۱۳۹۵ فروردین ۸, یکشنبه

عُشر، آگ (هندی)، استبرق، جس، سنای مکی، خرفع، مدار، عشار، جیوه گیاهی، درخت زهرناک، غلبلب، عوشر، غرق، کرک، خرک، خرگ، مودار

عشر. [ ع ُ ش َ ] (ع اِ) سه شب از هر ماه که بعداز شب نهم آید. (منتهی الارب ). سه شب از شبهای ماه ، که پس از تُسَع واقع است . (از اقرب الموارد). || هر نباتی را گویند که در وقت شکستن شاخ آن یابرکندن برگ آن شیری از وی برآید. (برهان قاطع). || نام رستنیی است که ثمر و میوه ٔ آن را بعربی خرفع گویند که کاویشه باشد و عصفر نیز خوانند. و بعضی گویند نوعی از حرشف است که کنگر باشد، و کنگرماست چیزی است مشهور. و بعضی دیگر گویند درختی است که آن را در هندوستان آگ خوانند و به لغت اهل عمان سنای مکی باشد. (برهان قاطع). هر نباتی که شیر دهد، خصوصاً درخت آک ۞ . (غیاث اللغات )(آنندراج ). به هندوی جس گویند، و آن را صمغ باشد شیرین و طعم او شیرین بود و میوه ٔ او مجوف باشد و در میان میوه ٔ او به شبه پنبه چیزی باشد، چون جرم او شکافته شود آن چیز که در میان او بود به شبه پنبه نمایدو در زیر پنبه سر دانه باشد و از آن دانه شکر و عشرسازند، و در خزاین ملوک باشد و با او بعضی علتها رادارو کنند، و آن پنبه را خرفع گویند. (از تذکره ٔ ضریر انطاکی ). درختی است که آتش زود درگیرد و مردم از آن بهترین به چقماق آتش نگیرند، و از آن نازبالش سازند، و شکری مشهور که از شکوفه و شاخ آن برآید و در آن یک گونه تلخی باشد. (منتهی الارب ). درختی است با خاصیت سوزندگی و مردم آتش زنه ای نیکوتر از آن نگیرند، وداخل مخده ها و بالش ها را از آن پر کنند و از شکوفه و شاخه های آن شکری تلخ مزه بیرون آید، و گویند آن از عضاه ، و از درختان بزرگ است و آن را صمغی شیرین مزه باشد و برگهائی عریض و رو به آسمان دارد و از شاخه ها و محل شکوفه های آن شیره ای خارج میشود. یک دانه ٔ آن عُشَرة و جمع آن عُشَر و عُشَرات است . (از اقرب الموارد). درختی است عرابی ازجمله ٔ یتوعات . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). درخت خرک ، و به هندی آک نامند. (از مخزن الادویة). درختی است بزرگ که نوعی من ّ و صمغی شیرین در گل و شاخه های آن است که کمی به تلخی زند، برگ پهن دارد و قسمی قَو در آن است که بهترین اقسام قو باشد. (یادداشت مرحوم دهخدا). بعضی گفته اند که ثمره ٔ آن را حرمع خوانند و از یتوعات سبعه است . (نزهةالقلوب ). استبرق . آک . آگ . کاجیره . کاچیره . کافشه . کرک . اشخر. رجوع به اشخر و استبرق و کاجیره و آگ و سکرالعشر* شود.
* سکر العشر.  صاحب منهاج گوید صمغی است از درخت عشر بیرون آید در موضع گل وی که خشک گردد و جمع می‌شود و آن را سکر العشر نامند و همو گوید گویند طلی است که بر درخت عشر می‌افتد در خراسان و جمع می‌شود همچنین ترنجبینی و می‌افتد بر خبازی مانند پاره نمک و در وی حلاوتی بود و اندک عفوضتی و سفید بود و آنچه حجازی بود میل بسیاهی داشته باشد و مؤلف گوید بر خار مانند مگسی بزرگ آشیانه می‌سازد و آن کرم در میانه آشیانه می‌ماند و آن کرم را بشیرازی خزوکک و تیغال خوانند و آشیانه تیغالی خوانند و طبیعت آن معتدل بود و میل بحرارت دارد و نزدیک بمزاج سکر بود و وی لطیف‌تر از او بود و در وی رطوبتی بود و طبع نرم دارد و چون در چشم کشند سفیدی که در چشم بود زایل کند و روشنائی زیادت کند و شریف گوید سی روز متواتر از وی بیاشامند هر روز ده درم به آب گرم ربو و دشخواری نفس را نافع بود و مجرب است و با لبن تفاح چون بیاشامند استسقا را نافع بود و معطش نبود مانند انواع سکر از بهر آنکه حلاوت وی اندک بود و وی معده و جگر و گرده را نیکو بود
صاحب مخزن الادویه می‌نویسد: سکر العشر عشر بضم عین و فتح شین بفارسی خرک و بهندی آک گویند و آن شبنمی است که بر درخت عشر در خراسان منعقد گردد شبیه به قطعه‌های نمک سفید و آن را یمانی گویند و آنچه سیاه‌رنگ باشد حجازی گویند
بفرانسه‌MANNE D'APOCYNUM SYRIACUM  
////////////////
عشر
  
o        نام فارسی:
o        نام عربی:
o        نام انگلیسی: French cotton و Muddar و Muddar plant و Madar
