۱۳۹۴ اسفند ۲۰, پنجشنبه

شاهترج، شاهتره، شهترج، شیتره، دخانی (قیاسوسی در یونانی)، ملک البقول، بقلة الملک، فیقص، آتشو، فالینوس فوماریا اُفیسِنالیس

شاهترج . [ ت َ رَ / رِ ] (معرب ، اِ مرکب ) معرب شاه تره . شهترج . گیاهی است که برگ و دانه ٔ آن جهت خارش و جرب سودمند باشد و معنی آن سلطان البقول است . (از اقرب الموارد). شاه تره . برگ و دانه ٔ آن جرب و حکه و تبهای کهنه را نافع است . (منتهی الارب ) (از دزی ج 1 ص 717) (از آنندراج ). اصطفان . سقسما. جنجیدیون . ملک البقول ، کزبرة الحمار [ الحمام ]قافنوس . کبعد یا کبعیدیون . شاتراج . بقلةالملک . سلطان البقول قیاسوسی . دخانی : شاهترج . معروف است طعمش تلخ بود. (نزهة القلوب ). و رجوع به مخزن الادویه . تذکره ٔضریر انطاکی ترجمه ٔ ابن بیطار به فرانسه و تحفه ٔ حکیم مؤمن و مخزن الادویه و نیز رجوع به شاهتره شود.  دهخدا
شاهتره . [ ت َرْ رَ / رِ / ت َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) شیتره . شیطرج . شاهترج .نام سبزه ای است که بغایت سبز و خرم بود و در طعم اوتلخی باشد و در دواها بکار برند خصوصاً جرب را نافعاست . (فرهنگ جهانگیری ) (از برهان قاطع). معرب آن شاهترج . (منتهی الارب ). معرب آن شیطرج . (انجمن آرا) (آنندراج ). بقلة الملک . (برهان قاطع). گیاهی است از تیره ٔ نزدیک به کوکناریان دارای گلهای نامنظم و برگهای بریده است که چون با دست نرم کنند بوی دود میدهد. (گیاه شناسی گل گلاب ص 212).  دهخدا
////////////
شاهترج‌.  دیسقوریدوس آن را فیقص خوانده است و جالینوس ویرا فالینوس* گفته است و آن را بیونانی قانیوس خوانند معنی آن دخانی بود و حنین در کتاب خود آن را بسقیما خوانده است وی کمون بری بود و وی را کزبرة الحمام خوانند و بقلة الملک گویند بشیرازی شاتره نامند و در نیشابور آتشو خوانند و نیکوترین وی آن بود که سبز و تازه بود و به طعم تلخ بود و طبیعت وی معتدل بود در حرارت و خشک در دویم و گویند سرد و خشک است در سیم و گویند سرد است در اول خون را صافی کند و چون بیاشامند جرب و حکه را بغایت سودمند بود و بن دندان را سخت کند و مقوی معده بود و دابغ آن و سده جگر بگشاید و بول براند مره محترقه دفع کند و طبع را نرم دارد و چون آب وی همچنان خام بیاشامند خلطهای سوخته و جرب و حکه که سبب آن از خون عفن و صفراوی سوخته و بلغم و عفن بود همه را نافع بود بی‌آنکه بجوشاند و شربتی از وی سازند چون خشک باشد از چهار درم تا ده درم از جرم وی کوفته و بیخته تنها از سه درم تا هفت درم و تخم وی اقوی بود از وی در فعل و حکیم شریف گوید اگر حشیش وی در آب خیسانند بعد از آن سر و ریش خود را بدان بشویند شپش را بکشد و چون به آب طبیخ وی مضمضه کنند بن دندان را سخت کند و حرارت دهن و زبان را زایل کرده ببرد و اگر بوزن آن هلیله زرد اضافه کنند شاید و اگر بسرکه بپرورند و بخورند قی را ساکن کند و غثیان و چون به آب تر وی تمر هندی بمالند و بیاشامند حکه و جرب زایل کند و قوت معده بدهد و سده جگر بگشاید و رازی گوید بدل وی در جرب و حمیات کهن نیم وزن آن سنای مکی و چهار دانک وزن آن هلیله زرد بود و گویند مضر است به سپرز و مصلح وی هلیله زرد بود.
