[1] - ریوند. [ ری وَ ] (اِ) راوند و آن اقسامی دارد: ریوند چینی و ریوند فارسی
و ریوند سوریانی وریوند زنگی . (ناظم الاطباء) (از یادداشت مؤلف ). دارویی است معروف
که اسهال آورد. (برهان ) (غیاث اللغات ). گیاهی از تیره ٔ ترشکها (هفت بندها) که در
حدود 20 گونه از آن شناخته شده و همه متعلق به نواحی معتدله ، خصوصاً آسیای مرکزی و
غربی هستند. گیاهی است پایا و دارای ساقه ٔ خزنده ٔ زیرزمینی و گلهای نر و ماده که
در انتهای ساقه مجتمع شوند از ساقه ٔ خزنده ٔ آن که به نام ریشه ٔ ریوند موسوم است
و همچنین برگهای آن استفاده ٔ طبی کنند. گونه ٔ خوراکی این گیاه به نام «ریواس »موسوم
است . راوند. (فرهنگ فارسی معین )
/////////////
چکری . [ چ ُ ] (اِ) ریواس بود. (فرهنگ
اسدی ). ریباس . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی چ اقبال ص 522). نوعی از ریواس باشد. (برهان
) (جهانگیری ) (آنندراج ). نوعی از ریواس . (رشیدی ) (ناظم الاطباء). ریباس یا ریواس
باشد که حالا ریواش میگویند. (اوبهی ). نوعی ریواس وحشی.
////////////
درکبت طب سنتی با نامهای »ریوند» ، « ریوندچینی
«یا»ریوندتاتار» نامبرده می شود.ساقه زیرزمین گیاهی است از تیره هفت بند polygonaceae
جنس Rheum به فارسی گونه
اهلی آن را»ریواس« و وحشی آن را « راوند
» و در اصطلاح محلی بلوچستان به گونه ای ازآن گه درآن خطه می روید» راواش»
و»فیل گوش «گویند. به عربی »ریباس
«و»ریباج» وبه هندی آنرا »ریوندچینی » -»هندی
ریوندچیینی» می نامند.گیاه رابه فرانسوی Rhubarbe وبه انگلیسی
Rhubarb و به لاتین Reubarum
یا Rhabrbarum (به معنای ریشه بربر) Racine barbar نامیده می
شود. اسامی فوق به انگلیسی و فرانسوی درعین حال به گیاه و به ساقه زیرزمینی یا بیخ
گیاه گفته می شود.
دارای گونه های مختلفی است که نام علمی
آنها عبارتنداز:
1. Rheum
palmatum L.که به فرانسوی Rhubarbe palmee
گفته می شود و ساقه زیرزمینی وبیخ آن همان ریوندچینی معروف است که بیش
از سایر اعضای گیاه مستعمل درطب سنتی است. این گونه درچین درمناطق Kokonor
و Szechwan می روید.به هندی نیز ریوندچینی نامیده می شود.
2. Rheum
officinale Baillon که به فرانسوی
Rhubarbe officinale گویند.ساقه زیرزمینی این گونه نیز در طب سنتی مستعمل است و به عنوان مسهل مصرف
می شود.ولی از نظرخواص و مصرف دردرجه بعد از
گونه قبلی قرار دارد.این گونه نیز در چین در منطقه Szechwan می روید و ساقه زیرزمینی آن را نیز ریوندچینی گویند.
3.
Rheum emodi Wall.
که در هندوستان می روید از نظر دارویی در دامپزشکی مصرف دارد و به ریوند هندی معروف
است . و Rheum
ehaponticum L . که به فرانسوی Rhubarbe anglias گفته می شود
نیز مصرف دامپزشکی دارد.
4.گونه های زینتی و غیر دارو ی که دمبرگهای ضخیم و در!ز و قرمزرنگ آنها به مصرف
غذا یی و تهیه شربت و خورش میرسد به فارسی
به طورکلی ریواس گفته می شود. نام علمی این
گونه ها Rheum undulatum L.
وبه فرانسوی Rhubarbe
ondulee گفته می شود و
Rheum compactum L.
که به فرانسوی Rheum
serree گفته می شود.این دو گونه درایران نمی رویند و سومین
گونه Rheum
Ribes L. است که درکوهستانهای ایران
از جمله در دره توچال ، شهرستانک ، حصاربند،کوههای اراک ،اشتران کوه ،گنج نامه ،کردستان
،تفرش ،خراسان ،آذربایجان بین خوی وتبریز،افشار،دشت ارژن فارس ، راجرد قم و بلوچستان
به طور خودرو می روید. سه گوهه اخیردر ایران
کاشته می شوند و به عنوان سبزی به نام ریواس برای استفاده ازبرگهای گوشتی آن در بازا
ر عرضه می شود.
مشخصات
ریواس یا راوندگیاهی است چندساله دارای ساقه ای بلند
تا یک متر و بیشتر، ساقه زیر زمینی متورم وضخیمی دارد. برگهای آن بزرگ ، پهن ، پنجه
ای ،کناره آنها دندانه دار است وبه صورت مجتمع در قسمت قاعده گیاه قرار دارند. دمبرگها دراز و گوشتی و قرمز ارغوانی
هستند. ساقه های مولد گل از درون انبوه برگها خارج شده و به 3-2 متر مکن است برسند در قسمت فوقانی محور این ساقه ها گلهای خوشه ای به رنگ سبز مایل به زرد و
مایل به قرمز ظاهرمی شود.
تکثیر ریواس و ریوند از طریق کشت بذر ولی
معمولاً با کشت سوش گیاه در خزانه وانتقال به مزرعه انجام می گیرد و چون قوه نامیه
بذرکمتر از سه سال است ،اگر تکثیر با بذر انجام می شود باید دقت شود، بذر تازه باشد.ریوندگیاه
کوهستانهای سرداست ولی در دوره رویش احتیاج به آفتاب دارد، بنابراین باید در نقاط آفتابگیر
کاشته شود. دوران رویش بسته به شرایط اقلیمی 5-4 ماه یعنی از اواسط بهار تا اوایل زمستان
ولی برای رشد کافی ساقه های زیرزمینی به سرمای زمستان احتیاج دارند.معمولاً در خاک
مرغوب و زراعت خوب از هرگیاه 8-6 کیلوگرم ساقه زیرزمینی ضخیم برای مصارف دارویی می
توان تهیه کرد.گیاه در دوران رویش احتیاج به آب فراوان دارد.