o        نام محلیدر فارس «استبرق»، شوشتر و دزفول «غلبلب» و «عوشر»، اهواز «عشر»، دشتستان «غرق»، بم و نرماشیر «کرک»، بندرعباس «خرگ»، بلوچستان «خرگ» و «اسپالمی»
o        نام فرانسویانواع آن را Calotropis و Arbre à la soie و Mudar و  Calotropis gigantesque و کاکل ابریشمی درخت را Fafetone گویند
o        نام علمی: 1.‌ Calotropis gigantea (Willd.) Drayand. و 2. Calotropis procera (Willd.) Drayand. (نام علمی اصلی این گیاه در منابع هندی Calotropis procera (Ait.) R.Br. و در مدارک گیاه‌شناسان ایرانی Calotropis proce
o        نام در کتب طب سنّتی: «عشر»، «اکرس»، «مدار»، «عشار»، «جیوه گیاهی» و «درخت زهرناک»
o        مترادف: Periploca cochinchinensis Lour. (مترادف گونه اول) و Calotropis persica Gand.، Calotropis Hamiltonii Wight.، Asclepias procera Ait.، Calotropis heterophylla Wall.، Apocynum syriacum S. G. Gmel.، Asclepias procera Willd. و Asclepias gigentea L. (مترادف‌های گونه دوم)
o        خانواده: Asclepiadaceae
o        جنس:
مشخصات و ویژگی ها
عشر یا استبرق از گیاهان کائوچویی است. C. procera درختچه‌ای است به بلند 4 ـ 3 متر با شاخه‌های ضخیم پر از شیرابه، پوست آن کمی قرمز شاخه‌های جوان آن پوشیده از کرک سفید. برگ‌های آن نسبتاً پهن بدون دمبرگ با قاعده قلبی‌شکل کمی گوشتی به ابعاد 15 × 11 سانتی‌متر که پس از خشک شدن نازک می‌شود. گل‌های آن به رنگ‌های سفید، ارغوانی و قرمز به قطر 5/2 ـ 2 سانتی‌متر. میوه آن فولیکول (به شکل حقه که فقط از یک طرف باز می‌شود)، تخم‌مرغی‌شکل به ابعاد 10 ـ 7 سانتی‌متر، چون آن را بشکافند، از داخل آن چیزی شبیه به تارهای ابریشم یا پنبه ابریشمی یا حریر بسیار نرم که درحقیقت کاکل‌های دانه‌های گیاه است که در داخل میوه قرار دارند، بیرون می‌آید که محلی‌ها آن را به‌جای ابریشم و به نام استبرق برای پر کردن بالش استفاده می‌کنند و در افریقا از آن نوعی حریر می‌بافند. این کاکل‌ها را به فرانسوی Fafetone گویند. گونه C. gigantea  درختچه کوچکی است با گل‌های صورتی و برگ‌ها و شاخه‌های پوشیده از کرک سفید. لاتکس یا شیرابه این درختچه‌ها دارای مقدار کمی ماده گوتاپرچا می‌باشد. گوتاپرچا ماده صمغی پلاستیکی سفیدرنگی است که عایق الکتریسیته می‌باشد و در مقابل تأثیر تمام اسیدها مقاوم است و در تهیه کابل‌های برق و وسایل چاپ مصارفی دارد.
//////////////
عشر
گياهى است كه گونه‌هاى مختلف آن در ايران با نامهاى محلى مختلفى شناخته مى‌شود. از جمله در فارس «استبرق» ، شوشتر و دزفول «غلبلب» و «عوشر» ، اهواز «عشر» ، دشتستان «غرق» ، بم و نرماشير «كرك» ، بندرعباس «خرگ» ، بلوچستان «خرگ» و «اسپالمى» و در كتب طب سنتى با نامهاى «عشر» ، «اكرس» ، «مدار» ، «عشار» ، «جيوۀ گياهى» و «درخت زهرناك» ذكر مى‌شود.
به فرانسوى انواع آن را Calotropis و Arbre ā la soie و Mudar و Calotropis gigantesque و كاكل ابريشمى درخت را Fafetone گويند و به انگليسى French cotton و Muddar و Muddar Plant و Madar و به هندى نيز «مادار» و «مودار» مى‌نامند. گياهى است از خانوادۀ Asclepiadaceae و داراى دو گونۀ عمدۀ معروف دارويى مى‌باشد كه نام علمى آنها عبارت‌اند از:
 ١ . Calotropis gigantea) Willd. (Drayand. كه مترادف آن Periploca cochinchinensis Lour. گفته مى‌شود.
توضيح: نامگذارى علمى اين گياه را گياه‌شناسان هندى و ايرانى به گياه‌شناسان ديگرى نيز نسبت مى‌دهند. در منابع گياه‌شناسى هندى نام گياه Calotropis gigantea ) L. (R. Br. ex. Ait. نوشته مى‌شود و در منابع گياه‌شناسان ايرانى نام گياه Calotropis gigentea R. Br. آورده شده است.
اين گياه در مناطق حارۀ آسيا و آفريقا مى‌رويد و در هندوستان تقريبا در تمام شبه قاره ديده مى‌شود. در ايران نيز در بلوچستان مى‌رويد و به نام محلى «اسپالمى» خوانده مى‌شود. به سبب خاصيت اين گياه در مداواى سيفيليس آن را جيوۀ گياهى ) Mercure vegetal( نيز مى‌گويند.
