ابجد. [ اَ ج َ ] (اِ) نام اولین صورت از صور هشت گانه ٔ حروف جُمَّل . || نام مجموع صور هشت گانه ٔ مزبور. واین ترتیب حروف الفبای مردم فنیقیه بوده ، بدین نهج :ابجد. هوز. حطی . کلمن . سعفص . قرشت . ثخذ. ضظغ... و در حساب جُمَّل ، الف تا طاء بترتیب ، نماینده ٔ یک تا نه و یاء تا صاد بترتیب ، نماینده ٔ ده تا نود و قاف تا غین بترتیب ، نماینده ٔ صد تا هزار باشد. و عرب که در افسانه های خرافی ساختن و اشعار متناسب با دعاوی باطله ٔ لغوی و تاریخی خویش جعل کردن معروف میباشند گاه بهر یک از این هشت صورت معنای خاص داده و گاه اباجاد را مثقل ابجد پسر پادشاهی یا پادشاه مدین گفته و گاه این هشت لفظ را نام فرزندان مرامر نامی واضع خط خوانده اند. و البته هیچیک بر اساسی نیست.
(اَ جَ) [ ع . ] (اِ.) ترتیب و ترکیب قدیم حروف الفبای عربی که عبارتست از: ا، ب ، ج ، د، ه ، و، ز، ح ، ط ، ی ، ک ، ل ، م ، ن ، س ، ع ، ف ، ص ، ق ، ر، ش ، ت ، ث ، خ ، ذ، ض ، ظ ، غ . از این حروف هشت کلمه ساخته اند بدین ترتیب : ابجد، هوز، حطی ، کلمن ، سعفص ، قرشت ، ثخذ، ضظغ . برای هر یک از این حروف عددی معین کرده اند به نام حساب ابجد یا حساب جُمَُل بدین ترتیب : همزه 1 - ب 2 - ج 3 - د 4 - ه 5 - و 6 - ز 7 - ح 8 - ط 9 - ی 10 - ک 20 - ل 30 - م 40 - ن 50 - س 60 - ع 70 - ف 80 - ص 90 - ق 100 - ر 200 - ش 300 - ت 400 - ث 500 - خ 600 - ذ 700 - ض 800 - ظ 900 - غ 1000. حساب ابجد در ادبیات فارسی برای ساختن ماده تاریخ به کار می رود و قاعده اش آن است که : با این حروف مصرع یا جملة کوتاهی می سازند که اگر اعداد مربوط به حروف با هم جمع شوند تاریخی که منظور گوینده بوده به دست می آید مثل کلمة «عدل مظفر» که بر سر در مجلس شورا نوشته شده و منظور تاریخ صدور فرمان مشرطیت توسط مظفرالدین شاه است .
//////////////
الفبای ابجد مانند عربی 28 حرف دارد. در ادبیات فارسی، معادل سازی این حروف با اعداد به منظور رمز سازی استفاده فراوان داشته و دارد. به این معادل سازی حساب جمل بر وزن گسل گفته می شود. به خصوص در صنعت لغز در نظم فارسی، حساب جمل کاربرد فراوان دارد. يعني ارتباط یک به یک اعداد را در حساب جمل با حروف در الفبای ابجد.
نمونه زیبای آن عدل مظفر است که با حساب آن عدد 1324 به دست می اید و آن سال امضای مشروطیت به دست ظفرالدین شاه میباشد.
همزه (أ) و الف (ا) هر یک را به عدد ۱ حساب میکنند و حروفاتی که به واسطه تشدید مکرر است، یک حرف محاسبه میشوند؛ مثلاً کلمه فَعّال را ۱۸۱ میگیرند؛ چون ف ۸۰، ع ۷۰، ا ۱ و ل ۳۰ است. استثنائاً لام مشدد کلمه الله را دو حرف حساب میکنند. بنا بر این اللّه ۶۶ میشود؛ چون ا ۱، ل ۳۰، ل ۳۰ و ه ۵ است.
