۱۳۹۵ دی ۲۰, دوشنبه

مداخل مخزن الادویه عقیلی خراسانی (چهل و پنجم) 1

سرس
بکسر سین و را و سین مهمله در آخر اسم درخت هندی است و کویند که آن را سلطان الاشجار و بفارسی درخت زکریا نامند
ماهیت آن
درخت هندی است موزون و برک آن بادامی شکل و بی تشریف بعرض انکشت کوچکی و بطول یک و نیم بند انکشت و از برک تمر هندی اندک بزرکتر و بشکل آن و در شاخهای باریک محاذی یکدیکر و متراکم و کل آن شبیه بکل کلاب جامون و خوش بو و رنک آن زرد و بعضی سفید نیز نادر او تخم آن بقدر تخم خیارشنبر و از ان کوچکتر و نازک و در غلافی مانند تخم قرظ اما از غلاف آن بزرکتر و بسیار پهن تر و تازۀ آن نرم و خشک آن بسیار صلب و دیر کوبیده می کردد و طعم مغز خام آن شبیه بطعم نخود خام اما با اندک عفوصت و حدت کمی و پوست درخت آن ضخیم و خشن
طبیعت آن
سرد و خشک و شاید کرم باشد
افعال و خواص آن
خوردن برک پختۀ آن جهت رفع شبکوری که آن را بخورند و عصارۀ برک آن را در چشم بچکانند و نیز بخورند و مضمضه به آب مطبوخ پوست درخت آن جهت تقویت لثه و دندان مجرب و چون پوست درخت آن را مقدار یکماشه نرم کوفته پیخته روغن کاو تازه مقدار سه چهار توله تا پنج توله را داغ کرده از آتش برکرفته بان ممزوج کرده بخورند و همچنین تا پنج روز یا ده روز و در بین و بعد از ان از نمک و ترشی و بادی و بقول و پیاز و سیر و پنیر و لبنیات و آب سرد و جماع و اعراض نفسانیه و بدنیه پرهیز نمایند جذام و خدر و قروح خبیثه و ساعیه و جرب متقرح و فالج و لقوه و استرخا و اوجاع مفاصل و قوبا و امثال آنها را از امراض دماغیه و عصبانیه نافع و عرق آنکه یک وزن آن را نیمکوفته اما پوست نازک اندرون آن را دور کنند و با چهار پنج وزن آن آب خالص سه چهار شبانه روز بکذارند پس بدستور مقرر عرق کشند و تا بیست و یک روز یا زیاده بحسب حاجت و قدر مرض بنوشند جهت امراض مذکوره نافع و اکر با آن نیم وزن تا یک وزن پوست درخت نیم بسیار کهنه نیز اضافه نمایند بهتر و اقوی است و باید که غذا منحصر بر کوشت طیور لطیفۀ خفیفه مانند دراج و طیهوج و کنجشک و امثال اینها و از حبوب برنج و کندم و از هرکه تور نیز نامند و روغن کاو تازه بسیار باشد و اکر مدت پنج بوم روغن آن را بخورند پرهیز را بعد از ان تا بیست و پنج یوم مرعی دارند و اکر ده روز تا پنجاه یوم و در عرق دو چند ایام شرب آن کافی است و باید که عرق آن را در ظرف روئین نکاهدارند زیرا که ظرف آبکینه را می شکند و ضماد آن جهت یرقان و دمامیل و بثور اورام و حکه و جرب و رفع زهر جانوران سمی و فساد خون و ذرور پوست درخت خشک کردۀ آن جهت التیام زخمها و خشک نمودن آنها هرچند کهنه شده باشند و استشمام کل آن جهت رفع صداع و شقیقه و چون بیخ نوع سفید کل آن را در دهن کیرند امساک منی آورد و تخم آن را چون مقدار یک درم کوفته و پیخته و با نبات دو درم مخلوط نموده با شیر تازه دوشیده چهل درم بنوشند چند روز متوالی و ترشی نخورند جهت غلیظ نمودن منی رقیق شده و رفع سرعت انزال نافع و بتنهائی جهت خنازیر و چون با نمک طبرزد یا آب بسایند و در چشم صاحب
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
///////////
سرس . [ س ِ ] (اِ) اسم هندی لحیةالتیس است . (تحفه  حکیم مومن ) (الفاظ الادویه ).
//////////////
سرس
بکسر سین مهمله و سکون سین ثانی شریکه بشین معجمه نیز گویند بعوض سین مهمله یاء تحتانی و کاف و هاء اضافه مینمایند
درختی است که در هند او را پادشاه اشجار میگویند و گل وي از بوي خوش خالی نیست بهار عجیبی دارد سرد است و دافع دمامیل و بثور و دافع فساد زهر و جوشیدگی ساري و آماس اعضا اگر برگ وي پخته صاحب شبکوري بخورد و دوشیزه برگش در چشم چکاند سودمند بود و مجرب و پوست درخت او خشک کرده سائیده بر زخم بپاشند بهتر سازد و اگر در زخم کرم افتاده باشد و هرکه ناشتا گل سرس ببوید درد سر و سرفه و شقیقه و یرقان دفع کند و اگر بیخ سرس سفید گل در دهن بگیرد امساك شود بعضی این را لحیۀ التیس نوشته اند و چون تخم سرس را در آب سائیده در چشم کشند گل چشم را برطرف سازد
تالیف شریفی، متن، ص: 116
////////////
سرس می تواند پین ین (ارغوان چینی ویکی پدیای فارسی) باشد:
Cercis chinensis
From Wikipedia, the free encyclopedia
Chinese redbud

CercisChinensisShrub2.jpg


Kingdom:

(unranked):

(unranked):

(unranked):

Order:

Family:

Genus:

Species:
C. chinensis


Cercis chinensis
Bunge


·         C. c. f. chinensis
·         C. c. f. pubescens


·         Cercis chinensis Bunge f. alba Hsu
·         Cercis chinensis Bunge f. pubescens Wei
·         Cercis chinensis Bunge f. rosea Hsu

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/9e/Zhongwen.svg/40px-Zhongwen.svg.png
This article contains Chinese text. Without proper rendering support, you may see question marks, boxes, or other symbols instead of Chinese characters.
Cercis chinensis, the Chinese redbud (simplified Chinesetraditional Chinese紫荊pinyinZĭjīng) is a plant of the Fabaceae family[1] native to China and Japan[2] that grows between 150 to 1,400 metres (490 to 4,590 ft) above sea level.
Description[edit source]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/97/CercisChinensisFlowers3.jpg/220px-CercisChinensisFlowers3.jpg
Cercis Chinensis flowers
As a tree, the Chinese redbud may grow up to 15 metres (49 ft) tall with a trunk diameter of up to 50 centimetres (20 in), however, the species is normally found growing in shrub form. The flowers are pink or milky white in color whilst the leaf body is almost circular in shape, 6 to 14 centimetres (2.4 to 5.5 in) in length and tapers to a point at the end. Flowering in April, the Chinese redbud produces fruit in October.
Some people mistakenly call the Hong Kong orchid (Bauhinia blakeana) "Chinese rosebud" but they are different species and not from the same genus. However, since the Chinese name for Bauhinia blakeana (洋紫) translates literally as "foreign Chinese redbud", the characters "" continue to be used to refer to the species by official Chinese sources.[citation needed]
List of cultivars[edit source]
[icon]
This section needs expansion. You can help by adding to it(February 2011)
·         C. chinensis "Don Egolf"[3]
·         C. chinensis "Avondale"
References[edit source]
1.   Jump up^ "The Plant List (2010) Cercis Chinensis Bunge". 2010. Retrieved February 26, 2011.
2.   Jump up^ "Chinese Redbud". Retrieved February 26, 2011.
3.   Jump up^ "Cercis chinensis "Don Egolf"" (PDF). U.S. National Arboretum. 2001. Retrieved February 26, 2011.
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png
Wikimedia Commons has media related to Cercis chinensis.

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/df/Wikispecies-logo.svg/34px-Wikispecies-logo.svg.png
Wikispecies has information related to: Cercis chinensis
·         Cercis
//////////
همچنین سرسیس:
ارغوان (Cercis) سرده‌ای از ارغوانیان درختچه‌ای بلند یا درختی کوتاه خزان‌دار است با شش تا ده گونه بومی امریکای شمالی و اروپای جنوبی و آسیا که به دلیل داشتن گل‌های بهاره زیبا فراوان کشت می‌شوند؛ برگ‌های ساده و دایره‌ای یا قلبی‌شکل این گیاهان و همچنین گل‌های ارغوانی آنها از مشخصه‌های آنان است.

