۱۳۹۴ اسفند ۱۱, سه‌شنبه

زمرد، زبرجد، سماراگدوس، سه-سه، یاقوت اویغوران، مرکته هندی، مر-گد تبتی گر اژدهاست بر ره عشقی است چون زمرد از برق این زمرد هی دفع اژدها کن

[1] - زمرد. [ زُ م ُرْ رُ ] (معرب ، اِ) معرب «سماراگدوس » یونانی .محمدمعین آرد: یکی از سنگهای قیمتی به رنگ سبز و آن هرچه بزرگتر باشد گرانبهاتر است . قدما می پنداشتند که نظر بر زمرد چشم افعی را کور کند. (فرهنگ فارسی معین ). از سنگهای قیمتی و با رنگی سبز و زیبا است این سنگ که از سیلیکات آلومینیوم و بریلیوم می باشد در سنگهای پگماتیت یافت میشود. (از لاروس ). جوهری است معروف و آن انواع است . ذبابی و ریحانی و فستقی و صابونی . انگشتری او منع صرع شخصی که مصروع نباشد مؤثر و گویند که چون افعی را نظر بر وی افتد کور شود. (منتهی الارب ). گوهری قیمتی و گرانبها که رنگ سبز خوشی دارد و به فارسی دوال و یا دوبال گویند. (ناظم الاطباء). زمرد را زبرجد خوانند، در معدن زر می باشد و بهترینش سبز شفاف است ... در قیمت فروتر از لعل است . (از نزهة القلوب ). جوهری است سبز رنگ و به فتح رای مهمله زُمُرَّد نیز آمده . (غیاث ). جوهری سبز معروف که به دیدن آن مار کور شود. (آنندراج ). بیرونی گوید: زمرد و زبرجد دو اسم مترادف باشند یک معنی را، و زبرجد عام است یعنی نوع جید و ردی هر دو را شامل است ، لکن زمرد تنها اطلاق بر نوع جید شود. و آنرا بر حسب رتبه ٔ جودت و ردائت نامهای ذیل دهند: ظلمانی ، پس ریحانی ، پس سلقی و پس از سلقی انواع ردیه است با دال و ذال معجمه و فتح راء و ضم آن تشدیدراء و تخفیف آن با همه ٔ این صور صحیح است . رجوع به الجماهر فی الجواهر بیرونی چ حیدرآباد دکن ص 160 شود.(یادداشت بخط مرحوم دهخدا). از کان طلا و غیر او نیزبهمرسد و اقسام می باشد یکی ذبابی است یعنی در رنگ شبیه به ذباب سبز، نه آنکه بر حامل او مگس ننشیند و آن به غایت صاف و آبدار می باشد و آبش متموج و رقصان ویکی را ریحانی نامند که در رنگ شبیه به ریحان است ومشهور به زمرد نو است و یکی را فستقی گویند که در سبزی به سیاهی زند و زمرد کهنه نامند و یکی را صابونی گویند و آن سبزیست که به سفیدی زند و بعضی این قسم را از جنس زبرجد دانسته اند... نگاه کردن او رافع کلال بسر و انگشتری او جهت منع حدوث صرع در شخصی که مصروع نباشد مؤثر و چون خاتم طلا باشد، جهت رفع طاعون و تعلیق او مبطل سحر است و چون یک مثقال او را انگشتری ممزوج از طلا و نقره که دو مثقال باشد نصب نمایند، در طالع میزان و آفتاب در برج هوائی باشد جهت قبول دلها و هیبت در نظرها و قضای حاجت مجرب دانسته اند و گویند حامل او تنگی روزی نمی کشد و گویند چون افعی را نظر بر او افتد کور شود. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن )... یکی از سنگهای گرانبهاست که رنگش قرمز می باشد و چون آفتاب بدان تابد چون شعله ٔ آتش بنظر آید، لکن محققاً معلوم که زمردی که در کتاب مقدس وارد است همین زمرد معروف حالیه باشد؛ اما ترجمه ٔ هفتاد و یوسیفس و ولگیت در عوض لفظ زمرد بهرمان ترجمه نموده اند. سفر خروج 28، 17 و 39،) 10. از قاموس کتاب مقدس).
///////////////
86 .   se-se ، *sit-sit (در ژاپنی، šitsu-šitsu)، كه آن را با گمانه زنی به شكل *sirsir بازسازی كرده‌اند، یكی از گوهرهای ایران ساسانی است كه پیشتر در ’’نكاتی درباره فیروزه در خاور ‘‘*به تفصیل درباره آن گفته ام.  از اینرو در اینجا تنها خلاصه‌ای كوتاه همراه با اطلاعات بیشتر و اصلاحاتی چند می آورم.  دیگر بر این باورنیستم كه می‌توان se-se را با شیگنان (Shignan) یا jaza عربی مرتبط دانست، و اینک دیگر شك ندارم كه se-se آوانگاشت واژه‌ای است ایرانی (به احتمال قریب به یقین سغدی) كه در هر صورت هنوز صورت اصلی آن یافت نشده است. از منابع چینی چیزی درباره چیستی   se-se ایرانی به دست نمی‌آید.  در این منابع se-se را تنها در شمار  گوهرهای ایرانی و سغدی (كان/K‛an) آورده ‌اند. 1 در سالنامه تانگ کانهای  se-se در جنوب‌ خاوری رود سیحون (Yaxartes) در سغدیانه آمده است؛2 و این سنگها را از راه  ختن برای فروش به چین می‌بردند. 3 بسا که دست نسطوریان كه این سنگ ها را در آراستن كلیسای خود کار می گرفتند در آوردنش به چین  در کار بوده است.  در همین تاریخچه از ستونهای se-se در كاخهای فو‌ـ‌ لین (سوریه) سخن رفته است؛4 اما اینجا سخن از گونه ای سنگ ساختمانی است. در تبت باستان، se-se بخشی از لباس رسمی بود و بلند پایگان این سنگ را به رشته ‌كشیده از شانه می‌آویختند.  چیزهائی كه از نظر ارزش پس از این سنگ قرمی آمد اینها بود: زر،  سیم زراندود،  سیم  و مس5 ــ همین بروشنی نشان می‌دهد se-se در تبت گوهری گرانبها و بر تر از زر به شمار  می‌رفته.  رسم بود زنان تبتی منجوقهایی از این سنگ را در گیسوان خود ببافند، و می‌گویند منجوقی آن هم‌ارز اسبی نژادین بود. 6 وجه تسمیه ma kia ču       ("مروارید یا منجوق هم‌ارز اسب") همـــین است. در Ko ku yao lun7 این منجوقها در بخشی جداگانه و متفاوت با فیروزه بررسی شده‌اند. 8
در دوره تانگ، زنان نان ‌مان (Nan Man) (قبایل بومی جنوب چین) نیز سنگ se-se را زیور موهای خود می‌کردند؛1 و در سرزمین نان‌ـ‌چائو (Nan-čao) نیز آن را می‌شناختند. 2 زنان وی‌ـ‌چو (Wei-čou)     در سه‌ـ ‌چوان رشته‌های se-se را به موهای خود می‌زدند. 3 افزون بر این، می‌شنویم كه چینی‌ها نیز در همین روزگار se-se را کار گرفته حتی آن را در خاك خود استخراج می‌كردند.  برخی موارد چنین می نماید که پای سنگی ساختمانی در میان است؛ در موارد دیگر گویا اشاره به سنگی شفاف و گرانبهاست كه به نخ کشیده با آن پرده و پاراوان می ساختند و ارزشی فراوان، همسنگ مروارید سره و فلزات گرانبها بدان می دادند. 4 در سالنامه تانگ زیر وقایع سال 786 چنین آمده است:’’كوان‌ ‌ـ‌ چا‌ـ‌ ‌شی (Kwan-c’a-ši)    5 شان‌چو (Šan-čou)      (در هو‌ـ‌ ‌نان Ho-nan)، كه نام او لی پی (Li pi)    بود، به فغفور گزارش داد كه در كارگاههای ریخته‌گری كوه لو‌ـ ‌شی (Lu-ši)    se-se تولید می‌شود و درخواست  كرد پذیرش این سنگها به جای مالیات ممنوع شود و فغفور ) ته‌تسون/ Te Tsun) در پاسخ این درخواست  گفت اگر se-se از خود خاك به دست نمی‌آید، باید آن را به مردم واگذار كرد و آنان مجازند آن را برای خود جمع ‌آورند." گویا در اینجا پای یكی از فرآورده های جانبی دارای خاستگاه  فلزی در میان باشد؛ و این مطلب با گفته‌های كائو سه‌ـ ‌سون (Kao Se-sun) در كتابش، Wei lio، سازگار است كه می‌گوید در روزگار وی (دوره ســــونگ) se-se را از سنگ گداخته به دست‌ می‌آوردند.
