[1] - زرین درخت . [ زَرْ ری / دَ دِ رَ ] (اِ مرکب ) گویند درخت اترج است و
بعضی گویند درختی است که آن در ولایت کازرون بسیار است و برگ آن به برگ زیتون می ماند
و گل آن مانند قرص آئینه زرین است یعنی آفتاب . (برهان ) (آنندراج ). درخت اترج بمعنی
ترنج ... (غیاث اللغات ). درخت نارنج .(ناظم الاطباء). در بیماری نساء (عرق النساء)
نافع است و آب برگ آن با می پخته مدر بول و طمث باشد و خون بسته در مثانه را بیرون
کند و در گزیدگی هوام سود دارد. (از ادویه ٔ مفرده ٔ قانون ابوعلی سینا، یادداشت بخط
مرحوم دهخدا). گوید او را در خراسان گل عاشقان نامند و نبات او از یک شبر زیاده و برگش
عریض و گلش زرد و شاخهای او بزرگ و دراز چون نزد او غنا سرود نمایند، گلش می ریزد...
و بعضی گویند اسم آزاد درخت است . (تحفه حکیم
مؤمن ). رجوع به اختیارات بدیعی ، ترجمه صیدنه
و الفاظ الادویه شود. دهخدا.
/////////////////
زریندرخت. گویند درخت اترج است مولف گوید درختی است
که در ولایت کازرون بسیار باشد خاصه در شاپور و ورق وی مانند ورق زیتون بود و گل وی
مانند گل آدینه زرین و در وقت انگور بشکفد و ورق وی چون سبز بود بکوبند و عصاره آن
بیاشامند با میتحتج عرق النسا و عسر البول و طمث را نافع بود و خون بسته از مثانه بیرون
آورد و گزند جانوران را سود دهد و وی مضر بود بمثانه و مصلح آن حب الاس و بلوط بود
و بدل وی بوزن وی قنطوریون باریک بود و بوزن آن تخم خیارزه و بوزن آن حب الاترج و گویند
بدل آن زعفران است بوزن آن.
اختیارات بدیعی
///////////
برخی اترج گفته اند:
ترنج و بالنگ، اترج Citrus medica var.cedrata
به فارسی نوع صغیر آن را اترنج و نوع کبیر آن را بالنگ و گفتهاند که
ترنج معرب لغت اهواز است؛ بدان که آن دو صنف است یکی صغیر و پوست آن مستوی املس و
دو طرف آن باریک و این را به فارسی ترنج نامند و صنف دوم کبیر و پوست آن غیر مستوی
و دو طرف آن چندان باریک نیست بلکه طرف متصل شاخ درخت اندک پهنتر و طرف دوم آن
اندک باریکتر و این را به فارسی بالنگ نامند و رنگ پوست هر دو صنف آن زرد و طلائی
است و رائحه آن طیب خصوص صغیر آن و طعم آن تلخ و لحم آن سفید و ضخیم و اندک
شیرین و مغز آن که در میان پردههای غلیظ طولانی که در میان غلافهای بسیار نازک
است پر آب از صنف شیرین آن شیرین و از ترش آن ترش و تخم آن اندک طولانی فیالجمله
صنوبری شکل در غلاف سفید و مغز آن سفید و طعم آن اندک تلخ و درخت آن فیالجمله
شبیه به درخت لیمو و به بلندی یک قامت تا یک و نیم قامت و شاخههای آن پهن و درهم
و برگ آن اندک طولانی و عریض با تشریف و رنگ آن سبز و خوشبوتر و بزرگتر از برگ
لیمو و نارنج و گل آن سفید و برگهای آن طولانی باریک اندک ضخیم و در وسط آن
تارهای باریک زرد رنگ و بسیار خوشبو غلیظتر از بهارنارنج و جمیع آن اجزای درخت
آن در طب مستعمل است و چون اطلاق لفظ اترج نمایند مراد ثمر آن است و منبت آن بیشتر
بلاد گرمسیر خصوصاً که با رطوبت باشد و زرین درخت نیز نامند.
