[1] - خس. کاهو. (اِ) کوک
. طبری کهوک ،مازندرانی کنونی کهو و کاهیر گیلکی کهو و آن یکی از انواع تیره ٔ کاسنی
است . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). نام تره ای است که خورند و به عربی خس گویند. (برهان
). و آن را کوک نیز گویند و بسیار خوردن آن خواب آورد. (آنندراج ). || جنازه عموماً
و جنازه ٔ گبران را گویند خصوصاً و آن تابوتی است که مرده را در آن گذارند و بجانب
قبر برند. (برهان ).
///////////
کاهو گیاهی یک ساله از خانواده گل مینا
یا گل آفتابگردان کاسنیان است. کاهو بیشتر به صورت سبزی پرورش مییابد ولی در مواقعی
به صورت ساقه یا بذر نیز یافت میشود. کاهو برای اولینبار توسط مصریان باستان کشت
شد که آن را از یک علف هرز که دانههایش برای تولید روغن استفاده میشد به دست آوردند.
کاهو بعدها به روم و یونان نیز گسترش یافت که آنان نام لاکتوکا به آن دادند، که کلمه
کاهو در انگلیسی از ریشه همین کلمه است. در سال ۵۰ قبل از میلاد، چندینگونه از آن
توصیف شده بود، و کاهو در نوشتههای قرون وسطی از جمله چندین گیاه نامه پدیدار گشتهاست.
در طی قرون ۱۶ تا ۱۸ رشد چندین گونه از آن در اروپا مشاهده شده، و در اواسط قرن ۱۸م
به این نتیجه رسیدند که میتوانند آن را در باغات نیز پرورش دهند. در ابتدا اروپا و
آمریکای شمالی بازار فروش کاهو بودند و در اواخر دهه ۱۹۰۰ مصرف آن به صورت جهانی گسترش
یافت.
در کل اگرچه کاهوی مقاوم یک ساله بسیار
آسان کشت میشود، نیازمند دمای نسبی پایینتری است تا از گلدادن سریع آن جلوگیری شود.
کاهو میتواند توسط موجودات که کمبود مواد غذایی دارند، همچون حشرات یا آفتهای پستانداران
و قارچها و باکتریها دچار آفتزدگی شود. اگرچه این ویژگی میتواند برای باغداران
خانگی در حفظ ونگهداری بذرها ایجاد مشکل نماید، زیست شناسان از آن برای گسترش خزانه
ژنی گونههای مختلف کاهو استفاده میکنند. تولید جهانی کاهو و کاسنی در سال ۲۰۱۰ در
رقم ۲۳، ۶۲۰، ۰۰۰ تن قرارگرفت که چیزی بیشتر از نصف تولید چین میباشد.
کاهو بیشتر در سالاد استفاده میشود، اگرچه
میتوان آن را در تعدادی از غذاها همچون سوپها، ساندویچها و غیره مشاهده کرد؛ هم
چنین میتوان آن را سرخ نمود.[۱] نوعی از آن که Woju یا کاهوی مارچوبه نام دارد و بخاطر ساقه آن پرورش مییابد، میتوان به صورت
خام یا پخته شده مصرف کرد. کاهو یک منبع خوب برای ویتامین آ و پتاسیم است، همچنان که
منبعیاصلی برای دیگر ویتامینها و موادمعدنی است. برخلاف ویژگیهای مفید و سودمند،
کاهو منبع انواع باکتری، ویروس و انگلهای قابل شیوع در بین انسان هاست. بعلاوه مصرف
اصلی آن به عنوان گیاه سبز پربرگ، خصوصیات مذهبی و دارویی بسیاری را در طول قرنها
برای انسانها فراهم کردهاست.
////////////
چغندر قند* و کاهو
37. در یادداشتهای پیش گفته شد که نام گونهای
از Beta در هند به اسفناج داده شد و هنوز هم در چین اسفناج را به همین نام مینامند. همچنین نامی چینیـایرانی برای نوعی Beta هست :
، kün-t'a،
*gwun-d'ar،
که از گیاهان گزیده سرزمین موـلو (Mo-lu)،
*Mar-luk،
در عربستان بود. در Čen su wen آمده که این گیاه امروزه بنادرست
ken ta ts'ai
یا ta ken ts'ai نامیده میشود که همان tien ts'ai ("سبزی شیرین") است. استوارت
نام آخری را همراه با kün-t'a آورده و آن را همان Beta vulgaris، چغندر قند سفید، دانسته
که به گفته وی در چین میروید. اما لغزشش آنجاست
که میگوید در گیاهنامهها نامی از آن برده نشده.
