۱۳۹۶ مهر ۹, یکشنبه

مداخل مخزن الادویه عقیلی خراسانی (شصت و ششم) 10

لسان السبع
بفتح سین مهمله و ضم باء موحده و عین مهمله
ماهیت آن
نباتی است بقدر دو ذرع و شاخهای آن پراکنده و برکهای آن طولانی و اطراف آن تیز و مشرف مانند دندانهای اره و مجعد و صلب و رنک آن سبز مائل بزردی و سفیدی و بر سر شاخهای آن قبهای مستدیر و کل آن بنفش و بیخ آن سیاه مربع منبت آن زمینهای سنکریزه و ربیعی است
طبیعت آن
در سوم کرم و خشک
افعال و خواص آن
آشامیدن طبیخ آن جهت تفتیت سنک کرده و مثانه و فرزجۀ بیخ آن جهت ادرار حیض و اخراج جنین نافع است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
////////////
لسان السبع. [ ل ِ نُس ْ س َ ب ُ ] (ع اِ مرکب ) نباتی است دوائی ، برگش دراز و اطراف او مانند اره و صلب وسبز مایل به سفیدی و زردی و شاخها پراکنده و بقدر دو ذرع و بر سر آن قبه ای مستدیر و گلش بنفش و بیخ او مربع و سیاه و ربیعی است . در سوّم گرم و خشک و طبیخ او جهت حصاة گرده و مثانه و فرزجه  بیخش جهت گشودن حیض و اخراج جنین نافع است . (تحفه  حکیم مومن ). ورق حدید الاطراف کاسنان المنشار جعد خشن فیه مرارة وحدة حار یابس فی الثانیة یفتت الحصی قیل عن تجربة و یدرویسقط الاجنة نقلاً و لانعرفه . (تذکره  ضریر انطاکی ).
/////////
//////////
/////////
//////////
&&&&&&
لسان العصافیر
بفتح عین و صاد مهملتین و الف و کسر فاء و سکون یاء مثناه تحتانیه و راء مهمله بفارسی زبان کنجشک و بهندی اندرجو و بشیرازی تخم اهر خوانند
ماهیت آن
ثمر درختی است از قسم دردار و عظیم و برک آن شبیه ببرک بادام و ثمر آن در خوشه و در غلافها و هریک از هم متفرق و در هر غلافی یکدانه باریک طولانی شبیه بزبان کنجشک و ظاهر آن اندک تیره رنک و باطن آن سفید مائل بزردی و با تندی و تلخی و قوت آن تا ده سال باقی می ماند و در ملک هند و بنکاله کثیر الوجود و دو نوع می شود یکی تلخ با حدت و دوم شیرین و نبات آن بیشتر در مزرعۀ برنج بهم می رسد و ببلندی نبات آن از برک نبات برنج باریکتر و نازکتر و خشن تر و سبز تیره شبیه ببرک بید و از ان اندک پهن تر و سر برکها کج و ثمر آن در خوشه مجتمع و دانهای آن در غلافهای سبزتر شبیه بخار و کل آن ریزه و از تلخ آن سفید مائل بزردی و از شیرین آن بنفش و ثمر تلخ آن نیز بهیأت شیرین الا آنکه ثمر شیرین آن بالیده تر و رنک باطن آن بنفش
طبیعت آن
در آخر دوم کرم و خشک و در اول تر نیز کفته اند و با رطوبت فضلیه
افعال و خواص آن
مسکن ریاح و برک آن با قبوضت اعضاء الصدر آشامیدن ثمر آن مسکن درد پهلو و تهیکاه و جهت خفقان و ضیق النفس و سرفۀ مزمن اعضاء النفض آشامیدن آن جهت مغص و درد کمر و رحم و ادرار بول و تفتیت حصاه و تقویت اعضای تناسل و تحریک و زیادتی باه مفید و فرزجۀ آن با عسل و زعفران بعد از طهر معین بر حمل و مجرب کفته اند المضار مصدع محرورین مصلح آن کشنیز مقدار شربت آن جهت باه بتنهائی تا سه درم و با معینی تا دو درم بدل آن در تقویت باه بوزن آن جوزبوا و نصف آن بهمن سرخ و با تودری سرخ بوزن آن و یا مغز کردکان و یا کبابه الجروح و القروح ضماد برک آن منقی و مدمل و ملحم قروح رطبه الات المفاصل ضماد پوست ان با سرکه جهت کوفتکی عضل نافع
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
////////////
 لسان العصافیر. [ ل ِ نُل ْ ع َ ] (ع اِ مرکب ) ۞ زبان گنجشک . رجوع به زبان گنجشک شود. گنجشک زوان . (اختیارات بدیعی ). ون . (نزهةالقلوب ). ثمر شجر دردار باشد. (تاج العروس ). بار درختی است که به فارسی آن را اَهر گویند و آن بار را تخم اهر و زبان گنجشک گویند. (منتخب اللغات ). رجوع به اهر شود. دارکیسه . ماقر. طالسفر. و گویند برگ زیتون هند است . مران . بار بنفش ۞ . حکیم مومن در تحفه گوید: به فارسی زبان گنجشک نامند. درخت او قسمی از درخت دردار و عظیم است برگش شبیه به برگ بادام و ثمرش عریض و طولانی و متفرق و در جوف هر یک دانه ای از تخم خربزه درازتر شبیه به زبان گنجشک و سرخ و مغز او سفید مایل به زردی و با تندی و تلخی و قوتش تا ده سال باقی است . در آخر دوم گرم و خشک و مسکن ریاح غلیظه و درد پهلو و کمر و رحم و تهی گاه و مغص و مدر بول و مفتت حصاة و با رطوبت فضلیه و بغایت محرک باه و جهت خفقان و ضیق النفس و سرفه  مزمن و تقویت اعضای تناسل و فرزجه  او با زعفران و عسل بعد از طهر جهت اعانه  حمل از مجربات و مصدع محرورین و مصلحش گشنیز و شربتش تا سه درهم و بدلش جوزبوا بوزن او و نصف آن بهمن سرخ است و نزد بعضی گردگان و تودری سرخ به وزن او و برگش منقی زخمها و التیام دهنده  آن و ضماد پوست او با سرکه جهت کوفتگی عضلات مفید است - انتهی . صاحب اختیارات بدیعی گوید: ثمره  درختی است که آن را به پارسی اهر خوانند و به شیرازی تخم آن ثمر را تخم اهر گویند و به پارسی گنجشک زوان و زبان گنجشک نیز گویند. طبیعت آن گرم بود در دوم و تر بود در اول و ورق درخت وی را قبضی بود. ماسویه گوید: لسان العصافیر درد خاصره را نافع بود و سنگ بریزاند و باه را زیاده کند و قوت مجامعت بدهد. بدیغورس (؟) گویدخفقان را نافع بود و بدل آن در تحریک باه به وزن آن جوز مقشر [ بوا ] بود و بوزن آن تودری سرخ و گویند بدل آن نیم وزن آن بهمن سرخ بود - انتهی . ابوریحان بیرونی گوید: «بشیر» گوید به پارسی او را مرغ زبانک گویند و زبان گنجشک نیز گویند و به لغت سندی اندرجو وبسریانی لسنا اصفرا (عصفرا) گویند ابومعاذ گوید به سجزی او را نامی کرده اند و معنی او به پارسی سرو بودیعنی شاخ حیوان و به زابلی شنگ گوید. «او» گوید گرم است در دوم تر است در اول . باه را تقویت کند و خفقان را سود دهد. برگ او سرد است در اول و خشک است قابض بود. ریشهای تر را پاک کند و اگر پوست او را به سرکه بسرشند و بر برص طلا کنند منفعت کند. بدل او در تقویت باه بوزن او جوز مقشر است و به وزن او تودری سرخ و نیم وزن او بهمن سرخ . (ترجمه  صیدنه  ابوریحان ).
////////////
//////////
/////////
درخت زبان گنجشک (نام علمی: Fraxinus excelsior) یکی از گونه‌های گیاهان گلدار از راسته نعناسانان است. این درخت بیشتر بومی اروپا است و در شمال اسکاندیناوی و جنوب شبه‌جزیره ایبری انتشار دارد همچنین این درخت در جنوب غربی آسیا از شمال ترکیه تا شرق قفقاز و کوه‌های البرز می‌روید.

