لجالو
بفتح لام و جیم و الف و ضم لام و سکون واو لغت هندی است
ماهیت آن
کیاهی است که در کنار آبها و زمینهای نمناک می روید و در موسم باران
بیشتر و دو قسم می باشد قسمی در خشکی و زمینهای نمناک می روید نبات آن تا بیک ذرع و
شاخهای آن باریک و برک آن ریزه باریک شبیه ببرک ام غیلان و از ان ریزه تر و قسم دوم
مائی که در کنار آب و غدیرها می روید و این مفروش بر روی زمین می باشد و در شاخ و برک
شبیه بدان قسم و از خواص هر دو قسم است که چون دست نزدیک آن برند و بدان رسانند برکهای
آن بهم مجتمع می کردند و چون دست را بکشند و از ان دور نمایند بعد از اندک زمانی از
هم باز می کردند بحالت اصلی خود و از جملۀ ادویۀ عظیم النفع است نزد اهل هند و باصطلاح
خود آن را از رساین می دانند
طبیعت آن
در دوم سرد و تر
افعال و خواص آن
محلل و جالی و منضج و مفتح و بجهت فساد خون و امراض حادثه از ان
و امراض صفراویه شربا نافع و قطور آب آن جهت ناصور و زخمهای کهنه مفید و کویند چون
آفتاب در برج سرطان و در منزل نثره باشد که بهندی پکهه نچهتر نامند بروند بر کنار غدیری
که در انجا کیاه لجالو باشد و اولا غسل بکنند و قدری شیرینی تصدق نمایند و بخور منسوب
بزحل بسوزانند مانند مقل ازرق با روغن سرشف پس آن کیاه را از ریشه برکنند به نحوی که
سایۀ آن کس بران نیفتد و در سایه خشک نمایند و باز چون ماه در ان منزل آید نرم کوفته
پیخته بقدر فلفلی از ان را با شیر کاو تازه دوشیده ممزوج کرده این منتر را هفت مرتبه
بران خوانده بنوشند منتر این است بسم اللّه الرحمن الرحیم دولها امرت دولها سنکه ادان
نمونمو بشواد تا سه هفته هر هفته هر روز بدین نحو بخورند در هفتۀ اول امراض سوداوی
و حمیات ربع و مرکبه دفع کردد و در هفتۀ دوم بواسیر و نواصیر و یرقان و امثال اینها
زائل کردد و در هفتۀ سوم جذام و بهق و قوبا و آتشک و مانند اینها برطرف کردد بعون اللّه
تعالی و بالجمله مداومت بدان قوای حیوانی بیفزاید و از اسرار است نزد ایشان
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
////////////
لجالو
فتح لام و جیم مشدد و مشهور بیتشدید است
و الف و ضم لام ثانی واو ساکنه تلخ و زمخت و سرد و دافع فساد بلغم و صفراء و
رکت پت و درد فرج زنان و حابس اسهال و
هر گاه برین گیاه دست برسد برگها خود را در هم بکشد ازینجهت باین اسم مسمی گشته.
تألیف شریفی
////////////
صامریوما
بفتح صاد و الف و فتح میم و سکون راء مهمله
و ضم یاء مثناه تحتانیه و سکون واو و فتح میم و الف لغت سریانی است و اهل اندلس ترنشول
و بدیار مصر کیاه عقرب و بعضی عریان آن را غبرا نامند جهت آنکه رنک آن اغبر است و بعضی
لاجوردیه جهت آنکه رنک عصارۀ کل آن لاجوردی است و کویند اسم کیاهی است که بهندی آن
را لجالو کویند
ماهیت آن
نباتی است و دو نوع می باشد کبیر و صغیر
کبیر آن را ازک بیخ چهار پنج شاخ می روید و شاخهای آن پرشعبه و برک آن شبیه
ببرک سیب و از ان کوچکتر و زغب دار و با
خشونت و کل آن سرخ لاجوردی و منحنی مانند دنبالۀ عقرب منبت آن زمینهای خشن و صغیر آن
را برک کوچکتر و مدور و ساق آن مفروش بروی زمین و کل آن لاجوردی و منبت آن کنار آبها
و جاها که آب در ان ماند و برطرف کردد و مستعمل برک و ساق و تخم آن است و بیخ آن را
چندان منفعتی ننوشته اند
طبیعت آن
کرم و خشک در دوم و حرارت آن زیاده از
یبوست آنست
افعال و خواص آن
