شیح
بکسر اول و سکو یاء مثناه تحتانیه و حاء مهمله بیونانی ساریقون
و اقدینا شجر او سیتابحریا نیز و بفارسی درمنه نامند
ماهیت آن
نباتی است قریب ببلندی شبت و کل آن خوش بو و تلخ و باندک حدت
شبیه بافسنتین رومی و لیکن قبض این از ان کمتر و کرمی این از افسنتین زیاده و
برکهای آن ریزه نازک شبیه ببرک سداب و بعضی مائل بزردی و بعضی مائل بغبرت و کل آن
زرد و سرخ و آن اقسام می باشد جبلی و صحرائی و جبلی آن قویتر از صحرائی و آنچه کل
آن مائل بزردیست و برک آن شبیه بسداب و نبات آن از شبت کوچکتر شیح ارمنی نامند و
آنچه مائل بغبرت و تخم آن شبیه به تخم کشوث و اندک از ان بزرکتر و تیرکی آن با
رطوبت چسپنده و کل آن زرد و شیح جبلی را بیونانی اقلیون نامند و طعم آن تلخ و آنچه
عریض الورق و کل آن سرخ است شیح خراسانی و شیح ترکی نامند و درمنۀ ترکی تخم بستیاج
است که وخشیزک نامند و آن تخمی است معروف و در بستیاج مذکور شد و مستعمل از اقسام
آن کل آنست غیر سائر اجزا و کیاه آن را می سوزانند و کفته اند نوعی از افسنتین است
و صاحب منهاج آن را دو صنف کفته یکی چوب آن مجوف و برک آن شبیه ببرک سرو و دیکری
ارمنی زردرنک و شیخ الرئیس نیز یکی را سروی الورق مجوف العود کفته و این مستعمل در
ادخنه و بخورات است و دوم برک آن شبیه ببرک طرفا و کفته اند کاه یافت می شود صنف
ثالثی که زردرنک می باشد و آن را سریقون ارمنی و افسنتین البحر نیز نامند و مختار
و بهترین آن ارمنی است
طبیعت آن
کرم و خشک در سوم و در دوم نیز خشک کفته اند
افعال و خواص آن
مفتح سدد و قاطع بلغم و محلل ریاح و مسهل اخلاط فاسده و مدر
فضلات و مخرج اقسام کرم شربا و ضمادا و جهت کزیدن عقرب و رتیلا و سموم بارده و عسر
نفس و فواق و مغص و درد ورک و تپهای مرکبه شربا نافع مقدار شربت آن در سموم تا سه
درم و در غیر آن تا دو درم مضر معده و عصب و مصدع مصلح آن مصطکی و ترمس بدل آن
بوزن آن افسنتین و بعضی سداب را بدل آن دانسته اند تکمید بطبیخ آن و بدستور طلای
آن جهت رمد بلغمی و سائر اورام بلغمی غلیظ بعد از تنقیه در هر دو و ضماد و رماد
سوختۀ آن با روغن زیتون و یا زنبق و یا امثال آن جهت داء الثعلب و سرعت رویانیدن
موی بران مؤثر و ذرور آن جهت اکله و روغن آنکه بدستور روغن کل سرخ سازند جهت عسر
النفس و رفع لرزتپها و امراض بارده و ورم معده و استسقا و اخراج دیدان و لسع عقرب
و رتیلا و انبات لحم نافع است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
//////////////
شیح . (ع اِ) درمنه را گویند و بهترین آن ترکی است . (برهان ).
گیاهی است ، بفارسی درمنه گویند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گیاهی است خوشبو که
انواع مختلفی دارد، شیح بطور مطلق سه نوع است یکی دارای گلهایی زردرنگ که برگ آن به
گیاه سداب ماند و آن ارمنی است و نوع دیگر آن سرخ رنگ دارای برگهای ستبر و آن ترکی
است . نوع دیگر آن عربی است که در سرزمینهای عرب روید و علوفه چارپایان است . (از اقرب الموارد). بفارسی درمنه
گویند و خشک . اقسام او را میسوزانند و آن نباتی است گلش خوشبو و تلخ و بااندک حدت
و شبیه به افسنتین رومی و او را اقسام می باشد، جبلی قویتر از دشتی و گلش مایل به زردی
و برگش شبیه به سداب و نباتش از شبت کوچکتر. (از تحفه حکیم مومن ) (از مخزن الادویه ). بپارسی درمنه گویند،
بهترین آن ارمنی بود و آنرا درمنه ترکی گویند.
(از اختیارات بدیعی ). خنجک . (یادداشت مولف ). گونه ای از گیاه است و دارای انواع
ارمنی و ترکی است . (از بحر الجواهر). ابوریحان گوید اهل زابلستان شیح برگ سرش را گویند
و ابوالخیر گوید نبات سرش را عرب ختنی گویند. (ترجمه صیدنه بیرونی
) : بگیرند افسنتین و شیح که آنرا درمنه ترکی
گویند. (ذخیره خوارزمشاهی ). و نیز رجوع به
تذکره داود ضریر انطاکی ص 225 شود.
- شیح ارمنی ؛ نوعی از گیاه شیح است که دارای گلی زردرنگ و برگ
آن شبیه به گیاه سداب است .(از اقرب الموارد). شیح ارمنی را مستعمل گل اوست . (تحفه حکیم مومن ).
- شیح الربیع؛ دوائی است که به یونانی اریقارون نامند.