در ایران نام‌های محلی گوناگونی دارد مانند «درخت ون»، «دردار»، «وند»، «ونو»، «بناو»، «بنو»، «اهر»، «نباوج»، «قوش دیلی»، «تلک وتلکوچی»، «خوش تباخ»، «لسان العصفور»، «لسان العصافیر».[۱] به خاطر شکل میوه‌های درخت است که نام «زبان گنجشک» را برایش برگزیده‌اند. میوه‌های خشک و بیضی شکلی که کمی نوک تیز می‌شوند و شبیه زبانِِ گنجشک هستند.[۲] میوه زبان گنجشک «سامار» نیز نامیده می‌شود.[۳]

زبان گنجشک گل ملی کشور سوئد است.[۴]
////////////
قس مران عالی در عربی:
المُران العالي أو المران الباسق> (باللاتينية: Fraxinus excelsior) نوع نباتي ينتمي إلى جنس المُران من الفصيلة الزيتونية.
موطنه معظم مناطق أوروبا باستثناء جنوب تركيا وجنوب إسبانيا.
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/46/Ash_flower.JPG/220px-Ash_flower.JPG
الأزهار المذكرة للمُران العالي
مراجع[عدل]
1.      ^ تعدى إلى الأعلى ل:أ ب مذكور في : الأنواع النباتية، الإصدار الأول، المجلد 2 معرف مكتبة تراث التنوع البيولوجيhttp://biodiversitylibrary.org/page/359078 — المؤلفكارولوس لينيوس — العنوان : Species Plantarum — المجلد: 2 الصفحة: 1057
/////////////
قس عادی گوآیروس در آذری:
Adi Göyrüş[1](Fraxinus excelsior L. subsp.)-Hündürlüyü 30-35 m olan ağacdır. Tumurcuqları iri və qara rəngdədir. Cavan budaqları hamar,açıq-boz rənglidir.
Çiçəkləməsi: Aprel-May
Meyvə verməsi: (İyun) İyul-Avqust
/////////////
قس
Adi dişbudak (Fraxinus excelsior), zeytingiller (Oleaceae) familyasından anavatanı Avrupa ve Türkiye olan dişbudak türü.
40 m kadar boylanır. Gövde kabuğu soluk sarı renklidir. Tomurcuklar siyah renkli, tüysü yaprakları, 7-11 yaprakçıktan meydana gelmiştir. Yaprakçıklar 5–10 cm uzunlukta, kenarları testere dişli, üst yüzü koyu yeşil renkli, meyvesi 3–4 cm uzunluktadır. Yaprakları sonbaharda sarı renge döner.
/////////
قس عادی دیسبوداک در ترکی استانبولی:
Adi dişbudak (Fraxinus excelsior), zeytingiller (Oleaceae) familyasından anavatanı Avrupa ve Türkiye olan dişbudak türü.
40 m kadar boylanır. Gövde kabuğu soluk sarı renklidir. Tomurcuklar siyah renkli, tüysü yaprakları, 7-11 yaprakçıktan meydana gelmiştir. Yaprakçıklar 5–10 cm uzunlukta, kenarları testere dişli, üst yüzü koyu yeşil renkli, meyvesi 3–4 cm uzunluktadır. Yaprakları sonbaharda sarı renge döner.
/////////////
Fraxinus excelsior — known as the ash, or European ash or common ash to distinguish it from other types of ash — is a flowering plant species in the olive family Oleaceae. It is native throughout mainland Europe[1] east to the Caucasus and Alborz mountains. The northernmost location is in the Trondheimsfjord region of Norway.[2][3] The species is widely cultivated and reportedly naturalised in New Zealand and in scattered locales in the United States and Canada.[4][5][6]
https://en.wikipedia.org/wiki/Fraxinus_excelsior
&&&&&&
لسان الکلب
بفتح کاف و سکون لام و باء موحده بلاطینی امیره کویند شبیه به کلوره و ببربری نیکوکالنس نامند
ماهیت آن
کویند لسان الحمل است و بعضی حماض دانسته اند و بعضی کفته اند نباتی است علی حده ساق آن زیاده بر دو ذرع و با شعبهای بسیار و کره دار و باریک و برک آن شبیه ببرک بارتنک و از ان درازتر و با تقعیر و بسیار نرم املس و اطراف آن تند و کل آن بنفش و تخم آن باریک و بیخ آن سفید پرشعبه با شعبهای باریک مانند ریسمان و متشبک درهم و در اول تابستان می روید و منبت آن نزدیک آبها
طبیعت آن
در اول کرم و در دوم خشک
افعال و خواص آن
آشامیدن آن بقدر یکرطل با عسل رافع صلابت طحال القروح و الجروح ضماد آن ملزق جراحات و جهت التیام زخمهای تازه و کوشت آوردن زخمهای کهنه مؤثر است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
////////////
لسان الکلب . [ ل ِ نُل ْ ک َ ] (ع اِ مرکب ) حماض . نباتی است دوائی . و حماض را بدین اسم باز خوانند. (اختیارات بدیعی ). از گیاهان دولپه ای پیوسته گلبرگ و از تیره  گاوزبانیان است ، خشونت برگهای باریک آن بسیار و بواسطه  سمیت کمتر مورد استعمال دارد ۞ . (گیاه شناسی گل گلاب ص 242). نزد بعضی لسان الحمل و نزد جمعی حماض صغیر است و مذکور شد و نزد بعضی نباتی است برگش شبیه به برگ بارتنگ و درازتر و باتقعیر و بسیار نرم و اطرافش تند و ساقش زیاده بر دو ذرع و شعبه  او بسیار و گره دار و باریک و گلش بنفش و تخمش باریک و اول تابستان میروید و منبتش حوالی آبهاست و بیخش سفید و پرشعبه و شعبها مثل ریسمان باریک و مشبک . در اول گرم و در دوم خشک و طبیخ او بقدر یک رطل رافع (؟) سپرز و ضمادش جهت التیام زخمهای تازه و گوشت آوردن زخمهای کهنه موثر است . (تحفه  حکیم مومن ).
///////////
سَگ‌زَبان جنسی از گیاهان علفی دوساله است.

سگ‌زبان از تیره گاوزبان (Boraginaceae) است.

این جنس در ایران سه گونه دارد:

سگ‌زبان معمولی
سگ‌زبان کرتی
سگ‌زبان تهرانی
سگ‌زبان تهرانی منحصر به ایران است.

