۱۳۹۴ بهمن ۲۰, سه‌شنبه

خصی (خاگ، تخم، بیضه، خایه) ثعلب (روباه) گُشن ارکید، ارکید نر، ثعلب مصری، جفت آفرید ساطوریون، بیخ آدم و حوا (در آئین های جادوی باختر زمین)، شاطریون

[1] - خصی الثعلب . [ خ ُ / خ ِ صِث ْ ث َ ل َ ] (ع اِ مرکب ) سورطیون . سوفطیون (بحر الجواهر). شاطریون . (منتهی الارب ). ساطورین . طریفلن . جفت آفرید. (یادداشت بخط مؤلف ). ثعلب مصری . رجوع به ثعلب مصری در این لغت نامه شود.خواص طبی خصی الثعلب : بیخی است سفید و از سورنجان کوچکتر و طعم او شیرین و بالزوجة و اندک تندی و در بوی شبیه ببوی منی مثل دو بیضه ٔ کوچکی که با هم ملاصق باشند و از هر بیضه ای ریشه ٔ باریکی دراز و رشته و در آخر هر یک دانه ٔ کوچکی موجود که هر چندان دانه بزرگ شود، بیضه ٔ او کوچک گردد و از این جهت قاتل اجنه نامند و مستعمل اصل بیضه است نه حب مذکور و برگش بقدر انگشتی و از برگ پیاز اندک عریض تر و پهن بر روی زمین ونرم و ساق او بقدر شبری و بر بالای آن دو عدد گل زردرنگ و در وسط گل چیزی سیاه و منبتش جبال و اماکن نمناک و بی تخم است . در آخر اول گرم و تر و مبهی و مقوی عصب و جهت کزاز و تشنج یابس و تولید منی و تقویت نعوظ و طلای او با روغن گل مقوی موی و منبت آن و مانع سقوط و قدر شربتش دو مثقال و مضر فم المعده و مصلح او شکر و بدلش تخم رطبه و تخم زردک است . و گویند نوعی ازاو را گلی است که در آن چیزی شبیه بمگس می باشد، بیخ او در تقویت باه ضعیفتر است و نوعی دیگر می باشد؛ برگ و شاخش سرخ و بر سر او دو عدد گل بسیار کوچک و درون آن تخم سیاهی و در تابستان می روید و دو سال میماند. در دوم گرم و تر، گویند جهت امراض سوداوی مجرب است و هرکه او را قلع کند، دست آن شخص بی حس و حرکت گرددو چون آن را سوزانند و با موم و روغن زیتون یا با سرکه تدهین کنند، رفع آن شود و نوع چهارم او را برگ سه عدد و مایل بطرف زمین و شبیه ببرگ سوسن سفید و از این کوچکتر و رنگش سرخ و ساقش باریک و بقدر ذرعی و گلش مثل سوسن آزاد که زنبق است و بیخش مدور و بقدر جوزی و سرخ و درونش سفید و بالزوجت و شیرینی و در دوم گرم و تر و به غایت مبهی است و نوع پنجم را نبات و بیخ مثل نوع چهارم و تخم او شبیه بتخم کتان و از آن بزرگتر و براق و صلب . در سیم گرم و بارطوبت فضلیه و در تحریک باه قویتر از سقنقور و چون بیخ مزبور را در دست دارند، باعث نعوظ گردد و جهت فالج و لقوه و تسمین بدن و ریزاندن حصاة و حمول او با زعفران و اندکی مشک موجب حمل در همان ساعت مجرب دانسته اند و تخم او با شراب به غایت موجب نعوظ و مکدر حواس و مضر محرورین و مصلح او سکنجبین و قدر شربتش از پنج یک تا یک عددو از تخم آن یک درهم است . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
////////////
خصی الثعلب‌

