شاه صینی
بفتح شین و الف و ها و کسر صاد مهمله و سکون یاء مثناه تحتانیه
و کسر نون و یا
ماهیت آن
عصارۀ جامد سیاه صفایحی است که برو شبیه بنقش خاتم نقشی باشد و
از چین آورند و کویند که از هند و کویند آن عصارۀ حنای چینی است و کویند عصارۀ ریوند
است و مولانا نفیس کرمانی نوشته که برک حنای چینی مسحوق معجون باخل است و بالجمله از
ادویۀ مجهوله الماهیت است و بالوان مختلف می باشد بعضی برنک صندل سفید و بعضی مائل
بسرخی و بعضی مائل بسیاهی و بعضی مائل بزردی و این بهترین همه و مستعمل و غیر تنزوی
خطائی است
طبیعت آن
در سوم سرد و خشک
افعال و خواص ان
مجفف و قابض و طلای آن جهت صداع حار و با کلاب جهت اورام حاره و
ابتدای فتق و ذرور آن جهت نزف الدم جراحات و آشامیدن آن معین بر بیداری و جهت صداع
حار و منع صعود بخار بدماغ و جهت ضعف معده نافع
مداخل مخزن الادویه عقیلی خراسانی
///////////////////
شاه صینی . (اِ مرکب ) لوح ها باشد تُنُک
برنگ سیاه که از عصاره گیاهی کنند و از چین
آرند و در دردسر بکار است و طرز استعمال آن این است که قرص را بسایند و گرد آن را بر
مواضع دردناک پراکنند. (از ابن البیطار). برگ آن تنبل (تنبول ) و صمغ آن لبان است
. (دمشقی ). گیاهی که به ذراعی بالای آن رسد با گلی سرخ و بیخ آن به زردک ماند جز آنکه
بیخ شاه صینی رخواست . (یادداشت مولف ). عصاره
حنای چینی و گویند عصاره ریوند است
و به الوان مختلف می باشد بعضی برنگ صندل سفید و بعضی مایل بسرخی و بعضی مایل بسیاهی
و بعضی مایل بزردی . (مخزن الاویه ). تیره
گیاهی است چینی که برای دردسر نافع است . (از دزی ج 1 ص 717). رجوع به شاه چینی
شود.
//////////
13. ابنبیطار5 از گونه ای "گل سرخ چینی" ("ward sīni" / ورد صینی)
نام برده که بیشتر آن را نسرین*** (nisrīn) گویند. به گفته لوکلر، این گیاه از تیره ختمیان / پنیرکیان است. در پارسی واژه گل چینی، gul-čīnī ("گل سرخ چینی")
را داریم که با توجه به گفته استینگاس هنوز درست شناسایی نشده است. ابن بیطار همــــــچنین
از شاه صینی، šah-sīnī
("شاهِ چینی") نام برده و آن را دارویی خوانده به شکل حبّهای کوچک و نازک
و سیاهرنگ که از شیره گیاه سازند. چون تب بر برای زدودن سردردهای همراه با تب و گندهای
ملتهب کار گیرند. گرد سائیده اش را بر جای
درد میگذارند. 6 لوکلر توضیح را میافزاید که بنا بر رسالههای پارسی، این گیاه، که
همچنان که از نامش برمیآید خاستگاه چینی دارد،
رویهم رفته سردرد را سود کند. دمشقی، که پیرامون سال 1325 مینوشت، šah-čīnī را فرآورده جزیره چانکهای (Čankhay) در جزایر مالایا دانسته
و گفته است که برگهای آن را تمبول،* "betel"میشناسند. استینگاس در فرهنگ پارسی خود این واژه را چنین
تعریف کرده است: "افشره گونه ای گیاه
که از چین آرند و سر درد را نیک باشد. "
نمیدانم در اینجا سخن از چه گیاهی است.
بهشناخت دو سویه ایران و چین باستان (ساینو-ایرانیکا)
/////////
&&&&&&&
شاهبانک
و شابانک و غابانک نیز نامند
در ماهیت آن
خلاف است بعضی کویند بنفسج الکلاب است که بعربی
قسوه الکلاب نامند و بعضی جمسفرم بری و صاحب جامع و نواب مرحوم
برنوف دانسته اند و نیز کفته اند که شجر ابراهیم کوچک است و نیز از قول غافقی نقل کرده
که نوعی از قیصوم است و از قول صاحب حاوی که حب شبرم بری است و صاحب اختیارات بدیعی
کفته که اینها همه خلاف است و محقق آنست که بنفسج الکلاب است که بشیرازی آن رانس سک
کویند
طبیعت آن
کرم و خشک است در دوم
افعال و خواص آن
جهت صرع و آب رفتن از دهان خصوصا اطفال و تحلیل ریاح شکم ایشان
و زخمها و قائم مقام مرزنجوش است
مداخل مخزن الادویه عقیلی خراسانی
///////////
شاهبانک . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) ۞ گیاهی است دوایی و آن را به تازی
بنفسج الکلاب خوانند و معرب آن شاه بابج است . (برهان قاطع). آن را تس سک نیز گویند
و بتازی بنفسج الکلاب خوانند و معرب آن شاهبانج است . (از فرهنگ جهانگیری ) (از آنندراج
). شابانک نیز گویند ۞ . آن برنوف است . ۞ گویند که آن نوعی است از قیصوم . آن را
شاهفانج ۞ نیز نامند. رازی در الحاوی گوید:
آن جمسفرم بری است . و در بعضی از کتابها خواندم که آن شجره ابراهیم الصغیره است که در منازل یافته شود و آن
درختی است که برخی شجره مریم خوانند و در منازل
پیدا گردد. اما صحیح همان است که ابتدا یاد کردم و آن برنوف است . (مفرادت ابن بیطار
چ مصر و ترجمه فرانسه آن ). شاهبانج و غابانک نیز گویند و شابانک و شابانج
هم گویند و آن بنفسج الکلاب است به عربی قوة الکلاب گویند و صاحب جامع گوید برنوف است
و همو گوید شجره ابراهیم کوچک است و همو از
قول خافقی گویدکه نوعی از قیصوم است و از قول صاحب حاوی گوید حب شبرم بری است مولف
گوید این همه قولها خلاف است و آنچه محقق است بنفسج الکلاب است . بشیرازی آن را تس
سگ «آتش سگ » خوانند. (از اختیارات بدیعی ). ولی مولف در یادداشت خود گوید: شاه بانک
غلط و شاه بابک صحیح است .
//////////
Henri Baillon - 1876 - Botany
Nom arabe de la Guimauve. CHAHBANEK. Nom persan et arabisé des Conyza. cn.m BELLOUTH. Nom persan et
arabisé de la Châtaigne. cnAu DA'NEDJ.
//////////
Conyza
From Wikipedia, the free encyclopedia
Horseweed
|
|
Kingdom:
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Tribe:
|
|
Genus:
|
|
·
Erigeron sect. Caenotus Nutt.
·
Erigeron sect. Conyza (L.) Baillon
·
Conyza sect. Caenotus (Nutt.) Cronquist ex Cuatrec.
|
Conyza (horseweed, butterweed or fleabane)
is a genus of flowering plants in the sunflower family.[4][5][6][7]
They
are native to tropical and warm temperate regions throughout the world, and
also north into cool temperate regions in North America and eastern Asia. The New World species of the
genus are closely related to Erigeron (also known as
fleabanes).[8]
The
species are annual or perennial herbaceous plants,
rarely shrubs, growing to 1-2 m tall.
The stems are erect, branched, with alternate leaves. The flowers are produced
in inflorescences, with several
inflorescences loosely clustered on each stem.[8]
Many
plant species of the Conyza genus are ruderal species and some
have been found to be resistant to the herbicide glyphosate, in some cases.[9]
Conyza bonariensis seed heads and
flowers
6.
Jump up^ Cronquist, A. 1943.
The separation of Erigeron from Conyza. Bull.
Torrey Bot. Club 70: 629–632. 1943.
7.
Jump up^ Nesom, G. L. 1990c.
Further definition of Conyza (Asteraceae: Astereae).
Phytologia 68: 229–233.
9.
Jump up^ Zelaya, I. A.;
Owen, M. D. K.; Vangessel, M. J. (2007), "Transfer of glyphosate
resistance: evidence of hybridization in Conyza (Asteraceae)", American
Journal of Botany, 94 (4): 660–73, doi:10.3732/ajb.94.4.660, PMID 21636434
////////////
//////////
&&&&&&&
شاض
بفتح شین و الف و ضاد معجمه بزبان هندی ارهروتور نیز نامند
ماهیت آن
حبی است از حبوب ماکولۀ معروفۀ مشهوره که در اکثر بلاد خصوص مازندران
و هند و بنکاله و دکهن بهم می رسد بقدر نخود کوچکی و مدور اندک پهن و بر سر آن مانند
دانۀ باقلا نشانی و در دکهن و بندر سورت و کجرات و عظیم آباد خوب و بالیده می شود
طبیعت آن
سرد و خشک در دوم کفته اند و شاید کرم و خشک باشد
افعال و خواص آن
نفاخ و بطی الهضم و قلیل الغذا و قابض و مبخر و جهت اسهال صفراوی
و ذرب و فساد بلغم و خون و دفع زهر نافع دانسته اند
مداخل مخزن الادویه عقیلی خراسانی
/////////////
شاخل .[ خ ُ / خ َ / خ ِ ] (اِ) غله ای
است که آن را به هندی ارهر* گویند. (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ شعوری ). نام نوعی از
غله است و نان از آن پزند. (برهان قاطع) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری
). اسم حبی از حبوب ماکوله است . (فهرست مخزن الادویه ) :
میخوری تو گرچه الوان نعمت اندر خوان کس
نان شاخل بهتر آید گر خوری بر خوان خویش.
* ارهر
अरहर arhar,[S. आढकी], s.f. A species of pulse,
Cajanus Indicus: (Syn. توأر tū`ar).
Origin: Hindi
////////////
ویکی پدیای فارسی همینقدر گوید که:
نخود کفتری
از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
نخود کفتری
طبقهبندی علمی
فرمانرو: گیاه
(طبقهبندینشده): گیاهان گلدار
(طبقهبندینشده): دولپهایهای نو
(طبقهبندینشده): رزیدها
راسته: باقلاسانان
تیره: باقلاییان
سرده: Cajanus
گونه: C. cajan
نام علمی
Cajanus cajan
(L) Millsp.
