم و شکستگی استخوان و سستی اعضا و ترشح زخم مؤثر است و بول را براند و مضمضه ٔ آن دندانها محکم گرداند و جرب را نافع بود. (از اختیارات بدیعی ). صمغ آن را صمغ مصطکی گویند گونه ای از سقز که به صورت شیرابه ای بر اثر ایجاد شکاف از ساقه و شاخه های درختچه مصطکی خارج می شود و به صورت قطرات کوچکی در محل شکاف منعقد می گردد. قطرات سخت شده ٔمصطکی به درشتی نخودی کوچک و رنگش زرد پریده و کمی شفاف است و بو و طعم آن ملایم به جو و مطبوع میباشد. در گرمای 108 درجه ذوب می شود، و بر اثر جویدن بسهولت در زیر دندان نرم می گردد. مصطکی کمی از آب سنگین تر است و در اتر و کلروفرم و اسانس تربانتین و به مقدارکم در الکل حل می شود. گاهی مصطکی به جای آنکه بر روی شاخه ها و ساقه ٔ درخت باقی بماند در پای درخت بر روی هم انباشته شده به صورت قطعات نسبتاً بزرگ درمی آید. این قسم نوعی خالص مصطکی را تشکیل می دهد. نوع اخیررنگ قهوه ای دارد و معمولاً دارای ماسه و ناخالصی های دیگر است . نوع مرغوب مصطکی به صورت دانه های کوچکی است و به مصرف جویدن می رسد. کندر رومی . کندوک . مصطکا. علک خاییدنی . کندور. علک رومی و مسطیخی.   لغت نامه دهخدا
////////////
سقز، علک البطم
Pistacia terebinthus
به فارسی سقز و به اصفهانی قندرون نامند؛ صمغ درخت بطم است خشک آن را قلفون گویند.
طبیعت آن در آخر دوم گرم و خشک است.
خواص عمده آن حل کننده و لطیف کننده و مقوی هضم و مدر بول و تمیز کننده کثافات است. اطباء قدیمی آن را مصطکی بهتر می دانند
جویدن آن باعث جذب رطوبات بلغمی دماغی و حلق را تمیز نموده و با حل کنندگی رطوبات اضافی معده را تقویت می کند، در ترکیب با داروهای مناسب برای درمان سرفه های مرطوب و خفقان و شکستگی اعضاء و رفع خستگی های ناشی از کار و رویانیدن گوشت زخم ها و حل کنندگی اورام و تقویت عصب و خارش های مزمن نافع است. برای گرم مزاج ها مضر بوده و مصلح آن سکنجبین می باشد

افعال و خواص دیگر آن: محلل و ملطف و مقوی هاضمه و مدر بول و پاک کردن اوساخ[1] و به اتفاق حکمای یونان و روم در جمیع افعال بهتر از مصطکی است، خاییدن آن جهت جذب و جلب رطوبات بلغم از دماغ و پاک کردن آن و حلق از اخلاط لزجه و تقویت معده به تحلیل رطوبات آن مفید است.


________________________________________
[1] چرک ها و ریم ها

منبع
مخزن الادویه، تألیف مرحوم سید محمد حسین عقیلی علوی خراسانی شیرازی

/////////////
علک‌.  هر صمغی که وی را توان خائیدن علک خوانند و علک الانباط صمغ البطم خوانند و گفته شد طبیعت آن گرم و خشک بود
اختیارات بدیعی، ص: 307
دویم و گویند تر است بهترین وی سفید بود و بزردی زند و در طبیعت نزدیک بود به مصطکی و علک رومی و گفته شود و صمغ البطم در گوشت رویانیدن ریشها مانند راتینج بود در مرهمها بدل وی کنند و اسحق گوید مضر بود به عصب و مصلح وی عسل بود
______________________________
صاحب مخزن الادویه تحت عنوان علک البطم می‌نویسد: علک بکسر عین و سکون لام و کاف ماهیت آن صمغ درخت بطم است حک آن را قلفون و بفارسی سقز و باصفهانی قندرون نامند
لاتین‌ PISTACIAE ACUMINATAE RESINA فرانسه‌TEREBENTHINE DE PERSE انگلیسی‌PERSIAN TURPENTINE
//////////////
بَنِه یا پسته کوهی (نام علمی:Pistacia atlantica)، (به گویش محلی لارستانی و بستکیبُّـه ؛ کردیبەن یا دارقەزوان یادارەوەن یا گیابەند)، درختی از سرده پسته (سرده) است که واریته‌های مختلفی از آن وجود دارد.
