لنجیطس
بفتح لام و سکون نون و کسر جیم و سکون یاء مثناه تحتانیه و ضم طا
و سین مهملتین لغت یونانی است و در شام منسم نامند
ماهیت آن
نباتی است و دو صنف می باشد بستانی و صحرائی بستانی را برک عریض
تر از برک کندنا و منحنی بطرف اسفل و سرخ برنک خون و بیشتر برکهای آن از بیخ آن می
روید و کمتر بر ساق آن و ساق آن بقدر دو شبر و بر سر آن کلی سیاه شبیه بقلنسوه و در
ان صورتی شبیه برنک دهان باز کرده و در جانب سر آن برکی مثلث الزاویه و بیخ آن شبیه
بزردک منبت آن اماکن خشنه و جاهای نمناک و صنف صحرائی را برک مانند اسقولوقندریون و
از ان خشن تر و تشریف آن بزرکتر
طبیعت آن
کرم و خشک و خشکی آن زیاده بر کرمی
افعال و خواص بستانی آن
آشامیدن بیخ آن مدر بول مقدار شربت از جرم آن یک مثقال و از طبیخ
آن دو اوقیه و آشامیدن خشک صحرائی آن با شراب و یا با سرکه جهت سپرز مقدار شربت آن
تا دو درم الجروح و القروح ضماد تازۀ صحرائی آن مانع زیادتی جراحات و باعث تنقیه و
التیام آنها است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
//////////////
لنجیطس . [ ] (معرب ، اِ) حکیم مومن گوید:
لغت یونانی است و شریف گوید که او را در شام منسم نامند بستانی و صحرائی نبات بستانی
را برگش عریضتر از برگ گندناو به رنگ خون و منحنی به طرف اسفل و اکثر اوراق او از بیخ
میروید و ساقش به قدر دو شبر و بر سر آن گلی سیاه شبیه به کلاه و در او صورتی شبیه
به زنگی دهان باز کرده و در اسفل دهان دانه
مثلث و سیاه شبیه به زبان و بیخش به زردک مشابه و منبتش زمین نمناک خشن است
. در دوم گرم و در سوم خشک و بیخش مدرّ بول مایوس العلاج و گویند ساحران را از او افعال
غریبه سر میزند و قدر شربت از جرم او یک مثقال و از طبیخ او دو وقیه است و قسم صحرائی
را برگش مثل اسقولوفندریون و با خشونت و آشامیدن او با شراب یا سرکه جهت سپرز و ضماد
تازه او جهت منع زیادتی جراحات و التیام آن
و خشک او جهت تنقیه زخمها مفید و قدر شربتش
تا دو درهم است . (تحفه حکیم مومن ). ضریر
انطاکی آرد: لنجیطس یونانی قال الشریف یسمی بالشام منسم و هو بستانی عریض الاوراق شدیدالحمرة
کراثی اصله کالجر باوراق تمیل الی الارض و ساق دون قراع علیه نحو القلنسوة و له حب
مثلث قالوا کوجه زنجی ّ مفتوح الفم فی اسفله کاللسان اسود مثلث الزوایا و یری کانه
الاسقولوفندریون لکنه خشن و کله حار فی الثالثة یابس فی الثانیة. علی مایظهر من کلامهم
ینفع بستانیه من البول بعد الیاس منه فیکون قوی التفتیح مقطعاً ملطفاً و یقال ان لاهل
السحر فیه اعمالاً غریبة و البری یدمل الجراح و یحبس الدم و یزیل الطحال شربا بالخل
ّ و شربته الی مثقال و الثانی درهمین . (تذکره
ضریر انطاکی ).
///////////
Lonchitis
From Wikipedia, the free encyclopedia
Lonchitis
|
|
Kingdom:
|
|
Division:
|
|
Class:
|
|
Order:
|
|
Suborder:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
|
Species
|
|
See text
|
|
Lonchitis is a neotropical
genus of ferns. It is the sole genus in the family Lonchitidaceae.
At one time Lonchitis was placed in the Dennstaedtiaceae, and then transferred to
the Lindsaeaceae, before being placed in
its own family.[3]
·
Lonchitis hirsuta Bory 1804 (nom. illeg.) ═ Lonchitis
pubescens Willd. ex Kaulf. 1824
·
L. pubescens var. polypus (Baker) Tardieu 1958
·
Lonchitis tomentosa Fée 1857 ═ Lonchitis
pubescens Willd. ex Kaulf. 1824
·
Lonchitis polypus Baker 1876 ═ L.
pubescens var. polypus (Baker) Tardieu 1958
Lonchitis is also an illegitimate
name for a genus of orchids (Lonchitis Bubani 1901), whose species include:
1.
Jump up^ Christenhusz et
al. "A linear sequence of extant families and genera of
lycophytes and ferns" Phytotaxa 19: 7-54. 18
Feb. 2011
3.
Jump up^ Lehtonen et al.:
Phylogenetics and classification of the pantropical fern family Lindsaeaceae in the Botanical
Journal of the Linnaen Society2010
////////////
همچنین:
بلخنون سنبلي (الاسم العلمی: (Blechnum
spicant هو نوع من النبات يتبع جنس البلخنون من الفصيلة البلخنونية.[1]
///////////
Blechnum spicant
From Wikipedia, the free encyclopedia
Blechnum spicant
|
|
Kingdom:
|
|
Division:
|
|
Class:
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
|
Species:
|
B. spicant
|
Blechnum
spicant is
a species of fern in the family polypodiaceae,
known by the common names hard-fern[1] or deer
fern. It is native to Europe and
western North America. Like some other Blechnum it has two types of
leaves. The sterile leaves have flat, wavy-margined leaflets 5 to 8 millimeters
wide, while the fertile leaves have much narrower leaflets, each with two thick
rows of sori on the underside.
B.
spicant is hardy and evergreen, growing to 0.5 m
(1 ft 8 in).[2] It has gained
the Royal Horticultural Society's Award of Garden Merit.[3]
A sterile leaf
A fertile leaf with sori
|
1.
Jump up^ "BSBI List
2007". Botanical Society of Britain and Ireland. Archived
from the original (xls)on 2015-01-25.
Retrieved 2014-10-17.
2.
Jump up^ RHS A-Z
encyclopedia of garden plants. United Kingdom: Dorling Kindersley. 2008.
p. 1136. ISBN 1405332964.
Appearance in spring with
dead sterile leaves.
//////////////
Polystichum lonchitis
From Wikipedia, the free encyclopedia
Polystichum lonchitis
|
|
Kingdom:
|
|
Division:
|
|
Class:
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
|
Species:
|
P. lonchitis
|
Polystichum
lonchitis is
a species of fern known by the common
name northern hollyfern,[1]or simply holly-fern.[2] It is native to
much of the Northern Hemisphere from Eurasia to Alaska to Greenland and south into
mountainous central North America. It grows in moist, shady, rocky mountain
habitat. This fern produces several erect linear leaves up to 60 centimetres
(24 in) long. Each leaf is made up of many lance-shaped to oblong leaflets
up to 3 or 4 centimetres (1.2 or 1.6 in) long, the longest ones occurring
distal to the midpoint of the leaf, the basal leaflets smaller and triangular
in shape. The leaflets have toothed and often spiny edges.
1.
Jump up^ "Polystichum
lonchitis". Natural Resources
Conservation Service PLANTS Database. USDA. Retrieved 31
January2016.
2.
Jump up^ "BSBI List 2007". Botanical Society of
Britain and Ireland. Archived from the original (xls) on 2015-02-25.
Retrieved 2014-10-17.
/////////////
سرخس مقدس (نام علمی: Polystichum aculeatum) نام یک گونه از سرده سرخس
مقدس است.
