۱۳۹۵ دی ۲۵, شنبه

مداخل مخزن الادویه عقیلی خراسانی (چهل و ششم) 4

سمور
بفتح اول و ضم میم و سکون واو و راء مهمله
ماهیت آن
حیوانی است که در ترکستان بهم می رسد شبیه بدلق و از ان سیاه تر
طبیعت آن
بسیار کرم و خشک
افعال و خواص آن
در جمیع افعال قویتر از ان و پوشیدن پوستین آن کرمتر از سنجاب و حیوانات دیکر و جهت پیران و مبرود المزاجان مفید و مسخن سینه و کرده و مقوی باه مرطوبین و ضماد پیه آن مسخن کرده و ذرور موی آن جهت تجفیف قروح نافع و پوستین آن زودتر از پوستین حیوانات دیکر فاسد می کردد جهت آنکه دباغت آن کمتر است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
///////////////
سمور. [ س َ ] (اِ) ۞ پستانداری از رده ٔ گوشتخواران ۞ که تیره ٔ خاصی بنام تیره ٔ سموریان را بوجود می آورد. این جانور دارای قدی کوچک و پاهای کوتاه و انگشت رو است و بدنش باریک و کشیده و پوستش نرم و از گوشتخواران کامل است . محل زندگی حیوان مذکور بیشتر اروپای مرکزی و آسیاست . قدش درحدود 70 سانتیمتر و موهایش خاکستری تیره است و دارای لکه های سفید در زیر گردن میباشد. پوزه اش باریک ولی کشیده نیست . جانوری است که شبها جهت شکار از لانه اش خارج میشود و به لانه های مرغان و کبوتران حمله میکند و با بی رحمی شدید آنها را میکشد. مشهور است بقدری پرندگان اهلی را میکشد که از خون آنها گیج و مست میشود. (فرهنگ فارسی معین ). پهلوی سیمور ۞ . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). جانوری است از قسم روباه که پوستش سرخ مایل بسیاهی و تیرگی باشد. از پوستش پوستینها سازند و پوست حیوان مذکور رانیز سمور گویند. (غیاث ) (آنندراج ). جانوری است معروف که از پوست آن پوستین سازند. (برهان )
//////////////
سمور
جانوری است که در ترکستان بسیار باشد و طبیعت وی گرم و خشک باشد سخونت وی زیاده بود از همه حیوانات سبع و پوست وی زود تغییر پذیرد از بهر آنکه دباغت وی نه همچنان از دگر پوستها بود و صاحب جامع گوید وی و دلق نزدیک یکدیگر باشند و مسخن و مجفف و پوشیدن وی پیران و سردمزاجان را سود دهد و غیر وی پوشیدن سمور سینه را نیکو بود
لاتین‌MUSTELA ZIBELINA فرانسه‌ZIBELINE انگلیسی‌RUSSIAN SABLE
اختیارات بدیعی، ص: 236
////////////
سمور یا دَله یا راسوی دله (Martes) سردهای در تیره راسویان است. این جانواران چابک هستند و بیشتر گونه‌های آنها برای زندگی در جنگل‌های تایگای نیم‌کره شمالی سازگاری یافته‌اند.

پوست سمورها در تهیه پوستین (خز) کاربرد دارد و بسیار نرم و لطیف و گرانبهاست.[۱] به همین دلیل سمورها همواره برای پوستشان شکار می‌شده‌اند و مزارع پرورش سمور نیز برای استفاده از پوست آنها تأسیس شده‌است.

سمورهای آبی از انواع سمور نیستند. سمورهای آبی هم از خانواده راسوسانان هستند اما در زیرخانواده Lutrinae قرار دارند اما سمورها به زیرخانواده Mustelinae تعلق دارند و ولورین و گورکن نزدیکترین خویشاوندان آنها هستند.

سمورها جانورانی همه‌چیزخوار هستند و سنجاب، موش، خرگوش، پرندگان، حشرات و تخم پرندگان به همراه دانه‌ها و میوه‌ها و لاشه از منابع غذایی این جانوران هستند.

سمورها زندگی انفرادی دارند و فقط در اواخر بهار و اوایل تابستان برای جفت‌گیری با هم زندگی می‌کنند. بچه‌هایشان نابینا و تقریباً بی‌مو در ابتدای بهار به دنیا می‌ایند و بعد از حدود دو ماه از شیر گرفته می‌شوند و در حدود سه یا چهار ماهگی از مادر جدا می‌شوند.

اشاره‌های فرهنگی[ویرایش]
واحد پول کرواسی کونا یعنی سمور نام دارد و بر روی سکه‌های این کشور نیز تصویر حیوان سمور نقش بسته‌است. دلیلش این است که در قرون وسطی در سرزمین‌های اسلوونی، کرواسی و دالماتیا پوست سمور به عنوان نوعی پول کاربرد داشت و سکه‌ای که بین سال‌های ۱۲۳۵ تا ۱۳۸۴ در این منطقه ضرب می‌شد تصویر یک سمور را بر روی خود داشت.

شرکت معروف نوکیا نیز نام خود را این حیوان گرفته‌است. در زبان فنلاندی به سمور نوکیانویرتا گفته می‌شود.

