۱۳۹۶ مهر ۹, یکشنبه

مداخل مخزن الادویه عقیلی خراسانی (شصت و ششم) 9

لسان الحمل
بفتح حاء مهمله و میم و لام لغت عربی است و دیسقوریدوس آن را کثیره الاضلاع و ذو سبعه اضلاع نامیده و بفارسی بارتنک و بترکی باغ پر باغ و لسان الحمل کبیر را بفرنکی بیشاک میسور [مِیجِر] و صغیر را بیشاک مینور [ماینِر] نامند
ماهیت آن
از جنس مرماحوز است و دو صنف می باشد کبیر و صغیر کبیر را برک شبیه بزبان کوسفند و سبز طولانی و اندک عریض و ساق آن بقدر ذرعی و پراکنده و مائل بطرف زمین و سرخرنک املس و از وسط نبات آن ساقهای باریک بلند رسته بر سر آن و کل آن زرد رنک و تخم آن مدور ریزه سیاه رنک مائل ببنفشی و بیخ آن سست و مزغب و تا بسطبری انکشتی و صغیر را نیز بدستور الا آنکه برک این از ان کوچکتر و سرخی ساق کمتر و تخم آن بزرک تر و کبیر اقوی از صغیر و در منافع نیز از ان زیاده و از مطلق آن مراد صغیر است
طبیعت آن
در دوم سرد و خشک و تخم و بیخ آن را یبوست زیاده از برک و برودت کمتر و برودت بسرحد تخدیر و یبوست آن بحد لذع نرسیده
افعال و خواص آن
مرکب از جوهر مائی و ارضی و از جوهر مائی تبرید می نماید و از جوهر ارضی قبض و آب برک آن لطیف اعضاء الراس آشامیدن آن حابس نفث الدم و نزف الدم همه اعضای باطنی و رعاف و صرع و سعوط و ضماد آن بر پیش سر و سینه نیز و قطور آن در کوش جهت تسکین وجع آنکه از حرارت باشد و مکرر مضمضه نمودن به آب طبیخ بیخ آن و یا مضغ آن و با آب برک آن جهت درد دندان و قلاع امراض دهان و بثور عدسیۀ آن و تقویت لثۀ مسترخیه و دامیه و با آب بری آن جهت رفع فلاع دهان و قطور و طلای آب برک آن جهت رمد حار مفید و سائیده می شود شیافات چشم در آب آن و داخل ادویۀ عین کرده می شود اعضاء النفس تخم آن حابس نزف الدم و آشامیدن عدس مطبوخ با برک آن بدل سلق جهت ربو و آشامیدن عصارۀ آن جهت دق و سل و نفث الدم و قرحۀ رئه و ربو دموی و صرع اعضاء الغذاء و النفض آشامیدن عصارۀ آن مقوی کبد حار و طحال و کرده و مفتح سدۀ آن و مسکن تشنکی و رفع فساد هضم و قئ الدم و نزف الدم اعضاء باطنی و حرقه البول و سیلان خون بواسیر و حیض و بیخ و برک و تخم آن مفتح سدۀ کبد و کرده و مثانه و در ادویۀ مفتحۀ آنها داخل کرده می شود و جهت قروح امعا و آشامیدن عدس مطبوخ با برک آن بجای برک چغندر جهت استسقای حار و مطبوخ آن با نمک و سرکه و عدس جهت اسهال دموی و آشامیدن آب برک آن با طلا جهت درد کرده و مثانه و آشامیدن و یا احتقان بتخم و با عصارۀ آن جهت قرحۀ امعا و حبس خون بواسیر و حمول آن جهت درد رحم حادث از احتقان آن الحمی کفته اند آشامیدن سه عدد بیخ آن جهت حمی مثلثه و چهار عدد بیخ آن جهت حمی ربع و همچنین با چهار اوقیه و نیم شراب ممزوج کرده و آشامیدن عصارۀ آن نیز جهت حمیات حاده نافع السموم ضماد آن با نمک جهت سمیت سکدیوانه کزیده الجروح و القروح و حرق النار ضماد آن و بدستور ذرور آن جهت تنقیۀ چرک و تجفیف و اندمال قروح خبیثه و مزمنه و جراحات عمیقه و سوختکی آتش و نار فارسی و قروح ساعیه و اکله و با طین قیمولیا و اسفیداج جهت جمره بجیم و داء الفیل و منع تزاید و موجب ضمور آن الاورام و البثور محلل اورام حاره و نمله و شری و حمره بحای مهمله که باد سرخ باشد و ورم پس کوش و خنازیر و تعلیق بیخ آن بر کردن نیز جهت خنازیر مؤثر المضار کویند مضر رئه مصلح آن عسل و عصارۀ آن مضر طحال و مصلح آن مصطکی مقدار شربت از آب برک آن از ده مثقال تا نیم رطل بدل آن حماض بستانی و تخم آن در افعال مانند عصارۀ برک آن و بورۀ آن قابض و مغری امعا و رافع زحیر و بروغن بادام و یا روغن کل چرب کرده و یا در آب جوش نمودۀ آن نیز رافع مغص و حابس نزف الدم اسافل بدن مقدار شربت آن تا سه درم و عرق برک بارتنک که مانند کلاب بقرع و انبیق مقطر نموده باشند در تقویت قوت ماسکه بیعدیل و در همه افعال از عصارۀ برک آن ضعیف تر است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
///////////
 لسان الحمل . [ ل ِ نُل ْ ح َ م َ ] (ع اِ مرکب ) زبان بره . آذان الجدی . (بحرالجواهر). نباتی است دوائی ، ای سری قوم ۞ . (مهذب الاسماء). نباتی است قابض و مجفف . بارتنگ . بارهنگ . ۞ گیاهی است برگش مشابه به زبان بره . تخمش را به فارسی بارتنگ گویند. برای دفع اسهال نافع است . (غیاث ). بردوسلام . خرقوله . (بحر الجواهر). ذنب الفارة :
ریزش سوهان اوست داروی اطلاق از آنک
هست لسان الحمل صورت سوهان او.
خاقانی .


