۱۳۹۶ مهر ۹, یکشنبه

مداخل مخزن الادویه عقیلی خراسانی (شصت و ششم) 8

لسان الابل
بالف مکسوره و باء موحده و لام لغت عربی است
ماهیت آن
غیر رعی الابل است و غلط کرده کسی که آن را لسان الابل دانسته بلکه آن نباتی است ما بین کیاه و شجر و شاخ آن پراکنده و مربع مائل بسفیدی و برک آن شبیه ببرک تفاح و از ان بلندتر و باریکتر و اندک خشن و مجعد شبیه بتجعید ثیاب تازه شسته و با زغب نرمی و سفید رنک و خشبو و ثقیل الرائحه و ثمر آن زرد مائل به پهنی منبت آن زمینهای خشن
طبیعت آن
در دوم سرد و خشک و در سوم کرم و خشک نیز کفته اند
افعال و خواص آن
مفتح و جالی اعضاء الفم و الغذاء و النفض آشامیدن آب طبیخ برک و شاخ آن و مضغ برک آن جهت رفع لکنت زبان و اضطراب و تلجلج آن و قروح باطنی و ادرار بول و حیض و اخراج جنین و آب طبیخ آن با مویز و عناب مفتح سدد و مدر بول و رافع التهاب باطنی القروح و الجروح ذرور آن منقی قروح خبیثه و مجفف قروح و التیام دهندۀ جراحات و آشامیدن آن جهت قروح باطنی و ظاهری و استنجا به آب مطبوخ آن مسکن حکۀ فرج و مقعده و ذکر الزینه خضاب آن با حنا سیاه کنندۀ موی سر و شستن به آب آن و بدان خضاب نمودن نیز سیاه کنندۀ موی است مضر کرده مصلح آن صمغ عربی مقدار شربت از جرم آن تا سه درم و از آب آن تا دو اوقیه و شراب آنکه هفتاد مثقال آن را در دو هفتاد رطل آب انکور ریخته ترتیب دهند جهت نفث الدم و سرفه و سستی عضل و قرحۀ کرده و مثانه و احتباس حیض نافع مقدار شربت آن تا یک رطل السموم جهت کزیدن شفنین بحری نافع است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
////////////
/////////
لسان الابل . [ ل ِ نُل ْ اِ ب ِ ] (ع اِ مرکب ) حکیم مومن گوید: غیر رعی الابل است . نباتش مابین گیاه و درخت و پرشاخ و پراکنده و مربع و مایل بسفیدی و برگش شبیه به برگ به و از آن درازتر و عرضش کمتر و با زغب نرمی سفید و ثقیل الرائحة مایل بخوبی و ثمرش زرد مایل به پهنی و منبت او زمینهای درشت . در دوّم سرد و خشک و نزد بعضی گرم است مجفف قروح ظاهر و باطن است شرباًو ضماداً. و رافع سم شفنین بحری و طبیخ برگ و شاخ او مدر حیض و بول و مخرج جنین و رافع لکنت زبان و با حنا سیاه کننده  موی و ذرور او جهت التیام جراحات و تنقیه  خبیثه  آن و استنجا به آب مطبوخ او مسکن حکه  فرج و مقعد و ذکر و آب پخته  او با عناب و مویز مفتح سدد و رافع التهاب و مضرّ گرده و مصلحش صمغ و قدر شربت از آب او دو وقیه و از جرم او تا سه درهم است و چون هفتاد مثقال او را با هفتاد رطل آب انگور شراب تربیب دهند جهت قرحه  گرده و مثانه و نفث الدم و سرفه و سستی عضل و احتباس حیض نافع و قدر شربتش تا یک رطل است . (تحفه  حکیم مومن ). رجوع به الالسفاقن شود.
/////////////
الالسفاقن . [ اِ ل ِ ق ُ ] (اِ) ۞ در متن عربی مفردات ابن بیطار الاسفافس آمده ولی در ترجمه  لکلرک به صورت فوق ضبط گردیده . ابن بیطار نویسد الف و لام آن اصلی است و معنی آن به یونانی لسان الابل است ... (مفردات ابن بیطار). در تذکره  ضریر انطاکی الفافس ضبط شده و نویسد در مغرب به ناعمه معروف است .
//////////////
الفافس . [ ] (یونانی ، اِ) رجوع به اللیسفاکن و لسان الابل و تذکره  داود ضریر انطاکی ص 58 شود.
////////////
مریم‌گلی معمولی (نام علمی: Salvia officinalis) گیاهی است چند ساله و علفی، ریشه راست و دارای انشعابات فراوان ساقه راست و ارتفاع آن بین ۸۰-۵۰ سانتی متر می‌باشد. ساقه‌های جوان به رنگ سبز تیره وپوشیده از کرکهای انبوه و خاکستری رنگ است. با افزایش عمر گیاه، ساقه چوبی ور نگ آن قهوه‌ای می‌شود. برگها بلند ونیزه‌ای شکل می‌باشند. برگهای پایینی دارای دمبرگ بلند هستند در حالی که برگهای قسمت فوقانی ساقه، دمبرگ کوتاهی دارند. سطح فوقانی و تحتانی برگها پوشیده از کرکهای ظریف می‌باشد.گلها به رنگ بنفش متمایل به آبی، صورتی یا سفید و به صورت مجتمع در قسمت فوقانی ساقه‌ها روی چرخه‌های مخصوصی مشاهده می‌شوند.روی هرچرخه ۸-۵ گل وجود دارد میوه فندقه و به رنگ قهوه‌ای روشن یا تیره‌است. قطر تاج گیاه حدود ۵۵ سانتی متر است. وزن هزار دانه ۶۱/۵۵ گرم و طول دوره جوانه زنی ۱۲ روز می‌باشد.این گیاه از راسته لب‌گلی‌ها (Lamiales) و تیره نعنائیان (Lamiaceae) است.[۱]

محتویات  [نمایش]
پرورش[ویرایش]
پرورش مریم گلی باید در زمینهای اصلاح شده، قابل نفوذ، حاصلخیز و نسبتاً مرطوب صورت گیرد. بهترین رشد آن در خاکهای رسی غنی و زهکش دار صورت می‌گیردو اراضی رو به آفتاب را ترجیح می‌دهد. گیاهی است مدیترانه‌ای که در طول رویش به گرما و هوای خشک نیازدارد. مقاومت آن بر گرما زیاد است. این گیاه در زمستان در دمای پایین تر از ۱۵- درجه سانتیگراد دچار سرمازدگی شده و طی ۶-۵ روز خشک می‌شود. هوای گرم وخاکهایی با بافت متوسط که حاوی مقادیر مناسبی ترکیبات کلسیم باشند برای آن مناسب است. و در افزایش مواد موثره نقش زیادی دارد.خاکهای شنی و فقیر از عناصر غذایی، مناطق سرد و رطوبت فراوان از عوامل محدود کننده رشد این گیاه هستند. محدوده pH خاک برای کشت مریم گلی ۲/۸-۹/۴ است که pH مناسب آن ۴/۶ می‌باشد. این گیاه ۷-۵ سال عمر می‌کند و تا ۴ سال بازدهی اقتصادی دارد. بذور در درجه حرارت ۱۵-۱۲ سانتی گراد شروع به رویش می‌کنند.

ترکیبات شیمیائی[ویرایش]
اسانس ( توژان حدود ۵۰درصد)، مواد تلخ و دی ترپن، فلاو نوئید، اسیدهای فنو لیک، تانن

مواد مؤثر[ویرایش]
[۲] [۳] [۴] [۵] [۶] [۷]

پلی فنول
فیتو استروژن
توژون
رزمارینیک اسید
اولئانیک اسید
موارد مصرف[ویرایش]
از مریم گلی در طب سنتی برای درمان اختلالات دستگاه گوارش مانند نفخ و اسهال و به صورت غرغره در بهبود التهاب دهان و حلق و خونریزی لثه استفاده می شود. امروزه مریم گلی به عنوان آنتی باکتریال، ضد قارچ، ضد ویروس، ضد تعرق، پایین آورنده فشار خون، ضد التهاب، قابض، افزایش دهنده اشتها و مدر مورد استفاده قرار می گیرد.
از پیکر رویشی این گیاه در تهیه قطره خوراکی و عصاره هایی جهت استفاده موضعی استفاده می شود. قطره خوراکی که از این گیاه تهیه می شود، در کاهش تعرق و گُرگرفتگی در دوران یائسگی مؤثر است. همچنین عصاره های موضعی به دست آمده، کمک به بهبود آکنه و تبخال می کنند.

مکانیسم اثر[ویرایش]
مواد فیتواستروژنی موجود در گیاه مریم گلی موجب کاهش تعرق و گرگرفتگی، به ویژه در زنان یائسه می گردد و همچنین اسیدهای فنولی موجود در آن مانند رزمارینیک اسید سبب مهار ترشح عرق می شود. [۸] [۹] [۱۰] [۱۱]
مریم گلی با داشتن خاصیت آنتی باکتریال و ضد التهابی می تواند درمان مناسبی برای بیماری آکنه ولگاریس باشد.[۱۲] [۱۳]
عصاره گیاه مریم گلی سبب مهار رشد باکتری های Propionibacterium acnes و Staphylococcus aureus که از مهم ترین پاتوژن های دخیل در ایجاد آکنه هستند، می شود. اثر آنتی باکتریال این گیاه مشابه تأثیر داروهای آزلائیک اسید و بنزوئیل پراکسید می باشد.[۱۴] [۱۵]
اولئانیک اسید موجود در عصاره مریم گلی با مکانیسمی مشابه اینترفرون آلفا سبب اختلال در همانندسازی ویروس هرپس سیمپلکس نوع 1 و در نتیجه مهار مراحل اولیه چرخه عفونت زایی آن می شود. [۱۶]
نتایج مطالعات نشان می دهد عصاره این گیاه در زمان اتصال ویروس به سلول ها، با تداخل در پوشش ویریونی ویروس از اتصال و ورود این عوامل به داخل سلول های میزبان و آلوده کردن آن ها جلوگیری کرده و سبب کاهش تشکیل پلاک ناشی از ویروس هرپس سیمپلکس نوع 1 می شود. [۱۷] [۱۸]
همچنین ترکیبات فنولیک موجود در گیاه مریم گلی مانند فلاونوئیدها، تانن ها و مشتقات کافئیک اسید با اشغال کردن رسپتورهای موجود در سطح ویروس از اتصال ویروس به سلول های میزبان جلوگیری کرده و موجب غیر فعال شدن ویروس هرپس سیمپلکس می شوند. [۱۹]