- شیح ترکی ؛ یکی از انواع شیح است که برگ آن سرخ رنگ و ستبر و
خوشبو است . (از اقرب الموارد). درمنه ترکی
. ساریفیون . افسنتین بحری . (یادداشت مولف ). رجوع به افسنتین شود.
- شیح جبلی ؛ نوعی از شیح است که قویتر از شیح دشتی است . (از تحفه حکیم مومن ). افلیون . (یادداشت مولف ).
- شیح حبشی ؛ فلفل سیاه است . (اختیارات بدیعی ).
- شیح البحری ؛ و آنرا شیح یهودی و سمک یهودی و اهل مغرب نیل نامند.
حیوانی است بحری و در دریای مغرب کثیرالوجود، شبیه به سنگ پشت بحری ولیکن صدفی است
و پوست آن صلب است و سر بینی آن شبیه بگوساله و گویند روز شنبه از جای خود حرکت نمیکند
از این جهت او را سمک الیهودی خوانند. (فهرست مخزن الادویه ). و اما ظاهراً صحیح شیخ
البحر است . رجوع به ماده شیخ البحر شود.
- شیح رومی ؛ افسنتین است . (از ذخیره خوارزمشاهی ). رجوع به افسنتین شود.
/////////////
شیح
بپارسی دریمنه گویند بهترین وی ارمنی بود که آن را درمنه ترکی خوانند
و شیح جبلی را فیلون خوانند و طعم وی تلخ بود و طبیعت وی گرم و خشک بود در سیوم و گویند
گرم بود در دوم و خشک بود در سیوم و گویند گرم بود در دوم و خشک بود در اول محلل ریاح
بود و در وی قبضی باشد دون قبض افسنتین و چون بسوزانند خاکستر وی با روغن بادام بر
داء الثعلب طلا کنند نافع بود و منع آکله بکند و عسر النفس را سودمند بود و کرمها و
حب القرع را بکشد و بول و حیض براند و گزندگی عقرب و رتیلا را نافع بود و مقدار دو
مثقال چون بسوزانند و بر ریش که کوتاه بود یا به موضع ریشی که نروئیده باشد طلا کنند
موی برویاند و وی مضر بود باعصاب و مصدع بود و معده را زیان دارد و مصلح وی ترمس بود
و گویند مصلح وی شراب ریباس بود یا شراب اترج و بدل وی در قاتلات دود برنک کابلی بود
و در عملهای دیگر غر ارمنی بدل وی کنند
______________________________
صاحب مخزن الادویه مینویسد: شیح بکسر شین بیونانی ساریقون و اقدنیا
شجرا و سیتابحریا و بفارسی درمنه نامند نباتیست قریب ببلندی شبت و گل آن خوشبو و تلخ
و باندک حدت شبیه به افسنتین رومی و گل آن زرد و سرخ ...
لاتین
ARTEMISIA SANTONICA- ACHILLEA SANTOLINA- ARTEMSIA
CONTRA
فرانسه SEMEN CONTRA انگلیسی WORMSEED
اختیارات بدیعی، ص: 262
////////////
Artemisia herba-alba
From Wikipedia, the
free encyclopedia
Artemisia herba-alba
|
|
Kingdom:
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Tribe:
|
|
Genus:
|
|
Species:
|
A. herba-alba
|
Artemisia herba-alba
Asso |
|
·
Artemisia
aethiopica L.
·
Artemisia
aragonensis Lam.
·
Artemisia lippii Jan ex Besser
·
Artemisia ontina Dufour
·
Seriphidium
herba-alba (Asso) Soják
|
Artemisia herba-alba (white wormwood) is a perennial shrub in
the genus Artemisia that
grows commonly on the dry steppes of the Mediterranean regions in Northern Africa (Saharan Maghreb), Western Asia (Arabian Peninsula) and Southwestern Europe.[2] It is used as an antiseptic and antispasmodic in herbal medicine.
Contents
[show]
Its specific epithet herba-alba means
"white herb" in Latin, as its stems and
leaves are white and woolly.[3] Similarly, it is armoise herbe-blanche or armoise blanche in French.
In Arabic, it is shīeḥ (الشيح).[4] And it is la'anah (לענה) in Old Testament Hebrew.[5][6]" Wormwood " ( in the
Bible, Rev. 8:10-11 ).
Artemisia herba-alba is a chamaeophyte that
grows to 20–40 cm (8–16 in). Leaves are
strongly aromatic and covered with fine glandular hairs that reflect sunlight
giving a grayish aspect to the shrub. The leaves of sterile shoots are
grey, petiolate,
ovate to orbicular in
outline; whereas, the leaves of flowering stems, more abundant in winter, are
much smaller.
