[1] - سقمونیا. [ س َ ]
(معرب ، اِ) یونانی «اسکامونیا» و «اسکامونیا» لاتینی «اسکامونیا» انگلیسی
«اسکامونی » «فرهنگ لاتینی کاسل »، فرانسوی «اسکامونه » . (از حاشیه ٔ برهان قاطع
چ معین ). به لغت یونانی دوایی است که محموده میگویند و آن عصاره ای باشد بغایت
تلخ و مسهل صفرا بود. (برهان ) (آنندراج ). محموده . (فرهنگ فارسی معین ). عصاره ٔ
درختی است مایل به سبزی و زردی تلخ مزه . (غیاث ). محموده و آن عصاره ٔ نباتی است
که بیخ آن را قطع نموده از خاک خالی کرده برگها فرش کند تا از اندرون رطوبت لبنی
بر برگ ها جمع شده و خشک شود و آن را به اسم نباتش خوانند. ضرر آن معده و احشاء
سائر مسهلات است . مصلح آن مصطکی و کتیرا و انیسون و روغن بادام و زنجبیل و فلفل و
دیگر عطریات است . (منتهی الارب ). سقمونیا یا محموده گیاهی است از تیره ٔ پیچکها
که دمبرگهای دراز دارد و دانه های آن مسهلی قوی است . (گیاه شناسی گل گلاب ص 241)
///////////
[saqmuniyā] گیاهی
پیچنده شبیه لبلاب با ریشۀ درشت، ستبر، شاخههای دراز خوابیده، و بدبو که شیره بهدست
آمده از آن در طب استفاده میشود؛ محموده.
حسن عمید
////////////////
محموده . [ م َ دَ / دِ ] (اِ) گیاهی است پایا از تیره ٔ پیچک ها که در حقیقت یکی از گونه
های نیلوفر است . دارای ریشه ٔ ستبر گوشت دار و ساقه ٔ بالارونده و پیچنده به
ارتفاع بین 2 تا 5 متر و در نواحی غربی قفقاز و سوریه و عراق و یونان و نواحی غربی ایران
به حالت خودرو میروید.
///////////
34 (324) سقمونیا[1]، saqmūniyā، Convolvulus scammonia. "بر سه نوع است: هندی، آن که از
چرمگان (čarmgān) خیزد، و آنکه از انطاکیه
خیزد؛ دومی از همه بهتر است و هندی در مرتبۀ بعدی قرار میگیرد. نوع هندی صمغ Convolvulus scammonia (یا Ipomoea) [نیلوفر پیچ هندی] است.
" این نام را در سنسکریت triputa یا trivrt میگویند؛ از همین جاست tarbud هندوستانی، turbid فارسی [توربید]، turbund عربی. C. scammonia بومیِ سوریه، هروم و
یونان است و در برخی بخشهای هند کشت میکنند.
ساینو ایرانیکا
///////////////
تربد. [ ت ُ ب ُ / ت ِ ب ِ ] (اِ) دوایی است معروف که اسهال آورد. (برهان ). نام دوایی
مسهل ، بهندی نسوت گویند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). دوائیست که اسهال آورد، و آن
را تربد مجوف خوانند. (انجمن آرا). ریشه ٔ مسهل که از هند آورند. (ناظم الاطباء).