______________________________
صاحب مخزن الادویه می‌نویسد: شاهترج معرب شاهتره فارسی است و معنی آن سلطان البقول بود و بعربی بقلة الملک و بیونانی قیاسوسی بمعنی دخانی و قفتص نیز و بهندی پت‌پاپره بمعنی بقله نافعه برای مره صفرا و کت‌پاپره نیز نامند و در طب قدیم آن را شجرة الدم می‌نامیدند جهت آنکه صاف‌کننده خون است بالخاصیت
لاتین ‌FUMARIA OFFICINALIS FUMARIA PARVIFLORA فرانسه ‌FUMETERRE انگلیسی‌FUMITORY
اختیارات بدیعی، ص: 244
* فالینوس . (معرب ، اِ) رستنیی باشد که آن را شاه تره گویند و در دواها به کار برند. خوردن آن حکه و جرب را نافع است . (از برهان ) (فهرست مخزن الادویه (.
//////////////////////
شاهتره:  Fumaria officinalis
  • نام های دیگر:
    • معرب: شاهترج (سلطان البقول)، بقله الملک
    • یونانی: قیاسوسی (دخانی): بوی دود می دهد
    •  هندی: پت پاپر( نافع برای صفرا)
    • طب قدیم:  شجره الدم( بالخاصیه صاف کننده خون)؛ کُزبَره الحمام
  • نام انگلیسی: Common Fumitory /  Earth smoke
  • خصوصیات: طعم: تلخ، اندک حدت و قبض (1)؛ به علّت مزه گیرنده که دارد سرد است و از تلخ مزگی اش گرم است و سردی ا ز گرمی بیشتر است(2).       دو نوع: 1) برگ ریز شبیه گشنیز و کمی خاکستری، گل بنفش و ریز    2) برگ عریض تر و سبز، گل سفید
  • قسمت مورد استفاده: برگ، تخم
  • مزاج گیاه: مرکب القوی، در حرارت معتدل، در دوم خشک و در دوم گرم(1) در اول سرد و در دوم خشک(2)؛    تخم :معتدل الحرارت، قویتر در افعال
  • خواص دارویی:
    • مفتح سده کبد (1و2) و طحال و مقوی کبد و معده؛ تقویت معده(1و2)
    • مسهل اخلاط ثلثه خصوصاً سودا؛ دافع مِرّه صفرا و سودای محترقه (از طریق بول)؛   صاف کننده خون(1و2)؛  مدر بول(1و2)
    • درمان تب های کهنه؛ امراض سوداوی؛ بلغم شور
    • تقویت بن دندان(1و2)
    • (+ سرکه): قی صفراوی، غثیان بلغمی، تنقیه معده و امعاء
    • (+ ماءالعسل/ شکر/ تمرهندی): تنقیه معده و امعاء، مفتح سده کبد و طحال و تقویت معده؛ رفع یرقان، جرب، حکه، قوبا(1و2)؛ ابریه حادث از احتراق خون صفراوی عفن، بلغم عفن؛ کسر حدت اخلاط محترقه مِرّیه و سوداویه از سر و بدن(دفع به بول و براز
    • عرق گیاه: منع اسهال(مفارقت نمودن جوهر حار لطیف مفتح آن)
      • اکتحال: تقویت باصره، منع اشکریزش زیاد؛  (+ صمغ عربی)= منع رویانیدن شعر منقلب که کنده باشند
      • مضمضه: جراحت کام و زبان، تنقیه و استحکام لثه
    • ضماد خشک + حنا (در حمام)= جرب، حکه، رفع قمل، صئبان
    • ضماد تازه: گزیدن زنبور
  • عوارض: مضر ریه ، مضر طحال
  • مصلح: کاسنی، هلیله زرد
  • مقدار شربت: جرم(3 5 درم)/ آب(30-60 مثقال)
  • منابع: (1)مخزن الادویه، (2) قانون جلد 2

/////////////////////
شاه‌تره (Fumaria officinalis) گیاهی از تیره شاه‌ترگان (Fumariaceae)، علفی یکساله با ساقه‌ای شکننده کوتاه و شاخه دار است.[۱]
دارای گل‌های نامنظم و برگ های بریده‌است که چون با دست نرم کنند بوی دود می‌دهد. در طعم او تلخی است.[۲] در ایران این گیاه اغلب در دامنه های زاگرس بخصوص در دشت های(بیجار کردستان)و(اقلید فارس) یافت می‌شود.در گویش عام به شاطره نیز شناخته می‌شود.