 از دو نمونه کارگیری se-se در کارهای هنری که در K‛ao ku t‛u و Ku yü t‛u p‛u (ص 31) آمده یاد كرده‌ام.  از آن روزگار دو مورد كاربــــــرد واژه se-se را در Po ku t‛u lu یافته‌ام كه وان‌ فو (Wan Fu) در سال 11‌ـ‌1107 منتشر كرده است. در یك بخش از این كتاب6 زنگارِ یك tin     منسوب به دوره چو (Čou) با رنگ se-se مقایسه شده است: از آنجا كه زنگار به رنگهای سبز، آبی و بسیاری فامهای دیگر یافت می‌شود، این اشاره مدرك قطعی در مورد رنگ se-se پیش نمی‌گذارد.  در مورد دیگر،7 در بازنمائی یك tin كوچك كه دیرینگیش  به دوره هان می رسد گفته شده است كه در آن زر و  سیم  كار گذاشته‌اند و با هفت گوهر (saptaratna) و se-se ای بس رخشان تزئین شده است.  این بسیار شگفت‌آور است، زیرا در اسناد دوره هان اشاره‌ای به وجود se-se نشده و نخستین بار در گزارشهای مربوط به ایران ساسانی است که نامش آمده؛ یا این ظرف مفرغی نه از دوره هان بلکه از دوره تانگ بوده؛ یا اگر هم  از دوره هان بوده، سنگی كه نویسنده  دوره سونگ se-se تشخیص داده همان سنگی نیست كه در دوره تانگ به این نام شناخته می‌شده است.  پیش از این به مناسبتی گفته‌ام كه نویسندگان دوره سونگ دیگر نمی‌دانستند se-se دوره تانگ براستی  چه بوده و گویا se-se تانگ در دوران سونگ از دست رفته بوده و در آن دوره تنها  جایگزینهای آن كه se-se نامیده می‌شدند رایج  بوده‌اند.
در فرمانروائی دودمـــــــان یوان (Yüan) یا مغول واژه se-se زندگی از سر گرفت. چان ته (Čan Te) ، فرستاده‌ای که در سال 1259 از بغداد دیدن کرد، se-se را در كنار مروارید، سنگ لاجورد و الماس جزو گوهرهای خلیفه بر‌شمرده است. سنگی كوچك و بی‌ارزش كه در كین‌ ـ ‌چو (Kin-čou) (در شِن‌ـ‌كین /Šen-Kin/ منچوری) یافت شده بود، se-se نام گرفت؛1 و از دوره فغفور چن‌ـ‌تسون (Č‛en-tsun) (1307‌ـ‌1295) می شنویم كه دوهزار‌و‌پانسد  كتی se-se را به جای پول به مأموران دولتی دادند، اما دیری نگذشت كه به فرمان فغفور این رَویه برافتاد. 2 در دوره مینگ، se-se تنها واژه‌ای بود كه به ابهام بر سنگی گرانبها مربوط به گذشته اشاره داشت و سپس برای نامیدن مصنوعاتی چون مهره‌های ساخت شده از گِل یا شیشه رنگی به كار رفت.
یادداشتهای چینی‌ها درباره se-se شباهتی چشمگیر با داستان باستانیان از زمرد (smaragdos) دارد كه هم آن را سنگی گرانبها خوانده اند كه بیشتر نگین انگشتری ‌سازند و هم سنگ ساختمانش شمرده‌اند.  تئوفراستوس3 گوید: "زمرد چشم را نیک افتد و نگین انگشتریش ‌كنند نگریستن را.  اما سنگی است كمیاب در تکه های نه‌چندان بزرگ.  با این همه در تاریخ شاهان مصر آمده است كه یك بار یكی از شاهان بابل تکه زمردی به درازای چهار و پهنای سه ارش  ]هر ارش  45 تا 56 سانتی‌متر[  به رسم پیشکش  به دربار فرستاد؛ در معبد ژوپیتر ستونی هرمی هست برساخته از چهار قطعه زمرد با بلندای چهل‌، پهنای چهار و ضخامت دو ارش .  سنگ زمرد‌نما در محلهای پرآوازه یافت می‌شود، بویژه در کانهای  مس قبرس به صورت رگه‌هایی كه یكدیگر را در جهات متفاوت  قطع كرده‌اند هست، اما کمتر به آن بزرگی كه بتوان نگین انگشتری ساخت. " لنتس4 این سنگ را مالاکیت دانسته است.  شاید se-se ایران و تبت زمرد بوده است، و se-se به کار رفته در ستونها در فو ـ لین مالاکیت بوده است، هنوز در منابع چینی چیزی در تعریف چیستی se-se یافت نشده و بهتر است تا اطلاعات بیشتری نیافته ایم شناسائی دقیق و قطعی نکنیم.