محتویات
  [نمایش
واریته‌ها[ویرایش]
از این درخت سه واریته در ایران می‌روید:
·         کسور یا بنه کابلی (cabulica): این واریته در جهان در کشورهای ایران، افغانستان، جنوب استرالیا و پاکستان می‌روید.
این واریته در ایران در استان‌های کهگیلویه و بویراحمد، کرمان (شاه کوه، کوه جبال بارز) و سیستان و بلوچستان (۱۳ کیلومتری جنوب غرب نصرت‌آباد، کوه تفتان) می‌روید.[۱]
·         بنه کردستانی، کُلخنک یا سقز (kurdica): این واریته در جهان در کشورهای ایران، سوریه، آناتولی، شمال عراق و ارمنستانمی‌روید.
این واریته در ایران در استان‌های ایلام، کردستان، کرمانشاه، خوزستان، کرمان، فارس، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد و سیستان و بلوچستان می‌روید.[۲]
·         بنه، چاتلانقوش (mutica): این واریته در جهان در ایران، ترکیه، آناتولی و قفقاز می‌روید.
این واریته در ایران در استان‌های گیلان، آذربایجان، همدان، کردستان، کرمانشاه، مرکزی، کرمان، کرمان، فارس، لرستان، تهران، خراسان و سیستان و بلوچستان می‌روید.[۳]
ویژگی‌ها[ویرایش]
ارتفاعش تا ۷ یا ۹ متر نیز رسیده‌است در بعضی از مناطق کوهستانی مانند کردستان ایران به میوه آن «قزوان» می‌گویند که برای خوشبو کردن دوغ و روغن حیوانی و همچنین در درست کردن ترشی استفاده می‌کنند. درخت بنه منبع تولید شیره سقز است. سقز که در گویش کردی منطقه بانه به آن (بنِشت) گفته می‌شود صمغی به رنگ سبز خیلی روشن، غلیظ و بسیار چسبنده‌است که استفاده دارویی فراوان داشته و به عنوان یک ملین قوی در درمان یبوست و درمان ناراحتی‌های گوارشی استفاده می‌شود. ۲۵ درصد از شیره سقز حاوی روغن پرارزش و صنعتی تربانتین است که کاربردهای فراوانی در صنعت دارد. علاوه بر این از شیره سقز در تهیه آدامس، عطر، خوشبوکننده‌ها، حشره کش‌ها و در صنعت داروسازی در تهیه نرم‌کننده‌ها و ضد عفونی کننده‌ها استفاده می‌شود. علاوه بر این در صنعت پلاستیک سازی، تهیه واکس کفش و چرم و صنعت چاپ مورد استفاده قرار می‌گیرد. بعلت نبود صنایع تبدیلی مناسب، اکثر سقز تولیدی در ایران به خارج از کشور صادر گردیده و به عنوان مواد پایه بسیاری از صنایع فوق‌الذکر بکار برده می‌شود. اگر چه آمار دقیقی از تعداد درختان بنه در بانه موجود نیست اما تعداد آنها بین ۱۰ تا ۲۰ هزار اصله تخمین زده شده‌است. به طور متوسط از هر درخت ۵۰۰ الی ۱۰۰۰ گرم سقز بدست می‌آید که در شرایط مناسب و سالهای پرباران این مقدار بیشتر هم می‌شود. در بانه درخت بنه اغلب بصورت توده‌های مخلوط با درختان بلوط در روستاهای کانی سور، سیاحومه، دارینه، باشوان، بنه ژاژ، همزلان، ویسک، رشکی، خجک و ... مشاهده می‌شود.