منابع[ویرایش]
          در ویکی‌انبار پرونده‌هایی درباره ارغوان (سرده) موجود است.
          اطلاعات مرتبط در ویکی‌گونه: ارغوان (سرده)
پرش به بالا "Genus: Cercis L.". Germplasm Resources Information Network. United States Department of Agriculture. 2011-04-17. Retrieved 2011-09-28.
واژه‌های مصوّب فرهنگستان تا پایان سال ۱۳۸۹ (مجموع هشت دفتر فرهنگ واژه‌های مصوّب فرهنگستان)
//////////
به عربی زمزریق:
الزمزريق[1] (باللاتينية: Cercis spp) جنس نباتي يتبع الفصيلة البقولية ويحوي عدة أنواع أهمها في الوطن العربي الزمزريق الأثيبي.
من أنواعه[عدل]
الزمزريق الأثيبي (باللاتينية: Cercis siliquastrum)
مصادر[عدل]
^ الموسوعة العربية. الزمزريق. تاريخ الولوج 10 تشرين الثاني 2012.
/////////////
Cercis
From Wikipedia, the free encyclopedia
"Redbud" redirects here. For other uses, see Redbud (disambiguation).
Cercis
Red bud 2009.jpg
C. siliquastrum (Judas tree)
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Subfamily:
Tribe:
Genus:
Cercis
L.[2]
10–24; see text.
·         Siliquastrum Duhamel
Cercis /ˈsɜːrsᵻs/,[4] is a genus of about 10 species in the subfamily Caesalpinioideae of the pea family Fabaceae,[2] native to warm temperate regions. It contains small deciduous trees or large shrubs commonly known as redbuds.[5]They are characterised by simple, rounded to heart-shaped leaves and pinkish-red flowers borne in the early spring on bare leafless shoots, on both branches and trunk ("cauliflory"). Cercis is derived from the Greek word κερκις (kerkis) meaning "weaver's shuttle", which was applied by Theophrastus to C. siliquastrum.[6]
Cercis species are used as food plants by the larvae of some Lepidoptera species including Mouse Moth (recorded on Eastern Redbud).The bark of C. chinensis has been used in Chinese medicine as an antiseptic.[7]
Cercis fossils have been found that date to the Eocene.[8]
Contents
  [show] 
Species[edit source]
Cercis comprises the following species:[2][5][9][10]
·         Cercis chinensis Bunge—Chinese redbud (East Asia)
·         Cercis chingii Chun—Ching's redbud (China)
·         Cercis chuniana F.P.Metcalf (China)
·         Cercis glabra Pamp.—Yunnan redbud (China)
·         Cercis griffithii Boiss.—Afghan redbud (southern central Asia)
·         Cercis hebecarpa (Bornm.) Ponert
·         Cercis racemosa Oliv.—chain-flowered redbud (western China)
·         Cercis siliquastrum L.—Judas tree or European redbud (Mediterranean region)
·         Cercis canadensis L. – eastern redbud (eastern North America)
·         Cercis mexicana Rose – Mexican redbud (northeast Mexico and Texas(Trans-Pecos) )
·         Cercis reniformis Engl. – Oklahoma redbud (Oklahoma and Texas(East of the Pecos River) )
·         Cercis occidentalis Torr. ex A. Gray – western redbud (Western United States)
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/cc/Cercis_Siliquastrum_Trunk_and_Blossom.jpg/220px-Cercis_Siliquastrum_Trunk_and_Blossom.jpg
The Judas tree (Cercis siliquastrum) often bears flowers directly on its trunk.
The Judas tree (Cercis siliquastrum) is a small tree to 10–15 m tall native to the south of Europe and southwest Asia, in Iberia, southern France, Italy, Bulgaria, Greece and Asia Minor, which forms a handsome low tree with a flat spreading head. In early spring it is covered with a profusion of magenta pink flowers, which appear before the leaves. The flowers have an agreeably acidic bite, and are eaten in mixed salad or made into fritters. The tree frequently figured in the 16th and 17th century herbals.
This small, sparsely branched tree is said to be the one from which Judas Iscariot hanged himself after betraying Christ, but the name may derive from "Judea's tree", after the region encompassing Israel and Palestine where the tree is commonplace.
A smaller Eastern American woodland understory tree, the eastern redbudCercis canadensis, is common from southernmost Canada to Piedmont, Alabama and East Texas. It differs from C. siliquastrum in its pointed leaves and slightly smaller size (rarely over 12 m tall). The flowers are also used in salads and for making pickled relish, while the inner bark of twigs gives a mustard-yellow dye.
The related western redbudCercis occidentalis, ranges from California east to Utah primarily in foothill regions. Its leaves are more rounded at the tip than the relatively heart-shaped leaves of the eastern redbud. The tree often forms multi-trunked colonies that are covered in bright pink flowers in early spring (February - March). White-flowered variants are in cultivation. It buds only once a year.
The chain-flowered redbud (Cercis racemosa) from western China is unusual in the genus in having its flowers in pendulous 10 cm (4 in) racemes, as in a Laburnum, rather than short clusters.
Species names with uncertain taxonomic status[edit source]
The status of the following species is unresolved:[10]
·         Cercis dilatata Greene
·         Cercis ellipsoidea Greene
·         Cercis florida Salisb.
·         Cercis funiushanensis S.Y.Wang & T.B.Chao
·         Cercis georgiana Greene
·         Cercis gigantea ined.—giant redbud (China)[2]
·         Cercis japonica Siebold ex Planch.
·         Cercis latissima Greene
·         Cercis nephrophylla Greene
·         Cercis nitida Greene
·         Cercis pumila W. Young
·         Cercis siliquosa St.-Lag.
·         Cercis texensis Sarg.
·         Cercis × yaltirikii Ponert (hybrid)
The wood is medium weight, somewhat brittle, of light tan color with a noticeably large heartwood area of darker brown, tinged with red. The wood has attractive figuring and is used in wood turning, for making decorative items and in the production of wood veneer.
Gallery[edit source]
·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/46/Cercis_Siliquastrum_blossom_closeup.jpg/114px-Cercis_Siliquastrum_blossom_closeup.jpg
Cercis siliquastrum flowers on a mature branch

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/89/Cercis_siliquastrum0.jpg/90px-Cercis_siliquastrum0.jpg
Cercis siliquastrum flowers and old seed pods

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/7/73/RedbudBlossoms20070325.jpg/120px-RedbudBlossoms20070325.jpg
New Redbud blossoms

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c8/Cercis_yunnanensis_-3.JPG/120px-Cercis_yunnanensis_-3.JPG
Cercis glabra in tissue culture

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c0/Eastern_redbud.jpg/87px-Eastern_redbud.jpg
Eastern Redbud or White Redbud at Missouri Botanical Garden

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c1/RedbudPollen.TIF/lossy-page1-120px-RedbudPollen.TIF.jpg
Cercis sp. pollen shot on an SEM

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/7e/Cercis_yunnanensis_%28Jardin_des_Plantes_de_Paris%29_1.jpg/120px-Cercis_yunnanensis_%28Jardin_des_Plantes_de_Paris%29_1.jpg
References[edit source]
1.   Jump up^ Sinou C, Forest F, Lewis GP, Bruneau A (2009). "The genus Bauhinia s.l. (Leguminosae): a phylogeny based on the plastid trnL–trnF region"Botany87 (10): 947–960. doi:10.1139/B09-065.
2.   Jump up to:a b c d "Genus: Cercis L.". Germplasm Resources Information Network. United States Department of Agriculture. 2011-04-17. Retrieved 2011-09-28.
3.   Jump up^ Wunderlin RP. (2010). "Reorganization of the Cercideae (Fabaceae: Caesalpinioideae)" (PDF). Phytoneuron48: 1–5.
4.   Jump up^ Sunset Western Garden Book, 1995:606–607
5.   Jump up to:a b "Cercis"Integrated Taxonomic Information System. Retrieved 2011-09-28.
6.   Jump up^ Quattrocchi, Umberto (2000). CRC World Dictionary of Plant Names. Volume I: A-C. CRC Press. p. 485. ISBN 978-0-8493-2675-2.
7.   Jump up^ redbud. (2008). In The Columbia Encyclopedia. Retrieved from http://www.credoreference.com/entry/columency/redbud
8.   Jump up^ Jia H, Manchester SR. (2014). "Fossil leaves and fruits ofCercis L. (Leguminosae) from the Eocene of western North America.". International Journal of Plant Sciences. 175 (5): 601–612. doi:10.1086/675693.
9.   Jump up^ "ILDIS LegumeWeb entry for Cercis". International Legume Database & Information Service. Cardiff School of Computer Science & Informatics. Retrieved 8 May 2014.
10.              Jump up to:a b "The Plant List entry for Cercis"The Plant ListRoyal Botanic Gardens, Kew and the Missouri Botanical Garden. 2013. Retrieved 5 May 2014.
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png
Wikimedia Commons has media related to Cercis.