 ٢ . Calotropis procera) Willd. (Drayand. و مترادفهاى آن Calotropis Persica Gand. ، Calotropis Hamiltonii Wight. ، Asclepias procera Ait. ، Calotropis heterophylla Wall. ، Apocynum syriacum S. G. Gmel. ،Asclepias procera Willd. و Asclepias gigentea L. مى‌باشد.
توضيح: نام علمى اصلى اين گياه در منابع هندى Calotropis procera) Ait. ( R. Br. و در مدارك گياه‌شناسان ايرانىCalotropis procera) Willd. (R. Br. آمده است.
اين گياه در مناطق گرم شمال غرب شبه‌قارۀ هند، در ايران در مناطق گرمسير و سواحل جنوبى درياى عمان از خوزستان تا مكران و بلوچستان انتشار دارد. در ايران به عنوان يكى از درختان كائوچويى كشور در نقاط گرمسير سواحل جنوبى خوزستان تا بلوچستان تا ارتفاع  ١١٠٠  متر ديده مى‌شود.
در منصورآباد لار، بم، خبيص، شوش، دزفول، پشت‌كوه، دهلران و بلوچستان شناسايى شده است و اسامى محلى كه در ابتداى اين بخش ذكر شده اسامى اين گونه است.
گونه‌اى به نام Calotropis persica Gand. را كه از مترادفهاى C. procera ذكر شد، برخى گياه‌شناسان گونۀ مستقلى مى‌دانند. اين گونه در بندر بوشهر و ساحل خليج فارس ديده مى‌شود و خواص دارويى آن شبيه دو گونۀ ديگر است. از نظر مشخصات گياه نيز رنگ گل آن به جاى ارغوانى در ساير استبرقها، در مورد اين گونه قرمز رنگ است.
مشخصات
عشر يا استبرق از گياهان كائوچويى است. C. procera درختچه‌اى است به بلندى  ۴ - ٣  متر با شاخه‌هاى ضخيم پر از شيرابه، پوست آن كمى قرمز شاخه‌هاى جوان آن پوشيده از كرك سفيد. برگهاى آن نسبتا پهن بدون دمبرگ با قاعدۀ قلبى‌شكل كمى گوشتى به ابعاد  ١۵ * ١١  سانتى‌متر كه پس از خشك شدن نازك مى‌شود. گلهاى آن به رنگهاى سفيد، ارغوانى و قرمز به قطر  ۵ / ٢ - ٢  سانتى‌متر. ميوۀ آن فوليكول (به شكل حقه كه فقط از يك طرف باز مى‌شود) ، تخم‌مرغى‌شكل به ابعاد  ١٠ - ٧  سانتى‌متر، چون آن را بشكافند از داخل آن چيزى شبيه به تارهاى ابريشم يا پنبه ابريشمى يا حرير بسيار نرم كه در حقيقت كاكلهاى دانه‌هاى گياه است كه در داخل ميوه قرار دارند، بيرون مى‌آيد كه محلى‌ها از آن به جاى ابريشم و به نام استبرق براى پر كردن بالش استفاده مى‌كنند و در افريقا از آن نوعى حرير مى‌بافند.
اين كاكلها را به فرانسوى Fafetone گويند. گونۀ C. gigantea درختچۀ كوچكى است با گلهاى صورتى و برگها و شاخه‌هاى پوشيده از كرك سفيد. لاتكس يا شيرابۀ اين درختچه‌ها داراى مقدار كمى مادۀ گوتاپرچا  ١ مى‌باشد. گوتاپرچا مادۀ صمغى پلاستيكى سفيدرنگى است كه عايق الكتريسيته مى‌باشد و در مقابل تأثير تمام اسيدها مقاوم است و در تهيۀ كابلهاى برق و وسايل چاپ مصارفى دارد.
تركيبات شيميايى
از نظر تركيبات شيميايى در مورد گونۀ C. gigantea در گزارش مطالعات دانشمندان چنين آمده است:
در گياه وجود مواد رزينى تلخ به نام آكوندارين  ٢ و كالوتروپين  ٣ مشخص گرديده است. شيرابۀ گياه شامل حدود  ۴۵ / ٠  درصد اوشارين  ۴ ،15/0 درصد كالوتوكسين  ۵ و  ١۵ / ٠  درصد كالاكتين  ۶ و مواد ديگرى مى‌باشد. ۵ / ٠  ميكروگرم دوز كشنده و مهلك اوشارين و  ٧ / ٠  ميكروگرم دوز كشندۀ كالوتوكسين براى هريك گرم وزن قورباغه است.
در شيرابۀ گياه همچنين وجود آلفا-كالوتروپئول  ٧ ، بتا-كالوتروپئول  ٨ ، بتا-آميرين  ١ و كلسيم اكسالات  ٢ تأييد شده است. ضمنا از شيرابۀ آن يك ازت و سولفور محتوى ژى‌گانتين  ٣ به دست مى‌آيد كه از سموم قلبى است. ايضا شيرابۀ گياه داراى مقدار كمى گلوتاتيون  ۴ و يك پروتئوكلاستيك انزيم  ۵ شبيه پاپائين  ۶ است.