در نوشته های  بودایی، زمرد با آوانگاشت mo-lo-k‛ie-t‛o      آمده است،1 كه همبرابر  است با مرکته،  marakata سنسكریت.  گویا زمرد، با آوانگاشت      ču-mu-la ، كه در سده هفدهم      tsu-mu-lü نوشته شده، نخستین بار در Čo ken lu آمده باشد كه در سال 1366 نوشته شده است. 2 در فرهنگ چهار زبانه3 این واژه tsie-mu-lu    فرونگاشته  شده است؛ این واژه آوانگاشت زمرد، zumurrud فارسی است.
خود این واژه خاستگاه  سامی دارد. در زبان آشوری آن را به صورت barraktu در یك متن بابلی از سی‌و‌پنجمین سال شاهی اردشیریکم (442‌ـ‌464 پ م) یافته‌اند. 4 در عبری این واژه bāreket یا bārkat ، در سریانی borko ، در عربی Zummurud ، در ارمنی zemruxt ، در روسی izumrud است.  واژه یونانی maragdos یا smaragdos وام‌گرفته از زبانهای سامی است، و marakata سنسكریت بر گرفته از یونانی، و mar-gad تبّتی بر گرفته از سنسكریت است. 5 گویا زمرد،  zummurud عربی‌ـ ‌ایرانی  یکراست  بر پایه صورت یونانی واژه با صوت صفیری آغازین باشد.
ساینو-ایرانیکا، برتولد لوفر....
///////////////
زُمُرد.  ارسطاطالیس گوید زبرجد و زمرد هر دو یک جنس بود و در معدن زر از مغرب خیزد و طبیعت وی سرد و خشک بود چون بیاشامند بوزن هشت جو از گزندگی جانوران زهردار ایمن باشند و خلاص یابند از سمهای کشنده و باید پیش از آنکه زهر عمل کند بیاشامند تا از مرگ خلاص یابند موی بریزاند و پوست رها نکند و ابن مولف گوید در کتاب احجار آورده‌اند که زمرد جوهری است شریف نفیس حجری معدنی بلون سبز شفاف با طراوت و معدن او در حدود مصر بود در شرقی بلاد صعید در زمین سودان میان رود نیل بود و زمرد انواع است بیرنگ و تمام‌رنگ و کم‌رنگ کم‌قیمت و بدترین اجناس زمرد را صابونی گویند و بتدریج و ترتیب بالا می‌رود تا بتمام‌رنگ رسد که آن را ذبابی خوانند و ریحانی گویند بعد از او سلقی و زنجاری و صیقلی و ظلمانی و اسی و اصم و کرانی و نیکوترین انواع زمرد ذبابی که مثل جناح مکس سبز و بغایت صاف و آبدار می‌باشد و آبش متموج رقصان و بلون در جمله اطراف شعاع می‌زند و ریحانی آنست که در طراوت و روشنی برنگ ریحان ماننده بود و سلقی آنکه برنگ به چغندر تازه می‌ماند و زنجاری بزنجار ماننده بود و صیقلی و آنکه مصقول بود و ظلمانی آنکه تیره‌رنگ بود و صابونی آنکه از نرمی در دست بصابون ماند و آسی آنکه مورد رنگ بود و کراتی آنکه برنگ برگ کرات بود و اصم سفیدی تیره که آن دون انواع زمرد بود و عزت و قیمت زمرد در هند بیشتر بود و ریحانی و ذبابی متاع بلاد فرنگ بود و زمرد بسوهان سوده شد و زود شکسته گردد و طاقت آتش ندارد و اگر از وی گردن‌بندی بسازند یا نگینی و بر خود نگاهدارند دفع صرع بکند چون پیش از آن زحمت نگاه دارند و چون بر کودکان خرد بیاویزند خاصه در زمانی که بزایند از صرع ایمن باشند و ابن ماسویه گوید نافع بود جهت خون رفتن و اسهال چون بیاشامند یا بیاویزند و مجهول گوید زبرجد چون حل کرده بیاشامند جذام را نافع بود و در خواص آورده‌اند که چون افعی نظر بزمرد اندازد و آب از چشم وی روانه گردد و آنکه گفته‌اند کور شود خلاف است و چون سحق کرده با ادویه جهت سعفه استعمال کنند بغایت نافع بود و ادمان نظر بدان کردن کندی چشم زایل کند
______________________________
صاحب مخزن الادویه می‌نویسد: بعضی از خواص که برای زمرد برشمرده‌اند از قبیل آب از چشم افعی فروریزاند یا او را کور کند اصلی ندارد
فرانسه ‌EMERAUDE انگلیسی ‌EMERALD
اختیارات بدیعی
///////////
زمرّد
: سرد و خشک است در اوّل. چون با خود نگه دارند، دفع صرع کند؛ و چون بر [او] نظر کردن مداومت نمایند، باصره را قوی گرداند.

زبرجد
: نوعی است از زمرّد. سرد است در دویم و خشک است در اوّل.
باصره را قوّت دهد.
ریاض الادویه
//////////////
و قد ذکر التّیفاشی فی کتابه هذا أنّه کان بصدد تألیفه سنة 640 ه، فقد ورد فی مادّة «زبرجد» قوله: «الزبرجد یتکوّن فی معدن الزمرّد، و یوجد معه، إلّا أنّه قلیل جدّا و أقلّ وجودا من الزّمرّد. و أمّا فی هذا التّاریخ الذی وضعت فیه هذا الکتاب و هو عام أربعین و ستمائة فإنّه لا یوجد فی المعدن أصلا»[53].
تفسیر کتاب دیاسقوریدس
///////////////
ذكر شارستان زرين:
روايت كنند از عبد الله عباس رضى الله عنهما كه او گفت از عوام شنيدم مؤذن بيت المقدس كه او گفت از كعب الاحبار [ 2 شنيدم كه گفت چنين خواندم كه چون قابيل هابيل را بكشت بجهت خواهر- ( 328 - آ) اعناقه- و اعناقه را ازو بستد و از آدم بگريخت و سوى يمن شد و او را از اعناقه دو پسر آمد يكى عوج كه او را بمادر باز خوانند [ 3] كه از فرزندان آدم هيچكس ببالاء او نبود، و آن ديگر پسر را تاويل نام بود و تاويل را پيشه آهنگرى بود، و اول زنا او كرد و بر زنان عظيم مولع بودى چنانك بدين سبب قابيل او را از ميان قوم بدر كرد و او با فرزندان بولايت زنگستان افتاد، و آنجا كوهى آهن يافت و كوهى زر، و هنوز در آن زمان فرقى نبود ميان آهن و زر، الا سبب زنگ، و گويند تاويل را فرزندان بسيار شدند چنانك افزون از هفتصد هزار جمع آمدند و پس آنجا شهرستانى بنا كرد ديوار آن ار آهن دوازده فرسنگ اندر دوازده فرسنگ، و بالاء ديوار هشتاد گز و ده گز سطبرى، و در ميان هر دو شهرستان آبهاء روان ساختند و باغها كردند و نزهتگاهها، و ابليس عليه اللعنه ايشان را رهنمونى كرد بر معادن جواهر از زمردّ و ياقوت و مرواريد و لعل و فيروزه تا آن شهرستان زرين را جمله بجواهر مرصع كردند، و در آن جايگاه كوشكها و خانها ساختند جمله از زر و جواهر و چندانى جواهر بر ديوار شهرستان زرين بكار بردند كه چشم از ديدار ( 328 - ب) و شعاع آن خيره مى شد، و ابليس عليه اللعنه ايشان را گمراه بكرد تا همه بت پرست شدند، و ايزد تعالى هم از ميان ايشان بديشان پيغامبران فرستاد، و ايشان آن پيغامبران را همه هلاك مى كردند، تا خداى تعالى بر ايشان خشم گرفت و در شب از آسمان آتشى بفرستاد چنانك همه را بسوخت و هيچ خلق از ايشان نماند....
