[1] - زیتون . [ زَ ] (ع اِ) درخت زیت . (منتهی الارب ). نام درختی که روغن وی معمول
اطباست . (بهار عجم )(آنندراج ). زیتون بن . درختی همیشه سبز و از محصولات گرمسیری
و میوه ٔ آن زیتون و در منجیل و رودبار گیلان بسیار فراوان است . (ناظم الاطباء).
درختی است جلیل القدرو بسیارسود و پربقا و هزار سال دوام کند و میوه ٔ آن هم زیتون
نام دارد. واحد آن زیتونة. (از اقرب الموارد). بری و بستانی می باشد و بستانی را
درخت بزرگتر وبرگش آبدارتر و سبزتر از بری و بعد از چهار سال بارمیدهد و تا هزار
سال می باشد. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
این درخت در نواحی منجیل و رودبار و بیشه های آن نقاط و در کرانه های شمالی دریای خزر و اطراف گرگان و بهشهر و سعدآباد و آهنگرمحله و برفتان و علی آباد کتول و رامیان و شاه پسند و سعیدآباد و آق امام و وطن و مینودشت بسیار است و در اطراف بم و در فارس میان فیروزآباد و میمند نیز دیده شده است و به عقیده ٔ «گااوبا» موطن اصلی زیتون ایران مرکزی و بلوچستان است و از اینجا به سوریه و ایتالیا گذشته است برخلاف بعض دیگر گیاه شناسان که اصل زیتون راایتالیا گمان برده اند. این درخت را در گرگان چوب سید نامند و از آن عصا سازند و به ترکستان روس که گویابه این چوب تفأل می کنند صادر کنند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). درختی است که سردسته ٔ تیره ٔ زیتونیان است . ارتفاعش معمولاً بین 7 تا 8 متر و حداکثر تا 15متر می رسد. محیط تنه اش از 3 تا 4 متر بالغ می شود. تنه اش ناصاف و دارای شکافهای مشخص است ولی در گیاهان جوان ، صاف و رنگی مایل به سبز دارد. چوبش سخت و بامقاومت و زردرنگ و دارای خطوط قهوه ای مشخص می باشد. برگهایش دائمی و متقابل و بیضوی و دراز و نوک تیز و چرمی شکل است و در سطح تحتانی پهنک سفید ولی در سطح فوقانی سبزرنگ است . گلهایش در اردیبهشت ظاهر میشود و آنهاسفیدرنگ و مجتمع، بصورت خوشه در کنار برگها جای دارند. (فرهنگ فارسی معین ). انواع تیره ٔ زیتونیان دارای تخمدان آزاد دوخانه و شماره ٔ پرچمهای آن با شماره ٔ گلبرگها متفاوت است . میوه ٔ آنها دارای یک هسته یا بشکل دانه ٔ بالدار است ، برگهای آنها متقابل و ساده . نوع های آن ، زیتون با گلهای سفید چهارقسمتی و میوه ٔ آن چهارقسمتی و میوه ٔ آلویی با هسته ٔ سخت که برون بر آن مواد روغنی بسیار دارد. (گیاه شناسی گل گلاب ). درخت پیوسته سبز ناحیه ٔ مدیترانه که از دوران قبل از تاریخ برای استفاده از میوه ٔ آن در نقاط معتدل کاشته شده ...ساقه و برگ زیتون از مدتی پیش از دوره ٔ مسیح نشانه ٔصلح بوده است . (دایرة المعارف فارسی ) : نخرج منه حباً متراکباً... و جنات من اعناب و الزیتون و الرمان ... (قرآن99/6).و هو الذی اَنْشَاءَ جنات ... و الزیتون و الرمان ...(قرآن 141/6). ینبت لکم به الزرع و الزیتون و النخیل ... (قرآن 11/16). و التین و الزیتون . (قرآن 1/95).
اگر گل کارد اوصدبرگ ابا زیتون ز بخت او
بر آن زیتون و آن گلبن به حاصل خنجک و خار است .
این درخت در نواحی منجیل و رودبار و بیشه های آن نقاط و در کرانه های شمالی دریای خزر و اطراف گرگان و بهشهر و سعدآباد و آهنگرمحله و برفتان و علی آباد کتول و رامیان و شاه پسند و سعیدآباد و آق امام و وطن و مینودشت بسیار است و در اطراف بم و در فارس میان فیروزآباد و میمند نیز دیده شده است و به عقیده ٔ «گااوبا» موطن اصلی زیتون ایران مرکزی و بلوچستان است و از اینجا به سوریه و ایتالیا گذشته است برخلاف بعض دیگر گیاه شناسان که اصل زیتون راایتالیا گمان برده اند. این درخت را در گرگان چوب سید نامند و از آن عصا سازند و به ترکستان روس که گویابه این چوب تفأل می کنند صادر کنند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). درختی است که سردسته ٔ تیره ٔ زیتونیان است . ارتفاعش معمولاً بین 7 تا 8 متر و حداکثر تا 15متر می رسد. محیط تنه اش از 3 تا 4 متر بالغ می شود. تنه اش ناصاف و دارای شکافهای مشخص است ولی در گیاهان جوان ، صاف و رنگی مایل به سبز دارد. چوبش سخت و بامقاومت و زردرنگ و دارای خطوط قهوه ای مشخص می باشد. برگهایش دائمی و متقابل و بیضوی و دراز و نوک تیز و چرمی شکل است و در سطح تحتانی پهنک سفید ولی در سطح فوقانی سبزرنگ است . گلهایش در اردیبهشت ظاهر میشود و آنهاسفیدرنگ و مجتمع، بصورت خوشه در کنار برگها جای دارند. (فرهنگ فارسی معین ). انواع تیره ٔ زیتونیان دارای تخمدان آزاد دوخانه و شماره ٔ پرچمهای آن با شماره ٔ گلبرگها متفاوت است . میوه ٔ آنها دارای یک هسته یا بشکل دانه ٔ بالدار است ، برگهای آنها متقابل و ساده . نوع های آن ، زیتون با گلهای سفید چهارقسمتی و میوه ٔ آن چهارقسمتی و میوه ٔ آلویی با هسته ٔ سخت که برون بر آن مواد روغنی بسیار دارد. (گیاه شناسی گل گلاب ). درخت پیوسته سبز ناحیه ٔ مدیترانه که از دوران قبل از تاریخ برای استفاده از میوه ٔ آن در نقاط معتدل کاشته شده ...ساقه و برگ زیتون از مدتی پیش از دوره ٔ مسیح نشانه ٔصلح بوده است . (دایرة المعارف فارسی ) : نخرج منه حباً متراکباً... و جنات من اعناب و الزیتون و الرمان ... (قرآن99/6).و هو الذی اَنْشَاءَ جنات ... و الزیتون و الرمان ...(قرآن 141/6). ینبت لکم به الزرع و الزیتون و النخیل ... (قرآن 11/16). و التین و الزیتون . (قرآن 1/95).
اگر گل کارد اوصدبرگ ابا زیتون ز بخت او
بر آن زیتون و آن گلبن به حاصل خنجک و خار است .
خسروی .
ز زیتون و انگور و هر میوه دار
که در مهرگان شاخ بودی ببار.
فردوسی .
دیو و فرشته به خاک و آب درون شد
دیو مغیلان شد و فرشته زیتون .
ناصرخسرو.
دریا نه آب گر به مثل آب است
چون بر لبش نه تین و نه زیتون است .
ناصرخسرو.
درخت زیتون ، از هر شش درخت خراج یک درم . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 93). || میوه ٔ زیتون بن که از آن روغن می گیرند موسوم به زیت . (ناظم الاطباء). میوه ٔ درخت زیتون . (از اقرب الموارد). ج ، زواتین . (دزی ج 1 ص 617). رسیده ٔ او گرم به اعتدال و باقبض و نارس او سرد و به غایت خشک و سیاه او گرم و خشک و سریعالاستحاله به سودا و صفرا و مرخی معده و مغثی و بهترین او سبز رسیده است که در آب نمک پرورده باشند و با طعام خورده شود نه قبل و نه بعد آن . در این وقت مقوی معده و مشهی و حابس طبع و مورث بیخوابی و لاغری و مصلحش مغز گردکان و بادام و سرکه و... و صمغ او در صورت شبیه به سقمونیا و مایل به سرخی است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) :
تا به رنگ و بوی چون سوسن نباشد شنبلید
تا به طعم و فعل چون زیتون نباشد زنجبیل .
فرخی .
عدس و باقلی و سیر و پنیر و زیتون
در پیش نان چراک است و مقیل و مومبار.
بسحاق اطعمه .
رجوع به جنگل شناسی ج 1 ص 229 و اختیارات بدیعی و تذکره ٔ داود ضریر انطاکی و ترجمه ٔ صیدنه و جغرافیای اقتصادی کیهان ص 108 شود.
- روغن زیتون ؛ روغنی است که از میوه ٔ درخت زیتون استخراج کنند. زیت . (فرهنگ فارسی معین ). روغن زیتون بری قائم مقام روغن گل سرخ ... و جمعی مطلق روغن زیتون را در افعال مذکور نافع می دانند و مخصوص نوعی دون نوعی ندانسته و هرچند کهنه تر شود قویتر شود. و آنچه از هفت سال بگذرد بهتر از روغن بلسان دانسته اند و بعضی قائلند که تا چهار هزار سال می ماند... و چون روغن زیتون را با مثل او آب بجوشانند تا آب بسوزد و تجدید آب بدستور اول نمایند تا شصت بار و بعد از آن آب سوخته شود چندان بجوشانند که به نصف رسد بمراتب شتی بهتر از روغن بلسان و در او اسرار عجیبه است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
|| دانه ٔ مورد . (دزی ج 1 ص 617). || عبارتست از نفسی مستعد برای اشتغال یافتن به نور قدس از ناحیه ٔ قوت فکر.(از تعریفات جرجانی ) (از دستورالعلماء). رجوع به زیت شود.
///////////////
43. در Yu yan
tsa tsu1 درباره گیاهی بیگانه چنین آمده است: ’’زیستگاه درخت
ts‛i-t‛un
(*dzi-tun، *zi-tun)
در سرزمین پوـ سه (ایران) و نیز در سرزمین فوـ لین (سوریه) واقع است. در زبان فوـ
لینی آن را ts‛i-t‛i
2 (zi-ti و *dzi) مینامند. بلندای این درخت به هفت تا ده متر میرسد. پوست درخت سبز
و گلهــــــــــــــــــایش سفیدرنگ و شبیــــــــــــــــــــه به بهار دارابی
( yu،
Citrus grandis) و بس خوشبوست. میــــــــــــوه اش که به می ماند yan-t‛ao (Averrhoa carambola)*
در ماه پنجم سال میرسد. مردم سرزمینهای باختری افشره روغنی آن را برای سرخ كردن كلوچه
و میوه به كار میبرند، همچنان که در چین دانههای كنجد (kü-šen )3 بکار است."
هیرت4 درست دریافته است كه ts‛i-t‛un آوانگاشت همان
زیتون، zeitun فارسی است، كه البته باید افزود این صورت از فارسیمیانه
است، و ts‛i-t‛i در زبان فوـ لینی آوانگاشت زیتا، zaitā آرامی (zayiθ عبری) است.
مراد همان درخت زیتون (Olea Europoea)5 است. وام واژه فارسی از زبانی سامی است و آوایش سامی
رایج این نام *zeitu (zeitun عربی ) است. جالب آنكه صورت فوـ لینی این واژه به zet‛i در زبان گروزنیایی
و آسی، jēt و dzēt
(’’روغن زیتون‘‘)، zeit
(’’زیتون‘‘) ارمنی، و zait عربی6 نزدیكتر است تا به واژه آرامی. درخت زیتون كه در نوشته های پهلوی آمده (ص 193) در ایران و بلوچستان خودروست. اما ایرانیان (و نیز ارمنیان) به احتمال زیاد گونه
بستانی آن را از سامیان گرفتند. زیتون بن از
دیرباز در میانرودان شناخته بود: اجسام گلی به شكل دانه زیتون از دوران اوروكاگینا
(urukagina)،
یكی از حكمرانان لاگاش (Lagash)
پیش از حكمرانان سارگنی (Sargonic)
هنوز موجود است. 7
شلیمر1 میگوید مردم منجیل، بین رشت و قزوین در ایران،
Olea europaea را فراوان
كشت میكنند که بسیارخوب است هرچند با روغنی بسیار بد و ناخوردنی[!]. اشپیگل پراكندگی
جغرافیایی درخت زیتون در ایران را به خوبی نشان داده است. 2
فرهنگنویسان فغفور كی ینـ لون (K‛ien-lun) (95ـ1736) واژه ts‛i-t‛un
را جاودانه كردهاند. این واژه در فرهنگ چهارزبانه، در بخش ’’میوه بیگانه
‘‘ آمده است. 3 در یكی از فرهنگها، صورتهای تبتّی و مغولی به ترتیب به این شـــكل آوانگاری
شدهاند: č‛i-tun siu
(آوانگاری tse ) و čitun jimin
؛ اما شگفت اینکه در زبان مانچویی
واژه ulusun را برای زیتون مییابیم كه گاربلنتس (H. C.
v. d. Gabelentz) و زاخارف (Sakharov) به درستی توضیح دادهاند. در فرهنگ مانچوییـچینی Ts‛in
wen pu hui ، كه به سال
1771 منتشر شد، ulusun به زبان چینی چنین تعریف شده: ’’ts‛i-t‛un
میوهای بیگانه است كه از سرزمین پوـ سه (ایران) خیزد. پوست درخت سبز و گلهای آن سفید و خوشبو است. میوه
اش در ماه پنجم سال میرسد و از آن روغنی گیرند درخور سرخ كردن كلوچه." این
تعریف آشــــــــــــــــــكارا بر پایه متنی است كه در Yu yan tsa tsu آمده. گویا واژه مانچویی ulusun (-sun پایانهای
در زبان مانچویی است) ساختی من درآوردی دارد بر مبنای oleum لاتین (بر
گرفته از elaion یونانی) كه احتمالاً بدست مبلغان یسوعی منتقل شده است.
ژاپنیها زیتون را نمیشناختند؛ در گیاهشناسی
امروزی ژاپن آن را oreifu مینامند كه بازآفرینی همان ’’olive‘‘ زبان انگلیسی است.1 گیاهشناسان
ژاپنی بدون آگاهی از معنای ts‛i-tun نویسههای این واژه را (كه آن را ego-no-ki
گویند ) برای نامیدن Styrax japonica
بکار برده اند.2
آنچه زیتون چینی نامیده میشود، kan-lan ، هیچ نسبتی با زیتون راستین منطقه باخترآسیا و
مدیترانه ندارد، هر چند به ظاهر بســیار بدان ماند. 3 kan-lan
نام Canarium album
و C. pimela ازتیره Burseraceae
]بورسراسه[ است، حال آن كه زیتون جزو تیره Oleaceae
]زیتونیان[ است. 1 ما چی (Ma Či)
در گیاهنامه خود، K‛ai pao pen ts‛ao
(كه در فاصله 968- 976 میلادی نوشته) پس از باز نمود kan-lan
، میگوید: ’’ نوع دیگری نیز هست
كه آن را Po-se kan-lan (kan-lan
ایرانی) میشناسند و در یون ـ چو (Yun
čou) میروید2
و در شكل و رنگ به kan-lan ماند ، جز اینکه مغز هسته آن دو پاره است و با مادهای چون عسل که در آب خیساننند
و خورند." در Šan se čou či3
این گیاه از فرآورده های شان ـ سه چو (Šan -se čou) در كوان ـ سی شمرده شده
است. ممكن است وسوسه شویم برابر نظر محتاطانه
استوارت4 این درخت را زیتون حقیقی بدانیم، اما تا گیاهشناسان اثبات نكنند درخت زیتون
براستی در كوان ـ سی میروید به پذیرشش تن نمی دهم. ناگفته نماند كه دلایلی قوی علیه این گمان هست
. اولاً Po-se kan-lan درختی است خودرو: کوچکترین سخنی مورد كشت آن یا اینكه آن را از ایران وارد
چین كرده باشند در میان نیست. اگر این درخت را از ایران آورده بودند، بی چون و چرا
آن را به صورت بستانی مییافتیم؛ و اگر این گیاه از ایران وارد چین شده، چرا باید كشت
آن به چند منطقه انگشتشمار در كوان ـ سی محدود
شود؟ لیشی ـ چن در این مورچیزی نمی گوید؛
جز اینکه fan lan ، گونهای دیگر از Canarium
است كه در كوان ـ سی (بدون ذكر ناحیه) یافت میشود، نوعی از انواع Po-se Kan-lan است و همین
نکته به روشنی نشان می دهد آن را گیاهی خودرو میداند. نویسندگان تانگ درباره ورود
زیتون به چین خاموشند؛ با این همه، از باز نمود آن در كتاب Yu yan tsa tsu میتوان دریافت
این میوه در دوره تانگ از ایران به چین رفته است.
شاید دادن نام Po-se kan-lan
بخاطر شباهتش به میوه زیتون بوده است؛ به هر روی از این مسئله چیزی نمی
دانیم. یك مورد خاص در منابع هست كه نشان میدهد مراد از پوـ سه ی ما چی (Ma či)
پوـ سه مالایا است (ص )؛ ممكن است در اینجا
نیز اشاره به همان باشد، اما در مورد این ارتباط نیز چیزی نمیدانیم.
ژولین1 تصریح میكند نویسنده چینی كه وی اطلاعات خود را از او گرفته، درخت زیتون
و میوه آن را باز نموده، اما در ادامه میگوید كه کاربرد آن بس اندک است. نام چینی درخت نیامده است. در پایان باید این نكته
را هم افزود كه ابنبطوطه كه در سده چهاردهم م. میزیست وجود زیتون در چین را قاطعانه
رد میكند. 2 پر پیداست که این نویسنده عرب
مرجع درستی در امور مربوط به چین نبوده بسیاری از اطلاعت وی در باره چین یكسره بی ارزش
است. بسا که به گفته فران (G. Ferrand) حتی پایش به خاك چین نرسیده
باشد؛ با این همه ممكن است در این مورد خاص حق با او باشد. اسقف اعظم سلطانیه نیز در سال 1330 نوشته است:
’’هیچ رقم زیتون روغنی در آن سرزمین نمیروید."3
////////////////
زیتون. آنچه رسیده بود در
حرارت معتدل گویند گرم بود و آنچه نارسیده بود بغایت سرد و قابض بود و زیتون سبز
بهترین آن بود که تر بود طبیعت آن سرد و خشک بود و زیتون سیاه غذا زیادتر دهد از
انواع زیتون و طبیعت وی گرم و خشک بود و زودتر از سبز هضم شود و چون با استخوان
بخور کنند جهت ربو و مرضهای شش نافع بود لیکن خوردن وی بیخوابی آورد و صداع و خلطی
سوداوی از وی تولد شود و اولی آن بود که در میانه غذا خورند با سرکه که کسر بعضی
شر وی میکند و مقوی معده بود و اشتهای طعام بیاورد و مجامعت را زیادت کند و قوت
کمر بدهد و زیتون کوهی گرم و خشک بود و آن را اعتم خوانند و زیتون الماء آنچه
نارسیده بود سرد بود و قابض و آنچه رسیده بود معتدل بود در حرارت و اشتها بدهد و
معده را نافع بود خاصه چون با سرکه بود و چون سحق کرده ضماد کنند بر ریشهای چرکن
پاک کند و سوختگی آتش را نافع بود و زیتون سبز طبیعت ببندد و معده را دباغت کند و
قوت غذا بدهد خاصه نمکسود آن و اما دیر هضم شود و غذا بد دهد چون در سرکه نهند زود
هضم شود و شکم بیشتر ببندد و اسحق گوید چون پنج درم از آب وی بیاشامند نافع بود
مره صفرا را و گویند مضر است به شش و اصلاح آن بعسل کنند و عصاره وی چون زن بخود
برگیرد سیلان رحم و خون بازدارد البته و مغز استخوان وی چون با پیه بیامیزند و بر
برص ناخن نهند زایل کند و نمک آبی که زیتون در وی نهاده باشند چون مضمضه کنند بن
دندان و دندانی که متحرک باشد محکم کند و آنچه تازه بود و بلون یاقوت بود معده را
نیکو بود و آنچه رسیده و سیاه بود معده را بد بود و زود تباه شود و آنچه در نمک
نهند لطیفتر از آن باشد که در آب نهند و ابن مؤلف گوید هیچ درخت از زیتون
درازعمرتر نیست و گویند درختهای زیتون که در فلسطین بود کشته یونانیان بود حال
آنکه یونان پیش از روم بوده و اکنون هزار سال باشد و زیاده عمر درختهای آن
فرانسه و انگلیسیOLIVE لاتینOLEA EUROPEA
اختیارات بدیعی، ص: 213
//////////////////
زیتون (به انگلیسی: Olive) و با (نام علمی: Olea europaea) شامل
تقریباً ۲۰ گونه درختان کوچک از خانواده زیتونیان بوده و
در جهان کهن از حوزه دریای مدیترانه، شمال آفریقا، جنوب شرقی آسیا، شمال تا جنوب چین، اسکاتلند و شرق استرالیا
پراکندگی گستردهای داشتهاند. آنها همیشه سبز بوده و دارای برگهایی کوچک و یکپارچه
هستند که روبروی هم قرار گرفتهاند. میوه این گیاه یک شفت است.