The flowering heads are sessile,
oblong and tapering at base. The plant flowers from September to December.[7] The receptacle is
naked with 2–5 yellowish hermaphrodite flowers per
head.[8]
Artemisia
herba-alba, the 'white wormwood,' in garden
Essential oil of A. herba-alba,
from the Sinai Desert,
contains mainly 1,8-cineole and
appreciable amounts of alpha and beta-thujone as well as other oxygenated monoterpenes including terpinen-4-ol, camphor and borneol.[9] Davanone, chrysanthenone and cis-chrysanthenol have
been described as major constituents in some populations of A.
herba-alba from Morocco[10] and Spain.[11] Less common non-head-to-tail
monoterpene alcohols have been identified in some populations from Negev desert,
such as santolina alcohol and yomogi alcohol.[12]
Eudesmanolide and germacranolide sesquiterpenes have been detected in
the methanol extract of aerial parts,
collected in Egypt.[13]
Two bioactive flavonoids, assumed to be hispidulin and cirsiliol,
were isolated by chromatography from aerial parts ethyl acetate-extract.[14]
Artemisia herba-alba is good fodder for grazing
animals, mainly sheep, and in the Algerian steppes cattle.[9][15]
|
This section needs
more medical references for verification or
relies too heavily on primary sources. Please review the contents of
the section and add the appropriate references if you
can. Unsourced or poorly sourced material may be challenged and removed. (September
2015)
|
This species of sagebrush is widely used
in herbal medicine for
its antiseptic, vermifuge and antispasmodic properties.[9]Artemisia herba-alba was
reported as a traditional remedy of enteritis, and various intestinal
disturbances, among the Bedouins in the Negev desert.[16] In fact, essential oil
showed antibacterial activity,[17] as well as, antispasmodic activity on rabbits.[9]
Artemisia herba-alba based teas were used in Iraqi folk
medicine for the treatment of diabetes mellitus.[18] An aqueous extract of aerial
parts of the plant has shown a hypoglycemic effect in alloxan-induced diabetic rabbits and mice.[19][20][21]
Artemisia herba-alba is thought to be the plant translated as "wormwood" in English-language versions of
the Bible (apsinthos in the Greek text). Wormwood is mentioned
seven times in the Jewish Bible,
always with the implication of bitterness. Wormwood is mentioned once in
the New Testament, as
the name of a star, also with implications of bitterness.[22]
3.
Jump up^ Zalat,
Samy; Gilbert, Francis (1999). "A Walk in Sinai" (PDF). Egyptian
Journal of Natural History. Egyptian British Biological Society. 1. ISSN 1110-6867.
4.
Jump up^ Gallisai,
F. Guiso (2002). "Artemisia herba-alba Asso". Archived from the original on 13 February
2010. Retrieved 17 February 2010.
5.
Jump up^ Brown;
Driver; Briggs; Gesenius (1998). "Hebrew Lexicon entry for La`anah". The
Old Testament Hebrew Lexicon. Lockman Foundation. Retrieved 17
February 2010.
6.
Jump up^
Herbermann, Charles, ed. (1913).
"Plants in the Bible: Wormwood". Catholic Encyclopedia.
New York: Robert Appleton Company.
7.
Jump up^ Feinbrun
Dothan, N. (1978). "Flora Palaestina: part 3. Ericaceae to
Compositae". Jerusalem, Israel Academy of Sciences and
Humanities. 2: 351–3.
8.
Jump up^ Pottier-Alapetite,
G. (1979). "Flore de la Tunisie: part 2. Dicotyledones, Gamopetales". Tunis,
Ministry of Higher Education and Scientific Research (in French). 2:
1012–3.
9.
^ Jump up to:a b c d Yashphe, J.;
Feuerstein, I.; Barel, S.; Segal, R. (1987). "The Antibacterial and
Antispasmodic Activity of Artemisia herba alba Asso. II. Examination of
Essential Oils from Various Chemotypes". Pharmaceutical
Biology. 25 (2): 89–96. doi:10.3109/13880208709088133.
10.
Jump up^ Benjilali,
B.; Sarris, J.; Richard, H. (1982). "Nouveaux chémotypes d' Artemisia herba-alba" (PDF). Sci.
Aliment. (in French). 2: 515–527.
11.
Jump up^ Salido,
S.; Valenzuela, L. R.; Altarejos, J.; et al. (2004). "Composition and
infraspecific variability of Artemisia herba-alba from southern
Spain". Biochemical Systematics and Ecology (in French). 32 (3):
265–77. doi:10.1016/j.bse.2003.09.002.
12.
Jump up^ Segal,
Ruth; Breuer, Aviva; Feuerstein, Ilan (1980). "Irregular monoterpene
alcohols from Artemisia herba-alba". Phytochemistry. 19 (12):
2761–2. doi:10.1016/S0031-9422(00)83962-X.
13.
Jump up^ Ahmed,
A.A.; Abou-El-Ela, M.; Jakupovic, J.; El-Din, A.A.Seif; Sabri, N. (1990).
"Irregular monoterpene alcohols from Artemisia
herba-alba". Phytochemistry. 29 (11): 3661–3. doi:10.1016/0031-9422(90)85297-S.
14.
Jump up^ Salah,
Sam Medhat; Jäger, Anna Katharina (2005). "Two flavonoids from Artemisia
herba-alba Asso with in vitro GABAA-benzodiazepine receptor
activity". Journal of Ethnopharmacology. 99 (1):
145–6. doi:10.1016/j.jep.2005.01.031. PMID 15848034.
15.
Jump up^ Houmani,
Mohamed; Houmani, Zahia; Skoula, Melpomeni (2004). "Interest of Artemisia
herba alba asso for the food of cattle in Algerian steppes". Acta
botanica gallica. 151 (2): 165–172. ISSN 1253-8078.
16.
Jump up^ Friedman,
J.; Yaniv, Z.; Dafni, A.; Palewitch, D. (June 1986). "A preliminary
classification of the healing potential of medicinal plants, based on a
rational analysis of an ethnopharmacological field survey among Bedouins in the
Negev desert, Israel". Journal of Ethnopharmacology. 16 (2–3):
275–87. doi:10.1016/0378-8741(86)90094-2. PMID 3747566.
17.