نخود کفتری (به انگلیسی: Pigeon pea)[۱][۲]، نخود رنگی [۳]،
نخود کنگو[۴] یا نخود سودانی یکی از حبوبات است.
این گیاه در ایران معمولاً برای تهیه لپه
کشت میشود.
نگارخانه[ویرایش]
دانهها قبل از جداسازی پوست
Cajanus cajan
ارزش غذایی[ویرایش]
درصد ارزش روزانه محتویات مغذی غذاهای
رایج (خام و نپخته) در هر صد گرم
[نمایش] پروتئین ویتامینها کانیها (مواد معدنی)
درصد کاهش ارزش بر اثر پختن : حداکثر کاهش
درصدی ارزشهای غذایی به دلیل جوشیدن بدون در نظر گرفتن گروه گیاهخواری حاوی شیر و
تخم مرغ (ovo-lacto-vegetables group).
لپه, کال, خام
Pigeon peas.jpg
Pigeon peas in ترینیداد و توباگو
Nutritional value per ۱۰۰ گرم (۳٫۵ اونس)
انرژی مواد خوراکی ۵۶۹ کیلوژول (۱۳۶ کیلوکالری)
کربوهیدراتs
23.88 g
شکرs 3
g
فیبر غذایی 5.1 g
چربی
1.64 g
پروتئینها در رژیم غذایی
7.2 g
ویتامینs
ویتامین ب۱ (35%) 0.4 mg
ویتامین ب۲ (14%) 0.17 mg
ویتامین ب۳ (15%) 2.2 mg
پانتوتنیک اسید
(14%) 0.68 mg
ویتامین ب۶ (5%) 0.068 mg
اسید فولیک (43%) 173 μg
کولین (9%) 45.8 mg
ویتامین ث (47%) 39 mg
ویتامین ای (3%) 0.39 mg
ویتامین کا (23%) 24 μg
کانیs
Calcium (4%) 42 mg
Iron (12%)
1.6 mg
Magnesium (19%) 68 mg
Manganese (27%) 0.574 mg
Phosphorus (18%) 127 mg
Potassium (12%) 552 mg
Sodium (0%)
5 mg
Zinc (11%)
1.04 mg
Link to USDA Database entry
Values for Choline, Vit.
E/K available
Units
μg = میکروگرمs • mg = کیلوگرمs
IU = یکای بینالمللیs
Percentages are roughly
approximated using US recommendations for adults.
Source: USDA Nutrient
Database
لپه, رسیده, خام
Cajanus cajan Steve Hurst
1.jpg
Seeds of the pigeon pea
Nutritional value per ۱۰۰ گرم (۳٫۵ اونس)
انرژی مواد خوراکی ۱٬۴۳۵ کیلوژول (۳۴۳ کیلوکالری)
کربوهیدراتs
62.78 g
شکرs n/a
فیبر غذایی 15 g
چربی
1.49 g
پروتئینها در رژیم غذایی
21.7 g
تریپتوفان 212 mg
ترئونین 767 mg
ایزولوسین 785 mg
لوسین (مواد) 1549 mg
لیزین 1521 mg
متیونین 243 mg
سیستین 250 mg
فنیلآلانین 1858 mg
تیروزین 538 mg
والین 937 mg
آرژینین 1299 mg
هیستیدین 774 mg
آلانین 972 mg
اسید آسپارتیک 2146 mg
اسید گلوتامیک 5031 mg
گلیسین 802 mg
پرولین 955 mg
سرین (اسید آمینه) 1028 mg
هیدروکسیپرولین 0 mg
ویتامینs
ویتامین ب۱ (56%) 0.643 mg
ویتامین ب۲ (16%) 0.187 mg
ویتامین ب۳ (20%) 2.965 mg
پانتوتنیک اسید
(25%) 1.266 mg
ویتامین ب۶ (22%) 0.283 mg
اسید فولیک (114%) 456 μg
کولین (0%) 0.000000 mg
ویتامین ث (0%) 0 mg
ویتامین ای (0%) 0.000000 mg
ویتامین کا (0%) 0.000000 μg
کانیs
Calcium (13%) 130 mg
Iron (40%)
5.23 mg
Magnesium (52%) 183 mg
Manganese (85%) 1.791 mg
Phosphorus (52%) 367 mg
Potassium (30%) 1392 mg
Sodium (1%)
17 mg
Zinc (29%)
2.76 mg
Link to USDA Database entry
Values for Choline, Vit.
E/K unavailable
Units
μg = میکروگرمs • mg = کیلوگرمs
IU = یکای بینالمللیs
Percentages are roughly
approximated using US recommendations for adults.
Source: USDA Nutrient
Database
منابع[ویرایش]
پرش به بالا ↑ مقالات کشاورزی
پرش به بالا ↑ Glosbe
پرش به بالا ↑ باشگاه خبرنگاران
پرش به بالا ↑ [۱]
پرش به بالا ↑ درصد ارزش روزانه به مفهوم DRI: Dietary
Reference Intake.
نکته : تمام ارزشهای غذایی شامل پروتئین به صورت درصد ارزش غذایی در هر 100 گرم از
غذای مورد نظر هستند http://ndb.nal.usda.gov/ndb/nutrients/index
پرش به بالا ↑ http://nutritiondata.self.com/
↑ پرش به بالا به: ۷٫۰ ۷٫۱ http://nutritiondata.self.com/topics/processing
پرش به بالا ↑ «USDA Table of Nutrient
Retention Factors, Release 6». وزارت کشاورزی ایالات متحده آمریکا (USDA)، دسامبر ۲۰۰۷.
/////////////
متاسفانه ویکی عربی در این مورد مهم
خاموش است:
////////////
قس آذری:
Göyərçin
noxudu (lat. Cajanus cajan) - paxlakimilər fəsiləsinin kayanus cinsinə aid
bitki növü.
///////////
قس دیوِهی (مالدیوی):
މުގު ތޮޅި (ސައިންޓިފިކް ނަން: Cajanus indicus)ނުވަތަ (އިނގިރޭސި ބަހުން: pigeon pea)އަކީ ގަހެއްގައި އަޅާ ތޮޅީގެ ބާވަތެކެވެ.މިއީ
ފެހިއޮށުގެ ބާވަތެއް ކަމުގައި ބެލެވެއެވެ. މުގުތޮޅި ދުނިޔޭގައި ހެދޭތާ މިހާރު 3 ހާސް
އަހަރު ވަރުވެދާނެ ކަމަށް ސައިންސްވެރިން ލަފާކުރެއެވެ. މުގުތޮޅި އާންމުކޮށް ހައްދަނީ
ހޫނު ހިސާބުތަކުގައެވެ. ހޫނު ގައުމު ތަކުގެ ތެރެއިން 25 އަށްވުރެ ގިނަ ގައުމުގައި މުގު
ތޮޅި ހައްދައި ވިޔަފާރީގެ ގޮތުގައި ބޭނުން ކުރެއެވެ.
މުގު ތޮޅި ތަފާތު ގޮތްގޮތަށް ބޭނުންކުރެއެވެ. އޭގެ
ތެރޭގައި ތޮޅި ހިއްކައިގެންނާއި، ތޮޅި ރޯކޮށް ހުއްޓައި، އަދި ތޮޅި މުގުރައިގެން ފުށުގެ
ގޮތުގައި ވެސް ބޭނުންކުރެއެވެ.
/////////////
قس باسای اندونزی:
މުގު ތޮޅި (ސައިންޓިފިކް ނަން: Cajanus indicus)ނުވަތަ (އިނގިރޭސި ބަހުން: pigeon pea)އަކީ ގަހެއްގައި އަޅާ ތޮޅީގެ ބާވަތެކެވެ.މިއީ
ފެހިއޮށުގެ ބާވަތެއް ކަމުގައި ބެލެވެއެވެ. މުގުތޮޅި ދުނިޔޭގައި ހެދޭތާ މިހާރު 3 ހާސް
އަހަރު ވަރުވެދާނެ ކަމަށް ސައިންސްވެރިން ލަފާކުރެއެވެ. މުގުތޮޅި އާންމުކޮށް ހައްދަނީ
ހޫނު ހިސާބުތަކުގައެވެ. ހޫނު ގައުމު ތަކުގެ ތެރެއިން 25 އަށްވުރެ ގިނަ ގައުމުގައި މުގު
ތޮޅި ހައްދައި ވިޔަފާރީގެ ގޮތުގައި ބޭނުން ކުރެއެވެ.
މުގު ތޮޅި ތަފާތު ގޮތްގޮތަށް ބޭނުންކުރެއެވެ. އޭގެ
ތެރޭގައި ތޮޅި ހިއްކައިގެންނާއި، ތޮޅި ރޯކޮށް ހުއްޓައި، އަދި ތޮޅި މުގުރައިގެން ފުށުގެ
ގޮތުގައި ވެސް ބޭނުންކުރެއެވެ.
////////////
قس سواحلی:
Mbaazi
(Cajanus cajan) ni mmea wa mazao wa nusufamilia Faboideae katika familia
Fabaceae. Matunda yake huitwa mbaazi pia. Mmea huu hukuzwa sana katika maeneo
makavu ya tropiki na nusutropiki.
//////////
قس باسای مالایا:
Kacang Dal (Cajanus
cajan) merupakan sejenis kekacang yang boleh dimakan dan ditanam secara
meluas. Ia merupakan salah satu bahan utama bagi membuat kuah dal yang biasanya
dimakan bersama roti
canai.
//////////
Pigeon pea
From Wikipedia, the free encyclopedia
Pigeon pea
|
|
Kingdom:
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
|
Species:
|
C. cajan
|
The pigeon
pea (Cajanus cajan) is a perennial legume from the family Fabaceae. Since its domestication in India at least 3,500
years ago, its seeds have become a common food grain in Asia, Africa,
and Latin America. It is consumed on a large scale mainly in south Asia and is a major
source of protein for the population
of that subcontinent.
Contents
[show]
The
pigeon pea is known by numerous names with different etymologies, no-eye pea, tropical
green pea, gungo pea in Jamaica, and gandule
bean.
Pigeon pea is a perennial which can grow
into a small tree.
The
cultivation of the pigeon pea goes back at least 3,500 years. The centre of
origin is probably peninsular India, where the closest wild relatives (Cajanus
cajanifolia) occur in tropical deciduous woodlands.[1] Archaeological
finds of pigeon pea dating to about 3400 years ago (14th century BC) have been
found at Neolithic sites in Karnataka (Sanganakallu) and its border areas (Tuljapur Garhi in Maharashtra and Gopalpur in Orissa).[2] From India it
traveled to East Africa and West Africa. There, it was first encountered by
Europeans, so it obtained the name Congo Pea. By means of the slave trade, it
came to the American continent, probably in the 17th century.[3]
Today,
pigeon pea is widely cultivated in all tropical and semitropical regions of
both the Old and the New Worlds.
