شفنین البری*
بفتح شین و سکون فا و کسر نون و سکون یاء مثناه تحتانیه و نون معروف
بیمام** است بترکی الافاخته و بهندی بکله نامند
ماهیت آن
مرغی است از فاخته بزرکتر و سفید و طوق کردن آن سیاه و ناتمام و
کردن و پای آن بلند و کویند بجثۀ فاخته است و بفارسی بوتیمار نامند و کویند کبوتر بریست
و منقار و پای آن سرخ است و آنچه در هند و بنکاله دیده شده طوق کردن ندارد و تمام آن
سفید و منقار آن سفید رنک و پاهای آن بلند باریک سیاه رنک و بعضی را مائل بزردی و بعضی
را پرهای سر آن بلندتر و اکثری را کوتاه تر
طبیعت آن
کرم و خشک در دوم و کویند خشکی بران غالب است
افعال و خواص آن
بغایت مسمن بدن و مجموع آن مستحیل بخون صالح می کردد و مقوی قوت
ماسکه و حواس و موافق ناقهین و مفلوجین و زیاده کنندۀ قوت حافظه و محرک باه و اکثار
آن مضر محرورین و مورث بیخوابی مصلح آن سرکه و کشنیز و مقوی فعل آن شیر تازه دوشیده
است و کویند بهتر آنست که بعد از ذبح یک روز رها کنند و روز دیکر پخته بخورند و همچنین
سائر طیور قویه را بهترین آن کوچک فربه آنست و زیاده از یکسالۀ آن و همچنین لاغر آن
بسیار مضر است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
* شفنین . [ ش ِ / ش َ ] (معرب ،
اِ) کبوتر. (ناظم الاطباء). برخی گویند کبوتر دشتی است . (یادداشت مؤلف ). نوعی از کبوتر. (از اقرب
الموارد). رجوع به کبوتر شود. || قمری . (ناظم الاطباء). نوعی است از قمری چندِ کبوتری
منقار و چنگال سرخ . (مهذب الاسماء). قمری ، این کلمه را مترجم ایتالیائی دیاتسارون
به ترتر ۞ ترجمه کرده و شاید این کلمه تورتور
۞ فرانسوی باشد که اصل تورترل ۞ به معنی قمری است . (یادداشت
مؤلف ) : عوض او ذبیحت قربان کنند،
آنچنانکه گفته شد در ناموس خدا، دو جفت شفنین یا دو کبوتربچه . (ترجمه دیاتسارون ص
20). و رجوع به قمری شود. || فاخته . (ناظم الاطباء). رجوع به فاخته شود. || مرغی است
و گویند همان است که عامه یمام خوانند. ج ، شَفانین . (از اقرب الموارد). به لغت یونانی
نام مرغی است که آنرا به فارسی بوتیمار و به عربی یمام خوانند و آن دو نوع باشد، برخی
بحری و برخی برّی . برّی بوتیمار است که گفته شد وبحری جانوری است به شکل خفاش و بال
و رنگ او نیز به خفاش میماند و دم او به دم موش شباهتی دارد و در بیخ دم خاری دارد
که بدان می گزد و اگردر زیر بالین کسی گذارند آن کس را خواب نبرد و اگر در پای درخت
خاک کنند آن درخت خشک شود. (آنندراج ) (برهان ). بوتیمار. ج ، شُفانین . (ناظم الاطباء).
طریقون . غم خورک ۞ . مالک الحزین . (یادداشت مؤلف ). بوتیمار. (تذکره ٔ ابن بیطار). و رجوع به بوتیمار
شود.
- شفنین بحری ؛ حیوان دریایی است شبیه
خفاش در رنگ و بال و شکل ، و دنباله ٔ او شبیه به دنباله ٔ موش و در زیر دم نیشی دارد و
از زدن نیش درد شدیدی عارض شود. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (از ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). ابرق . حوت الشرّ.
- شفنین برّی ؛ همان یمامه و بوتیمار است
. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (از ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). و رجوع به شفانین
شود.
