۱۳۹۴ بهمن ۲۸, چهارشنبه

ذباب/مگس...إِنَّ الَّذينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُباباً ... معلوم نیست کدام یک از بیش از 750.000 گونه این طایفه در نگر بوده است!

[1] - ذباب.  مگس.  حکیم مؤمن در تحفه گوید: ذباب : به فارسی مگس نامند و تکوّن اواز فضلات و اوّل کرم سفیدی است و کمتر از یک هفته پر بهم میرساند و از کافور و زرنیخ و روغن زیتون می گریزد و گویند چون صورت مگسی از کندش و زرنیخ ساخته در محلی بگذارند منع آن مینماید. در اوّل گرم و تر و بهترین او سیاه و بعد از آن ازرق است و زرد او خالی ازسمیت نیست . محلّل و جاذب ضماد او محلّل اورام و رافع گوشت زیاده ٔ جراحات و مانع انتثار موی و داءالثعلب و حکه و قوبا و چون سر او را انداخته بر موضع گزیده ٔ زنبور بمالند رافع الم آن و جاذب سم ّ است و تکرار ضماد او جهت داءالثعلب مجرّب و جهت تحلیل ورم چشم و رفع گوشت زیاده ٔ پلک و شعیره ٔ آن آزموده و نفوخ سوخته ٔ او در مجرای بول جهت رفع احتباس بول مؤثر و آشامیدن او را با شراب جهت عسر ولادت مجرّب دانسته اند و محمدبن احمد گوید که خوردن پخته و خام او را هنود جهت تقویت باصره و منع جمیع آفات چشم مجرّب میدانند و سرگین مگس را چون با آب و عسل بنوشند جهت ازاله ٔ مغص و قولنج و خناق مجرّب یافته اند و چون چند روز بخورندو در آفتاب بنشینند محل ّ برص پوست انداخته زایل میگردد و بهتر از اطریلال است و روغن او که مکرّر مگس رادر روغن کنجد کرده در آفتاب گذاشته صافی کرده باشندجهت رویانیدن موی مجرّب است . و صاحب اختیارات گوید:ابن زهر در خواص آورده است که مگس الوان بود و هر حیوانی را مگس معین بود از شتر و گاو و شیر و سگ و امثال آن و اصل آن کرمی بود و مگس آدمیان از سرگین حاصل میشود و اصل ایشان کرمی کوچک بود که از بدنهای ایشان بیرون آید از هر حیوانی که باشد و آن کرم باز مگس شود و زنبور. همو گوید چون بگیرند مگس بزرگ و سر اوبیندازند و ببدن وی شعیره ای که در مژه باشد حل کنندحلی سخت زایل گرداند و اگر مگس بگیرند و با زرده ٔ تخم مرغ سحق کنند نیک ، و ضماد کنند در چشم که گوشت سرخ در اندرون وی چسبیده باشد و به یونانی کرماسیس خوانند در ساعت ساکن گرداند و اگر حل کنند و بر داءالثعلب مالند حلی سخت داءالثعلب را زایل گرداند و اگر برگزیدگی زنبور بمالند سخت ، درد ساکن گرداند و دیسقوریدوس گوید: بر گزیدگی عقرب و زنبور و نحل چون بمالند سخت ، چند نوبت بر موضع گزیدگی بغایت نافع بود این بخاصیت است و چون ویرا بسوزانند و با عسل بداءالثعلب وداءالحیه طلا کنند موی برویاند و خاکستر وی سرد و خشک بود - انتهی . و در بعض کتب آمده است : ذباب به پارسی مگس . چون بر گزیدگی زنبور مالند سودمند آید و چون سرگینش را به قره قورت و شکر سرخ ساخته بردارند طبیعت را بیارد. و ابن البیطار گوید: ذباب . خواص ابن زهر.قال هو ألوان فللابل ذباب و للبقر ذباب و للاسد ذباب و أصله دود صغار یخرج من ابدانهم و ما یخرج من أبدان غیرذالک یتحول ذبابا و زنابیر و ذباب الناس یتولدمن الزبل قال و ان أخذ الذباب الکبیر فقطعت رؤسه و یحک بجسدها علی الشعیرة التی تکون فی الاجفان حکا شدیدا فانه یبرئه و ان اخذ الذباب و سحق بصفرةالبیض سحقا ناعما و ضمدت به العین التی فیها اللحم الاحمر من داخل الملتصق بها الذی یسمی کر ماشیش فانه یسکن من ساعته و ان مسحت لسعةالزنبور بذباب سکن وجعه و ان حک الذباب علی موضع داءالثعلب حکا شدیدا، فانه یبرئه - انتهی . || زنبور عسل . نحل . ج اَذِبّة. ذِبّان . (منتهی الارب ). زمخشری . ذُب ّ. || دیوانگی . || بدی . || بدی پیوسته با بدی . || بدفالی . || شوم . (منتهی الارب ). || هزارچشمه .
- ذباب الاذن ؛ تیزی طرف گوش . (منتهی الارب ).
- ذباب الاسنان ؛ تیزی دندانها. (منتهی الارب ).
- ذباب الحنّاء ؛ اوّل شکوفه ٔ وی . (منتهی الارب ).
- ذباب السیف ؛ دم شمشیر. تیزی شمشیر یا کرانه ٔ آن که باریک و هر دو طرف تیز باشد. (منتهی الارب ). تیزنای شمشیر. (مهذب الاسماء). کنار شمشیر : و سلاطین روزگار در دست شیاطین تاتار گرفتار گشتند و اعیان و اکثر حشم طعمه ٔ ذباب شمشیر آبدار و لقمه ٔ ذآب و کفتار شدند. (جهانگشای جوینی ).
- ذباب العین ؛ نقطه ٔ سیاه میان حدقه . مردمک چشم . (مهذب الاسماء). انسان العین . مردم چشم . (منتهی الارب ).
- ذباب الفرس ؛ مردم چشم اسب . نقطه ٔ سیاه درون حدقه ٔ اسب .
/////////
ذباب‌ابن زهر گوید مگس الوان بود و هر حیوانی را مگس معین بود شتر و گاو و سگ و امثال آن و اصل آن کرمی بود و مگس آدمی از سرکین حاصل می‌شود و اصل ایشان کرمی کوچک بود که از بدنهای ایشان بیرون آید از هر حیوانی که باشد و آن کرم باز مگس شود یا زنبور و همو گوید چون بگیرند مگس بزرگ و سر وی بیندازند بدن وی شعیره که در مژه باشد حک کند حکی سخت و زایل کند و اگر مگسی بگیرند و با زرده تخم‌مرغ سحق کنند و ضماد کنند بر چشمی که گوشت سرخ در اندرون وی چسبیده باشد و به یونانی کرماسیس خوانند در ساعت ساکن گرداند و اگر حل کنند و بر داء الثعلب که حکه سخت دارد بمالند نافع بود و اگر بر گزندگی زنبور نیز بمالند درد ساکن کند و دیسقوریدوس گوید بر گزندگی عقرب و زنبور و نحل چون بمالند چند بار بر موضع گزندگی نافع بود و این به خاصیت است و چون وی را بسوزانند و با عسل بر داء الحیه و داء الثعلب طلا کنند موی برویاند و خاکستر وی سرد و خشک بود
صاحب مخزن الادویه می‌نویسد: ذباب بضم ذال و فتح با بفارسی مکس و بترکی شین و به هندی مکهی نامند و حکیم مومن در تحفه معتقد است که اگر مکس را در روغن کنجد انداخته در آفتاب گدازند سپس روغن را صاف کنند جهت رویانیدن موی مجرب است.
/////////
مَگَس‌ها یا دوبالان (نام علمی: Diptera) از بزرگترین گروه‌های حشرات است که در حال حاضر بیش از ۷۵۰۰۰۰ نوع از آن‌ها وجود دارد.