Pigeon peas can be of a perennial variety, in which the crop can last three to
five years (although the seed yield drops considerably after the first two
years), or an annual variety more suitable for seed production.
Pigeon
pea is an important legume crop of rainfed
agriculture in the semiarid tropics. The Indian subcontinent, eastern Africa
and Central America, in that order, are the world's three main pigeon
pea-producing regions. Pigeon peas are cultivated in more than 25 tropical and
subtropical countries, either as a sole crop or intermixed with cereals, such as sorghum (Sorghum bicolor), pearl millet (Pennisetum
glaucum), or maize (Zea mays),
or with other legumes, such as peanuts (Arachis
hypogaea). Being a legume capable of symbiosis with Rhizobia, the pigeon pea enriches
soil through symbiotic nitrogen fixation.
The
crop is cultivated on marginal land by resource-poor farmers, who commonly grow
traditional medium- and long-duration (5–11 months) landraces. Short-duration pigeon
peas (3–4 months) suitable for multiple cropping have recently been developed.
Traditionally, the use of such input as fertilizers, weeding, irrigation, and
pesticides is minimal, so present yield levels are low (average =
700 kg/ha). Greater attention is now being given to managing the crop
because it is in high demand at remunerative prices.
Pigeon
peas are very drought-resistant, so can be grown in areas with less than
650 mm annual rainfall. With the maize crop failing three out of five
years in drought-prone areas of Kenya, a consortium led by
the International Crops
Research Institute for the Semi-Arid Tropics (ICRISAT) aimed to
promote the pigeon pea as a drought-resistant, nutritious alternative crop.
Successive projects encouraged commercialization of legumes, by stimulating the
growth of local seed production and agro-dealer networks for distribution and
marketing. This work, which included linking producers to wholesalers, helped
to increase local producer prices by 20–25% in Nairobi and Mombasa. The
commercialization of the pigeon pea is now enabling farmers to buy assets,
ranging from mobile phones to productive land and livestock, and is opening
pathways for them to move out of poverty.[4]
World
production of pigeon peas is estimated at 4.98 million tons2. About 77% of this is
grown in India. Africa is the secondary centre of diversity and at present it
contributes about 21% of global production with 1.05 million tons. In Africa,
Malawi, Tanzania, Kenya, Mozambique and Uganda are the major producers. These
days it is the most essential ingredient of animal feed used in West Africa,
especially in Nigeria, where it is also grown.
John Spence, a botanist and politician
from Trinidad and Tobago, developed several
varieties of dwarf pigeon peas which can be harvested by machine, instead of by
hand.[5]
Split pigeon pea, used in making lentil
soup in India
Pigeon
peas are both a food crop (dried peas, flour, or green vegetable peas) and a
forage/cover crop. In combination with cereals, pigeon peas make a
well-balanced human food. The dried peas may be sprouted briefly, then cooked,
for a flavor different from the green or dried peas. Sprouting also enhances
the digestibility of dried pigeon peas via the reduction of indigestible sugars
that would otherwise remain in the cooked dried peas.[6]
In
India, split pigeon peas , called toor dal in Urdu), Kandhi pappu in Telugu, Togari bele in Kannada and Tuvaram paruppu
in Tamil are one of the most
popular pulses, being an important
source of protein in a mostly vegetarian diet. In regions where it grows, fresh
young pods are eaten as a vegetable in dishes such as sambar. In Ethiopia, not only the pods, but
also the young shoots and leaves are cooked and eaten.[7]
Kenyans shelling pigeon peas
In
some places, such as the Caribbean coast of Colombia, Dominican Republic, Panama and Hawaii, pigeon
peas are grown for canning and consumption. A dish made of rice and green
pigeon peas (called moro de guandules) is a traditional food in the
Dominican Republic. Pigeon peas are also made as a stew, with plantain balls. In Puerto Rico, arroz con gandules is made with rice and pigeon peas and
is a traditional dish, especially during Christmas season. Trinidad and Tobago and Grenada have their own
variant, called pelau, which includes either beef or chicken, and
occasionally pumpkin and pieces of cured pig tail. In the Atlantico department
of Colombia the sopa de guandú con carne salada (or simply
"gandules") is made with pigeon peas.
Unlike
in some other parts of the Greater Caribbean, in The Bahamas the light brown
colored dried seeds of the pigeon pea plant are used (instead of the fresh
green pigeon peas used elsewhere) to make the heartier, heavier, signature
Bahamian staple dish "Peas 'n Rice." A slab of partially cubed or
diced pork "fatback" lard with skin on (bacon is a common
substitute), diced onions and sweet pepper, and a mixture of spices are all
sauteed in the bottom of a deep pot. Tomatoes and tomato paste are added. Then
water is added along with the peas and rice, and slow boiled until tender. The
dish becomes a medium-dark brown color, resulting from absorbing the colors of
the browned initial ingredients and the cooked tomato paste. The pigeon peas themselves
absorb the same, becoming a much darker brown, providing some contrast while
still complementing the distinctive "browned" theme of the dish.[8]
In Thailand, pigeon peas are grown
as a host for scale
insects which
produce lac, the key ingredient
in shellac.
Pigeon
peas are in some areas an important crop for green manure, providing up to
90 kg nitrogen per hectare (Adu-Gyamfi et al., 2007) . The woody stems of
pigeon peas can also be used as firewood, fencing and thatch.
The
pigeon pea is the first seed legume plant to have its complete genome
sequenced. The sequencing was first accomplished a group of 31 Indian
scientists from the Indian Council of Agricultural Research, it was then followed by
a global research partnership, the International Initiative for Pigeonpea
Genomics (IIPG), led by ICRISAT with partners such
as BGI –Shenzhen (China), US research laboratories like University of Georgia,
University of California-Davis, Cold Spring Harbor Laboratory, and National
Centre for Genome Resources, European research institutes like the National
University of Ireland Galway and also support from the CGIAR Generation
Challenge Programme, US National Science Foundation and in-kind contribution
from the collaborating research institutes.[9][10] It is the first time
that a Consultative Group on International Agricultural Research
(CGIAR)-supported Center such as ICRISAT led the genome sequencing of a food
crop. There was a controversy over this as CGIAR did not partner with National
team of scientist and broke away from the Indo American knowledge Initiative to
parallelly start their own sequencing.[11]
Nutrient contents in %DV of common foods (raw, uncooked)
per 100 g
|
||||
Protein
|
Fiber
|
Vitamins
|
Minerals
|
Ch.
= Choline; Ca = Calcium; Fe = Iron; Mg = Magnesium; P = Phosphorus; K =
Potassium; Na = Sodium; Zn = Zinc; Cu = Copper; Mn = Manganese; Se = Selenium;
%DV = % daily value i.e. % of DRI (Dietary Reference Intake) Note: All nutrient
values including protein and fiber are in %DV per 100 grams of the food
item. Significant values are highlighted in light Gray color and bold
letters. [12][13] Cooking reduction
= % Maximum typical reduction in nutrients due to boiling without draining
for ovo-lacto-vegetables group[14][15] Q = Quality of
Protein in terms of completeness without adjusting for digestability.[15]
Pigeon Peas, immature, raw
|
||
Nutritional value per 100 g (3.5 oz)
|
||
569 kJ
(136 kcal)
|
||
23.88 g
|
||
3 g
|
||
5.1 g
|
||
1.64 g
|
||
7.2 g
|
||
(35%)
0.4 mg
|
||
(14%)
0.17 mg
|
||
(15%)
2.2 mg
|
||
(14%)
0.68 mg
|
||
(5%)
0.068 mg
|
||
(43%)
173 μg
|
||
(9%)
45.8 mg
|
||
(47%)
39 mg
|
||
(3%)
0.39 mg
|
||
(23%)
24 μg
|
||
(4%)
42 mg
|
||
(12%)
1.6 mg
|
||
(19%)
68 mg
|
||
(27%)
0.574 mg
|
||
(18%)
127 mg
|
||
(12%)
552 mg
|
||
(0%)
5 mg
|
||
(11%)
1.04 mg
|
||
Link to USDA Database entry
Values for Choline, Vit. E/K available |
||
·
Units
|
||
Percentages are roughly approximated
using US recommendations for adults.
Source: USDA Nutrient Database |
||
Pigeon peas, mature, raw
|
||
Seeds of the pigeon pea
|
||
Nutritional value per 100 g (3.5 oz)
|
||
1,435 kJ
(343 kcal)
|
||
62.78 g
|
||
n/a
|
||
15 g
|
||
1.49 g
|
||
21.7 g
|
||
212 mg
|
||
767 mg
|
||
785 mg
|
||
1549 mg
|
||
1521 mg
|
||
243 mg
|
||
250 mg
|
||
1858 mg
|
||
538 mg
|
||
937 mg
|
||
1299 mg
|
||
774 mg
|
||
972 mg
|
||
2146 mg
|
||
5031 mg
|
||
802 mg
|
||
955 mg
|
||
1028 mg
|
||
0 mg
|
||
(56%)
0.643 mg
|
||
(16%)
0.187 mg
|
||
(20%)
2.965 mg
|
||
(25%)
1.266 mg
|
||
(22%)
0.283 mg
|
||
(114%)
456 μg
|
||
(0%)
0.000000 mg
|
||
(0%)
0 mg
|
||
(0%)
0.000000 mg
|
||
(0%)
0.000000 μg
|
||
(13%)
130 mg
|
||
(40%)
5.23 mg
|
||
(52%)
183 mg
|
||
(85%)
1.791 mg
|
||
(52%)
367 mg
|
||
(30%)
1392 mg
|
||
(1%)
17 mg
|
||
(29%)
2.76 mg
|
||
Link to USDA Database entry
Values for Choline, Vit. E/K unavailable |
||
·
Units
|
||
Percentages are roughly approximated
using US recommendations for adults.
Source: USDA Nutrient Database |
||
Pigeon
peas contain high levels of protein and the
important amino
acidsmethionine, lysine, and tryptophan.[16]
Following
table indicates completeness of nutritional profile of various amino acids
within mature seeds of pigeon pea.