بهترین وی شیرین فربه بود که از وی بوی منی آید و طبیعت وی گرم و تر بود در اول تشنج و تمدد و فالج را نافع بود و شهوت جماع برانگیزد و انعاظ تمام آورد و مقوی باه بود و قایم‌مقام سقنقور بود خاصه با شراب و مقدار شربتی از وی یک مثقال بود یا دو مثقال و صاحب منهاج و تقویم گویند ثمری است و صاحب مفرده که ابن بیطار است در جامع آورده که بیخی است و در اینجا قول صاحب جامع معتبرست و ابن مولف گوید وی بیخی بود و نبات وی یک گز باشد و گل ارغوانی‌رنگ دارد و بغایت نازک نزدیک به گل لبلاب و حال آنکه ابن بیطار تمام این نقلها از مفرده غافقی کرده بلکه تمام کتاب غافقی نقل کرده و باسم خود باز کرده و پدر این ضعیف باز حال این نیفتاده است و بدل آن بوزن بوزیان است و بوزن آن تخم تربزه و گویند بوزن آن تخم جرجیر و نیم وزن آن تخم انجره و گویند بوزن آن تخم اسپست و صاحب تقویم گوید فم معده را موافق نیست و مصلح آن عصاره لسان الحمل و شکر بود
______________________________
صاحب مخزن الادویه می‌نویسد: خصی الثعلب بضم خا و سکون صاد و ضم یا ... یونانی ساطیون و ساطیورین و بعضی طرفلن یعنی سه برگ نامند زیرا که گیاه آن سه برگ دارد و آن بیخی است سفید شفاف با طعم شیرین و یا لزوجت و اندک تندی و بوی آن شبیه ببوی منی و انواع دارد
صاحب تحفه می‌نویسد: بفارسی آن را ثعلب نامند
لاتین ‌ORCHIS MASCULA فرانسه ‌SALEB انگلیسی‌MALE ORCHIS شلمیر در کتاب خود می‌نویسد که: در کوههای بلند طالش و در کوهگیلویه و در کرمانشاه فراوان است‌.
////////
السحلب الذكري (باللاتينية: Orchis mascula) نوع نباتي ينتمي إلى جنس السحلب من الفصيلة السحلبية.[1]
محتويات  [أظهر]
وصف النبات[عدل]
هو عشب معمر ينمو بارتفاع 60سم له أوراق ضيقة رمحية الشكل سميكة غالبا ما تكون ملطخة بلون أسود أو أرجواني. للساق أزهار بنفسجية وله زوج من الدرنات تنمو تحت سطح الأرض أحداهما أطول من الأخرى ولذلك يسمى السحلب بخصي الثعلب ووبسبب التسمية يعتقد بعض الناس ان السحلب مادة حيوانية وله قدرات مقوية جنسياً.
الدرنات[عدل]
تكون الدرنات مستطيلة أو بيضاوية الشكل لونها من الخارج أسمر فاتح ومن الداخل قشدي مصفر. تحتوي درنات السحلب على حوالي 50% مواد صمغية وهلامية وعلى بروتين ومواد مرة وعلى حوالي 30% نشا، 13دكسترين وبتوزينات وسكروز والزلات كالسيوم ومعادن وزيت طيار.
فوائده[عدل]
يعتبر السحلب ذو قيمة غذائية كبيرة فهو مقو ومضاد للإسهال المزمن والمصابين بالدسنتاريا وفي بريطانيا يستخدم السحلب لمرض السل وللناقهين، كما يوصف لحالات التسمم. كما يستعمل لإيقاف نزف الرحم حيث يستخدم لهذا الغرض بأخذ ملعقة صغيرة من مسحوق الدرنات ويوضع فوق النار مع مقدار كوب ماء ويقلب جيدا أولا بأول ويضاف إليه السكر ثم يبرد ويشرب بهدوء فيوقف النزيف .
الموئل والانتشار[عدل]
موطن هذا النوع بلاد الشام والمغرب العربي وتركيا وكل مناطق أوروبا.[2]
مرادفات للاسم العلمي[عدل]
(باللاتينية: Androrchis mascula (L.) D.Tyteca & E.Klein)
(باللاتينية: Androrchis mascula subsp. longicalcarata (Akhalk., H.Baumann, R.Lorenz, Mosul. & Ruedi Peter) W.Foelsche & Jakely)
(باللاتينية: Androrchis mascula subsp. maghrebiana (B.Baumann & H.Baumann) W.Foelsche & Jakely)
(باللاتينية: Androrchis pinetorum (Boiss. & Kotschy) D.Tyteca & E.Klein)
(باللاتينية: Androrchis tenera (Landwehr) D.Tyteca & E.Klein)
(باللاتينية: × Orchidactyla kromayeri (M.Schulze) Borsos & Soó)
(باللاتينية: Orchis cochleata H.Fleischm. & M.Schulze)
(باللاتينية: Orchis compressiflora Stokes)
(باللاتينية: Orchis kromayeri M.Schulze)
(باللاتينية: Orchis lapalmensis (Leibbach & Ruedi Peter) P.Delforge)
(باللاتينية: Orchis masculolatifolia Lange)
(باللاتينية: Orchis monsignatica (Font Quer) Rivas Goday)
(باللاتينية: Orchis morio var. mascula L.)
(باللاتينية: Orchis morio f. mascula L.)
(باللاتينية: Orchis obtusa Schur)
(باللاتينية: Orchis obtusiflora Schur)
(باللاتينية: Orchis parreissii C.Presl)
(باللاتينية: Orchis pinetorum Boiss. & Kotschy)
(باللاتينية: Orchis pinetorum Lacaita)
(باللاتينية: Orchis rectiflorus St.-Lag. [Illegitimate])
(باللاتينية: Orchis speciosa var. alba Goiran)
(باللاتينية: Orchis speciosa var. rosea Goiran)
(باللاتينية: Orchis stabiana Ten.)
(باللاتينية: Orchis tenera (Landwehr) Kreutz)
(باللاتينية: Orchis tenera f. herculiana F.M.Vázquez)
(باللاتينية: Orchis verna Fleury)
(باللاتينية: Orchis vernalis Salisb.)
(باللاتينية: Orchis wanjkovii E.Wulff)
(باللاتينية: Orchis wilmsii K.Richt.)
///////////
به ترکی آذری:
Erkək səhləb (lat. Orchis mascula) - Səhləbkimilər fəsiləsindən dərman bitkisi növi.
/////////
Orchis mascula, the early-purple orchid,[1] is a species of flowering plant in the orchid family, Orchidaceae.

