۱۳۹۵ بهمن ۱۱, دوشنبه

شوحط

شوحط
بفتح شین و سکون واو و فتح حا و سکون طاء مهملتین لغت عربی است
ماهیت آن
مجهول است بغدادی کفته درختی است بزرک شاخهای آن صلب و بی کره و راست و برک آن شبیه ببرک بید و از چوب آن کمان کران کمان می سازند و بعضی کفته اند که نوعی از نبع است و بعضی آن را و شریان را یک دانسته اند و کویند آنچه در قلۀ کوه می شود نبع است آنچه در پائین آن شوحط و باختلاف منابت نام آن مختلف می کردد و صاحب اختیارات خوشۀ از ان کفته و بعضی کفته نوع خبیث و زبون مازریون است و این قول اقرب بصواب است
طبیعت آن
کرم و خشک و جمیع اجزای آن با قوت قابضه
افعال و خواص آن
جهت اسهال مفید و جلوس در سایۀ آن ممنوع است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
/////////////
شوحط. [ ش َ ح َ ] (ع اِ) نوعی از درخت های کوهی که از چوب آن کمان سازند. آنچه از درخت نبع که در زمین پست روید. (از منتهی الارب ). درختی است که از آن چوبهای محکم سازند و یا آنکه نوعی از نبع است و یا آنکه بمعنی شریان است که اسم آن بنا به محلی که میروید مختلف است ، آنکه در قله  کوه روید نبع است و آنکه در جای نشیب روید شریان است و آنکه در پستی کوه روید شوحط خوانند. (از اقرب الموارد).درخت که از آن کمان کنند. (مهذب الاسماء). اسم عربی درختی است بزرگ و شاخهای او صلب و بی گره و برگش شبیه به برگ بید و از چوب او کمان میسازند. در کلمه  «طخش » ابن البیطار گوید: برخی گویند طخش شوحط است ، لیکن کلمه  شوحط را در ردیف الفبائی کتاب مفردات نیاورده است . (یادداشت مولف ). نبع. شریان (درخت معروف ). درخت راش . قسمی از درختان کوهی که از آن کمان کردندی . (یادداشت مولف ). و رجوع به شریان* و نبع و راش شود.
* شریان . [ ش ِرْ / ش َرْ ] ۞ (ع اِ)
 || درختی که از وی کمان سازند. (منتهی الارب ) (از مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). آنچه از درخت نبع در پایان کوه روید آن را شریان خوانند. (منتهی الارب ). درخت راش است . نبع*. شوحط. قسمی از عضاة است . (یادداشت مولف ). درختی است . (آنندراج ) (از غیاث اللغات ). شجرالقسی . (المنجد) (اقرب الموارد). رجوع به مترادفات کلمه شود.
* نبع. [ ن َ ] (ع مص ) برآمدن آب چاه و چشمه و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). بیرون آمدن آب از چشمه . (از اقرب الموارد). نُبوع . (منتهی الارب ). نَبَعان . (معجم متن اللغة). جوشیدن آب از چشمه . (فرهنگ خطی ) :
ور ره نبعش بود بسته چه غم
کو همی جوشد ز خانه دم به دم .
مولوی .


|| ترشح کردن عرق . || ظاهر شدن امری از کسی . (معجم متن اللغة). || (اِ) نوعی از درخت که از وی کمان سازند و از شاخ آن تیر. نبعة چوبی و پاره ای از آن . و آن در بین کوه روید و آنچه از آن در پائین کوه روید آن را شریان خوانند و آنچه در زمین پست روید آن را شوحط خوانند، و منه المثل : لو اقتدح بالنبع لا وری ناراً؛ یعنی اگر از نبع آتش افروزد آتش ملتهب و شعله انگیز گردد. این مثل در جودت رای آرند بدان جهت که نبع آتش ندهد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). درخت کمان . (دستور اللغة). آنچه از آن در بن کوه روید شریان است و آنچه در حضیض روید شوحط است . (اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). راش* . قزل گز. چلر. راج . آلاش . || قرعوا النبع بالنبع؛ اذا تلاقوا.(اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). || فلان صلیب النبع؛ شدید، و یقال : مارایت اصلب نبعة منه ؛ مارایت اشد منه . (اقرب الموارد). رجوع به نبعة شود.