پوست ساقه‌هاى گياه شامل آلفا-كالوتروپئول، بتا-كالوتروپئول، بتا-آميرين و ژيگانتئول  ٧ است. گلهاى آن داراى چند استر  ٨ از آلفا و بتا-كالوتروپئول و بتا-آميرين است.
توضيح: استر در اصطلاح شيمى آلى به تركيبى مى‌گويند كه از تركيب شدن يك اسيد آلى با يك الكل حاصل شده و در اين تركيب آب حذف شده است.
در پوست ريشۀ گياه مواد بتا-آميرين و دو الكل ايزومرى متبلور به نامهاى ژيگانتئول و ايزوژيگانتئول  ٩ وجود دارد ]G. I. M. P[ .
شيرابۀ گياه بسيار تحريك‌كنندۀ پوست و غشاهاى مخاطى است. تزريق مقدار كمى از شيرابه در كيسۀ لنفى يك قورباغه موجب آهسته شدن ضربان قلب و اختلالات معده و رودۀ شديد جانور شده است.
در گزارش مطالعات ديگرى در مورد تركيبات شيميايى گياه عشر گونۀ C. gigantea چنين آمده است.
شيرابۀ گياه داراى كائوچوك  ١٠ و تعدادى رزين و مواد محلول در آب و يك باقيمانده است. از شيرابۀ گياه مواد عامل شبيه ديژيتاليس  ١١ از جمله اوشارين، كالوتروپين، كالوتوكسين و يك تركيب محتوى ازت و سولفور به نام ژيگانتين كه سم قلبى است به دست مى‌آيد. ساير مواردى كه در اين گزارش آمده شبيه گزارش قلبى است ]M. P. E. SE. A[ .
در مورد تركيبات شيميايى گونۀ C. procera در گزارشى چنين آمده است:
برگها و شاخه‌هاى جوان درختچه داراى كالوتروپين و كالوتروپاژنين  ١ مى‌باشد.
شيرابۀ گياه داراى مواد سمى: حدود  ۴۵ / ٠  درصد اوشارين، حدود  ١۵ / ٠  درصد كالوتوكسين و در حدود  ١۵ / ٠  درصد كالاكتين است ]G. I. M. P[ .
در گزارش ديگرى در مورد چگونگى آثار مواد عامل سمى اين گياهان آمده است كه از مخلوط شيرابۀ گونۀ C. giganteaافريقايى و C. procera سم قلبى نظير اوشارين تهيه مى‌شود كه طرز تهيه و مقدار هريك از اجزاى تركيب، از اسرار بازرگانى كارخانۀ سازندۀ آن است. مادۀ عامل سمى كالوتروپين كه در برگها و شاخه‌هاى گونۀ C. procera مشخص شده از قوى‌ترين سمومى است كه تا به حال بشر به خود ديده و سميت آن  ٢٠ - ١۵  برابر بيشتر از استريكنين  ٢ است [پتلو].
خواص-كاربرد
به‌طورى‌كه ملاحظه مى‌شود گونه‌هاى مختلف استبرق از نظر تركيبات شيميايى بسيار شبيه هستند و طبق نظر پزشكان معروف بين المللى و بنا بر آنچه كه در كتب طب سنتى شرقى آمده است، خواص آنها نيز مشابه است و به اين نتيجه مى‌رسيم كه نظرهاى مندرج در اسناد طب سنتى نظير مخزن الادويه، تحفه، الابنيه عن الحقائق الادويه و صيدنه و ساير مدارك كه اين گونه‌ها را يكى مى‌دانند لااقل از نظر خواص دارويى صحيح است.
در مورد خواص و كاربرد گياه‌گونۀ C. gigantea در خاور دور چنين گزارش شده است:
در هندوچين از شيرۀ پوست ريشۀ گياه براى معالجۀ جذام استفاده مى‌كنند [ماسون]و آن را مسهل مى‌دانند [راجر]. پوست ريشۀ گياه را در اغلب موارد بخصوص در موارد اسهال خونى جانشين اپيكا مى‌دانند [تئوبالد]درحالى‌كه از نظر تركيبات شيميايى اين گياه و اپيكا متفاوت هستند. همچنين از پوست ريشۀ گياه براى معالجۀ بيمارى‌هاى پوست استفاده مى‌شود [راجر]. در هندوچين از پوست ريشۀ گياه براى معالجۀ سيفيليس استفاده مى‌شود و در دوز كم يعنى با مصرف مقدار جزئى به عنوان تونيك و نيرودهنده و معرق تجويز مى‌شود [كروست و پتلو، پتلو و فوكود].
در فرانسه به پوست ريشۀ اين گياه كه از آن به عنوان نيرودهنده و معرق استفاده مى‌شود، Ecorce de racin de mudar گويند.
در مالايا از شيرابۀ آن چند قطره براى تسكين درد دندان در محل درد ريخته مى‌شود و از جوشاندۀ برگ و گل آن به عنوان مقوى خورده مى‌شود [بركيل و هانيف].
در اندونزى مانند مالايا از شيرابۀ گياه براى تسكين درد دندان و با ماليدن روى جوشها براى فروكش كردن جوش و به هم آمدن تركهاى پا و كاهش ورم و بيرون آوردن خار از پوست و به عنوان روغن ماليدنى در موارد روماتيسم كاربرد دارد [وان‌استى‌نيس -كروزمان و هين].