منابع[ویرایش]
مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Polystichum aculeatum». در دانشنامه ویکیپدیای
انگلیسی، بازبینیشده در ۲۶ مه ۲۰۱۶.
/////////
Polystichum aculeatum
From Wikipedia, the free encyclopedia
Polystichum aculeatum
|
|
Kingdom:
|
|
Division:
|
|
Class:
|
|
Order:
|
|
Family:
|
|
Genus:
|
|
Species:
|
P. aculeatum
|
Polystichum
aculeatum,
the hard shield-fern,[1] is an evergreen fern native to Europe. It is most abundant in
upland regions of the British Isles and western France, where it benefits from
the combination of mild winters and moist summers, but also occurs more locally
across most of Europe except northern Scandinavia, northern Russia; in the Mediterranean region it is confined to
high altitudes. It grows on steep slopes in woodlands.
The
glossy dark green fronds are 30–90 cm
long, usually drooping downslope, with typically 3-8 fronds on a mature plant.
The fronds are stiff and hard-textured, bipinnate (single-pinnate on small,
young plants), with the pinnae opposite on the stalk. Each pinna is
3–11 cm long, with a large upward-pointing pinnule at the base, and the
other pinnules decreasing in size toward the pinna tip; the pinnules have
bristly tips. Individual fronds live for 1.5-2.5 years and remain attached to
the rhizome after withering.
The round sori occupy two rows on
either side of the midrib of each pinnule and are covered by a
centrally-attached, umbrella-like indusium with fringed edges. They produce
light yellow spores.
Ireland.
Counties:Down, Antrim and Londonderry.[2]Throughout the British
Isles and Europe except for the northern countries.[3]
1.
Jump up^ "BSBI List 2007". Botanical Society of
Britain and Ireland. Archived from the original (xls) on 2015-02-25.
Retrieved 2014-10-17.
2.
Jump up^ Hackney, P. Ed.
1992. Stewart & Corry's Flora of the North-east of Ireland. Institute
of Irish Studies and The Queen's University of Belfast.
|
&&&&&&
لوبیا
بضم لام و سکون واو و کسر باء موحده و فتح یاء مثناه تحتانیه لغت
هندی است و بیونانی سیلهین و بقبطی مامیرا و برومی فسولن و بعربی فریقا نامند و بفارسی
نیز مشهور بلوبیا است و آن را الویا و ثامروان نیز کویند
ماهیت آن
حبی است از حبوب ماکولۀ مشهوره و در اکثر بلاد بهم می رسد و نبات
آن شبیه بلبلاب کبیر و بعضی ایستاده و اکثر مفروش بر زمین و بر مجاور خود می پیچد و
برک آن از برک لبلاب سبزتر و املس و کل آن ریزه و بنفش و ثمر آن در غلافی شبیه بغلاف
باقلا و از ان باریکتر و دانۀ آن از دانۀ باقلا کوچکتر شبیه بکرده حیوان کوچکی و در
ماه نیسان می کارند و در حزیران می رسد و دانۀ آن بعضی سفید با نقطه سیاهی بر سر ان
و بعضی سرخ و بعضی سیاه نیز و تازۀ نارس آن را مغز و غلاف ریزه ریزه بریده با کوشت
پخته می خورند لذیذ می شود و رسیدۀ آن را بی غلاف و سرخ آن را چون مکرر در آب جوش دهند
و آب آن را تبدیل نمایند سفید می کردد و قوت آن تا دو سال باقی می ماند و از باقلا
بهتر و نفخ آن کمتر و از نخود زبون تر و نفاخ تر و سریع الخروج تر از ماش اکر آن را
عایقی نیآید
طبیعت سرخ ان
در آخر اول کرم و در دوم تر و سفید آن معتدل در حرارت و برودت و
کفته اند سفید آن در اول کرم و در رطوبت و یبوست معتدل و سرخ آن کرم و تر
افعال و خواص آن
با قوت جلا و تحلیل و ادرار و ادرار پوست آن زیاده از لب آن اعضاء
الصدر و الغذاء و النفض نفاخ و بطئ الهضم و مولد خلط غلیظ خصوص سفید آن و ملین سینه
و رئه و معین بر قئ و مولد منی و شیر و محرک باه و مسمن بدن و مدر بول و حیض خصوص آشامیدن
آب مطبوخ سرخ آن با قلیلی قنه و روغن ناردین و منقی نفاس و مخرج جنین و جلوس در آب
مطبوخ سرخ آن مکررا نیز منقی نفاس و مخرج جنین زنده و مرده و مشیمه و جهت درد کرده
نیز نافع و اکثار آن باعث دیدن خوابهای ردی مشوش مصلح مضار مذکورۀ آن زنجبیل و خردل
و آبکامه و زیره و نمک و زیت و صعتر و فلفل و سقز و طبخ آن با کوشت نیز مصلح آن است
فی الجمله و مغثی است بالخاصیت و مصلح آن بهتر از دارچینی و سکنجبین و یا آبکامه و
خردل و سداب چیزی نیست و خوردن آن با غلاف بسیار مضر مکر آنکه نرم و نازک و خوب طبخ
یافته باشد با ادویۀ مذکوره
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
///////////
لوبیا. (اِ) لوبیاء ۞ . لوباء. (منتهی الارب ). از
گیاهان دو لپه ای و از تیره پروانه داران و
از دسته لوبیاها ۞ . این دسته اغلب ساقه های پیچنده
و غلاف های دراز و دانه های بسیار دارند. (گیاه شناسی گل گلاب ص 221). دانه ای است
چون نخود، لکن کشیده و کم حجم تر از نخود به رنگ سرخ و سفید و گاهی دورنگ و سه رنگ
مشهور به لوبیا چیتی یا قزوینی و هم لوبیائی که دو جانب آن سیاه باشد و بقیه سفید،
مشهور به لوبیا چشم بلبلی (در تداول تهران ) و سیاه چشم (در تداول قزوین ). دانه ای
است خرد نزدیک به باقلا که آن را سیاه چشمک گویند. (منتخب اللغات ). لوبیای دورنگ
(سفید دارای رگه ها و خطوط قرمز) یا سه رنگ که درشت تر از انواع دیگر است و به لوبیای
قزوینی شهرت دارد و به آن که سیاه و سفید است لوبیای چشم بلبلی یاسیاه چشم گفته میشود.
غله ای است معروف که در طعام کنند و بخورند. (آنندراج ). نام غله ای است ، سهلتر از
ماش هضم شود و نفخش از باقلا کمتر باشد و بهترین آن سرخ رنگ بود و آن را لوویا هم میگویند
و لوبا هم به نظر آمده است . (برهان ). از جمله
بقولات است که در اکثر نقاط ایران به عمل می آید. اقسام آن عبارت است از: لوبیای
قرمز، لوبیای سفید، لوبیای چشم بلبلی و در آن لغات است . دُجر. (منتهی الارب ) (بحر
الجواهر). ثامر. حُنُبل . اَجلَل . لوبیاج . (صیدنه ). قریناء. (منتهی الارب ). لوباء.
(المعرب ص 300). لوویاء. لوبیه . غند ماش . تُلک . ژاژومک که به عربی لیاء گویند.
(برهان ). صاحب بحر الجواهر گوید: حارة فی الاولی معتدل الرطوبة و الیبوسة و قیل بارد
یابس مُنق من دم النفاس و یُدِرﱡ الطمث و البول مخصب للبدن مخرج للاجنة و المشیة.
