دردار. [ دَ ] (اِ) درختی است که پشه بار می آورد
و به عربی شجرةالبق خوانند و بعضی گویند سفیددار همانست . (برهان ). آنرا دارون گویند
و نام دیگرش سپیددار است و آنرا پشه دار نیز گویند. (از آنندراج ). شجرالبق خوانند
و در پارسی درخت پشه خوانند و به شیرازی سفیدار. (از اختیارات بدیعی ). لغت فارسی است
و او را درخت پشه و نارون نیز گویند چه ثمر او چون خشک گردد از جوف او پشه متکون می
گردد، و نوعی «غرب » است . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). درخت خوش سایه را گویند، و او
را شجرةالبق نیز گویند. (از تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ). قزاونه وزو خوانند، درختی
بزرگ است ثمره اش مانند نار طرفی بربسته بود. (نزهة القلوب ). درختی است که پشه غال
گویند و به عربی شجرالبق خوانند. (رشیدی ). شجرالبق . نارون . (بحرالجواهر). لسان العصافیر.
بوقیصا*. نارون . نشم الاسود. و بیشتر پیوندی آنرا نارون و پیوندنشده ٔ آن را سیاه
درخت نامند. (یادداشت مرحوم دهخدا).
* بوقیصا. (معرب ، اِ) مأخوذ از یونانی . درخت سفیدار.
(ناظم الاطباء). درخت سپیدار باشد و آن نوعی از بید است و بعضی ، درخت پده و پشه
غال را نیز گفته اند که بعربی شجرةالبق خوانند. (برهان ) (آنندراج ). دروار.
(فهرست مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). نشم الاسود . (یادداشت بخط مؤلف ).
رجوع به نشم و دردار و لکلرک ج 1 ص 291 و ج 2 ص 83شود.
/////////////
نام درخت سده است که بعربی شجرةالبق خوانند. (برهان
قاطع). درختی است که درون بارش پر از پشه است و بعربی شجرةالبق گویند. (فرهنگ رشیدی
). لکن این درخت را باری نیست بعضی برگهای آن ترنجیده شود و در میان آن جانورانی خرد
چون پشه گرد آید. رجوع به پشه دار شود.
//////////////
دردار. شجرة البق خوانند و بپارسی درخت پشه گویند و به
شیرازی اسفیدار و بسمرقندی کلکرم و در صغدیان کنجشک و در اندلس و در بخارا لامشکر
و غرب نوعی از وی است و صنعت غرب گفته شود اما ورق دردار در وی قبضی بود و جلایی و
پوست وی قابضتر و سردتر از ورق وی بود و طبیخ اصل وی چون بر استخوان شکسته نطول کنند
سود دهد و پوست سطبر وی چون یک مثقال به آب سرد بیاشامند یا با شراب مسهل بلغم بود
و ورق وی چون سحق کنند و با سرکه بر جرب ریش شده مالند نافع بود و پوست وی چون بر جراحات
پیچند بصلاح آورد و اگر بکوبند و با سرکه بسرشند و بر برص طلا کنند زایل کند و بیخ
وی چون بر آتش نهند و بسوزند رطوبتی که از وی بیرون آید بگیرند و در گوش چکانند کری
که از رنجوری دراز حادث شده باشد زایل کند و عصاره ورق وی چون در گوش چکانند نیمگرم
ورم گوش را نافع بود و اگر با عسل بیامیزند و در چشم کشند تاریکی چشم زایل کند و رطوبت
ثمر وی چون در روی مالند جلایی تمام دهد و مسیح گوید ورق وی سرد و خشک بود در درجه
اول
______________________________
صاحب مخزن الادویه مینویسد: دردار بفتح دال لغت
فارسی است و آن را دارون و سفیدار و درخت پشه نیز نامند جهت آنکه در جوف ثمر آن پشه
متکون میگردد و نوعی از غرب است
لاتینULMUS CAMPESTRIS فرانسهORME
PYRAMIDL انگلیسی COMMON ELM
اختیارات بدیعی، ص: 165
//////////////
نارون (نام علمی: Ulmus) نام یک سرده از تیره نارونیان است که برگریز یا نیمهبرگریز هستند.
این گونه ابتدا در دوره میوسن در حدود
۲۰ میلیون سال پیش، در جایی که امروزه آسیای مرکزی قرار دارد پدید آمد و به مرور
در سراسر نیمکره شمالی گسترده
شد.
گونههای نارون[ویرایش]
برخی از گونههای نارون چنیناند:
- اوجا, Ulmus
minor: این گونه در شمال ایران میروید.
- مَلَچ, Ulmus
glabra: گونهای که در استانهای گلستان،
مازندران، گیلان و آذربایجان میروید.
- نارون چتری, Ulmus Umbraculifera: گونهای از نارون که در ایران و افغانستان میروید.
- نارون برگریز یا نارون گلپشهای, Ulmus boissieri: گونهای از نارون که تنها در کشور
ایران میروید.
- نارون سفید, Ulmus laevis
- نارون قرمز, Ulmus rubra
منابع[ویرایش]
- مشارکتکنندگان
ویکیپدیا، «Elm»، ویکیپدیای
انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۲۳ فوریه ۲۰۱۴).
////////////
به
آذری و ترکی قره قاج*:
Qaraağac (lat. Ulmus) - qarağackimilər
fəsiləsinə aid bitki cinsi.
Karaağaç, karaağaçgiller (Ulmaceae) familyasının Ulmus cinsinden ağaç türlerine verilen
ad.(Anadolu'da karaağaç adı ile anılan ağaca,(a.Buche), kayın denilir.
Bahaeddin ÖGEL, Türk Mitolojisi 2. cilt 478. sayfa, 6.Kayın Ağacı maddesi)
Dünya
üzerinde ılıman iklim bölgelerinde Kuzey
Amerika, Avrupa ve Asya'da yayılış
gösteririler. Yapraklarınıdöken
uzun ömürlü orman ağaçlarıdır.
Çok sayıdaki pullu tomurcuklar sarmal dizilmiştir. Yumurtamsı konik
şekilde olan yaprakların kenarları çift dişli, tabanı asimetriktir.
Çiçekler erdişidir. Meyve basık
endospermsizdir. Kabukları kalın ve boyuna çatlaklıdır. Kabuklar kolayca
soyulur.
Diri odun açık renkli, öz odun kırmızı renklidir.
odunları sert ve ağırdır. Dış darbelere dayanıklıdır. Kolay kolay kırılmaz.
////////
·
قره قاج
يا قره تاج، درختچه اي است به ارتفاع 1 تا 3 متر و بيشتر که
داراي برگ هايي مرکب از 3 برگچه با دمبرگ دراز است.
گياه سرسبز «قره قاج» که در شهرستان زيباي گيلا نغرب، به وفور يافت مي شود، از خانواده «بقولا ت» يا «minoseae Leg» داراي 3 زيرخانواده است که «Anagyrigsfoetiba» به زير خانواده «Papiliononoi» يا پروانه واران (پروانه آسا) متعلق هست. (البته بعضي از گياه شناسان، اين سه زير خانواده را، هر کدام يک خانواده مستقل مي دانند، که در اين صورت، درختچه «Anagarisfoetibe» جزو خانواده «Plionaceae P» محسوب مي شود).
خانواده بقولا ت، بعد از خانواده کاسني بزرگترين خانواده گياهي هستند که شامل 55 جنس و حدود 13000 گونه هستند و انتشار جهاني دارند و در حدود 140 جنس از اين تيره به عنوان درختچه هاي زينتي کاشته مي شوند.
نام علمي درختچه براي اولين بار توسط «لينه» (1778-1707) م- گياه شناس معروف قرن 18 ميلا دي و پدر علم رده بندي گياهي، به کار برده شد.
«Anagyrigsfoetiba» حدود 375 جنس را در بر مي گيرد و به 10 طايفه تقسيم مي شوند که بيشتر در مناطق معتدله جنوبي و شمالي انتشار دارند. از نظر رده بندي گياهي ، زير خانواده پروانه واران، از دو زير خانواده ديگر، تکامل يافته ترند.
ويژگي هاي مرفولوژيکي گياه: علا وه بر اينکه اين گياهان معمولا از ارتفاعي بين 1 تا 3 متر بهره مندند، داراي تخمدان فوقاني يک حجره اي نيز هستند. از مشخصات ديگر گياه قره قاج، داشتن کاسبرگ به هم چسبيده که در انتها آزاد هستند، مي باشد.
گلبرگ که خارجي ترين عضو گياه به شمار مي رود، در پشت قرار گرفته و دو تار داخلي دارد که به آن بال مي گويند و دو تار ديگر داخلي ترين هستند که به آن ناو مي گويند که غالبا بهم متصل و پرچم و مادگي را در بر مي گيرد. گل هاي قره قاج، که به نوعي در شهرستان معتدل گيلا نغرب، زبانزد خاص و عام است به رنگ زرد و ميوه اش به صورت نيام (شمشير)، قوسي شکل، به درازاي10 تا 15 سانتيمتر و منتهي به نوک باريک و دراز است. در داخل ميوه آن 3 تا 8 دانه به رنگ بنفش و شبيه دانه لوبيا جاي دارد که اهالي شهرستان معتدل گيلا نغرب به همين دليل به آن شبدر لوبيا مي گويند. دانه اين گياه خوش رنگ، آنقدر سخت است که ممکن است مدت ها در خاک بماند ولي سبز نشود. معمولا براي سبز شدن روي آن را خراش داده يا اسيد کربنيک مي ريزند. از تمام قسمت هاي گياه با طراوت قره قاج، بوي نامطبوع استشمام مي شود. دانه آن داراي اثر سمي است و خطر آن نيز در اين است که اطفال آن را اشتباها با دانه لوبيا، مخلوط کنند. با مصرف دانه آن استفراغ هاي منجر به حالت خوني پيش آمده است و اين مورد يکي از خواص بي شمار دارويي قره قاج است که تنها، دانه آن، قي آور است.
شير حيواناتي که گياه زينتي قره قاج، مصرف کنند نيز بوي ناپسند دارد.