منابع[ویرایش]
مظفریان، ولی‌الله، فرهنگ نام‌های گیاهان ایران: لاتینی، انگلیسی، فارسی تهران: فرهنگ معاصر ۱۳۷۵، ص۱۷۳.
/////////////
قس کوپک دیلی در آذری:
Köpəkdili (lat. Cynoglossum)[1] - sümürgənkimilər fəsiləsinə aid bitki cinsi.[2]
////////////
قس کتاجیب در پنجابی:
کتاجیب پھلوالے بوٹیاں دے ٹبر والپتے دی اک جنس اے جیدے وچ 27 دے نیڑے بوٹے نیں۔ ایہدے پتے کھؤرے تے کتے دی جیب ورگے ہوندے نیں ایس باہجوں ایہ ناں وی پیا۔
//////////
Cynoglossum
From Wikipedia, the free encyclopedia
Cynoglossum
CynoglossumOfficinale-bloem-kl.jpg
Kingdom:
Clade:
Clade:
Clade:
Order:
Family:
Subfamily:
Genus:
Cynoglossum
L.
See text.
There are many species in the plant genus Cynoglossum (/ˌsɪnoʊˈɡlɒsəm, ˌsaɪ-, -nə-/[1][2]). They are coarse-appearing, small-flowered plants of the family BoraginaceaeCynoglossum officinale, the common hound's-tongue, is a native of AsiaAfrica, and Europe. It has been introduced into North America, and it is considered to be a troublesome weed because its burs stick to the wool of sheepand to other animals. Ingestion of this plant can also lead to photosensitivity in grazing animals.
Cynoglossum virginianum, known as wild comfrey, is a common plant from New York to FloridaCynoglossum boreale occurs in the northern United States as far west as Minnesota and in Canada.
Cynoglossum amabile, known as Chinese Forget-me-not and Chinese hound's tongue, originally a wildflower from Southwest China, is now found in Europe and North America.
Cynoglossom grande is native to California.
In Iran there are 3 species of this plant from which Cynoglossum tehranicum is only found in Iran.[3]
Selected species[edit]
·         Cynoglossum amabile - Chinese hound's tongue, Chinese forget-me-not
·         Cynoglossum apenninum
·         Cynoglossum australe - Australian hound's tongue
·         Cynoglossum baeticum
·         Cynoglossum boreale - northern wild comfrey
·         Cynoglossum castellanum
·         Cynoglossum cheirifolium
·         Cynoglossum clandestinum
·         Cynoglossum columnae
·         Cynoglossum creticum - blue hound's tongue
·         Cynoglossum dioscoridis
·         Cynoglossum furcatum - Indian hound's tongue
·         Cynoglossum germanicum - green hound's tongue
·         Cynoglossum glochidiatum - prickly hound's tongue
·         Cynoglossum grande - Pacific hound's tongue
·         Cynoglossum hungaricum
·         Cynoglossum magellense
·         Cynoglossum microglochin - smallbristle hound's tongue
·         Cynoglossum nervosum - hairy hound's tongue
·         Cynoglossum occidentale - western hound's tongue
·         Cynoglossum officinale - common hound's tongue, gypsyflower
·         Cynoglossum reverchonii
·         Cynoglossum rotatum
·         Cynoglossum sphacioticum h. riedl.
·         Cynoglossum suaveolens - sweet hound's-tongue[4]
·         Cynoglossum tehranicum = Cynoglossum montanum = Cynoglossum nebrodense - mountain hound's tongue.[3]
·         Cynoglossum troodi - Troodos hound's tongue
·         Cynoglossum virginianum - wild comfrey
·         Cynoglossum zeylanicum - Ceylon hound's tongue
References[edit]
1.     Jump up^ Sunset Western Garden Book, 1995:606–607
2.     Jump up^ "Pronunciation Guide for Plants". Retrieved 2016-01-23.
3.     Jump up to:a b Mozaffarian, V. 1996. A dictionary of Iranian plant names: Latin, English, Persian. Tehran: Farhang-e Moʻaser.
4.     Jump up^ "Cynoglossum"Australian Plant Name Index (APNI), IBIS database. Centre for Plant Biodiversity Research, Australian Government, Canberra. Retrieved 2008-11-26.
External links[edit]
·         Genus Cynoglossum
·         WdQ751937
·         EoL49137
·         FloraBase21974
·         FOC108983
·         GBIF2925812
·         GRIN3284
·         ITIS31885
·         NCBI181188
·         PLANTSCYNOG
·         Tropicos40020072
·         VASCAN: 1067
·         WoRMS426034

