عنب الثعلب . [
ع ِ ن َ بُث ْ ث َ ل َ ] (ع اِ
مرکب )میوه ٔ گیاهی سرخ و گرد که تاجریزی و داردست و سپنگور و روپاس نیز گویند.
(ناظم الاطباء). سگ انگور. (آنندراج ). سگنگور. (دهار). نباتی است که بستانی آن
کاکنج و بری آن فنا نامیده میشود. (از اقرب الموارد). رَزَه . (لغت محلی شوشتر -
خطی ). رجوع به تاجریزی شود.
تاجریزی . (اِ مرکب ) گیاهی است که ثمرش در دوا استعمال میشود و
نام عربیش عنب الثعلب است . (فرهنگ نظام ). گیاهی است که بته ٔ آن تاذرعی باشد و
میوه ٔ آن خوشه هایی است . هر حبه ٔ آن به اندازه ٔ نخودی کوچک در اول سبز و سپس
سرخ شود و دانه هاخرد در درون آن و مزه ٔ آن بگوجه فرنگی شبیه باشد و آن را چون
ملینی در دواها بکار برند. سگنگور، سگ انگور. (برهان ) (انجمن آرا). قوش اوزومی ،
اورنج ، روبا، روباه تربک ، حب الفنا، روسنکرده ، روس انگرده ، طولیدون ، ثلثان ،
رزه . اولنج ، ابرق ، فنا، بارج . خرزهره . (برهان ) (مؤید الفضلا). عنب الثعلب ،
بفارسی سگ انگور و بترکی قوش ازومی (انگور مرغان ) می نامند و در اصفهان تاج ریزی
گویند و دارای انواع می باشد برّی و بستانی و هر یک از آن انواع نر و ماده می باشد
و قسم نر او کاکنج است و نر بستانی مسمی به کاکنج بستانی و قسم نرجبلی مسمی به
کاکنج منوم است و قسم ماده ٔ بری را عنب الثعلب مجنن نامند و قسم ماده بستانی بلغت
مغربی فنا نامند. عنب الثعلب معروفست و از مطلق او مراد همین نوع است نبات او
مابین شجر و گیاه و پر شاخ ، و برگش مایل بسیاهی و عریضتر از برگ ریحان و دانه ٔ
او زردمایل به سرخی و از نخود کوچکتر و با اندک شیرینی و لزوجه و تخم او سفید و
بقدر خشخاش و قسم سیاه او غیرمستعمل است در دوم سرد و مایل بخشکی و نزد بعضی در اول
سرد و تر و مستعمل دانه ٔ او است رادع و مبرد و ملطف و باقوه ٔ قابضه و مسکن تشنگی
و رافع اورام حاره و چهار و قیه آب او با شکر محلل اورام باطنی و امراض احشا مسهل
خلط مراری و رافع مغص و زحیر و ورم مقعد و استسقای حار و حقنه ٔ او جهت جنون و شری
و تنقیه ٔ امعا و ضماد او جهت ورم معده و التهاب آن و سایر اعضاء و اورام حاره و
باد سرخ و سوختگی آتش و زخم آبله وقروح ساعیه و سرطان متقرح و درد سر و عصاره ٔ او
جهت تقویت باصره و فرزجه ٔ او جهت رفع سیلان حیض و رطوبات و طلای او با نمک جهت
جرب و حکه و با نان جهت عزب و با روغن گل سرخ و سفیداب جهت جمیع اورام حاره و
غرغره ٔ او جهت ورم حلق و درد دندان بغایت مؤثر و بخور ونطول او جهت نزلات و قطور
او جهت امراض گوش و بینی نافع و گویند مضر مثانه است و مصلحش قند و بدلش کاکنج و
نزد بعضی بطباط و قدر شربتش تاپنج مثقال و در مطبوخات تاده مثقال و از آب او تا
بیست مثقال و آب غیر مطبوخ او بغایت مُقَیِّی ٔ است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
عنب الثعلب بپارسی سگ انگور گویند و هندویی کیواپی گویند. ارجانی گوید عنب الثعلب سرد و خشک و جگر را سود دارد و آماسها که بر ماده ٔ او از گرمی باشد منفعت کند و سیلان خون از رحم زنان دفع کند و آب او سده های جگر را بگشاید و آماسهای او را بنشاند و خوردن میوه ٔ او معتاد نیست بدان سبب که چون خورده شود از او اخلاط بد متولد شود. (ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان بیرونی در معرفت ادویه مفرده ) تاجریزی یا عنب الثعلب نباتی است از خانوادة سلانه که در مزارع می روید برگهای آن بیضی شکل و سبز و تیره است ماده ٔ عامله ٔ آن سولانین است که در ساقه و برگ یاسمن بری و جوانه های سیب زمینی نیز وجود دارد، سولانین خیلی کم در آب حل می شود طعم آن گس و مقدار استعمال آن دو سانتی گرم تا بیست سانتی گرم است . تاجریزی مناطق حاره مخدر قوی است ولی در نواحی معتدله از اثر تخدیرکننده ٔ آن خیلی کم می شود. استعمال این دارو از راه معدی متروک شده ، جوشانده تاجریزی (50 گرم در هزار گرم ) بعنوان مسکن موضعی بصورت کمپرس بکار رفته و تنقیه ٔ جوشانیده ٔ آن مورد استعمال زیاد دارد. برگ تاجریزی از اجزای بم ترانکیل و پوپولئوم است . (کتاب درمانشناسی ج اول ) تاجریزی تیره ٔسولاناسه قسمت قابل مصرف :ساق (در ایران میوه ٔ آن مصرف می شود) ماده ٔ مؤثر: سولانین (کارآموزی داروسازی جنیدی ص 186). بیشتر نباتات این تیره (تیره ٔ سولانه یا سولاناسه ) علفی و بیش از1300 جنس دارند که در حدود 900 جنس آنها از نوع تاجریزی است . گل تاجریزی دارای پنج کاسبرگ بهم چسبیده و جام رنگین آن دارای پنج گلبرگ است که بهم بپوسته و در لبه ٔ آن پنج دندانه دیده می شود که نمایش گلبرگهاست شماره ٔ پرچم های آن نیز پنج است که میله های آن از یکدیگر جدا ولی بساکها بسیار بهم نزدیک شده و لوله ای می سازند که کلاله مادگی ازوسط آن لوله بیرون آمده است و تخمدان آن مرکب از دوخانه است که بهم چسبیده و در هر یک از آنها تخمکهای بسیار است و پس از رسیدن میوه ای می سازد که ممکن است آبدار باشد ولی در داخل آن دانه های بسیار است و کاسه ٔ گل سبز رنگ همیشه در پایین میوه باقی مانده و ضخیم می شود یا کپسولی تشکیل دهد که برون بر آن خشک باشد.اغلب گیاهان این تیره دارای الکالوئیدهای سمی هستندکه در ساقه و برگ یا ریشه های آنها پراکنده است ولی ممکن است میوه های درشت آنها غیر سمی و خوراکی شوند وساقه های زیرزمینی آنها تکمه های پر از نشاسته بسازندکه خوراکی است . جنس های دسته ٔ اول که دارای هسته هستند از اینقرارند:
1- تاجریزی سرخ دارای گلهای بنفش و میوه های قرمز که ملین است و تاجریزی سیاه که میوه های آن سیاه و سمی است . (گیاه شناسی گل گلاب صص 237 – 238).