و اما در كتب طب سنتى ايرانى، عشر طبق نظر حكماى طب سنتى از نظر طبيعت برگ و شاخه‌هاى آن خيلى گرم و خشك است. در مورد خواص آن آمده است، اگر برگ آن را در روغن زيتون بپزند ماليدن اين روغن براى فلج و تشنج و خواب رفتن اعضا و بى‌حسى عضوها نافع است و گرد برگ خشك آن براى جلوگيرى از توسعۀ زخمهاى بد و خورنده و رفع چرك و خشك كردن آن و از بين بردن گوشت زائد مفيد است.
بايد توجه شود كه جميع اعضاى اين درخت بخصوص شيرابۀ آن سمى است و بويژه براى گرم‌مزاجها بسيار مضر مى‌باشد. پوست را زخم مى‌كند. بعضى از گونه‌هاى عشر به قدرى سمى است كه حتى گفته‌اند خوابيدن در سايۀ آن هم خطرناك است.
يكى از انواع اين درختچه، برگ آن شبيه درخت گز و گل آن سفيد و ميوۀ آن در ابعاد نخود و رنگ ميوه قرمز است. از اين درخت نوعى مادۀ شيرين سكرآور مى‌گيرند كه خيلى سمى است و  ١٠  گرم آن قاتل انسان است. اين ماده كه شيرابۀ گياه است شب از گياه خارج شده و در مجاورت هوا منجمد مى‌گردد و به شكل قطعات نمك به رنگ سفيد يا خاكسترى يا سياه درمى‌آيد. طعم آن ابتدا شيرين است و سپس گس مى‌شود و براى آسم، تنگى نفس، سرفه و استسقا آن را با شير شتر مخلوط كرده و به مقدار خيلى محدود و كم مى‌خورند. طبق نظر عده‌اى از محققان احتمالا مغافير نوعى از اين دارو مى‌باشد. در روزگاران كهن از شيرابۀ اين گياه مايعى به نام سكر العشر تهيه مى‌كرده‌اند كه معمولا در خزاين اربابان زور و ديكتاتورها براى مسموم كردن مخالفان نگهدارى مى‌شده است.
از محمد بن احمد بن زكريا نقل شده است كه شخصى شيرابۀ اين گياه را در ظرف سفالى ريخته بود و پس از اينكه ظرف خالى‌شده را مكرر با آب گرم و اشنان شسته است، در آن ظرف عده‌اى آب ريخته و نوشيده‌اند و همگى هلاك شده‌اند.
شيرابۀ عشر از نظر طبيعت طبق نظر حكماى طب سنتى بسيار گرم و خشك است و از ساير اعضا و اندام درخت گرمتر است. پوست را زخم مى‌كند و مى‌خورد و سوراخ مى‌كند. مقدار بسيار كم آن مسهل بسيار قوى بلغم است و براى پاك كردن و ستردن مو از اعضاى بدن مؤثر است. در هندوستان از شيرابۀ گياه براى پاك كردن موى پوست حيوانات استفاده مى‌شود. ماليدن شيرابۀ آن براى معالجۀ كچلى و از بين بردن دانۀ بواسير مفيد است و مضمضۀ آن با عسل براى زخم دهان بچه‌ها نافع است. اگر قدرى پنبه را با مقدار كمى شيرابۀ گياه آغشته كرده و در دندان كرم‌خورده بگذارند درد را تسكين مى‌دهد. در فرانسه پوست ريشۀ گياه به عنوان معرق و تونيك مصرف مى‌شود. حكيم مير عبد الحميد در حاشيۀ تحفه نوشته است كه شيرابۀ عشر براى تسكين جذام، جرب، دملها، زخمها، براى رفع سختى طحال، امراض كبد، استسقا و كرم كدو مفيد است. اگر ارزن يا نخود و يا ساير حبوبات را مخلوط با شيرابۀ عشر و برگ عشر مدت  ٢٠  روز بخيسانند و در سايه خشك كنند، خوردن مقدار كمى از آن مسهل است. مقدار خوراك از شيرابۀ گياه حد اكثر يك گرم است. خوردن  ١٠  گرم آن مهلك و كشنده مى‌باشد.
در موارد مسموميت در اثر شيرابۀ عشر، بايد مقدمتا با خوردن شير و روغنها ترتيبى داده شود كه قى آيد و معده پاك شود و فورا به پزشك مراجعه نمايند.

 ١ ) . Guta percha
 ٢ ) . Akundarine
 ٣ ) . Calotropin
 ۴ ) . Usharin
 ۵ ) . Calotoxin
 ۶ ) . Calactin
 ٧ ) . a-Calotropeol
 ٨ ) . B-Calotropeol


 ١ ) . B-Amyrin
 ٢ ) . Calcium oxalate
 ٣ ) . Gigantin
 ۴ ) . Glutathione
 ۵ ) . Proteoclastic enzyme
 ۶ ) . Papain
 ٧ ) . Giganteol
 ٨ ) . Esters
 ٩ ) . Isogiganteol
 ١٠ ) . Caoutchouc
 ١١ ) . Digitalis


 ١ ) . Calotropagenin
 ٢ ) . Strychnine



//////////////

عشر
اشاره
شوشتر و ،« استبرق » گیاهی است که گونههاي مختلف آن در ایران با نامهاي محلی مختلفی شناخته میشود. از جمله در فارس
« اسپالمی » و « خرگ » بلوچستان ،« خرگ » بندرعباس ،« کرك » بم و نرماشیر ،« غرق » دشتستان ،« عشر » اهواز ،« عوشر » و « غلبلب » دزفول
ذکر میشود. « درخت زهرناك » و « جیوه گیاهی » ،« عشار » ،« مدار » ،« اکرس » ،« عشر » و در کتب طب سنتی با نامهاي
و کاکل ابریشمی درخت Calotropis gigantesque و Mudar و Arbre la soie و Calotropis به فرانسوي انواع آن را
و « مادار » و به هندي نیز Madar و Muddar Plant و Muddar و French cotton گویند و به انگلیسی Fafetone را
و داراي دو گونه عمده معروف دارویی میباشد که نام علمی آنها Asclepiadaceae مینامند. گیاهی است از خانواده « مودار »
عبارتاند از:
گفته . Periploca cochinchinensis Lour که مترادف آن . Calotropis gigantea (Willd .) Drayand.1
میشود.