میوه درخت بِنِه
این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما می‌توانید با افزودن منابع برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به ویکی‌پدیا کمک کنید. مطالب بی‌منبع احتمالاً در آینده حذف خواهند‌ شد.
میوه این درخت هم‌زمان با رسیدن خرما «زامردان» میوه‌اش می‌رسد و قابل مصرف است. نوع نارس این میوه که به صورت خام و بدون نیاز به شکستن پوسته (قبل از سخت‌شدن پوسته) خورده می‌شود،بنه‌چه یا به گویش محلی در منطقه سروستان بنه‌شه خوانده می‌شود. به گویش محلی درمنطقه نی ریز نیز به بنه شک خوانده می‌شود میوه درخت بنـِه ریز و مُدَوَر «گِرد» و کروی‌مانند و به رنگ سبز تیره‌است، و به نام برکُو معروف است. البته نوع دیگر نیز هست که کمی ریزتر است و به نام «کِهُن» معروف است. مغز میوه بنه به پسته شبیه ولی بسیار کوچک‌تر است. میوه‌اش ترش مزه و برنگ سبز تیره‌است.
در هرمزگان و حوالیِ بندرعباس آنرا «کَسودَنگ» Kasoudang و در بوشهر «کُلخُونگ» Kolkhong می‌نامند. در ایلام آنرا قولەنگ و در کردستان قەزوان می‌نامند.
در کشورِ ترکیه آنرا «مِلَنجیک» Melengic می‌نامند - به صورتِ تجاری بسته بندی شده، به فروش می‌رسد و به کشورهایِ دیگر صادر می‌شود.
در مناطقی از ایران مغز میوه بنه رسیده را در پس از آسیاب یا له کردن در آب جوش ریخته و غذایی به نام آب‌بنه با آن درست می‌کنند. در استان کرمان به این غذا «قاتق بنه» گفته می‌شود. بنه از حبوبات بسیار گرم محسوب می‌شود و به خاطر روغنی بودن، این دانه چربی و البته انرژی بسیاری در خود دارد.
نگارخانه[ویرایش]
جستارهای وابسته[ویرایش]
·         پسته کوهی
پانویس[ویرایش]
1.       پرش به بالا ولی‌الله مظفریان، درختان و درختچه‌های ایران، صفحه ۱۸.
2.       پرش به بالا ولی‌الله مظفریان، درختان و درختچه‌های ایران، صفحه ۱۹.
3.       پرش به بالا ولی‌الله مظفریان، درختان و درختچه‌های ایران، صفحه ۲۰.
منابع[ویرایش]
·         مظفریان، ولی‌اللهدرختان و درختچه‌های ایران. تهران: فرهنگ معاصر، چاپ سوم ۱۳۸۹شابک ۹۶۴-۸۶۳۷-۰۳-۲.
·         محمدیان، کوخردی، محمد، “ «به یاد کوخرد» “، جلد دوم. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی.
·         دکتر:العوده، الغفلی، راشد، (الأشجار المعمرة فی الامارات) العروبة للنشر: بیرت، چاب دوم، انتشار سال ۱۹۸۵ میلادی. (به عربی).
/////////////
به عربی بطم:

البطم الأطلسي نوع شجري معمر يتبع جنس البطم وينتمي إلى الفصيلة البطمية (باللاتينية: Anacardiaceae). موطنه الأصلي المغرب العربيوالمشرق العربي وغرب آسيا وصولاً إلى إيران. توجد أكثر من 140 ألف شجرة منه في محمية البلعاس في محافظة حماة السورية[1].
يوجد هذا النوع في المنطقة الشرقية من المغرب، من مدينة وجدة إلى مدينة تازة. لكنه يتعرض لأضرار من قبل ساكني المنطقة، مما أدى إلى تقلص تواجد هذا النوع من غابات كثيفة إلى بقع متناثرة من الأشجار.