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/df/Wikispecies-logo.svg/34px-Wikispecies-logo.svg.png
Wikispecies has information related to: Cercis
Further reading[edit source]
·         Davis, Charles C.; Peter W. Fritsch; Jianhua Li; Michael J. Donoghue (2002). "Phylogeny and Biogeography of Cercis (Fabaceae): Evidence from Nuclear Ribosomal ITS and Chloroplast ndhF Sequence Data" (PDF). Systematic Botany. 27 (2): 289–302.
External links[edit source]
·         USDA PLANTS Profile
·         Cercideae
&&&&&&
سرطان نهری
بفتح سین و راء و طاء مهمله و الف و نون و فتح نون و سکون ها و کسر را و یاء آخر حروف بفارسی خرچنک و بهندی کیکرا نامند
ماهیت آن
حیوانیست آبی معروف بهترین آن مادۀ آنست و علامت آن آنست که چون سر سوزنی بر پشت آن فرو برند آبی سفید ظاهر کردد بخلاف نر آن و بهترین آن بزرک نهری آنست که در آبهای شیرین باشد
طبیعت آن
در دوم سرد و تر
افعال و خواص آن
کثیر الغذا و بطئ الهضم و مبهی و با قوت جاذبه و محلله و چون دو سه عدد آن را اطراف قطع نموده و جوف آن را با آب و خاکستر پاک شسته و با آب تطهیر داده با جو مقشر طبخ دهند و صاف نموده بنوشند جهت سل و دق و سرفۀ حار یابس و یبوست اعضا و هزال مفرط حار و محرور المزاجان مجرب و بدستور محرق آن با صمغ عربی و ادویۀ مناسبه همین اثر دارد و جهت بواسیر بغایت نافع و سه اوقیه از آب طبیخ آن با کرفس و رازیانه جهت تفتیت حصاه و ادرار بول حیض و فضلات و مسحوق آن با بادروج جهت سم عقرب و کویند چون این را با بادروج نزد عقرب برند بمیرد و با شراب سفید جهت عسر البول و اخراج حصاه و با شیر الاغ جهت کزیدن رتیلا و عقرب و جانوران سمی دیکر و با عسل جهت عض کلب و غرغرۀ شیرۀ کوبیدۀ آن بقدر یک سکرجه جهت خناق و درد لوزتین سریع الاثر و ضماد تازۀ کوبیدۀ آن جهت جذب سموم و تسکین الم کزیدن عقرب و اخراج پیکان و خار از اعضا و تحلیل اورام حاره نافع و غرغره با آب مطبوخ آن با شبت جهت ملسوع و ضماد محرق آن جهت سرطان پستان آزموده و با عسل جهت بهق و اورام جاسیه و تجفیف قروح نافع و چون چند عدد آن را زنده در دیک مس بی قلعی بسوزانند تا خاکستر شود و هر روز یک ملعقۀ آن را با نه اوقیه آب بنوشند جهت رفع سم سک دیوانه کزیده مجرب اما باید که بر موضع زخم کزیدۀ سک مرهمی از روغن زیتون و سرکه و جاوشیر کذارند و اکر مدتی از کزیدن سک دیوانه کذشته باشد بقدر دو ملعقه هر روز بدهند و کویند شرط احراق آن بجهت این امر وقتی است که آفتاب در اسد باشد و یا مقابلۀ قمر نباشد و شعرای یمانی طلوع نموده باشد و بدستور هرکاه با یک جزو محرق مذکور و نیم جزو جنطیانا و عشر جزو کندر اضافه نموده سه روز یا زیاده بران هر روز سه مثقال با آب سرد بنوشند جهت دفع اذیت سک دیوانه مؤثر و همچنین چون سه مثقال خاکستر مذکور را با یک مثقال و نیم جنطیانا با شراب بنوشند و همچنین با عسل و ضماد خاکستر آن با عسل که باهم طبخ نموده باشند جهت شقاق پا و مقعده و شقاقی که از سرما بهم رسیده باشد و شقاق مادۀ سرطانی نافع و تعلیق چشم آن بر صاحب تپ غب نافع و کویند مضر مثانه و مصلح آن کل قبرسی و کل مختوم است مقدار شربت خام آن پنج مثقال و از سوختۀ آن سه مثقال و دستور احراق آن در دستور احراقات مقدمه و سفوفات و اقراص آن در قرابادین مذکور شد
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
//////////////
سرطان . [ س َ رَ ] (ع اِ) جانوری است در جوها و تالابها برابر غوک متوسط مشابه بشکل عنکبوت ، آن را بهندی گنگی گویند. (غیاث ). جانوری است در جوها و تالابها برابر غوک متوسط مشابه بشکل عنکبوت ، آن را بهندی گِنگچه گویند و رفتار آن گاهی راست باشد بطرف سر و گاهی کج بطرف عقب رفتار میکند. (آنندراج ). خرچنگ . (ناظم الاطباء). خرچنگ . سه مثقال خاکستر آن که در دیگ مس بدون قلعی سوزانیده باشند به آب یا شراب یا نصف وزن آن جنطیانا بنوشند در دفع سم سگ دیوانه نفع بسیار بخشدو چشم او را اگر بر صاحب تب نوبت بندند شفا یابد و پای آن را اگر بر درخت آویزند همه بار آن بدون علت بیفتد. گویند تعلیق پای او بر درخت باردار از جهت حفظسقوط آن و گوشت آن مدقوق را نفع دهد. (منتهی الارب ). || (اصطلاح پزشکی ) نام کلی ۞ که به تمام تومورهای ۞ بدخیم بدون هیچگونه تفاوتی داده شده است . این نام در آسیب شناسی به هر گونه اختلال و هرج و مرج سلولی و بافتی نیز اطلاق میشود. بطور کلی سرطان توموری ۞ است موضعی و بر حسب آنکه در چه جای بدن باشد ممکن است مرئی یا نامرئی باشد. سرطان تدریجاً تمام بدن را فرامی گیرد و در آن ایجاد مسمومیت میکند. سرطان مرضی خاص نیست بلکه عوارض و تحریکات مرضی میباشد که از تکثیر بی نظم و ترتیب سلولهای طبیعی بدن تولید می شود و خاصیت تخریب و فراگیری دارد. چنگار. درد بی درمان . (فرهنگ فارسی معین ). نام ورم سوداوی که سخت باشد و هر روز بزرگتر شود و رگهای سرخ و سبز مثل دست و پای سرطان در آن ظاهر باشد. (آنندراج ). به اصطلاح طب ، خورا یعنی ماده  مخصوصی که چون در عضوی درآید وی را بکلی فاسد و مضمحل سازد و چاره ای جز بریدن و استیصال ندارد. (ناظم الاطباء). ورمی است بسیار بد که از سودای سوخته و صفرا پیدا شود، اول بقدر دانه  نخود نمایان شود سپس آن بقدر خربزه و کلان از آن هم گردد و بر آن عروق مانند پای خرچنگ دیده شود. در این هنگام امید به شدن آن نیست و تداوی برای آن است که تا از این کلانتر نشود. (منتهی الارب ). با پوست و گوشت آمیخته باشد و با درد باشد و بیخها و شاخه ها دارد و برسان سرطان آبی باشد که پس از مدتی گوشت عضو مرده شود و حس او برود. (ذخیره  خوارزمشاهی ).
- سرطان اسود ؛ ازدیاد و تجمع مواد رنگین سلولهای بافت پوششی که ممکن است بصورت تومور سلولهای بافت پوششی ۞ نیز درآید و در این صورت تومور بیشتر مربوط به ازدیاد سلولهای طبقه رنگدار بافت پوششی است . (فرهنگ فارسی معین ).
- سرطان بحری ؛ خرچنگ دریایی .خرچنگ پهن . (فرهنگ فارسی معین ). خرچنگ دریایی است . چون از آب برآرند متحجر شود. سوخته  آن در سرمه و سنون جهت دمعه و ناخنه و جلای دندان مفید است . (منتهی الارب ). ظاهراً مقصود «اُمار» ۞ است : و سرطان نهری بریان کرده و سوده و به گلاب ترکرده طلی کردن به خاصیت سود دارد و سرطان بحری همچنین . (ذخیره  خوارزمشاهی ). و سرطان بحری طبیخ آن و گوشت آن سود دارد. (از تحفه  حکیم مومن ).
- سرطان نهری ؛ بفارسی خرچنگ نامند : سرطان نهری بریان کرده و سوده و به گلاب ترکرده طلا کردن به خاصیت سود دارد و سرطان بحری همچنین . (ذخیره  خوارزمشاهی ). بگیرند گل مختوم سه درم سنگ ... تخم خرفه و سرطان نهری بریان کرده از هر یکی هفت درم سنگ . (ذخیره  خوارزمشاهی ). رجوع به تحفه  حکیم مومن و فهرست مخزن الادویه شود.
- سرطان هندی ؛ بقایای سنگ شده و فسیل شده  گونه ای ازخرچنگهای دریایی نواحی شرقی آسیا. بنظر می آید اینهابقایای متحجر فسیلهای نوعی از خارپوستان و لاله وشان دریایی ازمنه  قدیم باشد که از نظر تشابه ظاهری بدین نام خوانده شده است . (فرهنگ فارسی معین ).
|| (اِخ ) نام برج چهارم از بروج آسمان زیرا که آن برج بر شکل سرطان است و آن خانه  قمر است . (آنندراج ). نام برج چهارم از دوازده برج فلکی که کاخ ماه و کشف و کشو نیز گویند. (ناظم الاطباء). یکی از صور دوازده گانه  منطقةالبروج میان جوزا و اسد. چهارمین بروج که هشتادوسه ستاره در آن رصد کرده اند یکی از قدر سوم و هفت از قدر چهارم . و آن را بصورت خرچنگی تخیل کرده اند و مجموعه  نثره و ستاره  طرفه و چهار شمالی و چهار جنوبی در این صورت است . و بودن آفتاب در این برج ماه تیر است . (یادداشت مولف ). نام برجی است در آسمان . (منتهی الارب )
///////////////
سرطان نهری‌

