۱۳۹۵ فروردین ۷, شنبه

عاقرقرها، تاغندست

عاقرقرحا. [ ق ِ ق َ ] (معرب ، اِ) نباتی است که در دمشق عود القرح خوانند و به یونانی فوریون و به شیرازی اکر. و نیکوترین او آن بود که تیز و محرق بود و زبان را به غایت بسوزاند و فربه بود و طاهر و غلیظ و چون بشکند اندرون وی سپید بود و آن بیخ طرخون رومی است و گویند جبلی است و طبیعت آن گرم و خشک بود در سیم و چون سحق کنند و با زیت بر بدن مسح کنند عرق براند و استرخاء اعضاء و مزاج رانافع بود و منع تولد کزاز بکند و سده مصفاة بگشاید و بلغم که در معده بود زائل کند و چون در دندان گیرند درد دندان که از سردی بود ساکن گرداند و چون با سرکه پزند و بدان مضمضه کنند سودمند بود جهت درد دندان و موافق اعضائی بود که سردی بر وی غلبه کرده باشد وحس آن باطل شده باشد از حرکت و مفلوج و مصروع را نافع بود. (از اختیارات بدیعی ). بیخ طرخون را عاقرقرحاگویند و باز در صیدنه است که ارجانی گوید: عاقرقرحاگرم و خشک است در سه درجه و درد دندان را که ماده ٔ آن از سردی بود رفع کند و دمیدگی دهان را سود دارد چون از رطوبت باشد و اگر با زیت سوده شود و پیش از نوبت بر اندامها مالیده آید لرزه را که در تبهاء نوبت باشد دفع کند. (از ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان ). و آن مقوی باه مبرد و مسهل است . و رجوع به نزهة القلوب و غیاث اللغات و تحفه ٔ حکیم مؤمن و اقرب الموارد شود.
/////////////
عاقرقرحا
اشاره
گیاهی است که به فارسی در ایران و در کتب طب سنتی «عاقرقرحا» و «تاغندست» می‌نامند. به فرانسوی‌ Pyrether  و Pyrethre d'Afrique  و Salivaire و  Comomile grandes fleurs و به انگلیسی‌ Pellitory of Spain (ریشه گیاه) وPellitory  گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌ Compositae تیره فرعی‌ Radiae نام علمی آن:Anacyclus pyrethrum DC . و مترادف آن‌Anthemis pyrethrum L . است. این گیاه را به هندی آکاراکارا می‌نامند.
توضیح: گیاه دیگری را که از نظر خواص ریشه آن شبیه عاقرقرحا می‌باشد دیوسکوریدس مورد توجه قرار داده است. این گیاه که برگهای آن شبیه عاقرقرحا و مانند شبت است، به یونانی در یادداشتهای دیوسکوریدس «فوریون» نامبرده شده که به معنای عاقرقرحا می‌باشد. نام این گیاه در کتب تحقیقی معتبر «عود القریح» ذکر شده است. در سوریه می‌روید و نام دیگر آن که در کتب طب سنتی آمده «اصل طرخون جبلی» است. تشابه خواص بیخ این گیاه با عاقرقرحا موجب شده است که در عده‌ای از مدارک گیاه عاقرقرحا با نام «اصل طرخون جبلی» نیز آورده‌اند، در صورتی که اصل طرخون جبلی ریشه گیاه دیگری است به نام عود القریح.
مشخصات
عاقرقرحا گیاهی است علفی، چندساله، خیلی کوتاه، بلندی آن از یک وجب هم  کمتر است. شبیه بابونه است و برگهای آن دارای بریدگی‌های عمیق و باریک و پوشیده از کرک است. طبق گل آن که در تابستان ظاهر می‌شود نسبتا بزرگ است. دو نوع گل دارد، گلهای لوله آن زردرنگ و گلهای زبانه‌ای و ماده آن روی آنها سفید و زیر گلها بنفش است. ریشه یا بیخ آن که در طب سنتی مستعمل است، دراز به طول 25- 20 سانتی‌متر و به ضخامت یک انگشت می‌باشد. طعم آن سوزنده زبان و گرم است. نوع افریقای شمالی آن که در الجزیره می‌روید از نوع هندی آن مرغوبتر است.
این گیاه بومی افریقای شمالی و الجزیره می‌باشد و در سایر مناطق از قبیل هند، جنوب اروپا و اسپانیا نیز انتشار دارد.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در آن اسانس روغنی فرّار و پلی‌تورین 188] یا پیرترین وجود دارد.
خواص- کاربرد
عاقرقرحا در هند به عنوان مولد بزاق، محرّک قلب، مسکّن درد دندان، تسکین‌دهنده درد روماتیسم مصرف دارد.
از نظر طبیعت ریشه عاقرقرحا طبق نظر حکمای طب سنتی خیلی گرم و خشک است. در مورد خواص آن معتقدند که انسداد مجاری را باز می‌کند و برای لقوه، فلج، رعشه، کزاز، سستی و رخوت، لکنت زبان، درد سینه و دندان، درد مفاصل، سیاتیک، استسقاء و تقویت نیروی جنسی سردمزاجان مفید است. مسهل بلغم، مدّر، قاعده‌آور است و ترشح شیر و عرق را افزایش می‌دهد. مالیدن ضماد آن در استعمال خارجی برای دردها و بیماری‌های مفاصل و اعصاب و درد سینه مفید است. مالیدن آن با روغن زیتون برای کزاز، بی‌حسّی عضلات و اعضا و سستی مزمن نافع است. جویدن آن خصوصا با مصطکی و همچنین دمیدن گرد آن در بینی انسداد مجاری بین بینی را باز می‌کند و ریختن قطره آن که مخلوط با روغن گل سرخ باشد در بینی برای سردرد و شقیقه‌درد شدید بلغمی مفید است. اگر آن را در سرکه بخیسانند و در دندان دردناک بگذارند، تسکین‌دهنده است و اگر آن را جویده و یا گرد آن را زیر زبان بپاشند

