۱۳۹۶ مهر ۲۸, جمعه

نارکیوا، مارکیوا، رمان السعال، خشخاش بحری، مامیثا، خشخاش مقرن (شاخدار) مامیثای مقرنه

نارکیوا
بفتح نون و الف و کسر راء مهمله و فتح کاف و سکون یاء مثناه تحتانیه و فتح واو و الف
ماهیت آن
کفته اند مارکیوا است و نزد ابن بیطار دو چیزاند و لیکن از تعریف او دو چیز ظاهر نمی شود و بعضی خشخاش زبدی دانسته اند منبت آن اکثر آجام و مواضع سایه دار و بتنهائی می روید و تا بیک قامت بلند می کردد و برک آن شبیه ببرک زیتون و از ان کوچکتر و سبز و املس و بسیار نرم مانند خربزه و کل آن شبیه بکل خیری و ثمر آن بقدر بندقی و در ان تخم ادکن اللون یعنی تیره رنک و تند و تیز لذاع و بعضی آن را فلفل الماء دانسته اند و بعضی کفته اند که غیر انست و بالجمله
طبیعت آن
کرم و خشک در دوم و با حدت و لذع
افعال و خواص آن
آشامیدن تخم کوبیدۀ آن با عسل سرشته زائل کنندۀ ملیله و محلل ریاح غلیظه و اخراج کنندۀ بلاغم الزینه طلای خاکستر درخت آن و یا با برک سائیده آن رافع کلف و نمش و آثار جلد و ساقط کنندۀ موی و باعث دیر برآمدن آنست الاورام طلای آن محلل اورام و از خواص آنست که چون کرسنه و یا پیاز و مانند آن را در ان جوش دهند و خشک نموده بعد از خواب بر صورت بمالند منتفخ و سرخ رنک کرداند
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
/////////////
نارکیوا. [ کی وا ] (اِ) غوزه  خشخاش سیاه را گویند و به حذف الف آخر غوزه  خشخاش سفید را و به عربی رمان السعال* خوانند. (برهان قاطع). غوزه  خشخاش سیاه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اسم فارسی است و معنی آن انار روباه است و آن را مارکیوا نیز گویند... و بعضی خشخاش زبدی و بعضی گویند خشخاش به اقسام آن است و بعضی گویند که آن خشخاش سیاه است خاصه و بعضی فلفل الماء دانسته اند. (فرهنگ نظام از محیط اعظم ). آقای دکتر معین در برهان قاطع حاشیه  ص 2094 آرد: «نارکیوا« »مارکیوا» است و نزد ابن بیطار دو چیز است و از تعریف او ظاهرنمی شود که دو چیز باشد و نزد بعضی خشخاش زبدی است . «تحفه  حکیم مومن ». دزی گوید: «نارکیوا» (فارسی ، نارگیوا) «فولرس »، و در شرح «مارکیونا» گوید: مارکیونا نام نهالی که در ابن بیطار آمده ، و آن در نسخ مختلف به صور مارکونا، مارکمونامارکبوا یاد شده و در نسخه ای آمده : مارکیوا اسم فارسی ذکره صاحب الفارسیه (الفلاحة افزوده شود) اما من چنین کلمه ای را در فرهنگهای فارسی نیافتم در محیط اعظم ذیل مارکیوا و نارکیوا و نیز در تحفه  حکیم مومن ذیل نارکیوا آمده است . (حاشیه  برهان قاطع ص 2094).
* رمان السعال . [ رُم ْ ما نُس ْ س ُ ] (ع اِ مرکب ) خشخاش . (الفاظ الادویه ) (اختیارات بدیعی ). خشخاش سفید. رمان السعالی . (تحفه  حکیم مومن ). و رجوع به خشخاش شود.
||خشخاش ابیض . [ خ َ ش ِ اَب ْ ی َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی خشخاش است که خشخاش بستانی نیز می گویند. رمان السعال .(یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به خشخاش بستانی شود.