محتویات
[نهفتن]
پیشینه[ویرایش]
تخمین دقیق زمانی که زیتون از حالت وحشی خارج شد، تحت کنترل کشاورزان
درآمد و به صورت میوهٔ باغی مورد استفاده قرار گرفت، ممکن نیست. اشارات فراوانی که
در انجیل درباره
این گیاه و تولید آن وجود دارد و فراوانی ضمنی آن در سرزمینکنعان و منطقهای
در سوریه، که همیشه زیتون برای اقتصاد ساکنین آن مهم بودهاست، موجب این نتیجهگیری
میشود که سوریه محل تولد زیتون پرورش یافته است. احتمالاً در آغاز، یک گونه اصلاح
شده به دست تعدادی از فرقه کوچک سامی افتاد و به تدریج در قبایل اطراف نیز گسترش
یافت و با حداقل تلاش به میزان بسیار زیادی پرورش یافت؛ این ماده روغنی در آب و
هوای خشک شرق، مادهای بسیار حیاتی برای سلامتی به شمار میرفت و میوه این درخت در
آن دوران ابتدایی در بین جنگجویان بربری نمادی از صلح و حسن نیت بود. دورانی بعد و
همزمان با توسعه سازمانهای دریایی این روغن بهعنوان یکی از اقلام تجاری به
کشورهای آسیای صغیر و مناطق
دریایی انتقال یافت و بیتردید گیاه زیتون نیز در پی آن گسترش یافت.
زیتون در یونان باستان[ویرایش]
در دنیای هومر همانگونه
که در ایلیاد مشخص
است، روغن زیتون فقط بهعنوان یک ماده برای ثروتمندان – محصول خارجی – شناخته شده
و بیشتر به سبب ارزش آن برای آرایش پهلوانان مورد توجه بودهاست؛ جنگجویان بعد از
استحمام به خودشان روغن زیتون میزدند و بدن پاتروکلوس هم عیناً
با روغن زیتون پوشیده میشد. اما نه اشارهای به کشت این گیاه شده و نه بر روی
تاکستانی که روی سپر آشیل نقش شده، وجود دارد. اما اگرچه در ایلیاد هیچ اشارهای
به کشت زیتون نشده، وجود آن در باغ السینوس و دیگر کنایههای آشنا، نشاندهنده این
حقیقت است که زیتون در زمان نگارش ادیسه شناخته
شدهاست.
هر زمان به معرفی این گیاه میرسیم تمامی روایات به تپههای آهکی آتیکا بهعنوان
اولین مکان کشت آن در شبه جزیره یونانی اشاره دارد. زمانی که پوزئیدون (خدای
دریا) و آتنا(الهه عقل و زیبایی) برای شهر آینده رقابت
میکردند، به خواست الهه یک زیتون از صخرههای لمیزرع پدیدار شد (نگهبان هنرهایی
که بر آن وضعیت رو به افزایش تأثیر جاودانی گذاشت). اینکه این افسانه ارتباطی با
اولین کشت زیتون در یونان دارد، با توجه به داستان جالبی که توسط هرودوت در مورد
اهالی اپیداروس نقل شده
قطعی به نظر میرسد. آنها به علت از دست دادن محصولشان مجبور به مشورت با
(پیشگوی معبد دلفی) شدند و مقرر شد تا مجسمههای دامیا و هورای (هردو از
نمادهای حاصلخیزی) را از چوب باغهای زیتون بتراشند. سپس تنها در اختیار مردم آتن
قرار گیرد. آتنیها به درخواست مردم اپیداروس درختی را
به آنها اعطا کردند مشروط به آنکه هر سال برای آتنا الهه عقل و زیبایی (نگهبان
آن) قربانی کنند. بنابراین آنها دستور پیشگو را اطاعت کرده و سرزمینشان دوباره
حاصلخیز شد.
درخت زیتون، نمایی از شاخه، برگها و میوه.
درخت مقدس الهه مدت طولانی در آکروپلیس قرار
داشت و اگرچه در حمله ایرانیان نابود شد، دوباره از ریشه جوانه زد (گفته میشود
بعضی مکندههای این ریشه، درختان زیتون باغ محل تحصیل افلاطون را به
وجود آوردهاند که پس از گذشت سالها هنوز بسیار قابل احترام هستند).
در زمان سولن حقوقدان
یونانی، زیتون به قدری گسترده شده بود که او وضع قوانینی را برای کشت منظم این
درخت در آتیکاضروری دانست. این منطقهای بود که احتمال زیتون از آنجا به تدریج در
تمام نواحی همپیمان با یونان و کشورهای انشعابی از آن انتشار یافت. در ساحل آسیای صغیر که در آنجا
مقدار فراوانی از این درخت در زمان تالهها وجود داشت، این درخت ممکن است در سالهایی
پیشتر از آن توسط کشتیهای فینیقی آورده شده باشد. برخی از جزایر دریای اژه نیز ممکن
است آن را از همین منبع به دست آورده باشند؛ زیتون جزیره رودز و جزیره کرت نیز شاید
ریشهای مانند اینها داشته باشند. اگر از لقب اسکیلس استفاده کنیم، جزیره ساموس باید سالها
زیادی قبل از جنگهای ایران دارای درختان زیتون میوهدار بوده باشند.
زیتون جایگزین مناسبی برای چربیهای حیوانی و کره مصرفی مردم نواحی
شمال شد و در بین ملل جنوب نیز همینطور. در بین یونانیان روغن زیتون بهعنوان یک
ماده غذایی مهم و نیز برای کاربردهای خارجی اهمیت زیادی داشت. رومیان بیشتر از آن
در آشپزی و غذا استفاده میکردند و بهعنوان مادهای ضروری برای آرایش پرارزش بود
و در روزهای پرشکوه امپراتوری بعدی این به صورت یک اصل درآمد که زندگی طولانی و
خوش به دو مایع بستگی دارد: با شراب و بدون روغن.
طراحی قرن نوزدهم میلادی
پلینی به صورت
مبهمی پانزده گونه زیتون کشت شده در دوران خودش را توصیف میکند که با ارزشترین
آنها لینکیان نامیده میشد و روغن به دست آمده از آن در ونافروم در ناحیه کامپانیای ایتالیا عالیترین
نوع شناخته شده برای خبرگان رومی بود؛ تولید شده در ایستریا و
بائتیکا در شبه جزیره ایتالیا بهعنوان رده دوم مورد توجه قرار داشت.
خوراکشناس امپراتور با خواباندن زیتون خام در آب نمک بهعنوان تحریککننده
اشتها به این میوه ارزش بیشتری بخشید که کمتر از انواع جدید آن نبودند و ترشی
زیتون با حفظ خصوصیات طعم خود در انبارهای زیر خاک پمپئی یافت شدهاند.
آب تلخ زیتون یا پس مانده حاصل از آن در خلال روغنگیری (به نام آمورکا) و برگهای
گس آن دارای خواص بسیاری هستند که نویسندگان دوران بسیار دور به آنها اشاره کردهاند.
پزشکان رومی از روغن زیتون تلخ وحشی در پزشکی استفاده میکردند ولی کاربرد آن بهعنوان
غذا یا در آشپزی مشخص نیست.
در عصر حاضر این میوه گستردگی فراوانی در جهان پیدا کردهاست و اگر چه
ناحیه مدیترانه که
خاستگاه آن است همچنان تولیدکننده عمده زیتون است، این درخت اکنون در نواحی بسیار
زیادی که برای توزیعکنندگان اولیه آن ناشناخته است، با موفقیت کشت میشود. یک
درخت زیتون که با دیوارهای آجری بلند محافظت میشود در باغ فیزیک چلسی لندن
نگهداری میشود. زیتون مدت زمان کمی پس از کشف قاره آمریکا توسط
ساکنین اسپانیایی به آنجا انتقال یافت.
این گیاه در شیلی به
فراوانی سرزمین اصلی زیتون کشت میشود (گاهی اوقات تنه درخت قطور میشود) درحالی
که روغن به دست آمده از میوه آن کیفیتی متوسط دارد. بعد از آن، زیتون وارد کشور پرو شد اما
به موفقی شیلی نبوده است. در قرن ۱۷ (مبلغان مذهبی یسوعی) آن را به مکزیک بردند و
توسط همین نمایندگان در کالیفرنیا کاشته شد
که در آنجا بر اثر مدیریت بیدقت فاتحان انگلوساکسون کشت آن
متوقف شد. در ایالات جنوب شرقی نیز به کشت آن مبادرت شده مخصوصاً درکارولینای جنوبی، فلوریدا و میسیسیپی. این گیاه درون بسیاری از کشورهای نیمکره
شرقی کشت شده که به علت نوع کشت در قدیم ناسازگار محسوب میشده است. در ایران و ارمنستان آن را در
دوران نسبتاً اولیه تاریخ میشناختند و در حال حاضر باغهای زیتون بسیار زیادی در
مصر علیا نیز وجود دارد. درخت زیتون به کشاورزی چین نیز معرفی
شده است و یکی از منابع مهم افزوده شده برای کشاورزان استرالیایی است. کوینزلند دارای آب
و هوایی بسیار مطلوب برای زیتون است. در جنوب استرالیا نزدیک آدلاید شدیداً
رشد میکند و احتمالاً مناطق ساحلی فراوانی در این قاره جزیرهای وسیع وجود دارد
که امکان پرورش این گیاه در آنها نیست. همچنین زیتون با موفقیت در برخی قسمتهای
جزایر مهاجرنشین معرفی شده است.
زیتون به عنوان نماد[ویرایش]
پرچم سازمان ملل متحد.
در گذشته زیتون نه تنها نشانی از صلح بلکه نمایانگر ثروت و وفور کشور
بود؛ حمل شاخههای آن در جشنهای بزرگ یونان، افشاندن زیتون وحشی برای قهرمانان
المپیک، تاج زیتون فاتحان رومی در مراسم استقبال، و مواردی که سوارهنظامها در
بازدیدهای امپراتوری همانند هدیههای نمادین صلح بکار میبردند (دوران بربرها) که
فقط با پیروزی حفظ میشدند.
تاج زیتون، شاخهای از درخت زیتون است که بدور حلقهای پیچیده شده و در بازیهای
باستانی المپیک یونان به
قهرمان اعطا میشده است. در المپیک ۲۰۰۴ آتن سنت
اهدای تاج زیتون تجدید شد و به همراه مدال طلا به قهرمانان اعطا شد.
کشت زیتون در ایران[ویرایش]
درخت زیتون در طارم و رودبار[ویرایش]
پیش از این تصور می شد کشت زیتون در طارم و رودبار قدمت ۸۰۰ ساله دارد
اما تازهترین کشفیات باستانشناسی در تپه باستانی کلورز رستمآباد
بیانگر این است که کشت زیتون در این منطقه به بیش از دو هزار سال پیش باز میگردد[۱]. همچنینناصرخسرو در
سفرنامه خود از وجود زیتون در طارم و رودبار سخن گفته است.
کشورهای عمده تولیدکننده زیتون[ویرایش]
رتبه
|
کشور/ منطقه
|
تولید
(برحسب تن) |
سطح زیرکشت
(برحسب هکتار) |
—
|
جهان
|
۱۹٬۸۴۵٬۳۰۰
|
۹٬۶۳۴٬۵۷۶
|
۰۱
|
۶٬۹۴۰٬۲۳۰
|
۲٬۳۳۰٬۴۰۰
|
|
۰۲
|
۳٬۱۸۲٬۲۰۰
|
۱٬۱۴۴٬۴۲۰
|
|
۰۳
|
۲٬۰۰۰٬۰۰۰
|
۸۵۰٬۰۰۰
|
|
۰۴
|
۱٬۷۵۰٬۰۰۰
|
۷۹۸٬۴۹۳
|
|
۰۵
|
۱٬۳۶۴٬۶۹۰
|
۵۹۷٬۵۱۳
|
|
۰۶
|
۱٬۰۹۵٬۰۴۰
|
۶۸۴٬۴۹۰
|
|
۰۷
|
۸۶۳٬۰۰۰
|
۱٬۷۷۹٬۹۵۰
|
|
۰۸
|
۴۵۹٬۶۵۰
|
۵۲٬۶۶۸
|
|
۰۹
|
۴۴۳٬۸۰۰
|
۳۴۳٬۲۰۰
|
|
۱۰
|
۴۲۰٬۰۰۰
|
۲۹۵٬۰۰۰
|
|
۱۱
|
۱۷۰٬۰۰۰
|
۶۲٬۴۹۸
|
|
۱۲
|
۱۶۰٬۹۱۴
|
۱۲٬۹۶۲
|
|
۱۳
|
۱۳۹٬۰۹۱
|
۲۱۶٬۰۱۳
|
|
۱۴
|
۱۳۱٬۸۴۷
|
۶۲٬۰۸۸
|
|
۱۵
|
۱۱۵٬۵۵۱
|
۱۰۹٬۲۱۳
|
|
۱۶
|
۹۱٬۰۶۷
|
۳۰٬۴۰۷
|
دیگر کشورهای دارای تولید معنادار زیتون به ترتیب عبارتند از لبنان، اسرائیل، آلبانی، آمریکا، شیلی، ایران، کرواسی و فرانسه.
گونهها[ویرایش]
معروفترین گونه شناخته شده این گیاه زیتون اروپایی نام دارد که از
دوران باستان برای تهیه روغن زیتون و نیز برای خوردن خود میوه آن کاربرد داشته است
(که در حالت طبیعی تلخ است و باید در معرض تخمیر طبیعی
قرار گیرد و یا به منظور قابل خوردن شدن، آن را در آب نمک بخوابانند).
زیتون وحشی به شکل درخت کوچک یا بوتههایی با رشد هرزه و تیغدار است
که دارای برگهایی دوک مانند و
تیز، رنگ سبز مایل به خاکستری در قسمت بالا است. زیتون وحشی جوان در قسمت پایین
سفید رنگ و دارای پولکهایی مایل به سفید است. گلهای سفید کوچکی دارد که کاسه و جام گلها
دارای چهار درز کاسه گل، دو پرچم و کلاله شکافته
است. این گلها به تدریج به شکل خوشههایی که از کنار برگها ظاهر میشوند و بر روی
چوبهای سالهای آخر میروید. شفت (میوه) در
گیاه وحشی، کوچک و دارای غلافی گوشتداراست. این غلاف که تعیینکننده
ارزش اقتصادی میوه است، در نوع وحشی نسبتاً نازک است. انواع کشت شده خصوصیات
متفاوتی دارند اما فشردهتر، حاصلخیزتر و بیخار است.
از دیدگاه پرورشدهندگان مدرن، تنوع زیتونهای شناخته شده بسیار زیاد
است. فقط در ایتالیا حداقل
۳۰۰ گونه وجود دارد اما تعداد کمی از آنها تا حد مناسبی رشد میکنند. گونههای
اصلی ایتالیا Leccino ، Frantoio و Carolea هستند. هیچکدام از آنها را نمیتوان با
توصیفات باستانی همانند دانست. اگرچه بعید نیست بعضی از گونههای نازکبرگ، که بیش
از همه مورد توجه هستند، از تبار Licinian معروف
باشند. درختان پهنبرگ اسپانیا میوههای درشت میدهند اما غلاف آنها طعمی نسبتاً
تلختر دارد و کیفیت روغن آنها نامرغوبتر است.این زیتونهای اسپانیایی هستند که
معمولاً پس ازسوراخ سوراخ شدن و پر شدن، پرورده شده وپس از خواباندن در آب نمک تازه
خوردنی میشوند(با فلفل ترشی، پیاز ترشی یا سایر چاشنیها).
گونههای دیگر[ویرایش]
رده زیتونیان شامل
گونههای دیگر بااهمیت اقتصادی هستند. Olearia paniculata درخت
بزرگتری است در جنگلهای کوئینزلند که
ارتفاع آن به ۱۵ یا ۱۸ متر میرسد (۵۰ یا ۶۰ فوت) که از چوب آن الوارهایی سخت و
محکم میسازند. هنوز چوب سخت Olea laurifolia در استان ناتال آفریقای جنوبی، چوب آهن سیاه مناطق مهاجرنشین است.
خصوصیات[ویرایش]
درختان زیتون حتی زمانی که هرس نشده اند رشد آزادانه ای دارند و دارای
رشد بسیار آهستهای هستند. اما هنگامی که امکان رشد طبیعی را در طول چند سال پیدا
میکنند، گاهی قطر تنه آنها به میزان چشمگیری افزایش مییابد. دوکاندول محیطی
بیش از ۱۰ متر (۳۳ پا) را به ثبت رسانده که احتمال میرود عمر آن به چند قرن برسد.
قدمت بعضی از درختان زیتون ایتالیا را به اولین سالهای امپراتوری یا حتی روزهای
جمهوری روم نسبت میدهند؛ اما همیشه سن چنین درختان باستانی در زمان رشد مورد
تردید قرار میگیرد و شناسایی آنها با توصیفات قدیمی هنوز دشوارتر است. درختان
تحت پرورش به ندرت به ارتفاع بیش از ۱۵ متر میرسند (۵۰ فوت) و معمولاً در فرانسه
و ایتالیا به وسیله هرس کردنهای
زیاد به ابعادی بسیار محدودتر منحصر میشوند. چوب آن که به رنگ زرد یا قهوهای
مایل به سبز روشن است اغلب با تهرنگ تیرهتری رگهدار شدهاست و بسیار سخت و
متراکم است. چوب آن برای قفسهسازان و خراطان تزئینی بسیار باارزش است.
اقلیم و خاک مناسب[ویرایش]
منطقه بومی و مسلم آن در سوریه و قسمتهای
ساحلی آسیای میانه، فراوانی آن در یونان و مجمع
الجزایر آن است. کنایات فراوانی که توسط شعرای قدیمی در مورد آن بکار رفته نشان میدهد
که زیتون بومی این نواحی بودهاست اما در نواحی دور افتاده از مشرق زمین زیتون کشت
نشده و کم و بیش به شکل نوع ابتدایی خود بازگشته است. این مسئله نشاندهنده مزیتی
ویژه برای خاکهای آهکی و تمایل به نسیم دریایی است. درحالی که شکوه و جلال خاصی
بر روی سراشیبیهای آهکی و پرتگاههایی که بیشتر سواحل شبه جزیره یونان و جزایر
کنار آن را تشکیل میدهند، ایجاد شدهاست.
نگهداری و تکثیر[ویرایش]
درخت زیتون از راههای مختلفی تکثیر میشود اما معمولاً روش قلمهزدن یا
خوابانیدن شاخه ارجح است. این درخت در خاکهای مساعد به آسانی درخت بید ریشه میکند
و زمانی که قطع شود، مکندهها را از ریشه جدا میکند. شاخههای مختلف این درخت را
به اندازههای چند سانتیمتری برش میدهند و به صورت نسبتاً عمیقی در زمینهای کود
داده شده میکارند. قطعات کوچکتر را گاهی اوقات به طور افقی داخل شیارهای کمعمقی
قرار میدهند که اگر با چند سانتیمتر خاک پوشیده شوند، به سرعت جوانههایی شبهمکنده
روی آنها ظاهر میشود.