** یمام . [ ی َ ] (ع اِ) کبوتر دشتی
. (ناظم الاطباء) (دهار) (منتهی الارب ). کبوتر وحشی و یکی آن یمامة است و کسائی گوید:
کبوتری است که در خانه ها انس می گیرد و اهلی می شود و دیگران گفته اند کبوتری است
که جوجه می کند و کبوتر دشتی غیراهلی را حمام گویند و بعضی گفته اند یمام کبوتری دشتی
بی طوق است و حمام بر کبوتر طوقدار مانند قمری و فاخته اطلاق شود. (از تاج العروس
). || کبوتر اهلی . (ناظم الاطباء). کبوتر خانگی . (دهار). کبوتر خانه . الواحد یمامة.(مهذب
الاسماء). || شفنین بری است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (مخزن الادویه ). شفنین . (اختیارات بدیعی ). مرغی
است که آن را بوتیمار می گویند. (برهان ). بوتیمار نیست و صاحب برهان غلط می گوید و
اینکه در ترجمه ٔلفظ شفنین و بوتیمار نوشته که
به عربی یمام گویند وهمچنین لفظ یمام را نیز بوتیمار معنی کرده این خطای فاحش را سه
بار تکرار نموده ، زیرا در کتب متعارف عربی یمام به معنی کبوتر وحشی و خانگی است نه
بوتیمار. (از یادداشت مؤلف ). || قمری . (از ناظم الاطباء). || فاخته . (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ) (ناظم الاطباء).
|| یمام یا شجرةالیمام ، گیاهی است که به یونانی صامریوما نامند. (تذکره ٔ داودضریر انطاکی ، ذیل ماده ٔ شجرة). || آهنگ وقصد. یمامة.
(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
- یمام پرنده ایست از کبوتر سانان
. شبیه قمری است از تفاوتهای آن با قمری جثه کوچکتر آن و نداشتن طوق روی گردن و رنگ
شبیه آهن زنگ زده ی پرهای آن است یمام را در لهجه محلی بعضی نقاط یاکریم گویند.
- یاکریم . [ ک َ ] (اِ) قسمی پرنده
شبیه به کبوتر کوچک ، دو چند گنجشکی . (یادداشت مؤلف ). گونه ای قمری . رجوع به
قمری شود. || (اِ صوت ) اسم صوت پرنده ٔ مذکور. حکایت صوت آن . (یادداشت مؤلف ).
- امثال :
کبوترصناری یاکریم نمی خواند .
////////////
شفنین . [ ش ِ / ش َ ] (معرب ، اِ) کبوتر.
(ناظم الاطباء). برخی گویند کبوتر دشتی است . (یادداشت مولف ). نوعی از کبوتر. (از
اقرب الموارد). رجوع به کبوتر شود. || قمری . (ناظم الاطباء). نوعی است از قمری چندِ
کبوتری منقار و چنگال سرخ . (مهذب الاسماء). قمری ، این کلمه را مترجم ایتالیائی دیاتسارون
به ترتر ۞ ترجمه کرده و شاید این کلمه تورتور
۞ فرانسوی باشد که اصل تورترل ۞ به معنی قمری است . (یادداشت
مولف ) : عوض او ذبیحت قربان کنند، آنچنانکه گفته شد در ناموس خدا، دو جفت شفنین یا
دو کبوتربچه . (ترجمه دیاتسارون ص 20). و رجوع به قمری شود. || فاخته . (ناظم الاطباء).
رجوع به فاخته شود. || مرغی است و گویند همان است که عامه یمام خوانند. ج ، شَفانین
. (از اقرب الموارد). به لغت یونانی نام مرغی است که آنرا به فارسی بوتیمار و به عربی
یمام خوانند و آن دو نوع باشد، برخی بحری و برخی برّی . برّی بوتیمار است که گفته شد
وبحری جانوری است به شکل خفاش و بال و رنگ او نیز به خفاش میماند و دم او به دم موش
شباهتی دارد و در بیخ دم خاری دارد که بدان می گزد و اگردر زیر بالین کسی گذارند آن
کس را خواب نبرد و اگر در پای درخت خاک کنند آن درخت خشک شود. (آنندراج ) (برهان
). بوتیمار. ج ، شُفانین . (ناظم الاطباء). طریقون . غم خورک ۞ . مالک الحزین . (یادداشت مولف
). بوتیمار. (تذکره ابن بیطار). و رجوع به
بوتیمار شود.