(بحر الجواهر). ابوریحان در صیدنه آرد: ابن الاعرابی گوید:
عرب لوبیا را لیاء گوید و یکی را لیاة
ومدّ و قصر الف در لوبیا لغت است و لوبیاج هم میگویند و لوبا نیز گویند. «ری » گوید
به خط شمر دیدم که عرب لوبیا را دُجر گویند به ضم دال . و ثعلب از ابن الاعرابی به
فتح دال روایت کند. و اهل ترمد او را ژاژومک گویند و به رومی مسوقی و به هندی دوَس
و چولا نیز گویند. «ص اونی » گوید: گرم و تر است در اول و بادانگیز است ، باه را تقویت
کند و بول و حیض را براند. (از ترجمه صیدنه ابوریحان ). صاحب اختیارات گوید: لوبیا ولوبا نیز
گویند و ثامر و آن سهلتر از ماش هضم شود وبیرون آید و نفخ وی کمتر از باقلا بود و نیکوترین
آن سرخ بود که نخورده (؟) بود و طبیعت وی گرم بود در اول و معتدل بود در تری و خشکی
و گویند سرد و خشک بود. و سرخ وی کمتر از غیر وی بود و آبی که وی را در آن پخته باشند
حیض براند، خاصه سرخ وی و دم نفاس را پاک گرداند و بول براند و بدن را فربه کند و سینه
و شش را نافع بود و مشیمه برون آورد و بچه
مرده و وی مولد خلط غلیط بلغمی بود و مغثی و مولد اخلاط بد و نفخ بود و ضرر
آن کم بود، چون : بازیت و مری و سرکه و خردل و نمک و فلفل و دارچینی و سقز مستعمل کنند
و شراب بر سر آن بیاشامند - انتهی . حکیم مومن در تحفه آرد:لوبیا، مولف تذکره گوید:
لغت هندی است و به یونانی سیاهن (سیلمین ) و به عربی (ظ . به عبری ) فریقا نامند. نبات
او شبیه به لبلاب و منبسط بر زمین و بعضی به مجاور خود می پیچد و دانه بعضی سفید و از بعضی سرخ واز باقلی کوچکتر و شبیه
به گرده طیور و غلافش مانندباقلی و از آن رقیق
تر و قوتش تا دو سال باقی و بهتراز باقلی و زبون تر از نخود و سرخ او در آخر اول گرم
، و سفید او مایل به اعتدال و محرک باه و مولد منی ومدرّ شیر و بول و حیض و مسمن بدن
. و شرب آب مطبوخ او با اندکی قند و جلوس در طبیخ او منقی نفاس و مخرج جنین زنده و
مرده و مشیمه و جهت درد کمر و گرده مفیدو دیرهضم و نفاخ و مولد خلط غلیظ و مصلحش خردل
و آبکامه و زنجبیل و بالخاصیه مورث غثیان و مصلح آن دارچینی و سکنجبین است . ضریر انطاکی
در تذکره آرد: لوبیا، هندی ُ بالیونانیه سیاهین و القبطیه مامیرا و العبریة فریقا نبت
سبط عریض الاوراق یمتد علی الارض و فی قضبانه کالخیوط یغرس بنیسان و یدرک بحزیران ثمره
حب کالکلی مطرف بالحمرة و بعضه بالسواد داخل غلف اطول و اغلظ من الحلبة تبقی قوة هذا
الحب نحو عشر سنین و هواجود من الفول و دون الحمص حار رطب فی الثانیة ینفع من اوجاع
الظهر و الکلی یهیج الباه جدا خصوصاً بالزنجبیل و یخصب الابدان و الهند تاکله لذلک
کثیراً و اجود ما اکلت رطبة بالجوز و الزیت و ملازمة اکلها تجلو الابدان ولکنها تولد
ریحاً یصلحها السکنجبین و الدارصینی و قیل تسمی الدمادم :
نیستی آگه چه گویم مر ترا جز من همانک
عامه گوید نیستی آگه ز نرخ لوبیا.
ناصرخسرو.
پس به طریق تو خدای جهان
بی شک در ماش و جو و لوبیاست .
ناصرخسرو.
گه بپختم از برایت لوبیا.
مولوی (از آنندراج ).
پا بجای زنگ زر بندم بپایش کوفته
باز درّ لوبیا چنگل به جوهر گیرمش .
بسحاق اطعمه .
دمادم ؛ نوعی از لوبیای هندی است . (منتهی
الارب ). خرمه ؛ گیاهی است مانند لوبیا. (منتهی الارب ).
- لوبیا چیتی ؛ لوبیای دورنگ مشهور به
لوبیا قزوینی .
- لوبیا سبز ؛ لوبیای تازه . لوبیا که
در غلاف بود نارسیده ۞ .
- لوبیا سفید ؛ نوعی از لوبیا به رنگ سفید
یکدست . لوبیا الابیض . اصوفورون . فاسیولن . فاسیلیون ۞ .
- لوبیا قرمز ؛ نوعی از لوبیا به رنگ قرمز
یکدست . رجوع به لوبیا شود.
- لوبیا گلی . رجوع به لوبیا قرمز شود.
- || قسمی گل ۞ .
- لوبیا هندی ؛ قسم اخیر فشغ است و در
عراق دمادم نامند. (تحفه حکیم مومن ).
- لوبیای تازه ؛ لوبیای با پوست سبز. لوبیای
نارسیده که در غلاف بود ۞ .
- امثال :
نرخ لوبیا را ندانی یا هنوز نرخ لوبیا
نداند .
////////////
لوبیا
الویا و ثامروان نیز گویند سهلتر از ماش
هضم شود و بیرون آید و نفخ وی کمتر از باقلا بود و نیکوترین آن سرخ بود که نخورده باشد
طبیعت وی گرم بود در اول و معتدل بود در تری و خشکی و گویند سرد و خشک بود و سرخ وی
گرمتر از غیر وی بود و آبی که آن را در وی پخته باشند حیض براند خاصه سرخ وی و دم نفاس
را پاک کند و بول براند و بدن را فربه کند و سینه و شش را نافع بود و مشیمه بیرون آورد
و بچه مرده و وی مولد خلط غلیظ بلغمی بود و مغثی و مولد اخلاط بد و نفخ بود و ضرر آن
کم شود چون با زیت و مری و سرکه و خردل و نمک و فلفل و دارچینی و صعتر مستعمل کنند
و شراب بر سر آن بیاشامند
صاحب مخزن الادویه مینویسد: لوبیا بضم
لام و سکون واو و کسر با لغت هندی است و بسریانی سیلهین و به قبطی مامیرا و برومی فسولن
و بعربی فریقا و بفارسی نیز مشهور به لوبیاست و آن را الویا و ثامروان نیز گویند
لاتینPHASEVOLUS COMMUNIS فرانسهHARICOT انگلیسیFRENCH BEAN
اختیارات بدیعی
////////////
لوبیا
اشاره
در کتب طب سنتی «لوبیا»، «اللوبیا» و در
متون عربی این کتب «الفاصولیه»، «الفصولیا» نامبرده شده است به فرانسویHaricot وHoricot commun و به انگلیسیKidney bean «لوبیای قرمز»Navy bean «لوبیای سفید» گفته
میشود. گیاهی است از خانوادهLeguminosae تیره فرعیPapilionaceae نام علمی آنPhasaeolus vulgaris
L
. میباشد.
مشخصات
گیاهی است یکساله که برای رسیدن، در شرایط
مناطق معتدله گرم ایران در حدود 100 روز زمان احتیاج دارد. انواعی از این گیاه پیچکدار
است و بلند میشود و احتیاج به قیم دارد و انواعی نیز کوتاه است. برگهای آن مرکب و
شامل 3 برگچه قلبی شکل سبز تیره، نوکتیز، بزرگ و خشن. گلهای آن سفید مایل به زرد یا
مایل به بنفش و میوهاش غلافی است باریک دراز که دانههای لوبیا در آن قرار دارد. قسمت
مورد استفاده لوبیا پوست غلاف و دانههای داخل غلاف است. از میوه لوبیا ما دام که سبز
است و دانه داخل غلاف سبز بوده و نرم و هنوز سفت نشده به عنوان لوبیاسبز استفاده میشود
و پس از خشک شدن فقط دانههای داخل غلاف به شکل لوبیای خشک مورد استفاده قرار میگیرد.