Jump up^ Yashphe,
J.; Segal, R.; Breuer, A.; Erdreich-Naftali, G. (July 1979).
"Antibacterial activity of Artemisia herba-alba". Journal of
Pharmaceutical Sciences. 68 (7): 924–5. doi:10.1002/jps.2600680742. PMID 458619.
18.
Jump up^ Al-Waili,
N.S. (July 1986). "Treatment of diabetes mellitus by Artemisia herba-alba
extract: preliminary study". Clinical and experimental pharmacology
& physiology. 13 (7): 569–574. doi:10.1111/j.1440-1681.1986.tb00940.x. PMID 3791709.
19.
Jump up^ Al-Khazraji,
S.M.; Al-Shamaony, L.A.; Twaij, H.A.A. (November 1993). "Hypoglycaemic
effect of Artemisia herba alba. I: Effect of different parts and influence of
the solvent on hypoglycaemia activity". Journal of
Ethnopharmacology. 40 (3): 163–166. doi:10.1016/0378-8741(93)90064-C. PMID 8145571.
20.
Jump up^ Al-Khazraji,
S.M.; Al-Shamaony, L.A.; Twaij, H.A.A. (July 1994). "Hypoglycaemic effect
of Artemisia herba alba. II: Effect of a valuable extract on some blood
parameters in diabetic animals". Journal of Ethnopharmacology. 43 (3):
167–171. doi:10.1016/0378-8741(94)90038-8. PMID 7990489.
21.
Jump up^ M,
Marrifa H I, Alib B H and Hassan K (November 1995). "Some pharmacological
studies on Artemisia herba-alba (Asso.) in rabbits and mice". Journal
of Ethnopharmacology. 49 (1): 51–55. doi:10.1016/0378-8741(95)01302-4. PMID 8786657.
22.
Jump up^ Musselman,
Lytton John (12 April 2007). "Wormwood". Plant Site: Bible
Plants. Old Dominion University. Retrieved 2 June 2013.
Wikimedia
Commons has media related to Artemisia
herba-alba.
|
·
Details for: Artemisia herba-alba – The Euro+Med
Plantbase. – Retrieved 19 February 2010.
//////////
////////////
همچنین:
افسنتین یا افسنتین[۱] (Artemisia
absinthium L, wormwood) گیاهی است علفی، پایا، به ارتفاع ۸۰–۱۲۰ سانتیمتر. گیاهی است دارویی
و در طب سنتی برای دفع کرم روده استفاده میشده است. همچنین یکی از مواد تشکیلدهنده
در شراب ورموت است. این گیاه به علت دارا بودن توژون خاصیت روانگردان دارد.
نامهای دیگر[ویرایش]
افسنتین کبیر، مروه، کشوثای رومی، خترق،
خاراگوش، قورت اودی، سینسوس، مجری، ربل، دسیسه، شیح رومی، افسنتین رومی، اسبسنت، سلیسینوس،
افنیثون، کمثوثا، گولههنگ، واش، افسنتین بحری، شیح، افسنتین صغیر، ابسنتین، گندواش
و کشوثا
استفاده[ویرایش]
افسنتین یکی از مواد اصلی نوشیدنی ابسنث
است و همچنین برای معطر کردن در نوشیدنیهایی مثل ورموت، شراب و پلینکوواک به کار
میرود. در قدیم به عنوان چاشنی در میانگبین استفاده میشده و در مراکش به همراه چای
مصرف میکردند.
منابع[ویرایش]
پرش به بالا ↑ علیاکبر دهخدا و دیگران، سرواژه
«افسنتین»، لغتنامه دهخدا (بازیابی در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۶).
مشارکتکنندگان ویکیپدیا، «Artemisia absinthium»، ویکیپدیای انگلیسی،
دانشنامه آزاد (بازیابی در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۶).
//////////////
همچنین:
افسنتین یا افسنتین[۱] (Artemisia
absinthium L, wormwood) گیاهی است علفی، پایا، به ارتفاع ۸۰–۱۲۰ سانتیمتر. گیاهی است دارویی
و در طب سنتی برای دفع کرم روده استفاده میشده است. همچنین یکی از مواد تشکیلدهنده
در شراب ورموت است. این گیاه به علت دارا بودن توژون خاصیت روانگردان دارد.
نامهای دیگر[ویرایش]
افسنتین کبیر، مروه، کشوثای رومی، خترق،
خاراگوش، قورت اودی، سینسوس، مجری، ربل، دسیسه، شیح رومی، افسنتین رومی، اسبسنت، سلیسینوس،
افنیثون، کمثوثا، گولههنگ، واش، افسنتین بحری، شیح، افسنتین صغیر، ابسنتین، گندواش
و کشوثا
استفاده[ویرایش]
افسنتین یکی از مواد اصلی نوشیدنی ابسنث
است و همچنین برای معطر کردن در نوشیدنیهایی مثل ورموت، شراب و پلینکوواک به کار
میرود. در قدیم به عنوان چاشنی در میانگبین استفاده میشده و در مراکش به همراه چای
مصرف میکردند.
منابع[ویرایش]
پرش به بالا ↑ علیاکبر دهخدا و دیگران، سرواژهٔ «افسنتین»، لغتنامهٔ دهخدا (بازیابی در ۱۹ ژانویه
۲۰۱۶).
مشارکتکنندگان ویکیپدیا، «Artemisia absinthium»، ویکیپدیای انگلیسی،
دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۱۹ ژانویه
۲۰۱۶).