محلل و جالی و مسهل بلغم و مرۀ سودا و مده حیض و مخرج جنین و تریاق
سم عقرب و رتیلا و آشامیدن آب چهار عدد از شاخ آن بتمامه از برک و کل و تخم با عسل
و یا با فانیذ شیرین نموده جهت اسهال مرۀ صفرا و با شراب جهت رفع سمیت عقرب و رتیلا
و همچنین آشامیدن دو درم از تخم آن سنک مثانه را نیز بریزاند و کفته اند بلع نمودن
چهار عدد از ثمر آن پیش از نوبۀ تب ربع بیک ساعت و سه عدد برای حمی مثلثه یعنی غب مؤثر
و ضماد آن جهت رفع ثآلیل و قوبا مفید و ضماد برک آن با شیر جهت تحلیل اورام حجب دماغ
اطفال و نقرس و التوای عصب و آشامیدن ثمر نوع صغیر آن با اندک نمک هندی و یا نطرون
جهت دفع اقسام کرم معده و امعا و ضماد آن با سرکه جهت ثآلیل برآمده آویخته نافع و کویند
تعلیق بیخ کبیر آن مسکن وجع کزیدن عقرب و رتیلا است مضر سپرز مصلح آن عسل مقدار شربت
آن تا دو درم و صاحب تحفه نوشته که امین الدوله درخت حب السمنه* را صامریوما دانسته
و لجالو در حرف اللام ان شاء اللّه تعالی مذکور خواهد شد
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
* حب السمنه، نقل خواجه
آن را شاهدانه بری نامند و به فارسی نقل
خواجه گویند؛ دانهای است به قدر فلفلی مستدیر و سیاه رنگ و املس و مغز آن سفید و شیرین
و با دهنیت و نبات آن به قدر زرعی و شیردار و منبت آن صحراها و بیابانها.
طبیعت آن گرم و خشک و با رطوبت فضلیه است.
شیرۀ آن در ترکیب با ماءالعسل مسهل بلغم
به رفق و چون شیره آن را بگیرند در آب و آرد و شکر و روغن بادام شیرین یا روغن کنجد
تازه در آن ریزند و طبخ نمایند تا مانند حریره و فالوده و تر حلوا گردد و تناول نمایند
جهت تسکین ابدان مهزولین و صاحبان برد و یبس و حریرۀ همین شیره طبق دستور برای چاقی
بدن های لاغر مصرف دارد. آب برگ درخت آن برای اسهال های بلغم و صفرا نافع است. این
گیاه ثقیل و دیر هضم و مصلح آن سکنجبین و عسل است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
///////////
حب السمنة. [ح َب ْ بُس ْ س ِ ن َ ] (ع اِ مرکب ) نقل خواجه. حبةالسمنة.
حب الحنکلاء. قسم صغیر حب ّالزلم. حبی است سیاه رنگ از نخود کوچکتر و خراسانیان آنرا
نقل خواجه خوانند. پوست وی بغایت سیاه بود و مغز وی سفید. و طبیعت وی گرم و تر بود
در اول و گویند در دویم. و منفعت وی آنست که فربهی آورد و منی زیاده کند و باه را زیاده
برانگیزد و مقدار ده درم از آن را چون بکوبند و در آب بمالند و صافی کنند و با قدری
آرد و قند و روغن بادام شیرین یا کنجد بپزند و بیاشامند بدن لاغر فربه کند، چون سبب
لاغری از سردی و خشکی بود. و وی دیر از معده بگذرد و مضر بود به شش و مصلح وی قند بود
و بدل آن نیم وزن آن مغز پسته و نیم وزن آن کنجد و گویند بدل آن حب محلب است. (اختیارات
بدیعی ). دانه ایست بقدر فلفلی مستدیر و سیاه لون و ملساءو مغزش سفید و شیرین و نبات
او به قدر ذرعی و شیردار. و برگش سفید اغبر. در دوم گرم و در اول تر و کثیرالغذاء و
مبهی و مسمن و یک وقیه او با ماءالعسل مسهل
ضعیف بلغم و صفراء و ربع رطل از آب برگ او مسهلی قوی. و قدر شربتش تا ده درم و بدلش
پسته و کنجد است بالمناصفه. و بطی ءالنزول و ثقیل و مصلحش سکنجبین و عسل. و صاحب برهان
در ذیل کلمه نقل خواجه گوید: دانه ای باشد
سیاه رنگ و مدور از نخود کوچکتر. پوست آن بسیار سیاه و مغز آن بغایت سفید می باشد.