Essential Amino Acid
|
Available mg/g of Protein
|
Min. Required mg/g of Protein
|
9.76
|
7
|
|
32.34
|
27
|
|
36.17
|
25
|
|
71.3
|
55
|
|
70.09
|
51
|
|
22.7
|
25
|
|
110.4
|
47
|
|
43.1
|
32
|
|
35.66
|
18
|
As
can be seen from the table above, Methionine+Cystine combination is the only
limiting amino acid combination in pigeon pea. In contrast to the mature seeds,
the immature seeds are generally lower in all nutritional values, however they
contain a significant amount of vitamin C (39 mg per 100 g serving) and
have a slightly higher fat content. Research has shown that the protein content
of the immature seeds is of a higher quality.[17]
1.
Jump up^ Van der Maeson, L.
J. G. (1995). "Pigeonpea Cajanus cajan", pp. 251–5 in Smartt, J. and
Simmonds, N. W. (eds.), Evolution of Crop Plants. Essex: Longman.
2.
Jump up^ Fuller, D. Q.;
Harvey, E. L. (2006). "The archaeobotany of Indian pulses: Identification,
processing and evidence for cultivation". Environmental
Archaeology. 11 (2): 219–246. doi:10.1179/174963106x123232.
3.
Jump up^ Carney, J. A. and
Rosomoff, R. N. (2009) In the Shadow of Slavery. Africa’s Botanical
legacy in the Atlantic World. Berkeley: University of California Press
4.
Jump up^ Pigeonpea in
Eastern and Southern Africa http://exploreit.icrisat.org/page/eastern_and_southern_africa/887/329. ICRISAT Posted 10 October
2012. Downloaded 26 January 2014.
5.
Jump up^ "John Spence (1929)
Plant Pathologist". National Institute of
Higher Education, Research, Science and Technology.
Retrieved 2015-02-24.
6.
Jump up^ "Effect of Sprouting
on invitro digestibility of some locally consumed leguminous seeds". Journal of
Applied Sciences and Environmental Management. Vol. 10, Num. 3, 2006, pp.
55-58
7.
Jump up^ Zemede Asfaw, "Conservation and
use of traditional vegetables in Ethiopia", Proceedings of
the IPGRI International Workshop on Genetic Resources of Traditional Vegetables
in Africa (Nairobi, 29–31 August 1995)
8.
Jump up^ "Tru Bahamian Must
Eats: Peas & Rice". Tru Bahamian Food Tours.
Retrieved 12 January 2015.
10.
Jump up^ "Draft genome
sequence of pigeonpea (Cajanus cajan), an orphan legume crop of resource-poor
farmers". Retrieved 2014-12-21.
12.
Jump up^ "National Nutrient
Database for Standard Reference Release 28". United States
Department of Agriculture: Agricultural Research Service.
13.
Jump up^ "Nutrition facts, calories in food,
labels, nutritional information and analysis". NutritionData.com.
17.
Jump up^ Bressani R,
Gómez-Brenes RA, Elías LG.; Hobart (1986). "Nutritional quality of pigeon
pea protein, immature and ripe, and its supplementary value for
cereals". Arch Latinoam Nutr. 36 (1): 108–16. PMID 3632193.
·
Singh, Nagendra K.; et
al. (2011). "The first draft of
the pigeonpea genome sequence". Journal of Plant
Biochemistry and Biotechnology. 21: 98–112. doi:10.1007/s13562-011-0088-8. PMC 3886394. PMID 24431589.
·
Decoding of the Pigeonpea (Arhar) Genome by
Indian Scientists, Indian Council of Agricultural Research
·
Varshney, Rajeev K; et
al. (2011). "Draft genome sequence of pigeonpea (Cajanus cajan), an orphan
legume crop of resource-poor farmers". Nature Biotechnology. 30 (1):
83–9. doi:10.1038/nbt.2022. PMID 22057054.
·
Pigeonpea a wonder crop
for women farmers in Rajasthan, India, Indian Council of Agricultural Research
&&&&&&&
شب
بکسر شین و فتح نیز آمده و باء موحدۀ مشدده بفارسی ذمه و زاک سفید
و بهندی پهتکری بکسر باء فارسی و خفای ها و سکون تاء چهار نقطۀ مثناه فوقانیه و کسر
کاف و راء مهمله و یا نامند
ماهیت آن
مائیتی است که مجتمع و منعقد می کردد و از اجزای عفنۀ ارضیه بسبب
برودت انعقاد غیر مستحکم یافته از جملۀ معادن اربعه غیر کامله الصورت است که عبارت
از زاجات و املاح و نوشادر و شبوب باشند و آن چیزی است شبیه بزاج و باندک ترشی بخلاف
زاج که ترشی آن زیاده است و در اکثر افعال مانند زاج است و معادن آن یمن و مصر و بلاد
ارمنیه و کرجستان و اکثر بلاد است و اصناف آن را هفده بیان نموده اند و آنچه موجود
و مستعمل است این چهار صنف است یکی سفید شفاف مائل بزردی و یا بی زردی و این را یمانی
نامند و این ابی است که از معدن آنکه بلاد یمن است می چکد و منجمد می کردد و این بهترین
اصناف است و صنف دوم سفید شفاف که در ان مطلق زردی نیست و این را زاج بلوری نامند و
قطعهای این مربع و مکعب و مشقق می باشد و صنف سوم مائل باستداره و این را زاج مدحرج
نامند و صنف چهارم ملمس آن نرم و زودشکن و با زهومت رائحه و این را زاج زفر نامند و
سه صنف دیکر است که همه غیر مستعمل یکی زرد مستطیل و دوم سرخ رنک غیر مضبوط الشکل و
سوم سبز شبیه بزاج و شور مزه و دو صنف دیکر است که با سمیت است و غیر مستعمل یکی ازرق
شفاف و دوم سیاه مائل بتیرکی
طبیعت مجموع آن
در دوم کرم و در سوم خشک و در سوم کرم نیز کفته اند و بعضی سرد
دانسته و اصلی ندارد
افعال و خواص آن
مجفف قوی و قاطع نزف الدم زخمها و زائل کنندۀ کوشت زائد و التیام
دهندۀ قروح و رافع چرک و زنک معادن و در صاف کردن آب و شراب سریع الاثر و شرب آن مانع
قئ و غثیان و مقوی ماسکه و سعوط آن قاطع رعاف و قطور آب محلول آن جهت بیاض عین و غشاوۀ
رقیقین با تکرار عمل نافع و قطور مطبوخ آن در زیت جهت رفع کری و نشف رطوبات و وجع آن
و وجع انثیین مفید و اکتحال مکلس مسحوق با مروارید و شکر و پوست تخم مرغ و سرکین حردون
اجزا متساوی جهت قلع بیاض عین مجرب و با مازو و سماق جهت دمعه و قمل و حمرۀ مزمنه و
اورام و سطبری پلک چشم و قلع بثور لبنیه و سنون آن با فوفل جهت درد دندان و تقویت لثه
و استحکام دندان متحرک و بدستور امساک آن بر دندان متحرک و با خاکستر بیخ کرنب جهت
قلاع و بدستور با عسل جهت قلاع و مضمضه بطبیخ آن با سرکه و عسل نیز و ذرور آن جهت ورم
لثه و لهاه نافع و بدستور طلای آن از بیرون و ضماد آن با روغن جهت اورام بلغمی و با
ادویۀ مناسبه جهت استسقای لحمی و تهبج و با برک آس جهت رفع بدبوئی زیر بغل و عرق آن
و با نمک و مازو و کل سرخ و سرکه جهت منع قروح ساعیه و خبیثه و سعی تزاید آن و با آب
کرم و با عسل جهت حکه و جرب متقرح و با عسل جهت رفع آثار و با عصارۀ عصی الراعی بر
بناکوش جهت منع سیلان مواد از کوش و بهق و با دردی خل و عفص هر سه مساوی جهت اکله و
طلای محلول آن در آب بر ناخن سفید شده و خارش انکشتان و داخس و شقاق عارض از سرما و
پاشیدن آب محلول آن جهت سوختکی آتش و منع آبلۀ آن مؤثر و با موم جهت داخس و با آب بر
موی و بر بدن جهت رفع قمل و رشک و اذابۀ لحم زائد در هر عضو که باشد و ذرور آن جهت
رفع نزف الدم و حمول آن بتنهائی در پارچۀ صوفی جهت رفع سیلان حیض و نشف رطوبات و اصلاح
حال رحم و پیش از هنکام جماع مانع حمل و با قطران مسقط جنین با تکرار عمل و نفوخ آن
در دهن افعی و بدستور قطور آن با آب دهن انسان کشندۀ آن و بخور آن در زیر جامۀ خواب
کسی که بترسد و فزع نماید جهت ازالۀ آن مؤثر و کذاشتن آن در زیر جامۀ خواب مانع احتلام
و رافع فزع در خواب مقدار شربت آن یک قیراط بدل آن نوشادر و کویند از خواص آن آنست
که چون کسی را چشم بد رسد و شب را بخور کند اکر در ان قطعه ثقبه بصورت چشم پیدا کردد
و آن را در طرف قبلۀ خانۀ آن شخص بکذارند چشم بد باهل آن خانه نرسد المضار آشامیدن
یک درم آن بسیار مضر و محدث سرفۀ شدید و یبس بسیار و مضر رئه و کاه مؤدی بسل کردد و
دو درم آن فی الفور کشنده و مداوای آن آشامیدن شیر تازۀ دوشیده و کره کاو و یا روغن
کاو و شکر و فانیذ و قئ کردن و میوۀ تر و تازه خوردن است
مداخل مخزن الادویه عقیلی خراسانی
/////////////
شب . [ ش َب ب ] (ع اِ) نوعی از زاج باشد
و آن را زاج بلور خوانند و گویند که آن از کوه فروچکد و مانند یخ بفسرد و بهترین وی
آن است که از جانب یمن آورند و گویند که به این معنی عربی است . (از برهان قاطع). نوعی
از زاگ . (آنندراج ) (منتهی الارب ). زاج . نوشادر. (ناظم الاطباء). او را به هندی
مک و به زابلی زنج گویند و آن سنگی است که از جوهراوزاک و امثال آن حاصل شود و یمانی
بهترین انواع بود و جرم او سفید و مشقوق بود و آنچه جرم او مدور بودنیکوتر بود. (از
ترجمه صیدنه بیرونی ). معدنی است شبیه به نمک و نوشادر که آن
گوگرد آمونیاک و پتاس است بشکل بلور سفید و با مزه گس . (از متن اللغة). از معدنیاتی است که از نظر
شکل و مزه و رنگ دارای شانزده گونه است و بهترین آن شفاف سفید و سخت است که آن را یمانی
خوانند زیرا از کوههای صنعا فروریزد و سپس جامد شود و آن را مشقق نیز خوانند و نوع
دیگر آن مرطوب و سست و زودشکن باشد. (تذکره
داود ضریر انطاکی ص 314). و از خواص آن در نزد عوام آن است که چون کسی را چشم
بد رسد شب را بخور کنند و در آن قطعه سوراخی بصورت چشم ظاهر گردد هرگاه آن را در طرف
قبله خانه آن شخص گذارند هرگز چشم بد به اهل آن خانه نرسد.