||خشخاش بستانی . [ خ َ ش ِ ب ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خشخاش بستانی را به فارسی خشخاش سفید گویند گلش سفید می باشد و خشخاش سیاه را گل بنفش و سرخ و سیاه و کبود و این الوان را تخم سیاه می باشدگویند خشخاش بری را برگ کثیرالتشریف و مزغب می باشد بخلاف بستانی و تخم خشخاش سفید در آخر دوم سرد و اول تر و مخدر و منوم و منضج مواد رقیقه صفراوی و ده درهم او با شکر جهت خشونت سینه و سرفه حار یابس و نفث الدم و تب دق و حرقت مثانه و امراض حاره  آن و مقوی جگر ضعیف و گرده و مسمن و با عسل مبهی و مداومت او قاطع باه و بوئیدن بوداده  او رافع بیخوابی و مثل او مغز بادام مولد خون صالح و رافع هزال و چون خشخاش تازه را با پوست او کوبیده قرص بسازند جهت سرفه و درد سینه و حرقةالبول و اسهال کهنه و تشنگی شرباً و جهت تخفیف رطوبات و تحلیل اورام ضماداً نافع و قدر شربتش تا پنج درهم و از تخم او یازده درهم و از پوست او تا یک مثقال و نیم و از گل او تا یکدرهم و مضر مبرودین و مداومت او مضر ریه و مصلحش عسل و مصطکی و شکر صبح و شام بنوشند جهت اسهال دموی و صفراوی و التهاب امعاء مجرب و ضماد او جهت درد سر و با حلبه و گلاب که طبخ یافته باشند جهت ابتداء رمد و تسکین درد آن و منع ریختن مواد به اعضاء و مطبوخ برگ آن جهت بیخوابی و باآرد جو جهت اورام حاره و باد سرخ و لعوق آب مطبوخ او با عسل که رب خشخاش گویند جهت منع نزلات و سرفه و اسهال مزمن نافع است خصوصاً با اقاقیا و عصاره  لحیةالتیس و طبیخ بیخ او جهت جگر علیل و خلط غلیظ معده مفید و عصاره  پوست او که کوکنار گویند سرد و مایل برطوبت و در آثار قوی تر از تخم او و مداومت او مرخی اعضاء و مشوش حواس و قاطع باه و مفسد اشتها و هاضمه و مورث نسیان و مفسد خون و بالعرض است و گل خشخاش با آب گشنیز جهت غله ساعیه و قروح ، ضماد او جهت سوزش چشم و قرحه  قرنیه اکتحالاً مفید و روغن او که بدستور روغن گل گیرند مخدر و مسکن دردهای حاره و اورام و آشامیدن او جهت نزله و سرفه حاره و قطور از جهت درد گوش وورم حاره آن مفید و روغن تخم خشخاش در افعال از او ضعیفتر و منوم و مسدد است . (از تحفه  حکیم مومن ).
خشخاش . [ خ َ ] (ع اِ) مردم با سلاح و زره . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). || کوکنار و آن چند قسم است بستانی و منثور و مقرن و زبدی . (منتهی الارب ). کوکنار. (مهذب الاسماء).
خشخشاش از نظر پزشکی : دربرهان قاطع آمده است : خشخاش چند قسم باشد ۞ ابیض و اسود و زبدی و مقرن . خشخاش ابیض بوستانی است و آن سرد و تر باشد و بعضی گویند خشک است خوردن آن با عسل منی را زیاد کند و خشخاش اسود صحرائی است و آن را خشخاش مصری هم می گویند و آن سرد و خشک است ، در سیم اگر بکوبند و با شراب بخورند اسهال را نافع باشد و خشخاش زبدی نوعی از خشخاش است و آنرا برگ و تخم و ثمر سفید می باشد و آن مسهل بلغم است و خشخاش مقرن خشخاش بحری* است و آن پیوسته در کنارهای دریا روید و غلاف آن مانند شاخ گاو باشد و با شیر بر نقرس طلا کنند نافع است و مطلق آن را به عربی رمان السعال ۞ گویند :
حب خشخاش کند در عسل شهد بکار.
سعدی .