- شفنین بحری ؛ حیوان دریایی است شبیه
خفاش در رنگ و بال و شکل ، و دنباله او شبیه
به دنباله موش و در زیر دم نیشی دارد و از
زدن نیش درد شدیدی عارض شود. (از تحفه حکیم
مومن ) (از ذخیره خوارزمشاهی ). ابرق . حوت
الشرّ.
- شفنین برّی ؛ همان یمامه و بوتیمار است
. (از تحفه حکیم مومن ) (از ذخیره خوارزمشاهی ). و رجوع به شفانین شود.
//////////////
قمری خانگی (نام علمی: Spilopelia
senegalensis)
گونهای پرنده از تیرهٔ کبوتریان و راستهٔ کبوترسانان است که حدود ۲۶ سانتیمتر طول دارد و شبیه قمری
معمولی، اما کوچکتر از آن است.[۱] قمری خانگی در مناطق گرمسیری آفریقای جنوب صحرا،
خاورمیانه، جنوب آسیا، هند و غرب استرالیا زندگی میکند. این پرنده در ایران نیز یافت
میشود. این پرنده دم بلند و جثه لاغری نسبت به دیگر کبوترسانان دارد. سطح پشتی، بالها
و دم آن به رنگ خرمایی است. پرهای خاکستری مایل به آبی در بالهایش دیده میشود. سر
و بخشهای پائینی بدنش به صورتی و شکمش به رنگ سفید میگراید. پاهایش نیز قرمز رنگ
است. این پرنده گاه «یاکریم» نامیده میشود
///////////////
قص عربی:
فاختة النخيل أو حمام الدبسي أو الرُقطيّة
أو اليمامة الضاحكة[2] (باللاتينية: Streptopelia Senegalensis) هي حمامة صغيرة تعيش في أفريقيا وتحديداً جنوب
الصحراء الكُبرى وفي منطقةِ الشرق الأوسط وشرقًا إلى شبه القارّة الهنديّة. يتميّز
هذا الطائر عن الحمامِ القمري والحمام البرّي المُطوّق بأنّ حجمهُ أصغر ولهُ ذيلٌ أطول
منهُما ولكن جناحه أقصر، ولهُ لونٌ مُختلف فرأسهُ وصدرهُ يميلان للبُنيّ المُحمّر أو
الزهري، وعادةً ما يُشاهد في المناطقِ السكنيّة حيثُ لا يهابُ النّاس كثيرًا.
الغذاء[عدل]
يتغذّى على الحُبوبِ والبذور التي يجدها
على سطحِ الأرض، وأحيانًا يتغذى على النملِ خلال فترة التكاثر.
التكاثر[عدل]
عش فاختة النخيل.
تتكاثر هذه الطُّيور خلال شهر مارس ومايو،
والعُشّ مُشابه لليمامة المُطوّقة وعادة تبني أعشاشها بين أغصان شجر السمر لتستفيد
من شوكها في حمايةِ العُشِّ، وتضع الأنثى عادةً بيضتين بيضاء اللون ونادرًا ما تضع
بيضة واحدة وتبلغُ فترة حضانة البيض بين 12-13 يومًا، ومُدّة رعاية الصغار لوصولها
لسنِّ الطيران تقريبًا نفس مُدّة حضانة البيض.[3]
المراجع[عدل]
^ جمعية الطيور العالمية (2009).
"Stigmatopelia
senegalensis".
القائمة الحمراء للأنواع المهددة بالانقراض Version 2009.2. الاتحاد الدولي لحفظ
الطبيعة. اطلع عليه بتاريخ February 4, 2010.