مجمل التواريخ و القصص
/////////////////
زُمُرُّد گونه‌ای بریل و از سنگ‌های گران‌بها است. این سنگ که از سیلیکات آلومینیوم و بریلیوم تشکیل شده در سنگهای پگماتیت یافت می‌شود.[۲]
واژهٔ زمرد عربی‌شدهٔ «اسماراگدوس» یونانی است.[۳] که خود گویا از واژه‌ای سانسکریت به معنی سبز گرفته شده.[۴] نام اصلی فارسی آن دوال یا دوبال است.[۵] از نظر ترکیب شیمیایی و کانی شناسی، زمرد با فرمولBe3Al2(SiO3)6 از بریلیوم، آلومینیوم و سیلیکات تشکیل شده است که به همراه آکوامارین آبی، مورگانیت صورتی، هلیودور طلایی و بریل با رنگ پریده سبز به خانواده بریل تعلق دارد. بریل خالص بی‌رنگ است. اضافه شدن مقادیر ناچیزی کروم و وانادیوم، رنگ سبز زیبای زمرد را پدید می‌آورد.
محتویات
  [نمایش
رنگ[ویرایش]
رنگ سبز با شکوه زمرد، رنگی است که عشق طبیعت را تجلی می‌بخشد. گفته می‌شود رنگ سبز باعث شادی شده، هیچگاه چشمها را خسته نمی‌کند. سبز همیشه بعنوان رنگ تازگی و حیات شناخته می‌شود. رنگ سبز زمرد، رنگ بهار و زندگی است که برای قرنها رنگ زیبایی و عشق جاودانی بوده است. در روم باستان، سبز رنگ ونوس خدای عشق و زیبایی بود. امروزه نیز رنگ سبز جایگاه خاصی در بسیاری از فرهنگها و مذاهب دارد. به عنوان مثال در اسلام، رنگ سبز رنگ مقدسی است. بسیاری از کشورهای مسلمان در پرچم کشورشان از این رنگ به عنوان نشانه وحدت و یگانگی در ایمان استفاده می‌کنند. این رنگ همچنین در کلیسای کاتولیک به عنوان برترین رنگ مذهبی در نظر گرفته می‌شود. رنگ زمرد در برابر نور خورشید و یا نور مصنوعی و دما استوار می‌ماند و رنگی است به نسبت پایدار که تنها در گرمای ۷۰۰ تا ۸۰۰ درجه سانتی گراد تغییر پذیر استسیستم تبلور زمرد هگزاگونال و سختی آن بین ۸-۷٫۵ است. بنابراین از کوارتز سخت تر استوزن مخصوص آن ۷۸/۲-۶۸/۲ بوده، کلیواژ ندارد و به طور معمول پدیده فلورسانس نشان نمی‌دهد. درخشش با روح و شعف انگیز زمرد، آن را گوهری بی بدل ساخته است. با این حال انواع مرغوب این گوهر به شدت کمیاب هستند.
ساختار[ویرایش]
کریستالهای زمرد اغلب دارای ناپاکیها و ادخال‌هایی هستند که نشانه اوضاع آشفته خاستگاه آنهاست. این ادخالها در صورتی که در حد معینی باشند به هیچ وجه از ارزش و بهای زمرد نمی‌کاهند، به طوری که زمردی با رنگ سبز زنده و حاوی ادخال، ارزشی به مراتب بیش از زمرد فاقد ادخال و ناپاکی اما با رنگ پریده دارد. در صورتی که اگر با ذره بین یا میکروسکوپ زمرد را از نزدیک نگاه کنیم، اطلاعاتی در مورد روند پیدایش و تشکیل آن به دست خواهیم آورد. ادخالها ممکن است حبابهای کوچک گاز، شکافهای پرشده، کریستالهای بسیار ریز و غیره باشند. گوهرشناسان برای این ادخالها تعبیری در حد شاعرانه در نظر گرفته و در مورد زمرد آنها را ژاردن Jardin، گاردن Garden، یا باغچه می‌گویند و از آن به عنوان ابزاری جهت تشخیص کریستالهایی که به صورت طبیعی رشد کرده‌اند، بهره می‌برند. زمردهایی طبیعی فاقد ادخال با کیفیت و رنگ خوب همانطور که گفته شد بسیار کمیاب هستند و ارزش آنها حتی از الماس بالاتر است. ادخالهایی که در زیر میکروسکوپ به صورت حفرات دندانه دار مشاهده می‌شوند.
انواع زمرد و منابع آن[ویرایش]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/1c/Colombian_Emeralds.jpeg/220px-Colombian_Emeralds.jpeg
زمرد کلمبیایی
شاخص زمردهای کلمبیایی هستند که مشهورترین زمردها به این کشور تعلق دارند. کشور کلمبیا در آمریکای جنوبی، در صدر کشورهای تولیدکننده زمرد جان قرار دارد. حدود ۱۵۰ ذخیره زمزد در این کشور شناخته شده که مهمترین و مشهورترین این ذخایر،معادن موزوMuzo و شیوور Chivor هستند که در زمانهای گذشته توسط تمدن اینکاها، معدنکاری و استخراج می شده‌اند. از نظر اقتصادی مهمترین معدن کلمبیا، معدن کاسکیوز Coscuze است که به صورت تقریبی حدود سه چهارم زمزد تولیدی کلمبیا از این معدن استخراج می‌شود. زمردهای کلمبیایی از زمردهای دیگر کشورها کاملاً متمایز هستند و به جرات می‌توان گفت که مرغوبترین و خوشرنگ ترین زمردها، به کلمبیا تعلق دارد. علاوه بر این، گاهی اوقات از معادن این کشور، زمردهای بسیار نادری استحصال می‌شود تحت نام زمردهای تریپیک trapiche که از مرکز آنها ۶ پرتو ساطع می‌شود. با این که بی شک خاستگاه بهترین زمردها، کشور کلمبیاست، مکان پیدایش یک سنگ هرگز بعنوان ضمانتی برای کیفیت آن در نظر گرفته نمی‌شود. چه این که زمردهای مرغوب دیگری نیز در کشورهای زامبیا، برزیل، زیمباوه، ماداگاسکار، پاکستان، هندوستان، افغانستان و روسیه یافت می‌شوند. کشورهای زامبیا، برزیل و زیمباوه از شهرت بالایی در تجارت بین‌المللی زمردهای مرغوب برخوردارند. رنگ این زمردها تیره تر از انواع کلمبیایی بوده، ته رنگ آبی دارند. زمردهای مرغوب در اندازه‌های کوچک با رنگهای بسیار زنده و ته رنگ زرد از معدن مشهوری در زیمباوه با نام سانداوانا استخراج می‌شوند. همچنین کشور برزیل که در همسایگی کلمبیا قرار دارد. زمزدهایی با رنگ سبز بسیار زیبا از معدن نوا ارال اNova Era استخراج می‌کند، در این کشور زمردهای بسیار کمیاب چشم گربه‌ای و ستاره‌ای با ۶ پرتو استخراج می‌شود. امروز به برکت زمردهای یافت شده در کشورهای آفریقایی و برزیل، میزان زمرد در بازار افزایش یافته که موجب خرسندی دوستداران این گوهر شده است.