کاربرد حروف ابجد
الف) صفحههای مقدمهٔ بعضی از کتابها را با این عددها شماره گذاری میکنند.
ب) تاریخ وقایع مهم را با ترکیب حروف ابجد به صورت یک کلمه یا یک عبارت یا یک جملهٔ معنی دار یا شعر در میآورند که به خاطر سپردن آن کلمه یا عبارت یا آن جمله یا شعر، تاریخ مزبور را حساب میکنند.
ج) در موسیقی پس از اسلام، در ثبت اصوات و دساتین از حروف ابجد استفاده شدهاست. برای نمونه نغمههای دستگاه شور با حروف ابجد عبارت بودهاند از: «یح یه یب ی ح ه ج ا» و فاصلهها و ابعاد آنها: «ط ط ج ج ط ج ج» که در موسیقی امروز به ترتیب نتهای سل، لاکرن، سی بمل، دو، ر، میبمل، فا و سل را تشکیل میدهند.
د) گاهی در نوشتن، برای جدا کردن مطالب مختلف از یکدیگر، آنها را با حروف ابجد مشخص میکنند. مثلاً در همینجا برای جدا کردن کاربردهای حروف ابجد، آنها را با حروف الف، ب، ج و … مشخص کردیم.
جَد/ هَوَّز/ حُــطّـی / کَلِــمَن / سَعفَص/ قَرشَت/ ثَخَّذ/ ضَظَّـغ
این ترتیب الفبای عبری آرامی است که الفبای انگلیسی هم در ترتیب قدری با آن همانندی دارد . ابجد و abcd کلمن و KLMN قرشت و QRST
این به همراه دلایل دیگر نشان می دهد که عرب نیز الفبای خود را از آنان و به واسطه ی (نَبَطیــان) گرفته است .در گذشته عارفان ، صوفیان و درویشان از حساب جُمل یعنی حروف ابجد در رمز استفاده می کردند.
الف=1 ب = 2 ج=3 د=4 هـ = 5 و=6 ز=7 ح=8 ط=9 ی=10 ک=20 ل=30 م=40 ن=50 س=60 ع=70 ف=80 ص=90 ق=100 ر=200 ش=300 ت=400 ث=500 خ=600 ذ=700 ض=800 ظ=900 غ=1000
مثلاً ( علــی ) می شود 110 و یا معنی شهر رشت 900 است زیرا حاکم این شهر در سال 900 بود که آن را چنین نامید . او با حروف ابجد آشنا بود و پس ازانجان یک سری عمران و ابادانی آن را چنین نامید . پس از او این ماجرا در ذهن مردم به فراموشی سپرده شد.
توضیحی بیشتر حروف ابجد
علما علم اعداد حروف 28 گانه الفباء را در هشت كلمه زير مرتب نموده اند:
اَبجَد هَوَّز حُطىّ كَلَمَن سَعفَص قَرَشَت ثَخِّذ ضَظِغ .
و براى هر حرفى عددى تعيين كرده اند كه آن را حساب ابجد گويند. و گفته اند اعداد به منزله ارواح و حروف به منزله قوالب است .
اب ج دهوزح طى
10987654321
ك ل م ن س ع ف ص
9080706050403020
ق رش ت ث خ ذض ظغ
1000900800700600500400300200100
به عنوان نمونه گفته اند على به حساب ابجد 110 مى شود.
ع 70، ل = 30، ى = 10.
به اين ترتيب مى توان هر كلمه اى را به ابجد حساب كرد.
بزرگان علماء از حساب ابجد به اسرار و رموزى پى برده اند.
البته بايد دانست حساب ابجد بر سه قسم است : ابجد كبير، ابجد صغير، و ابجد وسيط، و هر يك نيز بر دو قسم مى باشد: مجمل و مفصل .
ابجد كبير همان است كه بيان شد. با توجه به اينكه حرف مشدد فقط يك حرف بشمار مى آيد، مگر در لفظ جلاله الله كه لام مشدد دو حرف حساب مى گردد و شصت وشش مى شود.