گونه‌ها[ویرایش]
سمور آمریکایی (Martes americana)
سمور نیوفوندلند (Martes americana atrata)
سمور گلوزرد (Martes flavigula)
سمور سنگی (Martes foina)
سمور نیلگیری (Martes gwatkinsii)
سمور جنگلی (Martes martes)
سمور ژاپنی (Martes melampus)
دله آمریکایی (Martes pennanti)
سمور سیبری (Martes zibellina)
منابع[ویرایش]
          اطلاعات مرتبط در ویکی‌گونه: Martes
          در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ سمور موجود است.
پرش به بالا فرهنگ معین. «سمور». بازبینی‌شده در 18 مهر 88.
Wikipedia contributors, "Marten," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Marten&oldid=564589350 (accessed July 29, 2013).
[نمایش] ن ب و
راسویان Mustelidae Stamps of Germany (DDR) 1982, MiNr 2678.jpg
///////////////
قس عربی:
تُشكل الفرائيات (حيوان الخر) جنس مارتس (Martes) الذي ينتمي إلى الرتبة الفرعية عرسيات نموذجية، وهو أيضًا نوع من فصيلة ابن عرس.

محتويات  [أظهر]
الوصف[عدل]
إن الفرائيات حيوانات رشيقة، ونحيلة تعيش في الغابة الشمالية تايغا وفي الغابات الصنوبرية والنَفْضيّة الشمالية التي تقع في النصف الشمالي من الكرة الأرضية. وتتميز حيوانات الخر بذيلها الكث الخشن وأقدامها العريضة ذات المخالب الحادة البارزة جزئيًا. ويتراوح لون فرائه بين الأصفر والبني الداكن وفقًا للأنواع، وفي العديد من الحالات يكون من أقيم وأغلى الفراءالذي يبحث عنه صائدو الفراء.

الغذاء[عدل]
تنتمي الفرائيات إلى الحيوانات القارتة(آكلة اللحوم والنباتات) مثل ولفيرين وفيزون (مينك) وغرير ونمس وابن عرس. ويتكون نظامها الغذائي من السناجب والفئران والأرانب والطيور والسمك والحشرات والبيض، وتتغذى أيضًا على الفواكه والمكسرات عندما تكون متوفرة أمامها.[4][5]">http://www.msnbc.msn.com/id/43330041/ns/us_news-weird_news/
>

السلوك[عدل]
تُعد حيوانات الفرائيات من الحيوانات المنعزلة الوحيدة، تتقابل في أواخر الربيع أو أوائل الصيف فقط من أجل التزاوج والتكاثر للحفاظ على النسل. وتضع في أوائل الربيع بطنًا قد تشمل 5 صغار عمياء وصلعاء. وتُفطم صغار الخر بعد حوالي شهرين، وعندما تبلغ شهرها الثالث أو الرابع تترك والدتها لتصبح مسئولة عن إطعام نفسها بنفسها.

أصل الكلمة[عدل]
تشتق الكلمة الإنجليزية الحديثة "marten" من الكلمة الإنجليزية الوسطى "martryn"، المشتقة من Anglo-French "martrine" والكلمة الفرنسية القديمة "martre" (باللاتينية "martes")، المشتقة بدورها أيضًا من مصدر جرماني، cf.وتأتي أيضًا من اللغة الإنجليزية القديمة mearþ، اللغة النوردية القديمة mörðr، الألمانية العليا القديمة، واللغة اليديشية mardar.

الأنواع[عدل]
وقد أظهرت أبحاث الحمض النووي مؤخرًا أن Martes هو في الواقع جنس متعدد العرق، وبالتالي أصبح كل من Martes pennanti وMartes americanaخارج الجنس وتم جمعهم مع ايرا وولفيرين، لتشكل فرع حيوي في العالم الجديد..[6] وقد مضى سبعة ملايين سنة على تطور هذا الجنس أول مرة خلال فترة البليوسين.

الخر الأمريكي (Martes americana)
خر الصنوبر بجزيرة نيوفاوندلاند (Martes americana)
الخر أصفر الحنجرة يُعرف علميا باسم (Martes flavigula)
خر الزان (Martes foina)
Nilgiri Marten (Martes gwatkinsii)
خر الصنوبر (Martes martes)
الخر الياباني (Martes melampus)
الصياد (Martes pennanti) وأحيانًا يُعرف باسم القط الأسود فيشر Fisher
السمور (Martes zibellina)
المراجع الثقافية[عدل]
في العصور الوسطى، كانت تُعد جلود الخر من البضائع ذات القيمة العالية ولذلك كان يتم استخدامها كوسيلة للدفع في سلافونيا (Slavonia)، الساحل الكرواتي (Croatian Littoral)، ودالماسيا.(Dalmatia). الاسم الكرواتي لكلمة الخر هي كونا؛ وتُعد العملة الرسمية الحديثة لكرواتيا.[7] وتُرسم صورة الخر على الوجه الأمامي لعملة كونا الكرواتية فئة 1، 2، و5 وتم صكها منذ عام 1993 ومن حينها تُنقش صورة الخر على الوجه الخلفي لعملة الكونا فئة 25 العملات المعدنية التذكارية.[8]