مشخصات انواع ریوند در بازار
1.ریوندچینی به شکل قطعاتی است مدور به
رنگ زرد چرک و خیلی سخت . طعم آن تلخ و زیردندان به شدت صدا می کند(صدای خردشدن بلورهای
اکسالات آهک است).رنگ گرد آن پس ازکوبیدن ریوند نارنجی و معمولاً در یک طرف هر قطعه
ریوند سوراخی است که محل آویزان کردن آن در موقع خشک کردن بوده است .
2 . ریوند مسکو که در حقیقت آن هم ریوندچینی
ونوع مرغوب آن است ولی چون از تاتارستان به سیبری و از آنجا به بازار ایران می آید،آن
را ریوند مسکو نامند و به شکل قطعات نامنظم به رنگ زرد تیره است اگر شکسته شود مقطع
آن مانند مرمر سفید و زرد ، بوی آن تهوع آور و طعم آن تلخ وقابض و بزاق را مانندزعفران
رنگین می کند. این نوع را ریوند تاتار rheum tataricum نیز می گویند
که همان Rheum palmatum چین است که شرح آن در ابتدای این قسمت آمده است. درموقع خرید ریوند باید دقت
شودکه حتی الامکان ریوند سالم وکرم نخوده باشدزیرا اغلب در اثرکهنگی زیاد کرم می گذارد
و آن را سوراخ می کند و فروشندگان ازگرد ریوند و آب ،خمیری درست کرده و سوراخها را
با خمیر پرمی کنند.
از نظر ترکیبات شیمیایی در ریوند چینی به
طورکلی یک مادة تلخ به نام راپونتی سین ، یک ماده رنگی به نام رئین ،آهک و
پتاس و اکسالیک اسید و مالیک اسید و سولفوریک
اسید ، کریزوفانیک اسید و سرانجام صمغ ،نشاسته ،تانن واسانس یافت می شود. اسید اکسالیک در ریوند به شکل بلورهای اکسالات آهک درآمده و بلورهای
آن زیر دندان صدامی کند.
درگزارش تجزیه دیگری چنین آمده است: در ریوند چینی مواد زیر یافت می شود: کریزوفانول ،آلوئه امودین ، امودین مونواتیل اتر ،گوکوگالین
،کاتچین ]چونک یائوچی [.و رئین ، امودین ، راپونتی سین ،تترارین ، تری تیس پورین ]چونک کوئوتونونگ یائوچی[ و همچنین
ماده راباربرن که احتمالا این ماده همان الوئه امودین است .
خواص- کاربرد
در چین مرسوم است که ریوند را از ریشه گیاه
چندساله (7-6ساله )گرفته دراوایل پاییز از زمین خارج می کنند. ]هوپر[ می گوید از گیاهان 7-6 ساله ولی ]دیلسن[ معتقداست ازگیاه ده ساله گرفته
شود. این دارو تلخ و خنک کننده است وبرای معالجه ناراحتی های معده ،یبوست ،دندان درد،سردرد،استسقا،یرقان
و خونریزیهای داخلی تجویز می شود. توصیه این است که زنان باردار و مادرانی که نوزاد
دارند و شیرمی دهند نباید بخورند ]چونگ یائوچی[ .
داروی ملین ،خونساز، تونیک ومقوی معده وقلب است و بویژه برای معالجه ناراحتی های ناشی از هجوم الدم درناحیه لگن زنان
مانند احساس درد درموقع هم بستری و ترشح ادرار با درد و قطع تبهای بچه ها و تب مالاریا
مفید است ]استوارت[ .گرد ریوند مخلوط با سرکه برای پراکنده کردن وکاهش درد که در اثر
ضربه و یا افتادن ، در عضوی ایجاد شده مفید
است و اگر با برنج تخمیر شده خورده شود برای
ناراحتی های تنفس که در اثر حرارت و رطوبت پیدا شده نافع است. توصیه این است که اشخاص
مبتلا به بواسیر از خوردن ریوند اجتناب کنند ]پتلو[.
از نظر حکمای طب سنتی ایرانی ریوند یا بیخ
گیاه از نظر طبیعت کمی گرم و خشک است ودر عین
حال رطوبت دارد به همین دلیل زود کرم می گذارد. از گرد زردرنگ ریوند که تلخ است به عنوان اشتهاآور و مسهل استفاده می شود(
بنابر مقدارمصرف ) . اگر گرد ریوند را حرارت دهند، خاصیت مسهلی آن تقریباً از دست می
رود ولی سایر خواص آن مانند تقویت معده باقی می ماند. به این دلیل است که گرد آن را
در مواردی که نظر خاصیت مسهلی آن است به صورت گرد مخلوط باسایرگردها می خورند(نسخه
ای ازآن درانتهای این فصل ذکرشده است ).گرد ریوند اگر به مقدار 4-4/0گرم خورده شود در عین حال که مسهل است ، ایجاد
قولنج نکرده و معده و امعا را خسته نمی کند
در صورتی که سایرمسهلها معمولاً اشتها را کم کرده و ایجاد ضعف می نمایند ولی ریوند
معده را تقویت کرده به هیجان بدن می افزاید.ریوند معمولاً در سوء هضمهائی که بدون تب
باشد و با تلخی دهان و احساس درد خفیفی در قسمت فوقانی معده و با یبوست طبع همراه باشد
و همچنین در سوء هضمهایی که سبب آن عدم حرکت و نشستن در یک محل باشد و سوء هاضمه پیران
و سوء هضمهایی که در زنان عصبانی و اشخاص مبتل ابه مالیخولیا وجود دارد، بسیارموثراست
.ریوند را در موارد اسهالهای صفراوی نیز تجویز می نمایند وه مچنین در اسهال خونی وبایی
بخصوص در ابتدای شروع بیماری که هنوز مدفوع
چندان خون آلوده شده موثر و مفید است. به طورکلی ریوند به عنوان مسهل اخلاط غلیظه و رقیقه و مدر مصرف می شود.