جستارهای وابسته[ویرایش]
مریم‌گلی اصفهانی (S.reuterana) یک گونه بومی ایران [۲۰]
منابع[ویرایش]
پرش به بالا «خواص گیاه دارویی مریم گلی -طرز تهیه دم نوش مریم گلی». کشت کالا، 13 اسفند 1393.
پرش به بالا امیدبیگی، ر.، 1379. تولید و فرآوری گیاهان دارویی، جلد دوم. انتشارات آستان قدس رضوی. 219-212.
پرش به بالا حاجی آخوندی، ع.، 1381. راهنمای کاربردی گیاهان دارویی. انتشارات علمی دانشگاه آزاد اسلامی. 89.
پرش به بالا فارماکوپه گیاهی ایران، 1381. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، معاونت غذا و دارو. 746-740.
پرش به بالا Murray, L., Lagow, B., 2004. PDR for Herbal Medicines, 3rd ed. Montvale, NJ: Thomson PDR. 698-700.
پرش به بالا EMEA, 2008. European Medicines Agency Evaluation of Medicines for Human Use. Salvia officinalis. 1-39.
پرش به بالا NUTRI NEWS. Recent health and nutrition information from Douglas laboratories. 2006. Phytotherapeutic Management of Endocrine Dysfunctions. 1-8.
پرش به بالا EMEA, 2008. European Medicines Agency Evaluation of Medicines for Human Use. Salvia officinalis. 1-39.
پرش به بالا NUTRI NEWS. Recent health and nutrition information from Douglas laboratories. 2006. Phytotherapeutic Management of Endocrine Dysfunctions. 1-8.
پرش به بالا Bommer, S., Klein, P., Suter, A., 2011. First time proof of sage’s tolerability and efficacy in menopausal women with hot flushes. Advances in Therapy. 28(6): 490-500.
پرش به بالا Rosing, S., 1998. Sweatosan–Studiue. Untersuchungs bericht. Aquivalenz der Wirksamkeit und vergleich der Vertraglichkeit von Sweatosan und Salbitee bei Patienten mit idiopathischer hyperhidrosis in der dematoloischen Poliklinik.
پرش به بالا Murray, L., Lagow, B., 2004. PDR for Herbal Medicines, 3rd ed. Montvale, NJ: Thomson PDR. 698-700.
پرش به بالا Leelapornpisid, P., Chansakao, S., Ittiwittayawat T., 2005. Antimicrobial Activity of Herbal Extracts on Staphylococcus aureus and Propionibacterium acnes. Acta Hort. 5: 97-104.
پرش به بالا Leelapornpisid, P., Chansakao, S., Ittiwittayawat T., 2005. Antimicrobial Activity of Herbal Extracts on Staphylococcus aureus and Propionibacterium acnes. Acta Hort. 5: 97-104.
پرش به بالا Weckesser, S., Engel, K., Simon-Haarhaus, B., Wittmer, A., Pelz, K., Schempp, C.M., 2006. Screening of plant extracts for antimicrobial activity against bacteria and yeasts with dermatological relevance. Phytomedicine. 14(7-8): 508-16.
پرش به بالا Smidling, D., Mitic-Culafic, D., Vukovic-Gacic, B., Simic, D., Knezevic-Vukcevic, J., 2008. Evaluation of antiviral activity of fractionated extracts of sage Salvia officinalis L. (Lamiaceae). Arch. Biol. Sci. 60(3): 421-429.
پرش به بالا Nolkemper, S., Reichling, J., Stintzing, F.C., Carle, R., Schnitzler, P., 2006. Antiviral effect of aqueous extracts from species of the Lamiaceae family against Herpes simplex virus type 1 and type 2 in vitro. Planta Med. 72(15): 1378-82.
پرش به بالا Schnitzler, P., Nolkemper, S., Stintzing, F.C., Reichling, J., 2008. Comparative in vitro study on the anti-herpetic effect of phytochemically characterized aqueous and ethanolic extracts of Salvia officinalis grown at two different locations. International Journal of Phytotherapy & amp. 15(1-2): 62-70.
پرش به بالا Schnitzler, P., Nolkemper, S., Stintzing, F.C., Reichling, J., 2008. Comparative in vitro study on the anti-herpetic effect of phytochemically characterized aqueous and ethanolic extracts of Salvia officinalis grown at two different locations. International Journal of Phytotherapy & amp. 15(1-2): 62-70.
پرش به بالا مگنولیا عطار؛ شیوا مسعودی؛ روح اله فتح الهی و زهرا ولدخانی، ۱۳۸۹، مقایسه ترکیبات تشکیل دهنده روغن های اسانسی حاصل از برگ و گل گیاه Salvia reuterena Boiss رویشی در ایران همراه با بررسی خواص ضد باکریایی آن، همایش ملی گیاهان دارویی، ساری، جهاد دانشگاهی واحد مازندران، http://www.civilica.com/Paper-HERBAL01-HERBAL01_951.html
////////////
قس قصعين مخزني، مریمیه
قصعين مخزني أو مريمية (الاسم اللاتيني:Salvia officinalis) هو نوع نباتي يتبع جنس القصعين من فصيلة الشفوية[3][4][5] .
محتويات
  [أظهر] 
من الأسماء الشائعة للنبات[عدل]
قصعين مخزني، عيزقان، مَريمِيّة[6]، مَرمية، مرامية، قويسة، شافية، النَّاعِمَة[6][7]، شيالة، اسفاقس ،الفاقس، لِسَان الأُيُّل[7]. ويسمى في المغرب بالسالمية ويسمى شجيرة بضم الجيم وكسر الشين.
وصف النبات[عدل]
القصعين المخزني أو الِمراميّة (الحكيم، وتسمى أيضا حكيم الحديقة، أو الحكيم الشائع) هي معمرة، ودون شجيرة دائمة الخضرة، وسيقانها خشبية، وأوراقها رمادي’ اللون، وأزهارها زرقاء إلى ارجوانية_. وهي عضو في العائلة  الشفوية ويعود اصلها لمنطقة البحر الأبيض المتوسط​​، على الرغم من انها جنسيتها منحت في العديد من الأماكن في جميع أنحاء العالم. ان  لديها تاريخ طويل في استخدامها في الادوية والطهي، وفي العصر الحديث تعتبر نباتات زينة للحديقة. يتم استخدام الاسم الشائع "الحكيم" أيضا لعدد من الأنواع ذات الصلة وغير ذات صلة.
الاستعمالات[عدل]

 بعض المعلومات الواردة هنا لم تدقق وقد لا تكون موثوقة بما يكفي، وتحتاج إلى اهتمام من قبل خبير أو مختص. فضلًا ساعد بتدقيق المعلومات ودعمها بالمصادر اللازمة. (يوليو 2016)
إستُعملت هذه النباتات إجمالًا حتّى في أوروبا في عهودها المظلمة، لما شاع عن هذه النباتات من علاج مختلف الأمراض حتّى أنّ الفرنسيّين يسمّونها (بالفرنسية: Thé d'Europe) أي شاي أوروبا. واستعمل اليونان الرومان العرب هذه النباتات كمصل ضدّ عضّات الأفاعي. وروى البروفسور (بالفرنسية: Jacob Tabernae-Montanus) في القرن السادس عشر أنّ النساء المصريّات كانت لديهنّ العادة بأن يشربن عصير هذه النباتات لزيادة خصوبتهنّ. أحد هذه الأنواع (باللاتينية: Salvia divinorum) التي لا تزال تستعمل في أميركا الجنوبيّة في طقوس - ربّما يمكن اعتبارها - شعوذة (shamanism)، لخصائصها البسيكولوجيّة. بينما مزج بعض الهنود الحمر هذه النبتة مع دهون الدبّ لعلاج بعض المشاكل الجلديّة.
قايض الصينيّون هذه النباتات منذ القدم - ربّما لندرة هذه الأنواع من النبات في بعض مناطقهم - مع التجّار الآخرين ببيعهم الأنواع النفيسة من الشاي.
العديد من الفصائل الأخرى تستعمل في الطبخ. تشرب الميرمية أيضا مع الشاي وتعطيه نكهة محببة، وهي تعتبر من النباتات ذات القيمة الطبية العالية.
المريمية من الأعشاب العطرية التي تمتاز برائحتها الزكية، وتنبت المريمية في الجو الجاف نسبيا ومناخ معتدل، وتكون أوراقها على شكل رمحي بلون فضي إلى رمادي داكن على السطح العلوي، بينما تكون بلون فضي فاتح على السطح السفلي. ولون المريمية لون بارد يشبه لون الشويلاء (الشيبة) وهي الألوان الجميلة التي تدل على المزاج الهادئ والطبع البارد. وتسمى في المغرب بالسالمية ربما لأن هذا الاسم مؤخوذ من الاسم اللاتيني Salvia ، وهو اقرب في النطق، ولا يوجد أي اشتقاق عربي يمكن أن يؤخذ منه مصطلح السالمية. ونلاحظ أن الأسماء بالفرنسية sauge وبالأنجليزية sage لا تقترب كثيرا في النطق من السالمية.
من المزايا الصحية لهذا النبات الذي يعتبر النبات التوأم للنعناع نظرا لانتمائه لنفس الفصيلة Labiatae، نجد قوته في ضبط الهرمونات وتسكين الألم، وحفظ الجهاز الهضمي وتنشيط الجهاز العصبي، كما له قوة كابحة للتأكسد داخل الجسم. ويحتوي هذا النبات على زيوت طيارة وفلافونويدات (أبيجين دايوسميتين والليوتيولين) وحمضيات فنولية منها حمض الروزمرينيك.
القوة المضادة للأكسدة
نظرا لوجود فينولات وفلافونويدات في المريمية فهي نبات مضاد للأكسدة، بمعنى أنه يمنع تأكسد الكوليستيرول، ويزيل الجذور الحرة من القولون، ويخفف من حموضة الدم acidosis، وتلعب مكونات المريمية دور المضاد للالتهابات بمستوى كل العقاقير التي تستعمل لهذا الغرض، وتحتوي المريمية على أنزيمات كذلك للأكسدة ومنها SOD superoxide dismutase والبيروكسيديز. ونعلم أن اجتماع الفلافونويدات مع حمض الفينوليك والأنزيمات الكابحة للأكسدة يعطي قوة كبيرة لتثبيت كل الاستقلابات المتعلقة بلأوكسايجن داخل الجسم، من حيث تتوقف كل الحوادث التي تحطم الخلايا والتي تستعمل الأوكسايجن. ولذلك يستحسن استهلاك المريمية ضمن النظام الغذائي، وليس كعشب للتداوي، للذين يشتكون من آلام المفاصل والريوماتويدات بالإضافة إلى المصابين بالربو وتصلب الشرايين.
تنشيط وظيفة الجهاز العصبي[عدل]
تعتبر المريمية من أقوى النباتات التي تساعد الجهاز العصبي على التحمل، وعدم الإصابة بالأرق والعياء، وتحسن الذاكرة بكونها تبقي النشاط الفايزيولوجي للخلايا العصبية في أحسن حال، وتحبس المكونات التي تشوش على الذاكرة. ولا يعرف الناس أهمية المريمية بالنسبة للأشخاص الذين يعملون بتركيز مرتفع ولمدة طويلة، ولذلك يجب أن يكون شراب المريمية بذل الشاي والقهوة، خصوصا بالنسبة للطلبة والأطفال الذين لا يزالون في طور التحصيل الدراسي، لأنهم يحتاجون إلى كل المكونات التي تساعد على حفظ الذاكرة وتحسين البرمجة والتحصيل، ونلاحظ أن طلاب العلم يفضلون المشروبات الغازية والحلويات على المشروبات الطبيعة، وهو ما يحدث لديهم اضطراب عصبي وعياء الذاكرة ونسيان وعدم الاستيعاب، وربما يكون الأمر سهلا جدا لأن التوقف عن تناول المواد المحتوية على محليات كيماوية مع تناول مشروبات طبيعية مثل المريمية، يجعل التلميذ أو الطالب لا يعمل بجهد كبير من حيث لا يصاب بالعياء ولايصاب بالنسيان.
وتحد المرامية من أثر الأمراض العصبية مثل الألزايمر، نظرا لاحتوائها على مكون كابح لأنزيم acetylcholinesterase (AChE)، ويكون هذا المكون مرتفعا لدى الأشخاص المصابين بمرض الألزايمر، وتلعب المريمية على خفض هذا المكون عبر قوتها في منع تكونه عبر الأنزيم الذي يقوم بتحليله. وهناك مكون آخر يتراكم لدى المصابين بمرض الألزايمر وهو بروتين الأميلويد بيطا Amyloid beta-protein لكن أنزيم AChE يجعل هذا المكون لا يتراكم في الخلايا العصبية لدا المصابين بهذا المرض. وتكون المريمية من النباتات الغذائية الطبية التي تدخل في نظام المصابين بمرض الألزايمر لتحد من انتشاره بسرعة، وكلما تعطل المرض كلما عاش الشخص المصاب بسلام.
تستهلك المريمية على شكل شراب كالشاي، وبدون سكر إذا أمكن الحال، وتحلى بالعسل أو الثمر بالنسبة للأشخاص المصابين بآلام المفاصل، أو ربما تحلى بسكر عادي بكمية ضئيلة إذا استعصى الأمر، لكن فائدة المريمية تكون في غياب تناول بعض الخضر التي نذكرها في الفقرة المخصصة لذلك. وقد تستهلك المرمية كنبات يضاف كذلك إلى الطبيخ كما يضاف المقدونيس والكرفس.
المعلومات الغذائية[عدل]
يحتوي كل 100غ من القصعين المخزني، بحسب وزارة الزراعة الأميركية على المعلومات الغذائية التالية[8] :
السعرات الحرارية: 315
الدهون: 12.75
الدهون المشبعة: 7
الكاربوهيدرات: 60.73
الألياف: 40.3
البروتينات: 10.63
الكولسترول: 0
فوائدها الطبية[عدل]
Commons-emblem-issue.svg