Description[edit]
Orchis mascula is a perennial herbaceous plant with stems up to 50–60 centimetres (20–24 in) of height, green at the base and purple on the apex. The root system consists of two tubers, rounded or ellipsoid. The leaves, grouped at the base of the stem, are oblong-lanceolate, pale green, sometimes with brownish-purple speckles. The inflorescence is 7.5–12.5 centimetres (3–5 in) long and it is composed of 6 to 20 flowers gathered in dense cylindrical spikes. The flower size is about 2.5 centimetres (0.98 in) and the color varies from pink to violet. The lateral sepals are ovate-lanceolate and erect, the median one, together with the petals, is smaller and cover the gynostegium. The labellum is three-lobed and convex, with crenulated margins and the basal part clearer and dotted with purple-brown spots. The spur is cylindrical or clavate, horizontal or ascending. The gynostegium is short, with reddish-green anthers. It blooms from April to June.

Morphology

Close-up of a flower

Foliage

Distinctive spotted foliage in some specimens
Reproduction[edit]
This orchid is devoid of nectar and attracts pollinating insects (bees and wasps of the genera Apis, Bombus, Eucera, Andrena, Psithyrus and Xylocopa, and sometimes beetles) with the appearance of its flower which mimics other species.

Taxonomy[edit]
The specific epithet is derived from the Latin masculus, meaning "male" or "virile"; this could refer to the robust aspect of this species, or to the shape of the two tubers, which resemble testicles.