تکثیر لوبیا با کاشت بذر آن در مزرعه در اوایل بهار آغاز میشود و محصول آن در اواخر
بهار و یا اوایل تابستان برداشت میشود. لوبیا اصولا
معارف گیاهی، ج1، ص: 261
گیاه مناطق گرم است و در درجه حرارت کمتر
از 10 درجه سانتیگراد رشد خوبی ندارد به همین دلیل کاشت آن معمولا پس از پایان سرمای
زمستان باید صورت گیرد.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در برگهای گیاه
مادهای به نام آلانتوان 355] و در میوه آن روبیدیوم 356] وجود دارد و به علاوه در
میوه رسیده گیاه نیز وجود مواد مختلفی از جمله آرژینین و تریگونلین و کولین و آلانتوان
و لوسین و غیره گزارش شده است. در دانه لوبیای خشک حدود 20 درصد فازئولین 357] و مقداری
فازلین 358] و فازول 359] و مواد چرب و ساکاروز و ترپیتوفان و لسیتین و هیدراتهای کربن
وجود دارد. ضمنا مقدار بسیار کمی در حدود 3/ 0 در هزارHCN (اسید سیانیدریک) از دانه لوبیا جدا شده است.
در هریک صد گرم دانه لوبیای سفید خام مواد
زیر موجود است:
آب در حدود 10 درصد، پروتئین در حدود
22 گرم، مواد چرب 6/ 1 درصد، هیدراتهای کربن 56 درصد، خاکستر 9/ 3 درصد، کلسیم 144
میلیگرم، فسفر 425 میلیگرم، آهن 8/ 7 میلیگرم، سدیم 19 میلیگرم، پتاسیم 1196 میلیگرم،
تیامین 65/ 0 میلیگرم، رایبوفلاوین 22/ 0 میلیگرم و نیاسین 4/ 2 میلیگرم.
در هریک صد گرم دانه لوبیای قرمز خام مواد
زیر موجود است:
آب حدود 10 گرم، پروتئین حدود 22 گرم،
مواد چرب حدود 5/ 1 گرم، هیدراتهای کربن حدود 56 گرم، خاکستر 7/ 3 گرم، کلسیم 110 میلیگرم،
فسفر 406 میلیگرم، آهن 9/ 6 میلیگرم، سدیم 10 میلیگرم، پتاسیم 984 میلیگرم، ویتامینA 20 واحد بین المللی،
تیامین 51/ 0 میلیگرم، رایبوفلاوین 2/ 0 میلیگرم و نیاسین 3/ 2 میلیگرم.
در هریک صد گرم از لوبیای سبز خام مواد
زیر موجود است:
آب حدود 90 درصد، پروتئین 9/ 1 درصد، مواد
چرب 2/ 0 درصد، هیدراتهای کربن 4/ 6 درصد، خاکستر 7/ 0 درصد، کلسیم 56 میلیگرم، فسفر
44
معارف گیاهی، ج1، ص: 262
میلیگرم، آهن 8/ 0 میلیگرم، سدیم 7 میلیگرم،
پتاسیم 243 میلیگرم، ویتامینA 600
واحد بین المللی، تیامین 08/ 0 میلیگرم، رایبوفلاوین 11/ 0 میلیگرم،
نیاسین 5/ 0 میلیگرم و ویتامینC 19 میلیگرم.
در هریک صد گرم لوبیای سبز پخته (که در
مدت کمی پخته شده باشد) مواد زیر موجود است:
آب حدود 4/ 92 درصد، پروتئین 6/ 1 درصد،
مواد چرب 2/ 0 درصد، هیدراتهای کربن 4/ 4 درصد، خاکستر 4/ 0 درصد، کلسیم 50 میلیگرم،
فسفر 37 میلیگرم، آهن 6/ 0 میلیگرم، سدیم 4 میلیگرم، پتاسیم 151 میلیگرم، ویتامینA 540 واحد بین المللی،
تیامین 07/ 0 میلیگرم، رایبوفلاوین 09/ 0 میلیگرم، نیاسین 5/ 0 میلیگرم و ویتامینC 12 میلیگرم.
در شلیمر آمده است که آب جوشانده لوبیای
قرمز مخلوط با گرد صمغ باریجه یا گالبانوم 360] محلولی به دست میدهد که اگر در آن
بنشینند خروج جنین مرده را تسهیل و تسریع مینماید و همچنین برای تسریع خروج ترشحات
نفاس پس از زایمان نیز مفید است. به منظور جلوگیری از نفخ شدید آب جوشانده لوبیا، حکمای
طب سنتی ایران خوردن مقدار زیادی خردل توصیه مینمایند.
خواص- کاربرد
در مورد طبیعت لوبیا نظر حکمای طب سنتی
این است که لوبیای قرمز از نظر طبیعت گرم و تر است و لوبیای سفید از نظر حرارت و برودت
معتدل میباشد. از نظر خواص معتقدند که لوبیا مدر است و پوست آن بیشتر مدر است تا مغز
آن. لوبیا بویژه لوبیای سفید نفاخ است و تولید اخلاط غلیظ مینماید، سینه و ریه را
نرم میکند و کمک به استفراغ مینماید. محرک نیروی جنسی است و تولید اسپرم مینماید
و قاعدهآور و مدر میباشد. خوردن آب لوبیای پخته خصوصا لوبیای قرمز پخته و یا به عبارت
دیگر خوردن سوپ لوبیای قرمز برای پاک کردن رحم از ترشحات نفاس نافع است و در اخراج
جنین و ضمایم جنین کمک مینماید، به این جهت خوردن سوپ لوبیای قرمز بعد از زایمان نافع
است.
اسراف در خوردن آن موجب دیدن خوابهای مشوش
میشود. از این نظر باید با گوشت پخته شود و آن را با ادویه نظیر دارچین و خردل و زیره
و نمک و روغن زیتون خورد. آرد لوبیا نرمکننده است.
معارف گیاهی، ج1، ص: 263
سوپ لوبیا مدر است و حجم ادرار را زیاد
میکند و در مورد بیماران مبتلا به بیماری قند نتایج خوبی میدهد، به علاوه بررسیها
نشان داده است که خوردن جوشانده میوه خشک لوبیا (غلاف و دانه) در پایین آوردن مقدار
قند ادرار اثر قطعی دارد و خوردن سوپ لوبیاسبز نیز همین خاصیت را دارد بدیهی است در
مورد لوبیا سبز خود لوبیاسبز را با سوپ در مورد کاهش قند میتوان خورد، ولی اگر سوپ
دانه خشک تهیه میشود خود لوبیای خشک را لزومی ندارد بخورند. کاهش قند ادرار با خوردن
سوپ لوبیا به سبب وجود مواد عامل فازول و فازئولین و آرژینین در میوه لوبیا بویژه
در غلاف و پوست لوبیا میباشد. [نگریتوس معتقد است که لوبیا(P .vulgaris) نیز سمی است [فاکس*].
و در مصرف آن باید جانب احتیاط و عدم اسراف رعایت شود.
گونه دیگر لوبیا هست که به فرانسویLe Haricot d'Espagne گفته میشود. نام
علمی آنPhaseolus multiflorus Willd . میباشد.