توضیح: نامگذاري علمی این گیاه را گیاهشناسان هندي و ایرانی به گیاهشناسان دیگري نیز نسبت میدهند. در منابع گیاهشناسی
نوشته میشود و در منابع گیاهشناسان ایرانی نام . Calotropis gigantea (L .) R .Br .ex .Ait هندي نام گیاه
آورده شده است. . Calotropis gigentea R .Br گیاه
این گیاه در مناطق حاره آسیا و آفریقا میروید و در هندوستان تقریبا در تمام
معارف گیاهی، ج 3، ص: 209
خوانده میشود. به سبب خاصیت این گیاه در « اسپالمی » شبه قاره دیده میشود. در ایران نیز در بلوچستان میروید و به نام محلی
نیز میگویند. (Mercure vegetal) مداواي سیفیلیس آن را جیوه گیاهی
Calotropis Persica Gand .،Calotropis و مترادفهاي آن . Calotropis procera (Willd .) Drayand.2
Hamiltonii Wight .،Asclepias procera Ait .،Calotropis heterophylla Wall .،Apocynum
میباشد. . Asclepias gigentea L و . syriacum S .G .Gmel .،Asclepias procera Willd
و در مدارك گیاهشناسان . Calotropis procera (Ait .) R .Br توضیح: نام علمی اصلی این گیاه در منابع هندي
آمده است. . Calotropis procera (Willd .) R .Br ایرانی
این گیاه در مناطق گرم شمال غرب شبهقاره هند، در ایران در مناطق گرمسیر و سواحل جنوبی دریاي عمان از خوزستان تا مکران و
بلوچستان انتشار دارد. در ایران به عنوان یکی از درختان کائوچویی کشور در نقاط گرمسیر سواحل جنوبی خوزستان تا بلوچستان تا
ارتفاع 1100 متر دیده میشود.
در منصورآباد لار، بم، خبیص، شوش، دزفول، پشتکوه، دهلران و بلوچستان شناسایی شده است و اسامی محلی که در ابتداي این
بخش ذکر شده اسامی این گونه است.
ذکر شد، برخی گیاهشناسان گونه مستقلی C .procera را که از مترادفهاي . Calotropis persica Gand گونهاي به نام
میدانند. این گونه در بندر بوشهر و ساحل خلیج فارس دیده میشود و خواص دارویی آن شبیه دو گونه دیگر است. از نظر
مشخصات گیاه نیز رنگ گل آن به جاي ارغوانی در سایر استبرقها، در مورد این گونه قرمز رنگ است.
مشخصات
3 متر با شاخههاي ضخیم پر از شیرابه، - درختچهاي است به بلندي 4 C .procera. عشر یا استبرق از گیاهان کائوچویی است
پوست آن کمی قرمز شاخههاي جوان آن پوشیده از کرك سفید. برگهاي آن نسبتا پهن بدون دمبرگ با قاعده قلبیشکل کمی
/ 11 سانتیمتر که پس از خشک شدن نازك میشود. گلهاي آن به رنگهاي سفید، ارغوانی و قرمز به قطر 5 * گوشتی به ابعاد 15
2 سانتیمتر. میوه آن فولیکول (به شکل -2
معارف گیاهی، ج 3، ص: 210
7 سانتیمتر، چون آن را بشکافند از داخل آن چیزي شبیه به - حقه که فقط از یک طرف باز میشود)، تخممرغیشکل به ابعاد 10
تارهاي ابریشم یا پنبه ابریشمی یا حریر بسیار نرم که در حقیقت کاکلهاي دانههاي گیاه است که در داخل میوه قرار دارند، بیرون
میآید که محلیها از آن به جاي ابریشم و به نام استبرق براي پر کردن بالش استفاده میکنند و در افریقا از آن نوعی حریر
میبافند.
درختچه کوچکی است با گلهاي صورتی و برگها و شاخههاي C .gigantea گویند. گونه Fafetone این کاکلها را به فرانسوي
پوشیده از کرك سفید. لاتکس یا شیرابه این درختچهها داراي مقدار کمی ماده گوتاپرچا[ 348 ] میباشد. گوتاپرچا ماده صمغی
پلاستیکی سفیدرنگی است که عایق الکتریسیته میباشد و در مقابل تأثیر تمام اسیدها مقاوم است و در تهیه کابلهاي برق و وسایل
چاپ مصارفی دارد.