عنب الثعلب بپارسی سگ انگور گویند و هندویی کیواپی گویند. ارجانی گوید عنب الثعلب سرد و خشک و جگر را سود دارد و آماسها که بر ماده ٔ او از گرمی باشد منفعت کند و سیلان خون از رحم زنان دفع کند و آب او سده های جگر را بگشاید و آماسهای او را بنشاند و خوردن میوه ٔ او معتاد نیست بدان سبب که چون خورده شود از او اخلاط بد متولد شود. (ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان بیرونی در معرفت ادویه مفرده ) تاجریزی یا عنب الثعلب نباتی است از خانوادة سلانه که در مزارع می روید برگهای آن بیضی شکل و سبز و تیره است ماده ٔ عامله ٔ آن سولانین است که در ساقه و برگ یاسمن بری و جوانه های سیب زمینی نیز وجود دارد، سولانین خیلی کم در آب حل می شود طعم آن گس و مقدار استعمال آن دو سانتی گرم تا بیست سانتی گرم است . تاجریزی مناطق حاره مخدر قوی است ولی در نواحی معتدله از اثر تخدیرکننده ٔ آن خیلی کم می شود. استعمال این دارو از راه معدی متروک شده ، جوشانده تاجریزی (50 گرم در هزار گرم ) بعنوان مسکن موضعی بصورت کمپرس بکار رفته و تنقیه ٔ جوشانیده ٔ آن مورد استعمال زیاد دارد. برگ تاجریزی از اجزای بم ترانکیل و پوپولئوم است . (کتاب درمانشناسی ج اول ) تاجریزی تیره ٔسولاناسه قسمت قابل مصرف :ساق (در ایران میوه ٔ آن مصرف می شود) ماده ٔ مؤثر: سولانین (کارآموزی داروسازی جنیدی ص 186). بیشتر نباتات این تیره (تیره ٔ سولانه یا سولاناسه ) علفی و بیش از1300 جنس دارند که در حدود 900 جنس آنها از نوع تاجریزی است . گل تاجریزی دارای پنج کاسبرگ بهم چسبیده و جام رنگین آن دارای پنج گلبرگ است که بهم بپوسته و در لبه ٔ آن پنج دندانه دیده می شود که نمایش گلبرگهاست شماره ٔ پرچم های آن نیز پنج است که میله های آن از یکدیگر جدا ولی بساکها بسیار بهم نزدیک شده و لوله ای می سازند که کلاله مادگی ازوسط آن لوله بیرون آمده است و تخمدان آن مرکب از دوخانه است که بهم چسبیده و در هر یک از آنها تخمکهای بسیار است و پس از رسیدن میوه ای می سازد که ممکن است آبدار باشد ولی در داخل آن دانه های بسیار است و کاسه ٔ گل سبز رنگ همیشه در پایین میوه باقی مانده و ضخیم می شود یا کپسولی تشکیل دهد که برون بر آن خشک باشد.اغلب گیاهان این تیره دارای الکالوئیدهای سمی هستندکه در ساقه و برگ یا ریشه های آنها پراکنده است ولی ممکن است میوه های درشت آنها غیر سمی و خوراکی شوند وساقه های زیرزمینی آنها تکمه های پر از نشاسته بسازندکه خوراکی است . جنس های دسته ٔ اول که دارای هسته هستند از اینقرارند:
1- تاجریزی سرخ دارای گلهای بنفش و میوه های قرمز که ملین است و تاجریزی سیاه که میوه های آن سیاه و سمی است . (گیاه شناسی گل گلاب صص 237 – 238).
//////////////
سگ انگور. [ س َ اَ ] (اِ مرکب ) سگنگور. گیاهی است علفی و
یکساله از تیره ٔ بادنجانیان که در حقیقت یکی از گونه های تاجریزی محسوب میشود.
ارتفاعش در حدود نیم متر است و در کنار گردابها و اراضی مزروع اغلب نقاط اروپا و
هندوستان و آمریکای شمالی و ایران (خراسان ) میروید. ریشه اش مایل بسفیدی وساقه اش
راست و برگهایش بیضوی و کامل و کم و بیش دندانه دار و سبز تیره است گلهای آن کوچک
و سفید است . میوه ٔ سگ انگور کروی شکل است و پس از رسیدن بنفش تیره میشود، عنب
الثعلب ، تاجریزی سیاه . (فرهنگ فارسی معین ). دارویی است که آن را بتازی عنب
الثعلب گویند. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به عنب الثعلب و سگنگور شود.
////////////
لما. [ ل َ ] (اِ) دوائی است که آن را عنب الثعلب گویند.
خوردن آن قطع احتلام کند. (برهان ). سگ انگور. تاج ریزی .
تاجریزی . (اِ مرکب ) گیاهی است که ثمرش در دوا استعمال میشود و
نام عربیش عنب الثعلب است . (فرهنگ نظام ). گیاهی است که بته ٔ آن تاذرعی باشد و
میوه ٔ آن خوشه هایی است . هر حبه ٔ آن به اندازه ٔ نخودی کوچک در اول سبز و سپس
سرخ شود و دانه هاخرد در درون آن و مزه ٔ آن بگوجه فرنگی شبیه باشد و آن را چون
ملینی در دواها بکار برند. سگنگور، سگ انگور. (برهان ) (انجمن آرا). قوش اوزومی ،
اورنج ، روبا، روباه تربک ، حب الفنا، روسنکرده ، روس انگرده ، طولیدون ، ثلثان ،
رزه . اولنج ، ابرق ، فنا، بارج . خرزهره . (برهان ) (مؤید الفضلا). عنب الثعلب ،
بفارسی سگ انگور و بترکی قوش ازومی (انگور مرغان ) می نامند و در اصفهان تاج ریزی
گویند و دارای انواع می باشد برّی و بستانی و هر یک از آن انواع نر و ماده می باشد
و قسم نر او کاکنج است و نر بستانی مسمی به کاکنج بستانی و قسم نرجبلی مسمی به کاکنج
منوم است و قسم ماده ٔ بری را عنب الثعلب مجنن نامند و قسم ماده بستانی بلغت مغربی
فنا نامند. عنب الثعلب معروفست و از مطلق او مراد همین نوع است نبات او مابین شجر
و گیاه و پر شاخ ، و برگش مایل بسیاهی و عریضتر از برگ ریحان و دانه ٔ او زردمایل
به سرخی و از نخود کوچکتر و با اندک شیرینی و لزوجه و تخم او سفید و بقدر خشخاش و
قسم سیاه او غیرمستعمل است در دوم سرد و مایل بخشکی و نزد بعضی در اول سرد و تر و
مستعمل دانه ٔ او است رادع و مبرد و ملطف و باقوه ٔ قابضه و مسکن تشنگی و رافع
اورام حاره و چهار و قیه آب او با شکر محلل اورام باطنی و امراض احشا مسهل خلط
مراری و رافع مغص و زحیر و ورم مقعد و استسقای حار و حقنه ٔ او جهت جنون و شری و
تنقیه ٔ امعا و ضماد او جهت ورم معده و التهاب آن و سایر اعضاء و اورام حاره و باد
سرخ و سوختگی آتش و زخم آبله وقروح ساعیه و سرطان متقرح و درد سر و عصاره ٔ او جهت
تقویت باصره و فرزجه ٔ او جهت رفع سیلان حیض و رطوبات و طلای او با نمک جهت جرب و
حکه و با نان جهت عزب و با روغن گل سرخ و سفیداب جهت جمیع اورام حاره و غرغره ٔ او
جهت ورم حلق و درد دندان بغایت مؤثر و بخور ونطول او جهت نزلات و قطور او جهت