///////////////
قس شیح ابن سینا در عربی:
شيح ابن سينا (الاسم العلمي:Artemisia
absinthium)
هي نوع نباتي يتبع جنس الشيح من الفصيلة النجمية.[1][2] [3].
محتويات [أظهر]
أسماء[عدل]
الأفْسَنْتين، أو الأَبْسَنْت، أو الدَّمْسيسَة،
أو الشّيح الرُّومي، أو الخُتْرُق، أو شيح ابن سينا أو الشيبة أو شجرة مريم، أو شيبة
العجوز، أو الشُّوَيلاء.
موئله[عدل]
الموطن الأصلي لنبات الدمسيسة أوروبا واليوم
ينمو في آسيا الوسطى وشرقي الولايات المتحدة الأمريكية ويزرع في الأقاليم المعتدلة
في جميع أنحاء العالم ويتكاثر عن طريق البذور في الربيع أو بتقسيم الجذور في فصل الخريف
وتجنى الأوراق والازهار في نهاية الصيف. ينمو على جوانب الطرقات وفي البراري.
الوصف النباتي[عدل]
نبات معمر يصل ارتفاعه إلى حوالي متر ساقه
خضراء إلى رمادية وأوراقه مركبة ريشية مغطاة بشعيرات كثيفة دقيقة بيضاء اللون ولها
رائحة مميزة. الأزهار مركبة ذات لون مصفر والنبات له رائحة عطرية. يعرف بالافسنتين
والشيبة وبالفرعونية شنايت.
المحتويات الكيميائية للدمسيسة[عدل]
تحتوي الدمسيسة على زيت طيار يصل نسبته
إلى حوالي، 03 وزيت ثابت أهم مكوناته مادة السوجون التي لها تأثير قوي في علاج حالات
المغص الكلوي وتسهيل خروج الحصوات وإدرار البول. كما يحتوي الزيت الطيار على ابروتامين
وبيتابوربونين وسيسكوتربين لاكتون والمعروف بالارتيميزينين وكذلك فيتامين أ. كما يحتوي
على جلوكوزيد الأفسنتين.
استعماله في الطب القديم[عدل]
تعد الدمسيسة من الأعشاب المصرية القديمة
التي كانت وما زالت لها شهرة كبيرة في الوصفات الشعبية العلاجية. وقد استخدمت قديما
في تفتيت الحصوات والتخلص من أورام الرحم على شكل لبوس موضعي. وكان هذا النبات في الماضي
من المنكهات الرئيسية لشراب الفرموت الذي اشتق منه اسم الافستين الألماني، وكان يستخدم
لتنقية كثير من المشروبات. ويعد هذا النبات أحد النباتات المرة بحق وله تأثير مقو على
الجهاز الهضمي وبالأخص على المعدة والمرارة. يقول ابن البيطار أن عشب الافسنتين يستعمل
في الهضم والإدرار وطرد الدود. ويصنع منه شراب كحولي باسمه.
الدمسيسة تكافح البلهارسيا[عدل]
بعض البحوث العلمية ترى ان انعدام البلهارسيا
شمال الخرطوم وحتى الشمالية يعود لنمو نبات (الدمسيسة) بكثرة في المنطقة الممتدة من
الخرطوم وحتى الحدود المصرية شمالاً، وفي نفس الوقت يرجعون انتشار مرض البلهارسيا في
الجزيرة إلى عدم وجود هذه الشجيرات هناك.. فقد ثبت ان مجرد وجود شجيرات الدمسيسة على
حواف الترع ومجاري المياه يقتل القواقع التي تعيش داخلها ديدان البلهارسيا، وهذا يفسر
عدم وجود هذا المرض شمال الخرطوم.. وقد جرت محاولات لزراعة شجيرات الدمسيسة بالجزيرة
لمكافحة البلهارسيا بواسطتها، الا انها باءت بالفشل ولم تنمو!! ومعروف ان هذا النبات
ينمو بكثرة على شاطيء النيل، خاصة الجزء الشمالي من الخرطوم وحتى مصر، واثبت فعالية
في علاج بعض الأمراض مثل: آلام المعدة، خاصة قرحة المعدة، والإسهال المصحوب بالمغص،
ويعمل كمسكن لآلام المرارة، واضطرا بات الكبد، والإمساك العصبي، خاصة عند النساء، والرمد
خاصة عند الشيوخ.. وامراض القوباء في الرأس، وطارد للديدان، وينقي الجسم من السموم
خاصة (السموم الرصاصية) الموجودة بمصانع البطاريات والمطابع، ويقوي الجهاز الهضمي ويقوي
الذاكرة، ويقلل النسيان والشعور بالخجل، ويرفع الروح المعنوية.. كما ان منقوعه يساعد
في تنظيف الرحم من بقايا المشيمة بعد الولادة، ويسهل الولادة أيضا، ويقوي الطلق، ويساعد
على خروج الجنين الميت من الرحم!!.. ومن غرائب نبات الدمسيسة ان الإكثار من شرب منقوعه
يؤدي إلى الجنون!!.. ومعروف أن الدمسيسة تحتوى على نسبة كبيرة من السميات، واستخدامها
في العلاج لا يتم إلا بعد عزل المادة السامة منها!!.[4]
انظر أيضاً[عدل]
شيح
قائمة أنواع الشيح
مراجع[عدل]
^ موقع لائحة النباتات شيح ابن سينا تاريخ
الولوج 12 ابريل 2012
^ موقع لائحة النباتات أنواع الشيح تاريخ
الولوج 12 ابريل 2012
^ موقع zipcodezoo.com شيح ابن سينا تاريخ
الولوج 25 مايو 2012
^ دنيا الأعشاب [1]. تاريخ الولوج 3 شباط
2010.