در یونان و جزایر
آن پیوندزدن درختان اهلی با انواع وحشی عملی متداول است. در ایتالیا جوانههای
جنینی، که برجستگیهای کوچکی را روی شاخه به وجود میآورند، را به دقت جدا کرده و
زیر خاک میکارند (که درآنجا میتوانند رشد کنند). این جوانههای جنینی خیلی زود
جوانههای قویتری را تشکیل میدهند. بعضی اوقات شاخههای بزرگتر را میبرند و با
این کار شاخههای جوانی به دست میآید. همچنین گاهی مواقع زیتون از دانه رشد میکنند؛
برای این کار غلافهای روغنی را به منظور تسریع در رشد ابتدا در آب گرم یا در
محلولهای قلیایی خیس کرده و نرم میکنند.
در مشرق زمین کشاورزان به درختان زیتون توجه زیادی نمیکنند و شاخهها
بی آنکه به وسیله چاقوهای هرسکاری کوتاه شوند، آزادانه رشد میکنند. با این همه
در دوران خشکسالی طولانی و برای حفظ محصول باید آب لازم را تأمین کرد. این بی
توجهی به کشت زیتون موجب میشود تا درختان در فواصل سه یا چهار سال محصول باردار
بدهند. بنابراین اگرچه رشد وحشی از نظر ایجاد منظره زیبا مورد توجه است، این کار
در زمینهای مناسب و اقتصادی توصیه نمیشود. در نواحی مانند لانگیدوک و پروونس که در
کشت این میوه دقت زیادی میشود، آنها را در ردیفهایی با فواصل معین میکارند که
این فاصلهها بر حسب گونه زیتون متفاوت است. درختان هرس شده و شاخههایی که در سال
گذشته دارای شکوفه بودند، حفظ میشوند و به منظور چیدن آسان میوهها، نوک درخت را
کوتاه نگه میدارند. هدف هرس کنندگان ایجاد شکلی گنبدی یا گرد برای درخت است.
گاهی اوقات فضای بین درختان را کود یا مواد نیتروژنی دیگری میریزند.
در فرانسه استفاده
از کهنههای مندرس پشمی برای این کار مورد توجه قرار دارد. گاهی محصولات سالانه
متنوعی در این ردیفها کشت میشوند. در کالابریا حتی گندم
را با این روش میکارند. اما درختانی که در طول سال فاقد برداشت دوباره هستند،
برای این کار مناسبترند. اخیراً گونهای درخت کوتاه و پربار با میوههای سبز در
مناطق خاصی مخصوصاً در آمریکا مورد توجه قرار گرفته که گفته میشود در این کشور یک
محصول دو یا سه فصل بعد از کاشت تولید میشود. انواع معمولی قبل از گذشت پنج تا
هفت سال از کاشتن قلمهها، در زمینهای زیتون برای پرورشدهندگان، سودمند نخواهند
بود.
جدای خساراتی که بر اثر آب و هوا یا آفات آلی به زیتون وارد میشود،
این میوه حتی در پرورشهای بسیار دقیق هم در خطر است و درختان پرورشنیافته بزرگی
که در ایتالیا واسپانیا دیده میشوند،
میزان درآمد خاصی را که موسسات برای پرورشدهندگان نسبت میدهند، حاصل نمیکنند.
این درختان پیر اغلب محصول فراوان دارند اما به ندرت در دوسال متوالی این اتفاق میافتد
و در بسیاری از موارد در ششمین یا هفتمین فصل میتوان انتظار یک برداشت پربار را
داشت.
زمانی که این میوه میرسد، پرورشدهندگان دقیق، آن را با دست چیده و
برای انتقال به کارخانه درون پارچه یا سبدهایی میگذارند. اما در بسیاری از نواحی اسپانیا و یونان و به
خصوص در آسیا، زیتونها را با استفاده از اشیاء بلند یا با تکاندادن شاخهها میچینند
یا حتی اجازه میدهند تا آنها به طور طبیعی روی زمین بیفتند تا وقتی که مالکان به
راحتی اجازه جمعآوری آنها را بدهند؛ بیشترین علت نامرغوبی روغن زیتون مربوط به
بیدقتی مالکان درختهاست. برداشت این محصول در جنوب اروپا در ماههای زمستان
انجام شده و تا چند هفته ادامه مییابد؛ اما این زمان در هر کشور و نیز با هر فصل
و نوع برداشت متفاوت میشود.
آفت Pseudomonas savastanoi که به
شکل گرهی روی شاخههای زیتون رشد کرده است. این آفت علت باکتریایی دارد.
مقدار روغن موجود در زیتون بیشتر به نوع میوه بستگی دارد؛ معمولاً
پیرابر گیاه از ۶۰ تا ۷۰ درصد محصول میدهد. در دوران باستان پرورشدهندگان زیتون
معتقد بودند اگر این گیاه را به فاصله بیش از چند لیگ از دریا بکارند، گیاه موفقی
نخواهد بود (تئوفراستوس طولی
حداقل حدود ۵۵۵۰۰ متر را معین میکند). اما تجربیات جدید این نظر را تایید نمیکند
و اگرچه ساحل مزیتی دارد اما زیتون مدتهای طولانی در نواحی بسیار دوری داخل
کشورها کاشته شدهاست. ظاهراً خاکهای دارای کلسیماگرچه خشک و ضعیف باشند، برای رشد سلامت این گیاه بسیار مناسب است.
اگرچه این گیاه درصورت زهکشی خوب در هر نوع خاک سبک و حتی در خاکهای رسی پرورش مییابد.
اما همانگونه که پلینی اظهار میکند،
این گیاه در خاکهای غنی بیشتر مستعد بیماری است.
در برخی سالها زیتون در معرض حمله آفات گوناگونی است. یک عامل قارچی
در چند فصل پربار تمام درخت را فراگرفته و خسارت شدیدی را به باغ وارد میکند.
گونهای از گوییزهها به نام Pseudomonas
savastanoi به شکل غده در شاخهها رشد میکند و کرمهای پلک بالی از گلها و برگها
تغذیه میکنند. در حالی که خسارت اصلی بر اثر حشراتی است که به میوه حمله میکنند.
در فرانسه و شمال و مرکز ایتالیا درختان زیتون گاهی اوقات از سرما رنج میبرند؛ در
اوایل قرن هجدهم بسیاری از درختان براثر سرمای بسیار شدید و غیر عادی کنده شده و
بر زمین افتادند. بادهای شدید و بارانهای مداوم در خلال فصل برداشت نیز موجب آزار
میوه میشود.
محصولات[ویرایش]
زیتون در دستورهای غذایی متفاوتی کاربرد دارد: در مخلوطهای نوشیدنی
چاشنی معروفی برای مارتینی است. در
سوسیسها ممکن است در مورد استفاده قرار بگیرد و .... استفاده از آن درپخت نان نیز
بسیار رایج است.
روغن زیتون[ویرایش]
نوشتار اصلی: روغن زیتون
روغن زیتون را از میوه درخت زیتون استخراج میکنند. روغن زیتون را با
فشردن میوه زیتون به دست میآورند. روغن زیتون دارای مقدار زیادی چربی اشباع نشده
است. روغن به وسیلهٔ خرد کردن کامل زیتون و جدا کردن روغن به وسیلهٔ روشهای
مکانیکی یا شیمیایی تولید میشود. این روغن به وفور در آشپزی، لوازم آرایش، دارو و
صابون در قدیم به عنوان سوخت چراغهای روغنی استفاده می شود. روغن زیتون در سرتاسر
جهان استفاده میشود، مصرف عمدهٔ آن در کشورهای حوزه مدیترانه است.
انواع کیفیت روغن زیتون[ویرایش]
نوشتار اصلی: انواع کیفیت روغن زیتون
·
روغن
زیتون بکر: به روغن زیتونی گفته میشود که تنها توسط فرایندهای فیزیکی استخراج شده
و هیچ نوع فرایند شیمیایی بر روی آن صورت نگرفته است.
·
روغن
زیتون تصفیه شده: این روغن با استفاده از فرایندهای شیمیایی تصفیه شده و مقدار
اسید چرب آزاد آن کاهش یافته است. این روغن در مقایسه با روغن زیتون بکر از ارزش
تجاری کمتری برخوردار است.
·
روغن
تفاله زیتون: این روغن با استفاده از استخراج حلالی روغن موجود درگوشت میوه زیتون
به وسیله هگزان به دست میآید.
زیتون پرورده[ویرایش]
نوشتار اصلی: زیتون پرورده
زیتون پَرورده، گونهای خوراک تهیهشده از زیتون و مواد دیگر است.
زیتون پرورده ویژه شمال ایران است. از زیتون پرورده بیشتر به عنوان چاشنی کنار
غذای اصلی استفاده میکنند.[۳]
سودمندیهای زیتون و روغن آن[ویرایش]
حاوی میزان زیادی روغن غیراشباع مونو است. حاوی مواد شیمیایی گیاهی
است که باعث کاهش کلسترول و خطر
ابتلا به سرطان میشود. حاوی میزان زیادی آنتی اکسیدان است.
دوام و مدت نگاهداری آن نسبت به روغنهای دیگر بیشتر است و حتی میتوان آن را فریز
کرد.
مصرف روغن زیتون خطر سرطان سینه را کاهش
میدهد پژوهشگران به زنان توصیه میکنند که در رژیم غذایی خود از زیتون و روغن آن
استفاده کنند. همچنین روغن زیتون به جز خاصیت ضد سرطانی فواید فراوانی دارد که از
آن جمله ملین بودن آن
و نرم کردن عضلات و آرامبخشی درد استخوان است. همچنین روغن زیتون به موها نرمی و
لطافت خاصی میبخشد و باعث تقویت مو میشود. عصاره زیتون برای چین و چروک پوست
بسیار مفید است و باعث لطافت و نرمی و شادابی پوست صورت میشود. اخیراً دارویی
بنام زیتونکس در ایران تولید شده است که از عصاره برگ زیتون تهیه شده است و برای
درمان تبخال از آن استفاده می شود. زیتون نقرس و رماتیسم را درمان
میکند. برگ زیتون با اثر مقوی درمانکننده فشار خون و زخمهای عفونی است. شیرابهای
قندی تحت نام (مان زیتون) از ساقه این درخت ترشح میشود که مصرف خوراکی دارد. همچنین
برگ زیتون نیز حاوی گلوکزید، مواد
قندی، مواد تلخ، کلروفیل، اسید گالیک، تائن، موم و مانیت است.
روغن زیتون، سوزش و درد ناشی از سوختگی را تسکین داده و از بروز تاول جلوگیری میکند.
کمپرس پوست در موارد آفتابسوختگی، سرمازدگی، گزش مار، عقرب و حشرات با روغن زیتون
سبب تسکین درد و سوزش و التیام میشود. همچنین ماساژ پوست با روغن زیتون، تعریق زیاد
را کاهش داده، مژه و ابرو را تقویت میکند. این در حالی است که ماساژ پوست سر با
روغن زیتون سبب تقویت پوست و مو گشته و شوره سر را برطرف کرده و موهای سپید شده را
سیاه میکند. چند قطره روغن زیتون سریعاً خارش و سوزش چشم و پلک را تسکین داده و
آبریزش چشم را برطرف ساخته و قوه بینایی را تقویت میکند.
مخلوط مساوی روغن زیتون و گلیسیرین نیز نقش مفیدی در معالجه پوست پای
ترک خورده، درمان شوره سر و ریزش مو، جلوگیری از سفیدی مو دارد. پوست و برگ درخت
زیتون دارای خاصیت تببر است.
تأثیر روغن زیتون در بهبود جریان خون[ویرایش]
اجزای مغذی خاص در روغن زیتون و برخی غذاهای دیگر میتواند دلیل تأثیر
مثبت رژیم غذایی مدیترانهای بر سلامت قلب باشد. این ترکیبات که فنل نامیده
میشوند، اثر آنتیاکسیدانی، ضدالتهابی و جلوگیری از تشکیل لخته در عروق دارند. در
یک مطالعه تأثیر سودمند روغنهای زیتون سرشار از فنل بر عملکرد عروق خونی مشخص شدهاست.
مصرف غذاهای غنی از ترکیبات فنلی میتواند سلامت قلبی عروقی را بهبود بخشد و بر
قلب نیز تأثیر حفاظتی دارد.
تحقیقات نشان داده که مصرف روزانه دو قاشق غذا خوری (۲۳ گرم) روغن
زیتون، خطر ابتلا به بیماریهای قلبی را کاهش میدهد که این امر، به دلیل وجود
چربیهای اشباع نشده در این روغن است. بنابراین برای جلوگیری از ابتلا به این
بیماری، بهتر است که به جای چربیهای اشباع شده از روغن زیتون استفاده شود تا
میزان مصرف کالری روزانه از حد لازم بیشتر نباشد.
روغن زیتون دفع کننده سنگ کیسه صفرا است برای
این منظور باید آنرا با آبلیمو مصرف کرد. روغن زیتون برای رفع سرفههای خشک مفید
است. برای رفع پیوره لثه، باید
روغن زیتون را بر روی لثه مالید. برای برطرف کردن خراش و ترک پوست جویدن برگ زیتون
برای از بین بردن زخمهای دهان مفید است و زیتون تقویتکننده نیروی جنسی است. مصرف
روزانه زیتون از امراض قلبی و سرطان جلوگیری میکند و بالاخره روغن زیتون بهترین
روغن برای پختوپز است زیرا در اثر حرارات خراب نمیشود. محمد:روغن زیتون بخورید و
خود را با آن چرب کنید؛زیرا در آن درمان هفتاد درد است که جذام از جمله آنهاست.
جعفر صادق:خوردن سویق با روغن زیتون، گوشت می رویاند، استخوان را استحکام می بخشد،
پوست را نازک میکند و بر توان جنسی می افزاید.[۴] رسیده آن
معتدل مایل به گرم است.بهترین نوع آن سبز رسیده و پرورده آن است.اگر همراه غذا
خورده شود_نه پیش یا پس از غذا_مقوی معده و اشتهاآور است.مصلحش مغز گردو و بادام و
سرکه وروغن هاست(زیتون پرورده).در سوختگی های سطحی، مالیدن روغن آن بر روی سوختگی،
مانع تاول زدن میشود.[۵]
زیانها[ویرایش]
با گرم شدن، کمی از طعم و بوی این روغن از دست میرود. گرم شدن در
دمای بالا میتواند باعث بی ثباتی و ناپایداری روغن شود که باعث ایجاد بیماریهای
قلبی در مصرفکنندگان شود. زیتون درختی پر ثمر و روغن میوه آن، غذا و دارویی مفید
و در درمان اختلالات گوارشی، کبدی، کلیوی، پوستی وعفونی است. مصرف زیاد میوه زیتون
سبب لاغری، بیخوابی واختلالات تنفسی میشود.
ارزش غذایی[ویرایش]
Olives, green
|
|
Marinated green olives
|
|
مواد مغذی در هر ۱۰۰ گرم (۳٫۵ اونس)
|
|
۶۰۹
کیلوژول (۱۴۶ کیلوکالری)
|
|
۳٫۸۴ g
|
|
قندها
|
۰٫۵۴ g
|
۳٫۳ g
|
|
۱۵٫۳۲ g
|
|
۲٫۰۲۹ g
|
|
۱۱٫۳۱۴ g
|
|
۱٫۳۰۷ g
|
|
۱٫۰۳ g
|
|
۲۰ میکروگرم (۲٪)
|
|
۲۳۱ میکروگرم (۲٪)
|
|
۵۱۰ μg
|
|
۰٫۰۲۱ میلیگرم (۲٪)
|
|
۰٫۰۰۷ میلیگرم (۰٪)
|
|
۰٫۲۳۷ میلیگرم (۲٪)
|
|
۰٫۰۳۱ میلیگرم (۲٪)
|
|
۳ میکروگرم (۱٪)
|
|
۳٫۸۱ میلیگرم (۲۵٪)
|
|
۱٫۴ میکروگرم (۱٪)
|
|
۵۲ میلیگرم (۵٪)
|
|
۰٫۴۹ میلیگرم (۴٪)
|
|
۱۱ میلیگرم (۳٪)
|
|
۴ میلیگرم (۱٪)
|
|
۴۲ میلیگرم (۱٪)
|
|
۱٬۵۵۶ میلیگرم (۶۸٪)
|
|
منابع[ویرایش]
4.
پرش به
بالا↑ دانش
نامه احادیث پزشکی /محمد محمدی ری شهری /ترجمه حسین صبری. قم دارالحدیث،
1426ق=1384.
5.
پرش به
بالا↑ مروری بر
کلیات طب سنتی ایران(ویرایش دوم).دکتر محسن ناصری،دکتر حسین رضایی زاده،دکتر رسول
چوپانی،دکتر مجید انوشیروانی.انتشارات طب سنتی ایران
////////////////
به عربی
الزيتون نوع نبات شجري يتبع الفصيلة الزيتونية
وهو من النباتات الزيتية دائمة الخضرة.
شجرة الزيتون من الأشجار المعمرة وتعتبر
ثروة لما لها من فوائد اقتصادية وبيئية. ثمرتها ذات فوائد كثيرة فهي غذاء كامل ويستخرج
منها زيت الزيتون ذو الفوائد الصحية والغذائية والتجميلية، ورد ذكره في الكثير من المراجع
وبنيت حوله الكثير من الدراسات، له قدسية خاصة في جميع الديانات السماوية.
محتويات [أظهر]
التسمية في اللغة[عدل]
هي شجرة من فصيلة الزيتونيات، لها جذع صلب،
به عقد، أوراقها خضراء شاحبة، تعطي ثمراً زيتياً، تختلف ألوانه حسب نضجه وفترات قطفه
من أخضر وأصفر إلى أحمر بنفسجي[1].
وفي تأويل كلمة زيتون إلى مصدرها في اللغة
فتصبح زاتَ[2]
أصل شجرة الزيتون[عدل]
التاريخ القديم[عدل]
لا يعلم أصل شجرة الزيتون ولا مصدرها الأول
بدقة. فلقد تم العثور في أفريقيا متحجرات أوراق الزيتون تنتسب إلى العصر الحجري القديم
(35.000 قبل الميلاد).
ويعتقد بأن تاريخ هذه الشجرة يعود إلى ما
بين 5000 و 6000 سنة[3] ومنشأها سوريا وفلسطين وجزيرة كريت[4] وقد بينت بعض الدراسات
الأثرية والجيولوجية المبنية على ترسب حبوب الطلع أيضاً التي تمت في منطقة إيبلا الوقعة
قرب مدينة حلب في سوريا أن أشجار الزيتون كانت موجودة في تلك المنطقة منذ أكثر من
6000 سنة، كما دلت الحفريات والألواح الحجرية على أقدم علاقة تجارية بين إيبلا وإيطاليا،
و كان دليل ذلك العثور في حفريات إيبلا على أكثر من جرة زيت إيطالية مصنوعة في ميناء
برنيديزي وعليها ختم يحمل كلمة (Brindisi)[5]..
أما في إسبانيا فأقدم ما عثر عليه كان عمره
5.000 سنة، في قرية "كرسيل" في ألميريا، كما تم العثور على أوراق متحجرة
الجزيرة اليونانية البركانية سانتوريني (ثيرا) يعود تاريخها لحوالي 37،000 سنة. كما
تم العثور على بصمات يرقات ذبابة الزيتون البيضاء على الأوراق وهي نفس الحشرة التي
تكون عادة ملازمة لأوراق الزيتون، حيث تبين أن علاقات التعاون التطوري بين الزيتون
وهذه الحشرة لم تتغير منذ ذلك الوقت[6]، ويعود أقدم مرجع عرف عنه استثمار الزيتون تجارياً
في جزيرة كريت منذ حوالي 5000 سنة، حيث يعتقد بأنها قد تكون مصدر ثروة للحضارة المينوية[7].