Stub icon
This Asterid article is a stub. You can help Wikipedia by expanding it.
·         Cynoglossum
·         Asterid stubs
////////////
Cynoglossum officinale
From Wikipedia, the free encyclopedia
Cynoglossum officinale
Cynoglossum officinale W.jpg
Kingdom:
Clade:
Clade:
Clade:
Order:
Family:
Genus:
Species:
C. officinale
Cynoglossum officinale
L.
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/cd/Cynoglossum_officinale_190506a.jpg/220px-Cynoglossum_officinale_190506a.jpg
Flowers and leaves
Cynoglossum officinale[1][2] (houndstonguehoundstoothdog's tonguegypsy flower, and rats and mice due to its smell) is a herbaceous plant of the family Boraginaceae, found in most parts of Europe, and also North America where it was accidentally introduced.[3]
Contents
  [show] 
Growth[edit]
It can be either annual or biennial, with reddish-purple flowers blooming between May and September. It lives in wet places, waste land and hedges.
Folklore[edit]
The name houndstongue comes from the roughness of the leaf.
Herbalism[edit]
Herbalists use the plant as a treatment for pileslung diseases and persistent coughs.[4]Houndstongue ointment is said to cure baldness and be used for sores and ulcers.[4] These uses are not supported by scientific evidence.[4]
In 1725, houndstooth was presented in the family dictionary, Dictionaire oeconomique, as part of a cure for madness.[5] In that book, madness was viewed as "a distemper, not only of the understanding, but also of the reason and memory, proceeding from a cold, which drys up everything it meets with that is humid in the brain."[5] To cure madness, Dictionaire oeconomiquenoted:
You must shave the head of the unhappy patient, and after that, apply to it a pidgeon, or a hen quite alive; or else bathe it with some brandy distilled with rosemaryelder, hounds tooth, and the roots of bugloss[disambiguation needed], or with the oyl of elder flowers: they rub their heads and wash their feet with a decoction of the flowers of camomilemelilotbalm gentle and laurel; they put into their noses the juice of comfrey, with either two or three spoonfuls of honey-water, broth, or white-wine, wherein wormwood and sage are infus'd ; or else they do for five and twenty days together, mix with their broth in the morning, halt a dram of the ashes of tortoise, and they put into the pot bugloss, borage, with a pinch of rosemary to season it.[5]
In the 1830s, houndstooth was known in France to be made into an emollient and diuretic for daily use in inflammatory diseases, especially of the urinary organs.[6] To prepare as a diuretic, the houndstooth leaves were mashed, and then boiled in water to extract oils, volatile organic compounds, and other chemical substances.[6] The mix could be sweetened with liquorice to create Ptisan of Dog's-grass.[6] After decoction, the herbal tea was taken internally a cupful at a time.[6] In 1834, the Hospital of Paris provided a formula of 2/3 ss—J to Oij of water for houndstooth tea.[6] By the end of the 1830s, doctors in England were using houndstooth as an antiaphrodisiac to combat venereal excesses.[7]
In 1891, the U.S. state of Michigan identified hounds tooth, along with flea-banerag weedburdockcockle-bur, and stickseed, as some of the worst weeds in the state.[8]
Toxicity[edit]
Cynoglossum officinale contains tumorigenic pyrrolizidine alkaloids.[9]It is toxic to cows and is specially dangerous to pasture owners.[10]
Notes[edit]
4.     Jump up to:a b c Howard, Michael. Traditional Folk Remedies (Century, 1987); p.161
5.     Jump up to:a b c Chomel, Noel; Richard Bradley (1725). Dictionaire oeconomique: or, The family dictionary. Printed for D. Midwinter. Retrieved October 8,2011.
8.     Jump up^ Seventh Annual Report of the Secretary of the Michigan Dairymen's Association. Michigan Dairymen's Association. Robert Smith & Co. 1891. p. 23.
9.     Jump up^ Fu, P.P., Yang, Y.C., Xia, Q., Chou, M.C., Cui, Y.Y., Lin G., "Pyrrolizidine alkaloids-tumorigenic components in Chinese herbal medicines and dietary supplements", Journal of Food and Drug Analysis, Vol. 10, No. 4, 2002, pp. 198-211 [1][permanent dead link]