ترکیبات شیمیایی
در گزارش مطالعات دانشمندان چنین آمده است: C .gigantea از نظر ترکیبات شیمیایی در مورد گونه
0 / در گیاه وجود مواد رزینی تلخ به نام آکوندارین 349 ] و کالوتروپین 350 ] مشخص گردیده است. شیرابه گیاه شامل حدود 45
0 میکروگرم / 0 درصد کالاکتین 353 ] و مواد دیگري میباشد. 5 / 0 درصد کالوتوکسین 352 ] و 15 /15 ،[ درصد اوشارین 351
0 میکروگرم دوز کشنده کالوتوکسین براي هریک گرم وزن قورباغه است. / دوز کشنده و مهلک اوشارین و 7
،[ در شیرابه گیاه همچنین وجود آلفا- کالوتروپئول 354 ]، بتا- کالوتروپئول 355
معارف گیاهی، ج 3، ص: 211
بتا- آمیرین 356 ] و کلسیم اکسالات 357 ] تأیید شده است. ضمنا از شیرابه آن یک ازت و سولفور محتوي ژيگانتین 358 ] به دست
میآید که از سموم قلبی است. ایضا شیرابه گیاه داراي مقدار کمی گلوتاتیون 359 ] و یک پروتئوکلاستیک انزیم 360 ] شبیه پاپائین
361 ] است.
پوست ساقههاي گیاه شامل آلفا- کالوتروپئول، بتا- کالوتروپئول، بتا- آمیرین و ژیگانتئول 362 ] است. گلهاي آن داراي چند
استر[ 363 ] از آلفا و بتا- کالوتروپئول و بتا- آمیرین است.
توضیح: استر در اصطلاح شیمی آلی به ترکیبی میگویند که از ترکیب شدن یک اسید آلی با یک الکل حاصل شده و در این
ترکیب آب حذف شده است.
G .I .M[ در پوست ریشه گیاه مواد بتا- آمیرین و دو الکل ایزومري متبلور به نامهاي ژیگانتئول و ایزوژیگانتئول 364 ] وجود دارد
. ].P
شیرابه گیاه بسیار تحریککننده پوست و غشاهاي مخاطی است. تزریق مقدار کمی از شیرابه در کیسه لنفی یک قورباغه موجب
آهسته شدن ضربان قلب و اختلالات معده و روده شدید جانور شده است.
چنین آمده است. C .gigantea در گزارش مطالعات دیگري در مورد ترکیبات شیمیایی گیاه عشر گونه
شیرابه گیاه داراي کائوچوك 365 ] و تعدادي رزین و مواد محلول در آب و یک باقیمانده است. از شیرابه گیاه مواد عامل شبیه
دیژیتالیس 366 ] از جمله اوشارین، کالوتروپین، کالوتوکسین و یک ترکیب محتوي ازت و سولفور به نام ژیگانتین که سم قلبی
است به دست میآید. سایر مواردي که در این گزارش آمده شبیه گزارش قلبی
معارف گیاهی، ج 3، ص: 212
. ]M .P .E .SE .A است
در گزارشی چنین آمده است: C .procera در مورد ترکیبات شیمیایی گونه
برگها و شاخههاي جوان درختچه داراي کالوتروپین و کالوتروپاژنین 367 ] میباشد.
0 درصد کالاکتین / 0 درصد کالوتوکسین و در حدود 15 / 0 درصد اوشارین، حدود 15 / شیرابه گیاه داراي مواد سمی: حدود 45
. ]G .I .M .P است
C .gigantea در گزارش دیگري در مورد چگونگی آثار مواد عامل سمی این گیاهان آمده است که از مخلوط شیرابه گونه
سم قلبی نظیر اوشارین تهیه میشود که طرز تهیه و مقدار هریک از اجزاي ترکیب، از اسرار بازرگانی C .procera افریقایی و
مشخص شده از قويترین C .procera کارخانه سازنده آن است. ماده عامل سمی کالوتروپین که در برگها و شاخههاي گونه
15 برابر بیشتر از استریکنین 368 ] است [پتلو]. - سمومی است که تا به حال بشر به خود دیده و سمیت آن 20
خواص- کاربرد
بهطوريکه ملاحظه میشود گونههاي مختلف استبرق از نظر ترکیبات شیمیایی بسیار شبیه هستند و طبق نظر پزشکان معروف بین
المللی و بنا بر آنچه که در کتب طب سنتی شرقی آمده است، خواص آنها نیز مشابه است و به این نتیجه میرسیم که نظرهاي
مندرج در اسناد طب سنتی نظیر مخزن الادویه، تحفه، الابنیه عن الحقائق الادویه و صیدنه و سایر مدارك که این گونهها را یکی
میدانند لااقل از نظر خواص دارویی صحیح است.
در خاور دور چنین گزارش شده است: C .gigantea در مورد خواص و کاربرد گیاهگونه
در هندوچین از شیره پوست ریشه گیاه براي معالجه جذام استفاده میکنند [ماسون و آن را مسهل میدانند [راجر]. پوست ریشه
گیاه را در اغلب موارد بخصوص در موارد اسهال خونی جانشین اپیکا میدانند [تئوبالد] درحالیکه از نظر ترکیبات شیمیایی این
گیاه و اپیکا متفاوت هستند. همچنین از پوست ریشه گیاه براي معالجه بیماريهاي پوست استفاده میشود [راجر]. در هندوچین از
پوست ریشه گیاه
معارف گیاهی، ج 3، ص: 213
براي معالجه سیفیلیس استفاده میشود و در دوز کم یعنی با مصرف مقدار جزئی به عنوان تونیک و نیرودهنده و معرق تجویز
میشود [کروست و پتلو، پتلو و فوکود].