پوست زرد آن گرم در اول و خشک در دوم و بعضی گرم در دوم گفتهاند و شحم آن یعنی لحم آن که در زیر پوست زرد آن است آنچه مغز آن شیرین است سرد و تر در دوم و لیکن برودت آن زیاده است از رطوبت آن و آنچه ترش است سرد و خشک در سوم و گویند در اول سرد و تر و گویند در تری و خشکی معتدل است و حماض آن یعنی مغز ترش آن در آخر دوم سرد و خشک و بعضی در سوم گفتهاند و شیرین آن سرد و تر و تخم آن در اول سوم گرم و در دوم خشک و برگ و شکوفه آن در آخر دوم گرم و خشک است
خواص: خواص عمومی اترج که بعضی آنها را در دسته جات کلی مرکبات نامگذاری نموده اند لطیف کننده و قابض و صاف کنندۀ روح طبیعی و خون از صفرا می باشد. قاطع صفرا و مسکن تهوع صفراوی و ریختن صفرا به معده و امعاء را تنظیم می نماید. مسکن مؤثری برای خفقان شدید و برای کبد مقوی است. تشنگی را رفع و اسهال صفراوی و کبدی و یرقان را برطرف می سازد و در فعل و انفعال تریاق سموم بدنی است. دانه های آن از اجزاء ترکیب شوندۀ تریاق فاروق یا پادزهر حشرات و مار و عقرب است. فشار و رقت خون را از بین می برد و به علت داشتن کلسیم حالت کسالت را در انسان متعادل می سازد.
پوست زرد آن گرم در اول و خشک در دوم و بعضی گرم در دوم گفتهاند و شحم آن یعنی لحم آن که در زیر پوست زرد آن است آنچه مغز آن شیرین است سرد و تر در دوم و لیکن برودت آن زیاده است از رطوبت آن و آنچه ترش است سرد و خشک در سوم و گویند در اول سرد و تر و گویند در تری و خشکی معتدل است و حماض آن یعنی مغز ترش آن در آخر دوم سرد و خشک و بعضی در سوم گفتهاند و شیرین آن سرد و تر و تخم آن در اول سوم گرم و در دوم خشک و برگ و شکوفه آن در آخر دوم گرم و خشک است
خواص: خواص عمومی اترج که بعضی آنها را در دسته جات کلی مرکبات نامگذاری نموده اند لطیف کننده و قابض و صاف کنندۀ روح طبیعی و خون از صفرا می باشد. قاطع صفرا و مسکن تهوع صفراوی و ریختن صفرا به معده و امعاء را تنظیم می نماید. مسکن مؤثری برای خفقان شدید و برای کبد مقوی است. تشنگی را رفع و اسهال صفراوی و کبدی و یرقان را برطرف می سازد و در فعل و انفعال تریاق سموم بدنی است. دانه های آن از اجزاء ترکیب شوندۀ تریاق فاروق یا پادزهر حشرات و مار و عقرب است. فشار و رقت خون را از بین می برد و به علت داشتن کلسیم حالت کسالت را در انسان متعادل می سازد.
پیامبر خدا«ص» بر شما
باد ترنج:چرا که دل را نورانی می سازد و بر توان مغز می افزاید1
1- بحار الانوار،ج62،ص297،کنزالعمال،ج10،ص40
1- بحار الانوار،ج62،ص297،کنزالعمال،ج10،ص40
مخزن الادویه، تألیف مرحوم سید محمد حسین عقیلی علوی خراسانی شیرازی
/////////////
برخی گفته اند آزاد درخت است که این خود دیگر است:
آزاددرخت. درختی است که در گرگان ویرا زهر زمین خوانند
و در شهر ری درخت بسیه و در طبرستان ملاخک و بشیرازی صنعک و بپارسی طاق گویند بهترین
آن بستانی بود که مایل بسیاهی باشد طبیعت او گرم است در سیم و گویند در دویم و خشک
است در آخر درجه اول چون ورق آن بهایم بخورد بمیرد و چوب وی همین عمل کند و عصاره وی
دفع سم بکند و چون با عسل بیاشامند قولنج را نافع بود و سده بگشاید و مقدار مأخوذ از
وی سه مثقال بود و ثمره وی مؤلف گوید سرفه بلغمی را نافع بود اگرچه صاحب منهاج و صاحب
جامع آوردهاند که کشنده است چندانکه امتحان کرده شد خلاف است و ورق آن موی را دراز گرداند اگر بدان سر بشویند و بدل آن در دراز کردن موی ورق شهدانج
است.