لهذا النبات وجود مميز في تخوم الصحراء الجزائرية أي في منطقة السهوب ، و من مميزات هذا النبات : أنه يتوجد أينما يتواجد نبات السدر إذ أن هناك طائر يأكل ثمرة شجرة البطم و التي تسمى ثمرة الخُذيري في منطقة الأغواط و عندما يحط على غصن من شجرة السدر يلقيها مع فظلاته و بعد مدة تظهر شجيرة البطم تحت شجرة السدر ثم تكبر على حساب الشجرة المضيفة حتى تبقى وحدها مكان السدرة.
أهمية النبات[عدل]
يتميز هذا النوع من النبات بمقاومته للجفاف وظلاله الوفيرة وتعميره. وكذلك يلعب دورا مهما في إثراء الحياة البرية، إذ يعتبر ملجأً لمختلف الحيوانات خاصة في الأوقات الحارة من فصل الصيف.
مصادر[عدل]
/////////////
به عبری:
אֵלָה אַטְלַנְטִית (שם מדעיPistacia atlantica) היא עץ גדול ממשפחת האלתיים. טיפוס תפוצת העץ אירנו-טורני, ותפוצתו בישראל משתרע, מהגולן והגליל העליון עד הר הנגב, בעיקר באזור חגורת הספר.
///////////////
Pistacia atlantica is a species of pistachio tree known by the English common name Mt. Atlas mastic tree[2] and as the Persian turpentine tree.[3] In Iran it is called baneh.[4] In the Canary Islands it is known as Almacigo, and in Arabic, it is called بطم (buṭm or buṭum). In southern Iran, in Bandar-Abbas in Hormozgān Province it is calledkasoudang and in Bushehr it is called kolkhong. In Turkey it is commonly known as melengic. In Kurdish the tree is called darwan or daraban, and the seed is called qazwan (قەزوان )
Overview[edit]
It is a tree of the genus Pistacia. It is a member of the same genus as pistachioterebinth, and mastic. The Pistaciagenus ranges from shrubs to trees adapted to drought and the Mediterranean climate.
It is stronger than Pistacia terebinthus, where it is used as rootstock in Ukraine and the United States for growingPistacia vera, but resists frost better than P. terebinthus.
It is important to combat soil erosion. It strengthens the soil, and is used for reforestation of arid and steep slopes and against landslides. It is a typical urban street tree in the Black Sea cities.
The seeds, like pistachio, are edible oil seeds, like nuts, and contain up to 60% fat. Candy made with P. atlantica in Turkish are called tsukpi pistachio. Sometimes, the immature fruit is harvested and eaten with sour milk. The plant contains a resin, used as chewing gum in Kevan, Turkey, where it is called kevove rubber tree.
The resin is used to manufacture alcohol and lacquer. Its essential oils are used in perfume industry. The leaves are rich in tannins, up to 20% in the galls caused by an aphid parasite, used as the raw material for tanning in the leather industry. The sap is dried and used as incense, and its smoke releases a pleasant smell to the local environment for celebrations and religious ceremonies, as "incense".
Description[edit]
Pistacia atlantica is a deciduous tree growing up to 7 m (23 ft) tall with branches spreading and growing erect to form a dense crown. The trunk is stout and covered in fissured bark. Old trees may have trunks measuring 2 m (6 ft 7 in) in diameter; it may take 200 years for a tree to reach 1 m (3 ft 3 in) wide.[4] The leaves are pinnate, each with seven to 9 lance-shaped leaflets.
The leaves and branches often have galls when the tree is infested with gall-producing species of aphids, includingPemphigus utricularis,[5] Slavum wertheimae, and Forda riccobonii.[6]
The tree is dioecious with male and female trees producing different types of flowers. Both types are small and greenish and fall away quickly. Monoecious and hermaphrodite trees have been seen, but are unusual.[7] The oblong, fleshy, oily fruit borne by the female tree is 6 to 8 mm (0.24 to 0.31 in) long and pink in color, ripening to blue. It grows slowly becoming 1000 years old. It has broken bark with ashen gray color. Older branches have the same design, fractured and ash color, which gives the tree a grizzled look. The leaves are oval, almost sessile, shining above, and dark green, with seven to 9 leaflets, imparipinnate with petioles a little winged, flowers in racemes lax, the male and female on different trees. The flowers are unisexual, small, discreet green, thick as pea fruit, then changing to reddish blue.[8] In colder areas the leaves in May check and fall in November. Though dioecious, in some communities males dominate the female specimens in number. It grows in oak woodlands and oak sclerophyllus. The fruits ripen from July to October, starting to bear fruit at the age of eight to 10 years, with abundant fruit after two to three years.