گرم و تر است. تن را فربه کند و قوه باه دهد
و بعربی حب السمنة و حب الحنکلا خوانند با حاء بی نقطه. (تحفه حکیم مومن ).
///////////
لجالو /lajālu/گیاهی با شاخههای باریک و برگهای ریز که بلندیش
تا یک متر میرسد و هرگاه به آن دست بزنند برگهایش جمع و درهم میشود و چون دست از
آن بردارند به حال اول برمیگردد.
فرهنگ فارسی عمید
///////////
صامریوما!
صامریوما. [ م ِ ] (اِ) طرنشول . حشیشةالعقرب
. غبیرا. رقیب الشمس . منوم . آفتاب پرست . آفتاب گردان . اکرار. مولف تحفه آرد: کبیر
او را از یک بیخ ، چهار پنج ساق میروید و ساقها پرشعبه و برگش شبیه به برگ سیب و از
آن کوچکتر و زغب دار وباخشونت و گل آن لاجوردی و منحنی مثل دنباله عقرب ومنبتش اراضی خشنه و صغیر او را برگ کوچکتر
و مدور وساق آن مفروش بر زمین و گل آن لاجوردی و منبت آن کنار آبها و جائی که آبها
در او بسیار مانده بر طرف شده باشد و عصاره
گل هر دو را صاف نموده با صمغ عربی بجای لاجورد استعمال کنند و در کتابت و نقاشی
بهتر از آن است و مستعمل از او برگ و ساق و تخم آن و در آخر دوم گرم و در اول او خشک
و مسهل بلغم و مرةالسودا و تریاق سم عقرب و رتیلا و مدر حیض و مخرج جنین و محلل و جالی
و مطبوخ او با عسل فانیذ مسهل قوی و ضماد و شرب او رافع سموم بارده و بلع کردن سه عدد
از دانه او قبل از نوبه تب بلغمی و چهار عدد جهت تب ربع و ضماد مسحوق او
جهت قوبا و ثآلیل و نقرس و التوای عصب وبا شیر جهت ورم حجاب دماغ اطفال و ثمر نوع صغیر
او با اندک نمک هندی یا نطرون جهت رفع اقسام کرم و دو درهم از کبیر او جهت اخراج حصاة
نافع، و تعلیق بیخ کبیر آن مسکن درد گزیدن عقرب و مضر سپرز و مصلح آن عسل و شربت آن
تا دو درهم است و امین الدوله درخت حب السمنه را صامریوما دانسته است . (تحفه حکیم
مومن ). ابن بیطار گوید: صامریوما نامی است سریانی و در اندلس آن را طرنشول ۞ و در دیار مصرحشیشةالعقرب و غبیرا
گویند و این گیاه بدانجا در مزارع خیار ۞ و برکةالفیل آنگاه که بخشکد بسیار روید.
دیسقوریدوس ۞ در آخر کتاب چهارم (ص 190) گوید
ایلیوطروفیون طوماغا ۞ و معنی ایلیوطروفیون مستحیل یا متغیر و منتقل است با آفتاب و معنی
طوماغا کبیر است و بعض مردم آن را اسکرپیون ۞ خوانند، و معنی آن دم عقرب است
و این نام را بخاطر شکل گل بدان داده اند. (مفردات ابن بیطار ص 76). و رجوع به تذکره ضریر انطاکی شود.
//////////
طرنشول. [ طُ ن ُ ](معرب ، اِ) به سریانی
صامریوما نامند. (فهرست مخزن الادویه ). آفتاب گردان. آفتاب گردک. آفتاب پرست. تنوم.
شجرةالیمام. ایلیوطرفیون طوماغا. طرنشولی در اصطلاح عوام اسپانیا. (ابن البیطار). رجوع
به طرنشولی و طورناشولی و دزی ج 2 ص 42 شود.
///////////
ایلیوطرنیون طوماغا. [ ] (معرب ، اِ مرکب
) شجرة الیمام . آفتاب گردان . ایلیوطرفیون طوماغا. رجوع به ایلیوطرفیون طوماغا شود.
//////////
آفتابپرست
اشاره
به فارسی «گل آفتابپرست»، «آفتابپرست»
و «آفتابگردک» و در کتب طب سنتی با نامهای «دوار الشمس» و «صامریوما» نامبرده میشود.
به فرانسوی
Tournesol, Heliotrope
d'Europe, Herbe de Fiacre, Girasol, Heliotrope
وHerbe aux verrues و به انگلیسیTurnsole ,Common
heliotrope
وEuropean Turnsole
گفته میشود. گیاهی است از خانواده گاوزبانBoraginaceae نام علمی آنHeliotropium
europaeum L
. میباشد.