صاحب اختیارات بدیعی گوید: نباتی است مانند زبان بره به شیرازی آن را ورق بارتنگ خوانند وآن دو نوع بود بزرگ و کوچک و ورق نوع کبیر بزرگتر بود و جوهر وی مرکب بود از مائیة و ارضیة. بمائیة مبرد بود و با رضیه قابض و سودمندتر آن بزرگ تر بود که تازه بود طبیعت آن سرد و خشک است در دوم ورق وی قابض و رادع بود، منع سیلان خون بکند و خشکی وی نه لذاع بود اصل وی چون از گردن صاحب خنازیر بیاویزند نافع بودو وی ورمهای گرم و شری و خنازیر و آتش فارسی و داالفیل و صرع و نملة و سوختگی آتش را نافع بود و آب ورق وی قلاع را مفید بود و شیافات چشم را چون بوی بگدازند سودمند بود گویند که تب غب را نافع بود و آب ورق وی چون بیاشامند از اصل وی سه عدد در چهل و پنج درم شراب ممزوج کرده و گویند در تب ربع چهار عدد. اصل وی بر گزیدگی سگ دیوانه نهادن نافع بود و گویند مضر بود به سپرز و مصلح آن مصطکی و سلیخه بود و بدل آن ورق حماض بستانی بود. حکیم مومن در تحفه گوید: به فارسی بارتنگ و به ترکی «باغ یرپاغی » نامند و از جنس مرماخور است و صغیر و کبیر میباشد صغیر او را برگ کوچک و باریک و ملاست بیشتر و ساقش پراکنده و مایل به طرف زمین و گلش در طرف ساق و زرد و تخمش سیاه و کوچک و ساق قسم کبیر او به دستور (؟) پراکنده و مایل بسرخی وقریب به ذرعی میشود و تخمش ریزه تر از تخم صغیر و گلش مانند او و بیخ هر دو سست و با زغبت و نهایت سطبری آن تا بقدر انگشتی و منافع کبیر زیاده بر صغیر و ازمطلق آن مراد صغیر است . در دوم سرد و خشک و برگ و تخم او الطف و جالی و رادع و قابض و مقوی جگر و مفتح و حابس نزف الدم جمیع اعضاء و پخته  برگ و بیخ او با نمک و سرکه و عدس رافع اسهال دموی و عصاره  او مسکن تشنگی و جهت فساد هضم و دق و سل و نفث الدم و سده  سپرز و جگر و ضعف آن و سدر و صرع و تبهای حاره و ربو و جوشش دهان و لثه و قرحه  ریه و قئی الدم و سدّه  گرده و حرقةالبول و سیلان حیض و خون بواسیر و ضماد و ذرور او جهت التیام زخمها و ورم آن و سوختگی آتش و داءالفیل و قروح خبیثه و ساعیه و آکله و نار فارسی و قطور آب او جهت درد گوش حار و امراض چشم و حمول او جهت درد رحم و اختناق آن و نواصیر و ضماد برگ او منقی چرک زخمها و التیام دهنده  تازه  آن و رادع اورام حارّه و شری و با نمک رافع سمیت زخم سگ دیوانه گزیده و با سفیداب جهت باد سرخ و مضمضه  طبیخ او و طبیخ بیخ آن جهت امراض دهان نافع و گویند مضر ریه است و مصلحش عسل و عصاره  او مضر سپرز و مصلحش مصطکی و قدر شربت از آب او ده مثقال تا نیم رطل و بدلش حماض بستانی است و گویند بالخاصیة سه عدد بیخ چون او را با چهار وقیه شراب ممزوج به آب بنوشند رافع تب غب و چهار عدد آن رافع ربع است و تخم او در افعال مانند عصاره  آن و بوداده  او قابض و مغری (؟) و مقوی امعا و رافع زحیر و قدر شربتش تا سه درهم است و عرق بارتنگ در تقویت قوّت ماسکه بیعدیل و در سایر افعال خفیف تر از عصاره  اوست - انتهی . ابوریحان بیرونی در صیدنه آرد: لسان الحمل «اورباسیوس » گوید به لغت رومی ارنغلوسن و اوروطوس و بلاطنین هم گویند و بسریانی لسانا امرا و به پارسی هرگوش و خرگوش خوانند و در منقول آورده که به یونانی ارتوغلوس گویند و گویند که ارنو به لغت ایشان بره را گویند و غلوس زبان را و به زبان لطینی اورا بلنطینی گویند و آن نوعی است از انواع نبات اسبغول جز آنکه برگ او از برگ اسبغول درازتر بود. «دوس » گویدآن دو نوع است آنچه مقدار او بزرگتر است نفع او بیشتر. طبری اذن الحمل ذکر کرده است و ظاهر است که مراد نبات اذن الحمل یا نبات اسبغول است . «ص اونی » گوید سرد و خشک است در دوم و اورام حاد را بنشاند و سوختگی آتش را نافع بود درد گوش گرم را سود دارد و قروح امعا را مفید بود و این منافع در تخم او زیاده بود اسهال صفراوی را دفع کند و نزف الدم را مفید بود و نواصیرو قروح خبیثه را نافع بود و اگر بیخ او را در آب بپزند و به آن مضمضه کنند درد دندان را تسکین دهد و بیخی که پخته باشد در معالجه  گرده و جگر سودمند بود. (ترجمه  صیدنه  ابوریحان ) ۞ . ضریر انطاکی در تذکرة گوید: نبت معروف و کانه فی