^ اليمامة الضاحكة (فاختة النخيل) ، موقع
الحياة البرية بالمملكة العربية السعودية أطلع عليه بتاريخ 27 فبراير 2016.
^ اليمامة الضاحكة (فاختة النخيل).
/////////////
قس آذری:
Xırda
qur-qur (lat. Streptopelia senegalensis) - qurqur cinsinə aid quş növü.
////////////
قس عبری:
הצוצלת - Palm Dove (שם קודם: תור העיר[2]
שם מדעי: Streptopelia senegalensis) היא תור קטן החי באזורים הטרופים באפריקה מדרום לסהרה, במזרח התיכון
ובדרום אסיה מדרום להודו. הצוצלת מתגוררת בסבך, באזורים יבשים. בישראל נפוצה בכל הארץ.
רבים מתבלבלים בינה לבין יונת הבית, הנפוצה גם היא ברחבי הארץ.
הצוצלת מקננת על גבי עצים
או בחצרות בתים, ומטילה שתי ביצים לבנות. מעופה מהיר, בתנועת כנפיים קצובה ומשק מהיר
מזדמן. אופן תעופה זה מאפיין את כלל היוניים.
נכון לשנת 2015, צוצלת היא
הציפור הרביעית בתפוצתה בישראל.
////////////////
قس ازبکی:
Musicha
(Streptopelia senegalensis) — kaptarsimonlar oilasi gʻurraklar urugʻiga mansub
qush. Dumi uzun, boshqa kaptarsimonlarga nisbatan kichik. Tanasining orqa
tomonidagi patlari bir xil kulrang , boʻyni orqasida qora rangli yarim halqasi
bor. Urugning boshqa turlaridan gavdasining kichikligi (uz. 14—30 sm),
daraxtlar shoxiga in qurmasligi bilan farq qiladi. Oʻrta Osiyoda keng
tarqalgan, turar joylar yaqinida yashaydi. Binolarning boʻgʻotlariga in quradi,
2—3 ta tuxum qoʻyadi. Bir yilda bir necha marta bola ochadi. Oʻtroqyashaydi.
Oʻsimliklar urugʻi, jumladan, don va non uvoqlari bilan oziklanadi. [1]
/////////////
قس پنجابی:
ہسدی_کگی کگیاں دے
ٹبر دا اک پنچھی اے۔ ایہ اک نکے ناپ دی کگی اے جیہڑی دکھنی صحرائی افریقہ توں لے کے
لیندا ایشیاء توں دکھنی ایشیاء تک دے دیساں دی واسی اے۔ ایہدی کوک لگدا اے جیویں ہس
رئی اے تے ایس باہجوں ایہدا ناں ہسدی کگی پیا۔
///////////////
قس ترکی استانبولی:
///////////
Laughing dove
From Wikipedia, the free encyclopedia
Laughing dove
|
|
At Zighy Bay in the Musandam Peninsula, Oman
|
|
Kingdom:
|
|
Phylum:
|
|
Class:
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
|
Species:
|
S. senegalensis
|
·
Streptopelia senegalensis
·
Stigmatopelia senegalensis
|
The laughing
dove (Spilopelia senegalensis) is a small pigeon that is a
resident breeder in Sub-Saharan Africa, the Middle East east
to the Indian Subcontinent. This small long-tailed
dove is found in dry scrub and semi-desert habitats where pairs can often be
seen feeding on the ground. A rufous and black chequered necklace gives it a
distinctive pattern and is also easily distinguished from other doves by its
call. Other names include palm dove and Senegal dove while
in India the
name of the little brown dove is often used. It was introduced
in Western Australia and has established
itself in the wild around Perth and Fremantle.