امراض گوش و بینی نافع و گویند مضر مثانه است و مصلحش قند و بدلش کاکنج و نزد بعضی
بطباط و قدر شربتش تاپنج مثقال و در مطبوخات تاده مثقال و از آب او تا بیست مثقال
و آب غیر مطبوخ او بغایت مُقَیِّی ٔ است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
عنب الثعلب بپارسی سگ انگور گویند و هندویی کیواپی گویند. ارجانی گوید عنب الثعلب سرد و خشک و جگر را سود دارد و آماسها که بر ماده ٔ او از گرمی باشد منفعت کند و سیلان خون از رحم زنان دفع کند و آب او سده های جگر را بگشاید و آماسهای او را بنشاند و خوردن میوه ٔ او معتاد نیست بدان سبب که چون خورده شود از او اخلاط بد متولد شود. (ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان بیرونی در معرفت ادویه مفرده ) تاجریزی یا عنب الثعلب نباتی است از خانوادة سلانه که در مزارع می روید برگهای آن بیضی شکل و سبز و تیره است ماده ٔ عامله ٔ آن سولانین است که در ساقه و برگ یاسمن بری و جوانه های سیب زمینی نیز وجود دارد، سولانین خیلی کم در آب حل می شود طعم آن گس و مقدار استعمال آن دو سانتی گرم تا بیست سانتی گرم است . تاجریزی مناطق حاره مخدر قوی است ولی در نواحی معتدله از اثر تخدیرکننده ٔ آن خیلی کم می شود. استعمال این دارو از راه معدی متروک شده ، جوشانده تاجریزی (50 گرم در هزار گرم ) بعنوان مسکن موضعی بصورت کمپرس بکار رفته و تنقیه ٔ جوشانیده ٔ آن مورد استعمال زیاد دارد. برگ تاجریزی از اجزای بم ترانکیل و پوپولئوم است . (کتاب درمانشناسی ج اول ) تاجریزی تیره ٔسولاناسه قسمت قابل مصرف :ساق (در ایران میوه ٔ آن مصرف می شود) ماده ٔ مؤثر: سولانین (کارآموزی داروسازی جنیدی ص 186). بیشتر نباتات این تیره (تیره ٔ سولانه یا سولاناسه ) علفی و بیش از1300 جنس دارند که در حدود 900 جنس آنها از نوع تاجریزی است . گل تاجریزی دارای پنج کاسبرگ بهم چسبیده و جام رنگین آن دارای پنج گلبرگ است که بهم بپوسته و در لبه ٔ آن پنج دندانه دیده می شود که نمایش گلبرگهاست شماره ٔ پرچم های آن نیز پنج است که میله های آن از یکدیگر جدا ولی بساکها بسیار بهم نزدیک شده و لوله ای می سازند که کلاله مادگی ازوسط آن لوله بیرون آمده است و تخمدان آن مرکب از دوخانه است که بهم چسبیده و در هر یک از آنها تخمکهای بسیار است و پس از رسیدن میوه ای می سازد که ممکن است آبدار باشد ولی در داخل آن دانه های بسیار است و کاسه ٔ گل سبز رنگ همیشه در پایین میوه باقی مانده و ضخیم می شود یا کپسولی تشکیل دهد که برون بر آن خشک باشد.اغلب گیاهان این تیره دارای الکالوئیدهای سمی هستندکه در ساقه و برگ یا ریشه های آنها پراکنده است ولی ممکن است میوه های درشت آنها غیر سمی و خوراکی شوند وساقه های زیرزمینی آنها تکمه های پر از نشاسته بسازندکه خوراکی است . جنس های دسته ٔ اول که دارای هسته هستند از اینقرارند:
1- تاجریزی سرخ دارای گلهای بنفش و میوه های قرمز که ملین است و تاجریزی سیاه که میوه های آن سیاه و سمی است . (گیاه شناسی گل گلاب صص 237 – 238).
عنب الثعلب بپارسی سگ انگور گویند و هندویی کیواپی گویند. ارجانی گوید عنب الثعلب سرد و خشک و جگر را سود دارد و آماسها که بر ماده ٔ او از گرمی باشد منفعت کند و سیلان خون از رحم زنان دفع کند و آب او سده های جگر را بگشاید و آماسهای او را بنشاند و خوردن میوه ٔ او معتاد نیست بدان سبب که چون خورده شود از او اخلاط بد متولد شود. (ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان بیرونی در معرفت ادویه مفرده ) تاجریزی یا عنب الثعلب نباتی است از خانوادة سلانه که در مزارع می روید برگهای آن بیضی شکل و سبز و تیره است ماده ٔ عامله ٔ آن سولانین است که در ساقه و برگ یاسمن بری و جوانه های سیب زمینی نیز وجود دارد، سولانین خیلی کم در آب حل می شود طعم آن گس و مقدار استعمال آن دو سانتی گرم تا بیست سانتی گرم است . تاجریزی مناطق حاره مخدر قوی است ولی در نواحی معتدله از اثر تخدیرکننده ٔ آن خیلی کم می شود. استعمال این دارو از راه معدی متروک شده ، جوشانده تاجریزی (50 گرم در هزار گرم ) بعنوان مسکن موضعی بصورت کمپرس بکار رفته و تنقیه ٔ جوشانیده ٔ آن مورد استعمال زیاد دارد. برگ تاجریزی از اجزای بم ترانکیل و پوپولئوم است . (کتاب درمانشناسی ج اول ) تاجریزی تیره ٔسولاناسه قسمت قابل مصرف :ساق (در ایران میوه ٔ آن مصرف می شود) ماده ٔ مؤثر: سولانین (کارآموزی داروسازی جنیدی ص 186). بیشتر نباتات این تیره (تیره ٔ سولانه یا سولاناسه ) علفی و بیش از1300 جنس دارند که در حدود 900 جنس آنها از نوع تاجریزی است . گل تاجریزی دارای پنج کاسبرگ بهم چسبیده و جام رنگین آن دارای پنج گلبرگ است که بهم بپوسته و در لبه ٔ آن پنج دندانه دیده می شود که نمایش گلبرگهاست شماره ٔ پرچم های آن نیز پنج است که میله های آن از یکدیگر جدا ولی بساکها بسیار بهم نزدیک شده و لوله ای می سازند که کلاله مادگی ازوسط آن لوله بیرون آمده است و تخمدان آن مرکب از دوخانه است که بهم چسبیده و در هر یک از آنها تخمکهای بسیار است و پس از رسیدن میوه ای می سازد که ممکن است آبدار باشد ولی در داخل آن دانه های بسیار است و کاسه ٔ گل سبز رنگ همیشه در پایین میوه باقی مانده و ضخیم می شود یا کپسولی تشکیل دهد که برون بر آن خشک باشد.اغلب گیاهان این تیره دارای الکالوئیدهای سمی هستندکه در ساقه و برگ یا ریشه های آنها پراکنده است ولی ممکن است میوه های درشت آنها غیر سمی و خوراکی شوند وساقه های زیرزمینی آنها تکمه های پر از نشاسته بسازندکه خوراکی است . جنس های دسته ٔ اول که دارای هسته هستند از اینقرارند:
1- تاجریزی سرخ دارای گلهای بنفش و میوه های قرمز که ملین است و تاجریزی سیاه که میوه های آن سیاه و سمی است . (گیاه شناسی گل گلاب صص 237 – 238).
