شمع. [ ش َم
ْ / ش َ م َ ] (ع اِ) موم شمع (و آن مولد است ). (منتهی الارب ). موم عسل که از آن
برای روشنایی استفاده کنند. (از اقرب الموارد). موم . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از
غیاث ) (دهار) (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). ابومونس . (از منتهی الارب ) (دهار).
بومونس . (یادداشت مؤلف ). شما. عسو. (از منتهی الارب ). به فارسی موم
نامند، زرد و سرخ او را به تکرار گداختن و در آب سرد ریختن و آویختن در ماهتاب سفید
میکنند و استعمال طبی دارد. (از تحفه ٔ حکیم
مؤمن ). او را به رومی فاروس ، فیرین و فیرونا هم
گویند و به هندی بکن و به فارسی موم گویند و بهترین نوع موم آن است که رنگ او به سرخی
مایل باشد و نیک چرب بود و بوی عسل از او به مشام آید. (از صیدنه ٔ ابوریحان بیرونی ). || آنچه برای روشنی سوزند.(منتهی الارب
). آنچه برای روشنایی سوزند و گفته اند شمع (به تحریک ) کلام عرب است و شمع (به سکون
) از لغات مولده می باشد. (آنندراج ) (از غیاث ) (ناظم الاطباء).
|| شماله
. آن چیز که از موم و یا پیه ساخته برای روشنایی می سوزانند. (ناظم الاطباء). در فارسی
به سکون میم مستعمل است بمعنی چیزی که از موم یا از پیه ساخته روشن می کنند و این مجاز
است از قبیل تسمیةالشی ٔ باسم مادته و آن را به فارسی شماله گویند. (غیاث
) (آنندراج ) (بهار عجم ). آتشین جولان ، مهر فروغ ، شب افروز، گدازیافته ، جان سوز،
نیم سوز، ماتم زده از صفات ؛ و انگشت ، دست ، قلم ، کلک ، علم ، الف ، مصرع ، خوشه
، شاخسار، عروس ، از تشبیهات اوست . (آنندراج ). وسیله ٔ روشنایی از پیه گداخته به قطر انگشتی و بیشتر و کم و بیش
به درازی دو انگشت و فتیله ای در میان . چیزی از پیه گداخته به قطر انگشتی کرده که
روشنایی را سوزند. قسم عادی آن را شمع پیهی و قسم اعلای آنرا شمع کافوری نامند و امروزه
برای سوزاندن در مساجد و تکایا از مواد کم بها سازندش . با افروختن و روشن کردن ، کشتن
، مردن ، خاموش کردن ، خاموش شدن و زدن مستعمل است . (یادداشت مؤلف ) :
گر چراغی ز پیش
ما برداشت
باز شمعی بجای
او بنهاد.
ابوالعباس ربنجنی .
////////////
موم . (اِ) ماده
ٔ زردرنگ و نرم و بسیار قابل جذب که آن را زنبور
عسل حاصل می کند و به تازی شمع گویند. (ناظم الاطباء). اسم فارسی شمع است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (آنندراج ). مومها در حرارت معمولی جامدند،
در الکل و آب غیرمحلولند و در اتر و سولفوردوکربن قابل حل می باشند و در حرارت شصت
درجه ذوب می شوند. در امریکای جنوبی نباتی با نام نخل موم یا سروکسیلن وجود دارد که
موم آن را به جای موم زنبور عسل مورد استفاده قرار می دهند. (از گیاه شناسی ثابتی صص
73-75). استریدها و سریدهای موم بر اثر محلول الکلی پتاس صابونی می شوند و الکلهای
مختلف و اسیدهای چرب تولید میکنند. الکلهایی که بدین وسیله از موم جدا شود در نباتات
مختلف متفاوت است . از موم زیتون و آلو، ایپورانول استخراج می شود. در موم های پنبه
دانه و الیافی که برای پارچه بافی مصرف می شود الکل کرنوبیک و در کتان و رازک ، الکل
سریلیک و بالاخره در موم نباتات دیگر الکلهای دیگری وجود دارد... موم گلبرگهای گل سرخ
دارای هفت نوع مختلف از این هیدروکربورهاست . (گیاه شناسی ثابتی ص 74).