(ازتحفه حکیم مومن ). زاغ . زاج . زاک . زمة.
زمچ . نک .
- شب ازرق ؛ گوگرد مس است . (از متن اللغة).
کات کبود. الشبة الزرقاء.
- شب الاساکفة ؛ قلی مصاعد است . (تحفه حکیم مومن ). و آن را به فارسی کفشکر گویند. (فهرست
مخزن الادویه ).
- شب الصباغین ؛قلی است . (تحفه حکیم مومن ).
رجوع به قلی شود.
- شب العصفر ؛ قلی مصاعد است . (تحفه حکیم مومن ).
- شب القلی ؛ قلی مصاعد است . (تحفه حکیم مومن ). قلی مصاعد. (فهرست مخزن الادویه
).
- شب اللیل ؛ نام نباتی است . (از اقرب
الموارد). ظاهراً نام گلی باشد.
- شب زفر ؛ نوعی از زاج است مرطوب و زودشکن
با بوی زفر و با زهومت . (از تذکره داود ضریر
انطاکی ص 314).
- شب مدحرج ؛ زاج مایل به استداره . (تحفه حکیم مومن ).
- شب مشقق ؛نام نوعی از زاج است . (تذکره داود ضریر انطاکی ص 314).
- شب منجانی ؛ آن بود که صباغان بکار برند.
(از ترجمه صیدنه بیرونی ).
|| نوعی از بیماری .
////////////
زاج یا آلوم، ترکیب شیمیایی خاصی است که
در کلاسی خاصی از ترکیبات شیمیایی قرار دارد. ترکیب خاصی با فرمول KAl (SO4)2.12H2O است. طبقه وسیعتری
از ترکیبات شناخته شده به عنوان آلومها با فرمول AB (SO4)2.12H2O وجود دارد. AB(SO4) 2.12H2O.مقادیر زیادی از آن
در یمن موجود می باشد و از رده سنگ های معدنی موجود در بعضی کوه های یمن است، این ماده
در عطاری ها موجود بوده و برای اهداف پزشکی و به عنوان ماده ای ضد عرق و برای پاکسازی
دندان شناخته می شود و این خواص آن به دلیل مواد سولفات آلومینیوم موجود در آن می باشد.
انواع آلوم[ویرایش]
چهار نوع مختلف از زاج وجود دارد به نام
های آلوم آمونیوم, آلوم پتاس, آلوم کروم و آلوم قلیایی
1- آلوم آمونیوم : از نظر شیمیایی, آلوم
آمونیوم با فرمول NH4AL(SO4)2.12H2O
معرفی می شود. این نوع زاج یک آلومینیوم دو سولفاته است. این گونه از
زاج در طبیعت کریستاله و سفید رنگ است.
2- آلوم پتاس : پتاس مربوط به سولفات آلومینیوم
پتاسیم می شود و بعنوان یک قابض و ضدعفونی کننده استفاده می گردد. زاج پتاس یک دئودورانت
طبیعی است. همچنین زاج پتاس به طور گسترده ای برای تصفیه آب کاربرد دارد. مواد معدنی
نظیر کائولینیت و آلونیت, منابع طبیعی تامین زاج پتاس هستند.
3- آلوم کروم : بر خلاف دیگر انواع زاج,
این نوع زاج برای فراینده برنزه کردن استفاده می شود. این سولفات دوگانه پتاسیم و کرومیوم
با فرمول شیمیایی KCr(SO4)2.12H2O
معرفی می شود. این نوع زاج در طبیعت بصورت کریستال بنفش رنگ یافت می
گردد.
4- آلوم قلیایی : آلوم قلیایی چیزی جز
مندوزیت نیست. نوعی ماده معدنی که در محیط زیست بصورت طبیعی یافت می شود. در تولید
نمک مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین برای تولید سودا از آن استفاده می شود. آلوم
قلیایی همچنین بنام آلوم سدیم نیز شناخته می شود.این نوع زاج با فرمول شیمیایی Na2SO4.Al2(SO4)3.24H2O معرفی می گردد.
///////////////
قس عربی:
الشَبّ[1][2] أو الشبة[3] اسم مركب كيميائي
يدل أيضا على صنف من المركبات الكيميائية. المركب الكيميائي هو كبريتات البوتاسيوم
والألومنيوم المميهة ذو الصيغة KAl(SO4)2.12H2O.
التصنيف الأوسع للمركبات المعروفة بالشبة
لها نفس قياس اتحادية العناصر، ولها الصيغة العامة A2(SO4).M2(SO4)3.24H2O، حيث A تمثل كاتيون أحادي
التكافؤ مثل البوتاسيوم أو الأمونيوم، وM تمثل أيون فلز ثلاثي التكافؤ مثل الألومنيوم.[4]
التطبيقات[عدل]
مركبات الشب مفيدة في مجموعة من العمليات
الصناعية. فهي ذوابة في الماء، ولها مذاق حمضي، وقابض (بالإنجليزية: astringent)، مائل إلى الحلاوة،
ويتفاعل مع الحموض، ويتبلور وفق جسم مثمن السطوح (octahedron). تتسيل عند تسخينها،
وإذا استمر التسخين يمكن استخراج ماء التبلور، تتحول بعدها الأملاح إلى خبث وتنتبج،
ويبقى آخر الأمر المسحوق غير البلوري.
شبة البوتاسيوم هي الشبة المتوفرة تجاريا،
مع أن هناك أنواعا أخرى تصنع أيضا مثل: شبة الصودا، وشبة الحديد، وشبة الأمونيوم.
وقد يطلق اسم الشبة على كبريتات الألومنيوم
في الكلام العامي، ولكن هذا الكلام غير دقيق علميا، فخصائصه مختلفة تماما عن خصائص
مركبات الشبة الموصوفة قبلا.
الشب متوفر بكميات كبيرة في اليمن وهو
ضمن الأحجار الملحية الطبيعية في بعض جبال اليمن ويعرف باسم شب الفؤاد ويباع أيضا في
اسواق البهارات لإزالة العرق وفي الطب الشعبي كعلاج للإمساك وزيادة يؤدي إلى امساك
حاد ويستخدم أيضا لتنظيف الأسنان وذلك لوجود الخاصية الحمضية من كبريتات الأمونيوم
في المركب وله طعم قابض.
انظر أيضا[عدل]
شبة البوتاسيوم
شبة الأمونيوم
شبة الصوديوم
المراجع[عدل]
^ بحث من كلية الهندسة جامعة بابل
^ «شَبّ: الماهية: قال ديسقوريدوس: أصناف
الشبّ كثيرة، والداخل منها في علاج الطب ثلاثة، المشقق والرطب والمدحرج» (ابن سينا.
القانون في الطب).
^ المغني الأكبر
^ Austin, George T. (1984).
Shreve's Chemical process industries. (الطبعة 5th). New York: McGraw-Hill. صفحة 357. ISBN 9780070571471.
////////////////////
قس آذری:
زر KAL (SO4)2.12H2O فورمولویلا بیر خاص
کیمیَوی بیرلشمه دیر.
بوگون ایپلیک یادا قوماش(پارچا) بویاما
و سو صافلاشدیرمادا چوخ ایشلنیلن زرلرین یئرینی آلومینییوم سولفات آلمیشدیر.
زرلر، سودا راحاتجا حل اولونورلار.
آذربایجان کولتورونده قورخان کیمسه، قورخوسو
تؤکولوب و اورگی ییغیشسین دئیه نئچه زر تکه سی اوتار.
//////////////
قس باسای اندونزی:
Tawas
(Alum) adalah kelompok garam rangkap berhidrat berupa kristal dan bersifat isomorf.
Kristal tawas ini cukup mudah larut dalam air, dan kelarutannya berbeda-beda
tergantung pada jenis logam dan suhu.
Alum
merupakan salah satu senyawa kimia yang dibuat dari dari molekul air dan dua
jenis garam, salah satunya biasanya Al2(SO4)3. Alum kalium, juga sering dikenal
dengan alum, mempunyai rumus formula yaitu K2SO4.Al2(SO4)3.24H2O.[1] Alum
kalium merupakan jenis alum yang paling penting. Alum kalium merupakan senyawa
yang tidak berwarna dan mempunyai bentuk kristal oktahedral atau kubus ketika
kalium sulfat dan aluminium sulfat keduanya dilarutkan dan didinginkan. Larutan
alum kalium tersebut bersifat asam. Alum kalium sangat larut dalam air panas.
Ketika kristalin alum kalium dipanaskan terjadi pemisahan secara kimia, dan
sebagian garam yang terdehidrasi terlarut dalam air.
Daftar
isi [sembunyikan]
1 Penggunaan
1.1 Penjernihan Air
1.2 Bahan Kosmetik
1.3 Bahan Anti Api
2 Catatan Kaki
3 Pranala luar
////////////
قس عبری:
אלום (אנגלית: Alum, IPA: /ˈæləm/) הוא מונח המתייחס
לתרכובת כימית ספציפית וקבוצה של תרכובות כימיות. התרכובת הספציפית היא הידרט-אלומיניום-אשלגן-סולפט,
ונוסחתה הכימית היא KAl(SO4)2.12H2O. לקבוצת התרכובות יש מבנה סטויכיומטרי יחסי של AB(SO4)2.12H2O.
לתרכובות אלום יש מגוון שימושים
בתעשייה ובמסחר כגון איפור וייצור חומרים חסיני אש. הוא משמש כחומר מכווץ וממלא בתעשיית
עיבוד עור לקלף הראוי לכתיבה והנקרא נייר פרגמנט.
האלום שימש בתהליך צביעת צמר
בעולם העתיק: החומר משמש כצרבן המקשר בין הצבע הטבעי (בעיקר מן החי) לבין הצמר.
בשנת 1930 קיבל האנגלי ל.ל.
ויליאמס זיכיון להפקת גופרית מדרום-מזרח לעזה. עם הגופרית נמצאה גם כמות קטנה של אלום.