ترکيبات شيميايي گياه قره قاج: در اعضاي مختلف اين گياه 2 الکالوئيد سمي، يکي به نام «سيتيزين Cytisine» و ديگري «آناژيرين Anagyrine» وجود دارد. الکالوئيد اخير که توسط «هاردي و allois در سال 1885 م از گياه مذکور به دست آمد، در اندام هاي مختلف گياه، مخصوصا در برگ و پارانشيم اعضاي مسن، اشعه مغزي در بين آوندهاي آبکش و بيشتر از همه در بين لپه هاي دانه يافت مي شود. در دانه اين گياه علا وه بر آناژيرين، ماده روغني و يک ماده ملون به رنگ زرد نيز وجود دارد.
گياه سرسبز «قره قاج» که در شهرستان زيباي گيلا نغرب، به وفور يافت مي شود، از خانواده «بقولا ت» يا «minoseae Leg» داراي 3 زيرخانواده است که «Anagyrigsfoetiba» به زير خانواده «Papiliononoi» يا پروانه واران (پروانه آسا) متعلق هست. (البته بعضي از گياه شناسان، اين سه زير خانواده را، هر کدام يک خانواده مستقل مي دانند، که در اين صورت، درختچه «Anagarisfoetibe» جزو خانواده «Plionaceae P» محسوب مي شود).
خانواده بقولا ت، بعد از خانواده کاسني بزرگترين خانواده گياهي هستند که شامل 55 جنس و حدود 13000 گونه هستند و انتشار جهاني دارند و در حدود 140 جنس از اين تيره به عنوان درختچه هاي زينتي کاشته مي شوند.
نام علمي درختچه براي اولين بار توسط «لينه» (1778-1707) م- گياه شناس معروف قرن 18 ميلا دي و پدر علم رده بندي گياهي، به کار برده شد.
«Anagyrigsfoetiba» حدود 375 جنس را در بر مي گيرد و به 10 طايفه تقسيم مي شوند که بيشتر در مناطق معتدله جنوبي و شمالي انتشار دارند. از نظر رده بندي گياهي ، زير خانواده پروانه واران، از دو زير خانواده ديگر، تکامل يافته ترند.
ويژگي هاي مرفولوژيکي گياه: علا وه بر اينکه اين گياهان معمولا از ارتفاعي بين 1 تا 3 متر بهره مندند، داراي تخمدان فوقاني يک حجره اي نيز هستند. از مشخصات ديگر گياه قره قاج، داشتن کاسبرگ به هم چسبيده که در انتها آزاد هستند، مي باشد.
گلبرگ که خارجي ترين عضو گياه به شمار مي رود، در پشت قرار گرفته و دو تار داخلي دارد که به آن بال مي گويند و دو تار ديگر داخلي ترين هستند که به آن ناو مي گويند که غالبا بهم متصل و پرچم و مادگي را در بر مي گيرد. گل هاي قره قاج، که به نوعي در شهرستان معتدل گيلا نغرب، زبانزد خاص و عام است به رنگ زرد و ميوه اش به صورت نيام (شمشير)، قوسي شکل، به درازاي10 تا 15 سانتيمتر و منتهي به نوک باريک و دراز است. در داخل ميوه آن 3 تا 8 دانه به رنگ بنفش و شبيه دانه لوبيا جاي دارد که اهالي شهرستان معتدل گيلا نغرب به همين دليل به آن شبدر لوبيا مي گويند. دانه اين گياه خوش رنگ، آنقدر سخت است که ممکن است مدت ها در خاک بماند ولي سبز نشود. معمولا براي سبز شدن روي آن را خراش داده يا اسيد کربنيک مي ريزند. از تمام قسمت هاي گياه با طراوت قره قاج، بوي نامطبوع استشمام مي شود. دانه آن داراي اثر سمي است و خطر آن نيز در اين است که اطفال آن را اشتباها با دانه لوبيا، مخلوط کنند. با مصرف دانه آن استفراغ هاي منجر به حالت خوني پيش آمده است و اين مورد يکي از خواص بي شمار دارويي قره قاج است که تنها، دانه آن، قي آور است.
شير حيواناتي که گياه زينتي قره قاج، مصرف کنند نيز بوي ناپسند دارد.
ترکيبات شيميايي گياه قره قاج: در اعضاي مختلف اين گياه 2 الکالوئيد سمي، يکي به نام «سيتيزين Cytisine» و ديگري «آناژيرين Anagyrine» وجود دارد. الکالوئيد اخير که توسط «هاردي و allois در سال 1885 م از گياه مذکور به دست آمد، در اندام هاي مختلف گياه، مخصوصا در برگ و پارانشيم اعضاي مسن، اشعه مغزي در بين آوندهاي آبکش و بيشتر از همه در بين لپه هاي دانه يافت مي شود. در دانه اين گياه علا وه بر آناژيرين، ماده روغني و يک ماده ملون به رنگ زرد نيز وجود دارد.
اکوسيستم گياه وحشي قره قاج
شرايط آب و هوايي: اين درختچه زيبا، از نظر
اقليمي در مناطق آب و هواي معتدل مديترانه اي و معمولا بين مرز دو اکوسيستم
گرمسيري و سردسيري، موسوم به اکوتون ديده مي شود. شهرستان مديترانه اي «گيلا نغرب»
نمود بارز اين شرايط آب و هوايي است که ميزبان جنگل سبز «قره قاج» بوده و هست.
محدوده مورد نظر، به دليل واقع شدن در کوهستان سترگ زاگرس و محل عبور سيکلون هاي
غربي، داراي بارش بين 600-500 ميليمتر است. درختچه زيباي قره قاج، در
منطقه زمين لغزه «کاسه کران» روستايي ديدني، از توابع دهستان سردسير «چله» گيلا
نغرب که مرز بين دو اکوسيستم گرم گيلا نغرب و اکوسيستم محسوب مي شود ديده شده
است.
زمين شناسي منطقه: ناحيه مورد نظر از بعد ژئومورفولوژي، يک زمين لغزه معروف مي باشد که لا يه آهک آسماري با ضخامت حدود 100 متر، بر روي لا يه «مارني آهکي سازند پابده» لغزيده و سطح گسيختگي به مساحت 9/5 کيلومتر مربع و نيز توده لغزيده از سنگ و خاک به وسعت 13/5 کيلومتر مربع به وجود آمده است. اين بهم ريختگي باعث نفوذپذيري نسبتا خوب خاک شده و پوشش جنگلي بسيار متراکم، خصوصا جنگل «قره قاج» در دامنه کوهستان را موجب شده است. در قسمت هايي از اين منطقه که سطح بالا ي سازند مارني فرسايش يافته، به علت نرمي و فرسايش پذيري شديد مارن دره هاي عميق ناشي از فرسايش آبي به وجود آمده که متاسفانه به شکل لکه هاي سفيد بدون درخت، در ميان انبوهي از درختان کمياب «بلوط» و «قره قاج» ديده مي شود که تهديدي فوق العاده جدي براي اکوسيستم منطقه است.
خاک هاي رسوبي و آبرفتي، با آهک و مارن در اثر ناپايداري و لغزش با هم مخلوط شده و در بعضي جاها نيز حالت برش پي درپي به وجود آمده است.
اين تنوع خاک توانسته تنوع زيستي خاصي را به وجود آورد که وجود درختان متراکم بلوط نادر و قره قاج کمياب و بوته هاي خاردار، حکايت از اين پديده دارد.
زمين شناسي منطقه: ناحيه مورد نظر از بعد ژئومورفولوژي، يک زمين لغزه معروف مي باشد که لا يه آهک آسماري با ضخامت حدود 100 متر، بر روي لا يه «مارني آهکي سازند پابده» لغزيده و سطح گسيختگي به مساحت 9/5 کيلومتر مربع و نيز توده لغزيده از سنگ و خاک به وسعت 13/5 کيلومتر مربع به وجود آمده است. اين بهم ريختگي باعث نفوذپذيري نسبتا خوب خاک شده و پوشش جنگلي بسيار متراکم، خصوصا جنگل «قره قاج» در دامنه کوهستان را موجب شده است. در قسمت هايي از اين منطقه که سطح بالا ي سازند مارني فرسايش يافته، به علت نرمي و فرسايش پذيري شديد مارن دره هاي عميق ناشي از فرسايش آبي به وجود آمده که متاسفانه به شکل لکه هاي سفيد بدون درخت، در ميان انبوهي از درختان کمياب «بلوط» و «قره قاج» ديده مي شود که تهديدي فوق العاده جدي براي اکوسيستم منطقه است.
خاک هاي رسوبي و آبرفتي، با آهک و مارن در اثر ناپايداري و لغزش با هم مخلوط شده و در بعضي جاها نيز حالت برش پي درپي به وجود آمده است.
اين تنوع خاک توانسته تنوع زيستي خاصي را به وجود آورد که وجود درختان متراکم بلوط نادر و قره قاج کمياب و بوته هاي خاردار، حکايت از اين پديده دارد.
اثرات اکوسيستم «قره قاج»
اين درختچه نادر به دليل ويژگي هاي متفاوتي که
با ساير پوشش گياهي دارد، تنوع زيستي خاصي را در منطقه موجب شده است که از اين
قرارند:
1- اعتدال آب و هوا: اين گونه کمياب به دليل تنوع در دوره رشد آن، خصوصيات ويژه اي را از نظر اقليمي به وجود آورده است. چنانکه اواخر پائيز در نهايت شگفتي و تفکر در اسرار بقا، «قره قاج» جوانه مي زند و تقريبا تا اواسط تيرماه، سبز است. اين در حالي است که اکثر نباتات با شروع فصل خزان علا وه بر گرايش برگ ها به رنگ هاي زرد، ارغواني و قهوه اي و سرانجام ريزش آنها و ورود به زمان خواب زمستاني، در حقيقت چهره سبز طبيعت را بي رنگ مي کنند.
2- حالت تزئيني بودن «قره قاج»: حالتي است که مقارن تجربه کردن درختان در خواب زمستاني، با شکوفا شدن گل هاي زرد و سفيد، چنان زيبايي خاصي به منطقه مي بخشد که گويي بهار، در زمستان خلق شده است و اين مورد به خصوص، يکي از شاهکارهاي طبيعت شهرستان زيباي «گيلا نغرب» است که در طول سال 2 بار بهار را تجربه مي کند.
3- حفاظت خاک: به دليل تراکم زياد گياه کمياب «قره قاج» مخصوصا در شاخ و برگ، از شدت بارش به سطح زمين، به نحو چشمگيري جلوگيري کرده و آب به آرامي در پاي درختچه به زمين فرو مي رود که هم موجب نفوذپذيري بيشتر مي شود و هم اينکه خاک فرسايش نمي يابد.
بنابراين وجود رطوبت در پاي «قره قاج» باعث رشد گياهان فراوان در همسايگي درختچه مي شود.
4- حفاظت از جانوران در مقابل سرماي زمستان و گرماي اواخر بهار: درختچه هاي زيبا و بسيار «پر اهميت» «قره قاج» در اکثر مواقع آنچنان متراکم اند، که عبور و مرور دام ها و نيز افراد، در داخل آنها، به راحتي مقدور نمي باشد. به همين دليل پناهگاه خوبي براي وحوش نادر منطقه که جزو ذخاير طبيعي کشور به شمار مي روند، محسوب مي شوند که اين مهم در اکوسيستم کم نظير «شهرستان زيبا و مديترانه اي گيلا نغرب» بايد جدي تلقي شود.
خصوصا آنکه تعدادي از جانداران، مي توانند در تمام طول سال، حتي در تابستان که «قره قاج» لباس سبز خود را از تن بدر مي کند، در لا به لا ي اين گونه هاي ارزشمند گياهي، مخصوصا براي جانوران، علا وه بر تداوم حيات، از خطرات در امان بمانند.
5- خواص دارويي «قره قاج»: برگ، ساقه و ريشه اين گياه مقدس، در درمان بعضي از امراض، حکم کيميا را دارد. چنانکه اثر مسهل بودن و ضد انگل آن و مصرف مقادير زياد آن، قي آور و قاعده آور است. اثر دانه گياه، قوي تر از اعضاي ديگر آن است. له شده برگ گياه تازه، را به صورت «ضماد» بر روي «زخم ها» و «تومورها»، جهت بهبود آنها قرار مي دهند و نيز دم کرده (8 تا 16 گرم) ساقه، برگ و ريشه، مسهل خوبي مي تواند باشد.
1- اعتدال آب و هوا: اين گونه کمياب به دليل تنوع در دوره رشد آن، خصوصيات ويژه اي را از نظر اقليمي به وجود آورده است. چنانکه اواخر پائيز در نهايت شگفتي و تفکر در اسرار بقا، «قره قاج» جوانه مي زند و تقريبا تا اواسط تيرماه، سبز است. اين در حالي است که اکثر نباتات با شروع فصل خزان علا وه بر گرايش برگ ها به رنگ هاي زرد، ارغواني و قهوه اي و سرانجام ريزش آنها و ورود به زمان خواب زمستاني، در حقيقت چهره سبز طبيعت را بي رنگ مي کنند.
2- حالت تزئيني بودن «قره قاج»: حالتي است که مقارن تجربه کردن درختان در خواب زمستاني، با شکوفا شدن گل هاي زرد و سفيد، چنان زيبايي خاصي به منطقه مي بخشد که گويي بهار، در زمستان خلق شده است و اين مورد به خصوص، يکي از شاهکارهاي طبيعت شهرستان زيباي «گيلا نغرب» است که در طول سال 2 بار بهار را تجربه مي کند.
3- حفاظت خاک: به دليل تراکم زياد گياه کمياب «قره قاج» مخصوصا در شاخ و برگ، از شدت بارش به سطح زمين، به نحو چشمگيري جلوگيري کرده و آب به آرامي در پاي درختچه به زمين فرو مي رود که هم موجب نفوذپذيري بيشتر مي شود و هم اينکه خاک فرسايش نمي يابد.
بنابراين وجود رطوبت در پاي «قره قاج» باعث رشد گياهان فراوان در همسايگي درختچه مي شود.
4- حفاظت از جانوران در مقابل سرماي زمستان و گرماي اواخر بهار: درختچه هاي زيبا و بسيار «پر اهميت» «قره قاج» در اکثر مواقع آنچنان متراکم اند، که عبور و مرور دام ها و نيز افراد، در داخل آنها، به راحتي مقدور نمي باشد. به همين دليل پناهگاه خوبي براي وحوش نادر منطقه که جزو ذخاير طبيعي کشور به شمار مي روند، محسوب مي شوند که اين مهم در اکوسيستم کم نظير «شهرستان زيبا و مديترانه اي گيلا نغرب» بايد جدي تلقي شود.
خصوصا آنکه تعدادي از جانداران، مي توانند در تمام طول سال، حتي در تابستان که «قره قاج» لباس سبز خود را از تن بدر مي کند، در لا به لا ي اين گونه هاي ارزشمند گياهي، مخصوصا براي جانوران، علا وه بر تداوم حيات، از خطرات در امان بمانند.
5- خواص دارويي «قره قاج»: برگ، ساقه و ريشه اين گياه مقدس، در درمان بعضي از امراض، حکم کيميا را دارد. چنانکه اثر مسهل بودن و ضد انگل آن و مصرف مقادير زياد آن، قي آور و قاعده آور است. اثر دانه گياه، قوي تر از اعضاي ديگر آن است. له شده برگ گياه تازه، را به صورت «ضماد» بر روي «زخم ها» و «تومورها»، جهت بهبود آنها قرار مي دهند و نيز دم کرده (8 تا 16 گرم) ساقه، برگ و ريشه، مسهل خوبي مي تواند باشد.
موقعيت
اين درختچه به صورت جنگلي، در حوزه آبخيز
«دهستان سردسير چله»، از توابع «گيلا نغرب»، از روستاي «کاسه کران» تا منطقه «تق
توق»، در محل زمين لغزه بزرگ «کاسه کران» رويش داشته است. زمين لغزه مزبور، که
اينک اکوسيستمي از گونه نادر، دارويي، زيبا، با طبيعت عجيب را در خود جا داده در
زمان هاي بسيار دور، رخ داده است، به طوري که امروزه اثرات اين لغزش بزرگ به خوبي
معلوم است. عرض جغرافيايي آن (34/7-34/4) و طول (46/17 -6/14) شرقي،
در 5 کيلومتري شهرستان گيلا نغرب، واقع شده است.
اين محدوده در دامنه شمال تا قديس «سريوان» به مساحت تقريبي 900 هکتار که منطبق بر زمين لغزش کاسه کران است رويش دارد.
6- جهت تغذيه دام: قره قاج، خوراک مناسبي براي چراي دام ها مي باشد (و اين نکته حائز اهميت است که شهرستان گيلا نغرب هرساله ميزبان صدها هزار راس گوسفند جهت تعليف مي باشد) و اين مورد ويژه، اين را مي رساند که گياه مزبور مي تواند در مناطق ديگر شهرستان و جاهايي که آب و هوايي شبيه آب و هواي گيلا نغرب دارد، کاشته شود. حتي در گلخانه ها.
7- برگزاري اردوهاي علمي و توريستي: «قره قاج» و اصولا جنگل سرسبز، با طراوت، کمياب و بسيار سودمند آن، اين استعداد و پتانسيل را دارا است که هر ساله، ميزبان تورهاي علمي و نيز گردشگري از داخل و خارج کشور باشد. مغناطيس گياهي که مخصوصا طرفداران محيط زيست و گونه هاي مهم نباتي جهان را به سوي خود جذب مي کند و چشم هر رهگذري را نوازش مي دهد و اين همت مسوولين را مي طلبد.
اين محدوده در دامنه شمال تا قديس «سريوان» به مساحت تقريبي 900 هکتار که منطبق بر زمين لغزش کاسه کران است رويش دارد.
6- جهت تغذيه دام: قره قاج، خوراک مناسبي براي چراي دام ها مي باشد (و اين نکته حائز اهميت است که شهرستان گيلا نغرب هرساله ميزبان صدها هزار راس گوسفند جهت تعليف مي باشد) و اين مورد ويژه، اين را مي رساند که گياه مزبور مي تواند در مناطق ديگر شهرستان و جاهايي که آب و هوايي شبيه آب و هواي گيلا نغرب دارد، کاشته شود. حتي در گلخانه ها.
7- برگزاري اردوهاي علمي و توريستي: «قره قاج» و اصولا جنگل سرسبز، با طراوت، کمياب و بسيار سودمند آن، اين استعداد و پتانسيل را دارا است که هر ساله، ميزبان تورهاي علمي و نيز گردشگري از داخل و خارج کشور باشد. مغناطيس گياهي که مخصوصا طرفداران محيط زيست و گونه هاي مهم نباتي جهان را به سوي خود جذب مي کند و چشم هر رهگذري را نوازش مي دهد و اين همت مسوولين را مي طلبد.
////////
به عربی دردار:
الدردار أو البوقيصا[1] (بالإنجليزية: Elm) (الاسم العلمي:Ulmus) هو جنس نباتي يتبع فصيلة الدردارية من رتبة الورديات.[2][3][4][5] وهو جنس من الأشجار النفضية ظهرت في الميوسين منذ نحو 40 مليون سنة في ما يقابل آسيا الوسطى المعاصرة.
محتويات
[أظهر]
- الدردار الأجرد (باللاتينية: Ulmus
glabra) في بلاد الشام وأوروبا
- الدردار الأصغر (باللاتينية: Ulmus
minor) ويتبعه الدردار الأصغر نويع الرمادي (باللاتينية: Ulmus
minor subsp. canescens) في بلاد الشام والمغرب العربي وبعض مناطق أوروبا
- الدردار الطويل (باللاتينية: Ulmus
procera) في المغرب العربي والبلقان وبعض
مناطق أوروبا
من أنواعه الأخرى[عدل]
- الدردار الأحمر (باللاتينية: Ulmus
rubra)
- الدردار الإسماعيلي (باللاتينية: Ulmus
ismaelis)
- الدردار التوماسي (باللاتينية: Ulmus
thomasii)
- الدردار الخفيف (باللاتينية: Ulmus
laevis)
- الدردار الصغير (باللاتينية: Ulmus
nana)
- الدردار صغير الثمار (باللاتينية: Ulmus
microcarpa)
- الدردار العالي (باللاتينية: Ulmus
alata)
- الدردار كبير الثمار (باللاتينية: Ulmus
macrocarpa)
- الدردار المتطاول (باللاتينية: Ulmus
elongata)
أنظر أيضاً[عدل]
مراجع[عدل]
- ^ موسوعة شبكة المعرفة الريفية. الدردار. تاريخ الولوج 30 أيلول 2011.
- ^ موقع لائحة النباتات أنواع الدردار تاريخ الولوج 16 ديسمبر 2012
- ^ موقع زيبكودزو جنس الدردار تاريخ الولوج 16 ديسمبر 2012
- ^ المركز الوطني للمعلومات التقنية الحيوية جنس الدردار تاريخ الولوج 16 ديسمبر 2012
- ^ موقع تاكسونوميكون جنس الدردار تاريخ الولوج 16 ديسمبر 2012
/////////////
به عبری اُلموس:
אולמוס או בוקיצה (שם מדעי: Ulmus)
הוא עץ נשיר ממשפחת המישיים.
ישנם בין 30 ל-40 מינים של העץ, תשעה מהם ניתן למצוא בצפון אמריקה וכן מספר קטן
יותר באירופה.
את המגוון הגדול
ביותר ניתן למצוא בסין.
בישראל צומח עץ ממשפחת
האולמוס בשם בוקיצה שעירה(לשעבר: אולמוס
שעיר).
/////////////////
Elms are deciduous and semi-deciduous trees comprising
the flowering plant genus Ulmus in
the plant familyUlmaceae. The genus first appeared in the Miocene geological period about
20 million years ago, originating in what is now central Asia.[1] These
trees flourished and spread over most of the Northern Hemisphere, inhabiting
the temperate and tropical-montane regions of North
America and Eurasia, presently ranging southward across the Equator
into Indonesia.
Elms
are components of many kinds of natural forests. Moreover, during the 19th and
early 20th centuries many species and cultivars were also planted as ornamental
street, garden, and park trees in Europe, North
America, and parts of the Southern Hemisphere, notably Australasia.
Some individual elms reached great size and age. However, in recent decades,
most mature elms of European or North American origin have died from Dutch
elm disease, caused by a microfungus dispersed by bark beetles. In response,
disease-resistant cultivars have been developed, capable of restoring the
elm to forestry and landscaping.
Contents
[show]
Taxonomy[edit]
Main
articles: List of Elm species
and varieties by common name, Alphabetical
list of extant Elm species by scientific name, List of Elm
species and varieties by scientific name, List of Elm
cultivars, hybrids and hybrid cultivars and List of Elm synonyms and
accepted names
There
are about 30 to 40 species of Ulmus (elm); the ambiguity
in number results from difficulty in delineating species, owing to the ease
of hybridization between them and the
development of local seed-sterile vegetatively propagated microspecies in
some areas, mainly in the field elm
(Ulmus minor) group. Rackham[2] describes Ulmusas
the most difficult critical genus in the entire British flora, adding that
'species and varieties are a distinction in the human mind rather than a
measured degree of genetic variation'. Eight species are endemic to North
America, and a smaller number to Europe;[3] the
greatest diversity is found in Asia.[4]
The
classification adopted in the List of elm species,
varieties, cultivars and hybrids is largely based on that established
by Brummitt.[5] A
large number of synonyms have accumulated over the last three centuries; their
currently accepted names can be found in the list List of elm Synonyms and Accepted Names.
Botanists
who study elms and argue over elm identification and classification are
called pteleologists, from the Greek πτελέα (:elm).[6]
As
part of the sub-order urticalean rosids they are distant cousins of cannabis, hops, and nettles.
Etymology[edit]
The
name Ulmus is the classical name for these trees, with the
English name "elm" and many other European names derived from it.[7]
Description[edit]
The
genus is hermaphroditic, having apetalous perfect
flowers which are wind-pollinated. Elm leaves are
alternate, with simple, single- or, most commonly, doubly
serrate margins, usually asymmetric at the base and acuminate at
the apex.
The fruit is a round wind-dispersed samara flushed
with chlorophyll, facilitating photosynthesis before the
leaves emerge.[8] All
species are tolerant of a wide range of soils and pH levels but, with
few exceptions, demand good drainage.
'Sapporo
Autumn Gold', Antella, Florence
Wych
elm (Ulmus glabra) leaves and seeds
Asymmetry
of leaf, Slippery Elm U. rubra
Mature
bark, Slippery Elm U. rubra
Flowers
of the hybrid elm cultivar 'Columella'
Corky
wings, Winged Elm U. alata
U.
laciniata samara
U.
americana, Dufferin
St., Toronto, c. 1914
Pests
and diseases[edit]
Main
article: List of elm diseases
Dutch
elm disease[edit]
Main
article: Dutch elm disease
Dutch
elm disease (DED)
devastated elms throughout Europe and much of North America in the second half
of the 20th century. It derives its name 'Dutch' from the first description of
the disease and its cause in the 1920s by the Dutch botanists Bea Schwarz and Christina
Johanna Buisman. Owing to its geographical isolation and effective
quarantine enforcement, Australia has so far remained unaffected by Dutch Elm
Disease, as have the provinces ofAlberta and British
Columbia in western Canada.
DED
is caused by a micro-fungus transmitted by two species of Scolytus elm-bark beetle which
act as vectors. The disease affects all species of
elm native to North America and Europe, but many Asiatic species have evolved
anti-fungal genes and are resistant. Fungal spores, introduced into wounds in
the tree caused by the beetles, invade the xylem or
vascular system. The tree responds by producing tyloses,
effectively blocking the flow from roots to leaves. Woodland trees in North
America are not quite as susceptible to the disease because they usually lack
the root-grafting of the urban elms and are somewhat more isolated from each
other. In France, inoculation with the fungus of over three hundred clones of
the European species failed to find a single variety possessed of any
significant resistance.
The
first, less aggressive strain of the disease fungus, Ophiostoma
ulmi, arrived in Europe from the Far East in 1910, and was accidentally
introduced to North America in 1928, but was steadily weakened by viruses and
had all but disappeared in Europe by the 1940s. The second, far more virulent
strain of the disease Ophiostoma novo-ulmi was identified
in Europe in the late 1960s, and within a decade had killed over 20 million
trees (approximately 75%) in the UK alone. Approximately three times more
deadly, the new strain arrived in Europe from the USA on a cargo of Rock Elm;
the hypothesis that it arose from a hybrid between the original O. ulmi and
another strain endemic to the Himalaya, Ophiostoma himal-ulmi is now
discredited.[9]
There
is no sign of the current pandemic waning, and no evidence of a susceptibility
of the fungus to a disease of its own caused by d-factors: naturally occurring
virus-like agents that severely debilitated the original O. ulmi and
reduced its sporulation.[10]
Elm
phloem necrosis[edit]
Elm phloem
necrosis (elm yellows) is a disease of
elm trees that is spread by leafhoppers or
by root grafts.[11] This
very aggressive disease, with no known cure, occurs in the Eastern United States, southern Ontario in
Canada, and Europe. It is caused by phytoplasmas which
infect the phloem (inner bark) of the tree.[12] Infection
and death of the phloem effectively girdles the tree and stops the flow of
water and nutrients. The disease affects both wild-growing and cultivated
trees. Occasionally, cutting the infected tree before the disease completely
establishes itself and cleanup and prompt disposal of infected matter has
resulted in the plant's survival via stump-sprouts.
Insects[edit]
Most
serious of the elm pests is the elm leaf beetle Xanthogaleruca
luteola, which can decimate foliage, although rarely with fatal results.
The beetle was accidentally introduced to North America from Europe. Another
unwelcome immigrant to North America is the Japanese
beetle Popillia japonica. In both instances the beetles cause
far more damage in North America owing to the absence of the predators present
in their native lands. In Australia, introduced elm trees are sometimes used as
foodplants by the larvae of hepialid moths of the
genus Aenetus.
These burrow horizontally into the trunk then vertically down.[13][14]
Birds[edit]
Sapsucker woodpeckers
have a great love of young elm trees.
Development
of trees resistant to Dutch elm disease[edit]
Efforts
to develop resistant cultivars began in the Netherlands in 1928 and
continued, uninterrupted by World
War II, until 1992.[15] Similar
programmes were initiated in North America (1937), Italy (1978), and Spain
(1990s). Research has followed two paths:
Species
and species cultivars[edit]
In
North America, careful selection has produced a number of trees resistant not
only to disease, but also to the droughts and extremely cold winters afflicting
the continent. Research in the USA has concentrated on the American
Elm U. americana, resulting in the release of highly resistant
clones, notably the cultivars 'Valley Forge' and 'Jefferson'. Much work has also been
done into the selection of disease-resistant Asiatic species and cultivars.[16][17]
In
Europe, the European White Elm Ulmus laevis has
received much attention. Whilst this elm has little innate resistance to Dutch
elm disease, it is not favoured by the vector bark beetles and thus only
becomes colonized and infected when there are no other choices, a rare
situation in western Europe. Research in Spain has suggested that it may be the
presence of a triterpene, alnulin, which makes the tree bark
unattractive to the beetle species that spread the disease.[18] However
this possibility has not been conclusively proven.[19] More
recently, Field Elms Ulmus minor highly resistant to DED have
been discovered in Spain, and form the basis of a major breeding programme.[20]
Hybrid
cultivars[edit]
Owing
to their innate resistance to Dutch elm disease, Asiatic species have been
crossed with European species, or with other Asiatic elms, to produce trees
which are both highly resistant to disease and tolerant of native climates.
After a number of false dawns in the 1970s, this approach has produced a range
of reliable hybrid cultivars now commercially available in North America and
Europe.[21][22][23][24][25][26][27]
However,
some of these cultivars, notably those with the Siberian
Elm U. pumila in their ancestry, lack the forms for which
the iconic American Elm and English Elm were prized. Moreover, several exported
to northwestern Europe have proven unsuited to the maritime
climate conditions there, notably because of their intolerance of
anoxic conditions resulting from ponding on poorly drained soils in winter.