گرفتگیهای کبد و طحال و روده ها را باز می کند و بادها و نفخ ها را تحیل می برد و دردهای
کلیه ومثانه و رحم را تسکین می دهد و برای رفع برودت معده و کبد و سرفه مزمن وتنگی
نفس وسل و زخم ریه و زخم روده و انواع استسقا و یرقان و رفع اسهال خونی و اسهال معمولی
و پاک کردن روده ها مفید است .اگر از گرد ریوند با لعاب به دانه ، حب درست شود و زیرزبان
نگهدارند و آب آن را فروبرند برای سرفه کهنه سرد و مرطوب و تنگی نفس سرد و مرطوب نافع
است و اگر با گرد ریوند و هلیله کابلی وغاریقون و صبرزرد حب سازند و بخورند برای پاک کردن دماغ و انواع سردردهای
سرد و صفراوی و فلج و سرگیجه و وحشت و مالیخولیا و جنون مفیداست. گرد ریوند اگر
50-30 سانتی گرم با هر غذا بخورند مانند داروهای مقوی اثر می کند و اگر 2-13/0 گرم
حتی تا 4گرم بخورند مانند مسهل اثر می کند.
بعضی از اطبا تنها جویدن آن را در دهان
و فروبردن آب آن را خیلی موثر می دانند.
ریوند با آب آهکدار و مواد قی آور و دم کرده های
قابض و اسیدهای غلیظ و سوبلیمه وسولفات آهن وروی ناسازگار است و از استفاده آنها با
هم باید پرهیزکرده .
تهیه گرد ریوند طبق کدکس : ریوندچینی را
به مقدار مورد نظرگرفته نیم کوب کرده و درگرمخانه باحرارت 40 درجه سانتی گراد می خشکانند
و نرم می کوبند و از الک مویین ابریشمی نمره 120 می گذارنند و نخاله چوبی که باقی می
ماند را دور می ریزند که تقریباً 90درصد باقی می ماند از این گرد به عنوان مقوی 5
-1دسی گرم و به عنوان مسهل از 4-4/0گرم می توان مصرف کرد.
تهیه گرد مرکب ریوند: گرد ریوند 25 واحد،منیزی
مکلس 75واحد و زنجبیل 12 واحد. آنها را نرم
کوبیده و مخلوط نمایند از 10-2 گرم از این گرد میل کنند ،مسهل خوبی است.
حب صابونی ریوند: گرد ریوند25 دسی گرم ، صابون طبی
6 دسی گرم ، با مقدار کافی شربت ساده مخلوط کنند وده حب بسازند و از5-1 حب برای مسهل
و تقویت معده بخورند (روش تهیه صابون طبی در شرح گیاه صبرآمده است ).
شربت ریوند: ریوند 100 واحد، آب 500واحد
و قند 1000 واحد. ریوند را نیم کوب کرده و مدت 12 ساعت درآب می خیسانند با فشار از
پارچه ای گذرانیده با کاغذصاف می کنند و صاف شده را با قند حل کنند و هر بار 32-16
گرم ازاین شربت بنوشند.
شربت مرکب ریوند: ریشه خشک کاسنی
200 گرم ، برگ خشک کاسنی 300 گرم ، برگ شاهتره
100گرم ، برگ سرخس نر 100گرم ،میوه کاکنج 50 گرم ،دارچینی 20گرم ،صندل سفید 20گرم ، قند 3000
گرم وآب مقطر به اندازه کافی .ریوند
و دارچین و صندل را نرم بکوبند و 1000گرم آب با حرارت 80 درجه سانتی گراد روی آنها
ریخته مدت 6 ساعت بگذارند دم بکشد و با فشار از پارچه گذرانیده با کاغذصاف کنند و درمقابل
هر ده واحداز این مایع صاف شده 18 واحد قند در حالت سردی حل کنند و از طرف دیگر سایر
مواد را نرم کوبیده و در 5000 گرم آب جوش مخلوط کنند بگذارند 12 ساعت دم بکشد و با فشار از پارچه گذرانیده یا
با کاغذ صاف صاف نموده وآن را با باقیمانده قند،شربت سازند و هنگام قوام ،شربت اول
را داخل نمایند.این شربت را که شربت مرکب ریوند وکاسنی نیزمی نامند برای مسهل اطفال
خیلی مفید است و در هر بار یک قاشق چای خوری
3-2 بار در روز مصرف می شود. برای بزرگسالان 40-10 گرم آن مصرف می شود.
قرص ریوند: 32 گرم گرد نرم ریوند را با 345 گرم قند
نرم کوبیده با مقدارکافی از یک لعاب بهدانه قرصهای 6دسی گرم بسازند. مقدار خوراک از 6-5 عدد قرص است.
تهیه جوشانده برای دیسانتری وبایی: ریوند
نیم کوب 4 گرم ،تارتر30گرم جو60گرم ،آب
2500 گرم را مخلوط کرده بجوشانند تا 2000 گرم
باقی بماند صاف کنند و برای رفع اسهال خونی وبایی فنجان فنجان میل کنند.
عصاره ریوند طبق کدکس: ریوند چینی نیم کوب
1واحدوآب مقطر8واحد، ریوند را در 5 واحد آب به مدت 12ساعت بخیسانند و با فشار از پارچه
بگذارنند و تفاله را در باقی مانده آب بخیسانند و آن را با فشار صاف کنند و دو قسمت
صاف شده را مخلوط کرده بگذارند ته نشین شود و صاف روی آن را برداشته در حمام ماریه به غلظت عصاره نرم قوام آورند. مقدار مصرف این عصاره
برای تقویت معده 50 سانتی گرم تا یک دسی گرم و برای مسهل از 2 دسی گرم تا یک گرم است
.