موم را اقسامی
است : 1- موم گیاهی که در اندامهای مختلف گیاهی (ساقه و برگ و میوه ) به وجود می آید،
مانند موم موجود در سطح برگ کلم و کاکتوس و برگ نیشکر و غیره . در درخت نخل موم یا
سروکسیلن مقدار موم به حدی زیاد است که آن را استخراج می کنند و به آن موم خرما نیز
گویند. 2- موم معدنی که از گیاهان فسیل شده خصوصاً تورب ها به دست می آید. توضیح اینکه
در اطراف تشکیلات نفتی قسمی موم معدنی زردرنگ یا قهوه ای به دست می آید که به اوزوکریت
موسوم است و آن جز مومیائی است . 3- موم حیوانی ماده ای است که از چهار جفت غده ٔ مترشحه ٔ موم که در داخل شکم زنبور عسل کارگر است به دست
می آید. زنبورهای عسل این موم را جهت ساختن حجرات لانه های خود به کار می برند. برای
استخراج این موم معمولاً عسل را تصفیه می کنند و موم را به دست می آورند. این همان
ماده ٔ چسبنده است که در عسل است و آن را نخورند. خواص
شیمیایی این موم نیز مشابه با موم گیاهی است :
بگرفت سر زلف
تو رنگ از دل تو
نزدود وفا و مهر
زنگ از دل تو
تا کم نشود کبر
پلنگ از دل تو
موم از دل من
برند و سنگ از دل تو.
عنصری .
//////////////
شمع:. موم خوانند به پارسی و دیسقوریدوس گوید بهترین وی
سرخرنگ بود و خوشبوی که بوی عسل از وی آید و بیخلط بود. (اختیارات ص 257). به لغت
رومی «قاروس» گویند و «قیرس» نیز گویند و به پارسی «موم» گویند و به لغت هندی «مین»
گویند و ابن السکیت گوید «موم» لغت عربی است و دیسقوریدس گوید از انواع موم نیکوتر
آن است که لون او به سرخی مایل بود و نیک چرب باشد و به مشام از وی بوی عسل رسد و از
پس این نوع آنچه سپید باشد بهتر باشد از سایر انواع و طریق صاف کردن او آن است که او
را به نمک به آب بشویند. (صیدنه ص 427).
یادگار
///////////////
شمع. موم خوانند بپارسی و دیسقوریدوس گوید بهترین وی
سرخرنگ بود و خوشبوی که بوی عسل از وی آید و بیخلط بود طبیعت وی معتدل بود و گویند
گرم بود و ملین بادهای گرم و سرد بود و در وی انضاجی اندک بود و ملین اعصاب بود و خشک
ریشها را و خشونت سینه را نافع بود طلا کردن و با روغن بنفشه لعق کردن منع شیر بستن
بکند زنان را چون ده حب هریک بمقدار جاورسی از وی بیاشامند و همین مقدار چون در جاورس
یا برنج کنند و بخورند قرحه امعا را نافع بود و جذب سموم بکند و بر جراحتها که از پیکان
زهردار بود طلا کردن نافع بود و شریف گوید چون با روغن سوسن یا روغن زنبق بر روی طلا
کنند لون را صافی گرداند و کلف ببرد و منضج دملها بود و استنشاق رایحه وی در زمان و
با نافع بود و خوردن وی شهوت طعام را ضعیف گرداند
در مخزن الادویه
آمده است که: شمع به فتح شین بفارسی موم نامند و بیونانی قبروس و آن جرم خانه زنبور
است
لاتین CERA فرانسهCIRE انگلیسی WAX
اختیارات بدیعی،
ص: 258
///////////////////////
موم، مادهای زردرنگ و نرم و بسیار قابل جذب است
که معمولاً آن را زنبور عسل تولید میکند.[۱] مومها حاوی استرها،اسیدها و الکلهای بسیار چرب هستند که گاهی اوقات دارای هیدروکربنهای آزاد میباشند. موم مادهای با ثبات و بسیار
مقاوم در برابر رطوبت است؛ در صورتی که در برابر حرارت و فشارهای مکانیکی ماندگاری
ای ندارد. از پیش از میلاد تا کنون موارد استفاده از موم به عنوان بست، لایه محافظ،
مات کننده،چسب، واسطه قالب گیری، مدل سازی، مقاوم سازی و غیره میباشد.[۲]
محتویات
موم واژهای فارسی است و در عربی از واژهٔ «شمع» بدین منظور استفاده میشود. امروزه واژهٔ شمع (به عنوان وامواژه) درزبان فارسی معنی دیگری یافتهاست..[۳]
ویژگیها[ویرایش]
مومها در دمای اتاق جامدند، در الکل و آب غیرمحلولند و در اتر و سولفوردوکربن قابل حل میباشند و در حرارت شصت درجهذوب میشوند.
در آمریکای
جنوبی گیاهی با نام نخل موم یا سروکسیلن وجود دارد که موم آن را به جای موم زنبور
عسل مورد استفاده قرار میدهند. (از گیاه شناسی ثابتی صص ۷۳-۷۵).
استریدها و
سریدهای موم بر اثر محلول الکلی پتاس صابونی میشوند و الکلهای مختلف و اسیدهای
چرب تولید میکنند. الکلهایی که بدین وسیله از موم جدا شود در نباتات مختلف متفاوت
است. از موم زیتون و آلو، ایپورانول استخراج میشود. در مومهای پنبهدانه و الیافی که برای پارچهبافی مصرف میشود، الکل کرنوبیک و در کتان و رازک، الکل سریلیک و بالاخره در موم نباتات دیگر الکلهای دیگری وجود دارد. موم گلبرگهای گل سرخ دارای هفت نوع گوناگون از این هیدروکربونهاست. (گیاه شناسی ثابتی ص ۷۴)..[۴]
انواع
گوناگون[ویرایش]
موم ها عموماً به چهار گروه دسته بندی میشوند:
- مومهای عسلی
- مومهای نفتی
- مومهای نباتی یا گیاهی
- مومهای مصنوعی یا سنتزی
موم عسل bee wax[ویرایش]
این موم از
ذوب کردن لانهٔ زنبور عسل به دست میآید که نقطه ذوب آن بین ۶۰تا ۶۳ درجه
سلسیوس میباشد. معمولاً این نوع موم را به رزین و روغن میافزایند و یکی از مناسب ترین نوع برای مصارف
هنری میباشد. به تنهایی نوعی بست به حساب میآید و مقام ترین نوع بست در مقابل
رطوبت و هوا میباشد. در حرارت بالاتر از ۶۳ درجه تیره تر میشود ولی زرد نمیشود.
در برابر اسیدهای موجود در هوا هیچ واکنشی نشان نمیدهد. شرایط آب و هوایی و جوی
بر آن تاثیر چندانی ندارد. در استفاده از آن به عنوان نقاشیهای روی مرمر باعث خوردگی سنگ مرمر میشود ولی نقاشی چندان تغییر نمیکند. بهترین
نوع موم عسل، بره موم است که از کندوهایی که نوزاد هنوز از تخم بیرون نیامده است به دست
میآید و به رنگ سفید آج میباشد.
مومهای نفتی kevosene waxes[ویرایش]
مومهای نفتی
بسیار مقاوم محکم و با دوام بوده و در طی روند تصفیه روغنها به دست میآیند. منحنی این دسته از مومها به وزن مولکولی آنها بستگی دارد که قابل تنظیم است بنا بر این
امکان تولید مومهایی با نقطه ذوب متفاوت وجود دارد. موم را میتوان به طور کلی
نوعی پلی اتیلن با وزن مولکولی پایین به حساب آورد. مومهای
معدنی یا هیدرو کربنی را به سه دسته تقسیم بندی میکنند:
#
مومهای معدنی یا پارافینی از تصفیه روغنهای سبک به دست میآیند و به شکل کریستالی، سفید
نسبتاً سفت، شفاف و جامد دارند و مخلوطی از هیدروکربنهایاشباع شده با تعدادی اتم کربن بالا هستند. کاربرد این نوع مومها در تهیهٔ مجسمههای مومی،شمع
سازی، پوشش محافظ
اشیای باستانی، روکش فلزات حکاکی شده، اندود کاغذ و مقوا،قالب
گیری سرد و آستر کاری نقاشی هنری و دیواری، چوبی و
غیره استفاده میشوند.
#
مومهای میکرو کریستالی از تصفیه روغنهای سنگین مومهای کریستالی به دست میآیند
و سخت تر از مومهای پارافینی میباشند. به رنگ سفید تا قهوهای کریستالی ریزی
هستند. تعداد اتمهای کربن آنها از ۳۴ تا ۷۰ میباشد. این نوع موم را با موم عسل
ترکیب کرده و برای مصارف هنرمنداد عرضه میشود.
#مومهای نیمه کریستالی اهمیت این نوع مومها بسیار کمتر از مومهای پیشین میباشد.
مومهای
گیاهی
plant waxes[ویرایش]
مومهای
گیاهی از برگها، مواد ترشح شده از درختها حاصل میشوند برخی از اینها عبارتند
از:
موم
کارنوبا از نخل برزیلی به دست میآید و زرد رنگ و
شکننده میباشد. این موم پس از ترشح خشک و سفید شده و به صورت جسمی جامد در میآید.
عامل صیقل دهنده و گران قیمتی برای چرم محسوب میشود و موجب بالا رفتن دواوم آن میشود.
نقطه ذوب آن در حدود ۸۰ درجه سانتی گراد است و با ترکیب شدن با موم عسل برای
پوشاندن سطح استفاده میشود. با استعمال آن بر روی چرم اثر انگشت بر روی آن باقی نمیماند و با گرد و
غبار تیره نمیشود.
موم
کندلیلا از گونهای گیاه مکزیکی ترشح شده و نقطه ذوب آن
بین ۵۶ تا ۷۰ میباشد. این موم دارای هیدرو
کربنهای پارافینی
بوده و به جای موم کارنوبا میتوان از آن استفاده کرد. مومهای ژاپنی، سنگواره و
غیره از دیگر انواع این دسته مومها به شمار میآیند.
مومهای
سنتزی
synthetic waxes[ویرایش]
مومهای سنتزی
یا مصنوعی ترکیبی از مومهای طبیعی یا نفتی با مواد مختلف
هستند که کارایی یا منحنی آن هارا در برابر حرارت یا فشارهای مکانیکی و مصارف
گوناگون بالا میبرد. برخی از مهم ترین این مومها:
موم
قرطانجی نوعی موم که در دمای پایین تر از ۹۶ درجه سانتی
گراد ذوب نمیشود و ترکیبی از ۵۰ گرم موم خالص و ۵۰۰ سانتی نتر مکعب آب مقطر جوشیده شده و حدود ۵ گرم جوش شیرین است. به گونهای میتوان گفت نوعی صابون به دست میآید که با افزودن ۱۰ درصد کلرید
منیزیوم و حل کردن
آن نوعی موم قرطانجی به دست میآید. این موم دارای استحکامی در حد نان خشک است.
موم پلی
اتیلن گلی کول دارای خصوصیات فیزیکی سایر مومها است ولی به
سادگی در آب ترکیب میشود که این ویژگی آن سبب تمایز آن از دیگر مومها میشود.
مادهای سخت، سفید، غیر رطوبت گیر و جامد است که در دمای ۳۵ تا ۵۵ درجه سانتی گراد
ذوب میشود. از آن برای اسحکام بخش چوبها استفاده زیادی میشود و تحت عنوان تجاری مختلفی
عرضه میشوند:کاربو واکس، پی. ای. جی، پلی واکس و مودوپک عرضه میشود.
ورنی موم کاربرد آن به عنوان پوشش آثار هنری میباشد که به صورتهای
مختلفی ساخته میشود.
موم
کازمولویید اچ۸۰۱ گونهای موم سنتزی که به عوان محافظ برای سنگ
به همراه موم میکرو کریستال که در تولوعن، گزیلن و الکل سفید حل شده است یا به تنهایی مورد استفاده
قرار میگیرد. این موم در مرمت مورد استفاده قرار میگیرد.[۵]
انواع دیگر موم ها
- موم
گیاهی که در
اندامهای مختلف گیاهی (ساقه و برگ و میوه) به وجود میآید، مانند موم موجود
در سطح برگ کلم و کاکتوس و برگ نیشکر و غیره. در درخت نخل موم یاسروکسیلن مقدار موم به حدی زیاد است که آن را
استخراج میکنند و به آن موم خرما نیز گویند.
- موم
معدنی که از گیاهان فسیلشده خصوصاً توربها به دست میآید. توضیح اینکه در اطراف
تشکیلات نفتی قسمی موم معدنی زردرنگ یا قهوهای به دست میآید که بهاوزوکریت موسوم است و آن جز مومیائی است.
- موم حیوانی مادهای
است که از چهار جفت غده مترشحه موم که در داخل شکم زنبور
عسل کارگر
است به دست میآید. زنبورهای عسل این موم را جهت ساختن حجراتلانههای خود به کار
میبرند. برای استخراج این موم معمولاً عسل را تصفیه میکنند و موم را به دست
میآورند. این همان ماده چسبندهاست که در عسل است و آن را نخورند. خواص
شیمیایی این
موم نیز مشابه با موم گیاهی است.[۶]
جستارهای
وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- پرش به بالا↑ دهخدا، علیاکبر، لغتنامهٔ دهخدا، تهران.