استمدت شركة الاتصالات الفنلندية نوكيا اسمها،الذي أتى عبر نهر نوكيانفيرتا، من نوع من أنواع حيوان الخر يُعرف محليًا باسم نوكيا (السمور).[9]

المراجع[عدل]
مشاريع شقيقة توجد في ويكي أنواع معلومات أكثر حول: الفرائيات (الخر) مشاريع شقيقة في كومنز صور وملفات عن: الفرائيات
^ مذكور في : نظام معلومات تصنيفية متكاملة وصلة : ITIS TSN تاريخ الاطلاع: 19 سبتمبر 2013 عنوان : Integrated Taxonomic Information System تاريخ النشر: 2006
^ مذكور في : Mammal Species of the World وصلة : MSW ID تاريخ الاطلاع: 19 سبتمبر 2015 المؤلف: Don E. Wilson عنوان : Mammal Species of the World تاريخ النشر: 2005
^   تعديل قيمة خاصية معرف موسوعة الحياة (P830) في ويكي بيانات"معرف Martes في موسوعة الحياة". eol.org. اطلع عليه بتاريخ 12 يناير 2017.
^ Powell, Roger (1984). المحرر: Macdonald, D. The Encyclopedia of Mammals. New York: Facts on File. صفحات 118119. ISBN 0-87196-871-1.
^ <a href="http://www.msnbc.msn.com/id/43330041/ns/us_news-weird_news/
^ Flynn, J.J. et all (2004). "Molecular Phylogeny of the Carnivora (Mammalia): Assessing the Impact of Increased Sampling on Resolving Enigmatic Relationships". Systematic Biology. 54(2): 317–337.
^ [<a href="http://www.hnb.hr%22>http://www.hnb.hr
Croatian National Bank]. [.
^ [<a href="http://www.hnb.hr%22>http://www.hnb.hr
Croatian National Bank]. [http://www.hnb.hr/novcan/kovanice/e1kuna.htm?tsfsg=2f8fb802e4db3c45c05d9feb07991fe6 1 Kuna Coin], [http://www.hnb.hr/novcan/kovanice/e5kuna.htm?tsfsg=fa39efd7c6602f992d2ea120f7b64c3e 5 Kuna Coin], & [.
^ [<a href="http://www.nokia.com/global/about-nokia/about-us/story/the-nokia-story/%22>http://www.nokia.com/global/about-nokia/about-us/story/the-nokia-story/
Story of Nokia], retrieved on the 23 August 2012
ع ن ت
ثدييات حية مرتبة حسب التصنيف الفرعي
أيقونة بوابةبوابة علم الحيوان أيقونة بوابةبوابة علم الأحياء أيقونة بوابةبوابة ثدييات
ع ن ت
أنواع آكلات اللحوم
معرفات الأصنوفة        
موسوعة الحياة: 34549  ITIS: 180558  ncbi: 9658  Fossilworks: 41126  MSW: 14001203
تصنيفات: أجناس الثديياتثدييات أمريكا الشماليةثدييات أوروباثدييات آسياثدييات كنداعرسيات نموذجية
////////////////
قس آذری:
Dələ (lat. Martes) — Yırtıcılar dəstəsinin dələkimilər fəsiləsinə aid heyvan cinsi.
///////////
قس باسای اندونزی:
Martes adalah genus mamalia yang tergolong dalam subfamili Mustelinae dan familia Mustelidae. Hewan ini bertubuh ramping dan bergerak lincah, beradaptasi untuk hidup di lingkungan taiga, bisa ditemukan di hutan gugur dan tumbuhan runjung di sekitar bumi belahan utara. Hewan ini berekor tebal, dengan cakar besar dengan kuku yang dapat ditarik sebagian masuk. Rambut hewan ini bervariasi dari kekuningan sampai coklat tua, tergantung jenisnya, yang banyak dicari oleh para pemburu kulit hewan.
//////////
قس عبری:
הדָּלָק (שם מדעי: Martes) הוא סוג של טורף לילי קטן ממשפחת הסמוריים ומתת משפחת הסמורים.

מאפיינים[עריכת קוד מקור | עריכה]
הדלק נפוץ בשטחי החורש והיער של צפון אמריקה, אירופה ומרכז אסיה ונחשב טפסן עצים וסלעים מצטיין. הדלק גדול מהסמור ומבנה גופו מוצק יותר. הפרווה עבה והזנב עבות. למרבית המינים פרווה חומה בחלק גוף עליון ובהירה יותר בחלק התחתון. הדלקים ניצודים על ידי האדם בשל פרוותם היפה. בדומה לשאר חברי המשפחה, מפריש הדלק בשעת סכנה חומר בעל ריח חריף שמבריח את אויביו. אותו חומר משמש לו לסימון הטריטוריה ובקביעת גבולות הנחלה. תזונת הדלק מגוונת ביותר וכוללת זוחלים, מכרסמים ועופות, פירות ביצים ודרבנים.