قالب:نبات الشيح
أيقونة بوابةبوابة علم النبات أيقونة بوابةبوابة
صيدلة
مشاريع شقيقة في كومنز صور وملفات عن:
شيح ابن سينا
ضبط استنادي
GND: 4189692-0
معرفات الأصنوفة
موسوعة الحياة: 469712 GBIF: 3121319
PlantList: gcc-95372 Tropicos:
2701751 ITIS: 35445 ncbi: 72332
IPNO: 300106-2 GRIN:
ps://npgsweb.ars-grin.gov/gringlobal/taxonomydetail.aspx?id=4274 FNA:
200023158 FOC: 200023158 PLANTS: ARAB3
AFPD: 135937
تصنيفات: أفسنتينأنواع نباتيةشيحنباتات طبيةنباتات طبية في أفريقيانباتات
طبية في أوروبانباتات طبية في آسيانباتات وصفت في 1753نجمية
/////////////
قس آچی یوشان در آذری:
/////////
قس اِرمون در ازبکی:
Ermon, achchiq shuvoq — murakkabguldoshlar
oilasi, shuvoqlar turkumiga mansub koʻp yillik oʻt turi. Kavkaz, Sibir va Oʻrta
Osiyoda tarqalgan. Ildizi oʻqildiz. Poyasi tik, kumushrang , mayda tuklar bilan
qoplangan, yer ostidagi kurtaklaridan may—martda koʻkarib chiqadi, kuzgi
nihollari qishlaydi. Boʻyi 60—120 sm, shoxlangan, barglari patsimon qirqilgan,
yoshi katta oʻsimliklarda ketma-ket joylashgan. Gullari sariq, naysimon,
toʻpguli chochoq. Iyun-sentabrda gullab, oktyabrda mevalaydi. Urugʻi teskari
tuxumsimon urugʻcha. Choʻl, adir va togʻ yon bagʻirlarida, yoʻl yoqalarida
oʻsadi. Poyasi va barglarida efir moyi, S va K vitaminlari, karotin, achchiq
glikozidlar, oshlovchi va boshqalar moddalar bor. Preparatlari ovqat hazm
qiluvchi, ishtaha ochuvchi, oʻt haydovchi dori sifatida ishlatiladi.
///////////
قس مستیاره در پشتو:
مستياره (علمي نوم: Artemísia absínthium) څو کلن درملي بوټی دی چې په اروپا او اسيا کې راشنه کېږي. نوموړی بوټی له درملنې پرته په خوړو او څښاک کې د خوند ښه والي لپاره کارول کېږي.
///////////////
قس پلین اَتو در ترکی استانبولی:
Pelin otu (Artemisia absinthium),
papatyagiller (Asteraceae) familyasından Anadolu'da doğal olarak bulunan bir
yavşan türü. 120 cm'ye kadar uzayabilen bu bitki grimsi ya da beyazımsı yeşil
renkli, parçalı yapraklıdır. Itırlı bir bitkidir. Hekimlikle kullanılır.
Genellikle Akdeniz bölgesinde yetişir, kırmızı çiçekleri vardır.
///////////
Artemisia absinthium
From Wikipedia, the
free encyclopedia
Artemisia absinthium
|
|
Artemisia absinthium growing wild
in the Caucasus
|
|
Kingdom:
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
|
Species:
|
A. absinthium
|
·
Absinthium bipedale Gilib., not
validly published
·
Absinthium majus Garsault, not
validly published
·
Absinthium
officinale Brot.
·
Absinthium vulgare (L.) Lam.
·
Artemisia absinthia St.-Lag.
·
Artemisia arborescens var. cupaniana Chiov.
·
Artemisia
arborescens f. rehan(Chiov.) Chiov.
·
Artemisia baldaccii Degen
·
Artemisia doonense Royle
·
Artemisia inodora Mill.
·
Artemisia kulbadica Boiss. &
Buhse
·
Artemisia pendula Salisb.
·
Artemisia rehan Chiov.
·
Artemisia rhaetica Brügger
|
Artemisia absinthium (absinthe, absinthium, absinthe wormwood, wormwood[4]) is a species of Artemisia, native to temperate regions of Eurasia[5]and Northern Africa and widely naturalized
in Canada and the northern United States.[6] It is grown as an ornamental plant and is used as an
ingredient in the spirit absinthe as well as
some other alcoholic drinks.
Contents
[show]
Artemisia absinthium is a herbaceous, perennial plant with fibrous roots. The
stems are straight, growing to 0.8–1.2 metres (2 ft 7 in–3 ft
11 in) (rarely 1.5 m, but, sometimes even larger) tall, grooved, branched,
and silvery-green. The leaves are spirally
arranged, greenish-grey above and white below, covered with silky
silvery-white trichomes, and bearing
minute oil-producing glands; the basal leaves are up to 25 cm long,
bipinnate to tripinnate with long petioles, with the cauline leaves (those on
the stem) smaller, 5–10 cm long, less divided, and with short petioles;
the uppermost leaves can be both simple and sessile (without a petiole).