Dutch hybridizations invariably included theHimalayan
Elm U. wallichiana as a source of anti-fungal genes and
have proven more tolerant of wet ground; they should also ultimately reach a
greater size. However, the susceptibility of the cultivar 'Lobel', used as a
control in Italian trials, to elm
yellows has now (2014) raised a question mark over all the Dutch
clones.[28]
A
number of highly resistant Ulmus cultivars has been released
since 2000 by the Institute of Plant Protection in Florence, most commonly
featuring crosses of the Dutch cultivar 'Plantijn' with
the Siberian Elm to produce resistant trees better adapted to the Mediterranean
climate.[22]
Cautions
regarding novel cultivars[edit]
Elms
take many decades to grow to maturity, and as the introduction of these
disease-resistant cultivars is relatively recent, their long-term performance
and ultimate size and form cannot be predicted with certainty. The National Elm Trial in North America, begun
in 2005, is a nationwide trial to assess strengths and weaknesses of the 19
leading cultivars raised in the US over a ten-year period; European cultivars
have been excluded. Meanwhile, in Europe, American and European cultivars are
being assessed in field trials started in 2000 by the UK charity Butterfly Conservation.[29]
The
ball-headed graft narvan elm, Ulmus minor 'Umbraculifera',
cultivated in Persia and widely planted in central Asia.
Lafayette
Street, Salem, Massachusetts: an example of the
'high-tunnelled effects' of Ulmus americana avenues once
common in New England
Uses
of elms in landscaping[edit]
Camperdown
elm (Ulmus'Camperdown'),
cultivated in Prospect Park, Brooklyn, New York
An
avenue of elm trees in Fitzroy
Gardens, Melbourne
One
of the earliest of ornamental elms was the ball-headed graft narvan elm, Ulmus minor 'Umbraculifera',
cultivated from time immemorial in Persia as a shade
tree and widely planted in cities through much of south-west and central Asia.
From the 18th century to the early 20th century, elms, whether species, hybrids
or cultivars,
were among the most widely planted ornamental trees in both Europe and North America.
They were particularly popular as a street tree in avenue plantings in towns and cities,
creating high-tunnelled effects. Their quick growth and variety of foliage and
forms,[30] their
tolerance of air-pollution and the comparatively rapid decomposition of their
leaf-litter in the fall were further advantages. In North America, the species
most commonly planted was the American
elm (Ulmus americana), which had unique properties that made it
ideal for such use: rapid growth, adaptation to a broad range ofclimates and
soils, strong wood, resistance to wind damage, and vase-like growth habit
requiring minimal pruning. In Europe, the wych elm
(Ulmus glabra) and the Field Elm
(Ulmus minor) were the most widely planted in the countryside,
the former in northern areas including Scandinavia and
northern Britain, the latter further south. The hybrid between
these two, Dutch elm (U. × hollandica), occurs
naturally and was also commonly planted. In much of England, it was the English
Elm which later came to dominate the horticultural landscape. Most
commonly planted in hedgerows, it sometimes occurred in densities of over 1000
per square kilometre. In south-eastern Australia and
New Zealand, large numbers of English and Dutch elms, as well as other species
and cultivars, were planted as ornamentals following their introduction in the
19th century, while in northern Japan Japanese Elm (Ulmus davidiana var. japonica) was
widely planted as a street tree. From about 1850 to 1920, the most prized small
ornamental elm in parks and gardens was the Camperdown
elm (Ulmus glabra 'Camperdownii'), a contorted weeping cultivar of
the Wych
Elm grafted on to a non-weeping elm trunk to give a wide, spreading
and weeping fountain shape in large garden spaces.
In
northern Europe elms were, moreover, among the few trees tolerant of saline
deposits from sea spray, which can cause "salt-burning" and die-back.
This tolerance made elms reliable both as shelterbelt trees exposed to sea
wind, in particular along the coastlines of southern and western Britain[31][32] and
in the Low Countries, and as trees for coastal towns and cities.[33]
This belle
époque lasted until the First
World War, when as a consequence of hostilities, notably in Germanywhence at
least 40 cultivars originated, and of the outbreak at about the same time of
the early strain of Dutch
elm disease, Ophiostoma ulmi, the elm began its slide into
horticultural decline. The devastation caused by the Second
World War, and the demise in 1944 of the huge Späth
nursery in Berlin, only accelerated the process. The outbreak of the new,
three times more virulent, strain of Dutch elm disease Ophiostoma novo-ulmi in the late
1960s brought the tree to its nadir.
Since
circa 1990 the elm has enjoyed a renaissance through the successful development
in North America and Europe of cultivars highly resistant to the new disease.[8] Consequently,
the total number of named cultivars, ancient and modern, now exceeds 300, although
many of the older clones, possibly over 120, have been lost to cultivation.
Some of the latter, however, were by today's standards inadequately described
or illustrated before the pandemic, and it is possible that a number survive,
or have regenerated, unrecognised. Enthusiasm for the newer clones often
remains low owing to the poor performance of earlier, supposedly
disease-resistant Dutch trees released in the 1960s and 1970s. In the
Netherlands, sales of elm cultivars slumped from over 56,000 in 1989 to just
6,800 in 2004,[34] whilst
in the UK, only
four of the new American and European releases were commercially available in
2008.
Other
uses of elms[edit]
Wood[edit]
Elm
wood
Elm
in boat-building: John Constable, Boat-building near Flatford
Mill, 1815 (landscape with hybrid elmsUlmus × hollandica[1])
English
longbow of elm
Elm wood is valued
for its interlocking grain, and consequent resistance to splitting, with
significant uses in wagonwheel hubs, chair seats
and coffins.
The bodies of Japanese Taiko drums are often cut from the wood of old elm trees,
as the wood's resistance to splitting is highly desired for nailing the skins
to them, and a set of three or more is often cut from the same tree. The elm's
wood bends well and distorts easily making it quite pliant. The often long,
straight, trunks were favoured as a source of timber for keels in ship
construction. Elm is also prized by bowyers; of
the ancient bows found in Europe, a large portion
of them are elm. During the Middle
Ages elm was also used to make longbows if yew was
unavailable.
The
first written references to elm occur in the Linear B lists
of military equipment at Knossos in the Mycenaean Period.
Several of the chariots are of elm (« πτε-ρε-ϝα », pte-re-wa),
and the lists twice mention wheels of elmwood.[35] Hesiod says
that ploughs in Ancient Greece were also made partly of elm.[36]
The
density of elm wood varies between species, but averages around 560 kg per
cubic metre.[37]
Elm
wood is also resistant to decay when permanently wet, and hollowed trunks were
widely used as water pipes during the medieval period in Europe. Elm was
also used as piers in the construction of the original London
Bridge. However this resistance to decay in water does not extend to ground
contact.[37]
Viticulture[edit]
The
Romans, and more recently the Italians, used to plant elms in vineyards as
supports for vines. Lopped at three metres, the elms' quick growth, twiggy
lateral branches, light shade and root-suckering made them ideal trees for this
purpose. The lopped branches were used for fodder and firewood.[38] Ovid in his Amores characterizes
the elm as "loving the vine": ulmus amat vitem, vitis non
deserit ulmum (:the elm loves the vine, the vine does not desert
the elm),[39] and
the ancients spoke of the "marriage" between elm and vine.[40]
Medicinal
products[edit]
The mucilaginous inner bark of
the Slippery
Elm Ulmus rubra has long been used as a demulcent,
and is still produced commercially for this purpose in the United States with
approval for sale as a nutritional supplement by the U.S. Food and Drug Administration.[41]
Fodder[edit]
Elms
also have a long history of cultivation for fodder, with the
leafy branches cut to feed livestock.
The practice continues today in the Himalaya,
where it contributes to serious deforestation.[42]
Biomass[edit]
As fossil
fuel resources diminish, increasing attention is being paid to trees
as sources of energy. In Italy, the Istituto per la Protezione
delle Piante is (2012) in the process of releasing to commerce very
fast-growing elm cultivars, able to increase in height by more than 2 m
(6 ft) per annum.[43]
Food[edit]
Elm bark,
cut into strips and boiled, sustained much of the rural population of Norway during
the great famine of 1812. The seeds are particularly nutritious, containing 45%
crude protein, and less than 7% fibre by dry mass.[44]
Internal
mill-wheel of elm, De Hoop mill, Oldebroek,
Netherlands
Alternative
medicine[edit]
Elm
has been listed as one of the 38
substances that are used to prepare Bach flower remedies,[45] a
kind ofalternative medicine promoted for its
effect on health. However, according to Cancer Research UK, "there is no scientific
evidence to prove that flower remedies can control, cure or prevent any type of
disease, including cancer".[46]
Bonsai[edit]
Chinese
Elm Ulmus parvifoliabonsai
Chinese
elm Ulmus parvifolia is a popular choice for bonsai owing
to its tolerance of severe pruning.
Genetic
resource conservation[edit]
In
1997, a European Union elm project was initiated, its
aim to coordinate the conservation of all the elm genetic resources of the
member states and, among other things, to assess their resistance to Dutch elm
disease. Accordingly, over 300 clones were selected and propagated for testing.[47][48][49]
Notable
elm trees[edit]
Main
article: List of notable elm trees
Many
elm (Ulmus) trees of various kinds have attained great size or otherwise
become particularly noteworthy.
The
elm in art[edit]
Many
artists have admired elms for the ease and grace of their branching and
foliage, and have painted them with sensitivity. Elms are a recurring element
in the landscapes and studies of, for example, John
Constable, Ferdinand Georg Waldmüller, Frederick Childe Hassam, Karel
Klinkenberg,[50] and George
Inness.