گیاهی است چندساله خزنده که مانند گیاه
یکساله کاشته میشود ساقههای آن 5- 3 متر دراز میشود. غلاف لوبیا دراز و پهن است
و پوست دانه لوبیا خیلی ضخیم میباشد. این لوبیا معمولا به عنوان گیاه خزنده و بالارونده
زینتی کاشته میشود. از نظر غذایی این لوبیا نامرغوب است ولی از نظر مصرف دارویی بسیار
قابل توجه است. این لوبیا سه رقم دارد رقم سفید، رقم قرمز و رقم ابلق دورنگ.
در این گیاه و در دانههای آن ماده گلوکوکینین
361] موجود است و به علت داشتن این ماده این گیاه به انسولین گیاهی معروف است [رید*].
و برای معالجه بیماری قند بسیار مفید است.
گونه دیگر لوبیا که بیشتر در مناطق حاره
میکارند به فرانسویHaricot de Lima
و به انگلیسیLima bean
گفته میشود و نام علمی آنPhaseolus lunatus L . میباشد.
مشخصات گیاه
این لوبیا دارای ساقهای به طول 4- 3 متر
است. غلاف آن کوتاه و فقط 4- 3 دانه لوبیا در آن قرار دارد. این گیاه بومی برزیل است
و در مناطق گرم هندوستان نیز کاشته میشود.
از نظر ترکیبات شیمیایی در دانههای آنHCN گلوکوزید[362] وجود
دارد، به همین
معارف گیاهی، ج1، ص: 264
انواع لوبیا پاکوتاه و پابلند
معارف گیاهی، ج1، ص: 265
علت در اغلب موارد به عنوان گیاه سمی تلقی
میشود و مسمومیت اسید سیانیدریک میدهد. در گزارش دیگری آمده است که در دانه این گیاه
مقادیر متغیری از یک سیانوژنتیک گلوکوزید وجود دارد که در مجاورت آب و رطوبت در اثر
عمل یک انزیم به نام لیناماراز[363] و یا احتمالا انزیم امولسین تبدیل به اسید سیانیدریک
میشود [ویههوور]. این سمیت در گیاه وحشی زیاد و خطرناک است، لذا از مصرف دانههای
لوبیای حاصله از گیاه وحشی باید جدا خودداری شود زیرا دانههای وحشی آنکه به رنگ ارغوانی
تیره است به قدری سمی است که احتمال هلاکت دارد. گیاه پرورشی آن دارای دانههای سفیدرنگ
است. این لوبیا معمولا به صورت لوبیاسبز وقتی که دانههای آن به ابعاد کافی رسیده باشند
در مناطق جنوبی امریکا مصرف میشود و غلاف آن مصرف نمیشود. بهطور طبیعی این لوبیا
دارای مقدار نسبتا زیادی ویتامینهای تیامین و رایبوفلاوین و همچنین آهن و فسفر میباشد.
گونه معروف دیگری نیز هست که نام علمی
آنPhaseolus
mungo L
. و مترادف آنPhaseolus aureus Roxb . میباشد. معمولا گیاه مزروع و اهلی تحت نامP .aureus Roxb . شناخته میشود و
وحشی آن راP .mungo
میدانند. عدهای از گیاهشناسان از جملهDr Hu میگوید اگر گونه
اهلیP .aureus
بدون مراقبتهای پرورشی و بهطور وحشی بروید به صورتP .Mungo درمیآید.
خواص- کاربرد
در هندوستان از دانههای گیاه فوق به عنوان
عامل خنککننده، قابض استفاده میشود برای کاهش تب و تقویت چشم به کار میرود.
در چین از دانههای آن برای تصفیه خون
استفاده میشود [روا*]. و به علاوه به عنوان محلل و ضد سم در موارد مسمومیتهای گیاهی
کاربرد دارد. برای کنترل اسهال خونی و اختلالات مجاری ادرار اشخاص مسن آثار مفیدی دارد
و در موارد ابتلای به آبله و آثار آن پس از بهبود بیماری مفید است [استوارت .
برای تسکین تشنگی بیماران مبتلا به قند
نیز اثر نیکویی دارد [رید*].
از آرد دانههای آن نیز برای موارد فوق
استفاده میشود و از ضمادی که با آرد آن درست میکنند روی جوش کورک و آبسهها میاندازند.
دانههای پخته آن خاصیت رسانیدن دمل دارد.
جوانههای تازه دانههای این گیاه نیز خاصیت ضد سم و کاهش تب دارد [استوارت . دانههای
این گیاه مدر نیز میباشد
معارف گیاهی، ج1، ص: 266
[فوکود].
نظری به تحقیقات علمی جدید درباره خواص
درمانی لوبیا
لوبیا مانند سایر گیاهان خانواده لگومینوز
داروی قوی و مؤثری برای سیستم عروق قلبی میباشد. وقتی لوبیا خشک پخته خورده میشود،
معمولا همه قسمتهای آن جذب نمیشود و قسمتهای جذب نشده در جدار داخل بستر روده بزرگ،
غذایی برای میلیونها باکتری میشود که به آن حمله میکنند و مصرف مینمایند. در جریان
این فرآیند مقدار زیادی ترکیبات شیمیایی آزاد میشود و این ترکیبات شیمیایی پس از جذب
منشأ آثار مفیدی هستند از جمله موجب کاهش تولید کلسترول بخصوص جزء خطرناک آن یعنیLDL میشوند و به همین
علت دانشمندان معتقدند خوراک لوبیا برای قلب مفید است و به علاوه در این فرآیند که
به صورت تخمیر در روده بزرگ انجام میشود مقدار زیادی عوامل سدکننده و متوقفکننده
سرطان تولید میشود.
اولین ترکیب مفید درمانی موجود در لوبیای
خشک به نظر میرسد الیاف گیاهی یا فایبر قابل حل است. دکتر اندرسن 364] در دانشگاه
کنتاکی که معمولا خوردن لوبیا را توصیه مینماید معتقد است اگر روزانه یک فنجان لوبیای
مرمری یا لوبیای چیتی پخته خورده شود برای کاهش کلسترول بسیار مؤثر است. تحقیقات او
نشان میدهد در مورد اشخاصی که دارای کلسترول بالایی یعنی بیش از 260 میلیگرم در هریک
صد گرم خون بودهاند چنین رژیم غذایی میزان کلسترول را تا حدود 19 درصد کاهش داده است.
و خوردن روزانه یک فنجان لوبیای پخته در مورد یک بیمار، کلسترول را از 274 به 190 و
در مورد بیمار دیگری از 218 و 167 کاهش داده است. خوردن لوبیا موجب میشود که مقدار
جزء خطرناک کلسترول یعنیLDL
کاهش یابد و نسبت بحرانیHDL /LDL تنظیم و تا حدود
17 درصد اصلاح شود.
اثر لوبیا در بیماری قند
لوبیا و سایر بقولات از تنظیمکنندههای
جالب انسولین در بدن هستند بیماران دیابتیک درجه یک که نیاز به تزریق انسولین روزانه
دارند پس از اینکه به دستورات دکتر اندرسن در مورد رژیم غذایی با لوبیا عمل کردند موفق
شدند مقدار تزریق انسولین را تا حدود 38 درصد کاهش دهند و بیماران مبتلا به دیابت درجه
2 یعنی بیمارانی که پس از سن بلوغ به بیماری قند مبتلا شدهاند و مقدار تولید انسولین
در بدن
معارف گیاهی، ج1، ص: 267
آنها کافی نیست پس از اجرای رژیم دکتر
اندرسن دیگر نیازی به تزریق انسولین نداشتهاند. دلیل آن این است که لوبیا قند خون
را خیلی آهسته و بتدریج بالا میبرد و در نتیجه بدن انسان حتی با تولید مقدار کمتری
انسولین خواهد توانست آن را کنترل نماید. و به علاوه لوبیا همراه سایر خوراکیهایی
که از نظر پکتین و مواد صمغی غنی هستند موجب میشود که گیرندههای انسولین بیشتری روی
سطح سلولها پدید آیند و در نتیجه هورمون انسولین جای فرود و استقرار بیشتری روی سطح
سلولها یافته و در نتیجه امکان بیشتری برای نفوذ در سلولها خواهد داشت.