اختیارات بدیعی
////////////////
آزاد درخت یا سنجد تلخ یا زهر زمین یا زیتون
تلخ یا طاق درختی است از تیره سماقیان که گلهای بنفش و معطر دارد. میوه این درخت دارای
پوسته سمی است.
//////////////////
به پنجابی دریک:
دریک نم ٹبر دا اک رکھ اے۔ ایہ پنجاب چ
ہون آلا عام رکھ اے۔ اے ست توں بارہ میٹر تک اچا جاندا اے۔ پھل چھوٹے تے خوشبو آلے
ہوندے نیں۔
///////////////////
به اردو بکائن:
بکائن (نباتیاتی نام:Melia azedarach، دیگر نام: بکانیہ(گجراتی)، بکائن نم(سندھی)، نمب برکش(سنسکرت)، Persian Lilac یا Bead Tree یا Ceylon Cedar(انگریزی)) ایک بڑا گھنا اور سایہ دار درخت ہے۔ اس کے
پتے، پھول اور پھل نیم کے درخت
سے مشابہہ ہوتے ہیں لیکن پھل کے چار خانے ہوتے ہیں جن میں ہر خانہ میں ایک سیاہ
جھلی والا بیج ہوتا ہے جو اندر سے سفید ہوتا ہے۔ اس بیج کو تخم بکائن یا پنجابی
میں دھرکونے کہا جاتا ہے۔ اس سفید گودے کے طبی فوائد بے شمار ہیں۔ اس درخت کا
آبائی وطن بھارت، پاکستان، چین اور آسٹریلیا کو سمجھا
جاتا ہے۔ یہ درخت تقریباً سارا سال ہرا بھرا رہتا ہے۔ اونچائی 7 سے 12 میٹر تک
ہوتی ہے۔ سایہ دار ہے۔ پھول ہلکی خوشبو رکھتا ہے۔ پتے ہرے رنگ کے اور 50 سنٹی میٹر
تک لمبے ہوتے ہیں۔ لکڑی مضبوط اور قابل استعمال ہوتی ہے۔
/////////////
به عبری:
אִזדרכת מצויה (שם מדעי: Melia azedarach)
הוא עץ נשיר ממשפחת האזדרכתיים (Meliaceae)
– היא משפחת התולענה. מקום גידולו הטבעי בדרום ובמזרח אסיה (הודו, סרי לנקה, דרום סין, יפן, אינדונזיה, אוסטרליה ובדרום-מערב האוקיינוס השקט - איי שלמה).
///////////////
به آذری ملیا آزادرخ:
////////////////////
Melia azedarach (lat. Melia azedarach) – meliekimilər fəsiləsinin
melia cinsinə aid bitki növü.
////////////////
به ترکی تسبیح آغاچی:
Tespih ağacı (Melia azedarach), tespih ağacıgillerden (Meliaceae)
Hindistan'da ve Avrupa'nın sıcak bölgelerinde yetişen bir ağaç türü. Meyvesi
zehirli ve kabukları ateş düşürücüdür.
///////////////
به عربی:
أزدرخت شائع أو الزنزلخت أو الليلك الهندي أو الليلك الفارسي* وأحيانا التمر الأخرس (الاسم العلمي:Melia azedarach) هو نوع من النباتات يتبعجنس الأزدرخت من الفصيلة الأزدرختية[1].
وهي شجرة برية متساقطة، أوراقها كبيرة سريعة النمو، تزرع في الحدائق
والميادين لتوفير الظل، تتحملالجفاف ولا
تتحمل الادخنة والاتربة. وهو نبات معروف، منذ قديم الزمن، في المناطق المدارية
والمعتدلة والدافئة من العالم القديم منذ
العصر الكريتاسي
السفلي، ذكره ابن ماسويه في
الاستطباب. اشتهرت زراعة هذا النوع كشجرة تزيينية، على نطاق واسع، في بلدان
المناطق المدارية، منذ القرن السادس عشر. تنمو في مختلف أنواع الأتربة، ولا ترتفع كثيرا، إذ لا يتجاوز ارتفاعها 10-15 مترا. تتحمل الجفاف والصقيع وتنمو
جيدا في المناطق تحت الاستوائية والمعتدلة والدافئة.
الموطن الأصلي للزنزلخت هو المناطق الجبلية، من جنوبي آسيا ووسط الصين وهيمالايا وغربيهما
حتى ارتفاع 1830م. ثم زرع في كثير من دول المناطق المدارية وشبه المدارية، ينتشر
في جنوب شرقي آسيا، وفي آسيا الوسطى والقوقاز وشبه جزيرة القرم، وأدخل إلى سورية والدول
المجاورة شجرةً تزيينيةً سريعة النمو. انتقلت شجرة الزنزلخت من بلاد فارس والهند إلى
العديد من المناطق الاستوائية كمصدر
للحطب والوقود والتدفئة كما
استخدم خشبها الجيد المستقيم منذ القدم في الصناعات الخشبية وخصوصاً صناعة
المفروشات، إلا انها كانت تستعمل في مهدها لخصائص طبية وكمبيد للحشرات.
محتويات
[أظهر]
أزهارها بنفسجية صغيرة لها رائحة مميزة تظهر في فصل الربيع. أما الثمار فهى كروية الشكل صغيرة الحجم
بداخلها البذرة, وتحتفظ الشجرة بالثمار بعد نضجها واصفرارها، وثمارها على شكل
عنقود حباته متباعدة تشبه حبات الحمص عندما تنضج وهي طبعا لا تؤكل، وتستعمل حبات
الزنزلخت لصنع السبحات في بعض المناطق المسيحية.
التكاثر[عدل]
تتكاثر بالبذور وبتجذير العقل وتخلّف بعد قطعها
منافع الزنزلخت[عدل]
بعض المعلومات الواردة هنا لم تدقق وقد لا
تكون موثوقة بما يكفي، وتحتاج إلى اهتمام من قبل خبير أو مختص. فضلًا ساعد بتدقيق
المعلومات ودعمها بالمصادر اللازمة.
مع أن البعض يرى أن أوراق الزنزلخت وثماره شديدة السميّة للإنسان
لاحتواها على مادة Tazetine المضرّة
بالجهاز التنفسي، إلا أن الشائع عن الزنزلخت في الطب الشعبي السائد الكثير من
المنافع، نذكرها من دون التبنّي لأي منها:
1.
أوراقة
خافضة للحرارة.
2.
طارد
للحشرات والبعوض.
3.
يعالج
بعض الأمراض الجلدية.
4.
تقلل
الخصوبة عند الرجال.
5.
يقوي
الشعر.
6.
يستخدم
مستخلص الثمار كمنظم نمو.
مكافحة البعوض[عدل]
في الماضي كانت تزرع بجانب البيوت لما لها من أثر وأهمية في إبعاد
البعوض والحشرات عن المدى الحيوي للبيوت المتواضعة، وقد توصل العلماء الصينيون في
مقاطعة يوننان الواقعة جنوب غرب الصين إلى صنع مبيد حشرات جديد مستخلص من بذور شجر
الزنزلخت.
وكان سكان الريف الهندي والباكستاني يضعون أوراقها بين طيات الملابس
وصفحات الكتب لحمايتها من العثّ والحشرات المنزلية الأخرى، كما كانوا يخلطون
أوراقها مع محاصيل القمح والأرز والذرة وغيرها عند تخزينها للحؤول دون التسوّس.
في الطب[عدل]
يحوي الزنزلخت بعض المكونات الفعالة طبيا مثل
Azaridine , Margosine, Margaspierin وحامض المارجوستين والراتنجات والتربينات
كما تحوي بعض المركبات الأخرى مثل Tetranortri terpenoids. يؤثر
مستخلص الأوراق والبذور في تقليل الخصوبة عند الرجال كما يقاوم الإصابة
بالنيماتودا. أما القلويدات بالزنزلخت فهي مواد قابضة ضد الحمي والرشح و أمراض
الجلد وتساعد علي سرعة تجلط الدم .
ولقد استخدم العرب والفرس عصير الأوراق داخليا كدواء طارد للديدان
ومدرّ للبول . كما امكن استخدام مغلي الجذور في التخلص من الديدان الأسطوانية
وتستخدم الأزهار الجافة كمقوي عام ضد بعض الأمراض . يستخرج من بذور الزنزلخت مواد
تستخدم صيدلانياً لمعالجة الأمراض الجلدية ولتقوية الشعر. ويستخدم الزيت العطري
الناتج من الأزهار في صناعة المستحضرات التجميلية.
أنظر أيضاً
*لالکی . [ ل َ ] (اِ) درختی خاردار که در
اراضی مرطوب و پست جنگلهای شمال بسیار است از آستارا تا نور و از پانصد متر ارتفاع
به بالا دیده شده است . (گااُبا) . رجوع به للک . لیلک . لک . لیلکی . للکی و کرات
شود. دهخدا
مراجع[عدل]
//////////////
Melia azedarach, commonly
known by many names, including white cedar, chinaberry tree, bead-tree, Cape
lilac, syringa berrytree, Persian lilac, and Indian lilac, is a species of
deciduous tree in the mahogany family, Meliaceae, that is native to Indomalaya
and Australasia.
Melia azedarach, commonly known by many names,
including white cedar,[3] chinaberry tree,[3] bead-tree,Cape lilac,[3] syringa berrytree,[3] Persian lilac,[3] and Indian lilac, is a species of deciduous tree in
themahogany family, Meliaceae, that is native to Indomalaya and Australasia.[4]
Contents
Drupes
of Melia azedarach during winter.
The adult tree has a
rounded crown, and commonly measures 7–12 metres (20–40 ft) tall, however
in exceptional circumstances M. azedarach can attain a height
of 45 metres (150 ft).[5]
The leaves are
up to 50 centimetres (20 in) long, alternate, long-petioled, two or three
times compound (odd-pinnate); the leaflets are dark green above and lighter
green below, with serrate margins.
The flowers are small and fragrant, with five
pale purple or lilac petals, growing in clusters.
The fruit is
a drupe, marble-sized, light yellow at maturity,
hanging on the tree all winter, and gradually becoming wrinkled and almost
white.
Melia azedarach should not be confused with the Azadirachta trees, which are in the
same family, but a different genus.
Common names of Melia azedarach include
chinaberry, chinaberry tree, Persian lilac (ambiguous),[6] white cedar(ambiguous),
Texas umbrella, umbrella tree (ambiguous),
umbrella cedar, bead-tree, Cape lilac (ambiguous),Ceylon cedar, Ceylon mahogany, syringa (ambiguous), syringa berry tree.[7]
Names in other
languages include malai vembu (Tamil: மலை வேம்பு), bakain (Hindi), zanzalakht (Arabic:زنزلخت), dharek or dhraik (Urdu: دھریک), and turaka vepa (Telugu).[7] Ghora ("horse") neem (Bengali: ঘোড়ানিম),hebbevu in Kannada, Shandai in Pashto, vilayati ("foreign") neem in Bundelkhand, and bkain in Haryana,Rajasthan, East Uttar Pradesh and Jharkhand, India. It has been naturalized in Madagascar, where it is calledvoandelaka.
Indian
grey hornbill (Ocyceros birostris)
eating Melia azedarach fruit atRoorkee in Haridwar District ofUttarakhand, India.
Melia
azedarach - MHNT
Melia azedarach plank
The main utility of
chinaberry is its timber. This is of medium density, and ranges in colour from
light brown to dark red. In appearance it is readily confused with the
unrelated Burmese teak (Tectona grandis). Melia azedarach –
in keeping with other members of the family Meliaceae – has a timber of high quality,
but as opposed to many almost-extinctspecies of mahogany, it is under-utilised. Seasoning is relatively simple, in that
planks dry without cracking or warping and are resistant to fungal
infection. The taste of the leaves is not as bitter as neem (Azadirachta
indica).
The hard, five-grooved
seeds were widely used for making rosaries and other products
requiring beads; however, the seeds were later replaced
by plastics.
The cut branches with
mature fruit are sold commercially to the florist and landscaping trade
particularly as a component for outdoor holiday décor. The fruits may persist
for some time prior to shattering off the stem or discoloring, which occurs
rapidly after a relatively short time in subfreezing weather.
Some hummingbirds like
the sapphire-spangled
emerald (Amazilia lactea), glittering-bellied
emerald(Chlorostilbon lucidus) and planalto hermit (Phaethornis pretrei)
have been recorded as feeding on and pollinating the flowers; these only take
it opportunistically.[8]
In Kenya the
trees have been grown by farmers and used as fodder trees. The leaves can be fed to
cattle to improve milk yields and improve farm incomes. [9]
Fruits are poisonous
to humans if eaten in quantity.[10] However, like those of the yew tree,
these toxins are not harmful to birds, who gorge themselves on the fruit,
eventually reaching a "drunken" state. The birds that
are able to eat the fruit spread the seeds in their droppings. The
toxins are neurotoxins and
unidentified resins, found mainly in the fruits. The first symptoms of
poisoning appear a few hours after ingestion. They may include loss of
appetite, vomiting, constipation or diarrhea, bloody faeces, stomach pain,
pulmonary congestion, cardiac arrest, rigidity, lack of coordination
and general weakness. Death may take place after about 24 hours. Like in
relatives,tetranortriterpenoids constitute
an important toxic principle. These are chemically related to azadirachtin, the primary insecticidal compound in the commercially
important neem oil. These compounds are probably related
to the wood and seed's resistance to pest infestation, and maybe to the
unattractiveness of the flowers to animals.
Leaves have been used
as a natural insecticide to
keep with stored food, but
must not be eaten as they are highlypoisonous. Chinaberry fruit was used to
prevent insect larvae from growing in the fruit. By placing the berries in
drying apples (etc.) and keeping the fruit turned in the sun without damaging
any of the chinaberry skin, the fruit will dry and not have insect larvae in
the dried apples.
The plant was
introduced around 1830 as an ornamental in the United States (South Carolina and Georgia)
and widely planted in southern states. Today it is considered an invasive species by some groups as far
north asVirginia and Oklahoma.[11] But nurseries continue
to sell the trees, and seeds are also widely available. It has become
naturalized to tropical and warm temperate regions of the Americas and is planted in similar
climates around the world. Besides the problem of toxicity, its usefulness as a
shade tree in the United States is diminished by its tendency to sprout where
unwanted and to turn sidewalks into dangerously slippery surfaces when the
fruits fall, though this is not a problem where songbird populations are in
good shape. As noted above, the possibility of commercially profitable
harvesting of feral stands remains largely unexplored.
3.
^ Jump up to:a b c d e "USDA GRIN Taxonomy".
4.
Jump up^ Mabberley, David J. (1984). "A Monograph of Melia in Asia and the Pacific: The history of White Cedar and
Persian Lilac" (PDF). The
Gardens' Bulletin Singapore 37 (1): 49–64. Retrieved 18
June 2014.
5.
Jump up^ Floyd, A.G., Rainforest Trees of Mainland South-eastern
Australia, Inkata Press 1989, ISBN 0-909605-57-2
7.
^ Jump up to:a b Porcher,
Michel H.; et al. (2012). "Melia names". Multilingual
Multiscript Plant Name Database. University of Melbourne.
9.
Jump up^ http://r4d.dfid.gov.uk/PDF/Outputs/Forestry/DFID_impact_case_study_Fodder_trees_FINAL%5B1%5D.pdf
·
Linnaeus, C[arolus] (1753): Species Plantarum 1:
384–385. Tropicos - Missouri Botanical Garden, Saint Louis,
Missouri.
·
Baza Mendonça, Luciana & dos Anjos,
Luiz (2005):
Beija-flores (Aves, Trochilidae) e seus recursos florais em uma área urbana do
Sul do Brasil [Hummingbirds (Aves, Trochilidae) and their flowers in an urban
area of southern Brazil]. [Portuguese with English abstract] Revista
Brasileira de Zoologia 22(1): 51–59. doi:10.1590/S0101-81752005000100007 PDF fulltext.
·
Langeland, K.A. & Burks, K. Craddock
(eds.) (2005): "Melia
azedarach". In: Identification and Biology of Non-Native
Plants in Florida's Natural Areas: 96–97. Version of 2005-SEP-05. PDF fulltext.
·
Russell, Alice B.; Hardin, James W.
& Grand, Larry (1997): "Melia azedarach". In: Poisonous Plants of North Carolina.
Retrieved 2008-JAN-26.
Indian grey hornbill
(Ocyceros birostris) eating Melia azedarach fruit at Roorkee in Haridwar
District of Uttarakhand, India.
Scientific name
Sesbania sesban (L.) Merr.
Synonyms
Aeschynomene sesban L.
Emerus sesban (L.) Kuntze
Sesban aegyptiaca Poiret
Sesbania aegyptiaca Poiret
Sesbania confaloniana
(Chiov.) Chiov.
Sesbania pubescens sensu
auct.
Family/tribe
Family: Fabaceae (alt.
Leguminosae) subfamily: Faboideae tribe: Robinieae. Also placed in:
Papilionaceae.
Common names
Egyptian pea; jayanti, janti, puri (Indonesia); katuray, katodai (Philippines); yay-tha-kyee, yethugyi (Myanmar); snao kook (Cambodia); sapao lom (Laos); sami, saphaolom (Thailand); dien-dien (Vietnam).
////////////////
گل عاشقان . [ گ ُ ل ِ ش ِ ] (ترکیب اضافی
، اِ مرکب ) به لغت خراسانی زرین درخت است و به لغت تبریزی حماحم است . (تحفه ٔ حکیم
مؤمن ). رجوع به حماحم شود.
/////////////
در مخزن زرین گیاه گفته شده و من این شرح را یافتم:
زرین گیاه از خانواده Labiatae بوده و در جنوب شرق آسیا فراوان یافت می شود. اثرات ضدهیپرلیپیدمی و سیستم
ایمنی برای این گونه گزارش شده است. این گیاه دارویی بی نظیر در منطقه سمیرم و بلندی
های کرکس رشد و نمو دارد و در هیچ جای کشورمان مشاهده نشده است. در مکان های سردسیر
با ارتفاع دو هزار و 300 تا سه هزار متر از سطح دریا و در مناطق سنگلاخی رشد می کند.
وجود ترکیبی به نام ˈزانتومیکرولˈ در برگ های زرین گیاه مسوول اصلی خاصیت ضد سرطانی
این گیاه دارویی است. زرین گیاه که در ایران و در نقاط مختلف به اسامی محلی مختلفی
همچون آغ باش، گل باغچق، بادرنجبویه و … نامیده می شود از گونه های با استفاده خواص
داروئی است که در معرض انقراض قرار دارد. اجزاء اصلی این گیاه شامل لیمونین، Verbenone, alpha-terpineol,،
الکل پریلیل و کاریوفیلین است . براساس تحقیق مذکور صورت گرفته، اثرات درمانی اسانس
زرین گیاه قابل مقایسه با هیوسین و ایندومتاسین می باشد. اثرات درمانی این گیاه شامل
کاهش تب، درد مفاصل و روماتیسم، تقویت حافظه، درمان بیماری ام اس، سریع کردن جریان
خون، درمان سرگیجه، وزوزگوش وسردرد اشاره شده است. لیمونن که یکی از اجزای اصلی اسانس
زرین گیاه می باشد، به عنوان یک مهار کننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین، ضد تومور، ضد ویروس،
باکتری کش، عامل پیشگیری کننده از سرطان، ضد کاندیدیا، خلط آور، مهار کننده رشد قارچها،
ضد اسپاسم و مسکن موثر است. ژرانیول نیز یکی از ترکیباتی است که در اسانس زرین گیاه
وجود دارد و سبب ممانعت از رشد و سنتز پلی آمین ها در سلول های سرطانی انسان شده است.
وجود ترکیب فلاونی به نام زانتومیکرول Xanthomicrol در برگهای
زرین گیاه گزارش شده است که این ترکیب مسئول اصلی خاصیت ضد سرطانی در این گیاه است
،این ترکیب در عصاره زرین گیاه نسبت به داروی ضد سرطان Doxorubincin اثر قوی تری را بر علیه سلول های سرطانی از خود نشان داده است و هم چنین عوارض
جانبی بسیار کمتری را از خود را بر روی موش آزمایشگاهی نشان داده است. زرین گیاه نیز
مانند سایر گونه های Dracocephalum دارای اسانس،
فلاونوئید، دی ترپن، تانن و اسیدهای فنولی می باشد. که هرکدام از ترکیبات ذکر شده سبب
بروز برخی از خواص درمانی در این گیاهان می گردد. لیمونن که یکی از اجزای اصلی اسانس
زرین گیاه می باشد، به عنوان یک مهار کننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین، ضد تومور، ضد ویروس،
باکتری کش، عامل پیشگیری کننده از سرطان، ضد کاندیدیا، خلط آور، مهار کننده رشد قارچها،
ضد اسپاسم و مسکن موثر می باشد. ژرانیول نیز یکی از ترکیباتی است که در اسانس زرین
گیاه وجود دارد و سبب ممانعت از رشد و سنتز پلی آمین ها در سلول های سرطانی انسان شده
است. در مطالعاتی که بر روی موش انجام شده است اثر ضد دردی اسانس زرین گیاه مربوط به
جزء لیمونن این اسانس می باشد که با دارا بودن لیمونن به عنوان یکی از اجزای اصلی اسانس،
این گیاه را در زمره داروهای مسکن و ضد درد قرار می دهد شوند. این گیاه ارزشمند و معطر
دارویی در سالهای اخیر در معرض انقراض قرار گرفته بود. زرین گیاه از نظر خواص دارویی
بی نظیر و فوق العاده است و همین خاصیت ها باعث شده سودجویان و برخی افراد محلی بویژه
عشایر برای مصرف دام به تخریب و نابودی این نوع گیاهان بکر سرعت بدهند. امروزه تعدادی
از شرکت های تعاونی کشاورزی و زیست محیطی محلی سمیرم تولید و کاشت زرین گیاه در سطح
زیر کشت مشخص را بر عهده گرفته است. محلی ها از این گیاه با نام زرویی یاد می کنند.
در دو سال گذشته و با همکاری منابع طبیعی، سازمان محیط زیست و دفتر فنی پروژه بین المللی
سیمای حفاظتی و تنوع زیستی زاگرس مرکزی اقداماتی برای رشد این گیاه و جلوگیری از انقراض
آن در بخش هایی از سمیرم از جمله روستای خینه و شهر ونک انجام شده است. شهرستان سمیرم
با قرار گرفتن در جوار دنا و زاگرس مرکزی و دارا بودن455 هزار هکتار عرصه ملی و
330 هزار هکتار مراتع و جنگل های طبیعی از نوع خوب و متوسط در 160 کیلومتری جنوب اصفهان
واقع است.
////////
این خبر هم در مورد زرین درخت های در شرف نابودی اندیمشک یافت شد که
باز چیزی دیگر است:
به داد «زرین درختهای» اندیمشک برسید!
» سرویس:
استان ها - خوزستان
کد خبر: 94112515940
یکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۲
یک پژوهشگر میراث فرهنگی خواهان رسیدگی به "زرین درختهای"
اندیمشک که به گفته او دارای جاذبههای گردشگریند شد.
امیرهوشنگ عارفیان در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران
(ایسنا) منطقه خوزستان توضیح داد: "زرین درختهای" اندیمشک گونهای
منحصر به فرد و تاریخی هستند که دارای گلهای شیپوری زرد رنگ و طلایی و بسیار پر
گلاند که نمونه آنها فقط در شمال استان خوزستان (اندیمشک) و استان سیستان و
بلوچستان و نیز کشور هندوستان و یک کشور آفریقایی دیگر یافت میشود.
وی اظهار کرد: "زرین درختهای" اندیمشک در منطقه مسکن مهر
واقع شدهاند و اداره محیط زیست نیز در جریان موضوع آنها قرار دارد اما تاکنون
اقدام عاجلی برای آنها انجام نشده است و حتی یک حصار در اطراف آنها برای حفاظت
وجود ندارد.
عارفیان ادامه داد: متاسفانه از 30 "زرین درخت" موجود در
اندیمشک 14 اصله آن خشک شده و تنها 16 درخت باقی مانده است.
این پژوهشگر میراث فرهنگی با بیان این که دو تن از مورخان به نامهای
"مستوفی"* و "استخری" از وجود این درختان در شمال خوزستان یاد
کردهاند گفت: این درختان میتوانند به عنوان جاذبه گردشگری مطرح شوند و از آنها
حفاظت و حتی ثبت ملی شوند اما متاسفانه تاکنون مورد بیمهری قرار گرفتهاند.
او خاطرنشان کرد: برگهای این درخت شبیه انار است و تنه آنها مانند
بید و دارای خطوط منحنی مینیاتوری است و ارتفاعی بین 10 تا 12 متر دارند.
ایسنا.
* شافجرد. [ ج ِ ] (اِخ ) از قرای حدود دزفول
(اندیمشک ) : و بحدود قری شافجرد و مطران مرغزاری است نیم فرسنگ در نیم فرسنگ و تمامت
نرگس خودروست و هم در این حدود درختان اند آن را زرین درخت گویند. شکوفه ٔ زرد، بسیار
بقا دارد اما ثمره نمیدهد. (نزهة القلوب ج 3 ص 111).
«زرین
درختهای» اندیمشک
«زرین درختهای»