الحقیقة ضرب من المرماخور کبیر و صغیر کلاهما اصفرالزهر حبه کالحماض غض عریض الورق لطیف الزغب بارد یابس فی الثانیة ینفع من الدق والسل والربو و نفث الدم و قروح الفم و الرئة واللثة و الطحال و الکلی وحرقه البول والنزف شربا والاورام طلاء و القروح ضماداً و ذروراًو یلحم و یجلو و یمنع الصرع و حرق النار و داءالفیل و سعی النملة و انتشار الاواکل والنار الفارسیة و الحمیات و مطلق السدد و ضعف الکبد مطلقاً و اوجاع الاذن قطوراً والعین مع ادویتها و النواصیر و الارحام فرزجةو هو یضرالرئة و یصلحه العسل قیل و الطحال و یصلحه المصطکی و شربته من اوقیة و نصف الی نصف رطل و من بزره مثقال . و من خواصه ان تعلیقه ینفع الخنازیر و شرب ثلاثة اضلاع (؟) منه لحمی الغب و اربع و للربع - انتهی . لسان الحمل الصغیر، آذان الشاة. (ابن البیطار). لسان الحمل الکبیر. بارتنگ . بارهنگ . آذان الجدی .
//////////////
//////////
بارهنگ ( در متون طب سنتی ذنب الفار که لسان الحمل باشد و بارتنگ که گویا نام هندی آن است) (Plantago major L) گیاه چندساله‌ای از تیره بارهنگیان است.
بارهنگ گیاهی است پایا، ظاهراً بی کرک یا کمی کرکپوش با بن و ریشه‌ای کوتاه است. ساقه آن به طول ۷۰-۱۰سانتی متر، متعدد ایستاده یا خیزان، فاقد شیار، مساوی یا کمی بلندتر از برگ‌ها است. برگ‌های آن تماماً طوقه‌ای، تخم مرغی پهن با ۹-۳ رگبرگ قوی و برجسته، کامل یا در حاشیه سینوسی، بی کرک یا کرکپوش، دارای دمبرگ نسبتاً بلند. گل‌ها سبز متمایل به قهوه‌ای، کوچک مجتمع در خوشه‌های دراز استوانه‌ای. موسم گلدهی گیاه اردیبهشت تا شهریورماه است. دانه‌های این گیاه تیره رنگ، کوچک و تخم مرغی شکل و در میوه‌ای پوستینه که به صورت کپسول تخم مرغی بوده و دارای ۲ خانه و محتوی ۸-۴ دانه‌است قرار دارند. دانه‌ها را از اواسط فصل بهار به بعد جمع آوری می‌نمایند. «Plantain» یک نام هند و اروپایی به معنای «داروی زندگی» است. تحقیقات اخیر نشان می‌دهند که این نام نمی‌تواند چیزی دور از حقیقت باشد. بارهنگ گیاهی دائمی است که تصور می‌شود از اروپا و آسیا نشئت گرفته و اکنون در تمام دنیا کشت می‌شود.[۱]
محتویات
  [نمایش] 
ترکیبات شیمیایی[ویرایش]
دانه بارهنگ دارای چربی، صمغ، لیزاب، ترکیبات گلوکزیدی است.
خواص درمانی[ویرایش]
بارهنگ به همراه قدومه و به‌دانه مخلوطی درست می‌کنند که به عنوان نرم کننده سینه و برطرف کننده سرفه وخارش‌های گلو مصرف سنتی دارد. خواص درمانی ریشه، برگ و دانه این گیاه اثر نرم کننده دارد و از آن‌ها به عنوان تصفیه کننده خون، آرام کننده ناراحتی‌های آسم مرطوب، اسهال‌های ساده و ورم مخاط دهان استفاده می‌شود. جوشاندهٌ دانه بارهنگ در رفع بیماری‌های التهابی کلیه و مثانه مؤثر است. اگر برگ تازه بارهنگ به مدت چند ساعت در آب جوشیده قرار بگیرد، سپس قطعات آن بر روی زخم‌های باز قرار گیرد، نه تنها زخم‌ها را از خطر آلودگی حفظ می‌کند، بلکه سرعت بهبود را باعث می‌شود. جوشاندهٌ ریشه گیاه همراه با عسل، اگر به صورت غرغره مصرف شود، ورم حلق را از بین می‌برد. برگ تازه و له شدهٌ بارهنگ اگر در محل گزیدگی زنبور عسل و پشه مالش داده شود درد را تسکین می‌دهد. میزان مصرف جوشانده ۵۰ تا ۱۰۰ گرم ریشه یا برگ بارهنگ در یک لیتر آب به مقدار سه فنجان در روز مجاز است. این گیاه در جاهای مختلفی می‌روید و انواع مختلفی دارد. معمولاً از دانه‌های این گیاه استفاده می‌شود. از این گیاه برای ناراحتیهای تنفسی استفاده می‌شود و یکی از گیاه‌های لعاب دار و دارای ماده سافورین است. دانه‌های آن را در آب خیس می‌کنند. این گیاه عوارض جانبی ندارد. از برگ این گیاه به وفور استفاده می‌شود و برگ آن خاصیت ضد عفونی کننده دارد و همچنین دانه این گیاه هم خاصیت ضد عفونی کننده و خلط آوری خوبی برای دستگاه تنفسی دارد.
محل رویش[ویرایش]
گیاه بارهنگ تقریباً در تمام نقاط ایران در منطقه وسیعی از دو قاره اروپا و آسیا و همچنین شمال آفریقا و آمریکای شمالی می‌روید.
پانویس[ویرایش]
1.      پرش به بالا [۱]، سایت پارسه گرد
منابع[ویرایش]
مجله محیط سبز شماره ۳۷
پیوند به بیرون[ویرایش]