////////////
عنب الثعلب را عرب «عبب» نیز گویند و به تازی
«راء» گویند و پارسیان او را «روس انگژده» گویند و «روس» در بعضی مواضع «روباه» را
گویند و «انگژده» دانه انگور را و «فنا» به الف مقصوره «عنب الثعلب» را گویند. (صیدنه
ص 495). قثا خوانند و زبرق نیز گویند و ثلثان هم گویند. به پارسی روباه تربک خوانند
و سگ انگور نیز گویند و به لفظی دیگر تولیدون گویند. و ابن مؤلف گوید که روستاییان
شیراز آن را رز روباه تربک خوانند و سگ انگور نیز خوانند و آن پنج نوع بود: یک نوع
از آن کشنده بود. (اختیارات ص 308). آن را قثا و زبرق و ثلثان و تولیدون و به فارسی
روباه تربک و روباه تورک نیز به معنی انگور روباه و شکر انگور روباه نیز و به ترکی
قوش اوزمی و به اصفهانی تاج ریزی و به هندی کموه و مکوی و کاک ماجهی و به لاتینی سلاطم
و به بربری مرابله و به کستیلان ازمور نامند و آن ثمر درختی است و بستانی و بری و جبلی
میباشد. (مخزن
یادگار، در دانش پزشکی و داروسازی، متن، ص:
341
ص 620، تحفه ص 186).
////////////////
عنب الثعلب. قثا خوانند و زبرق نیز گویند و ثلثان هم گویند بپارسی
روباه تربک خوانند و سگانگور نیز گویند و بلفظی دیگر تولیدون گویند و ابن مؤلف گوید
که روستائیان شیراز آن را رزروباه تربک خوانند و سگانگور نیز خوانند و آن پنج نوع
بود یک نوع از آن کشنده بود و آن نوعی است که میوه آن چون ببندد زرد بود بعد از آن
سیاه بود و آسمانگون نیز باشد و درخت آن نوع شاخها بسیار داشته باشد و کناره شاخ سیاه
بود بهترین آن زرد تازه بود طبیعت آن سرد بود در اول و گویند در دویم و گویند گرم بود
و ورمهای گرم را در آخر ضماد کردن نافع بود و به اسفیداج و روغن گل بر نمله و حمره
طلا کردن سود دهد و به آب وی غرغره کردن ورم زبان را نافع بود مثقالی از پوست بیخ وی
با شراب خواب آورد و چون بکوبند و ضماد کنند بر سر درد آن را ساکن گردان و چون عصاره
وی در چشم کشند قوت چشم بدهد و چون زن بر خود برگیرد قطع خون رفتن بکند و استسقا و
ورم معده را نافع بود و اسحق گوید مضر بود به مثانه و مصلح وی قند بود و خوردن و ضماد
کردن وی تشنگی بنشاند و چون آب وی به اسفیداج بیامیزند و بر سوختگی آتش و جدری که ریش
شده باشد طلا کنند خشک گرداند و چون همچنان بکوبند و بر سرطان ریش شده نهند ساکن گرداند
و چون ادمان کنند بوی باصلاح آورد و خوردن ثمر وی قطع احتلام بکند و سیاه وی بغایت
بد بود و خدر و جنون آورد و چهار درم از وی کشنده بود و مداوای وی به قی کنند بعد از
آن شیر تازه با انیسون یا ماء العسل و سینه مرغ و بادام تلخ هم مفید بود و بدل بوی
گویند ساداوران و بطباط است
صاحب مخزن الادویه
مینویسد: بفتح ثاء و سکون عین و فتح لام آن را قثا و زبرق و ثلثان و تولیدون و بفارسی
روباه تربک و روباه تورک نیز بمعنی انگور روباه و شکر انگور روباه نیز و بترکی قوش
اوزمی و باصفهانی تاجریزی و بهندی کموه و مکوی و کاک ماجهی و به لاتینی سلاطم و به
بربری مرابله و بکستیلان ازمور نامند و آن ثمر درختی است و بستانی و بری و جبلی میباشد
ابو ریحان در صیدنه
میگوید: عنب الثعلب را عرب عبب و بتازی راء نیز گویند و پارسیان او را روسانگژده
گویند (روس بمعنی روباه و انگژده دانه انگور است)
لاتین SOLAMUN MINIATUM فرانسه MORELLE انگلیسی FELONWORT
اختیارات بدیعی، ص: 308
////////////
تاجریزی سیاه
به فارسی «تاجریزی»، «تاجریزی سیاه»، «روباه
تورک»، «روباه تربک» و «انگور روباه» و در کتب طب سنتی با نامهای «عنب الثعلب» و «عنب
الثعلب مجنّن» نامبرده شده است. به فرانسویMorelle noire وAmourette و به
انگلیسیBlack nightshade وMorel گفته میشود. گیاهی است از خانوادهSolanaceae نام علمی آنSolanum nigrum L . و مترادف آنS .rumphii Dun . میباشد.
مشخصات
تاجریزی سیاه، گیاهی است علفی، یکساله، کوتاه،
بلندی آن کمتر از نیم متر است.
برگهای آن سبز تیره، بیضیشکل، کامل، نوکتیز،
کنارههای برگ دارای دندانههای درشت با دمبرگ بلند به ساقه متصل است. گلهای آن سفید
است و در طول تابستان ظاهر میشود. میوه آن کروی و در ابعاد و شبیه آلوبالوی کوچک ابتدا
سبز است ولی پس از رسیدن سیاهرنگ میشود. دارای دم کوتاه که در بن میوه به شکل پنجگوشه
سبزی شبیه بن بادنجان دیده میشود.
این گیاه در اروپا و آسیا در هندوستان و بعضی
نقاط آمریکای شمالی بهطور خودرو میروید. در ایران در گرگان، بندر گز، در مازندران
در بابل، تمیشان، دره هراز، بین علیآباد و زردبن در ارتفاعات 700 متری، در آمل بین
ایستگاه زیراب و شیرگاه، درّه چالوس در گیلان، لاهیجان، جنوب هشت پر در آذربایجان در
فارس در
معارف گیاهی، ج5، ص: 48
تاجریزی سیاه
A
- گلB - میوه
حسنآباد در 40 کیلومتری شیراز و سیستان دیده
میشود.
ترکیبات شیمیایی
در گیاه و در میوههای آن آلکالوئید سولانین
67] و ساپونین 68] وجود دارد]G .I .M .P[ نمونهای از گیاه که در آذربایجان روییده، مورد تجزیه قرار گرفته
است از آن 04/ 0 درصد آلکالوئید سولانین و 8/ 1 درصد گلیکوزید جدا شده است. در تجزیه
دیگری از گیاه آلکالوئیدی به نام سولامارجین 69] جدا شده است. در میوه آن در حدود
4/ 4 درصد و در تخم آن در حدود 22/ 18 درصد روغن یافت میشود]S .G .I .M .P[ . در گزارش بررسیهای دیگری
آمده است که در گیاه سولانین و
معارف گیاهی، ج5، ص: 49
ساپونین و روغن شامل دیهایدروکسی ستئاریک اسید[70]
و لینولئیک اسید[71] و اولئیک اسید[72] [والنزوئلا]. و تتراهایدوکسی ستئاریک اسید[73]
و پالمیتیک اسید[74] و استئاریک اسید[75] [پندس . وجود دارد. در بررسیهایی که در مورد
حدود سمیت گیاه به عمل آمده، مقداری از گیاه مخلوط با علوفه به گوسفند داده شده است
و هیچگونه مسمومیتی نشان داده نشده است. معمولا از برگ و سرشاخههای گلدار گیاه و
تخم آن به عنوان دارو در طب سنتی استفاده میشود.