مشخصات
آفتابپرست گیاهی است علفی، یکساله و یا
به شکل بوتهای با ساقههای چوبی، ساقه آن کوتاه پوشیده از پرز غباری و بلندی آن
70- 10 سانتیمتر و خیلی پرشاخه و منشعب است. برگهای آن کامل، پهن، بیضی، نوکتیز و
در تماس با دست زبر و خشن با دمبرگ شبیه برگ شیب و کمی کوچکتر از آن میباشد. گلهای
آن مجتمع، خوشهای سفید مایل به زرد بدون بو و خمیده شبیه عقرب است. تکثیر این گیاه
از طریق کاشت قلمه آن است که معمولا اواخر تابستان یا اوایل پاییز گرفته میشود و در
گلدان یا خزانه کاشته شده و زمستان در گلخانه سرد نگهداری میشود و اوایل سال بعد به
محل اصلی منتقل میگردد. در تمام طول تابستان گل میدهد.
این گیاه در مناطق با آب و هوای مدیترانهای
جنوب اروپا و جنوب غربی آسیا و
معارف گیاهی، متنج7، ص: 77
شمال افریقا و ایران میروید. در ایران
بیشتر در موستانها و کنار جادهها و اراضی سنگلاخ و همچنین در همدان دیده میشود.
ترکیبات شیمیایی
در دانه و ریشه گیاه آفتابپرست آلکالوئیدی
به نام سینوگلوسین 94] مشخص شده است.
خواص- کاربرد
صامریوما طبق نظر حکمای طب سنتی از نظر
طبیعت گرم و خشک است و درجه حرارت آن بیشتر از درجه خشکی آن است. و از نظر خواص معتقدند
که برگ و شاخه گلدار و تخم آنکه مستعمل در طب سنتی است، محلل و مسهل بلغم و قاعدهآور
است. اگر آب 4 عدد از سرشاخه گلدار آن را که شامل برگ، شاخه، گل و تخم است گرفته و
با عسل شیرین نموده و بخورند مسهل صفرا میباشد و مخلوط با سرکه برای رفع سمیت عقرب
مفید است. اگر 8 گرم از تخم آن را بخورند سنگ مثانه را دفع میکند و خوردن دمکرده
تخم آن نیز برای تب مفید است. اگر 30- 20 گرم برگ و سرشاخه گلدار گیاه را در 1000 گرم
آب جوش دم کنند و روزی 3- 2 فنجان بخورند برای دفع سنگ کلیه نافع است. ضماد آن برای
دفع و رفع انواع زگیل و اکزما مفید میباشد. ضماد برگ آنکه با شیر تهیه شود برای تحلیل
ورم پرده دماغ اطفال و نقرس و پیچیدگی عصب نافع است و برای طحال مضّر است و برای اجتناب
از عوارض آن باید با عسل خورده شود. مقدار خوراک آن تا 8 گرم در هربار است.
گونه دیگری از آفتابپرست که به نام آفتابپرست
پرو معروف است به صورت درختچه است. نام علمی آنHeliotropium arborescens یاHeliotropium
Peruvianum L
. میباشد. این گونه در ایران نیست و در امریکا و پرو میروید. گلهای آن آبی با بوی
وانیل و از آن برای تقویت قلب و رفع سردرد استفاده میشود.
واریتهای از آفتابپرست را به شکل پرورشی
تربیت کرده و در باغها میکارند دارای گلهای درشت به شکل عقرب و به رنگ بنفش است. در
ایران این رقم را «گل عقرب» نیز میگویند.
معارف گیاهی، متنج7، ص: 78
گل آفتابپرست
آفتابپرست درختچهای پرو با گلهای درشت
آفتابپرست اروپایی با گل
A
- مقطع یک گل
گونههای دیگری از گل آفتابپرست با خواص
دارویی مورد توجه در ایران میرویند که به ذکر چند نوع از آنها میپردازیم:
1. گونهH .eichwaldi Steud .ex .DC که مترادف آنH .ellipticum Ledeb . میباشد. گیاهی است
علفی با قاعده چوبی پوشیده از تار. گلهای آن در دو ردیف به طول 5- 4 سانتیمتر و خمیده
مانند دم عقرب است. این گیاه در هند در پنجاب، سند و بلوچستان تا کشمیر انتشار دارد.