نامش هم در Čen
lei pen ts'ao آمده و هم در Pen ts'ao kan mu و در دومی kün-t'a هم آمده که در اولی نیست. لی شیـچن
درباره این نام میگوید توضیح داده نشده، و این نظر معمولاً نشانه بیگانه بودن واژه
است، اما نام مأخذ خود را نمی گوید. پر پیداست
که این kün-t'a تنها نگارش دیگری است از که پیشتر یاد شد. پیشینه فرونگاشت به دوره تانگ میرسد و در Yu yan tsa tsu آمده و در آنـــجا برگ yu tien ts'ao ("گیاه با خالهای روغنی") با برگ
kün-t'a
مقایسه شده است. در این کتاب
بازنمائی kün-t'a
نیامده، اما از همین اشاره گذرا می شود نتیجه گرفت که این گیاه در نیمه
دوم سده نهم سراپا شناخته بوده است.
در فارسی امروزی Beta vulgaris راچُغُندَر، čugundur یا چِگُندِر،
čegonder
میگویند و ابومنصور از آن نام برده است. تازی اش سِلق (silk)
است. ظاهراً آوانگاشت چینی مربوط به دوره
تانگ بر مبنای صورت فارسی میانهای ازجنس *gundar یا *gundur ساخته شده است. Beta vulgaris از گیاهان مدیترانهای و باختر آسیایی است که تا پیرامون دریای خزر و ایران
کشت میشود. به گفته دوکاندول، دیرندگی کشت آن به بیش از سه یا چهار سده پیش میلاد
نمیرسد. از دید من تصویر مصری که اف ووینگ در تأیید گمانه کشت چغندر در مصر باستان آورده قانعکننده
نیست.
بنابراین، هرچند هیچ مدرکی نمایانگر ورود Beta vulgaris به چین در اختیار نداریم، چه بسا که این گیاه در دوره تانگ، شاید به دست اعراب
که بسیاری واژهها و فرآورده های ایرانی را به چین آوردند، وارد آن سرزمین شده باشد. به همین دلیل در اسناد چینی گاه واژههای ایرانی
را به تاـشی (Ta-ši)
(اعراب) نسبت داده اند؛ برای مثال شمار ه های تاس که در واقع فارسی است، اما آن را
به اعراب بسته اند.
نام چینی راستین این گیاه tien ts'ai است که نویسه نخست آن از لحاظ صدا و معنا با tien ("شیرین") توضیح
داده میشود. لی شیـچن tien ts'ai را همان kün-t'a
میداند. کهن ترین توصیف tien ts'ai را سو کون (Su kun) از دوره تانگ به دست داده
است؛ او برگهــــــایش را به šen ma Actea spicata،
از گیاهان تیره آلاله مانند کرده و افزوده مردم جنوب جوانههای آن را با بخار پخته
میخورند و خوراکی است بسیارخوشمزه و خوشبو .
هرچند بروشنی گفته نشده که tien ts'ai گیاهی است
وارداتی.
38. در صفحات پیش از
متن ارزشمند T'an hui
yao یاد کردیم که در آن نام فرآورده های گیاهی سرزمینهای
بیگانه که به درخواست روشن فغفور تایی تسون (T'ai Tsun)
از دودمان تانگ در سال 647 م به دربار وی فرستاده شد آمده است. در این متن، پس ازنام
بردن از اسفناج نپال، آمده است: "در میان آنها ts'o ts'ai ("سبزی شراب") نیز بود با برگهای پهن
و دراز. طعمی چون شراب خوب دارد و k'u ts'ai (سبزی تلخ، کاهو، Lactuca)
که بظاهر چون
kü است،
اما برگهای آن درازتر و پهنتر است. گرچه کمابیش تلخ است، خوردن دراز مدتش سود
آرد. hu k'in بظاهر چون
k'in ("کرفس"، Apium graveolens)
است و خوشبو."