خواص- کاربرد
در مناطق خاور دور برای تخم تاجریزی سیاه و
سرشاخههای گلدار آن یک نوع خواص قایل هستند [استوارت . این گیاه برای اسهال خونی نافع
است و هجوم خون در یک عضو را از بین میبرد و پراکنده میکند [هاو]. برای التیام زخم
گلو و عفونت چرکی نرمهبند دور انگشتها که به نام بیماری ویتلا[76] شناخته میشود،
مفید است [چونگ کوئوتونونگ یائوچی . در هند از ریشه گیاه برای نرم کردن سینه و از برگهای
خشک آن برای تسهیل در تخلیه مزاج و از میوه آن به عنوان مسهل و ملیّن استفاده میشود
[کروست و پتلو]. در اندونزی از عصاره میوه رسیده آن برای معالجه زخم چشم مرغان استفاده
میشود [هین و واناستینیس کروزمان . در فیلیپین برگهای لهشده گیاه را روی ورم و
تاولهای پوست میگذارند [فریک . و از تنطور برگها برای تسکین دردهای عصبی استفاده میشود
[گورو و کوئی زمبینگ .
تاجریزی سیاه از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب
سنتی خیلی سرد و خشک است. در موارد مختلف اغلب از استعمال خارجی آن استفاده میشود.
ضماد ساییده برگ آن برای سردرد، ورم پرده دماغ و کمپرس دمکرده آن و بخور آن برای زکام،
نزله و سردرد مفید است. ضماد برگ و سرشاخههای گلدار آن برای تحلیل ورمهای
معارف گیاهی، ج5، ص: 50
ظاهری و تسکین دردهای روماتیسمی و دردهای مفصلی
حادّ نافع است و همچنین برای سوختگی آتش، زخم آبله، ورمها و دردهای سرطانی مفید است.
تهیه دمکرده برای کمپرس: 15 گرم برگ خشک تاجریزی
سیاه را با 15 گرم پوست کوکنار مخلوط کرده در 1000 گرم آب جوش به مدت یک ساعت دم میکنند
و سپس صاف میکنند و روی عضو میگذارند.
50 گرم برگ و سرشاخه گلدار خشک آن را در
1000 گرم آب میجوشانند.
این جوشانده برای ضربدیدگی و کوبیدگی اعضا مفید
است و همچنین برای تسکین خارش عضو تناسلی زنان آن را بر روی عضو میمالند.
میوه این گیاه را به مقدار محدود میخورند، ولی
برگهای آن سمّی است و قابل خوردن نیست. بههرحال چه میوه و چه برگ و سایر قسمتهای گیاه
باید در حد مجاز و با احتیاط و با نظر کارشناس گیاهدرمانی و پزشک مصرف شود.
معارف گیاهی، ج5، ص: 51
تاجریزی پیچ
اشاره
به فارسی «تاجریزی پیچ» و در برخی کتب با نام
«یاسمین برّی» و «عنب الثعلب» و «حلوه مرّه» نام برده میشود. در مناطق مختلف ایران
آن را با نامهای محلی میشناسند، از جمله در گیلان «سیاه تال»، در نوشهر «پل چنار»
و «کک ماری»، در همدان «قلمکار» و در آذربایجان «اوزومی- قوش اوزومی» نام دارد. به
فرانسویDouce -amere وMorelle grimpante وMorelle
douce -amere وVigne de judee و به انگلیسیBitter sweet وWoody nightshade گفته میشود.
گیاهی است از خانوادهSolanaceae نام علمی آنSolanum dulcamara L . میباشد.
مشخصات
تاجریزی پیچ، درختچهای است پیچکدار و بالارونده
با ساقههای چوبی.
برگهای آن سبز متناوب و تخممرغی است. هر برگ
دارای یک پهنه اصلی بیضی نوکتیز است که قسمت عمده برگ را تشکیل میدهد و دو قسمت کوچک
دیگر که در قاعده پهنه اصلی واقع است و در حقیقت این تقسیمات برگ را به سه قسمت یا
لوب تقسیم میکند. گلهای آن به رنگ بنفش در تابستان ظاهر میشود. میوه آن کوچک تخممرغی
به رنگ قرمز برّاق آویزان و دارای تعداد زیادی تخم در داخل آن میباشد. علت اینکه گیاه
را شیرین و تلخ یاDouce -amere گویند
این است که اگر
معارف گیاهی، ج5، ص: 52
پوست ساقه این درختچه جویده شود ابتدا دارای
مزه تلخ و پس از چند لحظه شیرین میشود. در حالت تازه از این گیاه بوی نامطبوعی استشمام
میشود.
این گیاه در اغلب مناطق اروپا و آسیای میانه
و آسیای صغیر و افریقای شمالی در جنگلهای مرطوب و کنار رودخانهها بهطور وحشی میروید.
در ایران نیز در دامنههای البرز در کرج، جوستان طالقان، در پل جاجرود و در شمال ایران
در گیلان، نوشهر، لاهیجان و در غرب ایران در دامنههای مرطوب اشترانکوه زروند، همدان،
خوانسار و دولتآباد و در شمال غرب در آذربایجان و در دیلمان کنار جویبارها و در اطراف
تبریز و بلوچستان شناسایی شده است.
ترکیبات شیمیایی
در برگها و ساقههای نازک و میوههای تاجریزی
پیچ آلکالوئید گلیکوزیدی سولانین و آلکالوئید سولانیدین 77] وجود دارد. در گیاه یک
ماده عامل تلخ به نام دولکامارین 78] و دو اسید به نامهای دولکامارینیک اسید[79] و
دولکامارتینیک اسید[80] یافت میشود. در میوههای آن لیکوپن 81] مشخص شده است G .I .M .P[ . در گزارش بررسی دیگری آمده
است که در گیاه آلکالوئیدهای آلفا- سولادولسین 82]، بتا- سولادولسین 83] و گاما- سولادولسین
84] و یک آلکالوئید جدید به نام سولادولسینین 85] وجود دارد]S .G .I .M .P[ .
در گزارش دیگری آمده است که ساقههای گیاه دارای
یک آلکالوئید گلیکوزیدی به نام سولانین و یک ماده عامل تلخ به نام دولکامارین است
[کروست و پتلو]. در مطالعات دیگری،Alkemeyer Sander یک گلیکوآلکالوئید[86]. از گیاه
معارف گیاهی، ج5، ص: 53
جدا کردند که از آن یک آگلیکون 87] و یک استرئوایزومر[88]
از توماتدین به دست آمده است.
خواص- کاربرد
قسمت مورد استفاده تاجریزی پیچ به عنوان دارو،
معمولا ساقه آن است که از گیاه بزرگتر از 2 سال گرفته میشود. و پس از خشک شدن به مصارف
دارویی میرسد. در تایوان دمکرده قطعات خشک ساقههای گیاه را در موارد روماتیسم مفصلی
و بیماریهای قلب مصرف میکنند و به عنوان ضد اسپاسم در موارد آسم و سیاهسرفه کاربرد
دارد [پتلو]. در هند از میوههای گیاه تاجریزی پیچ به عنوان مدّر و معرّق مصرف میکنند
و در موارد بیماریهای پوستی جرب تر، جذام، ناراحتیهای سیفیلیسی، روماتیسم مزمن و
بزرگ شدن کبد تجویز میشود. ساقههای آن مدّر، محلل و مخدّر است و ترشحات غدد را افزایش
میدهد و در موارد روماتیسم و التهابهای شدید پوستی و خنازیر مصرف میشود.