وفي دراسة مستفيضة قام بها العالم دانييل
زوهاري، رجح بأن أصل الزيتون يعود إلى منطقة شرق البحر الأبيض المتوسط وخاصة المنطقة
الواقعة بين أضنة في تركيا وشمال غرب سوريا التي تعد الموطن الأول لشجرة الزيتون وسلسلة
الجبال الساحلية السورية وصولاً إلى منطقة جبال نابلس في فلسطين جنوبًا، بما يشمل كل
المنطقة الجبلية الواقعة بين هاتين النقطتين، انتقل الزيتون من بلاد الشام إلى المغرب
العربي ومنه إلى إسبانيا والبرتغال وجنوب فرنسا[8].
التاريخ الحديث[عدل]
في الفترة التي تلت القرون الوسطى بحوالي
50 عام وبالتحديد عام 1560 جلب المستعمرون الإسبان الزيتون إلى العالم الجديد حيث ازدهرت
زراعته في بيرو وشيلي. و زرعت أول شتلة زيتون من إسبانيا في ليما عاصمة البيرو حالياً
بواسطة انطونيو دي ريفيرا، ما لبثت أن انتشرت زراعة شجرة الزيتون على طول أودية ساحل
المحيط الهادئ الجافة في أمريكا الجنوبية حيث كان المناخ مشابهاً لمناخ البحر الأبيض
المتوسط[9].
قام المستعمرون الإسبان بإدخال شجرة الزيتون
في القرن الثامن عشر إلى ولاية كاليفورنيا. حيث زرعت لأول مرة من قبل بعثة سان دييغو
دي الكالا في عام 1769 أو في وقت لاحق انتشرت زراعته في كافة أنحاء الولاية وكان ذلك
في عام 1795، بعد ذلك أصبحت زراعة شجرة الزيت أو الزيتون مشروعاً تجارياً ناجحاً للغاية
ابتداءً من العام 1860 فصاعداً[10].
أما في اليابان فإن أول زراعة ناجحة لأشجار
الزيتون حدثت في العام 1908 في جزيرة شودو التي أصبحت مهداً لزراعة الزيتون[11].
ويقدر أن هناك حوالي 865 مليون شجرة زيتون
في العالم (التقديرات عام 2005)، والغالبية العظمى من هذه الأشجار موجودة في بلدان
البحر الأبيض المتوسط، على الرغم من أن المناطق الأخرى من العالم تمثل ما لا يزيد عن
25٪ من المساحة المزروعة الزيتون و 10٪ من إنتاج الزيت[12].
الزيتون في ثقافات الشعوب القديمة[عدل]
في مملكة إبلا السورية[عدل]
التي تقع قرب مدينة حلب وقد عثر فيها على
أقدم الدلائل المكتوبة حول شجرة الزيتون من رقم ومخطوطات، حيث حملت بعض ألواح إيبلا
المكتشفة في مكتبتها توثيقاً رسمياً حول أشجار الزيتون وإنتاج الزيت، ويبين الأرشيف
أن العائلة المالكة وحاشيتها كانت تمتلك 4000 جرة من زيت الزيتون، و 7000 جرة من أجل
الشعب، وبحساب أن كل جرة تتسع لنحو 60 كغ من الزيت، فإن كميات الزيت المتداولة كانت
تقارب 700 طن آنذاك، وكان عدد سكان إيبلا الأكاديين في ذلك الوقت كان حوالي 15000 نسمة،
ما يبين أن صناعة زيت الزيتون كانت في مقدمة النشاط الاقتصادي للسكان[5].
عند اليونان والإغريق[عدل]
علم أتيكا في اليونان القديمة.
يحتل الزيتون موقعا مميزا في العديد من
الثقافات، كما أن في بعض المناطق يحمل قيم رمزية بارزة، منها غصن الزيتون كرمز للسلام،
كما وردت شجرة الزيتون كرمز للحكمة في الثقافة الإغريقية حيث كانت إلى جانب طائر البوم
ترمز للآلهة أثينا، حيث تروي الميثولوجيا اليونانية أن أثينا قدمت للبشر شجرة الزيتون
كنبات مستأنس، كما أن آلهة السلام الإغريقية أيرينا إبنة زيوس تصوّر دوماً وهي تحمل
غصن الزيتون، وكان يقدم فيها زيت الزيتون كهدية للملوك ولأبطال الرياضة، كما توضع على
رؤوسهم تيجان من أغصان شجر الزيتون المقدس الذي زرعه هرقل في أوليمبيا[13]، كما ذكرت
عند اليونانيين القدامى حيث في قصائدهم وكتاباتهم[14].
يعتبر اليونانيون هم أول من بدأ بزراعة
الزيتون منذ نحو 3000 سنة ق.م حيث وصفوها بأنها شجرة السلام والتواضع والخير والبركة.[15]
عند الأوغاريتيين والكنعانيين[عدل]
ذكر في الاساطير أن أكثر ما كان يخشاه الكنعانيون
هو انعدام خصوبة أراضيهم وتوقف المطر وخسارة المحاصيل خلال الموسم. وكانوا يَنشدون
من الآلهة حصاد الشعير والقمح والفاكهة وشجرة الزيتون والعنب[16].
عند الفينيقيين[عدل]
ويعتقد أن الفينيقيون أدخلوا زراعة شجر
الزيتون إلى البلاد التي وصلوا إليها عند سيطرتهم على حوض البحر الأبيض المتوسط في
أواخر الألفية الثانية قبل الميلاد. ولم يكن تأثير الفينيقيين ملحوظاً في بادئ الأمر،
لكن في أواخر القرن الثامن قبل الميلاد ازدهرت حضارتهم ازدهاراً عظيماً بما في ذلك
زراعة شجر الزيتون في المناطق ذات المناخ الملائم وطرق استخراج الزيت[14].
عند الفراعنة[عدل]
تؤكد البرديات الفرعونية والآثار التاريخية
والموميات، أن المصريين القدماء قد استخدموا الزيوت في الكثير من نواحي الحياة ويعتقد
بأن زيت الزيتون إحداها أما زراعته فيعتقد أنها بدأت قبل حوالي 4000 سنة خلال حكم الأسرة
الثامنة عشر (1.580 – 1.320 قبل الميلاد) خصوصاً فوق الشريط الساحلي الممتد من الإسكندرية
حتى الفيوم. وكان زيت الزيتون مستعملا خلال الفترة الفرعونية لإضاءة المعابد. وأولى
الحضارات التي استخرجت الزيوت بآليات ميكانيكية طبيعية هي الحضارة الفرعونية وهي نفس
الطرق المستعملة حالياً تقريباً. كما كان من المعتاد لدى كبار الشخصيات الغطس في حمام
من الزيت المعطر، وكانت توضع أكاليل من أغصان شجر الزيتون على رؤوس المومياوات في الفترة
بين سنتي (980 - 715 قبل الميلاد)، وقد وجد في المقابر الفرعونية مثل"تاج العدل"
الموضوع على رأس توت عنخ آمون[14]، ونرى في الصورة المأخوذة في مقبرة مصرية التي يقدر
تاريخها ب 1.500 سنة قبل الميلاد، بعض العبيد وهم يستخرجون الزيت بطريقة الاعتصار.
الزيتون في ثقافات الشعوب المعاصرة[عدل]
ترمز أغصان شجرة الزيتون للسلام العالمي
وقد ارتبطت ارتباطاً وثيقاً مع الحمامة التي دائماً ما كانت تحمل غصن زيتون في منقارها
للدلالة على رغبة السلام، كما أن الكثير من الرموز والأعلام العالمية ما كانت تحاط
بغصني زيتون متقاطعين من الأسفل كعلم الأمم المتحدة الذي يحيط به غصنا زيتون متقاطعان.
كما تستخدم شجرة الزيتون لترمز للصمود والتمسك
بالأرض في الثقافة الفلسطينية الحديثة[17]، إلى جانب حضورها الواضح في الرموز والثقافة
التقليدية باعتبارها رمزاً وطنياً[18]، واستخدامها شائع كأيقونة.
مجموعة صور لأهم الأعلام والشعارات التي
يظهر عليها الزيتون أو أغصانه للدلالة على رمزيته القوية في حضارات الأمم:
علم الأمم المتحدة تحيط به أغصان الزيتون
التي ترمز للسلام.
علم جامعة الدول العربية ويبدو أن غصني
زيتون يحيطان باسم المنظمة.
علم قبرص ويظهر فيه جزيرة قبرص محاطة بأغصان
الزيتون.
علم إرتريا في وسطه غصن زيتون ذهبي يمثل
رمز السلام[19].
يوجد في علم بليز غصن زيتون دائري يحتوي
50 ورقة تدل على عام 1950 يوم طالبت بليز بالاستقلال عن بريطانيا.
العلم البديل لجمهورية إيطاليا تم اعتماده
عام 2003 وغصن الزيتون واضح في منتصفه.
العلم البديل الثالث من الإقتراح الثاني
لجمهورية البوسنة والهرسك المصمم في 16 كانون الأول 1997.
علم الجزر العذراء الأمريكية، نسر يحمل
بمخالبه من الجهة اليمنى ثلاثة سهام ومن الجهة اليسرى غصن الزيتون.
علم ولاية أوكلاهوما ويرمز غصن الزيتون
إلى الأمريكيين المنحدرين من أصول أوروبية والتعايش السلمي بين السكان الأصليين والجدد.
علم ولاية داكوتا الشمالية نسر يحمل في
أحد المخالب السهام رمز القوة والمخلب الآخر غصن الزيتون رمز السلام.
شعار جامعة بيرزيت الفلسطينية، وتظهر فيها
شجرة الزيتون كرمز للجامعة.
شعار الاتحاد الرياضي للتضامن الإسلامي
وأغصان الزيتون التي تحيط بالشعار.
شعار الجامعة الإسلامية في غزة.
شعار جامعة الأزهر في غزة.
شعار جامعة الزيتونة الأردنية.
وهناك أيضاً مئات الشعارات والأعلام التابعة
لمقاطعات أو اتحادات رياضية أو منظمات زراعية والتي تحتوي رمزاً من شجرة الزيتون.
الزيتون في الديانات[عدل]
في اليهودية[عدل]
كانت شجرة الزيتون تمثل رمزاً للأمل، فورد
في العهد القديم والعهد الجديد حكاية عودة حمامة إلى فلك نوح أن هناك أرض ليرسو فيها[13][20].
جاء الزيتون في التوراة[21] :
زيتون
"إن حمامة تركت سفينة نوح ثم عادت
تحمل في فمها غضون زيتون".
زيتون
زيتون
"إن الأشجار عندما أرادت أن تنتخب
ملكا عليها اختارت شجرة الزيتون، لكنها رفضت قائلة: لن أترك زيتي الذي باركه الرب من
أجل أن أحكم الأشجار".
زيتون
كما ذكر في المزامير دلالات تتعلق بالزيت
والزيتون: فكانت وفرة الزيت علامة على الرخاء والازدهار [a][b][c][d]،
كما كان نقص الزيت يدل علي القحط والجوع [e][f]،
ويوصف الزيت بأنه دهن الفرح [g]،
أو دهن الابتهاج [h][i]،
ويتنبأ حزقيال بأن الأنهار ستجري كالزيت، أي تصير بطيئة الجريان لقلة ما بها من مياه
[j]، وكلمات الغش والخداع
"ألين من الزيت" [k][l]،
وتصبح اللعنة عند الشرير كسريان الزيت في العظام [m]،
والإسراف في استعمال الزيت دليل علي التبذير [n]،
بينما اختزانه من صفات الحكيم [o]،
وكان الزيت يصدر من فلسطين إلى مصر بناء على اتفاق معها[p][13].
كما ذكر في سفر زكريا من الكتاب المقدس
أن جبل الزيتون والمسمى آنذاك طور زيتا[22] هو المكان الذي سوف يبدأ الله منه بإقامة
الموتى في نهاية الأيام. ولذلك، فإن اليهود طالما طلبوا أن يدفنوا هناك في أعالي الجبل،
ومن أيام التوراه إلى يومنا هذا[محل شك].
في المسيحية[عدل]
ذكر شجر الزيتون عدة مرات في الإنجيل ويذكر
أن الزيتون وزيته ذكروا في 140 موضعاً[23]، سواء في العهد القديم أو العهد الجديد.
ويجيء ذكره أول مرة في سفر الخروج عندما
يعطي الله أوامره لموسى قائلاً له:
زيتون
أمر بني إسرائيل بأَنْ يُقَدِّمُوا إِلَيْكَ
زَيْتَ زَيْتُونٍ لإشعال السراج على الدوام".
زيتون
كما ذكرالزيتون في الإنجيل ضمن عبارة تقول
ما معناه :
زيتون
"أنه لابد لشجرة الزيتون أن تطعم وإلا
أعطت ثمارا صغيرة رديئة".
زيتون
وقال موسى عليه السلام فيها:
زيتون
"لا تقطفوا شجرة الزيتون حتى آخر حبة،
بل اتركوا عليها بعض ثمارها ليأكل منها الناس والطيور والحيوانات البرية".
زيتون
كما يرمز غصن الزيتون في سفر التكوين الفصل
الثامن إلى نهاية الطوفان وانطلاقه الحياة بالبشر الصالحين وعلى رأسهم نوح الصديق،
إنها الشجرة التي شهدت نزاع السيد المسيح في جتسشانيم أي معصرة الزيتون، والمسيح هو
الذي اسمه زيت مراق، لذلك احبته العذارى[q]
إن المسيح هو الممسوح المجيد بالزيت كاهناً
أعظم ونبياً اسمى وملكا أكمل، لأنه يحب البر ويبغض النفاق [24] كما أن ثوبه كما ورد
في اشعيا أصبح قرمزي اللون لأنه داس المعصرة وحده [r]
فتلطخ ثوبه بلون أحمر.
وقد كتب بسكال: السيد المسيح في نزاع إلى
منتهى الدهر. والمسيحي "مسيح آخر"، ممسوح بالزيت: زيت الموعظين، وزيت الميرون
عند معموديته وتثبيته، وتمسح يدا الكاهن بالزيت المقدس، والمطلوب من المسيحي أن يكون
عضواً في شعب ملوكي كهنوتي نبوي[s][25].
في الإسلام[عدل]
كما أن ورود اسم شجرة الزيتون في القرآن
أعطاها مساحة مهمة في الثقافة الإسلامية، فوردت ست مرات صريحة[26] ومرة بالإشارة في
النص القرآني، ووردت أحاديث تمتدح الزيتون تتراوح بين أن صححت وضعّفت.
الآيات التي ذكرت الزيتون في القرآن مع
روابط لتفسير ابن كثير في ويكي مصدر:
بسم الله الرحمن الرحيم
Ra bracket.png
وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ Aya-1.png
La bracket.png[t] مشاريع شقيقة يوجد في ويكي
مصدر كتب أو مستندات أصلية تتعلق بـ: تفسير ابن كثير/سورة التين
Ra bracket.png
وَزَيْتُونًا وَنَخْلًا Aya-29.png La
bracket.png[u] مشاريع شقيقة يوجد في ويكي
مصدر كتب أو مستندات أصلية تتعلق بـ: تفسير ابن كثير/سورة عبس
Ra bracket.png
يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّيْتُونَ وَالنَّخِيلَ وَالْأَعْنَابَ
وَمِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآَيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ Aya-11.png La bracket.png[v] مشاريع شقيقة يوجد في ويكي
مصدر كتب أو مستندات أصلية تتعلق بـ: تفسير ابن كثير/سورة النحل
Ra bracket.png
وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْنَاءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ
لِلْآَكِلِينَ Aya-20.png La bracket.png[w]
مشاريع شقيقة يوجد في ويكي مصدر كتب أو مستندات أصلية تتعلق بـ: تفسير ابن كثير/سورة
المؤمنون
Ra bracket.png
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ
فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ
يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لّا شَرْقِيَّةٍ وَلا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ
زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ
لِنُورِهِ مَن يَشَاء وَيَضْرِبُ اللَّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ
شَيْءٍ عَلِيمٌ Aya-35.png La bracket.png[x]
مشاريع شقيقة يوجد في ويكي مصدر كتب أو مستندات أصلية تتعلق بـ: تفسير ابن كثير/سورة
النور
Ra bracket.png
وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَ جَنَّاتٍ مَّعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ
وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا
وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُواْ حَقَّهُ يَوْمَ
حَصَادِهِ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ Aya-141.png La bracket.png[y] مشاريع شقيقة يوجد في ويكي
مصدر كتب أو مستندات أصلية تتعلق بـ: تفسير ابن كثير/سورة الأنعام
Ra bracket.png
وَهُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ
كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُّخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُّتَرَاكِبًا
وَمِنَ النَّخْلِ مِن طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَجَنَّاتٍ مِّنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ
وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ انظُرُواْ إِلِى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ
وَيَنْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ Aya-99.png La bracket.png[z]
وفي تفسير المنتخب[27] جاء تفسير للآية
35 من سورة النور بشكل مختصر
زيتون
أن الله مصدر النور في السماوات والأرض،
على الصعيد الحسي والمعنوي، كنور الحق والعدل، والعلم والفضيلة، والهدى والإيمان، ومثل
نوره العظيم وأدلته الباهرة في الوضوح، كمثل نور مصباح شديد التوهج وضع في فجوة من
حائط تساعد على تجميع نوره ووفرة إضاءته، وقد وضع المصباح في قارورة صافية لامعة لمعان
كوكب مشرق، يتلألأ كالدر ويستمد المصباح وقوده من شجرة كثيرة البركات، طيبة التربة
والموقع، هي شجرة الزيتون المغروسة في مكان معتدل متوسط فلا هي شرقية فتحرم حرارة الشمس
آخر النهار، ولا هي غربية فتحرمها أول النهار، يكاد زيت هذه الشجرة يضيء لشدة صفاؤه،
وإن لم تمسسه نار المصباح، فهذه العوامل كلها تزيد المصباح إضاءة ونوراً على نور.
زيتون
الأحاديث النبوية التي وردت عن لسان رسول
الله محمد:
«كلوا الزَّيْتَ، وَادَّهِنُوا بِهِ، فَإِنَّهُ
مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ»
[aa][ab][ac]
أخرجه الترمذي في سننه
«ائْتَدِمُوا بِالزَّيْتِ، وَادَّهِنُوا
بِهِ، فَإِنَّهُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ»
[ad][ae][af][ag]
أخرجه ابن ماجة في سننه
في تفسير الأحلام[عدل]
جاء في كتاب تفسير الأحلام لابن سيرين و
النابلسي أن من رأى الزيتون فإنها رجل مبارك نافع لأهله وقيل امرأة شريفة أو ولد رئيس
أو ولاية والزيتون الصفراء هم في الدين ومن عصر زيتوناً من شجرة نال بركة وخيراً والزيتون
في المنام للعبيد يدل على ضربهم لأن الزيتون يضرب حتى يرمى حمله وقيل الزيتون هم لمن
رآه وشجرة الزيتون مال ومتاع والزيتون امرأة شريفة فمن أصابه أو ملكه وأكله وزيته فهو
بركة وخير و ورق الزيتون تمسك بالعروة الوثقى وورق الزيتون يدل على الصلحاء أو خيار
الناس وثمرته تدل على الرزق السهل والنعمة الرغد مع السرور التام.[28][29]
(ومن رأى) أنه ينقي زيتوناً أو يعصره فإنه
يدل على تعب ومشقة والزيتون يدل في المرضى على قوتهم وكذلك ثمر الزيتون و ورقه يدل
على ثبات الأعمال وعلى برء المرضى ويدل في سائر الأعمال على إبطائها والزيتون يدل على
نور الإيمان والهداية لأهل العصيان والعلم وتلاوة القرآن والجبر للكسير والذهن للصغير
والمال للفقير إلا أن يأكله الإنسان في المنام أخضر من غير صلاح فإنه يدل على الهم
والنكد والدين يستدينه وربما دل على جهته التي يأتي منها وجالبيه.[30]
الوصف النباتي[عدل]
الشجرة[عدل]
الشجرة دائمة الخضرة معمرة، ولها قدرة على
الصمود في ظروف بيئية قاسية كالجفاف والأراضي المحجرة وقليلة العمق والخصوبة[31]، المجموع
الجذري سطحي غير متعمق خصوصًا في الزراعـات المروية يكون عمقه بين 40-70 سم. الجذع
في الأشجار الفتية أملس مستدير ومع تقدم العمر يفقد الاستدارة نتيجة نمو بعض الأجزاء
على حساب أجزاء أخرى، وهو سميك ويزداد سمكاً بزيادة عمر الشجرة وملتوٍ ومليءٍ بالعروق
والتعرجات. يكون ارتفاع الشجرة عادة ما بين 3-6 م، مع أنه قد يصل إلى 10-12 مترًا في
بعض الضروب أو الأصناف والحالات.