בעומק מסוים נמצאה שם אבן חול גפסית שחורה עם אלום ועורקים שהכילו פיריט.[1].
///////////////
قس ترکی استانبولی:
Şaplar
çift tuz grubuna giren bileşiklerdir. Genel formülleri
[Me+1Me+3(SO4)2.12H2O] şeklindedir. Buradaki Me+1 = K+, NH4+,
Rb+, Cs+, TI+; Me+3 = Al+3, Fe+3, Ga+3, In+3, Cr+3, V+3 şeklinde ifade
edilebilir .
İplik
ya da kumaş boyama ve su saflaştırmada sıkça kullanılan şapların yerini bugün
alüminyum sülfat almıştır.
Şaplar,
suda kolayca çözünürler ve tatlımsı bir tada sahiptirler.
Stub
icon İnorganik kimya ile ilgili bu madde bir taslaktır.
Madde içeriğini geliştirerek Vikipedi'ye katkıda bulunabilirsiniz.
//////////
قس اردو:
پھٹکڑی[1] (alum)
جس کو عام طور پر پھٹکری بھی کہا جاتا ہے ایک آبیدہ اُشنانصر زاصر سلفیٹ (hydrated potassium aluminium sulfate) کیمیائی مرکبہے جس کا کیمیائی صیغہ، KAl(SO4)2.12H2O ،
اختیار کیا جاتا ہے۔
///////////
Alum
From Wikipedia, the free encyclopedia
Bulk alum
Alum /ˈælum/ is both a specific chemical compound and a class of
chemical compounds. The specific compound is the hydrated potassiumaluminium sulfate (potassium alum) with the formula KAl(SO
4)2·12H
2O. More widely, alums are double sulfate salts, with the general formula AM(SO
4)
2·12H
2O, where A is a monovalent cation such as potassium or ammonium and M is a trivalent metal ion such as aluminium or chromium(III).[1] When the trivalent ion is aluminium, the alum is named after the monovalent ion.
4)2·12H
2O. More widely, alums are double sulfate salts, with the general formula AM(SO
4)
2·12H
2O, where A is a monovalent cation such as potassium or ammonium and M is a trivalent metal ion such as aluminium or chromium(III).[1] When the trivalent ion is aluminium, the alum is named after the monovalent ion.
///////////
&&&&&&&
شبت
بکسر شین و فتح باء موحده و تاء مثناه فوقانیۀ مشدده که بفارسی
شوت و شود و بیونانی و انبیتون و بهندی سواوسوی و تخم آن را بهندی والان خورد کویند
ماهیت آن
کیاهی است معروف قائم بر یک ساق و شاخهای آن بسیار باریک شبیه برازیانه
و برکهای آن ریزه و کل آن چتری و تخم آن ریزه تر از رازیانه و اندک پهن بشکل نصف دانۀ
رازیانه در طول و کفته اند که اهل تجربه تصریح نموده اند که هریک از رازیانه و شبت
در بعضی اراضی منقلب بیکدیکر می شوند و قوت آن تا دو سال باقی می ماند و از ادویۀ کبار
جلیله القدر و بهترین آن تازۀ خوشبوی شکفتۀ آنست
طبیعت آن
در آخر دوم کرم و در اول دوم خشک و کفته اند تر آن در آخر اول کرم
و خشک آن در اول آن
افعال و خواص آن
محلل و منضج و مفتح سدد و هاضم و با تریاقیت و مسکن مغص و اوجاع
بارده و مدر بول و حیض و جهت ربو و فواق امتلائی و ضعف معده و جکر و سپرز و سنک کرده
و مثانه و قولنج و منع فساد اطعمه و امراض بلغمیۀ حادثه در سینه و معده و امراض آلات
تناسل و آشامیدن آن با عسل جهت رفع سموم و اعانت بر قئ و اخراج اخلاط غلیظه از معده
و نیز آشامیدن طبیخ تازه و خشک برک و تخم آن جهت پراکنده نمودن ریاح و تحلیل آنها از
جمیع اقطار بدن و وجع ظهر و کرده و مثانه و ادرار بول و تسکین مغض و قطع غثیان که حادث
از ایستادن طعام بر معده و جوشیدن آن باشد و فواق بلغمی امتلائی و طبخ کوشت با آن باعث
اخراج وسخ و زفارت و زهومت آن و سرعت طبخ و نضج و انهضام آنست و چون شبت را سائیده
با عسل طبخ دهند تا منعقد کردد بر معده لطوخ نمایند اسهال نماید بآسانی و جلوس در طبیخ
برک آن و بدستور تخم آن جهت امراض رحم و تحلیل ریاح کرده و مثانه و انثیان و قطور عصارۀ
آن جهت امراض کوش مقدار شربت آن تا هشت درهم المضار مضر محرورین مبخر و مغنی و مداومت
اکل آن و آشامیدن طبیخ آن مضعف دماغ و بصر و معده و کرده و مثانه و مقلل و مجفف منی
و اکثار آن قاطع آن مصلح آن آب لیمو و سکنجبین و آب غوره و ترشیها و در مبرودین قرنفل
و دارچینی و عسل کفته اند بدل آن تخم آن و دهن آنکه عصارۀ برک تازۀ آن را با روغن زیتون
بالمناصفه جوشانیده باشند و یا برک تازۀ آن را در روغن پرورده که مکرر تجدید نموده
باشند ملطف و مسخن و جهت اعیا و درد مفاصل و اعصاب و تلیین صلابات و تهبج اطراف و رفع
قشعریره و لرزتپها بغایت مؤثر و تخم آن کرم و تر و خشک تر در اطعمه و ترشیها جهت اصلاح
معده و خوردن ترشی آن بعد از طعام مقئ قوی و بدستور مضر محرورین و مغثی و اکثار آن
مضعف دماغ و باصره و باه و مجفف منی و مصلح آن نیز ترشیها است و تخم سوختۀ آن در سوم
کرم و خشک و با عسل جهت امراض مقعده و بواسیر شربا و ضمادا و با رماد زجاج و عسل جهت
تفتیت حصاه و عسر بول مجرب دانسته اند و ذرور آن مجفف قروح رطبه و پر چرک و جهت قرحۀ
قضیب بی عدیل و ضماد مسحوق آن با عسل که در طبخ بحد انعقاد رسیده باشد بر مقعده باعث
تلیین طبع است
مداخل مخزن الادویه عقیلی خراسانی
//////////////
شبت . [ ش ِب ِ ] (اِ) رستنیی را گویند
که در ماست کنند و به شیرازی «شود» خوانند. (از برهان ). نام گیاهی است که آن را شوید
نیز گویند و از تیره چتریان است . برگهای آن
بسیار بریده و عطری ملایم دارد. (از گیاه شناسی گل گلاب ص 235). رجوع به شوید و شیویت
و شِبت و شبث شود.
-شوید. [ ش ِ ] (اِ) شِوِد. شویت . شبت
. شبث . گیاهی است از تیره چتریان که یک ساله
است و ارتفاعش بین 30 سانتیمتر تا یک متر متغیر است . این گیاه در اکثر نقاط آسیا و
اروپای جنوبی و افریقا به طور خودرو میروید و غالباً کشت نیز میشود. ریشه اش راست و
مخروطی مایل به سفید و ساقه اش استوانه یی بی کرک و دارای خطوط طولی است و در محل گره
ها کمی فرورفتگی دارد. برگهایش متناوب و دارای بریدگیهای بسیار و بی کرک و گلهایش کوچک
و زرد است . میوه اش کوچک و کمی مسطح و دوفندقه یی است . میوه شويد دارای اثر محرک است ، به علاوه بادشکن و مقوی
معده و در ازدیاد شیر موثر است . از این میوه اسانسی استخراج میکنند. شبت . شِوِد.
سذاب البر. رازیانج کاذب . دره . رزنه کاذب
. والان کوچک . (از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به گیاهشناسی گل گلاب ص 235 شود.
- شویدپلو، شِوِدپلو؛ پلو که در آن برنج
با شوید مخلوط و پخته شود.
///////////
شبت
به شیرازی شود گویند بهترین آن تازه بود
که گل وی شکفته بود و گرمی وی میان درجه دوم بود و سئوم و خشکی وی میان اول بود و دویم
و اسحق گوید گرم بود در دویم و خشک نیز در آن درجه بود و وی منضج اخلاط سرد بود و مسکن
اوجاع و تر وی حرارت در او کمتر بود و رطوبتی در وی بود که انضاج وی کمتر بود و چون
خشک کنند تحلیل وی زیاده بود و شبت منضج ورمها بود و اگر در زیت بپزند آن روغن محلل
و مسکن وجع بود و منضج ورمی که نضج نیابد و خواب آورد و چون بسوزانند گرم و خشک بود
در سئوم و خاکستر وی ریشها که حادث شود در سفل و ذکر و ریشهای کهن چون بر وی افشانند
نیکو گرداند و اگر بر بواسیر که رسته باشد ضماد کنند سودمند بود و مقدار مأخوذ از وی
پنج درم باشد بلغم لزج که در معده بود و درد سینه و شش را نافع بود و امتلای و مغص
را ساکن گرداند و شیر براند و عصاره وی درد گوش سوداوی را سود دارد و رطوبتی که در
وی بود خشک گرداند و طبیخ وی با عسل بلغم و صفرا پاک گرداند و چون سحق کنند و با عسل
بیامیزند چندانکه بسته شود و بر معده بمالند شکم براند بآسانی و طبیخ وی درد پشت و
بادها را نافع بود لیکن مبخر سر بود و محروری را موافق نبود و اگر پخته بود و بخورند
و بعد از آن سکنجبین ساده بیاشامند اگر محروری بود و طبیخ وی جهت درد گرده و مثانه
چون از سده بود یا ریاحی غلیظ نافع بود و سنگ مثانه بریزاند و ادمان خوردن آن مضعف
چشم بود و مضر بود بمعده و گرده و مثانه و مصلح وی لمیو بود و گویند عسل بود و صاحب
تقویم گوید مصلح وی دارچینی بود یا قرنفل و بدل آن تخم وی بود
______________________________
صاحب مخزن الادویه مینویسد: شبت بکسر
شین و فتح با و تاء مشدده بفارسی شوت و شود و بیونانی و انبیتون و بهندی سوا و سوی
و تخم آن را بهندی والانخورد گویند
لاتین ANETHUM GRAVEOLENS فرانسهANETH ODORANT
FENOUIL BATARD
اختیارات بدیعی
///////////////
شود
اشاره
به فارسی «شبت»، «شود»، «شوت» و در کتب
طب سنتی با نام «شبّت» نامبرده میشود. به فرانسویAneth وAneth odorant وFenouil puant و به انگلیسیDill گفته میشود. گیاهی است از خانوادهUmbelliferae نام علمی آنAnethum graveolens
L
. و مترادفهای آنAnethum sowa Roxb . وSelinum anethum Roth . وPeucedanum graveolens Benth . از طرف گیاهشناسان مختلف نامگذاری شده است.