اثر لوبیا در فشارخون
طبق تحقیقات علمی متعددی خوردن خوراکهایی
که از نظر فایبر[365] غنی هستند نظیر لوبیا، فشارخون را به مقدار قابل ملاحظهای کاهش
میدهد. در مقایسه بین گیاهخواران و گوشتخواران که در سن و جنس مشابهی باشند، تحقیقات
دانشمندان نشان میدهد که فشارخون دیاستولیک (مینیموم) گیاهخواران در حدود 18 درصد
از فشار دیاستولیک گوشتخواران کمتر است. حتی اشخاصی که دارای فشارخون طبیعی هستند
با خوردن لوبیا و سایر خوراکهای غنی از فایبر، 6- 5 درصد فشارخون آنها کاهش مییابد.
نقش لوبیا به عنوان مهارکننده سرطان
طبق تحقیقات دانشمندان بهطور کلی حبوبات
حامل مقادیر زیادی از مهارکنندههای پروتئاز[366] هستند مهارکنندههای پروتئاز انزیمهایی
هستند که با فعالیت ترکیبات سرطانزا در رودهها مقابله و مبارزه مینمایند. آن کندی
367] که بیولوژیست سرطان است به یکی از جانوران آزمایشگاهی یک ماده شیمیایی موجد سرطان
دهان، خوراند. ملاحظات او نشان میدهد که اگر به موازات خوراندن این ماده شیمیایی سرطانزا،
در سطح مخاط داخلی چانه جانور مقداری از مهارکنندههای پروتئاز بمالند اصولا سرطانی
ایجاد نمیشود. در آزمایشهای دیگری نشان داده شده است اگر به جانور آزمایشگاهی از خوراکیهای
دارای مهارکنندههای پروتئاز بخورانند، از گسترش سرطان روده بزرگ و پستان موجود در
جانور جلوگیری میشود. در یک
معارف گیاهی، ج1، ص: 268
سری آزمایشهای علمی دیگر دکتر ترول
368] سرطانشناس به جانوران آزمایشگاهی مقداری حبوبات که در این آزمایش سویا بود خوراند
سپس آنها را در معرض تابش اشعه ایکس خیلی قوی که در ایجاد سرطان پستان مؤثر است قرار
داد و مشاهده کرد فقط 44 درصد از جانورانی که سویا خورده بودند مبتلا به سرطان شدند
درحالیکه گروه دیگر از جانوران فوق که به آنها سویا داده نشده بود و در معرض تابش
اشعه ایکس قرار داده شدند، 74 درصد مبتلا به سرطان شدند. یافتههای تحقیقاتی دکتر ترول
نشان میدهد که مهارکنندههای پروتئاز عوامل تولید تومور[369] را منکوب میکنند.
عوامل تولید تومور در هر سلول طبیعی و
سالم همیشه وجود دارند و هرگاه به طریقی فعّال شوند تولید تومور سرطانی مینمایند.
او معتقد است همه حبوبات ممکن است مانند لوبیا در پیشگیری از تقسیم سلولی در جهت سرطانی
شدن، و همچنین برای جلوگیری از گسترش تومورها مؤثر باشند. و از نظر این خاصیت بخصوص
گیاهان خانواده لگومینوز نظیر لوبیا و نظائر آن نقش بسیار مهمی دارند و در حقیقت این
گیاهان تا حدودی اثری شبیه اثر شیمیدرمانی 370] در منکوب کردن فرآیندهای سرطانی از
خود بروز میدهند.
در مواردی که سرطان در مرحله متاستاز یعنی
انتشار قرار گرفته باشد شاید دیگر خوردن مواد حاوی مهارکنندههای پروتئاز آثار قاطعی
نداشته باشند ولی بههرحال در این موارد نیز آزمایشها نشان داده است که اگر به مقدار
زیاد خورده شوند تا حدودی خاصیت ضد سرطانی خود را ابراز میدارند.
لوبیا همچنین از نظر ترکیباتی به نام لینان
371] منبع غنی میباشد. این ترکیبات خود از عوامل ضد سرطان هستند که آنها را باکتریهای
کولون به موادی شبیه هورمون تبدیل میکنند که به عقیده عدهای از دانشمندان بر ضد سرطان
کولون و پستان مؤثرند.
اثر لوبیا برای تأمین سلامتی قولون (کولون)
با توجه به این اصل که تخلیه مدفوع به
مقدار کافی و بهطور کامل از نشانههای مسلم سلامتی است لذا همیشه باید سعی کرد که
از خوراکیهایی استفاده شود که دفع را تسهیل و کامل نماید. عموم دانشمندان معتقدند
که این کار در کاهش شانس ابتلای
معارف گیاهی، ج1، ص: 269
به سرطان کولون و رکتوم همچنین در اختلالات
رودهای و بواسیر اثر مثبت محسوسی دارد. طبق تحقیقاتی که دکتر شارون فلمینگ 372] مدیر
تحقیقات لوبیا در دپارتمان علوم تغذیه دانشگاه کالیفرنیا در برکلی نموده است، خوردن
انواع لوبیا بهطور قطع مدفوع را بیشتر و نرمتر مینماید. در این تحقیقات مدت 3 هفته
به گروهی از جوانان هر صبح یک پیمانه و نصف پیمانه لوبیاچیتی پخته دادند. هدف این آزمایش
این بود معلوم شود که چطور خوردن لوبیا در طرز کار کولونها اثر میگذارند. روش کار
به این ترتیب بود که لوبیا پخته و لهشده به صورت خمیر درآمده و بیشتر جوانان آن را
روی نان برشته با پنیر مالیده و میخوردند. نتیجه این تحقیقات این بود که برای سلامت
کولونها لوبیا بسیار مؤثر میباشد. لوبیا علاوه بر اینکه تخلیه را تنظیم و افزایش میدهد،
ظاهرا باکتریهای داخل روده بزرگ را نیز تحریک مینماید که مواد شیمیایی از نوع اسیدهای
چرب فرّار با زنجیر کوتاه ایجاد نمایند و این مواد شیمیایی در کاهش کلسترول و فشارخون
و شاید در مهار کردن سرطان کولون تأثیر زیادی دارند. این اسیدهای چرب در جریان تخمیر
غذا بخصوص تخمیر الیاف قابل حل در روده بزرگ تولید میشوند و دارای ظرفیت قابل ملاحظهای
برای مهار سرطان میباشند.
دکتر فلمینگ قویا لوبیا را برای رفع یبوست
برای اشخاصی که دارای بیماریهای رودهای خاصی نیستند توصیه مینماید. ضمنا توجه خواننده
عزیز را به نکات زیر جلب مینماید.
1. اشخاصی که دارای اسید اوریک بیش از
حد نرمال هستند و از خوردن پروتئین منع شدهاند نمیتوانند از رژیم لوبیا استفاده کنند
و باید در این مورد با مشورت متخصص عمل نمایند.
2. دانشمندان با خوردن لوبیای کنسرو برای
بیماران قند موافق نیستند.