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png
در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهبارهنگ موجود است.
///////////////
قس لسان الحمل کبیر، آذَان الجَدْي در عربی:
لِسَان الحَمَل الكَبِير[1][2][3] أو آذَان الجَدْي[1][2]، اسمه العلمي (.Plantago major L)، وهو نوع من لِسَان الحَمَل.
  • https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/d7/Illustration_Plantago_major0_clean.jpg/71px-Illustration_Plantago_major0_clean.jpg
لسان الحمل الكبير

  • https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f5/Grote_weegbree_Plantago_major_subsp._major.jpg/97px-Grote_weegbree_Plantago_major_subsp._major.jpg
لسان الحمل الكبير

  • https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/18/Plantago_major_ies.jpg/120px-Plantago_major_ies.jpg
ورقة لسان الحمل الكبير

  • https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/0d/Plantago_major_04_ies.jpg/120px-Plantago_major_04_ies.jpg
زهرة لسان الحمل الكبير
أنظر أيضا[عدل]
المراجع[عدل]
مشاريع شقيقة

توجد في ويكي أنواع معلومات أكثر حول:Plantago major

مشاريع شقيقة

في كومنز صور وملفات عن: لسان الحمل الكبير
Ferns02.jpg

هذه بذرة مقالة عن نبات بحاجة للتوسيع. شارك في تحريرها.
////////////
قس بیوک بایارپاق در آذری:
Böyük bağayarpağı (lat. Plantago major L.)[1] - bağayarpağıkimilər fəsiləsinin bağayarpağı cinsinə aid bitkinövü.[2]
////////////
قس دوان سندوک در باسای اندونزی:
Daun sendok adalah tanaman kebun dari famili Plantaginaceae yang berbentuk kumpulan daun berbentuk menyerupai sendok.[1]
//////////
قس برگی زُلف در تاجیکی:
Барги зулф (лотинӣPlantago major ), гӯши хар, асфағул, забони барра, занбарак, зуф, зуфтурум, филгӯш — навъе аз гиёҳҳои бисёрсола. Растании доруворӣ. Дар илми тиб истифода бурда мешавад.
//////////
Plantago major
From Wikipedia, the free encyclopedia
Plantago major
Grote weegbree bloeiwijze Plantago major subsp. major.jpg
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Species:
P. major
Plantago major
L.
Plantago major (broadleaf plantainwhite man's foot, or greater plantain) is a species of flowering plant in the plantain family Plantaginaceae. The plant is native to most of Europe and northern and central Asia,[1][2][3] but has widely naturalised elsewhere in the world.[1][4][5][6][7]
Plantago major is one of the most abundant and widely distributed medicinal crops in the world. A poultice of the leaves can be applied to wounds, stings, and sores in order to facilitate healing and prevent infection. The active chemical constituents are aucubin (an anti-microbial agent), allantoin(which stimulates cellular growth and tissue regeneration), and mucilage (which reduces pain and discomfort). Plantain has astringent properties, and a tea made from the leaves can be ingested to treat diarrhea and soothe raw internal membranes.
Broadleaf plantain is also a highly nutritious wild edible, that is high in calcium and vitamins A, C, and K. The young, tender leaves can be eaten raw, and the older, stringier leaves can be boiled in stews and eaten.
Contents
  [show] 
Description[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/b3/Broadleaf_Plantain_%28Plantago_major%29_growing_in_crack_in_sidewalk.JPG/220px-Broadleaf_Plantain_%28Plantago_major%29_growing_in_crack_in_sidewalk.JPG
Plantago major is notable for its ability to colonize compacted and disturbed soils, and to survive repeated trampling.
Plantago major is an herbaceous perennial plant with a rosette of leaves 15–30 cm in diameter.[3][8]
Each leaf is oval-shaped, 5–20 cm long and 4–9 cm broad, rarely up to 30 cm long and 17 cm broad, with an acute apex and a smooth margin; there are five to nine conspicuous veins.[9] The flowers are small, greenish-brown with purple stamens, produced in a dense spike 5–15 cm long on top of a stem 13–15 cm tall (rarely to 700 cm tall).[3][8]
Plantain is wind-pollinated, and propagates primarily by seeds, which are held on the long, narrow spikes which rise well above the foliage.[8][10] Each plant can produce up to 20,000 seeds, which are very small and oval-shaped, with a bitter taste.[11]
There are three subspecies:[2]
·         Plantago major subsp. major.
·         Plantago major subsp. intermedia (DC.) Arcang.
·         Plantago major subsp. winteri (Wirtg.) W.Ludw.
Ecology[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/e7/Plantago_major_05_ies.jpg/220px-Plantago_major_05_ies.jpg
Developing fruits of Plantago major
Plantago major grows in lawns and fields, along roadsides, and in other areas that have been disturbed by humans. It does particularly well in compacted or disturbed soils. It is believed to be one of the first plants to reach North America after European colonisation. Reportedly brought to the Americas by Puritan colonizers, plantain[which?] was known among some Native American peoples by the common name "white man's footprint", because it thrived in the disturbed and damaged ecosystems surrounding European settlements.[12] The ability of plantain to survive frequent trampling and colonize compacted soils makes it important for soil rehabilitation. Its roots break up hardpan surfaces, while simultaneously holding together the soil to prevent erosion.[13]
The seeds of plantain are a common contaminant in cereal grain and other crop seeds. As a result, it now has a worldwide distribution as a naturalised species and often a weed.[4]
Edibility[edit]
The leaves are edible as a salad green when young and tender, but they quickly become tough and fibrous as they get older. The older leaves can be cooked in stews.[14] The leaves contain calciumand other minerals, with 100 grams of plantain containing approximately the same amount of vitamin A as a large carrot. The seeds are so small that they are tedious to gather, but they can be ground into a flour substitute or extender.[15]
Medicinal use[edit]
Plantain is found all over the world, and is one of the most abundant and accessible medicinal herbs.[16] It contains many bioactive compounds, including allantoinaucubinursolic acidflavonoids, and asperuloside.[17][18] Scientific studies have shown that plantain extract has a wide range of biological effects, including "wound healing activity, anti-inflammatory, analgesic, antioxidant, weak antibiotic, immuno modulating and antiulcerogenic activity".[11]
For millennia, poultices of plantain leaves have been applied to wounds, sores, and stings to promote healing.[19] (The clown Costard cries out for a plantain after cutting his shin in Shakespeare's Love's Labour's Lost.)[20] The active constituents are the anti-microbial compound aucubin, the cell-growth promoter allantoin, a large amount of soothing mucilageflavonoidscaffeic acid derivatives, and alcohols in the wax on the leaf surface. The root of plantain was also traditionally used to treat wounds, as well as to treat fever and respiratory infections.[21]
Due to its astringent properties, a tea of plantain leaves can be ingested to treat diarrhea or dysentery. Due to the high vitamin and mineral content, plantain tea simultaneously replenishes the nutrients lost as a result of diarrhea.[22] Adding fresh plantain seeds or flower heads to a tea will act as an effective lubricating and bulking laxative and soothe raw, sore throats.[23]
When ingested, the aucubin in plantain leaves leads to increased uric acid excretion from the kidneys, and may be useful in treating gout.[24]
Other uses[edit]
The sinews from the mature plant are very pliable and tough, and can be used in survival situations to make small cords, fishing line, sutures, or braiding.[25]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/6d/Purple_Plantago_major.JPG/220px-Purple_Plantago_major.JPG
Cultivar 'Rubrifolia' of Plantago major
Some cultivars are planted as ornamentals in gardens, including 'Rubrifolia' with purple leaves, and 'Variegata' with variegated leaves.[26]
References[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png
Wikimedia Commons has media related to Plantago major.