///////////
&&&&&&&
شفنین البحری
بهندی ساکوچ و بفرنکی پستینا که مرین نامند
ماهیت آن
حیوانی دریائی است شبیه بخفاش در رنک و بال و شکل در دنبالۀ آن
نیشی مانند خار است
افعال و خواص آن
چون کسی را بکزد الم عظیم حادث کردد و چون نیش آن را در زیر جامۀ
خواب کذارند مورث بیخوابی مفرط و دفن کردن آن در خانه موجب تفرقه اهل آن خانه و پاشیدن
مسحوق سوختۀ آن بر دو کس باعث تفرقه و بغض ایشان و بدین سبب آن را حوت الشر نامند و
کویند چون در بول کسی نیشی آن را فرو برند باعث سوزش و درد عظیم صاحب بول شود و مادامیکیه
برنیاورند رفع آن نشود
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
//////////////
شفنین . [ ش ِ / ش َ ] (معرب ، اِ) کبوتر.
(ناظم الاطباء). برخی گویند کبوتر دشتی است . (یادداشت مولف ). نوعی از کبوتر. (از
اقرب الموارد). رجوع به کبوتر شود. || قمری . (ناظم الاطباء). نوعی است از قمری چندِ
کبوتری منقار و چنگال سرخ . (مهذب الاسماء). قمری ، این کلمه را مترجم ایتالیائی دیاتسارون
به ترتر ۞ ترجمه کرده و شاید این کلمه تورتور
۞ فرانسوی باشد که اصل تورترل ۞ به معنی قمری است . (یادداشت
مولف ) : عوض او ذبیحت قربان کنند، آنچنانکه گفته شد در ناموس خدا، دو جفت شفنین یا
دو کبوتربچه . (ترجمه دیاتسارون ص 20). و رجوع به قمری شود. || فاخته . (ناظم الاطباء).
رجوع به فاخته شود. || مرغی است و گویند همان است که عامه یمام خوانند. ج ، شَفانین
. (از اقرب الموارد). به لغت یونانی نام مرغی است که آنرا به فارسی بوتیمار و به عربی
یمام خوانند و آن دو نوع باشد، برخی بحری و برخی برّی . برّی بوتیمار است که گفته شد
وبحری جانوری است به شکل خفاش و بال و رنگ او نیز به خفاش میماند و دم او به دم موش
شباهتی دارد و در بیخ دم خاری دارد که بدان می گزد و اگردر زیر بالین کسی گذارند آن
کس را خواب نبرد و اگر در پای درخت خاک کنند آن درخت خشک شود. (آنندراج ) (برهان
). بوتیمار. ج ، شُفانین . (ناظم الاطباء). طریقون . غم خورک ۞ . مالک الحزین . (یادداشت مولف
). بوتیمار. (تذکره ابن بیطار). و رجوع به
بوتیمار شود.
- شفنین بحری ؛ حیوان دریایی است شبیه
خفاش در رنگ و بال و شکل ، و دنباله او شبیه
به دنباله موش و در زیر دم نیشی دارد و از
زدن نیش درد شدیدی عارض شود. (از تحفه حکیم
مومن ) (از ذخیره خوارزمشاهی ). ابرق* . حوت
الشرّ.
- شفنین برّی ؛ همان یمامه و بوتیمار است
. (از تحفه حکیم مومن ) (از ذخیره خوارزمشاهی ). و رجوع به شفانین شود.
* ابرق . [ اَ رَ ] (ع ص ، اِ) سیاه
و سفید. رسن دورنگ . پیسه رسن . رسن پیسه . || زمین بلند با ریگ و سنگ . خاک با سنگ
و ریگ و گل درآمیخته . زمین درشت که با ریگ و سنگریزه باشد. || شفنین بحری . || طلق
. || نام داروئی مقوی حافظه . ج ، اَبارق .
////////////
بوتیمار یا غمخورک گونهای پرندهٔ آبچر است از راسته سقامرغسانان،
خانوادهٔ حواصیلان. ویژگی اصل این پرنده
که آن را از دیگر اعضای تیره حواصیلان متمایز میکند، گردن کوتاهتر آن است.