Its flowers are pale yellow, tubular, and
clustered in spherical bent-down heads (capitula), which are in turn
clustered in leafy and branched panicles. Flowering is from early summer to
early autumn; pollination is anemophilous. The fruit is
a small achene; seed dispersal is
by gravity.[6]
It grows naturally on uncultivated, arid
ground, on rocky slopes, and at the edge of footpaths and fields.
Artemisia absinthium contains thujone, a GABAA receptor
antagonist that can cause epileptic-like convulsions and kidney failure when ingested in large
amounts.[7]
Artemisia
absinthium. Inflorescences
The plant can easily be cultivated in
dry soil. It should be planted under bright
exposure in fertile, mid-weight soil. It prefers soil rich in nitrogen. It can be propagated by
ripened cuttings taken
in Spring or Autumn in temperate climates, or by seeds in nursery beds.
Artemisia absinthium also self-seeds generously. It is naturalised in
some areas away from its native range, including much of North America and
Kashmir Valley of India.[8]
This plant,[9] and its cultivars 'Lambrook Mist'[9] and 'Lambrook Silver'[10] have gained the Royal
Horticultural Society's Award of Garden Merit.
It is an ingredient in the spirit absinthe, and is used for flavouring in some
other spirits and wines,
including bitters, vermouth and pelinkovac. In the Middle Ages, it was used to
spice mead, and in Morocco it is used with tea,
called sheeba .[11] In 18th century England,
wormwood was sometimes used instead of hops in beer.[12]
Artemisia comes from Ancient Greek ἀρτεμισία,
from Ἄρτεμις (Artemis). In Hellenistic culture, Artemis was a
goddess of the hunt, and protector of the forest and children. absinthum comes
from the Ancient Greek ἀψίνθιον.
The word "wormwood" comes
from Middle English wormwode or wermode.
The form "wormwood" is attributable to its traditional use as a vermifuge.[13][not in citation
given] Webster's Third New International
Dictionary attributes the etymology to Old English wermōd (compare
with German Wermut and the derived drink vermouth), which the OED (s.v.)
marks as "of obscure origin".
Nicholas Culpeper insisted that wormwood
was the key to understanding his 1651 book The English Physitian. Richard Mabey describes Culpeper's entry
on this bitter-tasting plant as "stream-of-consciousness" and
"unlike anything else in the herbal", and states that it reads
"like the ramblings of a drunk". Culpeper biographer Benjamin Woolley suggests the piece may
be an allegory about bitterness, as Culpeper had spent his life fighting the
Establishment, and had been imprisoned and seriously wounded in battle as a
result.[14]
William Shakespeare referred to Wormwood in
his famous play Romeo and Juliet: Act 1, Scene 3. Juliet's childhood nurse
said, "For I had then laid wormwood to my dug" meaning that the nurse
had weaned Juliet, then aged three, by using the bitter taste of Wormwood on
her nipple.
John Locke, in his 1689 book titled An
Essay Concerning Human Understanding, used wormwood as an
example of bitterness, writing that "For a child knows as certainly before
it can speak the difference between the ideas of sweet and bitter (i.e. that
sweet is not bitter), as it knows afterwards (when it comes to speak) that
wormwood and sugarplums are not the same thing."[15]
Artemisia absinthium is traditionally used medicinally in Europe, and is believed to
stimulate the appetite and relieve indigestion.[16]
1.
Jump up^ Linnaeus, Carolus (1753). Species
plantarum:exhibentes plantas rite cognitas, ad genera relatas, cum differentiis
specificis, nominibus trivialibus, synonymis selectis, locis natalibus,
secundum systema sexuale digestas... 2. Holmiae
(Laurentii Salvii). p. 848. Archived from the original on 4 October
2008. Retrieved 2008-09-08.
2.
^ Jump up to:a b c Christian Rätsch (25
April 2005). The Encyclopedia of Psychoactive Plants:
Ethnopharmacology and Its Applications. Inner Traditions/Bear.
p. 69. ISBN 978-0-89281-978-2.
Retrieved 27 April 2013.
6.
^ Jump up to:a b Flora of North America Vol. 19, 20 and 21 Page 519 Common
wormwood, armoise absinthe, Artemisia
absinthium Linnaeus, Sp. Pl.
2: 848. 1753.
7.
Jump up^ Olsen RW
(April 2000). "Absinthe and gamma-aminobutyric acid receptors" .
Proc. Natl. Acad. Sci. U.S.A. 97 (9): 4417–8. doi:10.1073/pnas.97.9.4417 . PMC
34311 . PMID 10781032
9.
^ Jump up to:a b "Artemisia absinthium 'Lambrook Mist' AGM".
APPS.RHS.org.uk. Retrieved 31 August 2012.
10.
Jump up^ "Artemisia absinthium 'Lambrook Silver' AGM".
APPS.RHS.org.uk. Retrieved 31 August 2012.
11.
Jump up^ Grieves,
M. (1931). "Wormwood, Common". Botanical.com. Archived from the original on 28 May
2010. Retrieved 2010-07-12.
12.
Jump up^ Hartley, Dorothy (1985) [1954]. Food
in England. Futura Publications. p. 456. ISBN 0-7088-2696-2.
13.
Jump up^ "Wormwood". NYU
Langone Medical Center. EBSCO Publishing. July 2012. Retrieved 31
May 2013.
14.
Jump up^ Richard
Mabey (2010). Weeds. The Story of Outlaw Plants. Profile Books Ltd.
pp. 102–103. ISBN 978 1
84668 081 6.
16.