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/91/Wikiversity-logo.svg/40px-Wikiversity-logo.svg.png
Wikiversity has bloom time data for Plantago major on the Bloom Clock
1.     Jump up to:a b Natural History Museum: Plantago major
2.     Jump up to:a b Flora EuropaeaPlantago major
3.     Jump up to:a b c Flora of PakistanPlantago major
4.     Jump up to:a b Germplasm Resources Information Network: Plantago major
5.     Jump up^ As a result, Plantago major has many common names. In addition to "broadleaf plantain" and "greater plantain", other common names include: common plantain, broad-leaved plantain, cart track plant, dooryard plantain, greater plantago, healing blade, hen plant, lambs foot, roadweed, roundleaf plantain, snakeroot, waybread, wayside plantain, and white man's foot prints. -- Britton, Nathaniel Lord; Addison Brown (1913). An Illustrated Flora of the Northern United States and Canada, Volume 3 (second ed.). Dover Publications, inc. p. 245.
6.     Jump up^ Joint Nature Conservation Committee: Greater Plantain Plantago major Linnaeus
7.     Jump up^ Botanical Society of Britain and Ireland Database
8.     Jump up to:a b c Blamey, M. & Grey-Wilson, C. (1989). Flora of Britain and Northern EuropeISBN 0-340-40170-2[page needed]
9.     Jump up^ Parnell, J. and Curtis, T. 2012. Webb's An Irish Flora. Cork University Press. ISBN 978-185918-4783
10.  Jump up^ Sauer,Leslie Jones (1998). The Once and Future Forest. Island Press. p. 49. ISBN 1-55963-553-3.[verification needed]
11.  Jump up to:a b Samuelsen, Anne Berit (July 2000). "The traditional uses, chemical constituents and biological activities of Plantago major L. A review". Journal of Ethnopharmacology. 77 (1-2): 1. ISSN 0378-8741doi:10.1016/S0378-8741(00)00212-9.
12.  Jump up^ Duke, James (2001). Handbook of Edible Weeds. CRC Press. p. 150. ISBN 9780849329463.
13.  Jump up^ Tilford, Gregory L. & Gladstar, Rosemary (1998). From Earth to Herbalist: An Earth-Conscious Guide to Medicinal Plants. Mountain Press. p. 163. ISBN 9780878423729.
14.  Jump up^ Scott, Timothy Lee & Buhner, Steven Harrod (2010). Invasive Plant Medicine: The Ecological Benefits and Healing Abilities of Invasives. Inner Traditions / Bear & Co. p. 253. ISBN 9781594773051.
15.  Jump up^ Vizgirdas, Ray S. & Rey-Vizgirdas, Edna (2005). Wild Plants Of The Sierra Nevada. University of Nevada Press. pp. 148–149. ISBN 9780874175356.
16.  Jump up^ Green, James (2000). The Herbal Medicine Maker's Handbook: A Home Manual. Chelsea Green Publishing. pp. 314–315. ISBN 9780895949905.
17.  Jump up^ Duke, James A. (2001). "Plantago major". Handbook of Phytochemical Constituents of GRAS Herbs and Other Economic Plants. CRC Press. p. 471. ISBN 9780849338656.
18.  Jump up^ Centre for Mediterranean Cooperation (2005). A Guide to Medicinal Plants in North Africa. International Union for Conservation of Nature and Natural Resources (IUCN). p. 190. ISBN 9782831708935.
19.  Jump up^ Duke, James (2001). Handbook of Edible Weeds. CRC Press. p. 151. ISBN 9780849329463.
20.  Jump up^ William Shakespeare, Love's Labour's Lost, (act III, sc. i), c.1595/95 (first quarto appearance, 1598), http://www.opensourceshakespeare.org/views/plays/play_view.php?WorkID=loveslabours&Act=3&Scene=1&Scope=scene
21.  Jump up^ Foster, Steven & Hobbs, Christopher (2002). A Field Guide to Western Medicinal Plants and Herbs. Houghton Mifflin Harcourt. p. 224. ISBN 9780395838068.
22.  Jump up^ U.S. Department of Defense (June 1999). FM 21-76-1: Survival, Evasion, and Recovery: Multiservice Procedures (PDF). Air Land Sea Application Center. p. V-16.
23.  Jump up^ Tilford, Gregory L. & Gladstar, Rosemary (1998). From Earth to Herbalist: An Earth-Conscious Guide to Medicinal Plants. Mountain Press. p. 160. ISBN 9780878423729.
24.  Jump up^ Meuninck, Jim (2008). Medicinal Plants of North America: A Field Guide. Globe Pequot. p. 9. ISBN 9780762742981.
25.  Jump up^ Tilford, Gregory L. (1997). Edible and Medicinal Plants of the West. Mountain Press. p. 112. ISBN 9780878423590.
26.  Jump up^ Huxley, A., ed. (1992). New RHS Dictionary of GardeningISBN 0-333-47494-5
Further reading[edit]
·         Ghazanfar, Shahina A. (1994). "Plantago major". Handbook of Arabian Medicinal Plants. CRC Press. p. 165. ISBN 9780849305399.
[hide]
·         v
·         t
·         e
Herbs used as laxatives
·         Aloe
·         Cascara
·         Frangula
·         White horehound
·         Ispaghula
·         Broadleaf plantain
·         Rhubarb
·         Senna
·         Yellow Dock
·         Plantago
·         Flora of Europe
·         Demulcents
·         Medicinal plants
·         Plants and pollinators
·         Plants described in 1753
·         Leaf vegetables
////////////
بسنجید با بضاعت ویکی فارسی سازان:
بارهنگ (نام علمیPlantago) نام یک سرده از تیره بارهنگیان است.
///////////
قس لِسَان الحَمَل، بَرْد وسَلاَم، مَصَّاصَة، ذَنَبالفار، ذَنَب الفَأْرَه، لِسَان الخَرُوف، ربل در عربی:
لِسَان الحَمَل[2][3] أو بَرْد وسَلاَم[2][3] أو المَصَّاصَة[2][3] أو ذَنَب الفَأْر[2] أو ذَنَب الفَأْرَة[3] أو لِسَان الخَرُوف[4] أو الربل[5] جنس نباتي اسمه العلمي (.Plantago spp)، وهو يضم عدة أنواع.
محتويات
  [أظهر] 
من أنواعه الواطنة في الوطن العربي[عدل]
من أنواعه الأخرى[عدل]