مشخصات
گیاهی است یکساله به ارتفاع 100- 40 سانتیمتر.
ساقه آن قائم استوانهای بیکرک دارای شیارهای عمودی برگها متناوب، پهنکبرگ به تقسیمات
ریز نخ شکل نازک تقسیم شده به رنگ سبز تیره و بیکرک. گلهای آن کوچک زردرنگ که به صورت
گروهی مانند چتر در انتهای شاخه گلدهنده قرار دارد. میوه آن تخممرغی شکل، مسطح به
ابعاد 4- 3* 3- 2 میلیمتر و به رنگ قهوهای روشن. در کنارههای میوه لبهای مانند
بال به رنگ زرد روشن وجود دارد.
شود بهطور خودرو در مناطق مختلف ایران
در سائین قلعه، تبریز، خراسان، اترک، بین شیروان، بجنورد و در تفرش میروید و تقریبا
در تمام مناطق کشور بهطور پرورشی کاشته و تولید میشود.
معارف گیاهی، ج1، ص: 156
تکثیر شود از طریق کاشت بذر آن انجام میگیرد
و معمولا 12- 10 روز پس از بذرکاری بذرها جوانه میزنند. قوه نامیه بذر شود 4- 3 سال
در صورتی که در محل خشک و مناسبی نگهداری شود حفظ میشود. شود را در هر فصلی میتوان
کاشت و یا معمولا در دو فصل که مناسبترین است میکارند، در بهار و در پاییز. در بهار
در فروردین و در پاییز اوایل مهر بذر کاشته میشود. در زمستان چون شود سرما را تحمل
نمیکند، باید روی گیاهها را با برگ خشک و خاشاک پوشانید که ریشه و ساقه گیاه از سرما
محفوظ بماند. در کشت بهاره پس از اینکه 2- 1 محصول برگ برداشت شود، گیاه را میگذارند
که به بذر برود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در دانه شود وجود
تانن 234] و یک ماده رزینی و یک اسانس روغنی فرار متشکل از لیمونن 235] و کتون
236] و کاروون 237] و یک ماده چرب گزارش شده است. در برگهای شود فلاندرن 238] وجود
دارد [روا]. مقدار اسانس دانه شود در حدود 4- 3 درصد وزن دانه است.
بررسی دیگری نشان میدهد که در اسانس شود
ماده آنتول وجود دارد [واناستینیس کروزمان .
طبق بررسیهای دیگری که روی شود که در
هندوستان میروید به عمل آمده مقدار اسانس دانه شود 5/ 3- 3 درصد بوده است. ریشه آن
نیز دارای اسانس است که 95 درصد اسانس ریشه را آلفا- بتا- پینن 239] تشکیل میدهد
و همچنین از برگهای شود در حدود 062/ 0 درصد اسانس به دست آمده که قسمت عمده آن را
مواد ترپن یا آلفا فلاندرن 240] تشکیل میدهد ولی کاروون در آن دیده نشده است.
خواص- کاربرد
در تمام مناطق خاور دور از بذر شود به
عنوان معطر، بادشکن، محرک و مقوی
معارف گیاهی، ج1، ص: 157
معده و ضد نفخ بخصوص برای بچهها استفاده
میشود [فوکود]. مخلوطی از عسل خشک و کره و شود برای جنون تجویز میشود [گیملت، برکیل
. اسانس روغنی شود ضد کرم قوی است و برای کشتن کرم قلابدار[241] مفید است [واناستینیس-
کروزمان .
شود از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی
گرم و خشک است. خواص آن محلل و اعتدالدهنده اخلاط و بازکننده گرفتگیها و انسداد است.
مسکن دلپیچه و دردهای سرد میباشد. قاعدهآور است و ترشح ادرار را زیاد میکند. برای
تنگینفس و سکسکه امتلایی و ضعف معده و کبد و طحال و سنگ کلیه و مثانه و بیماریهای
آلات تناسلی مفید است. خوردن آن با عسل برای دفع سموم و کمک به قی کردن و اخراج اخلاط
غلیظ از معده مفید است.
خوردن دمکرده برگ تازه یا خشک آن و تخم
آن برای پراکنده کردن بادها و تحلیل آنها از تمام زوایای بدن و درد پشت و کلیه و مثانه
و ازدیاد ترشح ادرار و تسکین دلپیچه و قطع آشفتگی حال که ناشی از هضم نشدن غذا و جوشیدن
آن باشد و سکسکه بلغمی امتلایی مفید است. اگر شود را ساییده با عسل بپزند تا سفت شود
و روی پوست شکم بمالند مانند مسهل به آسانی عمل میکند. نشستن در دمکرده برگ و تخم
آن برای بیماریهای رحم و تحلیل بادهای کلیه و مثانه و بیضهها مفید است و ریختن قطره
عصاره آن در گوش برای امراض گوش نافع است. مقدار خوراک آن تا 32 گرم است. شود برای
گرممزاجان مضر است و خوردن دمکرده آن دماغ و بینایی و معده و کلیه و مثانه را ضعیف
میکند و اسپرم را کم میکند و اسراف در خوردن شود اسپرم را قطع میکند لذا از این
نظر باید با آبلیمو و سکنجبین و آبغوره و ترشیها خورده شود و سردمزاجان باید با
قرنفل و دارچین و عسل بخورند. جانشین برگ شود تخم شود و روغن شود است. برای این کار
عصاره برگ تازه شود با روغن زیتون به نسبت مساوی مخلوط و با آتش ملایم میجوشانند تا
آب آن تمام شود، ولی باید مراقبت شود که نسوزد. و یا برگ تازه آن را در روغن زیتون
پرورده نمایند و مکرر تجدید کنند که خوب پرورده شود. این روغن برای درد مفاصل و اعصاب
و نرم کردن سفتیها بسیار مؤثر است.
تخم شود از برگ آن گرمتر و خشکتر است.
در غذاها و ترشیها برای اصلاح معده مفید است. خوردن ترشی آن بعد از طعام قیآور و
مضر گرممزاجان است و اسراف در خوردن آن نیروی جنسی را ضعیف و اسپرم را خشک و بینایی
چشم را کم میکند از این نظر نیز خوردن ترشی جبران مینماید.
معارف گیاهی، ج1، ص: 158
تخم سوخته آن از تخم آن هم گرمتر و خشکتر
است و خوردن آن با عسل برای امراض مقعده و بواسیر نافع است. ضماد آن با خاکستر شیشه
برای خرد کردن سنگ مثانه و رفع اختلالات ترشح ادرار یا عسر البول مجرب است. گرد آن
زخمهای تر و چرکین را خشک مینماید و برای زخم آلت تناسلی مرد بسیار مؤثر است. دمکرده
تخم شود برای تسکین درد معده، رفع دلپیچه اطفال، رفع کم شدن شیر زنان، بیخوابی اثر
مفید دارد. مصرف آن در دمکرده 18- 4 گرم تخم آن در هزار گرم آب است که 3- 2 فنجان
در روز بعد از هر غذا مصرف شود. جوشانده 100- 50 گرم در هزار گرم آب از برگ و سرشاخه
شود برای استعمال خارج مستعمل است.
در امریکا مرسوم است از شود برای آرامش
اعصاب و برای کاهش ورم و درد و متوقف کردن سکسکهها استفاده میشود.
معارف گیاهی، ج1، ص: 159
///////////
شِوید یا شِوِد (نام علمی: Anethum graveolens
dhi)
گیاهی است یکساله یا دوساله که گاهی بلندی آن به یک متر نیز میرسد. ریشه آن راست و
مخروطی شکل و سفید است. این گیاه بومی جنوب غربی و آسیا و آسیای میانهاست و امروزه
در بیشتر نقاط گیتی از جمله بخشهای جنوب اروپا، ایران، مصر، آمریکا و چین پرورانده
میشود.
میوه شوید بیضی شکل، مسطح و به درازای
۴ میلیمتر و پهنای ۳ میلیمتر است. رنگ آن قهوهای روشن و در سطح آن برجستگیهایی
به رنگ زرد و در کنارههای آن لبه بال مانندی به رنگ زرد روشن دیده میشود.
محتویات [نمایش]
تاریخچه[ویرایش]
گویند که اصل شوید از ایران و مصر و هند
بوده است و از این کشورها به کشورها و قارّههای اروپا و آمریکا رفته و کشت شده است.
در اکثر کشورهای اطراف دریای مدیترانه کشت شوید رایج است. در برخی از نواحی این کشورها
باد باعث پراکنده شدن بذر شوید و خودرو شدن آن شده است به طوری که در برخی از چمنزارها
و یا کنارههای سنگها و پیادهروها و خانههای ییلاقی شوید میروید.
شوید
در اروپا تخم شوید در پاییز میرسد و پرندگان
کوچک آن را سمّی میدانند به قدری که به آن نزدیک نمیشوند. البتّه احتمال میرود که
این هراس به دلیل آن باشد که از بوی تخم شوید خوششان نمیآید زیرا که تخم شوید سمّی
نیست. شوید در تمام تابستان گل دارد ولی گل آن از شیره و گردِ گل کمی برخوردار است.
بر روی برگهای پاپیروس که در مصر به دست
آمده نوشته شده است که مصریان قدیم شوید را مثل سبزی خوردن همراه با غذا مصرف مینمودهاند.
در تورات گفته شده است که قوم بنی اسرائیل به شوید به عنوان یکی از سبزیهای مفید توجّه
داشتهاند و مانند زیره از آن بهره میبردهاند. یونانیان قدیم شوید را سبزیای دارویی
با خاصیّتهای اعجابانگیز میدانستند. فیثا غورث و بقراط حکیم معتقد بودند گرفتن چند
برگ شوید در دست چپ انسان را از بیماری حمله و صرع محافظت میکند. در روم قدیم هم شوید
نشانه سر زندگی، شادابی و لذّت بوده است. به همین خاطر گلادیاتورها به جستجوی روغن
آن بودهاند تا شاید بتوانند به وسیله آن قدرتمند شوند!