* راش . (اِ) توده و انبار غله  پاک شده را گویند مرادف جاش . (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) (از فرهنگ رشیدی ). توده و انبار غله .(غیاث اللغات ). توده و انبار غله  پاک شده و از کاه برآورده را گویند. (برهان ) (از ناظم الاطباء). انبارغله . چاش نیز گویند. (شعوری ج 2 ورق 7). انبار غله که آن را جاش هم گویند. (از فرهنگ سروری ) (فرهنگ خطی ). || درختی است که در جنگلهای ایران موجودمیباشد، چوب آن برای ساختمان منازل دهاقین استعمال میشود. این درخت از 650 تا 2000 گزی در جنگلهای مرطوب آستارا، دیلمان ، کلارستان ، نور، کجور دیده میشود. (یادداشت مولف ). زان ، بشجیر، عیش السیاح ، شجرة النَبَع، نبع، شریان ، شَوحَط، چِهَلَر، راج ، آلاش . (یادداشت مولف ). درخت راش از تیره  فاقاسیا ۞ و از جنس فاقوس ۞ میباشد یک گونه  آن فاقوس سیلواتیکا ۞ در جنگلهای کرانه  دریای مازندران نام برده شده است ، این درخت را در گیلان ، رامسر، کجور و کلارستق ، راش ، در آستارا، قزل گز ۞ در درفک و طوالش ، الوش ۞ و آلاش ۞ ، در نور، چلر ۞ ، در مازندران ، مرس ، ۞ و در گرگانرود، قزل آغاج ۞ می خوانند. درخت راش در جلگه تقریباً نایاب است . ولی در بلندی های کوهستانها فراوان میباشد. در گیلان و مازندران در ارتفاع بیش از دو هزار متر از سطح دریا جنگلهای خالص آن یافت میشود. راش درختی است سایه پسند و از اینرو دارای شاخ و برگ فراوان میباشد. نهال جوان آن از سرمای سخت زود گزند می بیند و بویژه سرمای بهاره برگهای آن را نابود میسازد،گرمای زیاد نیز برای آن زیانبخش است . در نقاط سرد خوب جست نمی دهد ولی در جاهای گرم تا اندازه ای بهتر جست میدهد. توان گفت که درخت راش دارای ریشه های سطحی است و برای جنگلهای خاکهای کم ژرفا و آهکی شایسته میباشد. در جنگلهای انبوه از شصت تا هشتاد سالگی ولی درفضای باز از 40 تا 50 سالگی بار میدهد. در خاکهای خوب هر 5 یا 6 سال یکبار و در آب و هوای ناسزگار هر 15 سال یکبار میوه  فراوان میدهد. میوه اش 5 تا 7 درصدروغن دارد. قد آن خیلی بزرگ میشود و به 35 متر و قطر یک متر و نیم میرسد. عمر آن 200 تا 250 سال میباشد. چوب آن برای ساختن در و پنجره و تراورس راه آهن و میز و صندلی و مبل و صندوق و غیره بکار میرود و مصرف آن بیش از دیگر چوبها است . از سلولز آن پارچه های ابریشمی لطیف و خوب میسازند. زغال و هیزم آن نیز پسندیده است . (از جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 164). و نیز رجوع به جنگل شناسی ساعی ج 2 صفحات 118، 125، 121، 128 شود.
/////////////
/////////
درخت راش
نام هاى دیگر: چلر - چلهر- مرس - راج- قزل آغاج- قزل گز- آلاش- آلوش- الاش- زان- نبع - شجرة النبع- بشجیر- شوحط- شریان: Hetre -Fayard -Beech
 مشخصات: درختى است از خانواده Fagaceae جنسFagus  که داراى گونه هاى مختلفى است.  بسیار بلند و تنه اصلى آن استوانه اى راست که بلندى حدود آن تا سى و پنج متر مى رسد. پوست تنه آن به رنگ فیلى یا خاکسترى مایل به سبز نازک، لیز و صاف است، تاج آن تخم مرغى پرشاخه و برگهاى آن ساده و بیضى با دندان ههاى ریز و در کنار برگها مژه و تارهاى کوچک سفید براق وجود دارد.
جوانه هاى راش دراز و نوک تیز است. میوه آن مثلثى و به شکل چهار وجهى و نوک تیز است. ریشه درخت راش خیلى وسیع و گسترده و در قسمت بالاى خاک مستقر است. گلهاى آن نر و ماده است که گلهاى نر به صورت شاتون قرمز و ارغوانى و آویزان و گلهاى ماده دو به دو و در داخل محفظه اى قرار گرفته اند و در نتیجه دو عدد دانه در هر میوه تشکیل می شود. گلها از اوایل بهار ظاهر شده و معمولا در پاییز مى رسند و خشبى مى شوند. این درخت در ارتفاعات شمالى البرز از آستارا، دیلمان و طوالش تا کلاردشت، نور، کجور و گرگان دیده می شود. در جنگلهاى نور تا 2200 متر ارتفاع از سطح دریا ولى در بعضى دره ها مانند دره نکا نیز تا دامنه هاى کم ارتفاع و میان بند و گاهى در جلگه نیز مى روید. این درختان در جنگلهاى پلنگ چال نوشهر در ارتفاع 80 متر از سطح دریا نیز دیده مى شوند. درخت راش اروپایى در جنگلهاى معتدله اروپا و آسیا مى روید. طبیعت آن: گرم و خشک است.