الأغصان والأوراق[عدل]
Crystal Clear app kdict.png مقالات
مفصلة: غصن الزيتون ورق الزيتون
يتكون رأس الشجرة من شبكةٍ قويةٍ من الأفرع
والأغصان، والأوراق جلدية سميكة عمرها 2-3 سنوات تتساقط عادةً في الربيع، تحمل الأزهار
في نورات عنقودية مركبة تنشأ في آباط الأوراق للأغصان التي تكونت في موسم النمو السابق.
الأزهار وحبوب اللقاح[عدل]
الأزهار قد تكون خنثى (كاملة) أو مذكرة
(مختزلة المبيض)، وحبوب اللقاح خفيفة تنتقل عن طريق الرياح أو الحشرات كنحل العسل والتلقيح
ذاتي، إلا انه لوحظ أن معظم الأصناف بها درجة من العقم الذاتي، ومن هنا تظهر أهمية
التلقيح الخلطي لذلك يتم غرس أكثر من ضرب في البستان الواحد.
ثمار الزيتون[عدل]
وهي عبارة عن حبة صغيرة بيضوية الشكل، شديدة
المرارة لونها أخضر مصفر أو بنفسجي، لها نواة واحدة شديدة الصلابة، تختلف أشكالها وأحجامها
باختلاف أصنافها[32].
الشجرة تفضل السفوح الصخرية القريبة من
الساحل ومناخ البحر المتوسط، لكن يمكن زراعتها بعيدًا عن الشاطئ ويمكن للشجرة أن تتحمل
الجفاف نظرًا لنظام جذرها المتعمق في الزراعة البعلية. لكن كلما كانت الظروف مناسبة
أكثر كانت جودة الزيتون أعلى.
معرض صور أقسام نبات الزيتون[عدل]
شجرة في مونتيتيغرو.
رسوم توضيحية من القرن ال19.
أزهار الزيتون قبل التفتح.
حبات الزيتون البيضوية وغير المقطوفة بعد.
عمر شجرة الزيتون[عدل]
شجرة الزيتون تعيش لفترات طويلة جداً ومعدل
نموها بطيء. وهناك الكثير من أشجار الزيتون المعمرة في الكثير من بقاع العالم وخاصة
في دول حوض المتوسط، حيث توجد مثلاً أشجار في فلسطين يزيد عمرها على 1000 عام وبعضها
يقدر عمرها ب 2000 عام (أي منذ زمن المسيح)[33].
قائمة بأقدم أشجار الزيتون في العالم[عدل]
اسم الشجرة العمر (بالسنوات) النوع الموقع ملاحظات
الأخوات 6,000–6,800 زيتون
Olea europaea،
بلدي النوع الوراثي:عيروني بشعلي، البترون،
لبنان[34] كما تعرف باسم "شجرات
الزيتون شقيقات نوح؛ يزعم بأنها أكبر مخلوق حي في العالم.[35][36][37]
سوزاسترو 3,000–4,000 زيتون
Olea europaea لوراس، سردينيا، إيطاليا [38]
اوليفيرا دي سانتا إريا دي أزويا 2,850 زيتون
Olea europaea سانتا إيراي دي آزويا، البرتغال شجرة الزيتون (Magnific)،
ويعتقد أنها الأخيرة في بساتين الزيتون الكبيرة، بحسب دراسة من جامعة أوتاد UTAD University وتصنف الآن
على أنها "شجرة تتبع المصلحة العامة" من قبل السلطة البرتغالية الوطنية للغابات.[39][40]
بدون اسم 2,850 زيتون
Olea europaea لوريس، لشبونة، البرتغال لا زالت على قيد الحياة.[41]
إيليا فايبون 2,000–5,000 زيتون
Olea europaea كوليم فاري، كريت، اليونان أقدم شجرة زيتون في العالم. اسمها يترجم ب
"شجرة الزيتون من (Vouves).[42]
ستارا ماسلينا 2,000 زيتون
Olea europaea بار (الجبل الأسود) الجبل الأسود
? 2,000 زيتون
Olea europaea تافايرا، الغرب (البرتغال)،البرتغال أقدم شجرة في البرتغال.[43]
? 2,000 زيتون
Olea europaea زاكينثوس (مقاطعة)، اليونان [44]
إنتاج الزيتون[عدل]
يعتبر الزيتون من أبرز المحاصيل المزروعة
على نطاق واسع حول العالم.[45] في عام 2010 كان هناك حوالي 9.4 مليون هكتار مزروعة
بأشجار الزيتون، وهي أقل من ضعف مساحة الأراضي المخصصة للموز والتفاح أو المانجو. فقط
أشجار جوز الهند وزيت النخيل تحتل فضاء أوسع.[46] ويعتبر الزيتون النبات الأسرع انتشاراً
من حيث المساحة المزروعة حيث تضاعفت المساحة المزروعة ثلاث مرات من 2،600،000 إلى
7،950،000 هكتار بين عامي 1960 و 1998 وبلغ ذروته 10 مليون هكتار في عام 2008. وتقع
جميع أكبر عشر دول المنتجة، وفقا لمنظمة الأغذية والزراعة، في منطقة البحر الأبيض المتوسط
وتنتج 95٪ من الزيتون في العالم.
البلدان الرئيسية في الإنتاج (سنة 2011
حسب FAOSTAT)
الترتيب الدولة/منطقة الإنتاج
(بالأطنان) المساحة المزروعة
(بالهكتار) Yield
(q/Ha)
— العالم 19,845,300 9,634,576 20.598
01
Spain 3,626,600 2,330,400 29.781
02 Italy 3,017,537 1,144,420 27.806
03 Greece 2,000,000 850,000 23.529
04 Turkey 1,750,000 798,493 21.916
05 Morocco 1,415,902 597,513 22.839
06 Syria 1,095,043 684,490 15.997
07 Algeria 610,776 295,000 14.237
08 Tunisia 562,000 1,779,950 4.848
09 Egypt 459,650 52,668 87.273
10 Portugal 443,800 343,200 12.931
11 الأرجنتين 140123
12
الأردن 155640
13
الولايات المتحدة 145150
14
ليبيا 135000
15
ألبانيا 125000
16
Lebanon 95000
17 فلسطين
بلدان أخرى ذات إنتاج متميز هي بيرو، أستراليا،
ألبانيا، شيلي، كرواتيا، إيران وفرنسا.
أصناف الزيتون[عدل]
Crystal Clear app kdict.png مقالة
مفصلة: أصناف الزيتون
يميز نوعان أساسيان من الزيتون، الزيتون
البري ويدعى (بالإنكليزية:Olea europea sylvestris
أو O.E.oleaster)،
والزيتون المستزرع ويدعى (بالإنكليزية:Olea europea sativa)
الذي يشتمل على نحو 500 صنف.[15]
تنقسم أشجار الزيتون على حسب الغرض من الاستخدام
إلى :
أصناف زيتية: وهي أصناف تحتوى على كمية
زيت أعلى من 15-20 % وذات حجم متوسط.
أصناف غير زيتية: وهي أصناف تحتوى على نسبة
زيت أقل من 15 % وذات حجم كبير ولب سميك وتستخدم فى التخليل.
أصناف ثنائية الغرض: وهي أصناف تجمع بين
صفات الأصناف الزيتية وغير الزيتية وتكون نسبة الزيت فيها بين 15-20 %[47].
مواصفات أصناف زيتون المائدة[عدل]
الثمار متوسطة إلى كبيرة الحجم.
سميكة اللب.
جميلة المنظر.
ملساء القشرة.
ذات قدرة عالية على تحمل التداول.
سهلة التصنيع.
ذات نواة صغيرة ملساء غير ملتصقة باللحم.
طعمها جيد بعد التصنيع وتتحمل الحفظ ويفضل
الأصناف التي بها نسبة مرتفعة من الزيت 12-15% حيث يكسب الزيت الثمار طعماً جيداً ويزيد
مدة الحفظ.
مواصفات أصناف الزيتون المخصص لاستخراج
الزيت[عدل]
أن تحتوي نسبة عالية من الزيت تفوق
15%.
أن يكون الزيت ذو نوعية جيدة ومذاق جيد.
وفى جميع الأغراض يجب أن تكون الأشجار حملها
غزير والمعاومة معتدلة ولها مقدرة على تحمل الإصابة بالآفات والأمراض.[48]
أهم الأصناف في الوطن العربي[عدل]
الأصناف السورية[عدل]
Crystal Clear app kdict.png مقالة
مفصلة: الزيتون في سوريا
تعد سورية من بين الدول العريقة بزراعة
الزيتون، إذ تحتل اليوم المرتبة الثانية من حيث المساحة المزروعة في الوطن العربي بعد
المغرب، والموقع السادس عالمياً بعد إيطاليا وإسبانيا واليونان وتركيا والمغرب[15]،
وينتشر في سوريا العديد من الأصناف المحلية التي يتجاوز عددها 70 صنفاً[15] ومن أهمها:
الصوراني: هو صنف من أصناف الزيتون السوري،
شجرته متوسطة الحجم تأخذ الشكل الكروي. يكون ثمره عند النضج أسود اللون متوسط الحجم
متطاول الشكل. وتنتشر زراعته في المناطق البعلية الداخلية ذات معدل أمطار ما بين
350-600 مم/سنوياً ويشكل نسبة 29.4٪ من إجمالي مساحة الزيتون في سورية.[49]
الزيتي (أو الكردي): هو صنف من أصناف الزيتون
السوري، وشجرته كبيرة الحجم تأخذ الشكل المتدلي. يكون ثمره عند النضج أسود اللون صغير
الحجم مستدير الشكل. من الأصناف ذات الانتشار الواسع ينتشر في مناطق الزراعة البعلية
الداخلية ذات معدل أمطار ما بين 350-600 مم/سنوياً، حيث يشكل ما نسبته 33.1٪ من إجمالي
مساحة الزيتون في سوريا، وينتشر بشكل كبير في محافظة حلب.[49]
القيسي: هو صنف من أصناف الزيتون السوري،
يكون ثمره عند النضج أخضر اللون كبير الحجم مستدير الشكل. يعتبر من الأصناف المنتشرة
في مناطق الزراعة البعلية الداخلية ذات معدل أمطار ما بين 350-500 مم/سنوياً، ويشكل
نحوة 4.8٪ من إجمالي مساحة الزيتون في سورية.[49]
الخضيري: هو نوع من أنواع الزيتون السوري،
يكون ثموه عند النضج أسود اللون متوسط الحجم متطاول الشكل. يشكل هذا الصنف ما نسبته
10.3٪ من إجمالي مساحة الزيتون في سورية.[49]
الدعيبلي (التمراني): هو صنف من أصناف الزيتون
السوري، يكون ثمره عند النضج أسود اللون متوسط الحجم مستدير الشكل. يعتبر من الأصناف
ذات الانتشار الواسع في الساحل السوري حيث ينتشر مناطق الزراعة البعلية الساحلية ذات
معدل أمطار ما بين 450-800 مم/سنوياً وخاصة في محافظة طرطوس. ويشكل نحو 11.7٪ من إجمالي
مساحة الزيتون في سورية. شجرته متوسطة الحجم تأخذ الشكل الكروي.[49]
الدان: هو صنف من أصناف الزيتون السوري،
وشجرته كبيرة الحجم تأخذ الشكل الكروي، اما ثماره فذات حجم متوسط ومتطاول.[49]
المصعبي: هو نوع من أنواع الزيتون السوري،
يكون ثمره عند النضج أسود اللون كبير الحجم متطاول الشكل.[49]
محزم أبو سطل: هو نوع من أنواع الزيتون
السوري، يكون ثمره عند النضج أسود اللون كبير الحجم متطاول الشكل.[49]
جلط تدمري: هو نوع من أنواع الزيتون السوري،
يكون ثمره عند النضج أسود اللون كبير الحجم متطاول الشكل.[49]
المهاطي: هو صنف من أصناف الزيتون السوري،
يكون ثمره عند النضج أسود اللون كبير الحجم مستدير الشكل تزن الثمرة من 8-16 غم، النواة
خشنة ملتصقة قليلا باللحم وتشكل 13% من وزن الثمرة.. وتنضج مبكرا في أواخر آب حتى نهاية
أيلول.[49]
العجيزي: هو نوع من أنواع الزيتون السوري،
يكون ثمره عند النضج أخضر اللون كبير الحجم مستطيل الشكل.
الجلط: هو نوع من أنواع الزيتون السوري،
يكون ثمره عند النضج أسود اللون كبير الحجم متطاول الشكل.[49]
بالإضافة لما سبق فإنه يمكن ذكر بعض الأصناف
الأخرى الأقل انتشاراً في سوريا مثل الحمصي، الخلخالي، أبو شوكة، قرماني، صفراوي، صيفي-
تفاحي، عيروني، إسطنبولي، ادغم، عبادي.[50]
كما يوجد بعض الأصناف العربية والأجنبية
المدخلة منها مثل النيبالي المحسن، الجبع، المانزنيلا، التريليا، الكورانينا، الإيطالي
وغيرها. وتشكل هذه الأصناف مجتمعة ما نسبته نحو 5.8٪ من إجمالي المساحة المزروعة بالزيتون
في سوريا.[51].
كما يوجد بعض الأصناف التي زرعت بشكل فردي
مثل صنف أربكينا والذي ترجمته ملكة العرب.[52]
في الآونة الأخيرة وبعد نشوب الأزمة السورية
فقد تراجع انتاج الزيتون والزيت بصورة كبيرة وفي تقارير رسمية وإعلامية فقد تراجع الانتاج
حوالي 30-50 % دون المتوسط العام.[53][54]
الأصناف المصرية[عدل]
زيت الزيتون في مصر.
وينتشر في مصر العديد من الأصناف المحلية
والمستوردة، وأهم الأصناف المحلية:
التفاحي: من الأصناف المحلية المنتشر زراعتها
بالفيوم. الثمرة كبيرة الحجم مستديرة تزن من 8-16 غم، النواة خشنة ملتصقة قليلا باللحم
وتشكل 13% من وزن الثمرة، نسبة الزيت 5-7% تستخدم الثمار في التخليل الأخضر فقط، وتنضج
مبكراً في أواخر أغسطس حتى نهاية سبتمبر. حساس للإصابة بحفار الساق ودودة أوراق الزيتون
الخضراء، لا تتحمل الثمار الحفظ لمدة كبيرة.[55]
العجيزي الشامي: من الأصناف المحلية المنتشرة
في الفيوم والجيزة. الثمرة كبيرة الحجم تميل إلى الاستطالة تزن من 7-10 غ، تستخدم الثمار
للتخليل الأخضر فقط وتتحمل الحفظ لمدة كبيرة تنضج الثمار من سبتمبر إلى أكتوبر.[55]
العجيزى العقصى: صنف محلى منتشر بالفيوم
مختلطا مع العجيزي الشامي ويشبهه إلى حد كبير إلا أن الثمرة أصغر حجما تزن من 6-8 غ
عريضة القاعدة مدببة الرأس مع انحناء خفيف. تستخدم الثمار في التخليل الأخضر وتنضج
من أكتوبر إلى ديسمبر.[55]
الحامض: صنف محلي مصري منتشر بواحة سيوة
والعريش، الثمرة متوسطة الحجم إلى كبيرة تميل إلى الاستطالة ومنتفخة من أسفل، تزن من
5-8 غ، النواة خشنة نوعاً ما وملتصقة قليلاً باللحم وتشكـل 11% مـن وزن الثمرة، نسبة
الزيت من 16-19% تستخدم الثمار في التخليل الأخضر والأسود وتنضج من سبتمبر حتى نوفمبر.[55]
الوطيقن: من أصناف واحة سيوة الثمرة متوسطة
الحجم تميل إلى الاستطالة تزن من 4-6 غ. تستخدم للتخليل واستخراج الزيـت الذي تتراوح
نسبته من 18-20% وتنضج الثمار من سبتمبر حتى نوفمبر. لا ينصح بزراعة خارج واحة سيوة.[55]
المراقي: من الأصناف المحلية الموجودة في
منطقة مراقيا الواقعة بين واحة سيوة والحدود الليبية. يتفوق في محتواه من الزيت عن
معظم الأصناف المنتشرة في مصر. الثمرة متوسطة الحجم تميل الاستطالة تزن من 3-6 غ. جاري
حاليا التقييم النهائى للبدء في التوسع في زراعته كصنف زيت رئيسي في مناطق الاستصلاح
الجديدة حيث تصل نسبة الزيت إلى أكثر من 25%. يبدأ موسم جمع الثمار لاستخراج الزيت
ابتدأ من شهر نوفمبر حتى ديسمبر.[55]
الأصناف التونسية[عدل]
Crystal Clear app kdict.png مقالة
مفصلة: الزيتون في تونس
شملالي ساحلي: صنف تونسي، الثمرة صغيرة
مستطيلة تزن 1 غ تقريباً، النواة ملساء سائبة عن اللحم تشكل 18% من وزن الثمرة، ونسبة
الزيت من 15-20 % وتنضج الثمار من أكتوبر حتى نوفمبر وتستخدم لاستخراج الزيت، تنتشر
زراعته من الساحل إلى سبيطلة وسيدي بو زيد.[56]
شتوي: صنف منتشر في شمال تونس.[56]
الوسلاتي: صنف منتشر في المناطق الوسطى
(الوسلاتية، سليانة، العلا).[56]
الشمشالي: صنف منتشر في قفصة و واحاتها.[56]
الجربوعي: صنف منتشر في الكاف وجندوبة.[56]
الزلماطي: صنف منتشر في جرحيس وجربة.[56]
المسكي: صنف منتشر في شمال تونس.[56]
البسباسي: صنف منتشر في شمال تونس.[56]
المرسالين: صنف منتشر في زغوان وبوعرادة
وسليانة.[56]
الزرازي: صنف منتشر في جنوبي تونس.[56]
الأصناف الجزائرية[عدل]
وتغطي زراعة الزيتون في الجزائر حوالي
310.000 هكتار ثلثي هذه المساحة توجد في 5 ولايات هي بجاية التي تضم لوحدها 30.8% من
الانتاج الكلي، تيزي وزو، البويرة، جيجل، سطيف. يقدر العدد الكلي للأشجار المزروعة
ب حوالي 24.6 مليون شجرة، 88% من الإنتاج موجه لإنتاج الزيت.
سيقواز: ويتميز هذا الصنف بكبر حجم الثمرة
وغناها بالزيت، ضعيف في مقاومة الجفاف ونسبة الزيت التي تتواد فيه تقارب 18%.[57]
ازراج: ضعيف في مقاومة الجفاف ونسبة الزيت
التي تتواد فيه تقارب 18%.[57]
تفاحي: ضعيف في مقاومة الجفاف ونسبة الزيت
التي تتواد فيه من 18% إلى 22%.[57]
شملالي: متوسط في مقاومة الجفاف ونسبة الزيت
التي تتواد فيه من 18% إلى 24%.[57]
ليملي: ضعيف في مقاومة الجفاف ونسبة الزيت
التي تتواد فيه من 18% إلى 24%.[57]
العباني: عالي في مقاومة الجفاف ونسبة الزيت
التي تتواد فيه من 18% إلى 24%.[57]
زليتني: عالي في مقاومة الجفاف ونسبة الزيت
التي تتواد فيه من 22% إلى 28%.[57]
فركاني: عالي في مقاومة الجفاف ونسبة الزيت
التي تتواد فيه تقارب 33%.[57]
الأصناف المغربية[عدل]
بشولين المغربية: شكله بيضاوي ومتحد ومستدير
القمة، حجمه صغير، لونه أسود، نسبة الزيت فيه 18-23%[58].