ریواس معمولی
گیاه ریواس ( Rheum
Ribes L. ) دارای دمبرگ ضخیم به پهنی
چند سانتی مترو به قطر 2-1 سانتی متراست و
پوست آن سبز رنگ و قسمت تحتانی متصل به ریشه گیاه سفید و کمی بنفش است. مغز آن سفید
با طعم گس و ترش و آبدار می باشد. قسمت خوردنی ریواس درحقیقت دمبرگ ضخیم شده گیاه است.طبق
نظرحکمای طب سنتی ریواس سرد و خشک است وخواص آن قابض، مقوی معده و کبد اشخاص گرم مزاج
است.محرک اشتها و قاطع صفرا وتشنگی و دل به هم خوردگی ومسکن حدت صفرا و خون
و صاف کننده صفرا و خون است برای رفع مستی و خمار و وسواس و برای بواسیر نافع است
. برای حصبه و اسهال گرم صفراوی و یرقان و تبهای گرم صفراوی مفیداست . عصاره آن برای
تقویت دید چشم و ضمادآن با آرد جو برای باد سرخ مفید است .
در اشخاص سرد مزاج برای سینه و برای قوه
باه مضر است و ایجاد قولنج
می نماید ، برای رفع آن باید از شربت
عود و انیسون و عسل استفاده شود.
در هر یکصد گرم ریواس خام مواد زیر موجود
است :
آب 94 گرم ، پروتئین 6/0 گرم ، چربی 1/0گرم ، هیدرات کربن (بیشترقند) 3 گرم ،کلسیم96
میلی گرم ، فسفر 18 میلی گرم ،آهن 8/0میلی گرم ،سدیم 2 میلی گرم ،پتاسیم 251 میلی گرم ، ویتامینA 100
IU ، تیامین 30/0 میلی گرم ، رایبوفلاوین 07/0 میلی گرم
،تیاسین 3/0میلی گرم ، ویتامین C 9میلی گرم .
در هر یکصدگرم ریواس پخته که به آن شکر
اضافه شده باشد:
آب 62گرم ، پروتئین 5/0گرم ،چربی 1/.گرم
،هیداتهای کربن (بیشترقند)35 گرم ، کلسیم
78میلی کرم ، فسفر 15 میلی گرم، آهن
6/. میلی گرم ، پتاسیم 203 میلی گرم ،ویتامینA 80 IU ، تیامین
02/0میلی گرم ، رایبوفلاوین 05/0میلی گرم ، نیاسین 3/0میلی گرم و ویتامین C 6میلی گرم .
///////////
9. ابومنصور از دو گونه ریوند (rhubarb) یاد می کند: یکی چینی، ریوند
چینی ، (rīwand-i sīnī)
و دیگری برخاستــــــه از خراسان، و میافزاید اولی را بیشتر کار گیرند. 5 از اینرو
توان گفت بسا که گونهای از ریوند (احتمالاً Rheum ribes)
بومی ایران بوده است. یاقوت گوید بهترین گونه
از خاک نیشابور خیزد. 6 به گفته بواسیه،7 Rheum ribes
در نزدیکی وان و آغریداغ، آرارات (Agerowdagh)
در ارمنستان، کوه جودی (Pir Omar Gudrun)
در کردستان[ شرق دجله، نزدیک کرکوک و سلیمانیه] ، کوه دنا در خاور ایران، نزدیک تختجمشید،
در استان آذربایجان در شمال ایران و در کوههای بلوچستان میروید. "ریواس"
نام فراگیر ایرانی دارد: در پارسی میانه rēwās
، در پارسی امـــــروزی rēwās
، ریوند، rēwand و rīwand
(که واژه ارمنی erevant از آن میآید)، در کردی rīwās ،
rībās ؛ در بلوچی
ravaš ؛ در افغانی
rawaš . این واژه پارسی به همین صورت وارد زبانهای عربی
و ترکی و به صورت reven'
وارد زبان روسی و به صورت reved به زبان صربی در آمده است. گمان میرود
که واژه یونانی (از *rewon) و از واژه ایرانی مشتق شدهاند و به احتمال زیاد
ایران فراهم کننده ریوندی بوده که مردمان باستان میشناختند. دو نام یونانی نخست در نوشته دیوسکوریدس2 آمده. وی میگوید این گیاه در سرزمین های فراسوی بُسفُر میروید و ازیراست که آن را rha ponticum یا rha barbarum نامیدند (rhubarb انگلیسی، ruibarbo اسپانیایی،
rabarbaro ایتالیایی
و rhubarbe فرانسوی) ـ که موردی است جالب، مشابه نامگذاری گیاهانِ هو نزد چینیان. آمیانوس
مارسلینوس،3 در سده چهارم، گفته است این گیاه نام خود را از رودخانه را (Rah) (‛pã، در فنلاندی Rau، Rawa)
گرفته است چون در کرانه آن میروید. سخن از
ولگاست، اما این گیاه در آنجا نمیروید. نظر
آمیانوس آشکارا نادرست و تنها زاده هماوایی
نام گیاه و رودخانه است. پلینی4 ریشهای بنام
rhacoma را بازنموده
که چون کوبیده شود برنگ شرابی زعفرانی فام
درمیآید و آن را از سرزمینهای آن سوی پونتوس میآوردند. روشن است که این دارو از گونهای Rheum به دست میآید
که از دید من همان گونه ایرانی است. 5 چرا باید چون برخی از نویسندگان به این گمانه
زنی روی آریم که ریواسِ مردمان باستان از چین میآمده؛ زیرا برخلاف آنچه از این پیش
گمان می رفت چینیها ریوند را از روزگاران بسیار دور نمیشناختهاند. دلیل این امر پیش از هر چیز نـــام مرکب ta hawan (" زردِ بزرگ") یا hwan lian (" زردِ خوب") است که تنها نشانههای باز نمودیاند، در حالی که برای کلیه
گیاهان کهن چین که براستی باستانی اند بنواژه ای تکهجایی هست . اینکه ادعا میشود
ریوند در Pen kin یا گیــــــــاهنامه
منتسب به فغفور افســــــــــانهای شن ـ نون (Šen-nun)شمرده
