۱۳۹۴ اسفند ۱۹, چهارشنبه

سورنجان، گل حسرت، شنبلید... هوا پر ز ابر و زمین پر ز خوید جهانی پر از لاله و شنبلید.

سورنجان .[ رِ ] (اِ) به لغت اندلس دوایی است که آنرا در عراق لعبت بربری گویند و فقاح آنرا، یعنی شکوفه و گل آنرا به عربی اصابع هرمس و آنرا حافِرُالمَهر گویند و بعضی گویند اصابع هرمس برگ آن است نقرس را نافع باشد. (برهان ). بیخ نباتی است سفید. (غیاث اللغات ). نام دوایی است و گویند این لغت بربری است . (آنندراج ). گیاهی است . از تیره ٔ سوسنیها که در نقاط معتدل و مرطوب روید. پیاز آن در عمق 25تا 30 سانتیمتر در خاک فرومیرود و در پائیز گلهای سفید یا بنفش شش بخشی از آن خارج گردد. و این گلها لوله ٔ دراز دارند و تخمدانشان بر روی پیاز قرار گرفته است . پس از آمیزش قریب شش ماه در خاک باقی میماند و تخمدان بزرگ میشود و در بهار با برگهای پهن و براق ازخاک بیرون می آید و کپسولی سرخانه میسازد که دانه های درشت بسیار دارد. این گیاه بسیار سمی و ماده ٔ مؤثرآن به نام کلشیسین در بیماریهای قلب بکار میرود. (گیاه شناسی گل گلاب ص 283).  دهخدا
//////////////
سورنجان‌.  در مصر عکنه خوانند و در عراق لعبه بربری و بیونانی فلجیقن و افیمارون نیز گویند بهترین آن مصری بود که اندرون و بیرون آن سفید بود در شکستن صلب بود و آنچه سیاه و سرخ باشد بد بود و گویند طبیعت آن گرم بود در اول درجه سئوم و خشک در اول درجه دوم و گویند خشک بود در سئوم و گویند سرد است در دویم و در وی قوتی بود که مسهل بلغم بود بخاصیتی که در وی بود مسکن درد مفاصل بود و نقرس و خدر را نافع بود و نافع بود جهت جراحتهای کهن و بر نقرس ضماد کردن درد ساکن گرداند در زمان و اگر بسیار ضماد کنند ورم را صلب گرداند و وی تریاق جمیع مفاصل بود و تمیمی گوید وی را خاصیت عجیب بود بر بواسیر باطن چون سحق کنند نیم درم از وی و بروغن گوسفند بسرشند و به پنبه پاره بخود برگیرند درد مقعد در شب نافع بود و دیگر شب احتیاج نبود و درد مفاصل را با بعضی ادویه‌ها لطوخ کردن نافع بود و منصوری گوید منی بیفزاید و مجهول گوید سورنجان سفید باه را زیاده گرداند و صاحب منهاج گوید خاصه با زنجبیل و کمون و فوتنج و مقدار مأخوذ از وی نیم مثقال بود با قند و شیخ الرئیس گوید چون جهت مفاصل خورند اولی آن بود که با کمون و فلفل بیامیزند و ابن ابی صلت گوید مسهل بلغم خام بود و درد مفاصل را نیکو بود و ماده که در مفاصل و نقرس بود براند و شربتی از وی یک مثقال بود با قند و با اندکی زعفران و چون با ادویه بیاشامند نیم مثقال شاید و اسحق گوید مضر بود بمعده و مصلح آن کثیرا بود با قند و زعفران سیاه و سرخ آن بغایت مضر بود و اگر با ادویه مسهله بیامیزند آن ادویه در معده ببندد و آفتی عظیم پیدا کند پس آن هر دو نوع نشاید که استعمال کنند مطلقا که در ایشان سمیتی بود بدل سورنجان سفید بوزن آن تربد بود و دو دانک وزن آن افتیمون و ده‌یک آن خربق سفید و گویند در درد مفاصل بدل آن بوزیدان و تربد بود.
______________________________
صاحب مخزن الادویه می‌نویسد: بضم سین و سکون واو و کسر را و سکون نون و فتح جیم بهندی بربری و قسمی را پشهارمک نامند و ماهیت آن بیخی است شبیه بسیر صحرایی صنوبری‌شکل با اندک پهنی و سه نوع می‌باشد یکی طاهر و باطن آن سفید و طعم آن شیرین و دوم ظاهر و باطن آن هر دو زرد مایل بتیرگی و سوم ظاهر و باطن آن مایل بسیاهی و ظاهر آن تیره‌تر و ملح و بهترین نوع اول مالیده کرم ناخورده است ... و بفارسی وی را شنبلید گویند
فرانسه ‌HERMODACTYLE انگلیسی‌HERMODACTYL
اختیارات بدیعی، ص: 239
////////////
سورنجان
Colchicum autumnale