الاستعمالات[عدل]
لسان الحمل غني بالألياف الملينة ولذلك فهو يخفف الوزن. وهو مفيد لمرضى السكري ويخفض الكوليسترول. ومن مميزاته أنه فعال في علاج الإمساك، البواسير والقولون العصبي.[8]

معرض الصور[عدل]
  • https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/19/Plantago_alpina0.jpg/90px-Plantago_alpina0.jpg
Plantago alpina

  • https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a8/Plantago_lanceolata_plant.jpg/90px-Plantago_lanceolata_plant.jpg
Ribwort plantain (لِسَان الفَرْد)

  • https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/17/Ribwort_600.jpg/99px-Ribwort_600.jpg
Ribwort Plantain (لِسَان الفَرْد)

  • https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/b4/Plantago_nivalis.JPG/120px-Plantago_nivalis.JPG
Plantago nivalis

  • https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/82/Ribwort_flower_spike_800.jpg/92px-Ribwort_flower_spike_800.jpg
Ribwort Plantain flower spike

  • https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/12/Plantago_coronopus0.jpg/120px-Plantago_coronopus0.jpg
Buckshorn Plantain (رِجْل الغُرَاب)
  • https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/af/Plantago-media-stepposa10.jpg/90px-Plantago-media-stepposa10.jpg
Plantago media stepposa

  • https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f7/Plantago-maritima-flowers.JPG/120px-Plantago-maritima-flowers.JPG
Plantago maritima
المراجع[عدل]
1.      ^ مذكور في : الأنواع النباتية معرف مكتبة تراث التنوع البيولوجي: http://biodiversitylibrary.org/page/358131 — المؤلف: كارولوس لينيوس — العنوان : Species plantarum — الاصدارالأول المجلد: 1 الصفحة: 112
5.      ^ الجمعية الجغرافية السعودية. معلومات عن المملكة تاريخ الولوج 17 كانون الثاني 2013.
8.      ^ منتدى أمير الظلام. العلاج بلسان الحمل