10.  Jump up^ "Invasive Species: Plants - Houndstongue (Cynoglossum officinale)". www.invasivespeciesinfo.gov. National Invasive Species Information Center. Retrieved 2016-02-15.
References[edit]
External links[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/df/Wikispecies-logo.svg/34px-Wikispecies-logo.svg.png
Wikispecies has information related to: Cynoglossum officinale
·         Species Profile- Houndstongue (Cynoglossum officinale), National Invasive Species Information Center, United States National Agricultural Library. Lists general information and resources for Houndstongue.
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png
Wikimedia Commons has media related to Cynoglossum officinale.
·         Cynoglossum
·         Flora of Europe
·         Medicinal plants of Europe
·         Invasive plant species
·         Plants described in 1753
·         Taxa named by Carl Linnaeus
&&&&&&
لصیقی
بفتح لام و کسر صاد مهمله و سکون یاء مثناه تحتانیه و کسر قاف و یا و آن را اذان الدب نیز نامند و در تنکابن معروف بکاش است
ماهیت آن
نباتی است خاردار که بر جامه می چسپد و از ان جهت آن را لصیقی نامند و ساق آن زیاده بر ذرعی و بسطبری انکشتی و برک آن شبیه ببرک بارتنک و از ان کوچکتر و ضخیم تر و تخم آن بقدر فندقی و نخودی
طبیعت آن
در آخر اول کرم و خشک
افعال و خواص آن
محلل و جالی اعضاء الصدر آشامیدن طبیخ آن با عسل جهت سرفۀ بارد و خشونت سینه و ضماد آن با روغن کل جهت ضربان ورم مقعده بغایت نافع و غسول آن سرخ کنندۀ رخسار و مغز و تخم آن مبهی است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
//////////
لصیقی . [ ل َ ] (اِ) ۞ آذان الارنب . آذان الشاة. آذان الغزال . ۞ حکیم مومن در تحفه گوید: آذان الدب نیز گویند. برگش شبیه به برگ بارتنگ و کوچکتر و درشت و ساقش به سطبری انگشتی و زیاده بر ذرعی و تخمش به قدر فندق و نخود و خاردار و بر جامه می چسبد و لصیقی از این جهت گویند و در تنکابن معروف به کاش است در آخر اول گرم و خشک و محلل و جالی و طبیخ او با عسل جهت سرفه  بارد و خشونت سینه و ضمادش با روغن گل سرخ جهت ضربان (؟) و ورم مقعد به غایت مفید و مغزش مبهی و غسول اوسرخ کننده  رخسار است . (تحفه  حکیم مومن ). نباتی است معروف به آذان الارنب و آذان الغزال و آن نوع کوچک لسان الحمل است و گفته شد. (اختیارات بدیعی ). || باباآدم* . اراقیطون ۞ .
* بابا آدم که باردان، فیلگوش و آراقیطون (Arctium) نیز نامیده می‌شود گیاهی است علفی و دوساله از تیره گل‌ستاره‌ای‌ها(Asteraceae). گیاهی است که به اندازه یک متر و نیم تا دو متر ارتفاع رشد می‌کند. با برگهای درشت و خشن و سبز رنگ با گلهای توب مانند و به اندازه فندق یا بزرگتر از آن در باغچه و کنار آبها و یونجه زارها مراتع و مزارع می‌روید.
این گیاه در اطراف تهران، البرز، راه چالوس، خراسان، کرمان، رودبار، تفرش، اروپا، شمال آمریکا می‌روید و در بعضی نقاط پرورش داده می‌شود.
این سرده در ایران ۴ گونه علفی چند ساله دارد، بابا آدم (گیاه) «Arctium lappa»، بابا آدم صغیر «Arctium minus» و دو گونه بابا آدم خویی «Arctium palladinii» و بابا آدم برگه پهن «Arctium platylepis» که علاوه بر ایران در شرق اروپا، آناتولی، قفقاز، ماورای قفقاز و ترکمنستان نیز می‌رویند.[۲]
محتویات
  [نمایش] 
ترکیب شیمیایی[ویرایش]
از تجزیه شیمیایی ریشه بابا آدم مواد زیر بدست آمده‌است: اینولین، پلی استیلنها، آرکتیک اسید، پروپیونیک اسید، بوتیریک اسید،لوریک اسید، استئاریک اسید، پالمیتیک اسید، هورمون‌های گیاهی، تانن و پلی فنولیک اسید. از تجزیه شیمیایی تخم بابا آدم موارد زیر بدست آمده‌است: یک گلوکزید تلخ بنام Arctin، کلروژنیک اسید، لاپائول A,B، ژرماکرانولید.
از تجزیه شیمیایی برگهای بابا آدم موارد زیر بدست آمده‌است: آرکتیول، فوکینون، فوکینانولید، بتا- ئودسمول، پتازیتولون، اِرِموفیلن، تاراکساسترول. بطور کلی دم کرده یا جوشانده برگ، ریشه و تخم بابا آدم خاصیت ضد میکروبی و آنتی تومور دارد.
کاربرد درمانی[ویرایش]
ریشه، برگ تخم و میوه بابا آدم برای درمان سرطان‌ها، رماتیسم، نقرس، ناراحتی‌های معده، کلیه، بیماری‌های پوستی حتی ریزش موواگزما، گلو درد، ورم لوزه‌ها، سرفه، سرخک، بر زخم‌ها و آبسه‌ها و مرض قند کاربرد دارد.
جستارهای وابسته[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
1.      پرش به بالا "tribe Cynareae". Flora of North America. Retrieved 2008-01-04.
منابع[ویرایش]
  • مظفریان، ولی‌الله. فرهنگ نام‌های گیاهان ایران: لاتینی، انگلیسی، فارسی. تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۷۵.شابک ۹۶۴-۵۵۴۵-۴۰-۴.
دکتر محمد صادق رجحان. درمان بوسیله گیاهان دارویی. چاپ دوم. مرکز فرهنگی آبا، ۱۳۷۷.
پیوند به بیرون[ویرایش]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png
در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهبابا آدم (سرده) موجود است.