الحوزية: شكله بيضاوي مستدير القمة، نسبة
الزيت فيه 20%[58].
المنارة: حجمه صغير، نسبة الزيت فيه
20%[58].
الذهبية: شكل الحبة مستطيلة، حجمها كبير،
لونها أسود، نسبة الزيت فيه 17%[58].
مسلالة:[58].
الأصناف الفلسطينية[عدل]
النبالي: شكل الحبة بيضاوي مضلع في أحد
طرفيها، حجمها متوسط، نسبة الزيت فيه 33%[59].
الرصيعي أو النبالي المحسن: ويدعى أختصاراً
(K18)، حجم الحبة متوسط، يزرع
في جميع المناطق ويشكل 18% من مساحة الزيتون المزروع، نسبة الزيت فيه 15-22%[59].
الصوري: حجم الحبة متوسط، يزرع في المناطق
الشمالية يمثل 5% من مساحة الزيتون المزروع، نسبة الزيت فيه 38%[59].
الأصناف الأردنية[عدل]
النبالي: شكله بيضاوي مضلع منبسطة في أحد
الجانبين، حجم الحبة صغير، يزرع في كافة مناطق المملكة، نسبة الزيت فيه 34%
الرصيعي أو النبالي المحسن: ويدعى أختصاراً
(K18)، شكلها قلبية منتظمة، حجم
الحبة صغيرة، يزرع في كافة مناطق المملكة، نسبة الزيت فيه 28%
الصوري:
القنبيسي:
نصوحي جبع 2:
شامي:
التلمساني:
http://www.aoad.org/olive/jor.htm
الأصناف الليبية[عدل]
ليبيا: الراصلي, الفرقوطي, الرهط, القرقاشي,
القرطومي, الرومي, الزنباعي, العنبي، البسري، الزرازي، الجبوجي، القداوي.
http://www.aoad.org/olive/lib.htm
لبنان: صوري.
الأصناف الأوروبية[عدل]
منزانيللو:
من أهم الأصناف الأسبانية المنتشر زراعتها
في معظم بلاد العالم، الثمرة متوسطة الحجم تميل إلى الاستدارة وتزن من 4-6 جم، النواة
ملساء سائبة عن اللحم تشكل 11% من وزن الثمرة ونسبة الزيت من 16-20%، تستخدم الثمار
في التخليل الأخضر والأسود، والثمار حساسة للإصابة بذبابة ال.
مشن:
من الأصناف الأمريكية – الثمرة متوسطة الحجم
تميل إلى الاستطالة منتفخة من الوسط تزن من 3-6 غم. النواة ملساء سائبة عن اللحم، نسبة
الزيت من 15-20% وتستخدم الثمار للتخليل بنوعيه وتنضج من سبتمبر حتى نوفمبر ولا تتحمل
النقل والتداول.
بيكوال:
من الأصناف الأسبانية – الثمرة متوسطة الحجم
تميل إلى الاستطالة تـزن مـن 3-7 غم النـواة ملتصقـة باللحـم وتشكـل 12% مـن وزن الثـمرة،
نسبـة الزيـت من 15-22% تستخدم الثمار في التخليل بنوعيه وفى استخراج الزيت ويبدأ النضج
من أكتوبر حتى يناير. والثمار حساسة للإصابة بذبابة ال.
كلاماتا:
من الأصناف اليونانية ويعتبر من أجود الأصناف
للتخليل الأسود، الثمرة متوسطة الحجم طويلة عريضة من القاعدة مدببة الرأس مع انحناء
خفيف وتشبه الكلية، تزن من 3-7 جرام، النواة ملساء سائبة عن اللحم تشكل 10% من وزن
الثمرة، نسبة الزيت من 15-20 % وتنضج الثمار من سبتمبر حتى أكتوبر. ويعتبر من ضمن الأصناف
صعبة الإكثار بالعقلة ويتم إكثاره بالتطعيم. ثبت نجاح زراعته بمناطق الاستصلاح الجديدة.
دولسى:
من الأصناف الفرنسية – الثمرة متوسطة الحجم
طويلة تزن من 3-6 غم النواة ملساء سائبة عن اللحم تشكل 18% من وزن الثمـرة، نسبـة الزيـت
مـن 15-18% تستخدم للتخليل الأسود وتنضج من أكتوبر حتى نوفمبر.
كوراتينا:
من الأصناف الإيطالية التي ثبت نجاحها في
مصر من حيث الإنتاج وجودة الزيت كما ونوعا. الثمـرة صغيرة الحجـم تميـل على الاستطالة
تـزن من 3-4 جم تتراوح نسبه الزيت مـن 18-22% يبدأ موسم الجمع للثمار لاستخراج الزيت
اعتبارا من نوفمبر حتى يناير.
فرانتويو:
من الأصناف الإيطالية. الثمرة صغيرة مستطيلة
تزن من 2-3 غم، النواة ملساء سائبة عن اللحم تشكل 20% من وزن الثمرة، نسبة الزيت من
18-23% تنضج الثمار من سبتمبر حتى نوفمبر وتستخدم لاستخراج الزيت. يتأخر في مرحلة بدء
الإثمار عن باقى الأصناف.
أربيكوينا:
من الأصناف الإسبانية – الثمرة صغيرة مستديرة
تزن من 1-2 غم، النواة ملساء سائبة عن اللحم تشكل 16% من وزن الثمرة. نسبـة الزيـت
من 17-20% وتنـضج الثمـار مـن نوفمبر إلى ديسمبر وتستخدم في استخراج الزيت.
كورونيكي:
من الأصناف اليونانية – الثمرة صغيرة طويلة
منتفخة من الوسط تزن من 1-1.5 جم. النواة ملساء سائبة عن اللحم تشكل 18% من وزن الثمرة،
نسبة الزيت من 16-24% من أفضل الأصناف العالمية لاستخراج الزيت تنضج الثمار من نوفمبر
إلى ديسمبر.
الأصناف الأوروبية حسب الدولة[عدل]
إسبانيا: أربكوينا، هوخيبلانكو، بيكوال،
مانزانييا
إيطاليا: فرانتويو، ليتشينو
اليونان: كالاماتا
تركيا: ميميتشيك
استخدامات الزيتون[عدل]
الشجرة مباركة فعلاً حيث أنه يُستفاد منها
وزيتها وخشبها وورقها.
فالزيتون ممتاز للأكل بعد تغسيله وتخليله.
وزيت الزيتون من أفخم الزيوت، ومع أنه زيت إلا أنه غير ضار، وبالعكس هو يفيد القلب
كما سنرى لاحقا.
أما الخشب فهو قاسٍ وفيه عروق جميلة مما
يجعله خشباً فخماً للاستخدام في صناعة التحف وغيرها.
والورق مفيد ويمكن نقعه وشرب السائل الناتج.
ويمكن الإستفادة أيضاً من ما يخلفه الزيتون
بعد عصره و يسمى " البيرين " يعاد عصره بدرجات حرارة عالية لينتج منه زيت
المطراف ، المستخدم بإنتاج صابون الغار في مناطق شمال سورية .
الفحم الصناعي : بعد سحب زيت المطراف من
مخلفات عصر الزيتون ، يتم حرقها و إضافة مواد مشتعلة لتصبح فحم صناعي يستخدم في التدفئة
شتاءً المنازل و مداجن الدجاج عن طريق مواقد خاصة به ، و أكثر الدول إستيراداً
" تركيا "
المناخ الملائم[عدل]
التربة الملائمة للزراعة[عدل]
طرق الاكثار والتكاثر ومواعيدها[عدل]
العناية بالأشجار بعد زراعتها[عدل]
تعتبر العناية المتكاملة بالتربة، والمحافظة
على تربة صحية خصبة ذات بنية جيدة، نقطة البداية في الوقاية من الآفات والأمراض. ولا
بد للمزارع أن يركز على تغذية التربة، بالتعامل معها كوسط حي. وهذا التوجه يحتاج إلى
تغيير جذري في المفهوم الشائع لدى معظم المزارعين، فالتربة الفقيرة والمستهلكة المتدنية
الجودة، تشكل وسطًا مناسبًا ومثاليًا لانتشار آفات النباتات، فالإنسان الذي يعاني من
نظام صحي سيئ، يكون أكثر عرضة للأمراض.
ومن الأهمية بمكان الابتعاد كليا عن استعمال
الأسمدة الكيماوية، علمًا أن النباتات التي تتغذى على النيتروجين بصورته الكيميائية
تنمو نموًا سريعًا؛ إلا أن جدران خلاياها تكون رقيقة وضعيفة؛ الأمر الذي يسهل على الآفات
مهاجمتها، كما أن التسميد الكيماوي النيتروجيني يحدث خللا في توازن البروتينات والكربوهيدرات
في النباتات؛ ما يجذب الحشرات التي تفتك بها. وقد تبين أن زيادة السماد النيتروجيني
يرفع من درجة حساسية النبات للعديد من الآفات الفطرية والبكتيرية والحشرية، ولهذا يفضل
استعمال السماد العضوي "أو البلدي الطبيعي"، بدلاً من الكيماوي. وتؤدي إضافة
السماد الكيماوي إلى أشجار الزيتون في زيادة تأثرها بالجفاف، حيث تزداد الحاجة للمياه،
فضلا عن قتل الكائنات الدقيقة النافعة في التربة، وفقدان المادة العضوية التي تخصب
التربة، وتحتفظ برطوبتها، ما يعمل على تراجع الإنتاجية، علمًا أن السنوات الأخيرة في
فلسطين خاصة والوطن العربي عامة، تميزت بشح الأمطار والجفاف؛ ما أدى إلى تفاقم المشكلة
وزيادة الإصابة بالآفات الحشرية، وخاصة سوسة أغصان الزيتون وذبابة ثمار الزيتون؛ إذ
تضع الذبابة بيضها في غالبية ثمار الزيتون؛ بسبب قلة الثمار الموجودة على الشجرة، فسوسة
الأغصان (وخلافًا لاعتقاد البعض)، تترعرع في بيئة جافة على أغصان منخفضة الرطوبة.
وتضاهي الأسمدة والمخصبات الكيماوية في
خطورتها على الصحة العامة والبيئة، المبيدات الكيماوية؛ إذ، وبالرغم من اعتبار الأسمدة
الكيماوية النيتروجينية(مركبات النترات والنيتريت) من أهم الأسمدة؛ إلا أنها تؤدي إلى
تلوث الخضار والمياه الجوفية والسطحية بالنيترات، كما تؤدي إلى إصابة الأطفال بمرض
"زرقة العيون"، ناهيك عن تفاعل النيترات مع هيموجلوبين الدم، مكونة مركبًا
معقدًا يسبب للإنسان ضعفًا شديدًا في نقل الأكسجين للدم، بالإضافة إلى تكون مركبات
النيتروزامين "لدى تحول النترات إلى أيونات النيتريت، التي تتحد مع بعض الأحماض
الأمينية في الجسم"؛ فتسبب سرطانات المريء والمعدة والبنكرياس والكبد والرئتين.
واستناداً إلى ما ورد، من البديهي التركيز
في الزراعة عموماً، وفي زراعة الزيتون خصوصًا، على التسميد العضوي "البلدي"،
علماً أن السماد البلدي يحتوي على مواد عضوية مشجعة للنمو، ويضيف إلى التربة كمية كبيرة
من المادة العضوية الآخذة في التحلل "الدبال: humus
".
فوائد المواد العضوية للتربة[عدل]
تحسين خواص التربة الطينية من ناحية المسامية
والتهوية والصرف.
زيادة تماسك حبيبات الأرض الخفيفة وزيادة
قدرتها على حفظ الماء.
مد النباتات بالنيتروجين الذي تحتاجه بكميات
كبيرة.
تسهيل امتصاص النباتات للعناصر الغذائية
الموجودة في التربة، من خلال تحول تلك العناصر إلى مركبات قابلة للذوبان في الماء.
إكثار الكائنات الحية الدقيقة المفيدة للتربة،
وتسهيل عملها.
إمداد النباتات بالعناصر الغذائية الضرورية
"بالإضافة للنيتروجين.
توفير جزء من العناصر النادرة، وإكسابها
صفات تجعلها صالحة لامتصاص النبات.
محاربة انتشار الآفات الزراعية وتكاثرها
والقضاء على البيئة المشجعة لها، وتمكين النبات من مقاومة هذه الآفات؛ فالنبات الضعيف
فريسة سهلة للآفات.
يجب التأكد من خلو السماد العضوي من بذور
الأعشاب الضارة، من خلال تخمير السماد وتحويله إلى دبال (كمبوست)، علمًا أن عملية
(التدبيل) تزيد من نسبة الكائنات الحية النافعة؛ بسبب ارتفاع درجة حرارة الدبال إلى
ما يزيد عن 5ْ5 م، فضلا عن تحسين بنيته الغذائية.
ويعتبر الدبال من أفضل الأسمدة العضوية.
وهو عبارة عن الفضلات العضوية وبقايا المحاصيل وروث الحيوانات، التي يتم تدبيلها في
الحقل أو الحديقة المنزلية، بتوفير الظروف والشروط المناسبة، في حفرة خاصة تترك لبضع
أسابيع أو أشهر، تسقى خلالها بالماء بشكل دوري، مع إضافة طبقات من التراب والقش.
ويختلف السماد العضوي، عن السماد الكيماوي
في أنه يخصب (يحسن بنية التربة)، ولا يغذي النبات مباشرة؛ بينما يقتل السماد الكيماوي
الكائنات الدقيقة النافعة في التربة؛ ما يؤدي إلى تدني خصوبتها بعد بضع سنوات من استعماله.
فوائد السماد العضوي[عدل]
الدبال الجيد غني بالكائنات الحية النافعة،
وبالعناصر الغذائية التي تقويه وتزيد مناعته ضد الطفيليات والعديد من الآفات.
ويعمل على تحسين بنية التربة، وزيادة قدرتها
على الاحتفاظ بالماء.
تعميق جذور النبات في التربة.
الحد من تأثير الجفاف على أشجار الزيتون؛
إذ إنه يعمل على احتفاظ التربة بكمية كبيرة من الماء ولفترة زمنية طويلة.
توفير المغذيات للأشجار والكائنات الحية
الدقيقة النافعة والمخصبة للتربة.
التسميد[عدل]
يضاف السماد العضوي قبل فصل الشتاء، مع
الحرثة الأولى؛ لضمان تحلل السماد طيلة فصل الشتاء. وينصح بإضافة نحو نصف دلو من السماد
العضوي للشجرة الصغيرة؛ و 1.5 – 2 دلو للشجرة الكبيرة، مرة واحدة كل سنتين على الأقل،
ويفضل مرة سنويًا.
وقد أثبت البحث العلمي أن توزيع السماد
الطبيعي تحت السطحي (بالحفر)، أكثر فعالية من التوزيع السطحي (بالنثر)؛ فإنه يضمن تهوية
التربة وتغذية المنطقة أسفل الجذور السطحية. وتزداد أهمية وفعالية هذه الطريقة في حال
كون التربة منضغطة (متماسكة) أو فقيرة التهوية؛ فإن تحسين تهوية التربة، لا يقل فعالية
عن التسميد؛ فهو يحفز الجذور على النمو.
قواعد استعمال السماد الطبيعي المختمر:
يفضل عمل الحفر عندما تكون التربة رطبة.
تتراوح المسافات بين الحفرة والأخرى من
30 – 50 سم، وبعمق نحو 30 سم. وإذا ما كان السماد في الحفرة بعمق قليل نسبيًا (أقل
من 15 – 20 سم)، من المحتمل أن يقتل الأعشاب، أو أن يتسبب في نمو أعشاب أخرى.
يفضل إبعاد السماد عن جذع الشجرة حوالي
60 سم.
ترتيب الحفر في دوائر متداخلة، تمتد إلى
ما بعد الأغصان الطرفية.
ينصح بالإكثار من عدد الحفر، لضمان توزيع
السماد جيدا في منطقة الجذر، علما أن الأسمدة لا تنتقل جانبيا في التربة.
لمنع التركيز العالي للسماد؛ يفضل خلطه
مع التراب أو الرمل، وبعد الانتهاء من تعبئة الحفر بالسماد، تغطى بالتراب.
ولدى نثر السماد، يجب عدم إبقاء أي أثر
للسماد على الأوراق لفترة طويلة؛ لمنع احتراق الأوراق والبراعم، إذا ما تأخر هطول المطر.
بعد نثر السماد على النبات، يجب غسل النبات
بالماء.
الحراثة ومكافحة الأعشاب: يمكننا القيام
بالحراثة مرتين في السنة: الأولى حراثة عميقة (20 – 25 سم) في بداية الخريف، بعد التسميد
بالسماد البلدي؛ بهدف تحضير التربة لاستيعاب أكبر كمية ممكنة من مياه الأمطار، والثانية
حراثة سطحية في الربيع، بهدف القضاء على الأعشاب والاحتفاظ برطوبة التربة.
ومن المفيد التنويه إلى أن حراثة حقل الزيتون
في الخريف حراثة عميقة، يقلل من الأثر السلبي للجفاف على الزيتون، حيث تعمل تلك الحراثة
على فتح التربة واستيعاب مياه الأمطار والاحتفاظ بكمية كبيرة من الماء داخل التربة.
كما أن الحراثة السطحية في الربيع تعمل على مكافحة الأعشاب والاحتفاظ برطوبة التربة
المتجمعة في الشتاء.
وبالرغم من أن حراثة الأرض تهدف إلى مكافحة
الأعشاب الضارة وتغيير العمليات الهوائية واللاهوائية داخلها، فضلا عن تأثيرها المباشر
في مكافحة العديد من آفات التربة؛ بسبب تعريض الأخيرة لأشعة الشمس أو للعدو الطبيعي؛
وبالتالي القضاء عليها، إلا أنها (أي الحراثة) تعمل، من ناحية أخرى، على إضعاف النشاط
البيولوجي داخل التربة، من خلال تحطيم بعض المكونات البيولوجية، والأحياء الدقيقة المفيدة
والمخصبة للتربة؛ لهذا، يجب التقليل، قدر الإمكان، من الحراثة.
ويؤدي تراجع نمو وإنتاجية الأشجار، بسبب
رش المبيدات الكيماوية، إلى لجوء المزارعين للسماد الكيماوي، الذي، بالإضافة إلى كونه
يشكل تكلفة إضافية، يشكل زيادة بلة للطين؛ لأنه، يزيد من حساسية النبات للعديد من الآفات
الحشرية والفطرية والبكتيرية، ويقتل الكائنات الدقيقة النافعة للتربة، ويتسبب في تدهور
خصوبة الأخيرة على المدى البعيد، فضلا عن خطورته على الصحة العامة والبيئة.
ومبيدات الأعشاب الكيماوية مواد مسرطنة،
ويسبب بعضها تلف الجهاز العصبي المركزي، وتشوهات جينية وتناسلية لدى الإنسان، ويؤدي
بعضها الآخر إلى خلخلة التوازن الهرموني في الجسم.
كما يؤدي استعمال مبيدات الأعشاب الكيماوية
إلى تراجع كبير في خصوبة التربة وتماسكها ويشوه بنيتها؛ ما يجعلها هشة وسهلة التعرض
للإنجراف.