בישראל מצוי מין אחד מהסוג - דלק הסלעים והוא בין הטורפים הקטנים בארץ.
///////////
قس سواحلی:
Konje (Martes) ni jenasi ya wanyama wadogo wa familia Mustelidae wenye miili myembamba na mikia mirefu.
//////////
قس در ترکی استانبولی:
Sansar, sansargiller (Mustelidae) familyasından Martes cinsini oluşturan hepçil hayvanların ortak adıdır.
///////////
قس انگلیسی:
Marten
From Wikipedia, the free encyclopedia
For the bird, see Martin (bird). For other uses, see Marten (disambiguation).
Several terms redirect here. For other uses, see Martens (disambiguation) and Martes (disambiguation).
Marten
Temporal range: Miocene–Recent
O
S
D
C
P
T
J
K
N
Kingdom:
Phylum:
Class:
Order:
Suborder:
Family:
Subfamily:
Genus:
Martes
Pinel, 1792
Species
See text
Marten ranges:
·         M. americana = cyan & teal
·         M. flavigula = dark blue & sepia
·         M. foina = rust, brown & sepia
·         M. gwatkinsii
·         M. martes = orange, rust & grass-green
·         M. melampus = yellow
·         M. pennanti = purple & teal
·         M. zibellina = green & grass-green
The martens constitute the genus Martes within the subfamily Mustelinae, in the family Mustelidae. Martens are slender, agile animals, adapted to living in taigas, and are found in coniferous and northern deciduous forests across the Northern Hemisphere. They have bushy tails, and large paws with partially retractible claws. The fur varies from yellowish to dark brown, depending on the species, and, in many cases, is valued by fur trappers.
https://en.wikipedia.org/wiki/Marten
&&&&&&
سمیرا
بضم سین و فتح میم و سکون یاء مثناه تحتانیه و فتح راء مهمله و الف
ماهیت آن
صاحب تحفه نوشته که صاحب نجبه کوید قسمی از ماهی زهرج است و در دیار ربیعه بهم می رسد و شبیه بکاسنی و بقدر یک قامت و برک آن در غایت سبزی و اغبر و بیخ آن بقدر کزمازج و سم حیوانات است و ابن تلمیذ کفته در جوزا بهم می رسد و خوشه آن شبیه بفاس و سم حیوانات است
طبیعت آن
بغایت کرم
افعال و خواص آن
در اضمدۀ امراض بارده مستعمل
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
&&&&&&
سمین
بفتح سین و کسر میم و سکون یاء مثناه تحتانیه و نون بفارسی چربی و فربهی را نیز نامند
ماهیت آن
چربی است که بروی پردۀ شکم و ظاهر کوشت و روده و غیر آن می باشد از شحم ارطب و نرم تر
طبیعت آن
بغایت کرم و تر و تری آن زیاده از کرمی
افعال و خواص آن
قریب الفعل است بروغن تازه و سریع الهضم و ملین طبع و اعضا و سریع الاستحاله بصفرا و در صفراوی مزاجان و در اصلاح ادویۀ سمیه مانند روغن تازه است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
//////////////
سمین‌
چربی گوشت بود نیکوترین آن بود که از حیوان مستکمل گیرند و طبیعت آن گرم و تر بود و شکم براند و زود هضم شود و باه را زیاده گرداند و غذای بد دهد و بلغمی و زود مستحیل گردد و بدخان و مرار و اولی آن بود که اندک خورند بقدر آنکه لذتی بدهد و مصلح آن لیموی بنمک بود و زنجلیل و راسن مخلل‌
اختیارات بدیعی
&&&&&&
سنامکی
بفتح سین و نون و الف کویند بهندی مهار نامند
ماهیت آن
برک کیاهی است حجازی ربیعی ساق آن اندک رخو و برک آن باریک شبیه ببرک حنا و مورد و از برک حنا بزرک تر و ضخیم تر و از برک مورد نازکتر و کل آن مائل بکبودی و دانۀ آن پهن و کوچک صنوبری شکل مائل بدرازی و اندک خمیدکی و در غلافی شبیه بغلاف باقلا و پهن و بسیار نازکتر از ان و نوعی برک آن عریضتر از ان و کل آن زرد و آن را بحجاز عشرق نامند و در تابستان بهم می رسد و مستعمل برک آن است که سبز باشد و زرد و سیاه و کهنه و فاسد ناشده و از چوب و تخم و خاشاک پاک کرده باشند و قوت آن تا هفت سال باقی می ماند و منبت آن حجاز اسب و در عظیم آباد از هند نیز قلیلی بهم می رسد و شاخهای آن درهم پیچیده و لیکن برک آن کوچک و نازک و ضعیف العمل تر از مکی حجازی آن
طبیعت آن
در آخر دوم کرم و در اول خشک
افعال و خواص آن