تراش زمرد[ویرایش]
در حالی که سختی بالای زمرد (۸-۷٫۵) تا حدود زیادی مانع خراش دیدن این گوهر با ارزش می‌شود. قابلیت شکنندگی آن بخاطر شکافهای موجود، تراش دیدن، سوارکردن و پاک کردن آن را نسبتاً مشکل کرده است. حتی برای یک تراش دهنده خبره، تراش زمرد کار دشواری بحساب می‌آید نخست به خاطر قیمت بالای کریستال‌های خام و دوم به دلیل وجود ادخالها، اما با وجود این موانع، از عشق و علاقه تراش دهندگان ذره‌ای نکاسته، آنها تراش خاصی را برای این گوهر بکار می‌برند با نام تراش زمردی یا تراش چهارگوش که در اصل یکی از طرحهای تراش پلکانی است که در این تراش، گوشه‌های زمرد به صفحاتی مزین می‌شود که علاوه بر تشدید زیبایی آن، مقاومت آن را در برابر فشارهای مکانیکی و عوامل فیزیکی افزایش می‌دهد. همچنین زمردها به روشهای دیگری نیز تراش داده می‌شوند و در صورتی که کریستالهای خام حاوی ادخال و ناپاکیهای فراوانی باشد، تراش دامله را برای آن در نظر می‌گیرند (تراشی است به صورت نیمکره که با قاعده‌های دایره یا بیضی انجام می‌شود و بیشترین کاربرد را جهت انگشتری دارد).
زمرد در تاریخ[ویرایش]
باستانیان عقیده داشتند این گوهر برای صاحب خود پاکدامنی و نجابت به ارمغان آورده، او را از ارواح شیطانی مصون می‌دارد. در یونان باستان، زمرد بسیار مورد احترام بود ولی در روم کمتر مورد توجه قرار می‌گرفت و به ندرت کاربرد پیدا می‌کرد. در تورات زمرد یکی از سنگهای زیربنای شهر اورشلیم معرفی شده، بدین جهت نزد قوم بنی اسرائیل ارج و قرب خاصی دارد. باید توجه داشت که در گذشته‌های دور، گوهرهای اصل بیش از آنکه به عنوان زیور استعمال شوند، جنبه دارویی داشتند و پزشکان، خوردن یا تنقیه پودر و جوشانده آنها را تجویز می‌کردند. به ویژه برای زمرد خاصیت دارویی و شفابخشی بیش از گوهرهای دیگر قابل بودند مثلاً جوشانده زمرد را برای علاج سرطان یا برای علاج صرع و همچنین درمان اسهال خونی تجویز می‌کردند. پزشکان یونانی دود زمرد پودر شده و سوزانده را به باور خود برای درمان مارگزیدگی، سرماخوردگی و تنگی نفس استفاده می‌کردند. پیش از آن که عینک و ذره بین ساخت شود به منظور مطالعه و رویت اشیای ریز از یک زمرد تراش خورده استفاده می‌کردند و به آن سنگ مطالعه می‌گفتند. در برخی فرهنگها زمرد هدیه مرسوم پنجاه و پنجمین سالگرد ازدواج به شمار می‌رود. همچنین در برخی دیگر از فرهنگهای بشری زمرد به عنوان گوهر بیست و سی و پنجمین سالگرد ازدواج استفاده می‌شود. زمرد سنگ زادگان ماه مه (۱۱ اردیبهشت تا ۱۰ خرداد) در نظر گرفته می‌شود.
منابع زمرد در ایران[ویرایش]
باغ برج کرمان: این معدن در جنوب کرمان و درمنطقه اسفند قه واقع شده است. در این منطقه نیز افراد محلی، اقدام به جمع اوری این کانی نموده، با توجه به میزان شفافیت و اندازه آن، آن را به افراد واسطه می‌فروشند. ظاهراً" این کانی، پس از خریداری به خارج از کشور ارسال شده، پس از تراش، به عنوان نوعی زمرد به کار گرفته می‌شود .[۶]
منابع[ویرایش]
1.       پرش به بالا اطلاعات جدول از: ویکی‌پدیایهای انگلیسی و هلندی.
2.       پرش به بالا لغتنامهٔ دهخدا (سرواژهٔ زمرد)
3.       پرش به بالا لغتنامهٔ دهخدا (سرواژهٔ زمرد)
4.       پرش به بالا Fernie M.D. , W.T. (1906). Precious Stones for Curative Wear. John Wright. & Co..
5.       پرش به بالا لغتنامهٔ دهخدا (سرواژهٔ زمرد) با ارجاع به ناظم الاطباء
6.       پرش به بالا پژوهش‌هایی پیرامون سنگ‌های قیمتی و نیمه قیمتی در ایران و جهان و جهان | عنوان زیر فصل: شرحی درباره گوهرهای ایران
·         مرجع تخصصی طلا و جواهر ایران، خواص زمرد و تراش آن
·         حسین خواجه بیدختی، پژوهش‌هایی پیرامون سنگ‌های قیمتی و نیمه قیمتی در ایران و جهان و جهان، فروردین ۱۳۸۸
/////////////
به عربی:
لزُّمُـرُّد[2] نوع من معدن البريل والمكون من سيليكات البيريليوم والألومنيوم, يتم العثور عليه في مناجم بين الصخور الصلدة والرخام بخلاف معظم الأحجار الكريمة, لونه أخضر غامق عميق وشفاف, ويحتل المرتبة الثالثة من حيث الأهمية. يكتسب لونه الأخضر لوجود كميات ضئيلة من الكروم أو الحديد, يعتبر الزمرد من الأحجار الكريمة, وبالمقارنة بالأوزان يعتبر الأعلى قيمة بين الأحجار الكريمة, خاصة عندما يتخلله عروق من أملاح معدنية أخرى, ولأملاح البريل قساوة بين 8 و10 على مقياس موس لقساوة المواد.[3] تحتوي معظم بلورات الزُّمرُّد على قشور دقيقة يطلق عليها أحيانا اسم سُتُر. كما تحتوي على جسيمات دخيلة متعدّدة. إن أحجار الزُّمُرُّد الكاملة لنادرة جدا، وإذا وُجدت تكون أغلى من الماس. والزُّمُرُّد الأزرق أغلى من الزُّمُرَّد ذي اللون الأصفر.