در ایران در تبریز و اهر و در آذربایجان غربی در اطراف دریاچه، در لرستان در بیشه،
در خراسان در تربتجام، در بلوچستان و در اطراف تهران در کرج و قزوین میروید. این
گیاه در استعمال داخلی قیآور است و جوشانده برگ آن در روغن کرچک برای پاک کردن و التیام
زخم مفید است. از برگهای آن در هند به صورت لهکرده برای پاک کردن و التیام زخم، عقربزدگی
و مارزدگی استعمال میکنند.
معارف گیاهی، متنج7، ص: 79
2. گونه.H .strigosum Willd . گیاهی است چندساله
با ساقه چوبی و خیلی کوچک. برگهای آن باریک، دراز و نوکتیز است. این گیاه در سرتاسر
هند از دامنههای هیمالیا تا بلوچستان انتشار دارد و در ایران نیز احتمالا در بلوچستان
و در شمال غرب ایران یافت میشود.
این گونه مدّر و ملیّن است و در موارد
گزش مار مصرف میشود. شیره گیاه را روی زخمهای چشم و التهاب و جوشهای لثه میگذارند،
بهطور کلی این شیره باعث رسیدن زخمها و تحریک و تسریع چرکزایی آنها میشود.
3. گونه
Heliotropium bacciferum
Forsk. sub tuberculosum( Boiss. ). H. Riedl.
از نظر خواص شبیه گونهH .tuberculosum
Boiss
. میباشد.
گیاهی است چندساله با ساقههای چوبی، بلندی
آن تا 5/ 0 متر میرسد و پوشیده از تارهای سفید غباری، خشن و زبر است. در قاعده هرتار
یک غده سفیدرنگی وجود دارد. برگهای آن ساده به طول تا 4 سانتیمتر باریک و پوشیده از
تارهای خشن و زبر سفید است. این گیاه در هند در سند، در پاکستان، در بلوچستان و در
ایران در بلوچستان، فارس، بوشهر، جزیره خارک، مکران در نورمحمدی، چاهبهار و بندرعباس
دیده میشود.
از نظر خواص این گیاه در موارد مارگزیدگی
و گزش عقرب به کار میرود. ابتدا محل گزیده را با محلول ضدعفونیکننده مناسبی نظیر
جوشانده غلیظ توتون یا تنباکو خوب شسته و سپس لهشده گیاه فوق را روی آن میگذارند.
در بلوچستان از عصاره این گیاه برای رفع ناراحتی چشم شتر نیز استفاده میشود.
معارف گیاهی، متنج7، ص: 80
/////////////
آفتابپرست (به انگلیسی: Heliotropium) سرده گلداری از خانواده
گاوزبانها، گاوزبانیان است که ۲۵۰-۳۰۰ گونه دارد که همه آنها با نام عمومی هلیوتروپیوم
(heliotropes) شناخته میشوند.
منابع[ویرایش]
پرش به بالا ↑ "Heliotropium L".
TROPICOS. Missouri Botanical Garden. Retrieved 2010-01-12.
پرش به بالا ↑ "Genus: Heliotropium
L". Germplasm Resources Information Network. United States Department of
Agriculture. 2006-04-02. Retrieved 2010-01-12.
ویکیپدیا انگلیسی
////////////
قس رقیب الشمس در عربی:
رقيب الشمس
رقيب الشمس
|
|
|
|
النطاق:
|
|
المملكة:
|
|
الشعبة:
|
|
الشعيبة:
|
|
الرتبة:
|
|
الفصيلة:
|
|
الجنس:
|
رقيب الشمس
|
الأنواع
|
|
طالع النص
|
|
رقيب الشمس (باللاتينية: Heliotropium) جنس نباتي يتبع الفصيلة الحِمحِمية ويضم
250-300 نوع من
النباتات. تنتشر كثير من أنواع رقيب الشمس في أرخبيل سقطرى اليمني.