John
Constable, 'Study of an Elm Tree' [1821]
John
Constable, 'The Cornfield' [1826] (Ulmus × hollandica[1])
Constable,
'Salisbury Cathedral from the Bishop's Garden' [1823 version] (Ulmus ×
hollandica[1])
Jacob
George Strutt,Elms at Mongewell, Oxfordshire [1830] (Ulmus minor 'Atinia')
Ferdinand
Georg Waldmüller, 'Alte Ulmen im Prater' (:Old Elms inPrater) [1831]
James Duffield Harding, 'The Great
Exhibition of 1851' (Ulmus minor'Atinia', centre)
Arthur Hughes, 'Home from Sea' [1862] (Ulmus
minor 'Atinia' [1])
Ford
Madox Brown, 'Work' [1863] (Ulmus minor 'Atinia' [1])
[unknown
artist] The American Elm [1879] (Ulmus americana)
Johannes
Karel Christiaan Klinkenberg, 'Amsterdam' [1890] (Ulmus x hollandica‘Belgica’
)
Frederick
Childe Hassam, 'Champs Elysées, Paris' [1889] (Ulmus × hollandica, 'orme
femelle'[1])
Frederick
Childe Hassam, 'Washington Arch, Spring' [1893] (Ulmus americana)
Frederick
Childe Hassam, 'Church at Old Lyme' [1905] (Ulmus americana)
Frederick
Childe Hassam, 'The East Hampton Elms in May' [1920] (Ulmus americana)
George
Inness, 'Old Elm at Medfield' (Ulmus americana)
Unknown
artist, 'The Cam near Trinity College, Cambridge', England (Ulmus atinia)
The
elm in mythology and literature[edit]
Achilles
and Scamander
Dryad
In
Greek mythology the nymph Ptelea (Πτελέα, Elm) was one of the eight Hamadryads,
nymphs of the forest and daughters of Oxylos and Hamadryas.[51]
The
first reference in literature to elms occurs in the Iliad. When Eetion, father ofAndromache,
is killed by Achilles during the Trojan War,
the Mountain
Nymphs plant elms on his tomb («περὶ δὲ πτελέoι εφύτεψαν νύμφαι ὀρεστιάδες,
κoῦραι Διὸς αἰγιόχoιo»).[52]Also in the
Iliad, when the River Scamander, indignant at the sight of so many corpses in his
water, overflows and threatens to drown Achilles, the latter grasps a branch of
a great elm in an attempt to save himself («ὁ δὲ πτελέην ἕλε χερσὶν εὐφυέα
μεγάλην».[53]
The
Nymphs also planted elms on the tomb in the Thracian Chersonese of "great-heartedProtesilaus’’
(«μεγάθυμου Πρωτεσιλάου»), the first Greek to fall in the Trojan War. These
elms grew to be the tallest in the known world; but when their topmost branches
saw far off the ruins of Troy, they immediately withered, so great still was
the bitterness of the hero buried below, who had been loved byLaodamia and
slain by Hector.[54][55][56] The
story is the subject of a poem by Antiphilus of Byzantium (1st century
AD) in the Palatine Anthology:
Θεσσαλὲ
Πρωτεσίλαε, σὲ μὲν πολὺς ᾄσεται αἰών,
Tρoίᾳ
ὀφειλoμένoυ πτώματος ἀρξάμενoν•
σᾶμα
δὲ τοι πτελέῃσι συνηρεφὲς ἀμφικoμεῦση
Nύμφαι,
ἀπεχθoμένης Ἰλίoυ ἀντιπέρας.
Δένδρα
δὲ δυσμήνιτα, καὶ ἤν ποτε τεῖχoς ἴδωσι
Tρώϊον,
αὐαλέην φυλλοχoεῦντι κόμην.
ὅσσoς
ἐν ἡρώεσσι τότ᾽ ἦν χόλoς, oὗ μέρoς ἀκμὴν
ἐχθρὸν
ἐν ἀψύχoις σώζεται ἀκρέμoσιν.[57]
[:Thessalian
Protesilaos, a long age shall sing your praises,
Of
the destined dead at Troy the first;
Your
tomb with thick-foliaged elms they covered,
The
nymphs, across the water from hated Ilion.
Trees
full of anger; and whenever that wall they see,
Of
Troy, the leaves in their upper crown wither and fall.
So
great in the heroes was the bitterness then, some of which still
Remembers,
hostile, in the soulless upper branches.]
Protesilaus
had been king of Pteleos (Πτελεός) in Thessaly, which took its
name from the abundant elms (πτελέoι) in the region.[58]
Elms
occur often in Pastoral Poetry, where they symbolise the idyllic life,
their shade being mentioned as a place of special coolness and peace. In the
first Idyll of Theocritus, for example, the goat-herd invites the
shepherd to sit "here beneath the elm" («δεῦρ’ ὑπὸ τὰν πτελέαν») and
sing. Beside elms Theocritus places "the sacred water" («το ἱερὸν ὕδωρ»)
of the Springs of the Nymphs and the shrines to the nymphs.[59]
Aside
from references literal and metaphorical to the elm and vine theme, the tree occurs in
Latin literature in the Elm of Dreams in the Aeneid.[60] When
the Sibyl of Cumae leads Aeneas down
to the Underworld, one of the sights is the Stygian Elm:
In
medio ramos annosaque bracchia pandit
ulmus
opaca, ingens, quam sedem somnia vulgo
uana
tenere ferunt, foliisque sub omnibus haerent.
[:Spreads
in the midst her boughs and agéd arms
an
elm, huge, shadowy, where vain dreams, 'tis said,
are
wont to roost them, under every leaf close-clinging.]
Virgil refers
to a Roman superstition (vulgo) that elms were trees of ill-omen because
their fruit seemed to be of no value.[61] It
has been noted[62] that
two elm-motifs have arisen from classical literature: (1) the 'Paradisal Elm'
motif, arising from pastoral idylls and the elm-and-vine theme, and (2) the
'Elm and Death' motif, perhaps arising from Homer's commemorative elms and
Virgil's Stygian Elm. Many references to elm in European literature from the
Renaissance onwards fit into one or other of these categories.
There
are two examples of pteleogenesis (:birth from elms) in world
myths. In Germanic and Scandinavian mythology the first woman, Embla,
was fashioned from an elm,[63] while
in Japanese mythology Kamuy Fuchi, the chief goddess of the Ainu
people, "was born from an elm impregnated by the Possessor of the
Heavens".[64]
The
elm occurs frequently in English literature, one of the best known instances
being in Shakespeare's A Midsummer Night's Dream, where
Titania, Queen of the Fairies, addresses her beloved Nick Bottom using an
elm-simile. Here, as often in the elm-and-vine motif, the elm is a masculine
symbol:
Sleep
thou, and I will wind thee in my arms.
...
the female Ivy so
Enrings
the barky fingers of the Elm.
O,
how I love thee! how I dote on thee![65]
Another
of the most famous kisses in English literature, that of Paul and Helen at the
start of Forster's Howards End, is stolen beneath a great wych elm.
The
Elm Tree is also referenced in children's literature. An Elm Tree and
Three Sisters is a children's book about three young sisters that
plant a small elm tree in their backyard. Throughout the years, the sisters
begin to realize that the elm tree becomes an integral part of their lives. The
sisters see that the elm tree has been with them through many important
milestones through life and they grow old with the tree.
The
elm in politics[edit]
The Cutting of the elm was a diplomatic
altercation between the Kings of France and England in 1188, during which an
elm tree near Gisors in Normandy was felled.
In
politics the elm is associated with revolutions. In England after the Glorious Revolution of 1688, the final
victory of parliamentarians over monarchists, and the arrival from Holland,
with William & Mary, of the 'Dutch
Elm' hybrid, planting of this cultivar became a fashion among
enthusiasts of the new political order.[67][68]
In
the American Revolution 'The Liberty
Tree' was an American white elm in Boston,
Massachusetts, in front of which, from 1765, the first resistance meetings were
held against British attempts to tax the American colonists without democratic
representation. When the British, knowing that the tree was a symbol of
rebellion, felled it in 1775, the Americans took to widespread 'Liberty Elm'
planting, and sewed elm symbols on to their revolutionary flags.[69][70]Elm-planting
by American Presidents later became something of a tradition.
In
the French Revolution, too, Les arbres de la
liberté (:Liberty Trees), often elms, were planted as symbols of
revolutionary hopes, the first in Vienne, Isère, in
1790, by a priest inspired by the Boston elm.[69] L'Orme
de La Madeleine (:the Elm of La Madeleine), Faycelles, Département de
Lot, planted around 1790 and surviving to this day, was a case in point.[71] By
contrast, a famous Parisian elm associated with the Ancien Régime, L’Orme
de Saint-Gervais in the Place St-Gervais, was felled by
the revolutionaries; church authorities planted a new elm in its place in 1846,
and an early 20th-century elm stands on the site today.[72] Premier Lionel
Jospin, obliged by tradition to plant a tree in the garden of the Hôtel
Matignon, the official residence and workplace of Prime Ministers of
France, insisted on planting an elm, so-called 'tree of the Left', choosing the
new disease-resistant hybrid 'Clone 762' (Ulmus 'Wanoux' = Vada).[73] In
the French Republican Calendar, in use from
1792 to 1806, the 12th day of the month Ventôse (=
2 March) was officially named «jour de l'Orme», Day of the Elm.
Liberty
Elms were also planted in other countries in Europe to celebrate their
revolutions, an example being L'Olmo di Montepaone, L'Albero della
Libertà(:the Elm of Montepaone, Liberty Tree) in Montepaone, Calabria,
planted in 1799 to commemorate the founding of the democratic Parthenopean Republic, and surviving till it
was brought down by a recent storm (it has since been cloned and 'replanted').[74] And
after the Greek Revolution of 1821-32, a thousand young
elms were brought to Athens from Missolonghi,
"Sacred City of the Struggle" against the Turks and scene of Lord Byron's
death, and planted in 1839-40 in the National Garden.[75][76] In an
ironic development, wild elms have spread and taken over the grounds of the
abandoned Greek royal summer palace at Tatoi in Attica.