بعض المعلومات الواردة هنا لم تدقق وقد لا تكون موثوقة بما يكفي، وتحتاج إلى اهتمام من قبل خبير أو مختص. فضلًا ساعد بتدقيق المعلومات ودعمها بالمصادر اللازمة. (يوليو 2016)
الميرمية نبتة لها رائحة عطرية مميزة، مفيدة لالام البطن كالمغص والام البرد المختلفة ومفيدة في معالجة الإسهال حيث تغلى أوراقها واغصانها ويشرب مغلي الاوراق والاغصان الطرية. وأيضاً تساعد على تخفيف آلآم الدورة الشهرية لدى النساء.
تنمو إلى ارتفاع قد يصل إلى المتر. أوراقها خضراء رمادية عليها طبقة رقيقة من الزغب. تنبت الميرمية في المناطق الجبلية وتكثر في بلاد الشام مثل فلسطين ولبنان وسوريا وبجبال الأطلس المغربية.
وقد قال عنها العالم جيرارد في القرن السابع عشر ان المرمية تقوي الذاكرة الضعيفة وتعيدها في وقت قصير، وقد اكد الباحث الإنجليزي هذه المقولة حيث اثبتوا أن المرمية تهبط الأنزيم المسئول عن تحطيم استيايل كولين الدماغ والذي يسبب الزهايمر. كما تحتوي المرمية على مواد مضادة للأكسدة ومن أهم المركبات المهمة في المرمية الزيت الطيار الذي يحتوي على مركب الثيوجون ولكن يجب الحذر من استخدام كمية كبيرة من هذا المركب حيث انه يسبب بعض التشنجات ، وتحتوي المرامية على زيوت طيارة وفلافونيدات وأحماض فينولية ومواد عفصية والمادة الفعالة تعود إلى مركبات الزيت الطيار.
انظر أيضاً[عدل]
مراجع[عدل]
^ مذكور في : القائمة الحمراء للأنواع المهددة بالانقراض 2017.1 — معرف القائمة الحمراء للأنواع المهددة بالانقراض: 203260 — تاريخ الاطلاع: 12 يونيو 2017 العنوان : The IUCN Red List of Threatened Species 2017.1
^ مذكور في : الأنواع النباتية، الإصدار الأول، المجلد 1 معرف مكتبة تراث التنوع البيولوجيhttp://biodiversitylibrary.org/page/358044 — المؤلفكارولوس لينيوس — العنوان : Species Plantarum — المجلد: 1 — الصفحة: 23
^ موقع لائحة النباتات قصعين مخزني تاريخ الولوج 16 ديسمبر 2012
^ موقع لائحة النباتات أنواع القصعين تاريخ الولوج 16 ديسمبر 2012
^ موقع زيبكودزو قصعين مخزني تاريخ الولوج 16 ديسمبر 2012
تعدى إلى الأعلى ل:أ ب قاموس المورد، البعلبكي، بيروت، لبنان.
^ وزارة الزراعة الأميركية المعلومات الغذائية عن القصعين المخزني تاريخ الولوج 15 ديسمبر 2012