شده است چیزی را اثبات نمیکند؛ آن کتاب یکسره ساختگی است و متنی که اکنون از آن در
دسترس است بازسازی گفته هائی است که در گیاهنامهها
آمده، آکنده از افـــزوده ها و ناهمزمانیهای تاریخی. روشن است چینیها در دوره هان ریواس را میشناختند،
زیرا نام ta hwan روی یکی از
لوح های چوبی آن دوره که سِر استاین در ترکستان یافت و شاوان آنها را برگردانده آمده
است. 2
همچنان که از این پیش گفته شد، ابومنصور
نخستین نویسنده ایرانی است که از ریوند چینی
سخن میگوید. چند تازی نویس هم از وی پیروی کردهاند. پس برداشت منطقی این است که تازه در سده دهم ریوند جزو کالاهای صادراتی چین به باختر آسیا قرار گرفت. ادریسی در
سال 1154 ریوند را برخاسته از چین شمرده گوید در کوههای بوتینک (Buthink) (احتمالاً شمال خاور تبت)
میروید. 3 ابن سعید، که در سده سیزدهم مینوشت، از فراوانی ریوند در چین گوید. 4 ابن بیطار به تفصیل از rawend که آن را ریوند
ایرانی و چینی میداند5 و نیز ریباس، rībās سخن رانده
"که در سوریه و سرزمینهای شمالی فراوان
یافت میشود" و لوکلر آن را همان Rheum
ribes دانسته است. 6
مارکو گوید ریوند در تمام کوههای استان
سوکچور (Sukchur) (سو ـ چو در کان ـ سو) فراوان
روید و بازرگانان برای خرید بدان جا رفته به
سراسر گیتی می برند. 7 در جایی دیگر، ریوند فرآورده کوههای پیرامون شهر سوـ چو در کیان ـ سو نیز دانسته
شده،8 که یول میگوید به نظرِ پادارترین مراجع یکسره نادرست است. درست است که ریوند
هیچگاه در این استان یا هر جای دیگر در مرکز چین دیده نشده است و در تاریخچههای چینی که منطقه رشد این
گیاه را به شن ـ سی، کان ـ سو، سه ـ چوان و تبت محدود کردهاند، هیچ اشارهای به آن
نشده است. با این همه دور نیست که در روزگار
مارکو پولو تکاپوی پراکندهای برای کشت ریوند
پیرامون سو ـ چو شده باشد. راهب اودوریک در سـخن
از استان کانسان (Kansan)
(کان ـ سو) گوید در آنجا چنان فراوان است که میتوان یک بارِ الاغ آن را به بهای کمتر
از شش غرش* (groat)
خرید.
از نوشته های چینی چیز زیادی درباره صادرات
ـ داد و ستد این کالا بر نمی آید. تنها چائو ژو ـ کواست که از ریوند درشمار کالاهای
وارداتی سن ـ فو ـ تسی (San-fu-ts‛i)
(پالمبانگ) و مالابار نام میبرد. 2 جستجو در کتابهای چینی بهر یافتن چیزی درباره این
موضوع که همسنگ اهمیتی باشد که در باختر بدان داده شده نیز تا کنون راه به جایی نبرده
است.
گارسیا دا اورتا (1562) یه این باور رسیده
بود که "تمامی ریوندی که از هرمز به هند
میآید نخست از راه سرزمین ازبک (Uzbeg)، که بخشی از تاتارستان است، از چین به هرمز می رود. گویند آن را از راه زمینی از چین میآورند، اما برخی گویند از همان
استان در شهری بنام چمرکندر (Čamarcander) (سمرقند) خیزد . 3 اما پست
است و با وزنی ناچیز. در ایران برای روان کردن
شکم به اسب دهند و همین کاربرد را در بیجاپور*
(Balagate) دیده ام. از دید من همانی است که در اروپا ravam truquino مینامیم،
نه از آنرو که فرآورده ترکیه است بلکه چون از آنجا میآید. " وی تأکید میکند
هیچ گونه ریواسی جز آنچه از چین میآید نیست و ریواسی که به ایران یا سرزمین ازبک میآید،
از آنجا به ونیز و اسپانیا میرود؛ بخشی از راه
اسکندریه و بیشتر آن از راه حلب و طرابلس
سوریه به ونیز میرود و تمامی این مسیرها جز آن بخش که از دریا می گذرد زمینی است؛4
اندکی از آن را گرد شده میبرند، زیرا در سفر دریایی یک ماهه و بیش از یک سال سفر زمینی
ساییده میشود. 5 آن طور که از کتاب ابن بیطار برمیآید، دست کم از سده سیزدهم آنچه
تازیان "ریوند ترکان یا ایرانیان"
میدانستند، در واقع از چین میآمد. به همین شکل، بعدتر بود که در اروپا "ریوند
روسی، ترکی و چینی" را از هم متمایز کردند و این نامها تنها نمایانگر مسیرهای گوناگونی بود که این ماده دارویی
را از راه آن از چین به اروپا می بردند. کریستوبال آکوستا (Christoval Acosta) نیزاز تباه شدن ریوند در
سفر دریایی و زمینی به ایران، عربستان و اسکندریه یاد کرده است. 2
جان جرارد3 ریوند را کشیده درباره آن نوشته
است: "آن را از سرزمین صین (که مردم آن را چین مینامند) و شمال خاوری هند جای
دارد، و از آن بخش از هند که آن سوی رود گنگ واقع شده است میآورند و (برخلاف تصورنادرست
برخی) آن را به هیچ روی از ایالات Ex Scenitarum
در جنوب شبه جزیره عربستان و بسیار دور از چین واقع شده است نمیآورند"،
تا آخر. "بهترین گونه ریواس همانی است که تر و تازه از چین میآورند،" ،
تا آخر.