- رقيب الشمس
أذن الفأري (باللاتينية: Heliotropium myosotoides) في بلاد الشام وتركيا
- رقيب الشمس الأوروبي (باللاتينية: Heliotropium europaeum) في بلاد
الشام ومصر والمغرب العربي ومعظم مناطق أوروبا
- رقيب شمس
الأطلس الصحراوي (باللاتينية: Heliotropium antiatlanticum) في المغرب العربي
- رقيب شمس
البحر الميت (باللاتينية: Heliotropium maris-mortui) في بلاد
الشام
- رقيب الشمس البلفوري (باللاتينية: Heliotropium balfourii) في جزيرة
سقطرى
- رقيب الشمس
ثنائي المبايض (باللاتينية: Heliotropium digynum) في بلاد
الشام ومصر والمغرب العربي
- رقيب الشمس
الثوري (باللاتينية: Heliotropium bovei) في بلاد
الشام وتركيا
- رقيب الشمس الجيري (باللاتينية: Heliotropium calcareum) في جنوب
الجزيرة العربية
- رقيب الشمس
الحلو (باللاتينية: Heliotropium suaveolens) في بلاد
الشام وتركيا وشرق أوروبا وإيطاليا
- رقيب الشمس
دائري الأوراق (باللاتينية: Heliotropium rotundifolium) في بلاد الشام ومصر
- رقيب الشمس السمحي (باللاتينية: Heliotropium aff. wagneri) في جزيرة سمحة
- رقيب الشمس السوقطري (باللاتينية: Heliotropium socotranum) في جزيرة
سقطرى
- رقيب الشمس الشعيبي (باللاتينية: Heliotropium shoabense) في اليمن
- رقيب الشمس
الشفاينفورتي (باللاتينية: Heliotropium schweinfurthii) في بلاد الشام
- رقيب الشمس العدني (باللاتينية: Heliotropium adenense) في اليمن
- رقيب الشمس العرباوي (باللاتينية: Heliotropium arbainense) في بلاد
الشام ومصر والمغرب العربي
- رقيب الشمس
العنبي (باللاتينية: Heliotropium bacciferum) في بلاد
الشام
- رقيب الشمس الفاغنري (باللاتينية: Heliotropium wagneri)
- رقيب الشمس
القصاصي (باللاتينية: Heliotropium kassasii) في مصر
- رقيب الشمس القنفذي (باللاتينية: Heliotropium hirsutissimum) في بلاد الشام ومصر والمغرب العربي وتركيا واليونان
- رقيب الشمس الكوري (باللاتينية: Heliotropium kuriense) في جزيرة عبد الكوري
- رقيب الشمس
لامع الثمار (باللاتينية: Heliotropium lasiocarpum) في بلاد
الشام وتركيا والقوقاز
- رقيب الشمس
مجنح الثمار (باللاتينية: Heliotropium pterocarpum) في مصر
- رقيب الشمس
المحبوب (باللاتينية: Heliotropium erosum) في
المغرب العربي
- رقيب الشمس
المستدير (باللاتينية: Heliotropium circinatum) في بلاد
الشام وتركيا
- رقيب الشمس المسنن (باللاتينية: Heliotropium dentatum)
- رقيب الشمس المصري (باللاتينية: Heliotropium aegyptiacum) في مصر
- رقيب الشمس
المكلاوي (باللاتينية: Heliotropium makallense) في اليمن
وسيناء
- رقيب الشمس
المنبطح (باللاتينية: Heliotropium supinum) في بلاد
الشام ومصر والمغرب العربي وحوض البحر الأبيض المتوسط
- رقيب الشمس
الهش (باللاتينية: Heliotropium crispum) في بلاد
الشام ومصر والمغرب العربي
- رقيب الشمس أبيض الأزهار (باللاتينية: Heliotropium albiflorum)
- رقيب الشمس الأسود (باللاتينية: Heliotropium nigricans)
- رقيب الشمس الإفريقي (باللاتينية: Heliotropium africanum)
- رقيب الشمس الأفغاني (باللاتينية: Heliotropium affghanum)
- رقيب الشمس الأمريكي (باللاتينية: Heliotropium americanum)
- رقيب الشمس
البرازيلي (باللاتينية: Heliotropium brasilianum)
- رقيب الشمس البيروي (باللاتينية: Heliotropium peruvianum)
- رقيب الشمس البيضوي (باللاتينية: Heliotropium ellipticum)
- رقيب الشمس
التشيلي (باللاتينية: Heliotropium chilense)
- رقيب الشمس التلي (باللاتينية: Heliotropium collinum)
- رقيب الشمس الحبشي (باللاتينية: Heliotropium abyssinicum)
- رقيب الشمس الحلبي (باللاتينية: Heliotropium aleppicum)
- رقيب الشمس
ذو اللونين (باللاتينية: Heliotropium bicolor)
- رقيب الشمس رمحي الأوراق (باللاتينية: Heliotropium lineariifolium)
- رقيب الشمس الريبكي (باللاتينية: Heliotropium riebeckii)
- رقيب الشمس
السروي (باللاتينية: Heliotropium cupressinum)
- رقيب الشمس
سميك الأوراق (باللاتينية: Heliotropium crassifolium)
- رقيب الشمس الشجري (باللاتينية: Heliotropium arborescens)
- رقيب الشمس ضيق الأوراق (باللاتينية: Heliotropium pannifolium)
- رقيب الشمس العثكولي (باللاتينية: Heliotropium paniculatum)
- رقيب الشمس