بهترین آن بود که خرچنک‌جوی بود و بزرگ بود و در آبهای شیرین بود و طبیعت وی سرد و تر بود مسلول را سودمند بود خصوصا بشیر خر و چون هضم شود غذا بسیار دهد و خاکستر وی شقاق پایها که سبب آن سرما بود و کلف و بهق را زایل کند و بر گزندگی سگ دیوانه با سرکه نیکو بود و اگر با جنطیانا و کندر بود شاید کندر یک جزو جنطیانا پنج جزو خاکستر وی ده جزو اگر با عسل بود ملین عمل کند و گزندگی عقرب و رتیلا خوردن و ضماد کردن نافع بود و محلل اورام بود چون بر وی نهند و خاکستر وی شقاق مقعد را نافع بود و سرطانات چون خام بکوبند و سحق کنند و با شیر خر بیاشامند گزندگی جانوران و رتیلا و عقرب سودمند بود و چون بپزند و بخورند و مرق آن بیاشامند قرحه شش را نافع بود و چون بکوبند و با بادروج نزدیک عقرب برند عقرب بمیرد و شریف گوید اگر بیاشامند با شراب سفید اثر بول را نافع بود و سنگ بریزاند و بیرون آورد و چون بپزند با رازیانج و کرفس و آب آن بیاشامند سی درم بول و حیض براند و اگر همچنان خام سحق کنند و باب بشویند و غرغره کنند بدان مقدار سکرجه خناق وجع لوزتین را سود دهد و اگر چشم وی بیاویزند بر کسی که تب غب داشته باشد شفا یابد و بصری گوید گوشت سرطان نهری و مرق آن باه را زیادت کند و مسلول را سود دهد و گویند چون با حشیش شعیر بپزند جهت ابتدای سل که از خشکی سینه و شش بود نیکو بود و شیخ الرئیس گوید دشوار هضم شود و غذا بسیار دهد و مصلح وی آن بود که با ماش بپزنند پختنی نیک و گویند مضر بود بمثانه و مصلح وی طین قبرسی بود و بدل سرطان خشک بوزن آن صدف بود و ابن زهر گوید اگر بپزند با شبت و مسلول به طبیخ آن غرغره کند صحت یابد و اگر پای سرطان بیاویزند بر درختی میوه‌دار آن میوه نیفتد و اگر بسوزند و طلا کنند بر پستان کسی که سرطان داشته باشد شفا یابد مؤلف گوید صفت غسل آن‌چنان است که پایهای وی بیندازند و شکم وی بشکافند و بخاکستر چوب رز و نمک بشویند و بعد از آن بپزند و با ماش یا جو مسلول را سود دهد و صفت سوختن وی چنان است که دیگی مسین سرخ کنند و بر آتش نهند و سرطان زنده در آن نهند و آتش کنند تا سوخته گردد مانند خاکستر و باید که تابستان بود بعد از آنکه طلوع شعری عبور شده باشد چون آفتاب باسد رسیده باشد و قمر پانجده شب گذشته باشد
______________________________
صاحب مخزن الادویه می‌گوید: سرطان را بفارسی خرچنگ و بهندی کیلرا نامند
لاتین‌CANCER فرانسه‌CRABE انگلیسی‌CRAB
اختیارات بدیعی، ص: 220
////////////////
ویکی فارسی در مورد خرچنگ/سرطان همینقدر می گوید که:
خرچنگ‌ها از خانواده سخت پوستان هستند. شکمشان کاملاً در زیر بدنشان پنهان است. روی بدن از پوسته‌ای سخت پوشیده شده‌است. همچنین آنها دارای یک جفت چنگال هستند. خرچنگ‌ها در تمام اقیانوسهای جهان یافت می‌شوند اما برخی نیز در  آب‌های شیرین و همچنین درون خشکی به ویژه در مناطق گرمسیری نیز زیست می‌کنند. اندازه خرچنگ‌ها بسیار متنوع است ازخرچنگ نخودی که تنها چند میلی‌متر اندازه دارد تا خرچنگ عنکبوتی ژاپنی که طول پاهایش بیشتر از ۴ متر است.
///////////
به عربی سرطان:
السرطان أو السلطعون أو الكابوريا (بالمصرية) أو القبقب (بالخليجية) أو القبروص (دارجة تونسية) (إسم علمي: Brachyura ) هو حيوان قشري عشر قدمي، ينتمي لما تحت رتبة قصيرات الذنب "Brachyura"، نظراً لقصر ذيله البارز أو المخفي تحت قفصه الصدري. تنتشر السراطانات في كل محيطات العالم، وتوجد عدة أنواع منها تستوطن المياه العذبة والبر، خاصة في المناطق الاستوائية. هناك حوالي 6,793 نوع معروف حالياً و 1800 أحافير غير مبهمة لأنواع منقرضة مختلفة مختلف من 93 عائلة مختلفة ينتمي إلى رتبة السرطانات[3][4].لا ينتمي السرطان الناسك و جراد البحر و الجمبري و القريدس و الروبيان و سرطان حدوة الحصان إلى رتبة السرطانات بالرغم من تشابه التسمية أو الشكل[5] الأنواع التي تنتمي إلى عائلة متفاوتات الذيول (بالإنجليزية:Anomura) تشبه عادة السرطانات الحقيقة و لكنها ليست كذلك.
محتويات  [أظهر]
نشأة[عدل]
يمكن إيجاد السراطانات في أي محيط في العالم في حين ان الكثير من السلالات تعيش في المياه العذبة و الأراضي خاصة في المناطق الإستوائية.
حوالي 850 سلالة هي بحرية (مياه عذبة), برية, برمائية[6] في المناطق الإستوائية و الشبه الإستوائية. كان يعتقد أن السرطانات أحادية العرق (أي ينتمون لسلف واحد) و لكن الآن يعتقد أن سلاسلة السرطان تشمل نسبين مختلفين على الأقل. أحدهما من العالم القديم (آسيا - أفريقيا - أستراليا) و ا لآخر من العالم الحديث ( أمريكا الجنوبية - أمريكا الشمالية )[7].
أقدم الحفريات الغير المبهمة تعود إلى العصر الجوراسي (181 إلى 135 مليون سنة مضت)[8] بالرغم من أن العصر الكربوني (359.2 إلى 299.0 مليون سنة مضت) عاش فيه حيوان الكاراباس (بالإنغليزية:ِCarapaceِ) الذي يمكن أن يكون سرطانا بدائيا.[9]
التشعب التكيفي للسرطانات بدأ في العصر الطاباشيري أو عند إنقسام قارة غندوانا المتزامن مع التشعب التكيفي للأسماك العظمية. و منه ظهرت السرطانات المفترسة الأوائل [10].

في الأعلى صورة ذكر سرطان و في الأسفل أنثى. تظهر الصورة الفرق من حيث شكل المعدة و حجم المخالب بين جنسي السرطان الرخامي
الفرق بين الجنسين
[عدل]
يملك الذكر عادة مخلبا أكبر لجذب الإناث[11] بعض السرطانات تملك مخلبا كبيرا نسبيا واحدا لجذب الإناث.
يملك الذكر عادة بطنا ضيقة و مثلثة. بينما تملك الإناث بطنا مستديرة و واسعة لحضن الصغار.[12]
تختلف النسبة بين حجمي الجنسين حسب النوع مثلا الأنثى أكبر من الذكر بالنسبة إلى سرطان البازلاء [13] و الذكر أكبر من الأنثى بالنسبة إلى السرطان الأزرق و سرطان الشبح الأطلسي و سرطان خليج الشاطئ [14].
السرطانات تظهر فرقا ملحوظا بين الجنسين و هذه الفروقات تختلف حسب النوع.
النوع   
صورة الذكر
صورة الأنثى      مثنوية الشكل الجنسية
Pachygrapsus marmoratusFabriciu     Pachygrapsus marmoratus 2008 G2.jpg       Pachygrapsus marmoratus 2008 G3.jpg        
مخالب الذكر أقوى من مخالب الذكر[15]
إختلاف شكل المعدة
Eriphia verrucosa (السرطان الأصفر)          Eriphia verrucosa male 2009 G1.jpg   Eriphia verrucosa female 2009 G1.jpg       
إختلاف شكل و لون المعدة [16]
الشكل[عدل]
تشريح[عدل]
تملك السرطانات الصفات الأساسية عشاريات الأقدام. و تملك هيكلا خارجيا رقيقا مكونا من كربونات الكالسيوم[17] زوجا من المخالب (chela)
يتراوح حجم السرطان بين بعض الملميترات مثل سرطان البازلاء [18] إلى حجم السرطان العنكبوت الياباني (4 أمتار = 13 قدم = 157.5 إنش = 4.374 ياردة).