بهترین آن چینی بود ومبیض مدور مصمغ مجوف و در سودن مفیدتر گردد و زود کوفته و بر
سرهای صمغ بود و کهن و باریک نبود و بسطبری میان خنصر و بنصر بود و چون بکوبند و
بپزند هیچ ریشه بر سر پرویزن نماند و تنک سوراخ بود و باید که بوقت خرج کردن اول بخراشند
و بروغن بادام چرب کنند آنگاه بکوبند. طبیعت وی گرم و خشکست در سیم ، نافع بود جهت
مرضهای عصبانی و مسهل بلغم بود تمام و اندکی از خلط سوخته از هر دو ورک ، و
ماسرجویه گوید مسهل اخلاط غلیظ و لزج بود و اصح آنست که تنها مسهل بلغم رقیق بودو
اگر تقویت کند مسهل بلغم غلیظ بود و استعمال کردن یبوست و صفاف در بدن پیدا کند و
مضر بود به امعاء ومصلح بود در آنکه خراشیده باشند و بروغن بادام چرب کرده و کتیرا
اضافه کنند و اگر تحویت وی بزنجبیل کنند مسهل بلغم غلیظ و خام بود اما تنها مسهل
غلیظ نبود. و تربد زرد و سیاه زهر بود مانند خربق سیاه و غاریقون سیاه و مداوات
کسی که آن خورده باشد مانند کسی که خربق سیاه خورده باشد کنند و همان تدبیر کنند،
و تربد سفید مجوف چنانکه وصف کرده شد نافع بود جهت درد مفاصل که بلغمی بود و رحم
را پاک گرداند تنقیه ٔ تمام و حقنه کردن نافع بود جهت درد آن نزدیک حیض آمدن و
نافع بود جهت درد پشت و دماغ را پاک کند در بلغم لزج و مفلوج و مصروع را نافع بود
و سرفه را که از رطوبات فم معده بود سود دهد، و علامات این زحمت آن بود چندانکه
سرفه بیاید تا قی کند یا خلطی لزج بیرون آید بعد از آن ساکن شود و اگر با هلیله ٔ
کابلی خلط کنند دوای نافع بود مصروع را و بدل آن نیم وزن آن غاریقون ودانگ نیم آن
صبر و دانگ نیم آن حنظل ، و گویند بدل آن ترمس است ، و صاحب جامع در مفرده آورده
است که بدل آن پوست درخت توت است بوزن آن ، و شربت از تربد از نیم درم تا یک درم
بود. (از اختیارات بدیعی ). او را بلغت رومی البثیون گویند و بعضی الطریون و
سندریون هم گویند و بسریانی طُربل گویند و طونید نیز گویند و بپارسی توبل و بهندی
تربح و بسندی تروج گویند و آن چوب پاره ها بود مجوف خاک فام و نیکوتر انواع آن
سفید است که آنرا تربد نایژه گویند و بدان اسم بدان خوانند که در وقت تری میان او
را بیرون کرده باشند و پوست بازکرده و بر جرم او... و صمغ بود و این نوع را از
نهرواله به اطراف هند و غیر آن برند، و نوعی دیگر ازو هست که سفید است و منبت او
هم در هند است اما مجوف باشد و چوب او را صمغ نبود و این نوع سطبرتر بود و آسان
شکسته شود، و آورده اند که در کوههای نوزاد تربدی هست که در منفعت کم از نوع اول
نیست ، و نوعی دیگر ازو آنست که لون او زرد است و جرم او پهن و مجوف نبود و این
نوع بیخ نبات ... و او را در ادویه ٔ قی استعمال کنند. و ابن ماسویه گوید نیکوترین
انواع آن آنست که میانه ٔ او سفید باشد و بیرون او هموار و چرب بود و بر بعضی
مواضع او صمغ باشد و بر پوست او کرم خوردگی نباشد. در جرم او رشته ها نبود و چوب
او تنک باشد و توبرتو نبود و زود شکسته شود و بتحقیق او سفید بود و چون مدتی بر او
بگذرد خورده شود و آنچه ازو نیک بود چون به این صفت نباشد منفعت او باطل بود. و
ارجانی گوید گرمست در دوم و بلغم را دفع کند و فالج و لقوه و برص و بهق را سود
دارد و اگر او را همچنان استعمال کنند اسهال بلغم کند و اندک خلط سوخته نیز دفع
کند، ونیکوترین انواع او آنست که لوله ای و سفید بود و مجوف بود بشکل نی باریک و
آنچه از او خورده شده باشد و سوراخها شده قوت او اندک باشد. (از ترجمه ٔ صیدنه ).