Subspecies[edit]
As of June 2014, the World Checklist of Selected Plant Families recognizes five subspecies:[2]

Orchis mascula subsp. ichnusae Corrias
Orchis mascula subsp. laxifloriformis Rivas Goday & B.Rodr. (including O. langei, O. mascula subsp. hispanica)
Orchis mascula subsp. mascula (including O. mascula subsp. pinetorum)
Orchis mascula subsp. scopulorum (Summerh.) H.Sund. ex H.Kretzschmar, Eccarius & H.Dietr.
Orchis mascula subsp. speciosa (Mutel) Hegi

Orchis mascula subsp. laxifloriformis - Spain, Navarre


Orchis mascula subsp. mascula


Orchis mascula subsp. speciosa – Germany, Allgäuer Alpen


Orchis mascula (white form) – Germany, Saarland
Synonyms[edit]
Orchidactyla kromayeri (M.Schulze) Borsos & Soó 1966
Orchidactyla pentecostalis (Wettst. & Sennholz) Borsos & Soó 1966
Orchidactyla speciosissima (Wettst. & Sennholz) Borsos & Soó 1966
Orchis brevicornis var. fallax De Not. 1844
Orchis cochleata Fleischm. & M.Schulze 1902
Orchis compressiflora Stokes 1812
Orchis fallax (De Not.) Willk. in Willk. & J.M.C.Lange 1861
Orchis glaucophylla A.Kern. 1864
Orchis kromayeri M.Schulze 1904
Orchis mascula f. longifolia Landwehr 1977
Orchis mascula subsp. occidentalis O.Schwarz 1949
Orchis mascula subsp. signifera (Vest) Soó 1927
Orchis mascula subsp. tenera (Landwehr) Del Prete 1999
Orchis mascula var. acutiflora W.D.J.Koch 1837
Orchis mascula var. bicolor Balayer 1986
Orchis mascula var. fallax E.G.Camus 1889
Orchis mascula var. hostii Patze, E.Mey. & Elkan 1848
Orchis mascula var. maritzii J.A.Guim. 1887
Orchis mascula var. monsignatica Font Quer 1928
Orchis mascula var. obtusiflora W.D.J.Koch 1837
Orchis mascula var. speciosa Mutel 1836
Orchis mascula var. tenera Landwehr 1977
Orchis monsignatica (Font Quer) Rivas Goday 1941
Orchis morio f. mascula L. 1753
Orchis morio var. mascula L. 1753 (basionym)
Orchis obtusa Schur 1866
Orchis obtusiflora Schur 1853
Orchis olivetorum Gren. ex Nyman 1882
Orchis ovalis F.W.Schmidt 1791
Orchis parreissii C.Presl 1845
Orchis patens var. fallax (De Not.) Rchb.f. 1851
Orchis pentecostalis Wettst. & Sennholz 1889
Orchis signifera Vest 1824
Orchis speciosa Host 1831
Orchis speciosissima Wettst. & Sennholz 1889
Orchis stabiana Tenore 1833
Orchis tenera (Landwehr) Kreutz 1991
Orchis untchji M.Schulze 1907
Orchis vernalis Salisbury 1796
Orchis wanjkovii E.Wulff 1930
Orchis wilmsii K.Richt. 1890[3]
Distribution and habitat[edit]
The species is widespread across Europe, from Portugal to the Caucasus (Ireland, Great Britain, Norway, Sweden, Finland, Latvia, Spain, France, Belgium, Netherlands, Germany, Denmark, Austria, Hungary, the Czech Republic, Switzerland, Italy, former Yugoslavia, Albania, Greece, Turkey, Bulgaria, Romania, Poland, Ukraine, most of Russia), in northwest Africa (Algeria, Tunisia, Morocco) and in the Middle East (Lebanon, Syria, Iraq) up to Iran.[4] (Codes)[5]

It grows in a variety of habitats, from meadows to mountain pastures and woods, in full sun or shady areas, from 0–2,500 metres (0–8,202 ft) above sea level.

Culture
It is referred to as "long purple" by Gertrude in Shakespeare's Hamlet. Gertrude: "Of crow-flowers, nettles, daisies, and long purples, that liberal shepherds give a grosser name".

A flour called salep or sachlav is made of the ground tubers of this or some other species of orchids. It contains a nutritious starch-like polysaccharide called glucomannan. In some magical traditions, its root is called Adam and Eve Root. It is said that witches used tubers of this orchid in love potions.
Scientific classification
Kingdom:           Plantae
)unranked):        Angiosperms
)unranked):        Monocots
Order:   Asparagales
Family:   Orchidaceae
Genus:   Orchis
Species: O. mascula
Binomial name
Orchis mascula

(L.) L.