الغامض (باللاتينية: Heliotropium ambiguum)
- رقيب الشمس الفضي (باللاتينية: Heliotropium argenteum)
- رقيب الشمس
القرني (باللاتينية: Heliotropium cornutum)
- رقيب الشمس القصير (باللاتينية: Heliotropium abbreviatum)
- رقيب الشمس قماشي الأوراق (باللاتينية: Heliotropium pannifolium)
- رقيب الشمس القنفذي (باللاتينية: Heliotropium hirsutissimum)
- رقيب الشمس
القنابي (باللاتينية: Heliotropium bracteatum)
- رقيب الشمس
الكلسي (باللاتينية: Heliotropium calcicola)
- رقيب الشمس
الكوبي (باللاتينية: Heliotropium cubense)
- رقيب الشمس المائي (باللاتينية: Heliotropium aequoreum)
- رقيب الشمس
المتشابك (باللاتينية: Heliotropium amplexicaule)
- رقيب الشمس
مخروطي الثمار (باللاتينية: Heliotropium conocarpum)
- رقيب الشمس مدبب الأزهار (باللاتينية: Heliotropium acutiflorum)
- رقيب الشمس المدغشقري (باللاتينية: Heliotropium madagascariense)
- رقيب الشمس المذهب (باللاتينية: Heliotropium auratum)
- رقيب الشمس
مزدحم الأوراق (باللاتينية: Heliotropium confertifolium)
- رقيب الشمس المقطب (باللاتينية: Heliotropium glabellum)
- رقيب الشمس الملتبس (باللاتينية: Heliotropium aenigmatum)
- رقيب الشمس
المنخفض (باللاتينية: Heliotropium prostratum)
- رقيب الشمس
الهدبي (باللاتينية: Heliotropium ciliatum)
- رقيب الشمس
هش الأوراق (باللاتينية: Heliotropium crispiflorum)
- رقيب الشمس الهندي (باللاتينية: Heliotropium indicum)
- رقيب الشمس
الورقي (باللاتينية: Heliotropium foliatum)
1.
^ مذكور في : الأنواع النباتية — معرف
مكتبة تراث التنوع البيولوجي: http://biodiversitylibrary.org/page/358149 — المؤلف: كارولوس لينيوس —
العنوان : Species plantarum —
الاصدارالأول — المجلد: 1 —
الصفحة: 130
2.
^ تعدى
إلى الأعلى ل:أ ب المرفق العالمي لمعلومات التنوع الحيوي. رقيب
الشمس (بالإنكليزية). تاريخ الولوج 15 أيار 2011.
//////////////
Heliotropium
From Wikipedia, the free encyclopedia
Heliotropium
|
|
Kingdom:
|
|
Clade:
|
|
Clade:
|
|
Clade:
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Subfamily:
|
|
Genus:
|
|
250-300, see text
|
|
Beruniella Zakirov & Nabiev
Bourjotia Pomel Bucanion Steven Cochranea Miers Euploca Nutt. Lithococca Small ex Rydb. Meladendron Molina Parabouchetia Baill. Valentina Speg.[2] |
Heliotropium /ˌhiːliəˈtroʊpiəm,
-lioʊ-/[3] is a genus of flowering plants in the borage family, Boraginaceae. There are 250 to 300
species in this genus, which are commonly known as heliotropes (sg. /ˈhiːli.ətroʊp/[clarification needed]).
Contents
[show]
The
name "heliotrope" derives from the old idea that the inflorescences of these plants
turned their rows of flowers to the sun.[4] Ἥλιος (helios)
is Greek for
"sun", τρέπειν (trepein) means "to turn". The Middle English name "turnsole" has
the same meaning.
Several
heliotropes are popular garden plants, most notably garden heliotrope (H. arborescens).
Some species are weeds, and many are hepatotoxic if eaten in large
quantities due to abundant pyrrolizidine alkaloids. There have been cases
of canine death due to over-ingestion of this toxic plant. [5] Some danaine butterflies, such as male queen butterflies, visit
these plants, being attracted to their pyrrolizidine alkaloids [6] Though it is not
palatable and most animals will completely ignore it, there have been cases of
horses, swine and cattle being poisoned due to contamination of hay.[7]
Caterpillars of the grass jewel (Freyeria
trochylus), a gossamer-winged butterfly, feed on H. strigosum.[citation needed]
The
sap of heliotrope flowers, namely of European heliotrope (H. europaeum), was used as a food coloring in Middle Ages and Early Modern French cuisine.[citation needed]
One
of the most famous ragtime piano melodies is "Heliotrope Bouquet", composed in 1907
by Louis
Chauvin (the
first two strains) and Scott Joplin (the last two
strains).