///////////
به پنجابی زمرد:
زمرد دنیا دے مینگے پتھراں چوں اک اے۔
////////
به پشتو زمرد:
زمرد (په انگرېزيEmerald) د بريل یو ډول قیمتی ډبره ده چی د سیلیکات آلومینیوم او بریلیوم څخه جوړ شوي ده. د زمرد نوم د عربي څخه او Smaragd د يوناني ژبې څخه اخیستل شوي دي چی په پښتو کی زرغون معنی لري. زمرد په ځانگړي ډول په اتريش، روسیه، کلمبيا، مصر، برازیل، موزمبيق او افغانستان کی استخراج کېږي.
////////////////
به اردو زمرد:
ایک سبز رنگ کا چمک دار اور شفاف پتھر جو نگینے کے علاوہ ادویات میں بھی استعمال ہوتا ہے۔ افغانستان ، کشمیر ، پاکستان ، ہندوستان ، کینیڈا ، آسٹریلیا ، اور افریقہ میں پایا جاتا ہے ۔ دوا کے طور پر تقویتِ قلب و معدہ و دماغ کے لیے خاص طور پر مفید ہے۔ ماہرین اسے سلیکا کی بدلی ہوئی شکل بتاتے ہیں۔
به ایغوری یاقوت:
ياقۇت رەڭلىك بولسا مىنېرال
////////////
به عبری:
בָּרֶקֶת היא אבן חן מהמעלה הראשונה, תצורה של המינרל בריל (Beryl) הצבועה ירוק כתוצאה מחדירת כרום וונדיום לתוך הגביש. ברקת קרויה גם אִזמרגד ואמרלד (Emerald), שמות שניתנו גם לגוון הירוק האופייני לברקת איכותית.
/////////////
به ترکی آذری زمرد:
Zümrüd (köhnə adı: smaraqd - lat. smaragdus sözündən (yun. σμάραγδος, smáragdos)) —-ci sinfə aid olan bahalı daş. Böyük saf tərkibə malik olan bu daş 5 karat ölçüsündə almazdan bahadır.
Ən böyük zümrüd yataqları Muso (Kolumbiya), Tranavaale (CAR) və Uralda (Rusiya) yerləşir.
///////////////
به ترکی استانبولی زمرت:

Zümrüt (Be3Al2SiO6) beril mineralinin bir türü. Yeşil renkli, saydam değerli bir taş.Berilin Mohs skalasında sertliği yedi veya yedi buçuktur..

Işığı kırma ve saçılıma uğratma gücü çok yüksek olmayan zümrüt, yakın değerdeki diğer değerli taşlara oranla fazla parıldamaz. Britanya Kraliyet Mücevherleri de dahil, en kaliteli zümrütler Kolombiya'dan ihraç edilmektedir. Burada zümrütler damarlar içinde kalsit ve pirit ile beraber oluşmuştur. Saf zümrütler çok nadirdir, zümrüt kristalleri genellikle başka mineraller (kapanımlar) ve küçük lekeler içerir. Bunun sonucunda sentetik zümrüt üretimine istek artmıştır. Bu sentetik zümrütlerin özgül ağırlıkları ve refraktiv indeksleri doğal zümrütlere göre biraz daha düşüktür.

Ural zümrütü diye tanınan taş aslında zümrüt değil, grenadır. Brezilya zümrütü ise aslında yeşil turmalin, Cape zümrütü ise prehnittir. Ayrıca akşam zümrütü olarak da anılan taş peridottur ve zümrüt değildir.
//////////////
Emerald is a gemstone and a variety of the mineral beryl (Be3Al2(SiO3)6) colored green by trace amounts ofchromium and sometimes vanadium.[2] Beryl has a hardness of 7.5–8 on the Mohs scale.[2] Most emeralds are highly included, so their toughness (resistance to breakage) is classified as generally poor. It is a cyclosilicate.
Contents
  [show
Etymology[edit]
The word "Emerald" is derived (via Old French: Esmeraude and Middle English: Emeraude), from Vulgar Latin: Esmaralda/Esmaraldus, a variant of Latin Smaragdus, which originated in Greek: σμάραγδος (smaragdos; "green gem").[3]
Properties determining value[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/ba/Beryl_emeralds_cut_XH.jpg
Cut emeralds
Emeralds, like all colored gemstones, are graded using four basic parameters–the four Cs of Connoisseurship: ColorCutClarity and Carat weight. Before the 20th century, jewelers used the term water, as in "a gem of the finest water",[4] to express the combination of two qualities: color and clarity. Normally, in the grading of colored gemstones, color is by far the most important criterion. However, in the grading of emeralds, clarity is considered a close second. Both are necessary conditions. A fine emerald must possess not only a pure verdant green hue as described below, but also a high degree of transparency to be considered a top gem.[5]
In the 1960s, the American jewelry industry changed the definition of "emerald" to include the green vanadium-bearing beryl as emerald. As a result, vanadium emeralds purchased as emeralds in the United States are not recognized as such in the UK and Europe. In America, the distinction between traditional emeralds and the new vanadium kind is often reflected in the use of terms such as "Colombian Emerald".[6]
Color[edit]
In gemology,[7] color is divided into three components: huesaturation and tone. Emeralds occur in hues ranging from yellow-green to blue-green, with the primary hue necessarily being green. Yellow and blue are the normal secondary hues found in emeralds. Only gems that are medium to dark in tone are considered emerald; light-toned gems are known instead by the species name green beryl. The finest emerald are approximately 75% tone on a scale where 0% tone would be colorless and 100% would be opaque black. In addition, a fine stone should be well saturated; the hue of an emerald should be bright (vivid). Gray is the normal saturation modifier or mask found in emerald; a grayish-green hue is a dull green hue.[5]
Clarity[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/1e/Emerald_in_a_quartz_and_pegmatite_matrix.JPG/220px-Emerald_in_a_quartz_and_pegmatite_matrix.JPG
Brazilian emerald (grass-green variety of the mineral beryl) in a quartz-pegmatite matrix with typical hexagonal, prismatic crystals.[8]
Emerald tends to have numerous inclusions and surface breaking fissures. Unlike diamond, where the loupestandard, i.e. 10× magnification, is used to grade clarity, emerald is graded by eye. Thus, if an emerald has no visible inclusions to the eye (assuming normal visual acuity) it is considered flawless. Stones that lack surface breaking fissures are extremely rare and therefore almost all emeralds are treated ("oiled", see below) to enhance the apparent clarity. The inclusions and fissures within an emerald are sometime described as "Jardin" (French for 'garden'), because of their mossy appearance.[9] These imperfections within the stone are unique to each emerald and can be used to identify a particular stone. Eye-clean stones of a vivid primary green hue (as described above) with no more than 15% of any secondary hue or combination (either blue or yellow) of a medium-dark tone command the highest prices.[5] This relative crystal non-uniformity makes emeralds more likely than other gemstones to be cut into cabochons, rather than faceted shapes. Faceted Emeralds are most commonly given the Oval cut, or the signature Emerald cut, a rectangular cut with facets around the top edge.