گل حسرت نیز نامند؛ بیخی است شبیه به سیر صحرائی صنوبری شکل با اندک پهنی و سه نوع می‌باشد؛ اول ظاهر و باطن آن هر دو سفید و طعم آن شیرین و دوم ظاهر و باطن آن هر دو زرد مایل به تیرگی و سرخی و سوم ظاهر و باطن آن مایل به سیاهی و ظاهر آن تیره‌تر و تلخ طعم. بهترین آن نوع اول است و مستعمل در ادویه ماکوله و مشروبه از داخل و دو نوع دیگر با سمیت خصوص سیاه آن و مستعمل از خارج نه داخل است و قوت آن تا سی سال باقی می‌ماند.
طبیعت آن در سوم گرم و در دوم خشک و با رطوبت فضلیه و به زعم بعضی سفید آن در حرارت معتدل، شیخ‌الرئیس در دوم گرم و خشک گفته.

خواص: مسهل بلغم از تمام اعضاء بدن و با نیروی جمع کنندگی همراه و باز کننده گرفتگی ها و جذب کننده اخلاط لزج از عمق نسوج مخصوصاً از مفاصل است. رافع یرقان و ناراحتی های کلیوی و در ترکیب با صبر برای معالجه سیاتیک و نقرس مجرب است اختلاط آن با زنجبیل و فلفل مقوی و مبهی و برای مفاصل بسیار مفید می باشد. مخلوط نیم درم(75/1 گرم) آن با زنجبیل و فودنج و زیره و هم چنین شیر تازه دوشیده شده و فانیذ(قند سفیدی است که پس از سه بار تصفیه شدن به دست می آید ) مقوی و محرک است. در زکام و ریزش آب از بینی مؤثر می باشد. ضماد آن با زعفران و تخم مرغ دردهای استخوان و تورم های سخت را تسکین می دهد. حمول آن با روغن کهنه گوسفند یا گاو و معالج بواسیر و تسکین درد آن را می نماید و گرد آن خشک کنندۀ زخم های کهنه است. میزان خوراک آن به تنهایی با زعفران یک درم(5/3 گرم) و با سایر داروها نیم درم(75/1 گرم) تا نیم مثقال(34/2 گرم) تجویز شده است. برای معده بسیار مضر و باعث دل پیچه و ضعف معده و کبد می شود که مصلح آن کتیرا و شکر و زعفران است
بوئیدن گل آن باز کنندۀ گرفتگی های دماغی و حل کننده نفخ و سردرد سرد و دافع سم می باشد. خوردن سیاه و یا سرخ آن  یجاد مسمومیت می کند که با استفراغ و شیر تازۀ گاو و پادزهر باید علاج شود
حب سورنجان که نقرس را نفع می بخشد و درد را در ساعت تسکین می دهد از کتاب قرابادین کبیر نقل و ذکر می گردد
صفت آن: سورنجان مصری سفید بیست درم، انیسون، زیره کرمانی، فلفل سفید، دار فلفل، مغز حب القراطم، از هر یک چهار د رم، مصطکی شش درم، اجزاء کوفته و بیخته و با آب رازیانه سرشته حب سازند شربتی از یک درم تا سه درم به آب مطبوخ زیره
معجون سورنجان که برای دردهای مفصلی مفید و معالج است
صفت آن: سورنجان ده درم، سنا مکی 5 درم، تربد سفید مدبر سه درم، اسارون، زنجبیل، زیره کرمانی، دار فلفل، از هر یک دو درم کوفته و بیخته به عسل بسرشند. سورنجان مصری سی مثقال(60/140 گرم)، فلفل، ورق حنا از هر یک دو مثقال(4/9 گرم) زیره کرمانی، شیطرنج هندی از هر یک دو درم(7 گرم)، پوست بیخ کبر دو مثقال و نیم (75/11 گرم) زبدالبحر، نمک هندی و نفطی از هر یک دو مثقال(4/9 گرم)، تربد سفید تراشیده به روغن بادام چرب نموده چهل درم(140گرم)، زنجبیل 7 درم(5/24 گرم) بوزیدان پنج درم (5/17 گرم)، سقمونیا سه درم(5/10گرم)، پوست هلیله زرد پنج مثقال(4/23گرم) کوفته و بیخته با سه چندان عسل کف گرفته بسرشند، شربتی هفت مثقال است(8/32 گرم)