تشريح ذكر سرطان عازف الكمان
من صفات هذا الحيوان أن له جسما دائريا مسطحا وهو مغطى بدروع قشرية قوية ، وله خمس أزواج من الأرجل يستخدمها في السير والسباحة .. ومنها زوج عبارة عن كلابات ضخمة ( تسمى بالخليج عضاعض ) يستخدمها في الأكل والصيد والدفاع عن نفسه ، ويمكنه من خلال هذه الكلابات أن يحطم الأصداف بسهولة للحصول على ما بداخلها من الرخويات.
مخالب[عدل]
راجع: نزع مخالب سرطان البحر
يختلف الشكل والحجم النسبي للمخالب الكبيرة للسرطانات اختلافاً كبيرا بين الأنواع حسب العادات التي تمارسها. ولذكر السرطان العازف كلاب (مخلب) واحد أكبر بكثير من الكلابات الأخرى. وتعيش سرطانات الناسك في محارات بحرية فارغة تحكم إغلاقها، مستخدمة أحد مخالبها بابا. ويأخذ لون وشكل ونسيج المخالب والأرجل والأجسام كثيرا من الظلال والأشكال. وتجري كثير من السرطانات على الطرق الجانبية لرمال أو صخور شاطئ البحر. ويوجد للسرطانات السابحة زوائد تشبه المجداف على قوائمها. ولديه القدرة على التضحية بإحدى أطرافه أو أرجله في حالة إحساسه بالخطر والتي يمكنه أن يعوضها بنموها من جديد.

سرطان عازف الكمان (Uca perplexa) يلوح بمخلبه الكبير لجذب الإناث
التزاوج[عدل]
تجذب السرطانات شريكها بمادة الفيرومون أو من خلال وسائل بصرية أو صوتية أو إهتزازية. تَستخدم مادة الفيرومون عادة من قبل السرطانات البحرية بينما تستخدم السرطانات البرية و السرطان البرمائية العلامات البصرية كالتلويح بالم[19] خالب الكبيرة لجذب الإناث. العديد من السرطانات لديها إخصاب داخلي. بإمكان إناث السرطانات أن تخزن الكائنات المانوية لمدة طويلة قبل أن تستعمله لتخصيب البويضات.
تغذية[عدل]
السرطان حيوان كالش (يتغذى على الحيوانات والنباتات). و هو يتغذى على المخلفات و الغماريات و الروبيان و متماثلات الأرجل (isopoda) و روبيان السرعوف و كثيرات الأشعار و الـOstreoida و ثنائيات الصدفة و بطنيات القدم ...[20]. و هو فريسة لعدة أنواع من الأسماك كالبوروك الأوروبي و النازلي الفضي (silver hake) و النازلي المرقط (spotted hake) و النازلي السنجاب (Squirrel Hake) و القد (cods) و الحدوق (haddocks) و غراب البحر و السمك الأزرق.
علاقة بالإنسان[عدل]

عمال يفرزون السرطانات المخملية في اسكتلندا
صيد السرطانات[عدل]
تُصاد السرطانات الحقيقة و تربى في مزارع سمكية و تستهلك في جميع أنحاء العالم, 20% من القشريات التي تصطاد و تربى هي سرطانات (1,4 طن يستهلك سنويا). سلالات السرطانات الأكثر إصطيادا هي سرطانات الحصان (Portunus trituberculatus ) و سرطانات الزهور (Portunus pelagicus ) و سرطانات الثلج (Chionoecetes) و السرطانات الزرقاء (Callinectes sapidus) و السرطانات البنية (Cancer pagurus) و سرطانات دونجونيس (Metacarcinus magister) و سرطانات الوحل (Scylla serrata), كل واحدة منها توفر حوالي معدل 20.000 طن سنويا.[19]
الجدول التالي يلخص محاصيل السرطان من سنة 2000 إلى سنة 2008 بالطن[19]
السنة    2000   2001   2002   2003   2004   2005   2006   2007   2008
صيد     1,046,269      1,034,898      1,061,697      1,246,889      1,252,260      1,233,523      1,302,069          1,300,559      1,319,953
تربية الأحياء المائية       125,501         145,130         171,979         167,533         178,838         195,995          198,258         231,065         240,781
المجموع         1,171,770      1,180,028      1,233,676      1,414,422      1,431,098      1,429,518      1,500,327          1,531,624      1,560,734

لحم سرطان مستخلص من المخالب فوق خبز محمص
معارضة صيد السرطانات[عدل]
عادة تغلى السرطانات حية عند الطهي. عام 2005 صرح العلماء النروجيين أنها لا تشعر بالألم [21] لكن الدراسات الأحدث أشارت أن السرطان قادرة على الشعور و تذكر الألم [22].
ثقافة[عدل]
طهو[عدل]
Question book-new.svg تحتاج هذه المقالة أو المقطع إلى مصادر ومراجع إضافية لتحسين وثوقيتها. قد ترد فيها أفكار ومعلومات من مصادر معتمدة دون ذكرها.
رجاء، ساعد في تطوير هذه المقالة بإدراج المصادر المناسبة. هذه المقالة معلمة منذ أكتوبر 2015.
بعض السرطانات لديها قيمة غذائية كبيرة، مثلا السرطان الأوروبي صالح للأكل له صدفة كبيرة لها قشرة سهلة الكسر. ويعتبر السرطان الأزرق أكثر السرطانات البحرية التي تباع غذاء في أسواق شرقي أمريكا الشمالية. وفي المنطقة الهندية الباسيفيكية يتم صيد أنواع مختلفة للأكل أيضا. وأشهر هذه الأنواع هو السرطان الأزرق السابح، الذي يوجد في مياه أستراليا. وبالإضافة إلى السرطان الأزرق السابح، يصيد الأستراليون أيضا سرطان المانجروف أو سرطان الطين بكميات كبيرة، وهو نوع ذو جسم ثقيل وصدفة شوكية، كما يتم صيد السرطان العنكبوتي الياباني بكميات كبيرة في منطقة الشرق الأقصى.
فن[عدل]

عمل فني للفنان آلبرخت دورر
مجالات أخرى[عدل]