رطوبتهای موضع را خشک کرده و لکنت زبان را کاهش می‌دهد. اگر دم‌کرده آن را در دهان نگهدارند دندانهای سست‌بن را محکم می‌نماید و مزمزه یا غرغره آن با سرکه برای دیفتری نافع است. اگر از گرد آن با عسل مخلوط و انگشت‌پیچ درست کنند و بخورند درد سینه را تسکین می‌دهد و سرفه کهنه بلغمی سرد را آرام می‌سازد و برای تقویت نیروی جنسی سردمزاجان مفید است. خوردن 2 گرم آن مسهل بلغم است و اگر روغن آن را قبل از هم‌بستری بر قضیب بمالند، محرّک است و در صورتی که بخواهند انزال را سریع می‌کند. اگر گرد عاقرقرحا را با نوشادر نرم مخلوط کنند و بسایند و بر کام و دهان بمالند، مانع سوختن دهان از آتش می‌شود و این وسیله‌ای است که بازیگرها برای نمایش از آن استفاده می‌کنند. عاقرقرحا مضر ریه است از این نظر باید با کتیرا و مویز خورده شود. مقدار خوراک آن تا 4 گرم و جانشین آن در بیماری‌های کبد آب‌دار فلفل و عسل است و در بیماری‌های معده جانشین آن راسن است و اگر هیچ‌یک نباشد جانشین آن نصف وزن آن یعنی 2 گرم زنجبیل و فلفل است.
برای تهیه روغن عاقرقرحا در حدود 30 گرم عاقرقرحای خشک را گرفته و در 450 گرم آب ریخته جوش می‌دهند. تا آنکه در مجموع 30 گرم بماند، بعد آن را صاف کرده با 60 گرم روغن زیتون مخلوط نموده و به کار می‌برند.
گرد عطسه‌آور عاقرقرحا: ریشه عاقرقرحا، دانه مویز ج، زنجبیل، دار فلفل از هرکدام به‌طور مساوی گرفته هریک را جداگانه نرم کوبیده و ساییده، مخلوط می‌کنند. این گرد از داروهای عطسه‌آور قوی است.
توضیح: مویز ج میوه گیاه دارواش است که به‌طور مشروح در سایر جلدهای این کتاب شرح آن آمده است. همین‌طور دار فلفل و سایر اجزای گرد.
معارف گیاهی، ج‌5، ص: 130
//////////////
عاقر قرحا.  در دمشق عود القرح خوانند و بیونانی فوریون و بشیرازی اکوا و بهترین آن بود که تیز و محرق بود و زبان را بغایت بسوزاند و فربه بود و غلیظ چون بشکنند اندرون وی سفید بود و آن بیخ طرخون رومی بود و گویند جبلی طبیعت وی گرم و خشک بود در سئوم و چون سحق کنند و با زیت بر بدن مسح کنند عرق براند و استرخای اعصاب را که مزمن بود سود دهد و منع تولد کزاز بکند و سده مصفات بگشاید و بلغم که در معده بود زایل گرداند و چون در دندان گیرند درد دندان که از سردی بود ساکن کند و چون با سرکه بپزند و بدان مضمضه کنند سودمند بود جهت درد دندان و خائیدن وی طعم بزداید و موافق اعضائی بود که سردی بر وی غلبه کرده باشد و حس آن باطل شده باشد و مفلوج گشته باشد و مصروع را بغایت نافع بود و چون با عسل معجون کنند و لعق کنند بلغم بگدازاند و مجامعت بیفزاید در مزاجهای سرد و تر و دمشقی گوید گرم و خشک بود در چهارم و اسحق بن عمران گوید چون با سرکه بپزند و بدان مضمضه کنند ورم ملازه و استرخای زبان که سبب آن بلغم بود سودمند بود و ابو صلب گوید چون دو درم از وی بیاشامند مسهل بلغم بود و شریف گوید روغن وی لقوه و فالج و استرخای را بغایت نافع بود و چون با عسل معجون کنند و در قضیب مالند پیش از مجامعت قوت باه را برانگیزد و غافقی گوید چون بکوبند و با عسل بسرشند و بلیسند صرع را نافع بود و اسحق گوید مضر بود به شش و مصلح وی مویزج بود و بدل آن در غرغره فودیج بود و در بیماریهای معده راسن و گویند بدل آن فلفل بود و عسل
______________________________
صاحب مخزن الادویه می‌نویسد: عاقر قرحا بفتح عین و الف و کسر دو قاف معرب اکرکره هندی است و گفته‌اند لغت نبطی است و بعضی گفته‌اند لغت عربی است مشتق از عقر و تقریح جهت آنکه فعل آن تقریح است و آن نباتیست کثیر الوجود در هند شاخ و برگ و گل آن شبیه ببانونه کبیر سفید گل که بمصر کرکاش نامند مگر آنکه شاخهای عاقر قرحا مزغب و مفروش بر روی زمین است ...
لاتین ‌ANTHEMIS PYRETHRUM فرانسه ‌PYRETHRE انگلیسی‌PELLITORY OF SPAM
اختیارات بدیعی، ص: 292

