[1] - ساطل .[ طِ ] (معرب ، اِ) معرب ساتل است و آن رستنیی باشد که شیرازیان روشنک
خوانندش . و به این معنی با شین هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ). گیاهی مانند
قارچ خشکیده . (استینگاس ). رجوع به شاتل و شاطل و ساتل شود.
///////////////
شاتل . [ ت ِ ]
(اِ) دارویی است مانند کماة خشک و آن را به شیرازی روشنک خوانند و معرب آن شاطل
است . (برهان قاطع). رجوع به شاطل شود. به فارسی روشنک نامند دوائی است هندی شبیه
به فطر خشک و بقدر باقلایی و بزرگتر و کوچکتر و با تلخی و پوست او بسیار چین دار
ما بین سیاهی و سرخی و املس در آخر دویم گرم وخشک و مسهل قوی اخلاط غلیظه ٔ مفاصل
و اعصاب و جهة فالج و رعشه و لقوه و صرع و امراض بارده ٔ دماغ نافع و مورث دردسر و
مصلحش فواکه بارده و قدر شربتش تا نیم مثقال است با مثل او نبات . (تحفه ٔ حکیم
مؤمن ). دوای هندی بود مانند کمأه خشک و گویند عروقی است خشن پرگره مانند بسفایج
و بقدر باقلایی بود. مؤلف گوید قول اول اصح است که آن مانند کمأه خشک بود و از
هندوستان نیز آورند و به شیرازی آن را روشنک خوانند. تمیمی گوید طبیعت وی گرم و
خشک است در آخر درجه ٔ سیوم . مسهل کیموسات غلیظ بود و فالج و لقوه و داءالصرع و
ارتعاش و سنگ مفاصل و علتهای دماغ را که از رطوبت غلیظ باشد نافع باشد و گویند
مسهل کیموسات محرقه بود و شربتی از وی نیم درم بود با وزن آن نبات که به آب گرم
بیاشامند. (اختیارات بدیعی ). به فارسی روشنک نامند. ماهیت آن : دوایی است هندی
شبیه به فطر خشک و بقدر باقلایی بزرگتر و کوچکتر از آن نیز و با تلخی و پوست آن
بسیار چین دار مابین سیاهی و سرخی و املس و آنچه بعضی گفته اند که عروقی است خشن و
پر گره مانند باقلا اصلی ندارد و گویند که از ترکستان نیز آورند و صاحب اختیارات
بدیعی نوشته که در قریه ٔ جره که از جمع شیراز است نیز می باشد. طبیعت آن گرم و
خشک در سوم . افعال وخواص آن : مسهل قوی اخلاط غلیظه متشبث در مفاصل و اعصاب و
کیموسات محرقه و جهت فالج و لقوه و رعشه و صرع و امراض بارده ٔ دماغی حادث از
رطوبات غلیظه نافع و از جمله ٔ اجزای معجون نجاح است و مقدار شربت آن نیم مثقال با
هم وزن آن نبات که با آب گرم بیاشامند، مورث درد سر، مصلح آن فواکه بارده است .
(مخزن الادویه).
/////////////
شاطل . [ طِ ] (معرب ، اِ) شاتل . روشنک
گرم است مسهل صفرا و اخلاط غلیظه . (منتهی الارب ). نام دارویی هندی است . (دزی ج
1 ص 716). التمیمی در المرشد آورده است که دارویی است هندی و آن بشکل و گردی و اندازه
به کماه خشک ماننده بود و طبیعت آن در آخر سوم گرم خشک و مسهل قوی کیموسات غلیظه ٔ
اعصاب و رباطات مفاصل است و آن را گاهی در ترکیبات حب انجاج هندی داخل کنند و جهت فالج
و لقوه و صرع و رعشه وخشکی اعصاب و امراض بارده ٔ دماغ نافع است و مسهل کیموسات محترقه
بود و شربتی از وی نیم درم بود با هموزن آن نبات که به آب گرم بیاشامند. (از مفردات
ابن البیطار). رازی در حاوی آورده که آن داروی هندی است و در هیئت به کماه خشک مشابهت
دارد. (ترجمه ٔ صیدنه ). رنگ آن میانه ٔ سیاهی و سرخی است و نرم دست است و مانند کماه
است اگر تلخ نباشد، آن را از هند آورند. در دویم گرم و خشک و جهت فالج و لقوه و نسا
و دردهای پشت و بلغم غلیظ و کیموسات محترقه نافع است و دردسر آردو مصلح آن امرود است
و شربت آن تا ده مثقال بود. (از تذکره ٔ ضریر انطاکی ) . ورجوع به شاتل و مفرادت ابن
البیطار، ترجمه لکلرک و مخزن الادویه و الفاظ الادویه و اختیارات بدیعی شود.
///////////////
35 (333).
ساتل[1]sātil .
"دارویی هندی مانند گونهای Tuber terrae
(قارچ) است و مسهل اخلاط فاسد." آن
را شاطل šātil
نیز گویند و در فارسی روشنک، rōšanak است.
//////////////
شاطل. و شاتل نیز خوانند و آن دوائی هندی بود مانند کماة
خشک بود و گویند عروق خشن بود مانند بسفایج و بقد مقدار باقلائی بود و مؤلف گوید قول
اول صحیح بود و آن مانند کماة است که از هندوستان آورند و بشیرازی روشنک خوانند و ابن
مؤلف گوید در حوالی شیراز نیز میباشد و تمیمی گوید که وی گرم و خشک است در آخر درجه
سیوم و مسهل کیموسات غلیظ بود و فالج و لقوه و داء الصرع و ارتعاش و علتهای دماغ که
از تری بود را نافع باشد و گویند مسهل کیموسات محرقه بود و شربتی از وی نیم درم بود
با وزن آن نبات که با آب گرم بنوشند
صاحب مخزن الادویه مینویسد: دوایی است هندی شبیه به قطر خشک و بقدر باقلایی
و بزرگتر و کوچکتر از آن و با تلخی و پوست آن بسیار چیندار ما بین سیاهی و سرخی و
املس و آنچه بعضی گفتهاند که عروقی است خشن و پرگره مانند باقلا اصلی ندارد.