مشاريع شقيقة

في كومنز صور وملفات عنمريمية


قصعين الآلهة  · قصعين إبطي  · قصعين إسباني  · قصعين أبيض  · قصعين أبيض الأوراق  · قصعين أبيض الرأس  · قصعين أبيض الساق  · قصعين أثيوبي  · قصعين أجمي  · قصعين أحمر الأزهار  · قصعين أخضر  ·قصعين أرجواني  · قصعين أرجواني داكن  · قصعين أريزوني  · قصعين أزغب الرأس  · قصعين أكوادوري  · قصعين أناضولي  · قصعين أنيق  · قصعين ثفافي الأوراق  · قصعين جريسي  · قصعين جزائري  ·قصعين خليلي  · قصعين زاحف  · قصعين سهمي  · قصعين صحراوي  · قصعين صغير الغطاء  · قصعين طبي  · قصعين غربي  · قصعين فضي  · قصعين فلسطيني  · قصعين لازوردي  · قصعين لبناني  · قصعين لزج · قصعين متصلب  · قصعين متعدد السوق  · قصعين مسنن  · قصعين مصري  · قصعين مفغر  · قصعين مقدسي  · قصعين مكسيكي  · قصعين نمساوي  · قصعين نيلي  · قصعين هندي  · قصعين هنري  · قصعين واردي · قصعين ياباني  · قصعين سوري  · قصعين شوكي  · قصعين افتراشي  · قصعين إبطي الأزهار  ·  · قصعين أبيض الأزهار  · قصعين أبيض الجلد  · قصعين أبيض الدثار  · قصعين أبيض شاحب  · قصعين أجرد  ·قصعين أجرد الساق  · قصعين أحمر الساق  · قصعين أحمر الكأسية  · قصعين أحمر النقط  · قصعين أزغب  · قصعين أشعث  · قصعين أشعث الأزهار  · قصعين أشعر  · قصعين أصفر الأوبار  · قصعين أغبس  ·قصعين أفلومسي  · قصعين ألماسي  · قصعين أليف الجفاف  · قصعين أليف الحجر  · قصعين أليف الصخور  · قصعين أليف الظلال  · قصعين أليف الكالسيوم  · قصعين أمرط  · قصعين أملد  · قصعين أملس  ·قصعين أهلب  · قصعين آرامي  · قصعين بيروني  · قصعين تركماني  · قصعين جبل الأقرع  · قصعين حرشفي  · قصعين خالاباني  · قصعين خراساني  · قصعين شريفي  · قصعين صيني  · قصعين فراتي  ·قصعين فلوريدا  · قصعين قرني الأوراق  · قصعين قزمي  · قصعين كاليفورني  · قصعين كثيف الزهر  · قصعين كردي  · قصعين كوبي  · قصعين لبدي  · قصعين مثلث  · قصعين محب للملح  · قصعين مليح  ·قصعين نزالي  · قصعين هاييتي  · قصعين هقاري  ·  · قصعين أذيني  · قصعين أصغر  · قصعين أليف الجص  · قصعين بنفسجي  · قصعين أصوف  · قصعين أنبوبي الأزهار  · قصعين أنغلماني  · قصعين بارلييه  ·قصعين باري  · قصعين برزفالسكي  · قصعين برشاوشاني الأوراق  · قصعين برغريني  · قصعين برودي  · قصعين بوشناني  · قصعين تشيني  · قصعين تكساني  · قصعين ثلاثي الآواصر  · قصعين ثنائي الألوان  ·قصعين جمشتي  · قصعين حقلي  · قصعين خشن  · قصعين خشن  · قصعين رعي الحمام  · قصعين رمادي أشيب  · قصعين زائدي  · قصعين زيزفوني الأوراق  · قصعين سبخي  · قصعين كليفلاندي  · قصعين سداتي  ·قصعين سفوي  · قصعين سكيمي  · قصعين سميثي  · قصعين سميك الأوراق  · قصعين سناني  · قصعين شجيري  · قصعين شخصي  · قصعين شرافي  · قصعين شياباسي  · قصعين صعتري الأوراق  ·قصعين صغروي الأوراق  · قصعين صومالي  · قصعين ضيق الأوراق  · قصعين طويل الأزهار  · قصعين عرموشي  · قصعين عريض  · قصعين عصوي  · قصعين عظيم  · قصعين عوسجاني  · قصعين غابي  ·قصعين غروي  · قصعين غمامي  ·  · قصعين قذر  · قصعين قراصي الأوراق  · قصعين قرمزي  · قصعين قرمزي مصفر  · قصعين قليل الأزهار  · قصعين قيثاري  · قصعين كافاليري  · قصعين كايماني  ·قصعين كبير الأزهار  · قصعين كبير الأنبوب  · قصعين كبير الأوراق  · قصعين كبير السنابل  · قصعين كستنائي  · قصعين كناري  · قصعين كهرماني  · قصعين كواهويلي  · قصعين كولتيري  · قصعين لالوني الأزهار  ·قصعين لامع  · قصعين لوخي  · قصعين متأخر  · قصعين متألق  · قصعين متعدد السنابل  · قصعين متقطع  · قصعين مجدول  · قصعين محمر  · قصعين مضلع  · قصعين معترش  · قصعين مغضن  · قصعين مفكك  ·قصعين مقنب  · قصعين مقوس  · قصعين مكتظ الأزهار  · قصعين مكسيموفتشي  · قصعين مكشوف  · قصعين ملتف الساق  · قصعين منجلي  · قصعين منعكس  · قصعين منفتح  · قصعين موركروفتي  · قصعين موهافي · قصعين ميكونغي  · قصعين ندفي  · قصعين نيبوني  · قصعين همبولدي  · قصعين هيلدريشي  · قصعين وبري  · قصعين يوناني  · قصعين بالميري  · قصعين باهت  · قصعين ريشي  · قصعين صمولسني  ·قصعين متدلي  · قصعين هلبي  · قصعين أقنف  · قصعين أليكسينكوي  · قصعين أنبوبي  · قصعين أوشري  · قصعين بالجوفوني  · قصعين بالنسي  · قصعين بخاري  · قصعين برينغلي  · قصعين برييري  · قصعين بسيط  ·قصعين بنثامي  · قصعين بوغوتي  · قصعين بيسيدي  · قصعين بيضاوي الأوراق  · قصعين تاونسندي  · قصعين تيانشاني  · قصعين ثلاثي الشرفات  · قصعين ثنائي التشرشر  · قصعين جانبي  · قصعين جذاب  ·قصعين جزري  · قصعين جمايكي  · قصعين جميل  · قصعين جناحي  · قصعين جنيبي  · قصعين حرجي  · قصعين خشن السويق  · قصعين خطي  · قصعين خوخي الأوراق  · قصعين خيطي الأوراق  ·قصعين خيطي الساق  · قصعين داكن الكأسية  · قصعين دبق  · قصعين درزي  · قصعين دغيلي  · قصعين دقيق  · قصعين ذنبي  · قصعين ذهبي الأوراق  · قصعين راسلي  · قصعين رخو  · قصعين رخو السنابل  ·قصعين رقيق  · قصعين رقيق السنابل  · قصعين رمادي لؤلؤي  · قصعين رملي  · قصعين ريشنجيري  ·  · قصعين زرافشاني  · قصعين زغبي  · قصعين زغيبي  · قصعين زنجفري  · قصعين سماوي  ·قصعين سميك الساق  · قصعين سهلي  · قصعين سويقي أجرد  · قصعين شبه أجرد  · قصعين شبه جزري  · قصعين شبه كليل  · قصعين شبه متأخر  · قصعين شجري الشكل  · قصعين شجري الشكل  · قصعين شلشتري  ·قصعين شمبري  · قصعين شويكي  · قصعين صاعد  · قصعين صغير  · قصعين صغير الأوراق  · قصعين صفصافي الأوراق  · قصعين صقيعي  · قصعين صوفي  · قصعين صوفي الأزهار  · قصعين صوفي السنابل  ·قصعين صوفي الكأسية  · قصعين ضارب للحمرة  · قصعين ضفافي  · قصعين طرفي  · قصعين طوقي الشكل  · قصعين ظلية  · قصعين عابر  · قصعين عالي  · قصعين عربي  · قصعين عريض الأوراق  · قصعين عشبي · قصعين عصيفي  · قصعين عليقي الأوراق  · قصعين غداني  · قصعين غدي  · قصعين غدي الأوراق  · قصعين غدي الساق  · قصعين غرانيتي  · قصعين غريب  · قصعين فيروزي  · قصعين فيرونيكي الأوراق  ·قصعين قصير الأزهار  · قصعين قصير الأسنان  · قصعين قصير الأوراق  · قصعين قصير الساق  ·  · قصعين قصير السداة  · قصعين قصير الفلقات  · قصعين قضباني الأوراق  · قصعين قطرمي  · قصعين قلبي  ·قصعين قلبي الأوراق  · قصعين قليل الأوراق  · قصعين قنابي  · قصعين قيليقي  · قصعين كبير  · قصعين كبير الكأسية  · قصعين كرمنشاهي  · قصعين كرمي الأوراق  · قصعين كوستاريكي  · قصعين كوماروفي  ·قصعين لاطئ الأوراق  · قصعين لامع  · قصعين لاميوني الأوراق  · قصعين لحمي  · قصعين مالس  · قصعين مبكر  · قصعين مبيض  · قصعين متباعد  · قصعين متباين الأوبار  · قصعين متباين الأوراق  · قصعين متجمع · قصعين متدلي الأزهار  · قصعين مترهل الأوراق  · قصعين متساوي الأسنان  · قصعين متساوي الألوان  · قصعين متسلق  · قصعين متشجر  · قصعين متشعب  · قصعين متطاول الأوراق  · قصعين متقارب  ·قصعين متكامل الأوراق  · قصعين متمدد  · قصعين متناثر الأزهار  · قصعين مثمر  · قصعين محب للصحراء  · قصعين محب للمطر  · قصعين محدود الأزهار  · قصعين مخدد  · قصعين مخطط  · قصعين مريش  ·قصعين مزدحم الأزهار  · قصعين مستدق  · قصعين مشقق  · قصعين مصفر  · قصعين مضغوط  ·  · قصعين معرق  · قصعين معيني الأوراق  · قصعين مغطى  · قصعين مفترش  · قصعين مفصلي  · قصعين مفلطح  ·قصعين مقطوع  · قصعين ملبد  · قصعين ملتف  · قصعين ملتوي  · قصعين مماثل  · قصعين ممتد  · قصعين مميز  · قصعين منحني  · قصعين منعزل  · قصعين منفي  · قصعين منقاري  · قصعين منقط  · قصعين مولري · قصعين ميدوزي  · قصعين ناحل الساق  · قصعين نهري  · قصعين هالاتي  · قصعين هراري  · قصعين هش الأزهار  · قصعين هوبري  · قصعين وردي الأوراق  · قصعين وردي مبيض  ·
///////////
قس درمان سوروِسی در آذری:
Dərman sürvəsidərman adaçayı (lat. Salvia officinalis) və ya Qazan qarası— Dalamaz fəsiləsinin Adaçayıcinsinə aid hündürlüyü 75 sm-ə qədər olan yarımkol ot bitkisi növü.
/////////////
قس مریم گلی در پشتو:
مريم گلي (په لاتين: Salvia officinalis) د نعناعیانو څخه د څو كلنه یو درملي بوټي دي چې په اروپا او آسيا کې شنه کېږي. نوموړي درملي بوټي په طب کې کارېږي او خواړو ته د مسالې په توگه هم ورکول کېږي.
///////////
قس مریم گلی در اردو:
مريم گلي (علمي نام: Salvia officinalis) ایک سالانہ یا دو برسی بنیادوں پر بویا جانے والا ایک طبی پودا ہے جس کی کاشت ایشیا اور يورپ میں ہوتی ہے۔ یہ پودا یورپ میں مصالحے کے طور پر بھی استعمال ہوتاہے۔
تاریخ[ترمیم]
مريم گلي مصر اور بحیرہ روم کے علاقے میں 3000 سال پہلے مصالحے کے طور پر اور التہابوں کے علاج کے لیے استعمال کیا جاتا تھا۔ عربی منبعوں سے جس مسیحی راهبوں کی طرف سے ترجمہ کیے گیے، معلوم ہوتا ہے کہ یہ پودا چین میں بھی مشہور تھا. مريم گلي یورپ میں 9 صدی سے موجودہ دور تک استعمال ہو رہا ہے۔

///////////

 Salvia officinalis

From Wikipedia, the free encyclopedia
This article is about the culinary herb known as "sage". For other uses, see Sage (disambiguation).
Salvia officinalis
Salvia officinalis0.jpg
Flowers of Salvia officinalis
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Species:
S. officinalis
Salvia officinalis
L.
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/ec/Salvia_officinalis_Closeup.jpg/220px-Salvia_officinalis_Closeup.jpg
Salvia officinalis flower closeup
Salvia officinalis (sage, also called garden sagecommon sage, or culinary sage) is a perennial, evergreen subshrub, with woody stems, grayish leaves, and blue to purplish flowers. It is a member of the mint family Lamiaceae and native to the Mediterranean region, though it has naturalized in many places throughout the world. It has a long history of medicinal and culinary use, and in modern times as an ornamental garden plant. The common name "sage" is also used for a number of related and unrelated species.
Contents
  [show] 
Names[edit]
S. officinalis has numerous common names. Some of the best-known are sage, common sage, garden sage, golden sage, kitchen sage, true sage, culinary sage, Dalmatian sage, and broadleaf sage. Cultivated forms include purple sage and red sage. The specific epithet officinalis refers to plants with a well-established medicinal or culinary value.[1]
Taxonomy[edit]
S. officinalis was described by Carl Linnaeus in 1753. It has been grown for centuries in the Old World for its food and healing properties, and was often described in old herbals for the many miraculous properties attributed to it.[2] The specific epithetofficinalis, refers to the plant's medicinal use—the officina was the traditional storeroom of a monastery where herbs and medicines were stored.[1][3] S. officinalis has been classified under many other scientific names over the years, including six different names since 1940 alone.[4] It is the type species for the genus Salvia.
The second most commonly used species of sage is Salvia lavandulaefolia, which shares a similar composition with Salvia officinalis, with the exception that lavandulaefolia contains very little of the potentially toxic GABAA receptor-antagonizing monoterpenoid thujone.[5]
Description[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/3/35/Growing_leaves_of_garden_sage_%28Salvia_officinalis%29.jpg/220px-Growing_leaves_of_garden_sage_%28Salvia_officinalis%29.jpg
Sage leaves are covered with fine hairs called trichomes
Cultivars are quite variable in size, leaf and flower color, and foliage pattern, with many variegated leaf types. The Old World type grows to approximately 2 ft (0.61 m) tall and wide, with lavender flowers most common, though they can also be white, pink, or purple. The plant flowers in late spring or summer. The leaves are oblong, ranging in size up to 2.5 in (6.4 cm) long by 1 in (2.5 cm) wide. Leaves are grey-green, rugose on the upper side, and nearly white underneath due to the many short soft hairs. Modern cultivars include leaves with purple, rose, cream, and yellow in many variegated combinations.[2]
History[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/85/Salvia_officinalis_-_K%C3%B6hler%E2%80%93s_Medizinal-Pflanzen-126.jpg/220px-Salvia_officinalis_-_K%C3%B6hler%E2%80%93s_Medizinal-Pflanzen-126.jpg
Painting from Koehler's Medicinal Plants (1887)
S. officinalis has been used since ancient times for warding off evil, snakebites, increasing women's fertility, and more. Theophrastus wrote about two different sages, a wild undershrub he called sphakos, and a similar cultivated plant he called elelisphakosPliny the Elder said the latter plant was called salvia by the Romans, and used as a diuretic, a local anesthetic for the skin, a styptic, and for other uses. Charlemagne recommended the plant for cultivation in the early Middle Ages, and during the Carolingian Empire, it was cultivated in monastery gardens.[6] Walafrid Strabo described it in his poem Hortulus as having a sweet scent and being useful for many human ailments—he went back to the Greek root for the name and called it lelifagus.[7]
The plant had a high reputation throughout the Middle Ages, with many sayings referring to its healing properties and value.[8] It was sometimes called S. salvatrix (sage the savior), and was one of the ingredients of Four Thieves Vinegar, a blend of herbs which was supposed to ward off the plague. Dioscorides, Pliny, and Galen all recommended sage as a diuretic, hemostaticemmenagogue, and tonic.[7] John Gerard's Herball (1597) states that sage "is singularly good for the head and brain, it quickeneth the senses and memory, strengtheneth the sinews, restoreth health to those that have the palsy, and taketh away shakey trembling of the members."[9] In past centuries it was also used for hair care, insect bites and wasp stings, nervous conditions, mental conditions, oral preparations for inflammation of the mouth, tongue and throat, and also to reduce fevers.[7]
Uses[edit]
Culinary use[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/e8/Salvia_officinalis_close_up.jpg/220px-Salvia_officinalis_close_up.jpg
The top side of a sage leaf – trichomes are visible
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/4c/Salvia_officinalis_close_up_bottom.jpg/220px-Salvia_officinalis_close_up_bottom.jpg
The underside of a sage leaf – more trichomes are visible on this side
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/1c/Salvia_officinalis_in_vaso.JPG/220px-Salvia_officinalis_in_vaso.JPG
A pot of salvia officinalis
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/b4/Graines_sauge.jpg/220px-Graines_sauge.jpg
Sage seeds are almost spherical in shape
In Britain, sage has for generations been listed as one of the essential herbs[by whom?], along with parsleyrosemary, and thyme (as in the folk song "Scarborough Fair"). It has a savory, slightly peppery flavor. It appears in many European cuisines, notably Italian, Balkan and Middle Eastern cookery. In Italian cuisine, it is an essential condiment for saltimbocca and other dishes, favored with fish. In British and American cooking, it is traditionally served as sage and onion stuffing, an accompaniment to roast turkey or chicken at Christmas or Thanksgiving Day. Other dishes include pork casseroleSage Derby cheese and Lincolnshire sausages. Despite the common use of traditional and available herbs in French cuisine, sage never found favor there.
In the Levent it's commonly used as a flavor for chai (tea).
Essential oil[edit]
Main article: Sage oil
Common sage is grown in parts of Europe for distillation of an essential oil, although other species such as Salvia fruticosa may also be harvested and distilled with it. The essential oil contains cineoleborneol, and thujone. Sage leaf contains tannic acidoleic acidursonic acidursolic acidcarnosolcarnosic acidfumaric acidchlorogenic acidcaffeic acidniacinnicotinamideflavonesflavonoid glycosides, and estrogenic substances.[10][unreliable source?]
Medical research[edit]
Some research has suggested certain extracts of salvia officinalis may have positive effects on human brain function, but due to significant methodological problems, no firm conclusions can be drawn.[11][12] The thujone present in Salvia extracts may be neurotoxic.[12]
Cultivars[edit]
In favorable conditions in the garden, S. officinalis can grow to a substantial size (1 square metre or more), but a number of cultivars are more compact. As such they are valued as small ornamental flowering shrubs, rather than for their herbal properties. Some provide low ground cover, especially in sunny dry environments. Like many herbs they can be killed by a cold wet winter, especially if the soil is not well drained. But they are easily propagated from summer cuttings, and some cultivars are produced from seeds.
Named cultivars include:
·         'Alba', a white-flowered cultivar
·         'Aurea', golden sage
·         'Berggarten', a cultivar with large leaves, which rarely blooms, extending the useful life of the leaves
·         'Extrakta', has leaves with higher oil concentrations
·         'Icterina', a cultivar with yellow-green variegated leaves
·         'Lavandulaefolia', a small leaved cultivar
·         'Purpurascens' ('Purpurea'), a purple-leafed cultivar
·         'Tricolor', a cultivar with white, purple and green variegated leaves
'Icterina'[13] and 'Purpurascens'[14] have gained the Royal Horticultural Society's Award of Garden Merit.
·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/5/50/Salvia_officinalis_Berggarten.JPG/90px-Salvia_officinalis_Berggarten.JPG
'Berggarten'