از ساقههای گیاه معمولا به صورت جوشانده، دمکرده،
گرد و عصاره استفاده میشود. جوشانده و دمکرده آن را بسته به نوع بیماری و استعمال
داخل و یا خارج از 120- 2 گرم در یک لیتر آب تهیه میکنند و مقدار خوراک آن از گرد
ساقه کوبیده و عصاره آن از 8- 5/ 0 گرم است. معمول است که از مقدار کم شروع و بتدریج
زیاد میکنند و همینکه آثار عوارض آن نظیر تهوع و سرگیجه شروع شد، مقدار آن را متوقف
مینمایند.
در فرانسه برای تصفیه خون در مورد ناراحتیهای
جلدی مرسوم است از 30- 8 گرم ساقههای گیاه در یک لیتر آب جوشاندهای تهیه میکنند
یعنی از 8 در 1000 شروع و بتدریج اضافه میکنند و هیچوقت از 30 گرم در 1000 گرم تجاوز
نمیکنند. جوشانده را میگذارند بجوشد تا به نصف برسد و روزی 3- 2 فنجان میخورند.
برای اشخاصی که میگرن، اسهال یا سرگیجه دارند، دوز آن نصف میشود.
مصرف این گیاه باید در حد مجاز و با نظر کارشناس
گیاهدرمانی و پزشک انجام گیرد.
معارف گیاهی، ج5، ص: 54
تیزان تاجریزی پیچ: 20 گرم ساقههای خشک نیمکوب
تاجریزی پیچ را در 1000 گرم آب جوش به مدت 2 ساعت دم کرده، صاف کنند و 100 گرم شربت
شاهتره به آن بیفزایند و متدرجا در عرض روز میل کنند.
معارف گیاهی، ج5، ص: 55
////////////////
منابع[ویرایش]
·
مشارکتکنندگان ویکیپدیا، «Solanum
nigrum»، ویکیپدیای
انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۱۱ فوریه ۲۰۱۴).
تاجریزی
///////////////
المغد الأسود[1] أو عنب الذئب[2] أو عنب الثعلب[2] أو الفَنَا[2] هو نبات عشبي حولي يتبع الفصيلة الباذنجانية.
هو نوع عالمي الانتشار، يحتوي
على مواد قلوانية، ويُعدُّ من النباتات
السامة للأطفال.
ثمار عنب الذئب
أزهار عنب الذئب
نبات حولي قد يصل
ارتفاعه إلى المتر. أوراقه مفلطحة.
تظهر أزهاره ذات اللون الأبيض في أعداد من أربعة إلى
عشرة. وثمار النبات عوزة خضراء في أول الأمر ثم تصبح سوداء أو زرقاء
عصيرية حلوة المذاق حال نضجها وتحتوي على كثير من البذور الصغيرة الكلوية الشكل، وتجمع في فصل
الخريف. ويغزو النبات الحقول والبساتين والحدائق وضفاف القنوات المائية والأماكن
المهجورة، وينتشر في جميع أنحاء العالم.
يحتوي النبات
الكامل على السولانين الأسبارجين واليوتين والتانين السولانجيوستين وحمض اللنيوليك وحمض
النخيل. يستخدم
النبات طبياً كمسكن وكمنوم وفي تنعيم الجلد. بدأ استخدام هذا النبات منذ معرفة
أثره المخدر والمشل لنهايات الأعصاب. ولعصير الثمار تأثير مخفف لآلام الأسنان بترك
قطرة من العصير تتبخر فوق السن المؤلم.
لوحظ تسبب ثمار
النبات في تسمم الأطفال عند أكلها، وخاصة إذا كانت الثمار غير كاملة النضج ويكون
لونها بين الأحمر والبنفسجى، كما أن الاكثار من أكل الأخيرة يسبب فقدان الذاكرة
والوعى وكثيراً ما تؤدى إلى التسمم ثم الوفاة لأنها تحتوى على قلويدات ستيرويدية.
كما يضر المجموع الخضرى بالماشية عند الرعى عليها. هذا ولا ينصح باستعمال النبات
داخلياً بسبب تأثيراته السامة، إلا أنه يمكن استعماله خارجياً لتخفيف بعض الآلام
كآلام المفاصل.
استخدام الأعشاب
الطبية[عدل]
تستخدم الأعشاب
الطبية بصورتها الخام عن طريق محلات متخصصة في كثير من دول العالم. وقد بدأ في
السنوات الأخيرة في مصر وبعض الدول العربية الأخرى التصريح ببيع أنواع منها في
الصيدليات، حيث يتحقق عن هذا الطريق المزيد من الرقابة والأمان. حاليا في مصر هناك
دراسات جادة يقوم بها نخبة من أساتذة الطب وعلم
النبات في
استخدام هذا النبات في علاج التهاب
الكبد سي "(بالإنجليزية:
hepatitis c virus).
المراجع[عدل]
2.
^ تعدى إلى الأعلى ل:أ ب ت «الفَنَا، وهو عنب الذئب... ويقال أيضاً: هو
عنب الثعلب.» ابن منظور. لسان
العرب.
/////////////
به پنجابی میکو:
میکو شرمائی ٹبر دی اک ونڈ اے۔ ایہ یوریشیا دا واسی اے
تے امریکہ، اسٹریلیا تے دکھنی افریقہ تک پھیل چکیا اے۔ ایہدے کجھ انگ ڈنگراں تے
انساناں لئی زریلے نیں۔ ایس نوں پکان تے دوائیاں وچ ورتیا جاندا اے۔ ایہ پرانے
ویلیاں توں بنسان دے ورتن وچ اے۔
/////////////
به آذری قره قوش ازومو :
///////////////
به ترکی کُپِک
اورُمو:
Köpek üzümü (Solanum nigrum), patlıcangiller (Solanaceae)
familyasından bir yıllık otsu bir bitki türü.
////////////////
European black nightshade (Solanum
nigrum) or locally just black nightshade, duscle, garden
nightshade,garden huckleberry, hound's berry, petty
morel, wonder berry, small-fruited black nightshade,
or popolo) is a species in the Solanum genus,
native to Eurasia and
introduced in the Americas, Australasia,
and South Africa. Parts of this plant can be toxic to livestock and
humans, and it is considered a weed. Nonetheless, ripe berries and cooked leaves of edible
strains are used as food in some locales, and plant parts are used as a
traditional medicine. A tendency exists in literature to incorrectly
refer to many of the other "black nightshade" species as "Solanum
nigrum".[1]
Solanum nigrum has been recorded from
deposits of the Paleolithic and Mesolithic era
of ancient Britain and it is suggested by the botanist and
ecologist Edward Salisbury that it was part of
the native flora there before Neolithicagriculture emerged.[2] The
species was mentioned by Pliny
the Elder in the first century AD and by the greatherbalists,
including Dioscorides.[3] In
1753, Carl Linnaeus described six varieties of Solanum
nigrum in Species
Plantarum.[4]
Contents
[show]
Description[edit]
Black nightshade is a common herb or short-lived perennial
shrub, found in many wooded areas, as well as disturbed habitats. It reaches a
height of 30 to 120 cm (12 to 48 in), leaves 4.0 to 7.5 cm (1.5 to
3.0 in) long and 2 to 5 cm (1.0 to 2.5 in) wide; ovate to heart-shaped,
with wavy or large-toothed edges; both surfaces hairy or hairless;petiole 1
to 3 cm (0.5 to 1.0 in) long with a winged upper portion. The flowers have
petals greenish to whitish, recurved when aged and surround prominent bright
yellow anthers. The berry is mostly 6 to 8 mm (0.3 to 0.8 in) in diam.,
dull black or purple-black.[5] In
India, another strain is found with berries that turn red when ripe.[6]
Sometimes S. nigrum is confused for
the more toxic deadly nightshade, Atropa belladonna,
in a different Solanaceaegenus altogether. A comparison of the fruit
shows that the black nightshade berries grow in bunches, the deadly nightshade
berries grow individually.