Ecorce de racin de mudar، در فرانسه به پوست ریشه این گیاه که از آن به عنوان نیرودهنده و معرق استفاده میشود
گویند.
در مالایا از شیرابه آن چند قطره براي تسکین درد دندان در محل درد ریخته میشود و از جوشانده برگ و گل آن به عنوان مقوي
خورده میشود [برکیل و هانیف .
در اندونزي مانند مالایا از شیرابه گیاه براي تسکین درد دندان و با مالیدن روي جوشها براي فروکش کردن جوش و به هم آمدن
ترکهاي پا و کاهش ورم و بیرون آوردن خار از پوست و به عنوان روغن مالیدنی در موارد روماتیسم کاربرد دارد [واناستینیس-
کروزمان و هین .
و اما در کتب طب سنتی ایرانی، عشر طبق نظر حکماي طب سنتی از نظر طبیعت برگ و شاخههاي آن خیلی گرم و خشک است.
در مورد خواص آن آمده است، اگر برگ آن را در روغن زیتون بپزند مالیدن این روغن براي فلج و تشنج و خواب رفتن اعضا و
بیحسی عضوها نافع است و گرد برگ خشک آن براي جلوگیري از توسعه زخمهاي بد و خورنده و رفع چرك و خشک کردن
آن و از بین بردن گوشت زائد مفید است.
باید توجه شود که جمیع اعضاي این درخت بخصوص شیرابه آن سمی است و بویژه براي گرممزاجها بسیار مضر میباشد. پوست را
زخم میکند. بعضی از گونههاي عشر به قدري سمی است که حتی گفتهاند خوابیدن در سایه آن هم خطرناك است.
یکی از انواع این درختچه، برگ آن شبیه درخت گز و گل آن سفید و میوه آن در ابعاد نخود و رنگ میوه قرمز است. از این
درخت نوعی ماده شیرین سکرآور میگیرند که خیلی سمی است و 10 گرم آن قاتل انسان است. این ماده که شیرابه گیاه است
شب از گیاه خارج شده و در مجاورت هوا منجمد میگردد و به شکل قطعات نمک به رنگ سفید یا خاکستري یا سیاه درمیآید.
طعم آن ابتدا شیرین است و سپس گس میشود و براي آسم، تنگی نفس، سرفه و استسقا آن را با شیر شتر مخلوط کرده و به مقدار
خیلی محدود و کم میخورند. طبق نظر عدهاي از محققان احتمالا مغافیر نوعی از این دارو میباشد. در روزگاران کهن از شیرابه
این گیاه مایعی به نام سکر العشر تهیه میکردهاند که معمولا در خزاین اربابان زور و دیکتاتورها براي مسموم کردن
معارف گیاهی، ج 3، ص: 214
استبرق
مخالفان نگهداري میشده است.
از محمد بن احمد بن زکریا نقل شده است که شخصی شیرابه این گیاه را در ظرف سفالی ریخته بود و پس از اینکه ظرف
خالیشده را مکرر با آب گرم و اشنان شسته است، در آن ظرف عدهاي آب ریخته و نوشیدهاند و همگی هلاك شدهاند.
شیرابه عشر از نظر طبیعت طبق نظر حکماي طب سنتی بسیار گرم و خشک است و از سایر اعضا و اندام درخت گرمتر است. پوست
را زخم میکند و میخورد و سوراخ میکند. مقدار بسیار کم آن مسهل بسیار قوي بلغم است و براي پاك کردن و ستردن مو از
اعضاي بدن مؤثر است. در هندوستان از شیرابه گیاه براي پاك کردن موي پوست حیوانات استفاده میشود. مالیدن شیرابه آن براي
معالجه کچلی و از بین بردن دانه
معارف گیاهی، ج 3، ص: 215
بواسیر مفید است و مضمضه آن با عسل براي زخم دهان بچهها نافع است. اگر قدري پنبه را با مقدار کمی شیرابه گیاه آغشته کرده
و در دندان کرمخورده بگذارند درد را تسکین میدهد. در فرانسه پوست ریشه گیاه به عنوان معرق و تونیک مصرف میشود.
حکیم میر عبد الحمید در حاشیه تحفه نوشته است که شیرابه عشر براي تسکین جذام، جرب، دملها، زخمها، براي رفع سختی طحال،
امراض کبد، استسقا و کرم کدو مفید است. اگر ارزن یا نخود و یا سایر حبوبات را مخلوط با شیرابه عشر و برگ عشر مدت 20 روز
بخیسانند و در سایه خشک کنند، خوردن مقدار کمی از آن مسهل است. مقدار خوراك از شیرابه گیاه حد اکثر یک گرم است.
خوردن 10 گرم آن مهلک و کشنده میباشد.
در موارد مسمومیت در اثر شیرابه عشر، باید مقدمتا با خوردن شیر و روغنها ترتیبی داده شود که قی آید و معده پاك شود و فورا به
پزشک مراجعه نمایند.

معارف گیاهی، ج 3، ص 216: