[1] - خصی الثعلب . [ خ ُ / خ ِ صِث ْ ث َ ل َ ] (ع اِ مرکب ) سورطیون . سوفطیون
(بحر الجواهر). شاطریون . (منتهی الارب ). ساطورین . طریفلن . جفت آفرید. (یادداشت
بخط مؤلف ). ثعلب مصری . رجوع به ثعلب مصری در این لغت نامه شود.خواص طبی خصی الثعلب
: بیخی است سفید و از سورنجان کوچکتر و طعم او شیرین و بالزوجة و اندک تندی و در بوی
شبیه ببوی منی مثل دو بیضه ٔ کوچکی که با هم ملاصق باشند و از هر بیضه ای ریشه ٔ باریکی
دراز و رشته و در آخر هر یک دانه ٔ کوچکی موجود که هر چندان دانه بزرگ شود، بیضه ٔ
او کوچک گردد و از این جهت قاتل اجنه نامند و مستعمل اصل بیضه است نه حب مذکور و برگش
بقدر انگشتی و از برگ پیاز اندک عریض تر و پهن بر روی زمین ونرم و ساق او بقدر شبری
و بر بالای آن دو عدد گل زردرنگ و در وسط گل چیزی سیاه و منبتش جبال و اماکن نمناک
و بی تخم است . در آخر اول گرم و تر و مبهی و مقوی عصب و جهت کزاز و تشنج یابس و تولید
منی و تقویت نعوظ و طلای او با روغن گل مقوی موی و منبت آن و مانع سقوط و قدر شربتش
دو مثقال و مضر فم المعده و مصلح او شکر و بدلش تخم رطبه و تخم زردک است . و گویند
نوعی ازاو را گلی است که در آن چیزی شبیه بمگس می باشد، بیخ او در تقویت باه ضعیفتر
است و نوعی دیگر می باشد؛ برگ و شاخش سرخ و بر سر او دو عدد گل بسیار کوچک و درون آن
تخم سیاهی و در تابستان می روید و دو سال میماند. در دوم گرم و تر، گویند جهت امراض
سوداوی مجرب است و هرکه او را قلع کند، دست آن شخص بی حس و حرکت گرددو چون آن را سوزانند
و با موم و روغن زیتون یا با سرکه تدهین کنند، رفع آن شود و نوع چهارم او را برگ سه
عدد و مایل بطرف زمین و شبیه ببرگ سوسن سفید و از این کوچکتر و رنگش سرخ و ساقش باریک
و بقدر ذرعی و گلش مثل سوسن آزاد که زنبق است و بیخش مدور و بقدر جوزی و سرخ و درونش
سفید و بالزوجت و شیرینی و در دوم گرم و تر و به غایت مبهی است و نوع پنجم را نبات
و بیخ مثل نوع چهارم و تخم او شبیه بتخم کتان و از آن بزرگتر و براق و صلب . در سیم
گرم و بارطوبت فضلیه و در تحریک باه قویتر از سقنقور و چون بیخ مزبور را در دست دارند،
باعث نعوظ گردد و جهت فالج و لقوه و تسمین بدن و ریزاندن حصاة و حمول او با زعفران
و اندکی مشک موجب حمل در همان ساعت مجرب دانسته اند و تخم او با شراب به غایت موجب
نعوظ و مکدر حواس و مضر محرورین و مصلح او سکنجبین و قدر شربتش از پنج یک تا یک عددو
از تخم آن یک درهم است . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
////////////
خصی الثعلب
بهترین وی شیرین فربه بود که از وی بوی
منی آید و طبیعت وی گرم و تر بود در اول تشنج و تمدد و فالج را نافع بود و شهوت جماع
برانگیزد و انعاظ تمام آورد و مقوی باه بود و قایممقام سقنقور بود خاصه با شراب و
مقدار شربتی از وی یک مثقال بود یا دو مثقال و صاحب منهاج و تقویم گویند ثمری است و
صاحب مفرده که ابن بیطار است در جامع آورده که بیخی است و در اینجا قول صاحب جامع معتبرست
و ابن مولف گوید وی بیخی بود و نبات وی یک گز باشد و گل ارغوانیرنگ دارد و بغایت نازک
نزدیک به گل لبلاب و حال آنکه ابن بیطار تمام این نقلها از مفرده غافقی کرده بلکه تمام