علم ديركس لاند

علم إتحاد السكان, الكاميرون, 1995
علم ديرغكس لاند (dirksland) و علم إتحاد السكان في الكاميرون (1995)[23] يحتويان على صورة سرطان
مستر سلطة ( Mr krabs ) في برنامج سبونج بوب[24] هو شخصية خيالية تشبه السرطان
كرابي ( krabby - クラブ ) هو اسم بوكيمون[25] يشبه السرطان
كراب ( krabe ) هو أحد الوحوش التي ظهرت في فيلم أبطال ليوكو
سديم السرطان هو بقايا مستعر أعظم و سديم رياح نبضية في كوكبة الثور.
كراب (crab) هي أغنية ألفت عام 2003.(عنوانها يعني سرطان)
الرجل السرطان (crabman) هو إحدى شخصيات مسلسل " اسمي إيرل "
قصة السرطان ذا المخالب الذهبية (بالفرنسية: Le Crabe aux pinces d'or [بالفرنسية]) هي قصة نشرت عام 1940.
(Brainstorm) هو إحدى شخصيات مسلسل بن 10 و هو كائن فضائي يشبه السرطان [26]
انظر أيضا[عدل]
سرطان كماني.
سرطان المرجان.
سرطان البازلاء.
سرطان أزرق.
القشريات.
مصيدة الكركند.
نزع مخالب سرطان البحر.
مراجع[عدل]
^ مذكور في : نظام معلومات تصنيفية متكاملة وصلة : ITIS TSN تاريخ الاطلاع: 22 أكتوبر 2013 عنوان : Integrated Taxonomic Information System تاريخ النشر: 2004
^   تعديل قيمة خاصية معرف موسوعة الحياة (P830) في ويكي بيانات"معرف Brachyura في موسوعة الحياة". eol.org. اطلع عليه بتاريخ 6 يناير 2017.
^ مارك جيرو، كثاب" كل شيء هادئ في الباطن"، روبرت LAFFONT، 2012، ص. 55
^ http://rmbr.nus.edu.sg/rbz/biblio/s17/s17rbz.pdf
^ crab - Wolfram|Alpha
^ Richard von Sternberg & Neil Cumberlidge (2001). "On the heterotreme-thoracotreme distinction in the Eubrachyura De Saint Laurent, 1980 (Decapoda: Brachyura)".Crustaceana 74 (4): 321–338. doi:10.1163/156854001300104417.
^ R. von Sternberg, N. Cumberlidge & G. Rodriguez (1999). "On the marine sister groups of the freshwater crabs (Crustacea: Decapoda: Brachyura)". Journal of Zoological Systematics and Evolutionary Research 37: 19–38. doi:10.1046/j.1439-0469.1999.95092.x.
^ The Oldest Brachyura (Decapoda: Homolodromioidea: Glaessneropsoidea) Known to Date (Jurassic)  »  Brill Online
^ v.20 (1982-1985) - Transactions of the San Diego Society of Natural History. - Biodiversity Heritage Library
^ http://www.zfmk.de/web/ZFMK_Mitarbeiter/WgeleJW/Publikationen/Publikationen/1989OntheinfluenceoffishesevolutionofBenthic.pdf [1]
^ Mottled Shore Crab
^ http://digital.csic.es/bitstream/10261/19120/3/1148.pdf
^ مقالة 1022523 من ال eol
^ مقالة 2982586 و 312939 و 313161 من ال eol
^ Marbled Rock Crab - Pachygrapsus marmoratus - Details - Encyclopedia of Life
^ حسب الصورتين File:Eriphia verrucosa 2008 G4.jpg و Eriphia verrucosa male 2009 G2.jpg في ويكي كومنز
^ The composition of the exoskeleton of two crustacea: The American lobster Homarus americanus and the edible crab Cancer pagurus
^ Pea Crab - Pinnotheres pisum - Details - Encyclopedia of Life
^ تعدى إلى الأعلى ل: أ ب ت FIGIS -  Fisheries Statistics - Capture
^ Known prey organisms - Encyclopedia of Life
^ Scientists say lobsters feel no pain | World news | The Guardian
^ Crabs 'feel and remember pain' suggests new study - CNN.com
^ https://de.wikipedia.org/wiki/Flagge_Kameruns#Geschichte
^ Mr. Krabs from SpongeBob SquarePants | Cartoon | Nick.com
^ Krabby - Pokémon Wiki - Wikia
^ List of Ben 10 aliens - Wikipedia, the free encyclopedia [بالإنجليزية]
مشاريع شقيقة في كومنز صور وملفات عن: سرطان
معرفات الأصنوفة        
موسوعة الحياة: 2604866  ITIS: 98276  ncbi: 6752  السجل الدولي للأنواع البحرية: 106673  Fauna Europaea: 13304
أيقونة بوابةبوابة ملاحة أيقونة بوابةبوابة عالم بحري
ضبط استنادي   
GND: 4165405-5 NDL: 00564882
eol:10542283
تصنيفات: سرطاناتقشرياتقشريات تجارية
//////////////
به آذری:
Yengəclər (lat. Brachyura) — İnfradəstə olaraq Onayaqlılara daxildir.
//////////
به باسای اندونزی و جاوی کپیتینگ:
Kepiting adalah binatang anggota krustasea berkaki sepuluh dari upabangsa (infraordo) Brachyura, yang dikenal mempunyai "ekor" yang sangat pendek (bahasa Yunani: brachy = pendek, ura = ekor), atau yang perutnya (abdomen) sama sekali tersembunyi di bawah dada (thorax). Tubuh kepiting dilindungi oleh cangkang yang sangat keras, tersusun dari kitin, dan dipersenjatai dengan sepasang capit. Ketam adalah nama lain bagi kepiting.
/////////
به سواحلی کاآ:
Kaa ni myama wa Arithropodi wa oda ya chini ya Brachyura ambao kwa ukawaida wana mikia midgo mno au fumbatio lao limejificha ndani ya kifua. Wanyama wengine kama kaa walii "(hermit crabs)", kaa mfalme ("king crabs") na kaa kiatu farasi ("horseshoe crabs") sio kaa wa kweli. Kaa kawaida wamefunikwa na fuvu la nje, huku wakiwa na jozi moja ya kucha. Takribani spishi 6793 zinajulikana.
Kaa wanapatikana kwenye katika bahari zote duniani, zaidi kaa wengi wanaishi kwenye maji baridi na nchi kavu, hata kwenye sehemu za kitropiki. Kaa wana ukubwa mbalimbali kwa mfano kuanzia “pea crab” mwenye urefu wa milimita kadhaa, mpaka kwa kaa wa Kijapani, Japanese spider crab, wenye mpaka jumla ya urefu (na muguu yake) wa mita 4. [1]
//////////
به پشتو:
چنگاښان (په لاتين: Brachyura) د اوبو ژويو څخه دي چې د نړی په بېلا بېلو سمندرونو او خوږو اوبو کې ژوند کوي نوموړی ژوي لس پښې او باندینی اسکلټ لري. مخکينی پښې په لویو نوسو تبدیل شوي دي. بدن یی د نس او cephalothorax (سر او ټټر یوه لویه برخه جوړ کړي دي) څخه خوړ شوي دي د چنگاښ نارينه څوکه ور نس او ښځينه گردى نس لري. تر اوسه پورې د دي ژويو ۶۸۰۰ ډوله توصيف شوي دي.
////////////
به اردو:
کیکڑا، السَرَطَانْ (عربی) مشہور جانور ہے۔ اس کا دوسرا نام عقرب الماء (پانی کا بچھو) ہےاس کی کنیت ابو بحر ہے، اس جانور کی پیدائش اگرچہ پانی میں ہوتی ہے لیکن اس کے اندر صلاحیت ہوتی ہے کہ وہ خشکی میں بھی زندگی گزار سکتا ہے۔یہ نہایت زود رواں ہوتا ہے تیز دوڑتا ہے ۔ اس کے دو تالو ہوتے ہیں پنجے اور ناخن بہت تیز ہوتے ہیں، دانت بہت ہوتے ہیں، اس کی کمر سخت ہوتی ہے۔ اگر کوئی انجان شخص اس کو دیکھے تو یہ خیال کریگا کہ اس جانور کے نہ سر ہے اور نہ دم ۔ اس کی آنکھیں اس کے شانوں میں اور اس کا منہ اس کے سینہ میں ہوتا ہے۔ اس کے تالو دونوں طرف سے چرے ہوے ہوتے ہیں اور آٹھ پیر ہوتے ہیں۔ یہ ایک جانب سے پانی کو چیرتا ہوا چلتاہے۔ کیکڑا سال میں کئی مرتبہ اپنی کھال بدلتا ہے اور اپنے رہنے کے مقام میں دور دراز رکھتا ہے ، ایک دروازہ پانی کی طرف اور ایک دروازہ خشکی کی طرف، جب یہ اپنی کھال بدلنے کے لئے اتارتا ہے تو پانی کی طرف والا دروازہ بند کرلیتا ہے تاکہ پانی کے جانوروں کے شر سے محفوظ رہے اور خشکی کی طرف کا راستہ کھلا رکھتا ہے تاکہ ہوا پہنچتی رہے اور اس کے بدن کی رطوبت خشک ہوکر اس میں سختی آجاۓ، جب اس کے بدن میں خشکی آجاتی ہے تو غذا حاصل کے لئے پانی کی طرف کا دروازہ پھر کھول دیتا ہے ۔
/////////////////
به ترکی استانبولی
Yengeç, on bacaklılar (Decapoda ) takımından Brachyura infra takımını oluşturan kabuklu türlerin ortak adı. Tipik olarak çok kısa bir kuyrukları vardır, karın ise toraksın altına gizlenmiştir. Genellikle kalın bir dış iskelete sahiptirler ve bir çift kıskaç ile donatılmışlardır. Yengeçler tüm dünya okyanuslarında bulunurken; ayrıca birçok çeşit tatlısu ve karada yaşayan türü de vardır. Yengeçlerin boyutları sadece birkaç mm olan bezelye yengeçi ile bir bacağının boyu 4 metreye kadar çıkabilen Japon örümcek yengeci arasında değişiklik gösterir.
///////////////
Crab
From Wikipedia, the free encyclopedia
For other uses, see Crab (disambiguation).
Crab
Temporal range: Jurassic–Recent
O
S
D
C
P
T
J
K
N
Liocarcinus vernalis.jpg
Grey swimming crab
Liocarcinus vernalis
Kingdom:
Phylum:
Subphylum:
Class:
Order:
Suborder:
Infraorder:
Brachyura
Linnaeus1758
Sections and subsections[1]
·         Dromiacea
·         Raninoida
·         Cyclodorippoida
·         Eubrachyura
·         Heterotremata
·         Thoracotremata
Crabs are decapod crustaceans of the infraorder Brachyura, which typically have a very short projecting "tail" (abdomen) (Greekβραχύς / brachys = short,[2] οὐρά / οura = tail[3]), usually entirely hidden under the thorax. They live in all the world's oceans, in fresh water, and on land, are generally covered with a thick exoskeleton and have a single pair of claws. Many other animals with similar names – such as hermit crabsking crabsporcelain crabshorseshoe crabs, and crab lice – are not true crabs.
////////////
&&&&&&
سرطان بحری
بفارسی خرچنک دریائی نامند
ماهیت آن
دو نوع است یکی آنکه ما دام که در دریا است نرم بود چون از دریا برآورند و هوا بدان رسد متحجر کردد و جثۀ آن بقدر سرطان نهری و از ان کوچکتر و صدفی و نرم بود و از سواحل دریای هند و یمن خیزد و دوم شبیه بسرطان نهری نیست و لیکن بسیار سفید و شبیه بخلد است و صیادان ماهی در بلاد دیلم و تنکابن آن را بقلاب نصب نموده بآن صید ماهی می کنند
طبیعت آن
سرد و خشک
افعال و خواص آن
سوختۀ آن را با چلا و تلطیف زیاده و اکتحال آن جهت قمع رطوباتی که از طبقات چشم ریزد و بجهت تقویت عضلات چشم و روشنائی آن و جرب و ظفره و سلاق و دمعه و ذرور آن جهت قطع نزف الدم جراحت و سنون آن جهت جلای دندان و طلای آن جهت کلف و نمش مفید
و طبیعت
دوم سرد و تر از اول و محرق آن در خواص ضعیف تر از اول و خوردن آن کشنده است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
////////////////
سرطان بحری‌
نوعی از خرچنگ دریایی بود بحری همه اعضای وی و محرق وی الطف محرقات بود صفت سوختن وی آنست که در کوزه نو کنند در گل حکمت گرفته و یک شبانه‌روز در تنور نهند و بردارند و آن سرد و خشک بود در سیم سوخته وی چون سحق کنند و بدان سنون کنند دندان را جلا دهد و کلف و نمش زایل کند و ریشهای چشم زایل کند و نشف رطوبت از طبقات وی بکند و تقویت طبقات و عضلات و اعصاب چشم بکند و روشنایی بیفزاید و در کحلها استعمال کنند جرب چشم و ناخنه آن را نافع بود و نوعی از سرطان هست در دریای چین که چون از بحر بیرون آورند و هوا بوی رسد صلب می‌گردد مانند سنگ‌
اختیارات بدیعی
&&&&&&
سرنجی
بفتح سین و ضم را و سکون نون و کسر جیم فارسی و یا لغت هندیست
ماهیت آن
نباتیست هندی تا بیک ذرع و نیم و ساق آن کره دار و بر سر کره ها شاخها و برکهای سفید و کل ریزه و در بین برکها تخمهای ریزه و سفید اندک پهن و برک نبات آن شبیه ببرک خرفۀ بزرک و از ان نازکتر و بی طعمی غالب
طبیعت آن
مائل بحرارت و رطوبت
افعال و خواص آن
خوردن برک مطبوخ آن جهت وجع ظهر و مفاصل و سائر اعضا و بیخ آن با دارفلفل سوده جهت حمیات مرکبه نافع و ضماد برک و نبات آن با کات هندی و اندکی زنجبیل تر جهت التیام زخمهای عسره الاندمال نافع و داخس را نیز مفید
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
/////////////
توت هندی، نونی یا توت ساحلی (نام هندی گجراتی سُرَنجی[۱]: Sorangi[۲]) (نام علمی: Morinda citrifolia) نام یک گونه از تیره روناسیان است. توت هندی در منطقه آسیای جنوب شرقی و استرالزی رشد می‌کند. این میوه گرمسیری در سال ۱۷۵۳ میلادی توصیف علمی شد. توت هندی گیاهی رنگزا می‌باشد.