وات4 نامی پارسی ــ rēvande-hindi ]ریوند هندی[ ــ را برای
Rheum emodi ارائه کرده
است. شگفتا که در هندوستانی آن را Hindi-rēvand čīni
("ریوندِ چینیِ هند") و در بنگالی Bangala-revan
čīnī ("ریوندِ چینیِ بنگال")
مینامند و این نشان میدهد بیش از هر چیز فرآورده چینی در اندیشه مردم بوده و اینکه ریوند هیمالیا
تنها جایگزینی ثانوی بوده است. *
////////
راوند
: به پارسی ریوند گویند. بهترینش آن بود
که چون بشکنند، درونش به رنگ گل گز باشد. طبیعتش گرم و خشک است در اوّل، و گویند در
دویم. بادها را بشکند و درد معده و گرده را نفع دهد و [وجع الورک و] وجع الکبد و نفخه
الرحم را سودمند آید مغص و ورم الطحال را نافع بود؛ و عرق النّسا و نفث الدّم که از
سینه بود، و ربو و فتق و فواق و قرحه امعا و اسهال و تبهای دایره و سموم و گزیدگی
جانوران را سودمند آید؛ و چون به سرکه سوده، طلا کنند، قوبا را زایل گرداند. چون به
آب ضماد کنند، ورم گرم مزمن را بگدازد؛ و اگر روغن وی بمالند، نفخ که در عضله محدث
شده باشد و وجع آن را نیز زایل کند؛ و چون میان هر دو شانه طلا کنند، خون از دل زایل
کند؛ و چون معجون کنند، مقوّی اعضای باطن و سدّه بگشاید و رطوبتهای فاسد را خشک گرداند
و طبیعت پاک سازد از بلغم لزج و استسقا را سود دهد و سنگ مثانه بریزاند و تنقیه دماغ
بالکلّیّه کند و صداع بلغمی را سودمند آید، خاصّه با هلیله کابلی به عمل آرند؛ و اگر
ایاره لوغاذیای کهن با وی اضافه کنند، فعل وی اقوی بود و خدر و فالج و علّتهایی که
از سردی دماغ حادث شود، نافع بود و جهت قولنج ریحی و بلغمی مفید است و تب ربع و صفراوی
را نفع دهد؛ و شربت از او یک درم است تا دو درم؛ و مضرّ است به سفل، و مصلحش صمغ عربی
است؛ و بدلش نیم وزن آن زراوند مدحرج و گویند گل سرخ و عنصل است.
ریاض الادویه
///////////////
راوند. بپارسی ریوند گویند و مولف گوید بیخ ریباس
است و صاحب منهاج گوید دو نوع است چینی و خراسانی و خراسانی معروف بود به راوند الدواب
بان جهت که چهارپایان مستعمل کنند و چینی جهت آدمی و ابن مولف گوید ریوند سه نوع است
چینی و هندی و خراسانی و هندی گرانوزنتر بود و سرخرنگ بود سرخی تیره و بهترین ریوند
چینی بود که چون سحق کنند برنگ زعفران بود و چون بشکند اندرون وی بطریقه کوهان گاو
بود و آن را ریوند لحمی خوانند و باید که سمهای بزرگ بود مانند سم اسب و باید که قطعا
سوراخ در وی نبود و طبیعت آن گرم است و گویند معتدل است و شیخ الرئیس گوید گرم است
در سیم و خشک است در اول و گویند گرم است و خشک در دوم و چون سحق کنند با سرکه و بر
کلف روی مالند زایل کند و چون بیاشامند بادها را نافع بود و ضعف معده و درد گرده و
مثانه و رحم و درد جگر و مغص و ورم سپرز و عرق النسا و نفث الدم که از سینه بود و ربو
و فتق و فواق و خفقان و قرحه امعا و اسهال و تبهای دایر و سموم و گزندگی جانوران نافع
است و شربتی از وی نیم درم بود تا دو درم و گویند از دانکی تا یک درم و اگر با سرکه
بر قوبا طلا کنند زایل کند و چون به آب ضماد کنند بر ورمهای گرم مزمن بگدازاند و جالینوس
گوید درد جگر و سپرز را نافع بود و سده جگر و امعا بگشاید و خاصیت وی در جگر و وجع
آن اگرچه مزمن شده باشد و ورم و صلابت آن و قوت جگر زیاده از همه چیز بود و اربیاسوس
گوید نافع بود باسهالی که از ضعف معده بود و شیخ الرئیس گوید چون روغن وی بمالند جهت
تشنج که در عضله حادث شود و درد آن و امتداد آن نافع بود و مجهول گوید چون طلا کنند
میان هر دو شانه خوف از دل ببرد و سفیان آندلسی گوید مقوی اعضای باطن بود و سده بگشاید
و رطوبتهای فاسد خشک گرداند و طبیعت پاک کند از بلغم لزج و خلط خام و استسقا را سود
دهد و سنگ گرده و مثانه بریزاند و درد مثانه را بغایت نافع بود و بول براند و اسهال
که از سدّه ماساریقا و جگر از رطوبت بسیار بود سود دارد و چون با صبر بود فعل وی اقوی
بود و همچنین با هلیله کابلی جهت تنقیه دماغ و تنقبه تام بکند و دهن را نیکو گرداند
و صداع بلغمی زایل کند و اگر پاره لوغازیاء کهن با وی اضافه کنند فعل وی قویتر و سودمندتر
بود جهت قولنج بلغمی و ریحی اطلاق طبیعت و تحلیل ریاح کند و تب ربع و تب صفراوی را
نافع بود و فولس گوید بدن را پاک گرداند از همه حرارتها و ورمهای گرم و درد جگر و سپرز
را نافع بود و یوحنا گوید ورم معده و درد شش و جگر را نافع بود و بواسیر و ناسور که
در مقعد بود چون سحق کرده و بر آن پاشند خاصه با انزروت سود بخشد و گویند مضر بود بسفل
و مصلح وی صمغ عربی بود و بدل آن نیم وزن آن زراوند و مدحرج بوزن آن ورق گل سرخ و سنبل
بود و رازی گوید بدل آن در ضعف جگر و معده یک وزن و نیم آن ورق گل سرخ و پنجیک وزن
آن سنبل بود.