از این توصیف میتوان بر می آید گویا سبزی ts'o ts'ai گونهای از
Lactuca
Cichorium، یا Sonchus بوده است. این جنسها ارتباطی نزدیک
با یکدیگر دارند و همگی از تیره Cichoraceae اند و چینیها
با گذاشتن نامهائی چند بر آنها موجب درآشفتگی شان با هم شدهاند. دو کاندول
گمان میکرد که کاهو (Lactuca sativa) از دیرباز در چین شناخته
نبوده، زیرا به گفته لوریرو (Loureiro)، اروپاییان آن را به ماکائو
برده بودند. نگر برتشنایدر درباره این گفته این است که شاید دوکاندول درست
رفته هر چند در گیاهنامهها سخنی از ورود آن به چین در میان نیست؛ به نظر نمیرسد نویسندگان
پیش از دوره تانگ (906-618) از šen ts'ai (نام رایج
کاهو در پکن) یا pai-kü نام برده باشند." دوکاندول در
این مورد نیز به این مطلب استناد کرده و آن را در کتابش خاستگاه گیاهان بستانی (ص 96) آورده است. به هر روی ، مسئله به این سادگیها نیست. چه بسا برتشنایدر در آن روزگار گیاهنامههای چینی
را کمابیش سطحی خوانده باشد، زیرا در آنها برخی گونههای Lactuca بروشنی دارای خاستگاه بیگانه دانسته
شده است. وی بیست و پنج سال سپس این باری دیگر
در همین موضوع نوشت، و کمترین سخنی از ورود
این گیاه به چین نگفت و برعکس از نوشته او برمیآید که Lactuca،
Cichorium
و Sonchus
از دوران باستان بومی چین بودهاند، زیرا در Pen kin و Pie lu
از سبزی تلخ (k'u ts'ai) نام برده شده است. گمان می رود نامهای pai kü و ku kü نام Cichorium endivia تره فرنگی، آندیو باشند؛ و wo-kü نام Lactuca sativa
[کاهو]، لی شیـچن در توضیح نام آخری به نقل از Mo k'o hui si نوشته پن چن (P'en Čen)، در نیمه نخست سده یازدهم، میگوید wo ts'ai ("سبزی wo") از سرزمین کوا (Kwa)
آمده و نامش را از همین جا گرفته است. در
Ts'in I lu نوشته
تائو کو (T'ao ku) از دوره سونگ، آمده است: فرستادگانی از سرزمین
کوا (Kwa)
به چین آمدند و به درخواست مردم تخم نوعی سبزی
را پخش کردند؛ پاداش این کار آنان چنان سخاوتمندانه بود که این سبزی ts'ien kin ts'ai ("سبزی هزار اشرفی") نامیده شد؛ اکنون
این سبزی را wo-kü
مینامند." این افسانه
ها گنگ و کودکانه و بدور از درستی تاریخیاند.
هیچ سرزمینی به نام کوا نیست و این نام را تنها از نویسه در آورده اند و در هیچ متن تاریخی چنین روایتی
نیامده است. نام wo-kü در دوره تانگ یکسره شناخته بود و در
Pen ts'ao ši i
نوشته چن تسانـکی آمده است؛ وی دو گونه سفید و بنفش راشناسائی کرده،
اما در مورد ورود آن به چین خاموشی گزیده است.
هرچند با آوردن مثالی چند میتوان نشان داد این نویسنده در شناخت گیاهان و فرآورده های بیگانه بسیار دقیق
بوده و همواره وقتی گیاه یا فرآورده ای بیگانه بوده گوشزد کرده است. هیچ مدرکی برای اثبات این مدعا که Lactuca از خارج وارد چین شده نیست. تنها میتوان
گفت همانطور که از متن بالا در T'an hui yao برمیآید،
شاید خواسته ترهایش از باختر به چین رسیده باشد.
در ایران Lactuca sativa کاهو (kāho فارسی ) خودرو
و بستانی یافت میشود. Cichoreum در فارسی کاسنی، kasnī و در عربی
و ترکی عثمانی هندبا hindubā نام دارد.
39. hu k'in که در متن بالا از T'an hui yao یاد شده شاید
نام کرفس بستانی ، Apium
graveolens باختر، کرفس، (kerefs یا karafs
فارسی) (یا احتمالاً جعفری، Apium petroselinum)
باشد. به نظر میرسد این گیاه با hu k'in که پیشتر (ص 196) آوردیم متفاوت باشد.
hu k'in نیز در شمار بهترین سبزیهای سرزمین Mo-lu،
*Mwat-luk،
Mar-luk،
در عربستان شمرده شده است.
برای پایان دادن به جستار مجموعه سبزیهایی
که در متن T'an hui yao
برشمرده شده میتوان مطلب زیر را در اینجا افزود.