Taxonomy[edit]
The S. nigrum species is a highly
variable taxon with many varieties and forms described.[7] The
recognized subspecies are:[3]
1. S. nigrum L. subsp. nigrum —
glabrous to slightly hairy with appressed non-glandular hairs
2. S. nigrum L. subsp. schultesii (Opiz) Wessley — densely hairy with patent, glandular hairs
2. S. nigrum L. subsp. schultesii (Opiz) Wessley — densely hairy with patent, glandular hairs
The Solanum nigrum complex —
also known as Solanum L. section Solanum —
is the group of black nightshade species characterized by their lack of
prickles and stellate hairs, their white flowers, and their green or black
fruits arranged in an umbelliform fashion.[7] The Solanum species
in this group can be taxonomically confused, more so by intermediate forms and
hybridization between the species.[3] Some
of the major species within the S. nigrum complex are: S.
nigrum, S. americanum, S.
douglasii, S.
opacum, S. ptychanthum, S.retroflexum, S. sarrachoides, S.
scabrum, and S.
villosum.
Toxicity[edit]
Leaves, flowers and fruit of S. nigrum
Solanine levels in S. nigrum can
be toxic.
Children have died from poisoning after eating unripe berries.[8] However,
the plant is rarely fatal,[9] with
ripe berries causing symptoms of mild abdominal pains, vomiting, and diarrhea.[8]
Poisoning symptoms are typically delayed for 6 to 12
hours after ingestion.[10] Initial
symptoms of toxicity includefever, sweating, vomiting,
abdominal pain, diarrhea, confusion, and drowsiness.[11] Death
from ingesting large amounts of the plant results from cardiac arrhythmias and respiratory failure.[11] Livestock
have also been poisoned from nitrate toxicity by grazing the leaves of S.
nigrum.[3] All
kinds of animals can be poisoned after ingesting nightshade, including cattle,
sheep, poultry, and swine.[8]
Black nightshade is highly variable, and poisonous
plant experts advise to avoid eating the berries unless they are a known edible
strain.[12] The
toxin levels may also be affected by the plant's growing conditions.[3] The toxins in S.
nigrum are most concentrated in the unripe green berries, and immature
fruit should be treated as toxic.[11] [10][13]Most
cases of suspected poisoning are due to consumption of leaves or unripe fruit.
There are ethnobotanical accounts
of S. nigrum leaves and shoots being boiled as a vegetable
with the cooking water being discarded and replaced several times to remove
toxins.[3]
Uses[edit]
Some of the uses ascribed to S. nigrum in
literature may actually apply to other black nightshade species within the same
species complex, and proper species identification is essential for food and
medicinal uses (See Taxonomy section).[1][7]
Ripe berries of the "Red Makoi" variety
of S. nigrum are edible
Culinary usage[edit]
S. nigrum has been widely used as a food
since early times, and the fruit was recorded as a famine
food in 15th-century China.[14] Despite
toxicity issues with some forms, the ripe berries and boiled leaves of edible
strains are eaten. The thoroughly boiled leaves — although strong and
slightly bitter flavoured — are used like spinach ashorta and
in fataya pies and quiches. The ripe black berries are described as sweet and
salty, with hints of liquoriceand melon.[15]
In India, the berries are casually grown and eaten, but not
cultivated for commercial use. In South India, the leaves and berries are
routinely consumed as food after cooking with tamarind,
onion, and cumin seeds.[16] The
berries are referred to as "fragrant tomato". Although not very
popular across much of its growing region, the fruit and dish are common in
Tamil Nadu (மணத்தக்காளி in
Tamil),[17] Kerala,
southern Andhra Pradesh, and southern Karnataka.
Ripe and unripe Solanum Nigrum berries on the same
stalk
In Ethiopia, the
ripe berries are picked and eaten by children in normal times, while during
famines, all affected people would eat berries. In addition, the leaves are
collected by women and children, who cook the leaves in salty water and consume
them like any other vegetable. Farmers in the Konso Special Woreda report that
because S. nigrum matures before the maize is ready for
harvesting, it is used as a food source until their crops are ready.[18]The Welayta
people in the nearby Wolayita
Zone do not weed out S. nigrum that appears in their
gardens since they likewise cook and eat the leaves.[19]
In Ghana, the unripe green berries are called kwaansusuaa or abedru,
and are used in preparing various soups and stews, including the popular palm
nut soup commonly eaten with banku or fufu'.[20]
In South
Africa, the very ripe and hand-selected fruit (nastergal in Afrikaans and umsobo in Zulu)
is cooked into a beautiful but quite runny purple jam.[21]
In Greece and Turkey, the leaves
are called istifno, and in Crete known
as stifno. They are one of the ingredients included in the salad
of boiled greensknown as horta.[22]
In Indonesia,
the young fruits and leaves of cultivated forms are used and are known as ranti (Javanese)
or leunca (Sundanese). The fruit and leaves are eaten raw as
part of a traditional salad lalapan, or the fruit is cooked (fried) with oncom.[23]
It was imported into Australia from Mauritius in
the 1850s as a vegetable during the gold rush,[15] but S.
nigrum is now prohibited for trade as a food by the Australia New
Zealand Food Standards Code.[24]
Medicinal usage[edit]
The plant has a long history of medicinal usage,
dating back to ancient Greece. "... In the fourteenth century, we hear of
the plant under the name of Petty Morel being used for canker and with
Horehound and wine taken for dropsy."[25] It
was a traditional European medicine used as a strong sudorific, analgesicand sedative with
powerful narcotic properties,
but was considered a "somewhat dangerous remedy".[25][26] Internal
use has fallen out of favor in Westernherbalism due
to its variable chemistry and toxicity, but it is used topically as a
treatment for herpes zoster.[27][28][29][30]
S. nigrum is an important ingredient in
traditional Indian medicines. Infusions are used in dysentery, stomach complaints,
and fever.[31] The
juice of the plant is used on ulcers and other skin diseases.[31] The
fruits are used as a tonic, laxative, appetite stimulant,
and for treating asthma and "excessive thirst".[31]Traditionally
the plant was used to treat tuberculosis.[32] It
is known as peddakasha pandla koora in the Telangana region.
This plant's leaves are used to treat mouth ulcers that happen during winter
periods of Tamil Nadu, India. It is known as manathakkali
keerai in Tamil Nadu and kaage soppu in Karnataka,
and apart from its use as a home remedy for mouth ulcers, is used in cooking
like spinach. In North India, the boiled extracts of leaves and berries are
also used to alleviate liver-related ailments, including jaundice. In Assam,
the juice from its roots is used against asthma and whooping cough.[33]
S. nigrum is a widely used plant in
oriental medicine where it is considered to be antitumorigenic, antioxidant,
anti-inflammatory, hepatoprotective, diuretic,
and antipyretic.[34]
Black nightshade flowers
Solanum nigrum is known to contain solasodine (a
steroidal glycoalkaloid that can be used to make 16-DPAprogenitor);
a possible commercial source could be via cultivating the hairy roots of this
plant.[36][37]
Cultivation[edit]
Black nightshade is cultivated as a food crop on
several continents, including Africa and North America. The leaves of
cultivated strains are eaten after cooking.[15] A
garden form with fruit 1.27 cm (0.5 in) diam. is occasionally
cultivated.[38]
Weed[edit]
Black nightshade can be a serious agricultural weed when it
competes with crops.[39][40] It
has been reported as a weed in 61 countries and 37 crops.[41]Herbicides are used
extensively to control it in field crops such as cotton.