تربد که از تیره ٔ پیچکیان است ، ریشه های ضخیم آن مسهل است . رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 241 و کارآموزی داروسازی ص 184 و دزی ج 1 ص 143 و تذکره ٔ ضریر انطاکی ص 94 و فهرست مخزن الادویه ص 171 و الفاظ الادویه ص 73 و تحفه ٔ حکیم مؤمن شود. دهخدا
تربد که از تیره ٔ پیچکیان است ، ریشه های ضخیم آن مسهل است . رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 241 و کارآموزی داروسازی ص 184 و دزی ج 1 ص 143 و تذکره ٔ ضریر انطاکی ص 94 و فهرست مخزن الادویه ص 171 و الفاظ الادویه ص 73 و تحفه ٔ حکیم مؤمن شود. دهخدا
///////////////
ریشۀ گیاهی است که در کتب طب سنتی و در بازار دارویی با نام «تُربُد»،
«تُربِد» و « تِربِد» نامیده می شود . این اسامی برای خود گیاه نیز گفته می شود و
به زبان سانسکریت نیز « تریپوتا» گویند. به فرانسوی آن را Turbith vegetal و به انگلیسی Indian jalap و Turbith نامند. گیاهی است از
خانوادۀ پیچک صحرایی Convolvulaceae نام علمی آن . Operculina turpethum(L.)Silva
Manse. و مترادفهای آن Ipomoea turpethum R.Br وConvolvulus turpethum L. می باشد .
مشخصات
تربد معمولاً به بیخ یا ساقه زیرزمینی یا به طور کلی به ریشۀ گیاه و
یا خود گیاه و در عین حال به صمغ رزینی گیاه نیز گفته می شود. گیاهی است چند ساله
با ساقۀ بالا رونده و پیچنده مانند عشقه . برگهای آن به شکل قلب مانند برگ عشقه و
پوشیده از کرک است . گلهای آن آبی کبود که در انتهای ساقه گل دهنده ظاهر می شود.
ساقۀ زیرزمینی آن که به سبب صمغ موجود در آن در طب سنتی مستعمل است به شکل قطعاتی
استوانه ای شکل به قطر انگشت ضخیم و به طول 12-10 سانتی متر در بازار عرضه می شود.
سطح آن ناصاف دارای پستی و بلندی و یا پیچیده و دارای شیارهای طولی نامنظم، رنگ
قسمت بیرونی ساقۀ زیرزمینی تیره کمی مایل به قرمز و مغز آن پس از شکستن سفید و
روشن است و سوراخهای متعدد کوچکی در مقطع آن دیده می شود که پر از مادۀ صمغی به
شکل قطرات کوچک زرد رنگ است که همان مادۀ مسهلی آن می باشد . از نظر طعم ، ساقۀ
زیرزمینی گیاه ابتدا بی بو و بی طعم است ولی پس از چند لحظه طعم تهوع آوری پیدا می
کند. نوع مرغوب آن مجوّف ، سبک و شکننده است ، به سهولت ساییده و نرم می شود و رنگ
داخل آن سفید است و انواعی که رنگ داخل آن تیره است و از نظر وزن سنگین و ضمناً
غیر شکننده می باشند نامرغوب و بهتر است که مصرف نشوند.
وجود این گیاه تا حال در ایران از طرف گیاه شناسان گزارش نشده است ولی
در برخی کتب قدیم طب سنتی آمده است که در مناطق خراسان دیده شده است . در هندوستان
وسیلان ومالزی می روید و از هند به بازار دارویی ایران وارد می شود. در مجموعۀ
داروشناسی ابومنصور موفق، تربد را نوع هندی صمغ سقمونیا معرفی می کند.
ترکیب شیمیایی
در ریشۀ گیاه گلوکوزید تورپتین یافت می شود و صمغ رزینی آن شبیه رزین
جالاپ است . در گزارش دیگری آمده است که در ریشۀ گیاه مواد تورپتین، جالاپین ،
تورپتن ، جالاپیک اسید ، ایپومئیک اسید ، تامپی کولیک اسید و والریانیک اسید یافت
می شود.[ والنزوئلا]
خواص – کاربرد
ریشه تربد درچین به عنوان تب بر ، مدّر ، و کمی ملیّن مصرف می
شود[هاو]. در هندوچین و فیلیپین از ریشۀ گیاه به عنوان مسهل استفاده میکنند. و به علاوه
داروی خوبی برای تسکیل دردهای مفاصل و نقرس و روماتیسم است. ساقه و سرشاخه های له
شده و گرم گیاه را پس از وضع حمل برای معالجۀ کولیک و همچنین برای بازسازی نسوج به
پشت زنان می اندازند. [کروست و پتلو]. در هند از ریشۀ گیاه به عنوان مسهل استفاده
می شود و بعلاوه در موارد مارگزیدگی و عقرب زدگی نیز به کار می رود.