مسهل بلغم و سودا و صفرا و اخلاط سوخته و منقی دماغ و شدید الغوص بعمق بدن و مقوی آن و جالی جلد اعضاء الراس و الصدر و الغذاء و غیرها جهت صرع و شقیقه و جنون و صداع کهنه و درد پهلو و ضیق النفس و قولنج و عرق النسا و نقرس و تشنج عضل و داء الثعلب و داء الحیه و حکه و جرب و بثورهای کهنه و سپش که در بدن بهم رسیده باشد و جهت قتل دیدان و شقاق دست و پا و سائر امراض سوداوی و اوجاع مفاصل حاصل از بلغم و صفرای مخلوط باهم و جهت وسواس سوداوی بالعرض نیز و آشامیدن مطبوخ نیم اوقیۀ آن در دو اوقیه زیت الانفاق که بنصف رسد جهت درد کمر و ورکین و اخراج خلط خام از ان هر دو عضو و جهت بواسیر و آشامیدن آب مطبوخ آن با ادویۀ مناسبه و کل سرخ جهت اخراج اخلاط مذکوره و با کل سرخ و شیر تازه دوشیده و شکر بدستور که وزن سنامکی از دو مثقال تا چهار مثقال تا شش مثقال و کل سرخ از یک درم تا دو درم بحسب مزاج و مرض و شیر کاو تازه دوشیده از ربع آثار هندی تا یک آثار باشد و سفوف کوبیده پیختۀ آن را با کل سرخ و شکر با شیر تازه دوشیده نیز همان اثر دارد و لیکن آب مطبوخ آن بیغایله تر است از جرم آن و آشامیدن یک مثقال از مسحوق آن با عسل سه روز متوالی تا هفت روز جهت رفع وجع مفاصل و امثال آن مجرب المضار مورث کرب و مغص و غثیان مصلح آن پاک کردن از چوب و شاخ و تخم و آلودن بروغن بادام بعد از کوبیدن و پیختن و با هلیلۀ زرد و کل سرخ و انیسون و بنفشه و آب میوها استعمال نمودن و بالجمله استعمال آن بدون کل سرخ و روغن بادام جائز نیست مقدار شربت از جرم آن از دو درم تا سه درم و از مطبوخ آن از چهار درم تا هفت درم بدل آن کفته اند مثل آن تربد و نصف آن هلیلۀ زرد و ربع آن بنفشه است و لیکن این مقدار بسیار است در اکثر امزجه و ضماد مطبوخ آن در سرکه به حدی که قوام بهم رساند بر بدن جهت جرب و حکه و کلف و بهق و اندمال زخمهای کهنه و بر موی جهت منع ریختن آن و با حنا بر موی جهت سیاه کردن آن مؤثر و با سرکه و شاهتره و برک حنا که با آب نرم سائیده در حمام و با غیر آن بر بدن بمالند و بعد از سه چهار ساعت بشویند جهت حکه و جرب و قروح خبیثه و اندمال جراحات با تکرار عمل مجرب بدانکه شیخ الرئیس رحمه اللّه تعالی متعرض ذکر سنا نشده و حبوب و سفوفات و ضماد و مطبوخات و معاجین و نقوع سنامکی در قرابادین مذکور شد
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
////////////
سنا. [ س َ ] (ع اِ) چوبی باشد که بدان مسواک کنند. (برهان ) (آنندراج ). || گیاهی است مسهل و بهترین آن مکی میباشد. (برهان ). نام گیاهی است که آن اسهال میکند. گیاهی است ۞ که سناء مکی گویند. (غیاث ). گیاهی است از تیره ٔ پروانه داران (سبزی آساها) که دارای چند گونه است و از گیاهان بومی نواحی گرم سودان (آفریقا) و آسیای صغیر و عربستان و جنوب ایران میباشد. برگهایش متناوب و مرکب (دارای 3 تا 9 زوج برگچه ) بدون برگچه ٔ انتهایی است ، گلهایش زردرنگ و میوه اش نیاک و محتوی چند دانه است . میوه و برگ مختلف سنا دوای تلخ مسهلی است که بصورت دم کرده یا پودر بکار میرود، عشرق . گونه های آن :
1 - سنای اسکندریه ؛ گونه ای از سنا که در مصر و سودان و اطراف نیل (در نواحی کوهستانی شمال و مغرب خرطوم ) بحد وفور میروید و یکی از انواع سناهای دارویی است . برگهایش از سنای هندی کوچکتر است وسنایی که در بازار به این اسم عرضه میشود مخلوطی ازسناهای مختلف است : سنای مکی ، سنای حجازی ، مهار، سنای مکی آغاجی ، سنای مکی . 2 - سنای بری ؛ قدقدک . 3 - سنای هندی ۞ ؛ گونه ای از سنا که بحد وفور در عربستان و آفریقا و سواحل سومالی تا موزامبیک میروید، ولی امروز بیشتر در جنوب هندوستان کشف میشود و یکی از انواع سناهای دارویی است . میوه اش تقریباً بدون انحنا و برگچه هایش در قاعده کمی نامتقارن است . سنای هندوستانی . (از فرهنگ فارسی معین ).
////////////
سنا
نیکوترین وی حجازی بود که برگ وی مانند برگ مورد بود و طبیعت آن گرم و خشک بود در اول مسهل مره صفرا بود و مره سودا و بلغم بود و عوض در مفاصل کند تا عمق بدن و عرق النسا و نقرس و درد مفاصل که حادث شود از اخلاط مره صفرا و بلغم را سودمند بود و شربتی از وی در مطبوخ از چهار درم تا هفت درم بود و اگر کوفته مستعمل کنند تا سه درم شاید و دیسقوریدوس گوید سودمند بود هیجان سودا را و مسهل آن بود مسهلی محکم و قوت بدن بدهد و اسحق بن حنین گوید از قول فولس که وی سودمند بود وسواس سودائی را و شقاق که در دستها پیدا شود و صداع کهن و تشنج عضله و داء الثعلب و داء الحیه و شپش که در بدن پیدا شود و جرب و حکه و بثرها و صرع را نافع بود و شریف گوید چون با زیت انفاق بپزند و بیاشامند درد پشت و ورکین را سود دهد و خلط خام بیرون آورد و گویند مصلح وی بنفشه بود و اسحق گوید مضر بود بمثانه و مصلح وی عسل بود و هلیله زرد و در مطبوخ صالحتر بود که مدقوق و ورق وی چون با حنا بیامیزند موی را سیاه گرداند و ورق وی مستعمل است
______________________________
صاحب مخزن الادویه تحت عنوان سنای مکی می‌نویسد: برگ گیاهی است حجازی ربیعی ساق آن اندک رخو و برگ آن باریک شبیه ببرگ حنا و مورد و دانه آن پهن و کوچک صنوبری‌شکل مایل بدرازی و اندک خمیدگی و در غلافی شبیه به غلاف باقلا ...
لاتین ‌CASSIA  LANCEOLATA فرانسه ‌SENE انگلیسی‌MEKKA SENNA
اختیارات بدیعی
/////////////
ویکی پدیای فارسی همینقدر گوید که:
سنای اسکندریه یا سنای مصری (نام علمی: Senna alexandrina) نام گونه‌ای از زیرخانواده ارغوانیان است.