مگس‌ها دارای دو جفت بال جلویی مشخص هستند. دو جفت بال عقبی آنها تبدیل به بالچه چاقوشکل به نام توازنگر (هالتر یا بالانسیـِر) شده‌است.

این حشره پس از آنکه از تخم بیرون آمد نخست به صورت لارو است و سپس در عرض ۲ هفته پر در آورده و به شکل یک مگس در می‌آید. چشم مگس مرکب از هزاران چشم کوچک دیگر است و این چشم‌ها وی را قادر می‌سازد در آن واحد به هر طرف نگاه کند. تعداد چشم‌های ریز او در حدود ۴۰۰۰ چشم است و کلیه آن‌ها به شکل مربع می‌باشد.
//////////
الذوات الجناحين (الاسم العلمي:Diptera) هي رتبة من الحشرات تتبع طائفة الحشرات من شعبة المفصليات الأرجل[1] [2] [3] [4].وهي رتبة كبيرة من أنواع الحشرات. لها جناحان على صدرها الأوسط (mesothorax) ودبوسا توازن يقعان في مؤخر صدر الحشرة (metathorax).وجود زوج مفرد من الأجنحة هو ما يميزها عن الحشرات الأخرى. بعض ذوات الجناحين أصبح الجناح بالنسبة لها ثانوي الأهمية خصوصا في الذباب فوق عائلة Hippoboscoidea التي تستعمر بيوت الحشرات الاجتماعية. ذوات الجناحين رتبة كبيرة تشمل ما يقدر بـ240,000 نوع من البعوض والناموس والذباب الصغير وغيره. وعلى الرغم من الأهمية البالغة لثنائيات الاجنحة بما يشمل البعوضيات لكلا من الإنسان والنظام البيئي إلا أنه أقل من النصف تم تعريفه حتى الآن أي بما يقدر 120,000 نوع وذلك لأنها تشكل العامل الحاسم في نقل وانتشار أمراض مثل الملاريا وحمى الدنج وحمى فيروس غرب النيل الحمى الصفراء والتهاب الدماغ وغيره من الاصابات.
///////////////
به عبری:
הזבובאים (שם מדעי: Diptera) מהווים סדרה של חרקים מכונפים הכוללת את הזבובים והיתושים. בסדרה יש כ-120 משפחות ובהן יותר מ-100,000 מינים. תפוצת הזבובאים היא כלל עולמית. בישראל מצויים מעל ל-3,000 מינים, הנכללים ב-85 משפחות.