ابجد صغير آنست كه هر يك از حروف ابجد را نه تا نه تا كسر كرده و مى نويسند. به عبارت روشنتر در حساب ابجد صغير، عدد حرف به 9 تقسيم مى شود باقيمانده به عنوان عدد در حساب ابجد صغير منظور مى شود. مثلاً عدد حرف ى ، ق و غ يك است ، و عدد ف هشت است و بعضى از حروف مانند ط، ص و ظ اصلاً عدد ندارند.
بنابراين نام مقدس على به حساب ابجد صغير يازده مى شود.
ابجد وسيط: آنست كه هر يك از حروف ابجد را دوازده تا دوازده تا كسر كرده ، مى نويسند.
يعنى باقيمانده تقسيم عدد حرف بر دوازده را حساب مى كنند. به اين ترتيب على به حساب ابجد وسيط بيست و شش مى شود.
تقسيم ديگر براى حساب ابجد وجود دارد و آن عبارت است از:
1 - حساب مجمل : آنست كه اعداد حروف الفاظ بر حسب كتابت محاسبه مىشود، مانند آنچه دانسته شد. على ع + ل + ى = 70 + 30 + 10 = 110
2 - حساب مفصل : آنست كه اعداد حروف الفاظ برحسب تلفظ حروف محاسبه مى شود.
على عين + لام + ياء = (ع + ى + ن ) + (ل + ا + م ) + (ى + ا + ء) = (70+10+ 50) +(30 + 1 + 40) + (10 + 1 + 1) = 130 + 71 + 12 = 213
بنابراين على به حساب ابجد كبير مجمل (110) و به حساب ابجد كبير مفصل 213 مى شود.
نوشته : محمد کریمی
//////////////
(اَ جَ) [ ع . ] (اِ.) ترتیب و ترکیب قدیم حروف الفبای عربی که عبارتست از: ا، ب ، ج ، د، ه ، و، ز، ح ، ط ، ی ، ک ، ل ، م ، ن ، س ، ع ، ف ، ص ، ق ، ر، ش ، ت ، ث ، خ ، ذ، ض ، ظ ، غ . از این حروف هشت کلمه ساخته اند بدین ترتیب : ابجد، هوز، حطی ، کلمن ، سعفص ، قرشت ، ثخذ، ضظغ . برای هر یک از این حروف عددی معین کرده اند به نام حساب ابجد یا حساب جُمَُل بدین ترتیب : همزه 1 - ب 2 - ج 3 - د 4 - ه 5 - و 6 - ز 7 - ح 8 - ط 9 - ی 10 - ک 20 - ل 30 - م 40 - ن 50 - س 60 - ع 70 - ف 80 - ص 90 - ق 100 - ر 200 - ش 300 - ت 400 - ث 500 - خ 600 - ذ 700 - ض 800 - ظ 900 - غ 1000. حساب ابجد در ادبیات فارسی برای ساختن ماده تاریخ به کار می رود و قاعده اش آن است که : با این حروف مصرع یا جملة کوتاهی می سازند که اگر اعداد مربوط به حروف با هم جمع شوند تاریخی که منظور گوینده بوده به دست می آید مثل کلمة «عدل مظفر» که بر سر در مجلس شورا نوشته شده و منظور تاریخ صدور فرمان مشرطیت توسط مظفرالدین شاه است .
//////////////
حروف ابجد چه حروفی هستند؟
- مجموعه: آیا می دانید ؟
حروف ابجد چه حروفی هستند؟
صور هشتگانه حروف جُمل که با نام اولین صورت (ابجد) معروف است. ترتیب حروف صامت یا بیصدا در این نسق همان ترتیب عبری – آرامی است و این امر مؤید آن است که عرب، الفبای خود را از آنان و از طریق نبطیان اقتباس کردهاست.