دو زیرگونه از بوتیمار در ایران به همین
نام شهرهاند که در سیستان و سواحل خزر به میان نیزارها و باتلاقها به فصول پرباران
میزیند. این دو عبارتاند از بوتیمار و بوتیمار کوچک. بوتیمار آهسته و بهدشواری و
در ارتفاعی کم پرواز میکند و گردن خود را هنگام پرواز جمع میکند و به هنگام خطر بیحرکت
میایستد و منقار خویش را به شکلی ویژه عمودی نگاه میدارد و به شکلی گوژپشتانه حرکت
میکند. وی رابطه نامأنوسی با انسان دارد و بیشتر از انسان دوری میجوید و صبح زود
یا به هنگام غروب از نهانگاه خود بیرون میآید.
محتویات [نمایش]
در ادب پارسی[ویرایش]
بوتیمار از جمله مرغان افسانهای ادبیات
پارسی است که به تنگچشمی و بخیلی آوازه دارد. مشهور است که بوتیمار همیشه در تشنگی
به سر میبرده اما آن هنگام که به رودخانه و دریا میرسیده، چه غم بسیار میخورده که
مبادا آب دریا تمام شود و او از تشنگی بمیرد، از این جهت آب نمیخورده. بوتیمار به
معنای صاحب غمخواری است.[۱][نیازمند منبع]
از بوتیمار با نامهایی دیگر چون کیلان،
غمخورک، ماهیخوار، هوقار و مرغ غصه نیز یاد میکنند.[۱]
بوتیمار در شعر پارسی[ویرایش]
تو همچون گل ز خندیدن لبت با هم نمیآید روا داری که من بلبل چو بوتیمار بنشینم
(سعدی)[۲]
مَثَلِ جام و پارسایان است لب دریا و مرغ بوتیمار (خاقانی)[۳]
گفت ای انوری آخر چه فتادست ترا که فرو رفتهای و غمزده چون بوتیمار
(انوری)[۴]
مرا آید ز بوتیمار خنده لب دریا نشسته سرفکنده (عطار نیشابوری)[۵]
ندارم غصه دانه اگر چه گرد این خانه فرورفته به اندیشه چو بوتیمار می گردم
(مولانا)[۶]
بط شراب چو طاوس مست بال گشود کشید سر به گریبان خود چو بوتیمار (صائب
تبریزی)[۷]
مرغکی عاشق آبستکه بوتیمارش نام از آنست که پیوسته بود با تیمار
(قاآنی)[۸]
گونهها[ویرایش]
پرندگانی که به نام بوتیمار شناخته میشوند
و عضو زیرخانوادهٔ Botaurinae به شمار میروند
عبارتاند از:[۹]
زیرخانوادهٔ Botaurinae
سرده غمخورکها
بوتیمار کوچک، Ixobrychus minutus
بوتیمار کوچک استرالیایی، Ixobrychus dubius
بوتیمار کوچک نیوزیلندی، Ixobrychus
novaezelandiae
(منقرض)
بوتیمار دارچینی، Ixobrychus
cinnamomeus
بوتیمار پشتراهراه، Ixobrychus
involucris
بوتیمار کمینه، Ixobrychus exilis
بوتیمار زرد، Ixobrychus sinensis
بوتیمار شرنک، Ixobrychus eurhythmus
بوتیمار کوتوله، Ixobrychus sturmii
بوتیمار سیاه، Ixobrychus flavicollis
سردهٔ بوتیمارهای بزرگ
بوتیمار آمریکایی، Botaurus
lentiginosa.