منابع[ویرایش]
پرش به بالا عقیلی خراسانی. مخزن الادویه. مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان.
پرش به بالا George Clifford Whitworth، George Clifford. An Anglo-Indian Dictionary: A Glossary of Indian Terms Used in English, and of Such English or Other Non-Indian Terms as Have Obtained Special Meanings in India. Nabu Press (April 1 2012)، 2012. 299. شابک ISBN-۱۰: ۱۲۴۸۹۲۵۶۰۲.
مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «Morinda citrifolia»، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامه آزاد (بازیابی در ۱۶ دسامبر ۲۰۱۴).
/////////////
به دیوهی (مالدیوی):
އަހިވައް
ވިކިޕީޑިއާ އިންވިކިޕީޑިއާ
އަހިވަކުގެ ޢިލްމީ ނަމަކީ މޮރިންޑާ ސިޓްރިފޯލިއާ އެވެ. އަހިވަކަށް ކިޔާ ނަންތަކުގެ ތެރޭގައި 'ގްރޭޓް މޮރިންޑާ'، 'އިންޑިއަން މަލްބެރީ'، އަދި 'ބީޗް މަލްބެރީ' ފަދަ ނަންތައް ހިމެނެއެވެ. ހިންދީ ބަހުން އަހިވަކަށް ކިޔަނީ 'އާޗް' އެވެ. މެލޭޝިޔާ ބަހުން ކިޔަނީ 'މެންގުކުޑޫ' އެވެ. އަދި ހަވާއީ ބަހުން ކިޔަނީ 'ނޮނީ' އެވެ. ޢާންމު ގޮތެއްގައި އަހިވައް ހެދެނީ ދެކުނު އޭޝިޔާގެ ގައުމުތަކުގައި ކަމަށް ވިޔަސް މިއަދު ފްރެންޗް ޕޮލީނީޝިއާ ގެ ރަށްތަކާއި ވެސްޓް އިންޑީޒް ގައި ވެސް އަހިވައް ހައްދައެވެ.

އަހިވައް އަކީ ދުނިޔޭގެ ވަރަށް ގިނަ ގައުމު ތަކުގައި ހެދޭ ކާއެއްޗެކެވެ. ބައެއް ގައުމު ތަކުގައި މޭވާއެއްގެ ގޮތުގައި ބެލެވިފައިވާ އެއްޗެއް ވެސް މެއެވެ. އަހިވައް ހެދެނީ ބޯ ޖަންގަލި ތަކުގައިކަން ފާހަގަ ކުރެވެއެވެ. ހަމަމިހެން އައްސޭރި ފަށުގެ ހިސާބު ތަކާއި ހޫނު ގައުމުތަކުގައި ވެސް އަހިވައް ހެދޭކަން ފާހަގަ ކުރެވެއެވެ.

އަހިވަށް ގަސް ހެދިބޮޑުވެ މޭވާ އެޅުމަށް ނަގަނީ 18 މަސް ދުވަހެވެ. މަހެއްގެ ތެރޭގައި 8-4 ކިލޯގެ އަހިވައް ދޮންވެ ފައްކާވެއެވެ. 9 މީޓަރުގެ އުސްމިނަށް ވެސް އަހިވައް ގަސް ހެދޭކަން ފާހަގަކުރެވެއެވެ. އަހިވައް ގަހުގެ ފަތަކީ ގަދަ ފެހި ކުލައަށް ހުންނަ ފަތެކެވެ. ފަތުގައި ހުންނަ ނާރުތައް ވަރަށް ރީތިކޮށް އެގެން ހުރެއެވެ.

މުޅި އަހަރުގެ ތެރޭގައި މޭވާ އަޅާކަމަށް ފާހަގަ ކުރެވޭ އަހިވައް ގަހުގެ މާ ހުންނަނީ ކުދިކުދިކޮށް ހުދުކުލައިގައެވެ. އަހިވައް ހުންނަނީ ކުކުޅު ބިސް ބައްޓަމަށެވެ. 7-4 ސެންޓިމީޓަރު އާދައިގެ އަހިވަކެއްގެ ބޮޑު މިނުގައި ހުރެއެވެ.
/////////
به باسای اندونزی منگ کودو:
Mengkudu (Morinda citrifolia) atau keumeudee (Aceh); pace, kemudu, kudu (Jawa); cangkudu (Sunda); kodhuk (Madura); tibah (Bali) berasal daerah Asia Tenggara, tergolong dalam famili Rubiaceae. Nama lain untuk tanaman ini adalah noni (Hawaii), nono (Tahiti), nonu (Tonga), ungcoikan (Myanmar) dan ach (Hindi).

Tanaman ini tumbuh di dataran rendah hingga pada ketinggian 1500 m. Tinggi pohon mengkudu mencapai 3–8 m, memiliki bunga bongkol berwarna putih. Buahnya merupakan buah majemuk, yang masih muda berwarna hijau mengkilap dan memiliki totol-totol, dan ketika sudah tua berwarna putih dengan bintik-bintik hitam.