Planting
a Liberty Tree (un arbre de la liberté) during the French
Revolution. Jean-Baptiste Lesueur, 1790
Balcony
with elm symbol, overlooking the'Crossroads of the Elm', Place
Saint-Gervais, Paris[72]
President
George W. Bush and Laura Bush planting a disease-resistant 'Jefferson' Elmbefore the White House,
2006
Elm
suckers spreading before the abandoned summer royal palace in Tatoi, Greece,
Μarch 2008
The
propagation of elms[edit]
A
rooted cutting of European White Elm (July)
Elm
propagation methods vary according to elm type and location, and the
plantsman’s needs. Native species may be propagated by seed. In their natural
setting native species, such as wych elm and European
White Elm in central and northern Europe and Field Elmin
southern Europe, set viable seed in ‘favourable’ seasons. Optimal conditions
occur after a late warm spring.[1] After
pollination, seeds of spring-flowering elms ripen and fall at the start of
summer (June); they remain viable for only a few days. They are planted in
sandy potting-soil at a depth of one centimetre, and germinate in three weeks.
Slow-germinating American Elm will remain dormant until the second
season.[77] Seeds
from autumn-flowering elms ripen in the Fall and germinate in the spring.[77] Since
elms may hybridize within and between species, seed-propagation entails a
hybridisation risk. In unfavourable seasons elm seeds are usually sterile. Elms
outside their natural range, such as Ulmus
procera in England, and elms unable to pollinate because
pollen-sources are genetically identical, are sterile and are propagated
by vegetative reproduction. Vegetative
reproduction is also used to produce genetically identical elms (clones).
Methods include the winter transplanting of root-suckers;
taking hardwood cuttings from vigorous one-year-old shoots in late winter,[78] taking
root-cuttings in early spring; taking softwood cuttings in early summer;[79] grafting; layering; andmicropropagation.
A bottom heat of 18 degrees[80] and
humid conditions are maintained for hard- and softwood cuttings. The
transplanting of root-suckers remains the easiest and commonest
propagation-method for European Field Elm and
its hybrids. For 'specimen' urban elms, grafting to wych-elm root-stock may be
used to eliminate suckering or to ensure stronger root-growth. The mutant-elm
cultivars are usually grafted, the ‘weeping’ elms 'Camperdown' and 'Horizontalis' at 2 – 3 m,
the dwarf cultivars 'Nana' and 'Jacqueline Hillier' at
ground level. Since the Siberian
Elm is drought-tolerant, in dry countries new varieties of elm are
often root-grafted on this species.[81]
Ripe
seeds of Field Elm
Rock elm Ulmus
thomasii germinating
Seedling
of wych elmUlmus glabra(photograph: Mihailo Grbić)
Root
cuttings of Ulmus 'Dodoens' (photograph: Mihailo Grbić)
Rooted
hardwood elm-cutting (photograph: Mihailo Grbić)
Rooting
of softwood elm-cuttings under mist-propagation system (photograph: Mihailo
Grbić)
Mutant variegated Smooth-leafed
Elm graft (photograph: Mihailo Grbić)
Root-suckers
spreading from Field Elm Ulmus minor
Organisms
associated with elm[edit]
'Pouch' leaf-galls on a
wych elm (aphidTetraneura
ulmi), Germany.
'Pouch'
leaf-gall on elm leaf (aphid Tetraneura ulmi), Netherlands.
'Cockscomb'
leaf-galls (aphid Colopha compressa), Poland.
'Bladder'
leaf-galls on elm leaves (aphidEriosoma lanuginosum), Italy.
'Bladder'
leaf-galls on a narrow-leaved elm (aphidEriosoma lanuginosum), Italy.
Aphids
in leaf-gall, Poland.
'Pimple'
leaf-galls on a field elm (mite Eriophyes ulmi), Spain.
White-letter
HairstreakSatyrium w-album, onLutece, Sweden. The larvae
feed only on elm.
Egg
of Satyrium w-albumnear flower-bud of an elm.
Elm-bark
beetle Scolytus multistriatus (size: 2–3 mm), a vector
for Dutch Elm Disease
Scolytus
multistriatus'galleries' under elm-bark.
Elm-leaf
beetleXanthogaleruca luteola, which causes
serious damage to elm foliage.
Xanthogaleruca
luteola:
caterpillar on elm-leaf, Germany.
Elm-leaf
damage caused by Xanthogaleruca luteola, Germany.
Bacterial
infectionErwinia carotovora of elm sap, which causes 'slime flux'
('wetwood') and staining of the trunk (here on a Camperdown Elm).
See
also[edit]
- List of Elm
cultivars, hybrids and hybrid cultivars
- List of Elm
species and varieties by scientific name
- List of Lepidoptera that
feed on elms
- Fab
Tree Hab
References[edit]
- ^ Jump up to:a b c d e f g h Richens,
R. H. (1983). Elm. Cambridge University Press.
- Jump
up^ Rackham, O. (1980). Ancient woodland:
its history, vegetation and uses. Edward Arnold, London
- Jump up^ Bean,
W. J. (1981). Trees and shrubs hardy in Great Britain, 7th
edition. Murray, London
- Jump up^ Fu,
L., Xin, Y. & Whittemore, A. (2002). Ulmaceae, in Wu, Z. & Raven,
P. (eds) Flora of
China, Vol. 5 (Ulmaceae through Basellaceae). Science Press,
Beijing, and Missouri Botanical Garden Press, St. Louis, USA.
- Jump up^ Brummitt,
R. K. (1992). Vascular Plant Families & Genera. Royal
Botanic Garden, Kew, London, UK.
- Jump up^ Marren,
Peter, Woodland Heritage (Newton Abbot, 1990).
- Jump up^ Werthner,
William B. (1935). Some American Trees: An intimate study of native
Ohio trees. New York: The Macmillan Company. pp. xviii + 398.
- ^ Jump up
to:a b Heybroek,
H. M., Goudzwaard, L, Kaljee, H. (2009). Iep of olm, karakterboom
van de Lage Landen (:Elm, a tree with character of the Low
Countries). KNNV, Uitgeverij. ISBN
9789050112819
- Jump
up^ Brasier, C. M. & Mehotra, M. D. (1995).
Ophiostoma himal-ulmi sp. nov., a new species of Dutch elm disease fungus
endemic to the Himalayas. Mycological Research 1995,
vol. 99 (2), 205–215 (44 ref.) ISSN 0953-7562.
Elsevier, Oxford, UK.
- Jump
up^ Brasier, C. M. (1996). New horizons in Dutch elm
disease control. Pages 20-28 in: Report
on Forest Research, 1996. Forestry Commission. HMSO, London, UK.
- Jump
up^ "Elm Yellows".
Elmcare.Com. 19 Mar. 2008.
- Jump up^ Price,
Terry. "Wilt Diseases".
Forestpests.Org. 23 Mar. 2005. 19 Mar. 2008.
- Jump up^
- Jump up^
- Jump up^ Burdekin,
D. A. & Rushforth, K. D. (Revised by Webber J. F. 1996). Elms
resistant to Dutch elm disease. Arboricultural Research Note 2/96.
Arboricultural Advisory and Information Service, Alice Holt, Farnham, UK.
- Jump up^ Ware,
G. (1995). Little-known elms from China: landscape tree
possibilities. Journal
of Arboriculture, (Nov. 1995). International Society of
Arboriculture, Champaign, Illinois, USA.
- Jump
up^ Biggerstaffe, C., Iles, J. K., & Gleason, M.
L. (1999). Sustainable urban landscapes: Dutch elm disease and
disease-resistant elms. SUL-4, Iowa State University
- Jump
up^ Martín-Benito D., Concepción García-Vallejo M.,
Pajares J. A., López D. 2005. "Triterpenes in
elms in Spain". Can. J. For. Res. 35: 199–205
(2005).
- Jump up^ Pajares,
J. A., García, S., Díez, J. J., Martín, D. & García-Vallejo, M. C.
2004. "Feeding
responses by Scolytus scolytus to twig bark extracts from elms". Invest
Agrar: Sist Recur For. 13: 217–225.
- Jump up^ Martin,
J. et al. (2013). Seven Iberian Ulmus minor clones resistant to Dutch elm
disease registered for their use as forest reproductive material. Proceedings
of the 3rd International Elm Conference, Florence, 2013.
- Jump up^ "Scientific
Name: Ulmus x species" (PDF). Archived from the
original (PDF) on 19 September 2009. Retrieved July 2012.
- ^ Jump
up to:a b Santini
A., Fagnani A., Ferrini F., Mittempergher L., Brunetti M., Crivellaro A.,
Macchioni N., "Elm
breeding for DED resistance, the Italian clones and their wood properties".Invest
Agrar: Sist. Recur. For (2004) 13 (1), 179–184. 2004.
- Jump up^ Santamour,
J., Frank, S. & Bentz, S. (1995). Updated checklist of elm (Ulmus)
cultivars for use in North America. Journal of Arboriculture,
21:3 (May 1995), 121–131. International Society of Arboriculture,
Champaign, Illinois, USA
- Jump up^ Smalley,
E. B. & Guries, R. P. (1993). Breeding Elms for Resistance to Dutch
Elm Disease. Annual Review of Phytopathology Vol.
31 : 325–354. Palo Alto, California
- Jump
up^ Heybroek, H. M. (1983). Resistant Elms for
Europe. In Burdekin, D. A. (Ed.) Research on Dutch elm disease in
Europe. For. Comm. Bull.60. pp 108–113
- Jump
up^ Heybroek, H. M. (1993). The Dutch Elm Breeding
Program. In Sticklen & Sherald (Eds.) (1993). Dutch Elm Disease
Research, Chapter 3. Springer Verlag, New York, USA
- Jump
up^ Mittempergher, L. & Santini, A. (2004) The
history of elm breeding. Investigacion agraria: Sistemas y recursos
forestales 13(1): 161–177 (2004)
- Jump
up^ Mittempergher, L., (2000). Elm Yellows in
Europe. In: The Elms, Conservation and Disease Management. pp.
103-119. Dunn C.P., ed. Kluwer Academic Press Publishers, Boston, USA.
- Jump up^ Brookes,
A. H. (2013). Disease-resistant elm cultivars, Butterfly
Conservation trials report, 2nd revision, 2013. Butterfly
Conservation, Hants & IoW Branch, England. [1]
- Jump up^ Elwes,
H. J. & Henry, A. (1913). The
Trees of Great Britain & Ireland. Vol. VII. 1848–1929.