Treatments[edit]
Most emeralds are oiled as part of the post-lapidary process, in order to fill in surface-reaching cracks, improving their clarity and stability. Cedar oil, having a similar refractive index, is often used in this generally accepted practice. Other liquids, including synthetic oils and polymers with refractive indexes close to that of emerald such as Opticon, are also used. These treatments are typically applied in a vacuum chamber under mild heat, to open the pores of the stone and allow the fracture-filling agent to be absorbed more effectively.[10] The U.S. Federal Trade Commission requires the disclosure of this treatment when an oil treated emerald is sold.[11] The use of oil is traditional and largely accepted by the gem trade, although oil treated emeralds are worth much less than un-treated emeralds of similar quality. Other treatments, for example the use of green-tinted oil, are not acceptable in the trade. Gems are graded on a four-step scale; noneminormoderate and highly enhanced. These categories reflect levels of enhancement, not clarity. A gem graded none on the enhancement scale may still exhibit visible inclusions. Laboratories tend to apply these criteria differently. Some gem labs consider the mere presence of oil or polymers to constitute enhancement. Others may ignore traces of oil if the presence of the material does not materially improve the look of the gemstone.[citation needed]
Given that the vast majority of all emeralds are treated as described above, and the fact that two stones that appear visually similar may actually be quite far apart in treatment level and therefore in value, a consumer considering a purchase of an expensive emerald is well advised to insist upon a treatment report from a reputable gemological laboratory. All other factors being equal, a high quality emerald with moderate enhancement should cost much less than an identical stone graded none.[5]
Emerald mines[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/74/Spanish_jewellery-Gold_and_emerald_pendant_at_VAM-01.jpg/170px-Spanish_jewellery-Gold_and_emerald_pendant_at_VAM-01.jpg
Spanish-made emerald and gold pendant exhibited atVictoria and Albert Museum.[12]
Emeralds in antiquity have been mined in Egypt since 1500 BCE, and India, and Austria since at least the 14th centuryCE.[13]
Colombia is by far the world's largest producer of emeralds, constituting 50–95% of the world production, with the number depending on the year, source and grade.[14][15][16][17] Emerald production in Colombia has increased drastically in the last decade, increasing by 78% from 2000 to 2010.[18] The three main emerald mining areas in Colombia are Muzo, Coscuez, and Chivor.[19] Rare 'trapiche' emeralds are found in Colombia, distinguished by a six-pointed radial pattern made of ray-like spokes of dark carbon impurities.[citation needed]
Zambia is the world's second biggest producer, with its Kafubu River area deposits (Kagem Mines) about 45 km (28 mi) southwest of Kitwe responsible for 20% of the world's production of gem quality stones in 2004.[20] In the first half of 2011 the Kagem mines produced 3.74 tons of emeralds.
Emeralds are found all over the world in countries such as AfghanistanAustralia, Austria, Brazil,[21] BulgariaCambodia,CanadaChina, Egypt, EthiopiaFranceGermany, India, ItalyKazakhstanMadagascarMozambiqueNamibiaNigeria,NorwayPakistanRussiaSomaliaSouth AfricaSpainSwitzerlandTanzaniaUnited States(US), Zambia, andZimbabwe.[1] In the US, emeralds have been found in ConnecticutMontanaNevadaNorth Carolina, and South Carolina.[1] In Canada, in 1997 emeralds were discovered in the Yukon.[22]
Origin determinations[edit]
Since the onset of concerns regarding diamond origins, research has been conducted to determine if the mining location could be determined for an emerald already in circulation. Traditional research used qualitative guidelines such as an emerald’s color, style and quality of cutting, type of fracture filling, and/or the anthropological origins of the artifacts bearing the mineral to determine the emerald's mine location. More recent studies using energy dispersive X-ray spectroscopy methods have uncovered trace chemical element differences between emeralds; even emeralds mined within close proximity to one another. American gemologist David Cronin and his colleagues have extensively examined the chemical signatures of emeralds resulting from fluid dynamics and subtle precipitation mechanisms, and their research demonstrated the chemical homogeneity of emeralds from the same mining location and the statistical differences that exist between emeralds from different mining locations, including those between the three locations: MuzoCoscuez, andChivor, in Colombia, South America.[23]
Synthetic emerald[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/6a/Emerald.png/100px-Emerald.png
Emerald showing its hexagonal structure
Both hydrothermal and flux-growth synthetics have been produced, and a method has been developed for producing an emerald overgrowth on colorless beryl. The first commercially successful emerald synthesis process was that of Carroll Chatham, likely involving a lithium vanadate flux process, as Chatham's emeralds do not have any water and contain traces of vanadate, molybdenum and vanadium.[verification needed] The other large producer of flux emeralds was Pierre Gilson Sr., whose products have been on the market since 1964. Gilson's emeralds are usually grown on natural colorless beryl seeds, which are coated on both sides. Growth occurs at the rate of 1 mm per month, a typical seven-month growth run producing emerald crystals of 7 mm of thickness.[24] Gilson sold his production laboratory to a Japanese firm in the 1980s, but production has since ceased; so has Chatham's, after the 1989 San Francisco earthquake.[citation needed]
Hydrothermal synthetic emeralds have been attributed to IG Farben, Nacken, Tairus, and others, but the first satisfactory commercial product was that of Johann Lechleitner of InnsbruckAustria, which appeared on the market in the 1960s. These stones were initially sold under the names "Emerita" and "Symeralds", and they were grown as a thin layer of emerald on top of natural colorless beryl stones. Although not much is known about the original process, it is assumed that Leichleitner emeralds were grown in acid conditions.[citation needed] Later, from 1965 to 1970, the Linde Division of Union Carbide produced completely synthetic emeralds by hydrothermal synthesis. According to their patents (attributable to E.M. Flanigen),[25] acidic conditions are essential to prevent the chromium (which is used as the colorant) from precipitating. Also, it is important that the silicon-containing nutrient be kept away from the other ingredients to prevent nucleation and confine growth to the seed crystals. Growth occurs by a diffusion-reaction process, assisted by convection. The largest producer of hydrothermal emeralds today is Tairus in Russia, which has succeeded in synthesizing emeralds with chemical composition similar to emeralds in alkaline deposits in Colombia, and whose products are thus known as “Colombian Created Emeralds” or “Tairus Created Emeralds”.[26] Luminescence in ultraviolet light is considered a supplementary test when making a natural vs. synthetic determination, as many, but not all, natural emeralds are inert to ultraviolet light. Many synthetics are also UV inert.[27]
Synthetic emeralds are often referred to as "created", as their chemical and gemological composition is the same as their natural counterparts. The U.S.Federal Trade Commission (FTC) has very strict regulations as to what can and what cannot be called "synthetic" stone. The FTC says: "§ 23.23(c) It is unfair or deceptive to use the word "laboratory-grown," "laboratory-created," "[manufacturer name]-created," or "synthetic" with the name of any natural stone to describe any industry product unless such industry product has essentially the same optical, physical, and chemical properties as the stone named."[11]
Emerald in different cultures, and emerald lore[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/89/Gachala_Emerald_3526711557_849c4c7367.jpg/250px-Gachala_Emerald_3526711557_849c4c7367.jpg
The Gachala Emerald is one of the largest gem emeralds in the world, at 858 carats (171.6 g). This stone was found in 1967 at La Vega de San Juan mine in Gachalá, Colombia. It is housed at theNational Museum of Natural History of theSmithsonian Institution in Washington, D.C.