نام‌های مترادف[ویرایش]
منابع[ویرایش]
مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «Senna alexandrina»، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۵).
///////////
قس عربی:
سنا أكيوتيفوليا، السيناميكي، السنا الاسكندراني، السنامكي، السنا، السنامكا، العشرق, السنامكي, الكاسيا (الاسم العلمي:Senna acutifolia) Cassia acutifolia Alexandrian senna Senna alexandrina
ويعرف كذلك باسم نبتة العشرق؛ نبات السيناميكي نبات شجيري النمو يصل لارتفاع مترين ذو سيقان متفرعة باهتة. النبات موطنه الأصلي أعالي النيل أو مصر العليا خاصة النوبة، وبالقرب من الخرطوم وهما مكان زراعته على النطاق التجاري. كما يزرع السيناميكي في الهند والصومال وإن اقتصرت الزراعة فيهما على السيناميكي الهندي.
سمي السنا بالسنا الإسكندراني نتيجة لكون الإسكندرية ميناء التصدير إلى العالم الخارجي، حيث كانت تنقل من السودان والنوبة وغيرها إلى الإسكندرية ثم من الإسكندرية عبر البحر الأبيض المتوسط إلى معظم بلدان العالم المعروفة حينئذاك.
الأوراق مركبة ريشية زوجية متبادلة، والوريقات من 4 إلى 6 أزواج من الوريقات المتقابلة كاملة الحافة حادة القمة، والعروق الوسطى للوريقات لا تقسمها بالنصف تماماً عند قواعد الوريقات. الأزهار في نورات عنقودية أبطية صفراء كبيرة الحجم تميل إلى اللون البني، الثمار قرنية منضغطة عادة عريضة مفلطحة.
تحتوي أوراق وثمار السيناميكي على جليكوسيدات أنثراكينونية ومشتقاتها والتي تتكون من الوى أمويدين Aloe-emoidin والرين Rheinn وكلاهما في صورة حرة أو مرتبطة ويكونان معاً أشكالا أو صور جليكوسيدية مختلفة.
تحتوي الأوراق والثمار أيضاً على مواد هلامية Macilages ومواد ملونة صفراء وبلورات من أكسالات الكالسيوم.
ترجع القيمة الطبية للسيناميكي لفعلها المسهل الذي يعزى لوجود ثلاثة أنواع من الجليكوسيدات وهي:
  • سينوسيد أ Sennoside A
  • سينوسيد ب Sennoside B
  • سينوسيد ج Sennoside C
تحتوي الأوراق التي تباع تجاريا على 2-3% من جليكوسيد أ وب معا و0ز2-4% من الجليكوسيد ج.
كذلك تحتوي أوراق وثمار السنا الإسكندراني على مواد راتنجية وهي التي يعزى إليها المغص الخفيف المصاحب لعمل  السيناميكي، وبصفة عامة يستعمل السيناميكي كمنبه للطبقة العصضلية لجدار الأمعاء، لذا فانه يستخدم كمسهل، ويعتبر السيناميكي من المسهلات المفضلة لعلاج حالات الإمساك المزمن.
يختلف السنا عن غيره من النباتات مثل الخروع والصبر في قلة اثره من صداع أو مغص عند استعماله.
مصادر[عدل]
النباتات الطبية والعطرية-كيمياؤها-إنتاجها-فوائدها. د.محمد السيد هيكل-د.عبد الله عبد الرازق عمر-الناشر:منشأة المعارف بالإسكندرية-الطبعة الثانية-1993.