في كومنز صور وملفات عن: لسان الحمل
  • Wildflowers of Israel ID161 


  • iNaturalist taxon ID50636 



  • USDA PLANTS IDPLANT 









  • VASCAN ID1558 



/////////////
قس بایارپاق در آذری:
Bağayarpağı (lat. Plantago) - bağayarpağıkimilər fəsiləsinə aid bitki cinsi.
Bütün Yer kürəsinə yayılmış 200-ə yaxın növü məlumdur. Onların çoxu alaq otudur. Azərbaycanda 14 növü yayılmışdır, bunlardan təbiətdə ən çox böyük bağayarpağından istifadə olunur. Bağayarpağı adi alaq bitkisi kimi Azərbaycanın bütün rayonlarında bitir.
//////////
قس در عبری با فیلترشکن!
///////////
قس زوبتورِم در ازبکی:
Zubturum (Plantago) — zubturumdoshlar oilasiga mansub 1—2 va koʻp yillik oʻtlar turkumi. 260 tacha turi maʼlum. Oʻzbekistonda 6 turi uchraydi. 4 turidan dorivor oʻsimlik sifatida foydalaniladi. Barglari ildiz boʻgʻzida toʻp boʻlib joylashgan, bandli, keng tuxumsimon yoki keng ellipssimon, nashtarsimon va tasmasimon. Gullari poya va shoxlariuchida oddiy boshoq hosil qiladi. Me-vasi ikki yoki koʻp urugʻli. Bargi va urugʻi tarkibida S va K vitamin, karotin, shilimshiq oshlovchi va b. mod-dalar bor. Bargidan tayyorlangan damlama meʼda-ichak kasalliklarini, yaralarni davolashda, urugʻining shilimshiq eritmasi esa kuchsiz surgi sifatida ishlatiladi.[1]
///////////
Plantago
From Wikipedia, the free encyclopedia
This article is about the plant genus. For the fruit also called plantain, see Cooking plantain. For other uses, see Plantain (disambiguation).
Plantago
Plantago major.jpg
Greater Plantain (Plantago major)
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Subfamily:
Genus:
Plantago
L.
Subgenera
Plantago
Coronopus
Bougeria
Psyllium
Littorella
Psyllium Mill.[1]
Plantago is a genus of about 200 species of small, inconspicuous plants commonly called plantains or fleaworts. The common name plantain is shared with the unrelated cooking plantain, a kind of banana. Most are herbaceous plants, though a few are subshrubs growing to 60 cm (24 in) tall.
Contents
  [show] 
Description[edit]
The leaves are sessile, but have a narrow part near the stem which is a pseudo-petiole. They have three or five parallel veins that diverge in the wider part of the leaf. Leaves are broad or narrow, depending on the species. The inflorescences are borne on stalks typically 5–40 cm (2.0–15.7 in) tall, and can be a short cone or a long spike, with numerous tiny wind-pollinated flowers.
Distribution[edit]
They are found all over the world, including AmericaAsiaAustraliaNew ZealandAfrica and Europe. Many species in the genus are cosmopolitan weeds. They are found in many different habitats, most commonly in wet areas like seepages or bogs. They can also be found in alpine and semi-alpine or coastal areas. The cosmopolitan weeds can be frequently seen at the side of roads.
Species[edit]
The boundaries of the genus Plantago have been fairly stable, with the main question being whether to include Bougueria (one species from the Andes) and Littorella (2–3 species of aquatic plants).[2]
There are about 200 species of Plantago, including:
·         Plantago afra
·         Plantago africana
·         Plantago aitchisonii
·         Plantago alpina
·         Plantago amplexicaulis
·         Plantago arborescens
·         Plantago arenaria—Branched Plantain
·         Plantago argentea
·         Plantago aristata
·         Plantago asiatica
·         Plantago aucklandica
·         Plantago bigelovii
·         Plantago canescens
·         Plantago coreana
·         Plantago cordata
·         Plantago coronopus—Buckshorn Plantain
·         Plantago cornuti
·         Plantago cretica
·         Plantago cynops
·         Plantago elongata
·         Plantago erecta
·         Plantago eriopoda
·         Plantago erosa
·         Plantago fernandezia
·         Plantago fischeri
·         Plantago gentianoides
·         Plantago glabrifolia
·         Plantago grayana
·         Plantago hawaiensis
·         Plantago hedleyi
·         Plantago helleri—Heller's Plantain
·         Plantago heterophylla
·         Plantago hillebrandii
·         Plantago himalaica
·         Plantago holosteum
·         Plantago hookeriana
·         Plantago incisa
·         Plantago krajinai
·         Plantago lanceolata—Ribwort Plantain
·         Plantago lanigera
·         Plantago leiopetala—Madeira Plantain
·         Plantago longissima
·         Plantago macrocarpa
·         Plantago major—Greater Plantain, Common Plantain
·         Plantago maritima—Sea Plantain
·         Plantago maxima
·         Plantago media—Hoary Plantain
·         Plantago melanochrous
·         Plantago moorei—Moore's Plantain
·         Plantago musicola
·         Plantago nivalis
·         Plantago nubicola (also known as Bougueria nubicola)
·         Plantago obconica
·         Plantago ovata—Indian wheat, blond psyllium
·         Plantago pachyphylla
·         Plantago palmata
·         Plantago patagonica
·         Plantago polysperma
·         Plantago princeps
·         Plantago purshii—Woolly Plantain
·         Plantago pusilla
·         Plantago psyllium—Sand Plantain, French or Dark Psyllium
·         Plantago raoulii
·         Plantago rapensis
·         Plantago remota
·         Plantago reniformis
·         Plantago rhodosperma
·         Plantago rigida
·         Plantago robusta
·         Plantago rugelii—Blackseed Plantain
·         Plantago rupicola
·         Plantago schneideri
·         Plantago sempervirens
·         Plantago sparsiflora
·         Plantago spathulata
·         Plantago subnuda
·         Plantago tanalensis
·         Plantago taqueti
·         Plantago tenuiflora
·         Plantago triandra
·         Plantago triantha
·         Plantago tweedyi
·         Plantago wrightiana—Wright's Plantain
The genus name Plantago descends from the classical Latin name plantago which in classical Latin meant some Plantago species, including Plantago major and Plantago media. In Latin the name was formed from the classical Latin word planta = "sole of the foot". The name was so formed in Latin because the leaves of these species grow out near flat at ground level. The suffix -ago in Latin means "a sort of".[3]
Ecology[edit]
Plantains are used as food plants by the larvae of some species of Lepidoptera (butterfly and moth)—see list of Lepidoptera that feed on plantains.
Uses[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/9/99/Question_book-new.svg/50px-Question_book-new.svg.png
This article needs additional citations for verification. Please help improve this article by adding citations to reliable sources. Unsourced material may be challenged and removed. (April 2008) (Learn how and when to remove this template message)
Plantago species have been used since prehistoric times as herbal remedies. The herb is astringent, anti-toxicantimicrobialanti-inflammatoryanti-histamine, as well as demulcentexpectorantstyptic and diuretic.[4] Externally, a poultice of the leaves is useful for insect bites, poison-ivy rashes, minor sores, and boils. In folklore it is even claimed to be able to cure snakebite and was used the Dakota Indian tribe of North America for this.[5] Internally, it is used for coughs and bronchitis, as a teatincture, or syrup.[citation needed] The broad-leaved varieties are sometimes used as a leaf vegetable for saladsgreen sauce, et cetera.[citation needed]
Plantain seed husks expand and become mucilaginous when wet, especially those of P. psyllium, which is used in common over-the-counter bulk laxative and fiber supplement products such as MetamucilP. psyllium seed is useful for constipationirritable bowel syndrome, dietary fiber supplementation, and diverticular disease. Plantain has been consumed as human food since prehistory. For example, archaeological recovery along California's Central Coast has demonstrated use of this species as a food since the Millingstone Horizon.[6]
Psyllium supplements are typically used in powder form, along with adequate amounts of fluids. A dose of at least 7 grams daily taken with adequate amounts of fluid (water, juice) is used by some for management of elevated cholesterol. There are a number of psyllium products used for constipation. The usual dose is about 3.5 grams twice a day. Psyllium is also a component of several ready-to-eat cereals.
Mucilage from Desert Indianwheat (Plantago ovata) is obtained by grinding off the husk. This mucilage, also known as Psyllium, is commonly sold as Isabgol, a laxative which is used to control irregular bowel syndrome and constipation.[7] It has been used as an indigenous Ayurvedic and Unani medicine for a whole range of bowel problems.
As Old English Wegbrade the plantago is one of the nine plants invoked in the pagan Anglo-Saxon Nine Herbs Charm, recorded in the 10th century. In Serbia, Romania, and Bulgaria, leaves from Plantago major are used as a folk remedy to preventing infection on cuts and scratches because of its antiseptic properties. In Slovenia and other Central European regions, the leaves were traditionally used topically as a cure for blisters resulting from friction (such as caused by tight shoes etc.) and as relief on mosquito bites in eastern Westphalia as well as western Eastphalia.
There may also be a use for plantains in the abatement of enteric methane from ruminants,[8] as the natural compounds present (e.g. condensed tannins; ~14g/kg DM), affect the acetate-propionate ratio in the rumen which is a primary mechanism by which methanogenesisis restricted.[9] Currently this is not a viable option in any significant scale due to agronomic difficulties.
Gallery[edit]
·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/19/Plantago_alpina0.jpg/90px-Plantago_alpina0.jpg
Plantago alpina