اختیارات بدیعی، ص: 184
______________________________
صاحب مخزن الادویه مینویسد: راوند و ریوند
هر دو آمده و آن را بیخ چکری نیز نامند و ماهیت ان بیخ ریباس است
لاتین: RHEUM
OFFICINALIS فرانسه:RHUBARBE انگلیسی: RHUBARB
اختیارات بدیعی
///////////
ریواس , رواش , چکری به لهجههای ایرانی
و افغان به ترتیب گیاهی است از تیره هفتبندان (Polygonaceae)
بومی آسیا (به احتمال سیبری یا هیمالیا) که از سده شانزدهم در اروپا کشت میشد. نوشتهها
حاکی از آن است که پیش از میلاد مسیح در چین به عنوان دارو مصرف میشد.
محل رشد[ویرایش]
ریواس گیاهی است که بصورت طبیعی و دیمی
رشد میکند و در مناطقی که گل لاله وجود دارد این گیاه نیز رشد میکند. بیشتر در مناطق
کوهپایه و سردسیر رشد میکند و به آبیاری نیاز ندارد. فصل برداشت ریواس در بیشتر مناطق
ایران فروردین ماه است.
در فلات شرقی ایران- فارسی زبانان آنرا
به نام رواش و یا ریواچ هم میشناسند که گونهٔ دیگری از تلفظ همین واژه است. بزرگترین
و انبوهترین رویشگاه ریواس از لحاظ سطح و پراکنش گونه در مراتع شهرستان شهربابک قرار
دارد.[۱] ریواس همچنین در دامنه بینالود، کوهستانهای آذربایجان و کردستان، و بلندیهای
البرز در شمال تهران و همچنین دراستان در استان خراسان رضوی شهرستان گناباد و کوههای
روستای رباط ترک (که این گیاه در کوههای رباط ترک و قلعه تخت کوه به طور وحشی رشد
میکند) روییده و بومیان با چیدن سنگ دور ساقهاش آن را پرورانده و سبب بلندتر شدن
ساقهاش میگردند. این نبات در کوههای هندوکش- شمال کابل، نیز به می با شیوههای مشابه
به صورت طبیعی میروید و بومیان آنرا پرورش میدهند. ریواس (رواش) سالنگ و پغمان در
کابلستان شهرت فروان دارد. ریواس یکی از رهآوردهای نیشابور است. ریواس ساقه بلند و
با ریواچ قاقوری که از ساقه آن شربت تهیه میکنند یک نوع ریواس است که در حاشیه کویر
درزیبد میروید.
فصل تهیه قاقوری یا ساقه شربتی آن ۲۵ اسفند
تا آخر فروردین است. مزه این نوع شربت مشابهه طعم انار شیرین است.
ریواس دشت زیبد
مصرف دارویی[ویرایش]
ریواس هم مصرف دارویی دارد و هم مصرف خوراکی
به عنوان سبزی و هم هیزم است و هم خوراک دام. مصرف دارویی آن شربتی است که از ساقه
ریواس در فصل اول رشد ان تهیه میشود.[۲]
غذاهای ایرانی[ویرایش]
این گیاه در غذاهای ایرانی به صورت خام
و پخته در سالاد و خورش کاربرد دارد، اما به دو صورت کلی همراه با کوفته ریزه و رب
و پیاز و صورت دیگر همراه با گوشت قرمه و سبزی نعناع و جفری پخته میشود این خورشها
ویژه نواحی جنوبی البرز از جمله تهران و قم است که این گیاه در دامنههای البرز به
طور وحشی رشد میکند. (رجوع شود به کتاب آشپزی رزا). با ریواس خوشاب و شربت نیز درست
میکنند.
ارزش غذایی[ویرایش]
ریواس دارای برخی عناصر مانند پتاسیم -
کلسیم است و از نظر ویتامینها نیز تا حدودی غنی است. دمبرگ ریواس که بخش قابل استفاده
آن است دارای مقداری اسیدهای آلی مانند اسید مالیک است که برای رفع تشنگی و آسان کردن
هضم غذا سودمند است. همچنین در طب سنتی ریواس برای دفع بعضی از باکتریهای مضر استفاده
میشود.
مضرات[ویرایش]
مصرف بیش از اندازه ریواس به دلیل دارا
بودن مقادیر زیادی اکسالیک اسید که برابر با ۴۶۰ میلی گرم در هر ۱۰۰ گرم میباشد باعث
جلوگیری از جذب کلسیم و منیزیم توسط بدن میشود و باعث پوکی استخوان میشود. مقدار
مجاز مصرف اکسالیک اسید در روز ۱۰ گرم برای بزرگسالان و ۳ تا۴ گرم برای کودکان میباشد؛
که این مقدار برابر است با چندین کیلوگرم ریواس، درنتیجه ریسک ابتلا به پوکی استخوان
به دلیل مصرف ریواس بسیار کم میباشد. همچنین مصرف بیش از حد مجاز اکسالیک اسید موجود
در ریواس باعث آسیب رساندن به دستگاه گوارش و کلیهها نیز میشود.
مشخصات ظاهری[ویرایش]
ریشه: ریواس دارای یک ریشه معمولی است که
یک تا دو متر در خاک رشد میکند. ریشه ریواس در برابر سرما و یخبندان مقاوم است.
ساقه: ریواس دارای دو نوع ساقه است. یکی
ساقه زیرزمینی که به آن ریزوم میگویند. ریزوم پس از رشد گوشتی و چوبی میشود که از
جوانههای آن، ساقههای هوایی و برگهای پهن بوجود میآید. نوع دوم ساقه در ریواس ساقههای
هوایی است که تا حدود یک متر نیز رشد میکند.