افعال و خواص دیگر آن: مسهل اقسام بلغم از اعضای بعیده و اقاصی بدن و با قوت قابضه و مفتح سدد و جاذب اخلاط لزجه از عمق بدن خصوصاً از مفاصل و رافع یرقان و طحال و با صبر جهت عرق النساء و نقرس مجرب و با زنجبیل و فلفل بغایت مبهی[1] و جهت مفاصل بسیار مفید است. ضماد آن با زعفران و تخم مرغ در تسکین درد استخوان و تحلیل اورام صلبه و با شراب جهت امراض مفاصل و با سرکه و آب حی العالم[2] نیز مجرب و حمول آن با روغن کهنه گوسفند و یا گاو جهت اسقاط دانه بواسیر و تسکین درد آن مجرب می باشد.



[1] تقویت باه
[2] در فارسی همیشک جوان
از: مخزن الادویه، تألیف مرحوم سید محمد حسین عقیلی علوی خراسانی شیرازی
///////////////
شنبلید. [ شَم ْ ب َ ] (اِ) شملید. شملیز. بمعنی شنبلیت است که گل راه رو باشدو به عربی حلبه گویند. (برهان ). گلی باشد زردرنگ بشکل و قد مانند بهارنارنج و همچنان شکفته و بویکی تیزدارد و بوییدنش رفع درد سر کند و آن را گل راهرو نیز خوانند از بهر آنکه بیشتر در سر راهها روید. (فرهنگ جهانگیری ). گل زرد حلبه . (انجمن آرا) :
تو گفتی که کوهی است از شنبلید
که باد دهان از برش بردمید.

اسدی .

||
گل و شکوفه ٔ سورنجان . (برهان ). گل سورنجان است که زرد می باشد. (آنندراج ). شکوفه ٔ سورنجان .(یادداشت مؤلف ). گل سورنجان . (صاحب جامع). شکوفه ٔ سورنجان . (بحر الجواهر). گل سورنجان است که زرد می باشد و شنبلیت نیز گفته اند. (از انجمن آرا). گل سورنجان است ، و آن اولین گل است که پس از نخستین باران بهاری شکفد. (یادداشت مؤلف ) (مفردات ابن البیطار ج 1 ص 71لکلرک مترجم ابن البیطار ج 2 ص 346) . گل سورنجان است که آن را اصابع هرمس نیز نامند. (ابن البیطار در کلمه ٔ اصابع هرمس ). سورنجان . (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ). گل زرد گل سورنجان شکوفه ٔسورنجان است . (مخزن الادویه ). گلی باشد زرد و خوشبوی . (صحاح الفرس ). گلی است که زردرنگ باشد. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). گلی است زرد خردبرگ و خوشبوی . (فرهنگ اسدی ) :
جام کبود و باده ٔ سرخ و شعاع زرد
گویی شقایق است و بنفشه ست و شنبلید.
///////////////////
زعفران مرغزار، زعفران خزان، بانوی عریان، سورنجان ((به عربی:اللحلاح الخريفي، السورنجان الخريفي)) (نام علمیColchicum autumnale) نام یک گونه از سرده سورنجان است. این گل شبیه گیاه زعفران است ولی غنچه‌های آن در فصل پاییز می‌شکفد. اینگیاه دارویی در ۱۷۵۳ (میلادی) توسط کارل لینه توصیف علمی گردید.
//////////////
به اللحلاح الخريفي أو السورنجان الخريفي نوع نباتي يتبع جنس اللحلاح من الفصيلة اللحلاحية. عربی حلاح یا سورنجان خریفی.
////////////
به ترکی آذری:
Payız vaxtsızçiçəyi (lat. Colchicum autumnale) - vaxtsızçiçək cinsinə aid bitki növü.
////////////
به کردی:
Gulemî (Colchicum autumnale) , ji cinsê Colchicum riwekek e û di famîleya gihabêdeman (Colchicaceae) de cih digire. Di bijîşkiya gelêrî ya kurd de, sûd ji vê riwekê tê wergirtin, jê derman tê çêkirin.
Ev giha axûdar e (bijehr), bi taybetî bo hesp, dewar, pez, bizinseg, kitik (psîk), kergoşk, û [balinde]]yan ne baş e. Heger mirov pê bi jehrê ketin divê bi lez xwe bigihînin nexweşxaneyê.
Ev riwek wekî derman li dijî şêrpence û gelek nexweşiyan tê bikaranîn. Bijîşkiya nûjen jî jê gelek dermanan çêdike.
////////////////
Colchicum autumnale, commonly known as autumn crocusmeadow saffron[3] or naked lady, is a flower that resembles the true crocuses, but blooms in autumn. (This is not a reliable distinction, however, since many true crocuses flower in autumn.) The name "naked lady" comes from the fact that the flowers emerge from the ground long after the leaves have died back.[4]
The species is commonly cultivated as an ornamental in temperate areas, in spite of its toxicity.
Contents
  [show
Distribution[edit]
Colchicum autumnale is the only species of its genus native to the Great Britain and Ireland,[5][6] with notable populations under the stewardship of the County Wildlife Trusts. It also occurs across mainland Europe fromPortugal to Ukraine, and is reportedly naturalized in DenmarkSwedenEuropean Russia, the Baltic States and New Zealand.[2]
Pharmaceutical uses[edit]
The bulb-like corms of Colchicum autumnale contain colchicine, a useful drug with a narrow therapeutic index. Colchicine is approved by the US FDA for the treatment of gout and familial Mediterranean fever. Colchicine is also used in plant breeding to produce polyploid strains. A synthetic chemical compound, called ICT2588, which is similar to one from the autumn crocus, is in the early stages of drug development for the treatment of some types ofcancer. In experimental testing it was successfully used to treat breastbowellung and prostate cancers in mice when used in combination with the drug doxorubicin.[7][8]
Toxicity[edit]
Colchicum plants have been mistaken by foragers for ramsons, which they vaguely resemble, but are deadly poisonous due to their colchicine content. The symptoms of colchicine poisoning resemble those of arsenic, and noantidote is known.
Gallery[edit]
Flowers surrounded by other plants