حروف اَبجَد شیوهای برای مرتبسازی حروف زبان عربی است که بر پایه الفبای اولیه خط فنیقی مرتب شدهاند. گاهی از این شیوه در شمارهگذاری موارد یا صفحات به کار میرود.
حروف اَبجَد شیوهای برای مرتبسازی حروف زبان عربی است که بر پایه الفبای اولیه خط فنیقی مرتب شدهاند. گاهی از این شیوه در شمارهگذاری موارد یا صفحات به کار میرود.
حروف ابجد بر دو نوع صغیر و کبیر می باشد .
ابجد صغیر
(الف =1 )،(ب = 2 ) ، ( ج = 3 ) ، ( د = 4 ) ، (ه = 5 ) ، ( و = 6 ) ، ( ز = 7 ) ، ( ح = 8 ) ، ( ط = 9 ) ، ( ی = 10 ) ، ( ک = 8 ) ، ( ل = 6 ) ، ( م = 4 ) ، ( ن = 2 ) ، ( س = ساقط ) ، ( ع = 10 ) ، ( ف = 8 ) ، ( ص = 6 ) ، ( ق = 4 ) ، ( ر = 8 ) ، ( ش = ساقط ) ، ( ت = 4 ) ، ( ث = 8 ) ، ( خ = ساقط ) ، ( ذ = 4 ) ، ( ض = 8 ) ، ( ظ = ساقط ) ، ( غ = 4 ) .
ابجد صغیر
(الف =1 )،(ب = 2 ) ، ( ج = 3 ) ، ( د = 4 ) ، (ه = 5 ) ، ( و = 6 ) ، ( ز = 7 ) ، ( ح = 8 ) ، ( ط = 9 ) ، ( ی = 10 ) ، ( ک = 8 ) ، ( ل = 6 ) ، ( م = 4 ) ، ( ن = 2 ) ، ( س = ساقط ) ، ( ع = 10 ) ، ( ف = 8 ) ، ( ص = 6 ) ، ( ق = 4 ) ، ( ر = 8 ) ، ( ش = ساقط ) ، ( ت = 4 ) ، ( ث = 8 ) ، ( خ = ساقط ) ، ( ذ = 4 ) ، ( ض = 8 ) ، ( ظ = ساقط ) ، ( غ = 4 ) .
ابجد کبیر :
(الف =1 )،(ب = 2 ) ، ( ج = 3 ) ، ( د = 4 ) ، (ه = 5 ) ، ( و = 6 ) ، ( ز = 7 ) ، ( ح = 8 ) ، ( ط = 9 ) ، ( ی = 10 ) ،( ک = 20 ) ،( ل =30 ) ، ( م = 40 ) ، ( ن = 50 ) ، ( س = 60 ) ، ( ع = 70 ) ، ( ف = 80 ) ، ( ص = 90 ) ، ( ق = 100 ) ، ( ر = 200 ) ، ( ش = 300 ) ، ( ت = 400 ) ، ( ث = 500 ) ، ( خ = 600 ) ، ( ذ = 700 ) ، ( ض = 800 ) ، ( ظ = 900 ) ، ( غ = 1000 ) .
(الف =1 )،(ب = 2 ) ، ( ج = 3 ) ، ( د = 4 ) ، (ه = 5 ) ، ( و = 6 ) ، ( ز = 7 ) ، ( ح = 8 ) ، ( ط = 9 ) ، ( ی = 10 ) ،( ک = 20 ) ،( ل =30 ) ، ( م = 40 ) ، ( ن = 50 ) ، ( س = 60 ) ، ( ع = 70 ) ، ( ف = 80 ) ، ( ص = 90 ) ، ( ق = 100 ) ، ( ر = 200 ) ، ( ش = 300 ) ، ( ت = 400 ) ، ( ث = 500 ) ، ( خ = 600 ) ، ( ذ = 700 ) ، ( ض = 800 ) ، ( ظ = 900 ) ، ( غ = 1000 ) .