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a8/Plantago_lanceolata_plant.jpg/90px-Plantago_lanceolata_plant.jpg
Ribwort plantain (Plantago lanceolata)

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/17/Ribwort_600.jpg/99px-Ribwort_600.jpg
Ribwort Plantain (Plantago lanceolata)

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/b4/Plantago_nivalis.JPG/120px-Plantago_nivalis.JPG
Plantago nivalis

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/82/Ribwort_flower_spike_800.jpg/92px-Ribwort_flower_spike_800.jpg
Ribwort Plantain flower spike

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/12/Plantago_coronopus0.jpg/120px-Plantago_coronopus0.jpg
Buckshorn Plantain (Plantago coronopus)

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/af/Plantago-media-stepposa10.jpg/90px-Plantago-media-stepposa10.jpg
Plantago media stepposa

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f7/Plantago-maritima-flowers.JPG/120px-Plantago-maritima-flowers.JPG
Plantago maritima
References[edit]
1.     Jump up^ "Genus: Plantago L.". Germplasm Resources Information Network. United States Department of Agriculture. 2006-04-20. Retrieved 2011-03-04.
2.     Jump up^ Albach, D. C., Meudt, H. M. & Oxelman, B. 2005. Piecing together the "new" PlantaginaceaeAmerican Journal of Botany 92: 297–315.
3.     Jump up^ "Plantago" in The Names of Plants, by David Gledhill, year 2008. Compare the definitions of "planta", "plantago" and "plantarium" in Lewis and Short's Latin-English Dictionary. Cf "planta" at Latin-Dictionary.net.
4.     Jump up^ Samuelsen, Anne Berit (July 2000). "The traditional uses, chemical constituents and biological activities of Plantago major L. A review". Journal of Ethnopharmacology. 77 (1-2): 1. ISSN 0378-8741doi:10.1016/S0378-8741(00)00212-9.
7.     Jump up^ Sangwan et al. (2011). Mucilages and their Pharmaceutical Applications: an Overview. Pharmacology Online 2: 1265-1271.
8.     Jump up^ Ramírez-Restrepo, C. and T. Barry (2005) 'Alternative temperate forages containing secondary compounds for improving sustainable productivity in grazing ruminants', Animal Feed Science and Technology, 120(3-4), 179-201.

9.     Jump up^ Lourenço, M., G. Van Ranst, B. Vlaeminck, S. De Smet, and V. Fievez (2008) 'Influence of different dietary forages on the fatty acid composition of rumen digesta as well as ruminant meat and milk', Animal Feed Science and Technology, 145(1-4), 418-437.