References[edit]
1.
^ Jump up
to:a b Mohy-ud-dint,
A., Khan, Z., Ahmad, M., Kashmiri, M.A., Chemotaxonomic value of alkaloids
in Solanum nigrum complex, Pakistan Journal of Botany,
42(1): 653-660, 2010.[1]
3.
^ Jump up to:a b c d e f Edmonds,
J. M., Chewya, J. A., Black Nightshades, Solanum nigrum L.
and related species, International Plant Genetic Resources Institute.[2]
6.
Jump up^ Venkateswarlu,
J., Krishna Rao, M., Inheritance of fruit colour in theSolanum nigrum complex, Proceedings:
Plant Sciences, Volume 74, Number 3, pp137-141, DOI:
10.1007/BF03050624. [3]
8.
^ Jump up
to:a b c "Notes
on poisoning:black nightshade", Canadian Poisonous Plants,
Canadian Biodiversity Information Facility, Canadian Government. [4]
10.
^ Jump up
to:a b Schep
LJ, Slaughter RJ, Temple WA (April 3, 2009). [http://
www.nzma.org.nz/journal/122-1292/3547/ "Contaminant berries in frozen
vegetables"] Check |url= value (help). The New Zealand Medical Journal 122(1292):
95–6. PMID 19448780.
12.
Jump up^ Turner,
N.J., Aderka, P.von, The North American guide to common poisonous
plants and mushrooms, Timber Press, pp181-182 [5]
13.
Jump up^ Tull,
D., Edible and Useful Plants of Texas and the Southwest— A Practical
Guide, University of Texas Press, 1999, ISBN
978-0-292-78164-1
14.
Jump up^ Read.
B.E. (1977) Famine Foods of the Chiu-Huang Pen-ts'ao. Southern
Materials Centre, Taipei.
15.
^ Jump up
to:a b c Irving,
M., The Forager Handbook — A Guide to the Edible plants of
Britain, Edbury Press, 2009
16.
Jump up^ Ignacimuthu,
S (2006-05-11). M Ayyanar, Sankara Sivaraman K."Ethnobotanical
investigations among tribes in Madurai District of Tamil Nadu (India)" (PDF). Journal
of Ethnobiology and Ethnomedicine (Biomed Central)2: 25. doi:10.1186/1746-4269-2-25. PMC 1475842. PMID 16689985.
18.
Jump up^ "Wild
Food" Plans with "Famine Foods" Components: Solanum nigrum(Famine
Food Guide website)
19.
Jump up^ Zemede
Asfaw, "Conservation
and use of traditional vegetables in Ethiopia", Proceedings of
the IPGRI International Workshop on Genetic Resources of Traditional Vegetables
in Africa (Nairobi, 29–31 August 1995)
20.
Jump up^ Asibey-Berko,
E., Tayie, F.A.K., Proximate analysis of some under-utilized Ghanian vegetables, Ghanian
Journal of Science, vol.39, pp.91-96.[6]
21.
Jump up^ Jansen
van Rensburg, W.S. et al.: “African leafy
vegetables in South Africa”, Water S.A., 33(3):317–326 (2007).
22.
Jump up^ Organically
Cooked, Amaranth — vlita — and black nightshade — stifno
(Βλήτα και στίφνος), 2008.[7]
24.
Jump up^ Australia
New Zealand Food Standards Code — Standard 1.4.4 — Prohibited and
Restricted Plants and Fungi, Australian Government.[8]
26.
Jump
up^ Schauenberg, P., Paris, F., Guide to Medicinal Plants,
Keats Publishing Inc., 1977. p53
27.
Jump up^ Nohara, T., Ikeda,
T., Fujiwara, Y., Matsushita, S., Noguchi, E., Yoshimitsu, H., Ono, M.,
Physiological functions of solanaceous and tomato steroidal glycosides, Journal
of Natural Medicines, Volume 61, Number 1, pp1-13.
28.
Jump up^ Ikeda, T., Ando, J., Miyazono, A.,
Zhu, X.H., Tsumagari, H., Nohara, T., Yokomizo, K., Uyeda, M., Anti-herpes
virus activity of Solanum steroidal glycosides. Biol Pharm Bull. 2000
Mar ;23 (3):363-4
29.
Jump up^ Nohara,
T., Yahara, S., Kinjo, J., Bioactive Glycosides from Solanaceous and Leguminous
Plants, Natural Product Sciences, 1998, 4(4) ; pp203-214
32.
Jump up^ Kaushik,
D., Jogpal1, V., Kaushik, P., Lal, S., Saneja, A., Sharma, C., Aneja,
K.R., Evaluation
of activities of Solanum nigrum fruit extract Archives
of Applied Science Research; 2009, 1 (1): 43-50
33.
Jump up^ Traditional
Phytotherapy among the Nath People of Assamhttp://www.krepublishers.com/02-Journals/S-EM/EM-02-0-000-08-Web/EM-02-1-000-08-Abst-PDF/EM-02-1-039-08-030-Sikdar-M/EM-02-1-039-08-030-Sikdar-M-Tt.pdf
34.
Jump up^ Jain,
R, Sharma, A, Gupta, S, Sarethy, I.P., Gabrani, R., "Solanum nigrum:
current perspectives on therapeutic properties." Altern Med Rev. 2011
Mar;16(1):78-85 http://www.altmedrev.com/publications/16/1/78.pdf
35.
Jump up^ Jian,
L., Qingwang, L., Tao, F., Kun, L., (2008) Aqueous extract of Solanum
nigrum inhibit growth of cervical carcinoma (U14) via modulating
immune response of tumor bearing mice and inducing apoptosis of tumor cells.Fitoterapia,
79(7, 8):548-556.
36.
Jump up^ Wu,
X. F.; Shi, H. P.; Tsang, P; Keung, E (2008). "Induction and in vitro
culture of hairy roots of Solanum nigrum L. Var. Pauciflorum Liou and its
solasodine production". Fen zi xi bao sheng wu xue bao = Journal of
molecular cell biology / Zhongguo xi bao sheng wu xue xue hui zhu ban 41 (3):
183–91.PMID 18630597.
39.
Jump up^ Taab,
A., (2009) Seed dormancy and
germination in Solanum nigrum and S. physalifolium as influenced by temperature
conditions
40.
Jump up^ Keeley,
P.E., Thullen, R.J., (1991) Biology
and Control of Black Nightshade(Solanum nigrum) in Cotton (Gossypium
hirsutum) Weed technology, Vol. 5, No. 4.
41.
Jump up^ Res.
Plant Physiol. and Plant Physiol., respectively, Agric. Res. Serv., U.S.
Dep. Agric., Shafter, CA 92363.
Solanum nigrum
|
|
Kingdom:
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
|
Species:
|
S. nigrum
|
S. nigrum subsp. nigrum
S. nigrum subsp. schultesii |