The
purplish facial rash of dermatomyositis is called
"heliotrope rash" because it resembles E. arborescens.[9]
Heliotropium anomalum var. argenteum
·
Heliotropium curassavicum L. – seaside
heliotrope, salt heliotrope, monkey tail, quail plant, Chinese parsley; cola
de mico (Spanish)
·
Heliotropium europaeum L. – European
heliotrope, European turnsole (Europe, Asia, and North Africa)
·
Heliotropium foertherianum Diane & Hilger – tree heliotrope, velvet
soldierbush, octopus bush (South Asia, East Asia, Melanesia, western Polynesia, northern Australia)
2. Jump up^ "Genus: Heliotropium L". Germplasm
Resources Information Network. United States Department of Agriculture.
2006-04-02. Retrieved 2010-01-12.
4. Jump up^ Chittenden, Fred J.
Ed., Royal Horticultural Society Dictionary of Gardening, Oxford 1951
10. Jump up^ "GRIN Species
Records of Heliotropium". Germplasm
Resources Information Network. United States Department of Agriculture.
Retrieved 2010-09-17.
·
Everitt, J.H.; Lonard,
R.L.; Little, C.R. (2007). Weeds in South Texas and Northern Mexico.
Lubbock: Texas Tech University Press. ISBN 0-89672-614-2.
|
|
////////////
آفتابپرست اروپایی (نام علمی: Heliotropium
europaeum)
نام یک گونه از سرده آفتابپرست است.
منابع[ویرایش]
مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Heliotropium
europaeum».
در دانشنامه ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۱۳ مه ۲۰۱۶.
//////////
قس رقيب الشمس اوروبي در عربی:
رقيب الشمس الأوروبي (باللاتينية: Heliotropium europaeum) نوع نباتي يتبع جنس
رقيب الشمس من الفصيلة الحِمحِمية.
موطنه المشرق العربي والمغرب العربي وأوروبا.
الوصف النباتي[عدل]
نبات عشبي حولي. أوراقه عادة ذات عروق
غائرة في الوجه العلوي وبارزة في الوجه السفلي، والنورة انتهائية عنقودية ملتفة على
شكل ذنب العقرب، والأزهار غالباً لاطئة، تتفتح في الربيع، والثمرة بنيدقة (بالإنجليزية:
Nutlet). النبات سام.[2]
مصادر[عدل]
^ تعدى إلى الأعلى ل: أ ب مذكور في : الأنواع
النباتية، الإصدار الأول، المجلد 1 — معرف مكتبة تراث التنوع البيولوجي: http://biodiversitylibrary.org/page/358149 — المؤلف: كارولوس لينيوس — العنوان : Species Plantarum — المجلد: 1 — الصفحة: 130
^ موقع هيئة الطاقة الذرية في سورية. النباتات
السامة في سورية. تاريخ الولوج 12 أيار 2011.
//////////////
قس ہاتھی سنڈ والپتے ٹبر دی اک ونڈ اے۔ در پنجابی
//////////////
Heliotropium europaeum
From Wikipedia, the free encyclopedia
Heliotropium europaeum
|
|
Kingdom:
|
|
Clade:
|
|
Clade:
|
|
Clade:
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
|
Species:
|
H. europaeum
|
Heliotropium
europaeum is
a species of heliotrope known by the common
names European heliotrope[1] and European
turn-sole.[2] It is native to
Europe, Asia, and North Africa, but it is widely naturalized elsewhere, such as in Australia and
North America. It grows as a roadside weed in some places. This is an annual
herb growing from a taproot and reaching
maximum heights near 40 centimeters. The stem and oval-shaped leaves are
covered in soft hairs. The inflorescences are coiled spikes
of white flowers with fuzzy or bristly sepals. Each flower is just a
few millimeters wide. The fruit is a bumpy nutlet.
1.
Jump up^ "Heliotropium
europaeum". Natural Resources
Conservation Service PLANTS Database. USDA. Retrieved 19
January 2016.
2.
Jump up^ "BSBI List
2007". Botanical Society of Britain and Ireland. Archived
from the original (xls) on 2015-01-25.
Retrieved 2014-10-17.