تربد از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و خشک است و خواص آن
مسهل بلغم و رطوبتهای رقیق است و برای اخراج کمی از صفرا و اخلاط سوخته نیز مفید
است .اگر با زنجبیل خورده شود، مسهل بلغم غلیظ است.برای پاک کردن بلغم و رطوبت رحم
و معده مفید است وبرای بیماریهای فلج، ناراحتی های اعصاب ، سرفه های ناشی از رطوبت
معده و همچنین برای سیاتیک نافع است . با روغن بادام و تخم کتان برای قطع سرفۀ
مزمن و درد سینه و با پوست هلیله کابلی برای مالیخولیا ، جنون و صرع
مفید است.
توصیه این است که در موقع تهیۀ ریشۀ گیاه است که در موقع تهیۀ ریشۀ
گیاه به صورت دارو از زیاد کوبیدن و گرم کردن آن خودداری شود، زیرا گرد نرم آن به
خُمُلهای روده می چسبد و گرد نیم کوب آن بهتر است با زنجبیل و شکر سرخ و آب گرم
خورده شود. اگر با نمک می خورند باید با آب سرد خورده شود. اگر کمی از آن را با
زنجبیل و نبات ، پخته و گرم گرم و کم کم بخورند برای سرقه مرطوبی و تنگی نفس سرد و
تر بسیار مفید است .
تربد برای گرم مزاجان مضّر است و اگر این قبیل اشخاص گرم مزاج به
دلیلی که ضروری تشخیص دهند تصمیم بگیرند تربد بخورند باید پوست سیاه آن را تراشیده
با روغن بادام یا روغن پسته چرب نموده و باکتیرا بخورند. البته در چرب کردن آن
نباید از حد اعتدال خارج شد زیرا در این صورت خاصیت مسهلی آن خیلی کاهش می یابد.
مقدار خوراک یا دوز مصرف آن از جرم ریشۀ تا 12 گرم و در دم کرده ها تا 20 گرم است
ومقدار خوراک یا دوز مصرف از صمغ رزینی آن 1-3/0 گرم می باشد.
نسخه دیگر این است که از گرد ضمغ رزینی آن تا 1 گرم و دم کردۀ آن 6
گرم در 1000 گرم آب حوش می باشد جانشین ریشۀ تربد از نظر خواص ریشۀ توت و یا
غاریقون است شرح خواص کلیۀ گیاهانی که در این بخش نامبرده شده است به تفضیل در
جلدهای دیگر این مجموعه آمده است .
اگر تربد را با روغن بادام چرب نمایند از آثار آن کاسته می شود و هر
چه بیشتر چرب شود از حدت آثار آن بیشتر کاسته می شود از این خاصیت در موارد لزوم
برای کاهش حدت تاثیر تربد استفاده می شود این نوع تربد را اصطلاحاً تربد تدبیر شده
می نامند .
/////////
سقمونیا،(سمقونیا) با نام علمی Convolvulus
scammonia گیاهی است از خانوادهٔ پیچک. نامهای دیگر این گیاه عبارتند از محموده،
ساک مونیا، اسکامونه، و اسکامونیوم. نام این گیاه در کشور فرانسه scammonee، در کشور انگلستان plant scamminy و در هند
ساک مونیا است.
این گیاه به دور گیاهانی که در نزذیکیاش وجود دارد میپیچد و تا
ارتفاع ۵/۲ متر بالا میرود. این گیاه دارای ریشه ضخیم و گوشتی است و گلهایی به
رنگ سفید و یا زرد کم رنگ دارد رنگ صمغی که در ریشه آن قرار دارد کبود رنگ و مانند
صدف است. قسمت مورد استفاده آن صمغی است که
از ریشه آن گرفته
میشود.