چوب درخت راش
خواص درمانى:
1- اگر مقدارى از گرد ذغال آن مصرف شود بادشکن و ضد نفخ است، براى مقابله با سوءهاضمه هاى ناشى از نفخ و جلوگیرى از اسهال مفید است، در موارد التهاب و ورم معده و روده و در مواقعى که مدفوع بوى تعفن مى گیرد مصرف آن نافع است، به عنوان تریاق و ضد سم در مسمومیت هاى فسفرى و قلیایى مصرف می شود.
2 - از گرد ذغال آن براى پانسمان زخمهاى متعفن و چرکین استفاده مى شود.
پوست درخت راش
 خواص درمانى:
 1- سى گرم تازه و یا پانزده گرم خشک آن را در یک لیوان آب بجوشانید و آب صاف کرده آن را بنوشید، قابض و تب بر و اشتهاآور است.
2 - اگر 20 تا 30 گرم گرد آن را با آب بخورید. مسهل و قى آور است، براى درمان روماتیسم و نقرس و استسقا و بیماریهاى پوستى صعب العلاج مؤثر است.
اسرار گیاهان دارویى، ص: 520
/////////////


راش
 راش  نام فارسی: نام عربی: «زان»، «نَبَعْ»، «شجرۀالنبع»، «بشجیر»، «شوحَطْ» و «شریان» نام انگلیسی: نام محلی: در گیلان، کلارستاق، کجور «راش»، در نور «چلَرْ و چلْهَرْ»، در مازندران «مِرْس»، در منجیل و عمارلو «راجْ»، در گرگان رود «قزل آغاج»، در آستارا «قزل‌گز» و در طوالش «آلاش»، «آلوش» و «اَلاش» نام برده می‌شود. در برخی مدارک برای درختان راشی که در ارتفاعات بالای جنگل می‌روید، «نَبَعْ» و آنچه که در میان‌بند م نام فرانسوی: درخت Hêtre و به زبان محلی غیرعلمی Foyard و میوه Faîne نام علمی: نام علمی گونه‌ای که در جنگل‌های ایران می‌روید: Fagus orientalis Lipsky. نام در کتب طب سنّتی: «زان»، «نَبَعْ»، «شجرۀالنبع»، «بشجیر»، «شوحَطْ» و «شریان» مترادف: F.Hohenackeriana Palib. ,F.sylvatica var macrophylla Hohen. و ... خانواده: Fagaceae جنس: Fagus
مشخصات و ویژگی ها
گونه‌ای از راش که راش اروپایی گفته می‌شود، نام علمی آن F.sylvatica L. است که در جنگل‌های اروپا انتشار دارد و به‌طوری‌که در اسامی فوق مشاهده می‌شود، گیاه‌شناسان راش ایران را واریته‌ای از راش اروپایی می‌دانند. راش درختی است بسیار بلند، تنه اصلی آن استوانه‌ای راست و بلندی آن تا 35 متر می‌رسد. پوست تنۀ آن به رنگ فیلی یا خاکستری مایل به سبز نازک، لیز و صاف است. تاج آن تخم‌مرغی پرشاخه و برگ‌های آن ساده بیضی با دندانه‌های ریز و در کنار برگ‌ها دارای مژه و تارهای کوچک سفید برّاق است. جوانه‌های راش دراز و نوک‌تیز است. میوۀ آن مثلثی و به شکل چهار وجهی و نوک‌تیز است. ریشۀ درخت راش خیلی وسیع و گسترده و در قسمت بالای خاک مستقر است. گل‌های آن نر و ماده. گل‌های نر به‌صورت شاتون قرمز و ارغوانی و آویزان و گل‌های ماده دوبه‌دو در داخل محفظه‌ای قرار گرفته‌اند که درنتیجه دو عدد دانه در هر میوه تشکیل می‌شود. گل‌های از اوایل بهار ظاهر می‌شوند و معمولاً در پاییز می‌رسد و خشبی می‌شود.
/////////////