در سال 647 میلادی، شاه قندهار (در شمال
باختری هند) سبزیای به دربار چین فرستاد به نام fu-t'u ("سبزی سرزمین بودا") که هر ساقه
آن پنج برگ داشت با گلهای سرخ، مغز زرد و پرچمهای ارغوانی.
/////////
الخَسّ المزروع (الاسم العلمي:Lactuca sativa)
نوع نباتي يتبع جنس الخس من الفصيلة النجمية أو المركبة (باللاتينية: Asteraceae).
والخس من الخضراوات التي تؤكل أوراقها طازجة أو في السلطات وهي غنية بالمواد الغذائية
وبخاصة الفيتامينات والأملاح والزيوت والبروتين.
كان المصريون القدماء أوَّل من زرع الخس
لغرض الاستهلاك، فحوَّلوه من حشيشة تُستخدم بذورها لتسميد التُربة، إلى نبتةٍ تؤكل
أوراقها. انتشر الخس إلى بلاد الإغريق ومن ثمَّ الرومان عبر التجارة مع مصر، وكان الرومان
هم من أطلق عليه تسمية Lactuca
التي اشتُقَّت منها عدَّة أسماء أوروبيَّة مثل الإنجليزية «Lettuce»
والفرنسية «Laitue».
بحلول عام 50م كان الخس قد انتشر في في جميع أنحاء الشرق الأدنى وأوروبا، وظهر منه
عدَّة أشكال وصفها الكُتَّاب في كتاباتهم من العصور الوسطى، بما فيها عدَّة نباتات
طبيَّة. شهدت الفترة الممتدة من القرن السادس عشر حتى القرن الثامن عشر ظهور عدَّة
ضروب من الخس في أوروبا، وبحلول أواسط القرن الثامن عشر ظهرت الضروب الشائعة حتى الوقت
الحالي. سيطرت أوروبا والولايات المتحدة على تجارة الخس العالميَّة في نهاية المطاف،
وبحلول نهاية العقد الأول من القرن العشرين كان استهلاك الخس قد أصبح عالميًّا.
حقول زراعة نبات الخس بمصر.
يُزرع هذا النوع شديد القدرة على الاحتمال
موسميًّا في العادة، على الرغم من أنَّه يتطلَّب درجات حرارة مُنخفضة نسبيًّا تحول
بينه وبين التزهير مُبكرًا. يُمكن للخس المزروع أن يُعاني من نقص المغذيات ومن تطفّل
الحشرات والثدييات ومن عدَّة أمراض فطرية وبكتيرية. يتهجَّن الخس المزروع بسهولة مع
أنواع أخرى تنتمي إلى نفس الفصيلة، ومع أعضاء أخرى من جنس الخس، الأمر الذي يُبغضه
بعض المزارعين الراغبين بالحفاظ على نقاوة البذور، والذي يلجأ إليه علماء الأحياء لتوسيع
تجميعة المورثات الخاصة بضروب الخس. بلغ الإنتاج العالمي من الخس والهندباء البريَّة
في سنة 2010 حوالي 23,620,000 طن متري (23,250,000 طن طويل؛ 26,040,000 طن قصير)، وكانت
الصين وحدها تُنتج أكثر من نصف هذه الكميَّة.
يُستخدم الخس غالبًا في إنتاج السلطات،
كما يُمكن أن يُستعمل في أنواعٍ أخرى من الأطعمة، من شاكلة: الحساء، والشطائر، واللفائف.
أحد الضروب يُزرع بغرض الحصول على سوقه، التي تؤكل نيئة أو مطبوخة. الخس مصدرٌ جيِّد
للفيتامين ألف والبوتاسيوم، كما أنه مصدر أقل شأنًا لبضعة أنواع أخرى من المُغذيات
والفيتامينات. على الرغم من منافعه الكثيرة، فإنَّه يستحيل مصدرًا للبكتيريا والفيروسات
والطفيليات بحال تلوَّث بأي من الملوثات، ومن الأدواء التي يُصاب بها البشر جرَّاء
تناولهم خسًّا ملوثًا: الإشريكية القولونيَّة والسلمونيلا. كان للخس المزروع أهميَّةً
دينيَّة وطبيَّة، إلى جانب أهميته الغذائيَّة، خلال قرون زراعته الطويلة.