کتاب غافقی نقل کرده و باسم خود باز کرده و پدر این ضعیف باز حال این نیفتاده است و
بدل آن بوزن بوزیان است و بوزن آن تخم تربزه و گویند بوزن آن تخم جرجیر و نیم وزن آن
تخم انجره و گویند بوزن آن تخم اسپست و صاحب تقویم گوید فم معده را موافق نیست و مصلح
آن عصاره لسان الحمل و شکر بود
______________________________
صاحب مخزن الادویه مینویسد: خصی الثعلب
بضم خا و سکون صاد و ضم یا ... یونانی ساطیون و ساطیورین و بعضی طرفلن یعنی سه برگ
نامند زیرا که گیاه آن سه برگ دارد و آن بیخی است سفید شفاف با طعم شیرین و یا لزوجت
و اندک تندی و بوی آن شبیه ببوی منی و انواع دارد
صاحب تحفه مینویسد: بفارسی آن را ثعلب
نامند
لاتین ORCHIS
MASCULA فرانسه SALEB
انگلیسیMALE ORCHIS
شلمیر در کتاب خود مینویسد که: در کوههای بلند طالش و در کوهگیلویه
و در کرمانشاه فراوان است.
////////
السحلب الذكري (باللاتينية: Orchis mascula) نوع نباتي ينتمي إلى جنس
السحلب من الفصيلة السحلبية.[1]
محتويات [أظهر]
وصف النبات[عدل]
هو عشب معمر ينمو بارتفاع 60سم له أوراق
ضيقة رمحية الشكل سميكة غالبا ما تكون ملطخة بلون أسود أو أرجواني. للساق أزهار بنفسجية
وله زوج من الدرنات تنمو تحت سطح الأرض أحداهما أطول من الأخرى ولذلك يسمى السحلب بخصي
الثعلب ووبسبب التسمية يعتقد بعض الناس ان السحلب مادة حيوانية وله قدرات مقوية جنسياً.
الدرنات[عدل]
تكون الدرنات مستطيلة أو بيضاوية الشكل
لونها من الخارج أسمر فاتح ومن الداخل قشدي مصفر. تحتوي درنات السحلب على حوالي
50% مواد صمغية وهلامية وعلى بروتين ومواد مرة وعلى حوالي 30% نشا، 13دكسترين وبتوزينات
وسكروز والزلات كالسيوم ومعادن وزيت طيار.
فوائده[عدل]
يعتبر السحلب ذو قيمة غذائية كبيرة فهو
مقو ومضاد للإسهال المزمن والمصابين بالدسنتاريا وفي بريطانيا يستخدم السحلب لمرض السل
وللناقهين، كما يوصف لحالات التسمم. كما يستعمل لإيقاف نزف الرحم حيث يستخدم لهذا الغرض
بأخذ ملعقة صغيرة من مسحوق الدرنات ويوضع فوق النار مع مقدار كوب ماء ويقلب جيدا أولا
بأول ويضاف إليه السكر ثم يبرد ويشرب بهدوء فيوقف النزيف .
الموئل والانتشار[عدل]
موطن هذا النوع بلاد الشام والمغرب العربي
وتركيا وكل مناطق أوروبا.[2]
مرادفات للاسم العلمي[عدل]
(باللاتينية: Androrchis
mascula (L.) D.Tyteca & E.Klein)
(باللاتينية: Androrchis
mascula subsp. longicalcarata (Akhalk., H.Baumann, R.Lorenz, Mosul. & Ruedi
Peter) W.Foelsche & Jakely)
(باللاتينية: Androrchis
mascula subsp. maghrebiana (B.Baumann & H.Baumann) W.Foelsche & Jakely)
(باللاتينية: Androrchis
pinetorum (Boiss. & Kotschy) D.Tyteca & E.Klein)
(باللاتينية: Androrchis
tenera (Landwehr) D.Tyteca & E.Klein)
(باللاتينية: × Orchidactyla
kromayeri (M.Schulze) Borsos & Soó)
(باللاتينية: Orchis
cochleata H.Fleischm. & M.Schulze)
(باللاتينية: Orchis
compressiflora Stokes)
(باللاتينية: Orchis
kromayeri M.Schulze)
(باللاتينية: Orchis
lapalmensis (Leibbach & Ruedi Peter) P.Delforge)
(باللاتينية: Orchis
masculolatifolia Lange)
(باللاتينية: Orchis
monsignatica (Font Quer) Rivas Goday)
(باللاتينية: Orchis
morio var. mascula L.)
(باللاتينية: Orchis
morio f. mascula L.)
(باللاتينية: Orchis
obtusa Schur)
(باللاتينية: Orchis
obtusiflora Schur)
(باللاتينية: Orchis
parreissii C.Presl)
(باللاتينية: Orchis
pinetorum Boiss. & Kotschy)
(باللاتينية: Orchis
pinetorum Lacaita)
(باللاتينية: Orchis
rectiflorus St.-Lag. [Illegitimate])
(باللاتينية: Orchis
speciosa var. alba Goiran)
(باللاتينية: Orchis
speciosa var. rosea Goiran)
(باللاتينية: Orchis
stabiana Ten.)
(باللاتينية: Orchis
tenera (Landwehr) Kreutz)
(باللاتينية: Orchis
tenera f. herculiana F.M.Vázquez)
(باللاتينية: Orchis
verna Fleury)
(باللاتينية: Orchis
vernalis Salisb.)
(باللاتينية: Orchis
wanjkovii E.Wulff)
(باللاتينية: Orchis
wilmsii K.Richt.)
///////////
به ترکی آذری:
Erkək səhləb (lat. Orchis mascula) - Səhləbkimilər fəsiləsindən dərman
bitkisi növi.
/////////
Orchis mascula, the early-purple orchid,[1] is a species of flowering
plant in the orchid family, Orchidaceae.
Description[edit]
Orchis mascula is a perennial herbaceous plant with stems up to 50–60
centimetres (20–24 in) of height, green at the base and purple on the apex. The
root system consists of two tubers, rounded or ellipsoid. The leaves, grouped
at the base of the stem, are oblong-lanceolate, pale green, sometimes with
brownish-purple speckles. The inflorescence is 7.5–12.5 centimetres (3–5 in)
long and it is composed of 6 to 20 flowers gathered in dense cylindrical
spikes. The flower size is about 2.5 centimetres (0.98 in) and the color varies
from pink to violet. The lateral sepals are ovate-lanceolate and erect, the
median one, together with the petals, is smaller and cover the gynostegium. The
labellum is three-lobed and convex, with crenulated margins and the basal part
clearer and dotted with purple-brown spots. The spur is cylindrical or clavate,
horizontal or ascending. The gynostegium is short, with reddish-green anthers.
It blooms from April to June.
Morphology
Close-up of a flower
Foliage
Distinctive spotted foliage in some specimens
Reproduction[edit]
This orchid is devoid of nectar and attracts pollinating insects (bees
and wasps of the genera Apis, Bombus, Eucera, Andrena, Psithyrus and Xylocopa,
and sometimes beetles) with the appearance of its flower which mimics other
species.
Taxonomy[edit]
The specific epithet is derived from the Latin masculus, meaning
"male" or "virile"; this could refer to the robust aspect
of this species, or to the shape of the two tubers, which resemble testicles.
Subspecies[edit]
As of June 2014, the World Checklist of Selected Plant Families
recognizes five subspecies:[2]
Orchis mascula subsp. ichnusae Corrias
Orchis mascula subsp. laxifloriformis Rivas Goday & B.Rodr.
(including O. langei, O. mascula subsp. hispanica)
Orchis mascula subsp. mascula (including O. mascula subsp. pinetorum)
Orchis mascula subsp. scopulorum (Summerh.) H.Sund. ex H.Kretzschmar,
Eccarius & H.Dietr.
Orchis mascula subsp. speciosa (Mutel) Hegi
Orchis mascula subsp. laxifloriformis - Spain, Navarre
Orchis mascula subsp. mascula
Orchis mascula subsp. speciosa – Germany, Allgäuer Alpen
Orchis mascula (white form) – Germany, Saarland
Synonyms[edit]
Orchidactyla kromayeri (M.Schulze) Borsos & Soó 1966
Orchidactyla pentecostalis (Wettst. & Sennholz) Borsos & Soó
1966
Orchidactyla speciosissima (Wettst. & Sennholz) Borsos & Soó
1966
Orchis brevicornis var. fallax De Not. 1844
Orchis cochleata Fleischm. & M.Schulze 1902
Orchis compressiflora Stokes 1812
Orchis fallax (De Not.) Willk. in Willk. & J.M.C.Lange 1861
Orchis glaucophylla A.Kern. 1864
Orchis kromayeri M.Schulze 1904
Orchis mascula f. longifolia Landwehr 1977
Orchis mascula subsp. occidentalis O.Schwarz 1949
Orchis mascula subsp. signifera (Vest) Soó 1927
Orchis mascula subsp. tenera (Landwehr) Del Prete 1999
Orchis mascula var. acutiflora W.D.J.Koch 1837
Orchis mascula var. bicolor Balayer 1986
Orchis mascula var. fallax E.G.Camus 1889
Orchis mascula var. hostii Patze, E.Mey. & Elkan 1848
Orchis mascula var. maritzii J.A.Guim. 1887
Orchis mascula var. monsignatica Font Quer 1928
Orchis mascula var. obtusiflora W.D.J.Koch 1837
Orchis mascula var. speciosa Mutel 1836
Orchis mascula var. tenera Landwehr 1977
Orchis monsignatica (Font Quer) Rivas Goday 1941
Orchis morio f. mascula L. 1753
Orchis morio var. mascula L. 1753 (basionym)
Orchis obtusa Schur 1866
Orchis obtusiflora Schur 1853
Orchis olivetorum Gren. ex Nyman 1882
Orchis ovalis F.W.Schmidt 1791
Orchis parreissii C.Presl 1845
Orchis patens var. fallax (De Not.) Rchb.f. 1851
Orchis pentecostalis Wettst. & Sennholz 1889
Orchis signifera Vest 1824
Orchis speciosa Host 1831
Orchis speciosissima Wettst. & Sennholz 1889
Orchis stabiana Tenore 1833
Orchis tenera (Landwehr) Kreutz 1991
Orchis untchji M.Schulze 1907
Orchis vernalis Salisbury 1796
Orchis wanjkovii E.Wulff 1930
Orchis wilmsii K.Richt. 1890[3]
Distribution and habitat[edit]
The species is widespread across Europe, from Portugal to the Caucasus
(Ireland, Great Britain, Norway, Sweden, Finland, Latvia, Spain, France,
Belgium, Netherlands, Germany, Denmark, Austria, Hungary, the Czech Republic,
Switzerland, Italy, former Yugoslavia, Albania, Greece, Turkey, Bulgaria,
Romania, Poland, Ukraine, most of Russia), in northwest Africa (Algeria,
Tunisia, Morocco) and in the Middle East (Lebanon, Syria, Iraq) up to Iran.[4]
(Codes)[5]
It grows in a variety of habitats, from meadows to mountain pastures and
woods, in full sun or shady areas, from 0–2,500 metres (0–8,202 ft) above sea
level.
Culture
It is referred to as "long purple" by Gertrude in
Shakespeare's Hamlet. Gertrude: "Of crow-flowers, nettles, daisies, and
long purples, that liberal shepherds give a grosser name".
A flour called salep or sachlav is made of the ground tubers of this or
some other species of orchids. It contains a nutritious starch-like
polysaccharide called glucomannan. In some magical traditions, its root is
called Adam and Eve Root. It is said that witches used tubers of this orchid in
love potions.
Scientific classification
Kingdom: Plantae
)unranked): Angiosperms
)unranked): Monocots
Order: Asparagales
Family: Orchidaceae
Genus: Orchis
Species: O.
mascula
Binomial name
Orchis mascula
(L.) L.