پیروان مکتب پزشکی «سالرن» عقیده داشتند
که شوید بادشکن است و افراد چاق را لاغر میکند. «ماتیول» هم عقیده داشته است که اگر
کسی دچار سکسکه شود باید نخست مقداری تخم شوید را در آتش ریخت و سوزاند، سپس به فردی
که دچار سکسکه شده است گفت که از دود به دست آمده نفس بکشد. به این ترتیب مشکل وی هم
رفع خواهد شد.
//////////////
قس عربی:
الشبت أو الشبث شديد الرائحة (بالإنجليزية:
Dill) نبات عشبي حولي يتبع
جنس الشبت من الفصيلة الخيمية.
محتويات [أظهر]
الموئل والانتشار[عدل]
موطنه المغرب العربي وإسبانيا والبرتغال
وقبرص وبعض مناطق أوروبا.[1] ويوجد اليوم في مناطق كثيرة من العالم.[2]
يزرع في جنوب غرب ووسط آسيا. يستخدم في
العديد من الأطعمة وخاصة الحساء والمأكولات البحرية.
نبات الشبت
المكونات الأساسية[عدل]
تحتوي الثمار على زيت الشبت Dill Oil، يحتوي على الكارفون
Carvone بنسبة 53- 63%، ومركبات
الليمونين (بالإنجليزية: Limonene)، والفيلاندرين (بالإنجليزية: Phellandrene)، والأبيول (بالإنجليزية:
Apiole) وهو محفز شديد لتدفق
الحيض، والشبت غني باليخضور (بالإنجليزية: Chlorophyll)وهو أحد منعشات الفم القوية.
محاذيـر الاستخدام[عدل]
يجب على الحوامل عدم استخدامه في جرعات
علاجية متتالية حتى لا يسبب لهن مشاكل، ويمكنهن استخدام قدر ضئيل منه عند اللزوم فقط،
بخلاف ذلك لا توجد محذورات من استعمال الشبت.
المعلومات الغذائية[عدل]
يحتوي كل 100غ من الشبت الطازج، بحسب وزارة
الزراعة الأميركية على المعلومات الغذائية التالية :
السعرات الحرارية: 43
الدهون: 1.12
الدهون المشبعة: 0.06
الكاربوهيدرات: 7.02
الألياف: 2.1
البروتينات: 3.46
الكولسترول: 0
المعلومات الغذائية عن الشبت الطازج
مراجع[عدل]
^ قاعدة البيانات الأوروبية-المتوسطية
للنباتات.خريطة انتشار الشبث شديد الرائحة (بالإنكليزية). تاريخ الولوج 1 شباط
2013.
^ المرفق العالمي لمعلومات التنوع الحيوي.
خريطة انتشار الشبث شديد الرائحة (بالإنكل
/////////////
قس آذری:
İyli
şüyüd (lat. Anethum graveolens)[1] — şüyüd cinsinə aid bitki növü.[2]
///////////
قس دیوِهی (مالدیوی):
ދަމުއި(އިނގިރޭސި ބަހުން: Anethum graveolens)ނުވަތަ (އިނގިރޭސި ބަހުން: dill seed) އަކީ ދަމުއި އަކީ ދިވެހިބޭހަށް ބޭނުންކުރާ
އެއްޗެކެވެ. ދަމުއިގެ ތަފާތު ދެބާވަތެއް ހުރެއެވެ. އެއީ ހިތި ދަމުއި އާއި އަދި ފަރިހި
ދަމުއި އެވެ. ދަމުއި އަކީ ހަވާދުގެ ބާވަތެއްގެ ގޮތުގައި ބޭނުންކުރާ އެއްޗެއް ވެސް މެއެވެ.
ދަމުއި އަޅާ ގަސް ބޮޑުވަނީ 60-40 ސެންޓި މީޓަރުވަރުގެ އުސްމިނަކަށެވެ. ދަމުއި ގަސް
ވެސް ހުންނަނީ ކެރެޓް ގަހާއި ވައްތަރު ގޮތަކަށެވެ.
ފަރިހި ދަމުއި އެކޭ އެއް ގޮތަށް ދަމުއި ގަހުގެ
ފަތަކީ ވެސް ތަފާތު ވައްތަރުގެ ސުރުވާ، އަސާރަ އަދި އެހެނިހެން ކާތަކެތީގައި ރަހަ ޖެއްސުމަށް
ބޭނުންކޮށް އުޅޭ އެއްޗެކެވެ. ދަމުއި އަކީ ފަރިހި ދަމުއި އެކޭ އެއް ގޮތަށް ހަވާދުގެ
ބާވަތެއްގެ ގޮތުގައި ބޭނުންކުރާ އެއްޗެކެވެ. ދަމުއި ގަހުގެ ފަތުން ތެޔޮ ތައްޔާރު ކުރެއެވެ.
ނޯޓް: ދިވެހި ބަހުން ދަމުއި ގެ ދެބާވަތް ހުންނަކަމަށް
ކިޔައެވެ. އެއީ ފަރިހި ދަމުއި އަދި ހިތި ދަމުއި އެވެ. ނަމަވެސް ޢިލްމީ ނަޒަރަކުން ބަލާއިރު
ދަމުއި، ފަރިހި ދަމުއި އަދި ހިތި ދަމުއި މި ތިން ބާވަތަކީ ވެސް މުޅިން ތަފާތު ތިން
ބާވަތެވެ.
//////////
قس باسای اندونزی:
Adas
sowa adalah jenis tumbuhan berbunga dan tumbuhan semusim dari famili
Apiaceae.[1] Adas sowa memiliki bunga berwarna kuning serta buah dengan bau
yang menyengat, namun banyak digunakan untuk bumbu dapur.[1] Di Indonesia,
tanaman adas sowa dapat ditemukan di Pulau Jawa.[1][2]
///////////
قس عبری:
שֶׁבֶת רֵיחָנִי (שם מדעי: Anethum graveolens), הידוע יותר בשמו העממי, שמיר, הוא צמח חד-שנתי הצומח בדרום מערב ומרכז אסיה, וגם בישראל. שמיר הוא מין יחיד בסוגו, אם כי חלק מן הבוטניקאים קושרים אותו לאחישבת. אין לבלבל בינו לבין השומר, אף על פי שגם הוא משמש למאכל.
דוכן שמיר בשוק
השמיר גדל לגובה של 40–60 ס"מ. גבעולו דק ועליו עדינים ודקים, באורך 10–20 ס"מ. חלוקת העלה הסופית היא בעובי של 1–2 מילימטרים, מעט עבים יותר מעלי השומר, הדומים לחוטים, בעובי של פחות מ-1 מילימטר, אך פחות עדינים. פרחי השמיר לבנים-צהבהבים, בתפרחות קטנות שקוטרן 2–9 סנטימטר. אורכם של זרעי השמיר 4–5 מילימטר ועוביים 1 מילימטר; והם ישרים או מעוקלים קמעה, עם קווים לאורכם.
///////////
قس تاجیکی:
Шибит
(порсӣ:
شیبید ) — шибид, шивид, шивиз,
шибитак (Anethum graveolens), гиёҳи як-дусолаест аз оилаи чатргулҳо; як навъ
сабзаи хушбӯст.
////////////
قس ترکی استانبولی:
Dere
otu (Anethum graveolens), maydanozgiller (Apiaceae) familyasından anavatanı
Asya olan tek yıllık bir bitki türüdür. Anavatanı Avrupa'nın güneyi ve Asya'nın
batısıdır. Türkiye'de de yabani olarak bulunduğu gibi, kültür bitkisi olarak
bahçelerde de yetiştirilir.
///////////
قس اردو: شبت
/////////////
Dill
From Wikipedia, the free encyclopedia
Dill
|
|
Kingdom:
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
(unranked):
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
|
Species:
|
A. graveolens
|
It
is the sole species of the genus Anethum.
Contents
[show]
Dill
grows up to 40–60 cm (16–24 in), with slender hollow stems and
alternate, finely divided, softly delicate leaves 10–20 cm
(3.9–7.9 in) long. The ultimate leaf divisions are 1–2 mm
(0.039–0.079 in) broad, slightly broader than the similar leaves of fennel, which are threadlike,
less than 1 mm (0.039 in) broad, but harder in texture. The flowers are white to
yellow, in small umbels 2–9 cm (0.79–3.54 in)
diameter. The seeds are 4–5 mm
(0.16–0.20 in) long and 1 mm (0.039 in) thick, and straight to
slightly curved with a longitudinally ridged surface.
Dill weed, fresh
|
|
Nutritional value per 100 g (3.5 oz)
|
|
180 kJ
(43 kcal)
|
|
7 g
|
|
2.1 g
|
|
1.1 g
|
|
3.5 g
|
|
7717 (154%) IU
|
|
(9%)
0.1 mg
|
|
(25%)
0.3 mg
|
|
(11%)
1.6 mg
|
|
(8%)
0.4 mg
|
|
(15%)
0.2 mg
|
|
(38%)
150 μg
|
|
(0%)
0 μg
|
|
(102%)
85 mg
|
|
(21%)
208 mg
|
|
(51%)
6.6 mg
|
|
(15%)
55 mg
|
|
(62%)
1.3 mg
|
|
(9%)
66 mg
|
|
(16%)
738 mg
|
|
(4%)
61 mg
|
|
(9%)
0.9 mg
|
|
Other constituents
|
|
0.14 mg (7%)
|
|
·
Units
|
|
Percentages are roughly approximated
using US recommendations for adults.
Source: USDA Nutrient Database |
Dill (Anethum graveolens) essential
oil in clear glass vial
Fresh
and dried dill leaves (sometimes called "dill weed" to distinguish it
from dill seed) are widely used as herbs in Europe and central Asia.
Like caraway, the fernlike leaves of
dill are aromatic and are used to flavor many foods such as gravlax (cured salmon) and other fish dishes, borscht and other soups, as well as pickles (where the dill
flower is sometimes used). Dill is best when used fresh as it loses its flavor
rapidly if dried; however, freeze-dried dill leaves retain
their flavor relatively well for a few months.
Dill
seed, having a flavor similar to caraway but also resembling that of fresh or
dried dill weed,[4] is used as a spice. Dill oil is extracted from
the leaves, stems and seeds of the plant. The oil from the seeds is distilled
and used in the manufacturing of soaps. [5]
Dill
is the eponymous ingredient in
dill pickles: cucumbers preserved in salty brine and/or
vinegar.
https://en.wikipedia.org/wiki/Dill
///////////////
/////////
///////////
http://www.whfoods.com/genpage.php?tname=foodspice&dbid=71