... توضیح : گیاهی ۞ است گل دار از تیره ٔ پاپاوارسه ۞ . از اقسام مختلفه ٔ خشخاش یک رقم در ایران زراعت میشود. (پاپاورسومنی - فروم ) ولی رنگ گل آنها مختلف و ارتفاع متوسط این گیاه یک ذرع است . تخم آن را در پائیز و گاهی نیز در بهارمی کارند در ایران زراعت آن با ترتیب صحیح علمی بعمل می آید. (یادداشت بخط مؤلف ).
توضیح : از شیره ٔ خشخاش تریاک می گیرند. رجوع به تریاک شود.
- شیره ٔ خشخاش ؛ تریاک . (از ناظم الاطباء).
|| ریزه . ذره . مقدار بسیار کوچک :
دو نیزه چو خشخاش گشت از نهیب
یکی را نجنبید پا از رکیب .
فردوسی .
* مامیثا. (اِ) به لغت سریانی نام رستنیی باشد بغایت بی مزه و در آب به هم می رسد و در قابضات به کار برند وعصاره ٔ آن را شیاف مامیثا خوانند. (برهان ) (آنندراج ). به لغت سریانی نام گیاهی است بغایت بدمزه ، عصاره ٔآن را نیز مامیثا گویند و به شین معجمه (مامیشا) و مهمله (مامیسا) خواندن و نوشتن خطاست . (غیاث ). اسم نبطی نباتی است شبیه به خشخاش بحری معروف به خشخاش مقرن . برگش مایل به سفیدی و با زواید مثل اره و با زغب و با رطوبت چسبنده و گلش زرد مانند خشخاش ساحلی مقرن و ثقیل الرایحه و تخمش بقدر کنجد و سیاه و ثمرش مانند خشخاش مقرن و بی غلاف منحنی می باشد، بخلاف خشخاش بحری و شاخه های خشخاش ساحلی در زمستان می ریزد و در بهار عود می کند، بخلاف مامیثا که اثری از او ظاهر نمی ماند می رسد و آن را کوبیده قرص می سازند... (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). گیاهی است ۞ از رده ٔ دولپه ایهای پیوسته گلبرگ جزو تیره ٔ دیبساغوسها (طوسکها) که به صورت درختچه های کوچک یا علفی و پایا است . برگهایش متقابل و گل آذینش کپه ای است . در حدود 50 گونه از آن شناخته شده که غالباً متعلق به نواحی بحرالرومی هستند. عصاره ٔ انساج این گیاه در امراض پوستی تجویز می شود. ممیثا. مامیثای صحرایی . کتله . کعب الغزال . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به ابن البیطار ج 1 ص 45 شود. || گیاه ارغامونی ۞ را گویند که گیاهی از تیره ٔ کوکناریان است . گلهایش برخلاف خشخاش دارای سه کاسبرگ اند. این گیاه دارای گونه های متعدد است که برحسب رنگ گلها (زردیا قرمز یا سفید) آنها را مامیثای زرد یا قرمز یا سفید خوانند. خشخاش تیغی . مامیثای روغنی . نعمان البری . ممیثا. توضیح آنکه دزی مامیثا را مرادف با «ابسینت » ۞ که افسنتین یا خاراگوش است ذکر کرده و آن صحیح نیست . (فرهنگ فارسی معین ).
- مامیثای ابیض ؛ مامیثای سفید. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ترکیب مامیثای سفید شود.
- مامیثای زرد ؛ گونه ای ارغامونی ۞ که دارای گلهای زرد رنگ است . (فرهنگ فارسی معین ).
- مامیثای سرخ ؛ گونه ای ارغامونی ۞ که دارای گلهای سرخ رنگ است . (فرهنگ فارسی معین ).
- مامیثای سفید ؛ گونه ای ارغامونی ۞ که دارای گلهای سفید رنگ است . مامیثای ابیض . (فرهنگ فارسی معین ).