سرده‌های گیاهان ایران

نشان خرد
این یک مقاله خرد زیست‌شناسی است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
//////////
قس ارقیطون در عربی:
بابا آدم که باردان، فیلگوش و آراقیطون (Arctium) نیز نامیده می‌شود گیاهی است علفی و دوساله از تیره گل‌ستاره‌ای‌ها(Asteraceae). گیاهی است که به اندازه یک متر و نیم تا دو متر ارتفاع رشد می‌کند. با برگهای درشت و خشن و سبز رنگ با گلهای توب مانند و به اندازه فندق یا بزرگتر از آن در باغچه و کنار آبها و یونجه زارها مراتع و مزارع می‌روید.
این گیاه در اطراف تهران، البرز، راه چالوس، خراسان، کرمان، رودبار، تفرش، اروپا، شمال آمریکا می‌روید و در بعضی نقاط پرورش داده می‌شود.
این سرده در ایران ۴ گونه علفی چند ساله دارد، بابا آدم (گیاه) «Arctium lappa»، بابا آدم صغیر «Arctium minus» و دو گونه بابا آدم خویی «Arctium palladinii» و بابا آدم برگه پهن «Arctium platylepis» که علاوه بر ایران در شرق اروپا، آناتولی، قفقاز، ماورای قفقاز و ترکمنستان نیز می‌رویند.[۲]
محتویات
  [نمایش] 
ترکیب شیمیایی[ویرایش]
از تجزیه شیمیایی ریشه بابا آدم مواد زیر بدست آمده‌است: اینولین، پلی استیلنها، آرکتیک اسید، پروپیونیک اسید، بوتیریک اسید،لوریک اسید، استئاریک اسید، پالمیتیک اسید، هورمون‌های گیاهی، تانن و پلی فنولیک اسید. از تجزیه شیمیایی تخم بابا آدم موارد زیر بدست آمده‌است: یک گلوکزید تلخ بنام Arctin، کلروژنیک اسید، لاپائول A,B، ژرماکرانولید.
از تجزیه شیمیایی برگهای بابا آدم موارد زیر بدست آمده‌است: آرکتیول، فوکینون، فوکینانولید، بتا- ئودسمول، پتازیتولون، اِرِموفیلن، تاراکساسترول. بطور کلی دم کرده یا جوشانده برگ، ریشه و تخم بابا آدم خاصیت ضد میکروبی و آنتی تومور دارد.
کاربرد درمانی[ویرایش]
ریشه، برگ تخم و میوه بابا آدم برای درمان سرطان‌ها، رماتیسم، نقرس، ناراحتی‌های معده، کلیه، بیماری‌های پوستی حتی ریزش موواگزما، گلو درد، ورم لوزه‌ها، سرفه، سرخک، بر زخم‌ها و آبسه‌ها و مرض قند کاربرد دارد.
جستارهای وابسته[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
1.      پرش به بالا "tribe Cynareae". Flora of North America. Retrieved 2008-01-04.
منابع[ویرایش]
  • مظفریان، ولی‌الله. فرهنگ نام‌های گیاهان ایران: لاتینی، انگلیسی، فارسی. تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۷۵.شابک ۹۶۴-۵۵۴۵-۴۰-۴.
دکتر محمد صادق رجحان. درمان بوسیله گیاهان دارویی. چاپ دوم. مرکز فرهنگی آبا، ۱۳۷۷.
پیوند به بیرون[ویرایش]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png
در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهبابا آدم (سرده) موجود است.