الفبای ابجد مانند عربی 28 حرف دارد. در ادبیات فارسی، معادل سازی این حروف با اعداد به منظور رمز سازی استفاده فراوان داشته و دارد. به این معادل سازی حساب جمل بر وزن گسل گفته می شود. به خصوص در صنعت لغز در نظم فارسی، حساب جمل کاربرد فراوان دارد. يعني ارتباط یک به یک اعداد را در حساب جمل با حروف در الفبای ابجد.
حال می توانم بگویم چرا نهایت بی سلیقگی است که بعضی (شاید برای لج کردن با عربی) برای دسته بندی مطالب در نوشته هاشان از الف ب پ ت ث ... استفاده می کنند و توجه ندارند که روش قدیمی در استفاده از الف ب ج د ه و ... ظرافتی در خود نهفته داشت و آن تطابق با عددهاست.
اما اگر علاقه مند شدید بعد از این از این روش در نوشته هایتان استفاده کنید، یک نکته ظریف دیگر را هم اضافه کنم؛ اگر تقسیمهای مورد نظر از ده بیشتر است، بعد از "ی" ننویسید "ک"، بلکه از "یا" استفاده کنید که معادل 11 است (ی + الف = 10 + 1)، و بعد "یب" معادل 12 و "یج" معادل 13 الی آخر. شاید بارها این ترتیب را در شماره گذاری صفحه های پیش گفتار کتابهای متقدمان دیده اید و تعجب کرده اید که یا یب یج ید یه ... چه معنی دارد. حالا می دانید.
نمونه زیبای آن عدل مظفر است که با حساب آن عدد 1324 به دست می اید و آن سال امضای مشروطیت به دست ظفرالدین شاه میباشد.
برای آسانی ازبر کردن ترتیب این حروف، هر چندتا حرف پیاپی به شکل واژه در آمده و تلفظ میشوند. این واژهها عبارتاند از: «اَبْجَدْ - هَوََّزْ - حُطّی - کَلَمَنْ - سَعْفَصْ - قَرَشَتْ - ثَخَِّذْ - ضَظِغْ» از الفبای ابجد برای متناظر کردن اعداد و واژهها نیز استفاده میشود.
چگونگی تبدیل واژه به عدد
هر کس میتواند نام خود را بر حسب حروف ابجد حساب کند به عنوان مثال علی(110) آرش(501) ندا (55).
برای هر حرف واژهای که بخواهند به عدد تبدیلش کنند، عدد متناظر آن حرف را برمیدارند و اعداد به دستآمده را جمع میزنند. برای نمونه در این روش، واژهٔ «علی» برابر با «۱۱۰» میشود همچنین «یاعلی» برابر با ۱۲۱ میباشد.
علی : (ع=70 ، ل =30 ،ی =10) ←← (110=10+30+70)
همزه (أ) و الف (ا) هر یک را به عدد ۱ حساب میکنند و حروفاتی که به واسطه تشدید مکرر است، یک حرف محاسبه میشوند؛ مثلاً کلمه فَعّال را ۱۸۱ میگیرند؛ چون ف ۸۰، ع ۷۰، ا ۱ و ل ۳۰ است. استثنائاً لام مشدد کلمه الله را دو حرف حساب میکنند. بنا بر این اللّه ۶۶ میشود؛ چون ا ۱، ل ۳۰، ل ۳۰ و ه ۵ است.
به همین جهت اللّه را در کتابت با تشدید نمینویسند؛ چون لام مکرر است و تشدید ندارد. حساب کلماتی همچون اله و رحمن صورت مکتوب است؛ نه ملفوظ (الاه و رحمان). از این رو اله عدد ۳۶ خواهد بود و رحمن ۲۹۸.
برخی افراد برای این شمارهها ویژگیهای فراطبیعی قائلند.
برخی افراد برای این شمارهها ویژگیهای فراطبیعی قائلند.