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/86/Salvia_officinalis_%27Icterina%27.jpg/120px-Salvia_officinalis_%27Icterina%27.jpg
'Icterina'

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/eb/Salvia_purpurea.JPG/120px-Salvia_purpurea.JPG
'Purpurascens'

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/0f/Salvia_officinalis3.jpg/120px-Salvia_officinalis3.jpg
'Tricolor'
/////////
مریم‌گلی یا درونه یا سال‌ویا (نام علمی: Salvia) نام یک سرده از تیره نعناعیان است.[۳] این سرده شامل بیش از 1000 گونه از درختچه‌ها، گیاه علفی، گیاهان پایا، و گیاهان یک ساله می‌شود.

بررسی‌های DNA نشان می‌دهد سالویا یک گروه فراگیر نیست ولی از سه کلاد که هر یک گروه خواهر متفاوتی دارند تشکیل می‌شود.[۴]

جنس Salvia از خانواده نعناعیان شامل صدها گونه است که در سراسر دنیا پراکندگی جغرافیایی دارند. ۵۸ گونه از این جنس در ایران یافت می‌شود که ۱۷ گونه‌اش بومی ایران است. خواص درمانی متعددی از گونه‌های مختلف این جنس گزارش شده است. برخی از گونه‌های Salvia رویشی در ایران خواص ضد اسپاسم و ضد التهاب نشان می‌دهند. در بررسی فیتوشیمیایی بر روی گونه‌های مختلف Salvia ترکیبات فلاونوئیدی، دی ترپنوئیدی و سسترترپنوئیدی شناسایی گردیده‌اند. در روغن اسانس جنس Salvia ترکیبات تشکیل دهنده S.brachysiphon، S.sclareopsis،S.palaestina، S.limbata، S.rhytidea و S.verbascipolia گزارش شده‌اند.[۵][۶]
قس قصعین:
القصعين أو المريمية[2][3] أو القويسة (الاسم العلمي:Salvia) هو جنس نباتي يتبع الفصيلة الشفوية من رتبة الشفويات[4][5][6][7][8]. اسمه اللاتيني (باللاتينية: Salvia) يأتي من فعل "(باللاتينية: Salvare)" الذي يعني "يشفي" أو "ينقذ" باللاتينيّة. هذه الخاصّية معروفة لدى العوامّ من الناس في المشرق العربي لأحد أنواع هذا الجنس وهو القصعين الطبي (باللاتينية: Salvia officinalis). يحتوي هذا الجنس على أكثر من 959 نوعاً مقبولاً منتشرة في أرجاء العالم المشمسة، تستخدم الميرمية في الطب الشعبي العربي منذ سنوات طويلة، ويُنسب لها الكثير من الفوائد الطبية [9].
النوع النموذجي[عدل]
النوع النموذجي لهذا الجنس هو القصعين المخزني أو القصعين أو المرامية أو المريمية أو العيزقان أو السالمية.
أنظر أيضاً[عدل]
قائمة أنواع القصعين
//////////////
قس سوروِه، عاده چِئی در آذری:
Sürvə, adaçayı (lat. Salvia)[1] - dalamazkimilər fəsiləsinə aid bitki cinsi.[2]
///////////
قس در عبری با فیلترشکن!
قس مارواک در ازبکی:
Mavrak (Salvia) — labguldoshlar oilasiga mansub koʻp yillik oʻtlar va yarim butalar turkumi. 500 turi bor. Oʻzbekistonda 16 turi uchraydi. Shundan yarim buta boʻlgan dorivor M. ekib oʻstiriladi; boʻyi 50 sm. Barglari choʻziq yoki keng nashtarsimon, uzun bandli (poyaning yuqori qismidagisi bandsiz), qarama-qarshi joylashgan. Gullari koʻk, binafsha, poya shoxlarining uchida soxta toʻpgul hosil qiladi. Bargida va gulida 2,5% gacha efir moyi, shuningdek, oshlovchi va boshqa moddalar bor. Oʻzbekistonning togʻ yon bagʻirlarida, adir va bogʻlarda oʻsadigan muskat M.ning boʻyi 1 m. Barglari yirik, tuxumsimon, uzun bandli, tarkibida 1,03% gacha efir moylari, S vitamini, flavonoidlar, oshlovchi va boshqa moddalar, urugʻida 31 % gacha moy bor. Bargi xalq tabobatida quvvatlantiruvchi, ovqat hazm qildiruvchi dori sifatida hamda yurak va buyrak kasalliklarini davolashda qoʻllaniladi.[1]
////////////
قس عادِه چِئی در ترکی استانبولی:
Ada çayı (Salvia), ballıbabagiller (Lamiaceae) familyasından Salvia cinsini oluşturan kokulu bitkilere verilen ad.
///////////
Salvia
From Wikipedia, the free encyclopedia
For other uses, see Salvia (disambiguation) and Sage (disambiguation).
Not to be confused with Saliva.
Salvia
Salvia officinalis0.jpg
Common sage (Salvia officinalis)
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Subfamily:
Tribe:
Genus:
Salvia
L.[1]
Species
Synonyms[show]
Salvia is the largest genus of plants in the mint family, Lamiaceae, with nearly 1000 species of shrubsherbaceous perennials, and annuals.[3][4][5] Within the LamiaceaeSalvia is part of the tribe Mentheae within the subfamily Nepetoideae.[3] It is one of several genera commonly referred to as sage, It includes the widely produced herb used in cooking, Salvia officinalis (common sage, or just "sage").
The genus is distributed throughout the Old World and the Americas, with three distinct regions of diversity: Central and South America (approx. 500 species); Central Asia and Mediterranean (250 species); Eastern Asia (90 species).[3]
&&&&&&
لسان الثور
بفتح ثاء مثلثه و سکون واو و راء مهمله لغت عربی است بفارسی کاوزبان و بیونانی فو و بلاطینی بکلورم و بلغت دیکری را احم و بهندی سنکاهولی نامند
ماهیت آن
نباتی است جمیع اجزای آن با خشونت و مزغب و منقط بنقطهای شبیه بخار و ساق آن باریک و خشن مانند پای ملخ و سبز مائل بزردی و بقدر ذرعی و بزرک آن بزرکتر و سیاه و ضخیم و با خشونت و منقط بنقطهای سفید شبیه بخار و مزغب شبیه بزبان کاو و مفروش بر روی زمین و ربیعی است و تازه آن سبز مائل بزردی و کهنۀ آن مائل بسیاهی و هرچند کهنه تر کردد سیاه تر شود و کل آن لاجوردی رنک بشکل کل انار و از ان کوچکتر و طولانی و تخم آن کوچک اندک طولانی و سفید از حب القرطم اندک باریکتر و در قمعی و اندک لعابی و تخم آن را مدور نیز کفته اند منبت آن اکثر بلاد خصوص کیلان که در انجا بسیار خوب می شود و در عظیم آباد از ملک هند نیز می شود و لیکن برک آن نازک و حکیم میر محمد مؤمن در تحفه المومنین نوشته قسمی را که در اصفهان و بعضی بلاد کاوزبان می دانند مرماحوز است و کل آن لاجوردی و کوچک و مدور می باشد و بهترین آن کاوزبان تازۀ ضخیم سبز مائل بزردی منقط کیلانی است
طبیعت تازۀ آن
در اول کرم و تر و خشک آن را رطوبت کمتر و مائل بیبوست و قوت آن تا هفت سال باقی می ماند و کل آن الطف جمیع اجزای آن
افعال و خواص آن
مفرح و مقوی ارواح و حرارت غریزی و اعضای رئیسه و حواس و ملین طبع و مسهل مرۀ صفرا و اخلاط محترقه و سودای متولد از خلط سوداوی و تسکین اعراض آنها و امراض سوداویه مطلقا اعضاء الراس و الصدر و الغذاء آشامیدن آن با مطبوخات مناسبه جهت سرسام و برسام و مالیخولیا و جنون و نیکوئی حواس و رنک رخسار و تفریح و رفع خشونت قصبۀ رئه و سینه و سرفه و ضیق النفس و درد کلو و سینه و شش و خفقان سوداوی و توحش و وسواس و حدیث نفس و فزع و خوف و غم و هم و یرقان و سنک کرده و مثانه و مطبوخ آن با نبات و یا با شکر و یا ماء العسل جهت خشونت سینه و قصبۀ رئه و سرفه و ضیق النفس و آشامیدن دو درم کل آن با یک درم کل ارمنی و دو درم شکر جهت خفقان و خشونت سینه و سرفه و انعاش حرارت غریزی و قوی و ازالۀ یرقان و تفتیت حصاه و تصفیه رنک رخسار و ذرور محرق آن در دهان جهت قلاع دهان اطفال و تسکین لهیب و سوزش دهان و سستی لثه و بدستور غیر محرق آن و لیکن از ان ضعیف تر مضر سپرز مصلح آن صندل سفید مقدار شربت از جرم آن از دو درم تا پنج درم در مطبوخ و منقوع از پنج درم تا ده درم و از آب آن تا چهار اوقیه بدل آن ابریشم خام محرق و چهار دانک آن پوست اترج و نیز بوزن آن ریباس و نصف آن سنبل و ربع آن اسارون کفته اند و چون از آب آن و آب سیب و آب مویز شرابی ترتیب دهند دو مثقال آن تفریح بحد یک رطل شراب کند بدون ازالۀ عقل و عرق کاوزبان جهت امراض سوداوی و وسواس و خفقان سوداوی مفید و در سائر افعال ضعیف تر از جرم و مطبوخ آنست و بعضی اقوی کفته اند مقدار شربت آن تا چهار اوقیه
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
///////////
گاوزبان
اشاره
به فارسی «گاوزبان» و «دیم‌هاج*» و در کتب طب سنتی با نامهای «لسان الثور» و «دیمهاج» نامبرده می‌شود. به فرانسوی دو گونه از آن را با نامهای‌Bourrache وBuglosse می‌نامند. این دو گونه دارای خواص مشابهی هستند و به انگلیسی به انواع این گیاه‌Ox -tongue ،Anchusa وBugloss می‌گویند. گیاهی است از خانواده‌Boraginaceae ، که‌Borraginaceae نیز نوشته می‌شود. گونه‌های مختلفه آن با نام گاوزبان در طب سنتی مستعمل است که در اینجا به شرح معروف‌ترین آنها می‌پردازیم:
1.Echium amoenum Fisch .et Mey .. گیاهی است مانند اغلب قریب به اتفاق گیاهان خانواده گاوزبان، دوساله و چندساله و ساقه و برگهای آن پوشیده از تار و کرک است. برگها ساده، میوه آن نوک‌تیز، فندقه، سطح آن دارای برجستگی‌های کوچک و تیز و کرکها در این نوع نرم است. گلهای آن درشت به رنگ آبی مایل به بنفش که در اواسط بهار تا اواسط تابستان ظاهر می‌شود. در ایران اطلاق مطلق نام گاوزبان به این گیاه است که معمولا چون گل آن مصرف می‌شود، گل گاوزبان گفته می‌شود و در بازار گلهای خشک آن به نام گل گاوزبان عرضه می‌شود که اغلب مخلوط با سایر گونه‌ها می‌باشد.