سرده‌های گیاهان ایران

نشان خرد
این یک مقاله خرد زیست‌شناسی است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
///////////
قس اَپتِراگی در آذری:
Atpıtrağı (lat. Arctium)[1] - çobanyastığıkımılər fəsiləsinə aid bitki cinsi.[2]
///////////
قس کولا فیسَک در کردی:
Gula fişek (bi latînî, Arctium tomentosum) riwekek e ji famîleya Asteraceae, wek kereng û givzonikan. Koka wê tê xwarin.
////////////
قس قَرَه کیز در ازبکی:
Qariqiz — murakkabguldoshlar oilasiga mansub ikki yillik begona oʻglar turkumiYevrosiyoning moʻʼtadil ikdimli mintaqalarida 10 turi maʼlum. Oʻzbekistonda uchraydigan bir yillik yalangʻoch urugʻli Q. turi (А.1эю$регцҳп ]ххг е1. 8эг§.)ning poyasi tik, olabula qirrali, xira qizgʻish, serbarg . Boʻyi 60—150 sm, barglariyirik, bandli, usti yashil, osti kulrang momiq tukli. Ildiz oldi barglarining boʻyi 50 sm gacha, yuraksimon. Oʻrama barglari uchi bigizsimon. Gullari toʻq qizil naysimon, ikki jinsli, savatcha toʻpgul hosil qiladi. Q.larning yosh ildizlarida uchraydigan inulin moddasi (oshlovchi modda hamda efir moyi ham mavjud) xalq tabobatida terlatuvchi, siydik haydovchi vosita. Chorvachilikda yemxashak sifatida ishlatiladi. Tashlandiq (zax va soya) yerlarda, yoʻl yoqalarida oʻsadi.
/////////////
Arctium
From Wikipedia, the free encyclopedia
"Burdock" redirects here. For other uses, see Burdock (disambiguation).
Burdock
Villtakjas 2008.jpg
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Tribe:
Genus:
Arctium
L. 1753 not Lam. 1779
·         Arcium Rupr.
·         Arcion Bubani
·         Lappa Tourn. ex Scop.
·         Bardana Hill
·         Anura (Juz.) Tschern.
Arctium is a genus of biennial plants commonly known as Burdock, family Asteraceae.[3] Native to the Old World, several species have been widely introduced worldwide.[4]
Contents
  [show] 
Description[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/ca/ArctiumLappa1.jpg/220px-ArctiumLappa1.jpg
Arctium lappa (greater burdock)
Plants of the genus Arctium have dark green leaves that can grow up to 70 cm (28 in) long. They are generally large, coarse and ovate, with the lower ones being heart-shaped. They are woolly underneath. The leafstalks are generally hollow. Arctium species generally flower from July through to October. Burdock flowers provide essential pollen and nectar for honeybees around August when clover is on the wane and before the goldenrod starts to bloom.[5]
The roots of burdock, among other plants, are eaten by the larva of the ghost moth (Hepialus humuli). The plant is used as a food plant by other Lepidoptera including brown-tailColeophora paripennellaColeophora peribenanderi, the Gothiclime-speck pug and scalloped hazel.
The prickly heads of these plants (burrs) are noted for easily catching on to fur and clothing. In England, some birdwatchers have reported that birds have become entangled in the burrs leading to a slow death, as they are unable to free themselves.[6]Burdock's clinging properties, in addition to thus providing an excellent mechanism for seed dispersal,[4] led to the invention of Hook and loop fastener.[7]
A large number of species have been placed in genus Arctium at one time or another, but most of them are now classified in the related genus Cousinia. The precise limits between Arctium and Cousinia are hard to define; there is an exact correlation between their molecular phylogeny. The burdocks are sometimes confused with the cockleburs (genus Xanthium) and rhubarb (genus Rheum).
Uses[edit]
Food and drink[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/78/Burdockgobo.jpg/220px-Burdockgobo.jpg
A dish containing a Japanese appetizer, kinpira gobō, consisting of sautéed burdock root and carrot, with a side of sautéed dried daikon
The taproot of young burdock plants can be harvested and eaten as a root vegetable. While generally out of favour in modern European cuisine, it remains popular in Asia. Arctium lappa is known as "niúbàng" (牛蒡) in Chinese, which was borrowed into Japanese as gobō, and is still eaten in both countries. In Korea burdock root is called "u-eong" (우엉) and sold as "tong u-eong" (통우엉), or "whole burdock". Plants are cultivated for their slender roots, which can grow about one metre long and two centimetres across. Burdock root is very crisp and has a sweet, mild, and pungent flavour with a little muddy harshness that can be reduced by soaking julienned or shredded roots in water for five to ten minutes.
Immature flower stalks may also be harvested in late spring, before flowers appear; their taste resembles that of artichoke, to which the burdock is related. The stalks are thoroughly peeled, and either eaten raw, or boiled in salt water.[8] Leaves are also eaten in spring in Japan when a plant is young and leaves are soft. Some A. lappa cultivars are specialized for this purpose. A popular Japanese dish is kinpira gobō (金平牛蒡), julienned or shredded burdock root and carrot, braised with soy saucesugarmirin and/or sake, and sesame oil. Another is burdock makizushi (sushi filled with pickled burdock root; the burdock root is often artificially coloured orange to resemble a carrot).
In the second half of the 20th century, burdock achieved international recognition for its culinary use due to the increasing popularity of the macrobiotic diet, which advocates its consumption. It contains a fair amount of dietary fiber (GDF, 6 g per 100 g), calcium, potassium, amino acids,[9] and is low in calories. It contains a polyphenol oxidase,[10] which causes its darkened surface and muddy harshness by forming tannin-iron complexes. Burdock root's harshness harmonizes well with pork in miso soup (tonjiru) and with Japanese-style pilaf (takikomi gohan).
Dandelion and burdock is today a soft drink that has long been popular in the United Kingdom, which has its origins in hedgerow meadcommonly drunk in the mediæval period.[11] Burdock is believed to be a galactagogue, a substance that increases lactation, but it is sometimes recommended to be avoided during pregnancy based on animal studies that show components of burdock to cause uterus stimulation.[12]
In Europe, burdock root was used as a bittering agent in beer before the widespread adoption of hops for this purpose.
Traditional medicine[edit]
Folk herbalists considered dried burdock to be a diureticdiaphoretic, and a blood purifying agent.[citation needed] The seeds of A. lappa are used in traditional Chinese medicine,[citation needed] under the name niubangzi (Chinese牛蒡子pinyinniúbángzi; some dictionaries list the Chinese as just 牛蒡 niúbàng).
Burdock is a traditional medicinal herb used for many ailments. Burdock root oil extract, also called Bur oil, is used in Europe as a scalp treatment.[citation needed] Modern studies indicate that burdock root oil extract is rich in phytosterols and essential fatty acids (including rare long-chain EFAs).[13][unreliable medical source?]
The green, above-ground portions may cause contact dermatitis in individual with allergies as the plant contains lactones.
Magical protection[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/17/Burdock_Kilim_Motifs.jpg/220px-Burdock_Kilim_Motifs.jpg
Burdock Kilim motifs
In Turkish Anatolia, the burdock plant was believed to ward off the evil eye, and as such is often woven into kilims for protection. With its many flowers, the plant also symbolizes abundance.[14]
Burdock and Velcro[edit]
After taking his dog for a walk one day in the late 1940s (1948), George de Mestral, a Swiss inventor, became curious about the seeds of the burdock plant that had attached themselves to his clothes and to the dog's fur. Under a microscope, he looked closely at the hook system that the seeds use to hitchhike on passing animals aiding seed dispersal, and he realized that the same approach could be used to join other things together. His work led to the development of the hook and loop fastener, which was initially sold under the Velcro brand name.[7]
"Black from dust but still alive and red in the center. It reminded me of Hadji Murad. It makes me want to write. It asserts life to the end, and alone in the midst of the whole field, somehow or other had asserted it."
Russian author Leo Tolstoy, in his journal (July, 1896) of a tiny shoot of burdock he saw in a ploughed field
Serbian and Croatian languages use the same word, čičak, for burdock and velcro;[15] Turkish does the same with the name pitrak, while in the Polish language rzep means both burr and velcro. The German word for burdock is Klette and velcro is Klettverschluss (= burdock fastener). In Norwegian burdock is borre and velcro borrelås which translates to burdock lock.
Species[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/67/BurdockLeafInHand.gif/170px-BurdockLeafInHand.gif
The man holding this burdock leaf is 180 centimetres (5 ft 11 in) tall
Accepted species[2]
1.   Arctium atlanticum (Pomel) H.Lindb. - Algeria, Morocco
2.   Arctium debrayi Senay - France, Belgium
3.   Arctium lappa L. - much of Europe + Asia; naturalized in North America, Australia, New Zealand
4.   Arctium leiobardanum Juz. & C.serg. ex Stepanov - Siberia
5.   Arctium minus (Hill) Bernh. - Europe + southwestern Asia; naturalized in North and South America, Australia, New Zealand
6.   Arctium nemorosum Lej. - Europe, Caucasus, Greenland
7.   Arctium neumani (Rouy) Rouy - central + eastern Europe
8.   Arctium nothum (Ruhmer) J.Weiss - central + eastern Europe
9.   Arctium palladini (Marcow.) R.E.Fr. & Söderb. - Turkey, Iran, Caucasus
10. Arctium palladinii Grossh. - Iran, Caucasus
11. Arctium platylepis (Boiss. & Bal.) Sosn. ex Grossh. - Turkey, Iran, Caucasus
12. Arctium pseudarctium (Bornm.) Duist. - Afghanistan, Tajikistan
13. Arctium sardaimionense Rassulova & B.A.Sharipova - Tajikistan
14. Arctium scanicum (Rouy) Rouy - France, Belgium
15. Arctium tomentosum Mill. - northern and eastern Europe, Turkey, Iran, Caucasus, Siberia, Xinjiang; naturalized in North America