في كومنز صور وملفات عن: سنا إسكندراني

هذه بذرة مقالة عن نبات متعلقة بالفصيلة البقولية بحاجة للتوسيع. شارك في تحريرها.
//////////////
قس آذری:
Sivriyarpaq səna (lat. Cassia acutifolia)[1] - səna cinsinə aid bitki növü.[2]
/////////
قس در باسای اندونزی:
Jati Cina[1] atau Senna Alexandrina adalah genus besar tanaman berbunga dalam keluarga Fabaceae, subfamili Caesalpinioideae, yaitu Senna (dari bahasa Arab sanā), atau sennas. Beragam genus ini adalah asli dari seluruh daerah tropis, dengan sejumlah kecil spesies mencapai ke daerah beriklim sedang. Jumlah spesies biasanya diperkirakan sekitar 260,[2] tetapi beberapa penulis percaya bahwa ada sebanyak 350. Ada sekitar 50 spesies Senna dikenal yang dibudidayakan.
//////////////
Senna alexandrina
From Wikipedia, the free encyclopedia
"Cassia lanceolata" redirects here. This taxon may also refer to other plants; see below.
Alexandrian senna
Not evaluated (IUCN 3.1)
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Subfamily:
Tribe:
Genus:
Species:
S. alexandrina
Senna alexandrina
Mill.
Many, see text
Senna alexandrina (Alexandrian senna, in Arabic عشرج or عشرق and see below) is an ornamental plant in the genus Senna. It is used in herbalism. It grows natively in upper Egypt, especially in the Nubian region, and near Khartoum (Sudan), where it is cultivated commercially. It is also grown elsewhere, notably in India and Somalia.
Alexandrian Senna is a shrubby plant that reaches 0.5–1, rarely two, metres in height with a branched, pale-green erect stem and long spreading branches bearing four or five pairs of leaves. These leaves form complex, feathery, mutual pairs. The leaflets vary from 4 to 6 pairs, fully edged, with a sharp top. The midribs are equally divided at the base of the leaflets. The flowers are in a raceme interior[verification needed] blossoms, big in size, coloured yellow that tends to brown. Its legume fruit are horned, broadly oblong, compressed and flat and contain about six seeds.
When cultured, the plants are cut down semi-annually, dried in the sun, stripped and packed in palm-leaf bags. They are then sent on camels to Essouan and Darao, then down the Nile to Cairo or else to Red Sea ports. For the nomadicAbabda, for example, trade in senna provides a significant source of income.
&&&&&&
سنبادج
بضم سین و سکون نون و فتح باء موحده و الف و فتح دال مهمله و جیم و آن را حجر المسن نیز نامند و بفارسی سنک سنباده و بهندی کرند نامند
ماهیت آن
سنکی است اندک رخو مانند رمل منجمد و سه نوع می باشد و در ملک هند بسیار از کوهستان شمالی اله آباد و توابع آن می آورند و چند قسم می باشد یکی سفید رنک شبیه برنک شیر و بهندی این را دوده یا نامند و دوم سیاه رنک شبیه برنک روغن چراغ و این را بهندی تیلیه نامند و سوم شبیه برنک عدس و این را بهندی مسوریه نامند و این بهترین همه است و کویند هرچند سرخ تر و صلب تر باشد بهتر است و کویند بهترین آن نرم املس صلب جرم ثقیل الوزن مائل بسبزی آن است و رملی رخو آن زبون
طبیعت آن


در دوم سرد و خشک و بعضی در سوم خشک کفته اند
افعال و خواص آن
سنون آن جهت جلای دندان قوی الاثر و جهت استرخای لثه مفید و ضماد آن محلل اورام و تربل و برآمدکی جلد و مسکن التهاب و با سفیدی تخم مرغ جهت سوختکی آتش و با موم جهت بواسیر و سائیدن معادن بان باعث جلای آنها و موجب زدودن چرک و زنک آهن و مستعمل صیقل کران است در تصقیل آهن و فولاد و چون در آب سائیده مرجان را بان جلا دهند بسیار برونق آورد و ذرور سوختۀ آن جهت قطع نزف الدم و التیام قروح مزمنه نافع مضر عصب مصلح آن زعفران است و از داخل غیر مستعمل است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
/////////////
سنبادج . [ سُم ْ دَ ] (معرب ، اِ) بفارسی سنگ سنباده و مستعمل حکاکان است و نوعی از حجرالمسن و ثقیل الوزن و براق و ... و بهترین او نرم صلب ثقیل مایل بسبزی است . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). سنگی ریگناک خشن است ، حکاکان سنگهای صلب بدان سوراخ کنند. (نزهة القلوب ). مأخوذ از سنباده ٔ فارسی و به معنی آن . (ناظم الاطباء). رجوع به سنباده شود.
- سنباده . [ سُم ْ دَ / دِ ] (اِ)سنگی است که بدان کارد و شمشیر و امثال آن تیز کنند و نگین را با آن بتراشند و جلا دهند و در دواها نیز بکار برند. گویند: معدن آن سنگ در جزائر دریای چین است و معرب آن سنباذج است . (برهان ) (آنندراج ) (الفاظ الادویه ). و مأخذ این لغت همان سنبیدن یعنی سوراخ کردن است . (آنندراج ). سمباده ، سنبادج معرب آن است . (فرهنگ فارسی معین ) : و از او [ ناحیت قامرون بهندوستان ] سنباده و عود تر خیزد. (حدود العالم ).
باده ای دید بدان جام درافتاده
که بن جام همی سفت چو سنباده .
منوچهری .