- پرش به بالا↑ مواد و ابزار هنری 2-مواد رنگ قسمت 2-عیسی امیری
چولاندیم-انتشارات کتاب آبان
- پرش به بالا↑ دهخدا، علیاکبر، لغتنامهٔ دهخدا، تهران.
- پرش به بالا↑ دهخدا، علیاکبر، لغتنامهٔ دهخدا، تهران.
- پرش به بالا↑ مواد و ابزار هنری 2-مواد رنگ قسمت 2-عیسی امیری
چولاندیم-انتشارات کتاب آبان
- پرش به بالا↑ دهخدا، علیاکبر، لغتنامهٔ دهخدا، تهران.
////////////////
الشمع (بالإنجليزية:
Wax) هي مادة دهنية صلبة تستخدم غالبا كغطاء حامي
للأسطح المختلفة وكذلك في صناعة الشموع ومواد التلميع والورق المشمع وهو صلب في
درجة الحرارة العادية ويذوب بالتسخين.
محتويات
ويقسم الشمع
إلى عدة أنواع :
- معدني
- نفطي
- نباتي
- كيماوي
- حيواني
- صوفي
أنماط الشمع[عدل]
شموع
حيوانية وحشرية[عدل]
الشمع
الحيواني ينسب إلى السيريدات وهي أستر الحموض الدسمة، هي صلبة في الحرارة
الاعتيادية إلا أنها لدنة مع الحرارة. يستخدم وحده أو يخلط بشمع النفط، لصنع
الشموع والمواد الملمعة والمنتجات الأخرى. أهم شمع حيواني هو شمع النحل ثقله
النوعي 0.96 وحرارة انصهاره 65م وينتج النحل شمع النحل عندما يكوِّن قرص العسل. ويستخرج شمع الصوف من طبقة شحمية توجد على الصوف غير المعالج.
ويستخدم دهن صوف الغنم وهو نوع من شمع الصوف في صنع مستحضرات التجميل.
شمع النحل الخام أصفر اللون مسمر قليلاً، ويستخدم الشمع النقي بعد إزالة لونه
بالفحم الحيواني. بعض أمثلة من الشموع الحيوانية:
- شمع النحل (بالإنجليزية:
Beeswax) من نحل
العسل.
- شمع صيني(بالإنجليزية:
Chinese wax).
- شمع شيلاك.
- شمع العنبرية.
- لانولين (شمع الصوف)
شموع
نباتية[عدل]
نسب إلى
السيريدات وهي أستر الحموض الدسمة، ;هي صلبة في الحرارة الاعتيادية إلا أنها لدنة مع الحرارة.
أهم أنواع الشموع النباتية الشمع
الكارنوبي الذي تفرزه شجرة بلح الاستوائية، ثقله النوعي 0.98 وحرارة انصهاره 85 م.
الكثير من النباتات طبقة شمع طبيعية تحميها من الحرارة والرطوبة.
وتكتسي أوراق نخيل الكرنوبية الشمع
الكرنوبي وهو من أصلب
أنواع الشمع النباتي وأكثرها استخداما. ويظل هذا الشمع صلبا في الجو الحار. وهو
أحد المكونات المهمة في شمع السيارات وغيره من الملمعات. وتضم الأنواع الأخرى من
الشمع الغار الشمعي وشمع كانديليلا وشمع
اليابان وشمع قصب السكر.
- شمع الشمعاء.
- شمع الفربيون.
- شمع
الخارنوبا (بالإنجليزية:
Carnauba wax).
- شمع الخروع (بالإنجليزية:
Castor wax) - المهدرج
صناعيا زيت
الخروع.
- شمع إسبارتو (بالإنجليزية:
Esparto wax) - منتج ثانوي
لصناعة الورق من عشبة الإسبارتو.
- شمع اليابان (بالإنجليزية:
Japan wax).
- زيت الجوجوبا (بالإنجليزية:
Jojoba oil)
- شمع الأوريكوري
- شمع نخالة
الرز.
شموع
معدنية[عدل]
- شمع سيريسين (بالإنجليزية:
Ceresin wax).
- شمع مونتان (بالإنجليزية:
Montan wax).
- الأوزوكريت.
- شمع الخث.
شموع
نفطية[عدل]
- شمع
البارافين - (بالإنجليزية:
Paraffin wax).