//////////////////
عاقرقرحا،[پانویس ۱] (نام علمیAnacyclus Pyrethrum DC )گیاهی است از خانواده Compositae تیره فرعی Radiae . [۱]
محتویات
  [نمایش
مشخصات[ویرایش]
عاقرقرها گیاهی است علفی و چند ساله که بلندی ساقه اش به حدود ۲۰ سانتی‌متر می‌رسد. این گیاه شبیه بابونه می‌باشد. منشاء اصلی آن الجزیره و آفریقای شمالی بوده و از آنجا به نقاط گرم و معتدل زمین مانند آسیا و آفریقا راه یافته است. ریشه آن راست به طول ۲۵–۲۰ سانتی‌متر و به ضخامت یک انگشت و با انشعابات زیادی است. این ریشه طعم سوزنی دارد. قسمت مورداستفاده این گیاه ریشه آن است که به صورت قطعاتی به اندازه۱۰–۸ سانتی‌متر و قطر۵/. سانتی‌متر به بازار عرضه می شد. بوی آن معطر و محرک مخاط بینی و طعم آن تند، سوزنده و ناپسند است.
در بعضی منابع، بخاطر خواص بسیار نزدیک این گیاه با ریشه طرخون کوهی، این گیاه را به اشتباه با آن یکی دانسته‌اند. عاقرقرحا، گیاهی است علفی، کوتاه، که ارتفاع آن به یک وجب هم نمی‌رسد، جند ساله و شبیه بابونه. برگهای آن بریدگی‌های عمیق دارد و پوشیده از کرک است. گلهای آن در تابستان و در دو گونه روی ساقه ظاهر می‌شود.
1.       گل‌های لوله‌ای زرد
2.       گل‌های زبانه‌ای سفید[۲]
ترکیبات شیمیایی[ویرایش]
در این گیاه اسانس روغنی فرار پلی تورین[پانویس ۲] وجود دارد.[۳]
ریشه این گیاه داریا مقدار کمی تانن tannin، صمغ، اینولین و یک رزین قهوه‌ای به نام پله تونین pelletonin می‌باشد.
واژه‌نامه[ویرایش]
1.       پرش به بالا Pellitory of Spain
2.       پرش به بالا Pellitorine
پانویس[ویرایش]
نگارخانه[ویرایش]
·        

·        

·        
منابع[ویرایش]
کتاب‌ها
·         میرحیدر، حسینمعارف گیاهی. ج. ۶. چاپ اول. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۳. ۶۴۷.