Two flowers

Seed capsules

Seeds

Colchicum autumnale byAuguste Faguet

After the rain

Detail of flower at theUnited States Botanic Gardens

Colchicum autumnaleLimana, (Valmorel), Italy

Several Colchicum autumnale in a meadowLauterbourg, (Alsace), France
References[edit]
  1. Jump up^ Linnaeus, Carl von. 1753. Species Plantarum 1: 341, Colchicum autumnale
  2. Jump up to:a b Kew World Checklist of Selected Plant Families, Colchicum autumnale
  3. Jump up^ "BSBI List 2007". Botanical Society of Britain and Ireland. Archived from the original (xls) on 2015-02-25. Retrieved 2014-10-17.
  4. Jump up^ Gajic. 1977. Glasnik prirodnaučkog museja u Beogradu, Serija B, Bioloake nauke Nauke 32: 8. Colchicum autumnale
  5. Jump up^ Clapham, A.R., Tutin, T.G. and Warburg, E.F. 1968. Excursion Flora of the British Isles. Cambridge. ISBN 0-521-04656-4
  6. Jump up^ Parnell, J. and Curtis, T. 2012. Webb's An Irish Flora. Cork University Press. ISBN 978-185918-4783
  7. Jump up^ Battison, Leila (2011-09-12). "BBC News - British flowers are the source of a new cancer drug". Bbc.co.uk. Retrieved 2011-11-30.
  8. Jump up^ Atkinson, Jennifer M.; Falconer, Robert A.; Edwards, Dylan R.; Pennington, Caroline J.; Siller, Catherine S.; Shnyder, Steven D.; Bibby, Michael C.; Patterson, Laurence H.; et al. (2010). "Development of a Novel Tumor-Targeted Vascular Disrupting Agent Activated by Membrane-Type Matrix Metalloproteinases". Cancer Research 70 (17): 6902–12. doi:10.1158/0008-5472.CAN-10-1440PMC 2933508PMID 20663911.


Colchicum autumnale
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Species:
C. autumnale
Colchicum autumnale
L.[1]
  • Colchicum commune Neck.
  • Bulbocodium antumnale (L.) Lapeyr.
  • Colchicum vernale Hoffm.
  • Colchicum vernum (Reichard) Georgi
  • Colchicum polyanthon Ker Gawl.
  • Colchicum praecox Spenn.
  • Colchicum crociflorum Sims
  • Colchicum orientale Friv. ex Kunth
  • Colchicum autumnale var.viridiflorum Opiz
  • Colchicum pannonicum Griseb. & Schenk
  • Colchicum transsilvanicumSchur
  • Colchicum turcicum subsp.pannonicum (Griseb. & Schenk) Nyman
  • Colchicum bulgaricum Velen.
  • Colchicum borisii Stef.
  • Colchicum vranjanum Adamovic ex Stef.
  • Colchicum doerfleri var.orientale Kitanov
  • Colchicum drenowskii Degen & Rech.f. ex Kitan.
  • Colchicum rhodopaeum Kov.