Emerald is regarded as the traditional birthstone for May as well as the traditional gemstone for the astrological signs of TaurusGemini, and sometimes Cancer.[citation needed]
One of the quainter anecdotes about emeralds was told by the 16th-century historian Brantôme, who referred to the many impressive emeralds the Spanish under Cortez had brought back to Europe from Latin America. On one of Cortez's most notable emeralds he had the text engravedInter Natos Mulierum non sur-rexit mayor("Among those born of woman there hath not arisen a greater," Matthew 11:11) which referred to John the Baptist. Brantôme considered engraving such a beautiful and simple product of nature sacrilegious and considered this act the cause for Cortez's loss of an extremely precious pearl (to which he dedicated a work, A beautiful and incomparable pearl), and even for the death of King Charles IX of France, who died soon afterward.[28]
The chief deity of one of India's most famous temple, the Meenakshi Amman Temple in Madurai, is the goddess Meenakshi, whose idol is traditionally thought to be made of emerald.[29]
Notable emeralds[edit]
Emerald
Origin
King of Canada Sean Robert Gehani Emerald[30][31] Year 2015, 36,790 carats pear cut
India
Colombia
Patricia Emerald[32] Year 1920, 632 carats uncut, 12 sides-dihexagonal
Colombia
Brazil
Gallery[edit]
·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f8/Chalk_emerald_03.jpg/150px-Chalk_emerald_03.jpg
The Chalk Emerald ring, containing a top-quality 37-carat emerald, in the U.S. National Museum of Natural History

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/3/3b/Beryl-146853.jpg/150px-Beryl-146853.jpg
Emerald crystal (about 1 cm) in calcite matrix, Muzo, Colombia

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/27/Beryl-130023.jpg/95px-Beryl-130023.jpg
A 5-carat emerald from Muzo with hexagonal cross-section
See also[edit]
·         List of minerals
·         Mineral industry of Colombia
References[edit]
1.       Jump up to:a b c "Emerald at Mindat". Mindat.org. 2010-07-19. Retrieved 2010-07-30.
2.       Jump up to:a b Hurlbut, Cornelius S. Jr. and Kammerling, Robert C. (1991) Gemology, John Wiley & Sons, New York, p. 203, ISBN 0-471-52667-3.
3.       Jump up^ Harper, Douglas. "emerald"Online Etymology Dictionary.
4.       Jump up^ Tavernier, J. B. (1925) Travels in India by Jean Baptiste Tavernier, Baron of Aubonne; translated from the original French edition of 1676 with a biographical sketch of the author, notes, appendices, etc. by V. Ball. 2nd ed., edited by William Crooke; Vol. II, pp. 44, 58
5.       Jump up to:a b c d Wise, R. W. (2001) Secrets of the Gem Trade: the connoisseur's guide to precious gemstones. Brunswick House Press, p. 108, ISBN 0-9728223-8-0.
6.       Jump up^ Read, Peter (2008) Gemmology, 3rd rev. ed., NAG Press, p. 218, ISBN 0719803616.
7.       Jump up^ Grading Fancy-Color Diamonds. Gemological Institute of America
8.       Jump up^ Bonewitz, R. (2005). Rock and gem. New York: DK Pub. pp. 292-293. ISBN 0756633427.
9.       Jump up^ Emerald Quality Factors. Gemological Institute of America.
10.    Jump up^ Liccini, Mark. Understanding Emerald Enhancements and Treatments. International Gem Society
12.    Jump up^ "Pendant | V&A Search the Collections". Victoria and Albert Museum. Given by Dame Joan Evans. Retrieved 30 Jan 2014. Museum item number M.138-1975
13.    Jump up^ Giuliani G, Chaussidon M, Schubnel HJ, Piat DH, Rollion-Bard C, France-Lanord C, Giard D, de Narvaez D, Rondeau B (2000). "Oxygen Isotopes and Emerald Trade Routes Since Antiquity" (PDF). Science 287 (5453): 631–3.Bibcode:2000Sci...287..631Gdoi:10.1126/science.287.5453.631.PMID 10649992.
14.    Jump up^ Badawy, Manuela (June 13, 2012). "Emeralds seek the 'De Beers' treatment". Reuters. Retrieved 14 June 2012.
15.    Jump up^ Dydyński, Krzysztof (2003). Colombia. Lonely Planet. p. 21. ISBN 0-86442-674-7.
16.    Jump up^ Branquet, Y. Laumenier, B. Cheilletz, A. & Giuliani, G. (1999). "Emeralds in the Eastern Cordillera of Colombia. Two tectonic settings for one mineralization". Geology 27 (7): 597–600. Bibcode:1999Geo....27..597B.doi:10.1130/0091-7613(1999)027<0597:eiteco>2.3.CO;2.
17.    Jump up^ Carrillo, V. (2001). Compilación y análisis de la información ge

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/95/Emerald_crystal_muzo_colombia.jpg/118px-Emerald_crystal_muzo_colombia.jpg
Emerald crystal from MuzoColombia
General
Category
Beryl variety
Formula
(repeating unit)
Be3Al2(SiO3)6
(6/m 2/m 2/m) – Dihexagonal Dipyramidal
a = 9.21 Å, c = 9.19 Å; Z = 2
Identification
537.50
Color
Green shades to colorless
Massive to well Crystalline
Hexagonal (6/m 2/m 2/m)Space group: P6/mсc
Imperfect on the [0001]
Mohs scalehardness
7.5–8
White
Transparent to opaque
Average 2.76
Optical properties
Uniaxial (-)
nω = 1.564–1.595,
nε = 1.568–1.602
δ = 0.0040–0.0070
Ultravioletfluorescence
None (some fracture filling materials used to improve emerald's clarity do fluoresce, but the stone itself does not)
References