در صفحه 386 مخزن الادویه عقیلی خراسانی به تصحیح دکتر حسین حاتمی آمده که خروع را به فارسی بید انجیر، به شیرازی کنتو و به ترکی کرچک گویند و مرحوم دهخدا هم بدان استناد کرده است. در حالی که در هر دو ترکی آذری و استانبولی امروزی کرچک نامی دیگر دارد. باید یافت کرچک ما از کدام ترکی و کی وام گرفته شده است. البته در کردی کرچک گویند و شاید منبع کردی باشد.
کرچک . [ ک َ چ َ ] (اِ) اسم ترکی خروع است . (فهرست مخزن الادویه ). دانه ٔ بید انجیر. (ناظم الاطباء). بید انجیر. خِروَغ . (فرهنگ فارسی معین ) (یادداشت مؤلف ). گیاهی است از تیره ٔ فرفیون ها که یکساله است و دارای برخی گونه های پایا می باشد گونه های پایای کرچک تا 6 متر ارتفاع دارند و در آب و هوای گرم می رویند. ارتفاع گونه های معمولی گاه به 2 متر می رسد. انواع مذکور در نقاط معتدل از جمله ایران می رویند.برگهای این گیاه دارای پهنک بزرگ و منفرد پنجه ای شکل و دارای 5 تا 11 بریدگی عمیق دندانه دار با دمبرگ دراز است . گلهایش خوشه ای و بطور متقابل با برگهای انتهایی ساقه قرار دارند و شامل دو نوع گل نر و ماده است . میوه اش کپسول و پوشیده از خار و شامل سه دانه ٔ روغن دار است . قد دانه ها معمولاً میان 6 تا 26 میلیمتر است و وزنشان میان 70 میلی گرم تا 1/25 گرم است . دانه هارنگهای مختلف مانند خاکستری ، سیاه ، سفید، قرمز و قهوه ای دارند. از دانه های کرچک روغنی به دست می آید که مصرف صنعتی و دارویی دارد. (از فرهنگ فارسی معین ).
- تخم کرچک ؛ دانه ٔ کرچک که از آن کرچک گیرند. (فرهنگ فارسی معین ).
- روغن کرچک ؛ روغنی که از دانه ٔ پوست کنده ٔ کرچک گیرند و مصرف صنعتی و داروئی دارد. (فرهنگ فارسی معین ).
- کرچک چینی ؛ گونه ای کرچک که بیشتر در چین و افریقا بعمل می آیدو به صورت درختچه و پایا و دارای برگهای بیضوی و کشیده است . از دانه های آن مانند کرچک معمولی روغن تهیه می شود. دانه ٔ این گونه کرچک را حب ختایی گویند، کرچک هندی . بید انجیر ختایی . دند. کرچک خطائی . حب السلاطین . حب الملوک . خروع چینی . خروع صینی . چیپال گوته . جمال گوته . شجر حب الخطا. طاریقه . (فرهنگ فارسی معین ).
- کرچک خطائی یا خطایی ؛ کرچک چینی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ترکیب کرچک چینی شود.
- کرچک هندی ؛ کرچک چینی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ترکیب کرچک چینی شود.
بیدانجیر. [ اَ ] (اِ مرکب ) در اصل بادانجیر بمعنی شکافته و شکسته ٔ باد چون چوبش کمال نازک باشد از شدت باد شکسته میشود. (از غیاث ). بوته ٔ کرچک . (جهانگیری ). درختی است که در عرف هند «آرند» خوانند و روغنش در امراض بلغمی مستعمل . (آنندراج ). کرچک و طمرا که عبارت از گیاهی است بومی آسیا و از آنجا بفرنگستان برده اند و در آسیا و ایران روغن دانه های این گیاه راکه کرچک و کنتون نیز مینامند جهت روشن کردن منازل استعمال میکنند و یکی از مسهلات کثیرالاستعمال است که در اطفال ده ساله پنج تا شش مثقال آنرا می آشامانند و در جوانان ده تا دوازده مثقال . (ناظم الاطباء). خروع .طمرا؛ تخم بیدانجیر. حب الخروع . رجوع به کرچک و روغن کرچک و گیاه شناسی گل گلاب ص205 شود[ : زحل دلالت دارد بر ] مازو... و بیدانجیر... (التفهیم ).