پراکندگی جغرافیایی[ویرایش]
این گیاه خاص آسیای کوچک میباشد و در مناطق سوریه تا قفقاز و عراق و
یونان وجود دارد اما تا کنون در ایران یافت نشده است.
صمغ[ویرایش]
اطراف ریشه را از خاک خالی کرده و چند برگ گردو در اطراف آن روی زمین
پهن میکنیم و شکافهایی در اطراف آن ایجاد میکنیم شیره موجود در ریشه این گیاه
از این شکافها خارج میشود و روی برگهای گردو جمعآوری میشود سپس آنها را در
داخل صدفی جمع کرده و در آفتاب میخشکانیم.
ترکیب شیمیایی:
رزین سمقونیا که از ریشه آن گرفته میشود دارای مادهای به نام اسکاممونین
است که در الکل ۹۵ درجه حل میشود. رزین خام از تقطیر محلول الکلی ریشه گیاه تهیه
میشود.
منابع[ویرایش]
/////////////
المَحْمُودَة[1] أو السَّقَمُونِيَا[1]، اسمه العلمي.Convolvulus
scammonia L، وهو نوع من اللَبْلاَب يتبع الفصيلة المحمودية وهى من أهم انواع اللبلاب المتعثر تدريجا .
/////////////
به ترکی آذری:
/////////////
Convolvulus scammonia, scammony, is a bindweed
native to the countries of the eastern part of theMediterranean basin;
it grows in bushy waste places, from Syria in the
south to the Crimea in
the north, its range extending westward to the Greek
islands, but not to northern Africa or Italy.
It is a twining perennial,
bearing flowers like
those of Convolvulus arvensis, and having
irregularly arrow-shapedleaves and a thick fleshy root. The dried juice, virgin
scammony, obtained by incision of the living root, has been used in
medicine as scammonium,[medical citation
needed] but the variable quality of the drug has led to the
employment of scammoniae resina, which is obtained from the dried
root by digestion with alcohol.
The active principle is the glucoside scammonin or jalapin, C34H114O6.[citation needed] The dose
of scammonium is 5 to 10 grains, of scammony resin 3 to 8 grains[medical citation
needed]. Like certain other resins, scammony is inert until it
has passed from the stomach into the duodenum,
where it meets the bile, a chemical reaction occurring between it and the
taurocholate and glycocholate of sodium, whereby it is converted into a
powerfulpurgative.[medical citation
needed] Its action is essentially that of a hydragogue, and is exercised upon
practically the entire length of the alimentary
canal. The drug is not a cholagogue, nor does it markedly affect the
muscular coat of the bowel, but it causes a great increase of secretion from
the intestinal glands.[citation needed] It acts
in about four hours. In large doses it is a violent gastrointestinal irritant.
In consonance with the statement that scammony acts only after admixture with
the bile, is the fact that hypodermic or intravenous injection of the drug
produces no purgation, or indeed any other result.[citation needed] The drug
frequently kills both roundworm and tapeworm,
especially the former, and is therefore an anthelmintic.[medical citation
needed] It is not largely used, but is very effective in the
treatment of severe constipation, especially in children.[medical citation
needed]
References[edit]
·
This
article incorporates text from a publication now in the public
domain: Chisholm, Hugh, ed. (1911). "Scammony". Encyclopædia Britannica (11th
ed.). Cambridge University Press.
Purgierwinde. A blühende Pflanze; B Fruchtzweig; C Wurzel; 1 Blüte im
Längsschnitt; 2 Staubblätter von der Bauch- und Rückenseite; 3 Pistill; 4
Kapselfrucht; 5 Samen; 6 derselbe im Längsschnitt; 7 derselbe im Querschnitt; 8
Diagramm der Blüte. A, B, C, 1, 4 in natürlicher Grösse; 2, 3, 5, 6, 7
vergrössert.
Kingdom:
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
|
Species:
|
C. scammonia
|
Convolvulus scammonia
L. |