//////////////////

عاقر قرحا أو القنيطسة[1][2] أو الغرديبية أو القنيطسة الغرديبية (باللاتينية: Anacyclus pyrethrum) (نسبة إلى نبات الغرديب (باللاتينية:Pyrethrum)) نوع نباتي يتبع جنس القنيطسة من الفصيلة النجمية.
أسماء أخرى[عدل]
من أسمائه الأخرى: قنطوس وعود القرح وعود العطاس وتاغنست وتيقنطيست وتاقندست تقنديشت في المغرب و تقنطس في الجزائر.
الوصف النباتي[عدل]
هو نبات مُعمر من الفصيلة المركبة (النجمية) شبيه بنبات البابونج. أغصانُه تكون مُلتصقة بالأرض في أولها، ثم ترتفع بعد ذلك. تنتهي الأغصان بأزهار كبيرة ذات بتلات بيضاء، أما وسط الزهرة فيكون أصفر اللون تزهر من شهر أبريل إلى شهر جوان. جذوره أسطوانية الشكل.
الموطن والانتشار[عدل]
ينتشر هذا النبات في الجزائر والمغرب الأقصى. من ارتفاع 400 متر إلى 3100 متر فوق سطح البحر. ولقد جُربت زراعته في بعض البلدان المتوسطية وكذا في جبال الهمالايا والهند.
الاستعمال[عدل]
الأجزاء المستعملة في الطب[عدل]
الجذور.
في الطب التقليدي[عدل]
يستعمل النبات في الطب التقليدي لعلاج ألم الأسنان، الروماتيزم، نزلات البرد.
في الطب الحديث[عدل]
توجد عدة مستحضرات طبية تدخل فيها جذور نبات القنطيس في تركيبها، وذلك لعلاج بعض أمراض الكلى، منشط للغدد اللعابية، مسكن لأوجاع الرأس والأسنان.
/////////////////
Anacyclus pyrethrum (pellitorySpanish chamomile, or Mount Atlas daisy) is a perennial herb much likechamomile in habitat and appearance. It is in a different family (Asteraceae) from the plants known as pellitory-of-the-wall (Parietaria officinalis) and spreading pellitory (Parietaria judaica).
It is found in North Africa, elsewhere in the Mediterranean region, in the Himalayas, in North India, and in Arabiancountries.[citation needed]
It is popular as a food spice. It induces heat, tingling and redness when applied to the skin.
Although one might assume from the pyrethrum suffix that this plant may contain pyrethrins, it does not. The second part of the binomial name stems from the Ancient Greek name for the plant, πύρεθρον,[4] whereas the pyrethrins are named after Pyrethrum, used more recently for several plants of the genus Chrysanthemum, some of which do contain pyrethrins.[5]
Ayurveda (the ancient Indian medicine system) and Siddha (the medicine system from Tamil Nadu, a southern state of India) have uses for this plant root and it has been used for centuries as a medicine[citation needed]. It is called Akkal-Kara in Hindi, Akkal Kadha in Marathi, and Akkarakaaram (Tamil: அக்கரகாரம்). An oil is prepared by a method known as pit extraction (Tamil: குழி எண்ணெய்).
Extracts of Anacyclus pyrethrum have anabolic activity in mice and also increase testosterone in the animal model.[6][7][medical citation needed]
The variety depressus (sometimes considered a separate species, Anacyclus depressus), called mat daisy or Mount Atlas daisy, is grown as a spring-blooming, low-water ornamental.
Distribution[edit]
Native
Northern AfricaAlgeriaMorocco
Southwestern EuropeSpain
Sources: GRIN,[8] E+M,[2] AFPD[3]
References[edit]
1.       Jump up^ Rankou, H., Ouhammou, A., Taleb, M., Manzanilla, V. & Martin, G. (2015). "Anacyclus pyrethrum". The IUCN Red List of Threatened Species (2015). Retrieved23 January 2016.
4.       Jump up^ A Greek-English Lexicon by Liddell/Scott/Jones (LSJ), entry πύρεθρον.
7.       Jump up^ Sharma, Vikas; Boonen, Jente; Spiegeleer, Bart De; Dixit, V. K. (January 2013). "Androgenic and Spermatogenic Activity of Alkylamide-Rich Ethanol Solution Extract of DC". Phytotherapy Research 27 (1): 99–106. doi:10.1002/ptr.4697PMID 22473789.
8.       Jump up^ Germplasm Resources Information Network (GRIN)(1994-08-23). "Taxon: Anacyclus pyrethrum (L.) Link".Taxonomy for Plants. USDAARS, National Genetic Resources Program, National Germplasm Resources Laboratory, Beltsville, Maryland. Retrieved 2008-06-16.


Anacyclus pyrethrum
Mount Atlas daisy
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Tribe:
Genus:
Species:
A. pyrethrum
Anacyclus pyrethrum
(L.Link
Anthemis pyrethrum L.
Anacyclus depressus Ball
Anacyclus freynii Willk.
Anacyclus officinarum Hayne
Sources: E+M,[2] AFPD[3]