Republished 2004 Cambridge University Press,ISBN
9781108069380
- Jump up^ Edlin,
H. L., Guide to Tree Planting and Cultivation (London,
1970), p.330, p.316
- Jump up^ 'Salt-tolerant
landscape plants', countyofdane.com/myfairlakes/A3877.pdf
- Jump up^ dutchtrig.com/the_netherlands/the_hague.html
- Jump up^ Hiemstra
et al., (2005). Belang en toekomst van de iep in Nederland.
Praktijkonderzoek Plant & Omgeving, Wageningen UR
- Jump up^ Michael
Ventris and John Chadwick,Documents in Mycaenean Greek, Cambridge
1959
- Jump up^ Hesiod, Works
and Days, 435
- ^ Jump
up to:a b Elm. Niche
Timbers. Accessed 19-08-2009.
- Jump up^ Columella, De
Re Rustica
- Jump up^ Ovid, Amores 2.16.41
- Jump up^ Virgil, Georgica,
I.2: ulmis adiungere vites (:to marry vines to elms);
Horace, Epistolae 1.16.3:amicta vitibus ulmo (:the
elm clothed in the vine); and Catullus, Carmina,
62
- Jump up^ Braun,
Lesley; Cohen, Marc (2006). Herbs and Natural Supplements: An
Evidence-Based Guide(2nd ed.). Churchill Livingstone. p. 586.ISBN 978-0-7295-3796-4.,
quote:"Although Slippery Elm has not been scientifically
investigated, the FDA has approved it as a safe demulcent
substance."
- Jump up^ Maunder,
M. (1988). Plants in Peril, 3. Ulmus wallichiana (Ulmaceae). Kew
Magazine. 5(3): 137-140. Royal Botanic Garden, Kew, London.
- Jump
up^ Santini, A., Pecori, F., Pepori, A. L., Ferrini,
F., Ghelardini, L. (In press). Genotype × environment interaction and
growth stability of several elm clones resistant to Dutch elm
disease. Forest Ecology and Management. Elsevier B. V.,
Netherlands.
- Jump up^ Osborne,
P. (1983). The influence of Dutch elm disease on bird population
trends. Bird Study, 1983: 27-38.
- Jump up^ D.
S. Vohra (1 June 2004). Bach
Flower Remedies: A Comprehensive Study. B. Jain Publishers.
p. 3. ISBN 978-81-7021-271-3.
Retrieved 2 September 2013.
- Jump up^ "Flower
remedies". Cancer Research UK. Retrieved September
2013.
- Jump up^ Solla,
A., Bohnens, J., Collin, E., Diamandis, S., Franke, A., Gil, L., Burón,
M., Santini, A., Mittempergher, L., Pinon, J., and Vanden Broeck, A.
(2005). Screening European Elms for Resistance to Ophiostoma
novo-ulmi. Forest Science 51(2) 2005. Society of
American Foresters, Bethesda, Maryland, USA.
- Jump up^ Pinon
J., Husson C., Collin E. (2005). Susceptibility of native French elm
clones to Ophiostoma novo-ulmi. Annals of Forest Science62:
1–8
- Jump up^ Collin,
E. (2001). Elm. In Teissier du Cros (Ed.) (2001) Forest Genetic
Resources Management and Conservation. France as a case study. Min.
Agriculture, Bureau des Ressources Genetiques CRGF, INRA-DIC, Paris:
38–39.
- Jump up^ Johannes
Christiaan Karel Klinkenberg
- Jump up^ Athenaeus, Δειπνοσοφισταί,
III
- Jump up^ Iliad,
Ζ, 419–420, www.perseus.tufts.edu
- Jump up^ Iliad,
Φ, 242–243, www.perseus.tufts.edu
- Jump up^ Philostratus, ̔Ηρωικός,
3,1
perseus.tufts.edu/hopper/text?doc=Perseus%3Atext%3A2008.01.0597%3Aolpage%3D672
- Jump up^ Quintus Smyrnaeus, Τα μεθ' `Ομηρον,
7.458–462
- Jump up^ Pliny the Elder, Naturalis Historia,
16.88
- Jump up^ Anth.
Pal., 7.141
- Jump up^ Lucas,
F. L., From Olympus to the Styx(London, 1934)
- Jump up^ Theocritus, Eιδύλλιo I,
19–23; VII, 135–40
- Jump up^ Vergil, Aeneid,
VI. 282–5
- Jump up^ Richens,
R. H., Elm (Cambridge 1983) p.155
- Jump up^ Richens,
R. H., Elm, Ch.10 (Cambridge, 1983)
- Jump up^ Heybroek,
H. M., 'Resistant Elms for Europe' (1982) in Research on Dutch
Elm Disease in Europe, HMSO, London 1983
- Jump up^ Wilkinson,
Gerald, Epitaph for the Elm(London, 1978), p.87
- Jump up^ Shakespeare, A
Midsummer Night's Dream, Act 4, Scene 1
- Jump up^ Janssen,
Carolyn. "An
elm tree and three sisters (Book Review)". ebscohost.
Retrieved21 September 2012.
- Jump
up^ Rackham, O. (1976). Trees and Woodland
in the British Landscape J. M. Dent, London.
- Jump up^ Armstrong,
J. V. & Sell, P. D. (1996). A revision of the British elms (Ulmus L.,
Ulmaceae): the historical background. Bot. J. Linn. Soc. 120:
39-50.
- ^ Jump
up to:a b Richens, Elm (Cambridge,
1983)
- Jump up^elmcare.com/about_elms/history/liberty_elm_boston.htm
- Jump up^ L'Orme de La Madeleine,
giuseppemusolino.it
- ^ Jump up
to:a b L'Orme
de St-Gervais: biographie d'un arbre, www.paris.fr
- Jump up^ Ulmus 'Wanoux'
(Vada)) freeimagefinder.com/detail/6945514690.html
- Jump up^ calabriaonline.com
- Jump up^ Ο
μοναδικός Εθνικός μας Κήπος, paidevo.gr/teachers/?p=859
- Jump up^ Νίκος
Μπελαβίλας, ΜΥΘΟΙ ΚΑΙ ΠΡΑΓΜΑΤΙΚΟΤΗΤΕΣ ΓΙΑ ΤΟ ΜΗΤΡΟΠΟΛΙΤΙΚΟ ΠΑΡΚΟ
ΕΛΛΗΝΙΚΟΥ,
courses.arch.ntua.gr/fsr/112047/Nikos_Belavilas-Mythoi_kai_Pragmatikotites
- ^ Jump up
to:a bforestry.about.com/od/treeplanting/qt/seed_elm.htm
- Jump up^ http://www.doityourself.com/stry/propagation-root-an-elm-tree-cutting
- Jump up^cru.cahe.wsu.edu/CEPublications/pnw0152/pnw0152.html
- Jump up^ resistantelms.co.uk/elms/ulmus-morfeo/
- Jump up^ Clouston,
B., Stansfield, K., eds., After the Elm (London, 1979)
Monographs[edit]
- Richens, R. H. (1983). Elm.
Cambridge University Press. ISBN 0-521-24916-3 A
scientific, historical and cultural study, with a thesis on
elm-classification, followed by a systematic survey of elms in England,
region by region. Illustrated.
- Heybroek, H. M., Goudzwaard, L,
Kaljee, H. (2009). Iep of olm, karakterboom van de Lage Landen (:Elm,
a tree with character of the Low Countries). KNNV, Uitgeverij. ISBN
9789050112819. A history of elm planting in the Netherlands,
concluding with a 40 - page illustrated review of all the DED - resistant
cultivars in commerce in 2009.
Further
reading[edit]
- Clouston, B.; Stansfield, K., eds.
(1979). After the Elm. London: Heinemann. ISBN 0-434-13900-9 A
general introduction, with a history of Dutch elm disease and proposals
for re-landscaping in the aftermath of the pandemic. Illustrated.
- Coleman, M., ed. (2009). Wych
Elm. Edinburgh. ISBN 978-1-906129-21-7 A
study of the species, with particular reference to the wych elm in
Scotland and its use by craftsmen.
- Dunn, C. P., ed. (New
York). The Elms: Breeding, Conservation, and
Disease-Management. ISBN 0-7923-7724-9 Check
date values in: |date= (help)
- Wilkinson, G. (1978). Epitaph
for the Elm. London: Hutchinson. ISBN 0-09-921280-3 A
photographic and pictorial celebration and general introduction.
Elm
|
|
Ulmus minor,
East Coker, Somerset, UK.
|
|
Kingdom:
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
Ulmus
L. |
Species
|
|
See
|
سغد. [ س ُ ] (اِخ ) نام شهری است از ماوراءالنهر نزدیک سمرقند. گویند آب و هوای آن در نهایت لطافت باشد و آن بسغد سمرقند شهرت دارد.آن را بهشت دنیا هم میگویند. (برهان ). سغد سرزمینی است در آسیای مرکزی کلمه ٔسغدی در پارسی باستان «سوغوده » یا «سوغد» در اوستای متأخر «سوغده » (کشور سغدیان ) و «سوغد هوشایانا» (مقر سغدیان ) در یونانی «سغدییو» یا «سغدیانویی » آمده . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). موضعی است ازمشاهیر ولایت قریب بسمرقند که آن را از جنات اربعه ٔ دنیا شمرده اند و در خوشی آب و هوا مثل است . و در تواریخ آمده که سغد شهری آباد و بزرگ بوده و شمر نامی از سرداران عرب آن را بقهر مسخره کرده و خراب نموده وسمرقند را ساخته و آباد مانده و اصل در آن شمرکند بود و اکنون سمرقند مشهور است و سغد را بجهت قرب جواربسمرقند نسبت کنند. (آنندراج ) : ناحیتی است از ماوراءالنهر که اندر نواحی مشرق جایی نیست از آن خرم تر با آبهای روان و درختان بسیار و هوائی درست و مردمانی مهماندار و آمیزنده و نعمتی فراخ و آبادان و مردمان نرم و دین دار. (حدود العالم ) :