کاربرد حروف ابجد
الف) صفحههای مقدمهٔ بعضی از کتابها را با این عددها شماره گذاری میکنند.
ب) تاریخ وقایع مهم را با ترکیب حروف ابجد به صورت یک کلمه یا یک عبارت یا یک جملهٔ معنی دار یا شعر در میآورند که به خاطر سپردن آن کلمه یا عبارت یا آن جمله یا شعر، تاریخ مزبور را حساب میکنند.
ج) در موسیقی پس از اسلام، در ثبت اصوات و دساتین از حروف ابجد استفاده شدهاست. برای نمونه نغمههای دستگاه شور با حروف ابجد عبارت بودهاند از: «یح یه یب ی ح ه ج ا» و فاصلهها و ابعاد آنها: «ط ط ج ج ط ج ج» که در موسیقی امروز به ترتیب نتهای سل، لاکرن، سی بمل، دو، ر، میبمل، فا و سل را تشکیل میدهند.
د) گاهی در نوشتن، برای جدا کردن مطالب مختلف از یکدیگر، آنها را با حروف ابجد مشخص میکنند. مثلاً در همینجا برای جدا کردن کاربردهای حروف ابجد، آنها را با حروف الف، ب، ج و … مشخص کردیم.
منبع :
fa.wikipedia.org
nooreaseman.com
////////////طریقه محاسبه ابجد و طالع بینی ابجدی
////////////جَد/ هَوَّز/ حُــطّـی / کَلِــمَن / سَعفَص/ قَرشَت/ ثَخَّذ/ ضَظَّـغ
این ترتیب الفبای عبری آرامی است که الفبای انگلیسی هم در ترتیب قدری با آن همانندی دارد . ابجد و abcd کلمن و KLMN قرشت و QRST
این به همراه دلایل دیگر نشان می دهد که عرب نیز الفبای خود را از آنان و به واسطه ی (نَبَطیــان) گرفته است .در گذشته عارفان ، صوفیان و درویشان از حساب جُمل یعنی حروف ابجد در رمز استفاده می کردند.
الف=1 ب = 2 ج=3 د=4 هـ = 5 و=6 ز=7 ح=8 ط=9 ی=10 ک=20 ل=30 م=40 ن=50 س=60 ع=70 ف=80 ص=90 ق=100 ر=200 ش=300 ت=400 ث=500 خ=600 ذ=700 ض=800 ظ=900 غ=1000
مثلاً ( علــی ) می شود 110 و یا معنی شهر رشت 900 است زیرا حاکم این شهر در سال 900 بود که آن را چنین نامید . او با حروف ابجد آشنا بود و پس ازانجان یک سری عمران و ابادانی آن را چنین نامید . پس از او این ماجرا در ذهن مردم به فراموشی سپرده شد.
توضیحی بیشتر حروف ابجد
علما علم اعداد حروف 28 گانه الفباء را در هشت كلمه زير مرتب نموده اند:
اَبجَد هَوَّز حُطىّ كَلَمَن سَعفَص قَرَشَت ثَخِّذ ضَظِغ .
و براى هر حرفى عددى تعيين كرده اند كه آن را حساب ابجد گويند. و گفته اند اعداد به منزله ارواح و حروف به منزله قوالب است .
اب ج دهوزح طى
10987654321
ك ل م ن س ع ف ص
9080706050403020
ق رش ت ث خ ذض ظغ
1000900800700600500400300200100
به عنوان نمونه گفته اند على به حساب ابجد 110 مى شود.
ع 70، ل = 30، ى = 10.
به اين ترتيب مى توان هر كلمه اى را به ابجد حساب كرد.
بزرگان علماء از حساب ابجد به اسرار و رموزى پى برده اند.
البته بايد دانست حساب ابجد بر سه قسم است : ابجد كبير، ابجد صغير، و ابجد وسيط، و هر يك نيز بر دو قسم مى باشد: مجمل و مفصل .