- شمع دقيق التبلور (بالإنجليزية:
Microcrystalline wax).
شموع
صناعية[عدل]
- شمع بولي إيتيلين (بالإنجليزية:
Polyethylene wax).
- شمع فيشر-تروبش (بالإنجليزية:
Fischer-Tropsch wax).
- شمع معدل كيميائيا (بالإنجليزية:
Chemically modified wax).
- شموع مبادلة الأميد (بالإنجليزية:
substituted amide wax).
- بولي أولفينات.
انظر أيضاً[عدل]
//////////////////
به عبری:
שעווה היא שם כולל לקבוצת חומרים מוצקים, המתרככים בטמפרטורה נמוכה יחסית ורובם נתכים בטמפרטורה נמוכה מ 1000. השעוות הן ממקור מינרלי, צמחי, או מיוצרות בגופם של בעלי חיים. במשנה ובתלמוד שעווה היא דונג, לדוגמה: "שעוה פסולתא דדובשא."[1]
רוב סוגי השעווה המלאכותיים (סינתטיים) הם חומרים אורגניים המיוצרים מנפט. בדרך-כלל מדובר באלקאנים ארוכי שרשרת, בעלי 20אטומי פחמן ויותר. החומר הידוע ביותר מסוג זה הוא פרפין.
השימוש המוכר ביותר של השעווה הוא ככל הנראה ייצור נרות,
אך מכלול השימושים גדול יותר, וכולל בעיקר סיכוך ושימון בתעשייה.
שימוש נפוץ נוסף הוא מריחת שעווה על כלי רכב, לשם הקניית ברק והגנה.
נשים וגברים כאחד משתמשים בשעווה כאחת הדרכים להסרת שיער עודף מגופם. על הגוף מניחים מדבקה המצופה בשעווה נוזלית. כשהשעווה מתקררת והופכת מוצקה נלכדו
//////////////
به سندی میت؟
:
بنيادي طور
تي ۽ تاريخي تصور جي لحاظ سان ته ميڻ هڪ اهڙو مادو آهي جيڪو ما
کي جو مکيون پنهنجي گھر يا
ڇتي کي ٺاهڻ لاء پنهنجي جسم مان ڪڍنديون آهن۔ پر اصل
۾ اڄڪلهه
هن مادي کي صرف ماکي جي مکين جي ڇتي مان ئي نه بلڪه مصنوعي طور تي ڪارخانن ۾ به تيار ڪيو ويندو آهي انکان علاوه هي ڪجهه ٻوٽن (جيئن carnauba) ۽
(petroleum) مان به حاصل ٿيندو آهي جنهن کي (paraffin) چيو
ويندو آهي۔
//////////////
به اردو موم:
موم
آزاد دائرۃ المعارف، ویکیپیڈیا سے
موم سے بنائی گئی ایک شمع
بنیادی طور پر اور تاریخی تصور کے لحاظ سے تو موم ایک ایسا مادہ کہ جو شہد
کی مکھیاں اپنے گھر یا چھتے کو بنانےکیلیے اپنے جسم سے افراز (secret) کرتی ہیں۔ لیکن اصل میں آج کل اس مادے کو صرف شہد کی مکھیوں کے چھتے سے ہی نہیں بلکہ مصنوعی طور پر کارخانوں میں بھی تیار کیا جاتا ہے اسکے علاوہ یہ بعض پودوں (جیسے carnauba) اور نفط (petroleum) سے بھی حاصل ہوتا ہے جسے کاز (paraffin) کہا جاتا ہے۔
موم کے مادے میں بنیادی جو بنیادی خواص ہوتے ہیں وہ درج ذیل ہیں۔
- یہ محاصری (ambient) درجۂ
حرارت پر ایک لَدائِن (plastic) جیسے خواص رکھتا ہے یا یوں
کہ لیں کہ قابل ساخت سازی (malleable) ہوتا ہے۔
- اسکا نقطۂ
پگھلاؤ تقریباًًًً 45 درجۂ
صد (centigrade) ہوتا ہے (یہ اسے شحم اور تیل سے منفرد بناتا ہے)۔
- جب یہ
پگھلی ہوئی حالت میں ہو تو اسکی لزوجیت (viscosity) نسبتا لدائن (plastic) سے کم ہوتی
ہے۔
- پانی میں غیرحلپذیر ہے۔
- آبگریز (hydrophobic) ہوتا ہے۔
//////////////////
به ترکی آذری
موم:
/////////////
Waxes are a diverse class of organic
compounds that are hydrophobic, malleable solids
near ambient temperatures. They include higher
alkanes and lipids, typically with melting
points above about 40 °C (104 °F), melting to give low viscosity liquids.