برگ: ریواس دارای برگهایی است که از جوانه
جانبی ریزومها بوجود میآیند. برگها دارای پهنک نسبتاً پهن هستند. دمبرگ ریواس که
بخش خوراکی آن را تشکیل میدهد، گوشتی بوده و طول آن به بیش از نیم متر میرسد.
گل: به تعداد زیاد و به صورت خوشه در انتهای
ساقه اصلی ایجاد میگردد. گلهای ریواس به رنگ سبز هستند و در اثر تلقیح بذر را تشکیل
میدهند.
آب و هوای مناسب[ویرایش]
ریواس از سبزیهای فصل خنک است و دماهای
پائین را تحمل میکند. برگها در دمای پائین صورتی یا قرمز و در دماهای بیش از سی درجه
سانتیگراد سبز تیره است. ریواس در مناطق پر باران عملکرد بیشتری را دارد. در خاکهای
نرم و حاصلخیز و غنی از پتاسیم بهتر رشد میکند.
مهمترین نواحی رویش ریواس در ایران، دامنههای
کوه بینالود در شهرستان نیشابور، دامنه کوههای شهرستان شهربابک در کرمان و دامنه کوههای
البرز در شهرستان طالقان و کوههای کردستان ریواس در فصل بهار به فراوانی در بازارهای
محلی مناطق آذربایجان نیز یافت میشود که از دامنههای کوههای این مناطق توسط روستاییان
برداشت میشود. نوع ریواس شیرین که به آن قاقوری یا ریواچ میگویند در دامنه کوه زیبد
میروید. این نوع ریواس را کشاورزان با ریختن خاک روی ساقه گاهی ساقه با ارتفاع یک
متر و صخامت ۸ سانت بدست میآورند که بر خلاف ریواسهای سایر مناطق طعم شیرین دارد و
نه طعم ترش. این گیاه در مناطق جنوبی استان فارس -کوههای اطراف شهر دبیران نیز یافت
شده است. ریواس در مناطق مختلف شهرستان شازند هم وجود دارد مخصوصاً در کوه راستوند
و کوه شهباز به وفور فراوان یافت میشود.
خوراک دام[ویرایش]
این گیاه مورد استفاده دام قرار میگیرد
و تمام برگ و ساقه خشک شده آن را مورد علاقه دام و حیوانات است. گیاهان و بوتههای
خارداری دیگری مانندسوsouw
- چرخه- گون- خارانگبین در اطراف این گیاه رشد میکنند
تکثیر ریواس[ویرایش]
این گیاه توسط دو روش غیر جنسی و بذر تکثیر
میشود اما چون گیاهان حاصل از بذرکاملاً متفاوت از گیاهان والدینی میباشند در واقع
استفاده از گیاهانی که از جوانههای روی ریزوم حاصل میشوند، روش اصلی تکثیر آن میباشد
که این گیاهان در اطراف گیاه اصلی قرار دارند. در اوایل بهار گیاهان جدا شده از گیاه
مادری به صورت شیاری کشت میشود. فاصله مشت بین یک تا یکونیم متر در نظر گرفته میشود
و فاصله دو بوته ۶۰ تا ۹۰ سانتیمتر است.
کشت و داشت[ویرایش]
وجین: اگر علفهای هرز توسط ادوات مکانیکی
حذف میگردند باید عمق کاشت ریزوم را در نظر گرفت و از ایجاد صدمه به آن جلوگیری نمود.
کوددهی: کود دهی در طی فصل رشد صورت میگیرد.
حذف گلها: حذف غنچه و گل به محض ظهور ساقه
گل دهنده صورت میگیرد و اینکار باعث میشود که در سالهای بعد رشد رویشی و دمبرگها
با شدت بیشتری ادامه یابد چون گلدهی و تولید بذر، گیاه را ضعیف میسازد.
برداشت[ویرایش]
برداشت ریواس از سال دوم کشت شروع میشود.
نشانه رسیدن محصول بزرگ شدن پهنک برگ است. ریواس برای مصرف تازه، هر هفته برداشت میشود.
آفات و بیماریها[ویرایش]
زنگ ریواس
کرم ریشه ریواس
بیماریهای ویروسی که توسط ریزوم منتقل میشوند.
ریواس در علم[ویرایش]
تاکسونومی: گیاه ریواس بر حسب خویشاوندی
با سایر گیاهان ردهبندی میشود و جایگاه این گیاه از نظر ردهبندی در سطح گونه مشخص
میشود.
کالبدشناسی: ساختمان داخلی گیاه ریواس مطالعه
میشود.
ریختشناسی: تنوع ریختی گیاه ریواس مطالعه
میشود. به عبارتی مطالعه تنوع ریختی گیاه ریواس باعث میشود تا بدانیم که با شرایط
متفاوت در زیستگاههای مختلف سازگاری این گیاه چگونه صورت میگیرد.
مورفوژنز: از آغاز تشکیل سلول تخم ریواس
تا بوجود آمدن سکل ریواس بررسی میشود.
فیزیولوژی: نحوه کار و فعالیت گیاه ریواس
از سطح اندامکهای درون سلول تا بافتها، اندامها و خود گیاه ریواس مطالعه میشود.
سیتولوژی: به مطالعه دربارهٔ رشد، تولید
مثل و رفتار سلول گیاه ریواس میپردازد.
بومشناسی: به مطالعه چگونگی سازش گیاه
ریواس با محیط و ارتباط آنها با یکدیگر میپردازد.
ژنتیک: چگونگی انتقال صفات وراثتی و عوامل
انتقال دهنده و ساختار شیمیایی این عوامل را در گیاه ریواس بررسی میکند.
منابع[ویرایش]
ریواس گیاه دارویی و علوفه مناطق کم آب
[۳]
[۴]
دانشنامه رشد.