خواص دارویی
اشتهاآور، تصفیه خون، تب بر، برطرف‌کننده بیماری‌های پوستی، ضد جوش و حساسیت. شاتره طبع سردی دارد و در طب سنتی برای درمان بیماری‌های پوستی از آن بسیار استفاده می‌شود.[۳]
عرق شاه تره
ترکیب مقداری عرق شاه تره و عرق کاسنی برای شفافیت پوست و زیبایی استفاده دارد.و همچنین تاثیر فوق العاده ای در از بین رفتن جوش های دوره بلوغ دارد
جستارهای وابسته]
منابع[ویرایش]
  1. پرش به بالا نوشتاری از بهمن فصیحی، برگرفته از وب‌گاه مغان ارس )برداشت آزاد با ذکر منبع(
  2. پرش به بالا گیاه‌شناسی گل گلاب ص ۲۱۲.
  3. پرش به بالا خواص درمانی عرق شاتره
//////////////
به عربی بقلة الملک:
بقلة الملك (الاسم العلمي: Fumaria officinalis)، هو نبات ينتمي إلى (فصيلة: Fumariaceae).
به ترکی آذری دمان شاه ترسی:
Dərman şahtərəsi (lat. Fumaria officinalis) - şahtərə cinsinə aid bitki növü.
////////////
Fumaria officinalis (common fumitorydrug fumitory or earth smoke) is a herbaceous annual flowering plant in the poppy family Papaveraceae It is the most common species of the genus Fumaria in Western and Central Europe.
Contents
  [hide
Description[edit]
It is an herbaceous annual plant, which grows weakly erect and scrambling, with stalks about 10 to 50 cm long. Its pink 7 to 9 mm flowers appear from April to October in the northern hemisphere. They are two lipped and spurred, with sepals running a quarter the length of the petals.[1] The fruit is an achene. It contains alkaloidspotassium salts, and tannins. It is also a major source of fumaric acid.
Etymology[edit]
The "smoky" or "fumy" origin of its name comes from the translucent color of its flowers, giving them the appearance of smoke or of hanging in smoke, and the slightly gray-blue haze color of its foliage, also resembling smoke coming from the ground, especially after morning dew.
The plant was already called fūmus terrae (smoke of the earth) in the early 13th century, and two thousand years ago, Dioscorides wrote in De Materia Medica (Περὶ ὕλης ἰατρικῆς) and Pliny the Elder in Naturalis Historia that rubbing the eyes with the sap or latex of the plant causes tears, like acrid smoke (fūmus) does to the eyes. Its Greek name is kapnos (καπνός, for smoke) and the name fumewort now applies mostly to the genus Corydalis, especially the similar looking Corydalis solida (formerly Fumaria bulbosa), which was thought to belong to the same genus as fumitory.[2]
Herbalism[edit]
It was traditionally thought to be good for the eyes, and to remove skin blemishes. In modern times herbalists use it to treat skin diseases, andconjunctivitis; as well as to cleanse the kidneys. However, Howard (1987) warns that fumitory is poisonous and should only be used "under the direction of a medical herbalist."[3]
Chemical constituents[edit]
Fumaria officinalis
The plant contains isoquinoline alkaloids protopine and allocryptopine. Both protopine and allocryptopine increasedCYP1A1 and CYP1A2 mRNA levels in human hepatocyte cells. The use of products containing protopine and/or allocryptopine may be considered safe in terms of possible induction of CYP1A enzymes.[4]
References[edit]
  1. Jump up^ Fitter, Richard; Fitter, Alastair; Blamey, Marjorie (1974). The Wild Flowers of Britain and Northern Europe. London: Collins. p. 78.ISBN 0-00-219057-5.
  2. Jump up^ The Names of Plants, Fourth EditionGledhill, D. (1985–2008). The Names of Plants. United Kingdom: Cambridge University Press. p. 443. ISBN 978-0-521-86645-3.
  3. Jump up^ Howard, Michael. Traditional Folk Remedies (century, 1987). pp142-3.
  4. Jump up^ Vrba, J.; Vrublova, E.; Modriansky, M.; Ulrichova, J. (2011). "Protopine and allocryptopine increase mRNA levels of cytochromes P450 1A in human hepatocytes and HepG2 cells independently of AhR". Toxicology Letters 203 (2): 135–141.doi:10.1016/j.toxlet.2011.03.015PMID 21419197.


Fumaria officinalis
From Wikipedia, the free encyclopedia
Fumaria officinalis
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Species:
F. officinalis
Fumaria officinalis
L.