این گیاه در قسمت وسیعی از مناطق شمال ایران در گیلان، منجیل، ارتفاعات عمارلو در چرم‌کش و سیاه‌بیشه در راه کرج و چالوس در ارتفاعات بین رودبار و
معارف گیاهی، ج‌6، ص: 403
منجیل در جنوب رودبار و نواحی شمالی هرزویل، کندوان و جنگل پل‌زنگوله دره چالوس و در گرگان در مینودشت بین گرگان و نوده دیده می‌شود.
2.Anchusa italica Retz . که مترادف آن‌A .azurea Mill . وA .paniculata Ait . می‌باشد. به فرانسوی‌Buglosse d ,Italie و به انگلیسی‌Sea bugloss گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Boraginaceae دوساله یا چندساله بلندی آن تا یک متر می‌رسد. ساقه و برگهای آن پوشیده از تارهای خشن سفید یا خاکستری است.
برگهای آن بیضی و نوک‌تیز و گلهای آن آبی است. این‌گونه بیشتر در ایتالیا می‌روید و کشت می‌شود. در ایران نیز می‌روید و در ایران در شرق در نواحی مرزی حریرود و در شمال ایران در گیلان، رودبار و مازندران، و در اطراف تهران در کن و سولقان، در اصفهان و در آذربایجان نزدیک تبریز و یام و در لرستان در ازنا و در نهاوند و کوه گرو دیده می‌شود.
3.Anchusa officinalis L . که به انگلیسی‌Bugloss گفته می‌شود. خیلی شبیه به‌A .italica می‌باشد. ولی گلهایش آبی و بیشتر سفید و قرمز خوشه‌ای است در ایران تا به حال دیده نشده ولی در اروپای مرکزی و جنوبی فراوان است و در اروپا گیاه دارویی در ردیف گاوزبان است که مخلوط با سایر گونه‌ها مصرف می‌شود.
4.Borago officinalis L .. این گیاه به فرانسوی‌Bourrache officinale و به انگلیسی‌Borage گفته می‌شود. از خانواده‌Borginaceae و گیاهی است علفی یکساله بلندی آن تا 60 سانتی‌متر. ساقه‌های آن شیاردار، ساقه و برگهای پوشیده از کرک یا موهای خاکستری خشن است. برگها منفرد، بیضی، غیر مسطح و موج‌دار و در قسمت پایین گیاه با دمبرگ و در قسمت بالای گیاه بدون دمبرگ است و ساقه را در آغوش می‌گیرد. گلهای آن آبی (به‌ندرت سفید یا قرمز) و در بهار تا اواسط تابستان ظاهر می‌شود. این گیاه در تمام قسمتهای جنوب اروپا بخصوص اسپانیا و همچنین افریقای شمالی و در آسیا در سوریه می‌روید. در ایران تا به حال گزارشی درباره وجود آن داده نشده است، و به‌هرحال اگر هم باشد تعدادش کم است و در تأمین گاوزبان ایران نقش ندارد و به مقدار محدودی در آذربایجان به منظور تولید گاوزبان تجارتی کاشته می‌شود.
5. گونه دیگری که از نظر خواص کاملا مشابه گونه قبلی (شماره 4) است به نام‌Buglosse officinalis می‌باشد که به‌طور کلی به فرانسوی‌Buglosse نیز می‌گویند.
برگهای آن به‌طوری که در شکل دیده می‌شود شبیه زبان گاو است. برگها منفرد دارای
معارف گیاهی، ج‌6، ص: 404
بریدگی‌های عمیق، قوی و پیچیده و گلهای آن آبی رنگ می‌باشد.
گاوزبان‌Bourrache officinale
A
- گل‌B - میوه
این گیاه در اروپا در فرانسه، ایتالیا و سایر مناطق می‌روید و به عنوان گیاه دارویی گاوزبان مصرف می‌شود. در ایران تا به حال گزارشی از شناسایی آن داده نشده است.
6.Trichodesma africanum R .Br . که‌T .africanum (L .) R .Br . نیز آمده است. به فرانسوی به آن‌Trichodesme وBourrache sauvage و به انگلیسی‌African borage گویند. از گاوزبانهاست و از خانواده‌Boraginaceae می‌باشد.
گیاهی است چندساله به بلندی 50- 15 سانتی‌متر. ساقه و شاخه‌های آن پوشیده از تارهای زبر و خشن است. برگهای آن متقابل، بیضی، دراز و نوک‌تیز و پوشیده از برجستگی‌های سفید سوزنی. گلهای آن آبی است و در قسمت پایین گل آن لکه‌های زرد و قهوه‌ای دیده می‌شود. این گیاه در ایران در کرمان، بلوچستان بین خاش و ایرانشهر در مکران در تنگ سرخ، کوه سرباز و در سیستان در کوه خواجه دیده
معارف گیاهی، ج‌6، ص: 405
می‌شود. در هند نیز در پنجاب بلوچستان و سند انتشار دارد. از نظر خواص مدّر و نرم‌کننده است.
گاوزبان‌Buglosse officinale A - گل‌B - میوه
7. دو گونه دیگرTrichodesma indicum R .Br . وT .zeylanicum R .Br . که در هند می‌رویند در حقیقت گاوزبان هندی هستند و در ایران شناسایی نشده‌اند نیز از انواع گاوزبانها هستند ولی از نظر خواص کمی با سایر گاوزبانها متفاوت هستند که در قسمت خواص کاربرد شرح آنها خواهد آمد.
8.Caccinia carssifolia (Vent .) O .Keentz و مترادف آن‌Caccinia glauca Sav . می‌باشد. این گیاه نیز از خانواده گاوزبان است و خواص آن شبیه گاوزبانهاست. در ایران در اطراف تهران، در سفیدرود، امامزاده هاشم بین رودبار و منجیل و بین درّه ملا علی و پاچنار راه قزوین به رشت، بین رشت و پیربازار، در آذربایجان، در کرمان و خراسان در دامنه‌های کوه هزار مسجد، در اراک و تفرش و نهاوند و در کرمان و بلوچستان و در مناطق جنوب غرب در دامنه‌های کوه بهجت (جبل حرمین) و در مناطق مرزی مشرق در درّه حریرود. در این مناطق نام محلی آن
معارف گیاهی، ج‌6، ص: 406
گاوزبان است.
محققان فلورا ایرانیکا این گیاه را به نام
Caccinia macranthera Brand var crassifolia( vent. )Brand
نام‌گذاری کرده‌اند.
ترکیبات شیمیایی
در گیاه گاوزبان‌Borago officinals که مورد تجزیه و بررسی قرار گرفته است در حدود 30 درصد لعاب وجود دارد و بعلاوه برگها و گلهای گیاه دارای نیترات دوپتاسیم و کمی اسانس و املاح منگنز، منیزیوم، اسید فسفریک و مقدار کمی آلانتوان 489] است. در بعضی مدارک وجود این موارد بیشتر در گلهای آن ذکر می‌کند.
خواص- کاربرد
در چین از گلهای گیاه‌Trichodesma indicum وT .zeylanicum به عنوان معرّق و برای نرم کردن سینه به صورت دم‌کرده مصرف می‌کنند [گررو، کوئی زمبینگ و دیکانگ کو]. در هند گیاه‌T .indicum به عنوان مدّر مصرف می‌شود. از خیس کرده برگهای آن برای تصفیه خون می‌خورند. ریشه آن را کوبیده و له کرده آن را برای تحلیل روی ورمها می‌اندازند، بخصوص روی مفاصل.
گیاه‌Caccinia crassifolia اثر درمانی شبیه گاوزبان دارد و در هند از آن به عنوان تونیک و نرم‌کننده و مدر تجویز می‌شود و در موارد سیفیلیس و روماتیسم آن را مصرف می‌کنند.
گاوزبان گونه‌Borago officinalis که گاوزبان اصیل اروپایی است و در آذربایجان نیز نوعی از آن کاشته می‌شده است، معرّق و نرم‌کننده است و برای تصفیه خون اثر محسوس دارد. آرام‌بخش است و برای تنظیم و تقویت کبد و برونشها در موارد زکام و تسکین سرفه، بی‌اختیاری دفع ادرار و انواعی از استسقا مفید است [دکترH .Leclerc ]. به علت داشتن خاصیت مدّر این گاوزبان را در شروع بیماری‌های سرخک و مخملک، به منظور دفع سموم از بدن، می‌خورند. در استعمال خارج از له‌شده برگهای این گاوزبان برای تحلیل ورم آبسه‌ها و کاهش درد آنها استفاده می‌شود.
معارف گیاهی، ج‌6، ص: 407
گیاه تازه گاوزبان از نظر حکمای طب سنتی گرم و تر می‌باشد و خشک آن گرم و خشک است و در مورد خواص آن معتقدند که مدّر، معرّق و آرام‌بخش است. و تمام اعضای گیاه بخصوص گلهای آن مفرّح و مقوی اعضای رئیسه بدن است و مسهل ملایمی برای صفرا و سودا می‌باشد و برای بیماری‌های سوداوی، سرسام و با خود حرف زدن، وسواس، مالیخولیا، خشونت در گلو و سینه، سرفه، تنگی نفس، یرقان و سنگ کلیه و مثانه اثر مفید دارد ولی مضّر طحال است، از این نظر باید از صندل سفید استفاده کرد. دم‌کرده آن با نبات یا شکر و یا عسل برای رفع خشونت سینه، قصبه ریه، سرفه و تنگی نفس مفید است. مقدار خوراک از جرم گل آن 25- 10 گرم و به‌طور دم‌کرده و خیس کرده 50- 25 گرم است. از آب گیاه می‌توان تا 120 گرم خورد.
روش تهیه عصیر گاوزبان: برگ تازه گاوزبان را گرفته در هاون مرمر نرم می‌کوبند و معادل خمس وزن برگ کوبیده شده آب اضافه می‌نمایند و با فشار از پارچه می‌گذرانند و با کاغذ صاف می‌کنند. این عصیر ملیّن خوبی است و تا 120 گرم می‌توان مصرف کرد.
تهیه دم‌کرده گاوزبان: 20- 10 گرم برگ یا گل خشک گاوزبان را در 1000 گرم آب‌جوش دم می‌کنند و صاف می‌نمایند، این دم‌کرده را صاف نمایند. برای عرق کردن، آرامش و لینت مزاج مفید است. اگر در دم‌کرده لیموترش اضافه شده و با نبات یا عسل هم شیرین شود در آرامش اعصاب و نشاط تأثیر بیشتری دارد.
شربت مرکب گاوزبان: گل گاوزبان 100 گرم، گل بنفشه 50 گرم، بادرنجبویه 35 گرم، گرد هلیله سیاه 35 گرم، افتیمون 35 گرم، ریشه بسفایج 35 گرم، اسطوخودوس 35 گرم، موارد فوق را نیم‌کوفته نموده با 9 لیتر گلاب بجوشانند تا 3 لیتر شود و پس از صاف کردن با 3 کیلوگرم شکر سرخ مخلوط کرده بجوشانند تا قوام آید و هربار 50 گرم بنوشند. این شربت معرق و ملین خوبی است.
معارف گیاهی، ج‌6، ص: 408
* دیمهاج .(اِ) بزبان گیلانیان گاوزبان را گویند. (آنندراج ).
//////////
آنچوسا آزورا (نام علمیAnchusa azurea) نام یک گونه از تیره گاوزبانیان است.
نگارخانه[ویرایش]
  • Anchusa azurea Closeup.JPG