وفي المحصلة، إن استخدام الكيماويات في
الزراعة يعمل على تدمير التربة، ويتسبب في تراجع نمو وإنتاجية الأشجار، فضلاً عن زيادة
تكلفة المكافحة الكيماوية للأعشاب والآفات، لتفوق الربح المتوخى من زراعة الزيتون وكافة
المحاصيل الزراعية. ومهما بلغ الربح الناتج عن استخدام الكيماويات، فإنه يبقى ربحًا
وهميًا؛ نظرًا لمضار المواد الكيميائية على الأرض والأشجار، ونظرًا للأضرار الصحية
على المستهلك، وللقوة التدميرية التي تصيب المحاصيل الزراعية نتيجة استعمال هذه المواد،
كما تتعدى مضار هذه المواد ذلك بكثير؛ إذ أن هذه المواد تشمل بضررها الحيوانات التي
تستهلك المواد العلفية والمحاصيل الحقلية المحلية؛ إضافة للإخلال بالتوازن البيئي والقضاء
على العديد من خلايا النحل والحيوانات والطيور البرية، والحشرات النافعة، التي تعمل
وفق نواميس طبيعية لتشكل أعداء تقضي على العديد من الآفات والأمراض؛ ويمثل استخدام
المواد الكيميائية الزراعية خطرًا كامنًا يهدد المخزون الجوفي المائي الفلسطيني. ونظرًا
لما سبق فإن استخدام الكيماويات يعد خسارة كبيرة، على كافة الأصعدة.
المكافحة غير الكيماوية للأعشاب[عدل]
العزق والاقتلاع باليد، أو بالفأس، أو بالآلات
الصغيرة التي يدفعها الإنسان، أو يجرها الحيوان، أو بالمحاريث التي تجرها الجرارات،
في حالة الزراعة على مسافات واسعة، وتساهم مكافحة الأعشاب يدويا أو آلياً في الحد كثيرًا
من أثر الجفاف على الزيتون، فالأعشاب تزاحم الأشجار والمحاصيل الزراعية على الماء والغذاء.
قص الأعشاب بواسطة آلة قص العشب أو المنجل،
وهنا يجب التنويه إلى وجوب ترك الأعشاب المقصوصة مكانها في الحقل، كلما كان ذلك ممكنًا؛
فترك الأعشاب مكانها في الحقل يساعد في الاحتفاظ برطوبة التربة، فضلا عن أنها تمثل
مواد مخصبة للتربة، ومفيدة لأشجار الزيتون.
استخدام الطمر، كوسيلة فعالة لقتل الأعشاب
البرية أو الضارة التي لا نرغب في نموها.
يعتبر التخلص من الأعشاب الضارة بالحرق
من الممارسات المقبولة بتحفظ، وبإمكاننا القيام بذلك، في حال عدم استعمال الأعشاب كغطاء
حيوي أو كمصدر للدبال.
وتعتبر مقاومة الحشائش الضارة من العوامل
الهامة التي تقلل الإصابة بالآفات المختلفة؛ فالقضاء عليها يقلل من الرطوبة الجوية
حول النباتات وبالتالي يقلل من احتمالات مهاجمة الأمراض التي تصيب المجموع الخضري،
فضلاً عن أن الحشائش غالباً ما تكون ملجأ للكثير من الفطريات تستخدمها لإكمال أطوار
حياتها عليها.
وتساعد عملية التعشيب بالوقت المناسب في
تقوية أشجار الزيتون، والحفاظ على الرطوبة والمغذيات في التربة؛ فالأعشاب الضارة تشكل
منافسًا قويًا للمحاصيل يعمل على امتصاص الغذاء والماء بشكل يفوق قدرة المحاصيل على
ذلك. ويشكل القضاء على الأعشاب خطرً يتهدد العديد من الحشرات الضارة التي تقضي الشتاء
على الحشائش والمخلفات المتواجدة في الأسوار والأسيجة على أطراف الحقل، كما أن بعض
الفيروسات التي تصيب الخضروات تقضي شتاءها على جذور النباتات المعمرة.
ولا بد أيضا من إزالة الحشائش القريبة من
مراقد البذور أو البيوت المحمية التي تنمو بها النباتات الصغيرة قبل شتلها في الأرض.
ومن المفيد أيضاً استخدام الطمر، كوسيلة فعالة لقتل الأعشاب البرية أو الضارة التي
لا نرغب في نموها، وبإمكاننا استخدام القش أو الحجارة أو الكرتون أو الورق أو الجرائد،
ولدى استعمال القش يجب أن يكون خالياً من بذور الأعشاب. وبالإضافة إلى ذلك، فإن للأغطية
البلاستيكية السوداء أو العاتمة القدرة على كبح نمو الأعشاب الضارة التي لا تستقبل
الأشعة النشيطة في التمثيل الضوئي، وهي تحت الغطاء الأسود، وبالتالي فإنها لا تنمو،
لكن من الضروري أن يكون تركيز وتوزيع المادة الملونة جيداً.
ويمكن قص الأعشاب قبل إزهارها وإنتاجها
للبذور، وتركها مكانها في الحقل حول الأشجار كبديل للحراثة، وتشكل الأعشاب، في هذه
الحالة،غطاء عضويًا للأشجار، يحافظ على رطوبة التربة؛ الأمر الذي يقلل من الأثر السلبي
للجفاف على الزيتون، وبالتالي التقليل من آفات التربة، فضلا عن تخفيف إنجراف التربة
السطحية بفعل الرياح والماء، وفي المحصلة زيادة الإنتاج.
ويعمل الغطاء العضوي على حماية الكائنات
العضوية المفيدة، وحماية البنية الأساسية للتربة من إنجراف مغذيات النباتات. ولدى تحلله
يتحول إلى سماد للأرض وبالتالي يعمل على تخصيب التربة.
التقليم[عدل]
تنطلق عملية التقليم الناجحة، من تحديد
عدد الأفرع الأساسية، وتحديد ارتفاع نقطة التفرع الرئيسية، وتتلخص في إزالة الأفرع
المريضة والمكسورة والمتشابكة، والنموات غير المرغوب فيها؛ الأمر الذي يسهل دخول الهواء
وأشعة الشمس إلى داخل الشجرة؛ ما يحسن النمو والإنتاج، ويسهل مختلف العمليات الزراعية،
ومكافحة الآفات والأمراض، فضلا عن الحد من ظاهرة تبادل الحمل (المعاومة) التي تتميز
بها أشجار الزيتون. وتتلخص ظاهرة المعاومة بغزارة الحمل في سنة معينة (وتعرف بالسنة
"الماسية") ومن ثم يليها في السنة التالية هبوط في الإنتاج، (وتعرف تلك السنة
بالسنة "الشلتونية"). وتفسر هذه الظاهرة في أن غزارة الحمل في السنة الماسية،
تستنزف قوة الشجرة، وتحد من قدرتها على الحمل في السنة التالية.
وبما أن الأغصان ذات عمر سنة هي التي تحمل
ثمار الزيتون؛ فمن المحبذ القيام بعملية تقليم خريفية (بعد القطف)، لإتاحة المجال لنمو
أغصان جديدة في السنة التالية، وللتخلص من الأفرع غير المرغوب فيها.
ويفضل تأخير التقليم حتى نهاية شهر حزيران؛
بعد معرفة درجة عقد الثمار؛ ولمعرفة كمية الأمطار وتوقيت هطولها، فيجب أن يتناسب عدد
الأغصان التي سيتم قصها، عكسيا مع كمية الأمطار؛ لضمان التناسب بين حجم الشجرة، ومقدار
الرطوبة داخل التربة.
المحصول (الحصاد)[عدل]
موسم قطف الزيتون.
الآفات وطرق مكافحتها[عدل]
حشرة الزيتون القشرية البيضاء[عدل]
تصيب هذه الحشرة بشدة ثمار الزيتون، وتتسبب
في تساقطها، كما تصيب أفرع وأوراق الزيتون. شكل الحشرة مفلطح ومستدير وقطرها نحو 3
– 4 ملم؛ أما قشرة الذكر فهي بيضاوية، ويبلغ طولها نحو 1 إلى 1.5 ملم، ولونها أبيض
أو رمادي فاتح.
المكافحة: تتمثل أفضل طرق مكافحة حشرة الزيتون
القشرية البيضاء وأكثرها فعالية، في توفير الظروف الطبيعية المناسبة لنمو أعدائها الطبيعيين
وتكاثرهم؛ ومن أبرز أعدائها حشرتان تعملان على افتراسها، وهما: الأولى Chilocorus، والثانية Aspidiotiphagus loundburyi تعرف علميا
.bipustulalus،
إضافة إلى العديد من المخلوقات الطبيعية التي يجب توفير الظروف المناسبة لنشاطها، وقد
حققت المكافحة البيولوجية نجاحاً كبيراً في العديد من الدول، وخاصة الطفيل Aphytis sp الذي يفترس
الحشرات القشرية، ما يؤدي إلى القضاء على % 90 من عددها.
خنفساء قلف أشجار الزيتون أو خنفساء القشور[عدل]
تعتبر هذه الحشرة من آفات أشجار الزيتون
الصغيرة، التي تسبب أضرارًا اقتصادية كبيرة. يبلغ طول اليافعة منها 2 ملم، ولونها بني
سوداوي، ويغطي جسمها شعر رمادي اللون. تخرج الحشرات اليافعة من بياتها الشتوي في شهري
آذار ونيسان، وبعد التزاوج تضع الإناث بيضها في شقوق قلف قشور أشجار الزيتون. وبعد
فقس البيض تخرج اليرقات التي تبدأ فوراً في الحفر إلى أسفل مبتدئة من محاور الأغصان؛
الأمر الذي يسبب خسارة كبيرة للأوراق والثمار، وتحفر اليرقة أنفاقاً متفرعة بين القلف
والخشب.
المكافحة: من الضروري قطع أغصان الزيتون
الهشة في شهري آذار ونيسان، ووضعها تحت أشجار الزيتون، فتتجمع عليها خنافس جيل الربيع،
ثم تجمع هذه الأغصان بما عليها من حشرات وتحرق. ويعتبر استخدام الطعوم في بداية الربيع
من أفضل أساليب مكافحة الخنافس.
خنفساء أغصان الزيتون (سوسة أغصان الزيتون)[عدل]
وهي عبارة عن خنفساء صغيرة سوداء تهاجم
أشجار الزيتون الضعيفة والمهملة. وتتركز الإصابة في الفروع؛ الأمر الذي يتسبب في تيبسها.
المكافحة:
قص الأفرع المصابة وحرقها بعيدًا، وذلك
قبل خروج الحشرة الكاملة.
التخلص من مخلفات التقليم، وعدم تركها في
حقل الزيتون.
العناية بالتربة حراثة وتسميدًا، وتقليم
الأشجار.
حفار قلف أشجار الزيتون[عدل]
تعتبر هذه الحشرة من آفات الزيتون الخطيرة.
ويبلغ طول الخنفساء اليافعة 2 ملم وعرضها 1 ملم، ولونها بني سوداوي، ويغطي جسمها شعر
دقيق رمادي اللون، وشكل جسمها أسطواني ويكاد يكون بيضويًا. ويبدأ ظهور الخنافس اليافعة
لهذه الحشرة في بداية شهر أيار، ثم تزداد أعدادها تدريجيًا حتى يبلغ مداه في شهر حزيران.
ولهذه الحشرة أربعة أجيال متداخلة في السنة.
المكافحة:
المكافحة البيولوجية: يوجد ما لا يقل عن
سبعة من الطفيليات التابعة لرتبة غشائية الأجنحة، التي تتطفل على حفار قلف الزيتون.
وتلعب هذه الطفيليات دوراً بارزاً في كسر حدة الإصابة بالحفار ودرأ أخطاره، شرط أن
لا يتدخل الإنسان بالمبيدات الكيماوية التي تقضي على الكثير منها.
المكافحة الزراعية: تتلخص المكافحة الزراعية
في العناية بعمليات الري والتسميد وتقليم الأفرع المصابة وحرقها فورًا؛ حتى لا تكون
مصدرًا للعدوى.
سوسة قلف أشجار الزيتون[عدل]
تضع إناث هذه الحشرة بيضها داخل مبايض أزهار
الزيتون المخصبة، وتتغذى يرقاتها على محتويات المبايض المخصبة؛ ما يؤدي إلى تلف الثمار
المصابة. ولا تعدّ الإصابة بهذه الحشرة ذات أهمية كبيرة.
المكافحة: تتمثل أفضل أساليب مكافحة هذه
الآفة في ترك المجال للأعداء الطبيعية الحيوية لافتراسها.
قمل الزيتون القافز أو حشرة الزيتون القطنية[عدل]
قد تؤدي هذه الحشرة إلى خسائر فادحة في
الزيتون. لا يزيد حجم هذه الحشرة عن بضع مليمترات، ولونها فاتح. وتتغذى على عصارة النبات،
وتفضل مهاجمة النموات الحديثة الغضة. وامتصاص يرقات هذه الآفة لعصارة النبات، والمصحوب
بإفرازاتها الشمعية، تؤدي إلى تأخر نمو البراعم، وتمنع انبثاق النموات الجديدة، كما
تؤدي إلى جفاف الأوراق والنموات. وبالعادة، تهاجم هذه الحشرة الأزهار أيضا وتدمرها.
ومن العلامات المميزة للإصابة بقمل الزيتون القافز، وجود إفرازات شبه قطنية فوق الأغصان
الصغيرة والأوراق.
المكافحة: من أكثر الوسائل الفعالة في مكافحة
هذه الحشرة تقليم وحرق الأفرع المصابة.
دودة أوراق الزيتون الخضراء (فراشة الياسمين)[عدل]
تعتبر هذه الآفة من آفات الزيتون الخطيرة،
وتتغذى يرقاتها على أوراق الزيتون وأزهاره وعلى البراعم والثمار. يبلغ طول الفراشة
من 11 – 16 ملم؛ وعرضها عند فرد أجنحتها على الجانبين 20 – 30 ملم، ولون جسمها وأجنحتها
الأمامية والخلفية أبيض لامع؛ ولون اليرقة أخضر، يبلغ طولها عند اكتمال نموها نحو
2,5 ملم، وتوجد على حلقاتها الصدرية والبطنية وعلى رأسها شعيرات مصفرة، يبدأ نشاط هذه
الحشرة في فصل الربيع، ويستمر حتى شهر تشرين أول. تتغذى يرقاتها على أوراق الزيتون
ونمواته الحديثة الغضة فتدمرها. كما تهاجم البراعم الزهرية، الأمر الذي يتسبب في سقوطها
قبل عقد الثمار.
المكافحة: التقليم الجيد والحرث العميق
أو المتوسط، وجمع الثمار المصابة والساقطة على الأرض تحت الأشجار، وتفصل عن الثمار
السليمة، وتعدم بما فيها من يرقات. أما في المكافحة البيولوجية، فقد تم تجريب بكتيريا
(Bacillus thuringiensis (BT،
وتحديداً في مكافحة يرقات هذه الآفة. وقد تكون النتيجة القضاء على 90 – % 95 من تعداد
الآفة.
ثاقبة أوراق الزيتون أو (فراشة الزيتون
أو عثة الزيتون)[عدل]
حجم هذه الفراشة صغير، ويبلغ طولها نحو
5 ملم، وتبلغ المسافة بين طرفي جناحيها الأماميين عند فردهما نحو 12 ملم، لون أجنحتها
الأمامية رمادي، مع بقع بنية فاتحة صغيرة، يوجد عليها وبر خفيف. لون الأجنحة الخلفية
أبيض رمادي لامع. تتواجد هذه الحشرة بشكل مكثف على الأشجار الصغيرة والنموات الحديثة،
وتصنع اليرقات الأنفاق على أوراق الزيتون في أواخر الشتاء، ثم تخرج من الأنفاق وتتحول
إلى عذارى على البراعم، ثم تتطور إلى حشرات كاملة في أواخر شهر شباط وبداية آذار.
في المرحلة الثانية تضع الأنثى البيض على
البراعم الزهرية، ويفقس البيض، ويتحول إلى يرقات تلتهم جميع محتويات البراعم؛ فتذبل
الأزهار وتجف. كما تضع الأنثى البيض على الثمار الحديثة التكوين، وتتحول إلى يرقات
تدخل الثمار وتبدأ بعمل أنفاق فيها وتتغذى على البذور اللينة، فتسقط الثمار على الأرض.
المكافحة: كما ورد بخصوص الحشرة السابقة
(دودة أوراق الزيتون الخضراء).
ذبابة ثمار الزيتون[عدل]
ترتفع خصوبة أنثى ذبابة ثمار الزيتون خلال
أشهر الخريف؛ أما في أشهر الصيف، فتصل خصوبتها إلى أدنى مستوى. تهاجم هذه الحشرة ثمار
الزيتون، وقد تتسبب يرقاتها في إتلاف نسبة كبيرة من الثمار. بعد فقس البيض تحفر اليرقات
أنفاقها داخل لب الثمار، وتتعفن الثمرة ويصبح لبها إسفنجيًا جافاً أسمر اللون، وغالبا
لا يتغير شكل ولون الجزء الباقي غير المصاب من الثمرة. وينشأ عن الإصابة تساقط الثمار
المصابة قبل نضجها وخاصة في شهري أيلول وتشرين أول، وتنخفض نسبة الزيت في الثمار المصابة
وتزداد حموضته.
الحشرة اليافعة عبارة عن ذبابة متوسطة الحجم،
يصل طولها إلى نحو 5 ملم، وأجنحتها شفافة، وحافتها الأمامية الخارجية مبقعة ببقعة صغيرة
صفراء، لون صدرها أصفر سمني، والأرجل صفراء محمرة. يمكننا التأكد من وجود ذبابة ثمار
الزيتون من خلال «الانبعاج» البسيط الذي يظهر على سطح الثمار في مكان حفر اليرقات للأنفاق
في لب الثمار؛ فيتحول لون السطح إلى بني.
المكافحة:
حرث الأرض تحت أشجار الزيتون حرثًا عميقًا،
بعد جمع المحصول؛ لتعريض اليرقات والعذارى الموجودة في التربة لأشعة الشمس وقتلها.
تنظيف الأرض من الحشائش وأكوام السماد العضوي.
جمع الزيتون المتساقط على الأرض والتخلص
منه بالحرق.
الإسراع في جمع الزيتون الذي قارب النضج،
وعصره في أقرب فرصة.
توزيع المصائد الصفراء المطلية بمادة لاصقة
في بداية شهر تموز؛ لجذب ذباب ثمار الزيتون البالغ بمعدل مصيدة/ خمسة دونمات، ومراقبتها
أسبوعيًا. وتعد هذه الطريقة من الطرق التي لا تضر بالحشرات النافعة التي تعدّ العدو
الحيوي للعديد من الآفات؛ وبالتالي فهي تحافظ على التوازن الطبيعي، وتتلخص هذه الطريقة
بتعليق المصيدة داخل الشجرة في مكان مظلل ومكشوف لمحيطها. ولكي تكون المصائد فعالة،
يجب أن يكون اللون واضحًا، والمادة اللاصقة فعالة ورطبة. لهذا لا بد من تغيير المصائد
الوسخة والجافة، علما أن فعالية هذه المصائد تمتد لنحو شهرين، يجب بعدها تغيير المصائد
القديمة وتعليق مصائد جديدة.
وضع شبكة من السلك الرفيع الضيق الفتحات
على نوافذ معاصر الزيتون؛ لمنع الذباب اليافع لهذه الحشرة من الدخول أو الخروج من المعاصر.
تنظيف المعاصر من جميع الفضلات، وغسل الأحواض،
وسد جميع الثقوب الموجودة في المخازن التي قد تلجأ إليها يرقات الذباب.
ذبابة فاكهة البحر الأبيض المتوسط[عدل]
تنتمي هذه الحشرة لنفس رتبة حشرة ذبابة
ثمار الزيتون وفصيلتها. وهي تتواجد في منطقة حوض البحر الأبيض المتوسط وإفريقيا وأستراليا
أميركا الجنوبية، وتصيب 180 نوعًا من العوائل النباتية، ومنها الزيتون. تضع الأنثى
بيضها تحت قشرة الثمار الناضجة، أو التي اقترب نضجها، وتتغذى يرقاتها على لب الثمرة،
وتسقط الثمار المصابة على الأرض، حيث تخرج منها اليرقات التامة النمو للتحول إلى عذارى.
المكافحة: تكافح هذه الآفة على الزيتون
بنفس الأساليب المتبعة في مكافحة ذبابة ثمار الزيتون.