ابجد كبير همان است كه بيان شد. با توجه به اينكه حرف مشدد فقط يك حرف بشمار مى آيد، مگر در لفظ جلاله الله كه لام مشدد دو حرف حساب مى گردد و شصت وشش مى شود.
ابجد صغير آنست كه هر يك از حروف ابجد را نه تا نه تا كسر كرده و مى نويسند. به عبارت روشنتر در حساب ابجد صغير، عدد حرف به 9 تقسيم مى شود باقيمانده به عنوان عدد در حساب ابجد صغير منظور مى شود. مثلاً عدد حرف ى ، ق و غ يك است ، و عدد ف هشت است و بعضى از حروف مانند ط، ص و ظ اصلاً عدد ندارند.
بنابراين نام مقدس على به حساب ابجد صغير يازده مى شود.
ابجد وسيط: آنست كه هر يك از حروف ابجد را دوازده تا دوازده تا كسر كرده ، مى نويسند.
يعنى باقيمانده تقسيم عدد حرف بر دوازده را حساب مى كنند. به اين ترتيب على به حساب ابجد وسيط بيست و شش مى شود.
تقسيم ديگر براى حساب ابجد وجود دارد و آن عبارت است از:
1 - حساب مجمل : آنست كه اعداد حروف الفاظ بر حسب كتابت محاسبه مىشود، مانند آنچه دانسته شد. على ع + ل + ى = 70 + 30 + 10 = 110
2 - حساب مفصل : آنست كه اعداد حروف الفاظ برحسب تلفظ حروف محاسبه مى شود.
على عين + لام + ياء = (ع + ى + ن ) + (ل + ا + م ) + (ى + ا + ء) = (70+10+ 50) +(30 + 1 + 40) + (10 + 1 + 1) = 130 + 71 + 12 = 213
بنابراين على به حساب ابجد كبير مجمل (110) و به حساب ابجد كبير مفصل 213 مى شود.
نوشته : محمد کریمی
//////////////
ابجد
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
نوشتار(های) وابسته: حساب جمل
هندی غربی هندی شرقی | هندوستان برهمی |
چینی ژاپنی خِمِر | کرهای تایلندی |
ابجد ارمنی سیریلیک گِعِز | عبری یونانی سانسکریت |
آتیک اِتروسکی رومی | بابلی مصری مایایی |
عناوین مربوط به سیستمهای شمارشی | |
سیستمهای ترتیبی | |
بر پایه دهدهی، | |
دودویی: ۲، ۴، ۸، ۱۶، ۳۲، ۶۴، ۱۲۸ | |
غیره: ۳، ۹، ۱۲، ۲۴، ۳۰، ۳۶، ۶۰،ادامه. |
صور هشتگانه حروف جُمل که با نام اولین صورت (ابجد) معروف است. ترتیب حروف صامت یا بیصدا در این نسق همان ترتیب عبری –آرامی است و این امر مؤید آن است که عرب، الفبای خود را از آنان و از طریق نبطیان اقتباس کردهاست.[۱]
حروف اَبجَد شیوهای برای مرتبسازی حروف زبان عربی است که بر پایه الفبای اولیه خط فنیقی مرتب شدهاند. گاهی این شیوه در شمارهگذاری موارد یا صفحات به کار میرود.
حروف ابجد به این شرح هستند: «الف، ب، ج، د، ه، و، ز، ح، ط، ی، ک، ل، م، ن، س، ع، ف، ص، ق، ر، ش، ت، ث، خ، ذ، ض، ظ، غ». و اعداد ۱ تا ۱۰۰۰ به بیست و هشت حرف تقسیم شدهاست.