Waxes are insoluble in water but soluble in organic, nonpolar
solvents. Natural waxes of different types are produced by plants and animals
and occur in petroleum.
Contents
[show]
Chemistry[edit]
Ceroline brand wax for floors and furniture,
first half of 20th century. From the Museo del Objeto del Objetocollection
Waxes are organic compounds that
characteristically consist of long alkyl chains.
Synthetic waxes are long-chain hydrocarbons (alkanes or paraffins) that lack
substituted functional groups. Natural waxes may contain
unsubstituted hydrocarbons, such as higher alkanes, but may also include
various types of substituted long chain compounds, such as fatty
acids, primary and secondary long
chain alcohols, ketones and aldehydes. They may also contain esters of fatty
acids and long chain alcohols.
Plant and animal waxes[edit]
Waxes are synthesized by
many plants and animals. Those of animal origin typically consist of wax esters
derived from a variety of carboxylic acids and fatty alcohols. In waxes of
plant origin characteristic mixtures of unesterified hydrocarbons may
predominate over esters.[1] The
composition depends not only on species, but also on geographic location of the
organism.
Animal waxes[edit]
The most commonly known animal wax is beeswax, but
other insects secrete waxes. A major component of the beeswax used in
constructing honeycombs is the ester myricyl
palmitate which is an ester of triacontanol andpalmitic
acid. Its melting point is 62-65 °C. Spermaceti occurs
in large amounts in the head oil of the sperm
whale. One of its main constituents is cetyl
palmitate, another ester of a fatty acid and
a fatty alcohol. Lanolin is
a wax obtained from wool, consisting of esters of sterols.[2]
Plant waxes[edit]
Plants secrete waxes into and on the surface
of their cuticles as a way to control evaporation,
wettability and hydration.[3] The epicuticular
waxes of plants are mixtures of substituted long-chain aliphatic hydrocarbons,
containing alkanes,
alkyl esters, fatty acids, primary and secondary
alcohols, diols, ketones, aldehydes.[1] From
the commercial perspective, the most important plant wax is carnauba
wax, a hard wax obtained from the Brazilian palm Copernicia prunifera. Containing the ester
myricyl cerotate, it has many applications, such as confectionery and other
food coatings, car and furniture polish, floss coating, surfboard
wax and other uses. Other more specialized vegetable waxes
include candelilla wax and ouricury
wax.
Petroleum derived waxes[edit]
See also: Paraffin
wax
Although many natural waxes contain esters,
paraffin waxes are hydrocarbons, mixtures of alkanes usually
in a homologous series of chain lengths. These
materials represent a significant fraction of petroleum. They are refined
by vacuum distillation. Paraffin waxes are
mixtures of saturated n- and iso- alkanes, naphthenes, and alkyl- and
naphthene-substituted aromatic compounds. The degree of branching has an
important influence on the properties. Millions of tons of paraffin waxes are
produced annually. They are used in foods (such as chewing gum and cheese
wrapping), in candles and cosmetics, as non-stick and waterproofing coatings
and in polishes.
Montan wax[edit]
Montan wax is
a fossilized wax extracted from coal and lignite. It is
very hard, reflecting the high concentration of saturated fatty acids and
alcohols. Although dark brown and smelly, they can be purified and bleached to
give commercially useful products.
Polyethylene and related derivatives[edit]
Some waxes are synthesized by cracking polyethylene at 400 °C. The
products have the formula (CH2)nH2, where n
ranges between about 50 and 100. As of 1995, about 200 million kilograms/y were
consumed.[3]
Wax candle.
A lava lamp is
a novelty item that contains wax melted from below by a bulb. The wax rises and
falls in decorative, molten blobs.
Uses[edit]
Waxes are mainly consumed industrially as
components of complex formulations, often for coatings.[3] The
main use of polyethylene and polypropylene waxes is in the formulation of
colourants for plastics. Waxes confer matting effects and wear resistance to
paints. Polyethylene waxes are incorporated into inks in the form of
dispersions to decrease friction. They are employed as release
agents. They are also used as slip agents, e.g. in furniture, and corrosion
resistance.