מחזור חייו של זבובאי, כמו אצל שאר בעלי גלגול מלא, מתחלק לארבעה שלבים: ביצה, זחל, גולם ובוגר. לבוגרים זוג כנפיים בודד הממוקם על פרק החזה האמצעי. התכונה המבחינה את הזבובאים באופן מובהק משאר סדרות החרקים היא הימצאותו של זוג כנפיים אחד בלבד (בפרק החזה האמצעי) וזוג בוכניות שהתפתחו מהכנפיים האחוריות (בפרק החזה השלישי). רק לסדרה נוספת אחת הכנף מניפתיים יש זוג כנפיים וזוג בוכניות, להם בניגוד לזבובאים, הבוכניות נימצאות בפרק השני של החזה והכנפיים בפרק השלישי שלו. יש להם גפי פה דוקרות-מוצצות או לוקקות-מוצצות. לזבובאים מבנה עין מיוחד, המכונה בשם "עין תשבץ", המסוגל לקלוט אותות חיצוניים במהירות ובכך לחמוק מסכנה אם יש צורך בכך.

מינים רבים של זבובאים גורמים נזקים ישירים או עקיפים. מינים מסוימים עשויים להעביר מחלות שונות: מחלות מעיים, שיתוק ילדים, שחפת ומחלות עיניים. המזיקים העיקריים הם המינים מוצצי הדם, המעבירים מחלות (כגון מלריה). מקצת המינים שזחליהם צמחוניים, פוגעים בגידולים חקלאיים. מינים אחרים כגון זבוב הבית מזהמים מזון. יש גם מינים שזחליהם חודרים לגוף האדם. אחד מסוגי הזבובאים המסוכנים ביותר הוא זבוב הצה צה המעביר את מחלת השינה. בין בני הסדרה יש גם מינים מועילים, כגון מאביקים חשובים או אויבים של חרקים מזיקים.
////////////
به کردی مس:
Mêş an jî buxikên bi du perîkan[1] (Diptera), komek gelek mezin ji Kêzikên perîk wek betan zirav ku difrin û xwarinên xwe ji kêzikên frînde yên din cudatir (ji dervî kermêşê bi xortomê dimije) bi devan dixwin.
////////////
به ترکی استانبولی ایکی کانادیلر:
İkiqanadlılar, milçəklər (lat. Diptera) – tam çevrilmə ilə inkişaf edən cücülər (lat. Endopterygota) dəstəüstünə aid dəstə.
///////
به ترکی استانبولی سینیک، ایکی کانادیلر:
Sinek, iki kanatlılar ya da çift kanatlılar (Diptera) denen böcek takımından eklembacaklıların ortak adıdır.

İki kanatlılar takımında yer alan sinekler arasında sivrisinek, tatarcık, karasinek ve büvelek adıyla ön plana çıkarlar ve başkalaşım geçirirler.

Dünya genelinde 177 familyada toplanan 120 000 tür bulunur. Palearktikte 120 familya ve 29 579 tür, Türkiye’de ise 63 familya ve 1170’den fazla tür vardır.
////////
به انگلیسی:
True flies are insects of the order Diptera (from the Greek di = two, and ptera = wings). The most obvious distinction from other orders of insects is that a typical fly possesses a pair of flight wings on the mesothorax and a pair of halteres, derived from the hind wings, on the metathorax. (Some species of flies are exceptional in that they are secondarily flightless.) The only other order of insects bearing two true, functional wings plus any form of halteres are the Strepsiptera, and in contrast to the flies, the Strepsiptera bear their halteres on the mesothorax and their flight wings on the metathorax.
A poster of flies (Diptera)
Scientific classification e
Kingdom:           Animalia
Phylum: Arthropoda
Class:     Insecta
Superorder:       Panorpida
(unranked):        Antliophora
Order:   Diptera

Linnaeus, 1758