3. لوبیا معمولا در غالب اشخاص ایجاد نفخ
و گاز مینماید زیرا اغلب اشخاص فاقد انزیمهای لازم برای هضم قند پیچیده لوبیا به نام
آلفا گالاکتوزید[373] هستند و در نتیجه، این مواد قندی هضم نشده و در قسمت پایین روده
بزرگ مورد حمله باکتریهای موجود در کولون قرار میگیرند و تجزیه میشوند و انواع گاز
تولید مینمایند. نکته جالب این است که اگر شخصی مرتبا و در مدت زیادی لوبیا بخورد
کمکم و بتدریج فیزیولوژی بدن با آن منطبق شده و کمتر دچار نفخ میشود دکتر فلمینگ
معتقد است اشخاصی که روزی یک پیمانه و نصف پیمانه لوبیای پخته
معارف گیاهی، ج1، ص: 270
بخورند در یکی دو روز اول احساس نفخ میکنند
ولی پس از آن برای آنها عادی شده و نفخی احساس نخواهند کرد. برای کاهش نفخ لوبیا روش
خاصی توسط کارشناسان تغذیه توصیه میشود به این ترتیب که خیس کردن لوبیا مقدار زیادی
از نفخ آن را از بین میبرد.
آلفرد اولسون 374] محقق علوم شیمی در مرکز
تحقیقات وزارت کشاورزی امریکا در کالیفرنیا میگوید با روشی که من توصیه میکنم میتوان
90 درصد نفخزایی قند لوبیا را کاهش داد روش او اینست:
1. لوبیا را خوب در آب بشویید و آب آن
را بیرون بریزید.
2. سپس روی لوبیا که قصد پختن آن را دارید
آبجوش ریخته و بگذارید 4 ساعت خیس بخورد و پس از آن آب آن را نیز دور بریزید و آب
تازه برای پختن روی آن بریزید.
البته با روش بالا مقدار زیادی از ویتامینها
و مواد معدنی لوبیا نیز از بین میرود ولی در عوض 90 درصد نفخزایی آن کاهش مییابد.
در نصف پیمانه انواع حبوبات پخته مقدار
الیاف گیاهی قابل حل بشرح زیر است.
لوبیاچشمبلبلی 7/ 3 گرم
نخودفرنگی کنسرو 7/ 2 گرم
لوبیاچیتی 5/ 2 گرم
لوبیاقرمز 3/ 2 گرم
لوبیامرمری 3/ 2 گرم
عدس 7/ 1 گرم
لپه 7/ 1 گرم
خواص دارویی که در این بحث تحت عنوان لوبیا
ارائه گردید کموبیش درباره کلیه حبوبات صدق میکند.
معارف گیاهی، ج1، ص: 271
//////////////
لوبیا نام نوعی گیاه و میوه خوراکی آن
است. درسال ۱۵۳۳ میلادی لوبیا به نام مکزیکی اولیهاش «ایاکوک» از آمریکا به اروپا
آورده شد و از آنجا به سایر نقاط جهان راه یافت[نیازمند منبع] واکنون همه ساله میلیونها
تن به مصرف میرسد و یکی از مواد غذایی نسبتاً ارزان و فراوان است.
محتویات [نمایش]
خواص[ویرایش]
لوبیا از ۲۲ درصد پروتئین، ۶۲ درصد قند(کربوهیدرات)
از نوع نشاسته و ۲ درصد مواد چربی تشکیل شده و یکی از مقویترین حبوبات روی زمین به
شمار میرود و چون مواد پروتئینی آن نسبتاً زیاد است، عدهای از دانشمندان آن را بمانند
عدس، «گوشت فقرا» هم نامیدهاند. زیرا «تا حدودی» میتواند جای خالی گوشت حیوانی را
در یک برنامه غذایی سالم پر کند و تا حدی همان مواد لازم در گوشت را به بدن برساند.
لوبیا برای بعضی از مردم که دارای معده ضعیف هستند غذای سنگینی به شمار میرود و ممکن
است به دشواری هضم شود. اما اگر چند روزی آن را در آب خیس کنند و هنگامی که لوبیا میخواهد
جوانه بزند آنرا بپزند، هم زودتر پخته میشود و هم سریعتر گوارده و جذب میگردد.
این لوبیای تازه جوانه زده، دارای ویتامینهای
گوناگون هم خواهد بود که مهمترین آنها عبارتاند از انواع ویتامین «ب» ویتامین «ث»
ویتامین «د». بنا براین فواید چنین لوبیایی خیلی بیش از لوبیای خیس نشده وجوانه نزده
میباشد. لوبیا برای مبتلایان به رماتیسم، اختلال فشارخون و بیماریهای کلیوی خوراک
سودمندی به شمار میرود. اما بعلت سرشار بودن از کربوهیدرات نشاسته، اشخاص چاق و مبتلایان
به بیماری قند (دیابت) باید از مصرف زیاد آن پرهیز کنند و نیز کسانی که به بیماری نقرس
دچارند یااوره خونشان بیشتر از حد طبیعی است به علت وجود پروتئین نسبتاً زیاد در لوبیاباید
در مصرف آن احتیاط کنند و از لوبیای سبز استفاده نمایند.
/////////////
قس فاصولیا در عربی:
الفاصولياء هي الاسم الشائع لبذور مجموعة
من النباتات المتنوعة التابعة لأجناس من الفصيلة البقولية (دوريًا (أو القرنية) (Leguminosae). يتم استخدام معظم
أنواعها كغذاء الإنسان.
محتويات [أظهر]
المصطلحات[عدل]
أشار مصطلح الفاصوليا في الأصل إلى بذور
وثمار الفاصوليا الخضراء، [بحاجة لمصدر] ولكن المصطلح اتسع لاحقا ليشمل أعضاء جنس العالم
الجديد الفاصوليا، مثل الفاصولياء الشائعة والفاصوليا الإسبانية، والجنس المرتبط اللوبيا
(Vigna). يشمل المصطلح حاليًا
بصورة عامة العديد من النباتات الأخرى ذات الصلة مثل أنواع العالم القديم كالفول الصويا،
والبازلاء، والحمص (garbanzos)،
والبيقية، والترمس. [بحاجة لمصدر]
وأحيانًا يتم استخدام مصطلح الفاصوليا
(Bean) كمرادف لحَبوب البقول،
[بحاجة لمصدر] وهي بقول صالحة للأكل، على الرغم من أن مصطلح حبوب البقول عادة ما يكون
مخصصًا للمحاصيل البقولية التي يتم حصدها من أجل بذورها الجافة. لا يشمل مصطلح الفاصوليا
عادةً المحاصيل التي تستخدم أساسًا في استخلاص الزيوت (مثل فول الصويا والفول السوداني)،
وكذلك تلك التي تستخدم فقط لأغراض الزراعة (مثل البرسيم والفصفصة (البرسيم الحجازي)).
لا تعتبر حبوب المحاصيل القرنية التي يتم حصادها وهي خضراء للأغراض الغذائية، مثل البازلاء
الخضراء، وبازلاء الثلج، وهلم جرا من حبوب الفاصوليا، ولا يتم تصنيفها ضمن محاصيل الخضراوات.