Candles[edit]
Wax products[edit]
Waxes are used as finishes and coatings for
wood products.[4] Beeswax
is frequently used as a lubricant on drawer slides where wood to wood contact
occurs.
Other uses[edit]
Sealing
wax was used to close important documents in the Middle
Ages. Wax tablets were used as writing surfaces. There
were different types of wax in the Middle Ages, namely four kinds of wax (Ragusan, Montenegro, Byzantine,
and Bulgarian),
"ordinary" waxes from Spain, Poland, and Riga, unrefined waxes
and colored waxes (red, white, and green).[5][6] Waxes
are used to make wax paper, impregnating and coating
paper and card to waterproof it or make it resistant to staining, or
to modify its surface properties. Waxes are also used in shoe
polishes, wood polishes, and automotive polishes, as mold release agents in mold
making, as a coating for many cheeses, and towaterproof leather
and fabric. Wax has been used since antiquity as a temporary, removable model
in lost-wax casting of gold, silver and
other materials.
Wax with colorful pigments added has been
used as a medium in encaustic painting, and is used today in the
manufacture of crayons and colored pencils. Carbon
paper, used for making duplicate typewritten documents
was coated with carbon black suspended in wax, typically montan wax,
but has largely been superseded byphotocopiers and computer
printers. In another context, lipstick and mascara are
blends of various fats and waxes colored with pigments, and both beeswax and lanolin are
used in other cosmetics. Ski wax is
used in skiing andsnowboarding.
Also, the sports of surfing and skateboarding often
use wax to enhance the performance.
Some waxes are considered food-safe and are
used to coat wooden cutting boards and other items that come into contact with
food. Beeswax or coloured synthetic wax is used to decorate Easter eggs in Romania, Ukraine, Poland, and
the Czech Republic. Paraffin wax is used in making
chocolate covered bon-bons. Wax is also used in wax bullets,
which are used as simulation aids.
Specific examples[edit]
Animal waxes[edit]
- Beeswax -
produced by honey bees
- Chinese
wax - produced by the scale
insect Ceroplastes ceriferus
- Lanolin (wool
wax) - from the sebaceous glands of sheep
- Shellac wax
- from the lac insect Kerria
lacca
- Spermaceti -
from the head cavities and blubber of the sperm
whale
Vegetable waxes[edit]
- Bayberry
wax - from the surface wax of the fruits of
the bayberry shrub, Myrica
faya
- Candelilla
wax - from the Mexican shrubs Euphorbia cerifera and Euphorbia antisyphilitica
- Carnauba
wax - from the leaves of the Carnauba palm, Copernicia cerifera
- Castor
wax - catalytically hydrogenated castor
oil
- Esparto wax -
a byproduct of making paper from esparto
grass, (Macrochloa tenacissima)
- Japan wax -
a vegetable triglyceride (not a true wax), from the
berries of Rhus and Toxicodendron species
- Ouricury
wax - from the Brazilian feather palm, Syagrus coronata.
- Rice
bran wax - obtained from rice bran (Oryza
sativa)
- Soy wax -
from soybean oil
- Tallow
Tree wax - from the seeds of the tallow tree Triadica
sebifera.
Mineral waxes[edit]
- Ceresin waxes
- Montan
wax - extracted from lignite and brown
coal
- Ozocerite -
found in lignite beds
- Peat waxes
Petroleum waxes[edit]
- Paraffin
wax - made of long-chain alkane hydrocarbons
- Microcrystalline wax - with very
fine crystalline structure
See also[edit]
References[edit]
- ^ Jump up to:a b EA
Baker (1982) Chemistry and morphology of plant epicuticular waxes. In The
Plant Cuticle. Ed. DF Cutler, KL Alvin, CE Price. Academic Press. ISBN
0-12-199920-3
- Jump up^ Wilhelm Riemenschneider1 and
Hermann M. Bolt "Esters, Organic" Ullmann's Encyclopedia of
Industrial Chemistry, 2005, Wiley-VCH, Weinheim.doi:10.1002/14356007.a09_565.pub2
- ^ Jump up to:a b c Uwe
Wolfmeier, Hans Schmidt, Franz-Leo Heinrichs, Georg Michalczyk, Wolfgang
Payer, Wolfram Dietsche, Klaus Boehlke, Gerd Hohner, Josef Wildgruber
"Waxes" in Ullmann's Encyclopedia of Industrial Chemistry,
Wiley-VCH, Weinheim, 2002. doi:10.1002/14356007.a28_103.