  • SeedsAnchusaazurea.jpg
منابع[ویرایش]
قس لسان الثور الأزرق در عربی:
لسان الثور الأزرق (باللاتينية: Anchusa azurea) نوع نباتي يتبع جنس لسان الثور من الفصيلة الحِمحِمية.
البيئة والانتشار[عدل]
مرادفات للاسم العلمي[عدل]
مصادر[عدل]
////////////
قس ایتالیه سومورگینه در آذری:
İtaliya sümürgəni (lat. Anchusa italica)[1] — sümürgən cinsinə aid bitki növü.[2]
///////////
قس گاوزبون در ازبکی:
Govzabon, hoʻkiz tili (Anchusa italica Retz.) — kampirchopondoshlar oilasiga mansub koʻp yillik begona oʻtPoyasisershox, tikanli, tik usadi, boʻyi 40—100 smBarglari qalin tuksimon tikanlar bilan qoplangan; ildiz yonidagi barglari yirik, choʻziq-ellipssimon, poyadagilari — bandsiz, nashtarsimon. Gullari havorang , yirik roʻvaksimon toʻpgulgayigʻilgan. Mevasi — uch qirrali yongʻoqcha. Oʻq ildizi yoʻgʻon, sershox. Mayavg .da gullaydi va meva tugadi. Urugʻidan koʻpayadi. Qurgʻoqchilikka chidamli. Oʻrta Osiyoda tarqalgan. Gʻoʻzabedagʻalla ekinlari orasida, shuningdek, yoʻl yoqalari tashlandiq yerlar, bogʻlar va ariq boʻylarida oʻsadi. Kurash choralari: ekinlarni oʻtoq qilish; gʻalla ekinlari maydonlarini oʻrimdan keyin 6—8 sm chuqurlikda yumshatish; shudgor qilishgerbitsidlar purkash.
///////////
Anchusa azurea
From Wikipedia, the free encyclopedia
Anchusa azurea
Anchusa azurea habito.jpg
Kingdom:
Clade:
Clade:
Clade:
Order:
Family:
Genus:
Species:
A. azurea
Anchusa azurea
P. Mill.
Anchusa italica
Anchusa azurea is a species of flowering plant in the family Boraginaceae, known by the common names garden anchusa[1] and Italian bugloss (or just "bugloss"). It is a bristly perennial which reaches just over half a meter in height. It has straight lance-shaped leaves and petite tubular flowers of bright violet-blue. This species is native to Europe and western Asia and eastern Maghreb[2] but is well-known elsewhere as a noxious weed. In Crete it is called agoglossos (Greekαγόγλωσσος) and the locals eat the tender stems boiled, steamed or fried.
Numerous cultivars have been selected for garden use, of which 'Loddon Royalist' has gained the Royal Horticultural Society's Award of Garden Merit.[3]
·         Anchusa azurea Closeup.JPG

·         SeedsAnchusaazurea.jpg
References[edit]
1.     Jump up^ "BSBI List 2007". Botanical Society of Britain and Ireland. Archived from the original (xls) on 2015-01-25. Retrieved 2014-10-17.
External links[edit]
·         Jepson Manual Treatment
·         WdQ2339051
·         EoL580760
·         GBIF5341198
·         GRIN3098
·         iNaturalist75429
·         IPNI113203-1
·         ITIS31715
·         NCBI256470
·         Plantarium: 2787
·         Plant Listkew-2636472
·         PLANTSANAZ
·         VASCAN: 3744

Stub icon
This Asterid article is a stub. You can help Wikipedia by expanding it.