بوتیمار اوراسیایی یا بوتیمار بزرگ، Botaurus stellaris
بوتیمار آمریکای جنوبی، Botaurus pinnatus
بوتیمار استرالزیایی، Botaurus
poiciloptilus
Botaurus hibbardi (فسیل)
سرده Zebrilus (بوتیمارهای زیگزاگی)
حواصیل زیگزاگی (یا درستش بوتیمار زیگزاگی)،
Zebrilus
undulatus
منابع[ویرایش]
↑ پرش به بالا به: ۱٫۰ ۱٫۱ Dehkhoda Dictionary
پرش به بالا ↑ سعدی، دیوان اشعار، غزلیات، غزل
۲۲۹
پرش به بالا ↑ خاقانی، دیوان اشعار، قصاید،
شمارهٔ ۱۱۲
پرش به بالا ↑ انوری، دیوان اشعار، قصاید، قصیدهٔ شمارهٔ ۸۱
پرش به بالا ↑ عطار، اسرارنامه، بخش نوزدهم،
الحکایه و التمثیل
////////////
قس عربی:
الواق نوع من الطيور، تزيد على 12 نوعًا،
وتنتمي إلى فصيلة البلشونيات. تعيش في المستنقعات، وتتواجد في كل قارات العالم ماعدا
القارة القطبية الجنوبية والأجزاء الشمالية من آسيا وأمريكا الشمالية.[3]
محتويات [أظهر]
الوصف[عدل]
يعتبر الواق الأوروبي أكبر أنوع الواق
ويبلغ طوله حوالي 75 سم، وأصغر أنواعه هو الواق الأقل بطول 30 سم. يمتلك الواق ريش
أسود مُخضر في قمّة رأسه وفي المؤخرة. عنقه وأرجله طويلة إلى حد ما، ولكنها أقصر من
طيور البلشون الأخرى. تمتلك طيور الواق منقار كبير حاد ودقيق. لون الأجزاء العليا من
جسم الطائر أصفر برتقالي داكن، مع بقع سمراء مُحمرة وسوداء، ولون أجزائها السفلى أصفر
برتقالي شاحب مع خطوط سمراء، وأرجلها خضراء مصفرة.[3]
السلوك والطبيعة[عدل]
يعيش الواق بصورة عامة منفردًا عدا وقت
التكاثر. ويبني عشه البسيط على الأرض، بين النباتات المائية الطويلة. وتضع أنثى الواق
من ثلاث إلى خمس بيضات بنية اللون. ولكي يتغذى الواق يقف ساكنًا تمامًا في الماء الضحل،
مرتقبًا الأسماك والضفادع والفئران والسحالي والحشرات. ويشير الطائر بمنقاره إلى الأعلى،
عندما يريد أن يختفي، ويقف ساكنًا تمامًا. وتصعب مشاهدةُ الواق وسط القصب المائي بسبب
ألوانه. ويتردد صياح الواق بانتظام رتيب عبر المستنقعات التي يعيش فيها. ويحدث الواق
الأوروبي ضحيجًا مدويًا كالبوق المزعج البعيد، كما يتردد صياح الواق الأمريكي مثل المضخة
الصدئة، أو مثل صوت الضرب بالمطرقة على الوتد. ويدعى الواق الأمريكي أحيانا بسبب صياحه
"المضخة الصاخبة" أو "الوتد المطروق”.[3]
الأنواع[عدل]
أشهر أنواع الواق:[4][5]
النوع الجنس الإسم العلمي الموطن ملاحظات
الواق الأقل Ixobrychus Ixobrychus exilis أمريكا
الشمالية
الواق الصغير Ixobrychus minutus أفريقيا، أوروبا
الجنوبية، أوروبا الوسطى،
غرب آسيا، جنوب آسيا، أستراليا
الواق الأصفر Ixobrychus sinensis جنوب شرق آسيا
الواق ذو الظهر
المخطط
Ixobrychus involucris أمريكا الجنوبية
الواق القزم Ixobrychus sturmii أفريقيا
واق فون شرينك Ixobrychus eurhythmus جنوب شرق آسيا
الواق الكستنائي Ixobrychus cinnamomeus جنوب
شرق آسيا
الواق الأسود Ixobrychus flavicollis جنوب شرق آسيا، أستراليا
الواق النيوزلندي Ixobrychus novaezelandiae منقرض
الواق الأمريكي Botaurus Botaurus
lentiginosa أمريكا الشمالية
الواق الأوراسي Botaurus stellaris أوروبا،
آسيا
الواق الأمريكي
الجنوبي
Botaurus pinnatus أمريكا الجنوبية، أمريكا الوسطى
الواق الأسترالاسيوي Botaurus poiciloptilus أستراليا
Botaurus hibbardi مستحاثة
الواق المتعرج Zebrilus Zebrilus undulatus أمريكا
الجنوبية
المراجع[عدل]
^ مذكور في : نظام معلومات تصنيفية متكاملة
— وصلة : ITIS TSN — تاريخ الاطلاع: 19 سبتمبر
2013 — عنوان : Integrated Taxonomic
Information System
— تاريخ النشر: 2011
^
تعديل قيمة خاصية معرف موسوعة الحياة (P830) في ويكي بيانات"معرف Botaurinae في موسوعة الحياة".