وفقا لمنظمة الأغذية والزراعة التابعة للأمم المتحدة، ينبغي أن يشمل مصطلح الفاصوليا
(bean) أنواع الفاصوليا
(Phaseolus) فقط، إلا أن تعريف
الإجماع الصارم قد ثبتت صعوبته لأن في الماضي، كان يتم تصنيف عدة أنواع مثل اللوبيا
(Vigna) (المقرنة (لوبيا الازوكي)،
ولوبيا مونغو (الصبغة السوداء)، ردياتا (radiata) (لوبيا مونج)، ولوبيا اقونيطية الورق (aconitifoli) (لوبيا العث) كأنواع
من الفاصوليا وثم أُعيد تصنيفها لاحقا. وبالتالي، استخدام مصطلح الفاصوليا للإشارة
إلى أنواع أخرى غير الفاصوليا (Phaseolus) لا يزال أمرًا قائمًا. وفي بعض البلدان، قد يشير مصطلح الفاصوليا
إلى مجموعة من الأنواع المختلفة.[1]
في استخدام اللغة الإنجليزية لكلمة الفاصوليا
(bean)، نجد أنها تُستخدم
أحيانا للإشارة إلى بذور أو قرون النباتات التي لا تنتمي لفصيلة القرنيات، ولكنها تحمل
تشابهًا سطحيًا للفاصوليا الحقيقية ــ على سبيل المثال بن القهوة، وبذور الخروع، وحبوب
الكاكاو (التي تشبه بذور الفاصوليا)، وحبوب الفانيليا، التي تشبه بشكل سطحي قرون الفاصوليا.
////////////
قس پخلا در آذری:
Paxla
Vikipediya, açıq ensiklopediya
Vitamin və zülal
baxımından son dərəcə zəngin bir qida olan paxlanın dənələri təzəykən yaşıl,
quruyanda qəhvəyidir. Quru paxla, təzə paxlaya görə daha bəsləyicidir. Quru
paxlanın 100 gr.ımında təxminən 26 qr. zülal, 58 qr. karbonhidrat və 341 kalori
vardır. Ayrıca paxla B1, B2, B6 və K vitaminlərinin yanında azot, nişasta,
kalium və maqnezium mineralları baxımından da olduqca zəngindir.
Paxla həzmi
asanlaşdırır. Sidik yollarını təmizləyir. Böyrəklərə olduqca faydalıdır: Böyrək
ağrılarını yüngülləşdirər, böyrək qumlarının və daşlarının tökülməsinə köməkçi
olur. Sinə xəstəlikləri və öskürəyə yaxşı gəlir.
///////////
قس کاچانگ، کاچانان در باسای اندونزی:
Kacang-kacangan adalah sebutan untuk biji yang
berukuran relatif lebih besar dibandingkan serealia dan digunakan untuk bahan
pangan bagi manusia dan hewan ternak. Kacang-kacangan umumnya didapatkan dari
tanaman famili Fabaceae. Namun tanaman
kacang-kacangan yang dipanen muda seperti kapri, buncis, dan edamame tidak disebut sebagai kacang-kacangan
dalam definisi FAO.[1]
Kacang-kacangan mengandung sejumlah besar serat pangan dengan satu cangkir kacang yang
telah dimasak mengandung 9-13 gram serat.[2] Serat pangan yang terlarut
dapat membantu menurunkan kadar kolesterol darah.[3]Kacang-kacangan juga mengandung
protein, karbohidrat kompleks, folat, dan besi.[2]
Kacang-kacangan merupakan salah satu jenis tanaman heliotropik; daun mereka akan menghadap ke arah
matahari di siang hari. Di malam hari, daun mereka tergulung.
///////////
قس فاسولیا در کردی:
فاسۆلیا خواردنێکی زۆر بەسود و باشە ، وە زۆر خواردنێکی بەناوبانگە لە
کوردەواریدا و خەڵکێکی زۆر حەز بەخواردنی دەکات.
///////////
قس سِم در هندی:
सेम
मुक्त ज्ञानकोश विकिपीडिया से
सेम की लता पत्ती,
फल, फूल
सेम के तरह-तरह के बीज
सेम
सेम एक लता है। इसमें फलियां लगती हैं। फलियों की सब्जी खाई जाती है। इसकी पत्तियां चारे के रूप में प्रयोग की जा सकती हैं। ललौसी नामक त्वचा रोग सेम की पत्ती को संक्रमित स्थान पर रगड़ने
मात्र से ठीक हो जाता है।
सेम संसार के
प्राय: सभी भागों में उगाई जाती हैं। इसकी अनेक जातियाँ होती हैं और उसी के अनुसार
फलियाँ भिन्न-भिन्न आकार की लंबी, चिपटी और कुछ टेढ़ी तथा सफेद, हरी,
पीली आदि रंगों
की होती है। इसकी फलियाँ शाक सब्जी के रूप में खाई जाती हैं, स्वादिष्ट और पुष्टकर होती हैं यद्यपि यह
उतनी सुपाच्य नहीं होती। वैद्यक में सेम मधुर, शीतल,
भारी, बलकारी, वातकारक,
दाहजनक, दीपन तथा पित्त और कफ का नाश करने वाली कही
गई हैं। इसके बीज भी शाक के रूप में खाए जाते हैं। इसकी दाल भी होती है। बीज में
प्रोटीन की मात्रा पर्याप्त रहती है। उसी कारण इसमें पौष्टिकता आ जाती है।
सेम के पौधे बेल
प्रकार के होते हैं। भारत में घरों के निकट इन्हें छानों पर चढ़ाते हैं। खेतों में
इनकी बेलें जमीन पर फैलती हैं और फल देती हैं। उत्तर प्रदेश में रेंड़ी के खेत में
इसे बोते हैं।
/////////////
قس بوبی در روسی:
Бобы
Материал из Википедии — свободной энциклопедии
Бобы́ — термин, как
правило, обозначающий плоды либо семена любой зернобобовой
культуры,
а также растений семейства Бобовые (Fabaceae) в целом.
/////////
قس سیمی در نپالی:
स्वतन्त्र विश्वकोश, नेपाली विकिपिडियाबाट
सिमी
एउटा
गेडा-गुडीको प्रकार अथवा सीँबी अथवा बोडीको प्रकार जसलाई तरकारी अथवा दालको रूपमा
खाइन्छ।
यो सामग्री अहिले ठुटो अथवा अपूर्ण अवस्थामा
छ। तपाईँसँग यस विषयको राम्रो जानकारी छ भने यहाँ
क्लिक गरीयस लेखलाई विस्तार गर्न सक्नुहुन्छ।
///////////////
Bean
From Wikipedia, the free encyclopedia
Bean plant
Bean is a common name
for large seeds of several genera of the flowering plant family Fabaceae(also known as Leguminosae) which are used for
human or animal food.
Contents
[show]
Terminology
The
word "bean" and its Germanic cognates (e.g., Bohne) have existed in common
use in West Germanic languages since before the
12th century,[1] referring to broad beans and other pod-borne
seeds. This was long before the New World genus Phaseolus was known in
Europe. After Columbian-era contact between Europe and the Americas, use of the
word was extended to pod-borne seeds of Phaseolus, such as
the common
bean and
the runner
bean,
and the related genus Vigna. The term has long been
applied generally to many other seeds of similar form,[1][2] such as Old
World soybeans, peas, chickpeas (garbanzo beans),
other vetches, and lupins, and even to those with
slighter resemblances, such as coffee beans, vanilla beans, castor beans, and cocoa beans. Thus the term
"bean" in general usage can mean a host of
different species.[3]
Seeds
called "beans" are often included among the crops called
"pulses" (legumes),[1] although a
narrower prescribed sense of
"pulses" reserves the word for leguminous crops harvested for their
dry grain. The term bean usually excludes legumes with tiny
seeds and which are used exclusively for forage, hay, and silage purposes (such
as clover and alfalfa). According to the
United Nations Food and Agriculture Organization the term bean should
include only species of Phaseolus; however, enforcing that prescription has proven
difficult for several reasons. One is that in the past, several species,
including Vigna angularis (adzuki bean), mungo (black gram), radiata (green gram), and aconitifolia (moth bean), were classified
as Phaseolus and later reclassified. Another is that it is not
surprising that the prescription on limiting the use of the word, because it
tries to replace the word's older senses with a newer one, has never been
consistently followed in general usage.
https://en.wikipedia.org/wiki/Bean