برای آسانی ازبر کردن ترتیب این حروف، هر چندتا حرف پیاپی به شکل واژه در آمده و تلفظ میشوند. این واژهها عبارتاند از: «اَبْجَدْ - هَوََّزْ - حُطّی - کَلَمَنْ - سَعْفَصْ - قَرَشَتْ - ثَخَِّذْ - ضَظِغْ»[۲] از الفبای ابجد برای متناظر کردن اعداد و واژهها نیز استفاده میشود. به این ترتیب که برای هر حرف واژهای که بخواهند به عدد تبدیلش کنند، عدد متناظر را از جدول زیر برمیدارند و اعداد به دستآمده را جمع میزنند. برای نمونه در این روش، واژهٔ «علی» برابر با «۱۱۰» میشود همچنین «یاعلی» برابر با ۱۲۱ میباشد.
-
- همزه (أ) و الف (ا) هر یک را به عدد ۱ حساب میکنند و حروفي که به واسطه تشدید مکرر است، یک حرف محاسبه میشوند؛ مثلاً کلمه فَعّال را ۱۸۱ میگیرند؛ چون ف ۸۰، ع ۷۰، ا ۱ و ل ۳۰ است. استثنائاً لام مشدد کلمه الله را دو حرف حساب میکنند. بنا بر این اللّه ۶۶ میشود؛ چون ا ۱، ل ۳۰، ل ۳۰ و ه ۵ است. به همین جهت اللّه را در کتابت با تشدید نمینویسند؛ چون لام مکرر است و تشدید ندارد. حساب کلماتی همچون اله و رحمن صورت مکتوب است؛ نه ملفوظ (الاه و رحمان). از این رو اله عدد ۳۶ خواهد بود و رحمن ۲۹۸.[۳]
برخی افراد برای این شمارهها ویژگیهای فراطبیعی قائلند.
محتویات
[نمایش]کاربرد[ویرایش]
الف) صفحههای مقدمهٔ بعضی از کتابها را با این عددها شماره گذاری میکنند.
ب) تاریخ وقایع مهم را با ترکیب حروف ابجد به صورت یک کلمه یا یک عبارت یا یک جملهٔ معنی دار یا شعر در میآورند که به خاطر سپردن آن کلمه یا عبارت یا آن جمله یا شعر، تاریخ مزبور را حساب میکنند.
ج) در موسیقی پس از اسلام، در ثبت اصوات و دساتین از حروف ابجد استفاده شدهاست. برای نمونه نغمههای دستگاه شور با حروف ابجد عبارت بودهاند از: «یح یه یب ی ح ه ج ا» و فاصلهها و ابعاد آنها: «ط ط ج ج ط ج ج» که در موسیقی امروز به ترتیب نتهای سل، لاکرن، سی بمل، دو، ر، میبمل، فا و سل را تشکیل میدهند.[۴]
د) گاهی در نوشتن، برای جدا کردن مطالب مختلف از یکدیگر، آنها را با حروف ابجد مشخص میکنند. مثلاً در همینجا برای جدا کردن کاربردهای حروف ابجد، آنها را با حروف الف، ب، ج و … مشخص کردیم.
ارزش حروف[ویرایش]
نوشتار اصلی: حساب جمل
ارزش حروف ابجد کبیر به شرح زیر هستند:
|
|
|
ترتیب حروف در ابجدها به نسبت زبان تفاوت دارند به عنوان مثال در زبان فارسی گ=۲۰ چ=۳ پ=۲ ژ=۷ است.
پانویس[ویرایش]
- ↑ فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
- ↑ مصاحب، غلامحسین، و دیگران. دایرةالمعارف فارسی. مدخل «ابجد». ص ۵.
- ↑ مهر تابان، یادنامه و مصاحبات تلمیذ و علامه (سید محمدحسین طباطبائی)، سید محمدحسین حسینی طهرانی، مشهد، ۱۴۲۱ ق.
- ↑ ستایشگر، مهدی. واژه نامهٔ موسیقی ایران زمین جلد اوّل. چاپ دوّم. تهران: اطلاعات، ۱۳۸۱. ص۳۷۵. ISBN 964-423-305-0.
پیوند به بیرون[ویرایش]
- محاسبه خودکار حروف ابجد
- کتاب سر المستتر اثر شیخ بهایی