Jump up^ Committee
on Herbal Medicinal Products (2009). "Community Herbal Monograph on Artemisia absinthium L.,
Herba" (PDF). European Medicines Agency. Retrieved 2
June 2013.
Wikimedia
Commons has media related to Artemisia
absinthium.
|
·
Biodiversity Heritage Library bibliography for Artemisia
absinthium
·
Erowid
Wormwood Vault- information on the use and preparation of wormwood,
along with user experiences.
·
Shafi G, Hasan TN, Syed NA, Al-Hazzani AA, Alshatwi AA, Jyothi A, Munshi A
(2012). "Artemisia absinthium (AA): a novel potential complementary
and alternative medicine for breast cancer". Molecular Biology
Reports. 39 (7): 7373–7379. doi:10.1007/s11033-012-1569-0. PMID 22311047.
[hide]
·
v
·
t
·
e
|
|||
Brands
|
·
Kübler
·
La Fée
·
Lucid
|
||
Related drinks
|
·
Absente
·
Hill's
·
Pastis
|
||
Ingredients
|
|||
Other
|
|||
·
AFPD: 135937
|
|||
·
Absinthe
////////////
همچنین:
درمنه سانتونیکا(نام علمی: Artemisia cina) نام یک گونه از سرده
درمنهها است.
منابع[ویرایش]
مشارکتکنندگان ویکیپدیا، «Artemisia cina»، ویکیپدیای انگلیسی،
دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۲۹ آوریل
۲۰۱۴).
/////////////
قس سین یُوشانی در آذری:
///////////
قس درمنه در ترکی:
Darmana
(Artemisia cina) — qoqidoshlar (murakkabguldoshlar) oilasiga mansub oʻq ildizli
chala buta. Boʻyi 40— 70 sm. Poyasi sershox, qizgʻish. Barglari ikki karra
patsimon qirqilgan. Gullari kichik savatchalarda 3—6 tadan joylashgan. Sent.da
gullab, okt.da urugʻ beradi. Jan. Qozogistonda daryo boʻylarida, soylar,
tekisliklar va togʻ etaklarida oʻsadi. D. ekiladi ham. Endigina ochila
boshlagan toʻpgulidan santonin (S|5N|8O3) olinadi. Toʻpguli va barglarida efir
moyi (1,5—3%), betain, xolin, boʻyoq moddalar, olma va sirka kislotalar bor.
Toʻpgulining damlamasi hamda santonin gijjalarni tushirishda fonda beradi. D.
dan olingan efir moyi (darminol) har xil mikroblarni oʻldiruvchi antiseptik
dori sifatida, revmatizm va asab kasalliklarini davolashda ishlatiladi. Bu
moydan olinadigan gvayazulen nafas qisishi, revmatizm, ekzema kabi
kasalliklarni davolashda va rentgen nurlaridan kuyganda qoʻllaniladi.
///////////
قس در منه در پشتو:
درمنه (علمي نوم: Artemisia cina)
يو درملي بوټي دي چې د تريز ډوله بوټي په کورنۍ او د تريز بوټي په جنس پورې اړه لري. نوموړي بوټي په ځانگړي ډول په منځنۍ آسیا کې شنه کېږي. دغه بوټي درملي طبیعي
توکه سانټونین لري چې پر چخکو یا
اسکاريس لومبريکويډېس باندي وژونکي آغېزه لري.
///////////
Artemisia cina
From Wikipedia, the
free encyclopedia
Artemisia cina
|
|
1897 illustration[1]
|
|
Kingdom:
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
|
Species:
|
A. cina
|
Artemisia cina
Berg & C.F. Schmidt ex Poljakov |
Artemisia cina, commonly known as santonica (zahr el shieh el
-khorasani), Levant wormseed, and wormseed, is an Asian
species of herbaceous perennial in the daisy family.[2][3] Its dried flowerheads are the
source of the vermifugic drug santonin since ancient times.[4] Its common names arise from its
known ability to expel worms. The powder is grayish-green in colour with an
aromatic odour and a bitter taste.
The plant is characterised by its spherical
pollen grains, which are typical in the Asteraceae family, a fibrous layer on anthers, lignified, elongated, hypodermal sclerids, and clusters of calcium oxalate crystals.
It is native to China, Kazakhstan, and Kyrgyzstan.[5]
In addition to santonin, the above-ground
parts of the plant contain betaine, choline, tannins, pigments, and an essential oil. The essential oil is largely
composed of 1,8-cineole, but
contains a wide variety of other compounds as well.[6]
Dysphania
ambrosioides is another
plant with the common name wormseed, called epazote in Mexican cuisine.[7]
2.
Jump up^ Berg, Otto
Karl 1959. Darstellung und Beschreibung samtlicher in der Pharmacopoea
borussica aufgefuhrten offizinellen Gewachse 4(29): chapter 29c
4.
Jump up^ Grieve,
Maud. A Modern Herbal (Volume 2, I-Z and Indexes). Dover Publications. ISBN 978-0-486-22799-3.
6.
Jump up^ Zh. K.
Asanova; E. M. Suleimenov; G. A. Atazhanova; A. D. Dembitskii; R. N. Pak; A.
Dar & S. M. Adekenov (January 2003), "Biological Activity of
1,8-Cineole from Levant Wormwood", Pharmaceutical Chemistry Journal, 37 (1):
28–30, doi:10.1023/A:1023699012354, ISSN 1573-9031
This Asteroideae article is a stub. You can help Wikipedia by expanding it.
|