·         Anchusa
·         Flora of North Africa
·         Flora of Western Asia
·         Flora of Greece
·         Flora of Portugal
·         Flora of Romania
·         Flora of Spain
·         Flora of Turkey
·         Asterid stubs
Navigation menu
·         Not logged in
·         Talk
·         Contributions
·         Create account
·         Log in
·         Article
·         Talk
·         Read
·         Edit
·         View history
Search
Top of Form
Bottom of Form
·         Main page
·         Contents
·         Featured content
·         Current events
·         Random article
·         Donate to Wikipedia
·         Wikipedia store
Interaction
·         Help
·         About Wikipedia
·         Community portal
·         Recent changes
·         Contact page
Tools
·         What links here
·         Related changes
·         Upload file
·         Special pages
·         Permanent link
·         Page information
·         Wikidata item
·         Cite this page
Print/export
·         Create a book
·         Download as PDF
·         Printable version
In other projects
·         Wikimedia Commons
·         Wikispecies
Languages
·         العربية
·         Asturianu
·         Azərbaycanca
·         Беларуская
·         Català
·         Cebuano
·         Cymraeg
·         Deutsch
·         Español
·         Euskara
·         فارسی
·         Français
·         Հայերեն
·         ქართული
·         Oʻzbekcha/ўзбекча
·         Polski
·         Português
·         Русский
·         Suomi
·         Svenska
·         Українська
·         Tiếng Việt
·         Winaray
·         中文
//////////
گل گاوزبان ایرانی
از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد
با گل گاوزبان اروپایی اشتباه نشود.
گل گاوزبان ایرانی
فرمانرو:
(طبقه‌بندی‌نشده):
(طبقه‌بندی‌نشده):
(طبقه‌بندی‌نشده):
راسته:
تیره:
سرده:
گونه:
E. amoenum
Echium amoenum
Fisch. & C.A.Mey.
گل گاو زبان ایرانی (نام علمی: Echium amoenum) یکی از گونه‌های سرده گاوزبان است.[۱]که اثر درمانی زیادی دارد و منحصراً در دامنه‌های کوه البرز به عمل می‌آید و در کوه‌های دیگر اثری از آنها نیست.
محتویات
  [نمایش] 
تفاوت گل گاو زبان ایرانی با گل گاو زبان اروپایی[ویرایش]
در کتب قدیم به گل گاو زبان " لسان الثور" می‌گویند، ولی در واقع نام دیگری ندارد. اسم فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، ترکی و غیره هم ندارد، چون در هیچ نقطه ای از زمین جز دامنه کوه‌های البرز به عمل نمی‌آید و با گیاه دیگری که در آذربایجان و شهرهای دیگر ایران و کشورهای دیگر می‌روید و به غلط به گل گاو زبان مشهور شده است، نسبتی ندارد. برای اینکه این اشتباه که حدود چند قرن است پزشکان و دارو سازان را گمراه کرده است، از بین برود این را گل گاوزبان ایرانی و دیگری را گیاه گل گاوزبان اروپایی بنامید. این دو گیاه متفاوت هستند، تنها گل هایشان کمی به هم شبیه است، هیچگونه خواص مشترکی ندارند و از نظر منافع طبی با هم متضاد می‌باشند. گل‌های گل گاوزبان درشت تر از گل‌های گیاه گاوزبان است. گل گاوزبان در ایران، و گیاه گل گاو زبان در اروپا و آمریکا شهرت زیادی دارند. پزشکان سنتی ایران در معالجه بسیاری از امراض از گل گاوزبان استفاده می‌کردند و نتیجه می‌گرفتند. پزشکان جدید هم خواص گل گاوزبان را می‌دانستند و برای دسته ای مریض‌ها تجویز می‌نمودند و چون عطاران فرقی بین گل گاوزبان و گیاه گاوزبان قایل نبودند، آنها را به جای هم می‌دادند، و به همین جهت معالجه آنها نتیجه نمی‌داد و محققین از اینکه خواص و منافع این گیاه از بین رفته است در تعجب بودند. صاحب کتاب تحفه در شرح گاوزبان چنین می‌نویسد: گل گاوزبان لاجوردی و شبیه گل انار بوده و تخم آن مستدیر (حلقوی شکل) و لعابی است و در کوه‌های دارالمرز (البرز) بسیار زیاد یافت می‌شود. گیاه دیگری که در اصفهان و بعضی از بلاد، گاوزبان می‌دانند "مرماخوز" است که گل آن لاجوردی و کوچک و مدور است. ("مر" نام قبیله ای از ساکنان شمال افریقاست که بذر چند گیاه دارویی را که یکی از آنها گیاه گاو زبان است به اسپانیا برده و در آنجا پرورش داد و استعمال آنها را در طب معمول داشته‌اند. این گیاهان به اسامی مختلف مرماتوس، مرماهوس، مرمازا در کتب طبی قدیم وارد شده و خواص آنها تحقیق گردیده است) بعد از جنگ‌های صلیبی گیاه گاوزبان را از اسپانیا به اروپا آوردند و در آنجا کاشتند و چون در کتاب قانون ابو علی سینا از گل گاوزبان زیاد تعریف شده بود و این کتاب نیز در مورد قبول و استناد استادان پزشکی اروپا بود، به همین جهت مورد توجه واقع گردید، ولی متأسفانه گیاه گاوزبان هیچ‌یک از خواص گل گاوزبان اصلی را نداشته و در عوض منافع دیگری داشت که کم‌کم محققین اروپایی به آن پی بردند. از جمله معلوم شد که سرشاخه، گل و برگ این گیاه دارای مقداری شوره بوده، عرق وادرار را زیاد می‌کند. در صورتی که در کتب طبی ایرانیان که در دانشگاه‌های اروپا تدریس می‌شد، چنین خواصی را به او نسبت نداده بودند.
خواص[ویرایش]
گیاه گل گاوزبان به طور خودرو، منحصراً در دامنه کوه‌های البرز به عمل می‌آید و تاکنون اهلی نشده و قابل کشت نیست. گل گاوزبان مقوی روح و اعضای رئیسه بدن بوده، حواس پنجگانه انسان را تقویت می‌کند. گل گاوزبان شکم را نرم و کیسه صفرا را باز می‌کند، اخلاط سوخته سوداوی را از معده خارج و عوارض آن را از بین می‌برد. از دیگر خواص گل گاوزبان این است که جوشانده آن همراه با داروهای دیگر جهت سرسام (مننژیت)، برسام (ورم حجاب حاجز)، مالیخولیا، جنون و رفع حواس پرتی مفید می‌باشد. جوشانده گل گاوزبان نشاط آور بوده رنگ رخسار را باز می‌کند. یکی دیگر از خواص گل گاوزبان این است که، سینه را نرم می‌کند، تنگی نفس و درد گلو را تسکین می‌دهد. یکی از خواص گل گاوزبان این است که، دلهره و وحشت را از بین می‌برد و غم و غصه را کم می‌کند و برای کسانی که با خود حرف می‌زنند سودمند می‌باشد. جوشانده گل گاوزبان با عسل جهت تنگی نفس تجویز شده است. از دیگر خواص گل گاوزبان این است که، جویدن برگ تازه گل گاوزبان جهت درمان جوش‌های چرکی دهان اطفال، برفک، سستی بیخ دندان و رفع حرارت دهان نافع است. مقدار خوراک گل آن دو مثقال تا پنج مثقال می‌باشد. عرق گل گاوزبان جهت بیماری‌های سوداوی، وسواس و خفقان مفید است.
گل گاوزبان دارای منیزیم بوده و از سرطان پیشگیری می‌کند. تحقیقات جدید بیانگر این مطلب هستند که عصاره آبی گل گاوزبان دارویی مؤثر و بی خطر برای درمان بیماران مبتلاء به اختلال وسواسی اجباری می‌باشد. گل گاوزبان دارای موسیلاژ، فلاونوئید ۱۵/۰درصد و آنتوسیانین با آگلیکون دلفینیدین و سیانیدین به میزان ۳۴/۱۳ درصد و به مقدار ناچیز آلکالوئید از دسته پیرولیزیدین است. گل مرغوب گلی است که دارای دم سفید و گلبرگ‌های بنفش باشد. برگ‌های تازه گل گاوزبان دارای مقدار زیادی ویتامین C می‌باشد. همچنین این گیاه دارای شوره نیست، عرق و ادرار را زیاد نمی‌کند.
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/03/Dry_Borage_%28By_R.Boroujerdi%29.JPG/250px-Dry_Borage_%28By_R.Boroujerdi%29.JPG
گل گاوزبان خشک شده - از گل‌های خشک شده در تهیه جوشانده، برای مصارف درمانی، استفاده می‌شود
جهت مشکلات پوستی، مثل اگزما مصرف می‌شود. همچنین گل گاوزبان به دلیل داشتن مقدار زیادی کلسیم و آهن و مواد مغذی مثل پتاسیم، روی، ویتامین‌های C و B و بتاکاروتن برای خانمهایی که دچار کمبود این مواد ضروری هستند مفید می‌باشد. گل گاوزبان به دلیل دارا بودن خواص تسکین‌دهنده برای درمان بیماری‌های عصبی نیز توصیه می‌شود. گل گاوزبان در عین حال برای درمان افسردگی و بی‌تعادل روانی ناشی از دوره‌های قاعدگی و یائسگی مصرف می‌شود. این گیاه آرام بخش، در درمان جوش‌های دهانی و آفت دهانی تأثیر شگرف می‌گذارد و معمولاً دمنوش‌های این گیاه برای سرماخوردگی و در بعضی مواقع سرفه‌های خشک در فصل سرما جوشانده‌ای قدرتمند و مرهمی قوی است. این گیاه دارویی باعث کاهش تب می‌شود و در تمام موارد تب مثل سرخک، مخملک، آبله، کهیر و تبهای دیگر می‌تواند مفید باشد.[۲]
مضرات[ویرایش]
این گیاه دارای مقدار زیادی مواد شیمیایی به نام آلکالوئیدهای پیرولیزیدینی (PAS)است که مصرف زیاد این گیاه در دوز بالا یا در دراز مدت، می‌تواند باعث بروز سرطان کبد و یا آسیب به این عضو مهم شود.[۳]
نحوه استفاده[ویرایش]
به صورت دم کرده مصرف می‌شود.
پانویس[ویرایش]
منابع[ویرایش]
  • مظفریان، ولی‌الله. فرهنگ نام‌های گیاهان ایران: لاتینی، انگلیسی، فارسی. تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۷۵. شابک ۹۶۴-۵۵۴۵-۴۰-۴.
  • کتاب زبان خوراکی‌ها، نویسنده:دکتر غیاث الدین جزایری
  • سایت آفتاب
  • شبکه تحقیقات گیاهان دارویی
منوی ناوبری
جستجو
Top of Form
Bottom of Form
همکاری
نسخه‌برداری
ابزارها
به زبان‌های دیگر
  • این صفحه آخرین‌بار در ‏۱۰ اوت ۲۰۱۷ ساعت ‏۱۸:۲۷ ویرایش شده‌است.
///////////
Echium amoenum
From Wikipedia, the free encyclopedia
Echium amoenum
Kingdom:
Clade:
Clade:
Clade:
Order:
Family:
Genus:
Species:
E. amoenum
Echium amoenum
Fisch. & C.A.Mey.
Echium amoenum is a biennial or perennial herb indigenous to the narrow zone of northern part of Iranand Caucasus, where it grows at an altitude ranging from 60 to 2200 m. It is one of the important medicinal herbs in traditional Iranian medicine. E. amoenum have been advocated for variety of effects such as demulcent, anti-inflammatory and analgesic, especially for common cold, anxiolytic and sedative.
References[edit]
//////////

لسان الثور الثور (باللاتينية: Anchusa) جنس نباتي يتبع الفصيلة الحِمحِمية ويضم عشرات الأنواع من النباتات. تنتشر كثير من أنواع لسان الثور فيحوض البحر الأبيض المتوسط.
من أنواعه الأخرى[عدل المصدر]
مصادر[عدل المصدر]
1.      ^ مذكور في : الأنواع النباتية معرف مكتبة تراث التنوع البيولوجي: http://biodiversitylibrary.org/page/358152 — المؤلف: كارولوس لينيوس — العنوان : Species plantarum — الاصدارالأول المجلد: 1 الصفحة: 133
مشاريع شقيقة

في كومنز صور وملفات عن: لسان الثور

  • Plantarium ID42818 




  • Tela Botanica ID85873 
  • Flora of China ID101622 




  • USDA PLANTS IDANCHU 

  • VASCAN ID818 





  • Nederlands Soortenregister ID119227 

Changing Forget-me-not 600.jpg

هذه بذرة مقالة عن نبات متعلقة بالفصيلة الحمحمية بحاجة للتوسيع. شارك في تحريرها.
/////////////
قس سومور گَن در آذری:
 (lat. Anchusa) - çuğundurkimilər (Boraginaceae) fəsiləsindən bitki cinsi.
Dərman bitkisi kimi istifadə olunan növləri[redaktə | əsas redaktə]
·         İtaliya sümürgəni (Anchusa italica Retz.)
·         Dərman sümürgəni (Anchusa officinalis L.)
·         Boyaq sümürgəni (Anchusa tinctoria L.) (= Alkanna tinctoria (L.) Tausch)
Digər növləri[redaktə | əsas redaktə]
·         Anchusa barrelieri
·         Anchusa arvensis
·         Anchusa crispa
Inula britannica.jpeg
 İkiləpəlilər ilə əlaqədar bu məqalə qaralama halındadır.Məqaləni redaktə edərək Vikipediyanı zənginləşdirin.
·         Bitki qaralamaları
·         Dərman bitkiləri
·         Sümürgənkimilər
/////////////
Anchusa
From Wikipedia, the free encyclopedia
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a4/Text_document_with_red_question_mark.svg/40px-Text_document_with_red_question_mark.svg.png
This article includes a list of references, related reading or external linksbut its sources remain unclear because it lacks inline citations. Please help to improve this article by introducing more precise citations. (October 2013) (Learn how and when to remove this template message)
See also Anchusa class corvette, a former class of Royal Navy ships
Anchusa
Anchusa officinalis 16-06-2006 19.44.06.JPG
Kingdom:
Clade:
Clade:
Clade:
Order:
Family:
Subfamily:
Genus:
Anchusa
L.
Species
See text.
The genus Anchusa belongs to the tribe Boragineae of the borage family (Boraginaceae). It includes about 40 species.
These species grow in Europe, North Africa, South Africa and Western Asia. They are introduced in the United States.
They consist of annual plantsbiennial plants and perennial plants with the general characteristics of the borage family. They are generally herbs, covered with bristly hairs. The leaves are simple or undulate, covered with stiff hairs.
The small radially symmetrical flowers are sapphire blue and retain their colour a long time. The plants show numerous flowers with 5 sepals, united at their bases, and 5 petals forming a narrow tube facing upwards. The flowers grow in several axillary cymes, simple or branched, or are clustered at the end. The flowers are much frequented by bees.
The roots of Anchusa (just like those of Alkanna and Lithospermum) contain anchusin (or alkanet-red ), a red-brown resinoid colouring matter. It is insoluble in water, but soluble in alcoholchloroformand ether.
Anchusa species are used as food plants by the larvae of some Lepidoptera species including Coleophora onosmella.