الأمراض[عدل]
أمراض الزيتون الفطرية[عدل]
مرض الفيرتيسيليوم[عدل]
يعيش فطر Verticillium
dahliae، الذي يسبب مرض الفيرتيسيليوم،
في التربة، ويسبب ذبول الخضار وأشجار الفاكهة وأشجار الزيتون، خاصة المزروعة في أرض
زرعت سابقًا بمحاصيل حساسة للمرض، مثل: الفلفل، البندورة، الباذنجان، البطيخ وغيرها.
وقد يعيش فطر Verticillium dahliae عشرات السنين، حتى وإن لم يتوفر عائل.
ومن مؤشرات الإصابة بالمرض: ذبول النموات
الصغيرة، وجفاف الأوراق والأغصان الصغيرة، وتيبسها. وعادة ما تكون الإصابة جزئية، وتبقى
الأوراق المتيبسة عالقة على الغصن (المتيبس). ومن أبرز علامات المرض، التي غالبا ما
تظهر في الربيع وبداية الصيف، ظهور خطوط بنية في المنطقة الحية تحت الإصابة، وفي الأغصان.
يتغلغل الفطر في شجرة الزيتون من خلال الجذور،
فيصيبها بالتلف، ثم تذبل أطراف الأغصان. وتعتبر بقايا النباتات والأشتال المصابة والأسمدة
العضوية غير المختمرة والمعدات الزراعية الملوثة، ناقلة للمرض.
المكافحة:
التأكد من سلامة الأشتال المستعملة.
التأكد من خلو الأتربة المستخدمة في أكياس
التكثير، من الفطر، ولا بد أن تكون هذه الأتربة معقمة تعقيمًا طبيعيًا.
تعقيم التربة في كروم الزيتون وفي المشاتل
تعقيمًا طبيعيًا.
التخلص من الأغصان المتيبسة وإبادتها.
مرض عين الطاووس[عدل]
يعتبر هذا المرض الفطري من أهم أمراض شجرة
الزيتون وأكثرها انتشارًا. وتبرز الإصابة بمرض عين الطاووس على الأفرع والأوراق، التي
تتكون على سطحها العلوي بقع دائرية رمادية، يكون بداخلها دوائر وحلقات متداخلة بنية
الأطراف. وهي شبيهة بالبقع الدائرية على ريش طائر الطاووس. وتظهر بداخل البقع فطريات
رمادية تتحول لاحقًا إلى سوداء فاتحة، وبالنتيجة تصفر الأوراق المصابة وتسقط. وتبدأ
العدوى بالمرض في بداية الخريف ومع بداية هطول الأمطار. وتعتبر أصناف "الصوري"
و"النبالي" المحلية، أكثر حساسية من غيرها لهذا المرض. ويزداد خطر الإصابة
بالمرض في كروم الزيتون التي تكثر فيها الرطوبة، وتصاب بشكل خاص الكروم الكثيفة وغير
المقلمة جيدًا.
المكافحة: أفضل طريقة للتخلص من هذا المرض
هي جمع الأوراق المتساقطة تحت الأشجار وحرقها؛ وفي حالة الإصابة الشديدة، بالإمكان
قطع الأفرع المصابة وإحراقها بعيدًا. كما لابد من التقليم الجيد مرة واحدة سنويا لتقليل
كثافة الأشجار ولضمان التهوية الجيدة وبالتالي التقليل من المرض.
الوقاية من أمراض وآفات الزيتون[عدل]
من الممكن تجنب حدوث آفات وأمراض الزيتون،
عبر تركيز الجهد على منعها من إصابة أشجار الزيتون، بالتركيز على العناية بالتربة،
والتسميد البلدي "العضوي"، والتقليم الجيد، والتعشيب والحراثة، وتوفير الغطاء
العضوي.
القيمة الغذائية[عدل]
زيت الزيتون[عدل]
Crystal Clear app kdict.png مقالة
مفصلة: زيت الزيتون
95% من زيت الزيتون وحب الزيتون في العالم
أجمع يأتي من منطقة حوض البحر الأبيض المتوسط, ومع أن العديد من الدول ذات المناخ الشبيه
تزرع الزيتون إلا أنها لا تتفوق على البحر المتوسط. ويستخدم زيت الزيتون في الطبخ وبالذات
في السلطات, لكنه يؤكل لوحده أيضا. وزيت الزيتون غالي الثمن نسبيا، خاصة في الدول التي
تستورده.
فوائد زيت الزيتون[عدل]
يساعد على تقليل مخاطر أمراض القلب مثل
coronary heart disease وذلك لوجود نسبة عالية من حمض الأوليك.
ينظم الكوليسترول في الجسم.
يكافح الجلطات والنوبات القلبية, خاصة إذا
كان الزيت بكرا وبجودة عالية (أي يحتوي على نسبة عالية من ال polyphenols).
يطري الجلد عند دهنه عليه ويقوي الشعر.
ملاحظة: كلما كان الزيت طازجا أكثر كان
أفضل, أي أفضل من الزيت القديم في الطعم وحتى في الفائدة.
.....القيمة الغذائية والصحية.....
لثمار الزيتون قيمة غذائية مرتفعة، فهى
غنية بالمواد الكربوهيـدراتية 19%، البروتيـن 1.6 %، الأملاح المعدنية 1.5%، السليلوز
5.8%، الفيتامينات المختلفة بالإضافة إلى محتواها العالي من الزيت 15-20 % ولزيت الزيتون
المستخلص بالطرق الطبيعية فوائد صحية وغذائية جمة لتركيبه الكيماوى المتميز عن الزيوت
النباتية الأخرى:
1. محتواه العالي من الحامض الدهني الأحادي
عدم الإشباع (حامض الأوليك) الذي له فوائد عظيمة في الطب الوقائي.
2. تركيبة متوازنة من الأحماض الدهنية العديدة
عدم الإشباع (مثل لبن الأم).
3. محتواه من مضادات الأكسدة لحماية الأحماض
الدهنية الغير مشبعة من الأكسدة الذاتية.
4. محتواه من الفتيامينات المختلفة خصوصا
فيتامينE & A.
5. محتواه من البيتاستيرول الذي يحول دون
الإمتصاص المعوي للكوليسترول.
6. محتواه من السيكلوار ثنول الذي ينشط
الإفراز البرازي للكوليسترول من خلال زيادة إفراز العصارة الصفراوية.
الدراسات العديدة أوضحت أن زيت الزيتون
له علاقة إيجابية بكل من : أمراض الجهاز الهضمي – الإضطرابات المعوية – الإمساك – القرح
– حموضة المعدة – تنشيط الكبد وزيادة إفراز العصارة الصفراوية – الحصوات المرارية
– نمو المخ وشبكة الأعصاب للجنين والأطفال بعد الولادة – هشاشة العظام – الشيخوخة
– الأورام – الكوليسترول – تصلب الشرايين وأمراض القلب – السكر – الأمراض الجلدية.
§ قال رسول الله صلى الله عليه وسلم:"كلوا
الزيت وادهنوا به فإن فيه شفاء من سبعين داء منها الجذام " وفى رواية أخرى
"كلوا الزيت وادهنوا به فإنه طيب مبارك"
الجفت[عدل]
الجفت هو عبارة عن بقايا الزيتون بعد عصره
واستخراج زيت الزيتون منه. يقومون بتجفيف ذلك المستخلص من البقايا واستخدامه بدلا من
الفحم أو الحطب في المدفئه أو (صوبة الحطب) كما يطلق عليها البعض. ويستخدمونه كما يستخدم
الفحم بالضبط. وحقيقة الأمر أنه أفضل من الفحم الأسود بكثير لأنه مستخلص طبيعي......
الزيتون في الثقافة[عدل]
استخدم الزيتون في الفنون بشكل رمزي حيث
رمز غصن الزيتون إلى السلام او في حالات اخرى كجزء من مشاهد تمثل حياة الفلاح.
أوراق الزيتون[عدل]
أوراق الزيتون: شجرة الزيتون هي شجرة شبه
خضراء ذات شعبية ومنتشرة جداً. أوراقها لها قدرات طبية مذهلة. والمادة الفعالة في الأوراق
تسمى أولروباين. والأولروباين مادة معروفة بأنها مقاومة للفيروسات والبكتيريا والفطريات
والكائنات الدقيقة الضارة الأخرى. كما أنه يحمي طبقات الجسم الهامة. والأولروباين قادر
على قتل الجراثيم الضارة التي تقاوم الأدوية المضادة العادية. وتلك الصفات التي يتميز
بها الأولروباين تجعل أوراق الزيتون ذات فائدة كبيرة في مكافحة أمراض الجهاز التنفسي
والأنفلونزا ونزلات البرد والالتهاب السحائي والقوباء والقوباء البثورية والالتهاب
الرئوي والسل والتهاب الأذنين والسيلان والملاريا والحمى وتعفن الدم والإسهال وتسمم
الدم والتهاب مجرى البول والتهاب الكبد والتلوث بعد الجراحة وأنواع مختلفة من الحساسية
وسكرى الأطفال وأعراض الإجهاد المزمن{{|كتاب موسوعة الطب البديل وطب التكميلي}} وتبث
أوراق الزيتون الطاقة في الجسم وتمنحه الإحساس بالقوة واليقظة واستهلاكها بشكل دائم
يحسن من أداء جهاز المناعة. كما ثبتت فائدتها في حالات (صـ222) مشاكل ضربات القلب والبواسير
وآلام الأسنان والجيوب الأنفية وآلام المفاصل المزمنة والتهاب المثانة والملاريا وكذلك
ضد فيروس الإيدز.
لأوراق الزيتون فوائد طبية كثيرة, فهي تحتوي
على مركب الأولوروبيين، والتي تتحول إلى مركب الينوليت الكالسيوم, وهي المادة النشطة
التي تكبح الجراثيم والفيروسات, بما في
ذلك فيروس داء فقدان المناعة، وكذلك فإنه يحول دون تأكسد الكوليسترول الخفيف أو LDL.
Qalamoun02.jpg
</gallery> وهذه الخاصية تعطيه كذلك
قوة منع تكون الصفائح الخطيرة داخل الأوعية الدموية، ويقي يذلك من أمراض القلب والشرايين.
وهناك العديد من الأمراض التي يمكن علاجها بمستخلص أوراق الزيتون:
- ارتفاع الضغط، وفي دراسة جديدة بجامعة
(University of Indonesia)
وجدت أن مستخلص أوراق الزيتون قد يساعد لخفض ضغط الدم المرتفع، ووجد الباحثون أن مستخلص
أوراق الزيتون فعال في تخفيض ضغط الدم كغيره من العلاجات الطبية المعروفة لعلاج ارتفاع
ضغط الدم, كما وجد الباحثون أن مستخلص أوراق الزيتون خلافًا للأدوية الأخرى يساعد أيضًا
على خفض مستويات الدهون الثلاثية بالبلازما, وزيادة الكوليستيرول.
- أمراض القلب والشرايين, ومنها: الانسدادات
والتصلبات الداخلية للأوعية الدموية.
- الزكام والعديد من الفيروسات الأخرى.
- التهاب الكبد الفيروسي.
وتستخدم أيضًا في غسل الأسنان والشعر والأرجل.
////////////
به کردی زه یوتون:
زەیتوون دارێکی
هەمیشە سەوزی بەرداری تەمەن درێژە.بەرزی دارەکەی لە ١٥ مەتر تێناپەرێ.بەرەکەی
ڕەنگی سەوز، رەش و مۆرە. حەز لە بنار شاخ و کەنار دەریاکان دەکات.
نیشتمانی بنەرەتی زەیتون سوریا، فەلەستین، ئوردون و لوبنانە .هەروەها
حەوزی دەریای
سپی ناوەراست.
///////////
به دیوهی/ربان مالدیو:
ޒައިތޫނި (ސައިންޓިފިކް ނަން: Olea europaea)ނުވަތަ (އިނގިރޭސި ބަހުން: Olive)އަކީ ޒައިތޫނި ގަހުގައި އަޅާ މޭވާ އެވެ.ޒައިތޫނި ގަހަކީ ދިގުކޮށް ހެދޭ ގިނަދުވަހަށް ދެމިހުންނަ ގަހެކެވެ. މިގަހުގައި އަޅާ ވަތްކަށް ކިޔަނީވެސް ޒައިތޫންޏެވެ. މިއީ ހަށިގަނޑަށް ފައިދާހުރި އެއްޗެކެވެ. މީގެ އޮށުން ނަގާ ތެލަކީވެސް ފައިދާހުރި ތެލެކެވެ. ޒައިތޫނި ތެޔޮ ހަދަނީ ޒައިތޫނީގެ އޮށުންނެވެ. ޒައިތޫނި ދުނިޔޭގައި އެންމެ ގިނައިން ހައްދާ ހިސާބަކީ މެދުތެރޭ ކަނޑުގެ ވަށައިގެންވާ ގައުމުތަކެވެ. ޚާއްޞަކޮށް މެދުއިރުމަތީގެ ގައުމުތަކުގައި މިއީ ވިޔަފާރީގެ ގޮތުގައި ހައްދައި އުޅޭ ވައްތަރެކެވެ.
////////////
به عبری:
זַיִת אֵירוֹפִּי (שם מדעי: Olea
europaea) הוא עץ ירוק-עד במשפחת הזיתיים הגדל בר בארצות הים התיכון. העץ מגודל במטעים ובעל חשיבות כלכלית רבה לאזור זה, בשל
פריו, המשמש למאכל ולייצור שמן הזית.
מקורו של עץ הזית הוא במזרח התיכון, בארץ ישראל
ודרום סוריה, שם הוא תורבת לפני כ-6,000 שנים.[1] כיום עץ הזית נפוץ במיוחד במטעים ביוון,איטליה וספרד, שנחשבות ליצרניות שמן הזית הגדולות בעולם. עץ הזית הוא אחד
משבעת המינים שנשתבחה בהם ארץ ישראל.
פרי הזית משמש למאכל כשהוא כבוש, וכמו כן מופק ממנו שמן זית. לזית ובעיקר לשמן הזית מיוחסות מעלות תזונתיות ורפואיות. קטיף הזיתים נקראמסיק. לעלי הזית מיוחסים ברפואת הצמחים סיוע להורדת לחץ דם.
/////////////
به پنجابی زیتون:
زیتون اک نکے
ناپ دے رکھ تے اوہدے
فروٹ دا ناں اے۔ زیتون ٹبر دا ایہ
رکھ افریقہ، رومی سمندر دے دوالے
دے دیساں پرتگال توں لے
کے شام تک،
جزیریورگا عرب توں دکھنی ایشیاء تے چین تک ایہ
ملدا اے۔ ایہ کیلیفورنیا وچ وی اگایا جاندا اے۔
ایہدا فروٹ تے ایہدا تیل صدیاں توں رومی سمندر دے دوالے دے دیساں وچ
ورتن وچ نیں۔
////////////
به پشتو:
د ښون علمی نوم Olea europaea دی.
کوچنۍ ونه لری د شرقی مدیرترانی په منطقه کی ډیر پیدا کیږی. چی پدی برخه کی جنوب
شرقی اروپا ، غربی آسیا ، او شمال افریقا شامل دی. علاوه د په شامل عراق ،
شمال ایران ،او د کسپین د بحر په جنوبی پایلو کی هم پیدا کیږی.
زيتون عربي کلمه ده چې په پښتو کې ورته ښون وائي ښون په معني زښوي او
يا سيم څخه عبارت دي انګليسي نوم ئي Olive دي . د
ښون د میوی څخه په مستقیمه توګه استفاده کمه ده مګر د هغه د تیلو څخه په ډیره کچه
سره استفاده کیږی.
په نړې کې د ښون د توليداتو په باره کې د اندازي علاقه مندي را پيدا
شوې ده همدا اوس د ښون ٨٠٠ ميلونه ونې په نړۍ كښې شته چې تقريباً ٩٠٠ ميلونه
هکټاره ځمکه ئې پوښلي ده څرنګه چې ښون د تندې په مقابل کې مقاومت لري او هم په
ډيرو خوارو او شګلنو او حتي د تيږو په درزونو کې وده کولى شي چې نورې ميوي لرونکي
دا طاقت نلري او له بلې لخوا غوړي او اچار ئي د صحت لپاره ډير ګټور دي او غوړي ئي
کلسټرول نلري نو ځکه په وچو او نيمه وچو سيمو کې د هغه د باغونو د جوړولو لپاره د
خلکو او دولتونو علاقه مندي زياته شوې ده د ښون د قوي طاقت له امله ئي په روزنه او
پالنه کې ډيره لږه توجو وکړه او يو ډيره لږه اندازه اوبه ورته برابري شي په
حاصلاتو کې ئي د قناعت وړ توپير ليدل کيږي .
Fernandez او Moreno په ١٩٩٩
ميلادي کال کې وويل چې نوموړى نبات د مالګو په مقابل کې ډيره ښه مقاومت لري نو د
دښتو د سمسورولو لپاره او خاورې د تخريب د مخنيوي لپاره ډير ښه بوټى ګڼل کيږي او د
هوا وچتوبه کمولاى شي زمونږ د هيواد شرقي ولايت لکه ننګرهار، لغمان، کڼر، نورستان
چې وچ اقليم لري او د هند د مونسون اقليم د اغيزې له امله څه ناڅه بارانونه هم لري
او وړى ئې ډير ګرم او ژمى ئې سوړ او کم دوامه دي . موسمي بادونه خصوصاً د جوزا په
مياشت کې چې د ګرمي شدت هم زيات وي نسبت ټولو ميوه لرونکو ونو ته ښون مقاومت کولى
شي . نو د دې سيمي د سمسورونو په خاطر هم د لږو ځمکو او بې ځمکو خلکو ته د کسب او
کار پيدا کول او د هغو د ژوند د ښه کولو په خاطر ښون يوازيني مناسب او د توافق وړ
نبات ګڼل کيږي چې په هغه وچو شګلنو او د تيږو د ډکو دښتو څخه علمي او اقتصادي
استفاده وشي .
/////////////
به اردو زیتون:
زیتون، ایک چھوٹے درخت کے
خاندان سے تعلق رکھنے والا نوع ہے، جو
کہ بحیرہ روم کے
مضافاتی علاقوں میں آبائی طور پر پایا جاتا ہے۔ ان علاقوں میں یورپکے جنوب مشرقی، مغربی افریقہ اور
شمالی افریقہ کے ساحلی علاقے شامل ہیں۔ اس کے علاوہ یہ نوع شمالی ایران اور بحیرہ قزوین کے جنوبی
علاقوں میں بھی پایا گیا ہے۔
زیتون کا پھل، بحیرہ روم کے خطے میں اہم زرعی جنس کے طور پر شمار کیا جاتا ہے اور اس سے زیتون کا تیل کشید کیا جاتا ہے۔ زیتون کا پھل اور درخت کا عمومی نام ہی اس کے عالم نباتات میں خاندان کا نام بھی ہے۔ عالم نباتات کے اس خاندان میں زیتون کے علاوہ گل یاس، یاسمین، گُل آرائش، اور برگ راکھ شامل ہیں۔
زیتون کا پھل، بحیرہ روم کے خطے میں اہم زرعی جنس کے طور پر شمار کیا جاتا ہے اور اس سے زیتون کا تیل کشید کیا جاتا ہے۔ زیتون کا پھل اور درخت کا عمومی نام ہی اس کے عالم نباتات میں خاندان کا نام بھی ہے۔ عالم نباتات کے اس خاندان میں زیتون کے علاوہ گل یاس، یاسمین، گُل آرائش، اور برگ راکھ شامل ہیں۔
///////////////
به اویغوری زیتون:
salat (liangsay)ge zeytun yegi
koysa bek ohxaydu
زەيتۇن چىقىدىغان دۆلەتلەر:
////////////
به ترکی آذری آوروپا زیتون:
Avropa zeytunu (lat. Olea europaea) – zeytunkimilər fəsiləsinin zeytun ağacı cinsinə
aid həmişəyaşıl subtropik ağac bitkisi növü.
///////////
به ترکی استانبولی زیتین:
Zeytin (Olea europaea), zeytingiller (Oleaceae)
familyasından meyvesi yenen Akdeniz iklimine
özgü bir ağaçtürü.
//////////////
Kingdom:
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
|
Species:
|
O. europaea
|
Olea europaea
L. |