//////////
חסה, או חסה תרבותית
(שם מדעי: Lactuca
sativa) היא
מין צמח חד שנתי, המגודל בדרך כלל כירק מאכל בזנים שונים. בארצות מערביות, עלי החסה
נאכלים קרים ולא מבושלים בסלטים, בהמבורגרים או במספר מנות אחרות. במזרח, במספר מקומות,
כגון בסין, החסה גם נאכלת אולם לרוב היא מבושלת, ונעשה שימוש בכולה, ולא רק בעליה.
לחסה גבעול קצר, אותו
בקושי רואים, המתארך בעת הפריחה, ומגדל ענפים, מהם גדלים הרבה פרחים הדומים בצורתם
לפרחי שן הארי (אך מעט קטנים מהם) הפריחה היא בת יום אחד בלבד ובמהלכה מתבצעת האבקה
עצמית. אם החסה מגודלת למאכל, היא נקטפת לפני הפריחה. (חסה מלבלבת בקיץ)
//////
به ترکی آذری کاهی:
Kahı (lat. Lactuca sativa) –
süddəyən cinsinə aid bitki növü.
Kalsium mineralı ilə A və C
vitaminləri baxımından zəngin bir tərəvəzdir. Ayrıca kahıda B, D, E vitaminləri
və dəmir, natrium, mis, yod, fosfor və sink mineralları da var.
به ترکی استانبولی مارل:
Marul (Lactuca sativa),
papatyagiller (Asteraceae) ailesinden geniş yeşil yapraklı, yıllık veya altı
aylık bir ılıman iklim sebzesidir. Genelde yaprakları salata olarak çiğ
tüketildiği gibi Çin gibi bazı ülkelerde kökü ve yaprakları pişirilerek de
yenir.
Sütlü bir su içermesi nedeniyle
Latince'deki ismi lactis (süt) kökünden türetilmiştir. Pek çok çeşidi vardır.
Marulda, A ve C vitaminleri
bulunur.
////////////
Lettuce (Lactuca sativa) is an
annual plant of the daisy family Asteraceae. It is most often grown as a leaf
vegetable, but sometimes for its stem and seeds. Lettuce was first cultivated
by the ancient Egyptians who turned it from a weed, whose seeds were used to
produce oil, into a food plant grown for its succulent leaves, in addition to
its oil-rich seeds. Lettuce spread to the Greeks and Romans, the latter of whom
gave it the name lactuca, from which the English lettuce is ultimately derived.
By 50 AD, multiple types were described, and lettuce appeared often in medieval
writings, including several herbals. The 16th through 18th centuries saw the
development of many varieties in Europe, and by the mid-18th century cultivars
were described that can still be found in gardens. Europe and North America
originally dominated the market for lettuce, but by the late 20th century the
consumption of lettuce had spread throughout the world.
Generally grown as a hardy
annual, lettuce is easily cultivated, although it requires relatively low
temperatures to prevent it from flowering quickly. It can be plagued with
numerous nutrient deficiencies, as well as insect and mammal pests and fungal
and bacterial diseases. L. sativa crosses easily within the species and with
some other species within the Lactuca genus; although this trait can be a
problem to home gardeners who attempt to save seeds, biologists have used it to
broaden the gene pool of cultivated lettuce varieties. World production of
lettuce and chicory for calendar year 2010 stood at 23 620 000/23,620,000
tonnes, half of which came from China.
Lettuce is most often used for
salads, although it is also seen in other kinds of food, such as soups,
sandwiches and wraps; it can also be grilled.[3] One variety, the woju (莴苣), or asparagus lettuce, is grown for its
stems, which are eaten either raw or cooked. Lettuce is a rich source of
vitamin K and vitamin A, and is a moderate source of folate and iron.
Contaminated lettuce is often a source of bacterial, viral and parasitic
outbreaks in humans, including E. coli and Salmonella. In addition to its main
use as a leafy green, it has also gathered religious and medicinal significance
over centuries of human consumption.
Iceberg lettuce field
Scientific classification
Kingdom: Plantae
)unranked): Angiosperms
) unranked): Eudicots
(unranked): Asterids
Order: Asterales
Family: Asteraceae
Genus: Lactuca
Species: L. sativa
Binomial name
Lactuca sativa
L.
Synonyms
Lactuca scariola var. sativa (Moris(
L. scariola var. integrata
(Gren. and Godr).
L. scariola var. integrifolia
(G.Beck(