See also[edit]
·         Xanthium
References[edit]
1.     Jump up^ "tribe Cynareae". Flora of North America. Retrieved January 4,2008.
4.     Jump up to:a b "Arctium". Flora of North America. Retrieved January 4, 2008.
5.     Jump up^ "Don't Cut Your Burdock Down!". Vermont: Calidonia Spirits. August 2015.
6.     Jump up^ "Chapter Begins Burdock Removal Project". Greater Bozeman, MT: Sacajawea Audubon Society. August 2012. Retrieved December 13, 2012.
7.     Jump up to:a b Strauss, Steven D. (December 2001). The Big Idea: How Business Innovators Get Great Ideas to Market. Kaplan Business. pp. 15–pp.18. ISBN 0-7931-4837-5. Retrieved May 9, 2008.
8.     Jump up^ Szczawinski, A.F.; Turner, N.J. (1978). Edible Garden Weeds of Canada. National Museum of Natural Sciences.
10.  Jump up^ Extraction, Partial Characterization, and Inhibition Patterns of Polyphenol Oxidase from Burdock (Arctium lappa). Mie S. Lee-Kim, Eun S. Hwang and Kyung H. Kim, Enzymatic Browning and Its Prevention, Chapter 21, pp. 267–276, doi:10.1021/bk-1995-0600.ch021
11.  Jump up^ "Mead Recipes: Dandelion and Burdock Beer". Dyfed Lloyd Evans. Archived from the original on 17 October 2012. Retrieved December 17, 2011.
12.  Jump up^ "Burdock (Arctium lappa): MedlinePlus Supplements". Nlm.nih.gov. July 20, 2010. Archived from the original on 17 July 2010. Retrieved September 12, 2010.
13.  Jump up^ Burdock Root For Acne. Livestrong.Com. Retrieved August 22, 2013.
14.  Jump up^ Erbek, Güran (1998). Kilim Catalogue No. 1. May Selçuk A. S. Edition=1st. pp. 4–30.
15.  Jump up^ "čičak (Hrvatski jezični portal)" (in Croatian). Novi Liber. Retrieved September 17, 2013.
External links[edit]
·         "Arctium". Plantarium (in Russian). Edit this at Wikidata
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png
Wikimedia Commons has media related to Arctium.
·         Arctium

·         Asteraceae genera
·         Medicinal plants
·         Root vegetables
·         Stem vegetables
·         Taxa named by Carl Linnaeus