در آن که بسی کان سنباده بود
هم الماس و یاقوت بیجاده بود.
اسدی .
|| سیلیکات . || آلومینیومی است ۞ برنگهای خاکستری ، سرخ یا سیاه و بسیار سخت که برای صیقلی کردن و جلا بخشیدن بفلزات بکارمیرود. (فرهنگ فارسی معین ).
////////////
سنبادج‌
ارسطو گوید طبیعت سنگ وی سرد بود در دوم و خشک بود در سیوم و معدن وی در جزایر دریای چین بود و جلای تمام بدهد و چون با آتش بسوزانند و سحق کنند و بر ریشها و بثرهای عفن که دراز کشیده باشد ریزند زایل گرداند و سودمند بود جهت استرخای لثه و نقاشان در جلای نگین‌ها و خاتمها استعمال کنند
صاحب مخزن الادویه می‌نویسد: بضم سین و سکون نون و فتح با آن را حجر المسن نیز نامند و بفارسی سنگ سنباده و بهندی کرتد نامند و آن سنگی است اندک رخو مانند رمل منجمد و چند قسم می‌باشد سفیدرنگ شبیه برنگ شیر و بهندی این را دوده‌یا نامند دوم میانه رنگ شبیه برنگ روغن چراغ و این را بهندی تیلیه نامند سوم شبیه برنگ عدس و این را بهندی مسوریه نامند و این بهترین همه است و گویند هرچند سرختر و صلب‌تر باشد بهتر است
لاتین ‌SMYRIS -SMIRIS فرانسه‌EMERI انگلیسی ‌EMERY

اختیارات بدیعی، ص: 238
//////////////////
Emery (rock)
From Wikipedia, the free encyclopedia
This article needs additional citations for verification. Please help improve this article by adding citations to reliable sources. Unsourced material may be challenged and removed. (April 2010) (Learn how and when to remove this template message)
Emery mine on Naxos Island
Corundite (emery rock) from the Naxos Emery Deposits. The corundum is blue, or sapphire. Wet slab, 10 cm (3.9 in) wide.
Emery (or corundite) is a dark granular rock used to make abrasive powder. Emery is named after Cape Emeri, of the Greek Island of Naxos, where it was first discovered.[1] It largely consists of the mineral corundum (aluminium oxide), mixed with other species such as the iron-bearing spinelshercynite, and magnetite, and also rutile (titania). Industrial emery may contain a variety of other minerals and synthetic compounds such as magnesiamullite, and silica.
It is black or dark grey in colour, less dense than translucent-brown corundum with a specific gravity of between 3.5 and 3.8. Because it can be a mixture of minerals, no definite Mohs hardness can be assigned: the hardness of corundum is 9 and that of some spinel-group minerals is near 8, but the hardness of others such as magnetite is near 6.
Crushed or naturally eroded emery (known as black sand) is used as an abrasive — for example, on an emery board and emery cloth, as a traction enhancer in asphalt and tarmac mixtures.
Turkey and Greece are the main suppliers of the world's emery. These two countries produced about 17,500 tons of the mineral in 1987.[2]
The Greek island of Naxos used to be the main source of this industrially important rock type. It has been mined on the eastern side of Naxos for well over two thousand years until recent times. However, demand for emery has decreased with the development of sintered carbide and oxide materials as abrasives.
A small quantity of emery is used in coated abrasive products, but its main use in the United States is wear-resistant floors and pavements.[3] Many tons are shipped to Asia to be used in grinding rice.[4]
The Occupational Safety and Health Administration in the US has set permissible exposure limits for emery in the workplace: TWA 15 mg/m3 total exposure and TWA 5 mg/m3 respiratory exposure.[5]
See also[edit]
Wikisource has the text of the 1879 American Cyclopædia article Emery.
·         Emery paper
References[edit]
1.     Jump up^ Emery at Mindat.org
2.     Jump up^ Austin, G. T. (1987). Minerals Yearbook, Volume 1. pp. 71–84.
3.     Jump up^ Kroschwitz, Jacqueline (2004). Kirk-Othmer encyclopedia of chemical technology (5th ed.). Hoboken, N.J: Wiley-Interscience. p. 10. ISBN 9780471484943.
4.     Jump up^ Harbin, P. (November 1978). Industrial Minerals. Metal Bulletin: 49–73. Missing or empty |title= (help)
External links[edit]
Wikimedia Commons has media related to Emery (mineral).
·         Oberg, Erik; Jones, Franklin D.; Horton, Holbrook L.; Ryffel, Henry H. (2000), Machinery's Handbook (26th ed.), New York: Industrial Press Inc., ISBN 0-8311-2635-3
·         Iron minerals

·         Aluminium minerals
·         Oxide minerals
·         Abrasives
·         Corundum varieties