از دهخدای کبیر
کرچک . [ ک َ چ َ ] (اِ) اسم ترکی خروع است . (فهرست مخزن الادویه ). دانه ٔ بید انجیر. (ناظم الاطباء). بید انجیر. خِروَغ . (فرهنگ فارسی معین ) (یادداشت مؤلف ). گیاهی است از تیره ٔ فرفیون ها که یکساله است و دارای برخی گونه های پایا می باشد گونه های پایای کرچک تا 6 متر ارتفاع دارند و در آب و هوای گرم می رویند. ارتفاع گونه های معمولی گاه به 2 متر می رسد. انواع مذکور در نقاط معتدل از جمله ایران می رویند.برگهای این گیاه دارای پهنک بزرگ و منفرد پنجه ای شکل و دارای 5 تا 11 بریدگی عمیق دندانه دار با دمبرگ دراز است . گلهایش خوشه ای و بطور متقابل با برگهای انتهایی ساقه قرار دارند و شامل دو نوع گل نر و ماده است . میوه اش کپسول و پوشیده از خار و شامل سه دانه ٔ روغن دار است . قد دانه ها معمولاً میان 6 تا 26 میلیمتر است و وزنشان میان 70 میلی گرم تا 1/25 گرم است . دانه هارنگهای مختلف مانند خاکستری ، سیاه ، سفید، قرمز و قهوه ای دارند. از دانه های کرچک روغنی به دست می آید که مصرف صنعتی و دارویی دارد. (از فرهنگ فارسی معین ).
- تخم کرچک ؛ دانه ٔ کرچک که از آن کرچک گیرند. (فرهنگ فارسی معین ).
- روغن کرچک ؛ روغنی که از دانه ٔ پوست کنده ٔ کرچک گیرند و مصرف صنعتی و داروئی دارد. (فرهنگ فارسی معین ).
- کرچک چینی ؛ گونه ای کرچک که بیشتر در چین و افریقا بعمل می آیدو به صورت درختچه و پایا و دارای برگهای بیضوی و کشیده است . از دانه های آن مانند کرچک معمولی روغن تهیه می شود. دانه ٔ این گونه کرچک را حب ختایی گویند، کرچک هندی . بید انجیر ختایی . دند. کرچک خطائی . حب السلاطین . حب الملوک . خروع چینی . خروع صینی . چیپال گوته . جمال گوته . شجر حب الخطا. طاریقه . (فرهنگ فارسی معین ).
- کرچک خطائی یا خطایی ؛ کرچک چینی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ترکیب کرچک چینی شود.
- کرچک هندی ؛ کرچک چینی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ترکیب کرچک چینی شود.
بیدانجیر. [ اَ ] (اِ مرکب ) در اصل بادانجیر بمعنی شکافته و شکسته ٔ باد چون چوبش کمال نازک باشد از شدت باد شکسته میشود. (از غیاث ). بوته ٔ کرچک . (جهانگیری ). درختی است که در عرف هند «آرند» خوانند و روغنش در امراض بلغمی مستعمل . (آنندراج ). کرچک و طمرا که عبارت از گیاهی است بومی آسیا و از آنجا بفرنگستان برده اند و در آسیا و ایران روغن دانه های این گیاه راکه کرچک و کنتون نیز مینامند جهت روشن کردن منازل استعمال میکنند و یکی از مسهلات کثیرالاستعمال است که در اطفال ده ساله پنج تا شش مثقال آنرا می آشامانند و در جوانان ده تا دوازده مثقال . (ناظم الاطباء). خروع .طمرا؛ تخم بیدانجیر. حب الخروع . رجوع به کرچک و روغن کرچک و گیاه شناسی گل گلاب ص205 شود[ : زحل دلالت دارد بر ] مازو... و بیدانجیر... (التفهیم ).
از دهخدای کبیر