eol.org. اطلع عليه بتاريخ
23 يناير 2017.
^ تعدى إلى الأعلى ل: أ ب ت الموسوعة العربية
العالمية، الطبعة الثانية، ج. 27، ص. 28-29
^ Web, A. (2014). Bitterns:
Short-tailed, short-necked wading birds.
^ Bittern, bird, Britannica.com
////////////
قس سواحلی:
Vumatiti ni ndege wakubwa wa nusufamilia Botaurinae na Tigrisomatinae katika familia ya Ardeidae ambao
wana domo refu na nyembamba lakini shingo fupi kuliko spishi nyingine za familia hii. Hupinda shingo yao wakiruka
angani. Ndege hawa wana rangi nyeupe, nyeusi na kahawia. Vumatiti hula samaki, amfibia na wadudu wa maji. Hizi ni spishi zinazojificha ndani ya uoto.
Hujenga tago lao kwa matawi, manyasi na mimea ingine katikati ya matete au juu ya miti. Tago limefichika kwa kawaida.
///////////
Bittern
From Wikipedia, the free encyclopedia
For other uses, see Bittern
(disambiguation).
Bitterns
|
|
Kingdom:
|
|
Phylum:
|
|
Class:
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Subfamily:
|
Botaurinae
|
Genera
|
|
·
Zebrilus Bonaparte, 1855
|
Bitterns are a
classification of birds in the heron family of Pelican order of wading birds.
Species named bitterns tend to be the shorter-necked, often more secretive
members of this family. They were called hæferblæte in Old English;
the word "bittern" came to English from Old French butor,
itself from Gallo-Roman butitaurus, a compound of Latin būtiō and taurus.[1] Bitterns form a monophyletic subfamily in the heron
family, the Botaurinae.
Bitterns
usually frequent reed beds and
similar marshy areas, and feed on amphibians, reptiles, insects, and fish.
Unlike
the similar storks, ibises,
and spoonbills, herons, egrets, pelicans, and
bitterns fly with their necks retracted, not outstretched.
The
genus Ixobrychus contains
mainly small species:
·
Little bittern, Ixobrychus minutus
·
Australian little
bittern, Ixobrychus dubius
·
New Zealand
little bittern, Ixobrychus novaezelandiae (extinct)
·
Cinnamon bittern, Ixobrychus
cinnamomeus
·
Stripe-backed bittern, Ixobrychus
involucris
·
Least bittern, Ixobrychus exilis
·
Yellow bittern, Ixobrychus sinensis
·
Schrenck's bittern, Ixobrychus
eurhythmus
·
Dwarf bittern, Ixobrychus sturmii
·
Black bittern, Ixobrychus flavicollis
The
genus Botaurus is the larger bitterns:
·
American bittern, Botaurus lentiginosa.
·
Eurasian bittern or great bittern, Botaurus
stellaris
·
South American
bittern, Botaurus pinnatus
·
Australasian bittern, Botaurus
poiciloptilus
The
genus Zebrilus includes only one species:
·
Zigzag heron (or properly Zigzag
bittern), Zebrilus undulatus
Wikimedia Commons has media
related to Botaurinae.
|
1.
Jump up^ Joseph P. Pickett; et al., eds.
(2000). "Bittern". The American
Heritage Dictionary of the English Language (4th ed.). Boston: Houghton
Mifflin. Retrieved 2006-07-04.
·
Bitterns