Distribution[edit]
It is native to a section of Eurasia from the Iranian Plateau to North Africa, where it was once common.[5] Because other trees were rare, it was the only good source of wood and was overharvested, reducing its current distribution.[5] It is a common tree in mountain forests in Iran,[5] and it is "characteristic" of the landscape in parts of Algeria outside the Sahara.[9]
Pistacia atlantica in Elah valley
The almacigo is a tree that extends from the North Africa and found in thermophilous forests, up to 600 m altitude. It is one of the few deciduous species native to the Canary archipelago. It is native of Eurasia, the Iranian Plateau, to northern Africa.[5] Azerbaijan (Soltanbud forest)
Uses[edit]
There are many uses for this plant. This wild pistachio is the most economically important tree in many parts of Iran, including the Zagros Mountains, where it is managed as a valuable forest tree.[4] The resin and fruit oil were historically used for a variety of medicinal purposes.[5] The resin, known in Iran as saqez, is still an important commodity.[4]
The tannins from the galls were used for tanning.[5] The pistachio fruits are a food source in the area, but the more commonly cultivated pistachio tree P. vera is more valuable for food production.[4] The raw fruits of the wild pistachio are not favored as food and are said to taste like turpentine.[10] They are about 45% oil.[9]
Pistacia atlantica in sunlight
Cultivation[edit]
Pistacia atlantica is planted as an ornamental shadebearing and drought-tolerant landscape tree in gardens andparks.[11] In California it is imported to use as rootstock for cultivated pistachio trees (Pistacia vera).[12] Bothintroductions have led to its escape and current status as an occasional invasive species in California.[13]
References[edit]
Wikimedia Commons has media related to Pistacia atlantica.
1.       Jump up^ "The Plant List: A Working List of All Plant Species". Retrieved 21 November 2014.
2.       Jump up^ "Pistacia atlantica"Natural Resources Conservation Service PLANTS Database. USDA. Retrieved 6 October 2015.
4.       Jump up to:a b c d e Pourreza, M., et al. (2008). Sustainability of wild pistachio (Pistacia atlantica Desf.) in Zagros forests, Iran.Forest Ecology and Management 255 3667-71.
5.       Jump up to:a b c d e f g Pistacia atlantica Desf. FAO Fact Sheet
6.       Jump up^ Martinez, J. J. I. (2008). Impact of a gall-inducing aphid on Pistacia atlantica Desf. trees. Arthropod-Plant Interactions 2:3 147-51.
7.       Jump up^ İsfendiyaroğlu, M. & E. Özekera. (2009). Inflorescence features of a new exceptional monoecious Pistacia atlantica Desf. (Anacardiaceae) population in the Barbaros Plain of İzmir/Turkey. International Journal of Plant Production 3:3.
8.       Jump up^ Ozenda, P. (1991). Flore et Végétation du Sahara. París:CNRS. ISBN 2-271-06230-6.
9.       Jump up to:a b Yousfi, M., et al. (2002). Letter to the Editor: Fatty acids and sterols of Pistacia atlantica fruit oil. Journal of the American Oil Chemists' Society 79:10 1049-50.
10.    Jump up^ Botany Photo of the Day. UBC Botanical Garden.
11.    Jump up^ University of Arizona CE. Pistacia atlantica
13.    Jump up^ LA & San Gabriel River Council. Pistacia atlantica

Pistacia atlantica
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Species:
P. atlantica
Pistacia atlantica
Desf.
·         Pistacia mutica Fisch. & C.A.Mey.
·         Terebinthus atlanticus (Desf.) Dum.Cours.