- مامیثای صحرایی . رجوع به معنی اول همین کلمه شود
//////////////
مارکیوا. (اِ) اسم فارسی و «نارکیوا» نیز نامند. نبات او شبیه به درخت و در کنار آبها و زمین سخت می روید و شاخه های او بسیار و تا بقدر پنج ذرع و دیرشکن و برگش کوچکتر از برگ زیتون و نرم و گلش سرخ و شبیه به گل شب بوی و ثمرش در میان برگها و مانندفندق و مایل به سیاهی و در جوف آن دانه  سیاه و بسیار نرم و قسمی از فلفل الماء است و چون کرسنه و بسیله و سایر حبوب را در آن جوشانیده خشک کنند طعم او رااز فلفل تمیز نمیتوانند کرد. (تحفه  حکیم مومن ).
//////////////
قس مَامِيثَا مقرنة، خشخاش مقرن در عربی: 
المَامِيثَا المقرنة أو الخشخاش المقرن نوع نباتي يتبع جنس الماميثا من الفصيلة الخشخاشية.[1]
محتويات
  [أظهر] 
الوصف النباتي[عدل]
يقول ابن البيطار:
«خشخاش مقرون: [ديسقوريدوس] في الرابعة: هو نبات له ورق أبيض عليه زغب ويشبه ورق النبات الذي يقال له قلومس مشرف الطرف كتشريف المنشار مثل ورق الخشخاش البري وساق شبيه بساقه وزهر أصفر وثمر دقاق صغار منحنية كالقرون مشبهة للحلبة، ولذلك لقب قاراطيطس أي المقرّن، وفيه بذر صغير أسود غليظ ويثبت في سواحل البحر وفي أماكن خشنة. [جالينوس] في: هذا نوع من الخشخاش يسمى بهذا الاسم من قبل ثمرته معقفة قليلاً بمنزلة غلف الحلبة وكأنها شبيهة بقرن الثور وفي الناس قوم يسمونهخشخاشاً بحرياً لأنه في أكثر الأمر إنما ينبت في شاطئ البحر وقوته تجلو وتقطع».»
الموئل والانتشار[عدل]
تنتشر في المشرق العربي والمغرب العربي ووادي النيل وتركيا والقوقاز ومعظم مناطق أوروبا باستثناء أقصى شمالها[3].
مرادفات للاسم العلمي[عدل]
المراجع[عدل]
1.      ^ موقع هيئة الطاقة الذرية في سوريةالنباتات السامة في سورية. تاريخ الولوج 23 أيار 2011.
2.      ^ ابن البيطار. تفسير كتاب دياسقوريدس في الأدوية المفردة.
/////////////
قس در آذری:
Buynuzcuqlu buynuzlalə (lat. Glaucium corniculatum)[1] - xaşxaşkimilər fəsiləsinin buynuzlalə cinsinə aid bitkinövü.[2]
///////////
قس در ترکی استانبولی:
Kırmızı boynuzlu gelincik (Glaucim corniculatum), genellikle stepler, tarlalar ve çorak arazilerde yaşatan bir veya iki yıllık otsu bir bitki türü. Boyu 40 cm'ye kadar uzayan bitkinin çiçek açma dönemi Haziran-Temmuz aylarıdır. Çiçekleri kırmızı olur.
Adını 10 cm boyundaki boynuza benzeyen meyvesinden alır. Kırmızı boynuzlu gelincik, çiçek dilinde hayal gücünün ve rüyanın sembolü olarak bilinir.
 ///////////
Glaucium corniculatum
From Wikipedia, the free encyclopedia
Glaucium corniculatum
Glaucium corniculatum flor.jpg
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Species:
G. corniculatum
Glaucium corniculatum
(L.) Curtis
Glaucium corniculatum, the blackspot hornpoppy[1] or red horned-poppy,[2] is a species of the Glaucium genus in the poppy family (Papaveraceae). It is an annual flowering plant, occurring in southern Europe, and grows up to 1 foot (30 cm) high. The stem and leaves are hairy, the capsule fruit is covered with stiff hair, the flower is red, with a black spot on the base of the tepal bract, which has a yellow margin from the original (xls) on 2015-01-25. Retrieved 2014-10-17.around it. The flower appears from June until August.
References[edit]
1.   Jump up^ "Glaucium corniculatum"Natural Resources Conservation Service PLANTS Database. USDA. Retrieved 19 January 2016.

2.   Jump up^ "BSBI List 2007". Botanical Society of Britain and Ireland. Archived