Secara tradisional, masyarakat Aceh menggunakan buah mengkudu sebagai sayur dan rujak. Daunnya juga digunakan sebagai salah satu bahan nicah peugaga yang sering muncul sebagai menu wajib buka puasa. Karena itu, mengkudu sering ditanam di dekat rumah di pedesaan di Aceh. Selain itu mengkudu juga sering digunakan sebagai bahan obat-obatan.
///////////
به باسای جاوی پاچه:
Pacé kang nduwèni jeneng latin Morinda citrifolia, uga asring kasebut Indian mulberry utawa awl tree,[1] iku asalé saka laladan Asia Kidul-wétan. Pacé iku minangka salah sawijiné tanduran obat kang asring dimupangataké déning masarakat ing Indonésia.[2] Pacé iku wit kang nduwèni paédah akèh, lan kalébu suku Rubiaceae.[2] Wohé kang warna putih buthek mbentuk bunder kanthi bunder kaya endhog, lumahané mbénjol-mbénjol.[2] Wijiné akèh, dagingé yèn wis mateng gembuk lan akèh banyuné uga kecut rasané.[2] Biasané didadèkaké obat peluruh pipis lan bisa mudhunaké tekanan getih dhuwur, godhongé bisa dadi obat lara weteng, oyoté lan batangé utawa pangé iku ngandhut dat pawarna abang kang digunakaké kanggo mbathik.[2]
///////////
به عبری
מורינדה סיטריפוליקה (שם מדעי: Morinda citrifolia) הידוע בשמו בהוואית נוני, הוא עץ פרי ממשפחת הפואתיים. נוני אנדמי לדרום מזרח אסיה, אך התפשט משם לתת-היבשת ההודית איים באוקיינוס השקט, פולינזיה הצרפתית, קוסטה ריקה, ברבדוס, פוארטו ריקו ולאחרונה גם לרפובליקה הדומיניקנית. טהיטי היא אזור הגידול המשמעותי ביותר.
//////////
به پشتو سپین توت:
سپين توت د هند له هېواده نورې نړۍ ته مشهوره شوي . دغه توت د سوېلي اسيا په نورو هېوادونو کې لکه سريلانکا ، بنگله دېش او همداسې نورو کې هم موندل شوي . د دغو توتانو د ونې ځانتيا د ربړ ونې ته ورته ده . پاڼې ېې هم ښويې ، سريښناکه او اومه وي .
///////////////
Morinda citrifolia
From Wikipedia, the free encyclopedia
"Noni" redirects here. For other uses, see Noni (disambiguation).
Morinda citrifolia
Noni fruit (Morinda citrifolia).jpg
Leaves and fruit
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Species:
M. citrifolia
Morinda citrifolia
L.
Morinda citrifolia is a tree in the coffee family, Rubiaceae. Its native range extends through Southeast Asia and Australasia, and the species is now cultivated throughout the tropics and widely naturalized.[1]
English common names include great morindaIndian mulberrynonibeach mulberry, and cheese fruit.[2]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/7f/Noni.svg/220px-Noni.svg.png
Noni in cross-section
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/10/Morinda_citrifolia_Fruit.jpg/220px-Morinda_citrifolia_Fruit.jpg
Noni fruit
Contents
  [show] 
Growing habitats[edit source]
M. citrifolia, also called "noni" grows in shady forests, as well as on open rocky or sandy shores.[3] It reaches maturity in about 18 months, then yields between 4 and 8 kg (8.8 and 17.6 lb) of fruit every month throughout the year. It is tolerant of saline soils, drought conditions, and secondary soils. It is therefore found in a wide variety of habitats: volcanic terrains, lava-strewn coasts, and clearings or limestone outcrops, as well as in coralline atolls.[3] It can grow up to 9 m (30 ft) tall, and has large, simple, dark green, shiny and deeply veined leaves.
The plant bears flowers and fruits all year round. The fruit is a multiple fruit that has a pungent odour when ripening, and is hence also known as cheese fruit or even vomit fruit. It is oval in shape and reaches 10–18 centimetres (3.9–7.1 in) size. At first green, the fruit turns yellow then almost white as it ripens. It contains many seeds.[3]
M. citrifolia is especially attractive to weaver ants, which make nests from the leaves of the tree.[3] These ants protect the plant from some plant-parasitic insects. The smell of the fruit also attracts fruit bats, which aid in dispersing the seeds. A type of fruit fly, Drosophila sechellia, feeds exclusively on these fruits.[4]
Noni is sometimes called starvation fruit.[5] Despite its strong smell and bitter taste, the fruit is nevertheless eaten as a famine food[6] and, in some Pacific islands, even a staple food, either raw or cooked.[7] Southeast Asians and Australian Aborigines consume the fruit raw with salt or cook it with curry. The seeds are edible when roasted.
In Thai cuisine, the leaves (known as bai-yo) are used as a green vegetable and the fruit (luk-yo) is added as a salad ingredient to some versions of somtam.
Nutrients and phytochemicals[edit source]
M. citrifolia fruit powder contains carbohydrates and dietary fibre in moderate amounts.[8] These macronutrients evidently reside in the fruit pulp, as M. citrifolia juice has sparse nutrient content.[9] The main micronutrients of M. citrifolia pulp powder include vitamin Cniacin (vitamin B3), iron and potassium.[8] Vitamin Acalcium and sodium are present in moderate amounts. When M. citrifolia juice alone is analyzed and compared to pulp powder, only vitamin C is retained[9] in an amount (34 mg per 100 gram juice) that is 64% of the content of a raw navel orange (53 mg per 100 g or 89% of the Daily Value).[10] Sodium levels in M. citrifolia juice (about 3% of Dietary Reference Intake, DRI)[8] are high compared to an orange, and potassium content is moderate.[10]
M. citrifolia fruit contains a number of phytochemicals, including lignansoligo- and polysaccharidesflavonoidsiridoidsfatty acidsscopoletincatechinbeta-sitosteroldamnacanthal, and alkaloids.[11] Although these substances have been studied for bioactivity, current research is insufficient to conclude anything about their effects on human health.[1] These phytochemicals are not unique to M. citrifolia, as they exist in various plants.[12]
Traditional medicine[edit source]
Green fruit, leaves, and root/rhizomes might have been used in Polynesian cultures as a general tonic, in addition to its traditional place in Polynesian culture as a famine food.[5]
In traditional Chinese medicine, the roots, known as ba ji tian, have been used for abdominal pain, impotence, and menstrual disorders.[13] Although Morinda is considered to have biological properties in traditional medicine, there is no confirmed evidence of clinical efficacy for any intended use.[14]
Consumer uses[edit source]
Morinda bark produces a brownish-purplish dye that may be used for making batik. In Hawaii, yellowish dye is extracted from its roots to dye cloth.[12] A variety of beverages (juice drinks), powders (from dried ripe or unripe fruits), cosmetic products (lotions, soaps), oil (from seeds), leaf powders (for encapsulation or pills) have been introduced into the consumer market.[5]
Gallery[edit source]
·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/cb/Morinda_citrifolia_Flower.jpg/120px-Morinda_citrifolia_Flower.jpg
M. citrifolia flower

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/e4/YoungNoni.jpg/112px-YoungNoni.jpg
Young noni growing on Oahu, Hawaii
See also[edit source]
·         Noni juice
References[edit source]
1.   Jump up to:a b Nelson, SC (2006-04-01). "Species Profiles for Pacific Island Agroforestry: Morinda citrifolia (noni)". Traditional Tree Initiative.
2.   Jump up^ "Some worldwide names for Morinda citrifolia L.". The noni website, University of Hawai‘i at Manoa, College of Tropical Agriculture and Human Resources. 2006. Retrieved 12 November 2016.
3.   Jump up to:a b c d Nelson, Scot C (March 2001). "Noni cultivation in Hawaii" (PDF). The noni website, University of Hawai‘i at Manoa, College of Tropical Agriculture and Human Resources. Retrieved 12 November 2016.
4.   Jump up^ Jones, C.D. (1998). "The Genetic Basis of Drosophila sechellia‍'s Resistance to a Host Plant Toxin". Genetics. 149 (4): 1899–1908.
5.   Jump up to:a b c Nelson, Scot C (8 October 2003). "Morinda citrifoliaL." (PDF). Permanent Agriculture Resource, University of Hawaii. Retrieved 12 November 2016.
6.   Jump up^ Krauss, BH (1993). Plants in Hawaiian Culture. Honolulu: University of Hawaii Press.[page needed]
7.   Jump up^ Morton, Julia F. (1992). "The ocean-going noni, or Indian Mulberry (Morinda citrifolia, Rubiaceae) and some of its "colorful" relatives". Economic Botany. 46 (3): 241–56. doi:10.1007/BF02866623.
8.   Jump up to:a b c Nelson, Scot C. (2006) "Nutritional Analysis of Hawaiian Noni (Noni Fruit Powder)" The Noni Website. Retrieved 15-06-2009.
9.   Jump up to:a b Nelson, Scot C. (2006) "Nutritional Analysis of Hawaiian Noni (Pure Noni Fruit Juice)" The Noni Website. Retrieved 15-06-2009.
10.              Jump up to:a b "Nutrition data for raw oranges, all commercial varieties, per 100 gram amount". Nutritiondata.com. Conde Nast for the USDA National Nutrient Database, Release SR-21. 2014. Retrieved 12 November 2016.
11.              Jump up^ Levand, Oscar; Larson, Harold (2009). "Some Chemical Constituents of Morinda citrifolia". Planta Medica. 36 (06): 186–7. doi:10.1055/s-0028-1097264.
12.              Jump up to:a b Thompson, RH (1971). Naturally Occurring Anthraquinones. New York: Academic Press.[page needed]
13.              Jump up^ "Ba Ji Tian". WebMD. Retrieved 2014-10-13.
14.              Jump up^ Potterat O, Hamburger M (2007). "Morinda citrifolia (Noni) fruit--phytochemistry, pharmacology, safety". Planta Med. 73 (3): 191–9. doi:10.1055/s-2007-967115PMID 17286240.
External links[edit source]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png
Wikimedia Commons has media related to:
·         Anthony, Mark. "Noni or NIMBY?". Foodprocessing.com.
·         Morinda

·         Plant dyes
·         Tropical fruit
·         Flora of Queensland
·         Flora of the Maldives
·         Bushfood
·         Plants described in 1753